فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۴۲۱ تا ۴۸٬۴۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
عبدالقاهر جرجانى در مبحث تقدیم و تاخیر با نگاهى دقیق، اسلوب استفهام را مورد بررسى قرار داده و با آوردن شواهد و مثالهاى فراوان به اثبات اغراض نحوى، بلاغى و معناشناسى این اسلوب پرداخت هاست. وى با ژرف نگرى به تشریح اغراض ثانویه ساختارهاى استفهامى پرداخته و دلالت تقریر و انکار، تهکم و توبیخ را مورد بررسى قرار داد هاست. پژوهش حاضر با روش توصیفى، تبیینى و تحلیلى انجام گرفت، منظور از توصیف ساختارهاى استفهامى، برخورد با این پدیده در سطح است، بى آنکه به حریم علیتش وارد گردیم. در مرحله تبیینى، علل پدیده تقدیم و تأخیر در ساختارهاى استفهامى تبیین گردید و این پدیده در پوشش قوانین کلیاى که ماهیت آن را میرساند، جاى گرفت، در این مرحله چرایى و علتیابى مسئله مدنظر است و سرانجام در مرحله تحلیلى، محتواى آشکار پیامهاى موجود در مثالها بررسى شد. نتایج پژوهش نشان داد که جرجانى با تحلیل نحوى و بلاغى اسلوب تقدیم و تأخیر، معانى ثانویه استفهام را کشف کرد و نشان داد که دگرگونى صورت و معنا یک رابطه دوسویه دارند. یعنى دگرگونى صورت، اعم از تقدیم و تأخیر لفظى، به دگرگونى معنا میانجامد و اراده یک معناى خاص نیز دگرگونى صورت را لازم میگرداند. بنابراین طبیعى است که در این فرآیند دوسویه اختلاف، تنوع و تعدد معانى منتسب به ساختارهاى استفهامى شکل بگیرد، به عبارت دیگر هدف جرجانى بیان تأثیر تقدیم و تاخیردر اختلاف و تنوع معانى است.
بررسی نقش استعاره های مفهومی در تحول سبک های ادبی (با تکیه بر استعاره های حوزه بدن در اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی، شگرد ذهن برای مفهوم سازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازه بنیادین می کوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از این رو انتظار می رود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلان سیستم های وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلان سیستم ها، سبک های ادبی اند که عوامل زیادی در تغییر آنها دخالت دارد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که تغییر استعاره های مفهومی در زمان، چه تأثیری در تغییر سبک های ادبی دارد و برای پاسخ به آن، استعاره های مفهومی حوزه بدن را که شامل واژه های «دست، چشم، دل و سر» است، در منتخبی از اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ ردیابی می کند و با تحلیل اطلاعات به دست آمده، به کمک نظریه های سبک شناسی شناختی و سبک شناسی درزمانی، نتیجه می گیرد که استعاره های مفهومی در طول زمان دچار تغییراتی معنی دار شده اند که همسو با تحولات سبک های ادبی و از متغیرهای اثرگذار بر تحول سبک ها بوده است.
تکنیک زبانی و معناسازی تک واژ دستوری «واو» در قرآن کریم و دیوان حافظ شیرازی
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
1 - 19
حوزههای تخصصی:
واو در زبان عربی و فارسی بنا بر موقعیت به کاررفته، کارکردهای گوناگون و معانی متفاوتی دارد؛ زیرا واو، واژه ای است که ارتباط و پیوند میان کلمات و جملات را برقرار می سازد و آن ها را به یکدیگر مرتبط می کند. تک واژ مورد بحث مقاله حاضر، واوی است که در نگاه اوّل خلاف قاعده زبانی به نظر می آید؛ چون ارتباط قبل و بعد آن بدون در نظر گرفتن واو کاملاً درست به نظر می رسد و کامل می نماید. ولی واو واقع شده، در اصل ارتباطی میان یک جزء ذکر نشده با ماقبل یا مابعد خود را به عهده دارد و آن را بیان می کند. ذکر نکردن آن جزء در جمله و قرارگیری واو، باعث غافل گیری مخاطب در درجه اوّل و باعث تفکّر او در درجه دوم شده و در درجه سوم علّتی جهت جست و جو برای یافتن جزء ذکر نشده _ به عبارت دقیق تر مقصود متکلّم و ارتباطش در جمله مطرح شده است. از آنجاکه اندیشه و تعقّل، لایتناهی و جزء جدایی ناپذیر وجود آدمی است، ارتباط هر چیزی با آن یا به تعبیری دقیق تر، برخورد همه چیزهای امور عقلانی با آن است که سبب جاودانگی آن می شود. در مقاله حاضر کوشیده شده است بر اساس شیوه تحلیلی- تطبیقی به علّتی از علّت های متعدّد جاودانگی قرآن کریم و دیوان حافظ شیرازی پرداخته شود. مهم ترین دستاورد این مقاله، کشف علّتی از علل متعدّد جاودانگی این دو اثر فاخر بوده است؛ زیرا بیشتر مضامین دیوان حافظ بازتابی از مفاهیم زیبای قرآنی است.
