فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
23 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به پوسته ی خارجی ساختمان، بعنوان یکی از مهم ترین بخش های ساختمان که می تواند میزان مصرف انرژی را کنترل کند، پرداخته است. هدف از این تحقیق دستیابی به راهکارهای تأثیرگذار کاهش مصرف انرژی در ساختمان بوسیله ی پوسته تطبیق پذیر و رویکرد بیومیمتیک است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و سایت های اینترنتی و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شبیه سازی می باشد. نرم افزار راینو6 و افزونه گرس هاپر و کامپوننت انرژی پلاس برای آنالیز نور روز و میزان مصرف انرژی استفاده شده است. آزمون نتایج با توجه به سیستم لید انجام گرفته است. با بررسی تأثیر پوسته خارجی بر فضای شبیه سازی شده مشخص شد که این پوسته ها بار حرارتی کل را %28 ، بار سرمایش را %56 و احتمال خیرگی نور روز را %23 کاهش دهد. با الگوبرداری رفتاری از گیاهان، بدلیل ماهیت ایستا و تطبیق پذیری با محیط پیرامون می توان به مکانیسمی در ساختمان مانند پوسته ای پاسخگو به محیط رسید.
دلبازی و فضامندی: تحلیل ساختار معنایی صفات وابسته به اندازه فضا در محیط مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
111 - 132
حوزههای تخصصی:
محدود شدن ابعاد فضای داخلی محیط های مسکونی، معلول رشد شهرنشینی، افزایش قیمت زمین و هزینه های ساخت است. کاهش چشمگیر ابعاد فیزیکی فضا، محیط های مسکونی برخوردار از صفات وابسته به بزرگی و فراخی را مقبول کاربران می نماید. دغدغه دلبازی و فراخ بودن فضاهای داخلی در جریان تامین محل سکونت، مصداق بارزی از این گفتار است. در این بین، ویژگی های مرتبط با فراخی فضا شامل فضامندی (به معنای برتری اندازه ادارکی بر اندازه واقعی فضا)، تلویحا، و دلبازی بطور صریح در گفتار کاربران شنیده می شود. این پژوهش در پی یافتن مولفه های فیزیکی موثر بر "دلبازی" و "فضامندی" در محیط های مسکونی، مقایسه ساختار معنایی آن دو و تبیین نظام فضایی کارا برای مسکن فضامند، به تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با 40 نفر از کاربران 22 واحد مسکونی شهر تهران پرداخت. نتایج پژوهش به وسعت فضا، نور، نفوذپذیری بصری و ویژگی های مبلمان، به عنوان عوامل اصلی موثر بر دلبازی و فضامندی اشاره دارد. همچنین، نظام کلی فضامندی در محیط های مسکونی از طریق ادغام فضاها قابل ترسیم است. مضافا، به جهت تاثیر غیر همسو برخی مولفه های فیزیکی محیط همچون ارتفاع، بر دلبازی و فضامندی، و همچنین استقرار دلبازی در دسته معانی واسطه ای و فضامندی در دسته معانی شکلی، این دو صفت، به لحاظ ادراکی و معنایی جایگاه متفاوتی در فرایند ارزیابی محیط دارند.
ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
49 - 65
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از خصوصیات بارز جهان امروز است و اکثر جمعیت دنیا در شهرها ساکن هستند. بیشتر شهرها و مراکز سکونتگاهی در مکان هایی بنا شده اند که در معرض انواع مخاطرات طبیعی و یا مخاطرات انسانی بر اثر دخالت ها و پیشرفت های تکنولوژی بشری قرار دارند که این چالشی اساسی در دست یابی جوامع شهری به توسعه پایدار می باشد. نگرشی که تا به امروزه در برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران در برخورد با سوانح وجود داشته نگرش مقابله ای و کاهش آسیب پذری بوده است، در حال حاضر رویکرد تا ب آوری دیدگاه جدیدی است که به جای تمرکز بر کاهش آسیب پذیری و نگاه مقابله ای به افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری شهرها در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی تأکید می-کند. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. برای انجام تحقیق از تحلیل پرسشنامه ای که توسط 40 نفر از خبرگان و متخصصان شهری تکمیل شده استفاده شد.نتایج نشان می دهد که شهر ارومیه به لحاظ تاب آوری اجتماعی و زیرساختی در حد نسبتاً مطلوب قرار دارد اما از نظر تاب آوری نهادی- مدیریتی، اقتصادی و کالبدی- محیطی دارای وضعیت مطلوبی نیست. در مجموع تاب آوری کلی شهر ارومیه از نظر متخصصان پایین تر از حد مطلوب می باشد، به طوری که مقدار محاسبه شده تاب آوری کلی شهر ارومیه 94/2 کمتر از حد مبنا (3) است. و بر اساس آزمون رگرسیون گام به گام از میان مؤلفه های تاب آوری شهر ارومیه شاخص اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری شهر ارومیه داشته و شاخص زیرساختی کمترین تأثیر را داشته است.
