فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
219-236
حوزههای تخصصی:
سال هاست که بافت های تاریخی در شهرهای معاصر از دیدگاه های متفاوت، مورد توجه شهرسازان در سطوح و جایگاه های مختلف قرار گرفته و بر این اساس موضوع انواع مداخلات بوده اند. با وجود این، هنوز هم انتقادات بسیاری در خصوص این مداخلات مطرح بوده و بغرنجی های بافت های تاریخی نیز کماکان برجا و برپا هستند. دوگانه نظر و عمل در این حوزه فاصله ای بسیار دارند و تشدید و تمدید این فاصله یکی از معضلات جدی قابل تأمل است. اغلب انتقادات مطرح از جایگاه نظریه پردازی نسبت به عمل شهرسازانه در بافت تاریخی صورت می گیرد. در عین حال، مداخله کنندگان نیز معتقدند در پس اعمال ایشان نظریه های مختلفی قرار داشته و هدایتگر ایشان است. به نظر می رسد تمامی این تلاش ها چه در عرصه عمل و نیز عرصه نظر در جهت تحقق مکانی مطلوب و آرمانی که در قالب تصور و تصاویر شهرسازانه نظریه پردازان، حرفه ای ها و یا مدیران صورت گرفته و می گیرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به ماهیت دوگانه نظر و عمل در این باره با تکیه بر خوانشی پراگماتیستی سعی می شود تا نحوه ای از مداخله در این بافت های شهری معرفی و در یکی از مکان های تاریخی در شهر همدان آزموده گردد. در این شیوه، ضمن معرفی جستاری مفهومی و بازآرایی تلقی پراگماتیستی از یوتوپیا بستر مناسب برای ارائه سناریوهای متفاوت و در نتیجه، برنامه ها و طرح های متعدد به منظور مواجهه با عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در بافت های تاریخی فراهم می آید. این تلاش فقط با لحاظ زمینه و فراهم کردن بستر لازم برای طرح دیدگاه های مختلف فراهم می شود. نتایج این مطالعه در بخشی از بافت تاریخی شهر همدان نشان می دهد که رویکرد پراگماتیسم می تواند گشودگی مناسبی در نحوه مداخله در بافت های تاریخی شهر معاصر ایرانی فراهم کند. به علاوه می توان با اتخاذ رویکردی پراگماتیک که در آن آموزش و فرهنگ سازی اصل قرار می گیرد، امکان رسیدن به مداخلاتی هدفمند برای مکان سازی متناسب با نیازهای جامعه را فراهم کرد.
دستیابی به اصول طراحی نماهای دوپوسته با تاکید بر ایجاد تهویه دودکشی در اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
109-119
حوزههای تخصصی:
اهداف: پس از توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه انرژی، جداره های خارجی بناها تبدیل به یکی از مهم ترین بخش ها در پروسه طراحی شد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری نوع جریان هوا و همچنین فاصله بهینه بین دو جداره، در اقلیم گرم و مرطوب ایران (جزیره کیش) است. مواد و روش ها: برای دستیابی به این هدف، پیکره بندی های مختلف نمای دوپوسته ، با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری (نرم افزار فلوئنت ۱۹/۲) مورد بررسی واقع شده اند. دو نوع جریان هوای تخلیه هوا و لایه هوای خارج بررسی شد. هر یک از این دو جریان با سه فاصله متفاوت، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰میلی متر شبیه سازی شدند. در این مطالعه از روش "تحقیق شبیه سازی و مدل سازی" استفاده شده است. در بخش های شبیه سازی نرم افزاری و تحلیل عددی نوع تحقیق "کمی" و روش تحقیق "تحلیلی" است و دستیابی به نتایج براساس "استقرا" صورت می گیرد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در زمان های اوج گرما و رطوبت که هوای بیرون در حالت آسایش نیست، نوع تخلیه هوا، باعث بالارفتن دما و رطوبت داخل دفاتر می شود و آسایش حرارتی ساکنان و کاربران را با مشکل روبه رو می کند. نتیجه گیری: در روزها و ماه های گرم لازم است از نوع لایه هوای خارجی استفاده شود. همچنین مشخص شد که در صورت استفاده از حالت تخلیه هوا، عمق بهینه حفره هوا ۲۰۰۰ میلی متر و در حالت لایه پرده هوای خارجی، ۱۰۰۰میلی متر است.
