فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحث از لوگوس در اندیشة هراکلیتوس با نگاه هستی شناسانة این اندیشمند یونانی نمود می یابد. لذا به منظور روشن کردن مفهوم لوگوس از منظر وی و مواجه ساختن آن با پرسش هایی از معرفت شناسی نقش چلیپا -که هدف اصلی این پژوهش است- ابتدا واژة لوگوس در آراء هراکلیتوس مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع هراکلیتوس لوگوس را قانون و اصلی جهانی می داند که همة عالم را فرا گرفته و در ذات یگانه، اما برای همگان مشترک هست و تنها تمثیل دیداری آن نوری است که در آتش به ظهور می رسد. همانند لوگوس و در موازات آن در اسطوره های ایرانی نیز اشه وهیشته نمادی از نظام جهانی، قانون ایزدی و نظم اخلاقی در گیتی است که آتش نمایندة زمینی و این جهانی آن محسوب می شود، آتشی که قرابت دیرینه ای با نقش چلیپا دارد. بر این اساس در پژوهش مطروحه آراء و عقایدی مورد نظر قرار گرفته که مختصات ظاهری و باطنی لوگوس را با اشه وهیشته در راستای همسویی آن دو با نشان چلیپا بررسی کند. بدین ترتیب به منظور آگاهی از رابطة معرفت شناسانه بین دو مفهوم و نماد متعالی و پاسخ به این پرسش اصلی که آیا می توان چلیپا را نماد و صورت محسوس لوگوس دانست؟ ابتدا قطعات هراکلیتوس در خصوص لوگوس و راز هستی که در آن نهفته است به همراه تأثیر احتمالی آن از اندیشة ایرانیان باستان مورد توجه قرار گرفته و سرانجام به عنوان یافته ها و نتایج این تحقیق قیاس عمومی از آراء هراکلیتوس در زمینة آتش به عنوان تنها تمثیل دیداری لوگوس و اندیشة ایرانیان باستان در خصوص حقیقت آتشی که از اشه وهیشته نیرو می گیرد. جهت آشکار کردن رابطة متعالی بین لوگوس نزد هراکلیتوس و نقش چلیپا نزد ایرانیان انجام می پذیرد. روش تحقیق توصیفی- تطبیقی بوده و ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارندة جستجوی کتابخانه ای و مطالعات میدانی است.
بررسی تطبیقی فرهنگ بصری، در پوسترهای دفاع مقدس و پوسترهای انگلستان درجنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درجهان معاصر، بسیاری از اشکال هنرهای تجسمی نه تنها با اهداف زیبایی شناسانه بلکه با تأکید بر فرهنگ بصری، توصیف، تحلیل و تفسیر می شوند، در مطالعات فرهنگ بصری، تمرکز در معنای فرهنگی تصویر برتر از ارزش زیبایی شناختی آن بوده و روابط فرهنگی بین تصاویر و مخاطب مورد بررسی و کنکاش قرار می گیرد، به همین سبب مطالعة فرهنگ بصری، به یک زمینة غالب تحقیق در علوم انسانی و هنر تبدیل شده است. از آنجا که جنگ جهانی اول نه تنها مقابلة نیروهای مسلح، بلکه مقابلة ایدئولوژی و فرهنگ ها بود. در طراحی پوسترهای جنگ تلاش در حفظ و حراست زمینه های خاص فرهنگی، از جمله فرهنگ های بومی و منطقه ای مشهود بوده، از این لحاظ قابل مقایسه با پوسترهای دفاع مقدس است. سؤال این است : نقش فرهنگ بصری در طراحی پوسترهای دفاع مقدس و پوسترهای انگلستان درجنگ جهانی اول چیست؟ این مقاله با گزینش نمونه هایی از پوسترهای انگلستان و دفاع مقدس و با روش توصیفی و تحلیلی، تلاش می کند به تفسیر معانی پنهان درپشت این تصاویر بپردازد و ضمن مقایسة آنها با یکدیگر، نقش فرهنگ بصری را در طراحی پوسترهای دو کشور، با فرهنگ های متفاوت، و موضوع مشترک ""جنگ""مشخص کند. در پایان به این نتیجه می رسد که : طراحان پوستر در هر کشور از عناصر بصری، نوشتاری و گفتاری استفاده می کنند که ریشه در فرهنگ، تمدن، آداب وسنن، باورها و اعتقادات ملت آن کشور دارد. زمینه های اجتماعی در طراحی پوستر نقش حیاتی دارد، و فرهنگ بصری عاملی است که سبب ایجاد هویت در پوسترهای هر کدام از کشورها شده است.