بررسی گردشگری سبز و توسعه فرهنگی جوامع محلی با احیای میراث معماری صنعتی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۰۴-۸۴
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش شناسایی راهبردهای بهره گیری مجدد از میراث صنعتی استان مازندران، ثبت شده در فهرست میراث ملی، در توسعه جوامع محلی با رویکرد پایداری است. از این رو پژوهش با شناسایی مؤلفه های مؤثر در توسعه گردشگری سبز آثار میراث صنعتی مازندران، با تاکید بر میراث مشترک ایران و آلمان؛ به تأثیر هر یک بر توسعه پایدار پرداخته، راهکارهایی را برای تغییر کاربری تطبیقی آن ها پیشنهاد می دهد. روش ها: به کمک روش ای.اچ.پی به ارزیابی مؤلفه های اصلی پرداخته؛ و تهیه پرسش نامه و روش دلفی از تجربه متخصصان کمک گرفته شد. سپس با بررسی میراث صنعتی مازندران و با مقایسه موقعیت آن با موارد مشابه، مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب نوع بهره وری، اولویت بندی شد. یافته ها: هریک از آثار میراث صنعتی مازندران مانند کارخانه پنبه بابل با 26.6 در صد، کارخانه نساجی قائم شهر با 21 درصد، راه ناصری با 20.6 درصد، پل فلزی چالوس با 16.8 درصد و پل لار با 15.5 درصد؛ رابطه میان توسعه گردشگری و توسعه جوامعی محلی را نشان می دهند. نتیجه گیری: معاصرسازی میراث صنعتی با اولویت توسعه پایدار اجتماعی و سپس با توسعه اقتصادی و زیست محیطی، سببِ توسعه جوامع محلی می شود. رونق گردشگری سبز با مفاهیم چون ایجاد امنیت دسترسی، امکان فروش، عرصه بندی عمومی و خصوصی، استفاده بهینه از محوطه مخروبه، ایجاد کاربری چندمنظوره و ساماندهی واحدهای تجاری و همچنین توسعه فرهنگی با حفاظت از آثار، توسعه یکپارچه، و برگزاری فعالیت های فرهنگی در توسعه جوامع محلی مازندران نقش مؤثری خواهند داشت.
تأملی بر شهرسازی معاصر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
97-112
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرسازی پدیده ای حیرت انگیز و برآیند مؤلفه های گونه گون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی است که در بستری طبیعی و جغرافیایی جلوه گر می شود. مطالعه این محصول شگفت انگیزِ انسان متمدن، نیازمند استمداد از دانش ها و علوم مختلف است. از همین رو، هدف اصلی از این مقاله، تبیین وضعیت شهرسازی یک قرن اخیر در ایران با رویکرد حقوقی _ تاریخی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهشِ میان رشته ای، کتابخانه ای و تدقیق در اسناد رسمی و قوانین و مقررات و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع توصیفی _ تحلیلی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ناامنی و هرج و مرج و ناآگاهی شهروندان از حقوق شهری و شهروندی خویش در دوره قاجار، فقدان مشارکت مردم، اتخاذ تدابیر نادرست اقتصادی، غفلت از نقاط محروم و شهرسازی آمرانه در دوره پهلوی و بالأخره جنگ تحمیلی، تحریم اقتصادی، نظام اداری دیوان سالار متکی به نفت و کم اعتناء به مردم، طراحی نظام حقوقی ناکارآمد، غفلت از تخصص گرایی در واگذاری مسئولیت ها و البته مدیریت ناهمگون شهری در دوره جمهوری اسلامی، از مهمترین عوامل اختلال در کارکردهای نظام شهری و شهرسازی در ایران معاصر، متکی بر رویکردی حقوقی _ تاریخی است که تلاش برای حل و فصل آن ها در راستای تقویت حقوق شهری و شهرسازی را ضروری ساخته است.
ارزیابی و سنجش ابعاد و مؤلفه های تاب آوری در شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات طبیعی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
150-170
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در سالهای اخیر در مدیریت شهری مطرح است، ایجاد شهرهای تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی می باشد استان خراسان رضوی بعنوان یکی از مهمترین استانهای کشور هرساله تحت تاثیر مخاطرات طبیعی می باشد و بطبع شهر جدید گلبهار نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگی های محیطی خود تحت تاثیر می باشد، از لحاظ بٌعد منطقه ای نیز این شهر بعنوان یکی از شهرهای اقماری کلانشهر مشهد از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- کاربردی است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی ساده 30 نفر از خبرگان، کارشناسان و متخصیصین مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی است که به صورت هدفمند انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته اند. متغیرهای این پژوهش ابعاد تاب آوری و 66 مولفه وابسته به آن می باشد. روایی پرسشنامه نیز توسط متخصیصین و خبرگان مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی بررسی و تأیید شده است. در خصوص پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 727/0 می باشد و حاکی از پایایی بالای ابزار تحقیق است. در بخش استنباطی از تحلیل های آماری، آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن کمک گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شهرگلبهار با 3.02 نظر تاب آوری در مقابل مخاطرات طبیعی در حد متوسط است. نتایج حاصل از جدول آماره های توصیفی تاب آوری شهری نیز بیانگر این است که در میان ابعاد تاب آوری ، بَعد محیطی کالبدی بیشترین و بَعد اقتصادی کمترین تاثیر را در تاب آوری شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات محیطی دارند. در خصوص سطح متغیر تاب آوری شهری نیز شهر جدید گلبهار در دامنه متوسط ارزیابی می شود.