نقش مواد تغییر فاز دهنده در بهبود و احیای عملکرد بادگیر؛ مطالعه موردی: اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
153-162
حوزههای تخصصی:
اهداف: در معماری سده اخیر ایران استفاده از روش های آسایش حرارتی ایستا فراموش شده و جای خود را به روش های پویا داده اند که در کنار محدودیت ها و بحران های زیست محیطی، هزینه های گزاف و بعضاً کاهش دسترسی به انرژی الکتریکی را موجب شده است؛ در نتیجه لزوم استفاده از عناصر و روش های ایستا به ویژه در اقلیم های گرم که انرژی الکتریکی بیشتری مصرف می شود ضروری می نماید. یکی از مهم ترین عناصر معماری سنتی ایران بادگیر است که به سبب سادگی عملکردی و استفاده از انرژی باد همچنان دارای قابلیت کارکردی است. همچنین در سالیان اخیر به کارگیری فناوری های نوین در ساختمان، همچون مواد تغییر فاز دهنده، باعث احیای روش های ایستا و صرفه جویی قابل ملاحظه در مصرف انرژی شده اند. لذا پژوهش حاضر تلاش نموده است تا با کاربرد این مواد در ساختار بادگیر به بهبود عملکردی آن در ایجاد سرمایش ایستا کمک نماید. روش ها: پژوهش توسط مدل سازی جریان هوا در کانال بادگیر در نرم افزار فلوئنت و مقایسه دمای ورودی و خروجی آن انجام گرفته است. در این راستا سه مدل- فایبرگلاس و دو نوع مواد تغییر فاز دهنده با دمای پافشاری متفاوت به عنوان پوشش دیواره بادگیر- آزموده شد. یافته ها: آزمون مدل ها نشان داد که پوشش مواد تغییر فاز دهنده بسیار بیشتر از پوشش فایبرگلاس (حداقل بین °C ۴/۵ تا °C ۵/۵) در کاهش دمای خروجی بادگیر موثر بوده اند. نتیجه گیری: این میزان از سرمایش، حداقل سه ماه از فصل گرما و مدتی از شبانه روز در اقلیم گرم و مرطوب قشم را پوشش می دهد و نقش زیادی در کاهش مصرف برق ایفا خواهد نمود.
بررسی مشکلات حوزه حمل و نقل و ترافیکی و نحوه مدیریت آن در شهرهای در حال توسعه با تأکید بر اسلامشهر
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر که قرن تمدن افزایش شهر و شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها است و به تبع آن توسعه یافتن شهرهای کوچک و بزرگ می باشد. مهاجرت ها به شهر ها هم عامل رشد جمعیت شهر ها می باشد. این جمعیت با هدف اشتغال و زندگی بهتر و دسترسی به امکانات شهری مهاجرت به شهر را آغاز نمودند که باعث بروز مشکلاتی از جمله خیابانهای متراکم تحت فشار قرار دادن زیرساختهای شهری، آلودگی هوای شهری و ... موجب گردید. در ایران با افزایش تعداد خودروها، ترافیک هر روز سنگین تر می شود. عمدتاً راه حل های ارایه شده از سوی نهادهای مختلف بر اساس تامین اهداف سازمان مربوطه انجام شده و نتایج مطلوبی در برنداشته است. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مشکلات حوزه حمل و نقل و ترافیکی و نحوه مدیریت آن در شهرهای در حال توسعه با تأکید بر اسلامشهر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی است و از روش پرسشنامه ای در قالب پرسشنامه شهروندان و متخصصین در این پژوهش استفاده شد. حجم نمونه با توجه به جمعیت بر اساس فرمول کوکران 330 نفر برای شهروندان در نظر گرفته شد. و با توجه به وضع موجود پرسشنامه در میان متخصصین توزیع گردید. و روایی پرسشنامه براساس نظر کارشناسان و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82/0 محاسبه گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد مسایل زیست محیطی، حمل و نقل همگانی(اتوبوس)، حمل و نقل همگانی(تاکسی و مسافرکش)، عابران پیاده و کم توان، زمان سفر، حمل و نقل شخصی، فرهنگ و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، ایمنی، وضعیت شبکه معابر و مدیریت ترافیک شهر دارای مشکلات و معضلاتی برای این شهر است. و از عوامل موثر و پیشنهادات بر ساماندهی ترافیک این شهر عبارت است از: مدیریت بر سفرهای شهری، مدیریت بر پارکینگ ها، مدیریت ناوگانی و شبکه حمل و نقل عمومی، مدیریت بر فرهنگ سازی ترافیک، مدیریت بر شهرسازی، مدیریت بر اورژانس ها، مدیریت شبکه ترافیک، مدیریت بر استانداردسازی، نصب و نگهداری خدمات ترافیکی، مدیریت مکانیزه ترافیک، مدیریت بر مهندسی ترافیک، مدیریت بر تحقیق و توسعه می تواند کارساز و موثر باشد.
