فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۸۰۱ تا ۴۷٬۸۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
125 - 146
حوزههای تخصصی:
از اصلی ترین عوامل پیدایش سبک ادبی، هنجارگریزی و بسامد آن در اثر ادبی است که باعث تشخّص و برجستگی زبان اثر ادبی می شود. بهره گیری از شیوه های جدید سبک شناسی برای تجزیه و تحلیل متون ادبی، دریچه ای تازه به شناخت دقیق این متون است. پرداختن به انواع هنجارگریزی یکی از شیوه های جدید بررسیِ سبکیِ متون است که اثر ادبی را در همه لایه های زبانی، ادبی و معنایی واکاوی می کند. در این جستار از دیدگاه زبان شناسی جفری لیچ (1969) در باب هنجارگریزی ساختاری، غزل های عطار نیشابوری بررسی و تحلیل توصیفی- آماری شده است. با تحلیل آماری جنبه های گوناگونِ هنجارگریزی آوایی و واژگانی در دویست غزل نخست دیوان عطار نیشابوری، نتایج مهمی به دست آمد؛ ازجمله بسامد زیاد ترکیبات نوساخته صوفیانه در غزلیات عطار که از برجستگی های سبکی غزل وی به شمار می آید، نشان دهنده این نکته است که عطار شاعری متعهد به ارزش ها و اصول عرفانی است. این پژوهش همچنین نشان می دهد هنجارگریزی های آوایی، به ویژه شگردهایی مانند «حذف و تخفیف در ساختار واژگان» در شعر عطار به ضرورت موسیقی و محدودیت های وزنی، بیش از هر عنصر آوایی به کار رفته است. همچنین عطار بخش زیادی از درون مایه ها و تجربیات عرفانی مدنظر خود را در ترکیباتی نوساخته با رویکردی صوفیانه به کار برده است؛ ترکیباتی که برساخته ذهن و زبان صوفیانه عطار است و پیش از او در هیچ متن صوفیانه اعم از نثر یا شعر به کار نرفته است. از این میان فقط حدود 20درصد از این ترکیبات از شعر عطار فراتر رفته و میراث عطار در شعر شاعران صوفیانه پس از وی شده است و مابقی این ترکیبات نوساخته همچنان در شعر عطار، بی بدیل مانده اند.
بررسی و تحلیل بینامتنیت قرآنی در تمهیدات عین القضات همدانی (بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت از نظریه های ادبی معاصر است که به بررسی حضور یک متن در متن دیگر می پردازد. براساس این نظریه هیچ متن مستقلی وجود ندارد؛ بلکه تمام متون برگرفته از پیش متن ها و یا متون هم عصر خود هستند، لذا نویسنده، خالق اثر خود نیست و تمام بن مایه های فکری و اعتقادی خود را از متون پیشین اخذ می کند. ژرار ژنت با تبیین و تقسیم بندی بینامتنیت، آن را از یک نظریه صرف ادبی وارد حوزه عملیاتی و نقد متون کرد. با توجه به تاثیر بارزِ متون مقدس بر متون هنری و ادبی، عرفا و متصوفه بسیاری از مایه های فکری خود را از قرآن به عنوان ابرمتن و متن مقدس وام گرفته اند. در این میان عارفانی همچون عین القضات در تمهیدات به کرات از بینامتنیت قرآنی بهره برده اند که بسیاری از سرچشمه های فکری و اعتقادی و حتی ادبی او را می توان در قرآن کریم رصد و پیدا کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه های، بینامتنی قرآنی را در تمهیدات عین القضات می کاود. حاصل این بررسی نشان می دهد که پیوندی محکم و ناگسستنی به صورت بینامتنیت آشکار و ضمنی بین قرآن و تمهیدات وجود دارد و تأثیرات معنوی و لفظی زیادی در ذهن و زبان عین القضات و تمهیدات برجای نهاده است. بینامتنیت قرآنی در تمهیدات به صورت های صریح (آشکار) و ضمنی وجود دارد. آمارهای استخراج شده نشان می دهد که بیشترین استفاده از اقتباس جزئی، واگیری واژگانی و بینامتن ضمنی تلمیح است. توجه به آمار و تفکر حاکم بر تمهیدات که از نوع کتاب های عرفانی و تأویلی است، ایجاب می کند نویسنده پیش متن را به صورت جزئی انتخاب و در متن خود حل و تحلیل کند تا نتیجه دلخواه خود را از بینامتن با توجه به صورت و معنای آیات قرآنی بازنمایی کند.