بررسی شواهد تکتونیک فعال و ویژگی های حریم گسل کوشک و آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی، استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۴۴-۲۹
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی فعالیت گسل کوشک از طریق مشاهدات صحرایی زمین لغزش های مرتبط با فعالیت گسل کوشک و سایر شواهد فعالیت آن و تحلیل موقعیت مکانی سکونتگاه های روستایی محدوده ی مطالعاتی گسل کوشک پرداخته شده است. منطقه ی موردبررسی در محدوده ی استان قزوین و در زون ساختاری البرز و در امتداد گسل کوشک بین مختصات طول جغرافیایی 25/50 تا 50/50 واقع شده است. در مقاطع انتخاب شده برای بررسی فعالیت گسل شواهدی از خردشدگی سنگ ها، چشمه های متعدد و زمین لغزش های قدیمی و جدید فراوانی مشاهده گردید که مشخص کننده ی فعالیت گسل است. با توجه به بررسی ها و مشاهدات صحرایی پهنه گسلی گسل کوشک در مقاطع بررسی شده، به میزان 260 متر در طرفین گسل اندازه گیری شد. ازآنجایی که در محدوده ی گسل کوشک تعدادی روستا وجود دارد که از بین آن ها کل بافت کالبدی روستای علی آباد بر روی پهنه گسل و بخشی از روستاهای کوشک، زرآباد، گرمارود بالا، سیمیاردشت و حسن آباد بر روی پهنه گسیختگی گسل واقع شده اند. برای روستای علی آباد که کل بافت کالبدی آن واقع بر روی گسل کوشک است و همچنین برای روستاهای کوشک، زرآباد، گرمارود بالا، سیمیاردشت و حسن آباد که بخشی از بافت کالبدی آن ها بر روی پهنه ی گسل کوشک واقع شده است، برای جلوگیری از مرگ ومیر ناشی از گسیختگی سطحی حین زلزله و یا رخداد زمین لغزش ناشی از فعالیت گسل به منظور حفظ جان انسان ها، جابه جایی روستا به نقطه ی دیگر و یا اصلاح سمت توسعه ی آتی روستا به خارج از حریم گسیختگی گسل کوشک ضروری است. بدین منظور می توان در تهیه و یا بازنگری طرح هادی این روستاها، زون برشی تعیین شده برای گسل کوشک را ملاک توسعه ی آتی روستاها قرار داده و در تعیین سمت توسعه آتی این روستاها ساخت وساز جدید بر روی پهنه ی زون برشی گسل کوشک را ممنوع اعلام کرد و در نقشه ی طرح هادی روستا گنجانده شود.
تبیین ساختار بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی در اقلیم گرم و مرطوب؛ مطالعه موردی: بندر پهل-استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۴۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین عوامل در ایجاد آسایش حرارتی، تهویه طبیعی است، ازاین جهت مهم ترین دستاورد معماری سنتی ایرانی، بادگیر تلقی می شود. بحث تهویه طبیعی به خصوص در اقلیم گرم و مرطوب از ملزومات مهم تلقی می شود، زیرا رطوبت را از فضا دور کرده و باعث خنک شدن و بالا رفتن آسایش حرارتی می شود. در این پژوهش به بررسی بادگیرهای بندر پهل پرداخته شده است. با استفاده از طراحی مناسب عناصر معماری به بهترین شیوه از هدررفت انرژی های تجدیدناپذیر جلوگیری می شود. با این روش می توان علاوه بر فهم بیشتر مفاهیم معماری سنتی، راهکارهای سنتی را مورد تحلیل قرار داده و به مهندسان عصر حاضر به طور کامل معرفی کرد. بادگیر در بندر پهل از راهکارهای دستیابی به آسایش حرارتی در مقابل گرما و رطوبت طاقت فرسای حاشیه خلیج فارس است. پژوهش پیش رو به معرفی بادگیر و پارامترهای مؤثر بر آن می پردازد. تاکنون تحقیقات گسترده ای در خصوص بادگیر و افزایش عملکرد آن انجام شده است که از مهم ترین آن ها تغییر در تناسبات موجود بوده است. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی نمونه ای از بادگیرهای اقلیم گرم و مرطوب پرداخته و آن را مورد تحلیل قرار می دهد. داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است، سپس با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر، مدل سازی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد دقیق بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی در اقلیم گرم و مرطوب است تا بتوان با الگو گیری از این عناصر شاخص در طراحی معماری های مدرن، آسایش حرارتی را در بنا بالابرده و استفاده از مصرف انرژی های تجدیدناپذیر را به حداقل رسانده تا گامی در جهت حفظ محیط زیست که رو به نابودی است برداشته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آسایش حرارتی اتاق بادگیر نسبت به اتاق مجاور به طور قابل توجهی افزایش یافته و دمای اتاق کاهش یافته است که این خود نشانگر تأثیر مستقیم بادگیر بر آسایش حرارتی اتاق بادگیر را نشان می دهد.