ارزیابی رابطه آموزش دانشگاهی و فعالیت حرفه ای در رشته های معماری و شهرسازی؛ نمونه تفصیلی: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
43 - 54
حوزههای تخصصی:
وجود فاصله میان آموزش دانشگاهی و فعالیت حرفه ای در رشته های معماری و شهرسازی در ایران مسئله ای جدی و رو به رشد است. مطالعه دقیق این فاصله، علل و وجوه مختلف آن و همچنین ارزیابی صحیحی از انتظارات و رویکردهای طرفین، لازمه اصلاح وضع موجود و دستیابی به فضای عمومی سالم در این رشته ها است. ابتدا عمق آسیب موجود، وجوه و دلایل مختلف آن و اهمیت تلاش برای اصلاح آن از مصاحبه با صاحبنظران حرفه و برخی مسئولین ارگان های دولتی و دانشگاهی روشن می شود. سپس ارزیابی دقیقی از وضعیت دانش آموختگان، با ارائه پرسش نامه ای در دفاتر حرفه ای انجام می شود، که نتایج آن به صورت قیاسی با پرسش موازی از دانشگاه، در محدوده اساتید و دانشجویان، و نگاهی به فضاهای آموزشی و حرفه ای در کشورهای دیگر مورد بررسی تفسیری قرار می گیرد. در نتیجه این پرسش مشخص می شود که بیشترین مشارکت دانش آموختگان این رشته ها در فعالیت حرفه ای در تهیه مدارک است و از سطح تخصصی پایین تری نسبت به کشورهای دیگر برخوردار است، توانمندی دانش آموختگان از نظر دانشگاه نزدیک به متوسط و از نظر حرفه ، به خصوص در زمینه دانش فنی و اجرایی و دانش علمی و حقوقی، بسیار ضعیف است و همچنین مهمترین معیارهای دفاتر بر خلاف کشورهای دیگر بر موضوعات اخلاق و انگیزه متمرکز است.
تاثیر فرم در معنای مکان آموزشی بر اساس نظریه وندر کلیس و کارستون (مطالعه موردی: مدارس شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس به عنوان فضای آموزشی از دیرباز نقش پر رنگی را در جامعه داشته اند و ویژگی هاى معمارى آنها، در کنار دیگر ویژگی هاى محیطی، عواملی بر ایجاد معنای مکان بوده که در این میان می توان از "فرم" به عنوان یکی از این عوامل نام برد. هدف این تحقیق تحلیل و بررسی نقش فرم در جهت دهی معنای مکان آموزشی و مقایسه آن در گذر زمان بر روی مدارس تبریز می باشد. این پژوهش از تحقیقات کاربردی و از منظر ماهیت، در مجموعه پژوهش های کیفی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پیمایش های میدانی می باشد. ابتدا با کمک مبانی نظری – بر اساس نظریه وندرکلیس و کارستون- جایگاه فرم را به عنوان یکی از مولفه های تاثیرگذار در معنای مکان مشخص نموده و با تکنیک تحلیلی-مقایسه ای به بررسی نمونه های موردی می پردازد. نتایج حاکی از آن است که با گذشت زمان ؛ مدارس معاصر نسبت به مدارس سنتی و تاریخی بخاطر تغییر فرم معنای محیطی خود را از دست داده اند و بیشتر به صنعتی سازی براساس فرم های ثابت پیش مهندسی گرایش پیدا کرده اند؛ و نتایج نشان داد فرم در ایجاد معنای محیطی و مکانی نقش و تاثیر مهمی دارد.
