فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
گفتار قالبی یا گفتار کلیشه ای، جزئی جدانشدنی از هر زبان است. این نوع گفتار با دو ویژگی ایجاز و عمق معنا، مطلب مورد نظر گوینده را به شکلی واضح تر به مخاطب منتقل می کند. همچنین بیشتر در زبان محاوره متجلی می شود و ریشه در جامعه و فرهنگ دارد. یکی از گونه های گفتار قالبی، کنایه است. کنایات به عنوان شناخته شده ترین کلیشه های زبانی، کارکردهای خاص خود را دارند. کنایه در «چرند و پرند» نیز با بسامد بسیار بالا به کار رفته است. بررسی کنایات و کارکرد آن ها در این اثر دهخدا، افزون بر شناخت سبک نویسنده، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز مفید خواهد بود و می تواند زوایای پنهان متن و مفاهیم مخفی مندرج در آن را بهتر نمایان کند. پژوهش حاضر با روش کیفی (تحلیلی-توصیفی) به بررسی کنایه و کاربرد آن در «چرند و پرند» دهخدا می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که دهخدا در این اثر، از کنایات زبانی و تصویری، بیشتر استفاده کرده است. بسیاری از کنایات او، نقیضه ای یا با ریشه غیرفارسی هستند و زمینه های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی دارند. همچنین این گونه گفتار قالبی، کارکردهای زیادی در اثر مورد بررسی دارد و استهزاء، اعتراض، انتقاد، افشاگری، ایجاز، ترسیم اوضاع جامعه، عینیت بخشیدن به شخصیت ها و نزدیک کردن نثر به زبان مردم از جمله این کارکردهاست.
بومی گرایی رئالیستی در اقلیم جنوب (مطالعه مورد پژوهانه: رمان «داستان یک شهر» احمد محمود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم به معنای واقع گرایی است و هدف از آن نمایش دنیای واقعی، عینی و بیرونی و روایت و تحلیل پدیده ها، با نگاه علّت و معلولی از طریق بازآفرینی دقیق جزئیات زندگی است که در مفهومی خاص برای اشاره به جنبش ادبی قرن نوزدهم فرانسه و در مفهومی عام به سبکی ادبی اطلاق می شود که هنوز در ادبیات داستانی استمرار دارد. یکی از جلوه های جمالی این مکتب، «داستان اقلیمی» است که غالباً سویه ای رئالیستی دارد و گواه آن است که عمده ترین مواد اوّلیه و شالوده اصلی در ساخت و بافت یک اثر ادبی به خاستگاه اقلیمی نویسنده باز می گردد. از میان داستان نویسان ایران، احمد محمود از آن دست نویسندگانی است که در رمان هایش با بسامد بالایی از مؤلّفه های رئالیستی مواجه می شویم. او به عنوان یکی از شخصیت های تأثیرگذار در پیشبرد ادبیات اقلیمی، اغلب رمان های خود به ویژه رمان «داستان یک شهر» را در جغرافیایی کاملاً بومی ذیل مکتب رئالیسم عرضه کرده است. این پژوهش بر آن است تا با رویکردی توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی مباحث کاربردی در حوزه واقع گرایی، چگونگی بازتاب مؤلّفه های رئالیسم بومی در اقلیم جنوب را در رمان مذکور در دو حوزه ساختار (فرم) و محتوا مورد کاوش و تحلیل قرار دهد. یافته ها نشان می دهد احمد محمود به واسطه علاقه وافر به تاریخ و ذکر واقعیات روز جامعه و نیز عشق و دلبستگی تعصّب آمیز به جنوب و مظاهر اقلیمی، در زمره رئالیست های اقلیم گرا جای می گیرد.
