فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۴۱ تا ۵٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۶۹۴ مورد.
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسى و تحلیل شاخص هاى استراتژى توسعه شهر و میزان تأثیرگذارى نقش شهر بر آنها و شناخت روند و عملکرد کنونى پیرانشهر در ارتباط با شاخص هاى یادشده است. داده هاى موردنیاز با استفاده از پرسش نامه با نظرخواهى از سه گروه شهروندان، مدیران و نخبگان شهرى با حجم نمونه 474 نفر گردآورى شده است. تجزی هوتحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزارهاى SPSS و SmartPLS انجام شد. به دنبال تائید روایى مناسب پرسش نامه با استفاده از تحلیل عاملى تأییدى، فن معادلات ساختارى به روش حداقل مربعات جزئى، جهت بررسى روابط بین متغیرهاى پژوهش به کار گرفته شد. نتایج نشان داد نقش بازرگانى شهر تأثیر مثبتى بر هر یک از ابعاد چهارگانه استراتژى توسعه شهرى (قابلیت زندگى، حکمروایى، بانکى بودن، رقابت پذیرى) اعمال کرده است. قابلیت زندگى با ضریب مسیر 798 / 0 و رقابتى بودن با ضریب مسیر 325 / 0 به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را از نقش بازرگانى شهر پذیرفت هاند.
پرسش از زبان معماری در امتداد زبان هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵
83 - 100
حوزههای تخصصی:
دانشوران کوشیده اند بر اساس نحله های مختلف زبانشناسی و تعمیم آنها در حوزه معماری، به بیان سرشت زبانی معماری بپردازند. دیدگاه های مختلف متاثر از فلسفه یا حکمت، تلقی های مختلفی از زبان ارایه نموده است و از این رو تبیین های متنوعی از معماری به مثابه زبان اندیشیده شده است. در تمامی جستجوهایی که انجام شده است، زبان معماری وابسته به ریشه های تفکر در نوع جهان بینی یک گفتمان خاص سنجیده شده است. نوشتار حاضر تلاش کرده است زبان معماری را در اتصال به ریشه هایی از هستی مورد مطالعه قرار دهد. به بیان دیگر، به زبان معماری به مثابه زبانی در امتداد زبان هستی در قالب تحقیقی در مدخل موضوع بیندیشد. روش تحقیق به صورت ترکیبی از استدلال منطقی و توصیفی-تحلیلی می باشد. در نتیجه تحقیق؛می توان گفت زبانی برای معماری وجود دارد که خاصیت خود را مرهون شناخت انسانها از هستی است. تکیه بر فهم هستی و شیوه های بودن در هستی چارچوبی برای فهم آن می گشاید. از اصول مترتب بر زبان معماری، اصل ظهور، تشابه، تفرد، تفاهم، تحول و توصل است. از استعدادهای این زبان، استعداد معناداری، روایت حیات انسان، متبلور ساختن توصیفات، ایجاد مامن، استعداد ایجاد پذیرش، ایجاد لطافت، خویشاوندسازی، استعداد منحصر به فرد بودن بیان می شوند.از وجوه آن تقرب به فهم استعدادهای مصالح، تقرب به قاعده های رشد، دوری از اتلاف و حرکت در جهت قدر شناسی مصالح، تقرب به فهم تناسبات طبیعی، توجه به کهن الگوها، توجه به شیوه های زیستن، تاکید بر رویش نو از نهاد کهنه قابل بیان هستند. قواعد همنشینی اجزای ساختن به صورت سازگار با هستی، مصلحت اندیشی در استخدام مصالح، دقت در شناخت اصالت های زندگی و رفتار انسان و توجه به نیت های برپایی بناها از منازل قدم گذاشتن در این عرصه است. امروزه موانعی برای پذیرش و باور به استقرار زبان معماری در امتداد زبان هستی وجود دارد که عبارتند از: تغییر نوع نگاه به انسان، جایگزینی حل مساله به جای کشف راز، اصالت یافتن زمان قراردادی به جای زمان حقیقی، کسب منفعت به جای اعطای محبت، جایگزینی کمیت به جای کیفیت که می بایست در مورد آنها تامل جدی شود.
