مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
ترجمه شعر
حوزه های تخصصی:
ترجمه شعر، یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات ترجمه محسوب می شود، و همواره مورد توجه و اهتمام صاحب نظران بوده و هست. آمیختگی زبان شعر با احساس شاعر، و بهره مندی آن از ابهام و پیچیدگی و وجود عناصری نظیر موسیقی، عاطفه و خیال، شعر را در مرتبه بالاتری از نثر قرار می دهد. و به همان میزان بر اهمیت ترجمه آن می افزاید. مترجمِ شعر باید نسبت به مترجمان دیگر متون از آزادی بیشتری برخوردار باشد. ترجمه موفق و زیبای شعر در واقع نوعی باز آفرینی است که در ترجمه های منظوم بیشتر خود را نشان می دهد. مترجم شعر علاوه بر بهره مندی از سایر ویژگی های یک مترجمِ ادبی باید با زبان شعر معاصر و ویژگی های آن ازجمله بافتار و فضای حاکم برمتن، کاربرد زبان نماد، توجه به عنصر تکرار، موسیقی درونی شعر، کاربرد های اسم خاص آشنا باشد. هدف از این مقاله تبیین دشواری ها و پیچیدگی های ترجمه شعر به ویژه شعر معاصرِ عربی از دو منظر نظری و کاربردی است. در مبحث نظری از عناصر ترجمه پذیر و ترجمه ناپذیر شعر سخن به میان می آید و به اهمیتِ لفظ، معنا، موسیقی ، عاطفه و خیال پرداخته می شود. و دشواری های ترجمه آن مورد بررسی قرار می گیرد. درمبحث کاربردی با ذکر نمونه هایی از اشعار شاعران عرب نظیر نزار قبانی، بدر شاکر السیاب ونازک الملائکه مهم ترین چالش های پیش روی مترجم شعر معاصر بررسی می گردد. روشِ پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.
میزان کارآمدی رهیافت های لفور در ترجمه شعر بین زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه شعر یکی از دشوارترین و پیچیده ترین انواع ترجمه است. آندره لفور ازجمله پژوهشگرانی است که برای ترجمه شعر الگویی ارائه داده است که دربرگیرنده هفت رهیافت است: 1. واجی یا آوایی، 2. تحت اللفظی، 3. موزون، 4. شعر به نثر، 5. مقفا، 6. شعر سپید، و 7. تعبیر. این رهیافت ها با نظر به ترجمه در زبان های غربی، به ویژه انگلیسی، مطرح شده است. نگارندگان این مقاله بر آن ند تا با معرفی این رهیافت ها و پیاده سازی آن بر روی ترجمه رباعی های خیام به فارسی و ترجمه شعر «عن انسان» محمود درویش از عربی به فارسی، میزان کارآمدی آن را در دو زبان عربی و فارسی بسنجند. اصلی ترین دستاوردهای این پژوهش به سبب واژه هایی با ریشه یکسان، واژگان و عروض مشابه، رهیافت واجی، تحت اللفظی، موزون، منثور، مقفا و تعبیر تا حد زیادی قابل تطبیق است؛ اما به سبب تفاوت فرم های شعری ای که زمینه رهیافت های لفور است با فرم شعرهای فارسی و عربی، رهیافت های لفور در جاهایی همخوان با شعر فارسی و عربی نیست؛ چنانچه در شعر فارسی در کنار قافیه گاهی ردیف هم می آید و رهیافت ششم به سبب نبود شعر سپید در زبان فارسی و عربی منتفی است.