برندسازی شخصی هنرمندان و طراحان هنری؛ضرورت یا گرایش؟
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی، امروزه به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شده است. شناخته شدن به کسب موفقیت در محیط کسب و کار شبکه ای کمک میکند. روابط شخصی و اعتبار بالا در اقتصاد شبکه ای حقیقی به هنرمندان جوان و طراحان هنری کمک میکند پله های ترقی را طی کنند. معمولا مردم برندسازی را با بازاریابی مرتبط میدانند، همچنین در ذهن ما معمولا برابر با شیوه های فروش "تحمیل کننده" و تهاجمی است. آنها بازاریابی را گیج کننده میدانند. این مقاله مشکل هنرمندانی را که اغلب تعریف هویت هنری و فردی برایشان دشوار است مورد بحث قرار میدهد. مخصوصا برای این افراد، مفاهیم برند شخصی و برندسازی کاملا غیرضروری به نظر میرسد. روش تحقیق این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین با رویکرد تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. هدف این مقاله برجسته سازی این موضوع است که بر اساس تئوری های موجود، ایجاد هویت هنری مرتبط با مهارت برندسازی شخصی، برای موفقیت فردی در حرفه هنرمندان و طراحان هنری جوان امروز بسیار مهم است.در پایان به این اشاره می شود که چگونه برندسازی شخصی، می تواند به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شود و باعث ایجاد انگیزه برای رقابت با سایر برندها و نیز ایجاد تمایز با سایرین کمک کند بنابراین مهارت برندسازی شخصی مبتنی بر کشف خود و خودشناسی، برای هنرمندان جوان و طراحان هنری امروزی درجهت موفقیت فردی آینده آنها بسیار مهم است و برای همه هنرمندان به عنوان شبکهای از متخصصان که دارای مهارت و دانش خاص و منحصر به فرد هستند ضروری است.
نقد و بررسی آموزش نقدمحور در طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
37 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هوشیاری ذهنی منوط به داشتن «تفکر انتقادی» است. این نوع تفکر، بر تغییر رویکردهای آموزشی در نظام های دانشگاهی تأکید می ورزد. انتقادی اندیشیدن مستلزم مهارت تحلیل، استنباط، ارزشیابی داده ها و استنتاج است. مؤلفه های «تفکر انتقادی» یادگیرنده را وامی دارد دیدگاه ها، فرض ها و طرح ها را به چالش بکشد. از این رو «تفکر انتقادی» مهارتی شناختی است. بر اساس چنین شناختی، هیچ دانش مطلقی در جهان وجود ندارد. چنین دیدگاهی، مبین این حقیقت است که آموزش، فراتر از انتقال نظریه ها، دستاوردها و قوانین علمی و یادآوری واقعیات است. لذا این نوشتار، آموزش طراحی معماری در ایران را در چارچوب «تفکر انتقادی» مورد بررسی و نقد قرار داده است.
هدف پژوهش: دستیابی به اهداف عالی «تفکر انتقادی» منوط به تغییر برداشت از «یادگیری» است. چرا که یادگیری ماهیتاً با رشد همراه است. به عبارت دیگر تحول ساختارهای فکری و ساخت معنی و مفهوم، عملی پیچیده و شناختی است. لذا آنچه ضعف «تفکر انتقادی» در دانشجویان معماری تلقی می شود، در واقع ضعف نظام آموزش عالی در برنامه ریزی آموزش طراحی معماری است. نظام فعلی آموزش معماری، دانشجویان را طراح آنچه یاد گرفته اند، تربیت می کند و طبیعتاً محصول این نظام آموزشی به تفکر شناختی دست پیدا نمی کند و صرفاً به مثابه ربات هایی هستند که آنچه در آنها برنامه ریزی شده را عملی می کنند. از این رو رویکرد آموزش طراحی معماری باید به سمت آموزش نقدمحور مبتنی بر «تفکر انتقادی» تغییر کند.
روش پژوهش: این پژوهش با تأکید بر تفکر انتقادی و نقش نقد در آموزش طراحی معماری به بررسی تفکر انتقادی و نقش آن و همچنین باید و نبایدها در آموزش طراحی معماری می پردازد. اساس این تحقیق بنیادی است. لیکن کاربرد آن در آموزش طراحی معماری امری مسلم است و از نظر ماهیت و روش در شمار تحقیقات توصیفی- تحلیلی محسوب می شود.
نتیجه گیری: فقدان یک روش درست و فراگیر در آموزش طراحی معماری ایران، اگر مانع پیشرفت معماری نشده باشد، آن را محدود کرده است. از این رو توجه به آموزشِ آداب درست نقد در معماری، دسته بندی و شناسایی شیوه های صحیح نقد در آموزش طراحی معماری، نوعی آگاهی و توانمندی در دانش آموختگان معماری ایجاد می کند که می تواند راهگشای آینده ای روشن برای دستیابی به طراحی درست و غنی معماری در کشور باشد. اظهار نظر قطعی در خصوص اثربخشی، نقاط قوت و ضرورت اعمال نقد عالمانه در آموزش معماری منوط به ایجاد تغییرات در سرفصل دروس، در جهت ارتقای برنامه آموزش طراحی معماری به روشی مبتنی بر «تفکر انتقادی» است.
