مطالب مرتبط با کلیدواژه

هانس گئورگ گادامر


۱.

پیوندهای امر نمادین و محاکات در آراء هانس گئورگ گادامر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: محاکات امر نمادین هانس گئورگ گادامر معنا در اثر هنری تجربه اثر هنری زیبایی شناسی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۳ تعداد دانلود : ۸۰۹
هانس گئورگ گادامر، فیلسوف معاصر آلمانی، بر این باور است که تجربه اثر هنری تجربه ای معنادار بوده، و برای توضیح این تجربه به تبیین دو انگاره «امر نمادین» و «محاکمات» و پیوند میان آن دو می پردازد....
۲.

وجود هرمنوتیک فلسفی در شعر حافظ؛ تأملی هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود هستی شناسی هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر تفسیر شعر حافظ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد هرمنوتیک
تعداد بازدید : ۱۶۶۹ تعداد دانلود : ۱۵۵۵
در هرمنوتیک فلسفی گادامر اثر هنری به منزله رخداد حقیقت است و جنبه های هستی شناسانه دارد، اما شعر «پارادایم» (paradigm) متن است. دلیل این اهمیت بیش از آن که ویژگی های زبانی مانند وزن، موسیقی، قافیه، و نظایر آن در شعر باشد، رابطة تفکر شاعرانه با وجود و حقیقت است. برخی از مهم ترین ویژگی هایی که رابطة شعر را با وجود توضیح می دهند عبارت اند از: خودقانون گذاری و یکتایی، استمرار، طنین افکنی، و لحن. به نظر می رسد بتوان دلایلی مبنی بر وجود ظرفیت های هرمنوتیکی خویشاوند با ایده های هرمنوتیک فلسفی گادامر در شعر حافظ برشمرد: 1. شعر حافظ نمونة شعر کلاسیک ایرانی و به بیان گادامر «مثل اعلای هستی تاریخی» ماست؛ 2. بهترین نمونة اجرای کامل به معنای مورد نظر اوست که با ویژگی مهم معناداری «در هر زمان» و «برای هر کس» شناخته می شود؛ 3. به سبب رابطه اش با اسطوره، مذهب، و به طور کلی فرهنگ ایرانی و با تجربة غنایی بشری می توان آن را «صدای بلند» سنت دانست که هنوز شنیده می شود؛ و 4. بر گفت وگوی «من» و «تو» مبتنی است. مجموع این ویژگی ها امکان جست وجوی جنبه های هستی شناختی در شعر او را فراهم کرده است. در مقالة حاضر سعی شده است امکان فهم شعر حافظ بر اساس آرای گادامر بررسی شود، سپس با الهام از دیالکتیک پرسش و پاسخ گادامر نشان داده شود که چگونه «وجود» به معنای گادامری در شعر حافظ «آشکار» می شود.
۳.

تفسیر نقش زن در آثار عکاسی شادی قدیریان از منظر هرمنوتیک گادامر

تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۳۱۹
شادی قدیریان عکاس زن ایرانیست که زن ایرانی در بیشتر مجموعه هایش به زندگی زنان و دغدغه های زنانآن ها می پردازد و معتقد است باید فهم آثارش به مخاطب واگذار شود، از اینرو در این مقاله تلاش شده تا به تفسیر نقش زن در آثار عکاسی قدیریان با منظر هرمنوتیک گادامر پرداخته شود؛ این پژوهش از نوع کاربردی، به شیوه ی توصیفی- تفسیری و شامل جامعه آماری 8 نمونه عکس از آثار قدیریان است. فرض مقاله پژوهش قابلیت خوانش هرمونتیکی مولفه های حضور زن در عکس های قدیریان را مطرح می کند و نتیجه نشان می دهد بر اساس هرمنوتیک فلسفی گادامر ، خوانش های متفاوت از یک اثر به پایان نمی رسد و مخاطب با پیش داوری های خود با آن مواجه می شود. عکس، افق خود را دارد و مخاطب با آن افق وارد گفتگو می شود، گفتگو میان مخاطب و اثر سبب می شود که او هر بار با افق جدیدی به سراغ عکس برود و فهم جدیدی از آن حاصل شود. از آنجا که فهم اثر ارتباط مستقیمی با زمان حال مخاطب دارد، هر مخاطب به فهمی متفاوت از عکس دست می یابد و از آن معناهای متعدد حاصل می شود و هر خواننده در خلق معناهای جدید نقش دارد. از اینرو بر اساس سویه های فهم، زن در آثار قدیریان قابلیت نقد هرمونتیکی را دارد.
۴.