رویکردی تازه به صنعت تشخیص براساس زبان حال (آنیمیسم) و بافت موقعیتی کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
تاکنون در اغلب کتاب های بیان سنتی، صنعت تشخیص را نسبت دادن صفات و عواطف انسانی (جانوری) به اشیا و مظاهر طبیعت و امور انتزاعی دانسته اند. به این معنی که شاعر از رهگذر نیروی تخیل خویش به آنها خصوصیت انسانی بخشیده است؛ درحالی که در بیان جدید براساس زبان حال (آنیمیسم)، همه موجودات و پدیده ها همچون انسان، زنده و گویا هستند و از احساسات و عواطف خاصی برخوردارند. این تفکر هم در اندیشه انسان باستان و هم در قرآن و احادیث و آثار شاعران و نویسندگان فارسی زبان بازتابی وسیع داشته است. بنابراین قدرت تخیل شاعر نیست که این گونه صفات را به موجودات نسبت می دهد، بلکه هنر مهم شاعر درک و شناخت این گونه احساسات و خصوصیات موجودات است که آن را با زبانی شیوا و پر از احساس بیان می کند. همچنین یکی دیگر از معیارهای تمییز صنعت تشخیص از غیر آن، توجه به بافت موقعیتی کلام و لایه های متن است، یعنی از بافت کلی و ترکیب مجموع اجزای کلام در هندسه شعر و معنا و قرائن موجود در عبارت، می توان صنعت تشخیص را از غیرآن معلوم ساخت.
بررسی واقعه عرفانی و نماد شناسی آن به مثابه تجربه ای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
39 - 69
حوزههای تخصصی:
«واقعه»، حالتی در عرفان اسلامی است که با آداب و شرایطی (خلوت گزینی، استغراق در ذکر و امثال این موارد) حاصل می شود و سالک با آن به معرفتی تازه می رسد و رهیافتی به عالم معنا می یابد که جایگاهش را در سیر و سلوک روشن می کند. واقعه، اغلب در قالب اشکال، انوار، الوان و غیره پدیدار و با نظر پیر، تأویل و تفسیر می شود. پژوهش حاضر پس از تعریف و بررسی مفهوم واقعه و بیان اهمیت ایدئولوژیک آن، به دیدگاه ذات گرایان و ساختارگرایان درباره تجربه دینی پرداخته است. دسته بندی شش گانه دیویس از تجارب دینی با تأکید بر مانعه الجمع نبودن آن ها بیان و سپس واقعه عرفانی از منظر تجربه ای تفسیری، شبه حسّی (با تأکید به واقع نمایی و غیروهمی بودن آن) و عرفانی (با مطالعه منظومه سلوک طریقت کبرویه) تبیین می شود. سرانجام نظرات کتز درباره زمینه مندی تجربه عرفانی بیان می شود. کتز معتقد است که تجربه در خلاء روی نمی دهد و حاصل تعامل دو سویه عارف با باورها، سنّت، تجارب دیگر و محیط است. علاوه بر این، حضور اسوه (راهنما) نیز در شکل گیری، جهت دهی و تأویل تجربه عرفانی اهمیت دارد. این نظریه در حوزه واقعات عرفانی با بررسی آداب و شرایط واقعه که در چارچوبِ سنّتِ دینیِ معیّن روی می دهد و نیز نقش پیر در شکل گیری و معنابخشی به آن، بیان می شود. در هر بخش از پژوهش حاضر، برای تبیین مباحث مطرح شده، با ارجاع به منابع و تذکره های عرفانی، به ذکر واقعات از مشایخ صوفیه پرداخته شده است.
شالوده شکنی در مقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
109-127
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تحلیل عناصر شالوده شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و می کوشد تا تکثر معنایی را در خدشه دار کردن انگاره های متافیزیکی مطرح شده در فلسفه غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که با تعلیق-های پیاپی معنایی، دال ها و نشانه های بی شماری را برای معناهای متکثر حاصل کند. نویسندگان با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس رویکرد شالوده شکنی دریدا، برخی از این انگاره ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مؤلف، نشانه-شناسی پساساختارگرایی، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل ها و ارزش ها و... را تدقیق کرده اند. در مقالات شمس، در حوزه نفی تعریف حقیقت واحد، حقیقت، امری مطلق و واحد تلقی نمی شود، بلکه در حوزه بحث های تأویلی قرار می گیرد و هر کس دریافت خاص خود را از آن دارد. شمس برعکس دیدگاه های لوگوس محور افلاطونی، خرد و عقل گرایی را در راه حقیقت، کاملاً ناقص معرفی می کند و آن را حجاب راه سالک می بیند. او نوشتار و گفتار یا حضور و غیبت را در تقابل با یکدیگر قرار نمی دهد، بلکه فراتر از این دو، به طور کلی سخن و حضور را حجاب می داند.
بررسی و نقد کتاب ملامح الأدب فی العصرالعبّاسی الأوّل
حوزههای تخصصی:
نگارش کتاب درسی و آموزشی از یک سو به دانش، تخصص و تجربه نویسنده و از سوی دیگر نیازمند رعایت معیارهایی است که چنین کتابی باید داشته باشد. بنابراین کتابی که با هدف ویژه آموزش در دانشگاه تدوین می شود باید به محک نقد درآید تا قصد و هدف نویسنده ارزیابی شود. این مقاله درپی آن است تا کتاب ملامح الأدب فی العصر العبّاسی الأول نوشته عبدالهادی عبدالله عطیه را از نظر ساختار و شکل ظاهر و محتوا، بر اساس دیدگاه و معیارهایی که ناقدان حوزه نقد کتاب ارائه کرده اند، مطالعه و ارزیابی کند. نویسنده کتاب در بخش مقدمه اشاره می کند که این کتاب را برای دانشجویان و پژوهشگران نوشته و تلاش داشته است در تلفیق تاریخ ادبیات با متون شعری خواننده را به فهمی از این دوره رهنمون سازد. مهم ترین نتایج به دست آمده از این تحقیق اشاره دارد که این کتاب در شاخصه های شکلی دچار کاستی است ازجمله: صفحه آرایی نامناسب، عدم تفاوت فونت متن اصلی و ابیات شعری، باب بندی نامناسب و عدم تناسب در حجم آن ها و... . در شاخصه های محتوایی نیز نقص های جدی وجود دارد ازجمله: مشخص نبودن هدف، عدم تناسب بین عنوان و محتوا، فقدان روش و ... . در یک کلام می توان گفت که این کتاب معیارهای لازم را به منزله یک کتاب دانشگاهی برای مقطع کارشناسی ندارد، اما برای مقطع کارشناسی ارشد و دکتری می تواند به عنوان یک کتاب جنبی در درس تاریخ ادبیات عصر عباسی اول به دانشجویان معرفی شود.
تمثیل طوطی هندوستان از ابوالفتوح رازی تا خواجوی کرمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
101 - 112
حوزههای تخصصی:
ادبیات تمثیلی، هنری است از مقوله ی زبان مجازی (بیان) در خدمت اصلاح رفتارهای فردی؛ لذا از آغاز، مورد توجه اهل ادب و هنر بوده است. در ادبیات فارسی چه در نثر و چه در نظم به آثاری برجسته بر می خوریم که تمثیل را ابزاری برای روشنگری و مستندسازی برخی مطالب که فهم آن ها به توضیح نیاز داشته، قرار داده اند. یکی از این تمثیل ها، داستان طوطی هندوستان است. این تمثیل که در سده ی ششم هجری، میان اهل فضل شناخته شده بود، به خود رنگ و بوی عرفانی و گاه فلسفی گرفت. شیخ عطار و حضرت مولانا، دیدگاهی مشابه درباره ی آن ارائه کرده اند؛ ولی خواجوی کرمانی در این مورد، نظریه ی تازه ای آورده که این مقاله می کوشد با نگاهی به ساختار درونی تمثیل، به کاوش دیدگاه های مختلف درباره ی تمثیل طوطی هند بپردازد.
