ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۶۴۱ تا ۴۸٬۶۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۴۸۶۴۱.

تحلیل پیوندهای بینامتنیتی قصاید پروین اعتصامی و غزلیات حافظ بر مبنای رویکرد بینامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بینامتنیت ژنت پروین اعتصامی حافظ قصیده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۳۱۹
مسئله در این پژوهش نشان دادن تأثیرپذیری زبانی و اندیشگی پروین اعتصامی از حافظ است. روش تحقیق توصیفی    تحلیلی و بر مبنای رویکرد بینامتنیت ژنت است. بینامتنیت بر اثرپذیری و اثرگذاری متون بر یکدیگر استوار است. بر مبنای این رویکرد، هیچ متن یگانه، اصیل و منحصربه فردی وجود ندارد. همه متون از متون پیش از خود تأثیر پذیرفته اند و بر متون پس از خود تأثیر می گذارند و این امر ناظر بر ویژگی گفت وگومندی متون است. ژولیا کریستوا اصطلاح بینامتنیت را در اواخر دهه شصت میلادی مطرح کرد. ژرار ژنت ازجمله نظریه پردازانی است که بینامتنیت را به گونه ای کاربردی بدل کرد و آن را ترامتنیت نامید. نتایج حاصل از بازخوانی قصاید پروین اعتصامی، بیانگر وجود روابط بیش متنی و فرامتنی قصاید این شاعر و غزلیات حافظ از میان اقسام پنج گانه روابط بینامتنی ژنتی (بینامتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت) است. روابط فرامتنی میان برخی از ابیات پروین و حافظ نشان دهنده پایبندی پروین به اصول فکری و فرهنگی ادبیات کلاسیک فارسی و موضع انتقادی حافظ در این امور است.      
۴۸۶۴۲.

شرحی بر قصیده جَملیّه یا شرحی بر روایت یک خاطره جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ما - راوی شرحی بر قصیده جملیه گلشیری خاطره جمعی روایت جمعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۵۶
توجه روایت شناسان به گونه ای از زاویه دید ما-راوی که قابل تقلیل به انواع دیگر روایت نباشد، ریشه در مطالعات میان رشته ای دارد که در آن ها تلاش شده است اثبات گردد اساساً روایتگری به صورت جمعی امکان پذیر است. یکی از ژانرهایی که می تواند بستر کارآمدی برای به کارگیری این شیوه باشد، خاطره گویی به صورت جمعی است. ژانر خاطره با پیروی از الگوی کارکرد ذهن پرداخته می شود و برای باورپذیر شدن روایت، نویسنده حتی خطاهای رایج در فرآیند تداعی معانی در ذهن را نیز شبیه سازی می کند. از سوی دیگر خاطره جمعی که از زبان راوی جمعی روایت می شود، از ظرفیت های منحصر به فردی مثل غلبه بر محدودیّت اوّل شخص مفرد (به شکل کلاسیک) و محصور نبودن در زمان و مکان بهره می برد. این پژوهش با خوانش داستان شرحی بر قصیده جملیه که روایتی در ژانر خاطره با روایتگری جمعی است، نشان می دهد گلشیری چگونه امکانات این دو مقوله را در تلفیق با یک دیگر در داستانی واحد به کار برده و چگونه با افزودن لحن کهن گرایانه و طنزگون، سبکی نوآورانه در ما-روایت ایجاد کرده است که از طرفی موید راوی جمعی باشد و عاملی برای فاصله گذاری قرار گیرد و از طرف دیگر جهت گیری نویسنده را در قبال سوژه مرکزی داستان که تصویری آیینی-شبه مذهبی است، نشان دهد.
۴۸۶۴۳.

