فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۰۴۱ تا ۴۴٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
33 - 46
حوزههای تخصصی:
نهضت نوجویی (مدرنیسم) که بعد از جنگ های جهانی اول و دوم در ادبیات تمام ملت ها تغییر و تحولی ایجاد کرد، سبب شد که ادبیات در فرم و محتوی دچار دگرگونی هایی بنیادی گردد. فروغ فرخزاد (1345-1313) و سیلویا پلاث (1341-1310)، نیز دو شاعر نوپردارند که گرچه یکی ایرانی و دیگری امریکایی است اما چون در یک زمان و تقریباً پس از آن دوران زندگی می کردند، از نظر سبک و ویژگی های شعری (در حوزه تفکر، تخیل Imagination)) و زبان) وجوه مشترکی دارند که قابل تأمل است. مهمترین وجه اشتراک فروغ فرخزاد و سیلویا پلاث غریزی بودن اشعار آنهاست و همچنین لحن زنانه آنها که در اشعارشان کاملاً محسوس است. البته، باید در نظر داشت که اشعار فروغ تقریباً به دو دوره تقسیم می شوند. دوره اول که شامل سه مجموعه «اسیر»، «دیوار« و «عصیان» است. در این مرحله از شاعری، اشعار وی در قالب سنتی و کاملاً فردی و خصوصی است؛ اما در دوره دوم، که با مجموعه «تولدی دیگر» آغاز می شود، اشعاری تکامل یافته تر و متحول تر جلوه گر می شود. در این اشعار، وی از دنیای خیالی و فردی بیرون می آید، و به دنیای تازه ای وارد می شود. اینجاست که زندگی واقعی با شعر او درمی آمیزد و او واقع گرایی را با طنزی تلخ ارائه می دهد. سیلویا پلاث نیز همانند فروغ شاعری ذهن گراست، ولی وی از همان ابتدا به مسایل اجتماعی توجه بسیاری دارد. به طور کلی، این دو شاعر از نظر خصوصیات شعری، با هم وجوه مشترک بسیاری دارند. اما برخلاف فروغ که در اشعارش نوعی نشاط و تحرک دختری جوان به چشم می خورد، سیلویا پلاث بسیار ناامید است و درونمایه «مرگ» در تمام اشعارش سایه می افکند.
بررسی تقابل های دوگانه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنها از راه تقابل است که روایت ایجاد می شود و از همین رو باید شخصیت ها و کنش های آنان را در تقابل های دوتایی بررسی کرد تا بتوان هدف از روایت را دریافت. ساختارهای دوگانه و تقابلی, اعم از تقابل های خیر و شر، نیک و بد و...، ساختارهای مفهومی هستند که در کل گفتمان ادبیات فارسی مشاهده می شود. یکی از این ساختارهای مفهومی دوگانه، تقابل زندگی فقیر و غنی است که در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال به عنوان بن مایه ای مشترک خود را به خوبی نشان می دهد و بیانگر این مسئله هستند که طبقه ی فقیر با دیدن وضع رفاه طبقه ی ثروتمند، برای رهایی خود از فقر و تهیدستی تلاش می کند، اما درنهایت چندان موفق به تغییر شرایط زندگی خود نمی شود. از دیگر ویژگی های مشترک این دو نویسنده، اِعمال زور، خشونت و لحن توهین آمیز طبقه ی ثروتمند و مظلوم ماندن طبقه ی تهی دست جامعه است. بررسی تقابل ها و تحلیل رابطه ی آن ها در داستان های مرادی کرمانی و رولد دال نشان می دهد که پیامد مشترک فقر در ایران و جامعه ی انگلستان، کار اجباری کودکان و روبروشدن آن ها با واقعیت های زندگی است. پژوهش پیشِ رو بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اِسنادی کتابخانه ای، ساختارهای مفهومی تقابل های دوگانه را در سه اثر هوشنگ مرادی کرمانی ( قصه های مجید، بچه های قالیباف خانه و شما که غریبه نیستید ) و سه اثر رولد دال ( چارلی و کارخانه ی شکلات سازی، آقای روباه شگفت انگیز و دنی؛ قهرمان جهان) استخراج کند و سپس به مقابله ی این آثار بپردازد.