معشوق مهتر و کهتر در غزلیات و رباعیات سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
31 - 46
حوزههای تخصصی:
هجوم مغول و ترس مردان از غارت نوامیس، رواج عرفان، تفکر بی-ارزش بودن زنان و پیدا شدن معشوق ترک در جامعه ایران عواملی هستند که جایگاه اجتماعی زن را در عصر سعدی مهم و پیچیده کرده است. در چنین شرایطی سعدی به عنوان شاعری مردمی به انعکاس جامعه زمان خود در آثارش می پردازد و زن در مقام معشوق، غزلیات او را تازگی و طراوتی بی نظیر می بخشد. در غزلیات و رباعیات عاشقانه او معشوق چه از نوع روحانی یا زمینی، شاهد یا معشوق ترک، مضمونی است که بسیار تکرار می شود. در یافته ها مشخص شد وصف معشوق و شیوه مخاطب قرار دادن او در رباعی که خاستگاهی مردمی و ریشه در فهلویات دارد، منزلت اجتماعی پایین وی را نشان می دهد و در غزلیات شیوه وصف و خطاب معشوق، منزلت اجتماعی بالای او را اثبات می کند. پس از تحلیل یافته ها با روش تحلیل محتوا، نتایج پژوهش نشان داد سعدی در غزلیات با وصف معشوق و بهره گیری از عناصر مربوط به زندگی طبقات اجتماعی بالا مانند سرو، باغ، بوستان، زیور و پیرایه، سخنرانی و سخنگویی، معشوق مهتر را می-ستاید در حالی که در رباعیات این عناصر دیده نمی شوند. در خطاب نیز با شاخص های منادا قرار دادن، اکرام و بزرگداشت، اظهار تواضع و اعزاز در کاربرد فعل، معشوقی با منزلت اجتماعی بالا را مورد خطاب قرار می دهد. حال آن که این عناصر در رباعیات نشان می دهد شاعر در این قالب معشوقی کهتر و فروتر را مورد خطاب قرار داده است.
تأثیر برون متن بر تصاویر شعر «قصیده برای انسان ماه بهمن» از احمد شاملو بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورمن فرکلاف گفتمان را در 3 سطح «توصیف، تفسیر و تبیین» مطالعه می کند. در این مقاله تأثیر برون متن بر تصاویر شعر «قصیده برای انسان ماه بهمن» از احمد شاملو بر اساس نظریّه فرکلاف بررسی شده است. شکل یابی تصاویر بر محوریّت تشبیه و سپس پارادوکس، استعاره، اغراق، تلمیح و کنایه استوار است. تصاویر شعر با زمینه تجربی تناسب دارند و تصویر مرکزی شعر یعنی انسان مبارز را تقویت می کنند. بافت موقعیتی تصاویر شامل برخی حوادث سیاسی – اجتماعی نزدیک یا هم زمان با سرایش شعر است. تلمیح ها کارکرد بینامتنی دارند و نظریّه شاعر را اثبات و تقویت می کنند. در فرایند جابجایی ایدئولوژیک، شاملو از گفتمان رسمی و مسلّط مشروعیت زدایی می کند و در مقام یک روشنفکر، که از عاملیّت گفتمانی برخوردار است، ایدئولوژی جایگزین خود را در قالب تفکّر چپ و در مخالفت با حکومت ارائه می کند. در این شعر، پرکتیس گفتمانی از همزیستی و هماهنگی تصاویر منفرد (رخداد گفتمانی) با یکدیگر و با بافت موقعیتی شعر حاصل شده و با پرکتیس اجتماعی شعر (اوضاع سیاسی-اجتماعی) در ارتباط است.
