فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
احمد شاملو از معدود شاعرانی است که قابلیت های نمایشی را در اشعار خود به نمایش گذاشته است. مطالعه ی نقاط اشتراک دو حوزه ی نمایش و شعر، به شناخت عناصر نمایشی موجود در آثار احمد شاملو کمک شایانی می کند. اکثر اشعار شاملو، در قالب «شعر سپید» سروده شده که شعر سپید، قالب مورد علاقه ی سرایندگان «شعر نمایشی»، همچون شکسپیر است. دیالوگ، مونولوگ، دستور صحنه، روایت، صوت نمایشی و همچنین توجه به دکلماسیون شعر ، از عناصر نمایشی موجود در اشعار شاملو هستند. مرحله ی اول، خوانش صحیح و درک معنای هر شعر است؛ مرحله ی دوم، تحلیل عناصر نمایشی و زدن اتود تئاتری بر مفهوم هر شعر و مرحله ی نهایی، استخراج طرح نمایشی از آن شعر است. این پژوهش، از حیث ماهیت و هدف، از نوع تحلیلی و تبیینی است و به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، تهیه ی فیش از منابع مکتوب، انجام مصاحبه و مشاهده ی نمایش است.
روایت های مطایبه آمیز هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطایبه جهان طرفه ای از واقعیت های معکوس است که همزمان به واقعیت و ضد آن میپردازد.. بنابراین برای بررسی دقیق متن مطایبه آمیز باید به اشکال، انواع و شگردهای مطایبه توجه کرد. مطایبه میتواند به شکل هزل، هجو و یا طنز ظاهر شود و شوخیهای مبتنی بر هریک از این اشکال را میتوان در قالب های لطیفه، حکایت، قصه و... بیان کرد. در این مقاله ضمن تعریف انواع و اشکال مطایبه و ذکر نمونه هایی از قصه های مطایبه آمیز هزارویکشب، ابتدا این حکایت ها از لحاظ عنوان به سه دسته طبقه بندی گردیده، سپس از منظر صفات نوعی تیپ- قهرمان قصه ها مطالعه شده و در نهایت شگردهای خنده آور این قصه ها، ازجمله واژگونگی موقعیت، عدم تجانس، تضاد و اغراق و تصادف، پایان غیرمنتظره، اعمال غیرعادی اشخاص و ... مورد واکاوی قرار گرفته است.
وحی و الهام و انواع و مراتب آن در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحی در قران مفهوم گسترش یافته ای دارد که شامل انواع هدایت های ناشناخته از هدایت جماد و نبات و حیوان گرفته تا هدایت انسان را شامل میشود. مولوی با نگاهی نو و بدیع به آیات قرانی، انواع و مراتب وحی را بیان داشته و همچنانکه شیوه خاص اوست تفسیر عرفانی لطیف و بی سابقه ای ارائه میدهد. او هر چند عالی ترین مرتبه وحی را مخصوص پیامبران عظام میداند که کسی را یارای دستیابی بدان نیست ولی با بهای آسمان را پس از ختم نبوت به روی زمینیان بسته نمی داند و می گوید هر انسانی باتحمل ریاضت و مجاهدت می تواند محل وحی الهی و در معرض وزش نسیمهای رحمت و الهامات پروردگار قرار گیرد. نوشتار حاضر، سعی دارد آراء مولوی را در خصوص معانی و مراتب مختلف وحی در مثنوی باز نماید و در پایان رابطه انسان کامل با وحی و الهام و عدم تفاوت وتمایز اساسی میان این دو اصطلاح را در نزد مولانا، مورد بحث و بررسی قرار دهد.
