فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۵٬۷۰۱ تا ۴۵٬۷۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل انطباق ساختاری خرده روایت پادشاه سیاه پوشان و کلان روایت بهرام گور در منظومه هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
67-104
حوزههای تخصصی:
منظومه هفت پیکر نظامی اثری است بسیار منسجم که ارتباطات معنایی و تناسبات نشانه شناختی گسترده ای در آن مشاهده می شود. مطالعه روایت های نظامی در هفت پیکر نگارندگان را متوجه کرد که میان خرده روایتِ پادشاه سیاه پوشان و کلان روایتِ بهرام گور در کلِ منظومه هفت پیکر تشابه ساختاری و معناداری وجود دارد. از این رو در این پژوهش، گفتمان کنشی این دو شخصیت بررسی، تحلیل و مقایسه شد. بررسی ها حاکی از آن است که هم بهرام گور و هم پادشاه سیاه پوشان متأثر از یک استعاره مفهومی کلان بوده اند که آن را می توان نوعی از زیاده خواهی دانست. هر دو شخصیت برای رسیدن به خواسته های خود کنشی عظیم را آغاز می کنند؛ همچنین این دو کنشگر در مسیر کنش خود جهت رسیدن به خواسته هایشان، طی فرایندی ناخواسته و غیرارادی تحولاتی درونی را تجربه می کنند. البته پادشاه سیاهپوشان و بهرام گور در بهره گیری از تجارب و رهنمودهایی که در طول مسیر نصیبشان می شود، رفتار مشابهی ندارند؛ بنابراین سرنوشتی متفاوت برایشان رقم می خورد : پادشاه سیاه پوشان پس از عروج به سرزمین برتر یا سرزمین خدابانو، به واسطه برخی تابوشکنی ها و خروج از هنجارها، محکوم به هبوط می شود و درعوض بهرام گور با بهره گیری از رهنمودها و کسب آگاهی، سعادت یک سفر معنوی و عروج به عالم معنا نصیبش می گردد.
وحدت، در اشعار شاعران دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان طور که می دانیم ادبیات شفاهی هر ملت، بهترین بیان کننده باورها و ذهنیات یک ملت و سیاست های حاکم بر ایشان است و تاریخ هر ملتی را، می توان با تأمل در فرهنگ آن ملت، از جمله ترانه هایشان جستجو کرد. ترانه ها و تصنیف هایی که گاه برای تغییر یک حکومت یا یک سیاست، ملتی را متحد کرده اند و یا طبق شرایط سیاسی خاص، متولد شده اند، مانند اشعار و ترانه های دوره مشروطیت که در این دوره وحدت موضوعی و مضمونی، به چشم می خورد و مضامینی چون دعوت به مبارزه، ترسیم چهره بیدادگری و کج فهمی پادشاهان، بیان جنایات مستبدان داخلی و خارجی و شرح خیانت های آنان به مملکت ایران، ستایش آزادی و شهدای آن و القای امید به آینده، دعوت به مبارزه با یاری گرفتن از عناصری چون ارتقای سطح آگاهی مردم و بزرگداشت شهدای راه آزادی. از این رو جلوه های گوناگون ادب پایداری آیینی، ملی و انسانی شکل گرفت. برای شکوفایی این مؤلفه ها، عصر مشروطه سهم بسیاری دارد، به دلیل آنکه آغازگر تحولات نوینی در عرصه سیاسی و اجتماعی و به تبع آن تغییراتی در حوزه فرهنگ و ادبیات کشور همچون دموکراسی بود. در این جستار، سعی بر این است که با بررسی اشعار دوره مشروطه، هماهنگی شاعران و همچنین وحدت موضوعی و مضمونی اشعار را، بررسی نماییم. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی(کتابخانه ای) انجام گرفته است
بررسی تطبیقی انواع عشق عرفانی از دیدگاه ابن عربی و جامی در بهارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
37 - 48
حوزههای تخصصی:
بهارستان جامى (817- 898 ه .ق) کتابى محتوی حکایات و اندرزهاى اخلاقى به نثر ساده و مسجع آمیخته با نظم است که در سال (892ه .ق) نوشته شده است. جامی این اثر تعلیمی و اندرزی را به تقلید از گلستان سعدی نگاشته است. روضه پنجم بهارستان جامی در تقریرعشق و حال عاشقان است. محیی الدین بن عربی (560- 638ه .ق) از عرفای بزرگ اهل اندلس است که اساس مشرب عرفان او حُب و عشق است. در پژوهش حاضر، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی (آمریکایی)، دیدگاه جامی درباره مؤلّفه های عشق با نظرات ابن عربی در این باب مقایسه شده است. عشق مدّ نظر جامی و ابن عربی همسانی های بسیاری باهم دارد. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که عشق مورد توجه ابن عربی و جامی کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق به نظرمی رسد، جامی در تبیین عشق، تحت تأثیر ابن عربی بوده و هر دو عشق را فطری و اساس آفرینش می دانند. از دیدگاه ابن عربی و جامی، اصل اصول عرفان، عشق و وحدت وجود است؛ یعنی که مدار هستی بخش و حقیقت هستی حق تعالی است و جز او حقیقتی و وجودی نیست.
