فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۴
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:مسئله زمینه از ابتدای تاریخ معماری چه به صورت ناخودآگاه چه آگاهانه، طراحی معماری را تحت تأثیر قرار داده است. با ظهور معماری مدرن، نظریاتی در مورد شیوه رویارویی با زمینه در طراحی مطرح و با نقد آن دیدگاه ها در دوره پست مدرن و ورود اصطلاح زمینه گرایی به ادبیات معماری، به موضوع بحث برانگیزی در میان اندیشمندان این حوزه تبدیل شد. هدف:هدف این پژوهش دسته بندی، تجزیه و تحلیل رویکردهای مواجهه با زم ینه جهت به کارگیری در ط راحی بوده است. روش تحقیق:در این پژوهش توص یفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای، ابتدا مروری بر رویکردهای اشاره شده از زبان نظریه پردازان، به منظور رسیدن به دسته بندی جامع صورت گرفته، سپس نظریات مختلف در خصوص نقد این رویکردها بررسی شده و در پایان، این دیدگاه ها جمع بندی و نکات اساسی آنها استخراج و ارائه شده است. نتیجه گیری:نتیجه به دست آمده از تحلیل، بررسی و دسته بندی رویکردهای مواجهه با زمینه، حاکی از آن است که نظریات مورد بررسی، ضمن تأکید بر اصولی شامل دوری از افراط و تفریط، توجه توأم به زمینه تاریخی و معاصر، حفظ انسجام و تداوم، مدافع رویکرد زمینه گرایی نیز هستند.
بررسی مشترکات معماری ادیان توحیدی (اسلام، مسیحیت، یهودیت)
حوزههای تخصصی:
دین، مهم ترین ایدئولوژی شکل دهنده به ساختار اجتماعی، فرهنگی و هنری در جوامع سنتی به شمار می آید. علی رغم وجود تفاوت هایی که در ایدئولوژی ادیان مختلف وجود دارد، می توان نقاط مشترکی در حوزه ی معماری و پرستشگاه های این ادیان مشاهده کرد. ادیان در جهان سنتی به عنوان عنصر غالب در تعیین خط فکری و آداب و منش های جوامع مطرح بوده و در شکل گیری و نحوه ی گسترش هنر ها تاثیری ژرف داشته، بطوری که در جهان سنتی، دین با فلسفه ی زندگی وهنرها همزاد و همراه است. مراکز عبادی عمیق ترین جلوه گاه اندیشه و اعتقادات فرهنگ ما و مذاهب در طول تاریخ بشری بوده و ماندگار ترین دستاورد تاریخ هنر و تمدن جهانی می-باشد. با وجود تفاوت، در نگرش ادیان مختلف نسبت به موضوعات معماری، خطوط مشترکی نیز در نگاه آنها وجود دارد که در شکل گیری معابد آنها نقش اساسی داشته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقاط مشترک معماری سه دین توحیدی اسلام، مسیحیت و یهودیت است. در این مقاله فضاهای مذهبی این سه دین شامل مسجد، کلیسا و کنیسه از نظر الزامات معماری که هر دین مشخص کرده است تشریح شده و سپس وجه مشترک معماری این بناها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایح حاصل از این پژوهش بیانگر این است که وجوه مشترکی مانند محور، جهت گیری، نظم، تناسب، تعادل، ریتم به همراه هندسه ای خاص، نمادگرایی، ایجاد سکون برای تفکر و عبادت در نقاط خاص، مرکزیت، سلسله مراتب، توجه به طبیعت، نور، رنگ در بناهای مدهبی هر سه دین توحیدی دیده می شود. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی و تدوین آن به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
ارزیابی مشخصه های مناظر طبیعی در خیابان های شهرهای اسلامی (بررسی تطبیقی سه خیابان در شهر ملاکا در مالزی و خیابان چهار باغ در شهر اصفهان)
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
59
حوزههای تخصصی:
علی رغم رشد سریع شهر نشینی و نوسازی، بسیاری از ویژگی های کالبدی گردشگاه های عمومی مورد تغییر واقع شده است. این کار تأثیر منفی بر روی مناظر طبیعی به ویژه در شهرهای قدیمی، تاریخی و اسلامی مالزی و ایران گذاشته است. در اینجا به بررسی تطبیقی سه خیابان در ملاکا مالزی (خیابان توکینگ بسی ، خیابان توکینگ ایماس ، خیابان توکانگ )و دیگری خیابان چهار باغ عباسی در اصفهان به لحاظ مشابهت هایی در فرم کالبدی، ساختار، نوع فعالیت، عملکرد، کیفیت فضایی و نوع تأثیرات پرداخته شد. برای رسیدن به چهارچوب پژوهش ابتدا به بررسی ویژگی های مشخصه های مناظر طبیعی خیابان پرداخته می شود . اهمیت این موضوع بیشتر از آن روست که با مقایسه شناخت عوامل مهم مطلوبیت از دید استفاده کنندگان دو شهر با فرهنگ های متفاوت، می توان به جهت گیری های آتی در طراحی خیابان کمک نمود. پژوهش حاضر بر آن شد تا با استفاده از روش تطبیقی - تحلیلی و انجام تحقیقات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی موضوعات مشابه به هم مثل نوع کاربری، فعالیت ها و زمان های مورد استفاده، چیدمان و ویژگی های کالبدی با یکدیگر بپردازد و در آخر به معیار جامع تری در طراحی خیابان از جنبه کاربردی رسیده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد خیابان چهارباغ اصفهان در قیاس با سه خیابان مالزی، هر دو نمونه شرایط نسبتاً برابری دارند که بیانگر وجود ظرفیت های بالای تاریخی و فرهنگی در خیابان چهارباغ است. برهمین اساس با توجه به زیرمعیارها و شاخص هایی که معیارهایی فوق را تبیین می کنند می توان انتظار داشت با اقداماتی هم چون کاهش عرض سواره روها به نفع پیاده راه وسط خیابان، محدود نمودن و کنترل حرکت سواره، افزایش امنیت خیابان، تقویت فعالیت های شبانه، ارائه تسهیلات گردشگری در پیرامون خیابان، بهبود دسترسی انواع مدل های حمل و نقل به خیابان و...، سرزندگی و افزایش گردشگرپذیری خیابان و بافت پیرامون آن تحقق یابد.