بررسی تغییر دلالت های زمان در ترجمه صافی نجفی از رباعیات خیام با تکیه بر عناصر انسجام بخشی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بهترین ترجمه های رباعی های خیام به عربی، ترجمه احمد صافی نجفی است که در سطح بالایی از شاعرانگی قرار دارد. در این ترجمه، جدا از ویژگی های مثبت، مشاهده می شود که برگردان رباعی ها همراه با تغییراتی در گفتمان و دلالت های شعر خیام انجام شده است. مقاله حاضر در پی آن است که با اساس قرار دادن اصل انسجام (Cohesion) و ابزارهای انسجام بخشی (Cohesive devices) مایکل هالیدی (Michael Halliday) و رقیه حسن (Ruqaiya Hasan ) ، به تحلیل ترجمه صافی نجفی از خیام بپردازد. بر اساس اصل انسجام، رابطه های حاضر در متن، در سطح های مختلف دستوری، اعم از واژگان و ابزارهای ربطی بین جمله ها، نقش زیادی در انسجام بخشی به متن و خلق معنا و شکل دهی گفتمان دارند. در رباعی های خیام نیز برخی عوامل انسجام بخشی ، همچون ابزارهای ربطی، واژگانی و ارجاعی نقش اثرگذاری بر شکل گیری مفهوم زمان و دم غنیمی در شعر خیام دارند. در این مقاله، تلاش شده ابتدا عوامل انسجام بخش مرتبط با معنای زمان در شعر خیام تحلیل شود، سپس تغییرهایی که در حین ترجمه در این عوامل اعمال شده، رصد گردد و عنوان شود که این تغییرها چه نقشی در تغییر معنا و گفتمان داشته اند تا بدین ترتیب، اهمیت نقش فرم در ترجمه به شکلی ملموس بیان شود. طبق تحلیل های انجام شده، بی توجهی به ابزارهای انسجام بخشی ، مانند عوامل ربطی، واژگانی و حذف ها در فرایند ترجمه رباعی ها، باعث برهم خوردن دلالت های چندگانه زمان در این اشعار شده است.
بررسی و نقد ترجمه نونیه ابوالفتح بُستی به زبان فارسی؛ با تکیه بر اصل کمّیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان از ترجمه شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کرده اند. اصطلاح «ترجمه ناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمه این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمده ای است که در شکل و ساختار ترجمه شعر اتفاق می افتد و آن را از متن اصلی بیگانه می کند. ظرافت و ریزه کاری های ادبی موجود در شعر، نظریه پردازان ترجمه را بر آن داشته تا به ارزیابی ترجمه از دریچه برابری و تعادل از حیث شکل و ساختار بپردازند و به صورت های متفاوت زبان شناختی دو زبان (مبدأ و مقصد) در فرایند ترجمه، توجه ویژه ای داشته باشند. در این جستار، به روش توصیفی تحلیلی و مقابله متن مبدأ و مقصد به بررسی اصل کمّیت به عنوان یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل و برابری میان متن مبدأ و مقصد می پردازیم. سپس ارزیابی مفهوم «کمّیت» را در ترجمه نونیه ابوالفتح بُستی (قرن چهارم) از عربی به فارسی مورد توجه قرار می دهیم. این قصیده را بدرالدّین جاجرمی به شیوه نیمه آزاد در قرن هفتم به زبان فارسی برگردانده است. نتایج نشان می دهد که با وجود تلاش مترجم در حفظ کمّیت، ویژگی های نظام زبانی مقصد موجب روی آوردن به افزایش کمّی از سوی مترجم شده است. افزایش کمّی در دو سطح واژگانی و معنایی در ترجمه آشکار است.
