مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
احکام اسلامی
حوزههای تخصصی:
در اصول چهارم، هفتاد و دوم، نود و یکم، نود و چهارم و نود و ششم قانون اساسی، به بیان مأخذ و منبع ناظر بر قوانین و مقررات حاکم در نظام جمهوری اسلامی ایران از حیث لزوم ابتنای آنان بر اساس شریعت اسلام پرداخته شده است؛ لکن در اصول یادشده از تعابیر و اصطلاحات متفاوت بهره برده شده است.از یک سو، طبق اصل چهارم قانون اساسی، کلیه قوانین و مقررات، باید بر اساس موازین اسلامی باشند و از سویی دیگر در اصل نود و ششم قانون اساسی، به منظور نظارت شریعت اسلام بر قوانین و مقررات از تعبیر عدم مغایرت قوانین با احکام اسلام، استفاده شده است. برخی از حقوقدانان، استفاده از دو اصطلاح فوق را متعارض هم دانسته اند و برخی دیگر نیز از عبارت موازین اسلامی و به تبع آن احکام اسلامی مفاهیمی کلی و نامتناسب برداشت نموده اند. لذا در تشریح و تبیین مفهوم اصطلاحات فوق، هویدا می شود که استفاده از دو اصطلاح به ظاهر متفاوتِ احکام اسلامی و موازین اسلامی، نتیجه ای واحد و همسان خواهد داشت که این امر، مؤید عدم تغایر و در نتیجه، عدم تناسخ در اصول مربوطه خواهد بود.
آثار پذیرش قاعده نفی خلو در نظام قانون گذاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار حکومتی جمهوری اسلامی ایران، آنچنانکه قانون اساسی تصریح می کند بر اساس احکام وحیانی شکل گرفته است و بنا دارد صدر تا ذیل این بنا اسلامی باشد. یکی از مهم ترین قواعد فقهی که فقها بر آن اجماع دارند، قاعده «نفی خلو الوقائع عن الحکم» است. به اختصار این قاعده می گوید هیچ واقعه ای از وقائع عالم نیست که دارای حکم الهی نباشد، از این رو در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش کتابخانه ای به تحلیل انتقادی سیاست های تقنینی فعلی پرداخته و نتیجتاً تأثیرات این قاعده بر نظام قانون گذاری در جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی واقع گردد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نظام فعلی تأمین کننده این قاعده نیست و باید مصدر اصلی تدوین قوانین در قوه مقننه متشکل از مجتهدین موضوع شناس و آشنا به تدوین قوانین باشد.
تبیین وظایف پلیس از دیدگاه فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۰)
105 تا 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نظام حقوقی ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش به حقوق اسلامی یافت. برخی می پندارند احکام اسلامی فقط در حوزه امور عبادی و خصوصی، نظیر مالکیت و خسارات است و امور عمومی و کلان در قواعد اسلامی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی قواعد فقه اسلامی، در یکی از حوزه های مدیریت عمومی و قضایی بنام «پلیس» است که نشان دهد که فقه اسلام کاربرد گسترده ای در حقوق عمومی و حوزه پلیس قضایی دارد. براساس مقررات موجود، پلیس دارای تکالیف متعدد است. در مواردی پلیس از عذر شرعی و قانونی برخوردار است و معاف از مسیولیت کیفری و مدنی است. روش: این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، منابع اینترنتی، مقاله ها، پژوهش های لاتین و فارسی و مطالعة آثار موجود در زمینه فقه جزایی اسلام انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری است. یافته ها و نتایج: ین نوشتار نخست به بررسی تکالیف پلیس در قوانین ایران می پردازد و آنها را فهرست می کند و سپس کاربرد قواعد فقهی اسلام را در تکالیف پلیس قضایی بررسی می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد، فقه و حقوق اسلام، حتی در کلی ترین قواعد خود، نظیر ضرورت، مصلحت، لاضرر و...، در حقوق عمومی و مدیریت در پلیس قضایی کاربرد دارد و پلیس موظف به رعایت قواعد فقهی و قوانین موضوعه است و رعایت نکردن آنها سبب مسیولیت مدنی و یا کیفری پلیس می شود.