بازشناسی معنی خانه در قرآن رهیافتی در جهت تبیین مبانی نظری خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به معنی خانه، واژگان قرآنی در مورد خانه و مفاهیم مرتبط با مسکن و سکونت در قرآن می پردازد، ابتدا با توجه به آیه 80 سوره نحل که خداوند می فرماید : «والله جعل لکم من بیوتکم سکنا و ... خدا خانه هایتان را جای آرامشتان قرارداد و ...» شرط اول سکونت «سکینه» را تبیین می کند و سپس رابطه «سکینه» و «آرامش» را در قرآن تشریح کرده و با استناد به آیه 28 سوره رعد «الا بذکر الله تطمئن القلوب»، که «ذکرالله» شاه کلید رسیدن به آرامش است به این مهم دست می یابد که خانه تنها زمانی می تواند بستری برای رسیدن به آرامش باشد که محلی برای به یادآوردن خداوند بوده و ذکرالله در آن تجلی یابد. در ادامه به تجلیات «ذکر» در عرصه آفرینش، همچون شب و روز، زمین و همسران می پردازد که مصداق آرامش در نعمت های الهی هستند و از آنجایی که مطابق نصّ صریح قرآنی، هستی بر مدار قدر و اندازه وجود یافته و قدر و انداره همان هندسه است این گونه امتداد می یابد که هندسه و قدر، شاه کلید معماری ذاکرانه آفرینش است. در نتیجه برای ساختن خانه ای که موجب ذکر یاد خدا می شود و در نتیجه آرامش بخش باشد. باید ابتدا کلید و رمز آفرینش در طبیعت کشف و استخراج شده و ثانیاً در روند طراحی و ساخت خانه باید ارتباط بلاواسطه ای بین طبیعت،کالبد و فضای خانه برقرار کرد تا معماری خانه همچون پنجره ای رو به سوی آیات الله باشد. بنابراین از منظر قرآنی هندسة خانه ای که معماری آن مذکِّر خداوند و آیاتش است می تواند آرامش و سکونت انسانی را مهیا کند. از آنجایی که ذکر [یادآوری] مقدمه ای برای فکر و تفکر انسان است در نهایت مذکِّر بودن، خانه بستری برای مفکِّر بودن انسان را فراهم آورده و سرانجام چنین بیان می شود که خانة مذکِّر؛ خانة مسکِّن و مفکِّر است. مقاله حاضر در حوزه تحقیقات کیفی قراردارد که با روش هرمنوتیک و تأویلی سعی در استخراج مفاهیم و معانی مرتبط با خانه از منظر قرآنی دارد. در نحوه رجوع به آیات قرآنی از تفسیر قرآن یا از روش تفسیر آیه به آیه بهره گرفته شده و کلمات و معانی استخراج شده در روش تأویلی و هرمنوتیک، از واژگان قرآنی استفاده شده است.
چیدمان معماری داخلی: اصول و مبانی نورپردازی در بیمارستان، خلق فضایی روحبخش، تأثیرآن بر روند بهبود بیمار
حوزههای تخصصی:
از بین حواس انسان، حس بینایی همواره برای کسب اطلاعات درباره ی جهان اطراف، قوی ترین حس بوده و هست. از طرفی کیفیت بصری محیط، بر احساس استفادهکنندگان از فضا تأثیر مثبتی میگذارد. این موضوع، در مورد بیمارستانها و دیگر مراکز بهداشتی-درمانی، که هدف، تسریع روند بهبود بیماران است، اهمیت بیشتری مییابد. در این راستا، از عناصر زیبایی شناسی و کاربردی، که قادر است شرایط جذاب و خوشایندی برای بیماران، ملاقات کنندگان و کارکنان فراهم آورد، نورپردازی میباشد.
با توجه به اهمیت نور در ارتقاء کیفیت بصری محیط طراحی شده، این پژوهش با مطالعهی لزوم طراحی نور در بیمارستان آغاز گردیده و با بررسی طیف متنوع مراجعین به بیمارستانها، عوامل زیبایی شناسی و کاربردی رنگ را، که می تواند بر سلامت جسم و روان آن ها تاثیرگذار باشد، مورد مطالعه قرار میدهد، تا مشخص گردد مبنای بهترین گزینش نور در محیطهای درمانی، شناخت مخاطب فضا است. در ادامه اشاره میشود؛ این شناخت زمانی بیشترین کارایی را به دنبال دارد که در کنار فهم نوع کاربری فضا باشد.
بدین ترتیب فضاهای بیمارستان را از نظر نوع کاربری مورد مطالعه قرار داده و الزامات طراحی نور بر اساس هریک از آنها تعیین میگردد؛ تا مشخص شود؛ استفاده ماهرانه از نورپردازی چگونه میتواند کمک کند تا بر محرومیت حسی، در نتیجهی فقدان انگیزه دید در محیطهای درمانی بیروح و یکنواخت، چیره شد و با تسهیل حرکت و مسیریابی در کنارخلق محیطی نشاط آور، روند بهبود بیماران را تسریع بخشید.
مفهوم معماری در برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی، درآمدی بر تاریخ مفهومی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقطیع تاریخ معماری ایران به پیش و پس از اسلام، امری اعتباری است که اگرچه روزگاری زاینده و کارآمد بود، اکنون به قالبی تکراری بدل شده است. ازجمله پیامدهای این تقطیعِ قالبی غفلت از معماری، خود برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی است. پی بردن به گسستگی ها و پیوستگی های حقیقی در فرهنگ ایرانی در این سوی و آن سوی این مرز، نیازمند تحقیق و تدقیق بیشتر است؛ تحقیقی که ناگزیر باید از مفروض نگرفتن وجود این مرز آغاز شود. انسان ها پیش و پس از معماری و در هنگام معماری کردن به آن می اندیشند و درباره آن سخن می گویند. سخن گفتن ایشان درباره معماری گواهِ فهم آنان از معماری است. مفهوم معماری امری ثابت و بی زمان نیست و در طی تاریخ دگرگون می شود. از راه های شناخت معماری ایران در برهه گذار، تحقیق درباره مفهوم معماری در این دوره است؛ آن چنان که در سخن ایرانیان آشکار شده است. در این تحقیق، ضمن معرفی تاریخ مفهومی و پیشنهاد وارد کردن آن به مطالعات معماری ایران، به تاریخ مفهومی معماری ایران در برهه گذار می پردازیم. کار تاریخ مفهومی معماری برهه گذار را از واژه ها و الفاظ آغاز می کنیم؛ اما در آن بازنمی مانیم، بلکه به واژه ها و معانی و حوزه های معنایی به منزله مدخلی برای شناخت تغییر و تحول فرهنگیِ معماری می نگریم. منابع اولیه این تحقیق منابع پهلوی و فارسی و عربی، از اواخر دوره ساسانیان تا اوایل دوران اسلامی است. رویکرد آن تاریخ مفهومی و چهارچوب نظری آن نظریه حوزه های معنایی است. در این تحقیق، روشن می شود که مردم ایران زمین در برهه گذار از حوزه معنایی معماری، با مقوله معنایی آبادانی یاد می کنند و تلقی آنان از معنای آبادانی اعم از تلقی امروزی ما از معماری است. همچنین آشکار می شود که با ورود اسلام به ایران، در این حوزه معنایی، تغییری اساسی رخ نداده است.
بررسی نقش هنرهای عمومی در مطلوبیت ایستگاههای مترو تهران؛ (مطالعه موردی: ایستگاه های ولیعصر(عج) و تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
75 - 91
حوزههای تخصصی:
مبتنی بر تفکر حمل و نقل پایدار و دیدگاه «توسعه حمل و نقل گرا »، ایستگاههای مترو نقاط گرهگاهی مهمی در سامانه حمل و نقل شهری بوده و در محدوده پیرامون تأثیر بسزایی دارند. به این ترتیب میتوان این فضاهای عمومی شهر را با استفاده از تمهیداتی به فضاهای شهری فعال و زیرسطحی تبدل کرده و بر کارایی آنها افزود. به نظر میرسد هنرهای عمومی میتواند از این تمهیدات باشد. این مقاله به دنبال آن است تا نقش هنرهای عمومی را در افزایش مطلوبیت ایستگاههای مترو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش بر روش تحلیلی و رویکرد کمی-کیفی استوار است. بررسیهای صورت گرفته در ایستگاههای مترو ولیعصر)عج( و تجریش تهران با استفاده از روش رگرسیون خطی چندمتغیّره نشان میدهد که هنرهای عمومی بر مطلوبیت ایستگاههای مترو مؤثر هستند. در این میان، هنرهای ثابت و هنرهای بصری تأثیرات بیشتری بر مطلوبیت ایستگاهها داشتهاند.
بررسی الگوهای ارزیابی بعد از بهره برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
41 - 52
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به ساختمان های ساخته شده در کشور به جز پاره ای ارزش های محتوائی و اقتصادی به نظر می رسد در دیگر مؤلفه ها، کیفیت معماری در مقابل کمیت ساخت و ساز دارای نقصان است. مفاهیمی از قبیل «ارزیابی بعد از بهره برداری» در امر ساختمان موضوعاتی بیگانه در اذهان عمومی جامعه محسوب می شوند. در نتیجه اغلب ساختمان ها دارای ایراداتی هستند که نسل به نسل تکرار می شوند. از آنجایی که یکی از راهکارهای بهبود سطح کیفی هر پدیده ای کنترل کیفیت آن از طریق ارزیابی است، در امر معماری نیز ارزیابی وسیله ای برای کنترل و بررسی های مدیریتی می باشد. تمرکز این تحقیق بر «ارزیابی بعد از بهره برداری» می باشد، لذا سعی شده تا مراحل و روش های متناسب با این ارزیابی معرفی گردد. روش تحقیق در این مقاله روش کیفی «استدلال منطقی» است. دستاورد این تحقیق دستورالعملی است که می توان بر اساس آن الگوی «ارزیابی بعد از بهره برداری» را بر مبنای موضوع «فرایند»، «نمایش کارکردی» و «نمایش تکنیکی» بررسی نمود.
