فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۲۱ تا ۷٬۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تصرفات مولانا در حکایت های غنایی مثنوی با سه رویکرد متفاوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
25 - 42
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وام دار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستان پردازی مولانا نسبت به اخلاف خود، یکی از دلایل برتری این اثر است. شاید هیچ شاعری مانند مولانا به این حد در دقایق داستانی تصرّف نکرده است. او گاه داستانی را قبض می دهد و در نهایتِ ایجاز و اختصار، بیان می کند و گاه حکایتی را بسط می دهد و آن را در چند صد بیت بیان می کند. در این مقاله، نگارندگان با احصای داستان های گسترش پذیرنده در مقایسه با مآخذ آن، به تحلیل چهار داستان مثنوی پرداخته اند و میزان تصرّفات مولانا را در ساختار حکایت، با رویکرد ایجاز و اطناب مشخص کرده اند تا تفوّق حکایات بسیط مثنوی در مقایسه با مآخذ آن، آشکار گردد. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که قبض و بسط (ایجاز و اطناب) کاملاً آگاهانه و با اهداف مشخصی بوده است. مولانا در داستان پردازی فکر کرده و اندیشیده داستان را می سراید.ساختار داستان ها دقیق است ، به طوری که هیچ عنصری از آن را نمی توان حذف کرد.و در نهایت همه حکایات اصلی و فرعی با پیوندی جدا نشدنی در رابطه با حکایات قبل و بعد از خود می آیند.
نقد و قرائت تاریخی اشعار حافظ
حوزههای تخصصی:
نقد یا قرائت تاریخی آثار ادبی به معنای تحلیل آثار ادبی با توجه به حوادث یا امور تاریخی است. در این نوع نقد، محقق به بحث درباره زندگی شاعران یا نویسندگان و معاصران آنها و روابط ایشان با هم می پردازد و بر آن است تا با نگاه بیرونی، برخی از ابهامات درونی آثار ادبی را پاسخ دهد. این نوع نقد که در ایران پیشینه ای طولانی دارد، غالباً وسیله تحقیق در تاریخ ادبیات است. از آنجا که این نوع نقد درباره شعر حافظ با توجه به ویژگی های خاص و منحصربه فرد شعر او، همواره با دو دیدگاه تأییدی و انکاری روبه رو بوده، نگارنده بر آن شده تا در قالب این مقاله و با روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) اشعار حافظ را از منظر نقد تاریخی بررسی کند. در این بررسی مشخص شده است که شعر حافظ با توجه به تعیّن زمانی و مکانی بالایی که دارد، نقد تاریخی را برمی تابد، چنانکه از مجموع 625 قطعه شعر حافظ، 88 قطعه شعر او، جزو اشعار تاریخ دار مسلم هستند؛ یعنی حدود 14 درصد؛ و اگر بخواهیم اشارت مدحی و تاریخی را نیز به این تعداد اضافه کنیم، حافظ حدود 164 قطعه شعر تاریخ دار دارد؛ یعنی حدود 26 درصد از اشعار او؛ که این موضوع نشان می دهد شعر حافظ، پیوند نسبتاً زیادی با تاریخ عصر و زندگی او دارد و استخراج این اشعار می تواند در بررسی تطور فکری حافظ و بازسازی جزئیات زندگی او مؤثر واقع شود.
L’Aporie de la Traduction des Noms des Animaux Symboliques dans les Langues Française et Persane(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۳, No ۲۴, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۰
1-17
حوزههای تخصصی:
Depuis toujours la mise en application des animaux en tant que symbole reste un fait habituel universel dans les œuvres littéraires et artistiques. Sans doute, chaque pays, ayant son propre trésor culturel et langagier, saisit une image particulière de tout animal selon l’Histoire, les mythes, la religion, les archétypes, les expériences vécues, etc. Certains animaux jouent un rôle plus marquant que d’autres. Cependant, lors de la traduction, cet écart entre les points de vue des nations poserait souvent des problèmes qui varient d’une langue à l’autre en fonction des caractéristiques de chaque langue. Au cours de cette recherche, on tend à confirmer cette différence et son impact négligé sur le lecteur de la traduction, ainsi on va montrer les difficultés de restitution de ces symboles et leurs sens implicites en langue source. Quant à la traduction des symboles, la tâche du traducteur sera doublée : d’une part, il joue le rôle de porte-parole de la langue source, qui devrait porter sa particularité à la connaissance des autres nations et d’autre part, il est obligé de donner une signification tant détaillée dans des formats tels que note de bas de page, image, etc.