دگردیسی های سپهر گفتمان در ترجمه مفهومی محمد عبدالله نورالدین از رباعیات خیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سپهرگفتمان به مجموعه ای از هنجارها، دانش، آداب و رسوم، مفاهیم و ایدئولوژیِ مورد پذیرش شاعر یا نویسنده اطلاق می شود که در آثارش نمود می یابد. در ترجمه اثر ادبی، بررسی کیفیت بازنماییِ سپهر گفتمان در زبان مقصد علاوه بر درنوردیدن مرزهای زبانی و ادبی بر اهمیت چگونگی این بازنمایی نیز تأکید دارد؛ زیرا رویکرد مترجم به عناصر سپهر گفتمانِ متن مبدأ و چگونگی ترجمه آن به زبان مقصد، نیازمند دقت و توجه ای بایسته است. رباعیات خیام نیشابوری (439- 526ه ) شاعر پرآوازه ایرانی، یکی از آثار ادبی ارزشمند است که بعد از ترجمه فیتز جرالد مورد اهتمام جهانیان قرار گرفت. محمد عبدالله نورالدین شاعر و ناقد معاصرِ اماراتی (1976م.) نیز از مترجمانی است که به ترجمه مفهومی رباعیات خیام پرداخته است. او بعد از ذکر یک رباعی از خیام و بیان ترجمه مفهومی خود، دیگر ترجمه های عربیِ این رباعی را نیز به منظور برجسته سازی و تشخص ترجمه خود در مقایسه با دیگر آثار انجام شده در این زمینه، بیان می دارد. نورالدین با برگردان این رباعیات به زبان عربی و با تغییر قالب رباعی به شعر سپید و تلفیق ایدئولوژی های جدید به منظور گنجاندن جوهر اندیشه های عرفانی و اجتماعی خود ترجمه ای مفهومی را به دست می دهد. پژوهش حاضر بر این است تا با رویکرد هرمنوتیکی عناصر سپهر گفتمان در رباعیات خیام و تغییرات مشهود آن را در خوانشِ عربیِ نورالدین بررسی و شیوه ترجمه آزاد آن را بر عناصر بوطیقای این رباعیات شرح و تبیین کند. بررسی وتحلیل این خوانش از رباعیات خیام نشان می دهد که این ترجمه گونه نیز بسان هر ترجمه مفهومی نتوانسته از بافت موقعیتی و فرهنگیِ مقصد مصون ماند؛ از این رو، بخشی از واژگان رباعیات خیام در برگردان نورالدین حذف شده و واژگان و ترکیباتی دیگر جانشین آن ها شده تا به فراخور زمانه گفتمانی دیگر پدید آرد، اما با وجود این تغییرات، ترجمه مفهومی نورالدین به محتوای رباعیات خیام بیش و کم وفادار مانده است.
بررسی انتقال مولفه های پایداری در فرآیند ترجمه: مطالعه موردی ترجمه انگلیسی سعید سعیدپور از اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ادبیات پایداری در حقیقت بررسی دلاوریها و ظلم ستیزی یک ملت است. دانستن این موضوع که آیا مترجم به درستی مفاهیم پایداری را دریافته یا تنها به انتقال کلمات بسنده کرده و اینکه موفق شده اصول فکری شاعر را همانگونه که در جامعه مبدأ ملموس است در جامعه مقصد نیز فراهم سازد ، تنها با بررسی تطبیقی آنها ممکن میشود. مقاله پیش رو در تلاش برای بررسی ترجمه انگلیسی اشعار پایداری امین پور توسط سعیدپوردر مدل ترجمه هاوس بوده است. پژوهشگران با بررسی این اشعار و ترجمه آنها در پی یافتن شیوه مترجم برای انتقال این مفاهیم عمیق بوده اند. درنتیجه این پژوهش مشخص شد مترجم تنها آثاری را ترجمه کرده که با ترجمه تحت اللفظی قادر به انتقال آنها به زبان مقصد بوده و در ترجمه آثاری که چند سطحی بوده و در لایه های زیرین خود ، مفاهیم پایداری را دربرداشته اند، نتوانسته روح پایداری مستتر در اشعار را انتقال دهد و تنها به انتقال لایه های ظاهری شعر بسنده کرده است. در نتیجه مترجم باید در ترجمه این نوع ادبی به عوامل متعددی توجه کند که مطالعه تاریخچه و آثار پایداری جامعه مقصد و توجه به بار معنایی متفاوت کلمات در دو جامعه از جمله آنها است.