رد نظریه شهر اسلامی به عنوان فرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
99 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تعاریف متعدد و متنوع و بعضاً متفاوت و متضاد اندیشمندان خارجی و داخلی از شهر اسلامی، تدقیق مفهوم آن را با دشواری و سردرگمی همراه کرده که عمدتاً با دیدگاه های کالبدی است؛ این چالش ها ناشی از قرارگرفتن دو مقوله پیچیده و گسترده «شهر» و «اسلام» در کنار هم است، زیرا برقراری نسبت درست میان این دو مفهوم گسترده و چندلایه (از لایه های ظاهری تا لایه های باطنی) کار آسانی نیست و به یک پشتوانه عمیق نظری و عملی نیاز دارد. هدف پژوهش: بررسی محتوا و مفهوم شهر در متون اصیل دینی، هدف این پژوهش است و بهترین منبعی که از طریق آن دستیابی به حقیقت شهر اسلامی و مفهومش امکان دارد قرآن است. روش پژوهش: روش این پژوهش، تفسیری - تحلیلی است. برای رجوع به قرآن به عنوان اصلی ترین منبع این پژوهش، از شیوه تفسیری - تأویلی بهره برده و تفسیر المیزان برای وصول به فهم آیات قرآن برگزیده شده است؛ همچنین برای مقایسه نظریه اسلام درباره شهر و نظریه شرق شناسان درباره شهر اسلامی روش تحلیلی - تطبیقی به کار رفته است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش قرآنی، شهر اسلامی فراتر از فرم و کالبد، یک مفهوم فرهنگی (عقیدتی - رفتاری) است. نظریه شهر قرآنی با تأکید بر سه عنصر اصلی ساختار مفهومی شهر: مردم، قانون و حکومت شهری، در مقابل رویکرد کالبدی غالب اندیشمندان داخلی و خارجی قرار دارد. آرمانشهر قرآنی مفهومی ارزشی - هنجاری است که بر اساس روابط انسانی شکل می گیرد. در این آرمانشهر اسلامی - قرآنی مجموع روابط فرد با خدا، خود، دیگران و طبیعت، در قالب نظام های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، شهر را شکل می دهد.
Towards Defining a General Process for Examining the Production of Urban Space(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
31 - 44
حوزههای تخصصی:
This research seeks to answer what process should be done for a comprehensive analysis and s tudy of producing urban space. The research method of the present s tudy is influenced by the qualitative nature of the research ques tion and to explain a conceptual framework. It has been prepared based on the analytical-descriptive method and sources. Data collection was done by documentary and library methods, and a three-s tep process was performed. In the firs t s tage, document analysis and direct observation of urban spaces and review of some of the lates t research and global experiences of urban space production have been used, which makes the reliability and validity of the research guaranteed by triangulation of evidence sources. In the second s tage, an analytical framework related to producing and reproducing urban space, which includes four general layers, has been developed by summarizing and analyzing them. Then, in the third s tage, the sub-layers of this framework with emphasis on power relations (influence) of related actors have been refined, and the proposed model of space production has been developed. The production and reproduction of space in the city consis t of 4 layers. These four s tages mus t be examined to s tudy the production or reproduction of a specific area. 1-Geographical context (natural context), 2-Time, 3-Formal urban planning sys tem, 4-Social organization or networks of actors (or s takeholders). In this s tudy, a model for s tudying the production of different urban spaces has been proposed from the collection of findings and analyses.
نگرش بیوفیلیک درطراحی ساختمان های اداری و ارتباط آن با بهبود عملکرد کارکنان
حوزههای تخصصی:
بهبود عملکرد و تعامل بین کارکنان از مهمترین اهدافی است که در طراحی فضاهای اداری به آن پرداخته می شود. انسان از طرفی از شرایط محیطی تاثیر می پذیرد و از طرفی دیگر به محیط روح می بخشد و شرایط آن را متناسب با اهداف و نیاز های خود دگرگون می کند. امروزه, به این دلیل که کارمندان تقریبا نیمی از زمان زندگی خود را به کار کردن مشغول اند,فضاهای اداری به عنوان محیط زندگی شان نیز محسوب می شود, هدف از تحقیق پیش رو, بررسی ویژگی های محیطی فضاهای کار و تاثیر آن ها برروی کارکنان در جهت طراحی فضاها با نگرش معماری بیوفیلیک می باشد. برای رسیدن به این نکته ,با مطالعه مقالات مختلف , به توصیف پیشینه موضوع , شناخت مفاهیم و تعاریف ومبانی نظری پرداخته ودرنهایت با استدالال منطقی به تحلیل و تفسیر آن می پردازد. نتایج، حاکی از آن است که معماری بیوفیلیک علاوه بر تجدید رابطه انسان با طبیعت با وارد شدن به ساختمان, تأثیر مثبتی بر روان آدمی دارد و می تواند موجب آسودگی خاطر,کاهش اضطراب, افزایش شادابی ودرنهایت بالا بردن سطح رضایتمندی آنها شده وتمرکز و خلاقیت بیشتری را سبب گردد.
