فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۲۲۱ تا ۴۸٬۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۸۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
نگاهی به خلوت عرفانی سعدی و جهاد اساطیری «او»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عارفان با گوشه گیری از دنیا و دوری از مردم در صددند تا مراحل عرفانی را طی کرده، در نهایت به خداوند دست یابند. با نگاهی به زندگی سعدی می توان رد پایی از این گوشه گیری ها و خلوت گزینی ها را در زندگی او پیدا کرد. در این پژوهش، بر آنیم تا با نگاهی به خلوت های سعدی، ویژگی های جهاد اساطیری او را در آن ها بیان کنیم. نتایج به دست آمده در این تحقیق بیانگر این است که سعدی در خلوت های خویش عارف صرف نیست؛ اگر از دنیا روی گردانده، از مردم دور نمی شود. اگر هدف او وصال حق و رسیدن به معبود حقیقی باشد، همواره فقیهی متشرع باقی می ماند. وی در جهاد اساطیری خویش علاوه بر مبارزه با نفس اماره و روی گردانی از دنیا سعی می کند، حاصل هر آن چه در خلوت می بیند، صادقانه با مخاطب خویش در میان گذارد و با ارشاد و راهنمایی اش خوب و بد را به او نشان دهد. سعدی اگر در خلوت خویش خدا را در می یابد، سعی می کند، او را با تمام صفاتش به دیگران نیز معرفی نماید. اصل مهم دیگری که در جهاد اساطیری سعدی در نتیجه خلوت گزینی او دیده می شود، عمل بر طبق موازین شرع است. کسی در دنیا و آخرت رستگار است و به مقام رضایت الهی دست می یابد که طبق دستور خداوند گام بردارد؛ حق همنوعان را رعایت کند و به دیگران ظلم و ستم روا ندارد. سعدی این مهم را نیز به دیگران گوشزد می کند. ره آورد سعدی از این خلوت گزینی بیش از آن که به کار او آید، دستگیری مخاطب است؛ زیرا همواره نتایج خلوت خویش را برای دیگران بیان می کند.
بررسی نمونه هایی از خاموشی زنان در ادب پارسی
حوزههای تخصصی:
ساختار روایی داستان سنگر و قمقمه های خالی نوشته بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
49 - 64
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده ای برای بیان اندیشه ها و مفاهیم خود از روش، طرح و شیوه خاصی برای روایتگری استفاده می کند. بهرام صادقی از نویسندگان نسبتاً کم کار دوره معاصر است که آثاری اندک از او بر جای مانده؛ اما تأثیری ماندگار بر داستان نویسی فارسی داشته است. داستان کوتاه سنگر و قمقمه های خالی در مجموعه داستانی به همین نام منتشر شده که نویسنده در آن از شیوه فراداستان برای روایت استفاده کرده است. تکرار و یکنواختی، ژرف ساخت غالب این داستان است که نویسنده آن را به کمک نمادها و نشانه های درون متنی و با حربه طنز در طول داستان گسترده است. نام و کنش شخصیت ها نیز در همین راستا و در خدمت ساختار روایی داستان است. در این مقاله براساس روایت شناسی ساختاری به تحلیل پیوند میان طرح، ژرف ساخت و شیوه روایتگری صادقی در داستان سنگر و قمقمه های خالی پرداخته ایم. چگونگی استفاده نویسنده از این شکل خاص روایتگری به کمک سایر عناصر و نشانه های درون متنی به تشکیل ساختاری مدرن انجامیده است. توجه ویژه به روایت و فراداستان بودن داستان که حاصل نقض چارچوب هاست، شریک کردن خواننده در روایت داستان و محول کردن بخشی از وظایف راوی به او، مباهات به فرم و تردید در واقعیت داستانی ازطریق حرف زدن راوی فراداستان با خواننده، از نشانه های تمایل نویسنده به این ساختار است.