مکانیابی پناهگاه های اضطراری چندمنظوره با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی:شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
66 - 84
حوزههای تخصصی:
در جنگ های اخیر، دارایی های حیاتی و حساس که در شبکه فعالیت های کشور نقش کلیدی ایفا می کنند، در زمره اولین اهداف مهاجمان هستند. بنابراین باید جان انسان های مجاور و پیرامون این دارایی ها حفظ شوند، یکی از راه های تأمین این هدف، احداث پناهگاه هایی امن جهت حفظ جان مردم در زمان بحران ها می باشد. اما پناهگاه درصورتی که به شکل تک منظوره احداث شود، و صرفاً در زمان صلح مورد استفاده قرار گیرد، صرفه اقتصادی چندانی نداشته و پایداری این کاربری را به مخاطره می اندازد. برطرف کردن این مشکل با احداث پناهگاه های چندمنظوره میسر می گردد. در این پژوهش، ابتدا لایه های اطلاعاتی مربوط به دارایی ها، حریم ها و شاخص ها شناسایی گردید. لایه دارایی ها و حریم ها در نرم افزار GIS بر یکدیگر برهم نهاده منطبق شده و پتانسیل های لازم برای استقرار پناهگاه بدست آمدند. در مرحله بعد میزان ضرایب اهمیت شاخص ها با استفاده از روش AHP بر پتانسیل های حاصل شده اعمال گردید و اولویت بندی از مکان ها ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که 16 مکان به عنوان پناهگاه مناسب در نظر گرفته شده اند و پناهگاه ها در مجاورت دارایی ها با کاربری های آموزشی، مذهبی و یا پارکینگ (با مساحت حداقل 300 مترمربع) به صورت چندمنظوره در نظر گرفته شده اند.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای جمعی مجتمع های مسکونی منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
15 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با گسترش جوامع انسانی و ارتقای نیازهای اجتماعی بشری، ضرورت حضور در فضاهای جمعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقای حس دلبستگی به مکان، جهت انجام برخی از فعالیت های انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. از بین رفتن حس دلبستگی، جدایی افراد از یکدیگر و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار سایر معضلات شهری ماحصل دید مدرنیستی به فضا است. هدف تحقیق: طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای جمعی در مجتمع های مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های کالبدی در ایجاد حس دلبستگی به مکان هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق: روش این پژوهش، ترکیبی کمی-کیفی است. به کمک راهبرد علی- مقایسه ای، میزان تأثیر ویژگی های کالبدی فضاهای جمعی مسکونی بر حس دلبستگی ساکنان بررسی شد. به منظور انجام آزمون تجربی و مطالعات پیمایشی، پس از برداشت میدانی براساس مقیاس، طبقه و شکل همنشینی فضای باز و بسته، گونه های متفاوت مجتمع های مسکونی انتخاب و از طریق بازدیدهای منظم روزانه به شیوه ثبت رفتاری و تکمیل ۳۶۱ پرسشنامه به همراه تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی با استفاده از نرم افزار SPSS19، به آزمون چندین مؤلفه و ویژگی های شخصیتی و رفتاری استفاده کنندگان پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی اعم از «انسجام و وحدت»، «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «غنای بصری» و «قابلیت جهت یابی و خوانایی» به ترتیب اولویت، بیشترین تأثیرگذاری را بر حس دلبستگی به مکان دارند. بنابراین طراح به عنوان خالق فضا با انتخاب مقیاس و چیدمان بلوک ها توأمان با طراحی ساختار فضاها منجر به تغییر در میزان حس دلبستگی افراد ساکن در آینده می شود.
The Role of Daylight within the Vault of Shahrak-e-Gharb Jame Mosque in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۳ - Serial Number ۳۷, Summer ۲۰۲۰
41 - 46
حوزههای تخصصی:
Light plays an important role in the valuation of architectural elements, and it is a factor in designing spaces. Elements have no visual identity without light. This paper is intended to analyze the lighting in the vault of Shahrak-e-Gharb Jame Mosque with an emphasis on the role of daylight in order to find out how the designer has viewed the use of daylight in designing this mosque. The main ques tion of this research is, “what is the role of natural daylight within the vault of Shahrak-e-Gharb Jame Mosque?”. For this purpose, the light intensity was measured in the Shabes tan and the vault of the mosque as an architectural monument using photometric ins truments. Then, the trajectory of natural light was simulated using DIALux during a whole year, and the results were analyzed indicating that the role of natural light as an identity element in exhibiting the luminance of the mihrab has been neglected, and the light intensity seems uniform and boring within the vault.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تاکید براقتصاد خلاق (مطالعه موردی: محله بازار شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
19 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، توسعه اقتصادی است که با ایجاد در نظام مدیریت شهری در کنار دسترسی به خدمات، امکانات و بهره برداری از قابلیت های اجتماعی ساکنان محله مقدور می گردد. این تحقیق با سنجش مؤلفه های محرک اقتصادی خلاق، به اندازه گیری و ارائه راهکارهای پیشنهادی پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. جمع آوری داده ها با برداشت های میدانی و توزیع 176 پرسشنامه در میان کسبه محله بازار و ساکنین که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد شاخص هایی که می توان در بازآفرینی محله قدیم بازار دزفول با رویکرد اقتصاد خلاق استفاده کرد عبارت اند از صنایع دستی، صنایع خلاق (صنایع فرهنگی) و صنعت گردشگری. اطلاعات به دست آمده، با استفاده از آزمون های برازش نکویی «خی دو»، «تی تک نمونه ای» و «رتبه بندی فریدمن» تجزیه وتحلیل شده است. درنهایت با استفاده از آزمون مقایسه ای دلفی مدل های راهبرد دهی، راهبردهای مناسب جهت بازآفرینی محله بازار دزفول با رویکرد اقتصاد خلاق پیشنهادشده است.