نگاهی به تأثیر ادبیات فرانسه در پیدایش رمان نو در ایران (دهه 1340-1350)
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختار روایت گیر و راوی، با تکیه بر هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی برآن است که به تحلیل ساختار روایت گیر و راوی پرداخته شود. تقسیم بندی راویان گوناگون بر سطوح مختلفی مبتنی است که در آنجا حضور و مشارکت دارند. برمبنای این رده بندی، راویان عبارتند از: راویان درون داستانی، برون داستانی، دیگرگو و همگوی. درهفت پیکر نظامی ما با انواع این راویان گوناگون رو به رو هستیم که در سطوح مختلف قرار دارند. روایت گیر نیز یکی از مشارکهای داستانی است که مخاطب راوی است. روایت گیر به دو گونه اصلی تقسیم می شود: روایت گیر درون داستانی و روایت گیر برون داستانی. روایت گیربرون داستانی، روایت گیری است که در داستانی که خطاب به او گفته می شود، مشارکت و حضور ندارد. اما روایت گیر درون داستانی در داستانی که خطاب به اونقل وگفته می شود، مشارکت وحضور دارد و بنابراین روایت گیر شخصیت است. تا دو دهه اخیر، روایت شناسان به روایت گیرنپرداخته اند و این در صورتی است که دربرخی ازمتون روایی مثل هفت پیکر، روایت گیر به عنوان چارچوب و می کند. درهفت پیکر نظامی، بهرام گور، روایت گیر شاهدختهای روایت گری است که هرکدام از آنان به نوبت حسازهبنیادین عمل کایتی را برای او روایت می کنند. آنان راویان متعددند وبهرام گور تنها روایت گیر حکایتهاست.
جایگاه پهلوان و دهقان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شاهنامه شاهان و پهلوانان محورهای اصلی موجودیت حکومت و عوامل مهم پیروزی و زنده نامی هستند و اگر چه سخن اصلی شاهنامه پیرامون محور پادشاهی است ولی پیروزمندان واقعی و آرایندگان پادشاهی پهلوانان هستند . آنان راهنما مشاور و تدبیر سازان شاهانند بی توجهی به نظرات آنان موجب شکست و بی دولتی پادشاهان می شود . ...
مضامین و اندیشه های مشترک در داستانهای جلال آل احمد و ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد و ابراهیم گلستان هر دو از نسل دوم داستان نویسان ایران به شمار می آیند. رفت و آمد نزدیک و تجربه های مشترک این دو نویسنده در دوران جوانی باعث شده است که بین داستانهای آنان بویژه در دوره اولیه زندگیشان، همانندیهای بسیاری دیده شود. آل احمد اندیشه های خود را از نظر زمانی زودتر از گلستان در داستانهایش مطرح کرده، ولی ابراهیم گلستان همان اندیشه ها را دقیقتر و سنجیده تر در قالب داستان در آورده است. آثار دو نویسنده از دو جنبه 1- محتوا و2- فنون داستانی مورد بررسی قرار گرفته است. از حیث محتوا در آثار این دو نویسنده- بخصوص در دوره اولیه داستان نویسی- شباهتهای بسیاری می توان دید. این همانندیها در نخستین مجموعه داستان دو نویسنده به اندازه ای است که می توان احتمال داد تحت تأثیر اندیشه های حزبی نوشته شده اند. از نظر محتوا جامعه افراد داستانهای نویسنده، شغل و جنس آنان بررسی شده است. از نظر فنون داستانی، آل احمد در آغاز تحت تأثیر نویسندگان قرن نوزده فرانسه و گلستان بیشتر تحت تأثیر نویسندگان امریکایی- همینگوی و تواین و بک- که نویسندگانی تازه شناخته شده بودند، می نوشت. هرچه فاصله فیزیکی واعتقادی آل احمد و گلستان بیشتر شد، تفاوت در داستانهای آنها هم بیشتر شد.