تحلیل تطبیقی تأثر صائب از حافظ با تکیه بر دو غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ظاهر بیان صائب، در نگاه نخست چنین به نظر می آید که صائب بیشترین اقتباس را از حافظ داشته است و تحت تأثیر او بوده است. با استناد به این که هر متنی در تعامل با متن های پیش از خود است و نیز با دقت بیشتر در اشعار این دو شاعر، این فکر شکل گرفت که صائب نسبت به مفاهیم و مضامین حافظ نوعی آشنایی زدایی معنایی انجام داده است یا در واقع استفاده صائب از مضامین حافظ با نوعی موضع گیری منفی همراه بوده است و به نظر می رسد بیشتر به لقب لسان الغیب رشک می برده است. صائب ضمن درک شگردهای زبانی زیرکانه حافظ، در برخورد با مضامین حافظ از همین شگرد استفاده نموده است، به گونه ای که در ظاهر محسوس نیست و با دقت و نکته سنجی می توان به آن پی برد. این مسئله باعث گردید با استفاده از روش بینامتنیت، تحلیل تطبیقی در دو غزل حافظ که مورد اقتباس صائب بوده، انجام گیرد. با تحلیل بینامتنی می توان پی برد چگونه مؤلف یک متن گزینشگرانه و هدفمند از متون دیگر بهره برده است. تحقیق زیر نتیجه این فکر و روش است.
فرایندهای مضمون یابی در نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
236-201
حوزههای تخصصی:
اگرچه مضمون یابی جایگاهی مهم در نقد و پژوهش ادبی و هنری دارد، کمتر به عنوان فرایندی روشمند مورد بحث قرار گرفته است. پژوهش های زبان فارسی بیشتر متوجه شرح و معرفی مضمون آثار است تا بررسی فرایندها، روش ها و راهبردهای کشف و فهم مضمون. در مقاله حاضر، با تکیه بر نمونه هایی از نقد آثار ادبی و سینمایی، دو فرایند مستقیم و غیرمستقیم در مضمون یابی شناسایی و معرفی شده است. اولین و رایج ترین فرایند، مضمون را با تکیه بر نشانه های آشکار و معانی صریح متن به دست می آورد. سه مورد از این نشانه های آشکار عبارت است از: گفته های مستقیم متن، عناصر فابیولا و قراردادهای ادبی. این فرایند معمولاً مضمون هایی آشنا و بی نیاز از توجیه و تبیین ارائه می دهد. درمقابل، فرایند غیرمستقیم با تکیه بر معانی ضمنی و برساخته، به مضمون اثر دست می یابد. مهم ترین راهبردهای مورد استفاده در فرایند غیرمستقیم عبارت است از: مفاهیم نهفته در نظریه های ادبی، توجه به شگردهای فرمی، استخراج موتیف های غیرعینی، یا ترکیب این موارد. مضمون های به دست آمده از فرایند دوم به دلیل غرابت، به توجیه دقیق منتقد نیازمند است؛ توجیهاتی که نشانه آگاهی منتقد از راهبردهای مورد استفاده خود است.