الگوهای ترکیب اندا م های بنیادین معماری مساجد شهر اصفهان در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
125 - 150
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت ترکیب بندی اندام های بنیادین مساجد دوره صفوی شهر اصفهان با تاکید بر طبقه بندی آن ها سبب می شود تا بتوان با بهره گیری از این الگوها در لایه های کالبدی و همچنین معنایی، در معماری مساجد جدید، آن ها را تداوم بخشید. در این راستا تحقیق حاضر با هدف شناخت این الگوها تدوین گردیده است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی– تحلیلی بوده و از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مساجد دوره صفوی اصفهان را می توان به سه دسته مساجد شبستانی، گنبدخانه ای و شبستانی- گنبدخانه ای طبقه بندی نمود که هر یک از دسته های فوق را می توان براساس اندام های اصلی و محورهای فضایی و وضعیت قرارگیری نسبت به بافت شهری به دسته های مجزا دسته بندی نمود. در طبقه بندی عنوان شده، هر الگو گسترش یافته الگوی قبلی است و در نهایت تکامل یافته ترین نوع الگو، الگویی با حفظ تعین هندسی اندام های اصلی معرفی می شود، مساجد امام و حکیم از این قبیل هستند.
بررسی نقش تعاملی دانشگاه و شهرداری در ایجاد و توسعه شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
157 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگویی برای ایجاد شهر یادگیرنده با محوریت دانشگاه در کلان شهر اهواز انجام شده است. پژوهش از نوع مطالعات کیفی به روش داده بنیاد است. جامعه آماری شامل استادان دانشگاه شهید چمران اهواز و کارشناسان و مدیران شهرداری کلان شهر اهواز بوده و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی تا جایی ادامه یافت که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. با تحلیل محتوای مصاحبه های انجام گرفته، تعداد 834 کدباز استخراج و از تلفیق آن ها تعداد 38 مقوله احصاء گردید و طی سه مرحله کدگذاری، الگوی ایجاد شهر یادگیرنده با محوریت دانشگاه در شش مقوله اصلی ارائه شده است. الگوی طراحی شده می تواند به عنوان یک الگوی راهبردی یا عملیاتی در شهرداری کلان شهر اهواز مورداستفاده قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد، پیامدهای ایجاد شهر یادگیرنده درنتیجه تعامل دانشگاه و شهرداری، رشد و بلوغ اجتماعی و یادگیری شهروندان، توسعه فعالیت های فرهنگی در شهر، توسعه انجمن ها و شبکه های علمی- فرهنگی، تصمیم گیری های علمی و مطلوب تر در سطح شهر، افزایش تعاملات دانشگاه و شهرداری، افزایش مسئولیت اجتماعی شهروندان، شهرداری، دانشگاه و سایر دستگاه های اجرایی برای توسعه یادگیری، تعالی فضا و منظر شهری و توسعه فضای یادگیری، ایجاد ضمانت ارائه پیوست آموزش شهروندی برای همه پروژه های شهر یادگیرنده، افزایش تعاملات شهرداری در سطح ملی و بین المللی است.
احیا تعاملات اجتماعی در شرایط پاندمی (Covid19) در میدان های شهری، با نگاهی به میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تقویت روابط بین افراد ایجاد تعاملات اجتماعی است و این یکی از دغدغه های مهم و اساسی انسان ها در طول زندگی است. در شرایط وقوع پاندمی، افراد ترس و اضطراب فراوانی دارند که در محیط های شلوغ به ملاقات یکدیگر بپردازند، زیرا امکان به خطر افتادن سلامتی آن ها بالا می رود. هدف این پژوهش، بررسی امکان ایجاد تعاملات اجتماعی از دست رفته در شرایط پاندمی در میدان نقش جهان اصفهان است. روش پژوهش حاضر بر اساس ماهیت، کیفی و ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای به شمار می رود. برای بررسی چگونگی احیا فضاهایی با تعاملات اجتماعی و شناسایی معیارهای فضایی در راستای رسیدن به این هدف، از نرم افزارهای تخصصی نحو فضا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فضای جلو سردر قیصریه، از پیمایش بیشتری برخوردار است و بهتر است در زمان حضور در میدان نقش جهان در شرایط پاندمی، افراد در این فضا حضور نداشته باشند. همچنین ازنظر ارتباط فضایی، فضای باز میدان در جلوی عمارت عالی قاپو از ارتباط فضایی بالایی برخوردار است. درنتیجه میزان ارتباط و تماس افراد در این بخش بالا است. در هنگام شیوع بیماری همه گیر، بهترین مکان میدان نقش جهان برای ایجاد تعاملات اجتماعی، زون مرکزی میدان نقش جهان است که با توجه به داده های استخراج شده، هنگام حضور افراد در میدان، امنیت سلامت آن ها بیشتر حفظ می گردد.