هرمنوتیک عکس و تحلیل جایگاه عناصرِ هرمنوتیکی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل هرمنوتیک عکس عناصر هرمنوتیکی در تحلیل عکس هانس گئورگ گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۷۶
بیان مسئله: برای مشاهده موقعیت ها و شرایط اجتماعی در زندگی روزمره، عکاسی به صورتی فعال و کارآمد جایگزین دیدن غیرفعال شده و نگاه آگاهانه به رخدادهای روزانه و مطالعات تحلیلی زندگی روزانه را از طریق عکس امکان پذیرساخته  است. تفسیروتحلیل عکس هایی که با زیست روزمره انسانی سروکار دارند، نیازمند روش هایی است که بتواند براساس بافتاروساختار تاریخی-اجتماعی مقولات جمعیتی، به فهم بهتری از تعاملات و باورهای روزمره مردمان بینجامد. هرمنوتیک، علم تأویل است و بنابراین، روش هرمنوتیکی تحلیل عکس این ویژگی مهم  را در مطالعه عکس هایی با مقولات اجتماعی فراهم می آورد که تفسیر معانیِ ضمنیِ عکس ها را براساس شاخصه هایی چون زبان مندی، کنش های عاملان جمعیتی، قصدونیات، و قواعد اجتماعیِ مبتنی بر خلق عکس ها امکان پذیر می سازد. هرمنوتیک عکس یعنی تفسیروتأویل عکس توسط مفسری که درجهان فرهنگی-اجتماعی عکس زیسته، و آگاهی پیشینی از آن دارد، آن هم به واسطه بهره گرفتن از عوامل مؤثر تفسیرِ هرمنوتیکی. هدف پژوهش: اساساً درهرمنوتیک، چگونگی فهمیدن مورد پرسش است و بنابراین در مقولات عکاسانه، هرمنوتیک به «چگونگی فرایند فهم تحلیلی عکس» می پردازد. ازاین رو هدف تحلیل هرمنوتیکی این است که عوامل مؤثر در فرایند فهم عکس را مشخص کند؛ شرایط زمینه ایِ فهم عکس را تبیین و ویژگی ها و شاخصه های بستر تحلیل وتأویلِ درست عکس را پی ریزی کند؛ تأویل گرِ هرمنوتیکیِ عکس را تعریف کند و این که چه کسی اصولاً می تواند شرایط صادق تری را در هرمنوتیک عکس دارا باشد؟ روش پژوهش: در مقاله حاضر، روش تحلیل هرمنوتیکیِ عکس مبتنی بر آراء هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و تدقیق عناصر هرمنوتیکی در خلق تأویل صحیح عکس خواهد بود. به عبارتی، جایگاه هر یک از عناصر هرمنوتیکیِ گادامری در تحلیل متن را (مفهوم سنت، پیش داوری، آگاهی مؤثر تاریخی، منطق مکالمه، افق معنایی، قصد مؤلف، و نقد هرمنوتیکی) در تأویل عکس مورد توجه قرار داده و جایگاه آن را براساس متنی تجسمی طرح می کنیم. نتیجه گیری: روش هرمنوتیک در تحلیل عکس، می تواند همه انواع تحلیل وتفسیرونقد عکس را شامل شود. به شرط آن که از ابزاروعناصر هرمنوتیکی مؤثر درتحلیل به درستی بهره ببرد. توجه به جایگاه تفسیریِ هریک از عناصر هرمنوتیکی، هرمنوتیک عکس  را به سوی تحلیلی جامع تر و درست تر پیش خواهد برد.
۵.

استیلای شبه پرسشگری بجای پرسشگری در نظام های تعلیم و تربیت با استناد به اندیشه هانس گئورگ گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبه پرسشگری پرسشگری تعلیم و تربیت هانس گئورگ گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف: هدف این پژوهش بررسی زمینه های استیلای شبه پرسشگری بجای پرسشگری در تعلیم و تربیت با استناد به هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر می باشد. روش پژوهش: روش تحقیق در این مقاله تحلیلی استنتاجی از نوع پژوهش های کیفی است. یافته ها: محور اندیشه هانس گئورک گادامر در کتاب "حقیقت و روش" رخداد فهم می باشد. در نگاه گادامر روشمندی و قابل پیشبینی بودن فهم چالش مهمی برای پرسشگری در معنای فلسفی آن است. زیرا فهم در فرایند بی انتها، غیر روشمند، و در بستر تعاملات تاملی، رخ می دهد بدون اینکه تحت تاثیر مهار "من" یا "غیر" باشد. در این اندیشه پرسش و فهم، به هم گره خورده و در هم تنیده هستند. فهم قابلیت شناخت یا قوه ادراک نیست، بلکه گشودگی سرشارِ در_جهان_هستن است که باعث می شود دازاین روشن شده باشد، نه به این معنا که هستنده دیگری او را روشن کرده است، بلکه به این معنا که خودش روشنگاه (روشنگر) است. با این اوصاف وقتی نظام آموزشی با مبانی علم (در معنای ساینس)، و ایدئولوژی (دارای مانیفست لایتغیر) شکل گیرد، چون ادعای درک غایت حقیقت را دارد، تفکر در مهار علم و ایدوئولوژی، قرار می گیرد و شبه پرسشگری بر پرسش های بنیادین، استیلا می یابد؛ در نتیجه رد و تایید فرضیه ها، یا ادعای فهم غایت حقیقت از سوی ایدئولوژی، با ماهیت پرسشگری فاصله دارد.