کاربرد ایهام درغزل های شوکت بخاری
حوزههای تخصصی:
ایهام از عناصر مهم زبان ادبی و از گونه های پرکاربرد صنایع بدیعی است که آن را از انواع هنجار گریزی معنایی دانسته-اند . ایهام در محور مجاورت و همنشینی به وجود می آید و به کمک آن می شود کلام را درهاله ای از رمزوارگی فرو برد. ایهام را همچنین می توان هنری ترین و پُر راز و رمزترین شگرد ادبی دانست که شاعران و سخنورانِ هنرمند از آن بهره گرفته اند، بی شک پی بردن به شگفتی های این آرایه بدیعی، ما را به شناساییِ سخنان رازآلودِ آنان راه می نماید. در ادبِ فارسی، حافظ و خاقانی را پیشروِ این هنر می دانند. شوکت بخاری از شاعران سدهیازدهم هجری و از پارسی سرایانِ توانای ماوراءالنهر است، شعر وی سرشار از خیال انگیزی بوده و بیشتر صنایع بدیعی را می توان در غزل های وی یافت. این پژوهش برآن است تا، با نگاهی به غزل های شوکت بخاری، انواع مختلف ایهام را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
عناصر تعلیمی، اخلاقی و بن مایه های اساسی شعر انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
شعر امروز، در مسیر انقلاب اسلامی گویاترین نمود در هستی امروزین ما و در عین حال نشان قدرت و شایستگی های ذهنی آن در عرصه ادبیات جامعه است. تنوع در شکل و محتوای هر چهار مقطع تاریخی، یعنی، زمان نضج گیری انقلاب، پس از آن جنگ و شعر پس از جنگ، پژواک اندیشه های ملون این نسل پویاست. در نگاه به روند رو به پیش، به ارزش هایی می رسیم که قادر است شعر معاصر را سرانجام از فضای موجود و چند تکه گذشته، به فضای والای تعلیمی- اخلاقی و بس گسترده تر و یگانه تری که سزاوار آن است بکشاند. چنان که بر کل فرهنگ ما نیز مسلط شود و بتواند با پیش آهنگان تمدن بشری، راه حفظ و حراست از اعتلای حق و شأن آدمی را بپیماید. بررسی بن مایه های اندیشه ی شعر پس از انقلاب اسلامی که همگی منشأ اخلاقی- تعلیمی و مذهبی دارند مد نظر این پژوهش است.
نظریه انسان کامل در مکتب ابن عربی و مولوی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
159 - 185
حوزههای تخصصی:
انسان کامل مثل اعلای الهی و آیت کبرای او است که بر صورت حق آفریده شده و کلید معرفت است. از نظر ابن عربی، انسان ثمره وجود و کمال عالم کونی و غایت حرکت وجودیه و ایجادیه است. اول است به قصد، آخر است به ایجاد. قلب انسان کامل، آیینه تجلیات ذاتیه و اسمائیه است. از نظر مولانا، کاملان، نایب حق اند در روی زمین و سایه و ظل اویند. مرآه حق و آیه تمام نمای هستی که رابطه اش با حق بی واسطه است و از این جهت روح و دل عالم است. در این تحقیق، نظرهای این دو عارف بزرگ درباره انسان کامل بررسی و درطی آن، اشتراکات و افتراقات آنها روشن شده است.
معرفی فرهنگ عربی - فارسی مشکاهالمصابیح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع شناسی رمان تصویر مرد هنرمند در جوانی و شما که غریبه نیستید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
155 - 179
حوزههای تخصصی:
رمان هنرمند یکی از زیرشاخه های در آستانه ی استقلال رمان رشد و کمال به حساب می آید. پژوهش حاضر تلاش دارد که به کمک دقت در عناصر ساختار رمان انگلیسی تصویر مرد هنرمند در جوانی اثر جیمز جویس و رمان شما که غریبه نیستید از هوشنگ مرادی کرمانی؛ به روش توصیفی – تحلیلی مؤلفه های این نوع رمان را معرفی کند. در این نوع رمان، مراحل رشد شخصیت هنرمند، حساسیت های ذهنی اش و دیدگاه او در مورد هنر به خوبی شرح می شود. همچنین در این رمان از ابزارهای هنری و آثار برجستگان رشته ی هنری یاد می شود. هنرمند هنر خود را در راه خدمت به اجتماع به کار می گیرد و خط فکری متفاوت از خانواده اش سبب مهاجرت وی می شود. در صحنه ی نهایی رمان، هنرمند را می بینیم که نویسنده ی داستان زندگی خود است. صحنه پردازی و توصیفات رمان هم زمان با رشد هنرمند ارتقا می یابد. بر اساس این مؤلفه ها رمان شما که غریبه نیستید ، منطبق ترین اثر با نمونه ی خارجی است. به نظر می رسد که این مؤلفه ها در اکثر نمونه های این نوع ادبی قابل شناسایی و تحلیل است اما سه مؤلفه ی شرح تکوین شخصیت هنرمند، شرح حساسیت های ذهنی هنرمند و شرح دیدگاه هنری هنرمند از اهمیت بیشتری برخوردار است و هر رمانی که این سه مؤلفه را دارا باشد؛ در این نوع قرار می گیرد.