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد مناطق شهرداری تهران با استفاده از روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان سیستم ارزیابی عملکرد در سازمان ها، یکی از علل اصلی عدم تحقق برنامه ها و مأموریت های آن ها به شمار می آید.آسیب شناسی رویه های ارزیابی گذشته شهرداری تهران نشان می دهد تعداد بالای شاخص ها، کیفی بودن نحوه سنجش آن ها و برخورداری از رویکرد سنتی باعث عدم تحقق هدف اصلی ارزیابی بوده است.هدف از این پژوهش، بیان روش تدوین و اولویت بندی شاخص های عملکرد مناطق بیست ودوگانه شهرداری تهران با استفاده از روش دلفی فازی است تا زمینه لازم برای ارزیابی کارآمد بر اساس شاخص های اولویت بندی شده فراهم شود. این پژوهش از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها به صورت تلفیقی است که با استفاده از نظرسنجی خبرگان بر مبنای روش دلفی فازی انجام شده است.مقاله ضمن جمع آوری شاخص های مهم و اثرگذار به منظور ارزیابی عملکرد شهرداری با استفاده از نظرات نخبگان و کارشناسان، اولویت بندی آنها را برای هر یک از مناطق شهرداری تهران ارائه می دهد.نتایج نشان داد میزان تحقق درآمد نقد، میانگین زمان صدور پروانه ساختمانی، میزان رضایت شغلی کارکنان، بهبود عملکرد سامانه اتوبوسرانی، وضعیت حمل ونقل و جمع آوری پسماند و خدمات نظافتی مکانیزه، وضعیت اجرای برنامه های فرهنگی و ملی و مذهبی، کیفیت رسیدگی به درخواست های شهروندان به ترتیب حائز بالاترین اولویت در میان حوزه های 7 گانه شاخص های ارزیابی عملکرد مناطق شهرداری تهران شدند.
شهرشناسی و برنامه ریزی برای شهر با فلسفه ژیل دلوز
حوزههای تخصصی:
فلسفه ژیل دلوز، فلسفه ای فضامند و معطوف به شیوه های چینش عناصر انسانی و غیر- انسانی در قالب اژانسمان های ناهمگن و چندگانه است. دغدغه اصلیِ این فلسفه، شدن های متعلق به جغرافیاست؛ شدن هایی که بیش از یک سرهم بندی(اسمبلج) ساده هستند و از توان به هستی درآوردنِ فعال عاملیت خاص خودشان برخوردارند که بدان «اژانسمان» گفته می شود. آنچه یک اسمبلج را به یک اژانسمان تبدیل می کند، روابطی است که میان عناصر وجود دارد. از این رو، آنچه در این فلسفه اهمیت دارد روابط میان عناصر و نه سرشت خودِ عناصر است. این مقاله، تلاش می کند توضیح دهد چگونه چنین فلسفه ای می تواند به عنوان چارچوبی تحلیلی و انتقادی به ما در درک شیوه هایی که واقعیت های موجود در شهریت و برنامه ریزی شهری به هستی درآمده و در طی زمان دچار تحول می شوند کمک کند. در این میان، توجه شهرشناسان روی شدن های برساختی و فرایندهایی که از طریق آنها واقعیت های شهری به هستی درمی آیند، و دغدغه برنامه ریزان شهری برای کمک به تولید فضاهای چندگانه، توانمندساز، باز، خلاق، دموکراتیک و فراگیرنده، مهم ترین درس هایی بوده که از فلسفه دلوز آموخته شده است.
مناسب سازی فضاهای شهری برای فعالیتهای فرهنگی (نمونه موردی: محدوده بازار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
109-117
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری، نظیر خیابانها، میادین، بازارها و فضاهای باز از جمله مهمترین فضاها در بازتاب فرهنگ یک کشور و تأمین اجزاء و عناصر هویت آن هستند. کیفیت این فضاها بر نحوه انجام فعالیتها و میزان حضورپذیری آنها تأثیر گذار است. فضاهای شهری عرصه هایی برای تعاملات اجتماعی و فرهنگیِ مردمان هر جامعه هستند. زمینه سازی برای چنین عرصه هایی، نیازمند ایجاد تمهیدات کالبدی و عملکردی لازم است. هدف از این تحقیق ارائه راه کارهایی برای مناسب سازی فضاهای شهری به منظور وقوع رخدادهای فرهنگی و جمعی می باشد. برای انجام مطالعات میدانی محدوده بازار تهران انتخاب شد. انتخاب این محدوده به این دلیل بود که محدوده بازار تهران در بافت تاریخی و مرکزی شهر تهران واقع شده و از دیرباز محل آمد و شد مردمان و تعاملات اجتماعی بوده و همچنین بستر تحولات متعدد در طول تاریخ شهر تهران است. این محدوده جزء محدوده های هویت بخش شهر تهران نیز قلمداد می شود. روش تحقیق این پژوهش تحلیلی- توصیفی و با استناد به اسناد تاریخی و مشاهدات میدانی می باشد . در این تحقیق پس از مطالعات نظری و بدست آوردن چارچوب مفهومی، به شناخت و تحلیل محدوده مطالعاتی از طریق انجام مشاهدات میدانیِ کارشناس محور اقدام شده است. در ادامه برای تحلیل داده های تحقیق از جدول تحلیل سوات استفاده گردید. در پایان بر اساس تحلیل های جدول سوات اهداف عملیاتی ، راهبردها و راه کارهای کالبدی و عملکردی برای تحقق هدف اصلی پژوهش (مناسب سازی محدوده مورد مطالعه، برای برگزاری مراسم فرهنگی و جمعی ) ارائه شدند .