بررسی میزان پاسخگویی فضاهای شهری به نیازهای گروه سنی نوجوان بررسی موردی: خیابان آزادی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۷
139 - 154
حوزههای تخصصی:
توجه به نوجوانان در میان سایر استفاده کنندگان از فضای شهری، اهمیتی مضاعف دارد زیرا آنها در این سن علاقه مندی بسیاری به روابط دوستی و سپری کردن زمان در فضاهای محله دارند. اما متأسفانه در سال های اخیر با توسعه تکنولوژی و تحول الگوی گذران اوقات فراغت نوجوانان، زمان کلی حضور در فضاهای شهری و تجربه فضاها و روابط عینی برای آن ها محدودتر شده است. لذا در پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان پاسخگویی خیابان آزادی به عنوان یک فضای شهری مهم به نیازهای نوجوانان، پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش، با تکمیل 250 نمونه پرسش نامه به بررسی نظرات نوجوانان محله رجایی شهر نسبت به عملکرد خیابان آزادی پرداخته شد و داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی (تحلیل عاملی اکتشافی) آنالیز گردید. نتایج این بررسی نشان می دهد که بیشترین رضایت نوجوانان از نزدیکی خیابان آزادی به مدارس آنها، وجود مراکز خرید و کاربری های تجاری خرده فروشی در آن و مناسب بودن نورپردازی شبانه خیابان است. کمترین رضایت نیز از وجود امکانات ورزشی، آّب و آب نماها، مسیرهای دوچرخه و امکان مشارکت در فعالیت ها یا نگهداری خیابان است. علاوه بر این، طبق نتایج تحلیل عاملی، هشت عامل در عملکرد و پاسخدهی فضا موثر شناخته شد که از میان، «جذابیت و پویایی»، «آرامش و آسایش» و «صمیمیت و خودمانی بودن» این خیابان، درصد بیشتری از واریانس مدل را تبیین می کنند.
واکاوی تحولات کالبدی و کارکردی مساکن روستایی ایران (نمونه موردی: ناحیه شاسکوه - شهرستان قاینات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۵۳
۷۲-۵۷
حوزههای تخصصی:
در رأس اهداف و استراتژی های توسعه روستایی، برآورده ساختن نیازهای اساسی انسان قرار دارد. مسکن از جمله این نیازها است که تغییر و تحول در آن از یک سو مبین اوضاع اجتماعی - فرهنگی، اعتقادات مذهبی، شرایط و میزان درآمد یا به بیان کلی تر، سطح توسعه جامعه است و از سوی دیگر نیز عاملی موثر در پایداری یا ناپایداری سکونتگاه های روستایی و سرانجام تفوق در فرایند توسعه روستایی به شمار می آید. از این رو با توجه به ارتباط عمیق میان مسکن و فرایند توسعه در سکونتگاه های روستایی، مطالعه تحولات ساختاری و کارکردی این مساکن از اهمیتی بنیادی برخوردار است. در پی زلزله 1376 در بخش زیرکوه شهرستان قاینات، مساکن و بافت سنتی بسیاری از کانون های روستایی هم چون دهستان شاسکوه دچار آسیب و تخریب جدی شد که پس از آن ساکنان محلی و سازمان های متولی منطقه ای به بازسازی و مرمت آن پرداختند. هدف مقاله حاضر واکاوی تغییرات کالبدی و تحولات الگوی کارکردی مسکن روستایی در منطقه مذکور می باشد. این مقاله کاربردی توسعه ای و از حیث ماهیت توصیفی – تحلیلی و ژرفانگرانه بوده است. روش تحقیق آن، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی می باشد. حجم نمونه تحقیق با کمک فرمول کوکران 294 خانوار تعیین و از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و مورد پرسش گری واقع شدند. به منظور آنالیز داده ها نیز از نرم افزار SPSS و آزمون T نمونه های وابسته استفاده شده است. نتایج کلی نشان می دهد که به لحاظ شاخص های کالبدی مساکن روستایی نسبت به گذشته تغییر معناداری نیافته اند و در برخی موارد نیز نشانه هایی از کاهش ابعاد فیزیکی مساکن را می توان یافت. به لحاظ کارکردی، هم چون گذشته، الگوی حاکم زیستی، معیشتی و تدارکاتی می باشد که در میان فضاهای یاد شده، فضاهای با کارکرد زیستی در هر دو دوره زمانی قبل و بعد از زلزله بیشترین درصد از فضای مسکن روستایی را به خود اختصاص داده است.
