مطالب مرتبط با کلیدواژه

روشنفکری ایران


۱.

برساخت هویت زنانه در متون روشنفکری ایران (عصر مشروطه تا پایان پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساخت هویت زن سنتی زن مدرن روشنفکری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۷۵۵
هویت زن و نحوه ی شکل گیری آن در دوران مدرنیته موضوعی چالش برانگیز است که تا کنون تلاش های زیادی توسط اندیشمندان علوم اجتماعی و تاریخ پژوهان برای شناخت آن صورت گرفته است. هدف این مقاله، فهم چگونگی برساخت هویت زنانه در متون روشنفکری ایران (از دوره مشروطه تا پایان پهلوی اول) است. بدین لحاظ، در صدد خواهیم بود تا پاسخ گوی پرسش هایی در باب جریان های روشنفکری تأثیرگذار، نوع متون به کارگرفته شده و نحوه ی ایفای نقش روشنفکران در برساخت مفهوم زن در جامعه ی ایران باشیم. روش مورد استفاده در این تحقیق؛ شامل بازنمایی از طریق تحلیل متون و اسناد برجای مانده از این دوران است. نتایج به دست آمده بیاانگر آن است که روشنفکران ایرانی در این دوران از طریق چاپ نشریات، نگارش کتب، رمان، شعر و ادبیات، نمایشنامه و خطابه، با نفی سنت و غیریت سازی از آن و نیز، الگوگیری از مفاهیم مدرنیته غربی، زن مدرن ایرانی را دیگری و برابرنهاد زن سنتی قرارداده اند. تلاش روشنفکران نقشی بسزا در گذار هویت زن از بعدی سنتی به مرحله ی مدرن ایفا کرده است. نتیجه ی این پیگیری ها به همراه فعال شدن خود زنان جهت اصلاح هویت خویش، در افزایش آگاهی این قشر به وسطه ی برخوردار شدن آن ها از حق تحصیل، مشارکت اجتماعی، علمی، اقتصادی و سیاسی آن ها، نمود پیدا می کند. البته این نکته را نیز می بایستی یادآور شد که این هویت مدرن، هنوز درجنبه هایی که از آن می توان به فقر فرهنگی نام برد، درجدال با سنت است.
۲.

تحلیل گفتمان انتقادی تاریخی شازده احتجاب

کلیدواژه‌ها: شازده احتجاب هوشنگ گلشیری تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف روشنفکری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۷
روشنفکران ایرانی برای دریافت موقف تاریخی خویش و فهم آفت هایی که جامعه ایران را مبتلا کرده بود، هر کدام طرحی در ذهن داشتند، و بر مبنای آن، خویش کاریِ روشنفکری را تعریف می کردند. ازجمله این روشنفکران، گلشیری است که از چنین طرحی، هرچند پوشیده و نهان، در رمان مشهور «شازده احتجاب» سخن به میان آورده است. در این مقاله کوشیده ایم با بهره گرفتن از روش تحلیل گفتمان انتقادیِ فرکلاف، نخست به گفتمان تاریخیِ مستتر در کار گلشیری دست یابیم و سپس نشان دهیم که گفتمانِ مطلوبِ نویسنده، بر چه مفروضاتی بنا شده است. پیدا کردن این مفروضات، در پرسش از ریشه هایِ فکری گلشیری ضرورت دارد؛ مفروضاتی که در قسمت آخر مقاله، به آن ها پرداخته ایم. هم چنین بازنموده ایم که بن مایه های اندیشه گلشیری، از سویی به تبار فکری و دیگرگون شدن مسیر سیاسی-اندیشگانی او بازمی گردد و از سوی دیگر نمود تحولات اجتماعی زمانه او است. گذشته از این موارد، در آمد و رفت میان سه سطحِ توصیفی، تفسیری و تبیینی، پاره ای تناقضات را که در این نگاه وجود داشته است، به تصویر کشیده ایم.