نقد آواشناختی ترجمه غزل «روز وصل دوستداران یاد باد، یاد باد آن روزگاران یاد باد» حافظ به زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار شعری بزرگ و فخیم دنیا، ریخت از نظر ارزش، همسنگ محتواست. در میان ویژگیهای صوری شعر، ویژگیهای آوایی اهمیت خاصی دارند و در بالا بردن کیفیت شعر، نقش بسزایی ایفا میکنند. در ترجمة شعر، مترجم باید همپای انتقال محتوا، به انتقال ریخت نیز توجه کند. ویژگیها و ساختارهای آوایی خاص شعر که آن را از نثر متمایز میکند، دارای پیچیدگیها و ظرافتهایی است که در ترجمه توجه خاصی را میطلبد. در مقالة حاضر برآنیم ترجمهای از یکی از غزلهای حافظ به زبان روسی را با توجه ویژه به ویژگیهای صوری و به خصوص آوایی شعر، با رویکرد توصیفی بررسی کنیم. ابتدا ویژگیهای این غزل حافظ را بررسی میکنیم، سپس به تحلیل ترجمة آن خواهیم پرداخت. آنگاه خواهیم دید بیتوجهی به ویژگیهای آوایی شعر در ترجمه، تا چه حد میتواند در انتقال پیام نویسنده خلل وارد کند. پیام و مضمونی که در این غزل با وزن شعر و تعداد اصوات (متحرکها و ساکنها) این وزن ارتباط تنگاتنگ دارد و از کاربرد هنرمندانه صامتها و مصوتها و آهنگ دلنشین آنها تأثیر میپذیرد، در ترجمه، آنچنان که باید، با این ویژگیهای آوایی و موسیقایی ارتباط پیدا نمیکند.
بررسی تغییر زبان زنانه در ترجمه شعرهای غاده السمّان به فارسی (مطالعه موردی؛ دو ترجمه «غمنامه ای برای یاسمن ها» و «علیه تو اعلان عشق می دهم» از عبدالحسین فرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله زبان زنانه در نظریه های بسیاری از فمینیست ها مطرح شده است. براساس آن، نگارش زنان -به شکلی جوهری- با نگارش مردانه متفاوت است. به همین منظور، نظریه پردازان فمینیست، تلاش کردند که سبک زنانه را در نوشتار بپرورند و در این مورد، آرای پراکنده و متکثری را بیان کردند. با گسترش نظریه های نقدی فمینیستی، بسیاری از زنان نویسنده و شاعر از آن تأثیر پذیرفتند و آثارشان را با زبانی زنانه نوشتند و سرودند. شاعر و نویسنده سوری، غاده السمّان به سبب تحصیل در غرب و آشنایی با جنبش های زنانه، توانست نگارش زنانه یگانه ای را در نوشته هایش خلق کند. برخی از شعرهای او به فارسی ترجمه شده اند. عبدالحسین فرزاد در «غمنامه ای برای یاسمن ها» و «علیه تو اعلان عشق می دهم» گزیده ای از شعرهای او را به فارسی ترجمه کرده است. در پژوهش حاضر سعی شده تا با استناد به آرای ارائه شده درخصوص نگارش زنانه، ترجمه های فوق نقد شود. برای این منظور، ابتدا آرای متکثری که ناقدان فمینیست در مورد نگارش زنانه مطرح کرده اند، فهم و استخراج و با در نظر گرفتن آن، ترجمه های مدنظر بررسی شده است. نتیجه های تحلیل بیانگر این است که در ترجمه های مورد بحث به مواردی چون واژگان زنانه، سیالیت، انحراف از ساختارهای حاکم بر جمله، شیوه نگارش، ساختارشکنی و وارونه سازی ارزش های مردانه دقت نشده است.
تغییر گفتمان در ترجمه اشعار مولانا نمونه موردی: نغمه های بهشت (رفیق عبدالله)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ناپذیری برخی اشعار عرفانی مولانا از یک سو و تفاوت دیدگاه های شرق و غرب، از سوی دیگر، موجب بروز تغییراتی در گفتمان عرفانی مولانا در زبان های مقصد گردیده است. رفیق عبدالله از مسلمانان متولد آفریقاقی جنوبی ، سخنران، مترجم، نویسنده و تهیه کننده رادیو بی بی سی گزیده ای از اشعار مولانا را انتخاب و برای علاقه مندان انگلیسی زبان ترجمه نموده است. این پژوهش ضمن مرور دیدگاه-های مختلف در زمینه شعر و ترجمه آن، با استناد به ابیات منتخب دیوان شمس، تغییرات به وجود آمده در نسخه ترجمه شده آنها را مورد بررسی قرار می دهد. همچنین به نقاط مشترک گفتمان موجود در واژگان منتخب و ترجمه آنها اشاره کرده و در پایان نشان می دهد که دلیل استقبال از اشعار مولانا و فراگیری تب مولانا دوستی در غرب تا حدودی مرهون تغییر گفتمان این الگوها از نسخه شرقی و اصیل آن به نسخه برساخته، مجعول و غربی است.