ارزیابی فنی و اقتصادی کاربرد پوشش کم گسیل در جدارهای نورگذر ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت صرفه جویی در مصرف انرژی، به کارگیری تمهیدات لازم برای بهبود عملکرد حرارتی جدارهای نورگذر جزو اولویت های اول می باشد. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از انتقال حرارت تابشی در شیشه ها از طریق جذب و گسیل اتفاق می افتد، برای کاهش میزان انتقال حرارت تابشی، کاربرد شیشه های با پوشش کم گسیل پیشنهاد می شود. هدف از این مقاله، ارزیابی فنی و اقتصادی کاربرد شیشه های با پوشش کم گسیل در جدارهای نورگذر ساختمان است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی این نوع پوشش با استفاده از شبیه سازی های رایانه ای و انجام محاسبات عددی پرداخته شده است. در این مقاله، عملکرد حرارتی شیشه های تک جداره، دوجداره ساده و دوجداره با پوشش کم گسیل در دو اقلیم حاد در چهار جهت جغرافیایی مورد مطالعه، تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. همچنین، به منظور مقایسه اقدامات و اولویت بندی آن ها، زمان بازگشت سرمایه هر کدام از اقدامات مشخص گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهند کاربرد شیشه دوجداره کم گسیل، تنها در اقلیم های بسیار گرم که به طور عمده از انرژی الکتریکی برای سرمایش استفاده می کنند، توجیه اقتصادی بالایی دارد و در اقلیم های سرد کشور، با توجه به مقدار زیاد تابش و اضافه هزینه پوشش کم گسیل، زمان بازگشت سرمایه، در مقایسه با عمر مفید ساختمان، قابل توجه می باشد و به هیچ وجه قابل توصیه نیست.
فناوری های بومی و معماری همساز با اقلیم بررسی موردی: مسکن روستایی در سه پهنه بندی در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
65-79
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان دارای ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که چند بعدی بودن مسکن، آن را به عنوان یک عامل بنیادی زندگی جوامع بشری مطرح ساخته است. در این بین توسعه جامعه شهری تا حدودی پایه های زندگی روستایی را در خود نهفته دارد. بافت مسکونی روستایی با توجه به نقش و کارکردی که در رابطه با فعالیت های موجود در روستاها ایفا می نماید از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله به بررسی ویژگی های معماری برخی الگوهای مسکن روستایی در سه پهنه بندی واقع در استان سمنان می پردازد. به منظور بررسی معماری مسکن روستایی در منطقه با توجه به طبقه آبادی ها، استقرار روستاها و قرارگیری در بافت )که این ویژگی ها می تواند مشخصات معماری مسکن را تحت تأثیر قرار دهد( با نمونه گیری خوشه ای، روستاهای نمونه انتخاب می گردد. شکل درونی و کارکرد خانه های روستایی و نوع مصالح و ترکیب آن ها در بناها نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتایج بررسی های نشان میدهد؛ موقعیت و ویژگی های جغرافیای -اقلیمی نقش تعیین کننده ای در بافت و سیمای مسکن روستایی داشته و نحوه شکل گیری فضاها، کارکرد خانه های روستایی و نوع مصالحی که در ساخت و ساز بافت مسکونی روستا بکار می رود با سنت های بومی و شناخت مردم از فنون تولید مصالح و بکارگیری الگوهای کارا در معماری بناهای مسکونی متداوم و پایدار بوده است.
بررسی میزان درک عمومی از دسته بندی جریان های فکری معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
79 - 88
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فهم عمومی مردم از اصطلاح «معماری ایرانی معاصر» بررسی شده است. به این منظور، ابتدا تعاریفی از نظریه پردازان معماری معاصر ایران از معماری ایرانی، به صورت کلّی بررسی شده و یک دسته بندی درون ساختاری از آن تعاریف به عمل آمده است. سپس با تمرکز بر چهار جریان فکری دسته بندی شده توسط حبیبی در کتاب « شرح جریان های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر»: (اصول گرایان، سنت گرایان، نوگرا-بوم گرایان و حالت گرایان)، با هدف تعیین میزان نسبت انتخاب مخاطبان با تقسیم بندی های اصلی و نظرات هریک از دسته ها با ویژگی های ادعایی در نظریه ی اصلی و تشخیص معنادار بودن تفاوت نظر دو دسته مخاطب (معمار حرفه ای و مخاطب عادی)، آزمونی بر پایه تکنیک افتراق معنایی و مشارکت تصویری انجام گرفته است که نشان می دهد، انتقال مفاهیم پایه نظریه ها، تنها در سنت گرایی که الگوهای عینی معماری قدیم را به کار می برد، فهم پذیر است و تمایز دسته های آن از همدیگر برای مردم عادی و معماران قابل درک نیست.
