مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مراکز آموزشی زبان فارسی به غیر فارسی زبانان که به تدوین کتب آموزشی پرداخته مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی وابسته به جامعه المصطفی است. مجموعه کتابهای این مرکز در قالب شش جلد به زبان آموزان ارائه می شود. جلد سوم این کتاب یکی از مهمترین کتابهای این مجموعه است که به کتاب افعال معروف می باشد. این کتاب در بیست درس، روش ساخت و کاربرد افعال پربسامد را آموزش داده است. هر درس از پنج بخش متن درس، سؤالات مربوط به متن، واژه های جدید، واژه های مخالف و نکات دستوری تشکیل شده است. جدا از خوبی های این کتاب که غیر قابل انکار است، اشکالاتی نیز به این کتاب وارد است. این مقاله می کوشد این اشکالات را بررسی و تحلیل کند. اشکالات را می توان در دو بخش دستوری و غیر دستوری بیان کرد. از مهمترین اشکالات دستوری می توان به تالی فاسد داشتن و عدم جامعیت برخی از نکات دستوری، عدم رعایت سادگی در تبیین برخی از نکات و درحاشیه بودن مطالب اصلی اشاره کرد. مهمترین اشکالات غیر دستوری نیز عبارتند از طرح سؤالات نامناسب، تبیین نادرست یا ناقص واژه های جدید و مخالف.
نگاهی دوباره به قاعده حذف در زبان فارسی شکسته
حوزه های تخصصی:
دگرگونی در زبان در طول زمان امری بدیهی است. این دگرگونیها گاهی چنان انباشته میشود که گویی زبان جدیدی از دل زبان مادر تولد مییابد. این تغییرات محصول عوامل درونی و بیرونی هستند. از عوامل درونی، یکی اصل کمکوشی است که کاربران زبان را به سوی ادای راحتتر و سریعتر واژهها برمیانگیزد. یکی از جلوههای این اصل در زبان، شکسته شدن واژهها در زبان گفتاری و محاوره است. این شکستگی به صورتهای مختلف از جمله حذف، جابجایی، تخفیف و تبدیل خود را نشان میدهد. در عمل در بسیاری از موارد با ترکیبی از این تغییرات روبرو هستیم. در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان تفاوت گفتار و نوشتار موضوعی مهم است که به تدریج باید به مخاطب تفهیم شود. در این پژوهش با روش استقرایی کوشش شده است تنها مواردی مورد کنکاش قرار گیرد که در واژه، حذف بدون پیامدی دیگر به صورت تغییراتی چون تبدیل و جابجایی رخ داده باشد. حذف به صورتهایی چون حذف حروف اصلی، حذف حروف میانجی و حذف حرکت (مصوت کوتاه) نمود پیدا میکند. کوشش شده است در مورد حذف کردن و حذف نکردن جزئی از واژه در موارد مشابه در حد امکان توجیهاتی معقول ارائه گردد. زبان فارسی، زبان شکسته، اصل کمکوشی، حذف حرف، حذف مصوت کوتاه.
بررسی و تحلیل نحوه آموزش تلفظ زبان فارسی در مجموعه آموزشی آموزش فارسی به فارسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل نحوه آموزش تلفظ زبان فارسی در مجموعه آموزشی آموزش فارسی به فارسی در مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی المهدی وابسته به جامعه المصطفیپرداخته و در پی پاسخ گویی به این پرسش است که مجموعه آموزشی مورد نظر این پژوهش تا چه میزان به مؤلفه های آموزش تلفظ توجه داشته است. در این پژوهش دو هدف اصلی دنبال شد: نخست، بررسی و تحلیل نحوه آموزش تلفظ زبان فارسی در مجموعه آموزشی منتخب. دوم، ارائه الگویی مبتنی بر یافته های نوین علمی در چارچوب رویکرد تکلیف محور برای آموزش تلفظ زبان فارسی به غیرفارسی زبانان. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای انجام شد. برای بررسی نحوه آموزش تلفظ در مجموعه آموزشی منتخب، ابتدا رویکردها، اصول، روش ها و تکنیک های آموزش تلفظ بررسی شد. سپس، سه فهرست وارسی پژوهشگرساخته برای ارزیابی شیو های آموزش تلفظ در این مجموعه آموزشی طراحی شد. این سه فهرست وارسی، به ترتیب، میزان بازنمایی رویکردهای بدلی شهودی، تحلیلی زبانی و چارچوب کانینگزورث را ارزیابی کردند. نتایج به دست آمده از بررسی و تحلیل نحوه آموزش تلفظ در مجموعه آموزشی آموزش فارسی به فارسی ، نشان داد که این مجموعه، بیشترین همسویی را با رویکرد بدلی شهودی و کمترین همسویی را با رویکردهای کانینگزورث و تحلیلی زبانی داشته است. در نهایت، براساس یافته های پژوهش، یک طرح پیشنهادی مطابق با رویکرد تکلیف محور برای آموزش تلفظ زبان فارسی به غیرفارسی زبانان پیشنهاد شد.