بررسی بلاغی - اجتماعی تصاویر شعر «مه» احمد شاملو، مطابق الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
140 - 158
حوزههای تخصصی:
مسأله این پژوهش بینِ رشته ای، مختصّات (چگونگی و چرایی) تصاویر شعر «مه»، اثر احمد شاملو، در ارتباط با متغیّرهای درون متنی و برون متنی است و هدف آن، تحلیل بلاغی - اجتماعی تصاویر این شعر است. برای این منظور از نظریّه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف استفاده شد. جنبه های بلاغی تصاویر در سطح توصیف، بافت موقعیتی تصاویر در سطح تفسیر و ابعاد اجتماعی - سیاسی (بافت کلان) تصاویر در سطح تبیین تحلیل شد. مطابق با روش فرکلاف در همه سطوح به بافت و ابعاد و کارکرد ایدئولوژیک تصاویر توجّه شد. شعر مه ساختاری نمادین دارد. تصاویر، شامل تعدادی تشبیه، استعاره، حس آمیزی، کنایه و ایهام است. شعر، بازنمایی وضعیت یک بیابان - دریا در یک «شب مه آلود» است. دو تصویر فراگیر در شعر وجود دارد؛ یکی تشبیه وضعیت معلّق سیاسی – اجتماعی ایرانِ پس از کودتا به شب و دیگری تشبیه جامعه گرفتار در این شرایط، به بیابانی/ دریایی که هنوز نمرده و به ظهور تغییرات مثبت امیدوار است. تصویر بزرگ شعر، فضای بسته و ناروشن سیاسی - اجتماعی ایران است که در نماد شب مه آلوده و بیابانِ مانندشده به دریا بازنمایی شده است. بافت موقعیتی تصاویر شامل «ارتباط با بافت متنی گفتمان، مختصّات زمانی و واقعی مؤثّر بر سرایش و تصویرسازی شعر و بافت موقعیتی سیاسی و اجتماعی» است. کارکرد ایدئولوژیک تصاویر عبارت است از: غیرطبیعی سازی وضعیت سیاسی جامعه و گفتمان حاکم و طبیعی سازی گفتمان مبارزه و مقاومت. مفهوم این شعر اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل دهه 30 از نگاه روشنفکران تحوّل خواه است که براثر تضادّ بین نیروهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی به وجود آمده و جامعه را در وضعیتی نامشخّص از بهبود وضعیت تا بدتر شدن آن رها کرده است.