Étude de la Notion du Temps dans les Romans de Guillaume Musso(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۳, No ۲۴, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۰
19-31
حوزههای تخصصی:
Guillaume Musso, en tant que romancier populaire du XXIe siècle, offre dans chacun de ses romans une nouvelle représentation de la notion du temps. Dans sa création romanesque, il ne respecte pas la linéarité du temps et présente assez souvent ce dernier de façon onirique, ce qui est l’une des causes de sa réussite chez le grand public, avide de surprise et de suspense. En plus, la position du narrateur et le mode par lequel il raconte l’histoire sont singuliers dans leur genre. Tous ces éléments plongent les récits de Musso dans une ambiance mystérieuse et énigmatique qui tient le lecteur en haleine et qui ne le relâche qu’au dénouement final. Le présent article vise à étudier les plus importantes de ces caractéristiques où le temps et ses diverses représentations constituent les principales composantes.
نقد و بررسی فرهنگ مدارالافاضل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستنویس فرهنگ فارسی سرمه سلیمانی در کتابخانه دانشکده شرق شناسی دانشگاه دولتی سنتپترزبورگ (ms. o 174)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش و جایگاه نهادهای قدرت در ماجرای خروج تارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پاره ای از پژوهشها درباره تاریخ نگاری جوینی با استناد به جهت گیری جوینی در ذکر خروج تارابی این نتیجه به دست آمده که جوینی در نوشتن این اثر حامی مغولان بوده است. این پژوهش می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که آیا می توان حمایت جوینی از مغولان را صرفاً از جهتگیری او در ماجرای خروج تارابی استنباط کرد. اگر بتوان برای این حمایت، دلایل دیگری یافت، آیا وجه حمایت جوینی از مغولان مخدوش خواهد شد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها، نخست باید دید آیا این حمایت ممکن است از لحاظ تاریخی و سیاسی مبتنی بر دلایل دیگری باشد؟ به این منظور لازم است نهادهای قدرت را در زمان خروج تارابی شناخت. یکی از نهادهای اصلی قدرت در این دوره مغولان هستند. آنها پس از استقرار دو دسته شدند: دسته نخست معتقد بودند طبق یاسا باید شهرها را ویران کرد و مردمان را کشت. دسته دوم اعتقاد به حفظ شهرها و مردمان و گرفتن مالیات داشتند. بین ایرانیان نیز، دست کم دو نهاد قدرت دیده می شود: بزرگان بخارا و عوام. از نهادهای قدرت مذهبی نیز آل برهان، محبوبیان، صوفیه و خلیفه عباسی اهمیت دارند. پس از قدرت یافتن تارابی و شورش علیه بزرگان بخارا، دسته اخیر به گرایش غالب مغول نزدیک و با آنها همدست شدند و بر تارابی غلبه کردند؛ سپس بر سر اداره بخارا بین دو نهاد قدرت مغول اختلاف افتاد. سرانجام اوکتای قاآن حکم بر ابقای بخارا داد. بنابراین به اجمال می توان گفت پس از خروج تارابی شاهد غلبه گرایش دوم مغولان، محبوبیان، بزرگان و اشراف بخارا را هستیم.
بازتاب هایی از کتاب مقدس در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
485 - 504
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری (1307-1359) از شاعران برجسته معاصر است که در کنار دین اسلام، با سایر ادیان نیز آشنایی داشته است و همین آشنایی، شعر او را سرشار از تلمیحات متعدد و متنوع کرده است. بررسی تلمیحات در اشعار سپهری ، نشان دهنده آشنایی او با ادیان مختلف است. این آشنایی را می توان مرهون مطالعات مداوم او در این خصوص و نیز مسافرت های فراوان او به کشورهای مختلف دانست. یکی از خاستگاه های عمده تلمیحات در شعر سپهری ، کتاب مقدس عهد عتیق(تورات) و عهد جدید(انجیل) است. بسامد این تلمیحات در مجموعه های نخستین، اندک است و به تدریج افزونی می یابد. بیش ترین تلمیحات به کتاب مقدس در مجموعه های «مسافر» و «حجم سبز» آمده است. تلمیحات به تورات نسبت به تلمیحات به انجیل، بسامد بیش تری دارد. اغلب این تلمیحات، تلمیحاتی مضمر و با وابسته های اندک هستند. بیش ترین بازتاب کتاب مقدس در اشعار سپهری ، مربوط به داستان آدم و حوّا و خوردن میوه ممنوعه است. هدف از این مقاله که به روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است، بررسی و تحلیل تلمیحات به کتاب مقدس در «هشت کتاب» سهراب سپهری است.