ترجیحات بصری معماران و غیر معماران در ارزیابی عناصر فیزیکی نماهای آپارتمانهای مسکونی میان مرتبه در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
75 - 87
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر فیزیکی مؤثر بر زیبایی نماهای به سبک پست مدرن، نئوکلاسیک و مدرن متأخر سعی دارد تا با شناخت اشتراک نظر دو گروه معماران و غیرمعماران در ادراک زیبایی نماها گامی در جهت طراحی نماهای مسکونی مطلوب بردارد. لذا عناصر فیزیکی حاصل از 15 نما که نماینده سه سبک نما هستند، استخراج شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. مرتبه تأثیر هر عنصر فیزیکی در ترجیح، با محاسبه میانگین فراوانی نسبی انتخابها، به شیوه استدلال منطقی در جداولی تنظیم گردیدند. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیل محتوا و مبتنی بر تلفیقی از سامانه های کمی و کیفی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که عناصر فیزیکی در نماهای به سبک پست مدرن مشتمل بر قوس، تقسیمات عمودی نما، حفاظ چوبی بالکنها، آجر چینی دور پنجره ها، طرح های زیر پنجره ها، احجام پلکانی، مصالح غالب آجر، عناصر فیروزه ای رنگ و پنجره های واقع در عمق دیوار؛ و همچنین استفاده از 2-3 مصالح، پیش آمدگی احجام، احجام پلکانی، قاب در نما، قاب دور پنجره ها، پنجره های واقع در عمق دیوار، سایه بانها و احجام شیب دار در نماهای به سبک مدرن متأخر بر ترجیحات دو گروه مؤثر هستند. عناصر فیزیکی سبک نئوکلاسیک صرفاً مورد ترجیح غیر معماران هستند. ترجیحات عناصر فیزیکی حاصل شده در این تحقیق، قابلیت تاثیرگذاری در تصمیم سازی طراحان در طراحی نماهای مسکونی به منظور تطابق با ذائقه اکثریت را خواهد داشت.
بازشناسی و بازخوانی ملاحظات نجومی در طرح اندازی میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ناشی از توسعه های معاصر، نه تنها موجب دگرگونی بسیاری از شهرهای تاریخی شده است، بلکه باعث از دست رفتن بسیاری از تجربیات علمی و شبه علمی دوره های مختلف تاریخی نیز گردیده است. این تجربیات، امروزه در میراث جهانی به عنوان بخشی از ثروت های فرهنگی و میراث ناملموس، قابل ارزیابی هستند. یکی از وجوه بنیادیِ شکل گیری محصولات معماریِ گذشته در برخی از شهرهای قدیمی، وجه نجومی آن هاست که در کنار علوم دیگر به کار می رفت. این وجه نجومی در فراورده های معماری، از نگاهی فراسازه ای و فرامکانی ست و بخشی از دانش ها و عادات زمانه خویش به شمار می آید که با خود شأن و مرتبه ای را نیز برای بناها و شهرهای با اهمیت فراهم آورده است. بر این اساس بازیابی و بازشناسی ابعاد نجومی مکان ها و محوطه های تاریخی موجب ارتقای آگاهی از لایه های پنهانِ موجود در آن ها خواهد شد و می تواند بازدیدکنندگان را به ابعاد گسترده تری از شناخت رهنمون شود. محوطه میراث جهانیِ میدان نقش جهان، یکی از مهم ترین آثار معماریِ شهری ایران و نماد پایتخت حکومت صفوی در اصفهان است. تا کنون پژوهشگران بسیاری این میدان را از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار داده اند. تحقیقِ پیشِ رو کوشیده است برای نخستین بار هم ترازیِ میدان نقش جهان را با اوضاع فلکیِ آسمانه اش مورد بررسی قرار داده و به بازشناسی و بازخوانی ملاحظات نجومیِ اختیار شده در هنگام بنا کردنِ آن بپردازد. نگارندگان با روش تفسیری تاریخی، دو بازه زمانیِ محتمل را برای آغاز به ساختِ میدان نقش جهان و بازار قیصریه از روی وقایع نگاری های عهد صفوی استخراج نموده و سپس بر مبنای احکام نجومی و با استفاده از نرم افزارهای شبیه سازِ آسمان، به بررسی نسبتِ باورهای تنجیمی با معماریِ این فضای شهری پرداخته اند. یافته های این تحقیق، استنتاجی نو از زمان دقیق طرح اندازی میدان و تأثیرپذیری محورِ آن از منظر و چشم انداز آسمانی اش به دست می دهد.