جوان گرایی و انتزاعی گرایی؛ گرایش نمایشگاه پنجم تصویرگری (گزارش بیست و دومین نشست نقد آثار تصویری)
حوزههای تخصصی:
تحرک اجتماعی در رمان فارسی از سال 1300 تا 1350 شمسی (مطالعه در چهار رمان نمونه)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح تحرک اجتماعی (Social Mobility) به جابه جایی افراد از پایگاهی اجتماعی به پایگاه اجتماعی دیگر اطلاق می شود. این تحرک به دو شیوه عمودی و افقی اتفاق می افتد. پرسش اصلی این پژوهش بازتاب چگونگی تحرک طبقات اجتماعی در رمان فارسی در دوران مورد بحث است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با در نظر گرفتن نمونه های موفق رمان های این دوره بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که از سال های1300تا 1325 شمسی، طبقه اجتماعی اشراف و کارمندان و طبقه اداری و شهرنشین در رمان فارسی بیشترین بازتاب را داشته است. در این دوره انتقاد از فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی ناسالم، از مهم ترین مسائل طرح شده در رمان هاست. طبقه متوسط در حال شکل گیری و تحرک اجتماعی بیشتر از نوع تحرک عمودی است. از سال های 1325 تا 1350ش. طبقه اجتماعی متوسط شهرنشین و به ویژه طبقه محروم روستانشین، کارگران و دهقانان در رمان بیشتر بازتاب داشته است. در این دوره، تحرک اجتماعی اغلب در میان طبقات متوسط و محروم و از نوع تحرک افقی است، یعنی جابه جایی در مشاغل فرودست مثل تبدیل روستایی و کشاورز بی زمین به حاشیه نشین شهری را شاهد هستیم. مسئله استفاده تکنیکی از تجدد در سطح صنعتی مانند استفاده از ابزارهایی چون ماشین و تراکتور و در سطح فرهنگی مانند استفاده از کفش، کلاه و لباس فرنگی بدون زیرساخت مناسب و فرهنگ مصرف آن، تبعاتی در ایجاد فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی به وجود آورد که در رمان های این دوره بازتاب یافته و تحلیل شده است.
نقد درسنامه های ادبیات عمومی و پیشنهاد و راهکارهایی برای بهبود یادگیری فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار به بررسی و نقد درسنامه های ادبیات عمومی دانشگاهی پرداخته شده است. نقد این درسنامه ها با تکیه بر هدف و غایتی که باید داشته باشند،انجام شده است. از آنجا که تنوّع و گوناگونی این درسنامه ها بخصوص در چند سال اخیر بسیار زیاد شده است و دستیابی به همه آن ها بخصوص برخی درسنامه ها که بیشتر درون دانشگاهی هستند و وارد محیط های بزرگ تر نشده اند، امکان پذیر نبود بنابر درسنامه های موجود و تاحدودی مشهور گذاشته شد. در بررسی و نقد درسنامه ها سعی شده است ایرادها و معایب کلّی درسنامه ها ذکر شود و برای هر یک از ایرادها، مثالی از یک یا دو درسنامه نشان داده شود. به نظر می رسد درسنامه های ادبیات فارسی عمومی دانشگاهی، بیشتر بر اساس ذوق و سلیقه شخصی طرّاحی شده اند و حتّی گزینش متون بر اساس خوش آمدِ نویسنده(گان) بوده است و به دور از در نظر گرفتن غایت و هدفی که این درسنامه ها باید دنبال کنند. ضرورت بازبینی این درسنامه ها برای آموزش هرچه بهتر و تدوین درسنامه ای که در کم ترین حجم (در مقایسه با درسنامه های دیگر) جامع ترین اطلاعات را به دست دهد و انگیزه و میل و رغبت دانشجو را به مطالعه و فهم هرچه بهتر متون افزایش دهد، احساس می شود.
