تحلیل زمینه های تعلیمی حکایت «علاءالدین ابوالشامات» از مجموعه هزار و یک شب براساس نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هزار و یک شب یکی از آثار داستانی فاخری است که ریشه در فرهنگ های گوناگون شرقی به ویژه ایران دارد. این اثر به لحاظ تعلیمی، بسیار سودمند است و اگر براساس نظریه ای متقن تحلیل شود، نتایج به دست آمده درباره وجوه تعلیمی آن، علمی و مستند خواهد بود. در این تحقیق، با استفاده از مبانی نظریه کهن الگوی «سفر قهرمان» از جوزف کمپبل، خاصه مؤلفه های «عزیمت» و «تشرف»، کارکردهای اخلاقی حکایت «علاءالدین ابوالشامات» بررسی و کاویده شده است. دلیل گزینش این نظریه، ظرفیت های تعلیمی آراء کمپبل بوده است که ابعاد نوینی از یک اثر ادبی را در حوزه تعلیم و تربیت آشکار می کند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که علاءالدین با دعوت فردی به نام محمود بلخی که نمودی از پیر خردمند است، راهی سفری پرماجرا می شود و با گذر از آزمون های اخلاقی متعدد که از سوی عوامل درونی و بیرونی صادر شده اند، به فردیت می رسد. نتایج این آزمون ها که ذیل کلان مفهوم اخلاقی سفر مطرح شده اند، عبارت است از: دل کندن از تعلقات دنیایی؛ خودباوری و اطمینان به ظرفیت های وجودی خویش ؛ تعهدپذیری و التزام به انجام پیمان و قول ؛ پرهیز از غرور و نفس پرستی و تفکر درباره خود ؛ همنشینی با انسان های خوش صورت و سیرت ؛ اهمیت بازگشت به خویشتن و احترام به نهاد خانواده ؛ کنار زدن پرده های جهل و درک درست واقعیت و حضور در کنار افراد شایسته ؛ به دست آوردن قدرت های مینوی سودمند همچون کرامت.