تحلیل گفتمان انتقادی رمان شب های بی ستاره بر اساس دیدگاه فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رمان شب های بی ستاره بر اساس دیدگاه فرکلاف محمد مجوزی * تارا اکبرزاده** چکیده این پژوهش به بررسی مؤلفه های زن ستیز در رمان شب های بی ستاره نوشته ی مرضیه ی نفری از دیدگاه تحلیل انتقادی نورمن فرکلاف می پردازد. در این رویکرد، مناسبات بین گفتمان ها و نهادهای قدرت، با بررسی ساختارهای زبان در کنار بافت تولید متن در سه سطح تحلیل می شود: ۱. بررسی ساخت های زبانی چون واژگان، ضمایر، قیود، نحوکلام، و... (سطح توصیف)۲ . بررسی بافت تولید متن (سطح تفسیر)۳. تحلیل مناسبات بین قدرت و ایدئولوژی (سطح تبیین). نتایج نشان می دهد تقلیل زنان نه تنها در روساخت زبان بلکه در لایه های زیرین ساختارهای زبان هم نهادینه شده است. بررسی بافت متن نشان می دهد گفتمان ضد زن در دهه ی شصت به دلیل ایدئولوژهای ارزشی مدار (انقلاب و جنگ) شدت بیشتری داشته است. در سطح تبیین، نویسنده سعی دارد تا نشان دهد چگونه ساختار قدرت، گفتمان ضد زن را در جامعه رواج و آن را طبیعی جلوه می دهد، آن چنان که به باور درونی زنان تبدیل می شود. ازآنجایی که در ساختار حقوقی و کیفری جامعه، قانونی برای خشونت خانگی علیه زنان وجود ندارد، نهاد های قدرت گفتمان ضد زن را حمایت می کنند تا مانع توزیع قدرت در میان زنان گردند. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر تحلیل نمونه های در متن انجام شده است. واژه های کلیدی: رویکرد انتقادی، شب های بی ستاره، فرکلاف، گفتمان زن ستیز. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زابل Momojavey@yahoo.com ** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان Akbarzadeh.tara@gmail.com (نویسنده ی مسئول) تاریخ دریافت مقاله: 27/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 4/2/1400
بررسی عناصر داستانی، در داستان شیطان و دوشیزه پریم اثر پائولو کوئیلیو
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
128 - 146
حوزههای تخصصی:
داستان، برشی از رخدادهای زندگی (واقعی یا خیالی) در قفس خیال انگیز فکر نویسنده است که آگاهانه در کمند زمان و مکان آرام گرفته اند. فضای متمرکز ذهن نویسنده، گزارش این حوادث را از سرگردانی در بیکران هستی رهایی بخشیده تا روایت آنها با خواننده به اشتراک گزارده شود و این، هنرِ نویسنده است. داستان در ادبیات امروز جهان، تبلور خلاقیت نویسندگانی است که در آفرینش آثار داستانیِ تازه، مورد اقبال خوانندگان هستند. پائولو کوئیلیو از این دست نویسندگان است. تحلیل ساختار عناصر داستانها، بررسی تفکرات حاکم بر آثار را ممکن ساخته و این امکان ما را از لابلای پیچ و خم ذهن نویسندگان می گذراند. روایت داستانِ "شیطان و دوشیزه پریم" کشمکش بین نیروهای نیکی و پلیدی، نوع برخورد شخصیتها با مقوله ی قدرت و انتخابگری آنها است. این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی، در حیطه ی نقد ساختاری می کوشد عناصر سازنده ی داستان را بررسی و توصیف نماید.