بررسی کارنامه عطارپژوهی در مقالات فارسی از 1300ش تا 1395ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره عطار، شاعر عارف و بلندآوازه ایرانی، کتاب ها و مقالات بسیاری نوشته شده است و تاکنون کارنامه پرباری در عرصه عطارپژوهی پیش رو داریم. شمار زیاد این پژوهش ها، ضرورت بررسی و تحلیل آن ها را بیش از پیش نشان می دهد تا بتوان از چندوچون این تحقیقات، آگاه و از دستاوردهای این محققان، بهره مند شد و از پژوهش های تکراری پرهیز کرد. بررسی میراث پژوهشی درباره شخصیت های ادبی از جمله کارهای بایسته در پژوهش های ادبی امروزی است که به آگاهی پژوهشگران از کارهای انجام گرفته و انجام نگرفته درباره آنان بسیار یاری می رساند و مقاله حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی به عطار اختصاص دارد. به دلیل گستردگی پژوهش ها درباره عطار، در این مقاله، تنها به کارنامه عطارپژوهی در مقالات فارسی پرداخته شده است. بازه زمانی مورد بررسی از 1300 ش تا 1395 ش را دربرمی گیرد. در این 95 سال، در مجلات تخصصی ادبی، به ویژه مجلات علمی-پژوهشی، 650 مقاله فارسی در زمینه عطارپژوهی به چاپ رسیده است که در این مقاله، آمار توزیع زمانی و موضوعات کلی و جزئی این مقالات، در جدول های متعدد آمده و تحلیلی از سیر عطارپژوهی و رویکردهای آن در این 95 سال صورت گرفته است.
واکاوی نمودهای مبارزه و پایداری در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
175-198
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدور، یکی از منابع مهم در نثر مصنوع و متکلّف ادب فارسی به شمار می آید. در این اثر ادبی- تاریخی که حوادث اواخر سلطنت جلال الدّین خوارزمشاه و اوایل یورش مغولان ذکر شده است، بارقه هایی از مضامین پایداری مجال بروز و ظهور یافته اند. در این پژوهش تلاش شده است، از طریق بررسی لفظی و محتوایی نفثهالمصدور به این سؤال پاسخ داده شود که آیا می توان این اثر را از آثار حوزه پایداری قلمداد نمود. با تدقیق در متن و تطبیق آن با شاخصه های پایداری، جلوه هایی از پایداری و مبارزه مشاهده می شود که هم در لفظ و هم در معنا نمود یافته است. شاخص ترین مؤلّفه ها شامل موارد زیر است: وطن دوستی، دریغ و افسوس بر گذشته، انتقاد از روزگار نا مساعد، انتقاد از بی بصیرتی حاکمان، اعتراض به نامردمی ها و دگرگونی ارزش ها. با شناسایی این شاخصه ها در ژرف ساخت و روساخت، می توان نفثه المصدور را یکی از متون حوزه پایداری معرّفی کرد. نوع پژوهش در این نوشته، بنیادی است که با روش کتابخانه ای گردآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
رویکرد شرح التعرف به داستان حضرت آدم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
37 - 50
حوزههای تخصصی:
اهل معرفت در تدوین آثار خود از قرآن بسیار استفاده کرده و به تناسب موضوع، به صورت آشکار و پنهان، آیات، داستانها، واژه ها و اصطلاحات آن را به منظور استناد و استشهاد و معمولاً با دیدگاهی تأویلی در متن خود آورده اند. از میان داستان های قرآنی، ماجرای خلقت آدم (ع)، نقض نهی او، رانده شدنش از بهشت و توبه کردن او و نقض امر شیطان در سجده کردن بر آدم، ابوالبشر ازجمله برجسته ترین مواردی است که با رویکردی تأویلی در متون تعلیمی عرفانی و ازجمله در شرح التعرف آمده است. مسئله مطرح در این پژوهش این است که مستملی با چه رویکردی به بخش های مهم این ماجرا توجه و اشاره کرده و دیدگاه تأویلی وی متناسب با چرخش و جابه جایی کنشگران چگونه است. نتایج به دست آمده در پاسخ به سؤالات مذکور به طورکلّی این است که در این اثر هرجا با دیدگاهی تأویلی، کنشگر حقیقی نقض نهی آدم (ع) خداوند است، به مواردی ازقبیل محبت و غیرت الهی اشاره و استناد شده است. در مواردی نیز کنشگری حوادث را آدم (ع) دانسته که با دو دیدگاه مثبت و منفی تفسیر و تبیین شده است. در مسئله نقض امر شیطان نیز رویکرد نویسنده کاملاً منفی است.