بازخوانی اسلامی از مدل محیط-رفتار راپاپورت در سازمان فضایی خانه و تحقق سنجی آن در طرح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی خانه ها در خلال تحولات نوگرایی بیشترین تغییر را داشته است. این تغییر فرهنگ، در ساخت سازمان فضایی خانه در تغییر روابط اعضای خانواده نسبت به گذشته کاملاً قابل مشاهده است. دانشجویان در آموزش طراحی مسکن معمولاً با نظام متعارضی از روابط فضایی در خانه های گذشته و امروز مواجه می شوند و براساس سلیقه و آموزش های آزاد استادان، طرحی با تأکید بر ابعاد خلاقیت و زیبایی که حالتی آزاد و فردی دارد، پیشنهاد می دهند. هدف پژوهش، ارائه مدلی برای ایجاد رابطه بین محتوا و طراحی و تحقق سنجی آن، با تأکید بر عرصه بندی فضاهای درونی خانه برمبنای روابط خانواده در مکتب اسلام است. بدین منظور از مدل تحلیل محیط-رفتار راپاپورت بهره گرفته شد. شکل ایرانی-اسلامی مدل برمبنای روابط خانواده در اسلام صورت داده شد و با بهره گیری از روش استدلال منطقی و با نظرسنجی دلفی از متخصصان طراحی خانه، اعتبار یافته ها تأیید و مدل نهایی تنظیم گردید. سپس مدل فوق به عنوان ابزار آموزش طراحی سازمان فضایی خانه، برای دانشجویان سال دوم کارشناسی معماری در دو گروه آزمون و کنترل به کار گرفته شد. اگرچه سنجش تمامی طرح های دو گروه توسط مؤلفان صورت گرفت، بار دیگر توسط پنج متخصص طراحی خانه از نمونه آماری منتخبی از هر دو گروه، اعتبار نتایج تأیید گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد گروه آزمون با درصد معناداری روابط فضایی داخلی خانه را نزدیک تر به آموزه های فرهنگ اسلامی طراحی نموده اند و این در حالی است که از بعد خلاقیت و زیبایی شناسی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نمی شود. بنابراین اگرچه زیبایی شناسی خانه مستقل از سازمان فضایی آن نیست، ولی با رعایت حساسیت های مدل باز هم می توان به آموزش صحیح نسبت به تحقق طرح مطلوب و همه جانبه از دانشجویان امیدواربود.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بافت تاریخی بر امنیت محیطی گردشگران (مطالعه موردی: محله چرخاب شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
89 - 104
حوزههای تخصصی:
ارتقاء امنیت محیطی بافت های تاریخی که رو به متروکه شدن هستند، به واسطه مؤلفه های کالبدی می تواند علاوه بر ایجاد آرامش و اطمینان از حضور در محیطی امن، موجب جذب گردشگران شود. بر این اساس با بازآفرینی مناسب با هدف بهره وری حداکثر و افزایش امنیت، زمینه فعالیت بهینه افراد را فراهم نمود. در این پژوهش، بررسی میزان تأثیر مؤلفه های کالبدی بر افزایش امنیت محیطی محله چرخاب مورد هدف است. روش پژوهش، علی-مقایسه ای و تحلیل داده ها در نرم افزار spss صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اگر چه بین دیدگاه گردشگران و ساکنین محله در زمینه مؤلفه های کالبدی محله اختلاف دیدگاه وجود دارد و از نظر گردشگران، محله ناامن تر است، اما در اولویت بندی مؤلفه های کالبدی از نظر هر دو گروه آسایش بصری در بالاترین رتبه و نفوذپذیری در پایین رتبه قرار دارد. در نهایت با ارائه راهبرد های کالبدی جهت ارتقاء امنیت محله پرداخته شده است.
تحولات کالبد شهر و بازتاب حرارتی آن بررسی موردی: اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۷
155 - 171
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرها و افزایش شهرنشینی تبعات بسیاری به همراه دارد. از آن جمله افزایش دمای بسیاری شهرها نسبت به حوزه های پیرامونی آنها است. این افزایش دما تبعاتی از تهدید سلامت شهروندان به دلیل افزایش تنش حرارتی و آلودگی گرفته تا بازتاب اقتصادی به دلیل افزایش نیاز به انرژی را دربر می گیرد و ضرورت تحقیق را پررنگ می نماید. طراحی شهری می تواند با ابزارهای متعدد از جمله کالبد شهری در تعدیل حرارتی غیرفعال تأثیرگذار باشد. این پژوهش با تأکید بر شاخص های طبیعی و کالبدی به ریشه یابی ارتباط آنها و حرارت پرداخته و به مقایسه سال های 2000 و 2014 اصفهان می پردازد. هدف اصلی پژوهش نشان دادن ارتباط تحولات شهری و افزایش دمای سطح و دمای هوا است. مقایسه ها بر تنش حرارتی بازتاب شده از دمای سطح مبتنی است و شناسایی حوزه هایی با بیشترین تغییر دمای سطح و ریشه یابی علل آن در این پژوهش صورت گرفته است. به علاوه در مقایسه گرم ترین و خنک ترین حوزه ها از داده های برداشت شده میدانی نیز استفاده گردید. این تحقیقات تأثیر خشکسالی و کاهش سبزینگی را هم بر دمای سطح و هم بر دمای هوا نشان می دهد و یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر دمای هوا را سایه اندازی ها و ضریب آسمان قابل رؤیت برپایه محصوریت کالبدی و فضای سبز معرفی می نماید.