موجودات و جانوران فراطبیعی در شاهنامه و مقایسه آن با حماسه گیلگمش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیروهای فراطبیعی، نیروهای ویژه ای را گویند که در انسان ها، جانوران و حتی در اشیاء به صورت بالقوه وجود دارد و در شرایطی خاص، اعمالی غیر قابل باور را به ظهور می رساند که ریشه باور به وجود این نیروها را در زمان های باستان باید جست. در اسطوره های کهن این موجودات ماوراءطبیعی ناتوانی ها و کاستی های شاهان و پهلوانان را در نیل به هدف جبران می کنند. اعتقاد به این نیروها را در آثار کهن و ارزشمند ادبی همچون گیلگمش، شاهنامه، رامایانا، ایلیاد و اودیسه می توان مشاهده نمود، از این رو جستار حاضر به بررسی موجودات فراطبیعی در دو حماسه کهن ارزشمند؛ یعنی شاهنامه و گیلگمش اختصاص یافته است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و نگارندگان در پی آنند که تأثیر نیروهای فراطبیعی در کدام حماسه، مشهودتر است؟ نتایج بررسی نشان می دهد که موجودات و جانداران فراطبیعی در شاهنامه از نظر تنوع، نقش و کارکرد بر حماسه گیلگمش برتری دارد، به گونه ای که برخی بعضی از این موجودات و جانوران در روند حماسی و ملی اثر، نقشی اساسی و پراهمیتی ایفا نموده اند.
نقش انگاره ها در یادگیری زبان دوم
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶شماره ۵
97 - 110
حوزههای تخصصی:
انسان ها قبل از انجام هر کاری تصویری از آن را در ذهن دارند و این تصویر اولیه جهت آن ها را در انجام آن کار مشخص می کند. این تصویر خیالی دارای قدرت، را انگاره می نامیم. در حقیقت انگاره ها قضاوت و داوری های ذهن ما نسبت به اشیا و اعمال خارجی است. آموزش زبان دوم نیز از این امر مستثنی نبوده، و زبان آموزان قبل و حین آموزش با انگاره های مخصوص به خود تصویری ذهنی در ذهنشان ایجاد می کنند. انگاره های زبانی گاهی شخصی و مربوط به زبان آموز و گاهی مربوط به مولفه های بیرونی است. مولفه های بیرونی نیز گاهی مربوط به زبان مقصد است و گاهی مربوط به جوانب زبان مانند: استاد، محیط آموزشی، متن و... در این مقاله به برخی از انگاره های زبان آموزان مانند؛ عدم خودباوری، بالاتر یا پایین تر دانستن زبان دوم، لزوم یادگیری زبان دوم در زمان کوتاه، نداشتن سن مناسب برای زبان آموزی، آموزش زبان دوم در محیط نه در کلاس، آموزش زبان بدون تمرین و صرفاً با کمک حافظه، آموزش زبان دوم مثل زبان مادری اشاره گردید. شناخت و تقویت انگاره های مثبت و تغییر انگاره های منفی ضمن شیرین تر کردن، آموزش زبان برای زبان آموز، به استاد کمک می کند تا بهتر بتواند زبان دوم را به زبان آموزان آموزش دهد و روند آموزشی استاد با کیفیت بهتری انجام پذیرد.
ساختار بن مایه های داستانی هانی و شَیمُرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوم بلوچ علاوه بر فرهنگ غنی ایرانی خود، میراث دار فرهنگ و ادبیاتِ بومی کم نظیری است، در ادبیات این قوم منظومه های حماسی و رزمی و داستان های عاشقانه منظومی وجود دارد که تاریخ سرودن آن ها به قرن ها پیش برمی گردد. هانی و شَیمُرید معروف ترین داستان عاشقانه ادبیات بلوچی است و جایگاه آن در ادبیات بلوچ، همانند جایگاه داستان لیلی و مجنون در ادبیات فارسی است. این دو دلداده پس از سال ها جدایی، به وصالی عارفانه می رسند و به باور مردم بلوچ، آن ها همانند خضر و الیاس به زندگی جاوید دست می یابند و به لقب «زندَه پیر» مشهور می شوند. از این داستان کهن چند روایت و ده ها منظومه کوتاه و بلند در دست است. خنیاگران یا در اصطلاح بلوچی «پهلوانان»، مهم ترین انتقال دهندگان منظومه های این داستان از نسلی به نسل دیگر بوده اند. راویان این داستان از بن مایه های متنوعی استفاده کرده و بر غنای آن افزوده اند. در این مقاله ساختار بن مایه های داستانی هانی و شَیمُرید در چهار بخش «بن مایه های عاشقانه، عیاری، کرامت و عرفانی» موردبررسی قرار گرفته اند. داستان با بن مایه عیاری «قول و پیمان» آغاز و با بن مایه کرامت «غایب شدن» دو قهرمانِ اصلی از نظر و زندگی جاوید آن ها، به پایان می رسد. این داستان همانند داستان های منظوم دیگر بلوچی، به ویژه درمیان ایرانیان غیربلوچ ناشناخته است. اشعار و روایات این تحقیق از زبان خنیاگران و راویان به صورت میدانی گردآوری شده است و ما ضمن گزارش خلاصه دو روایت مشهور به تحلیل نکات و بن مایه های اصلی و مهم این داستان پرداخته ایم
بررسی مؤلفه های هیچ انگاری در ارتباط با ادب غنایی در شعر معاصر مورد مطالعه: اشعار نصرت رحمانی، فریدون مشیری و نادر نادرپور
حوزههای تخصصی:
در نهاد ادبی شعر معاصر با گسست از ادبیات کلاسیک و تغییرات فرهنگی اجتماعی در سبک فکری، مضامین تازه با گرایش به مکتب های غربی، مورد توجه قرار گرفت. هیچ انگاری (نیهیلیسم) و رمانتیسم یکی از گرایش های فکری بود که با تحولات اجتماعی سیاسی جامعه، گسترش یافت و به ویژه در دهه سی شمسی بعد از کودتا، از موتیف های اصلی شعر شد. شعر غنایی در ادبیات ادامه داشت اما شاعران رمانتیک با تکیه بر اصل آزادی بیان رمانتیسم، بی پروا و به دور از اخلاق، صرفاً به زندگی دنیایی اهمیت دادند و در قالب رمانتیسم سیاه، در بن بست های زندگی شخصی و اجتماعی به هیچ انگاری روی آوردند و از شعر غنایی رایج دور شدند. در این مقاله، مؤلفه های هیچ انگاری که همسو با رمانتیسم سیاه است و از شعر غنایی کلاسیک متفاوت شده است، در شعر سه شاعر معاصر: نادرپور، رحمانی و مشیری مورد بررسی قرار گرفته است، روش مطالعه و بررسی منابع، کتابخانه ای است. نگارش مقاله توصیفی تحلیلی با انتخاب نمونه های شعری است. نتایج بررسی نشان می دهد: شاعران در برهه ای از تاریخ زندگی خود به ویژه دهه سی که جامعه درگیر تنش های حاصل از کودتای 28 مرداد است به اندیشه های هیچ انگاری روی آوردند. گرایش به یأس و مرگ اندیشی در زندگی، لذت جویی و اروتیک، میخانه رفتن و مستی، علاقه به افیون، مهمترین مؤلفه های رمانتیکی هیچ انگاری است که در اشعارشان دیده می شود و در تقابل با شعر غنایی کلاسیک با هدف بیزاری از هستی، خوشباشی گذرا و سرخوردگی اجتماعی سروده شده است. در مقایسه شاعران نیز شعر نصرت رحمانی در این موتیف، سرآمد است.
واژگان و فرهنگ هندی در سروده های فارسی مخلص لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رای رایان آنندرام لاهوری (1107‑1164 ق.) متخلّص به «مخلص»، از شاعران و نویسندگان زبردست هندوی هند در سده دوازدهم است که زبان پارسی را پاس می داشته است. از او به جز دیوان اشعار، نوشته های مفید و مهمی در زمینه های گوناگون فرهنگ نویسی، تذکره نویسی، وقایع نویسی، خاطره نویسی، سفرنامه نویسی و... برجای مانده است. دیوان مخلص، مجموعه اشعار فارسی و ریخته اوست که دست نوشت هایی از آن در کتابخانه رضا (رامپور، هند)، کتابخانه مولانا آزاد (علیگر، هند) و کتابخانه موزه بریتانیا (لندن) نگهداری می شود و نگارندگان آن را تصحیح کرده و تعلیقاتی بر آن نگاشته اند. از جلوه های کم وبیش برجسته سروده های او عبارت است از: کاربرد برخی واژگان هندی که در سروده های دیگران کمتر دیده می شود؛ کاربرد برخی واژگان فارسی و عربی با معنایی به جز آنچه در فارسی ایرانی شناخته و رایج است؛ بازتاب برخی از آداب و رسوم هندی. در این پژوهش کوشش شده ست تا به شیوه استقرایی، بازتاب اینگونه واژه ها و آیین ها در سروده های مخلص لاهوری، بررسی و گزارش شود و به این پرسش پاسخ داده شود که زبان و فرهنگ هندی تا چه اندازه در سروده های فارسی این شاعر هندوی هندی زبان پارسی گوی، بازتاب داشته است. این پژوهش در زمینه فرهنگ نویسی و فرهنگ پژوهشی و واژه شناسی در زبان و ادب هندی و فارسی کاربرد دارد.
آیین های تَالوگردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف این مقاله، بررسی و تحلیل آیین «تالوگردانی» در فرهنگ مردم خراسان جنوبی است. اگر در خراسان جنوبی سالی بگذرد، باران نبارد و خشکسالی ادامه یابد، تعدادی از کودکان و نوجوانان جمع می شوند و آیین «تالو گردانی» را انجام می دهند تا غایت اضطرار و عجز مردم را به درگاه خداوند به نمایش بگذارند. آنچه از بررسی آیین های «تَالوگردانی» به دست می آید این است که توده مردم در هنگامه های خشک سالی، خشکیدن نهرها و چشمه ها، عطش گوسفندان، نیاز دامداران، کشاورزان و کودکان به آب را دستمایه توسل به خداوند قرار می دهند و چوب عَلَم گونه ای به نام «تَالو» را به دست می گیرند تا با تشکیل جماعتی از نیازمندان، مراسم «تالوگردانی» را هم صدا با فریاد استغاثه و درماندگی مردم در میان کوچه ها و محلات برگزار کنند، باشد که دریای رحمت خداوند به تلاطم آید و چهره غبارآلود «تالو»، طبیعت خشکیده و موجودات تشنه را سیراب کند. نگارنده روایت های مختلف «تالوگردانی» را از طریق پژوهش های میدانی فراهم کرده است و آن ها را با استفاده از شیوه توصیف و تحلیل محتوا در این نوشتار ارائه می کند.
Эмоциональные маски: лингвоэкологический аспект(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Волгоградской школой лингвистики эмоций, руководителем которой является автор теории эмотивности профессор Виктор Иванович Шаховский, с 2010 года разрабатывается экологический аспект оязыковлённых эмоций. Это означает, что первая в России лингвистическая концепция эмоций, сформированная в 1987 году, в современности получает новое, экологическое, преломление. То есть методологическая база эмотиологии рассматривается с позиций этики эмоций. Известно, что между эмоциями человека и их выражением существует три типа взаимоотношений: эмоция может испытываться и не выражаться; эмоция может испытываться и выражаться; может испытываться одна эмоция и выражаться иная. Последний случай в статье предлагается метафорически называть «эмоциональными масками». В статье через указанную метафору рассматривается, с какими именно эмоциями человек входит в ситуацию общения, и с какими выходит из неё. Отдельно анализируется оценочный знак эмоций, которые общающиеся предпочитают «маскировать». «Маской» эмоций выступает язык. Предпринимается попытка оценить экологичность такого языка.
بررسی تطبیقی شخصیت کوراوغلی قهرمان حماسی آذربایجان با عنتره بن شدّاد دلاور سوار عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۸۴-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های مهم ادبیات، «ادبیات تطبیقی» یا «ادب المقارنه» است. ادبیات تطبیقی درواقع روشی برای دستیابی به رویکردهای جدید ادبی است؛ روشی که از افق های تنگ و محدود مرزهای ملی، قومی، سیاسی، زبانی، زمانی و مکانی فراتر می رود و به بررسی و مقایسه ادبیات ملل مختلف می پردازد، چراکه در ادبیات ملل مختلف، عناصر و اساطیر مشترکی وجود دارد که دلیل این عناصر و اساطیر علاوه بر داشتن فطرت مشترک انسان ها ممکن است تأثیر و تأثّر باشد، ازاین رو گاه شخصیت هایی در میان ملل ظهور می کنند که گویی داستان زندگی شان از آبشخور واحدی سرچشمه گرفته اند. کوراوغلی، جنگاور خنیاگر ملل ترک که زمان و مکان زندگی اش در هاله ای از ابهام قرار دارد و عنتره بن شدّاد، شاعر سوارکار دوره جاهلیت عرب، از این دسته اند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی بر مبنای مکتب آمریکایی به بررسی تطبیقی شخصیت این دو قهرمان می پردازد تا روشن کند که تعاملات بیناانسانی و تبادلات میان فرهنگیِ متوازن، بیانگر وحدت اندیشه انسانی در عین تنوع است. عناصری چون داشتن معشوقی از رده اجتماعی بالاتر، جنگاوری، شاعری و خنیاگری، رادمردی و فتوت، اسب و شمشیر اسطوره ای، مقایسه شخصیت این دو قهرمان را از دو ملیت متفاوت میسّر ساخته است.
بررسی رئالیسم کارناوالی-تلخ خند و صدای دیگری از منظر باختین در شعر ”استعاره ها“ اثر سیلویا پلت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
269 - 282
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تمهید رئالیسم کارناوالی-تلخ خند از منظر میخاییل باختین را در شعر ”استعاره ها“ اثر سیلویا پلت بررسی می کنیم و نشان می دهیم که این شگرد تا چه اندازه مخاطب را از ایدئالیسم پرورده اجتماعی دور می کند و بیان متفاوتی از واقعیات ارائه می دهد. پلت تصاویر تلخ خندی می آفریند و آن ها را در فضایی کارناوالی قرار می دهد تا با تنزل تصویر ایدئال از مادر با ردار، صدا، تجربه و درک او از بارداری را به عنوان صدای دیگری به گوش مخاطب برساند. درک مخاطب از واقعیت نیز مرهون فضای کارناوالی و تصاویر تلخ خندی است که پلت با بیان هزل گونه و متفاوت در همه جا آرامش ذهنی و احساسی خواننده را به چالش می کشد. این مقاله با بررسی رئالیسم کارناوالی-تلخ خند که پلت آن را به صورت تمهید دفاعی علیه زبان مسلط و ایدئال گرا به کار می برد نشان می دهد نوشتار زنانه تا چه حد می تواند بر غنای تجربه انسانی و درک انسان از واقعیات بیفزاید و اینکه ارزش کار پلت، صراحت بیان و شجاعت او در انجام این مهم تا چه حد ستودنی است.
نگاهی تازه به سجع در گلستان سعدی با بررسی انواع سجع و تحلیل آنها به قصد شناختن نوع نثر سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
165 - 179
حوزههای تخصصی:
در فضای عمومی ادبیات یکی از مؤلفه هایی که گلستان سعدی را در ادبیات فارسی نمونه اعلای نثر ادبی کرده، استفاده هنری از صنعت بدیعی سجع است. در این پژوهش میزان استفاده سعدی از سجع به روش توصیفی تحلیلی موردبررسی قرار می گیرد و تک تک سجع های حکایات گلستان استخراج و شمارش می شود تا به دو هدف مقاله برسیم. روش این پژوهش کتابخانه ای و بر مبنای آمارگیری و شمارش تمام مؤلفه های آهنگین کردن کلام مانند سجع، موازنه، ترصیع، مزدوج و سپس توصیف و تحلیل آنها قرار دارد. می کوشیم دو چیز را نشان دهیم: نخست اینکه شیوه های استفاده سعدی از صنایع بدیعیِ آهنگ دارکردن کلام و میزان آنها به چه شکل است؟ دوم اینکه آیا می توان گلستان را یک نثر مسجع نامید یا نثر آن یک نثر مستقل جداگانه ای به جز انواع تقسیم بندی شده نثر مانند مرسل و موزون (مسجع) و موزون فنی است؟ نتایج تحقیق ضمن اثبات فرضیه در خصوص کاربرد سجع ها اثبات کننده ادعای ما در مستقل شمردن نوع سبک گلستان است. همچنین از میان انواع سجع، سجع مطرف کاربرد بیشتری دارد. سجع ها بیشتر در پایان قرینه ها می آیند و سجع در آغاز قرینه و میانه جمله کمتر مشاهده می شود. همچنین از نظر طول قرینه ها سجع های با قرینه برابر، فراوان هستند. تفاوت طول قرینه ها بسیار کم و در مواردی نامحسوس است و در صورت تفاوت تعداد جملاتی که قرینه اول بلندتر از قرینه دوم باشد بیشتر هستند و برعکسِ آن انگشت شمار است.
مقایسه تطبیقی هجو در زبان عربی و فارسی(با تأکید بر شعر بشار بن برد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هَجو در ادبیات، شعر یا نثری است که ضدِّ مدح باشد و برای مقاصد شخصی به کار رود. لحنی گزنده، صریح و گاه توهین آمیز دارد؛ اما اگر برای بیان دردهای اجتماعی- سیاسی به کار رود، با زبانی ملایم تر سروده می شود. هجو بر پایه نقد گزنده و دردانگیز بنا می شود و گاهی به سر حدّ دشنام یا ریشخند مسخره آمیز و دردآور می انجامد؛ هرگونه تکیه و تأکید بر زشتی های وجودِ یک چیز- خواه به ادعا و خواه به حقیقت- هجو است. هجویه یا هجونامه نیز، شعر یا نثری است که بر پایه هجو و دشنام کسی باشد. با توجه به تعریف ادبی هجو و تفاوتی که منتقدان ادبیات بین هجو و فحاشی قائل اند، می توان تمام هرزه سرایی ها و ناسزاگویی های رکیک را که به لکه دار شدن حیثیت و آبروی افراد منجر می شود، از قلمرو هجو خارج کرد. در این پژوهش تلاش شده است تا با روش تحلیل محتوا به بررسی هجو در زبان عربی و فارسی و تأثیر آن بر زبان عربی به ویژه در هجو بشار بن برد پرداخته شود.
بازتاب مایه هایی از مکتب هرمسی در اشعار عطار، مولانا و حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آیین هرمسی یکی از قدیمی ترین سنت های فکری در عرفان ایران است که خط سیر آن از طریق ذوالنون مصری و ابن عربی تا شهاب الدین سهروردی به شعر و ادب ایران راه یافته است هرمس یا هرمتیسم فلسفه و مذهبی است که بر اساس نوشته های هرمس تریسمجیستوس ایجاد شده است مقاله پیش رو با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای می باشد نتایج تحقیق نشان می دهد کوشش از این قابلیت برخوردار است که دنیای عینی و محسوس آدمی را به جهان انتزاعی و درون انتقال دهد. اقدام مهم این سه شاعر انسجام بخشی عرفان هرمسی با عرفان ایرانی درشعر خویش است این رویکرد آثار سودمندی برای ارتقای کیفی و کمّی زندگی انسان به ارمغان دارد. این جستارکوشیده است تا در برخی مباحث محوری چون؛ کیمیا، استحاله، تجلی، تجرید و ... اشتراک سخن این سه شاعر را بررسد. در نگارش این مقاله از منابع مستقیمی چون؛ دیوان عطار، مثنوی معنوی مولوی و غزلیات حافظ و کتاب های هرمتیکا و سنت هرمسی استفاده شده است، از نظر این مقاله سیر بن مایه های هرمسی در آثار شعری سبک عراقی، نتیحه فراگیر شدن اقبال عمومی شاعران در قرون 9-5 به نظم عرفانیات دیده شده است.