عصیان و سنت شکنی بودلر و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
51 - 71
حوزههای تخصصی:
نیما همچون بودلر با دیدی نو و بافتی تازه، به شعر معاصر رنگی بدیع بخشید. ساختمان شعر او دارای وحدت است. از هنجارهای رمانتیسم، آگاهانه فاصله می گیرند و با تصاویری واقع گرایانه، نمادین و سوررئالیسمی، پرده از زشتی ها برمی دارند و دگرگونی های اجتماعی، صنعتی، و گمشدگی انسان آنان را آزرده خاطرکرده است. محوری ترین ویژگی این گونه اشعار بر اساس هنجارگریزی، ابهام و در نهایت شکستن قواعد و سنت های دست وپاگیر است زیرا عصر مکانیزاسیون و صنعت مدرن همه مرزهای اخلاقی، طبیعی، سنتی و ادبی را در هم شکسته است. حتی مفهوم عشق در دیدگاه مدرنیسم ها تغییر کرده و بودلر و نیما با بیان رمزآمیز در سوگ عشق نشسته اند. کاربرد رمزگرایی در اشعار معاصر، بیش تر نمود عصیان هنرمندان در برابر مکاتب واقع گرایی بود. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی بر آن ایم تا تحول اشعار بودلر و نیما را در نوآوری و سیر به سوی رئالیسم و انعکاس جهان مدرن بیان کنیم. زیرا در مقایسه اشعار بودلر و نیما تا به حال تحقیق علمی صورت نگرفته است.
بررسی تطبیقی رمزگشایی رنگ ها در آثار داستانی بوف کور و پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
135 - 160
حوزههای تخصصی:
عنصر رنگ جزئی گسترده از جهان محسوس ماست و همانند موسیقی، زبان مشترک مردم دنیا محسوب می شود. رنگ ها اغلب مفاهیم نمادین دارند و نمود آن در آثار ادبی غیر قابل انکار است. پدیدآورندگان آثار با توجه به محیط زندگی، باورها و علایق خود از رنگ ها بهره برده اند. لذا از این طریق می توان بسیاری از راز و رمزها و حتی اوضاع اجتماعی عصر نویسنده را کشف نمود و به شخصیت، حالات روحی و افکار ذهنی آنان پی برد. در ادبیات داستانی معاصر به خصوص در «بوف کور» هدایت و «پیکر فرهاد» معروفی به دلیل درونمایه، ساختار و زبان پیچیده آن که در بستری از خیال و واقعیت شناورند، رنگ جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله در نظر دارد با بررسی تطبیقی رنگ ها در آثار مذکور به درک بهتری از محتوای پیچیده و ابهام آمیز آن ها نایل شود. هدایت و معروفی با بکارگیری زبان نمادین رنگ ها، خود را از دسترس خوانندگان سطحی دور کرده اند. آنان نیت واقعی داستان را ورای محتوای رمزی رنگ ها پنهان داشته اند. با بررسی بسامد رنگ ها در این آثار می توان فضای ذهنی نویسندگان را درک و کشف نمود. در مجموع معانی پنهان رنگ های پرکاربرد و کم کاربرد در این آثار شامل مفاهیم مثبت و نیز معانی منفی است.