جایگاه قاعده فقهی انصاف در گلستان سعدی
منبع:
شفای دل سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
101 - 120
حوزههای تخصصی:
پس از ظهور دین مبین اسلام، واژه های تازه به همراه مفاهیم عالی، اصطلاحات فقهی، علم اصول، حدیث و قصص، کلام اسلامی و ... به گستره وسیع ادبیات وارد شد. در این میان شاعران با استفاده از ذهن پردازشگر و نبوغ علمی و ادبی خویش با بیانی لطیف و اسلوبی ظریف از اصطلاحات فقهی در اشعار خود بهره جسته اند. سعدی که در نظامیّه بغداد با این علوم آشنا شده بود، توانست از اصطلاحات فقهی در اشعار خود بهره گیرد. اضرار، امانت، بیع، تزویر، توبه، حد، خون بهاء، حلال و حرام، گواه، مدعی و ... از جمله مهم ترین اصطلاحات فقهی-حقوقی است که در اشعار سعدی به کار رفته است. در میان آثار به جای مانده از سعدی، گلستان به عنوان یک اثر تعلیمی و پندآموز با استفاده از صنعت ایجاز و با بهر هگیری از نثر آهنگین، اثری است که همه قهرمان های آن انسان و هر حکایتی از این اثر ترکیبی از «انسان و موقعیت » است. بدیهی است که در آن صفات بارز انسانی از جمله عدل و انصاف که در قرآن و فقه اسلامی بسیار بر آن تاکید شده است مورد آزمون قرار م یگیرد. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر نگرش فقهی سعدی در مورد قاعده انصاف در نگارش گلستان پرداخته است. نتایج حاصل از این کاوش نشان داد که نه تنها این تأثیر به طور قابل توجهی بارز است، بلکه کاربرد قاعده موصوف در سه سطح لغوی، مفهومی و ماهیتی در گلستان وجود دارد.
بررسی تلمیح در شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تلمیح یکی از آرایه های فنون و بلاغت ادبی است که شاعر یا نویسنده توسط آن در نهایت ایجاز، به داستان، حدیث، آیه، باور قدیمی یا ضرب المثلی اشاره می کند و از این طریق ضمن بیان مراد دل واندیشه خود از نکات بیان شده در آیات واحادیث ودیگر موارد که تلمیحاً در بین مردم رایج بوده در راستای تایید و تاکید اندیشه خود بهره می گیرد تا به گیرایی و زیبایی شعر یا نوشته خود بیفزاید. امیرخسرو دهلوی از شاعران قرن هفتم مانند دیگر شاعران برای زیبایی و گیرایی شعرش از ابزارهای مختلفی بهره برده است که از آن جمله می توان به صنعت تلمیح اشاره نمود. پژوهش حاضر به بررسی این صنعت در مثنوی شیرین و خسرو پرداخته که اولین منظومه عاشقانه امیرخسرو است و آن را در چهار هزارو صد و بیست و چهار بیت و بر بحر هزج مسدس مقصور سروده است. امید است که این بررسی جایگاه والای این اثر را در حیطه صنعت تلمیح نشان دهد.