تحلیلی تاریخی بر عناصر و ساختار کالبدی فضایی شهرهای ایرانی - اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در سیر تاریخی اسلام گرایی، شهرهای بزرگی شکل گرفتند که در کنار آن ها شمار شهرهای کوچک و متوسط نیز افزایش یافت که در عین همسانی با سایر شهرها، ویژگی های منحصربه فردی را از لحاظ کالبدی نمایان کردند. ساخت، بافت و بناهای شهری؛ همچون: مسجد، بازار، مدرسه، کاروان سرا، سقاخانه، در شهر اسلامی هر کدام نمادی از مفاهیم، ارزش ها و تجلی بسیاری از مفاهیم اسلامی می باشند. تحقیق حاضر، با روش توصیفی - تحلیلی در قالب مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، ضمن اشاره به ویژگی ها و ساخت کالبدی شهرهای ایرانی - اسلامی، به بررسی و تحلیل عوامل ایجاد و تکوین شهرهای ایرانی اسلامی در ابعاد کالبدی فضایی می پردازد. بررسی ها نشان می دهد که عناصر کالبدی شهرهای ایرانی - اسلامی به لحاظ تاریخی، به ارزش ها و اعتقادات فرهنگی که ریشه در احکام اسلامی داشته است، بستگی دارند؛ به طوری که این عناصر، ساختار کالبدی و جنبه های گوناگون زندگی مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده است.
تطبیق فرایند تقنین در نظام جمهوری اسلامی ایران با نظریه ی قانونگذاری به مثابه ی برنامه ریزی در راستای اجرای قوانین الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق عمومی سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۹
۱۱۳-۱۳۴
حوزههای تخصصی:
نظریه ی قانونگذاری به مثابه ی برنامه ریزی برای اجرای قوانین الهی بر این مبنا استوار است که قانونگذاری از صلاحیت های شارع مقدس است و کارویژه ی پارلمان، برنامه ریزی در قالب تنظیم قوانین برای اجرای قوانین (احکام) الهی است. این برداشت از شأن قانونگذار در نظام حقوقی ایران از مبانی اسلامی نشأت گرفته است که در دیدگاه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران و برخی فقهای مجلس مؤسِّسان قانون اساسی نیز مشهود است. در اصول قانون اساسی نیز به صراحت به «اختصاص تشریع به خداوند» و «نقش بنیادین وحی در بیان قوانین» اشاره شده است. این نوشتار با روشی توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که آیا فرایند قانونگذاری در ایران با نظریه ی مذکور مطابقت دارد؟ این ابهام ازآن جا ناشی می شود که ابتکار عمل قانونگذاری توسط پارلمان به نحوی است که صلاحیت شارع مقدس در قانونگذاری را عملاً به موضوعِی غیرمؤثر تبدیل کرده، زیرا اجتهاد بر امر قانونگذاری در نظام مطلوب مقدم و در نظام حقوقی ایران مؤخر است. بر همین مبنا، مکانیزمی پیش بینی نشده است تا پارلمان از نتایج حاصل از اجتهاد فقها و در راستای اجرای احکام اسلامی، به قانونگذاری مبادرت ورزد، بلکه مجلس اغلب براساس نیازهای جامعه، به قانونگذاری می پردازد. بدین ترتیب، فقه در جایگاهی مؤخر از قانونگذاری قرار می گیرد و تنها به عدم مغایرت مصوبات با موازین اسلامی بسنده می کند. این تمایز ممکن است به بروز نواقصی در نظام قانونگذاری مبتنی بر شریعت مقدّس منجر شود.
