فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
177 - 192
حوزههای تخصصی:
اسطوره در شعر معاصر عربی از جایگاه بسیار گسترده ای برخوردار است که بسیاری از شاعران معاصرعرب از اسطوره برای بیان مفاهیم مطلوب خود استفاده کرده اند و یکی از شاعران معاصرعربی، یوسف الخال می باشد که تمایل بسیاری در به کارگیری اسطوره از خود نشان داده است و اسطوره را به معنای دقیق آن در شعر خود به کار گرفته است و شخصیّت مسیح (ع)به عنوان یکی از اسطوره های دینی به دلیل در برداشتن مفاهیم رستاخیزی و پیروزی از پرکاربردترین اساطیر در دیوان یوسف الخال به شمار می رود و به شیوه های گوناگون در شعر او نمود پیدا می کند. در این جستار برآنیم که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به کارکردهای مختلف شخصیت مسیح (ع) دردیوان یوسف الخال بپردازیم؛ بنابراین سؤال اصلی تحقیق بررسی کیفیت ابعاد و و زوایای کارکرد اسطوره ای شخصیت مسیح (ع) در دیوان شاعر و نتایج حاصله حاکی از آن است که مسیح گاه نماد منجی و رهایی بخشِ انسان ها از گناهان و گاه نماد رَنچ و در برخی احوال، به سان چهره منتقم ظهور می کند و در واقع شاعر با استفاده از شخصیت مسیح(ع) مشکلات و مسائل اجتماعی جامعه خویش را به تصویر می کشد.
بررسی تطبیقی اسطوره ها ی گناه در شخصیّت های اساطیری ایران و یونان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره در کنار حماسه، افسانه و فرهنگ عامه، یکی از عناصر تشکل دهنده فرهنگ و هویّت قومی و ملی جوامع است. بعضی از اسطوره شناسان آن را دینِ تمدن های اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی می دانند. گناه نخستین و مشابهت آن در اعمال و رفتار اساطیر جهان به گونه ای است که پژوهشگران آن را در سابقه تاریخی اساطیر جست وجو می کنند، گاهی آنقدر زیان بار است که در سرنوشت ملت ها تأثیری شگرف می گذارد. ارتکاب شخصیّت هایی به نخستین گناه، گاه خواسته و ارادی است، گاه ناخواسته و غیرارادی که این نیز بیانگر جنبه های فراطبیعی اساطیری است . پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی اسطوره گناه در اساطیر ایران و یونان پرداخته است. هدف از آن نشان دادن انگیزه های نخستین گناه در ایران و یونان و بررسی وجوه افتراق و اشتراک در میان شخصیّت های اساطیری ، حماسی ایران و یونان است. نتایج پژوهش نشان می دهد که علیرغم افتراقات بنیادی در شخصیّت های اساطیری ایران و یونان، عواملی چون شک و تردید، غرور، دخالت اهریمن و نیرو های پلید و نیز رسیدن به قدرت و پادشاهی دارای بیشترین بسامد در ارتکاب به گناه نخستین را دارند. برخلاف ایران، در یونان، خدایان در به وجود آمدن گناه نخستین دخالت های آشکاری دارند .