نگاهی به کاربرد نادرست و مکانیکی نظریه ریخت شناسی پراپ در متون ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
155-187
حوزههای تخصصی:
ساختارگرایی یکی از مهم ترین حوزه های نظریه ادبی مدرن محسوب می شود که در شکل گیری موضوعات جدید، تبیین مشابهت و همسانی، و قابلیت تحلیل متون ادب فارسی از الگوهای استاندارد جهانی سهمی اثرگذار داشته است. اقبال به نظریه های غربی و کاربرد الگوهای ریخت شناسی امروزه چنان مورد توجه قرار گرفته که بسیاری از مقالات و تحقیقات ادبی با هدف روشن کردن زوایای پنهان متون و ارائه دستاوردهای نوین برپایه این نظریه ها تحلیل شده است و کمتر نقدی را می توان یافت که از کارکردهای ساختاری و ریخت شناسی بی بهره باشد. این مقاله با واکاوی مقالات علمی پژوهشی، به مطالعه رشد کیفی و کمّی پژوهش های ریخت شناسی در دهه های مختلف و بررسی ژانر ادبی آن ها پرداخته است و با سنجش میزان انطباق اصولی استفاده از این نظریه با شیوه علمی و استاندارد الگوی پراپ، آسیب های کاربرد این نظریه بر متون را همراه با شواهد، انتخاب نادرست نظریه ، ساده سازی عناصر داستان، بی توجهی به هدف و بستر نظریه، تکرار روش، نارسایی و ضعف مقدمه و نتیجه گیری بی ارتباط معرفی کرده است.
بررسی قابلیت های هوش هیجانی در قصه سمک عیّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
146-181
حوزههای تخصصی:
داستان سمک عیّار از جمله شاهکارهای داستان های عامیانه در ادبیات ایران است. قهرمان داستان عیّاری است به نام سمک که با استفاده از شگردهای گوناگون و همچنین با بهره گیری از روش های روان شناسی، به خصوص نظریه هوش هیجانی، هدف هایش را محقق می سازد. در این مقاله هدف، بررسی عملکرد و رفتار سمک و یارانش از منظر هوش هیجانی از دیدگاه بار- اون (bar-on) است. این پژوهش می کوشد با روش تحقیق تحلیل محتوای توصیفی به صورت کمی و کیفی با استفاده از آمار توصیفی، مؤلفه های هوش هیجانی را در این داستان مورد تحلیل قرار دهد. در روش تحلیل محتوا از نوع توصیفی، واحد تحلیل، عبارات و جملاتی است که عملکرد و رفتار قهرمانان داستان را بیان می کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در این داستان، مؤلفه های روابط بین فردی، واقعیت سنجی، خودآگاهی، قاطعیت، حل مسئله، مسئولیت پذیری، کنترل فشار، خرسندی، همدلی، خودشکوفایی، حرمت نفس، خوش بینی، کنترل تکانه و استقلال از لحاظ به کارگیری، به ترتیب آماری قرار گرفته اند؛ به خصوص شش مؤلفه اول که بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از لحاظ توجه به مقیاس های کلی، به ترتیب حوزه برون فردی، سازگاری، درون فردی، کنترل استرس و خلق کلی مطرح شده است. دو حوزه برون فردی و سازگاری از لحاظ فراوانی، فاصله بسیار زیادی با حوزه های دیگر دارد. به کارگیری و طرح کاربردهای اجتماعی، مدیریتی و سازمانی این مؤلفه ها، جهت ارتقای سطح علمی و عملکردی در اغلب آموزش ها و رشته های مختلف تعلیمی از دوره ابتدایی تا سطوح آموزش عالی امکان پذیر و قابل دستیابی است. تهیه کتب، فیلم ها و کارگاه های آموزشی و نشر و گسترش آن ها در بین آحاد جامعه و تطابق آن با شرایط مختلف اجتماعی حاکم بر جامعه، بسیار حائز اهمیت و مورد نیاز است.