بررسی نقش داستان کوتاه در فرآیند آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
حوزه های تخصصی:
برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در هر مقطعی و متناسب با هر مطلبی، دستگاه و روش آموزشی خاصی ایجاب میکند. این دستگاه آموزشی با نگاه به نیاز زبان آموز شکل میگیرد. یک روش برای ایجاد انگیزه، کاربرد متون ادبی در کلاس درس برای زبان آموزان است؛ زیرا نثر ادبی، نثر خلاقانهای در سویههای ساختاری و روایی است. در این بین داستان کوتاه با تکیه بر جنبه ارتباطی زبان، موقعیتهایی را میآفریند که هدفی فرهنگی و جامعه شناختی را در کنار آموزش واژگانی و دستوری دنبال میکند. داستان کوتاه ابزار بسیار مناسبی است که جریان فراگیری را بهصورت عمیق در زبانآموز ایجاد میکند. بهرهگیری از این شیوه ارتباطی، سبب میشود که مدرس بتواند به مباحثی فراتر از انتقال آموزههای اطلاعاتی زبان (ساختها و اشکال دستوری) بپردازد. در این مقاله با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی پس از بررسی کلی روشهای آموزش زبان به غیرفارسی زبانان به بیان اهمیت بهرهگیری از داستان کوتاه میپردازیم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در فرآیند آموزش زبان به غیرفارسی زبانان، با بهرهگیری از ساختار داستان کوتاه در فرآیندی جذاب بدون پیچشهای شعری و صورخیال دیگر متون ادبی، میتوان عناصر فرهنگی، جامعهشناختی و واژگانی را به زبانآموزان منتقل ساخت.
بررسی میزان انگیزه دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی در یادگیری زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
یادگیری زبان به انگیزه نیاز دارد و انگیزه مهمترین عامل در یادگیری زبان به شمار می آید. از نظر متخصصان چهار نوع انگیزه وجود دارد: 1. انگیزه ذاتی 2. انگیزه بیرونی 3. انگیزه سازگاری 4. انگیزه ابزاری. برای ایجاد انگیزش در یادگیرندگان زبان فارسی روش های بسیاری وجود دارد که به تعدادی از آن ها در اصل مقاله اشاره شده است. هدف این مطالعه بررسی و توصیف میزان انگیزه دانشجویان و فارسی آموزان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین در یادگیری زبان فارسی است. در این تحقیق از روش توصیفی و مطالعه موردی استفاده شده است. جامعه نمونه تحقیق، 57 دانشجو شامل 33 زن و 24 مرد در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بوده است. براساس پاسخ فارسی آموزان به سوالات پرسشنامه انگیزشی مشخص شده است که رویکرد پاسخ دهندگان مرد نسبت به زن مثبت تر بوده است و میزان پیوستگی پاسخ های مردان در قیاس با زنان بیشتر می باشد. میانگین انگیزه سازگاری 88/3، انگیزه ابزاری77/3، انگیزه بیرونی 06/3 و انگیزه درونی 78/3 می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که انگیزه سازگاری افراد برای یادگیری زبان فارسی بیشتر از انگیزه های دیگر است و انگیزه مردان برای یادگیری زبان فارسی بیشتر از انگیزه زنان است.
بررسی رشد کمی و ارتقای کیفیت رشته زبان و ادبیات فارسی در نظام آموزش عالی ایران
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی سند هویت، معرف و مظهر دستاوردهای اندیشه فرهیختگان ماست. از این رو توجه همه جانبه به تقویت رشته زبان و ادبیات فارسی در همه مقاطع تحصیلی و خصوصا نظام آموزش عالی مورد تاکید قراردارد. بر این اساس این رشته تقریباً در اکثر دانشگاه ها ارائه می شود. بررسی آماری تعداد دانشجویان آن نشان می دهد که بطور کلی در مقاطع ارشد و دکتری تعداد آنان نسبت به یک دهه پیش نزدیک به دو برابر افزایش داشته و در مقطع کارشناسی نیز بطور متناوب با افزایش و کاهش مواجه بوده است و ناگهان در سال های 94 و 95 کاهش شدیدی یافته است. بنابراین در بررسی روند کمی این رشته، این سوال مطرح می شود که آیا در کنار تغییرات رشد کمی، کیفیت این رشته از سطح مطلوبی برخوردار است؟ در این مقاله ضمن بررسی رشد کمی پذیرش دانشجو در رشته های زبان و ادبیات فارسی طی 10 سال اخیر، به معرفی الگوی اعتبارسنجی و اهمیت و نقش آن در بهبود و ارتقای کیفیت نظام آموزش عالی پرداخته شده است. همچنین فراتحلیلی بر روی نتایج گزارش های ارزیابی درونیِ 15 گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی انجام شده که نتایج آن نشان می دهد 17 ملاک ارزیابی در سطح مطلوب،34 ملاک در سطح نسبتاً مطلوب و 24 ملاک در سطح نامطلوب قرار دارد. بر این اساس اقدام منسجم جهت ارزیابی و ارتقای کیفیت گروه های آموزشی این رشته ضرورت می یابد. از این رو در پایان مقاله راهکارهایی جهت استقرار نظام مناسب ارزیابی و تضمین کیفیت رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه های کشور ارائه شده است.