بررسی و تحلیل رمان «رهش» با توجه به دیدگاه آلن دوباتن (اضطراب موقعیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی و رمان با توجه به اقتضائات زندگی در عصر جدید سعی می کند همپای نظریه های فلسفی، روان شناسی و جامعه شناسی تصویری روشن از دنیای مدرن عرضه و مسائل حاصل تجربه زیسته انسانی را با همه لوازم و لواحق آن تصویرسازی و تبیین کند. در این میان برخی از رمان ها به دلیل قرابت نویسندگان با نظریه های جامعه شناختی و فلسفی و میدان تولید متن در دوره ای خاص، نُماینده و تصویرگر علل و عوامل رنج های بشری و اضطراب های وجودی و موقعیتی هستند. رضا امیرخانی یکی از این نویسندگان معاصر است که تقریباً در تمام آثار داستانی اش (از ارمیا تا ره ش) از وضعیت و موقعیت ناهنجار انسان مدرن سخن می گوید. او در مجموعه داستان ها به ویژه «ره ش» یکی از مهم ترین عواطف بشری یعنی اضطراب آن هم نوع خاصی از آن به نام «اضطراب موقعیت» را در چهره شخصیت هایی همچون علا، فرازنده و... به صورت روشن و پررنگ بازنمایی کرده است. با عنایت به اهمیت مسأله «اضطراب موقعیت» به عنوان یکی از مضامین پررنگ آخرین رمان امیرخانی و مسأله شهر و شهرسازی به مثابه بستر و مجرای این نوع از اضطراب، خوانش و نقد این رمان از این منظر اهمیت دارد. در این مقاله، نویسنده با روش تحلیلی- انتقادی و با توجه به مبانی و چارچوب «اضطراب موقعیت» از دید «آلن دو باتن» و مجموعه اضطراب های بشری از دید «پل تیلیش»، رمان «ره ش» را به عنوان یکی از رمان های پرمخاطب ایرانی تحلیل و نقد می کند. تحلیل حاضر نشان می دهد این رمان نمود و نماد کامل اضطرابِ موقعیت انسان ایرانی معاصر است و با توجه به علل و عواملی که «دوباتن» به عنوان علت العلل اضطراب های بشری یاد می کند؛ قابل تأمل و تحلیل است.
بررسی کارکرد اسطوره های حماسی و تاریخی در قصاید شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عناصر ادبی در توضیح و تبیین منظومه های فکری یک شاعر، اسطوره است. غالباً شاعران برجسته اسطوره ساز هستند و به کمک این عنصر، بسیاری از داشته های فکری خود را عینیت می بخشند. حضور و بروز اسطوره در شعر شاعران فارسی زبان از سابقه ی دور و درازی برخوردار است که این امر، با توجه به پیشینه ی غنی سرزمین ایران بدیهی می نماید. در این بین، شهریار عنایت ویژه ای به این عنصر سودمند داشته است. در جستار پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، کارکرد اسطوره های حماسی و تاریخی در آیینه ی قصاید این شاعر بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین اسطوره ها عبارتند از: اسکندر، جمشید، خسرو و شیرین که عمدتاً کارکردی تعلیمی، ستایشی و توصیفی، تاریخی و در نهایت، زیبایی شناسی دارند. کارکرد عرفانی هم، تنها در یک مورد و در بخش مربوط به اسکندر دیده شد که این امر، با مسلک عرفانی شهریار در غزلیات همخوانی ندارد.