تحقیق درباره مبادی فضاهای شهری رفتارگرا و دموکراتیک؛ یکپارچه سازی نظریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهتر است تا فرایند طراحی بر اساس رفتار استفاده کنندگانِ از فضاهای شهری، سمت و سویی دموکراتیک و انسانی به خود بگیرد تا رفتارهای گوناگونِ انسان ها، بتوانند به نحوِ غیرجبری و غیرمغرضانه لحاظ شوند. این در حالی است که بی توجهی به ارزش های دموکراتیک و رفتاری در فرایند های طراحی شهری کشورمان، همچون معضلی غیر قابل تحمل، ثمره ای جز تقلیل و اضمحلال کیفیت های محیطی و اجتماعیِ فضاهای شهری ندارد. در چنین موردی، دیگر دست اندرکاران شهری نیز قافیه را می بازند و تبعاً شهرهایمان خاصیت های فضایی، مکانی و انسانیِ خود را از دست داده و شهروندان مجبور به انجام مکرر طیفی از رفتارهای تکراری و جبری و پوپولیستی می شوند. بدین سبب، این مقاله بر آن است تا با پیروی از نظریات مربوطه، به یک چهارچوب منطقی و پاسخده دست یابد که بلکه شامل شاخصه ها و معیارهای غایب نظامِ شهرسازیِ حال حاضر کشورمان باشد و بتواند به منظور طراحیِ دموکراتیک فضاهای شهری رفتارگرا به کار آید. در همین راستا، در ابتدا با کنکاش نظریاتِ اندیشمندان، شاخصه های فضاهای شهری رفتارگرا تبیین شده و سپس معیارهای کلیِ لازم برای نیل به طراحی شهری دموکراتیک، به تفکیک دو بُعد محیطی (کیفیت های پاسخده) و اجتماعی (حق به شهر و مشارکت عمومی) ارائه گشته است. همچنین نهایتاً با ادغام این دو موضوع، مسیرِ «طراحیِ دموکراتیک فضاهای شهری رفتارگرا» ایضاح شده است. در واقع همِّ نهایی، تسهیلِ روند خلق آن دسته از فضاهای شهری ای است که بر پایه حق انتخاب و آزادیِ عمل و همچنین تصمیم سازی و تصمیم گیریِ همه گانی مترتب می شوند و به منظور تجلیِ طیف وسیعی از رفتارها و دموکراسی شهری در وضعیت حال حاضر کشورمان شدیداً لازم هستند.
تحول معنای اجتماعی_فضایی بناهای دوره قاجار تهران (نمونه موردی:تکیه سادات اخوی،رضا قلی خان)
حوزههای تخصصی:
هرچند که مبدا پیدایش تکایا در ایران و بخصوص در کشورهای اسلامی به وضوح مشخص نیست، اما ارائه واژه ها و عباراتی که معانی لغوی متفاوت در تعریف واژه تکیه، این فرضیه را روشن می سازد که تکیه در زمان های مختلف کاربردهای گوناگون داشته و کاربرد آن به تبع، معنا و تعریف آن در دوره های تاریخی تغییر کرده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی آن دسته از تحولات معنایی است که مربوط به الگوی فعالیت ها، روزمره و روابط اجتماعی است.در این پژوهش روش تاریخی برای بررسی خانه ها و روش مردم نگاری برای خانه هایی که به تکیه تبدیل شده اند به کار رفته است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که در الگوی فعالیت های افراد؛ شیوه های تفریح، نحوه انجام وتقسیم کار، نحوه تنظیم زمان و روابط اجتماعی درون و برون تغییرات صورت گرفته است. این تغییرات همراه با تغییرات فضایی بوده است. از معانی اجتماعی- فضایی که در شکلی جدید هنوز به حیات خود ادامه می دهند می توان به اثرات فضایی- اجتماعی آن اشاره کرد. از سوی دیگر تحول جایگاه معنایی تکیه ها، نقشی نمادین به این بناها داد و باعث شد فضاهای مذهبی چند عملکردی با کاربردهای آموزشی، عبادی، مقابر آرامگاهی، اقامتی و حتی تفریحی، در قالب کالبدهای قدیمی خویش، با معانی تازه در کنار هم قرارگیرند.