La relecture et l’évolution de mythe Robinson dans Vendredi ou les Limbes du Pacifique de Michel Tournier(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dans ses romans, Michel Tournier, L'écrivain français (1924-2016), utilise des mythes et des symboles mythologiques. Sa relecture vise à un objectif particulier, qui est d’exprimer ses idées philosophiques et historiques et de dépeindre la condition de l’homme vivant dans un monde turbulent et chaotique. Dans cette recherche, une tentative a été faite pour traiter l'une de ces relectures, qui a lieu dans le roman Vendredi ou les Limbes du Pacifique et donne une relecture du mythe de Robinson, tirée du roman de Daniel Defoe. Le but de cette recherche est de montrer l'influence de la vision du monde de l’écrivain sur le mythe et d'examiner comment celui-ci apparait dans ce roman et quelles sont ses différences, malgré les similitudes formelles, avec le roman original. La recherche débute par une introduction sur la définition du mythe et son importance dans l’œuvre de Tournier. Ensuite, nous traiterons des principaux aspects du mythe dans le roman ainsi que sa relation avec la vision du monde de l'auteur. L'approche utilisée dans cette recherche est une approche analytique basée sur le concept de mythe et sa place dans la pensée moderne. Le regard de Tournier donne au mythe de Robinson un aspect profond, philosophique et multidimensionnel très différent de l'aspect unidimensionnel et chronologique du roman de Defoe. L'univers mythique que Tournier crée dans son roman lui permet d'exprimer des problématiques liées à la situation de l'homme moderne, notamment sa solitude et son rapport à l'autrui.
بررسی شیوه های بازنمایی اندیشه های «امانوئل لویناس» در رمان «موصل، بدون پریچهر» از حسین قسّامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۱۶
83 - 104
حوزههای تخصصی:
رمان یکی از مهم ترین قالب های آفرینش اثر ادبی است که واجد ظرفیت های ویژه ای است. نویسنده رمان می تواند با استفاده از ابزار زبان و بهره گیری از تخیل، جهانی ساختگی براساس عناصر موجود در جهان واقعیت پدید آورد و طی آن به تشریح ایده های خود بپردازد. دراین میان مفاهیم فلسفی نیز جایگاه خاصی دارند؛ به طوری که گاه قالب رمان در خدمت بیان اندیشه های فلسفی قرار می گیرد و نویسنده آن تلاش می کند تا گزاره های خشک فلسفی را در هیأتی پذیرفتنی تر به مخاطبان ارائه نماید. ظرافت امر هم در همین نکته نهفته است که به جای بیان مستقیم گزاره های فلسفی، باید آنها را طی متن روایی به نمایش گذاشت. در میان پدیدآورندگان آثار داستانی معاصر فارسی، حسین قسّامی نویسنده ای است که در نوشته هایش به مفاهیم فلسفی توجه ویژه ای نشان می دهد. رمان «موصل، بدون پریچهر» آخرین اثر این نویسنده جوان است، که طی آن به تشریح اندیشه های امانوئل لویناس، فیلسوف نام آشنای معاصر، پرداخته است. در باب اهمیت آرای این فیلسوف، همین بس که بسیاری او را به دلیل توجه به «دیگری»، پایه گذار نظامی فلسفی‑اخلاقی دانسته اند که می تواند پایه های سست اخلاق در جهان معاصر را بازسازی کند. لویناس با طرح مفاهیمی همچون «دیگری نامتناهی» و نقش آن در تعیین حدود «سوبژکتیویته» افراد و موضوع «مسئولیت بی نهایتِ» انسان در قبال دیگری، زیستن اخلاقی را درگرو توجه به این مفاهیم دانسته است. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده، تلاش شده است تا شیوه های بازنمایی اندیشه های این فیلسوف در رمان یادشده بررسی شود. نتایج نشان می دهد که قسّامی با پرداخت شخصیت «پریچهر» و موضوع فقدان او و همچنین جستجوی بی سرانجام شخصیت «آرمان» برای یافتن این معشوق گمشده، به شکل غیرمستقیم موضوع «دیگری» با ویژگی هایی همچون «عدم تناهی» و «غیریت» را بازنمایی کرده است. علاوه بر این بیان نمادین، در اثنای روایت آموزه های اساسی لویناس همچون «مسئولیت» و «چهره»، هم در کنش های داستانی و هم گفتگوهای شخصیت ها مورد توجه قرار گرفته است.