«موی چینی» بیدل دهلوی گره گشایی بیت هایی از بیدل با مضمون «موی چینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیدل دهلوی از شاعران نامدار سبک هندی است که شیوه متفاوت سخن سرایی اش او را در میدان داوری های گوناگون قرار داده است. کمتر کسی است که هنگام داوری درباره شعر بیدل به پیچیدگی سخن او و دیرآشنایی اش اشاره نکرده باشد. همچنین از کسانی که با شعر بیدل آشتی کرده و با آن مأنوس شده اند کمتر کسی است که بر دلربایی شگفت انگیز شعر او پای نفشرده باشد. برای ورود به ساختمان مرتفع و تودرتوی شعر بیدل، کلیدهایی لازم است که بیشتر آن کلیدها را در همان دیوان بیدل می توان به دست آورد. یکی از ویژگی های آشکار بیدل نونگری اوست. قدرت بیدل در ایجاد رابطه های تازه میان پدیده ها و خروج پی درپی او از هنجارهای متداول ادبی، دریافت بخش مهمی از شعرهای او را دچار اختلال می کند. در این جستار یکی از ترکیب های شعر بیدل (موی چینی) که در برخی ابیات او ایجاد پیچیدگی کرده، بررسی و بازنمایی شده است. با درنگ همه جانبه در مضمون «موی چینی» در دیوان غزلیات بیدل و پیوند آن با عناصر دیگر، یازده رابطه پایه ای در این مقاله، بازشناسی شد و با توضیح و تبیین این روابط یازده گانه (صدا و سرمه، شب، سایه، جوانی، تراشیدن، شکست دل، فغفور، شانه، عجز و توانگری، سفال، پرچم و علم) گره تعدادی از بیت های بیدل گشوده شد.
LLe langage en tant qu’un moyen de libération / psychanalyse du langage de la dépression dans Moderato Cantabile de Marguerite Duras(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pour Julia Kristeva la raison principale de la dépression est la perte de l’Objet. La première expérience d’un nouveau-né dans ce monde est la perte de l’union avec sa mère, une expérience inévitable pour continuer la vie. Cette expérience va marquer l’imagination du futur sujet et se manifestera dans ses mots. Dans Le Soleil Noir, dépression et mélancolie, Kristeva explique comment étant déshérité d’un objet de valeur, le mélancolique cherche un moyen de communication et malgré sa grande méfiance à l’égard du langage pour dire le sens de ses sensations pré-signé, il l’utilise pour se libérer de la tristesse. Ces sensations vont émerger des rythmes, des sons et des formes de son discours. Ainsi deviennent la sémiotique et le symbolique des outils grâce auxquels on peut déchiffrer le sens du discours des mélancoliques. Cet article envisage de mettre en évidence les dimensions sémiotique, symbolique et biophysiologique de la dépression dans le Moderato Cantabile de Marguerite Duras afin de répondre à cette question primordiale, innée dans la trame de son intrigue: comment la protagoniste, et avec elle la romancière, réussissent-elles à se libérer de la dépression et à assumer leur nouvelle identité hybride de la mère et de la femme indépendante.
بررسی جنبه های حماسی در هنر قصه گوی تصویری «پرده خوانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرده خوانی نوعی از قصه گویی حماسی با استفاده از پرده های نقاشی است که روی پرده ها صحنه هایی از داستان های حماسی، اسطوره ای و مذهبی ترسیم می شوند. تلفیق سه عنصر کلام، تصویر و اجرا (بازی گری) باعث شده است که این هنر مؤثرترین و نمایشی ترین شکل قصه گوییِ حماسی در میان هنرهای سنتی ایران به شمار آید. پرده خوانی، با وجود برخورداری از اوصاف منحصربه فرد، در مقایسه با دیگر هنرهای ایرانی، به طور دقیق بررسی نشده است. در این مقاله کوشش می شود به مباحثی مانند چیستی ریشه های پرده خوانی و چگونگی اجرای آن و نیز بررسی جنبه های حماسی این هنر قصه گوی تصویری بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سابقه و ریشه هنر پرده خوانی به پیش از اسلام و مشخصاً دوران ظهور مانی، پیام بر نقاش ایرانی، بازمی گردد. پس از اسلام و به ویژه در روزگار صفویه، توجهی فراوان به پرده خوانی شد و این هنر توسعه یافت. زیرا به علتِ برخورداری از جنبه های حماسی، هنری وحدت بخش تلقی شد. براساسِ پژوهش ها، وجه حماسی این هنرِ دیرینه از روایت های شاهنامه فردوسی و حماسه های مذهبی (به عنوانِ متون و منابع اصلی روایت های پرده خوانان) اخذ شده است. حماسه موجود در روایت به دو رکن دیگر پرده خوانی یعنی نقاشی و بازی گری وجهی حماسی بخشیده است؛ به گونه ای که می توان پرده خوانی را هنر حماسیِ قصه گوی تصویری نامید.