تحلیل و بررسی شخصیت کاوه آهنگر بر مبنای نظریه اقتدار کاریزماتیک ماکس وبر (بررسی فرایند چرخش کاریزما در شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فردوسی شاهنامه کاوه اقتدار کاریزماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
در اندیشه اساطیری ایران باستان چرخش قدرت در دست شاهان با مفاهیمی مبتنی بر پیوندهای نژادی و خونی چون فرّه ایزدی توجیه می شد. امّا در شاهنامه شخصیت هایی چون ضحاک نیز وجود دارند که بدون برخورداری از این ویژگی به پادشاهی می رسیدند و یا دست کم برای مدت محدودی از محبوبیت برخوردار بودند. همچنین کاوه آهنگر که از شخصیت های مهم در شاهنامه فردوسی است و بدون برخوردار بودن از فرّه ایزدی در حافظه جمعی ایرانیان همواره به عنوان شخصیتی کاریزماتیک مطرح شده است. در همین راستا این جستار با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی به تحلیل و بررسی موشکافانه کردارهایکاوه آهنگر در شاهنامه فردوسی و مطابقت با دیگر آثار تاریخی و حماسی ایران، کشف و شناسایی هوّیت اساطیری یا تاریخی کاوه آهنگر و بازگفت نقش ها و عملکرد های کاریزماتیک و آنتی کاریزماتیک او و دیگر شخصیت های مرتبط با او در شاهنامه پرداخته است و چنین نتیجه گرفته است که با ارائه خوانشی جدید از شاهنامه برمبنای نظریه اقتدار کاریزماتیک ماکس وبر، اگرچه کاوه آهنگر از ویژگی های یک شخصیت کاریزماتیک و محبوب برخوردار بود امّا او از مؤلفه های یک شخصیت دارای اقتدار کاریزماتیک برخوردار نبود؛ همچنین او تنها مبارزی با ساختار حکومت ضحّاک نبود بلکه می توانست فردی در مقابل جمشید و فریدون نیز باشد چرا که هدف کاوه از قیام تنها دست یابی و برپایی داد بود. در نتیجه کاوه شخصیتی آنتی کاریزما بر علیه هرگونه قدرت کاریزماتیک بود.
۴۸۶۴۴.

«محو در محو و فنا اندر فنا» نقد شبکه مؤلفه های «محو و فنا و نیستی» در غزلیات عطار از دیدگاه زبان شناسی ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غزلیات عطار زبان شناسی ساختارگرا ساختار غزل ساختار بیت فنا محور هم نشینی و تداعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۳۳۸
در این پژوهش با مطالعه غزلیات عطار، فراوانی کاربرد مفاهیم و واژگان «محو»، «فنا»، «نیستی» و... بررسی شده است. موضوع فنا در غزل عطار دارای دایره واژگانی متعدد و ساخت های زبانی در سطح های واج، واژه، گروه و جمله و فرم است؛ به حدی که اندیشه اصلی و محوری عطار در غزلیات، موضوع فناست؛ این موضوع ذهن و زبان شاعر را سرشار کرده و عناصر زبانی و معنایی بسیاری را در این شبکه جای داده که تاکنون از منظر زبان شناسی بررسی نشده است. در این پژوهش به روش اسنادی کتابخانه ای و براساس دیدگاه های زبان شناسی ساختارگرا، این موضوع برجسته غزل عطار بررسی، دسته بندی و تحلیل شده است. عطار در محور هم نشینی و تداعی واژگانی، نمادها و تلمیحات و تعبیر های بسیاری را به موضوع پربسامد محو و فنای سالک و عاشق اختصاص داده است؛ شناخت این موارد از منظر زبان شناسی ساختارگرا دیدگاهی تازه به مخاطب خواهد داد. بنابر نتایج این پژوهش افزون بر تقابل ها و تضادها، تداعی معنایی و واژگانی، هم معنایی، باهم آیی اسمی (اسم+ اسم/ اسم + صفت) و... نیز عمیقاً نحو زبان غزل عطار را در بر گرفته است. این شاعر از تداعی آوایی و آوای «ف» نیز غافل نبوده است و از آن برای القای فنا بهره برده است. همچنین بسیار به اسطوره های فنا و مرگ مشتاقیِ دینی و عرفانی مانند حضرت یحیی (ع) ، امام حسین (ع) ،ادریس و حسین منصور در زمینه همین شبکه مفهومی اشاره کرده است. اندیشه فنا چنان در فکر عطار نفوذ داشته که زبان غزلش سرشار از عناصر متعدد زبانی در این باره است و فرم و ساختار شبکه ای غزل، در بیشتر غزلیات، مرهون نظام مندی همین تمهیدات ساختارساز است.
۴۸۶۴۵.