رویکردی تحلیلی به لکه های ناهمگون در بافت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال اول پاییز و زمستان ۱۳۸۶ شماره ۱
51 - 61
حوزههای تخصصی:
موضوع بحث این مقاله، معضلات ناشی از قرارگیری دو بافت نامتجانس در کنار یکدیگر است، چرا که یکی از مشکلات کلانشهر تهران که متأسفانه چندان صحبتی از آن به میان نیامده است، هم جواری نادرست لکه های ناهمگون شهری است. لذا تلاش گردیده شیزوفرنی موجود در چهره شهر تهران که خود ناشی از معضلات اقتصادی - اجتماعی است طرح گردد. جهانی سازی عامل نوعی جغرافیای جدید شهری است. جزیره های مصرف کنندگان مرفه در میان اقیانوسی از مردم محروم شهرها شکل می گیرند و هر روزه شماری فزاینده از بیکاران، مهاجران، اقلیتها و بی خانمانها به شهر وارد می شوند. همه شهرها دارای محله های اعیانی و خطرناک هستند اما آهنگ و مقیاس این جدایی اجتماعی تغییر کرده است. در این مقاله با رویکردی تحلیلی زوایای مختلف بحث از دیدگاه شهرسازی تشریح و نهایتاً چالشهای شهرسازی عنوان گردیده است تا مدخلی شود برای تفکر و چاره اندیشی آغاز برنامه ریزیهای خروج از بحران برای چنین مناطقی از شهر تهران که در صورت نادیده انگاشتن، شاهد تبعات اجتماعی، فرهنگی، محیطی و سیاسی بسیار نامطلوب در آینده نزدیک خواهیم بود.
تبیین ویژگی های اصالت بخشی و امکان سنجی تحقق آن در بافت تاریخی شهر اردکان
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
83 - 100
حوزههای تخصصی:
بافت قدیم شهرها اغلب دربرگیرنده آثار و مجموعههای تاریخی میباشند که امروزه اغلب در زمره بافت های فرسوده قرار گرفتهاند. یکی از این بافتها، بافت تاریخی شهر اردکان است که علیرغم مداخلاتی که تا ب ه حال در آن صورت گرفته، سیمای عمومی مرکز شهر و به ویژه محلات مسکونی آن بیانگر دوگانگی، همزیستی کهنه و نو و گستره فرسودگی است. مقاله حاضر در جستجوی این نکته است که با وجود مداخلات انجام گرفته در این بافت، ادامه روند حاکم بر رکود و عقبماندگی محلات مسکونی مرکز شهر که نمود عینی آن گسترش فرسودگی، ترک و مهاجرت ساکنان اولیه است، تحت تأثیر چه عواملی است و آیا احیا ء این محلات و بافت تاریخی با رویکرد اصالتبخشی قابل تبیین است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و بررسیهای اسنادی - کتابخانه ای، رویکرد اصالت بخشی معرفی، ویژگیهای آن تبیین و نحوه تحقق آن برای احیاء بافت تاریخی شهر اردکان بر اساس ویژگیهای مقبولیت یابی بافت در » خاص آن مورد بحث قرار گرفته است. از این منظر، در این صفحات اصالتبخشی برابر با می باشد . بر مبنای یافته های « ارتقاء کیفیت محیط سکونت ساکنین و شهروندان » و مترداف با « اذهان عمومی تحقیق رفع مشکلات گریبانگیر احیاء بافت تاریخی شهر با رویکرد اصالت بخشی نیازمند دو دسته از اقدامات میباشد: اقدامات خرد مقیاس که شامل ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خدمات شهری، مدیریت شهری، بهداشتی و زیستمحیطی شهر و بافت تاریخی میباشد؛ و اقدامات کلان مقیاس که مستلزم حضور پررنگ دولت، مشارکت مردمی و بخش خصوصی است.
تحلیل فضایی پراکنش فقر اجتماعی در مناطق حاشیه نشین، نمونه موردی: مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرالبری های فضایی و افزایش فقر در شهرهاست. از این شیوه سکونت، در شهر تبریز می توان به بخش هایی از شمال شهر اشاره نمود که با مکانیسم خاص خود، به سرعت در حال گسترش اند. از این رو هدف این مقاله سنجش فقر اجتماعی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز و مقایسه آن با شهر تبریز می باشد. تحلیل حاضر از نظر نوع توصیفی - تحلیلی و از نظر ماهیت کاربردی می باشد که با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد غالب بر تحقیق از نوع کمی است. جامعه آماری حاشیه نشینان شمال شهر تبریز در سال 1390 می باشد و داده های این پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 مرکز آمار ایران (بلوک های آماری) استخراج شده است. برای تجزیه وتحلیل این داده ها و نشان دادن پراکنش فقر اجتماعی در محدوده مورد مطالعه از نرم افزار Arc/GIS استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محدوده مورد مطالعه در سال 1390 دارای 2116 بلوک می باشد که از این تعداد 181 بلوک معادل 56/8 درصد در وضعیت مطلوب، 465 بلوک معادل 98/21 درصد در وضعیت نسبتاً مطلوب، 504 بلوک معادل 81/23 درصد در وضعیت متوسط، 563 بلوک معادل 61/26 درصد در وضعیت نسبتاً نامطلوب و 403 بلوک معادل 04/19 درصد نیز در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین کیفیت این شاخص های اجتماعی در بلوک های نزدیک به متن شهر مطلوب تر از بلوک های حاشیه ای می باشد یعنی پراکنش فقر اجتماعی به حاشیه شهر گرایش دارد.
ماهیت نشانه ها و نقش آن در ارتقای حس مکان فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که توجه بیش از حد به عملکرد در دیدگاه مدرن بسیاری از وجوه ادراکی فضاهای معماری را در ارتباط با مخاطب کمرنگ کرده است، خلأ معنا بیش از پیش در جوامع امروز خودنمایی می کند. پست مدرن نیز که درپی برطرف نمودن این نقیصه دیدگاه مدرن پدید آمد، با توجه مفرط به جنبه کالبدی معانی، نتوانست نگاهی جامع درجهت مکانمند کردن فضاهای معماری ارائه دهد. بررسی عوامل معناساز راهی مؤثر در القاء احساس آشنایی نسبت به فضای معماری است و استفاده از اصول علم نشانه شناسی از بهترین راهکارها در بررسی چگونگی معنا دهی به فضا به شمار می آید. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از علوم ادراکی ریشه دارد، باتکیه بر مفهوم دلالت موجب ارتباط هرچه بهتر مخاطب با فضای معماری می شود. بنابراین بررسی عوامل نشانگی که وجوه مختلف کاربردی، ساختاری و معنایی را بطور همزمان در شکل دهی فضای معماری درنظر می گیرد، می تواند گامی در جهت معنابخشی به فضا و ایجاد حس مکان در مخاطب باشد. این تحقیق به بررسی نقش نشانه ها در ادراک مفاهیم معنایی و نقش آن در ارتقاء حس مکان می پردازد. از این رو، پس از بررسی ویژگی های مختلف نشانه با دیدگاهی ساختارگرایانه، به مطالعه ماهیت نشانه ها در معماری و نحوه ادراک مفاهیم نشانه شناسانه پرداخته شده است. از آنجایی که "حس مکان" به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای کیفیت معنایی فضای معماری مطرح است، چگونگی تأثیر معانی نمادین بر حس مکان از دیدگاه پدیدارشناسی بررسی شده است.
سنجش و ارزیابی سطوح برخورداری مناطق شهری کلان شهر تهران با استفاده از تکنیک TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۸
47 - 60
حوزههای تخصصی:
یکی از مباح ث عمده و اساسی در نظام برن امه ریزی جامع،مساله توسعه موزون و هماهن گ است که در قالب توس عه مناطق یک جامعه مط رح می گردد.بکارگیری معیارها و روشهای کمی به منظور سطح بندی سکونتگاهها در سیستم فضایی مناطق شهری از سویی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی و از سوی دیگر معی اری برای تلاش در زمینه کاه ش و رفع نابرابری های موجود میان آنها می گردد. هدف این مقاله،سنجش و ارزیابی سط وح برخ ورداری مناطق22گانه کلانش هر تهران در جهت نزدیک ش دن به عدالت اجتماعی،توسعه فضایی و دستیابی به میزان نابرابری های منطقه ای از لحاظ شاخص های مورد بررس ی است.روش پژوه ش توص یفی و تحلیلی می باشد. 42 متغیر انتخابی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و از مدل کمیTOPSISبرای رتبه بندی اس تفاده گردید. در میان مناطق شهری کلانشهر تهران برخوردارترین منطقه به لحاظ توسعه یافتگی،منطقه 5 با ضریب اولویت 0.584و فروبرخوردارترین، منطقه 17 با ضریب اولویت0.256می باشد.
بررسی راهکارهای ارتقاء کیفیت محیطی و بهره برداری بهینه از منطقه فرهنگی-گردشگری عباس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اراضی عباس آباد یکی از مهم ترین ظرفیت های طبیعی و تپه های تاریخی شهر تهران است که از حدود 17 سال پیش، به منظور ایجاد قطب گردشگری و فرهنگی پایتخت ایران مورد برنامه ریزی و سپس بهره برداری قرار گرفت. با توجه به آغاز به کار حوزه های جدید فعالیتی در این مجموعه، تغییرالگوهای فراغتی و نیازهای شهروندان و نیز تعارضات مدیریتی به دلیل استقرار ارگان های مستقل در محدوده به نظر می رسد مدیریت موثر فعالیت های مجموعه در گرو توجه به تغییرات صورت گرفته و بازنگری نیازها و ظرفیت ها با توجه به شرایط حال حاضر است. در این راستا از طریق مطالعات اسنادی، مشاهدات میدانی، مصاحبه های عمیق با ذینفوذان و ذیمدخلان و نظرسنجی از مراجعان به بخش های مختلف از طریق پرسشنامه در ماه ها و فصول مختلف طی یک سال، وضعیت بهره برداری از مجموعه بررسی شد و راهکارهای متناسب ارائه شد. اهم این راهکارها به لزوم افزایش تنوع و اختلاط عملکردی در مجموعه، افزایش نقش آفرینی اراضی در فعالیت های فرهنگی به ویژه با محوریت بخش خصوصی، تأمین شرایط اولیه آسایشی در فضاهای باز، ارتقاء شیوه های اطلاع رسانی و آوازه سازی و نیز ارتقاء زیرساخت های مدیریتی متناسب با بهره برداری اشاره دارد.
معادل سازی مفاهیم معماری سنتی ایرانی بر طبق فلسفه پرش کیهانی؛ جهت بکارگیری در دوره معماری پس از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
تقلید مستقیم و کورکورانه از سبک های روز معماری دنیا که منجر به از بین رفتن وحدت و انسجام معماری خودی می شود، در این برهه از معماری کشور به وضوح دیده می شود. لذا می بایست جهت سوق هوشمندانه مفاهیم معماری سنتی ایرانی با فلسفه علم روز بطوری که ضمن حفظ ساختار، وارد مرحله گذار به مدرنیته شد. در این راستا و در این پژوهش با شناخت شاخصه های مفهومی در معماری ایران و مطابقت با ضوابط موجود در به روز ترین سبک معماری غربی به نام پرش کیهانی که خواه یا ناخواه وارد معماری معاصر در دوره پس از انقلاب اسلامی می شود. در راستای هماهنگی از پیش تعیین شده با این سبک که در واقع برپایه مفاهیم کیهان شناسی و همچنین علم کوانتوم تنظیم گشته است، می بایست به ایجاد ارتباط میان مفاهیم سنتی معماری خودی با این سبک تلاش نمود. در پژوهش حاضر نخست شاخصه های معماری سنتی که قابلیت معادل سازی با فلسفه و مفاهیم سبک پرش کیهانی را داشته اند، استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته اند و سپس بطوریکه ساختار درونی معماری ایرانی حفظ و به صورت گذار رو به جهانی شدن سوق داده شود، مورد تطبیق و مقایسه قرار گرفته است تا ضمن رعایت انسجام درونی مفاهیم، برای دوره معماری معاصر به شیوه ای منطقی از معماری روز دنیا بهره مند شد.
بررسی نقش مؤلفه غنای حسی در ایجاد سرزندگی و حس تعلق به مکان در بازارهای محلی (مطالعه موردی: شهرک شهید بهشتی مشهد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بازار ها به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده اقتصاد شهر های ایرانی شناخته می شوند باید با وحدت معنایی و فضایی خود، تجلّی گاه هنر، اندیشه و تدبیر ایرانی بوده و در جهت رفع نیاز های انسانی به مطلوب ترین شکل عرض اندام نمایند. تجربه انسان در فضاهای مختلف شهر نیز از طریق کانال های حسی گوناگون صورت می گیرد؛ در ادراک فضا هرچه اندام های حسی بیشتری تحریک شوند، تأثیر گذاری فضا بیشتر و درک از فضا کامل تر و عمیق تر صورت خواهد گرفت و احتمال سرزندگی، حس تعلق به مکان در آن فضا نیز افزایش خواهد یافت. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مؤلفه های غنای حسی در ایجاد سرزندگی و حس تعلق به مکان در شهرک شهید بهشتی مشهد است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت آمیخته و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جهت گردآوری اطلاعات پیشینه و مبانی نظری، از روش مطالعات کتابخانه ای و جهت گردآوری و تحلیل اطلاعات در مطالعه میدانی از روش پیاده روی حسی، یادداشت برداری حسی و پرسشنامه حضوری استفاده شده است. جهت سنجش غنای حسی در بازارِ محلیِ شهرک شهید بهشتی مشهد، به بررسی عوامل محرک و میزان درگیری هر کدام از حواس پنج گانه و همچنین حسِ امنیت، حسِ زمان و حسِ تعلق پرداخته شد، مساحت رنگ شده در نمودارها، میزان درگیری حواس در این بازار را نشان می دهد. یافته ها بیانگر آن است که به ترتیب بیشترین مساحت رنگ شده مربوط به حس بینایی است؛ بعد از حس بینایی بیشترین میزان درگیری حواس مربوط به حسِ زمان است چرا که گذر زمان در این مکان به دلیل سرزندگی و جذابیت بازار احساس نمی شود و میزان درگیری حواس زیاد است. اولویت بعدی غنای حسِ بویایی می باشد که دلیل آن وجود (انواع مواد غذایی، میوه وسبزیجات و ماهی) است؛ درگیری حواسِ شنوایی و چشایی در بازار شهرک شهید بهشتی به یک میزان است و بعد از این حس ها، غنای حسِ امنیت و در آخر غنای حس لامسه احساس می شود.
تأثیر طرح کاشت درختان بر آسایش حرارتی انسان در مقیاس میکرواقلیم؛ نمونه موردی: محوطه دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
158-138
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش بررسی تاثیر انواع طرح کاشت گیاهان به طور مخصوص درختان با ویژگی های متفاوت ساختار شاخه و برگ، ارتفاع، قطر و تراکم تاج، شکل و اندازه برگ ومقایسه اثر خنک کنندگی در شرایط مشابه است، تا طرح کاشت مناسب برای بهره وری حداکثری از اثر خنک کنندگی گیاهان مشخص گردد و طرح کاشت مناسب با هدف افزایش بهره وری در استفاده از گیاهان جهت ایجاد آسایش حرارتی در فصل گرم سال مشخص گردد. روش ها: روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش میدانی و کتابخانه ای و روش تحلیل مورد استفاده شبیه سازی است و ارائه یافته ها و مقایسه نتایج به روش کمی وکیفی است. اطلاعات پوشش گیاهی سایت مورد نظر در مرحله اول برداشت گردیده و شبیه سازی وضع موجود و میزان تاثیر آن مشخص گردیده سپس دو طرح کاشت جدید با همان میزان سبزینگی موجود در وضع موجود طراحی و در محیط شبیه سازی گردیده و نتایج حاصل مقایسه می گردد. یافته ها: نتایج شبیه سازی نشان می دهد که حالت کاشت گروهی در شرایط کاملا مشابه از لحاظ گونه های گیاهی و تعداد درختان 0.85 درجه سانتی گراد میانگین دمای هوا را به نسبت حالت کاشت خطی کاهش می دهد و بیشترین تفاوت در میانگین دمای متوسط تابشی است که بیش از 3 (3.18) درجه سلسیوس اختلاف دما بین حالت کاشت گروهی نسبت به حالت کاشت خطی ایجاد گردیده و حالت کاشت گروهی دمای متوسط تابشی کمتری دارد. نتیجه گیری: این پژوهش آشکار ساخت تاثیر عامل طرح کاشت گروهی علی رغم ایجاد هم پوشانی سایه درختان و کاهش مساحت سایه اندازی درختان، سبب بهبود شاخص آسایش حرارتی PMV و متغیرها محیطی می گردد .
رمانتیسم در معماری معاصر ایران (با تاکید بر معماری دوره پهلوی دوم پس از سال 1332شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
91 - 102
حوزههای تخصصی:
از سبک های موجود متاثر از غرب در ایران، رمانتیسم می باشد. نوشتارهای اندکی درباره معماری رمانتیک ایران وجود دارد که دو کمبود در آنها محسوس است. الف: هیچکدام از آنها توضیح نمی دهند براساس چه قراینی سبک بنایی را رمانتیک می خوانند ب: اکثر آنها دوره پهلوی اول را در نظر گرفته اند در حالیکه به نظر می رسد، نمونه هایی از این سبک در دوره پهلوی دوم نیز بوجود آمده اند. لذا این مقاله در نظر دارد با مطالعه ویژگی های معماری رمانتیک در آرای محققان غربی از طریق جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و تطبیق این ویژگی ها با نمونه های موجود در ایران از طریق توصیف، مقایسه و تحلیل محتوای اطلاعات بدست آمده، دلایل اطلاق این سبک را به نمونه های ایرانی، مورد بررسی قرار دهد و با اتکا به مطالعات انجام یافته، سبک شناسی رمانتیک را گسترش داده، انواع گرایش های موجود آن را در دوره پهلوی دوم شناسایی کند. با استناد به یافته های این تحقیق می توان اظهار کرد الف: سبک بوجود آمده در معماری معاصر ایران، نه رمانتیسم غربی، بلکه «شبه رمانتیسمی» است که تاثیرات زیادی از الگوی اصلی خود در غرب گرفته است. ب: این سبک در عصر پهلوی دوم دارای گرایش های مختلفی است.
کاربرد مدل F’ANP در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر روشهای چندمعیاری کنونی چون فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) برای تعیین میزان اهمیت عناصر تشکیل دهنده موضوعات چند بعدی از قضاوتهای ذهنی استفاده می کنند. با توجه به ذهنی بودن قضاوتها در مورد میزان اهمیت عناصر تصمیم، نتایج متفاوتی ممکن است توسط گروه کارشناسان متفاوت ارایه شود، و این یکی از جدی ترین محدودیت های این روشها تلقی میشود. محدودیت دیگر این روشها، خصوصا ANP طولانی بودن فرایند محاسبات آنها برای تعیین میزان اهمیت نسبی عناصر تصمیم است. مدل پیشنهادی F’ANP دو روش تحلیل عاملی (FA) و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) را بگونه ای تلفیق کرده است تا با بکارگیری مزیت های ذاتی این دو روش، ابتدا موضوع مورد بررسی با استفاده از روش تحلیل عاملی به ابعاد تشکیل دهنده آن تجزیه شوند و سپس با استفاده از روش ANP، این ابعاد (خوشه ها) و عناصر آنها، و ارتباط و وابستگی های بین عناصر و خوشه ها به شکل شبکه ای مشخص شوند تا بتوان اهمیت نسبی عناصر تشکیل دهنده موضوع مورد بررسی را بطور عینی محاسبه کرد. در مدل پیشنهادی F’ANP چون قضاوتها برگرفته از نتایج تحلیل عاملی و بنابراین عینی اند، مشکلات ناشی از ذهنی بودن قضاوتها در تعیین اهمیت عناصر تصمیم برطرف شده است. مزیت دیگر مدل F’ANP این است که در این مدل، به دلیل استفاده از قابلیت های تحلیل عاملی در تبدیل موضوع به ابعاد مشخص و معین کردن رابطه بین این ابعاد استخراج شده و شاخص های آنها، نیازی به ساخت ماتریس های مقایسه ای دودویی نیست و بنابراین، نیازی به کنترل کردن سازگاری در قضاوتها در مورد میزان اهمیت عناصر تصمیم وجود ندارد. بدین ترتیب، یکی دیگر از محدودیت های روش ANP که طولانی بودن مراحل محاسبات آن است، در مدل پیشنهادی F’ANP رفع شده است. مدل F’ANP می تواند کاربرد های فراوانی در تحلیل مسایل شهری و منطقه ای وسایر زمینه هایی که ماهیت چند بعدی دارند و برای سنجش و تحلیل آنها از متغیرها و یا شاخص های متعدد و مختلفی باید استفاده شود، داشته باشد.
بررسی و تبیین الگوی راهبردی تحقق برند شهر اسلامی- ایرانی در نظام شهرسازی ایران
حوزههای تخصصی:
رهیافت برندسازی شهری بنا به دلایلی همچون عدم انتقال صحیح مبانی و تجربیات نظری و فقدان یک الگوی راهبردی برندسازی شهری منطبق بر ساختار، ماهیت و محتوای شهرهای ایران، کمتر در راهبردهای کلان مدیران مورد توجه بوده است. در تحقیق پیشِ رو، به روش توصیفی-تحلیلی و با اهداف کاربردی، با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، تجربیات برندهای شهری و در نهایت کاوش در محتوا و اجزاء هویتیِ شهرهای ایرانی، سعی در تبیین مؤلفه های مؤثر در ظرفیت های برندسازی شهر اسلامی- ایرانی و نیز تبیین ساختار الگوی راهبردی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی نموده ایم. نتایج این مطالعات نشان از این مهم داشت که رهیافت برندسازی شهر اسلامی- ایرانی، عَملی فرایندی است و نه برایندی. به عبارتی دیگر برندسازی شهری و به تبع آن برندسازی شهر اسلامی- ایرانی شامل چرخه ای از مراحل "برنامه ریزی"، "اجرا"، "ارزیابی" و "اصلاح" است و دارای زمینه پارادایم راهبردی و مشارکتی است که روند تحقق آن را در چهار بازه زمانی تولد برند، بلوغ برند، نفوذ برند و تثبیت برند شهر اسلامی- ایرانی ممکن می سازد. درنهایت، الگوی پیشنهادی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی در بستر پارادایم های راهبردی و مشارکتی، می تواند به عنوان تجلّیِ مسیر توسعه آتی شهر در بردارنده چشم اندازها، راهبردها، سیاست ها و انواع اقدامات مورد نیاز شهر اسلامی- ایرانی باشد.
شناسایی و تحلیل جزءبازارهای مسکن در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۷۹
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
مطالعه بازار مسکن در سطح ملی، لزوماً نشان دهنده ویژگی های این بازار در سطح مناطق نیست. ازاین رو مفهوم بازارهای فرعی یا جزءبازارهای مسکن1 توسط محققان حوزه مسکن مطرح شد. جزءبازارهای مسکن، مجموعه ای از واحدهای مسکونی هستند که به شکلی منطقی، از ویژگی های مشابهی برخوردارند و درعین حال مشابهت کمتری با واحدهای مسکونی در سایر جزءبازارها دارند. شناخت بازار مسکن در قالب بازارهای فرعی، امکان درک و تحلیل بهتر، پیش بینی و تخمین دقیق تر قیمت مسکن و سیاست گذاری مطلوب تر را ممکن می سازد. در این مقاله شناسایی و تحلیل فضایی جزءبازارهای مسکن در مناطق 22گانه کلان شهر تهران با استفاده از 22 متغیر موردتوجه قرار گرفته است. نتایج دو مرحله تحلیل عاملی روی متغیرهای تعیین کننده جزءبازارهای مسکن، متشکل از 11 متغیر ساختار مسکن و 11 متغیر ویژگی های طرف عرضه و تقاضای مسکن، ارتباط معنادار 21 متغیر را نشان می دهد. این متغیرها به 6 عامل قیمت و مالکیت مسکن، توانایی تأمین مسکن، عرضه زمین و مسکن، ویژگی فضایی - مکانی، ویژگی زیست محیطی و وضعیت رفاهی خانوارها تبدیل شده اند. سپس با تحلیل خوشه ای و بر اساس عوامل استخراج شده، مناطق تهران به 5 جزءبازار مسکن تقسیم شده اند. مقایسه میانگین متغیرها در جزءبازارهای مختلف، تفاوت فاحش بین آن ها را روشن می کند. به طوری که میانگین قیمت هر مترمربع زمین مسکونی و هر مترمربع زیربنای مسکونی در جزءبازار 1، به ترتیب 7/5 و 3/4 برابر جزءبازار 5 است. شاخص های مکانی نیز تفاوت های قابل ملاحظه ای را بین بازارهای فرعی نشان می دهند. به نظر می رسد تفاوت در سطح امکانات و خدمات از عوامل تعیین کننده قیمت مسکن در مناطق شهر تهران است. جزءبازارهایی که از قیمت مسکن بالاتری برخوردارند، امکانات و خدمات بالاتری به خود اختصاص داده اند. بنابراین با یک سیاست یکسان نمی توان برای همه مناطق برنامه ریزی نمود و باید تفاوت ویژگی های مسکن در جزءبازارها را موردتوجه قرار داد.
محورهای شاخص شهری و دالان های بوم شناسانه رودها (ارتقای هویت مکانی با تأکید بر مسیرهای پیاده گردشگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۶
51 - 62
حوزههای تخصصی:
بازنماییِ کارکرد اجتماعیِ عزاداریِ امام حسین (ع) در معماری حسینیه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کالبد هر اثر معماری متأثّر از روحی است که شرایط طبیعی، اجتماعی، سیاسی و ... بدان می دمد. لذا در یک زمان واحد در جوامع مختلف شاهد ویژگی های کالبدی متفاوت برای بناهایی با کارکرد یکسان هستیم. بررسی میزان و چگونگی تأثیر هر یک از این عوامل می تواند منجر به درک بهتر از علل شکل گیریِ گونه خاصی از بنا، ویژگیهای خاص و وقوع تحولات فرمی و کارکردی در آن شود. حسینیه ها به عنوان گونه ای از فضای جمعی برای برگزاری آیین عزاداریِ امام حسین و سیر تحولات کالبدیِ آنها در ایران موضوع اصلیِ این مقاله قرار گرفته اند. در این راستا تلاش شده تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که تاثیر کارکرد اجتماعی-سیاسیِ آیین عزاداریِ امام حسین در ایران، در تحولات کالبدی-فضاییِ مکان های برگزاریِ این آیین به خصوص در شهرهای مرکزی ایران (اقلیم گرم و خشک) چیست؟ این مقاله رویکردی کیفی دارد که فنِّ گردآوریِ داده های آن بررسیِ اسناد و مشاهده است. پژوهش از نظر شیوه تحلیل داده ها نیز یک پژوهش تاریخی محسوب می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد همانطور که کارکرد اجتماعیِ آیین عزاداریِ امام حسین در ایران از آغاز تا پایان حکومت قاجار در چهار مرحله، دچار تحولاتی بنیادین شده ، مکان برگزاری این مراسم و کالبد معمارانه آن نیز تحت تاثیر کارکرد اجتماعیِ مراسم، دچار تحولاتی اساسی گشته است.
ارزیابی نظام اتصال انسان و طبیعت در سیستم واقعیت مجازی با هدف ارائه و بازتاب مدلی در کالبد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
181 - 199
حوزههای تخصصی:
مواجهه با طبیعت بعنوان نیاز فطری، یک ضرورت چندوجهی در زندگی شهریست که کَمابیش رویارویی با این مقوله اتصالی فیزیکی و روندی خطی بوده است. در خِلال این سِیر با ورود مفاهیم جدید در علوم، واقعیت مجازی برای تنوع دادن این تجربه به شکل تِله پِرزِنس مورد توجه بسیاری از کشورها در حوزه معماری قرار گرفته و قواعد سازمانی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. درحقیقت، این اصل منطقِ تازه ای در زمینه معماری با توجه به پیشرفت های حاصله همراه دارد و آن تولید فضاهای احساس برانگیزی است که در عین حال انتزاعی ولی بسیار ملموس اند. علیرغم جابجایی مرزهای واقعیت در جهان به قصد پیشبرد و ترکیب نو، هنوز تفکری اساسی از این نوع رابطه در کشورمان دیده نشده و کمیابی آن به وضوح حس می شود. بدین سان برای محک این فرم حضور، در روشی خاص، انسان و طبیعت برای بازتولید یک تعامل نوآفرین در معماری، در دنیای دیجیتالی ارزیابی می شوند. منظور از انجام پژوهش، سنجش حس حضور در طبیعت مجازی با آشکارسازی نظام معیاری آن (سنجش ابزار واقعیت مجازی) و همچنین جهش این پیوند در معماری با تعیین شاخص های سازنده آن است. فرایند تحقیق، نخست مبتنی بر مطالعات اسنادی طبق مرور مستندات مربوط به تحقیقات بارز و برجسته با استفاده از منابع کتابخانه ای بدست آمده است. در ادامه آن، الگویی از به محک در آوردن این حس در معماری توسط محققین این پژوهش پیشنهاد شده است. در نهایت پارامترهای تحقیق از طریق پرسشنامه ارزیابی شده و برای رسیدن به یک راهکار با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد بکارگیری ابزار واقعیت مجازی و ارائه تکنیک هایی از آن در کالبد معماری، در جهت ارتباط بین انسان و طبیعت میتواند لایه ای نو از تعاملات دیجیتالی را در معماری شکل دهد.
واکاوی و ارزیابی نقش نهاد قدرت در سازمان یابی فضایی در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
141 - 172
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه های توسعه شهری بواسطه واگرایی و جدایی گزینی مولفه ها و گروه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحب نفوذ و قدرت در قلمروهای سرزمینی، کنترل کمی بر مولفه ها و نیروهای شکل دهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعه شهری باعث حذف تدریجی گروه ها و منافع غیر متشکل به نفع گروه های مسلط می باشد. در مجموعه شهری مشهد علیرغم وجود برنامه های منطقه ای، ناحیه ای و شهری در راستای سازمان یابی متوازن فضا و تحقق عدالت فضایی، شاهد عدم تعادل ناحیه ای و شهری، تمرکز شدید سرمایه و قدرت هستیم؛ به نحوی که فرآیندهای ناشی از توسعه بی حدومرز منجر به تخریب محیط زیست، مهاجرت روستائیان به شهر، افزایش حاشیه نشینی و آسیب های دنباله دارشده است. قدرت بلامنازع سیاسی با استفاده از ابزارهای قدرتمند سیاسی- اقتصادی و اجتماعی، عنصر اصلی تعیین سازمان فضایی بوده و به تنظیم و هدایت اقدامات کنشگران بخش های خصوصی، عمومی و مردمی پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف کشف رابطه میان حاکمیت منطقه کلان شهری مشهد و سازمان یابی فضایی با بهره گیری از روش شناسی ترکیبی، استفاده از پرسشنامه متخصصین وکاربست مدل تحلیل عاملی CFA، به شناسایی قدرت و نفوذ بازیگران بر ساختاریابی فضایی و روابط، اهداف و نیات آن ها به عنوان اصلی ترین عامل در تحلیل بازیگران و صاحبان منافع در مجموعه شهری مشهد پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که عناصر قدرتِ حاکمیتی، دولتی، بخش عمومی و شهروندان به ترتیب بیشترین قدرت و تأثیر را در شکل دهی به سازمان فضایی مجموعه شهری مشهد داشته اند.
نقش ربات در پیش ساخته سازی و موانع و محاسن آن در صنعت ساختمان
حوزههای تخصصی:
صنعت ساخت و ساز در پیش ساخته سازی نیازمند یک سازماندهی کارآمد و موثر برای فرآیند تولید و تکنیکهای نوآورانه ساخت و ساز برای رقابتی مفید در برابر رشد جهانی در قرن 21 است. مشکلات مرتبط با ساخت و ساز، مانند کاهش کیفیت و تولید، کمبود نیروی کار و ایمنی و شرایط بد کار، جستجوی راه حل های نوآورانه را ایجاب می کند. یک راه حل استفاده از فناوری های نوآورانه تولید مانند اتوماسیون و رباتیک است که پتانسیل رشد در صنعت ساخت و ساز و تولید و ایمنی و کیفیت را دارد. بیشتر تحقیقات در زمینه رباتیک و اتوماسیون بر روی ارتقای سخت افزار و نرم افزار متمرکز شده است. این مقاله به کاربرد گسترده ربات در مونتاژ در محل و صنعت ساخت در پیش ساخته سازی مربوط می شود. هدف از این پژوهش شناسایی و تبیین موانع و مزایای روش های اتوماسیون و رباتیک در پیش ساخته سازی است که با بررسی و کاوش در ویژگی های صنعت ساخت و فرآیند آن صورت می گیرد.