La Littérature de « l’Extrême Contemporain » : entre la « Mort » et le Renouvellement(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۳, No ۲۴, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۰
105-114
حوزههای تخصصی:
« Postmoderne », « hypermoderne » ou encore « extrême contemporaine » sont généralement les adjectifs attribués à la littérature depuis les années 80 du XXème siècle. De telles appellations prônent une certaine allusion ironique à une « fin » et/ou à une « mort » non seulement de l’art, mais aussi de la littérature, qui part du passé, rejoue ses codes et annonce le recommencement. C’est une littérature de l’entre-deux qui cherche à rendre palpable une dynamique de renouvellement dans une visée de jeu, à portée ludique et parodique, tout en recommandant la construction à partir de la déconstruction.
Etude des techniques narratives dans la traduction des Trois gouttes de sang de Sadegh Hedayat(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les romans persans, surtout ceux de Sadegh Hedayat sont bien appréciés de la littérature mondiale. Parmi les œuvres de Hedayat, les Trois gouttes de sang a été estimé plus que ses autres œuvres. Cette œuvre est l’un de ses premiers récits persans dans lequel se trouvent les techniques narratives modernes de la fiction. La traduction française de ce récit par Frédérique Razavi a présenté Hedayat et ses techniques narratives au monde de la littérature. Dans cette étude, on va essayer d’analyser et de comparer donc les divers procédés textuels de ce récit avec sa traduction, en recourant à la méthodologie de Gérard Genette. Notre réflexion sur les techniques narratives de Hedayat s’inscrit dans le cadre de la théorie présentée dans le livre Figure III de Genette. Pour cerner notre étude, nous effectuerons une confrontation de la traduction française avec le texte original. Les modifications effectuées par la traductrice permettent de dégager la vision qu’elle avait de Hedayat. À une dérive sémantique vient s’adjoindre des disparités en français, le lecteur de la traduction française ne faisant parfois pas la même expérience fictive que son homologue persanophone, mais au contraire, les techniques narratives utilisées par Hedayat sont correctement transmises dans la traduction.
Рецепция русской классической литературы в Грузии: страницы истории - Кита Абашидзе о Льве Толстом(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
В № 5 за 1900 г. журнала “მოამბე” («Моамбе / Вестник») была опубликована статья видного представителя грузинской критики XIX в. Кита Абашидзе (1870‒1917) «Новый роман Льва Толстого ‘Воскресение’». Исследование этого текста проводится впервые и является новой частью серии авторских работ Страницы истории, посвященной переоценке процесса развития общественно-критической мысли Грузии. Кита (Иванэ) Абашидзе был великолепным знатоком грузинской, русской и европейской литератур, что позволяло ему расценивать конкретные произведения в общем контексте развития литературного процесса. Однако авторская позиция и суждения критика оказались неприемлемыми для советского литературоведения: его труды были надолго забыты и не переиздавались. Рецепция произведений инонациональной литературы наглядно свидетельствует об актуальности поставленных в них проблем для принимающей культуры, и оценка Кита Абашидзе романа Льва Толстого заслуживает самого пристального внимания. Анализ позволяет судить не только о специфике восприятия романа самим критиком, но и об основных тенденциях развития грузинской культуры конца XIX в.
تحلیل هویت اجتماعی مانلی نیما براساس تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر شعر روایی مانلی را به مدد تحلیل انتقادی گفتمان با رویکرد نورمن فرکلاف بررسی می کند و ایدئولوژی نیما و جامعه را در قبال هویت اجتماعی طبقات روشنفکر و محروم جامعه روشن می سازد. از این رو مسئله هویت اجتماعی کنشگران روایت در گفتگوها، صحنه سازی این شعر روایی مورد توجه قرار خواهد گرفت. پری و مانلی دو شخصیت خیالی بازنمایی از ایدئولوژی و زیست جهان جامعه ایرانی در سالهای 1324-1336 هستند. نیما در تقابل با گفتمان حاکم و سایر گفتمان ها، مانلی را به مدت 1۲ سال می آفریند. مانلی نماد گریز از واقعیت و اجتماع به سوی ناکجاآباد (کشور دریا) در روند تحولات اجتماعی است. یأس و گریز مانلی از اجتماع فاسد خود در پایان روایت، به اوضاع جامعه بعد از کودتای 28 مرداد 1332 شمسی می ماند. این اثر نیما سیر سرنوشت جبر طبقاتی را به سوی آرمانشهر توصیف می کند. گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و هدفمند بوده است و متن به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی می شود.