بررسی تطبیقی شاخصه های تاثیرگذار در تداوم سبک ملی گرایی ایران و ایتالیا
حوزههای تخصصی:
با بررسی در معماری معاصر کشور مشاهده می شود که سبک نئوکلاسیک غربی کماکان مورد اقبال عموم و بعضا جامعه معماری قرار گرفته است. همانطور که در غرب سبک نئوکلاسیک حائز اهمیت بوده است، سبک ملی گرایی نیز با آغاز سده ی چهاردهم هجری شمسی و فراگیری پدیده ناسیونالیسم در سراسر جهان، در ایران نیز، پدید آمد و در راستای ایجاد این جریان فکری جامعه معماری آن زمان، آثاری هویتمند و با ارزش را که امروزه می تواند الگویی برای معماران باشد را بوجود آوردند. موضوع مهم مورد بررسی، چرایی انزوال این سبک در ایران و بالع کس فراگیری سب ک های باستانیِ دیگر کشورها در عرص ه بین الم لل است. در این پژوه ش از روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی با راهبرد تفسیری -تاریخی به منظور شناخت و تبیین شاخصه های تاثیرگذار بر ایجاد و ماندگاری سبک ملی گرایی در دو کشور ایران و ایتالیا استفاده شده است، علت انتخاب این دو کشور را می توان غنای تاریخی و معماریِ آنها دانست. کشورهایی که دارای پیشینه قوی از معماری باستانی هستند و با الهام از آن ها می توانند به یک سبک و اصول متعالی دست پیدا کنند. در این پژوهش تلاش است که در ابتدا به تشریح سبک ملی پرداخته شود و سپس در دو کشور ایران و ایتالیا مورد ارزیابی قرار گیرد. نهایتا با مطالعه تطبیقی بین آثار موجود در این سبک، عوامل انحطاط یا ثبات آن را در هر دو کشور ذکر شده استخراج می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، ساده کردن و یا به عبارت دیگر، امروزی کردن این نشانه ها و همین طور استفاده از تناسبات ساده ی جاری در معماری باستانی در قرن حاضر می تواند کارآمد تر باشد.
بررسی معماری اسلامی در مسجد از دیدگاه نمادین (نمونه موردی: مسجد امام اصفهان)
حوزههای تخصصی:
هنر اسلامی، علاوه بر زیبایی ظاهری در طرح و نقش خود، دارای مضمون و معنای درونی بوده و معماری اسلامی به عنوان اولین هنر سازگار با مفاهیم اسلامی، با مسجد آغاز می شود. مسجد از آن خداست و به مثابه نمادی از او، در نشانه های نمادین، مطرح می شود. چراکه بهترین نمونه تجلی مفاهیم در کالبد، بیان حقایق معنوی به زبان رمز و اشاره است. این پژوهش با هدف بررسی نمادهای معماری اسلامی در عناصر معماری مساجد(نمونه موردی مسجد امام اصفهان)، در پی پاسخ به این سوال بود که «جایگاه نمادها در اجزای مسجد امام اصفهان، به صورت نمادین چگونه است؟». در این راستا پژوهش حاضر از روش توصیفی تحلیلی، با مطالعات کتابخانه و شیوه های مرسوم جمع آوری اطلاعات اسنادی مرتبط با مباحث مذکور، به تحلیل بنای مسجد امام اصفهان با دو رویکرد استقرایی و استنباطی پرداخت و از آنجا که از یک سو تعدد استفاده از هر نشانه ای می تواند به مرور زمان آن را تبدیل به نماد کند و از دیگر سو، مسجد معنایی فراتر از این عالم در خود دارا است، لذا تاویل و تنزیل در مساجد بیشتر با رویکرد استنباطی و بهره جستن از نشانه های نمادین می باشد. در ادامه تحلیل مسجد امام اصفهان نیز مهر تاییدی بر این یافته ها گردید؛ زیرا این مسجد هم در کاربرد شمایل و نمایه های نمادین به علاوه نمادهای عرفانی و ساختاری که همگی با رویکرد استنباطی قابل تاویل می باشند، بیش از استقرایی، بهره جسته بود.