Institutionalism in Strategic Structural Plans (A Grounded Theory Approach)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, planning is no longer considered merely a scientific and technical career nor a government responsibity. It rather functions as a bridge connecting the planners to institutional changes. In other words, the planning theory does not develop in a social, economic and political vacuum, but is formulated by individuals in social situations with the aim of clarifying the enviroment recommending appropriate procedures and processes. The purpose of this research was to identify the explanatory and normative capability of the Strategic Structural Plans theory in the context of institutionalism so as to enhance the capacity of its application in practice. For this purpose, the grounded theory was adopted as a research strategy within the framework of qualitative methodology. The data collection instruments involved desk study, interviews with experts, managers and specialists, collaborative observations on the environment. The research environment included macro and micro levels. At the macro level, the focus was on comprehensible conditions and components of Iranian spatial planning system, while the micro level served to exامینe on the local scale the urban planning and management through sample mining in Mashhad, Iran. As a result of this analysis, a total of 159 concepts, 44 categories and 9 major categories and 6 topics were recognized. Among the categories identified, institutionalism in the theory of Strategic Structural Plans was selected because of the frequent appearance in the data and its relation to other categories as axial category, where the paradigm model was outlined emphasizing on the causal and context condition, intervention, strategies and consequences.
تحولات پیراشهرنشینی در هاله کلان شهری تهران در دروه 1385-1375 خورشیدی به سوی توسعه ای سازنده یا گسترشی پراکنده؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد کلان شهر تهران در محیط پیرامونی، تحولات گسترد ه ای را در نظام اسکان جمعیت و استقرار فعالیت در نقاط روستایی و محیط طبیعی آن به همراه د ارد. با برون فکنی جمعیت و فعالیت به خارج از مرزهای رسمی تهران، روستاهای پیرامونی از لحاظ اقتصاد ی، اجتماعی و کالبد ی به تدریج ویژگی های شهری کسب می نمایند و از این روستاهای تبد یل شد ه به شهر با عنوان نقاط پیراشهری یاد می شود. بنابراین مسئله اساسی، روند سریع و بدون وجود زیرساخت های لازم در تبد یل شدن روستاها به شهر یا به عبارتی رشد پیراشهرنشینی در منطقه کلان شهری تهران است. از این رو هدف مقاله، سنجش تغییرات پیراشهرنشینی در قلمرویی تحت عنوان هاله کلان شهری تهران است. با به کارگیری مد ل تاپسیس، تغییرات پیراشهرنشینی در روستاها و نقاط پیراشهری مستقر در هاله کلان شهری تهران طی دوره 1375-1385 امتیازبند ی می شود. سپس با روش تحلیل فضایی در ArcMap، امتیازهای نهایی میزان تغییرات در طیفی از کمترین تا بیشترین پهنه بند ی می گردد. یافته های تحلیلی نشان می د هد که تغییرات پیراشهرنشینی در هاله کلان شهری با فاصله از تهران متفاوت است. در نواحی با فاصله 15-25 کیلومتری یعنی در گستره حریم مصوب 1385، بیشترین تغییرات پیراشهرنشینی، رشد پراکند ه و فزایند ه نقاط پیراشهری مشاهد ه می شود. پیراشهرنشینی همچون موجی به فواصل دورتر از کلان شهر درحال حرکت است. در نتیجه برای برنامه ریزی توسعه پیراشهری، سیاست کمربند سبز می تواند تهد ید گسترش پراکند ه پیراشهرنشینی را به فرصتی برای دست یابی به مزایایی این الگوی نوین شهرنشینی روستایی و توسعه سازند ه منطقه ای سوق د هد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاءتعاملات اجتماعی در فضای باز و نیمه باز مجتمع های مسکونی (نمونه موردی: مجتمع مسکونی منطقه22)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر طبق مدل های تعریف شده برای نیازهای انسانی، تعاملات اجتماعی یکی از موارد ضروری می باشد که عدم توجه مناسب به این امر در طراحی مجتمع های مسکونی امروزی و در نظر نگرفتن پیامدهای روانشناختی آن، زندگی فردی و اجتماعی ساکنین را با مشکلاتی مواجه ساخته است. فضای باز و نیمه باز مؤثر درمجموعه های مسکونی به عنوان زمینه ساز تعامل فعال از جمله مواردی می باشد که کمتر در طراحی ها به اهمیت آن ها توجه شده است. منطقه۲۲ تهران به دلیل ویژگی های خاص خود از قبیل دسترسی مطلوب به پارک ها، دریاچه ها، آبشارها و سایر جاذبه های گردشگری جدیدالاحداث و موقعیت جغرافیائی خاص از جمله مناطقی از تهران بزرگ می باشد که بیشترین میزان ساخت و ساز مسکن انبوه در آن مورد انتظار می باشد. از این رو، مقاله حاضر می کوشد ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضای باز و نیمه باز مجموعه مسکونی منطقه 22 تهران ساکنان مجموعه های مسکونی را از مصرف کننده غیر فعال (در فضای بیرونی) به مشارکت کننده فعال تبدیل نماید. در این راستا، عوامل موثر بر افزایش تعاملات اجتماعی شناسائی و کدگذاری گردیده اند. همچنین، با بهره گیری از روش تحقیق تئوری زمینه ای و روش تحلیل «آنتروپی شانون» به بررسی برهمکنش و تاثیر این موارد بر افزایش تعاملات اجتماعی ساکنین و درجه اهمیت آنها در مقایسه با یکدیگر پرداخته شده و با تقریب قابل قبول محوری بودن تمامی موارد و لزوم به کارگیری همزمان آنها در طراحی نشان داده شده است. در پایان، راهبردهایی جهت بهبود تعاملات اجتماعی با تمرکز بر بهبود فضای باز و نیمه باز برای مجتمع هایی که در آینده در این منطقه ساخته می شوند ارائه گردیده است.