رمز و رمزگرایی با تکیه بر ادبیات منظوم عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای بیان تعریفی مستقل از رمز و تبیین آن به عنوان تصویری خیالی جدای از دیگر صور خیال، برای هر پژوهشگر آثار ادبی و عرفانی بایسته و شایسته است. از سوی دیگر، طرح این موضوع نیز برجسته و با اهمیت است که رمز در عین رابطه بسیار فشرده با کنایه، استعاره مصرحه، تمثیل رمزی، اضافه سمبلیک، کهن الگو، تشبیه تمثیل و نوع ادبی فابل، تصویری جدای از اینهاست. لزوم توجه شعرا و نویسندگان به رمز، تاریخچه و انواع آن، اشاره به رمز و اشتقاق آن در دیگر زبان ها و اشاره ای کوتاه به رمز در گونه های ادب حماسی، غنایی، انتقادی و سیاسی و فرهنگی به عنوان مدخلی برای ورود به رمزعرفانی، موضوعاتی هستند که این مقاله در پی تفسیر و تبیین آنها است.کوتاه سخن آنکه در این پژوهش تلاش بر این است که سیر گذر نمادهای شناخته شده عرفانی نامی، هرچند کوتاه و مختصر، بیشتر بررسی و به آن توجه شود و بنابراین، پژوهش پیش رو، بر یک یا دو عارف خاص متمرکز نیست.
تطور غزل در عصر اول عباسی(232-132 ه)
حوزههای تخصصی:
غزل در شعر عرب‘ازجاهلیت تا بنی امیه‘همواره در مقدمه قصائد می آمده است که به آن نسیب یا تشبیب و یا تغزل می گفتند. اما از آغاز خلافت عباسیها‘ تحول و دگرگونی ویژه ای یافت و تا حدودی مستقل شد. در این دوره‘غزل گرایش های مختلفی پیدا کرد.ازجمله: 1- غزل حسی 2- غزل عفیف 3- غزل مذکر 4- غلامیات 5- غزل تقلیدی در مقاله حاضر به طور اختصار پیرامون سه گرایش نخستین بحث به میان آمده‘ و در پایان چنین نتیجه گیری شده است که تحولات و دگرگونی هایی که در این عصر در حوزه ادبیات و شعر پدید آمد ‘ بخشی از آن نتیجه تمدن و شهرنشینی بود و بخش عظیم دیگر‘بازتاب و انعکاسی از وضع دربار وسیاست ومسائل انحرافی و اخلاقی واجتماعی وانحطاط دینی خلفای عباسی به شمار می رفت که جلوه گاه آن تمام اشعار این دوره‘بویژه گونه های انحرافی غزل‘همچون غزل مذکر است که از ناحیه تنی چند از خلفاء‘از جمله امین عباسی مورد حمایت واقع میشد.
بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
تأثیرات سیاسی و اجتماعی دوره کمونیستی بر ادبیات معاصر فارسی دری افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در افغانستان پس از نظام جمهوری 1357-1352) ش( رژیم کمونیستی روی کار آمد. این نظام بر همه روابط سیاسی و اجتماعی از جمله فرهنگ و ادب تاثیر گذاشت. یکی از تاثیرات منفی این رژیم، رویارویی با مقدسات دینی بود. از دیگر تاثیرات این رژیم، استفاده افراطی از «رنگ سرخ» در جهت تبیین اهداف کمونیستی و ورود واژه «سرخ» در متون ادبی بویژه شعر و داستان بود. ورود آثار نویسندگان روسی مثل پوشکین، داستایوفسکی و ... نیز از دیگر پیامدهای عملکرد فرهنگی این رژیم به حساب می آید. از تاثیرات دیگر این دوره، رشد کمی و کیفی آثار فرهنگی در گستره مطبوعات کشور است. این پدیده نسبتا مثبت فرهنگی در اواخر عمر رژیم کمونیستی بخصوص در دهه 60 تا 70 اتفاق افتاده است. از سوی دیگر در خارج از کشور نیز تحولاتی به وجود آمد که از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ به بیان دیگر می توان گفت نتیجه عملکردهای منفی و مثبت رژیم کمونیستی در افغانستان، آغاز تحول فرهنگی و ادبی جدیدی در خارج از کشور به شمار می رود که از آن با عنوان «ادبیات مقاومت و مهاجرت» یاد می شود.