تحلیل داستان رستم و سهراب در شاهنامه و پویانماییِ کیانوش دالوند بر اساس الگوی اقتباسِ ریچارد کریوولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
191 - 223
حوزههای تخصصی:
از داستان رستم و سهراب، به دلیل بهره مندی از عناصر دراماتیک و جذّابیت های داستانی، تاکنون نمایش نامه، اُپرا و فیلم نامه هایی بسیار اقتباس شده است. این داستان از برجسته ترین و تأمل برانگیزترین داستان های شاهنامه است ک ه در آن پدر و پسر به حکم سرنوشت، در ب راب ر یک دیگر قرار می گیرند. یکی از این اقتباس ها، پویانمایی «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند در سال ۱۳۹۲ است. ازآن جاکه ساخت پویانمایی در کشور ما ن وپاست و نی از ب ه زیرساخت هایی دارد که به اعتقاد نویسندگانِ این جستار مهم ترین آن فیلم نامه است؛ لذا بر آن شدیم تا فیلم نامه این پویانمایی را با معیارهای کتاب چگونه از هر چیزی فیلم نامه اقتباس کنیم؟ اثر ریچارد کریوولن که مهم ترین مرجع نگارش فیلم نامه های اقتباسی است، مقایسه کنیم تا به هدف این پژوهش که کمک به نگارش اصولی و یافتن لغزش های فیلم نامه های اقتباسی از آثار کهن ادبیات این مرزوبوم است، بر اساس نمونه موردی حاضر دست یابیم. از این منظر با مقایسه اصل داستان در شاهنامه و پویانمایی، این نتیجه به دست آمده است که متن شاهنامه منطبق با الگوی ساختاری- محتوایی کریوولن است؛ ولی فیلم نامه پویانمایی اقتباسی، کم و کاستی هایی دارد که عبارت است از: نپرداختن به تبیین نوع اقتباس، در نظر نگرفتن روح داستان، تغییر ناگهانی پایان داستان بدون فراهم آمدن زمینه های آن از پیش، تغییر درون مایه اثر، عدم معرفی آفریننده داستان. ضمن این که با این دگرگونی، اثر را از ژانر اصلی حماسی-تراژدی خود خارج کرده، باعث ایجاد شبهه نوعی تحریف در داستانی چنین محبوب شده است.
درنگی بر ضبط و معنی چند واژه در آثار چاپی ابوطاهر طرسوسی (داراب نامه و ابومسلم نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۴۱
۲۵۲-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
ابوطاهر طرسوسی از راویان توانمند قصه های عامیانه فارسی است که از میان قصه های او داراب نامه، ابومسلم نامه، قران حبشی، مسیّب نامه و قهرمان نامه تصحیح و چاپ شده است. در مقاله حاضر، پاره ای از لغزش های دو متن مصحح: داراب نامه و ابومسلم نامه که تا امروز درباره آن ها مقاله ای نوشته نشده، اصلاح شده است. در اصلاح این لغزش ها، استناد به ضبط های درست و اصیل نسخه های اساس مصححان، رجوع به دست نویس های این دو اثر، سبک این آثار و ارائه شواهدی از خود این متون کارساز بوده است. همچنین، با تحلیل محتوا، معانی ای برای واژه ها و ترکیبات نادر این دو اثر که پاره ای از آن ها، واژگان محلی و گویشی اند و از لغت نامه ها و واژه نامه های پایان متون مصحح فوت شده، پیشنهاد شده است. اعمال این اصلاحات و ضبط معانی واژه ها و ترکیبات نادر این دو متن می تواند چاپ های بعدی این دو اثر را منقح تر کند.
بررسی ظرایف معنایی در بخش هایی از هفت پیکر بر پایه تحلیل لایه نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
165 - 184
حوزههای تخصصی:
در آثار برجسته ادبی، ظرایف هنریِ خاصی در نحوه کاربرد واحدهای زبانی در لایه های مختلف وجود دارد. هفت پیکر نیز از آثاری است که در سطوح مختلفِ آن از ظرفیت های زبانی متنوّعی به منظورِ برجستگی، تولید و القای محتوا استفاده شده است. بعضی از تمهیدات زبانی در لایه نحوی، نوعی تشخّص سبکی را در این اثر ایجاد می کند . اثرِ ادبی متشکّل از لایه های درهم تنیده است؛ ازاین رو تحلیل هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای، شیوه مناسبی برای کشف ظرفیت های زبانی و کارکردِ هنریِ واحدهای زبانی است. ازآنجاکه بخشی از ظرایف سبکی و معنای متن، بسته به گزینش ساخت های نحوی و نحوه کاربرد آن هاست، واکاویِ لایه نحوی در کشف ظرفیت های زبانی و پیوند هنری زبان و معنا کارآمد است. در این پژوهش سعی بر آن است که با بررسی لایه نحوی، در بخش هایی از هفت پیکر به ویژه تحمیدیه و نصیحت فرزند، کارکردهای هنری واحدهای زبانی در تولید و القای مفاهیم کشف شود. کارکردهای معناشناسی در چینش عناصر زبانی، صدای نحوی، طول جملات، الگوهای نحوی نوبنیان و دلالت های ضمنی در وجهیت نمونه هایی از تمهیدات زبانی در سطح نحوی است که تحلیل آن ها سبب درک عمیق تری از محتوا می شود.