بازشناسی ارزش و عوامل تاثیرگذار در دگرگونی دیدگاه های ارزشی در حفاظت از میراث فرهنگی در قرن حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش به عنوان مفهومی مهم در حفاظت از میراث فرهنگی مورد توجه است اما با این حال تعریفی جامع از آن بیان نگردیده است و می توان تنها در نظریات و قوانین گوناگون ویژگی هایی را به طور پراکنده برای آن برشمرد. در این پژوهش، روش تحقیق از نظر هدف بنیادی-نظری و بر اساس ماهیت و روش توصیفی است، هدف دستیابی به مفهوم ارزش بر اساس خوانش مولفه ها و زیربخشهای معنایی آن در حوزه حفاظت و شناخت عوامل موثر در تغییر دیدگاه های ارزشی در جوامع است. رهاورد تحقیقات مولفه های موثر در تبیین ارزش را همچون اصالت، هویت، یکپارچگی، بستر فرهنگی و محیطی، زمان و نوع مداخلات حفاظتی سنجیده و بر این مبنا در بیان ارزش می توان گفت زمانی که مداخلات حفاظتی در راستای سلامت فیزیکی در گذر زمان با توجه به یکپارچگی و حفظ هویت ذاتی و درونی بر اساس اصالت، در تعامل با بستر محیطی صورت پذیرد ارزش بیان می گردد و این مفهوم در تغییر دیدگاه های ارزشی در قالب معیارهای درونی اصالت، هویت و تمامیت در تعامل با معیارهای بیرونی تغییرات بستر، زمان و مداخلات حفاظتی بر اساس ویژگی های محیطی، مخاطب، نگرش ها و تعابیر، تفاوت اندیشه و مفاهیم و همبستگی عناصر در تغییر دیدگاه های ارزشی در حوزه حفاظت تاثیر دارند.
مسکن و پَشتونوالی: نگرشی به ارزش های قومی در معماری خانه های قلعه ای پشتون های افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پَشتونوالی را ایدئولوژی و نظامنامه ی قبیله ای قوم پشتون دانسته اند که تمامی وجوه حیات قومی ایشان را هدایت کرده است. لذا مطالعه مفاهیم و محتوی آن برای شناخت شیوه و محیط زندگی آنها اهمیت می یابد. با وجود این، عواملِ فرهنگ قومی موثر بر محیط انسان ساختِ افغانستان که تکثر فرهنگی مشخصه بارز آن است کمتر مطالعه شده است. لذا سعی شده با تشریح پشتونوالی به تعیین اثر آن بر الگوی معماری خانه ی قلعه ای پشتون های افغانستان پرداخته شود. بنابراین نخست با روش تحقیق تحلیلی– توصفی چهارچوب نظری تدوین و محتوی پشتونوالی بررسی شده، سپس یافته ها در رابطه با خانه قلعه ای پشتون(قَلا)، به روش مطالعه تطبیقی و استدلال منطقی در قالب چهارچوب نظری، تحلیل و نتایج به صورت جدولی که سطوح و لایه های پنهان پشتونوالی را در ارتباط با این الگو و به صورت سلسله مراتبی مشخص می کند، ارائه گردید. مطالعه نشان داد پشتونوالی نظامنامه ای ارزشی است و از طریق مفاهیمی هنجاری در زندگی و معماری پشتون ها نمود پیدا می کند. در این میان استقلال، مِلمَستیا، ناموس و سِیالی مفاهیمی اند که اثر ملموس تری بر الگوی قلا ها داشته اند.