کاربرد ادبی و هنری حرفِ الف در منظومه های دو داستان سرای بزرگ منظومه های غنایی؛ نظامی و جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرفِ الف به واسطة شکل و جایگاه خاص، یکی از پُرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر، فضاهای شاعرانه و ترکیباتِ نغز ادب پارسی به ویژه دو شاعر داستان سرای بزرگ غِنایی، یعنی؛ نظامی و جامی است. الف، که اوّلین حرفِ الفبای فارسی، عربی، ابجد و نمایندة عدد یک در حساب جمّل است در منظومه های این شعرا، کنایه از ذات احدیت، عالمِ تجرید و تفرید و نیز مظهرِ پیشوایی، استقامت، خُردی و.. است. در این مقاله، با بررسی کاربرد ادبی حرفِ الف، با تکیه بر بسامد شواهد شعری این منظومه ها، دو نوع ساختار، قابل بحث است، ساختارِ اوّل، شامل مضامین، تصاویر شاعرانه، ترکیبات، تعبیراتِ نغز ِادبی بر اساسِ شکل و ویژگی حرفِ الف است و ساختارِ دوم، ساختارهای ادبی عبارت- های فعلی و کنایی با حرفِ الف را دربردارد. با تحلیل این دو ساختار، می توان گفت ترکیبات ادبی برساخته از حرفِ الف، در این دو منظومه، یکی از شاعرانه ترین برساخته های ادب پارسی است. هر دو شاعر، ضمنِ بازی هنری با حرفِ الف از استعاره، کنایه، ایهام و... در خَلق تعابیرِ نغز بهره جسته اند. جامی، بیشتر از نظامی، به ویژگی های ظاهری و ذاتی الف توجّه داشته اما، برساخته های نظامی از نظرِ کیفی، از اهمیّت خاصّی برخوردار است.
بررسی و نقد کتاب المناهج النقدیه الحدیثه؛ أسئله و مقاربات اثر صالح هویدی
حوزههای تخصصی:
آثاری که به بررسی روش های نقد می پردازند می توانند راهنمای خوبی برای علاقه مندان این عرصه باشند. هر چه این نوع آثار جامع تر باشند کار مخاطبان را راحت تر می کنند و نقد این آثار می تواند به جامع بودن فرایند نقد جامه عمل بپوشاند. بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی در جریان بررسی کتاب المناهج النقدیه الحدیثه، اسئله و مقاربات با این هدف بوده که نقاط قوت و ضعف کتاب تبیین شود تا در جریان مطالعه این کتاب و حتی تألیفات آتی، مدنظر قرار گیرد. نتایج بررسی این کتاب نشان می دهد حجم اندک آن سبب شده تا به جامعیت کتاب خدشه وارد شود و نتواند در عرصه آموزشی چندان کاربردی باشد؛ در بررسی رویکردهای نقدی، برخی زیرشاخه ها ذکر نشده و از کنار برخی رویکردهای مهم نقدی با توضیحاتی بسیار کلی و مختصر عبور شده است. نویسنده در برخی موارد مباحث مهمی را به شکلی گذرا مطرح، و بدون تفصیل، رها کرده که توضیحاتی بسیار مختصر در این خصوص ارائه شده است. با وجود حجم کم، مؤلف در برخی موارد مطالب غیرضرور را در کتاب گنجانده و یا سیر تاریخی را ذکر کرده که درعمل کمکی به فهم خواننده از روش نقدی جدید نمی کند. طبقه بندی روشنی از مطالب ارائه شده وجود ندارد و نوعی به هم ریختگی در چیدمان مباحث به چشم می خورد. بنابراین، ارائه ساختاری روش مند در شیوه های نقد، فهم مطلب را راحت تر می کرد؛ روشی که براساس آن، باید رویکرد های نقدی کاربردی توضیح داده می شد؛ سیر تحول نظریه، نظریه پردازان شاخص و مبانی نظری روش های نقدی تشریح می شد و معایب و محاسن هر رویکرد بدون غرض ورزی و منصفانه بیان می شد، به نحوی که برای خواننده قابل درک باشد.
بررسی مسندالیه ضمیر در اشعار شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ما مسندالیه ضمیر را در اشعار شاملو بررسی کرده ایم.