الهام از هندسه پنهان محیط زیست گیاهی و جانوری در برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
183-191
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی طبیعت و محیط زیست گیاهی و جانوری به عنوان یک منبع الهام بی پایان و البته هماهنگ با طبیعت و سازواره های طبیعی برای ایده یابی، راهبری، هدایت، اجرا و مدیریت نظام برنامه ریزی منطقه ای است. نوعی از نظام برنامه ریزی منطقه ای که اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد را با درک عمیق از خدمات فرهنگی اکوسیستم محقق می سازد. ابزار و روش ها: پژوهش با بررسی شواهد به دست آمده از نمونه های منتخب (با انتخاب هدفمند) از میان نمونه های شاخص محیط زیست گیاهی و جانوری، به شناخت و توصیف هندسه پنهان آنها مبادرت می ورزد. در ادامه با الهام از آنها، براساس راهبرد استدلال منطقی و تکنیک گلوله برفی در پنل خبرگان، مفاهیمی را برای برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار مطرح می نماید. یافته ها: طبیعت، محیط زیست گیاهی و جانوری و اکوسیستم های طبیعی حاوی مفاهیم ارزشمندی از هندسه پنهان و در برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار قابل استفاده هستند. مهم ترین مفاهیم مربوط به الهام از هندسه پنهان طبیعت شامل شکلی- ساختاری، مدیریتی- فرآیندی، فرهنگی- معنوی و بازیافت- بهیافت است. نتیجه گیری: بهترین راه حفاظت و پاسداشت محیط زیست گیاهی و جانوری، برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد است. راه حلی که چهار پایه شامل جامع نگری و برنامه ریزی پهنانگر، به کارگیری ظرفیت خدمات فرهنگی اکوسیستم برای توسعه متناسب با بوم، تاکید بر توسعه نرم و کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و آموزش مدیریت و آموزش محیط زیست در تعامل گروه های ذی نفع و ذی نفوذ دارد.
مؤلفه های آموزش طراحی معنامحور مسکن با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
43 - 58
حوزههای تخصصی:
تضعیف وجوه هویتی و معناشناختی مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین آسیب ها در جامعه معماری مطرح است که می تواند ریشه در آموزش داشته باشد. بنابراین بهره گیری از نشانه شناسی به عنوان شاخص ترین عامل معنایی، از بهترین راهکارها در معنادهی به فضا محسوب می شود که از طریق توجه به مفهوم «خوانش» در آموزش طراحی، تحقق می یابد. پیشینه پژوهش عمدتاً در قالب بیان تعاریفی از «معنا» و «نشانه» و نیز مبانی نظری و مشکلات آموزش معماری است. آنچه که خلأ تحقیقاتی در این زمینه محسوب می گردد، نگرش عملی به مفاهیم «معنا» و «نشانه» در فرآیند آموزش طراحی مسکن است. این پژوهش درصدد است تا با پاسخگویی به پرسش های «چیستی مؤلفه های نشانه شناسانه آموزش طراحی معنامحور مسکن» و نیز «چیستی محوری ترین عامل مؤثر بر مؤلفه های نشانه شناسانه»، گامی در جهت تقویت حوزه معنا در آموزش معماری بردارد. این پژوهش به منظور دستیابی به هدف زمینه سازی فرهنگ محوری و نیز تقویت سطوح هویت در جامعه معماری مسکن، از روش های تحقیق دلفی و سندکاوی بهره می برد. براساس نتایج به دست آمده، بهره گیری از مؤلفه های «خوانش محوری طراحی»، «پژوهش محوری تمام فرآیند طراحی»، «مشارکت کاربران در روند طراحی»، «زیبایی شناختی معنایی» و «معانی نشانه ای» در آموزش طراحی مسکن جهت معنامحور نمودن خروجی طراحی های دانشجویان پیشنهاد می گردد. «خوانش ذهنی» نیز به عنوان محوری ترین عامل مؤثر بر مؤلفه های آموزش طراحی معنامحور تبیین می شود.