تحلیلی بر مدیریت از دیدگاه سعدی
حوزههای تخصصی:
مدیریت و بحث و بررسی در مورد آن موضوعی است که از دیرباز مورد توجه بوده است. امروز در نظریاتی که از سوی صاحبنظران مدیریت مطرح می شود، می توان نکات دقیقی را دریافت که بسیاری از آنها را در سخن بزرگان ادب و فرهنگ این سرزمین نیز می توان ملاحظه نمود، در این مقاله، دیدگاه های مطرح شده توسط برخی از صاحبنظران و دانشمندان خارجی مطرح شده، سپس دیدگاه هایی از سعدی که با این نظریه ها همخوانی و هماهنگی دارد، مورد بررسی قرار می گیرد، موضوعاتی مانند توجه به منافع انسانی، آمادگی، آزمون و خطا، تحمل ابهام، تعارض، تقویت مثبت و منفی، تنبیه و غیره از موارد مورد مطالعه ماست که ضمن بیان خلاصه هر یک، شاهد مثال هایی از سعدی در این زمینه آمده است.
دیوانه نمایی و دیوانه نماها در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقلای مجانین یا فرزانگان دیوانه نما که گاه بهالیل نیز خوانده می شوند، جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی دارند. در برخی از حکایات مثنوی، اقوال و احوال حکیمانه و در عین حال رازآلود این شوریدگان با ظرافت خاصی در قالب حکایات عامیانه بیان شده است. مولانا با آوردن تمثیل های پرمعنا، در پی نشان دادن حکمت و معرفت عمیق این دسته از اولیای الهی، خلاف ظاهر غیرعادی و دیوانه وار آنان و تبیین لایه های عمیق شخصیت آنهاست. وی شناخت این نوع دیوانگان از دیوانگان معمولی را مستلزم نوعی بصیرت باطنی و فراست معنوی می داند. حال و مقام این شوریدگان و اطوار جنون معنوی آنها، به ویژه در دفتر دوم مثنوی معنوی، بیان شده است. مولوی جنون مافوق عقل این دیوانگان را نمادی از اماته نفس و إحیای قلب عارفان و نشانه ای از حریت و آزادگی آنان می داند. وی در حکایت «آن بزرگی که خود را دیوانه ساخته بود»، ضمن توصیف دقیق خصوصیات و مراتب معنوی این عارفان دیوانه نما، آنها را دارای مقام ولایت دانسته و جنون یا جنون نمایی ظاهری آنان را گاه بهانه ستر حال آنان برای وارد نشدن در نظام قدرت و نیز وسیله ای برای اعتراض در برابر ارباب قدرت از طریق نفی عظمت جباران عصر می داند.
جادو و جادوشناسی
ادبیات تطبیقی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعراب از ابتدای ظهور اسلام در خاورمیانه با ادبیات تطبیقی آشنا بوده اند، اما این آشنایی از حد مقایسه اشعار، به منظور یافتن شاعر یا شعر برتر، فراتر نمی رفت؛ زیرا آنها زبان عربی و ادبیات شعری آن را پدیده ای بی همتا می شمردند و به همین دلیل تصور مقایسه کردن آن با ادبیات سایر زبان ها منتفی بود. پس از هجوم ناپلئون به مصر، ادبیات تطبیقی، به مفهوم غربی آن، در عالم عرب ظهور کرد. انتشار کتاب روحی الخالدی نقطه عطفی در آغاز مطالعات تطبیقی در زبان عربی بود و پس از آن کتاب ها و نشریات عرب زبان چندی به مباحث تطبیقی پرداختند. اما این رشته هیچ گاه به صورت رشته ای دانشگاهی درنیامد، بلکه تنها در حد ارائه چند واحد، در میان دروس ادبیات عربی، باقی ماند؛ زیرا استادان گروه عربی، علاوه بر درک نادرست این رشته، آن را تهدیدی برای تعیّن گروه عربی می پنداشتند. اما اینکه چرا ادبیات تطبیقی در جهان عرب، برخلاف غرب که با بحران مواجه شده، چنین در حال رشد است و ستایش و توجه دانشگاهیان را به خود جلب کرده، حاصل خصلت ذاتی این رشته است که به فرد این توانایی را می دهد که از مرزهای ملّی فراتر برود و شاهد تفاوت ها یا شباهت های ادبیات ملل مختلف، بدون ترجیح یکی بر دیگری، باشد. نظریه تأثیر و تأثر که در ابتدا تحت تأثیر فرانسویان در میان محققان عرب رایج بود، اکنون دیگر مطلوب ادبیات تطبیقی نیست. با در نظر گرفتن رشد ملّی گرایی و پان عربیسم و همچنین نقدِ روش ها و نظریات کشورهای سابقاً استعمارگرِ جهان، دلیل توجه روزافزون جهان عرب به ادبیات تطبیقی آشکار می شود.