بررسی رویکردهای سنّتی سبک شناسی در خمسه نظامی
حوزههای تخصصی:
سبک و سبک شناسی از مباحث داراز دامن و گسترده حوزه ادبیات و نقد ادبی است که با تاریخ ادبیات و زبان شناسی نیز پیوند دارد. از اینرو بررسی سبک شناسانه متون نظم و نثر ادبی و دیدگاه های شاعران و نویسندگان از اهمیّت خاصی برخوردار است که همواره مورد توجّه محققان و پژوهشگران اعصار گذشته و روزگار معاصر بوده است. در این مقاله برآنیم تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی – توصیفی، پس از تعریف اصطلاحات و رویکردهای سبک شناسی سنّتی و زیر مجموعه های آن (سبک شناسی شمّی، عاطفی، بیانی و تفسیری)، شواهدی از خمسه نظامی گنجه ای بیاوریم و از این راه دیدگاه ها و نگاه تازه و نو او را درباره شعر و شاعری، براساس آن رویکردها، بررسی کنیم. یافته ها نشان می دهد که نظامی گنجه ای شاعر برجسته و سبک سازی است که شیوه شاعری خاص خود را داشته است. او با خلّاقیت در ساختن ترکیبات خاص و تازه (اشتقاق و مرکب سازی)، ابداع معانی جدید و مضامین نو، دقّت در وصف، تصویر جزئیات و توصیف های زیبا و دقیق، انتخاب الفاظ و چینش مناسب در محور همنشینی و جانشینی، به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و دل انگیز، اطناب، تناسب و تکرار دست به ابتکاراتی زده است و با هنجارگریزی شیوه بیان مخصوص (سبک شخصی) خود را یافته و سبک نو و طرز جدید خود را بنیان نهاده است و در طول دوران، پیروان و مقلّدان بسیاری نیز یافته است.
نقل از روزنامه آلمانی موسوم بشرق جدید
حوزههای تخصصی:
بازنمایی فرهنگ شفاهی تهران قدیم در «بوف کور» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از فضای مناقشه برانگیز و تأویل پذیر بوف کور را می توان در تصاویری بازجست که به فرهنگ شفاهی تهران سده ی سیزدهم اشاره دارد. به مردمانی قصه پرداز که اینک خود بخشی از قصه ها شده اند. حکایات بازمانده از این مردمان به اندازه ای به شخصیت ها و حوادث بوف کور نزدیک است که این گمان را ایجاد می کند: «شاید هدایت در نوشتن بوف کور از آن ها بهره جسته باشد.» این تصاویر را به طور خلاصه می توان در موضوعات زیر دسته بندی کرد: جغد ساعت، حکیم باشی یا قلمدان ساز انبار ارگ، بی بی خانم و حکیم باشی، سرنوشت یک بیمار در حال احتضار، سمساری حسین گدا و شرابخانه ی اعتضادالسلطنه، مهدیعلی خان مردی از بنارس، کلیسای طاطاووس، تصنیف رایج «حالا نخوریم کی خوریم؟»، وکلای بقال و چقال مجلس، جوانمرد قصاب، آبگوشت آدم، محاکمه ی محمدباقر گلپایگانی، آب بازی روز سیزده و عمارت سرخه حصار. بازخوانی این عناصر می تواند بوف کور را به یک اثر اتوبیوگرافیک تاریخی با محوریت تهران صفوی قاجاری نزدیک کند. این پژوهش در نظر دارد با تکیه بر مطالعات تطبیقی به روش کتابخانه ای به این پرسش پاسخ گوید که سهم بوف کور از این تصاویر، حکایات و فرهنگ شفاهی تا چه اندازه است؟ و آیا ایماژهای دگرگونه ی بوف کور تباری داستانی دارند یا پاره نقوشی از گلیم تکه تکه شده ی تهران هستند که در این اثر فرصت تجلی یافته اند؟ نویسنده معتقد است که با انگاره های مردم شناسی که نزد هدایت به امانت سپرده شده، بعید نیست که ساختار بوف کور بر پایه ی بخشی از این انگاره ها پی ریزی شده باشد؛ تهرانی که هدایت در آن زیسته و بدون شک با فرهنگ شفاهی مردمان آن آشنایی داشته است.