بررسی برگردان تقابل های معنایی غزل های حافظ در ترجمه علی عباس زلیخه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شعر حافظ بسیار ظریف و رمزآلود است. در غزل های او واژگان با دقت و ذوق زیبایی شناسانه سرشاری انتخاب شده اند؛ به نحوی که تمامی واژگان به نوعی با هم پیوند دارند و درهم تنیده اند. یکی از ویژگی های زبانی حافظ، هم آوری واژگان متقابل با یکدیگر است. واژگان متقابل بیت های حافظ نه تنها با یکدیگر پیوندهای معنایی آشکار و نهان دارند با دیگر واژگان نیز مرتبطند. از این رو، فهم رابطه مفهومی واژگان و به شکل خاص واژگان متقابل، نقش زیادی در کشف معناها و زیبایی های شعر حافظ دارد. به همین خاطر، در این پژوهش سعی شده است که نمونه هایی از تقابل های معنای «مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، ضمنی» در غزل های حافظ انتخاب، رابطه مفهومی آن ها با دیگر واژگان بیت تحلیل و کارکرد معنایی و زیبایی شناسانه آن تبیین شود. سپس ترجمه علی عباس زلیخه از تقابل های معنایی و کارکردهای آن نقد شود. نتایج پژوهش بیانگر این است که تقابل های مورد بحث -به شکل خاص تقابل های ضمنی- معانی بلاغی روشن و پنهان بسیاری را در شعر خلق کرده اند و کوچک ترین تغییری در تقابل و تعادل واژگان، سبب می شود که معناها و انسجام بیت، تا حد زیادی فروکاسته شود.
تعادل معنایی در ترجمه شعر به شعر در پرتو نظریه نظم (با تمرکز بر ترجمه شعر کلاسیک میان عربی و فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با تمرکز بر ترجمه شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان زبان های عربی و فارسی، به بررسی این مسئله می پردازد که در این نوع ترجمه، «تعادل معنایی» میان شعرِ مبدأ و شعرِ مقصد چه نوع رابطه ای است و چگونه تحقق می یابد. روش مطالعه تحلیلی توصیفی است. در بخش تحلیلی، ابتدا ساخت معناییِ شعر برمبنای نظریه نظمِ عبدالقاهر جرجانی تحلیل می شود و درنتیجه مشخص می گردد که ساخت معناییِ شعر، محصول شیوه دلالت شعر بر غرض است که در نظمِ ویژه ای از سخن نمود می یابد. سپس در بخش توصیفی، با رجوع به نمونه هایی از ترجمه شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان عربی و فارسی، رابطه معنایی میان نمونه ها توصیف می شود و در نتیجه مشخص می گردد که تعادل معنایی میان اشعار مبدأ و مقصد تشابهی بیانی است که در سطح شیوه دلالت بر غرض جریان دارد و تعادل معنایی در این سطح از طریق شبیه سازیِ کارکرد عناصر زبانی در شیوه ارائه معنی تحقق می یابد. براین اساس، شعرِ مقصد ساختی معنایی در زبان مقصد است که عناصر زبانی در تولید آن به گونه ای به کار رفته اند که کارکردی مشابه با عناصر زبانیِ شعرِ مبدأ در شیوه دلالت بر غرض دارند.
