مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ادبیات بلوچی
حوزههای تخصصی:
سرزمین بلوچستان، با وسعت زیاد و با دارا بودن جغرافیا و آب و ادبیات شفاهی بلوچستان، بسیار پربار است، انواع گوناگون ادبیات شفاهی، از زمان های کهن هوای متنوع و احاطه بودن آن با دریا و کوه و دشت و کویر، از مناطق مهم و پر از شگفتی ایران است. زبان بلوچی با گویش ها و لهجه های گوناگون بر تنوع زیباییهای این سرزمین افزوده است رایج بوده و همچنان رواج دارد. اشعار، سرودها و ترانه های زیادی از نسل های گذشته برجا مانده است که بخشی از هویت قوم بلوچ است. امبا، سرود ماهیگیران بلوچ است که به صورت دسته جمعی، هنگام صید ماهی، بر سطح دریا و درون لنج ها و قایق ها می خوانند. این نوع شعر، در واقع ترانه هایی است که اصطلاحاً به آن ها شعر کار می گویند. این ترانه ها دارای ساختاری ویژه و مضامین گوناگون هستند. درباره ی بررسی بسیاری از سرودها و ترانه های محلی بلوچستان، بویژه «امبا» تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است و در این مقاله، ضمن ارایه ی تعریفی از این نوع سرود، به بررسی ساختاری و محتوایی آن پرداخته ایم.
بررسی تأثیرپذیری منظومه بلوچی «محمدحنیفه» از داستان رستم و سهراب شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه عاشقانه بلوچی سسّی و پنّون با عاشقانه فارسی خسرو و شیرین نظامی
حوزههای تخصصی:
در ادبیات منظوم بلوچی، داستان سرایی جایگاه ویژه ای دارد و بخش بزرگتر ادبیات سنتی بلوچی، به داستنهای منظوم اختصاص دارد. داستان « سسّیsassi و پنّونponnūn » مهمترین داستان بلوچی است که در ادبیات زبانهای دیگر، رایج است. این منظومه غنایی عاشقانه، با وجود گمنام بودن نویسنده آن، در زمره بهترین سروده های بلوچی جای دارد.در میان شاهکار آفرینان ادب پارسی ، کمتر شاعری توانسته است مانند نظامی گنجوی در داستان سرایی سرآمد باشد. وی شخصیت هایش را همراه با زیبایی ظاهر و غنای معنی نشان می دهد . این شاعر بلند آوازه ی ایرانی، منظومه عاشقانه ی بی نظیری به نام «خسرو و شیرین» سروده است که کم تر اثر عاشقانه ای می تواند با آن برابری کند. این مقاله به روش توصیفی وتحلیل محتوا ضمن بررسی و مقایسه این دو منظومه، وجوه اشتراک موجود و همچنین تفاوت های موجود در آن را نشان داده است. هر دو اثر از نظر محتوای داستان و پی رنگ آن بسیار به هم شباهت دارند. درون مایه و موضوع هر دو داستان بیان عشق و رسیدن به وصال و معشوق و به تبع آن فداکاری و ایثار قهرمانان در راه عشق و عاشقی است که از موضوع های جذاب و پر خواننده ی ادبیات است. پایان هر دو داستان با مرگ دل خراش و فاجعه گونه ی قهرمانان، حالتی تراژیک و تکان دهنده دارد.
بررسی تطبیقی داستان بلوچی هانی و شَی مُرید با لیلی و مجنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
23 - 52
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ایرانی داستانسرایی از قدیم و پیش از اسلام رواج داشته و مورد توجه بوده است. در ادب فارسی سرودن داستان های عاشقانه در پایان قرن ششم به وسیله نظامی گنجه ای به کمال رسید و این نوع ادبی در ادبیات اقوام ایرانی نیز بنا بر سنت دیرینه ای که میان ایرانیان رایج بوده است، تاریخی کهن دارد و مورد توجه مردم بوده است. داستانسرایی بیشترین بخش ادبیات سنتی و شفاهی قوم بلوچ را تشکیل می دهد و در این میان منظومه های عاشقانه جایگاه مهمی دارد. انتشار این منظومه ها علاوه بر آگاهی یافتن از ادبیات و فرهنگ مردم بلوچ، می تواند با تطبیق با برخی از داستانهای مشابه در ادبیات فارسی به نتیجه های قابل قبول تری در پژوهش دست یافت. هانی و شَی مُرید معروفترین داستان عاشقانه ادبیات بلوچی است که بین علاقه مندان ادبیات ایرانی گمنام است، این داستان به نظم بلوچی درآمده است و قدمت آن به چند قرن پیش می رسد و در برخی از حوادث، شباهتهای آشکاری با لیلی و مجنون نظامی دارد. زندگی قبیله ای و شرایط اقلیمی ویژه ای که در صحاری بلوچستان و عربستان حاکم است؛ اشتراکات گوناگونی را بین این دو داستان به وجود آورده است. در این داستان ضمن گزارش خلاصه ای از دو روایت مشهورِ داستان هانی و شَی مرید، با روش تحلیلی و تطبیقی، شخصیت ها و حوادث این داستان را با داستان معروف لیلی و مجنون نظامی بررسی می کنیم.
ساختار بن مایه های داستانی هانی و شَیمُرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوم بلوچ علاوه بر فرهنگ غنی ایرانی خود، میراث دار فرهنگ و ادبیاتِ بومی کم نظیری است، در ادبیات این قوم منظومه های حماسی و رزمی و داستان های عاشقانه منظومی وجود دارد که تاریخ سرودن آن ها به قرن ها پیش برمی گردد. هانی و شَیمُرید معروف ترین داستان عاشقانه ادبیات بلوچی است و جایگاه آن در ادبیات بلوچ، همانند جایگاه داستان لیلی و مجنون در ادبیات فارسی است. این دو دلداده پس از سال ها جدایی، به وصالی عارفانه می رسند و به باور مردم بلوچ، آن ها همانند خضر و الیاس به زندگی جاوید دست می یابند و به لقب «زندَه پیر» مشهور می شوند. از این داستان کهن چند روایت و ده ها منظومه کوتاه و بلند در دست است. خنیاگران یا در اصطلاح بلوچی «پهلوانان»، مهم ترین انتقال دهندگان منظومه های این داستان از نسلی به نسل دیگر بوده اند. راویان این داستان از بن مایه های متنوعی استفاده کرده و بر غنای آن افزوده اند. در این مقاله ساختار بن مایه های داستانی هانی و شَیمُرید در چهار بخش «بن مایه های عاشقانه، عیاری، کرامت و عرفانی» موردبررسی قرار گرفته اند. داستان با بن مایه عیاری «قول و پیمان» آغاز و با بن مایه کرامت «غایب شدن» دو قهرمانِ اصلی از نظر و زندگی جاوید آن ها، به پایان می رسد. این داستان همانند داستان های منظوم دیگر بلوچی، به ویژه درمیان ایرانیان غیربلوچ ناشناخته است. اشعار و روایات این تحقیق از زبان خنیاگران و راویان به صورت میدانی گردآوری شده است و ما ضمن گزارش خلاصه دو روایت مشهور به تحلیل نکات و بن مایه های اصلی و مهم این داستان پرداخته ایم
تحلیل ساختاری منظومه بلوچی هانی و شی مرید بر اساس الگوی کنش گر گرماس
حوزههای تخصصی:
دانش روایت شناسی از مباحث جدید در حوزه ادبیّات است. می توان روایت را مجموعه ای از حوادث و رخدادها قلمداد کرد که زندگی انسان را تشکیل می دهد. از این نظرگاه، هر داستان را چه منظوم؛ چه منثور می توان به مثابه روایتی دانست. از نظریّه پردازان مطرح در این زمینه آلژیرداس ژولین گرماس است که الگوی کنشی، زنجیره های روایی و مربع معناشناسی حاصل مطالعات وی در زمینه ساختارگرایی و مطالعات ادبی است. در این پژوهش ابتدا به بررسی پیرنگ منظومه بلوچی هانی و شی مرید و در ادامه به تحلیل داستان بر اساس الگوی کنشگرگرماس پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش مطابقت این اثر غنایی با الگوی ارائه شده گرماس است. حاصل این پژوهش که بر مبنای توصیف و تحلیل و به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است، نشان می دهد، داستان غنایی «هانی و شیمرید» از الگوی ساختاری و روایی قابل توجّه برخوردار است و در قالب نظریّه گرماس قابل بررسی و تحلیل است.
نازینْک، گونه ای شعر عامه بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۵۷
75 - 102
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامه بلوچ تنوع زیادی دارد و بخش اعظم آن را شعر تشکیل می دهد. انواع گوناگون شعر در همه عرصه های زندگی مردم حضور دارد و این حاکی از ذوق عامه آن ها برای پرداختن به شعر و ادب است. نازینک یکی از کهن ترین جنبه های ادبیات شفاهی قوم بلوچ است که در سراسر سرزمین بلوچستان هنوز رواج دارد و آن را مردم بلوچ، به ویژه مادران در توصیف فرزندان خود می خوانند. سراینده هیچ کدام از این سروده ها مشخص نیست و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. ﺳﺎﺧﺘﺎر نازینک ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺷﻮاﻫﺪی ﻛﻪ در دﺳﺖ اﺳﺖ، شبیه لالایی بلوچی است. درون مایه آن متنوع و بیشتر توصیفی از ویژگی هایی است که در گذشته برای دختر و پسر شایسته درنظر می گرفته اند. این اشعار تفاخر مادران و پدران نسبت به فرزندان خود و دربردارنده آرزوهای آنان است. این سروده ها موزون و از نظر زبانی روان و شیوا و از نظر ادبی پربارند. در بیشتر نازینک ها قافیه وجود دارد. هدف از این پژوهش، معرفی نوعی شعر عامه بلوچ است که تاکنون تحقیقی درباره آن صورت نگرفته است. این پژوهش به شکل بنیادی، برپایه تحقیقات میدانی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.