سبک ادبیِ ریاض العارفین و منهاج السالکین
حوزههای تخصصی:
از هنگامی که تصوف به صورت یک نهاد شناخته شده اجتماعی درآمد، زبان و نظام نشانه شناسی خاص آن نیز به وجود آمد و اصطلاحات ویژه ای پدیدار شد که در درون این نهاد بار معنایی خاصی داشت و برای ناآشنایان به این مکتب نامفهوم بود. صوفیانی که تجربه های ناب شخصی داشته اند تصاویر و تعابیر شخصی مختص به خود دارند و فردیت و خلاقیت آنها را از خلال تصویرهای ابتکاری می توان کشف کرد، اما صوفیان مقلد که صرفاً با خواندن آثار متقدمان با زبان تصوف انس گرفته اند و تصویرها و نمادهای متداول در ادبیات صوفیه، ملکه ذهن ایشان شده، رنگ و بوی فردیت در شعر و سخنشان نمی توان یافت. آنها از تعبیرها و تصویرهای عمومی بهره می گیرند. مع الوصف، در این مقاله بر آنیم تا ضمن بر شمردن جلوه های هنری کتاب ریاض العارفین، حتی المقدور تصاویر خیال و مسایل زیبایی شناسی ابداعی و ممتاز آن را در پیش دیده خوانندگان فراهم آوریم و تا حدودی دنیا و تجربه درون و برون وی را بشناسانیم.
آموزش خواب آور، آموزش بیدارگر (گزارش سی و چهارمین نشست نقد آثار تصویری)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تصحیح دو نویسش از شاهنامه فردوسی («ندید و» یا «ندیدو»؛ «برسان شیر» یا «بسطام شیر»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰۷
69 - 85
حوزههای تخصصی:
تصحیح بی چندوچونِ شاهنامه و رساندنِ این متن، در همه جوانب، به آنچه دقیقاً سروده فردوسی است، با امکاناتِ کنونی کاری دشوار و حتی غیرممکن می نماید. با وجود این، مصحِّحان شاهنامه در دهه های اخیر کوشیده اند با تکیه انتقادی بر دستنویس های این کتاب و استفاده از روش / روش های علمی، این متن را به اصلِ سروده شاعر نزدیک کنند.باوجوداین، پژوهش در متنِ شاهنامه، به هیچ روی، به پایان نرسیده و دقّت در همه جوانبِ این کتاب زمینه پژوهشی پرکاری برای پژوهشگران این حوزه از مطالعات ایرانی به وجود آورده است. اکنون که متنی انتقادی از شاهنامه فراهم آمده که می توان آن را متنِ «فعلاً» نهایی این کتاب دانست، دقّت و درنگ در نویسش ها و نسخه بدل های آن می تواند نویسش هایی را که نیازمندِ بازنگری اند، به ریختی نهایی و پذیرفتنی برساند. بر همین اساس، در این جستار، نویسشِ «ندید و» در بیتِ «به گلشهر گفت آنک خرّم بهشت/ ندید و نداند که دهقان چه کشت» از داستان سیاوش و نویسش «برسان شیر» در بیتِ «شه غرچگان بود برسان شیر / کجا پشت فیل آوریدی به زیر» از داستان جنگ بزرگ کیخسرو بررسی شده اند. سپس، علاوه بر نقدِ نظریاتِ پیشین درباره این نویسش ها، با دقّت در رسم الخطِ شاهنامه، شیوه داستان سرایی فردوسی، منطق داستان و با کمکِ دستنویس های شاهنامه صورت های «ندیدو» و «بسطام شیر» به جای دو نویسشِ مذکور پیشنهاد شده است.
بررسی تأثیر نهادهای قدرت بر آثار کودک و نوجوان ایران نمونه پژوهی: آثار تألیف و ترجمه جایزه گرفته پیش و پس از انقلاب اسلامی (1340-1367)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول زمان، نهادهای قدرت از نظام های ادبی و فرهنگی برای تحقق اهداف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی خود استفاده کرده اند. سؤال تحقیق این بود که آیا ادبیات کودکان و نوجوانان ایران نیز متأثر از نهادهای قدرتمند ادبی و غیرادبی بوده است و آیا برای تحقق اهداف خاص دست کاری شده است یا خیر. ازآنجایی که در پژوهش های دیگر به این موضوع پرداخته نشده است، بر آن شدیم تا به بررسی آثار در بازه ی زمانی 1340-1367 که یکی از پررویدادترین دوره های تاریخی، سیاسی و اجتماعی ایران بوده است، بپردازیم. ازآنجایی که بررسی تمامی آثار تولیدی این بازه ی زمانی از حوصله ی این پژوهش خارج بود، پیکره ی مطالعه محدود به آثار جایزه گرفته و برجسته ی این دوره شد. جمعاً 169 اثر جایزه گرفته ی ترجمه و تألیف استخراج و جزئیات آثار با کمک منابع کتابخانه ی ملی ایران، کامل و با نرم افزار SPSS تحلیل شد. علاوه بر این، محتوای آثار جایزه گرفته به لحاظ موضوعی، بررسی و مقایسه شدند. نتایج نشان داد که علی رغم نوپا بودن نظام ادبی کودک و نوجوان در این دوره، نهادهای قدرت از آن برای تحقق اهداف سیاسی و اجتماعی خود استفاده کرده اند.