شیوه های شخصیت پردازی غیرمستقیم در رمان "روی ماه خداوند را ببوس"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده مبتدی و یا متبحّر در حین نوشتن یک داستان، به منظور آفرینش شخصیت های داستانی خود و همچنین برای هویت بخشیدن به آنها، آگاهانه و یا ناآگاهانه به شخصیت پردازی روی می آورد و با مدد گرفتن از شیوه های گوناگون آن، ویژگی ها و خصوصیات درونی و بیرونی اشخاص داستان خود را به تصویر می کشد. رمان "روی ماه خداوند را ببوس" از جمله آثار برجسته ای است که در سالیان اخیر به رشته تحریر کشیده شده است. بررسی شیوه های شخصیت پردازی غیر مستقیم در رمان مذکور، هدف مقاله حاضر بوده است. شیوه انجام پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا بررسی شده اند. یافته های این تحقیق بیانگر آن است که در این اثر عنصر گفت و گو و در رده های بعدی توصیف "رفتار و اعمال" و "قیافه ی ظاهری" ، "لحن و محیط" بیشترین نقش را در شخصیت پردازی غیرمستقیم ایفا می کند. واژگان کلیدی: شخصیت پردازی، رمان، روی ماه خداوند را ببوس... واژگان کلیدی: شخصیت پردازی، رمان، روی ماه خداوند را ببوس...
اثرپذیری ساختاری و مضمونی شاعران برجستۀ سبک خراسانی در وصف معشوق از معلّقات سبع(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
25 - 49
حوزههای تخصصی:
معلّقات سبع یکی از درخشان ترین آثار شعری در عصر جاهلی و آیینه تمام نمای آن است که فرهنگ آداب و رسوم زندگی مردم و همچنین موقعیّت جغرافیایی و اجتماعی و ادبی آن عصر را نشان می دهد. بسیاری از پژوهشگران در زمینه های مختلف ادبی بر روی آن کار کردند؛ زیرا معلّقات سبع، شناس نامه عصر جاهلی است و درک درست این اشعار و بررسی آن ها از جوانب مختلف، راهی برای شناخت عصر جاهلی است. ادبیّات عرب به دلیل هم جواری جغرافیایی تمدّن های عربی و ایرانی از مهم ترین دریچه های تأثیر فرهنگ و زبان عرب بر ادبیّات فارسی است، اگرچه این تأثیر، متقابل و عمیق است؛ اما بی گمان تأثیر ادبیّات عرب بر شاعران دوره های آغازین ادبیّات فارسی عمیق تر و بزرگ تر است. یکی از اهداف اصلی این پژوهش، تحلیل و مقایسه اثرپذیری ساختاری و مضمونی شاعران برجسته سبک خراسانی در وصف معشوق از معلّقات سبع است. اکثر صاحب نظران، متّفقند که شاعران ایرانی در سرودن اشعار مربوط به اطلال و دمن، دنباله رو شاعران عرب بوده اند و از شاعران عرب تقلید کرده اند. جستار حاضر با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی می کوشد تا اثرپذیری ساختاری و مضمونی شاعران برجسته سبک خراسانی در وصف معشوق از معلّقات سبع را مشخّص سازد و به این پرسش ها پاسخ دهد که میزان تأثیرپذیری شاعران برجسته سبک خراسانی در زمینه وصف معشوق از شاعران معلّقات چگونه است؟ و کدام شاعر سبک خراسانی تأثیر بیشتری از شاعران معلّقات گرفته است؟
روش شناسی نگارش تذکره منظوم نوروز و جمشید اثر رشحه اصفهانی و بررسی دلایل دخالت داستان در تذکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر قاجار چند تذکره منظوم با زمینه های ادبی و داستانی نوشته شد. یکی از این تذکره ها نوشته میرزا محمدباقر رشحه اصفهانی از سخنوران بنام اصفهان و یزد است. این تذکره از دو نظر برخلاف روش های تذکره نویسی فارسی است؛ نخست آنکه منظوم است و دوم اینکه در خلال یک داستان نوشته شده است و به همین سبب می توان آن را تذکره ای ضمنی دانست. در این پژوهش به دلایل توجه رشحه به داستان پردازی و پیچیدن تذکره در لفافه داستان پرداخته شده و ضمن نقد این داستان تذکره، برخی خطاهای شناختی آن بیان شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد رشحه اصفهانی ضمن اطلاع از اوضاع ادبی منطقه مرکزی ایران در عصر خود، کوشیده است هنجارهای متداول تذکره نویسی عصر قاجار را نادیده بگیرد و داستان را مانند چاشنی در آن دخالت دهد. از آنجا که به خاطر سپردن متن منظوم از منثور بسیار ساده تر است، رشحه اصفهانی داستان منظوم را دست مایه ای برای نوشتن تذکره کرد تا زمینه بهتری برای جذب مخاطب و ماندگارکردن اثر خود فراهم کند. او با اختصار در ترجمه حال شاعران سبب شد بسیاری از سخنوران گمنام و کم نام معاصر او از یادها نروند؛ نیز گاهی تنها منبع شناخت برخی شاعران یزد، اصفهان، فارس و برخی دیگر از مناطق ایران همین تذکره است.
نقد و بررسی ساختار، زبان، بلاغت و محتوای گاگریوه های بختیاری (گونه ای از اشعار عامّه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاگریوه اصطلاحی است برای گونه ای از سوگ سروده های بختیاری . بختیاری ها به سوگ سروده های خود «گاگریوه»، «سرو» یا «دندال» می گویند. این اشعار مانند بسیاری از اشعار عامّه، ساده و بی تکلّف اند؛ سراینده مشخّصی ندارند و زنان اولین سرایندگان آن هایند. با اینکه این اشعار، در میان بختیاری ها از قدمت و محبوبیّت فراوانی برخوردارند، به صورت چندجانبه نقد و بررسی نشده اند. در این مقاله این اشعار با روش تحلیل محتوا، رویکرد توصیفی تحلیلی نقد و بررسی شده اند. داده ها به صورت میدانی در قالب پانزده نمونه (675 بیت)، از سه شهرستان اَردل، کوهرنگ و لردگان واقع در استان چهارمحال و بختیاری جمع آوری شده اند. در این مقاله به طور خلاصه مشخص شده است که گاگریوه های بختیاری نوعی شعر روایی توصیفی اند که گفت وگو وار از زبان خواننده به نیابت از خود، خانواده و متوفا بیان می شوند. از آنجا که اغلب آن ها به صورت دوبیت دوبیتی (دوگانی) تنظیم شده اند، می توان قالب آن ها را دوگانی نامید. وزن در آن ها هجایی است. از نظر صنایع ادبی، تشبیه، استعاره و کنایه بالاترین بسامد را دارند. در حجم نمونه (675 بیت) 68 تشبیه، 45 استعاره و 50 کنایه به دست آمد. در اغلب این آرایه های ادبی، سادگی و ملموس بودن آشکار است. این اشعار از نظر زبانی دربردارنده مجموعه بزرگی از واژگان، ترکیبات و اصطلاحات زبان لری بختیاری اند. از نظر محتوا، دارای محتوایی چندوجهی اند؛ در آن ها هم به دنیا توجه می شود و هم به آخرت. سن، جنس، شغل، موقعیت و چگونگی مرگ متوفا بخش دیگری از محتوای این اشعار را تشکیل می دهد. صبغه محلی در این اشعار قوی است و برخی از نگرش های مردم بختیاری را ازجمله ترسناک و مذموم بودن مرگ، باور به قیامت و چالش با آسمان و فلک در این اشعار می توان دید.
نقد بلاغی مثنوی اعتراضی «منظومه مرداب ها و آب ها» از سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
159 - 178
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی از دیدگاه های گوناگون سنجیده و بررسی می شوند. نقد بلاغی یکی از شیوه های نقد ادبی است که در آن، متن را از منظر کارکرد ابزار بلاغی و صورخیال می سنجیم. این مقاله به بررسی و نقد بلاغی مثنوی اعتراضی «منظومه مرداب ها و آب ها» اثر «سید حسن حسینی» می پردازد. شاعر در این منظومه به اوضاع اجتماعی و تغییرات معنوی در جامعه پس از جنگ اعتراض دارد. هدف مقاله تحلیل متن نام برده از منظر تأثیر عناصر بلاغی است تا روشن شود که شاعر در منظومه مورد نظر برای رسیدن به هدف خود و ابلاغ پیام چگونه از این ابزارها بهره برده است. در این پژوهش، 77 بیت این منظومه از دید صنایع بدیعی، بیان و معانی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شاعر در توصیف ها احساس نگرانی از مشکلات اجتماعی را با زبان استعاره بیان می کند. او با مشاهده رویکردهای ناهنجار که بازتابی نامطلوب بر فرد و اجتماع دارد، شیوه زبان را تغییر می دهد و زبان به اعتراض می گشاید. نگاه حسینی به عنوان یک شاعر ارزشی، به صنایع بلاغی، تنها جلوه های ظاهری و زیبایی آفرینی مورد نظر نیست بلکه هدف از کاربرد این صنایع در مفاهیم بالاتر، بیان مشکلات اجتماعی، احساس شادمانی و حسرت و دلتنگی است. او با کمک امکانات زبانی قصد دارد بستری مساعد در بازسازی ارزش های اسلامی و اجتماعی فراهم نماید.
جمهره الأمثال و امثال کهن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
169-174
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین منابع شناخت امثال کهن ایرانی، کتب امثال عربی، بهویژه کتبی است که نویسندگان آنها ایرانی بودهاند. در این باره، دو کتاب، از حیث اشاره به امثال کهن فارسی، جایگاه برجستهای دارد: یکی، الأمثالُ الصّادرهُ عَن بُیوتِ الشِّعر از ابوحمزه اصفهانی (درگذشته: قبل از 360)، که باب هفتم آن، «فی أبیاتِ ذاتِ أمثالٍ مَنقولهٍ مِنَ الفارِسیّهِ إلَی العَرَبیّه»، است. در این بخش، ابیات فراوانی آورده شده که ترجمه مثلهای فارسی است (اصفهانی، 1430: 675 به بعد)، و دیگر، جَمهَرهُ الأمثال ابوهِلال عسکری (395م). این کتاب دربردارنده حدود دو هزار مثل عربی و شرح آنهاست که بهترتیب الفبایی تنظیم شده است. البته در لابهلای شماری از مدخلها، به امثال عربی دیگری نیز اشاره شده است.
تبیین جریان ادبیات مهاجرت در رمانِ روایت محورِ «کور سرخی» اثر «عالیه عطایی»
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 106
حوزههای تخصصی:
ردپای ادبیات مهاجرت به سالیان بسیار دور بر می گردد، اما ورود مؤلفه های آشکار ادبیات مهاجرت در آثار داستانی پس از جنگ جهانی اول و دوم نمود بیشتری یافت. ادبیات مهاجرت به آثاری اطلاق می شود که راوی تجربه زندگی در فضاهایی متفاوت از فرهنگ و کشور خود را به همراه مشکلات ناشی از آن را بازگو کرده است. جستار حاضر به روش تحلیلی- توصیفی به بازنمایی مؤلفه های ادبیات مهاجرت در رمان «کورسرخی» نوشته« عالیه عطایی» پرداخته است. عطایی افغانستانی تبار است و در آثارش مؤلفه های مهاجرت بسیار پررنگ است. بحران هویت، بی آشیانگی، نوستالژیا، در حاشیه بودن، سیال بودن مکان و زمان و زبان از مؤلفه های شایان ذکر در این اثر است.کور سرخی روایتِ جان و جنگ است، نُه روایتی که به صورت من و ما روایتی بازگو شده است.سعی این پژوهش ابتدا بیان تئوری های مرتبط با مهاجرت و ادبیات مهاجرت است و در ادامه تحلیل و توصیف مؤلفه های ادبیات مهاجرت در اثر مذکور است.
بررسی داستان شمسه و قهقهه براساس نطریه روایت شناسی ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر روایت و روایت شناسی، به بحث های نسبتا نوینی در نقد ادبی تبدیل شده است. کسانی مانند ولادیمیر پراپ، ای. جی گرماس و تزوتان تودورف پیشگامان رویکرد ساخت گرا هستند. بر نظریه-پردازانی مانند ژرار ژنت تاثیر گذاشته اند. نظریه ژنت بر پنج مفهوم محوری که شامل نظم، تداوم ، بسامد، وجه و لحن استوار است. این پنج اصل ژنت را بر داستان شمسه و قهقهه- از کتاب محبوب القلوب - به عنوان یکی از متون داستانی قرن دهم، با شیوه کتابخانه ای و تحلیلی بررسی نمودیم. تا قابلیت و شگردهای روایی را با بررسی و تحلیل متن کشف نمائیم و به ساختار منسجم و دقیق روایت اثر پی ببریم. نتایج این پژوهش بعد از بررسی و تطبیق متن با نظریه ژنت، بدین شرح است که، این متن از نظر زمانی عدول از روال خطی را ندارد، روایت گذشته نگر است، حوادث با شخصیت ها پیش می رود. در بحث تداوم به علّت توجه نویسنده در همه قسمت های داستان به درنگ توصیفی و شرح وقایع با جزئیات، شتاب منفی است و این روند تا پایان داستان ادامه می یابد. بسامد نیز از نوع مکرر است که تاکیدی بر اهداف نویسنده در درون مایه داستان است. راوی دانای کل است، نوع کانونی شدگی آن متغیر و به شخصیت های داستان وابسته است. در ابتدا داستان ، لحن اول شخص دارد ، اما در حکایت های اپیزودی با روایت های سوم شخص ادامه می یابد.
مفهوم نمادین «مرکز» با مطالعه تطبیقی نظریات الیاده و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مرکز» از جمله موضوعات بنیادین در توضیح و فهم جهان هستی و پدیده ها است. بسیاری از هستی شناسان مبانی خود را با اتکاء به تلقی خود از این مفهوم تبیین می کنند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی تطبیقی درصدد بررسی مفهوم نمادینِ مرکز با تکیه بر نظریات دو اسطوره شناس برجسته، میرچا الیاده و گوستاو یونگ است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که مفهوم نمادین مرکز در نگاه میرچا الیاده و گوستاو یونگ چه بوده و نمود آن در جهان خارج کدام است؟ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا تلقی این دو اندیشمند از جهان، انسان و رابطه جهان و انسان بررسی و سپس مفهوم «مرکز» در نظام معرفتی شان تبیین شده و در نهایت با توجه به نگاه نمادگرایانه آن ها، نمادهای این مفهوم در جهان خارج نیز معرفی شده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته، الیاده مرکز را نقطه شروع آفرینش می داند که در آن نقطه مراتب مختلف هستی به یکدیگر مرتبط و متصل می شوند. وی ستون کیهانی را به عنوان نماد این مفهوم معرفی می کند. یونگ حقیقت را در روان انسان جست وجو و کهن الگوی خویشتن را به عنوان مرکز روان و ماندالا را به عنوان نماد این کهن الگو در جهان خارج معرفی می کند.
معرفی رسائل العشاق و بررسی شیوه سیفی نیشابوری در آداب کتابت و انشای نامه های عاشقانه فارسی در سده ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیفی نیشابوری، از ادبای سده ششم، قدیمی ترین مجموعه نامه های عاشقانه فارسی را با عنوان رسائل العشاق و وسایل المشتاق فراهم کرده است. او در این اثر، صد نامه در موضوعات مختلف عشقی ترتیب داده است تا هر گرفتار عشقی به اقتضای شرایطش یکی از آنها را برگزیند و برای معشوق یا محبوب یا مخدوم خویش بفرستد. او برای نگارش نامه های صمیمانه و عاشقانه، از اصول و شیوه ای موسوم به «عهود استرسال» سخن می گوید. نویسندگان این مقاله کوشیده اند ضمن معرفی این اثر، با مراجعه به متون فنِّ ترسّل و منشآت موجود در ادب فارسی، به ویژه آثار نزدیک به روزگار سیفی، ساختار نامه های رسائل العشاق و نیز برخی آرای وی در نگارش نامه های عاشقانه (عهود استرسال) را بررسی کنند. این بررسی ها نشان می دهد سیفی ساختار نامه ها را با توجه به ارکانی مانند ابتدای نامه (شاملِ عنوان نامه، تسمیه، مقدمه یا صدر نامه، دعای بر پیامبر اکرم و آل او)، رکن کلام (شاملِ اما بعد و متن نامه) و رکن خاتمه تنظیم کرده است. همچنین خود را موظف کرده است در شواهد شعری تاحدّ امکان به نام شاعر اشاره کند؛ البته در خاتمه آورده است که هرگاه شخصی بخواهد یکی از این نامه ها را برای معشوق یا محبوب بفرستد، لازم است «تسمیه» را از ابتدای آن بردارد؛ شاید به این دلیل که این عنوان، اجلّ از آن است که در ابتدای هر نامه ای قرار بگیرد. سپس احتمالاً برای ایجادنشدن خلل در پیوستگی کلام سفارش می کند در رونویسی و ارسال نامه ها، نام شاعران حذف شود؛ همانگونه که معمول مراسلات است.
بررسی تطبیقی علل توقّف حبسیه سرایی بر اساس مؤلّفه های متنی اشعار فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
65 - 88
حوزههای تخصصی:
سرایش شاعران در زندان و بیان شکواهای تلخ از زمانه از سویی و ستیز ادبی با جور حاکمان از سویی دیگر در دیباچه حبسیه-سرایی جای می گیرد که خود از گونه های کمیاب ادبیّات غنایی در ادب فارسی و عربی برشمرده می شود. بررسی حبسیات شاعران ایرانی و عرب نشان از این دارد که این نوع ادبی با گذشت زمان، تغییر مشهودی در ساختار و محتوا نداشته و این فرض ایجاد می شود که توقّف رشد ادبی داشته است. در این مقاله تلاش شده است با انتخاب چهار حبسیه برجسته فارسی و عربی که در بازه های زمانی متفاوت سروده شده است، نخست مؤلّفه های مشترک این نوع، تعیین و سپس علل و عوامل توقّف رشد آن به شیوه توصیفی – تحلیلی بررسی گردد. پژوهش حاضر با نگاهی به گزینش متن از دو دوره متفاوت تاریخی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد بینامتنیّت، خوانش برابر، الگوی تاریخی مشابه از مؤلّفه های ایستایی این نوع ادبی است. به علاوه چهار علّت که موجبات توقّف رشد ادبی حبسیات را فراهم کرده بازیابی شده است.
وابستگی معنایی باد و بوی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
156-168
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی: مثنوی رحیق التحقیق مبارک شاه مرورودی و بازتاب آن در مثنوی معنوی و مقالات شمس
حوزههای تخصصی:
سیندخت کابلی: خرد ورزی و تدبیر زنان اسطوره ای شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
174 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، و سری دیگر در توجیه هستی، با بیان افسانه ای رویدادهای تاریخی دارند، می توان به مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع، و آرمان ها و آرزوهای ملت ها در این زمینه ها پی برد.شخصیت «سیندخت» در شاه نامه، بیش از آن که به وجود واقعی زنی با این نام و مشخصات در تاریخ صحه بگذارد، حاکی از این است که در فرهنگ ایران باستان، و داستان ها و افسانه های بازمانده از آن دوران، که سینه به سینه نقل شده و در دوره های بعد، بعضا به کتابت در آمده، و به حکیم شاعری چون «فردوسی» منتقل شده است، باورمندی و احترام به توان مندی های زنان در مدیریت خانواده، تدبیر امور اجتماعی، و ایفای نقش در حل و فصل معضلات سیاسی، رفع مخاصمات، و پیش گیری از وقوع جنگ و خون ریزی ، دیدگاه رایج بوده است. پژوهش های صورت گرفته در منابع معتبر تاریخی، در خصوص جای گاه زنان در خانواده و جامعه ی ایران باستان، بر یافته های تحقیق حاضر، که بر مبنای مطالعه در شخصیت «سیندخت» در متن ادبی «شاه نامه ی فردوسی» انجام شده است، صحه می گذارد.