خُرد مردم نگاری فرهنگ ناملموس زبانی خوراک در فرهنگ سنتی مردم مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مازندران میراث ناملموس خوراک فرهنگ عامه مردم شناسی زبان ضرب المثل باورها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۶۰
در مردم شناسی، جماعت های محلی، از آن جهت که خوراک خود را در ارتباط تنگاتنگ با طبیعت و به کمک دانش بومی تأمین می کنند، همیشه میدان مطلوبی برای پژوهش درباره خوراک، روابط فرهنگی مرتبط با آن و نظام های خوراکی بوده اند. در چنین پژوهش هایی، مردم شناس درپی فهم عادات، معانی و الگوهای خوراکی اس ت. در این مقاله درپی آنیم که دریابیم رابطه بین زبان و خوراک در فرهنگ عامه مازندران چگونه شکل گرفته است و باورهای خوراک محور در این فرهنگ چه نقشی دارند. باورهای خوراکی، با ظاهر ساده خود، جهانی خُرد از فرهنگ هر جامعه را به تصویر می کشند و به درک ما از کنش های انسانی یاری می ر سانند. این جهان نمادین، خود را از خلال زبان پخت وپز در زندگی روزمره بازنمایی می کند. زبان مازندرانی پیوند نمادین میان خوراک و موقعیت های اجتماعی عاطفی را به خوبی بازنمایی می کند. برای نمونه، ضرب المثل های خوراکی، تصویری فشرده از زندگی اجتماعی، سیاسی، حکومتی و اقتصادی دوره های گذشته و امروز را به نمایش می گذارند. مضامینی مانند توجه به مهمان، توجه به دیگری، بیگانه هراسی، تلطیف موقعیت های اجتماعی، تقدس بخشی به خوراکی ها و توجه به بهداشت در ضرب المثل های مازندرانی برجسته شده است. مؤلف با استفاده از روش مردم نگاری، با بهره گیری از مشاهده مستقیم و مشاهده حین مشارکت و همچنین مصاحبه های عمیق با ساکنان محلی مازندران (مناطق مختلفی از شهرستان های قائم شهر، رامسر، آمل، بابل، ساری، سوادکوه، بهشهر، تنکابن، نور و همچنین روستای یوش) به مدت دو سال داده هایی را حول محور خوراک در فرهنگ مازندران گردآوری کرده است.
۴۸۶۴۶.

مولفه های اخلاقی استاد زبان فارسی به غیرفارسی زبانان

کلیدواژه‌ها: آموزش زبان فارسی عوامل مؤثر در آموزش مولفه های اخلاقی استاد زبان آموز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۰۳
  عوامل زیادی در فرآیند آموزش دخیل هستند که بررسی آن ها در جهت تقویت و افزایش کیفیت آموزش بسیار مهم است. در بین عوامل اثرگذار در آموزش زبان، نقش و جایگاه استاد، بی بدیل و حیاتی است. استاد به عنوان رکن اساسی و مهم آموزش، ضمن برخورداری از ویژگی های علمی و شأن تدریس بایستی دارای برخی مولفه های اخلاقی خاص نیز باشد. عناوین مولفه های اخلاقی استاد زبان فارسی به غیر فارسی زبانان با اساتید دیگر مشترک به نظر می آیند اما این عناوین به ظاهر مشترک از حیث محتوا با هم تفاوت های زیادی دارند. مولفه های اخلاقی که استاد به معنای عام و به خصوص استاد زبان فارسی باید به آن مجهز باشد، عبارتند از: صبر، صمیمیت و ابراز محبت، احترام به زبان آموزان، عدم تمسخر، تشویق، رعایت عدالت در وقت، عدم تبعیض، شوخ طبعی، تواضع، داشتن نگاه تقریبی. غیر از موارد گفته شده، برخی مولفه های اخلاقی دیگر مانند انتقادپذیری، آراستگی ظاهری، نظم و انضباط، تقوا، اخلاص، احساس مسئولیت، جدیت در کار، خیرخواهی و کمک به دیگران برای استاد زبان فارسی متصور است که در این مقاله به آن ها پرداخته نشده و فقط به مواردی پرداخته شده که دارای درجه اهمیت بیشتری هستند.
۴۸۶۴۷.