بررسی تطبیقی سرچشمه های اجتماعی شعر امل دنقل و سید حسن حسینی با تکیه بر نظریه ساختارگرای تکوینی گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تکیه بر نظریه لوسین گلدمن به بررسی تطبیقی- تحلیلی سرچشمه های اجتماعی اشعار دنقل و حسینی به عنوان نمایندگان روشنفکر طبقه مردمی، می پردازد و با بررسی عوامل آرمانی این دو شاعر، حضور اندیشه جمعی در شبکه ذهنی آنها را تبیین می کند. دستاورد این پژوهش بیان می کند که هر دو شاعر وظیفه تشخیص و برجسته سازی و گسترش تفکر جمعی آرمانهایی را داشتند که در سرزمین، عدالت و فرهنگ خلاصه می شود. آنها بخوبی توانستند این رسالت خود را در برابر جامعه و اقشار مردم و آرمان های از دست رفته آنها ادا کنند و موانع رسیدن به این آرمانها را شناسایی کنند که غالباً نتیجه سیاست خارجی بدخواهان و در مواردی سوء تدبیر سردمداران داخلی بود.
تحلیل مولفه های فردیت یونگی درداستان زندانی مفلس ازمثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین و پرکاربردترین روش هایِ نقد ادبی معاصر، نقد کهن الگویی یا نقد اسطوره ای است، که به بررسی ماهیت کهن الگوها و نقش آن ها در ادبیات می پردازد. آرا و نظریات روان شناسان و روانکاوان معاصر، دریچه تازه ای را به روی خواننده می گشاید و پیوند آثار ادبی با علوم دیگر رانشان می دهد. این بینش، باعث آشکار شدن زوایای پنهان یک اثر ادبی یا عرفانی می شود. فرایند فردیت از دیدگاه یونگ، نوعی پختگی و رشد روانی انسان است که؛ لازمه رسیدن به آن، تعامل یکپارچه تمام ابعادِ روانی شخصیت فرد است؛ نمونه بارز این کهن الگوهای سیر فردیت، در مثنوی معنوی که جزو بهترین نمونه های آثار عرفانی می باشد، تجلی یافته است. این مفاهیم در کالبدی از تمثیل ها و نمادها ارائه شده است، که ذهن آگاه و ناآگاه خواننده را درگیر می سازد، بنابراین مثنوی، بستری مناسب برای نقد کهن الگویی می باشد. یونگ و مولانا درصدد هستند، تا راه دستیابی انسان به کمال را به طور عملی ترسیم نمایند؛ مقوله ای که در این پژوهش بر آن تاکید شده است. با فعال شدن کهن الگوها، ارسال فراخوان پیوستگی و یگانگی به قلمرو خودآگاه روان و سیر فردیت یابی آغاز می شود. در داستان زندانی مفلس از دفتر دوم مثنوی، مولفه های فرآیند فردیت، رمزگشایی شده و نشان داده می شود که چگونه با گذر از مشکلات و سایه های درون و انعطاف پذیری پرسونا، بین خودآگاه و ناخودآگاه هماهنگی ایجاد شده است؛ در نهایت با تحلیل رمزهای مولانا با کهن الگوهای یونگی فرآیند فردیت و خودشناسی در زندانی مفلس نشان داده می شود. داده های این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای فراهم آمده و با روش کیفی، تحلیل و توصیف شده است.
Richard Rowan’s Search for Other Jouissance in James Joyce’s Exiles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper traces Jacques Lacan’s theory of jouissance in James Joyce’s Exiles . According to Lacan, there are two kinds of jouissance, namely phallic and Other. The former is achievable through desire for different things in the Symbolic order while the latter is beyond the given order and can be attained through particular activities in sinthome . All major characters of the play are involved with jouissance in one way or another. Richard Rowan as the major character in the play has got along with phallic jouissance and he is trying to move toward the Other jouissance via denial of the Symbolic order and dedication of his time to writing. After living in exile for years and experiencing the pleasures of the phallic jouissance, he is back to find a solution to his problem with the Symbolic order. The jouissance beyond the phallic one for Richard lies in writing which turns out to be his sinthome . An untextualized writing is considered to be Richard’s sinthome that opens up the path toward Other jouissance for him.
مقتل نگاری عربی و فارسی از واقعیت تاخیال (مورد پژوهی مقتل اللهوف و روضه الشهداء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعه تاریخی عاشورا، در طول تاریخ به ابزار و زبان مختلف ثبت گردیده است. روایت تاریخی در قالب منابع علمی و بهخصوص آنچه به نام مقتل شناخته میشود، مستندترین آثاری است که با واقعیتنمایی به دنبال انتقال مصداقهای بیرونی و عینی حادثه بوده است. این نوع آثار با رویکرد واقعگرایی، دارای کارکرد ارجاعی بوده و با رعایت صداقت و امانت تنها به روایت تاریخ میپردازد. از طرفی، ماهیت این واقعه با آمیختهای از عقل و احساس، عاطفه بشری را برمیانگیزد، از این رو، هرگاه زبان ادبی به عنوان ابزار تأثیرگذار در مخاطب انتخاب شود، ادیب واقعیت را از صافی عاطفه و خیال گذارانده تا مخاطب را همراه خویش سازد. به میزان برجستگی این خصوصیت، اثر با فاصله گرفتن از واقعیت، جنبه تخیلی و رمانتیستی پیدا میکند. بر اساس اهمیّت نقل حوادث تاریخی و میزان صحت و سقم آن از یک سو و روایت تأثیرگذار حوادث تاریخ و آمیختگی آن با احساس و عاطفه در طول تاریخ، پژوهش حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی دو مقتل معروف فارسی و عربی (مقتل اللهوف اثر ابن طاووس و روضه الشهداء واعظ کاشفی) را بررسی و رویکرد دو مقتلنگار را در شیوه بیان حوادث و خصوصیات زبانی دو اثر روشن سازد، تا باتوجه به سبک بیان میزان نزدیکی به واقعیت یا خیال در آنها مشخص گردد. بر اساس این پژوهش، واقعگرایی در مقتل «اللهوف» مشهودتر از جنبه خیالی آن است، ولی نویسنده در بیان این حماسه ماندگار غافل از تأثیرات هنری نبوده است، در حالی که کتاب «روضه الشهداء» بیشتر به ویژگیهای هنری پایبند است تا روایت حقایق و واقعیات واقعه تاریخی عاشورا، در طول تاریخ به ابزار و زبان مختلف ثبت گردیده است. روایت تاریخی در قالب منابع علمی و بهخصوص آنچه به نام مقتل شناخته میشود، مستندترین آثاری است که با واقعیتنمایی به دنبال انتقال مصداقهای بیرونی و عینی حادثه بوده است. این نوع آثار با رویکرد واقعگرایی، دارای کارکرد ارجاعی بوده و با رعایت صداقت و امانت تنها به روایت تاریخ میپردازد. از طرفی، ماهیت این واقعه با آمیختهای از عقل و احساس، عاطفه بشری را برمیانگیزد، از این رو، هرگاه زبان ادبی به عنوان ابزار تأثیرگذار در مخاطب انتخاب شود، ادیب واقعیت را از صافی عاطفه و خیال گذارانده تا مخاطب را همراه خویش سازد. به میزان برجستگی این خصوصیت، اثر با فاصله گرفتن از واقعیت، جنبه تخیلی و رمانتیستی پیدا میکند. بر اساس اهمیّت نقل حوادث تاریخی و میزان صحت و سقم آن از یک سو و روایت تأثیرگذار حوادث تاریخ و آمیختگی آن با احساس و عاطفه در طول تاریخ، پژوهش حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی دو مقتل معروف فارسی و عربی (مقتل اللهوف اثر ابن طاووس و روضه الشهداء واعظ کاشفی) را بررسی و رویکرد دو مقتلنگار را در شیوه بیان حوادث و خصوصیات زبانی دو اثر روشن سازد، تا باتوجه به سبک بیان میزان نزدیکی به واقعیت یا خیال در آنها مشخص گردد. بر اساس این پژوهش، واقعگرایی در مقتل «اللهوف» مشهودتر از جنبه خیالی آن است، ولی نویسنده در بیان این حماسه ماندگار غافل از تأثیرات هنری نبوده است، در حالی که کتاب «روضه الشهداء» بیشتر به ویژگیهای هنری پایبند است تا روایت حقایق و واقعیتها. واژگان کلیدی:مقتل، رئالیسم، رمانتیسم، اللهوف، روضه الشهداء. 1-پ
تحلیل تصویرسازی های عاشقانه مشفقی بخارایی با استفاده از مفاهیم نجومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عبدالرّحمان مشفقی بخارایی از شاعران قرن دهم هجری است که در گفتن انواع شعر سلیقه نیکو دارد. قصاید خوب و غزل های مرغوب دارد و شهرت اهاجی کوبنده اش نیز با لطافت اشعار غنایی مطبوعش پهلو می زند. با این که در روزگار وی دانش هایی نظیر رمل و نجوم دیگر چندان مورد توجّه نبوده و با ظهور سبک هندی زبان شاعران نیز از اصطلاحات تخصّصی علمی دور و به زبان عامّه مردم نزدیک شده بود، مشفقی برای تصویرپردازی های عاشقانه از مفاهیم نجومی بسیار استفاده کرده است. در شعر وی نه تنها به مفاهیم و واژه های نجومی متداول در میان اکثر شاعران مثل طالع و ستاره بخت و نام سیّارات سبعه برمی خوریم، مضامین و کلمات تخصّصی تر دانش نجوم همچون ذنب، قدر، قران، شرف، مفهوم دیدن ساعات سعد و نحس را نیز در خلال ابیاتش مشاهده می کنیم. با توجّه به نحوه استفاده وی از مفاهیم و واژه های نجومی و تصاویر هنرمندانه ای که با به کار گرفتن این مضامین در شعر خود خلق کرده، می توان گفت که مشفقی با دانش نجوم تفسیری یا هیأت آشنایی کامل داشته و از مفاهیم آن برای بیان عواطف درونی خویش، بویژه در سوز و گدازهای عاشقانه به خوبی بهره برده است.
پیوند ادبیات ترک و ادبیات فارسی از نگاه شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
57 - 68
حوزههای تخصصی:
شهریار شاعریست دو زبانه که آثار موفقی را در هر دو زبان عرضه کرده است، به طوری که ستایشگران شعر ترکی او کم از طرفداران شعر فارسی او نیستند. دیدگاههای شاعری که با ظرایف هر دو زبان آشنایی دارد و تسلط خود را در هر دو زبان نشان داده، حائز اهمیت است؛ شهریار شعر ترکی را از نظر قدرت توصیف بخصوص توصیفات طبیعی می ستاید، همچنین از نظر قابلیتهای زبانی بر فارسی برتری می دهد. از طرفی انعطاف زبان فارسی را در بیان مفاهیم دقیق عرفانی، همچنین قابلیت این زبان را در استفاده از فنون شاعری بی نظیر می داند. وی ادبیات ترک حوزه قفقاز را در ایجاد تجدّد ادبی در ایران و نیز ورود رمانتیسم در شعر نو تأثیرگذار دانسته و مستنداتی را بیان داشته است که می تواند محل بحث موافقان و مخالفان واقع شود. نقد و تحلیل این موضوعات و موارد دیگری که شهریار به آن پرداخته، کمک شایانی است به شناخت بیشتر شخصیت فکری و ادبی شهریار.
معانی حروف در دیوان حافظ
حوزههای تخصصی:
شعر مصور در ادبیات فارسی و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
37 - 57
حوزههای تخصصی:
«شعر مصور» نوعی شعر است که در آن واژگان نقش بسزایی در ترسیم تصویر ایفا می کنند و خواننده با کنار هم نهادن و تلفیق کلمات، شعر را باز می آفریند. در این گونه شعر، نحوه چینش اجزای آوایی و واژگانی شعر و چگونگی قرار گرفتن مصراع ها، تصویری را به نمایش می گذارد که بیانگر محتوای شعر یا صور خیال آن است. در این مقاله بر آن ایم به مقایسه تطبیقی نمونه های مختلف شعرهای تصویری ادبیات کهن و معاصر فارسی و فرانسه(به ویژه کالیگرام های گیوم آپولینر) بپردازیم و با بررسی و مقایسه ویژگی های شعری و مضمونی این نوع شعر، به تأثیرپذیری متقابل شعر مصور فارسی و فرانسه در دوره های مختلف اشاره کنیم.
برتولد لاوفر و زبان فارسی؛ تدقیقاتی در مجموعه سینو-ایرانیکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
267 - 286
حوزههای تخصصی:
برتولد لاوفر، شرق شناس برجسته آلمانی را بیشتر به واسطه تحقیقات گسترده او درباره تمدن چین می شناسند. او که دکترای زبان های شرقی خود را از دانشگاه لایپزیگ گرفته بود، با سفر به چین و تبّت تحقیقات دامنه داری درباره زوایای گوناگون فرهنگ و هنر چین انجام داد و به عنوان یکی از چین شناسان بزرگ روزگار خود شهرت یافت. در میان آثار پرشمار او، مجموعه ای به نام سینو-ایرانیکا (Sino-Iranica, 1919). وجود دارد که لاوفر در آن، طی مقالات مختلفی که اغلب به حوزه گیاه شناسی و کانی شناسی اختصاص دارند، به تعاملات فرهنگی ایران و چین در روزگاران کهن پرداخته است. این مطالعه هر چند بیش از هر چیز یک مطالعه تاریخی- تمدنی در حوزه علوم طبیعی است، از فوایدی در حوزه زبان به عنوان واسطه انتقال فرهنگ خالی نیست. یکی از تلاش های لاوفر در سینو-ایرانیکا آن است که با آگاهی های گسترده خود درباره زبان چینی و روش های ثبت واژگان دخیل در این زبان ، نام فارسی گیاهان و کانی ها را شناسایی کند و بدین شکل، از انتقال مظاهر مادی تمدن ایران به چین در بازه زمانی بزرگی - از سده 2 ق.م تا سده 14م – سخن بگوید. در این مقاله برخی آگاهی های زبانی موجود درباره گیاهان ایرانی را که لاوفر در خلال مطالعات خود در متون چینی بدان ها دست یافته، بازخوانی می کنیم و اهمیت کار او را در این حوزه نشان دهیم. این اهمیت به طور توأمان هم در حوزه نفوذ زبان های ایرانی و هم در حوزه تأثیرگذاری تمدنی و فرهنگی ایران در تمدن باستانی چین قابل پیگیری است
بررسی تغییر زبان زنانه در ترجمه شعرهای غاده السمّان به فارسی (مطالعه موردی؛ دو ترجمه «غمنامه ای برای یاسمن ها» و «علیه تو اعلان عشق می دهم» از عبدالحسین فرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله زبان زنانه در نظریه های بسیاری از فمینیست ها مطرح شده است. براساس آن، نگارش زنان -به شکلی جوهری- با نگارش مردانه متفاوت است. به همین منظور، نظریه پردازان فمینیست، تلاش کردند که سبک زنانه را در نوشتار بپرورند و در این مورد، آرای پراکنده و متکثری را بیان کردند. با گسترش نظریه های نقدی فمینیستی، بسیاری از زنان نویسنده و شاعر از آن تأثیر پذیرفتند و آثارشان را با زبانی زنانه نوشتند و سرودند. شاعر و نویسنده سوری، غاده السمّان به سبب تحصیل در غرب و آشنایی با جنبش های زنانه، توانست نگارش زنانه یگانه ای را در نوشته هایش خلق کند. برخی از شعرهای او به فارسی ترجمه شده اند. عبدالحسین فرزاد در «غمنامه ای برای یاسمن ها» و «علیه تو اعلان عشق می دهم» گزیده ای از شعرهای او را به فارسی ترجمه کرده است. در پژوهش حاضر سعی شده تا با استناد به آرای ارائه شده درخصوص نگارش زنانه، ترجمه های فوق نقد شود. برای این منظور، ابتدا آرای متکثری که ناقدان فمینیست در مورد نگارش زنانه مطرح کرده اند، فهم و استخراج و با در نظر گرفتن آن، ترجمه های مدنظر بررسی شده است. نتیجه های تحلیل بیانگر این است که در ترجمه های مورد بحث به مواردی چون واژگان زنانه، سیالیت، انحراف از ساختارهای حاکم بر جمله، شیوه نگارش، ساختارشکنی و وارونه سازی ارزش های مردانه دقت نشده است.