اهمیت و ضرورت تداوم سکونت دراحیاء خان ه های تاریخی؛ آسیبشناسی بازکاربری های غیرمستقیم در خانه های تاریخی شهر یزد
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت تاریخی و ارزشمند شهر یزد با مشکلات عدیدهای ازجمله از دست دادن ساکنین اصیل بافت و به تبع آن خالی شدن حجم گسترده ای از بناهای مسکونی از سکنه مواجه است. جهت حل معضل یاد شده راهکارهای متنوعی تا به حال در قالب سیاستهای عملی به بناها و بافت های تاریخی با عنوان کلی احیاء اعمال شده است. نمونه ای از این راهکارها را می توان تغییر کاربری بناهای تاریخی نام برد. چنین راهکاری در قالب تغییرکاربری خانه های تاریخی گاهی به معضل ذکر شده دامن زده و نه تنها سبب کوچ همین تعداد اندک که در بافت سکونت داشتند، می شود بلکه آسیب هایی را به بنا و بافت وارد می کنند. جهت حفظ مردم اصیل و احیا مناسب بافت تاریخی، آن دسته از اقدامات، بیشتر می توانند مؤثر باشند که سکونت و تداوم سنت زیستن را در بخش اصیل شهرهای تاریخی ایجاد کنند. این مقاله بر آن است تا از رهگذر آسیبشناسی تغییرکاربری های نامناسب خانه های تاریخی یزد، احیاء مجدد خانه در مقام خانه را مناسب ترین راه جهت احیاء زندگی در بافت بیان کند. برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق کیفی نظریه مبنایی، استفاده و از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و مشاهدات میدانی به عنوان ابزارهای جمع آوری داده های موجود در این زمینه بهره گرفته شده است. با بهره گیری از این روش تحقیق و کدگذاری داده های شناسایی شده، به آسیب های تغییرکاربری بناهای تاریخی در دو حوزه بنا و بافت به تفکیک پرداخته و با بیان این آسیب ها بر بازکاربری مستقیم بناهای تاریخی به خصوص در مورد خانه های مسکونی تاکید و از آن به عنوان بهترین الگوی فهم و تأثیر پذیری از میراث ارزشی گذشته، که یک سرمایه ی ارزشمند اما مغفول مانده است، یاد می گردد.
طراحی تعاملات، هنر تسهیل ارتباط متقابل انسان با محصول و خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی تعاملات، به عنوان رویکردی نوین و بین رشته ای به ارتباط بین مردم و محصولات اشاره دارد. این نوع طراحی به دلیل حیطه ی وسیعی که به خود اختصاص داده با بسیاری از علوم دیگر مرتبط شده است. با مروری بر مطالعات پیشین کاربرد این رویکرد در حوزه های مختلفی از جمله طراحی صنعتی، طراحی مهندسی، طراحی خدمات و همچنین علوم مرتبط با تعامل انسان و رایانه به خوبی مشاهده می شود. این رویکرد در طراحی، لزوما شامل طراحی صفحه نمایش های رایانه ای نیست، بلکه با تمرکز بر ارتباط متقابل انسان با محصول و خدمات، همراه با مباحث علمی به هنر کاربردی نیز می پردازد. نقش و چالش های فرآیند طراحی تعاملات در طراحی محصولات، به عنوان یکی از عوامل اصلی هویت دهنده به محیط زندگی، مورد توجه قرار گرفته است. در پژوهش حاضر نقش این رویکرد در راهبرد طراحی مبلمان شهری، به طور خاص در مورد تلفن همگانی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق ضمن بسط مفاهیم مرتبط با طراحی تعاملات و کاربرد اصول، مبانی و معیارهای مؤثر این رویکرد در طراحی تلفن همگانی، جمع آوری اطلاعات از نوع مطالعات کتابخانه ای، مشاهده، مصاحبه و همچنین استفاده از پرسش نامه بوده است. در راستای انتخاب روش مناسب و قابل اعتماد در بررسی عوامل تعاملات بین کاربر و محصول، از طریق پرسش نامه ی لیکرت نظرات و نیازهای کاربران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در جهت نیل به اهداف پژوهش حاضر مواردی از جمله: افزودن سرویس های اضافی به دستگاه تلفن، ایجاد و امکان استفاده از نور در زیر کلیدهای شماره گیر، افزودن صدای مناسب برای نشان دادن و اطمینان از انجام عملکرد، افزودن نمادها و نشانه های تصویری و نشانگر های مناسب از مهم ترین یافته های تحقیق حاضر می باشد. در خاتمه به استناد به نتایج حاصله، راه کارهای اصلاحی پیشنهاد و توصیه شده است.
معرفی باغ حیدرآباد مود بر اساس مطالعات پیمایشی،مصور و مکتوب
حوزههای تخصصی:
علت های وجودی باغ های ایرانی با توجه به ارتباط بین علت های مادی و فاعلی، همگی در راستای تأمین آسایش و لذت جویی انسان بوده است و در این راه از علت صوری هندسی و منظم بهرهگیری شده است، بنابراین میتوان گفت که غایت اولیه ساخت باغ ایرانی لذتجویی بوده است اما این غایت با گذشت زمان با غایت معنایی ترکیب شده و غایت نهایی به صورت یک بهشت مقدس نمود یافته است. اقلیم کویری در کنار میل به محرمانگی و اصل عدم مشرف بودن تواما با حفظ امنیت باعث ایجاد فضاهای درونگرا و اندرونی شده است باغ های این منطقه با اقلیم کویری در خدمت حاکمان و خوانین برای حکمرانی توأم با زندگی بوده است. منطقه کوهپایهای شرق بیرجند تا مود با توجه به حکومت خاندان امیریه و استقرار آن ها از امیرآباد گرفته تا اکبریه، رحیمآباد، بهلگرد، شوکت آباد، نوفرست، مود و ارتباطات سببی و نصبی خاندان مذکور تا دره هریوند باغ هایی را ایجاد کرده است. باغ حیدرآباد یکی از باغ های مذکور است. روش های گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای، پیمایشی، مصاحبه با مطلعان و استفاده از اسناد مکتوب و مصور میباشد. یافتهها نشان میدهد این باغ در حال حاضر تقریباً از بین رفته، قنات آن خشکیده، اعیان فرسوده و جرزهای باقیمانده توان نیارش گنبدها را از کف داده، اما هیبت آن هنوز در ذهن بیننده رسوخ کرده و نجوای دوران اقتدار آن انسان را به وجد میآورد مصالح آن اغلب از آجر و خشت است جهت قرارگیری سایت جنوب شرق به شمال غرب است این باغ در فاصله 30 کیلومتری بیرجند و در فاصله یک کیلومتری مود قرار دارد از نتیجهگیری مطالعات انجام شده این طور مشخص می شود که باغ حیدرآباد مود متعلق به خاندان امیریه و در حال حاضر نه سهم آن ملکی و سه سهم آن وقفی میباشد اما چون قنات آن خشکیده باغ نیز به تبع آن از نفس افتاده است. ریتم در قوس های مازهای و تیزهدار برقرار و پلان باغ متقارن میباشد سبک معماری آن ایرانی اسلامی و حدود ساخت آن به دوران قاجار بر میگردد از شاخصه های این باغ حضور آب، وجود فضای سبز با کاربری مثمر، شاه نشین در کنار استخر، وجود درختان پسته، عناب؛ کاج و بنه می باشد. جهت باغ برخلاف دیگر باغ های تاریخی بیرجندی شمالی جنوبی نمی باشد.
واکاوی نسبت سازماندهی فضایی شهر ری و راه های آن از آغاز اسلام تا پیش از حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر ری در سده های متقدم تا میانی دوره اسلامی، از شهرهای مهم و پررونق جهانِ اسلام بوده است. عوامل متعددی بر این رونق و اهمیت اثرگذار بوده اند. بررسی مؤلفه های اثرگذار بر رونق راه های ری و واکاوی برهم کنش راه های ری و اقتصاد و سازمان دهی فضایی شهر ری، هدف اصلی این پژوهش است. به همین منظور، نخست علل اهمیت راه های ری طی سده های متقدم اسلامی تا زمان حمله مغولان با استفاده از متون تاریخی شناسایی شده اند. سپس سیر تحول شهر ری از منظر معماری و شهرسازی آن، با استفاده از مطالعه تطبیقی متون متعدد تاریخی و نیز مطالعات تاریخی و باستان شناختی پژوهشگران معاصر، بازشناسی شد تا بر این مبنا، چگونگی ارتباط و اثرگذاری متقابل راه ها و سازمان دهی فضایی شهر در بازه زمانی مزبور، استخراج و عوامل اثرگذار بر آن تفسیر شوند. بر مبنای یافته های این پژوهش، امنیت و پرآبی نسبی و خوش مسیری راه های ری و همچنین مرکزیت و اهمیت شهر ری از منظر تجاری و مذهبی، موجب حضور مستمر بازرگانان و مسافران و کاروان ها در ری بوده است. زیبایی و نظم و پاکیزگی ری، وجود کاروانسراها و گرمابه ها و بازارهای متعدد و باکیفیت بر افزایش رفاه مسافران و تاجران می افزود و رونق مضاعف برای راه های آن به ارمغان می آورد. همچنین شماری از کالاهای تولیدشده در ری به سهولت در بازارهای سرزمین های دیگر به فروش می رفتند و شهرتی بسیار داشتند. این عوامل موجب افزایش ثروت شهر و ثبات بازار آن به علت تعدد مبادله ها، امنیت و رفاه مسافران و تاجران شده بود. تمرکز تأسیسات امنیتی و تأسیسات رفاهی و اقتصادی شهر ری نیز در گوشه شمال غربی شهر بوده که کارکرد تجاری پراهمیت تری داشته است و شاخه های متعددی از راه های مختلف در عبور از شهر از آن نقطه عبور می کردند. در نهایت، چگونگی ارتباط ساختار طبیعی شهر، سازمان دهی فضاها و راه هایش در چرخه ای که تضعیف و تقویت یکی موجبات تضعیف و تقویت دیگر را فراهم می آورد، دیده می شود.
علل گسترش و تخریب شهر کهن نَرماشیرِ کرمان؛ بر پایه نظریه بوم شناسی وات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم دی ۱۳۹۷ شماره ۶۷
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : فراز و فرود شهرهای تاریخی، متأثر از عوامل درونی و بیرونی است که مطالعه هریک،آگاهی هایی را درباره ریشه های تحولات فرهنگی و اجتماعی ارایه می کند. یکی از این شهرهای تاریخی، شهر کهن نَرماشیر در جنوب شرق کرمان است. بر پایه شواهد، این شهر از عصر ساسانی تا اواخر تیموری گسترش داشته، اما در دوره صفوی از رونق افتاده و متروک شده است. پرسش این است که شکل گیری، گسترش و تخریب شهر نرماشیر از چه متغیرهای بوم شناسی اثر پذیرفته است؟ هدف : هدف از این مقاله، تبیین نقش بسترهای جغرافیایی و بوم شناسی در شکل گیری، گسترش و تخریب شهر نرماشیر است. روش : داده ها به روش های اسنادی و میدانی گردآوری شده و روش پژوهش، «تحلیلی» است. در ابتدا، اسناد تاریخی به شیوه «تحلیل محتوا» تحلیل شده اند. سپس داده ها بر پایه نقشه های GIS و متغیرهای پنج گانه بوم شناسی در نظریه کِنِت وات تحلیل شده اند. نتیجه : براساس نتایج، متغیر فضا، بیشترین تأثیر و متغیرهای ماده، تنوع و انرژی تأثیر قابل توجهی در شکل گیری و گسترش شهر نرماشیر داشته اند. متغیر فضا، در مرحله ترک شهر نیز دارای بیشترین نقش بوده است. اما نقش متغیرهای ماده و تنوع در ترک نرماشیر به دلیل فقدان شواهد، روشن نیست. افزون بر عوامل بوم شناسی، احتمالاً شکل گیری، گسترش و ترک آن، پیامد عوامل غیراکولوژیک نیز بوده است. اما به باور نگارندگان، عوامل بوم شناسی، تسهیل کننده سه مرحله فوق بوده اند.
همگرایی معماری ایرانی با هنر نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
81 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از راه های فهم و احیای اصول موجود در معماری ایرانی-اسلامی، رجوع به نگارگری است. برای فهم این نگارگری ها، باید ویژگی های آنها را شناخت و به شیوه بیانی، به اصول حاکم در آن و تصویرکردن معماری دست پیدا کرد. بررسی چگونگی خلق فضا و استفاده از اصول معماری ایران در آثار هنرمند ایرانی، به درک هرچه بهتر نگارگری ایران کمک می کند . علاوه بر آن، عدم وجود روشی منسجم و نظام مند برای شیوه بیان و فهم تصاویر نگاره ها، که از آنها به عنوان اسناد تاریخی معماری اسلامی یاد شده است، لزوم شناساندن این دو هنر را بر یکدیگر بیش از پیش ایجاب می کند .پرسش تحقیق: با بررسی نقش نگاری از معماری ایران در نگاره های مینیاتور سنتی و تطبیق با آثار تاریخی هم دوره، به چه اصول و نکاتی می توان پی برد؟هدف پژوهش: هدف از بررسی تطبیقی مفاهیم بنیادی معماری ایرانی با هنر نگارگری، یافتن پرکاربردترین اصول و مفاهیمِ معماری ایرانی تجلی یافته در فضای نگاره هاست. روش تحقیق: روش پژوهش مقاله حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است و از نظر اهداف نیز از نوع کیفی با رویکرد تطبیقی است. همچنین منابع از روش کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از تحلیل کیفی و تحلیل گرافیکی، تجزیه و تحلیل شده اند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد نگارگران ایرانی با پیروی کامل از اصول موجود در معماری ایرانی و به صورت آگاهانه، با استفاده از تمهیداتی، آنها را به تصویر کشیده اند که نشان دهنده همگرایی و انطباق با اصول موجود در معماری سنتی است. درپی آن با اثبات همگرا بودن اصول موجود در هنر نگارگری با اصول معماری ایرانی، مشخص شد اصول رایج موجود در مفهوم سیر از کثرت در وحدت، که از مفاهیم پایه در معماری اسلامی ایران است، بیشترین تجلی را در خلق فضای نگاره داشته است.
تدوین چارچوب مفهومی کاربست اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا (مورد پژوهی: بافت تاریخی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
229 - 245
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهرهای ایران، در فرآیندی قهقرایی که بیش از هشت دهه از عمر آن می گذرد، تبدیل به محدوده هایی شده اند، با شرایطی ناسازنما [پارادوکسال] که علی رغم برخورداری از بیشترین بالقوگی توسعه فرهنگی و حضور پرتعداد عناصر ارزشمند میراثی، به دلیل دگرگونی و فروپاشی بنیان های دیرپای اجتماعی، امکان بهره مندی از امتیازات توسعه اقتصادی متوازن و استفاده بهینه از داشته ها و ثروت فرهنگی نهفته در بافت، از آن سلب گردیده است. بازآفرینی شهری، با تأکید بر لزوم توسعه یکپارچه شهری، امکان استفاده مؤثر و فعال از میراث تاریخی و معماری شهرها را در چرخه ای که می توان در آن به رونق و توان مضاعف اقتصادی دست یافت، و توجیهی محکم در امتداد و حفظ بنیان ها و ساختارهای تاریخی داشت، در دستور کار قرار داده است. بازآفرینی شهری، مجموعه ای از اقدامات و رویکردهای متنوع را در رویارویی با مسائل مربوط به توسعه معاصر شهری مدنظر د ارد، و به منظور بهترین و کارآمدترین استفاده از بافت های تاریخی، راهبردها و سیاست های منطبق با فرهنگ را طی گذاری از رویکردهای فرهنگی در بازآفرینی تا تثبیت بازآفرینی فرهنگ مبنا پشت سر نهاده است. بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا از جمله رویکردهای متأخری است که اهداف احیاء و تداوم حیات شهری در بافت های تاریخی را همزمان دنبال می کند ، و بر اهمیت نقش فرهنگ [در معنایی فراگیر و جامع] و به کارگیری صنایع خلاّق به مثابه عامل اصلی محرّک بازآفرینی و آفرینش مکان تأکید می ورزد. پژوهش حاضر که از نوع کاربردی بوده است، مطالعه ای تفسیری - تحلیلی را با هدف برقراری انسجام و پیوند میان اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا و راهبردها و سیاست های قابل اتخاذ در بافت های تاریخی به انجام رسانده است. بدین منظور، پس از استخراج و دسته بندی اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا که از طریق تحلیل محتوایی و جمع بست فهرستی از منابع معتبر به دست آمده، بخشی از بافت تاریخی شهر شیراز، به عنوان محدوده ی منتخب اقدامات بازآفرینی فرهنگ مبنا یا قلمرو فرهنگی همگانی، تعریف گردیده است. برشمردن معیارها و روند به گزینی محدوده هدف بازآفرینی، و بازخوانی ویژگی های زمینه ای، منجر به ارائه ی الگوی راهبردی چندلایه در تعریف شیوه ها و سیاست های اقدام در بافت تاریخی گردیده است.
مقایسه تطبیقی الگوی فضایی مسکن شهری مبتنی بر پیشینه تاریخی و اجتماعی شهر (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ خانه به عنوان مهم ترین مکانی که سازگار بازندگی انسان باشد شناخته شده است. به علت عدم شناخت کافی از کاربران و نیازهای آن ها، امروزه شاهد تغییرات زیادی در مبحث مسکن هستیم که منجر به بی هویتی خانه ها و حرکت به سوی یکسان سازی در سطح کشور شده است و پیامدی جز عدم رضایت مندی کاربران، تغییر هنجارهای اجتماعی و از بین رفتن هویت بومی ساکنان نداشته است. درعین حال روی آوردن به اصول مبتنی بر شناخت نیازها، شیوه زندگی، باورهای بومی که در طول زمان تبدیل به فرهنگ آن جامعه شده است، می تواند موجب افزایش حس تعلق به فضا و در کل رضایت مندی ساکنین از برآورده شدن نیازهای واقعی خویش شود. در این پژوهش هدف آن بوده است که به بررسی الگوهای مسکن و تحولات آن در گذر زمان با در نظر گرفتن عوامل اجتماعی مؤثر پرداخته شود؛ لذا به بررسی نظام ساختاری موجود و به بازشناسی ویژگی های اصلی معماری بومی شهر اردبیل پرداخته شده است. پژوهش کمی- کیفی بوده و از روش تحقیق تاریخی و پیمایشی بهره گرفته شده است. در این راستا با ریش سفیدان و اهالی شهر مصاحبه شده و همچنین برداشت میدانی از 36 نمونه خانه در شهر اردبیل مربوط به سه دوره کلی سنتی، سنتی- معاصر و معاصر، انجام شده است؛ تا به تغییرات خانه بومی اردبیل در گذر زمان از نظر تغییرات شیوه زندگی و ویژگی های کالبدی در این خانه ها و تأثیر این تغییرات بر روند تغییر الگوی مسکن شهر پی برده شود. پس از جمع آوری داده ها به دست آمده با استفاده از نرم افزار Excel به طبقه بندی و نمایش اطلاعات در قالب نمودار ها پرداخته شده است. در نهایت مقایسه تطبیقی تغییرات سه دوره فرض شده برای عوامل تأثیر گذار از قبیل شکل کلی خانه ها، الگوی پلان خانه ها، ویژگی های کالبدی و میزان بهره گیری از فضاها ارائه گردیده است.
منبع شناسی مطالعات تاریخی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران برای انجام پژوهش به منابع متناسب و مناسبی نیاز دارند. در پژوهش های تاریخی اهمیت این منابع دوچندان میشود؛ زیرا داده ها (شواهد و قرائن) تنها از درون این منابع قابل احصاء هستند. از سویی در خصوص پژوهشهای تاریخ معماری ایران، ازآنجاکه معماری ظرف زندگی است، پژوهشگران با طیف وسیعی از منابع، به گستردگی همه شئون مرتبط با حیات انسان مواجه هستند که کار را بسیار دشوار میکند. شناخت منابع و آگاهی از ابعاد، سطوح، گونه ها و اولویت های مراجعه به آن ها می تواند چراغ راهی برای کاهش هزینه های متنوع پژوهش از یک سو و افزایش اعتبار دادهها از سوی دیگر باشد. در نوشتار حاضر از روش نظریه مبنایی (گرانددتئوری) استفاده و سعی شده است با تحلیل منابعِ پژوهش های دانشگاهی چهار دهه اخیر کشور در حوزه مطالعات معماری ایران، تصویری شفاف از نظام به کارگیری این منابع ارائه شود. بحث با چیستی منبع به عنوان محل حضور و ظهور داده ها آغاز و با تکیه بر ادبیات موضوع، گونه های موجود منابع معماری تاریخی ایران معرفی شد؛ سپس مبتنی بر کدهای استخراج شده از سه مرحله کدگذاری منابع پژوهشهای دانشگاهی بعد انقلاب، گونه های شناسایی شده در مرحله قبل تکمیل شد. نتایج تحلیل مذکور، حکایت از آن دارد که سه دال اساسی شامل زبان، زمان و ژرفا نقش اساسی در صورت بندی منابع مطالعات معماری ایران داشته اند. بر مدار این سه مفهوم کلیدی (زبان، زمان و ژرفا) به عنوان مبنای سازماندهی منابع پژوهشهای تاریخی معماری، ده (10) گونهبندی اصلی معرفی شدند. این سه مفهوم و ده دسته ذیل آن، سطوح و ابعاد متنوع منابع را شامل می شوند و ابزار مناسبی را برای شناخت، دسته بندی و اولویت بندی پژوهشگران در رجوع به منابع مطالعات تاریخی معماری ایران در اختیار قرار می دهند.
سبک ها در طراحی داخلی، مطالعه موردی: براساس جلد «1»، «2» و «3» - نقد از مجموعه کتاب «سبک ها در طراحی داخلی»
حوزههای تخصصی:
سبک در طراحی داخلی یکی از مهمترین عناوین در معماری داخلی با هنر و تزئینات همراه بوده که منجر به زیبایی خارقالعاده در آثار میگردد و این مسئله در طراحی و سبکشناسی سبکهای طراحی داخلی یکی از ارکان اصلی بهحساب میآید. درواقع سبکها تصویری روشنی از سبکهای مختلف در ذهن انسان تداعی مینماید که میتوان آن را از نظرهای متفاوت طراحی با نگرشهای گوناگون مدنظر قرار داد. همچنین از جهات ترکیب بهلحاظ فرم، رنگ، نور، مرتیال با بوطیقایی فضایی در معماری داخلی تجلی آفرینش خلق سبک در هر منطقه بیان کلمه «سبک»، یعنی هویت میباشد. طوریکه طراحی داخلی همیشه بین انسانها تازگی دارد و پیروی از هر سبک در هر جامعه با هر نوع فرهنگی احساس زیبایی و بهبود روحیه روانی در حفظ انسجام گسترده بین مخاطبان با شیوههای منحصربهفرد تبیین گردیده شده است. روش تحقیق در این پژوهش بااستفاده از نوع روش توصیفی-تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات بهشیوه کتابخانهای و مستندات مکتوب براساس موضوع روند پژوهش با مفاهیم مرتبط استوار و با بررسی واکاوی، تجزیهوتحلیل دادههای اطلاعات، استخراج گردیده برخوردار است و همچنین از مجموعه کتاب سهجلدی سبکها در طراحی داخلی استفاده گردیده شده است. بنابراین سبک در طراحی داخلی را میتوان جدا از معماری دانست و حتی میتوان عنصر یگانه و وحدتبخش در طراحی دانست چراکه اهمیت این موضوعی چیزی فراتر از دیگر تدابیر و غیره میباشد.
Evaluating Space Justice in Urban Areas, Case study: Quaternary areas of Shahriar
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
13 - 27
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to evaluate the spatial justice in different dimensions (physical, social, economic, and environmental) in order to have balance regarding four regions of Shahriyar city. The spatial justice approach in a city is used for controlling and reducing the physical-spatial inequalities as well as a fair distribution of municipal services and facilities in different areas of the city. In this study, the spatial justice of four areas of Shahriyar city was evaluated with 13 criteria and 27 indicators. This study was carried out through exploratory-analytical research method that used two models of the analytic hierarchy and the shortest distance. Eventually, the final map of different access levels was drawn through combining fuzzy logic with these two models. The findings and obtained results through Topsis model indicated that area 1 of Shahriyar city had the highest rank in social, economic, physical, and environmental indicators. However, the area 3 had unfavorable economic and physical conditions, and area 2 had unfavorable environmental conditions. Having integrated Topsis and Fuzzy models, it was shown that areas 1 and 2 were considered as privileged regions and areas 3 and 4 were respectively determined as the semi-privileged and nonprivileged regions. Moreover, the Analytic Hierarchy Process (AHP) method indicated that areas 1 and 4 had better conditions and areas 3 and 2 are respectively on the lower levels. Finally, after combining the results of fuzzy and AHP models, the final map was designed. It showed that the areas 1 and 4 were privileged regions; areas 3 and 4 were respectively the semi-privileged and underprivileged regions of the Shahriyar city. Generally, the results of this study indicated that the physical-spatial development of Shahriyar city was unbalanced and did not meet the conditions of equity-based city.
جستاری بر تبیین دیدگاههای منطقه گرایی و سیر تحول آنها در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
7-18
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی، دیدگاهی تحلیلی و انتقادی است که با تأکید بر حفظ ویژگی ها و خصوصیات خاص مکان، برای هویت خاص منطقه در مقابل خصوصیات عام جهانی اولویت قائل است. مقاله حاضر در پی آن است که از رهگذر بررسی پیشینه و سیر تحول نظریه منطقه گرایی در معماری از طریق تحلیل دیدگاه صاحب نظران و مصادیق به تبیین رویکردهای غالب در این حوزه همت گمارد. روش تحقیق در این نوشتار بر مبنای روش کیفی و تحلیلی– تفسیری است و از شیوه اسنادی استفاده شده است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نظریه منطقه گرایی از رویکردهای بومی گرایانه و تأکید بر برداشت های کالبدی و مباحث سبکی، شکلی و زیبایی شناسی منطقه، به سمت رویکردهای نوین و توجه به مباحث اجتماعی، فرهنگی، زیست بوم و ارتباطات انسانی تغییر رویه داده، در پی تعدیل اندیشه های تعصب گرایانه و محدودیت زای پیشین و تقویت نگرش تعاملی و استفاده از مزایای جهانی است. تأکید بر مشارکت مردم و طراحی با تمرکز بر نیازها و قابلیت محلی در راستای تحقق توسعه پایدار، روش پائین به بالا در طراحی به جای روش متمرکز از بالا به پایین، توجه به نیازهای واقعی انسان و ارزش های فرهنگی، اجتماعی و هنجاری در راستای مقاومت در برابر یکسانی محیط مصنوع، تقویت حس مکان، حفاظت خلاق به جای نگاه رجعت گرا، منطقه گرایی انتقادی و منطقه گرایی تعاملی از راهبردها و گفتمان های غالب منطقه گرایی در قالب رویکردهای کالبدی، بوم شناختی و معنایی به شمار می روند.
The Social Impact of the Architectural Components of Safavid Bridges in Isfahan (Case S tudy: Khaju and Allahverdi Khan Bridges)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
The target bridges in this s tudy were cons tructed during the Safavid era in Isfahan city and are considered as one of the mos t important components of the urban s tructure; during his tory. They have shown various functions in addition to their role as a connecting route, which has varied from individual scale to collective spaces over time. This research s tudy is trying to find out the architectural components affecting the public presence in these urban buildings, specifically in two bridges called, Allahverdi Khan (Si-o-se-pol) and Khajoo bridge in the contemporary era, to see if they would correspond the needs of today’s urban residents. To get this aim, the qualitative research approach was adopted based on an interview framework. To answer the ques tions was arranged based on three functional, physical, and s tructural aspects of these bridges, and a significant result was achieved by applying qualitative content analysis. The architectural components influencing the public presence were included eight general components and sub-components. These items were either in line with or opposite to each other, including the social functions and the contemporary space of bridges, the bridges’ cultural and physical s tructure, the shaping context of the bridges and the memorability of them, the environmental psychology and the related aes thetics aspects. According to the content analysis outcomes, a functional review of the space of these bridges in the future can lead to the qualitative improvement of architecture and space of them.
بررسی و ارائه برنامه فیزیکی کمپینگ گردشگری در اقلیم سرد
حوزههای تخصصی:
درعصر حاضرکه گردشگری به عنوان صنعت خود را معرفی نموده پرواضح است که در پیشرفت یک منطقه و یا کشور نقش بسزائی خواهد داشت و نتیجه آن شناساندن و صدور هویت و فرهنگ ملت ها خواهد بود که لازمه رسیدن به این هدف وجود هتل ها، مجتمع های تفریحی و توریستی، مجتمع های گردشگری و همچنین وجود محل اسکان موقت ارزان قیمت برای حضور اقشار کم درآمد جامعه داخلی در نزدیکی بناهای تاریخی و طبیعت خوش آب و هوا می باشد. بدیهی است چنانچه این مکان ها یا تاسیسات گردشگری با جانمایی اصولی ایجاد شوند بالطبع موجب رضایت مندی گردشگران و در نتیجه موجب رونق اقتصادی خواهد شد که این مهم بدون برنامه ریزی صحیح میسر نخواهد بود. برنامه ریزی که امنیت، آسایش و آرامش گردشگران در طول مدت اسکان را فراهم آورد. لذا در این پژوهش سعی شده است برنامه فیزیکی کمپینگ گردشگری در اقلیم سرد به سوالاتی همچون؛ " ابعاد و اندازه هایی که یک کمپینگ گردشگری نیاز دارد به چه شاخص هایی بستگی دارد؟ فضاها و مساحت های مورد نیاز کمپینگ گردشگری با توجه به درجه بندی شامل چه چیزهایی می شود؟" پاسخ داده شده است. پژوهش صورت گرفته از نظر نوع در جایگاه تحقیق های کاربردی و نیز از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی، تحلیلی است. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. از نتایج به دست آمده در پژوهش می توان به سطوح کمپینگ ها اشاره کرد که عبارتند از 1- عناصر و تاسیسات کمپینگ سطح یک (ویژه): این نوع کمپینگ اختصاص به گردشگران خارجی دارد. 2 - عناصر و تاسیسات سطح دو: این کمپینگ تمام امکانات کمپینگ سطح یک بجز خدمات بخش اقامتگاه گردشگران خارجی را پوشش می دهد. 3- عناصر و تاسیسات کمپینگ سطح سه: کمپینگ سطح 3 نیز اختصاص به گردشگران داخلی دارد. 4-عناصر و تاسیسات کمپینگ سطح چهار: این کمپینگ با توجه به سطح عملکردی محدود، عمدتاً به فضای اقامت اختصاص دارد. بدین منظور هر سطح-بندی حداقل ب ا س ه معی ار اساسی باید همخوانی داشته باشد: 1- خدمات مورد نیاز گردشگران را ت امین نمای د. 2- س طح بندی و تاسیسات پیشنهادی قابلیت انعط اف داش ته باش د. 3- ب ا ش رایط اقلیم ی و موقعی ت کمپینگ ها هماهنگ باشد.
بازیابی طرح و بازخوانی باغ های ناشناخته ایران نمونه موردی: باغ نشاط نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در انواع آثار تاریخی حوزه معماری، به مثابه «پدیده کالبدی اجتماعیِ پیچیده»، نیازمند رویکرد و روشی خاص است که محصولی تبیینی روایی از آن اثر را به دست می دهد. باغ ایرانی نیز پدیده ای تاریخی فرهنگی و کالبدی است که شاهد مصادیق گوناگون آن در طول تاریخ ایران هستیم. مطالعه در مصداق های باغ ایرانی، به نحوی که زوایا و لایه های متفاوتِ باغ سازی ایرانی را بر ما روشن کند، می تواند موضوع های متعدد پژوهشی را پیش رو گذارد که از اولویت های امروزِ مطالعات معماری ایران است. پژوهش های همه جانبه و جامع در مصادیق باغ های ناشناخته و در شرف نابودیِ متأخر، از مواردی است که به تعمیق دانش ما از باغ ایرانی یاری می رساند. باغ نشاط نیشابور یکی از مصادیق دوران تحول از سنت به تجدد در باغ سازی ایرانی است که هم اکنون درچارچوب پژوهشی با هدف شناخت زوایای مختلف و حصول روایتی جامع از آن، با رویکردی کل نگر مبتنی بر روش میدانی و تاریخ شفاهی، درکنار سایر منابع، در حال انجام است، بخشی از این تحقیق که به مستندسازی، بازیابی و بازخوانی طرح باغ مربوط می شود، موضوع مقاله حاضر است که بر مبنای دو پرسش اساسی، یکی پرسش از طرح کالبدی و چگونگی فضای باغ و دیگری پرسش از روش تحقیق مناسب برای چنین مصادیقی، با توجه به امکانات و محدودیت هایی که دارند، ساختار یافته است. بنابراین، مقاله با محور بازیابی طرح، بازخوانی و تفسیر طرح و شناخت فضای باغ، هم زمان روش تحقیق مناسب را نیز تبیین می کند و در نهایت، روایتی از باغ سازی را به مثابه صحنه نمایشی شامل سه اپیزود ارائه می دهد.