زمینه های تاریخی و اجتماعی شکل گیری پاویون های عصر قاجار در نمایشگاه های جهانی و جایگاه شان در معماری مدرن ایران (1873-1913 م /1292-1252 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
69 - 92
حوزههای تخصصی:
همگام با شکوفایی صنعت در نیمه دوم قرن نوزدهم، جهان شاهد برپایی نمایشگاه هایی بود که جهت تمجید از دستاوردهای صنعتی برگزار می شد. نمایشگاه های این دوران همراه بود با برپایی پاویون های دول مختلفی که فرهنگ و هنر و معماری شان را در معرض بازدید یکدیگر قرار می دادند. حضور پاویون های ایران در این نمایشگاه ها، همزمان بود با تحولات سیاسی و اجتماعی در دولت قاجار و مسئله تجدد و تجددگرایی که از چند دهه پیش سودای آن در جامعه ایرانی رخنه کرده بود. طراحی این پاویون ها در کشاکش دوسویه بین قوانین و خواسته های برپاکنندگان نمایشگاه های جهانی و تحولات اجتماعی داخلی، نشان از وجود ریشه هایی عقیم مانده و کمتر شناخته شده در مسیر تکوین معماری مدرن ایران دارد. این مقاله با رویکردی تفسیری-تاریخی در پی آن است تا با بررسی جایگاه پاویون های ایران عصر قاجار و زمینه های اجتماعی تأثیرگذار در شکل گیری آنها در هفت دوره از نمایشگاه های جهانی، جایگاه مباحث و مسائلی را که درخصوص طراحی شان مطرح شد، در تاریخ معماری مدرن ایران تبیین کند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان از بازتعریف و بازتفسیر معماری و دوره بندی تاریخ در ذیل جریان های «هویت ملی»، «باستان شناسی» و «شرق شناسی» دارد. بااین حال، دستاورد این مباحث نتوانست نقش تأثیرگذاری بر معماری عصر قاجار داشته باشد، اما میراث خود را برای دوره بعدی یعنی پهلوی اول بجا نهاد.
تبیین مدلِ محله فرهنگی در بافت های تاریخی برای توسعه اقتصاد و حضور صنایع خلاق (مورد پژوهشی: خیابان لاله زار، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اینکه محله های تاریخی به عنوان موجودیتی منسجم، تلاش های فرهنگ بومی را برای پاسخگویی به نیازهای گذشته به بهترین شکل نشان می دهند، انطباق پذیری آنها با نیازهای زمان حال و شناخت فرصت های موجود در آنها، به عنوان ظرف پذیرنده عملکردهای فرهنگی و مولد اقتصاد، امری در خور توجه است. مهم ترین مسئله این پژوهش بهره گیری از روش های خلاق برای انطباق پذیری بافت های تاریخی با اقتصاد و شرایط جدید، از طریق تمرکز بر سرمایه های فرهنگی، به عنوان ابزاری برای احیای محله های تاریخی، و ایجاد فعالیت های جدید اقتصادی با هدف جایگزینی کاربری هایی است که رو به انحطاط هستند یا از منطقه محو شده اند. استفاده از سیاست های نوآورانه و راهبردهای مبتنی برخلاقیت برای حضور بافت ها و محله های تاریخی کشورمان در عرصه های رقابت، با هدف توسعه و رشد اقتصادی فرهنگی و تجدید حیات محله، رویکردی است که فقدان آن، هم در حوزه نظری و هم در حوزه کاربردی بافت های تاریخی، قابل توجه است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش ایجاد شرایط تبدیل محله های تاریخی به مولد اقتصاد و فراهم آوردن امکان حضور آن ها در عرصه صنایع خلاق است که از طریق اتخاذ سیاستی خلاق و سنجش میزان قابلیت های موجود در بافت های تاریخی، و تبیین شاخص های چندگانه محله فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است و یافته ها با استفاده از پرسش نامه و مشاهدات میدانی استخراج شده اند. نهایتاً، با استفاده از یافته های پژوهش، تحقق پذیری یک محله فرهنگی در نمونه لاله زار با استفاده از روش کمّی معادلات ساختاری ارزیابی و در نتیجه مدلی از محله فرهنگی تاریخی، براساس اولویت اقدامات تبیین شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش راهکارها و اقدامات لازم را براساس ترتیب اولویت در مدل محله فرهنگی تاریخی، پیشنهاد می کند و اهمیت این روابط را به لحاظ تجربی نیز به اثبات می رساند.