بررسی سبک شناسانه رساله کمال اظهری شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر سبک اشعار بوداق اظهری شیرازی (ت.991)، شاعر گمنام عهد صفوی را بررسی می کند. دیوان اشعار اظهری که آن را رساله کمال نامیده است، بیش از ده هزار بیت دارد؛ ولی هنوز به چاپ نرسیده است. دانسته های ما درباره شاعر به آنچه از اشعار او به دست می آید، محدود می شود و حتی در تذکره ها هم نامی از او نیامده است. نگارنده با رویکرد توصیفی- تحلیلی با پاسخ به این پرسش ها که اظهری در اشعار خویش از چه سبکی پیروی می کند و اشعار او در سه سطح زبانی، ادبی و فکری چه ویژگی هایی دارند؟ می کوشد استدلال کند شاعر از نظر ویژگی های زبانی به شعر سبک خراسانی گرایش داشته و جنبه های ادبی اشعار او، ویژگی های شعری سبک عراقی را فرایاد می آورد. اظهری به شعر خاقانی و انوری توجه خاصی داشته و بارها نیز به این موضوع اشاره کرده است. از مضامین اصلی رساله کمال اظهری می توان به مدح و منقبت، عشق مجازی و گاه عشق وقوعی و واسوختی، توصیف معشوق، هجو، هزل و ساقی نامه اشاره کرد. کاربرد واژه های کهن، کاربرد شکل کهن واژه ها و لغات و ترکیبات عربی، ترکیب سازی، قواعد دستوری کهن، به کارگیری تشبیه های مرکب، تفضیل و مضمر، استعاره های مکنیه و بیشتر از نوع شخصیت بخشی، تصویرآفرینی، تلمیح، اضافه های تلمیحی و اساطیری، حُسن تعلیل، تضاد، تناسب و تکرار از ویژگی های چشمگیر سبکی اوست که نگارنده را که دیوان اشعار اظهری را تصحیح کرده است، بر آن می دارد تا برای اولین بار در این مقاله، ویژگی های سبک شناسی شعر او را تبیین و به شناخت جایگاه او در شعر فارسی کمک کند.
Approche duchetienne de « Clair de Lune »: Nécessité socio-historique ou influence française?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les années 1910 ont connu une grande crise en Iran et sur l’échiquier mondial. Les événements après la Révolution Constitutionnelle et avant la Première Guerre mondiale ont préparé le terrain à une grande évolution sociopolitique, ce qui a entraîné une réforme littéraire dans notre pays : le roman, la nouvelle et plus tard la poésie moderne ont émergé. C'est à cette époque-là que Nima Youshij a composé son fameux poème « Clair de Lune ». Formé dans un lycée francophone, Nima a été influencé par la poésie moderne française, surtout celle parsemée de symboles permettant aux poètes de décrire la réalité. Cependant, les érudits de son époque se montraient réticents envers cette évolution. Il fallait attendre des années pour que sa poésie soit saluée par ses lecteurs et que le poète soit reconnu comme pionnier de la « Nouvelle Poésie » persane. Cet article a pour objectif d’étudier « Clair de Lune », en s’appuyant sur la sociocritique de Claude Duchet afin de voir comment la poétique du texte se mêle au discours social, ce qui nous a amenées à la conclusion que voici : cette nouvelle forme d’expression n’est pas le seul résultat de l’influence des poètes français sur Nima ; de même, elle n’est pas une simple imitation, mais un moyen d’expression des événements socio-politiques de son époque.
La "Phrase-Récit": l'Exemple d'un Fragment Textuel dans Sodome et Gomorrhe de Marcel Proust(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
« Je suis obligé de tisser ces longues soies comme je les file, et si j’abrégeais mes phrases, cela ferait des petits morceaux de phrases, pas des phrases », notifiait Proust dans une missive adressée à Robert Dreyfus. Ainsi, à la suite de Victor Hugo qui semblait disposer d’une longueur phastique ample, Marcel Proust écrit une phrase de longue haleine dans Sodome et Gomorrhe. Celle-ci met en résonnance, à travers la perception sociale, la persécution des invertis. Assimilé au récit, ce fragment textuel est dénommé « phrase-récit ». À cet effet, la « phrase-récit » ou le « récit phrastique » composé(e) de propositions juxtaposées, de propositions transposées, de propositions parenthétiques est analysée sous l’angle sémiotique et l’approche ricœurienne du récit. L’étude permettra de déterminer, par le truchement du décryptage syntaxique, la construction narrative inscrite dans cette section de l’œuvre proustienne. Ce procédé transcriptionnel détermine l’auteur de la Recherche comme le porte étendard des invertis.