مفهوم «ارزش» و مبانی سنجش آن در بافت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
71 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سرزمین ایران دارای بافت های با ارزش روستایی فراوانی است. پرداختن به موضوع «ارزش» در خصوص بافت های روستایی امروزه بسیار دارای اهمیت است. تنوع این بافت ها و پراکندگی آنها بر مبنای تنوع زیستی، موقعیت طبیعی و خصوصیات فرهنگی، اذهان را بر آن داشته است تا با استمداد از آموزه های محیطی، نسبت به شناسایی ارزش های آنها همت بگمارند. با توجه به محدودیت های ناشی از کمبود اعتبارات و ضرورت ایجاد فرصت های برابر در خصوص بهسازی روستاها، متولیان ناگزیر از تدوین معیارها و شاخص های مناسب تعیین ارزش و ارزیابی نمونه ها برمبنای آنها هستند تا به نمونه های مناسبی دست یابند که به صورت الگویی شایسته و فراگیر نسبت به همتایان خود، مطرح باشند. اصلی ترین پرسش تحقیق، سؤال از چیستی مفهوم «ارزش» و تعبیر شایسته از انواع آن در مواجهه با موضوع بافت های با ارزش روستایی است و اینکه چگونه می توان به نظامی از ارزش ها و سازوکار ارزیابی آنها در بافت های روستایی دست یافت که هم زمینه حفاظت و هم زمینه توسعه فراهم آید؟ هدف پژوهش: هدف مقاله در مرتبه نخست دستیابی به نظام دسته بندی ارزش ها متناسب با زمینه بافت های روستایی و سپس بازبینی در معیار ها و شاخص های ارزش مؤثر بر انتخاب آنها با ارائه تلقی تازه ای از مفهوم ارزش در رویکرد حفاظت مبتنی بر توسعه در امر بهسازی است که پژوهش حاضر به چگونگی سازوکار سنجش نمونه ها برمبنای آن نیز پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش به لحاظ روش، به پشتوانه مطالعات کتابخانه ای از ابزار منطقی چون تحلیل مقایسه ای میان انواع ارزش های معرفی شده در ادبیات موضوع استفاده کرده و با استدلال چگونگی تعریف، توصیف و تقسیم ارزش ها را مورد واکاوی قرار داده است. نتیجه گیری: در ترسیم سازوکار سنجش ارزش ها، گام نخست تعیین نمونه های واجد ارزش براساس شناسایی ارزش های ذاتی موجود در تک تک بافت های روستایی با هدف حفاظت بوده، آنگاه دستیابی به اولویت هایی است که با دخالت ارزش های منتسب مبتنی بر اهداف بهسازی به عنوان برنامه توسعه به دست خواهند آمد.
واکاوی و تبیین کاربست مدل مدیریت راهبردی مردم گرا در تحقق توسعه درونزای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
85 - 102
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد شهری در جهان بویژه در کشورهای در حال توسعه در بعد از انقلاب صنعتی، شهرها را با چالش های عمده و ناپایداری محیط شهری روبرو ساخته است. یکی از این مشکلات، رشد پراکنده و از هم گسیخته شهری و توسعه افقی و بدون برنامه شهری است که ترافیک، مصرف انرژی بیشتر، آلودگی محیطی بالاتر، بی هویتی و انزوای اجتماعی را به دنبال دارد. مدیریت شهری اگر برای شهرنشینی و الگوهای توسعه شهری، مدل مناسبی داشته باشد می تواند پاسخگوی این مشکلات رو به تزاید باشد بنابراین در چارچوب پارادایم پست مدرنیسم و توسعه پایدار شهری، راهبرد توسعه درونزا به عنوان یکی از راهبردها در کانون توجه شهرسازان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تبیین الگوهای توسعه برون زا و درون زا به دنبال راهکارهای پیوند مباحث احتماعی با ساختارهای کالبدی می باشد و در این راستا با انجام مطالعات کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این سوال است که مدل مفهومی مناسب برای توسعه درون زای شهری کدام است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد مشارکت مردمی می تواند حلقه مهمی برای بسترسازی، جریان سازی و فرآیندساز توسعه درون زا در شهر باشد و پیوند این سه مولفه نیز تسهیلگری سه عنصر شورایاری، تشکل ها و کارگزاری می تواند باشد تا مدیریت یکپارچه شهری شکل گرفته و کارسازی کند. هرچند حرکت بسمت توسعه درون زا برای دستیابی به توسعه پایدار الزامیست اما معضلاتی همچون عدم ظرفیتهای مناسب کالبدی در بافت های سه گانه قدیمی، میانی و جدید شهری، عدم استقبال بخش خصوصی در سرمایه گذاری و کمبود اراضی دولتی موانع عمده در این مسیر محسوب می شوند و گام نخست برای تحقق آن، اجرای پروژه های محرک توسعه توسط دولت می باشد.
Contemplation on the Potential of Nature in Developing Inventive Architectural Concepts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
Properly inves tigating the potential of nature in the formation of architectural concepts needs a theoretical framework in which its analytical components can explain the methods of utilization of nature. Although some attempts have been made in this regard, considering the missing elements, there is s till a significant gap in the literature and a s tudy for introducing a more comprehensive theoretical framework has yet to be conducted. The aim of this s tudy is, therefore, firs tly, to present a theoretical framework that can explain the role of nature in the creation of architectural concepts by its detailed factors and, secondly, to apply this framework for inves tigating nature-inspired works of Toyo Ito. Accordingly, this documentary paper is based on a theoretical approach supported mainly by the outcomes of a literature review and case s tudy analysis, which utilizes the descriptive-analytical method. For the case s tudy part, projects were selected from various scales and functions to ensure proper evaluation. Both qualitative and quantitative tactics have been used in data analysis. Findings demons trated that the highes t rate in regards to the itemized factors of the Theoretical Framework of the s tudy relates to ‘Integration of natural elements in spatial articulation’ and the lowes t rate corresponds to ‘Usage of material in their raw and brutal s tate’. Moreover, though the highes t level of utilization of nature among the cases, is related to ‘Grin Grin’, a large-scale project, yet considering all the frequencies, it can be argued that the larger scale does not necessarily imply the higher frequency.