بررسی تطبیقی «عشق» در داستان «از خم چنبر» دولت آبادی و داستان «هرگز رهایم مکن» ایشیگورو بر اساس نظریه «مثلث عشق استرنبرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۸
317 - 346
حوزههای تخصصی:
این مقاله در زمینه ادبیات تطبیقی با استفاده از نظریه روانشناختی «مثلث عشق» استرنبرگ، به بررسی «عشق»، یکی از رایج ترین مضامین ادبیات داستانی، در دو رمان داخلی و خارجی معاصر پرداخته است. از نظر استرنبرگ، عشق دارای سه مؤلفه شامل «صمیمیت»، «هوس» و «تعهد» است. بر اساس چگونگی ترکیب این مؤلفه ها با یکدیگر هشت نوع عشق به وجود می آید؛که عبارتند از: «فقدان عشق»، «دوست داشتن»، «شیفتگی»، «عشق پوچ»، «عشق رمانتیک»، «عشق رفاقتی»، «عشق ابلهانه» و «عشق کامل». این پژوهش، مؤلفه های مذکور را در دو داستان «از خم چنبر» اثر «محمود دولت آبادی» نویسنده معاصر ایرانی، و داستان «هرگز رهایم مکن» اثر «کازئوو ایشیگورو»، نویسنده معاصر ژاپنی- بریتانیایی، شناسایی و انواع عشق را مشخص کرده است؛ تا دیدگاه دو نویسنده را در چگونگی بیان «عشق» به دست دهد و با یکدیگر مقایسه کند. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای انجام شده است. براساس یافته های این تحقیق، مؤلفه «صمیمیت» و «عشق دوستانه یا رفاقتی» در رمان «ایشیگورو»، بیشتر به تصویر کشیده شده است. در رمان دولت آبادی، هر سه مؤلفه ، به صورت متنوع تری روایت می شود؛ در هیچکدام از رمان ها عشق آرمانی یا عشق کامل وجود ندارد بلکه عشق از نوع «پوچ و ابلهانه» بیشتر به چشم می خورد.
مفهوم برتر از هستی و فقدان ارتباط در اندیشه فلوطین
حوزههای تخصصی:
زندگی و شخصیت شاطر عبّاس صبوحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۰
71 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران، گاه نسبت به غیاب شاطر عباس صبوحی از تاریخ های ادبیات دوره قاجاریه، ایراد روا داشته اند و حتی این غیاب را یک نوع سانسور انگاشته اند. بااین حال، بی گمان فقدان اسناد معتبر در باره زندگی او و ورود پرشمار شعرهای غیرصحیح الانتساب به مجموعه شعرهای وی، باعث این غیاب بوده است. تذکره شعرای معاصرین دارالایمان قم که طی دوره جوانی شاطر عباس تألیف شده است، با آوردن چکیده احوال و نمونه اشعار صبوحی تا حدی این ایراد را رفع می کند. در مقاله حاضر بر اساس این تذکره به واکاوی زندگی و شخصیت صبوحی پرداخته ایم. این مقاله با روش تحلیلی و تاریخی پیش رفته است و نتیجه آن نشان می دهد که صبوحی(1257-1315ق)، متولد در قم و متوطن و متوفی در تهران عصر ناصری، یک شاعر مردمی خوش قریحه با تعارض های درونی میان «کم سوادی و اطلاع»، «تجرّد و عشق» و در برهه ای حتی «پریشان حالی و فراآگاهی» بوده است و همه این تعارض ها به تعارض درونی اصلی وی، یعنی «عام بودن اجتماعی و خاص بودن فردی» بازمی گردند. همین تعارض، موجبات شهرت و محبوبیت او را میان عام و خاص فراهم آورده است و این دو طبقه، از زندگی وی روایات متناقضی هماهنگ با روحیاتشان به دست داده اند، تا جایی که مطابق موارد مشابه، گاه در این باره داستان پردازی ها و افسانه سازی ها صورت گرفته است.