اندیشه تسامح در نمایشنامه های مینا فون بارنهلم و یهودی ها اثر لسینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
129 - 143
حوزههای تخصصی:
از جمله موارد اخلاقی که در دوران روشنگری در اروپا، بر آن تأکید می شد، لزوم تسامح با دیگراندیشان بود. از آنجاکه لسینگ طلایه دار روشنگری در ادبیات آلمانی زبان شناخته می شود، در این جستار کوشیده ایم اندیشه تسامح را در دو نمایشنامه وی، با عنوان مینا فون بارنهلم و یهودی ها بررسی کنیم. مقاله از دو بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، مروری بر سیر تحول مضمون تسامح در اروپا از آغاز تا زمان لسینگ، یعنی قرن هجدهم میلادی داریم و سپس در بخش دوم، مصداق های تسامح را در دو اثر فوق بررسی می کنیم. درام مینا در نگاه اول فقط یک طنز است که محتوای آن چندان جدی نیست، ولی با کمی دقت می توان در آن، دیدگاه لسینگ درباره تسامح و موضع گیری وی در قبال جنگ را به خوبی مشاهده کرد. او در درام یهودی ها به صراحت، به بیان عقاید خویش در این زمینه می پردازد و بر لزوم تسامح با پیروان سایر ادیان و خودداری از پیش داوری درباره آنان تأکید می ورزد.
تجلّی شاعرانه ی رنگ و آهنگ در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
267 - 294
حوزههای تخصصی:
از جمله تصاویر مهم بلاغی که در بررسی و شناخت سبک شخصی هر شاعر نقش مؤثری ایفا می کند، کاربرد رنگ ها، آهنگ ها و میزان استفاده ی شاعر از این نوع واژه ها است. اهمیّت این مسئله در شعر برخی از شاعران، به ویژه شاعران سبک هندی به حدی است که از طریق آن می توان به بسیاری از سلیقه ها، باورها، آرزوها و خواسته های شاعر پی برد. بیدل دهلوی (1054-1133 ه.ق) یکی از برجسته ترین شاعران سبک هندی است که در غزلیات خود به فراوانی از این امکان بهره گرفته است. هدف از این پژوهش توصیفی تحلیلی، بررسی نوآوری های هنری و بسامد معنایی رنگ و آهنگ، همراه با مترادفات آن (ترانه، نغمه، ساز، زمزمه، صدا، ناله و...)، در غزلیات بیدل دهلوی است. نتیجه ی تحقیق حاکی از آن است که شاعر با نگرش و بیانی خلّاقانه از لفظ رنگ و آهنگ، با بسامد چشمگیری به عنوانِ نقش مایه و نماد چندمعنایی و محور ساختاری تصاویر بلاغی برای بیان انواع اندیشه های عاشقانه-عارفانه، زیبایی شعر، هماهنگی و تناسب بخشیدن به اجزای کلام استفاده نموده است.