اختیار وزنی «قلب» یا اختیار زبانی
حوزههای تخصصی:
کردارشناسی گرشاسپ در گذاراز اسطوره به حماسه و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرشاسپ از روزگار اوستا تا دوران تدوین متون تاریخی کهن و حماسه¬های ملّی ایران، مسیری دراز آهنگ را پیموده است. اژدها کشی و دیواوژنی و دیگر کردارهای این پهلوان اساطیر کهن ایرانی، بخش مهمّی از مضامین پهلوانی مندرج در اوستا را تشکیل می دهد، امّا با ورود به قلمرو متون ادب پهلوی، بنا به عللی چون پری کامگی و اهانت به آتش، بخشی از فرّ و فروغ اوستایی خود را از دست داده و در ایران عهد اسلامی نیز در اغلب متون تاریخی و حماسه های ملّی - جز گرشاسپ نامه– رنگ باخته است. در این جستار به توضیح و تبیین کردار شناسی گرشاسپ از اسطوره تا حماسه و تاریخ پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که مهم ترین دلایل این رنگ باختگی و حضور کم رنگ گرشاسپ در حماسه های ملّی و متون تاریخی این است که در گذار از اسطوره به حماسه در شاهنامه و اغلب متون حماسی به سه شخصیّت مستقل (سام، نریمان و گرشاسپ) تبدیل و برخی داستان-های رستم جایگزین اساطیر گرشاسپی شده است. بعلاوه سیمای گناهکارانه گرشاسپ (پری کامگی، اهانت به آتش مقدّس و خوارداشت آیین مزدیسنا) در برخی متون پهلوی، جهان پهلوانی دربار ضحّاک در گرشاسپ نامه و برخی متون تاریخی، و تلاش فردوسی برای جاودانه کردن رستم به عنوان جهان پهلوان و نگهداشت نظم و وحدت داستانی شاهنامه، از دلایل مهمّ این رنگ باختگی است.
تحلیل روانشناختی تیپ شخصیّتی «پادشاه» در داستان پادشاه و کنیزک مثنوی بر مبنای الگوی اناگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اناگرام یکی از الگوهای مهم شناخت شخصیّت در روانشناسی نوین است که با به کارگیری آن می توان نوع تیپ شخصیّتی هر فرد را از میان تیپ های نه گانه بازشناخت. مولوی در مثنویهمانند یک هنرمند سترگ به خلق شخصیّت ها پرداخته است و همچون روانشناسی چیره دست از لایه های درونی شخصیّت های داستان های خود آگاه است. یکی از داستان های مهم و برجستة ادبی تعلیمی در مجموعة حکایت های دویست و چندگانة مثنوی، داستان «پادشاه و کنیزک» است که پادشاه نقش اوّل یا شخصیّت اصلی این داستان را اجرا می کند. مولوی با شیوه های مختلفی که در شخصیّت پردازی به کار برده، مسیر شناخت نوع شخصیّت پادشاه را بر اساس الگوی اناگرام هموار ساخته است. فضای کلی داستان، گفتار، اعمال، رفتار و ارتباط پادشاه با شخصیّت های دیگر و نیز جایگاه فردی و اجتماعی او، زمینة این نوع بررسی و تحلیل را فراهم کرده است. این جستار به شیوة تحلیلی توصیفی بر آن است تا ویژگی های شخصیّتی پادشاه را بر اساس تیپ هشتم الگوی اناگرام که همان تیپ «حاکم، رئیس و کنترل گر» (Challenger) است، با استناد به محتوای داستان پادشاه و کنیزک بررسی و تحلیل کند و یافته ها را به صورت شکل و جدول ارائه نماید.
نثر شکسته ادبیات محاوره
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۹
حوزههای تخصصی: