فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
تحلیل پادگفتمان قرآنی دو نگاره حضرت یوسف در زندان و حضرت یونس و ماهی از فالنامه شاه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله :بروز گفتمان های الهی قرآن به زبان تصویر، بدون درک ارتباط متن (قرآن) و تصویر(نگاره) امکان پذیر نیست. نشانه – معناشناسی با عبور از تحلیل صرفاً ساختاری نگاره ها و با کشف ارتباط معنایی نشانه ها در ژرف ساخت های نگاره ها، راهی بر کشف معانی اساسی اما پنهان به واسطه روابط معنادار نگاره ها باز می کند. بر این اساس، مهم ترین سؤالات پژوهش حاضر این است؛ گفتمان پاد یا حمایت الهی که در قرآن مطرح شده، چگونه در نگاره های مربوط به دو پیامبر بروز و ظهور داشته است؟ و معنا براساس گفتمان قرآنی پاد، با چه عوامل و روابط تصویری از نگاره ها دریافت می شود؟ هدف : چگونگی دریافت معنا در انتقال داستان دو پیامبر از قرآن به تصویر در قالب نگارگری، مهم ترین هدف مقاله است چرا که در نگاره های داستان پیامبران، پادگفتمان الهی با شاخصه های تصویری متعدد بروز کرده است. روش تحقیق : روش تحقیق در مقاله، نشانه – معناشناسی گفتمانی است و اطلاعات از منابع کتابخانه ای به دست آمده و دو نگاره از کاتالوگ انگلیسی «falnama» خانم دکتر معصومه فرهاد ارایه شده است. نتیجه گیری :1. نشانه – معناشناسی گفتمانی، باعث ارتباط برقرارکردن بیشتر و درک کامل تر بسیاری از متون گفتمانی مرتبط با نگارگری که در رأس آن قرآن حکیم است، می شود. 2. حمایت الهی خداوند از پیامبر صرفاً به واسطه ارایه معجزه از سوی پیامبر نیست بلکه دو نگاره مشخص خواهد کرد که پادگفتمان الهی می تواند، به واسطه زندان تاریک و کنش پیامبر با زندانیان، پاد کنشی – تعلیقی را بروز دهد و هم سویی با ماهی بزرگ و پس از آن رهایی از دهان ماهی و جسمانه درخت کدو، پاد تنشی – شوشی را آشکار کند. در این معناشناسی، تضاد سیاهی و هاله دور سر پیامبر، تضاد پلان بالا و پایین، کنش و اتصال دستان فرشته و حضرت یونس به یکدیگر، ترکیب بندی دوار و ... در درک عامل واسط که هم سویی است و در نتیجه درک معنای پاد دخیل شد.
معرفی اثر-معمار، مهندس، ساختار
حوزههای تخصصی:
ارتباط مجموعه مظفریه با سازمان فضایی شهر تبریز از دوره قراقویونلوها تا دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
15 - 24
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی شهر، امری ذهنی و بیانگر نظم حاصل از ارتباط میان عناصر شهر است. شناخت شأن و نقش یک عنصر شهری در کلیت شهر، منوط به تشخیص چگونگی رابطه آن با سازمان فضایی یا به عبارت دیگر انتظام شهر به مثابه یک سیستم و کل است. هدف پژوهش حاضر این است که بر اساس نظریه سازمان فضایی شهر، به بررسی ارتباط میان مجموعه مظفریه با شاخص های سازمان فضایی شهر تبریز و به عبارتی نقش این مجموعه در سیستم کلی شهر از زمان قراقویونلوها تا دوره قاجار بپردازد. مقصود از نقش سیستمی مجموعه مظفریه، کارکرد صرف آن نیست، بلکه این پژوهش، علاوه بر کارکرد و ویژگی های مستقل این مجموعه، در پی کشف ویژگی هایی است که در ارتباط با سایر اجزاء و عناصر شهر تعریف شده اند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و استنتاجی-اکتشافی بوده و در جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای بهره برده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیرپذیری و تأثیرگذاری متقابل و پراهمیت مجموعه مظفریه و سازمان فضایی شهر تبریز بر یکدیگر و نقش اساسی این مجموعه در ادراک ساکنین از کلیت شهر و شکل گیری هویتی واحد بوده است.
بازشناسی عناصر کالبدی کارکردی موثر در شکل گیری بافت تاریخی بهبهان (از دروه صفویه تا پهلوی) بر مبنای الگوی شهرهای تاریخی
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهرها متشکل از مولفه های اجتماعی و کالبدی می باشند که روی هم رفته هویت شهر را تشکیل می دهند. بازشناسی و مطالعه این مولفه ها می تواند در رشد و توسعه ی درون زا در بافت های تاریخی و حفظ ارزش های آن موثر گردد. لذا در این مقاله با هدف بازشناسی الگوی شکل گیری شهرهای سنتی و با تاکید بر مولفه های کالبدی– کارکردی، بافت تاریخی شهر بهبهان بررسی شده است. در این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و با راهبرد مطالعه میدانی و اسنادی، ساختار کالبدی شهر از زمان صفویه تا پهلوی و عناصر کالبدی کارکردی تشکیل دهنده ی بافت سنتی، مورد بررسی تاریخی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد رشد اولیه شهر به صورت ارگانیک و بر اساس اصل ارتباط، پیوستگی و سلسله مراتب شهری بنیان شده است و محله به عنوان اصلی ترین مفهوم شکل دهنده به بافت، تقسیمات کالبدی و اجتماعی شهر را ایجاد نموده است. این الگو از دوره صفویه تا قاجار روندی تدریجی و پیوسته داشته است، ولی در دوره پهلوی همزمان با تحولات شهرسازی در سراسر کشور، سرعت رشد، نه به کندی دوره های پیشین بلکه با تاثیر از شرایط گسترش شهرها در دهه های اول قرن حاضر شکل گرفت. در این دوره همچان ارزش فضایی گذشته حاکم بود ولی پیوستگی بافت شهری تضعیف شد. این پژوهش همچنین شکل گیری بافت تاریخی بهبهان بر اساس اصول حاکم بر سازماندهی فضای شهری سنتی را تصدیق می کند و تایید کننده ی این مطلب است که شهرهای سنتی بر اساس اصول مشترکی شکل گرفته اند و در اقلیم های مختلف، با توجه به بستر و زمینه شکلگیری، کالبد منحصر به فردی یافته اند.
تأثیر معماری خانه های چوبی روسیه بر خانه های چوبی گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
19 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : موضوع این پژوهش بررسی تأثیر معماری خانه های چوبی روسیه بر خانه های چوبی گمیشان است که در آن به بازشناسی کالبد خانه ها از جنبه های مختلفی مانند نوع مصالح، روش ساخت، فرم، تزیینات و عناصر بصری پرداخته شده است که در خانه های چوبی اقوام ترکمن ساکن گمیشان و اقوام روس مشابه است. هدف پژوهش: این پژوهش از این نظر اهمیت دارد که می توان رابطه میان ویژگی های فرهنگی اقوام ترکمن، با ویژگی های فرهنگی اقوام روس که با آنان در تعامل بودند را تبیین کرد. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان خانه های چوبی در روسیه و خانه های چوبی ترکمنی گمیشان وجود دارد؟ مبانی نظری تحقیق متکی بر تأثیرپذیری معماری اقوام از یکدیگر و نقش فرهنگ و تعاملات فرهنگی در ایجاد خانه و بخش های مختلف آن در اقوام گوناگون در گذشته بوده است. روش پژوهش : در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و همچنین روش تحقیق تطبیقی استفاده شده است گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، اصول اجتماعی و فرهنگی اقوام ترکمن در ارتباط با اقوام سنتی روسیه بررسی و عناصر و مؤلفه های مشابه شناسایی شده و نیز به بررسی تأثیر این مؤلفه ها بر خانه های ترکمنی گمیشان پرداخته شد، در این پژوهش فرهنگ معماری خانه های چوبی روسیه متغیر مستقل و معماری خانه های چوبی گمیشان متغیر وابسته است. نتیجه گیری : نتایج این تحقیق نشان می دهد معماری خانه های چوبی گمیشان چه در تقسیمات فضایی، نما و تزیینات و چه در ابزار و روش ساخت به صورت مستقیم از خانه های چوبی روسیه تأثیر پذیرفته که این تأثیرپذیری ریشه در تعامل افکار و باورهای فرهنگی و اجتماعی آن ها دارد و نشان می دهد که اقوام ترکمن عناصر فرهنگی و بومی و اقلیمی خود را با مؤلفه های فرهنگی–بومی روسیه ترکیب کرده و با بازتولید آن به نوع خاصی از معماری رسیدند که از بسیاری جهات مطابق با مختصات فرهنگی آن ها بوده است.
طراحی مجموعه مسکونی با رویکرد ارتقاء امنیت (نمونه موردی: شهرک مسکونی نفت اهواز)
حوزههای تخصصی:
امروزه با بحران شهرنشینی در بسیاری از نقاط جهان روبرو هستیم. تامین امنیت و ایجاد شهرهای امن در اولویت برنامه های توسعه قرار گرفته است. از نیازهای مهم در جامعه، می توان امنیت را نام برد که به دلیل افزایش جمعیت و نیاز به مجموعه های مسکونی در شهرها، ایجاد امنیت نقش مهمی را در رضایتمندی و آسایش افراد در زندگی شان ایفا خواهد نمود. با توجه به روند توسعه کشور و نیاز روزافزون به مسکن، طراحی و ساخت مسکن پایدار از ضروریات اجتناب ناپذیر می باشد. یکی از عامل های داشتن مسکن پایدار، وجود سطح امنیت مطلوب در فضای مسکونی است. در طراحی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در مبحث افزایش امنیت است. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی مجموعه مسکونی با رویکرد ارتقاء امنیت فضای مسکونی به وسیله بندهایی که منتج به ارتقاء امنیت فضای مسکونی می شود، می پردازد که در نظرگرفتن آن ها در طراحی می تواند به افزایش امنیت مجتمع های مسکونی منتهی شود.پژوهش حاضر دارای ماهیت کاربردی به روش توصیفی-تحلیلی،از نظر رویکرد کمی-کیفی،روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است و از ابزار پژوهش به وسیله پرسشنامه انجام گرفته و برای تحلیل دستاوردهای پرسشنامه از نرم افزار spss بهره نموده و در فرجام با استفاده از آزمون t-test در spss فرضیه های پژوهش را مورد کاوش قرار داده و درستی و نادرستی آن ها را تفحص می نمایم.از پژوهش انجام شده این برآیند حاصل گشته است که با رعایت راهکارهایی همچون تقویت احساس تعلق به محله،همبستگی میان ساکنان،از بین بردن بستر رفتارهای مجرمانه،نورپردازی و تامین روشنایی محله در شب، فراهم بودن شرایط ایمنی و... می توان باعث فزونی امنیت شهروندان و میزان رضایتمندی سکونتی آنان شد.
اهمیت و ضرورت تداوم سکونت دراحیاء خان ه های تاریخی؛ آسیبشناسی بازکاربری های غیرمستقیم در خانه های تاریخی شهر یزد
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت تاریخی و ارزشمند شهر یزد با مشکلات عدیدهای ازجمله از دست دادن ساکنین اصیل بافت و به تبع آن خالی شدن حجم گسترده ای از بناهای مسکونی از سکنه مواجه است. جهت حل معضل یاد شده راهکارهای متنوعی تا به حال در قالب سیاستهای عملی به بناها و بافت های تاریخی با عنوان کلی احیاء اعمال شده است. نمونه ای از این راهکارها را می توان تغییر کاربری بناهای تاریخی نام برد. چنین راهکاری در قالب تغییرکاربری خانه های تاریخی گاهی به معضل ذکر شده دامن زده و نه تنها سبب کوچ همین تعداد اندک که در بافت سکونت داشتند، می شود بلکه آسیب هایی را به بنا و بافت وارد می کنند. جهت حفظ مردم اصیل و احیا مناسب بافت تاریخی، آن دسته از اقدامات، بیشتر می توانند مؤثر باشند که سکونت و تداوم سنت زیستن را در بخش اصیل شهرهای تاریخی ایجاد کنند. این مقاله بر آن است تا از رهگذر آسیبشناسی تغییرکاربری های نامناسب خانه های تاریخی یزد، احیاء مجدد خانه در مقام خانه را مناسب ترین راه جهت احیاء زندگی در بافت بیان کند. برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق کیفی نظریه مبنایی، استفاده و از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و مشاهدات میدانی به عنوان ابزارهای جمع آوری داده های موجود در این زمینه بهره گرفته شده است. با بهره گیری از این روش تحقیق و کدگذاری داده های شناسایی شده، به آسیب های تغییرکاربری بناهای تاریخی در دو حوزه بنا و بافت به تفکیک پرداخته و با بیان این آسیب ها بر بازکاربری مستقیم بناهای تاریخی به خصوص در مورد خانه های مسکونی تاکید و از آن به عنوان بهترین الگوی فهم و تأثیر پذیری از میراث ارزشی گذشته، که یک سرمایه ی ارزشمند اما مغفول مانده است، یاد می گردد.
بازشناسی الگوها و رویه های معماری زمینه گرا در اندیشه و شهرهای اسلامی در عصر جهانی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی در دوران اسلامی، تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت با متحد کردن اجزا بر اساس نظم است؛ این نوع معماری، به عنوان بخشی از «هویت معماری» در ایران اسلامی شناخته می شود. در فرهنگ ایرانی- اسلامی، هنرمند، نه برحسب مکنت و مهارت و توانمندی که به میزان شفافیت و قابلیت و نیازمندی، می تواند با توجه به زمینه های کالبدی، تاریخی، اقلیمی- جغرافیایی و اجتماعی- فرهنگی زمینه معماری و درک محیط پیرامون و دریافت پیامِ بستر طرح، ذره ای از بی نهایت حقیقت را دریابد و در اثر خود متجلی کند. بر همین مبنا توجه به «هویت» در زمینه است که «کثرت» را به «تنوع» نزدیک می کند و تنوع است که زندگی را جذاب و زیبا می سازد. اما در عصر حاضر، دین و آموزه های دینی در کالبد شهر معاصر ایرانی کاملاً به حاشیه رانده شده است که نتیجه ، کالبدی است که کاملاً متأثر از الگوهای مدرنیته(به ویژه تمدن معاصر غرب) یا جهانی سازی، شکل گرفته است. ازاین رو و با مطالعات پیشین در حوزه زمینه گرایی، نیاز به پژوهش در این حوزه از دیدگاه اسلامی و متفکران مسلمان احساس شد. این پژوهش، در قالب دو بخش به این موضوع می پردازد؛ در «بخش اول» با استفاده از روش «فراتحلیل» به ادبیات موضوعی تحقیق در حوزه «شهر اسلامی» و زیرمجموعه های آن پرداخته می شود و «زمینه گرایی» در اندیشه اسلامی و ادبیات متفکران شرق موردبحث و بررسی قرار می گیرد؛ در «بخش دوم» مؤلفه ها بر اساس انواع «زمینه گرایی» در معماری معاصر مورد تحلیل قرارمی گیرند و سپس «مدل نگاه اسلامی به زمینه» در قالب یک دیاگرام ارائه می شود.
بررسی اهمیت فضاهای باز در کیفیت مسکن معاصر (نمونه موردی شهرک اکباتان تهران و مجتمع زیتون اصفهان)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین فضاهایی که در مسکن گذشته وجود داشته وجود فضاهای باز و نیمه باز بوده است. اما در معماری معاصر این فضاها مبدل به فضاهای کوچکی شده است که در آنها نقش اجتماعی این فضاها کم رنگ شده است.کیفیت محیط کالبدی بر رفتار انسان ها موثر است، اجتماع های کوچک که انسان ها را در خود پرورش می-دهند نیازمند توجه و طراحی معمارانه ارزشمند هستند. محیط های اجتماعی اثر قابل ملاحظه ایی را در رفتارهای جمعی و تعاملات اجتماعی دارند. رسیدن به شاخص های اجتماعی در مسکن با رویکرد پایداری از جمله اهدافی است که امروزه مورد توجه قرار داده شده است. مهمترین چالش در عرصه پژوهش مورد نظر شناخت و بررسی ارزش فضاهای باز و نیمه باز در محیط های مسکونی برای رسیدن به زندگی اجتماعی است، که در آن انسان را رو به سوی اجتماعی بودن در فضاهای مسکونی عمومی می برد. پژوهش فوق با روش توصیفی – تحلیلی به ارزشمند نمودن فضاهای زندگی برای انسان خواهد پرداخت، تحلیل نمونه موردی شهرک اکباتان تهران و مجتمع زیتون در اصفهان می باشند که از جمله محیط های اجتماعی است که می توان در این راستا به آن پرداخت. نتیجه تحقیق نشان می دهد که تقویت عرصه های باز و نیمه باز مسکن در جهت ارزشمند نمودن هویت انسانی معماری معاصر را رو به ساختن محیط های اجتماعی برده و نیز ارائه الگویی برای مسکن های اجتماعی امروزی در راستای ایجاد فضاهای تعاملی خواهد داشت.
Identity Elements in the Traditional Architecture of Iranian Houses (Case Study of Sheikh-al-Islam House)
حوزههای تخصصی:
With the arrival of cultural factors and design patterns of other countries, Especially in western countries, culture and the identity of the Iranian community, there has also been a change; Therefore, today the discussion about identity and cultural factors has been considered in various scientific branches. Since one of the methods of studying the identity of a society is the attention to the elements of space organization and its relation with the culture of society, In order to identify the identity of the traditional Iranian society, the study of cultural identity elements and design patterns in traditional Iranian architecture seems to be a good way. This article is sought after to identifying components in the traditional architecture of Iranian houses and examine the appearance of identity elements in the traditional architecture elements of houses in Iran. The combined research methodology includes descriptive, analytical methods of case study type. In this way, the subject of research has been studied using field observations and library studies. At the beginning, a definition of identity and Identity creation was given in architecture, and then a sample of these traditional houses called Sheikh-al-Islam house was studied. And the result of this study shows that in the design of traditional Iranian houses, the architect is familiar with the identity elements, for example, national and religious values and so on.
بررسی تاثیر دودکش خورشیدی بر تهویه ساختمان در اقلیم های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
43-54
حوزههای تخصصی:
امروزه انرژی یکی از مهم ترین شاخصه های اقتصادی است و تامین آن از ابزارهای سیاسی دولت ها به شمار می رود. با توجه به محدودیت منابع انرژی و روند روبه رشد بهای آن، اقدامات بسیاری در جهت کاهش مصرف آن انجام شده است. از آنجا که بیشترین میزان مصرف انرژی مربوط به بخش ساختمان است (حدود 40 درصد از کل مصرف انرژی) و بخش عمده آن صرف سرمایش، گرمایش و تهویه می شود؛ راهکارهای طراحی غیرفعال، کمک قابل توجهی به کاهش مصرف انرژی می کنند. یکی از روش های تهویه غیرفعال در ساختمان، استفاده از دودکش خورشیدی است که عملکردی آن شبیه عملکرد بادگیر در غیاب باد است. بدین ترتیب که دودکش خورشیدی با کمک انرژی تجدیدپذیر خورشید و با به کارگیری پدیده اثر دودکشی در یک کانال هوا، تهویه مورد نیاز فضاهای مجاور خود را فراهم می کند. با توجه به اقلیم های متنوعی که در ایران وجود دارد، به منظور مطالعه کارایی دودکش خورشیدی در اقلیم های مختلف ایران، مدل دودکش خورشیدی متصل به یک اتاق فرضی، در چهار شهر به عنوان نمونه انتخاب شده از چهار اقلیم ایران بررسی شدند. به دلیل عدم دسترسی به نمونه های اجرا شده، شبیه سازی کامپیوتری به عنوان روش جایگزین برای مطالعات میدانی انتخاب شده است. نتایج ارائه شده، برگرفته از شبیه سازی با کمک نرم افزار انرژی پلاس است. در این تحقیق پس از مشخص شدن مناسب ترین اقلیم برای استفاده از دودکش خورشیدی، عوامل دیگر موثر بر عملکرد دودکش خورشیدی در یک اقلیم خاص، بررسی می شوند.
آموزش معماری؛ دانش محور یا آزمون محور!؟ (با تأکید بر آموزش فنی و حرفه ای)
حوزههای تخصصی:
نحوه آموزش و نوع ارزشیابی دو جزء مهم نظام آموزشی هستند. در رشته معماری به دلیل ماهیت چند وجهی آن و ارتباط آن با سایر حوزه های دانش این اهمیت دوچندان شده است. در این بین آموزش معماری در شاخه فنی و حرفه ای، به دلیل مرتبط بودن با صنعت و بازار کار و تربیت تکنسین ماهر و شایسته، اهمیت ویژه دارد. ارزشیابی در نظام های آموزشی در قالب امتحان و آزمون های مختلف کلاسی و در نهایت در آزمون ورودی دانشگاه ها نمود پیدا می کند. آزمون و ارزشیابی به عنوان یکی از ابزارهای یادگیری در فرآیند آموزش می تواند نقاط قوت و ضعف دانش آموزان را شناسایی کند. ولی باید توجه شود که این آزمون ها تنها برای صدور جواز عبور شاگرد از یک کلاس به کلاس دیگر و یا قبول شدن در آزمون ها نباشد. چرا که هدف والاتر در آموزش و پرورش، همچنان که از عنوانش پیداست تربیت فراگیر است. به نظر می رسد در سال های اخیر، قبولی فراگیران در امتحانات و آزمون های مختلف و در رأس آن آزمون ورود به دانشگاه، به دغدغه مهم معلمان، متعلمان و والدین تبدیل شده است و آموزش به سطح پایین تری از وجهه خود یعنی تعلیم(یاد دادن) بدون تربیت تنزل یافته است. فراگیران نیز بیش از آن که در پی آموختن دانش باشند، در پی آموختن راه و روش تست زدن و رد شدن از سد آزمون ها و امتحانات شده اند. بر این پایه این مقاله بر آن است که با روش تحقیق توصیفی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، به معرفی سمت و سویی برای افزایش کیفیت آموزش معماری با تأکید بر آموزش در شاخه فنی و حرفه ای بپردازد که در آن به اهمیت بیشتر دانش افزایی از آزمون محوری تأکید شده است.
نقش خوانایی فضای باز بر ایجاد تعاملات اجتماعی در مجموعه های مسکونی (نمونه موردی: مجموعه مسکونی سعیدیه همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
139 - 156
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر خوانایی فضای باز مجتمع های مسکونی بر تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت، بواقع این پژوهش بدنبال یافتن پاسخ به این پرسش است که، چه و چگونه رابطه ای بین ابعاد کالبدی مقوله خوانایی و تعاملات اجتماعی در فضاهای باز مجموعه های مسکونی بر قرار و چه مؤلفه هایی و به چه میزان در این رابطه مؤثر هستند؟ نمونه مورد مطالعه در این پژوهش را ساکنین مجتمع سعیدیه همدان تشکیل دادند، 210 پرسشنامه در بین آن ها توزیع شد که پس از پالایش و کنار گذاشتن پرسشنامه های مخدوش، تعداد 81 پرسشنامه در طی مراحل تحلیل آماری پژوهش به کار گرفته شدند. تحلیل آماری این پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های آنالیز واریانس، تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام، مدل مفهومی پژوهش را برای مجموعه های مسکونی شهر همدان مورد کنکاش قرار می دهد. در رابطه با پرسش تحقیق مبنی بر میزان تأثیر خوانایی فضایی بر تعاملات اجتماعی، نتایج نشان می دهد که مؤلفه های 1) تشخص راه، گره، لبه، نشانه و چشم انداز، 2) تعریف واحدهای فضایی، 3)فرصت مرور کلیت فضایی، 4)موانع و اختلالات بصری، 5)مؤلفه های معماری موکد مسیر یابی، دارای بیشترین نقش بر تعاملات اجتماعی می باشند، از سوی دیگر هندسه و مؤلفه های قابلیت دسترسی، ترکیب ساختار و پیکره بندی واضح بر شکل گیری تعاملات اجتماعی این مجموعه مسکونی تأثیر اندکی دارند، همچنین یافته ها بیانگر این مطلب هستند که مؤلفه های سه بعدی معماری (نظیر شاخص بودن نشانه هایی مانند مجسمه و آبنما و برجستگی چشم انداز هایی نظیر دید به کوه) نسبت به مؤلفه های دوبعدی معماری (نظیر هندسه محیط) نقش پررنگ تری بر شکل گیری تعاملات اجتماعی در بستر فضای باز مجموعه مسکونی داشته اند. به طور کلی، مؤلفه های خوانایی فضایی در فضای باز مجموعه مسکونی سعیدیه تأثیر نسبتاً متوسطی در ارتقاء تعاملات و پایداری اجتماعی این مجموعه دارند.
حقیقت قدسی و نسبت آن با نقاشی قهوه خانه ای بر مبنای آرای کوماراسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶۳
55 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : حقیقت از منشاء واحدی سرچشمه دارد و در تمام مراتب هستی گسترانیده شده است. ذات و حقیقتِ قدسی، مبدأ سنّت است و سنّت از حقیقتِ قدسی منفک نیست. یکی از سنّت های هنری گذشته که حاصل و ثمره حدود یازده قرن تکوین تدریجی آداب سوگواری تشیّع به شمار می رود نقاشی قهوه خانه ای است که در قرن چهاردهم هجری قمری نمود عینی پیدا کرد. در مواجهه با رواج مکاتب هنری دوران تجدّد در ایران، آثار نقاشی قهوه خانه ای همواره در تداوم سنت نگارگری قرار دارند و هنرشان راهی برای تحقّق حقیقتِ قدسی است. آنچه این آثار را اصالت بخشیده، درونیّات اثر است که هنرمند به واسطه آن در قالبی جسمانی به صورت رمز و تمثیل برملا کرده است. در این میان، آنچه مسئله است براساس قرابت آرای آناندا کوماراسوامی (از اندیشمندان سنّت گرا) در حیطه تعریف و کارکرد هنر سنتی با این آثار، نسبتی میان آثار نقاشی قهوه خانه ای با حقیقت قدسی یا همان صورت های مثالی وجود دارد که هنرمند بر مبنای فعّالیت عقلانی و نیز فعّالیت خدمتکارانه پدید می آورد. هدف : این مقاله در نظر دارد حقیقتِ قدسی اثر هنری را بر مبنای آرای آناندا کوماراسوامی تبیین و نسبت آن را با نقاشی قهوه خانه ای به مثابه هنر سنّتی مشخص کند. روش تحقیق : روش تحقیق در این مقاله به صورت نظری و کیفی است و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعه اسنادی صورت پذیرفته است. در این راستا، دو نمونه موردی از آثار نقاشی قهوه خانه ای (یکی «عزیمت مسلم ابن عقیل به کوفه» اثر «محمد مدّبر» و دیگری پرده درویشی «صحنه نبرد حضرت ابوالفضل العباس (ع) با مارد ابن صُدیف» اثر محمّد فراهانی) به صورت تصادفی انتخاب شده و بر مبنای آرای کوماراسوامی، به تبیین مفهوم حقیقت قدسی و نسبت آن با آثار پرداخته شده است. نتیجه گیری : حقیقتِ قدسی، همان منشاء ملکوتی است که یاد آن صورتِ نوعیِ ازلی را درون ما زنده می کند. کوماراسوامی هنر را تجسّم فرم از پیش تصوّر شده در قالب مادّی می داند که ابتدا ساحت رهایی (مشاهده دریافتِ حقایقِ ازلی) را تجربه می کند و سپس در بخشیدن کالبدی مادّی به ایده، به ساحت اسارت قدم می گذارد. بر مبنای آرای کوماراسوامی، نقاشی قهوه خانه ای تجلّی گاه حقیقتِ قدسی و آن صورت های مثالی است که هنرمند بر مبنای فعّالیت عقلانی و نیز فعّالیت خدمتکارانه پدید می آورد. آنچه این آثار را اصالت بخشیده، درونیّاتِ اثر و آن حقیقتی است که هنرمند به واسطه آن در قالبی جسمانی به صورت تمثیلی و نمادین ابراز کرده است. نقاشی قهوه خانه ای، یک مهارت و هنر ناشیانه نیست؛ بلکه بر مبنای دانش و قواعدی تکوین یافته است که منبع الهام و دلیل روش و خاستگاه آن از روان منفرد و مستقل بشری بسی فراتر است و در این هنر، هنرمند فقط محمل و مجرای رحمتی است که از عالم معنا منبعث شده است.
ارتقا آسایش حرارتی و بهینه سازی مصرف انرژی به کمک سیستم های تهویه طبیعی در کتابخانه ها
حوزههای تخصصی:
با توجه به ساعات کار و ابعاد کتابخانه ها که هر روز از آغازین لحظات صبح تا اواخر شب ها باز و مشغول ارائه خدمات به مخاطبین خویش هستند می توان گفت که این بناها در زمره ابنیه با مصرف انرژی بالا در امر ایجاد تهویه مطبوع و آسایش حرارتی قرار می گیرند که باعث می گردد هزینه بهره برداری از آن ها خیلی زیاد باشد. براین اساس، منظور از پژوهش حاضر پیش از آنکه در پی دستیابی به فرمولی برای خلق پروژه ای موفق در زمینه معماری باشد، سعی در جلب توجه ویژه صاحب نظران اهل فن و سیاست گذاران به مقوله بهینه سازی مصرف انرژی و معماری پایدار و به طور خاص، بررسی رابطه بین عملکرد فضاهای مختلف کتابخانه با سیستم های تهویه طبیعی است. هدف این تحقیق در درجه اول دل پذیرتر کردن فضای کتابخانه برای دانشجویان و کاربران به جهت طولانی بودن ساعت اقامت در این بنا و در درجه دوم ارائه راهکارهایی برای ارتقاء آسایش حرارتی و بهینه سازی مصرف انرژی مرتبط با طراحی کتابخانه در راستای چگونگی استفاده از انرژی های پاک در امر تهویه می باشد. نتایج این پژوهش حاکی بر آن است که سیستم و اصول تهویه طبیعی منافاتی با عملکرد فضاهای مختلف کتابخانه ندارد و می توان با در نظر گرفتن و اعمال ضوابط در طراحی همساز با اقلیم، از تهویه طبیعی و مزیت های آن به عنوان ارائه راهکارهایی برای ارتقاء شرایط آسایش حرارتی کاربران و بهینه سازی معماری کتابخانه ها در اقلیم گرم و خشک بهره برد. گرداوری اطلاعات در این تحقیق با استفاده از جدیدترین پژوهش ها و مقالات در منابع کتابخانه ای، استفاده از سایت های معتبر، اطلاعات محلی، مطالعه میدانی و تهیه پرسشنامه در زمینه موردنظر می باشد.
همگرایی معماری ایرانی با هنر نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
81 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از راه های فهم و احیای اصول موجود در معماری ایرانی-اسلامی، رجوع به نگارگری است. برای فهم این نگارگری ها، باید ویژگی های آنها را شناخت و به شیوه بیانی، به اصول حاکم در آن و تصویرکردن معماری دست پیدا کرد. بررسی چگونگی خلق فضا و استفاده از اصول معماری ایران در آثار هنرمند ایرانی، به درک هرچه بهتر نگارگری ایران کمک می کند . علاوه بر آن، عدم وجود روشی منسجم و نظام مند برای شیوه بیان و فهم تصاویر نگاره ها، که از آنها به عنوان اسناد تاریخی معماری اسلامی یاد شده است، لزوم شناساندن این دو هنر را بر یکدیگر بیش از پیش ایجاب می کند .پرسش تحقیق: با بررسی نقش نگاری از معماری ایران در نگاره های مینیاتور سنتی و تطبیق با آثار تاریخی هم دوره، به چه اصول و نکاتی می توان پی برد؟هدف پژوهش: هدف از بررسی تطبیقی مفاهیم بنیادی معماری ایرانی با هنر نگارگری، یافتن پرکاربردترین اصول و مفاهیمِ معماری ایرانی تجلی یافته در فضای نگاره هاست. روش تحقیق: روش پژوهش مقاله حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است و از نظر اهداف نیز از نوع کیفی با رویکرد تطبیقی است. همچنین منابع از روش کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از تحلیل کیفی و تحلیل گرافیکی، تجزیه و تحلیل شده اند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد نگارگران ایرانی با پیروی کامل از اصول موجود در معماری ایرانی و به صورت آگاهانه، با استفاده از تمهیداتی، آنها را به تصویر کشیده اند که نشان دهنده همگرایی و انطباق با اصول موجود در معماری سنتی است. درپی آن با اثبات همگرا بودن اصول موجود در هنر نگارگری با اصول معماری ایرانی، مشخص شد اصول رایج موجود در مفهوم سیر از کثرت در وحدت، که از مفاهیم پایه در معماری اسلامی ایران است، بیشترین تجلی را در خلق فضای نگاره داشته است.
تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر قدرت انضباطی و زیست-قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 151
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود چند دهه سابقه ی تهیه طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه و بهره مندی عمده از عقلانیت ابزاری در تهیه این طرح ها، مشاهده می شود که مسائل و مشکلات این شهرها از جمله سکونتگاه های غیررسمی، بافت فرسوده و اقتصاد شهرها نه تنها حل نشده است؛ بلکه روز به روز بر وسعت و شدت مشکلات آن ها افزوده می شود. بنابراین، به جای ردیابی ریشه این مسائل در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها، باید از دریچه ای دیگر به آن نگریست و به جنبه پنهان و کمتر توجه شده نظریه برنامه ریزی، یعنی قلمروی قدرت و اعمال آن بر فرآیند برنامه ریزی فضایی پرداخت که عمدتاً توسط برنامه ریزان شهری نادیده گرفته شده است. هدف: هدف اصلی این پژوهش تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر واکاوی دو مفهوم قدرت انضباطی و زیست-قدرت است. روش: این پژوهش با اتکا به معرفت شناسی برساخت گرایی اجتماعی و روش پژوهش تحلیل گفتمان فوکویی با پیش فرض پذیرش گذار نظام سرمایه داری از امپریالیسم به امپراتوری، به واکاوی دو مقوله قدرت-دانش یعنی قدرت انضباطی و زیست-قدرت پرداخته است و سپس با واکاوی نقش برنامه ریزی فضایی، سعی در تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی دارد. یافته ها: از دیدگاه قدرت-دانش فوکویی تولید فضا صرفاً برآمده از قوانین و مقررات و نظام رسمی برنامه ریزی فضایی نمی باشد و عوامل متعددی از جمله دانش و گفتمان انضباطی، نهادهای انضباطی، وضعیت استثنایی دائمی و زیست-قدرت در برنامه ریزی فضایی مؤثر هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که برنامه ریزان فضایی در کنار رهیافت های برنامه ریزی که به طور مرسوم در محیط آکادمیک آموخته اند، باید به مباحث قدرت-دانش نیز بپردازند، تا در کنار نظام رسمی برنامه ریزی فضایی در نظام غیررسمی نیز قابلیت کنش و اثربخشی بیشتری داشته باشند.
بررسی میزان پیشگیری از جرم با استفاده از طراحی محیط(C.P.T.E.D)
حوزههای تخصصی:
در ﺟﻬﺎن اﻣﺮوزی ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم، کﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف کﺎﻫﺶ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎ و اﻧﮕیﺰه ﻫﺎی ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ اﻧﺠﺎم ﻣیﭘﺬیﺮد، اﻫﻤیﺖ ﺑﺴیﺎری یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ .در ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از وﻗﻮع ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸی از راﻫکﺎر ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺟﻬﺖ اﺟﺘﻨﺎب ﺟﺮم، ﺑﺮرﺳی ﻣیﺷﻮد. ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی، ﺑﺮ راﻫکﺎرﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺸکﻞ ﺟﺮم و ﺗﺮس از وﻗﻮع ﺟﺮم ﺗﺄکیﺪ دارد. ﭼﺮا کﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی (CPTED) ﺑﺮ ﺗﺠﺰیﻪ وﺗﺤﻠیﻞ ﻣﻨﻄﻘی و ﻧﻈﺎم ﻣﻨﺪ وﻗﻮع ﺟﺮم در یک ﻣﻮﻗﻌیﺖ و ﻣکﺎن ﺧﺎص ﺗﺄکیﺪ دارد و از ﻃﺮیﻖ اراﺋﻪ راﻫکﺎرﻫﺎیی کﻪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ وﻗﻮع ﺟﺮاﺋﻢ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم ﻣی ﭘﺮدازد.هدف از این مقاله بررسی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط(C.P.T.E.D) است، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده حاکی از این است که عوامل ساختار اجتماعی و معماری در شهر تاثیر بسزایی در کاهش و افزایش جرم در جامعه را ایفا می نماید. هدف از این مقاله بررسی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط(C.P.T.E.D) است، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده حاکی از این است که عوامل ساختار اجتماعی و معماری در شهر تاثیر بسزایی در کاهش و افزایش جرم در جامعه را ایفا می نماید.