بررسی مقایسه ای عناصر نمایشنامه در آثار نمایشی محمود دولت آبادی و سعدالله ونوس براساس دیدگاه ارسطو (مورد پژوهانه: نمایشنامه تنگنا و نمایشنامه بائع الدبس الفقیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
91 - 111
حوزههای تخصصی:
ازآنجا که ساختار نمایش نامه بر پایه داستان است، هر نمایش نامه بایستی دارای ساختاری معین باشد تا خللی در داستان آن به وجود نیاید؛ بنابراین نمایش نامه ها نیز به مانند داستان ها دارای عناصری ویژه هستند که بررسی و تحلیل آن ها در پژوهش های امروزی، امری مهم تلقی می شود. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی مقایسه ای عناصر نمایش نامه در دو نمایش نامه تنگنا اثر محمود دولت آبادی از نویسندگان بزرگ معاصر ایران و بائع الدبس الفقیر اثر سعدالله ونوس نمایش نامه نویس معاصر سوری، با تکیه بر دیدگاه ارسطو، می پردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، هر دو نویسنده، نمایش نامه های خود را برمبنای یک سری اصول و عناصر نگاشته اند. در این میان، همه عناصر ارسطو در دو نمایش نامه وجود دارد مگر ریتم و آواز که جایگاه ویژه ای در نمایش نامه تنگنا ندارد امّا تفاوت هایی در برخی عناصر دیگر به چشم می آید؛ آنگاه که در عنصر شخصیت، تمام شخصیت های نمایش نامه دولت آبادی، فرعی هستند؛ در حالی که نمایش نامه ونوس، دارای شخصیتی محوری است که تمامی شخصیت های فرعی پیرامون وی می گردند و همچنین نوع بیان در دو اثر متفاوت است و اینکه منظره نمایشی نمایش نامه ونوس در چند پرده آمده در حالی که کلّ نمایش نامه دولت آبادی در صحن خانه ای قدیمی به نمایش درآمده است.
ویژگی های لغوی فرهنگ بحرالجواهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۰
215 - 248
حوزههای تخصصی:
بحرالجواهر فرهنگی است در علم پزشکی کهن از محمّد بن یوسف هروی که در اواسط قرن دهم هجری تألیف شده است. این فرهنگ آمیزه ای از دو زبان عربی و فارسی است و شامل مباحث و مواردی است که با دانش پزشکی پیوند دارد. این کتاب دارای ۵۹۲۶ مدخل است و از نظر گستردگی و تنوّع مطالب و تعریف های مفصّل می توان آن را نوعی دانشنامه مختصر پزشکی قلمداد کرد و جزو اوّلین دانشنامه ها در این زمینه برشمرد. این کتاب ویژگی های حائز اهمیّتی دارد و در بسیاری از کتاب ها و مقالات، به عنوانِ منبعی موثّق، مورد استفاده نویسندگان و پژوهشگران قرار گرفته امّا علی رغم این اقبال، تاکنون تصحیح منقّحی از آن صورت نگرفته و ویژگی های محتوایی و فواید زبانی آن مغفول مانده است. مهم ترین ویژگی های بحرالجواهر عبارت است از: اعتبار بخشیدن به تعاریف با استناد به ده ها کتاب معتبر پزشکی و گاه غیرپزشکی؛ نقل آراء و اقوال اطبّا و دانشمندان؛ بهره بردن از فرهنگ های معتبر عربی و فارسی؛ استشهاد به ابیات، آیات و احادیث و امثله؛ نگرش انتقادی به نظریات و آراء اطبّا و حکما و ضبط آن ها؛ کاربرد لغات گویشی هروی؛ آوردن معادل های فارسیِ شاذ و کمیاب، ترکیبات بدیع، گونه های دیگر لغات، صورت های معرّب و افعال بسیط و مرکّب نادر. این پژوهش سعی دارد ویژگی های محتوایی و فواید زبانی بخش فارسی این اثر را، به عنوانِ یک متن علمی کهن فارسی از قرن دهم هجری، بررسی و نکات تازه ای را درباره جنبه های ناشناخته آن ارائه کند.
تیپ شناسی تطبیقی شخصیّت ملک الشعرای بهار و فدوی طوقان از خلال زندان سروده هایشان براساس مکتب انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
431 - 459
حوزههای تخصصی:
واژگان شعر، تجلّی گر شخصیِّت شاعر است؛ زیرا آیینه احساس و تخیّلش بوده و از محتوای شخصیّتش مایه می گیرد. پس پردازش مضامین شعر، می تواند ما را با برخی زوایای شخصیّت شاعر، آشنا کند. این تجلّی، به مرزهای سیاسی و جغرافیایی محدود نیست؛ از این رو در حوزه ادبیّات تطبیقی می توان به مقایسه مضامین شاعران پرداخت تا همسانی ها و ناهمسانی های شخصیّت آنان را تا اندازه ای درک نمود. مکتب انیاگرام به معرّفی تیپ های نُه گانه شخصیّت و ویژگی های هر یک پرداخته است. بنابر اصول انیاگرام، هر شخصی فقط دارای ویژگی های یک تیپ می باشد. ملک الشعرای بهار، ادیب ایرانی و فدوی طوقان، شاعر فلسطینی، با توجه به مسائل سیاسی، اجتماعی و مشکلات جامعه، سروده های بسیاری را به ادبیات پایداری اختصاص داده اند. پژوهش حاضر کوشیده است تا بارزترین مضامین زندان سروده های این دو شاعر را، به ویژه هنگام پیکار، تبعید و زندان، با رویکرد تحلیلی-تطبیقی و بنابر مکتب انیاگرام، بررسی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهمّترین موضوعات مشترک حبسیّات این دو شاعر، دادخواهی، استبدادستیزی، آگاه سازی، پاسداشت آرمان ها، تکریم شهیدان و... است که مبیّن مسئولیت پذیری، پشتکار، واقع بینی و جمع گرایی شخصیّتی آنهاست.
کی عروسک باز را جامه عروسی درخور است؛ «تأملی بر رویکرد متون ادبی- تاریخی دوره قاجار به پدیده کودک همسری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
149 - 175
حوزههای تخصصی:
پدیده ای که امروزه «کودک همسری» نامیده شده و از مسائل و آسیب های مهم اجتماعی و فرهنگی مربوط به زنان به شمار می رود، مسئله و موضوعی تاریخی است که در عصر قاجار در کشاکش سنت و تجدد، به تدریج به مسئله و موضوع مهمی دست کم در میان اقشاری از جامعه ایران تبدیل شد. کودک همسری یا ازدواج دختران در سنین پایین با اینکه پدیده ای مرسوم در ایران پیشامدرن بوده اما به این معنی نیست که این پدیده به عنوان آسیب اجتماعی و پدیده ای انتقادی به حساب نیاید. در سکوت منابع تاریخ نگارانه، رسمی و حتی سیاسی در مواجهه با این مسئله، متون ادبی که از منابع و سرچشمه های اصلی تاریخ اجتماعی ایران به شمار می روند این مسئله مهم را دستمایه نقد اجتماعی قرار داده و به شکل قابل تأمل و توجهی آن را در اشعار و نوشته های خود بازتاب دادند. این مقاله با اتکا به متون و منابع ادبی عصر قاجار و مشروطه و تحقیقات جدید رویکرد متون به مسئله کودک همسری را به روش توصیفی-تبیینی به تحلیل و بررسی گذاشته است.
نقد و آسیب شناسی ضرب المثل «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» با تاکید بر رویکرد ساخت شکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال دهم مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۴۵
140-107
حوزههای تخصصی:
ضرب المثلها از عناصر فرهنگی غالب در جوامع هستند که علاوهبر اقناع سازی و هدایت ذهنی مخاطبان، میتوانند جریانهای فکری و فرهنگی را تقویت کنند. خصلت کاربردی، همچنین انباشت معنایی و نیز دلالتهای وسیع و فراگیر در ضرب المثلها، موجب میشود تا تأثیرگذاری و نفوذ آنها زیاد باشد و ایستادگی و مقاومت فکری مخاطبان در برابر آنها شکل ضرب المثلی است که میتواند در »خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو«نگیرد. قلمروهای جامعه شناختی، اقتصادی، تاریخی و ... قابل نقد و تفسیر باشد. ساختار تقابلی، زبان موسیقایی و همچنین کنش های پیدا و پنهانی چون شرط، امر، تحذیر، تهدید در ژرف ساخت، باعث تأثیرگذاری و اشتهار این ضرب المثل شده است. پیشفرض مقاله این است که با توجه به رویکرد ساختارشکنی و اصرار این نظریه بر معکوس کردن جفت های متقابل، میتوان به خوانشی متفاوت از این ضرب المثل دست یافت. خوانشی که با جابه جایی اقتدار و مرکزیت ، خلاقیت و استعداد مترتب بر آن را در تقابل با »فردگرایی« قطب های دوگانه ساختاری، برجسته و تمجید میکند. در این مقاله تلاش می شود تا با کاربست نظریه » جمع گرایی « ساخت شکنی و همچنین تحلیل کیفی و آسیب شناختی، به قرائتی دیگرگون و البته امروزیتر از این ضرب المثل دست یافت. ضرورت تغییر در ساخت و بافت این ضرب المثل، نشان دهنده تحرک و پویایی فرهنگی جامعه امروز ماست.
بررسی سوانح حیات ابوالقاسم لاهوتی و نقد منابع ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۱۶
145 - 166
حوزههای تخصصی:
آگاهی هایی که درباره حیات پرهول و حادثه ابوالقاسم لاهوتی( 1264- 1336 ش) شاعرعصر مشروطه و معاصر در منابع ایرانی انعکاس یافته است چنان با ابهام و تناقض آمیخته است که بر اساس آن ها دشوار می توان تصویر روشنی از زندگی و سوانح حیات او ترسیم کرد. منابعی که به شرح احوال او پرداخته اند عمدتاً پس از قیام بد فرجام و گریز و غیبت او از ایران به تحریر درآمده و از همین رو از شائبه انواع شایعات و افسانه پردازی ها مصون نمانده اند. زندگی پرماجرای او نیز که فاصله لاهوت و ناسوت را شتابان درنوردید، و نیمی از آن را در سال های آشوب ناک دوره مشروطه و جنگ جهانی اول در ایران و ترکیه گذرانید و نیمی دیگر را در آن سوی دیوارهای آهنین اتحاد جماهیر شوروی، زمینه های لازم را برای قصه پردازی و شایعه سازی درباره او فراهم آورده و دست یابی به اطلاعات دقیق را با دشواری مواجه کرده است؛ از همین رو نه فقط آن چه گزارش گران احوال لاهوتی در زمان حیاتش در خصوص حوادث زندگی ودیدگاه ایدئولوژیک او نقل کرده اند غالبا ازدقّت و یا صحّت لازم برخوردار نیست، بلکه پژوهندگان متأخر شرح احوالش نیز درذکر رخدادهای زندگی او ازلغزش و خطا مصون نمانده اند، در این مقاله می کوشیم با بهره گیری ازاسناد و منابعی که کمتر مورد عنایت پژوهندگان زندگی و احوال لاهوتی قرار گرفته است و نیز باتحلیل محتوایی برخی از سرودهای او، ضمن نقد آگاهی های مندرج درمنابع ایرانی، بر پاره ای ابهامات و تناقضات موجود پرتو افکنیم و از این رهگذر تصویر دقیق تری از برخی جوانب حیات ادبی ، ایدئولوژیک وسیاسی او به دست بدهیم.
Crushed under Imposition and Respectability Face Loss: A Look at Rapport Management in Monji dar Sobh-e-Namnak(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article focuses on how Shaygan and Dr. Talaee manage their rapport orientations in three interactional goals in Monji based on Spencer-Oatey’s model (2008), consisted of three interrelated elements (face sensitivities, interactional wants and behavioral expectations). Threatening or supporting each of which leads to rapport enhancement, maintenance, neglect and challenge. It is hypothesized getting involved in a transactional goal is a threat to rapport and insistence on getting one’s goals achieved further imbalances rapport and orients it toward neglect and challenge; it may lead to unpleasant consequences. The research intends to answer (1) how Shaygan and Talaee manage their rapport in their transactional interactions? (2) How are the interactional goals settled in the end for the two characters? The findings show both characters threaten each other’s sociality rights and sometimes attack each other’s face and set their rapport toward challenge. Left bereft of his identity and sociality rights, felt tenser when he himself attacked them, Shaygan committed suicide. Analysis of face and rapport management among people who are in contact with each other in long-term relationships and how face unfolds under those conditions in pragmatics is a road less traveled by and this research is a step in this path.
معانی ثانوی جمله های پرسشی در اشعار پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
223 - 252
حوزههای تخصصی:
جمله از نظر صورت به شکل های خبری، پرسشی و امری به کارمی رود؛ اما از نظر معنا، می توان برای هر یک از این جمله ها، معنایی خاص و متفاوت در نظر گرفت. بحث معانی ثانوی و یا معانی چندگانه یک جمله از قدیم مورد نظر علمای بلاغت به ویژه در حوزه علم معانی بوده است. در قرون اولیه اسلامی روی معانی ثانوی جملات سه گانه فوق بحث های فراوانی شده است. در دوره جدید نیز در کاربردشناسی به این امر بسیار پرداخته شده است. در این پژوهش، اشعار پروین اعتصامی از منظر معانی ثانوی جملات پرسشی بررسی شده اند. پرسش این تحقیق آنست که جملات پرسشی دیوان پروین، چه معانی ثانویه ای دارند، تا مشخص گردد ظرفیت جملات پرسشی در زبان فارسی و در بافت ادبی چه مقدار است. بررسی داده ها نشان می دهد که از مجموع 639 جمله پرسشی دیوان او، 34 جمله با پرسش واقعی و بقیه در معنای ثانوی به کار رفته اند و جملات پرسشی با معنای ثانوی نیز، مجموعاً 29 معنی ثانوی را بیان می کنند که بیشترین به استفهام انکاری و کم ترین به حسرت و شمول حکم اختصاص دارد؛ بیان چندین معنای ثانوی در یک جمله، بطور همزمان نیز در آثار وی بسیار یافت می شود. این بررسی نشان می دهد که با وجود متفاوت بودن دوره زمانی و زن بودن شاعر، متن ادبی بررسی شده، همانند متون ادبی دیگر بزرگان ادب فارسی، تمایل بیشتری به کاربرد جمله های پرسشی در معنای ثانویه دارد و بافت ادبی ظرفیت استفاده از جمله پرسشی در معانی ثانوی را تشدید می کند.
بررسی و تحلیل ساختار زبانی و رده بندی قصاید کوتاه خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
171 - 196
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که در قرن ششم برخی از مضامین شعری در حال گسترش است، در دیوان شاعرانی چون سنایی و خاقانی مشکل رده بندی اشعار در حوزه مضمون و قالب به وجود آمده است. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگی های زبانی قصاید کوتاه به بررسی و رده بندی قصاید کوتاه خاقانی پرداخته ایم. با توجه به ساختار زبانی این اشعار، برخی از قصاید کوتاه خاقانی در بخش غزلیات و برخی از غزلیات در بخش قصاید کوتاه جای گرفته است. قصاید کوتاه خاقانی را می توان به 7 گروه دسته بندی کرد: 1. مدحی، 2. تغزلاتِ نا تمام، 3. رثایی، 4. هجایی، 5. حکمی، 6. شکوایی، 7. قلندرانه ها. خاقانی از شاعرانی است که صدای «مدح» را، پس از سنایی، در غزل افزوده است و نخستین شاعری است که در قالب غزل «مرثیه» گفته است؛ همین امر و چندین عامل دیگر سبب محوشدن مرز میان قصاید کوتاه و غزلیات وی شده و رده بندی اشعار او را دشوار ساخته است.
بازتاب آیین های زیارت و احوال زائران در مدایح رضوی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال دهم خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۴
250-217
حوزههای تخصصی:
مدایح رضوی دوره صفویه در کنار مدح و منقبت، فواید تاریخی و اجتماعی نیز دارند و از میان آن ها، پاره ای از رسوم اجتماعی، آداب زیارت و احوال زائران حرم امام رضا (ع) را در دو قرن دهم تا دوازدهم می توان دریافت. براساس یافته های این تحقیق، در این مدایح برخی آداب و سنن زیارت، مثل: روشنایی، تعطیر، تابوت گردانی، بست نشینی، آستان بوسی، اقامه نماز مستحبی در حرم رضوی، شفاعت خواهی و ... آمده است. یکی دیگر از نکات شایسته توجه در شفاعت خواهی در مدایح رضوی این دوره، ابراز حاجات و خواسته های مادی و معنوی و به نوعی قطعات تقاضایی شعرا به درگاه امام هشتم است که در شعر این دوره، با عنوان « تخلص به مدح شاه خراسان یا امام رضا (ع) » آمده اند. درباره احوال زائران نیز به نکاتی چون: ازدحام زوّار، سر و روی خاک آلود زائران، شکستن دست و پای زائران بر اثر ازدحام، دفن تعداد زیادی از مردم در حرم و ... در این مدایح اشاره شده که بیانگر وضعیت اجتماعی حرم رضوی در آن دوران است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد آیین های زیارت حرم رضوی و احوال زائران در مشهد در دوره صفوی چگونه بوده و در مدایح رضوی به چه صورتی منعکس شده است. بازتاب این رسوم نشان دهنده این موضوع است که شعر این دوره پشتیبان و ادامه خط فکری و سیاست مذهبی صفویان در برابر رقبای سنی مذهبی چون ازبکان و عثمانیان بوده است.
بررسی و تحلیل کنش های سیمرغ در ارتباط با زال و رستم با رویکرد تمثیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سیمرغ یکی از شخصیّت های غیرانسانی در شاهنامه فردوسی است که می توان نگاهی تمثیلی به کنش های آن داشت. در شاهنامه به دو سیمرغ اهورایی و اهریمنی اشاره شده است که هدف پژوهش حاضر، بررسی کنش های سیمرغ اهورایی در ارتباط با زال و رستم است. درباره ضرورت تحقیق باید گفت که نگاهی به زمینه های تمثیلی شاهنامه در رسیدن به ژرف ساخت لایه های فکری فردوسی تأثیری مطلوب دارد. سؤال اصلی تحقیق این است که سیمرغ در شاهنامه چه مصداق های تمثیلی دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که این پرنده در ماجرای نبرد رستم با اسفندیار، تمثیلی از حکیم و خردورز است و تهمتن را از شکست و مرگ می رهاند. همچنین، در ماجرای به دنیا آمدن رستم، سیمرغ تمثیلی از پزشک است و با اقدامات خود، زمینه های زایش پور زال را فراهم می آورد. افزون بر این، در داستان زاده شدن زال و طرد شدن از سوی پدرش، سیمرغ را باید تمثیلی از مادر و محافظ دانست. او نوزاد را پرورش می دهد و به نوعی، باعث تداوم جریان اصلی حماسه ایرانی (پیدایی رستم) می شود. تحقیق حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای تدوین شده است. همچنین، تاکنون در هیچ پژوهشی به صورت مستقل به ابعاد تمثیلی شخصیّت سیمرغ در شاهنامه اشاره ای نشده است.
واکاوی استعاره های قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
بحث استعاره از فنون بلاغی استعمال شده در قرآن است که به دلیل تأثیر مستقیم در تفسیر جایگاهی ویژه دارد، از طرفی مقبولیت علمی علامه طباطبایی در جامعه تفسیری و اهل بلاغت، استعاره دانستن برخی آیات از جانب ایشان دست یابی به دیدگاه های او را در این زمینه مهم کرده؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر، رویکرد تحلیلی درباره استعارات قرآنی در دیدگاه علامه طباطبایی در مقایسه با دیدگاه های دیگر مفسران است. یافته های پژوهش با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی بر این نکته دلالت می نمایند که ایشان گاه استعاره های قرآنی را از قول خود بیان کرده و گاهی ضمن بیان آن از آرای برخی اندیشوران اسلامی با افزودن توضیحاتی، آن را تکمیل یا با اقامه دلیل، رد کرده است، به عقیده طباطبایی علت بیان برخی آیات به صورت استعاره مصرحه، بهره بردن از معنای عام و از ملائمات مستعارمنه و تعلیل کاربرد برخی دیگر به شکل استعاره مکنیه، تفاوت دقیق واژه های مترادف است. برخی از مواردی که مفسر گرانقدر معاصر استعاره مصرحه یا مکنیه دانسته اند، قابل تأمل می باشد.
تحلیل نظام مندی استعاره مفهومی زمان، در اشعار محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام مفهومی ای که با آن می اندیشیم، ساختاری استعاری دارند که با عنوان استعاره های مفهومی در فرهنگ، هنر و آداب و رسوم انسانها ظاهر می شوند و این امر در بحث زبان شناسی شناختی قابل بحث و بررسی است. استعاره های مفهومی به عینی سازی امور ذهنی می پردازد و نگرش شاعران و نویسندگان را در حوزه های مختلف این مقوله، مورد ارزیابی قرار می-دهد. یکی از این مفاهیم انتزاعی، زمان است. پژوهش حاضر، در راستای این موضوع و با تکیه بر نظریه مذکور صورت گرفته که در آن به تحلیل مفهوم مورد بحث در آثار محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی پرداخته شده است. در آثار شاعران مذکور، زمان به صورت های مختلفی عینی می گردد، پرتو کرمانشاهی زمان را به صورت انسانی خون ریز و محمد جواد محبت، زمان را به صورت انسانی سخاوتمند می بیند، نگاه دو شاعر به مقوله زمان در بحث حیوان انگاری نیز بسیار به هم نزدیک است و با دیدی منفی به زمان می نگرند. گاهی زمان در اشعارشان به صورت پرده و حایل جلوه می کند و گاهی به صورت اشیاء قابل شمارش؛ آنان از زمان به عنوان مکانی محصور یاد می کنند که نگرش هر یک در این امر متفاوت است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده که در آن ضمن عینی سازی مفهوم زمان، اشتراکات و افتراق-های حوزه های مختلف آن را برای مخاطبان شرح و تفسیر نموده ایم. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگاه محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی در عینی سازی مفهوم زمان با امور طبیعت نیز نمود بارزی دارد
بررسی ویژگی ها، انگیزه ها و علل اجتماعی سیاسی پدیده هتاکی در ادبیات دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
۱۵۷-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم ادبیات دوران مشروطه عنصر تندزبانی است که از آن به «ناشکیبایی زبانی» تعبیر می کنیم. این ویژگی در دو ساحت بروز می کند: یکی خشونت درون گروهی (یعنی هتاکی های ادیبان نسبت به یکدیگر) و دیگری برون گروهی (یعنی هتاکی به افراد و نهادهای خارج از حوزه ادبیات). هجو و تندزبانی در ادبیات کلاسیک ایران نیز وجود داشته است، اما این پدیده در ادبیات عصر مشروطه چند ویژگی دارد: اول هدف آن که از مباحث شخصی و حوزه خصوصی به عرصه اجتماع کشیده و به تندزبانیِ سیاسی بدل می شود. دوم عرصه انتشار آن که از دیوان های اشعار به روزنامه ها و نشریه های عمومی منتقل می شود. سوم، وجود نوعی شعر غیررسمی و بداهه است که شخص هجاگو قصد قطعی برای انتشار و عمومیت دادن به آن نداشته، اما به دلایل مختلف منتشر شده است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ارائه نمونه های متعددی از خشونت لفظی در هر دو ساحت ذکرشده، تصویری از وضعیت ادبی عصر مشروطه ارائه می دهیم. سپس با بررسی وضعیت سیاسی اجتماعی این دوران، انگیزه ها و علل بروز پدیده خشونت ادبی را می کاویم. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که اختلاف سیاسی، رقابت بر سر پایگاه اجتماعی، بی توجهی به صورت و ساختار شعر و ضعف در زبان ادبی و برجسته کردن رذیلت های اخلاقی طرف مقابل انگیزه های بروز تندزبانی در این دوره هستند. همچنین بی ثباتی سیاسی و رواج هرج و مرج، بی اعتنایی به اصل مدارا و اصرار بر تعصب، علل اجتماعی و سیاسی رواج این پدیده هستند.
بازتاب دین های گونه گون در شبیه خوانی اسلامی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
95 - 131
حوزههای تخصصی:
گرچه شبیه خوانی در میان آگاهان جهان به عنوان تنها نمایش جهان اسلام یا منسجم ترین و مهم ترین نمایش شیعیان ایران زبان زد شده است، روایت هایش به روی دادهای اسلامی محدود نماند. شبیه خوانی ایران به ویژه در زمان بالندگی و پویایی دوره ی ناصری آرام آرام از ماجرای شهادت حضرت علی و عاشورای سال 61 هجری فراتر رفت و شهادت و زندگی دیگر امامان و جنگ های پیامبر و زندگی یارانش را در بر گرفت. سپس شرایطی تازه، ضرورت شکل گیری شبیه نامه هایی با روایت های نوین را پدید آورد و شبیه نویسی را به دوره ای تازه کشاند. وام گیری روایت هایی از کتاب های مقدس و زندگی مردمان دیگر دین ها و شکل دهی آن ها در فرم شبیه خوانی در این دوره روی داد و چنان گسترش یافت که دامنه ی روایت به شخصیت های هم دوره ی شبیه سازان نیز رسید. پدیدآوران شبیه، ایرانی مسلمان بودند ولی نیم نگاهی به ادیان و تمدن های دیگر نیز داشتند و می کوشیدند توجه تماشاگران غیرمسلمان را همانند هم کیشان خویش به اجرای شان بکشانند؛ گویی شبیه سرایان در پی ارتباطی گسترده تر بودند. آن ها می توانستند هر روایت دیگر را (حتا در زمان دیگر و جایی دیگر) با شگرد گریز به ماجرای کربلا پیوند بزنند تا تماشاگران دریابند که «کل یوم عاشورا و کل عرض کرب بلا». شخصیت های یهودی و مسیحی و هندو و نیز دین های مانوی و زردشتی حضوری پررنگ تر نسبت به دیگر ادیان در شبیه خوانی دارند. بنا بر این شبیه خوانی ایرانی-اسلامی در دوره ی گسترش برخلاف نمایش های مذهبی اروپا به پی روان دین اجراگران محدود نبود بل که همانند نهادی تئاتری و نه صرفاً ایدئولوژیک یا آیینی به ارتباطی گسترده با تماشاگران گوناگون می پرداخت.