سازوکار ترجمه شعر: مطالعه موردی ترجمه منظوم شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه شعر در طول سالیان گذشته موضوعِ موردتوجه پژوهشگران بوده و با چالش های فراوانی از جمله دشواری در انتقال معنا، حفظ فُرم و ساختار شاعرانه و نیز حفظ تأثیر عاطفی اثر اصلی مواجه بوده است. هدف اصلی این مقاله به دست آوردن درک عمیق تری از فرایند ترجمه، به ویژه ترجمه شعر است. تحقیق حاضر با به کارگیری رویکرد تحلیلی کنراد پاتر آیکن در ترجمه (۱۹۱۷) به دنبال روشن کردن جنبه های شناختی دخیل در انتقال معنای شاعرانه از زبانی به زبان دیگر است. برای نیل به این مهم، پژوهش پیش روی از طریق مطالعه موردی ترجمه شعر «When You Are Old» سروده ویلیام باتلر ییتس به زبان ترکی باهدف بررسی تصمیمات پیچیده و اقتباس های خلاقانه ای انجام می شود که مترجم باید با حفظ جوهر اصلی شعر انجام دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مترجمِ شعر برای دستیابی به ترجمه موفق باید در دو حوزه انتقال معنی و حفظ فُرم شعر فعالیت نماید. انتقال معنی همانند دیگر متون بوده و در صورت تسلط مترجم به زبان مبدأ و مقصد به شکل کامل اتفاق می افتد. اما برای انتقال فُرم شعر، مترجم لاجرم باید در زبان مقصد در هیئت یک شاعر ظاهر شود. بررسی اشعار ترجمه شده در زبان های ترکی (ترجمه صابر از حافظ)، فارسی (ترجمه نسیم شمال از صابر) و انگلیسی (ترجمه فیتزجرالد از خیام) نشان می دهد که مترجمان موفقِ اشعار، شعرای موفقی نیز هستند. به عبارت دیگر، تسلطِ تنها بر عروض و ساخت های شعری در زبان مقصد مکفی نبوده و مترجم باید حتماً ذوق شعری داشته و حتی شاعر نیز باشد. این مطالعه نشان می دهد که اگر شعرِ ترجمه شده در زبان مقصد به عنوان شعر بومی آن زبان مقبول افتد، آنگاه ترجمه شعر موفق بوده است. همچنین، یکی از ملاک های سنجش کم و کیف موفقیت ترجمه ارجاع به ترجمه های موفق آن زبان، همانند سه نمونه ای است که در این پژوهش بررسی شده اند.
بررسی معادل یابی واژگان در تا سبز شوم از عشق (ترجمه گزیده ای از اشعار نزار قبانی به فارسی) براساس اصل هم معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شعر، افزون بر اینکه ژرف است و معناهای بسیاری در خود دارد با نازک کاری های زبانی و ظرافت های بیانی بسیاری خلق شده است. واژگانی که به شعر می آیند، ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در شعر پویا و متکثر می شود. از این رو، واژگان شعر، معناهای پنهان و سایه وار بسیاری را در خود دارند که فهم آن ها نیازمند خوانشی دقیق از شعر است. یکی از راه های فهم معنای واژگان، بررسی آن ها از منظر نظریه روابط مفهومی است. در این نظریه، سعی می شود با بررسی پیوند میان واژگان، معنی دقیق هر یک فهم شود. هم معنایی یکی از پیوندهایی است که واژگان زبان با یکدیگر دارند. در بررسی معنا براساس هم معنایی، تلاش می شود که واژگان هم معنا جمع و مقایسه شوند و حدود معنایی هر یک با دیگر واژه های مترادف، مشخص تر و روشن تر شود. از اصل هم معنایی می توان در ترجمه شعر و نقد آن بهره برد. در این مقاله با کاربست اصل هم معنایی، معادل یابی واژگان در «تا سبز شوم از عشق» نقد شده است. این کتاب دربردارنده گزیده ای از شعرهای عاشقانه نزار قبانی است که موسی اسوار آن ها را از عربی به فارسی برگردانده است. در تحلیل معادل یابی ها، نخست معناهای قاموسی واژگان مورد بحث، استخراج شده، سپس با در نظر گرفتن بافت شعر، معناهای فراقاموسی (عاطفی، سبکی و ..) آنان نیز رمزگشایی شده است. در ادامه با جمع کردن معادل های هم معنا، هم خوان ترین معادل با متن مبدأ، برگزیده شده و در ضمن آن معادل یابی مترجم نقد شده است. برآیند پژوهش این چنین است که در مواردی، معادل های ترجمه از حیث هم نشینی همخوان با دیگر واژگان بافت شعر نیستند. همچنین برخی از معادل ها در ترجمه، بار عاطفی کمتری از واژگان متن مبدأ دارند و برخی دیگر نیز دلالتی کلی تر و شامل تر از واژگان شعرهای نزار دارند. برخی معادل ها نیز متن ترجمه را مبهم گردانده اند.