تحلیل و بررسی «ساختارهای گفتمان مدار» در روایت ابوالفضل بیهقی از ماجرای «حسنک وزیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
93 - 124
حوزههای تخصصی:
حکومت دوره غزنویان مهم ترین پدیده ای است که بیهقی ازیک سو به عنوان دبیر درباری و از سوی دیگر در جایگاه منتقد و نویسنده توانا باآن روبه رو بود. نگارندگان باور دارند که <em>تاریخ بیهقی</em> متنی است که با ایجاد رمزهایی درلابه لای سخن، خواننده را به نوعی خودآگاهی عمیق تر رهنمون می شود و خواهان دریافت کلان تر او از متن است. بهره گیری از ساختارهای خاص زبانی در گفتمان روایت که معنا را به ظرافت در زوایای عناصر محتوا و صورت پنهان می کند، راهی است که بیهقی بنا به هنر نویسندگی و خلاقیت ادبی خود برای نمود نگفتنی های حقایق تاریخ معاصر خویش در پیش گرفته است. پس زمینه سازی و نام دهی، پیوسته نمایی وگسسته نمایی، ارزشگذاری، بازنمایی در قالب کنش «نشانه ای نقل قولی»، فعال سازی و غیرفعال سازی، بازنمایی «واکنش کارگزاران» در کلّ پیکره متنی با یک ساختار نمایشی و... از جمله مؤلفه های گفتمان مداری است که در روایت بیهقی از داستان حسنک، دلالت بر نوعی گفتمان پوشیده گویی در بیان حقیقت تاریخ غزنویان دارد.
تمثیل و کاربرد گونه های آن در مخزن الاسرار نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۷
119 - 138
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از انواع مهم ادبی است که از دیرباز، مورد توجه سخنوران بوده و از آن جهت ارزشمند است که نتیجه افکار و اندیشه آن ها در طی قرن های متمادی و بخشی از فرهنگ و هویت یک ملت است. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، انواع تمثیل داستانی و ابزار و عناصر کاربرد آن در مخزن الاسرار نظامی بررسی شده است. در این پژوهش پس از استخراج انواع تمثیل، نمودار بسامدی نیز ترسیم شده است. نتیجه این بررسی نشان داده، در مخزن الاسرار، پارابل پرکاربردترین نوع تمثیل داستانی می باشد و نظامی از اسطوره ملی، تلمیحات تاریخی و مذهبی و حیوانات برای بیان تمثیلات خود سود جسته است.
تحلیل زمینه های تعلیمی حکایت «علاءالدین ابوالشامات» از مجموعه هزار و یک شب براساس نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزار و یک شب یکی از آثار داستانی فاخری است که ریشه در فرهنگ های گوناگون شرقی به ویژه ایران دارد. این اثر به لحاظ تعلیمی، بسیار سودمند است و اگر براساس نظریه ای متقن تحلیل شود، نتایج به دست آمده درباره وجوه تعلیمی آن، علمی و مستند خواهد بود. در این تحقیق، با استفاده از مبانی نظریه کهن الگوی «سفر قهرمان» از جوزف کمپبل، خاصه مؤلفه های «عزیمت» و «تشرف»، کارکردهای اخلاقی حکایت «علاءالدین ابوالشامات» بررسی و کاویده شده است. دلیل گزینش این نظریه، ظرفیت های تعلیمی آراء کمپبل بوده است که ابعاد نوینی از یک اثر ادبی را در حوزه تعلیم و تربیت آشکار می کند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که علاءالدین با دعوت فردی به نام محمود بلخی که نمودی از پیر خردمند است، راهی سفری پرماجرا می شود و با گذر از آزمون های اخلاقی متعدد که از سوی عوامل درونی و بیرونی صادر شده اند، به فردیت می رسد. نتایج این آزمون ها که ذیل کلان مفهوم اخلاقی سفر مطرح شده اند، عبارت است از: دل کندن از تعلقات دنیایی؛ خودباوری و اطمینان به ظرفیت های وجودی خویش ؛ تعهدپذیری و التزام به انجام پیمان و قول ؛ پرهیز از غرور و نفس پرستی و تفکر درباره خود ؛ همنشینی با انسان های خوش صورت و سیرت ؛ اهمیت بازگشت به خویشتن و احترام به نهاد خانواده ؛ کنار زدن پرده های جهل و درک درست واقعیت و حضور در کنار افراد شایسته ؛ به دست آوردن قدرت های مینوی سودمند همچون کرامت.