فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
139 - 174
حوزههای تخصصی:
هر پروژه عمران شهری که به اجرا درمی آید، صرف نظر از موضوع آن، آثار و پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. ازآنجایی که این پروژه ها در بستر شهرهای ایرانی– اسلامی اجرا می شوند باید قواعد و هنجارهای مربوط به فرهنگ این شهرها نیز در اجرای این پروژه ها رعایت شود. یکی از مهم ترین هنجارهای شهرهای ایرانی– اسلامی، در نظر گرفتن احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در پروژه های عمران شهری می باشد، اصول و قواعدی که در کمتر پروژه شهری اجراشده ای در شهرهای ایران می توان شاهد رعایت شدن آن ها بود. در همین راستا این پژوهش درصدد مطالعه جایگاه احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در پروژه های عمران شهری می باشد. روش اتخاذشده در پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده که به منظور تنظیم مفاهیم و تدوین چارچوب مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوای متون و استدلال منطقی بهره گرفته شده است. همچنین در این پژوهش پروژه عتیق شهر تبریز که یکی از بزرگ ترین پروژه های نوسازی بافت های فرسوده کشور می باشد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردیده است. جامعه آماری پژوهش را نیز ساکنان، کسبه، عابران و استفاده کنندگان از پروژه عتیق تشکیل می دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد پروژه عتیق شهر تبریز از منظر رعایت قواعد فقهی، اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در سطح پایینی قرار داشته و نتوانسته است به مصادیق این سه بعد از آثار و نتایج پروژه های عمران شهری پاسخگویی مناسب داشته باشد. نتایج این پژوهش می تواند به متصدیان مدیریت شهری، برای تعریف پروژه هایی مبتنی بر رضایت حداکثری شهروندان و درنهایت موفقیت هرچه بیشتر پروژه های شهری کمک کند.
بررسی طراحی کارامد فضاهای اداری با بهره گیری از معماری سبز با تأکید بر روانشناسی محیط
حوزههای تخصصی:
تاثیر «گونه های سازمان فضایی» واحدهای مسکونی آپارتمانی بر «خلوت و تعامل اجتماعی» (مطالعه موردی: آپارتمان های مسکونی متداول شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعادل خلوت و تعامل اجتماعی از نیازهای اصلی روحی و روانی ساکنان واحدهای مسکونی آپارتمانی است. فقدان چنین تعادلی، از یک سو به انزوای اجتماعی و از سوی دیگر به ایجاد مزاحمت و سلب آسایش ساکنان منجر می شود.هدف پژوهش جستجوی راه های برقراری محیط متعادل خلوت و تعامل اجتماعی در سازمان فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش اصلی این است که، رابطه خلوت و تعامل اجتماعی با گونه های سازمان فضایی مسکن آپارتمانی چیست؟ چنین رابطه ای چه اهمیتی دارد؟ و چگونه می شود این رابطه را به تعادل رساند؟ مطالعه موردی به مسکن متداول آپارتمانی شهر آمل محدود شده است. آپارتمان های متداول به مجموعه های ردیفی با ارتفاع متوسط در سه تا شش طبقه که پله ارتباطی مشترک و مشاعات دیگر دارند، اتلاق می شود. روش تحقیق آمیخته و ترکیبی از روش کمی و کیفی است. رویه عملی تحقیق تکمیل پرسشنامه در نمونه ای از آپارتمان های مسکونی شهر آمل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساکنان واحدهای مسکونی آپارتمانی تعامل اجتماعی را نسبت به خلوت، که منجر به انزوا می شود را ترجیح می دهند. رعایت تمهیدات طراحی برای تامین خلوت در دید و منظر داخلی و خارجی، انتقال صدا از فضاهای داخلی به یکدیگر و از خارج به داخل و تامین تعامل اجتماعی مطلوب خواسته ساکنان است. در نتیجه، تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری نسبی است، ضمن اینکه با سازمان فضایی واحدهای مسکونی ارتباط دارد، در طول زمان با تمایل مردم به انتخاب شیوه زندگی قابل تغییر و تطبیق است. این تمایل می تواند تحت تاثیر پیشینه زندگی و تطبیق با سازمان فضایی خانه های جدید باشد.
مطالعه تطبیقی نگاره های فتح خیبر توسط حضرت علی (ع) در دو نسخه فالنامه دوره صفوی و نقاشی های محمد مدبر و حسین همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : فتح خیبر یکی از وقایع مهم تاریخی جهان اسلام است که در دوره های مختلفی از تاریخ هنر ایران اسلامی مورد توجه هنرمندان و نگارگران قرار گرفته است. این واقعه بیش از پیش در میان اهل تشیع اهمیت ویژه ای دارد زیرا در جریان این اتفاق، قلعه یهودیان توسط حضرت علی (ع) فتح شده است. پژوهش حاضر از حیث اهمیت واقعه فتح خیبر و جایگاه مهم حضرت امیر مؤمنان (ع) دارای اهمیت و ضرورت است، به ویژه این که هدف از این پژوهش شناخت سیر تغییر و تحولات مصورسازی این واقعه در دوره صفوی و معاصر، است. هدف پژوهش : تحقیق حاضر در پی آن است که بداند نگارگران و نقاشان در نگاره های مربوط به واقعه فتح خیبر در دو نسخه فالنامه دوره صفوی و نقاشی های محمد مدبر و حسین همدانی، این واقعه را چگونه بازنمایی کرده اند و در دوره های تاریخی صفویه و معاصر، چه تغییراتی در مصورکردن واقعه فتح خیبر مشاهده می شود. از طرف دیگر این پژوهش علل تغییرات و تمایزات در نوع بازنمایی واقعه فتح خیبر را در نگاره های فالنامه های صفوی و آثار نقاشی قهوه خانه ای را بررسی می کند. روش پژوهش : در این پژوهش اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و تصویری به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بررسی و موضوع فتح خیبر توسط حضرت امیرمؤمنان (ع) در دو نگاره از دو نسخه فالنامه صفوی و دو نمونه نقاشی از آثار هنرمندان معاصر شامل آثار محمد مدبر و حسین همدانی مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفته است. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد در مصورسازی واقعه فتح خیبر، میزان پایبندی به روایات در نگاره های دو نسخه فالنامه صفوی بسیار بیشتر از نقاشی های قهوه خانه ای یعنی آثار محمد مدبر و حسین همدانی است و در دوره صفوی، وجه اعجازگونه عمل حضرت علی (ع) اهمیت بیشتری نسبت به دوره معاصر داشته است.
شبیه سازی متغیرهای آکوستیکی به منظور رضایتمندی شنیداری در ایستگاه های مترو با استفاده از نرم افزار اودئون (نمونه موردی: مترو تهران، تبریز، اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت آکوستیکی در فضاهای عمومی به ویژه خدماتی معمولاً بر اساس دریافت اصوات گفتاری یا وضوح گفتار به همراه آسایش صوتی تعیین می شود. ایستگاه های مترو به لحاظ عملکردی جزء فضاهای شلوغ و پر رفت و آمد و از نظر ساختاری و کالبدی دارای هندسه نامتناسب (طول زیاد) و مصالح با ضریب جذب صوتی پایین بوده لذا محیطی پر سر و صدا و دارای اختلالات صوتی هستند. سر و صدای نسبتاً زیاد که علاوه بر نویز زمینه (صدای تجهیزات و سیستم های تهویه و غیره) در اثر منابع صوتی دیگر (قطار، ترمز، موتور، گفتگوی افراد و غیره) سبب ایجاد نویز در ایستگاه های مترو می شود از مسائل مهم آزار دهنده ای است که در مواجهه طولانی مدت می تواند سبب سلب آسایش و آسیب های جسمانی شود. صداهای مزاحم و بازتاب های پی در پی، شنیدن پیام های ایمنی و ارتباطات کلامی مخاطبان را مختل نموده و باعث خستگی، آشفتگی، عدم تمرکز و خوانایی در محیط می شود. بنابراین در این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه متغیرهای آکوستیکی با استانداردهای بین المللی اقدام به شبیه سازی شده تا در جهت رضایتمندی شنیداری در ایستگاه های مترو راهکارهایی اندیشیده شود. نمونه های مورد بررسی از شهرهای تهران، تبریز و اصفهان انتخاب و در دو نوع و سه حجم متفاوت دسته بندی شده اند. با وارد کردن سه بعدی نمونه های موردی در نرم افزار اودئون و تعیین متریال سطوح، منبع صوتی و نویز زمینه بر اساس داده های بدست آمده از اندازه گیری های میدانی، مشخص کردن نقاط گیرنده و تنظیمات مربوط به طول پاسخ ضربه ای، شبیه سازی صورت گرفته و متغیرهای آکوستیکی تأثیرگذار استخراج شده است. متغیرهایی همچون تراز فشار صوتی، زمان واخنش، زمان افت اولیه، شاخص انتقال گفتار، درصد اشتباهات گفتاری، وضوح صدا و شفافیت گفتار در رابطه با موضوع نویز در محیط و وضوح گفتار ضروری است. نتایج حاصل از شبیه سازی ها نشان می دهد حداکثر تراز فشار صوتی در تمام ایستگاه ها بالاتر از 85 دسی بل و حداکثر زمان واخنش در تمام ایستگاه ها بالاتر از 2 ثانیه بوده که با استانداردهای بین المللی فاصله دارد. این امر آسایش صوتی و نیز درک گفتار را که مهمترین عامل در ایجاد ایمنی و عملکرد فضاست و ارتباط مستقیمی با رضایتمندی شنیداری کاربران دارد، تحت تأثیر قرار می دهد. سنجش و ارزیابی متغیرهای آکوستیکی بصورت کمی نیز دلیلی بر اثبات این ادعا بود. همچنین با بررسی ظرفیت جذب صوتی در فرکانس های مختلف نیز به منظور بهینه سازی شرایط آکوستیکی در راستای تأمین رضایتمندی شنیداری پیشنهاداتی ارائه شده است تا ظرفیت های جذب در فرکانس های پایین و فرکانس های محدوده گفتاری و شنیداری انسان از طریق ایجاد تنگ بری ها، گوشه سازی ها و فضاهای عملکردی حفره مانند افزایش یابد.
بررسی رابطه زیرساخت سبز-آبی و کاهش آسیب پذیری سلامت در برابر گرمای شدید متأثر از تغییرات اقلیمی؛ نمونه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
69 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تغییرات اقلیمی خصوصاً روند گرمایش در دهه های اخیر، به طور فزاینده ای بر سلامت تأثیر گذاشته و به افزایش بیماری ها و مرگ ومیر به ویژه در شهرها انجامیده است. اجرای استراتژی سازگاری و کاهش تغییرات اقلیمی با مدیریت زیرساخت های سبز-آبی می تواند پیامدهای این تغییرات را کاهش دهد. فرضیه تحقیق آن است که افزایش سرانه زیرساخت سبز-آبی نواحی مختلف شهر، موجب کاهش دما و تعداد بیماران مرتبط با گرما در آن نواحی خواهد شد. هدف پژوهش: هدف، مقایسه بین اثر دو شاخص میزان زیرساخت سبز-آبی در جهت کاهش دما و خطرات سلامت است. روش پژوهش: شهر قزوین به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. بیماری هایی که مرتبط با گرما هستند و در این پژوهش بررسی شده اند، عبارتند از:گرمازدگی، بیماری های قلبی-عروقی، سکته مغزی و بیماری های تنفسی (به عنوان متغیر وابسته). تعداد این بیماران، از تماس های اورژانس به تفکیک نواحی شش گانه اورژانسی شهر در بازه زمانی فروردین 1397 تا مرداد 1399 پایش شده است. در همین بازه نقشه جزیره حرارتی سطوح شهری مستخرج از داده های مودیس تولید شد. زیرساخت های سبز-آبی به کمک نقشه کاربری و NDVI شناسایی و درصد مساحت و سرانه آنها به عنوان شاخص های میزان زیرساخت ها (متغیر مستقل) برای هر ناحیه محاسبه شد. تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS انجام گرفت و از معیار ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. ابتدا تحلیل همبستگی خطی بین متغیر وابسته و مستقل انجام شد. سپس مقایسه های چندگانه میانگین بین نواحی برای چهار بیماری صورت گرفت و از آزمون ANOVA استفاده شد. نتیجه گیری: نتایج، رابطه معکوس معنی دار بین سرانه زیرساخت سبز-آبی با تعداد تماس های اورژانس در بیماری های قلبی-عروقی، سکته مغزی و بیماری های تنفسی را نشان می دهد. ناحیه مولوی و فردوسی با کمترین سرانه و بیشترین دما، افزایش بیمار و ناحیه پردیس با بیشترین سرانه و کمترین دما، کاهش بیمار را دارند. چنین رابطه ای برای درصد مساحت صادق نیست. بنابراین مناطق شهری با جمعیت متراکم بایست در اولویت برنامه ریزی منظر قرار گیرند تا نابرابری سلامت منتج از تغییرات اقلیمی، کاهش یابد.
تدوین مدلی برای ارزیابی عمومیت فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
67 - 84
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از عناصر مهم در ساختار شهری شامل میدان ها، خیابان ها، پلازاها، پارک ها و ... هستند و همواره میزان عمومیت آن ها مورد بحث بوده است. اخیرا گرایش به سمت فضاهای نیمه عمومی و توجه کم تر به فضاهای عمومی شهری موجب کاهش میزان عمومیت و کارکرد و جایگاه پیشین این فضاها شده است و فضاهایی با کیفیت نامطلوب عمومیت شکل گرفته اند. هدف از این مطالعه، کاوش مفهوم عمومیت و مدل های ارزیابی آن، ارائه چارچوب مفهومی و سپس مدلی برای ارزیابی عمومیت فضاهای شهری است. جهت تدوین چارچوب مفهومی، مدل های ارزیابی صاحب نظران بومی و جهانی بررسی شد و مدل پیشنهادی ارزیابی عمومیت فضای شهری متشکل از چهار مؤلفه، هفت زیرمؤلفه و 30 نشانگر شکل گرفت. به منظور سنجش روایی و وزن دهی به مدل از نظرات 12 نفر از صاحب نظران و حرفه مندان حوزه ی شهری با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. در گام بعد ابتدا به دلیل امکان مقایسه صحیح تر و قراردادن داده ها در یک بازه یکسان، داده ها نرمال شده و سپس وزن دهی گروه خبرگان به صورت میانگین هر مولفه، زیرمولفه و نشانگر در بازه صفر تا یک مشخص شده است. نتایج وزن دهی خبرگان و تعیین ضریب اهمیت نهایی هر نشانگر به تدوین مدل نهایی ارزیابی عمومیت فضای شهری با چهار مؤلفه، هفت زیرمؤلفه و 26 نشانگر انجامید. سه نشانگر از مؤلفه ی پیکربندی کالبدی شامل « انعطاف پذیری مبلمان»، « عناصر سبز-آبی» و «تسهیلات دوچرخه»، همچنین نشانگر «دوربین های مداربسته» از مؤلفه ی مدیریت کنار گذاشته شدند. بر این اساس چهار مولفه پیکربندی کالبدی (0.33)، زندگی شهری (0.31)، مدیریت(0.2) و مالکیت(0.16) عمومیت فضای شهری را تبیین می کنند. این مدل می تواند به عنوان ابزاری در کنار سایر روش های متداول برای ارزیابی عمومیت فضای شهری از منظر تجربه زیسته کاربران و طراحان آن به کار رود.
شاخص های طراحی سردر کاربری های بزرگ مقیاس شهری از منظر ادراک کاربران (مطالعه موردی: سردرهای دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
53-37
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضاهای ورودی یکی از مهم ترین بخش های ساختمان ها، مجموعه های کاربری های عمومی و شهرها است که علاوه بر کارکرد تردد، کنترل و نظارت، هویت آن مجموعه را نشان می دهد. در گذشته اغلب شهرها و بناهای عمومی از فضاهای ورودی شامل سردرهای با تشخص و هویت بصری و فرهنگی بر آمده از زمینه بومی بوده اند. در عصر حاضر نیز برخی از مجموعه های عمومی همچون دانشگاه ها، دارای سردر طراحی بوده و خیلی از بناها و مجموعه ها نیز بدون سردر یا ورودی فاقد کیفیت هستند. عدم توجه به ضرورت طراحی و احداث سردر ورودی و الزامات کیفی آن در توسعه مجموعه کاربری های عمومی مسئله این پژوهش است. هدف: از این رو مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه سردر ورودی در هویت بناهای عمومی و باید و نبایدهای طراحی آن ها و بررسی معیارهای مربوطه در مطلوبیت سردرهای دانشگاه تبریز است. روش: این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و پیمایش میدانی و با شیوه های مطالعه کتابخانه ای و تحلیل های کمی و کیفی انجام شده است؛ همچنین در مطالعه موردی از روش پیمایش میدانی با توزیع 379 پرسشنامه طیف لیکرت بین متخصصان و دانشجویان و نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که سردر ورودی عنصری اصلی و جدایی ناپذیر از بناها به ویژه مجموعه های عمومی است که هر چه مقیاس و عمومی بودن کاربری بزرگ تر باشد نیازمند سردری برجسته، درخور و متشخص است. در طراحی سردرها بهتر است از انگاره های زمینه مدار مرتبط با فرهنگ و کارکرد و محیط بومی مربوطه استفاده شود؛ به طور کلی از نظر خبرگان معیارهای ایمنی و امنیت، هویت بخشی، نشانه و نماد قوی و سهولت دسترسی از ضریب اهمیت بالایی در مطلوبیت سردرها برخوردار بوده که با اعمال آنها در نتایج پرسشنامه های مردم و خبرگان، سردر فناوری و اطلاعات در بالاترین رتبه و سردر اصلی در پایین ترین رتبه قرار گرفت که نشانگر برخورداری نسبتاً بالای سردر فناوری از معیارهای طراحی سردر است.
تحلیل شاخص های مؤثر بر ایجاد نظام مدیریت یکپارچه شهری در یک شهر میراث جهانی (مورد پژوهشی: شهر تاریخی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
145 - 179
حوزههای تخصصی:
شهر تاریخی یزد، بخشی از شهر یزد است که به عنوان اولین بافت شهری از ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. ازآنجایی که این محدوده با چالش های متعدد ناشی از ناهماهنگی مابین سازمان ها و نهادهای ذی نفوذ در مدیریت شهری روبه روست، شناسایی شاخص های مؤثر بر ایجاد نظام مدیریت یکپارچه شهری در شهر تاریخی یزد می تواند به بهبود وضعیت آن کمک کند. روش تحقیق به این صورت است که ابتدا پنل خبرگان با حضور 5 نفر از مسئولان و مدیران شهری فعلی و اسبق شهر یزد تشکیل شد تا چالش های پیش روی عوامل مؤثر در بافت تاریخی شهرهای ایران تدقیق گردند. پس از جمع بندی، تعداد 48 شاخص به دست آمد که مطابق با ماهیت ابعاد مدیریت یکپارچه شهری دسته بندی شدند. این شاخص ها در قالب یک پرسشنامه با طیف لیکرت 5 گزینه ای، بین 32 نفر از مسئولان و مدیران شهری باتجربه شهر یزد که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، توزیع گردید. ساختار نظری مفروض تحقیق با استفاده از نرم افزار SmartPLS 3 مورد برازش قرار گرفت. با توجه به ضرایب مسیر، ارتباط مستقیم و معنی داری میان ابعاد مختلف یکپارچگی درون سازمانی، نهادی، برنامه ای، ساختاری/قانونی، عمودی و میان سازمانی با مدیریت یکپارچه شهری در شهر تاریخی یزد وجود دارد و 41 شاخص در این رابطه مؤثر تشخیص داده شدند. در نهایت، راهکارهایی به منظور ایجاد نظام مدیریت یکپارچه شهری در شهر تاریخی یزد پیشنهاد شد.
کاربست رویکرد بایو میمیکری در طراحی شهری و سیاست گذاری مبتنی بر چرخه های غیر سلسله مراتبی و تغییرات زمانی در بافت های ارزشمند؛ بررسی موردی: بافت تاریخی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
27 - 47
حوزههای تخصصی:
تضییع هویت بافت های شهری و به طور خاص بافت های ارزشمند تاریخی، حاکی از لزوم توجه به تناسب سیاست های کنترل توسعه با فرآیندهای پویای تغییر در طول زمان است. ازآنجاییکه بافت های تاریخی خود برآیندی از چندین اکوسیستم طبیعی هستند و در قالب یک کلیت جلوه می کنند، برای ادامه حیات خود به دگردیسی لایه های تشکیل دهنده این کلیت نیاز دارند. ازاین رو به نظر می رسد الهام از تناسبات سیستم های طبیعی به منظور کاربست در سیستم های انسانی (بایومیمیکری) بتواند در صورت بندی لایه های سیاست گذاری بافت های تاریخی قابل استفاده باشد. پژوهش حاضر به دنبال کاوشی در ویژگی های اکوسیستم ها و بررسی امکان پذیری به کارگیری آن ها در فرایند سیاست گذاری به منظور احیای بافت تاریخی گرگان است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این راستا بررسی اشتراکات قابل تعمق نظری میان حوزه های بایومیمیکری و طراحی شهری، امکان تبیین چارچوب نظری و ارزیابی تغییرات بافت در دو بعد ماهوی و رویه ای را فراهم نموده است. بررسی ویژگی های کلیدی اکوسیستم های طبیعی و ترجمه آن ها به ابعاد فضایی برای به کارگیری در محیط شهری هفت شاخص هارمونی با طبیعت، نهفتگی، فضاهای چند ظرفیتی و تنوع، عدم تعین، ناهمگنی، مدولاری و اتصال را معرفی می کند. مدل سیاست گذاری حساس به زمان برای احیای بافت تاریخی گرگان در قالب تعریف پروژه ها در چهار فاز پروژه های احیا و نوسازی، پیشگام و خدمات عمومی و زیربنایی، هویت آفرین و الگوساز، حفاظتی و کنترلی ارائه شده است.
پیشنهاد اطلس زیست اقلیمی در ایران جهت دست یابی به راهبردهای معماری همساز با اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
45 - 69
حوزههای تخصصی:
عدم انطباق ساختمان های جدید با محیط اقلیمی و بی توجهی به تأثیرات متقابل این دو منجر به مصرف لجام گسیخته انرژی های فسیلی شده است؛ بگونه ای که افزون بر آن، آسایش حرارتی ساکنان آن ها را نیز دچار اختلال می کند. لذا تحقیق حاضر به دنبال شناخت صحیح از نظام اقلیمی حاکم بر کشور و در نتیجه استفاده مناسب از راهکارهای مختلف تأمین سرمایش و گرمایش به منظور صرفه جویی در هزینه های مصرف انرژی است. در این پژوهش به منظور حصول راهکارهای مختلف تأمین فعال و غیرفعال انرژی سرمایشی و گرمایشی درون ساختمان ها برای شهرهای مختلف ایران، از داده های اقلیمی روزانه دما و رطوبت نسبی ۱۵۵ ایستگاه هواشناسی در سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۸ استفاده گردید. به منظور ارزیابی راهبردهای زیست اقلیمی برای تأمین آسایش داخل ساختمان ها از دو نمودار بازترسیم شده زیست اقلیمی ساختمانی گیونی که یکی برای کشورهای در حال توسعه و دیگری کشورهای توسعه یافته است، استفاده گردید. با توجه به جروجی های حاصل از ترسیم نمودار زیست اقلیمی هر ایستگاه، درصد فراوانی راهبردهای مختلف طراحی زیست اقلیمی محاسبه و بر مبنای تحلیل خوشه ای، هشت گروه زیست اقلیمی برای ایران طبقه بندی گردید. در نهایت پیشنهادات طراحی اقلیمی برای هریک از هشت خوشه ایجاد شده، تدوین شده است و درصد وقوع شرایط آسایش حرارتی و هریک از راهبردهای سرمایشی و گرمایشی در این هشت پهنه مورد ارزیابی قرار گرفت.
ارزیابی تاب آوری کالبدی با استفاده از مدل TOPSIS - AHP با تأکید بر مسکن (نمونه موردی مطالعه شهرستان های کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
1 - 24
حوزههای تخصصی:
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. فرآیند تاب آوری مسکن بایستی از توانایی لازم برای پیش بینی حوادث و پیشگیری تحمیل تلفات جانی و مالی به شهروندان برخوردار باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی - تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی سازه ای است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاب آوری کالبدی در برابر سوانح طبیعی و با تأکید بر واحد های مسکونی و کیفیت مساکن در برابر سوانح طبیعی است. قلمرو مورد مطالعه همه شهرستان های کشور می باشد. برای دستیابی به اهداف تحقیق شاخص های منتخب کیفیت مصالح و تراکم خانوار در واحد مسکونی استخراج شد؛ و مجموعا 17 شاخص شد. جهت وزندهی به شاخص ها از مدل ahp و برای ارزیابی و رتبه بندی تاب آوری کالبدی هریک ازشهرستان های کشور با کمک مدل تصمیم گیری تاپسیس مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و برای تحلیل الگوی شاخص های تاب آوری مسکن از خودهمبستگی فضایی (Moran's) استفاده شده و برای تولید نقشه ازمحیط gis استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ که ضریب خطا کلیه شاخص ها کوچکتر از 0.1 است. شاخص نسبت واحد های مسکونی دارای اسکلت فلزی بیشتر از 300 متر با وزن 0.148 بیشترین وزن را دربین شاخص ها دارا است. در شهرستان های کشور به لحاظ تاب آوری در وضعیت متوسط هستند شهرستان هایی که در مرکز کشور واقع شده اند. تحلیل فضایی تاب آوری مسکن به صورت کلی در کشور از الگوی خوشه ایی پیروی می کند. در وضعیت مطلوب واقع شده اند و شهرستان هایی که در حاشیه کشور واقع شده اند در وضعیت نامطلوب واقع شده اند.
آموزش رفتار سازه های با مصالح بنایی به دانشجویان کارشناسی معماری با استفاده از مدل بلوک های صلب متعادل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
31 - 53
حوزههای تخصصی:
با وجود آن که مسأله سازه های با مصالح بنایی یکی از حوزه های مهم و چالش برانگیز است، توجه کافی به آن در حوزه آموزش سازه در معماری وجود نداشته است. نوشتار حاضر نتیجه تلاش های انجام شده برای پر کردن این خلأ را منعکس می کند که در قالب یک اقدام-پژوهی چهارساله، در پارادایم ممارست و از طریق انجام چرخه های آموزشی مکرر صورت پذیرفته اند. این پژوهش بر آموزش رفتار این سازه ها در سطح مقدمات متمرکز است و در پی پاسخگویی به این مهم است که چگونه می توان نحوه رفتارسازه های با مصالح بنایی را برای دانشجویان کارشناسی معماری بیان نمود؟ و مدل این آموزش چگونه می تواند شکل گیرد؟ راهبرد اتخاذ شده در مسیر، مطالعه تجربی و از طریق مشاهده حرکت (مطالعه سینماتیک) مدل بلوک های صلب در قالب تحلیل و طراحی در حالت حد نهایی می باشد. اثر دو عامل ناپایدارکننده نشست و زلزله بر روی مجموعه قوس و پایه، با رویکردی مبتنی بر جابجایی، در این مسیر مورد بررسی قرارمی گیرد. مشاهده شد که در راستای هدف آموزش رفتار سازه های با مصالح بنایی، برخی ازمفاهیم پایه و مسائل تحلیل حدی، چون تسلیم، وقوع مفاصل پلاستیک و وابستگی حدنهایی و محل مفاصل پلاستیک به تناسبات هندسی سازه، از طریق بررسی حرکتی مدل های بلوک صلب قابل طرح هستند. مدل آموزشی پیشنهادی مبتنی بر آزمایش دانشجویان بر روی مدل های فیزیکی و دنبال کردن مرحله به مرحله پرسش های هدایت شده مدرس است که بر مشاهده تأکید دارند. نتایج این نوشتار می توانند به مدرسان برای تلاش در زمینه بهبود آموزش این حوزه توجه دهند.
بررسی مفاهیم محوربندی در مساجد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
کالبد مساجد حامل ویژگی های شکلی و هندسی است که نشانگر تفکرات سازندگان آن است. شناخت تنوع در نقشه مساجد در درک بهتر دیدگاه سازندگان بنا مؤثر باشد. هدف پژوهش شناخت تنوع محور در مساجد است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بررسی نمونه های موردی درپی پاسخ به این پرسش است که چگونه آرایش محور در نقشه مساجد پاسخگوی کارکرد عبادی آن است؟ اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعه اسناد کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی بدست آمده است. نتایج نشان می دهد؛ هندسه مساجد با تأثیر پذیری از محور قبله به سه دسته، تک محوری، دومحوری و چندمحوری و از دیدگاه شکلی به هندسی منظم و ترکیبی از اشکال هندسی منظم-غیرمنظم تقسیم شده که معمار در هر کدام از مساجد، بر اساس زمینه، تمهیداتی مانند الحاق فضاهای جانبی به بنا و یا چرخش در نقشه را اندیشیده و در نهایت فضایی خالص و دارای هندسه منظم را به عنوان نتیجه طراحی حاصل کرده است.
مطالعه تطبیقی رهیافت های فرمی- فضایی معماری و نقاشی در مرور آثار مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارتباط میان معماری و نقاشی یکی از حوزه های مورد مطالعه در نظریه هنر و معماری است. هر چند معماری ترکیبی از معانی کاربردی است، ولی می تواند در ارتباط با نقاشی، از بابت فرم و فضا مطالعه شود. در این میان، در خلق اثر هنری، اگر «هنرمند» متغیر ثابت فرض شود، این سؤال مطرح است که ساختار فکری او در خلق فرم و فضا در دو رسانه، چه تأثیری بریکدیگر دارند و در نهایت منجر به چه نوع ارتباطی بین دو نظام هنری می شود؟هدف پژوهش : هدف این پژوهش به طور اخص مطالعه آثار معمارانی است که در هر دو حیطه فعالیت دارند. فرض بر آن است که مهارت معمار از فاصله تصور تا تصویرکردن طرح واره های ذهنی به عنوان نقاشی، منجر به نشر اندیشه او می شود و این فرایند در نحوه آفرینش اثر معماری و تفکر فضایی او مؤثر است.روش پژوهش : پژوهش با رویکرد کیفی و روش تطبیقی بین رشته ای، منطبق با دیدگاه کری واک انجام شده و مدل پژوهش ترکیبی از گرایش های فضایی و رهیافت های معنایی فرم و فضا است. در بخش اول آثار نقاشی مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی، به عنوان نمونه، با روش شکل گرایی ولفلین تحلیل می شوند. در گام بعد مفاهیم فرمی-فضایی معماری آنان بررسی شده است. دستاوردهای این تحلیل برآمده از مطالعات نظری و داده های تجربی هستند که از طریق روش توصیفی نتیجه گیری می شوند. در نهایت جهت تبیین رابطه، مقایسه تطبیقی تحلیل ها در دو رسانه صورت می گیرد.نتیجه گیری : به نظر می رسد برخورد هنرمند در راستای معانی مصادیق عینی (ابژکتیو) اثر، در سطح «ابتدایی» و «کارکردی» در دو حیطه کاملاً مستقل صورت گرفته و به معانی ذهنی (سابژکتیو) در سطح «ارزشی» پرداخته شده است که قابلیت تطبیق بر ساختار فکری هنرمند را دارد. در سطح «نمادین» با انتقال برخی رهیافت های فرمی از نقاشی به معماری، اثر معماری بیشتر به بعد هنری خود نزدیک شده و جنبه زیبایی شناسی یافته است.
تحلیلی بر توزیع فضایی سرانه مذهبی در محله های شهری (مورد مطالعه: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین اهداف طرح های تفصیلی، تأمین سرانه های استاندارد خدمات شهری در راستای رفع نیازهای شهروندان است. تحقق پذیری این طرح ها، موکول به انطباق با زمینه است که در یک جامعه اسلامی، الزامات خاص خود را طلب می کند. در آموزه های اسلام، پاسخ به نیازهای مادی و فرا مادی انسان مدنظر قرارگرفته و شهر به عنوان بستر حیات طیبه، باید این مهم را تسهیل کند. بنابراین فراهم نمودن سرانه کالبدهای متناظر با نیازهای فرا مادی (مانند کاربری مذهبی)، از اهمیت برخوردار است. این پژوهش در شرایطی که خلاً پژوهش های مختلف کیفی و کمی در خصوص سرانه مذهبی شهرها کاملاً محسوس است، ضمن ارائه الگویی برای آسیب شناسی توزیع فضایی سرانه مذهبی شهرها، به ارزیابی طرح تفصیلی شهر مقدس قم از این منظر پرداخته است. تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده که گردآوری داده های آن با روش اسنادی و مشاهده میدانی انجام پذیرفته و در نهایت، داده های اطلاعات مکانی (GIS) حاصل از برداشت میدانی پژوهشگر در انطباق با طرح تفصیلی مصوب و اسناد فرادست، تحلیل محتوا شد. نتایج تحقیق، کمبود سرانه مذهبی در مقیاس محله های شهر قم را با روش های مختلف تحلیلی، اثبات می کند. از یک سو طرح تفصیلی، مساحتی حدود 7% کاربری های مذهبی محلات را در تعریض معابر قرار داده و از سوی دیگر، عدم توزیع استاندارد و نرمال فضاهای مذهبی موجود و پیشنهادی طرح تفصیلی، منجر به انحراف بین حداقل %34 تا 68% نسبت به اهداف طرح جامع شهر و مقررات موضوعه شده است.
اصول طراحی و شکل گیری شهرهای زیرزمینی (بررسی تطبیقی معماری شهر زیرزمینی اوئی نوش آباد و ماتماتا تونس)
حوزههای تخصصی:
ساخت شهرهای زیرزمینی از طریق منفی سازی در یک زمینه مثبت، بدون مصرف مصالح، نوعی استثناء و راهکار ویژه در تعاریف رایج معماری ایجاد می کند. شناخت اصول شکل گیری این معماری از پیچیدگی های خاصی برخوردار است چرا که مولفه هایی که بر شکل گیری آن موثر هستند، دارای تنوع و روابط خاصی می باشند. پراکندگی این گونه معماری در جای جای دنیا و پیدایش آن در هر اقلیمی با کارکردهای مختلف، نوعی تنوع خاص به آن داده است که خود جاذبه ای برای شناخت شکل گیری آن دارد. شناخت این آثار تا سالیان اخیر اکثراً به صورت کلی بوده و یک روند شناخت جدی برای مطالعه این آثار دنبال نشده است. از همین روی مسأله اساسی در این پژوهش شناخت اصول طراحی و چگونگی شکل گیری معماری شهرهای زیرزمینی است. بر همین اساس در پژوهش حاضر دو شهر اوئی و ماتماتا انتخاب شد تا با مقایسه آن ها به سوالات زیر پاسخ داده شود: معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر چه اساسی طراحی و شکل گرفته اند؟ مولفه های مشترک و وجه تمایز اصول شکل گیری و طراحی معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا کدام اند؟ اهداف پژوهش پیش رو را می توان در اهمیت ذاتی و بسترسازی مطالعاتی در جهت جلوگیری از تخریب و شناخت بیشتر این دو اثر معماری در دو موقعیت جغرافیایی متفاوت جست و جو کرد. در همین راستا برای دستیابی به اهداف پژوهش پیش رو، از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی، و به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات اولیه از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که اصول طراحی و شکل گیری معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر اساس عملکرد و نیاز متفاوت، اتفاقات تاریخی و شرایط محیط طبیعی شکل گرفته اند.
جایگاه فعلی آموزش مقررات ملی ساختمان در مقطع کارشناسی مهندسی معماری و ارائه راهکارهایی برای تقویت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نظر به اهمیت آگاهی دانش آموختگان معماری نسبت به مقررات ملی ساختمان، این مقاله دو هدف اصلی را پیگیری می کند: 1) بررسی شرایط حال حاضر آموزش مقررات ملی در آموزش دانشگاهی مقطع کارشناسی مهندسی معماری از نقطه نظر میزان اهمیت و ضرورت، میزان توجه به آموزش آن و نواقص و موانع پیش روی آن؛ 2) ارائه و بررسی پیشنهادات برای آینده آموزش مقررات ملی از نقطه نظر روش های مناسب تدریس، مباحث لازم آموزشی، و زمان مناسب آموزش در طول دوران تحصیل. برای دستیابی به این اهداف از روش تحقیق پیمایش کیفی و برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدرسین معماری که سابقه کار حرفه ای در ساختار نظام مهندسی ساختمان را دارند، بهره برده شده است. یافته های این مقاله ضرورت اضافه شدن یک درس دو واحدی تخصصی که به طور مستقیم به آموزش مقررات ملی بپردازد را آشکار می سازد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش بر آموزش غیرمستقیم مقررات ملی در خلال آموزش دروسی که به هر یک از مباحث 22گانه مقررات ملی ساختمان مرتبط هستند نیز تأکید دارد. از این رو پیشنهاد می گردد که در فرآیند بازنگری برنامه درسی کارشناسی مهندسی معماری، بازنگری سرفصل دروس مختلف با تأکید بر آموزش مباحث مرتبط مقررات ملی ساختمان نیز مدنظر قرار گیرد.
الگوی گفتمان طراحی شهری مشارکت محور با رویکرد آموزش شهروندی(مطالعه موردی: بافت تاریخی کازرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
126-114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: الگوی گفتمان طراحی مشارکت محور در دنیا به عنوان راه حلی برای بازطراحی بافت های شهری مطرح می شود. تخریب های گسترده در بافت های تاریخی ایران به علت عدم پیاده سازی گفتمان طراحی شهری است. هدف: این پژوهش به کشف الگوی گفتمان سازی در طراحی مشارکت محور با رویکرد آموزش شهروندی در بافت تاریخی کازرون می پردازد. روش: رویکرد پژوهش کیفی و با دسته بندی خوشه های جامعه مشارکت کننده و نمونه گیری گلوله برفی در 3 دسته باز، محوری و گزینشی کدگذاری شده، سپس با تکنیک تحلیل محتوا تفسیر شده است. یافته: مقولات مستخرج از مصاحبه ها در 7 عامل محوری و در 2 دلیل گزینشی شامل ناآگاهی ساکنان و مدیریت شهری نادرست قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر در ناآگاهی شهروندان (عدم شناخت ویژگی های بافت، عوامل اجتماعی و اقتصادی) طراح شهری به عنوان تسهیل گر ابتدا با هدف آگاهی مشارکت کنندگان از بافت تاریخی و ایجاد زمینه مشارکت محوری به آموزش شهروندی پرداخته سپس با آموزش مقدماتی طراحی شهری به تبدیل نظر به ایده مشارکت کنندگان کمک می کند. سپس ایده ها را تعدیل و به صورت سیاست های یکپارچه و جامع مدون نموده و به مدیریت شهری برای ابلاغ سیاست های اجرایی طراحی شهری مشارکت محور و حل مشکلات ناشی از سیاست های نادرست در زمینه مدیریت شهری، اقتصادی، طراحی و امنیت کمک می کند.
بررسی مفاهیم نهفته در معماری بدنه های تاریخی در ساخت بنا های میان افزا در بافت تاریخی کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: شهرهای تهران، اصفهان و شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
105 - 120
حوزههای تخصصی:
ساخت وسازهای جدید در بافت تاریخی قبل از آنکه صرفاً یک بنای معماری باشد، به عنوان بخشی از شهر معرفی می شوند که باید برای حفظ انسجام و تداوم با بخش های تاریخی پیرامون از قواعد و ضوابط خاصی پیروی کند. هدف پژوهش بررسی چارچوب طراحی بناهای میان افزا در بافت تاریخی و نحوه ساخت وساز آن می باشد؛ بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در جهت رسیدن به اهداف پژوهش اطلاعات گردآوری و از طریق کیفی مورد تجزیه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که چارچوب پیشنهادی طراحی بناهای میان افزا در بافت تاریخی ثابت نیستند. بدین منظور ارزش های معنایی متعدد، به صورت عینی (مفاهیم موجود در کالبد) و ذهنی (مفاهیم موجود در ذهن) در کالبد بدنه های تاریخی قابل ادراک بودند. مدل پیشنهادی این پژوهش پس از تحلیل و ارزیابی شاخص ها در کلان شهرهای مرکزی ایران (تهران، اصفهان، شیراز) نشان دهنده کشف راهکارهایی است که معماران آن ها در مراحل خلق اثر به کار می بستند.