سرمایه اجتماعی و باورهای دینی و فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بعد از تعاریف نظری سرمایه اجتماعی بوسیله بعضی از دانشمندان و صاحب نظران به این نکته تأکید شده است که نه تنها مفاهیم سرمایه اجتماعی در مکتب اسلام ساری و جاری بوده است بلکه به معنای واقعی کلمه عوامل مؤلّفه آن از قبیل سرمایه ی فرهنگی، سرمایه ی اقتصادی، گروه گرایی، اعتماد، همبستگی و . . . چیزهایی نیست که مکتب اسلام به آنها توصیه نکرده باشد. در این راستا با استناد به منابع اسلامی ومأخذ دیگر به این نتیجه رسیده ایم که ضمن استفاده بهینه از راهکارهای اصولی و تجارب اندیشمندان دیگر اگر به احکام اسلامی به دقّت عمل شود،هم به تولید و هم حفظ سرمایه اجتماعی پرداخته می شود و از انقلاب اسلامی ایران به عنوان نمونه بارزی از سرمایه عظیم اجتماعی یاد شده است که با استفاده از آموزه های اصیل مکتب اسلام همه ی آنچه را که بعنوان اجزا و عوامل مثبت سرمایه اجتماعی از آنها یاد می شود، با حفظ ارزش های والای انسانی بکار می گیرد . پس با احترام به همه واضعان و اندیشمندان نظریّه ی سرمایه اجتماعی با استفاده از مفاهیم علمی آنها نباید از آنچه خود داشته ایم غافل باشیم، چون هر وارداتی بدنبال خود فرهنگی را می آورد که اگر بومی نشود و با فرهنگ جامعه تطبیق نیابد مشکلاتی را ببار خواهد آورد.
میزان توجه به اسلام به عنوان منبع قانونگذاری در قانون اساسی کشورهای اسلامی؛ از ساختار تا هنجار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی حقوق اساسی کشورهای اسلامی با توجه به ابتنای قوانین اساسی آنها بر موازین اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و براساس آن می توان نظام حقوقی آنها را از دو بعد ساختار و هنجار مورد مداقه قرار داد. از این رو اگرچه در مبنا این کشورها تابع احکام و شریعت اسلام هستند اما مسأله ای که در رابطه با حقوق اساسی آنها به ذهن متبادر می شود این است که، این کشورها به ویژه در بعد ساختاری و بعضاً در بعد هنجاری متاثر از حکومتهای الگوی خود هستند که ریشه در تاریخ داشته (ناشی از گرایشات شیعی- سنی) یا وابسته به یکی از نظام های حقوق اساسی فعلی (کامن لا، رومی ژرمن یا تلفیقی از دو نظام مزبور) می باشند. آنچه که به عنوان نتیجه بحث می توان مورد اشاره قرارداد، اینکه جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری موفق در عرصه قانونگذاری اسلامی و نظارت بر آن با نظام مردم سالاری دینی می تواند الگویی قابل تعمیم به سایر کشورهای اسلامی باشد. الگویی که در آن هم الزامات زندگی در جهان جدید مورد توجه قرار گرفته و هم اسلام به عنوان رکن اساسی یک کشور اسلامی در تمامی بسترهای حقوقی آن جاری و ساری گشته است.
تبیین مؤلفه های معناشناسی شهر اسلامی در راستای سیاست گذاری توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سیاست گذاری شهر اسلامی باید اصول دین، احکام و احادیث، بر تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های شهری تاثیرگذار باشند. می توان در موضوع های گوناگون شهرسازی از طریق استخراج مؤلفه های معنایی، به صورت (کالبد) شهر پرداخت و نیز بر اساس کالبد شهری به ذات هستی(معنا) در شهر اسلامی دست یافت. در همین راستا پژوهش حاضر به تبیین مؤلفه های معناشناسی شهر اسلامی در راستای سیاست گذاری توسعه پایدار شهری پرداخته است. روشی که در این پژوهش به کار گرفته شده است روش کیفی می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. مطالعات با توجه به تبیین مفهوم معنا و معناشناسی و خاستگاه آن در آثار معماری و همچنین معیارهایی به منظور تحلیل معنایی فضای شهری به عناصری چون نشانه و نشانه شناسی و همچنین هنرشناسی صورت گرفت. سپس رابطه معنادار بین معنا و نشانه ها و زیبایی شناسی در کالبد شهر اسلامی بررسی شده و علاوه بر بیان چیستی شهر اسلامی، مبانی، ارکان، عناصر آن و بیان شکل شهر اسلامی از منظر نظریه پردازان، تحلیلی در راستای مؤلفه های معنایی شهر اسلامی بیان گردید و تبیین شاخص های اصالت وجود، اصالت ماهیت، علم نسبت به پدیده ها، یگانگی عین و ذهن، ارتباط دو سویه معنا و صورت گرفت. یافته تحقیق حاکی از این است که با توجه به اینکه در شکل گیری شهر اسلامی، توجه به مراتب هستی دارای اهمیت می باشد، بنابراین با توجه به نقش مهم کالبد در جوامع امروزی و عدم توجه به ابعاد معنایی در کالبدهای شهری، سیاست حضور و ارتباط مؤلفه های معنایی در شهر اسلامی، می تواند فضا را به سمت آرمان های اصلی اسلامی رهنمون سازد.
جایگاه احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در پروژه های عمران شهری (نمونه مطالعاتی: پروژه عتیق تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
139 - 174
حوزههای تخصصی:
هر پروژه عمران شهری که به اجرا درمی آید، صرف نظر از موضوع آن، آثار و پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. ازآنجایی که این پروژه ها در بستر شهرهای ایرانی– اسلامی اجرا می شوند باید قواعد و هنجارهای مربوط به فرهنگ این شهرها نیز در اجرای این پروژه ها رعایت شود. یکی از مهم ترین هنجارهای شهرهای ایرانی– اسلامی، در نظر گرفتن احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در پروژه های عمران شهری می باشد، اصول و قواعدی که در کمتر پروژه شهری اجراشده ای در شهرهای ایران می توان شاهد رعایت شدن آن ها بود. در همین راستا این پژوهش درصدد مطالعه جایگاه احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در پروژه های عمران شهری می باشد. روش اتخاذشده در پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده که به منظور تنظیم مفاهیم و تدوین چارچوب مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوای متون و استدلال منطقی بهره گرفته شده است. همچنین در این پژوهش پروژه عتیق شهر تبریز که یکی از بزرگ ترین پروژه های نوسازی بافت های فرسوده کشور می باشد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردیده است. جامعه آماری پژوهش را نیز ساکنان، کسبه، عابران و استفاده کنندگان از پروژه عتیق تشکیل می دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد پروژه عتیق شهر تبریز از منظر رعایت قواعد فقهی، اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در سطح پایینی قرار داشته و نتوانسته است به مصادیق این سه بعد از آثار و نتایج پروژه های عمران شهری پاسخگویی مناسب داشته باشد. نتایج این پژوهش می تواند به متصدیان مدیریت شهری، برای تعریف پروژه هایی مبتنی بر رضایت حداکثری شهروندان و درنهایت موفقیت هرچه بیشتر پروژه های شهری کمک کند.
حقوق شهروندی، احکام و اخلاق اسلامی در طراحی شهری با تأکید بر نگرش توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
۸۸-۷۱
حوزههای تخصصی:
طراحی شهرها می تواند با رویکردهای متفاوتی تبیین شود. رویکردهای رایج در این حوزه با تأکید بر جنبه های عملکردی، زیبایی، ادراک، محیط زیست، اجتماعی و فرهنگی، فرایندها و محصولات متنوعی عرضه می نمایند که تمامی شاخص های شهر اسلامی را دربر نمی گیرند. از منظر شهر اسلامی تعالی و پیشرفت در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی دارای احکام و قواعدی است که ریشه در اصول و فروع دین و آموزه های اسلامی و دارد. ازاین رو هدف این پژوهش تبیین ابعاد و شاخص های طراحی شهری توحیدی با تأکید بر احکام و اخلاق اسلامی است که با روش پژوهش تحلیل میان رشته ای و استدلال منطقی انجام می شود. رویکردی تعالی توحیدی بر پیشرفت، تعالی و زندگی بهتر انسان از طریق طراحی شهری مبتنی بر احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی و سیرت اسلامی، تأکید دارد. التزام به احکام اسلامی و قواعد فقهی به عنوان یکی از ارکان طراحی شهری توحیدی است که در برنامه ها و اقدامات طراحی و توسعه، پایبندی به آن ها ضروری است که می بایست با همکاری فقها و متخصصان تعیین شود. ازجمله قواعد فقهی مرتبط در طرح های توسعه شهری، قواعد فقهی لاضرر، تسلیط، نفی سبیل، ضمان و تزاحم مصلحت می باشد. به طوری که هیچ حقی از عوامل ذی مدخل در یک برنامه و طرح اعم از حقوق خداوند، حقوق نفس، حقوق سایر انسان ها و حقوق طبیعت تضییع نشود. پایبندی به این قواعد و اصول هم در الگوی طراحی و هم در طراحی و اجرا و بهره برداری می تواند به تحقق فضاها و بناهایی در تراز اسلامی بیانجامد.
تبیین مؤلفه ها و الزامات اخلاق اسلامی در صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
119-146
حوزههای تخصصی:
اعتقادات، احکام و اخلاق، را به عنوان سه رکن اسلام، می توان در شهر ایرانی۔اسلامی نیز تبیین کرد. صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی نیز مؤلفه هایی دارد که در هر کدام تحقّق احکام و اخلاق اسلامی ضروری است. عدم توجه به اعتقادات، احکام و اخلاق اسلامی به آشفتگی و انحراف جسم و روح شهر و تغییر هویت اسلامی می انجامد. کم توجهی به احکام اسلامی در معماری و شهرسازی در ایران معاصر، به تولید بناها و فضاها و بافت های شهری ناسازگار با آموزه های اسلامی انجامیده است. هدف این پژوهش استخراج مؤلفه های صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی و الزامات اخلاق اسلامی در شکل گیری آن است که با روش پژوهش تحلیل محتوای متون و به شیوه کتابخانه ای و اِسنادی انجام شده است. صورت شهر دارای مؤلفه های شهروندان، بناها و فضاها و زیرساخت های شهری و طبیعت شهر است. سیرت شهر نیز مؤلفه های اعتقادات و باورها، احساسات و عواطف، سنت ها و آیین ها، معانی و پیشینه شهر را در بر می گیرد. اخلاق اسلامی مشتمل بر اصول و آموزه هایی چون قصد قُرب الهی، پای بندی به فرائض، کرامت انسانی، تعظیم شعائر الهی، خیرخواهی، و اعتدال است که در صورت و سیرت شهر امکان تجلّی و تبلور دارند.
راهنمای تدوین نقشه راه و برنامه راهبردی بانکها برای رسیدن به بانکداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۶
77 - 92
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی و تدوین الگویی پیشنهادی برای تدوین نقشه راه و برنامه راهبردی بانکها برای رسیدن به بانکداری اسلامی انجام شده است. اصلی ترین تفاوت بانکداری اسلامی با بانکداری متعارف این است که در بانکداری اسلامی به جای مبنا قرار گرفتن عامل زمان برای تخصیص سود، عامل ارزش افزوده برای تخصیص سود لحاظ می شود. علی رغم اقدامات نظری و عملی انجام شده در زمینه بانکداری اسلامی، اما بدون بررسی چالش های نظام فعلی بانکداری با یک رویکرد راهبردی، نمی توان بهبود قابل ملاحظه ای را در سیستم بانکداری ایجاد کنیم؛ لذا داشتن یک نقشه راه لازمه هر نوع تحول بنیادین در سیستم بانکداری کشور است. تحقیق حاضر با روش توصیفی-مروری انجام شده است. به همین منظور ابتدا با بررسی توصیفی مبانی نظری و پیشینه نظری و عملی بانکداری اسلامی در ایران و کشورهای پیشرو، چارچوب اولیه تدوین نقشه راه و برنامه راهبردی بانکداری اسلامی تدوین شده است. سپس با تشکیل جلسات گروه کانونی و خبرگی (با حضور خبرگان دانشگاهی و حوزوی) در مرکز مطالعات بانکداری اسلامی بانک دی، نقشه راه اولیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و روش شناسی انجام هر کدام از مراحل تدوین شده است. با استفاده از چارچوب پیشنهاد شده در این تحقیق، بانکها و موسسات مالی و اعتباری می توانند با توجه به شباهت های عملکردی و پستانسیل های منحصر به فردی که دارند، نقشه راه و راهبردهای بانکداری اسلامی خود را در سه حوزه اصلی شامل پژوهش، آموزش و اجرا به صورت راهبردهای کلان و خرد طراحی نموده و عوامل کلیدی موفقیت و نقاط ارزش آفرین خود را تعیین نمایند.