تحلیل اخلاق و ادب عاشقی در داستان های مصطفی مستور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در رمان های عاشقانه اولویت اصلی توجه به روابط عاشقانه است. بیشتر قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی اخلاقی و بداخلاقی در عشق ورزی می شوند که باعث اصلی شکست عشقی آنهاست. این نوشته بر مبنای مقاله ای از «مصطفی ملکیان» با عنوان «اخلاق عاشقی، ادب عاشقی» این مسئله را تحلیل می کند. اخلاق عاشقی کاری به موفقیت یا عدم موفقیت ندارد؛ عاشق باید چونان عشق بورزد که فضایل اخلاقی را زیر پا نگذارد و در ادب عاشقی، باید در مقام عمل عشق بورزد تا به موفقیت فرایند عاشقی لطمه نزند. هدف این پژوهش بررسی «اخلاق و ادب عاشقی در داستان های عاشقانه مستور» و از نوع تحلیل محتوای کیفی و مضمونی است و برآنیم تا این داستان ها را با عواملی که در مقاله اساس برای برقراری ارتباط صحیح عاشقانه گفته شده است، تطبیق دهیم و به تحلیل آنها بپردازیم. از آنجایی که مستور نویسنده ای واقع گراست؛ پرسش این است: اخلاق و ادب عاشقی تا چه حد میان قهرمانان داستان های او رعایت می شود و چه تأثیری بر این شخصیت ها دارد؟ همچنین این رعایت یا عدم رعایت، چه اثری بر روایت دارد؟ و در پایان به این نتیجه رسیدیم که این رعایت نکردن ها از سوی عشاق آنها را دچار کشمکش و بحران روحی می کند و پایانی ناخوش برای روایت داستان دارد و از طرفی رعایت کردن روابط صحیح عاشقانه هم بر روی شخصیت ها تأثیری مثبت دارد و هم بر روی روایت؛ و در آخر مسیر عاشقی با سرانجامی خوش به پایان می رسد. این نکته نیز جالب است که رعایت نکردن ها از سوی مردان در نقش عاشق بیشتر از زنان است.
Fear of Freedom: Erich Fromm and Ken Kesey’s One Flew Over the Cuckoo’s Nest(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
The pursuit of freedom has constantly been debilitated due to external shackles embodying themselves mainly with the presence of an authority that anesthetizes individuals into voluntary submission. Erich Fromm (1900-80) is the German psychologist who underscores the significance of individual freedom in his book Escape from Freedom (1941) and maintains that on the path towards freedom, individuals attempt at unshackling themselves from restrictive forces; however, as they release themselves from the restrictions of an authority and refuse to yield to its demands, individuals are left with feelings of insecurity and powerlessness. As a result, they try to compensate for the feeling of insecurity by either submitting themselves to another authority figure or becoming authority figures themselves. Within the paper, Fromm’s concept of freedom is elaborated upon and applied to Ken Kesey’s One Flew Over the Cuckoo’s Nest (1962). The paper discusses the two major concepts of “freedom from” and “freedom to” known as “negative freedom” and “positive freedom” and demonstrates the possibility of finding a getaway from a negative sense of freedom by investing mankind with the power of love and communication. Real freedom is not a release from external constraints but mainly a release from internal forces.
Investigating Narratological view of Focalization in Amy Tan’s The Kitchen God’s Wife(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
159 - 170
حوزههای تخصصی:
Genette believes that ‘point of view’ is inadequate to expound the differences between the person who sees and the person who narrates. After years of controversy, he proposes the term ‘focalization’ to clarify this difference. Focalization focuses on the person who sees as a subjective moment of perception. Perceiving can take every character of a novel, to a higher level of subjectivity. Later, Meike Bal added new dimensions to his term. The present study, focuses on Amy Tan’s The Kitchen God’s Wife. Two main characters of the novel are focalizers inside of the story whose insights are revealed through the narrative processes of the events. The internal focalization changeably shifts from mother to daughter and vice versa. This study aims to investigate the concept of character focalizer and narrator focalizer in the light of Gerard Genette’s and Mieke Bal’s narratological theory of focalization. Further, it explores the moments of focalizations of the two characters, Winnie, the mother, and Pearl, the daughter. Focalizing the moment of understanding through the improvement of the complex story is discussed, which helps the two characters reach a higher level of subjectivity to overcome their gap.
بررسی و تحلیل کارکردهای بلاغی واژه های قرآنی در غزل عرفی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، به مثابه والاترین متن اسلامی، همواره آبشخور شاعران پارسی سخن بوده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قرآن کریم بر تصویرسازی در غزل عرفی شیرازی، از شاعران پیشگام سبک هندی در قرن دهم است. مدعای اصلی پژوهش حاضر این است که عرفی در غزلیات خود از واژه های قرآنی در خلق تصاویر نازک خیالانه و بدیع، سود جسته است و واژه های قرآنی، در غزل او در بسیاری از موارد، از جنبه زیبایی شناسی و تصویرآفرینی قابل بررسی و تحلیل هستند. برای اثبات این مدعا، و نیز بررسی جایگاه قرآن در شعر عرفی، غزلیات او از حیث تأثیرگذاری قرآن بر تصویرآفرینی در حوزه دو علم بیان و بدیع مورد بررسی قرار گرفته است و انواع وام گیری های این شاعر از قرآن کریم در خلق تصاویر شعری، واکاوی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش ترین استفاده عرفی از قرآن کریم در خلق تصاویر، در اغراق نازک خیالانه و نیز در ساخت استعاره صورت پذیرفته است.
تصویرهای توحیدی در حدیقه الحقیقه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۹۶-۷۵
حوزههای تخصصی:
آموزش مباحث توحیدی و تلاش برای تفهیم مفاهیم غامض معرفتی، همواره دغدغه اندیشمندان بوده است. علیرغم وجود بن مایه های مشترک در تعالیم توحیدی، دستیابی به مفاهیم و معانی غنی برای همگان میسر نیست و چه بسا در ادراک آن تناقض های بسیاری درگیرد. حدیقه الحقیقه و مثنوی از جمله متون تعلیمی هستند که از صور خیال فراوانی به سان تشبیه، استعاره، مجاز، تشخیص و کنایه در بیان مفاهیم توحیدی بهره برده اند. در این نوشتار سبک تعلیمی سنایی و مولانا در آموزش مفاهیم توحیدی و نحوه برخورداری این دو عارف از صورخیال، مورد بررسی قرار گرفته است. زبان توحیدی مثنوی و حدیقه الحقیقه گرچه زبانی تقریبا یکدست و واحد است، اما سنایی در طرح کلیات و در سطح عالی به بیان توحید پرداخته و مولانا بیشتر وارد جزییات مفاهیم توحیدی شده است. تصویرهای حدیقه الحقیقه بیشتردر محور افقی طراحی شده، اما در مثنوی مولانا، در محور عمودی نیز تصاویر بسیاری یافت می شوند. مولانا در مواردی از تصاویر ایجاد شده از نمادهای سنایی بهره برده و در بسیاری از موارد با نمادهایی کاملا ابتکاری به آموزش مفاهیم توحیدی پرداخته است. برخورداری از شکل ترسیمی حروف (سمبولیسم الفبایی) و تشبیه به حروف در هر دو اثر مشترک است.
بررسی انواع شکواییه در مثنوی های عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۹
33 - 58
حوزههای تخصصی:
بث الشکوی یا شکواییه، یکی از مضامین و انواع ادبی فرعی است که به معنی درددل و گلایه کردن از رویدادهای رنج آور و دردناک زندگی و بازگو کننده درد و یأس و تیره روزی گوینده آن است. شکواییه ها از نظر موضوع و محتوا متنوعند؛ عوامل بسیاری از جمله حساسیت ها و شرایط روحی خود شاعر و هچنین عوامل اجتماعی و سیاسی حاکم بر محیط زندگی او بر تنوع مضامین و مفاهیم موجود در گلایه ها تأثیرگذارند. آشفتگی ها و نابسامانی های سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه در قرن ششم، بالا بودن بسامد شکواییه در شعر شاعران این عهد را باعث شده است. در این مقاله با بررسی مثنوی های عطّار (منطق الطیر، الهی نامه، مصیبت نامه، اسرارنامه)، شکواییه ها هم از لحاظ زبان و بیان و هم از نظر محتوایی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. از نظر محتوایی، شکواییه ها به پنج دسته سیاسی، اجتماعی، عرفانی، فلسفی و شکواییه های شخصی، تقسیم شده و هر کدام به صورت جداگانه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این اعتراض ها و گلایه ها گاه با زبانی غیرمستقیم و طنزآمیز و گاه به صورت جدی و مستقیم بیان شده اند.
بررسی استراتژی های به کار گرفته شده در دوبله عربی تابوهای سریال مختارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در همه زبان های دنیا، واژگان و تعابیر دال بر مفهوم ناخوشایند و غیرمؤدبانه وجود دارد که در اصطلاح به آن ها «تابوهای زبانی» یا «دش واژه ها» گفته می شود که عموماً از کاربست آشکار و مستقیم آن خودداری می شود. بررسی سریال مختارنامه، نشانگر کاربرد تعداد قابل توجهی از این تابوها است. در پرتو این مسأله آنچه برای نویسندگان این مقاله مهم بوده، آن است که در گام نخست به شناسایی و استخراج تعابیر موردنظر در سریال یادشده بپردازند و در گام بعدی با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی از شگردهای به کارگرفته شده در ترجمه این دست تعابیر به زبان عربی پرده بردارد و با نقد و بررسی برابر تابوهای فارسی در دوبله عربی سریال به ارزیابی نقاط قوت و ضعف ترجمه بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ترجمه تابوهای به کار رفته در سریال مورد مطالعه با مهم ترین استراتژی های زبانی در ساخت حسن تعبیر از جمله استلزام معنایی، گسترش معنایی، مجاز، حذف، کم گفت، مضاعف سازی، تضاد یا تناقض و ترجمه تحت اللفظی یا معنایی، قابل تعریف، قالب بندی و بازشناسایی هستند. همچنین بهره گیری از شیوه کم گفت و تضاد به ترتیب، پربسامدترین و کم بسامدترین استراتژی در ترجمه سریال مورد مطالعه بوده است.
متن شناسی دلگشانامه ی ارجمند کشمیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
105 - 132
حوزههای تخصصی:
آغاز حماسه سرایی های دینی در ادب فارسی از پیشینه ای کهن برخوردار است؛ هرچند که حماسه ی عاشورا و وقایع پس از آن مانند قیام مختار در شعر فارسی و به خصوص از عصر صفویه به بعد اثرگذار بوده است. از منظومه های سترگ و ارزشمند در موضوع حماسه های مذهبی (شیعی) باید از دلگشانامه ی ارجمند کشمیری یاد کرد که تاکنون تصحیح نشده و به شیوه ای مستوفی بررسی و شناخته نشده است. در برخی مآخذ، اثر حاضر را به آزاد بلگرامی منسوب کرده اند؛ اما با بررسی منابع متقدم و متأخر، نادرستی این انتساب معلوم می شود. دلگشانامه با رویکردی دقیق و جزئی نگرانه، داستان مختار را روایت کرده است. آزاد در روایت داستان، امانت داری را رعایت و در بسیاری مواضع از راویان با صفاتی دال بر راست گویی و خردمندی یاد کرده است. مآخذ اصلی شاعر علاوه بر روایات موجود، مختارنامه ی منثور عطاءبن حسام واعظ است. اثرپذیری بالنسبه ی کاملی از متن این اثر در دلگشانامه مشهود است. از شاخصه های بسیار بارز اثر باید از ساقی نامه های متعدد یاد کرد. ساقی نامه ها گاه در حکم تجدید مطلعی در روایت اثر محسوب می شود که در اوج فخامت حماسه، صبغه ی غنایی خاصی به متن بخشیده است. مجموعاً شش نسخه ی خطی از دلگشانامه وجود دارد که از نسخه های موجود در ایران تنها نسخه ی کامل، نسخه ی کتابخانه ی ملی ایران است و نسخه های دیگر ناقص الآخر ند. نسخه های دیگر در کتابخانه ی دیوان هند موزه ی بریتانیا، کتابخانه ی بانکی پور و کتابخانه ی لنین مسکو محفوظ اند. نگارندگان در این پژوهش با روش تحلیل و توصیف محتوا کوشیده اند که دلگشانامه ی آزاد کشمیری را ازمنظر ساختاری و محتوایی تحلیل کنند و افزون براین، به اختصار مصنف اثر را نیز بشناسانند.
پیوند تاریخی متون دریِ جنوبی با گویش های امروزینِ خوزستان
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی پیوند زبانیِ متون دریِ جنوبی با گویش های امروزینِ خوزستان می پردازد. منظور از متون جنوبی، متن هایی است که به خط عربی فارسی (قرآن قدس) یا به خط عبری، در حوزه جنوبیِ زبان فارسی، از خوزستان تا سیستان، تا پایان قرن ششم هجری قمری نگاشته شده-اند. مقایسه متون خراسانی و این متون نشان می دهد که دسته اخیر از نظر رده شناختی، قرابت بیشتری با فارسی میانه دارند و برخی از ویژگی های صرفی، آوایی و واژگانیِ متون پهلوی در آن-ها به جا مانده است. نظر به این که برخی از نوشته های فارسی یهودیِ کهن، یعنی نمایندگان اصلیِ دریِ جنوبی، در خوزستان تحریر شده اند، بررسی خویشاوندی آن ها با گویش های امروزینِ این ناحیه، می تواند روشنگرِ وضعیتِ گویشیِ خوزستان در عصر نگارشِ این متون باشد. شواهدی که نگارنده مقاله از گویش های شوشتری، دزفولی، بختیاری و لری فیلی، گردآوری و ریشه یابی کرده، از طرفی مؤید وجود گونه جنوبیِ فارسی نو، و از سوی دیگر، گواه اصالت جغرافیاییِ متونِ جنوبی است.
اخوان ثالث و نقد ادبی (تحلیل رویکردهای نقد ادبی در آرای انتقادی اخوان ثالث)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
151-186
حوزههای تخصصی:
خوانش دیدگاه های انتقادی شاعران با هدف طبقه بندی و تحلیل رویکردهای نقد ادبی، ضمن شناسایی معیارهای ارزش گذاری آنان در نقد ادبی، می تواند محکی برای ارزیابی آثارشان براساس وجوه مثبت و منفی اثر ادبی از منظر آنان باشد. اخوان ثالث علاوه بر شاعری، در حوزه نقد ادبی دارای دیدگاه های انتقادی است که نویسندگان این مقاله به دلیل جایگاه ویژه اخوان به عنوان شاعر منتقد به تبیین نظریات وی براساس نظریه ارتباط یاکوبسن با شیوه تحلیل محتوا و بیان رویکردها و ویژگی های نقد در آرای وی پرداخته اند. اخوان در بیان آرای انتقادی و نقد شعر شاعران، بر مربع گوینده، مخاطب، زمینه و پیام تأکید کرده و کارکردهای عاطفی، ترغیبی، ارجاعی و به ویژه ادبیت متن (کارکرد هنری) را درنظر داشته است. وی شعر موفق را شعری برخاسته از احساس و درک شاعر (کارکرد عاطفی) از موضوعی اجتماعی و انسانی (کارکرد ارجاعی) با زبان و بیانی هنری (کارکرد ادبی) و قدرت اثرگذاری بر گستره وسیع مخاطب (کارکرد ترغیبی) می داند که ناشی از اهمیت چهار عنصر اصلی در خلق اثر ماندگار است. اخوان در آرای انتقادی خود نه در دام فرمالیسم محض افتاده و نه شعر شعاری عاری از وجوه ادبی را پذیرفته است. اهمیت دو مؤلفه صورت و محتوای اثر ادبی در آرای وی ناشی از تمایلات و گرایش های اجتماعی در نظام اندیشگانی و دل بستگی وی به جنبه های بلاغی ادب کلاسیک است. نکته سنجی و دقت نظر، احاطه و علم وی بر موضوع مورد بحث و مستند و مستدل بودن از جنبه های مثبت و پراکنده گویی و برخی نقدهای غیرعلمی و ذوقی از جنبه های منفی نقد اوست.
قراءه تاریخانیه جدیده للمسرحیات الشعریه العربیه المعاصره؛ مصرع کلیوباترا نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
57 - 72
حوزههای تخصصی:
یعتقد المؤرخون الجدد أنه یجب دراسه العمل الأدبی فی سیاقه التاریخی وهذا یعنی أن العمل الفنی، یتأثر بظروف زمانه، ویلعب دوراً فی سیاق معین، ویدوَّن بتأثیر من الخطابات المختلفه مؤثراً بدوره فیها. کما یعتقدون أنه على الرغم من إدراکهم لتأثیر العمل الأدبی على المجتمع وظروف زمانه، لا یمکن أبدًا إعاده بناء الماضی کما کان، ولکنهم یعتقدون بناءً على آراء دریدا أن کل ما تبقى من الماضی هو فی شکل النص ومن خلال التعامل بین النص الذی وصل إلینا من الماضی وخطاب عصرنا الحاضر، یتم تقدیم مفهوم جدید لذلک النص. وفقاً لذلک، کانت القوه موجوده دائماً کعلاقه فی قلب التاریخ وکانت مرتبطه ارتباطاً وثیقاً بالخطاب السائد وبقیه الخطابات فی کل عصر. لذلک، من خلال الأعمال المدوّنه فی کل فتره، یمکن تحقیق منظور علاقات السلطه فی ذلک الوقت، وبطریقه أولى، یمکن الوصول إلى معنى وهدف الکتابه إلى حد ما. قدّم أحمد شوقی فی قصیدته متأثراً بظروف عصره صوره لعلاقات القوه. لفهم العمل الذی ترکه لنا أحمد شوقی، تتم دراسه علاقات القوه فی هذه المسرحیه وفقاً للنهج التاریخی الجدید ونظریات میشیل فوکو. یقول فوکو: «حیثما توجد قوه، توجد مقاومه»، ویصف المواجهه بین القوه والمقاومه بأنها عملیه ثنائیه متناقضه ((binary operation . فی دراسه هذا العمل، تظهر مواجهه القوه بین شخصیات المسرحیه - کلیوباترا والرومان وکلیوباترا والقیصر والعلاقات بین مصر وروما من منظور السلطه. ومن أهم إنجازات هذا البحث، إظهار تأثیر علاقات القوه على مصیر الشخصیات فی هذا العمل، ودور المرأه فی الشرق ومکانتها فی العلاقات الناتجه عن القوه (السلطه).
بازتاب مفاهیم نمادین و کهن الگویی آب در شعر شیرکوبیکس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
110 - 123
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های نقد که دستاورد کارل گوستاو یونگ است و امروزه از آن استقبال فراوانی شده، نقد اسطوره شناسانه با رویکرد کهن الگوهاست. کهن الگوی «آب» که از شاخص ترین نمودهای تجلی صور طبیعی در ادبیات و اساطیر ملل مختلف است، دارای مصادیقی بارز در ادبیات کردی است و در شعر یکی از برجسته ترین شاعران معاصر کرد می توان مشاهده کرد. وجود کهن الگوی آب در اشعار شیرکو بیکس دلیل بر رسوب خاطره جمعی است که در ادبیات نمود یافته است. آب یکی از مضمون هایی است که تاکنون در آثار مختلف از دیدگاه کهن الگویی بدان توجه شده است. نوآوری این پژوهش به مطرح کردن کهن الگوی آب و واکاوی آن در آثار شیرکو بیکس باز می گردد. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، با بهره گیری از رویکردی اسطوره ای-روان شناختی، به تصویر آب در اشعار شیرکو بیکس خواهیم پرداخت که تا چه میزان با مبانی کهن الگویی هم خوانی دارد. نتایج حاصل آمده از این پژوهش نشان می دهد که شیرکو بیکس در اشعارش برای بیان عمیق انتقادها و مفاهیم مورد نظر خود از مسائل کهن الگویی و نمادهای جهانی به خوبی بهره گرفته است و اغلب ویژگی های مهم مطرح شده برای کهن الگوی آب توسط یونگ و پژوهشگران دیگر در اشعار شیرکو به چشم می خورد که به اشکال مختلفی در شعر وی نمایان شده است. مهم ترین کارکرد آن رمز حیاتی بودن آن است.
باشندگی و مکان مندی تحلیل روایت زندگی بِشر حافی در تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
35 - 53
حوزههای تخصصی:
توجه به مکان به مثابه امری اصیل و مفهوم طبیعی در تفکر یونان باستان با تلقی از مکان به مثابه امری انتزاعی، ممتد، کمی و قابل اندازه گیری در اندیشه مدرنْ مفاهیم، نتایج و صورت بندی های متفاوتی را رقم زده است. با کمرنگ شدن گوهر مکان و حقیقت سکنی گزیدن در ساحت اندیشه مدرن، مارتین هیدگر با دیدنی کردن مکان و توجه به حقیقت مکان، به مفاهیم و اصطلاحاتِ در-جهان-بودگی دازاین، باشندگی، سکنی گزینی و مکان مندی او پرداخته است. به تعبیر هیدگر ما «باشندگانیم»؛ دازاینی ماهیتاً مکان مند، در جهانی مکان مند. جستار حاضر با توجه به گوهر و حقیقت مکان در اندیشه هیدگر به تحلیل و بازخوانی روایت بِشر حافی در تذکر ه الاولیاء پرداخته است و با تأکید بر این مهم که هست مندی دازاین در گرو موقعیت مندی اوست، به تحلیل موقعیتی که در «یک روز»، «در راهی» برای بشر حافی اتفاق می افتد، می پردازد و نشان می دهد که چگونه انتخاب و موضع گیری بشر حافی نسبت به یک اتفاق ساده و عادی، آن اتفاق را از آنِ بشر حافی می کند (رویدادِ از آنِ خودکننده) و امکان های پیش رویش را گسترش می دهد. در پس این رویداد، بشر حافی در یک پیام قدسی فراخوانده می شود و او در «راه» که به ظاهر محل گذشتن و عبور کردن است، به امنیت و آسودگی می رسد. در آن می باشد و سکنی می گزیند و این باشیدن، زمینه ساز وحدت چهارگانه / حضرات اربعه آسمان، زمین، میرایان و ایزدان می شود. زیستن و هستن بشر حافی در راه، با شدن و صیرورت محقق می شود و او در راه به باشندگی و آرامش می رسد.
«بررسی مقایسه ای دعا از منظر مولانا و کاترین پاندر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
285 - 310
حوزههای تخصصی:
«دعا» به معنی طلب و درخواست کردن است. براساس نظریات معنویان جهان، «دعا» به عنوان یکی از بهترین راه های ارتباط با خدا و از برترین عبادات معرفی شده است. از آنجا که «دعا» در بهداشت روانی افراد مؤثر است، پژوهش ها و مطالعات مقایسه ای در این حوزه از ضروریات معرفتی به شمار می آید و در ایجاد آرامش روحی و روانی افراد به صورت کاربردی مطرح می شود که یکی از نتایج آن، کاهش اضطراب و نزاع در جامعه است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه «دعا» از منظر مولانا و کاترین پاندر پرداخته است تا با بررسی مقایسه ای قدرت دعا از منظر مولانا در کتاب مثنوی معنوی به عنوان نماینده عرفان اسلامی با نظرات کاترین پاندر در کتاب قدرت دعا به عنوان نماینده عرفان مسیحی، درخصوص شباهت ها و تفاوت های اندیشگانی این دو عارف به نتیجه ای پایدار دست یابد. بررسی های بعمل آمده نشان داد که پاندر و مولانا از جهات بسیاری همچون لزوم اخلاص و موهبت الهی بودن دعا با یکدیگر اشتراک دارند اما مهم ترین اختلاف نظر آن ها در ماهیت دعاست زیرا توجه مولانا در دعا به امور معنوی و توجه پاندر به امور مادی است.
کارآگهان و کارآگهی در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشخاص و مناصب در شاهنامه گوناگون اند، از جمله کسانی که در شاهنامه حضوری فعال دارند، کارآگهان هستند که به کارآگهی می پردازند و منظور از کارآگهی، جاسوسی، کسب خبر و اطلاع رسانی است. در این پژوهش ویژگی های شخصیتی، وظایف، انگیزه ها، و شگردهای کارآگهی این افراد بررسی می شود. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که این گروه در ویژگی های فنی و عناصر داستانی شاهنامه نقش دارند. از لحاظ شخصیتی مورد ستایش فردوسی قرار گرفته اند و با صفاتی چون خردمند، کاردان و بیدار از آن ها یاد می شود. مهم ترین وظایف آن ها آگهی از وضعیت سپاه دشمن، شمارش آن ها و تحت نظر گرفتن افراد موردنظر شاه است و بعد از شاه فقط به سپهبد گزارش می داده اند. کارآگهان برای کامیابی در مأموریت ها از شگردهای گوناگون مانند تغییر چهره، پنهان نمودن نام و هویت، پوشیدن لباس دشمن و... استفاده می کردند. کسب شهرت و افتخار، گرفتن پاداش، نشان دادن قدرت و لیاقت از مهم ترین انگیزه های کارآگهان در شاهنامه است.