جایگاه قید و بسامد آن در روایت امیرارسلان رومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انواع قید بسامد قید داستان امیرارسلان نامدار قصه های عامیانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۸۵
داستان عامیّانه امیرارسلان مانند یک صحنه نمایش، روحیّات مردم دوره قاجار را با همه ناملایمات و اوضاع نامساعد آن به تصویر درمی آورد و نمایانگر ذهنیّت و وضع مردم آن عصر است. به همین دلیل، داستان های عامّه را می توان آینه تمام نمای دوران تألیفشان دانست. با بررسی ساختار دستوری این آثار می توان به سبک دوره یا نویسنده نیز دست یافت. بررسی ساخت و بسامد طبقه دستوری قید، نیز، می تواند به شناخت بخش زبانی سبک شخص و سبک دوره او منجر شود. هدف این مقاله توصیفی- تحلیلی، بررسی انواع قید و گروه های قیدی در داستان امیرارسلان نامدار و نشانه های آن در سبک شخصی راوی است؛ به طوری که پس از بررسی مبانی و پیشینه، بسامد فراوانی هر گروه به کمک نمودار به تفکیک مشخّص شده، آنگاه با مقایسه به تحلیل داده ها پرداخته است. فرض بر محدود بودن کاربست قید است امّا یافته ها نشان می دهد که بسامد به کارگیری انواع قید مشترک و خاص و گروه های قیدی در این اثر قابل توجّه و زیاد است، می توان این ویژگی را وابسته به گفتگو محور بودن متن و تعدّد فراوان قهرمانان، کثرت حوادث و گفتار گذاری های نمایشی و متقابل در امیرارسلان دانست که با نقّالی و نمایش نقّالی گونه راوی داستان شکل گرفته است. مهم ترین نکته این است که به کارگیری گونه های مختلف قید در این اثر، موجب فضاسازی های دقیق و توصیفات برجسته شده است. تعدّد بالای قید های حالت و کیفیّت، به منظور شرح احوال قهرمانان داستان و همچنین بسامد زیاد قیود مشترک به منظور بیان توصیفات روشن، موجب اطناب متن می گردد و اطناب، مشخصّه سبک عصر نویسنده است.
۴۸۶۴۸.

نقد مأخذشناسانه و سبک شناسانه قطعه ای منسوب به رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رودکی قطران تبریزی متن شناسی انتقادی سبک شناسی لایه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۴۸
رودکی از شاعرانی است که تاکنون دیوان او یافته نشده و مجموعه اشعاری که امروزه از وی در دست است از تذکره ها، فرهنگ های لغت، کتاب های بلاغی و کتاب های تاریخی جمع آوری شده است. مجموعه اشعاری که نفیسی از منابع بیان اشاره فراهم کرده، مبنای بسیاری از پژوهش هایی قرار گرفته که بعدها درباره اشعار رودکی انجام شده است. هرچند وی کوشیده است اشعار منسوب به رودکی و دیگر شاعران را از هم جدا کند، هنوز ابیاتی در دیوان رودکی وجود دارد که از لحاظ سبکی به دوره های بعدی شعر فارسی و شعر دیگر شاعران مانندتر است. در این پژوهش با بررسی تاریخی و سبک شناسی درباره رد انتساب قطعه ای از رودکی با مطلع زیر بحث می شود:  مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب   چه آب جویم از جوی خشک یونانی قطعه ای که در دیوان و مجموعه شعرهای رودکی به کوشش نفیسی (1341)، دانش پژوه (1374)، احمدنژاد (1375)، قادر رستم (1391) و دهقانی (1394) جزء اشعار رودکی و در مجموعه های امامی (1387) و شعار (1389) جزء اشعار منسوب به رودکی ذکر شده است. نخجوانی (1333) آن را در «دیوان قطران» آورده و رواقی (1399) نیز شاعرآن را قطران نوشته است. براساس نتایج پژوهش، قدیمی ترین منابعی که این قطعه در آن ها به رودکی و قطران نسبت داده شده، مربوط به پس از قرن یازدهم است. از لحاظ سبکی استفاده زیاد از واژه های عربی، فراوانی واژه ها و تصاویر انتزاعی، وجود عبارت های دینی، شرع گرایی و فلسفه ستیزی و تفاخر، انتساب آن را به رودکی و قطران رد می کند. این ویژگی ها نشانگر سبک شعر در قرن ششم است.
۴۸۶۴۹.

تحلیل گفتمان وطن در شعر علی محمود طه و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر تحلیل گفتمان وطن علی محمود طه عارف قزوینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۱۷
در تحلیل گفتمان با ارزیابی سطوح گوناگون متن، امکان دستیابی به برداشتی جدید و عمیق از متن فراهم شده و تعاملات زبان با ساختارهای فکری- اجتماعی کشف می گردد. پژوهش حاضر در تلاش است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، نظام گفتمانی دو تن از شاعران مشهور عرصه وطن سرایی در ادبیات عربی و فارسی را مورد بررسی و تحلیل تطبیقی قرار دهد. علی محمود طه (1949-1901م) شاعر معاصر مصر و عارف قزوینی (1933-1882م) شاعر معاصر ایران، دو شاعر هم عصر عرب و ایرانی هستند که در بیان و طرح اندیشه های ملی و مضامین مرتبط با وطن از جایگاهی درخور توجه برخوردارند. پرسش اصلی پژوهش این است که میزان کارآیی تحلیل گفتمان مدار در شعر پایداری علی محمود طه و عارف قزوینی تا چه حد است؟ یافته های پژوهش نشان از آن دارد که در اشعار هر دو شاعر از واژگان و بندهای خاصی در جهت برجسته سازی هویت ملی استفاده شده است که همه این ها در راستای تأکید بر وطن دوستی، دلتنگی برای وطن و حمیت ملی قرار دارد. این نتیجه نشان دهنده نزدیکی اندیشگانی دو شاعر و جهت گیری مشابه آن ها نسبت به کارایی وطن گرایی به عنوان ابزاری ارزشمند در راستای ایستادگی و مقاومت است.
۴۸۶۵۰.

حماسه درون- مولوی، فردوسی و انسان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه درون انسان معاصر مدرنیته مولوی فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۳۲۵
مدرنیته، در پی رنسانس و روشنگری در قرون هفدهم و هجدهم پدید آمد و بر زندگی انسان معاصر تأثیر فراوان گذاشت. انسان امروز سعادت خود را بیرون از خویش جستوجو میکند و به دنیای درون بیتوجه است. حماسه درون یا نفس با نگرش دینی و ساحت فلسفه مفاهیم خاص مییابد. از نظر فلسفی، نفس به جسم و از منظر جوهری مستقل و قائم به ذات است. نفس و درون یک چیز است، گاهی تعلق به بدن و گاهی جنبه جوهری آن منظور است. از منظر دین، نوری از انوار الهی که تابشگاه آن خداوند و فرودگاه آن کالبد انسانی است. نفس را میتوان به روان و درون تعبیر کرد که با تمام پیچیدگیهایش انسان مدرن را بر سر دو راهی سنت و مدرنیته قرار داده و این دوگانگی، سبب تشتت او گشته، صنعت هم به جای دستگیری، دست اندازش شده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی سعی در یافتن وجوه مشترک مربوط به درون و روان آدمی در منظومه حماسی شاه نامه فردوسی و منظومه عرفانی مثنوی مولانا دارد تا چگونگی تقابل انسان معاصر با سنت و پیشینه دور و دراز خود با دنیای مدرن را بیان کند. درون در متون حماسی عرفانی به دل، قلب، روح، روان و جان تعبیر می گردد. فردوسی از روان به جای درون نام می برد. به زعم مولوی انسان معاصر از طریق نبرد با نفس یا درون خود می تواند حماسه ای بیافریند و با سفر از جهان ماده به عالم معنا راهی به روی خود بگشاید. حال آنکه فردوسی روان آدمی را وسیله خرد و خوش حالی او می داند.
۴۸۶۵۲.

بازخوانی روان شناختی- جامعه شناختی بخش پهلوانی شاهنامه بر مبنای نظریه داغ ننگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اسطوره آسیب شناسی فرهنگی-اجتماعی داغ ننگ اروینگ گافمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
شاهنامه از متون برجسته ادبی است که بیش از هر اثر ادبی دیگر بایست آن را بازتابی از پیشینه فرهنگی و نموداری از جهان نگری ملی ایرانیان نسبت به انسان، جامعه و هستی دانست. ایجاد فضای تقابلی و دیالکتیکی و طرح مبانی فرهنگی و انسان شناسی در شاهنامه دغدغه های فردوسی را برای ترسیم مدینه فاضله به کمک پالودگی اخلاق فردی، قومی نشان می دهد. از ویژگی های فکری- رفتاری مذموم در انسان های مورد خطاب حماسه، واکنش های روانی ناشی از عقده های «کهتری» و «حسادت»، در نتیجه صفت «داغ زنی» است که فردوسی ریشه بسیاری از موانع رشد و تعالی انسان ها را در سیطره اهریمنی آن می داند. نظر به پیشینه این رفتار غیراخلاقی، جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با تکیه بر نظریه «داغ ننگ» اروینگ گافمن تلاش کرده به چگونگی انعکاس این صفت نامیمون در شخصیت های شاهنامه، انواع و دلایل آن، در دوره پهلوانی-اسطوره ای شاهنامه؛ یعنی از زمان ضحاک تا مرگ رستم بپردازد تا هم برای مخاطبان دلایل منفوریت یا مقبولیت برخی از شخصیت های شاهنامه-اعم از ایرانی و تورانی یا زن و مرد- آشکار گردد و هم دریافته شود که نه تنها معنویت گریزی و غلبه خواسته های مادی و دنیوی بر پیدایش صفت داغ زنی تأثیری انکارناپذیر داشته؛ عقده های روان رنجوری؛ مانند احساس حقارت و حسادت و تمایلات فرافکنانه، زمینه حضور و جولان شگردهای داغ زنی را در شاهنامه افزایش داده است. به همین سبب در شاهنامه با هر سه نوع داغ ننگ، طبیعی(نظیر ظاهر و کنش های ناهنجار)، فرهنگی و قومی و داغ های سیاسی آشکارا مواجه هستیم.
۴۸۶۵۳.

نمادها و نمودهای کهن الگوی آنیما و آنیموس در منظومه کوراوغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کوراوغلی کهن الگو آنیما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۵۳
کهن الگوها وجوه مشترکی از ادراک هستند که در جاهای مختلف به صورت های همسان تجلّی می یابند، یعنی افکار غریزی که به صورت فطری در ذات همه انسان ها وجود دارد. منظومه کوراوغلی، منظومه حماسی- غنایی، داستان «روشن»، مشهور به کوراوغلی، قهرمان دادورز ملل ترک می باشد. این منظومه از نظر کهن الگوهای رایج در بین ملل، بسیار غنی است، مقاله حاضر به روش توصیفی وتحلیلی به بررسی نمادها و نمودهای مختلف آنیما و آنیموس در منظومه کوراوغلی می پردازد. کهن الگوی مهم آنیما به صور مختلف: آنیمای مادر، آنیمای معشوق، و آنیمای راهنما در این منظومه دیده می شود ، نمادهای برجسته آنیمای مادر، در قالب پدیده های طبیعت در سیمای چنلی بل و قوشابولاغ (قوشابولاق)، و و به صورت مادر مثالی درچهره پیرزنان یاریگر دیده می شود.نماد آنیمای معشوق در سیمای مؤمنه که در واقع مواجهه نه چندان موفق قهرمان با آنیمای خود است ؛ و نگار که آنیمای مثبت اوست ظاهر می شود . نماد آنیمای راهنما نیزدر چهره نگار ، بانوی چنلی بل، همسر کوراوغلی نمود می یابد که البتّه به خاطر جایگاه خاص زن در آذربایجان، نقش آنیمای راهنما برجسته تر است چنان که بدون وجود نگار، به فردیّت رسیدن کوراوغلی ممکن نمی باشد.
۴۸۶۵۴.

تمیم برغوثی من خلال قصیدته المشهوره «فی القدس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمیم البرغوثی التحلیل الأسلوبی قصیده «فی القدس» الشعر الفلسطینی الإحتلال الصهیونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
إنّ أدب المقاومه هو الذی کان تنبعث عنه الروح الوطنیه جازمه قویه، إذا ألح الشاعر المقاوم علی قضیته إلحاحاً، جعله یتخذ من شعره وسیله کفاحیه مباشره، و قد جنّد شعره فی خدمه الحیاه الملتهبه من حوله، فطغی علیه الحماس. من ثم الأدیب المقاوم هو الذی یدفع بالأدب نحو الأهداف السامیه والمتعالیه. تمیم برغوثی من أبرز شعراء المقاومه الذی جنّد شعره لدفاع عن قضیه فلسطین، له قصیده شهیره مسمی «فی القدس» التی تصور فیها المصائب المؤلمه للفلسطینیین أحسن التصویر. تناولت هذه المقاله دراسه تحلیلیه وأسلوبیه لهذه القصیده التی تعدّ من أهم أعمال الشاعر الأدبیه. یبحث الکاتبان فی هذه المقال علی المنهج التحلیلی والنقدی فی الجانبین المعنوی والنفسی، ومن نتیجه البحث فستکشف أهم میزاتها الأسلوبیه فی المستویات الثلاث الایقاعی، والبلاغی، والترکیبی.
۴۸۶۵۶.

L’Education à L’Environnement par Le biais du Conte de Le Clézio dans une Perspective D’Apprentissage Scolaire(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Education apprentissage Le Clézio conte médiation.nature

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۶۸
Etant un lieu d’instruction et de transmission de savoirs, l’école contribue à la construction des valeurs, à l’enseignement des morales et de leurs ancrages dans l’esprit des enfants. Cet objectif se réalise progressivement en ouvrant les portes des univers de l'écrit et notamment celles de la littérature qui offrent aux enseignants une multitude de pistes d’exploitations pédagogiques. Par sa dimension manichéenne et sa fonction éducative, le conte est l’un des genres littéraires dont l’usage didactique offre de nombreuses potentialités pédagogiques. Il sera question dans le présent article de l’aborder dans une perspective d’éducation à l’environnement dans le cadre de l’apprentissage scolaire dont les contenus reposent en partie sur la restitution du vécu des personnages de Mondo et autres histoires de Jean-Marie Gustave le Clézio. Cette démarche vise à faire revivre aux élèves les expériences de ces personnages ainsi que leurs interactions avec les éléments de la nature et qui serviront de modèles de conduites à adopter pour une meilleure éducation à l’environnement.
۴۸۶۵۷.

تحلیل گفتمان انتقادی تاریخی شازده احتجاب

کلیدواژه‌ها: شازده احتجاب هوشنگ گلشیری تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف روشنفکری ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۸۰
روشنفکران ایرانی برای دریافت موقف تاریخی خویش و فهم آفت هایی که جامعه ایران را مبتلا کرده بود، هر کدام طرحی در ذهن داشتند، و بر مبنای آن، خویش کاریِ روشنفکری را تعریف می کردند. ازجمله این روشنفکران، گلشیری است که از چنین طرحی، هرچند پوشیده و نهان، در رمان مشهور «شازده احتجاب» سخن به میان آورده است. در این مقاله کوشیده ایم با بهره گرفتن از روش تحلیل گفتمان انتقادیِ فرکلاف، نخست به گفتمان تاریخیِ مستتر در کار گلشیری دست یابیم و سپس نشان دهیم که گفتمانِ مطلوبِ نویسنده، بر چه مفروضاتی بنا شده است. پیدا کردن این مفروضات، در پرسش از ریشه هایِ فکری گلشیری ضرورت دارد؛ مفروضاتی که در قسمت آخر مقاله، به آن ها پرداخته ایم. هم چنین بازنموده ایم که بن مایه های اندیشه گلشیری، از سویی به تبار فکری و دیگرگون شدن مسیر سیاسی-اندیشگانی او بازمی گردد و از سوی دیگر نمود تحولات اجتماعی زمانه او است. گذشته از این موارد، در آمد و رفت میان سه سطحِ توصیفی، تفسیری و تبیینی، پاره ای تناقضات را که در این نگاه وجود داشته است، به تصویر کشیده ایم.
۴۸۶۵۸.

«خاله سوسکه» و سفر چهارم گالیور: روایاتی پسا-اومانیسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پسا اومانیسم گفتمان انسان گرا جاناتان سویفت خاله سوسکه ادبیات کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۸۴
مقاله حاضر به بررسی مقوله پسا-اومانیسم در ادبیات کودک می پردازد، با وجود آنکه ادبیات کودک همواره به منزله ابزاری در خدمت فرهنگ حاکم دیده شده است؛ ابزاری که می کوشد بن مایه های تعلیمی، ارزش ها، هنجارها و کلیشه های فرهنگی، که غالبا مبتنی بر تفکر اومانیستی و رابطه سلسله مراتبی «خود/ دیگری» هستند، را به نسل بعد انتقال دهد؛ تعالیمی که زنجیره ای از تقابل های دوگانه نظیر «مرد/زن» و «انسان/حیوان» را شامل می شوند. اما فرهنگ ها هم زمان شاهد ظهور آثاری هستند که در راستای واشکنی این ساختارها و دوانگاره های فرهنگی غالب گام برمی دارند تا بتوانند گفتمانی پسا-اومانیسمی را بسط دهند. از این آثار، می توان به سفر چهارم گالیور(1726)، نوشته جاناتان سویفت بریتانیایی و داستان «خاله سوسکه»، فولکلور ایرانی، اشاره کرد. این پژوهش می کوشد با روشی توصیفی- تحلیلی ودر خوانشی با تکیه بر تحلیل محتوا به بررسی نمودهای گفتمان پسا-اومانیسمی و چگونگی تقابل آن با پارامترهای گفتمان انسانگرای حاکم در دو فرهنگ غربی و شرقی بپردازد. چنین استدلال می شود که هر دو اثر با چالش گفتمان «هستی شناختی» اومانیستی، کمرنگ کردن مرزهای «خود/دیگری» و برجسته سازی مفهوم «عدم اصالت هویت» نوعی «ضد-روایت» را شکل می دهند که می کوشد با خلقِ گفتمان فرهنگی نوین، نوعی رابطه غیرسلسله مراتبی مبتنی بر تساوی را رقم زند. ماحصل این موضوع، تلاش دو اثر بر صلح و آشتی دوباره کودک با طبیعت پیرامون و ایجاد مقدمات برای شکل گیری گفتمان نوینی است که، برخلاف گفتمان اومانیستی، به جای تسخیرِ صرفِ طبیعت بر همزیستی مسالمت آمیز با آن تأکید دارد.
۴۸۶۵۹.

نقش مؤلفه های دستوری در ابهام زبانی غزلیات غالب دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غالب دهلوی غزلیات مؤلفه های دستوری زبان ابهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۰۲
غالب دهلوی یکی از مشهورترین شاعران سبک هندی در قرن سیزدهم است. ازنظر برخی منتقدان، او از گروه شاعرانی است که کلامشان غالباً مبهم و پیچیده است. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی، مهم ترین بخش آثار غالب، که مجموعه غزلیات او است، برای روشن شدن عوامل ابهام، از منظر زبانی بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که ابداع ترکیبات مختلف وصفی، حذف بخشی از جمله، برخی سهوهای لغوی و نحوی و به ویژه برقرارکردن تنازع میان کلمات، مؤلفه هایی هستند که مایه ابهام کلام غالب شده اند. ازاین میان، کاربرد ترکیبات تازه و برقراری تنازع را، به دلیل کاربرد زیاد، می توان از ویژگی های سبکی غالب محسوب کرد. ازمنظری دیگر، علاقه زیاد شاعر به ارائه مضامین تازه و پیچیده سبب شده است تا ترکیبات تازه اسمی، قیدی و به ویژه وصفی زیادی ابداع کند.
۴۸۶۶۰.

کنکاشی زبان شناسانه بر سه سرآغاز در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنکاش گفتمان نقدگرا نشانه شناسی معناشناسی گفتمانی لایه کاربردشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۵۵
دانش زبان شناسی نوین و سره کردن متون ادبی که زبان شناسان از آن با سرنامه «گفتمان نقدگرا از دیدگاه نشانه شناسی معنایی» یاد می کنند، چنان است که سره کننده نوشتار به دنبال شناخت ژرف مایه لایه های گوناگون اندیشه و فضای آفرینش متون فراتر از جمله ها می گردد و بافت سخن را با توجه به جایگاه هنری و موقعیت آن به کنکاشی زبان شناسانه می کشد و بینش فرامتنی نگارنده یا سراینده را آشکار می سازد. بنابراین، نگارنده این گفتار بینش نهفته در لایه های زبانی سه سرآغازنامه را در گران سنگ ترین سرورده حماسی زبان فارسی که همانا «شاهنامه» نام گرفته با سرنامه های «به نام خدا» و غمنامه های «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» را با روش (توصیفی– تحلیلی) به کنکاش گفتمان نقدگرا گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان