فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۲۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سوزن دوزی یکی از هنرهای اصیل ایرانی است که در برخی اشکال به آینه آراسته شده است. به دلیل گستردگی صور به کارگیری آینه در هنرهای سنتی و مفاهیم نمادین مکتوم در آن، مقاله حاضر بر سوزن دوزی بلوچ در نواحی جنوبی استان سیستان و بلوچستان تمرکز دارد. به عبارتی هدف آن است که در گام اول، نقوش بلوچی دوزی که آینه در آنها حضور مؤثری ایفا می کند؛ بازیابی شود و در گام بعدی، مفاهیم نمادین و کارکرد این عنصر در سوزن دوزی بلوچ با نظر به اطلاعات به دست آمده به روش میدانی (مبتنی بر مشاهده و مصاحبه) به عنوان رکن مهم شکل گیری این مقاله و البته مطالعات اسنادی به عنوان پشتوانه آن مورد گمانه زنی قرار بگیرد. با این حساب پرسش آن است: «آینه در سوزن-دوزی بلوچ با چه صور و اشکالی ظاهر می شود و بر چه مفاهیمی دلالت دارد؟» نتیجه این پژوهش کیفی به شیوه توصیفی تحلیلی نشان داد: آینه، حداقل در بیست و چهار مورد از نقوش سوزن دوزی بلوچ، کاربرد دارد. با نظر به انگاره های فرهنگی، آینه در سوزن دوزی بلوچ صرفاً هدف تزیین را دنبال نمی کند و همچون سایر هنرهای سنتی ایران، مستلزم معنی سازی است. آینه در برخی از نقوش همچون ستاره، کپ و نال و گل کندی با نور و روشنایی مرتبط می-نماید و در بعضی دیگر مثل حریر، تک زرافشان و گل و گلدان با آب و آبادانی در ارتباط است. به نظر می رسد در برخی از مصادیق همچون چم مژه، کوه بندر و کوه سر عاشق؛ مفاهیم والایی چون عشق، شهادت و ایثار محمل معنی سازی است و در بعضی مانند مروارید، نه آدینکی و چم آهوگ معصومیت و پاکی به صورت خاص به تلویح درمی آید. درمقابل در نمونه های معدودی همچون شرین جنک و دژ، صرفاً صورت ظاهری و زرق و برق ناشی از تلألو نور در آینه به مثابه مکنت و قدرت به رخ کشیده می شود.
مطالعه تطبیقی نقاشی دیواری روز محشر در بقعه لیچا گیلان و پرده «روز محشر» اثر محمد مدبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار هنری با موضوعات دینی، همواره اشاعه دهنده اعتقادات مذهبی و علاقه شیعیان به اسلام و روایات قرآنی است؛ از جمله مضامین اخروی و معاد. روایاتی از روز قیامت، زنده شدن مردگان و حسابرسی به اعمال آن ها در روز محشر، از جمله موضوعاتی است که در قرآن کریم، بسیار به آن توجه شده است. در این بین، دیوارنگاره های بقاع و پرده نگاری ها ی مذهبی، مهم ترین بستر برای بازنمایی تصویری این مضامین هستند. در این پژوهش تلاش شده تا براساس رویکرد تطبیقی ابعاد گوناگون این آثار بررسی شود تا اشتراکات و تفاوت های نقاشی دیواری بقعه و پرده روز محشر محمد مدبر مشخص گردد. هدف، علاوه بر تأثیرگذاری مضامین دینی بر روح و جان آدمی، بیانگر نقش و حضور پررنگ قرآن کریم در زندگی مسلمانان است تا با دیدن تصاویری با مضمون اخروی، دریابند که اعمالشان بدون حسابرسی باقی نمی ماند. یافته های حاصل، به روش توصیفی تحلیل محتوا انجام شده اند و بیان می کنند علاوه بر تمایزات، تشابهات تصویری و تجسمی نیز بین این دو اثر وجود دارد که صرفاً به دلیل موضوع مشترک روز محشر نبوده، بلکه توجه به مضامین قرآنی و روایاتی که مورد پسند عامه مردم و در راستای اعتقادات شیعی آنان بوده که با صراحت و سادگی در بیان مفهوم معنوی روز محشر، این گونه تصویرپردازی ها را موجب شده است.
تحلیل نشانه شناختی نگاره عرفانی "دیدار شیخ صنعان و دختر ترسا"
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
67 - 79
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی نشانه شناختی از نگاره عرفانی «دیدار شیخ صنعان و دختر ترسا» در منطق الطیر عطار، مربوط به دوره صفوی است که در دوره های مختلف نقاشی ایرانی تصویرگری شده است. هدف این تحقیق بررسی نشانه های تصویری و شیوه تعامل آنها در ساخت معنا با رویکرد نشانه شناختی است. امروزه نشانه شناسی به طور کاربردی در تحلیل متون هنری مورد استفاده قرار می گیرد و با توجه به خصوصیت نمادین نقاشی ایرانی به نظر می رسد این رویکرد با ارائه تحلیل های نظام مند از متن، امکان خوانش و رمزگشایی نشانه ها را در نقاشی ایرانی به دست دهد. در نظریه نشانه شناسی، نشانه ها نه به صورت جداگانه بلکه به عنوان عناصری پویا و سیال از یک نظام نشانه ای در تعامل و چالش با یکدیگر معنا می یابند. بر این اساس پژوهش حاضر به این سؤالات پاسخ داده است: 1. نشانه های تصویریِ نگاره، در تعامل با هم بازنمود کدام مفاهیم هستند؟ 2. شیوه تعامل نشانه ها در شکل گیری مفهوم و درونمایه نگاره چگونه است؟ این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه این بررسی، نشان می دهد که در نگاره موردنظر، نقاش بر بازنمایی مفاهیم عرفانیِ کمال و آگاهی از طریق تعاملات میان نشانه های تصویری اهتمام داشته و این مفاهیم را به صورت نمادین و با استفاده از نشانه های بصری انسانی و غیرانسانی بیان کرده است. با تبیین شیوه تعامل نشانه ها در متن بر اساس رویکرد نشانه شناسی درمی یابیم، نقاش در بیان مفاهیم روایت و در گذر از دلالت صریح نشانه به دلالت ضمنی آن از روش های نشانه شناسانه مجاز و استعاره، تقابل های دوگانه و نا دستور زبانی استفاده کرده است.
تحلیل نگاره نبرد بهرام گور با اژدها منسوب به کمال الدین بهزاد با روش آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگارگری ایرانی نیز می توان تفسیر هنرمند را از طریق بررسیِ مصورسازی متون و مضامین ثابت توسط نگارگران برجسته مطالعه کرد. از این زاویه دید مسئله تفسیر هنرمند از متن ادبی اهمیت فراوانی می یابد و نگارگران در مصورسازی نسخه های متنوع آن، از تفسیر شخصی خود از متن اولیه بهره برده و معنای دیگری علاوه بر مضمون اثر در نگاره ها خلق کرده اند. اژدهاکشی بهرام به دلیل ویژگی هیجانی در بیشتر نسخ خمسه نظامی با نوآوری هایی تصویرسازی شده است. نگارگران در ترسیم نگاره های خمسه نظامی در مکتب هرات درواقع معنای دیگری را در نگاره ها خلق کرده اند که در حقیقت نشان دهنده مؤلف بودن نگارگر در ترسیم صحنه های خمسه نظامی است. یکی از نگاره هایی که نگارگر به عنوان مؤلف یک اثر معنای افزوده ای را ایجاد کرده است، تصویر نگاره «نبرد بهرام گور با اژدها» منتسب به کمال الدین بهزاد در نسخه خمسه نظامی کتابخانه بریتانیا هست. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی در نگاره بهرام گور با اژدها به روش آیکونولوژی شکل گرفته است و با مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به طرح این پرسش می پردازد که «چه لایه های معنایی پنهان در نگاره نبرد بهرام گور با اژدها وجود دارد؟» نگاره مذکور در این نوشتار به روش تحلیلی با رویکرد آیکونولوژی انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که این نگاره ازنظر بصری و رابطه بین متن ادبی و خود اثر با سایر نگاره هایی با چنین مضمونی تفاوت دارد و بیانگر سیر صعودی بهرام به سوی حق و به نوعی نمایانگر سلوک معنوی بهرام است. حرکت بهرام در حقیقت مراحل رسیدن به کمال را نشان می دهد. بهرام در این نگاره با از بین بردن غرور، نفس درونی که با شکست اژدها همراه است دچار تزکیه درونی می شود در حقیقت گورخر نماد نفس هشداردهنده و لوامه است که به مدد آن بهرام موفق به کشتن اژدها که نماد نفس اماره است می شود؛ و شکست اژدها به نوعی شکست این نفس بوده است. که در آن بهرام سیر سلوک وادی حق را طی می کند که به نوعی نمایانگر حرکت از عالم ناسوتی به عالم لاهوتی هست که با سختی هایی همراه است.
تحلیل قالی میناخانی محفوظ در موزۀ بروکلین از منظر ادراک دیداری مکتب گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالی های نفیس و بی نقص بیشتر جهت نگاهداری در موزه ها انتخاب می شوند و کمتر بافته هایی متمایز از منظر طرح و بافت، به نمایش در می آیند؛ اما قالی موردمطالعه در تحقیق پیشرو با وجود طرحی نامتقارن و نامتعارف در موزه بروکلین محفوظ است. مسئله پژوهش درک برهم کنش عدم رعایت اصول سازمان دهی بصری از سوی هنرمند و چگونگی ادراک مخاطب بر اساس نظریه گشتالت است. به نظر می رسد میل به انسجام، یکپارچه سازی و تکمیل در ذهن مخاطب بر پایه اصول گشتالت، ساختار بصری متفاوت و نامتقارن قالی را توجیه نموده است. بر پایه دو مفهوم هم تراز کردن و برجسته ساختن اصول سازمان دهی بصری و قوانین گشتالت قالی میناخانی موزه بروکلین مطالعه شد. پرسش طرح شده این است که قانون کمال پذیری(پرگنانس) در قالی مورد پژوهش چگونه تحلیل می شود؟ کدام یک از اصول هفت گانه گشتالت در قالی میناخانی موزه بروکلین قابل مطالعه است؟یافته ها نشان از آن داشت که عدم قرارگیری ترنج در میانه قالی و خارج از محور تقارن دلالت بر برجسته سازی داشته و گشتالت های مشابهت، مجاورت و تکمیل بسامد بیش تری دارد. نمونه موردمطالعه یک تخته قالی قرن دوازدهم هجری موجود در موزه بروکلین است که به صورت غیراحتمالی گزینش شد. پژوهش به لحاظ هدف، در رسته تحقیقات توسعه ای قرار دارد زیرا اصول سازمان دهی بصری را از یک سو و اصول هفت گانه مکتب روانشناسی گشتالت را از جهتی دیگر تطبیق داده است. مقاله به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. تجزیه وتحلیل داده ها به شکل کیفی انجام شده و اطلاعات نیز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه مطالعات این که بر اساس دو اصل هم تراز کردن و برجسته ساختن، ساختار قالی با دربرداشتن ترنجی بزرگ نما برجسته سازی می نمایاند. باوجود عدم تطابق توقع بیننده و تعداد خصیصه های ساختاری، ساختار قالی ناهنجار نبوده و ادراک دیداری قالی به دلیل گشتالت هایی قوی چون مشابهت، مجاورت، تکمیل و پیوستگی سهل می نماید.
بررسی حسن همجواری در آثار چلیپایی میرعماد با تاکید بر کرسی های سیال
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
43 - 53
حوزههای تخصصی:
شناخت و نیل به ادراک صحیح در خوشنویسی نیازمند غور است . در این طریق چه چیز شایسته تر از مطالعه آثار بزرگان و مفاخر خوشنویسی و چه کس نیک تر از میرعماد الحسنی؛ حضور این حجم از زیبایی بصری در آثار میر، نتیجه متغیرهای متفاوتی است که با مداقه در آثار او می توان وجوهی از آن را آشکار و از رازهای پنهان آن پرده برداشت. پژوهش حاضر کوشیده است تا با بررسی یکی از قواعد و اصول خوشنویسی یعنی حسن همجواری و تاکید بر کرسی حروف و واژگان؛ نوع و زاویه نگاه میر در این مورد را بررسی و تحلیل نموده و به چرایی چینش خاص واژگان توسط میر با استفاده از کرسی های سیال در حد بضاعت پاسخ دهد. بدین خاطر پس از پرداختن به تعاریف اولیه، با انتخاب سطرهایی از آثار چلیپایی میرعماد و انتخاب برش هایی از آن، کرسی سطرها، سپس حروف و واژگان ترسیم شد و جزئیات با تصویر اشکال، فضاهای منفی و حسن همجواری کلمات واکاوی شد. روش تدوین اطلاعات در این مقاله در بخش هایی به صورت میدانی بوده و با استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای صورت گرفته و در بررسی آثار با نگاهی تحلیلی و توصیفی، هدفی بنیادی را دنبال کرده است. بر اساس نتایج به دست آمده، حسن همجواری در چینش حروف و واژگان در ترکیب، از منظر میرعماد ، از جایگاهی خاص برخوردار بوده و کمابیش بر قاعده کرسی رجحان دارد.
رنگرزی الیاف پشم با رنگزای طبیعی گیاه آویشن
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
61 - 67
حوزههای تخصصی:
گیاه آویشن یک منبع غنی از پلی فنول ها مانند فلاونوئیدها و آنتوسیانین ها است که می تواند به عنوان یک رنگزای طبیعی استفاده شود. در این تحقیق تاثیر پارامترهای رنگرزی از جمله نوع دندانه، نوع اسید، روش رنگرزی، دما و غلظت رنگزا بر فام و شدت رنگ جذب شده از رنگزای آویشن بر روی الیاف پشم بررسی گردیده است. همچنین ثبات شستشویی و نوری نمونه های رنگ شده بر اساس معیارهای خاکستری و آبی ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد در حضور دندانه های مختلف فامهای زرد طلایی، سبز، خاکستری تیره و قهوه ای روشن ایجاد شده است. همچنین نمونه های رنگ شده با گیاه آویشن در حضور دندانه های فلزی، دارای ثبات شستشویی و ثبات نوری قابل قبول می باشند. دندانه های آهن، مس و کروم بهترین ثبات شستشویی و دندانه های مس و کروم بهترین ثبات نوری را ایجاد نموده اند. تحلیل نتایج میزان رنگ جذب شده تعادلی در دماها و غلظت های مختلف نشان می دهد با افزایش دما میزان جذب افزایش می یابد ولی با افزایش غلظت رنگ، روند جذب در دماهای مختلف متفاوت است.
بازشناسی سفال زرین فام سده های سوم و چهارم هجری از سفالینه های تقلیدی زرین فام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زرین فام، یکی از تکنیک های تزیینی ابداعی در دوران اسلامی است. تکنیک تقلیدی زرین فام، حاصل تلاش بعضی سفالگران جهت تقلید ویژگی های بصری زرین فام های اولیه می باشد. این دو تکنیک، در شیوه تولید با یکدیگر متفاوت هستند اما از لحاظ مشخصات ظاهری آثار از جمله رنگ، نقش و در برخی موارد فرم، شباهت های بسیاری دارند. این مشابهت ها، موجب گردیده تا در مواردی، سفالینه های تقلیدی زرین فام به اشتباه به عنوان تولیدات اولیه زرین فام معرفی گردند. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است، در شناسایی ویژگی های هر دو شیوه مذکور و رفع این اشتباهات تلاش می کند. برای گردآوری اطلاعات این تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است و نتایج آن نشان می دهد سفالینه های تقلیدی زرین فام، نتیجه تمایل و گرایش هنرمندان نیشابوری به تولید آثاری مشابه با سفال های زرین فام دوره عباسیان می باشد که به دلیل عدم دسترسی به دانش تولید زرین فام، به شیوه ای متفاوت انجام پذیرفته است. در ابتدای امر، سفالگران، در تقلید کامل از ویژگی های ظاهری نمونه های زرین فام اولیه کوشش نمودند اما به مرور، از تشابهات میان آثار کم شد و تقلید، به فن و رنگ تولیدات محدود گردید.
تحلیل ساختاری و مضامین کتیبه های مسجد میر عماد کاشان
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
37 - 57
حوزههای تخصصی:
آثار فاخر به جا مانده از هنرهای تزئینی در ابنیه اسلامی بخصوص اماکن مذهبی و مساجد، دارای ژرفای مفهومی و زیبایی شناختی خاص خود هستند. درپی ساخت مساجد به تدریج و در طول تاریخ، تزئینات وابسته به معماری ارتقاء یافته و از تنوع بیشتری برخوردار شدند. با نگاهی به تاریخ معماری مذهبی ایران در دوره خوارزمشاهیان تا به امروز، نمونه های بی شمار و ارزشمندی از مساجد را می توان برشمرد که مسجد میرعماد کاشان به دلیل تنوع کتیبه های متعلق به ادوار مختلف، از جایگاه و اعتباری تاریخی در آن میان برخوردار است. کتیبه هایی که دارای ویژگی های متفاوتی همچون تنوع موضوع، نقوش تزئینی، فنون اجرایی و مصالح بوده، هر یک مبین بخشی از فرهنگ و هویت دوران خود هستند. چنین به نظر می رسد که این مسجد با تعداد 32 کتیبه به عنوان جامعه آماری (به روش سرشماری هدفمند) مورد بسیار مناسبی برای پژوهش ابعاد تاریخی و تبیین مضامین فرهنگی سیاسی جامعه در ابنی ههای مذهبی ایران طی ادوار مختلف باشد. به این منظور اهداف این پژوهش در دو بعد مورد مطالعه قرار گرفته است: تطبیق و بازخوانی ابعاد تاریخی و همچنین خوانش و تحلیل محتوایی متن کتیبه های مسجد میرعماد کاشان. شیوه گردآوری اطلاعات در این پژوهش بنیادی، بر اساس ترکیبی از روش های اسنادی، مشاهدات عینی، مصاحبه با کارشناسان و مستندنگاری های میدانی بوده و ماهیت تحلیل یافته ها، توصیفی تاریخی بوده است. در نهایت مهمترین نتیجه های که از این پژوهش قابل استنتاج بود نشان داد که از چهار نوع کتیبه دسته بندی شده در این مسجد، مضامین آن در دو بخش موضوعات مذهبی و آیات قرآنی در ترویج و تبیین مذهب شیعه در بخش های درون مسجد و فرامین پادشاهان و حکام عصر با مضامین فرهنگی، اقتصادی و معضلات اخلاق اجتماعی (بیشتر مربوط به دوران صفوی) در فضای بیرونی با هنر حجاری، گچبری و نقاشی روی گچ و استفاده از خطوط کوفی، ثلث و نستعلیق هریک بیانگر بخشی از روایات، باورها و دستورات حکام و فرمانروایان دوران خود بر پیکر این بنای مهم فرهنگی اجتماعی در مجموعه میرعماد کاشان بوده است.
تحلیل مفهوم برکت در هنر عیلامی و مقایسه آن با نقوش رایج در سفالگری قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم برکت و باروری یکی از اصلی ترین وجوه تفکر بشری است. برکت و باروری و فراوانی با حیات انسان رابطه مستقیمی دارد؛ ازاین رو می توان بازنمود آن را به صورت نوشتار و تصویر بر آثار هنری بررسی کرد. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مفهوم برکت و باروری در هنر کهن ایرانی به ویژه در تمدن عیلامی چگونه ظاهر شده و نمودهای این مفهوم در سفالینه های دوره اسلامی چگونه است. هدف تحقیق، تبیین مفهوم فلسفی برکت در هنر ایرانی و شناسایی نمادهای رمزی آن بر سفالینه های ایرانی اسلامی است. مقایسه شیوه های بیان برکت در کهن ترین هنرهای ایرانی با نمونه های سمبلیک آن در هنر سفالگری قرون میانی دوره اسلامی از اهداف پژوهش حاضر است. نوع پژوهش از نظر هدف بنیادی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. بر اساس یافته های تحقیق در هنر عیلامی مفهوم برکت علاوه بر اینکه در متن ها و کتیبه های نوشتاری بر روی مهر ها و ظروف ظاهر شده است، به صورت نمادهای تصویری حیوانی مانند پرنده، ماهی، نمادهای گیاهی مانند درخت زندگی، و نمادهای انتزاعی مانند خطوط زیگزاگ، دایره و مارپیچ، نماد ستاره ای و ایزدی به چشم می خورد. در سفالگری قرون میانی اسلامی نیز علاوه بر اینکه کتیبه های نوشتاری مفهوم برکت، یمن و سعادت را به صورت دعا نشان می دهند، همان نشان های تصویری نماد برکت در هنر عیلامی، مصور بر سفالینه ها در کنار واژه برکت هستند.
مطالعه تطبیقی سرپوش ها در تصاویر چاپ سنگی شاهنامه 1262 ق. (بمبئی) و شاهنامه 67-1265 ق. (تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود صنعت چاپ به ایران و هند سبب شد تا در کنار اشاعه زبان و ادب فارسی، تبادلات فرهنگی و هنری این دو سرزمین بیش از پیش گسترش پیدا کند. بدین ترتیب تصاویر کتاب های چاپ سنگی، رسانه بصری جدیدی را در اختیار هنرمندان قرار داد تا بتوانند در کنار مصورسازی متن های فاخر ادبیات فارسی، تحولات و تغییرات اجتماعی را نیز بازتاب دهند. اولین شاهنامه چاپ سنگی در بمبئی و به سال 1262ق. (1846م.) به طبع رسید و تنها پنج سال بعد، تصاویر و متن این شاهنامه، به عنوان الگویی برای چاپ نخستین شاهنامه در تهران 1267ق. (1850م.) مورد استفاده قرار گرفت. این اثر که به دست علی قلی خوئی، تصویرگر مبدع دوره قاجار، مصور شده بود، از بسیاری جهات مشابه چاپ نخست هند است. با این حال هنرمند ایرانی، در موارد فراوانی تلاش کرده تا ویژگی های کار خود و جامعه قاجاری را در تصاویر منعکس کند و جامه ایرانی بر تصاویر هندی بپوشاند. این تحقیق از لحاظ رویکرد، کیفی است و از منظر هدف، کاربردی طبقه بندی می شود، با هدف مطالعه بصری سرپوش در تصاویر دو شاهنامه چاپ سنگی در هند و ایران انجام شده است و در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که هنرمند تصویرگر شاهنامه 1265-1267ق. (طهران) در تصاویر خود برای شاهنامهاش چه تغییراتی را در جزییات و فرم سرپوش ها به نسبت تصاویر نخستین شاهنامه چاپ هند، ایجاد کرده و در زمینه طراحی چه ابداعاتی انجام داده است؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، نشان دهنده شناخت و احاطه هنرمند نسبت به موارد استفاده سرپوش ها و به کارگیری انواع آن ها برای تفکیک اشخاص در طبقات مختلف اجتماعی است. در حالی که تنوع بالای سرپوش ها در مجالس شاهنامه علی قلی و دقت در ترسیم جزییات، کار علی قلی را به لحاظ هنری از هنرمند بمبئی متمایز می کند، این تغییرات، سبب شده معرفی بهتری از شخصیت های داستان در تصاویر صورت پذیرد.
سنجش ویژگی های ساختاری آرایه های چوبی در دو مسجد قاجاری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد، مهم ترین نماد معماری مذهبی در تمدن اسلامی، به عنوان مظهر اندیشه و روح حاکم بر محیط، همواره جایی را در قلب شهر به خود اختصاص داده و از بهترین مایه ها و آرایه ها بهره مند شده است. در سده سیزدهم هجری قمری، مسجدسازی به دو صورت مرمت مساجد جامع و ساخت مساجد نوین اتفاق افتاد و با تأثیر از تحول هنرهای تزیینی، دچار تغییراتی در ظواهر شد. از جمله اُرُسی سازی، به عنوان هنری متشکل از منبت کاری، گره چینی، شیشه بری، قواره بری و...، در مسجدهای شهری جلوه کرد. نقش آفرینی روی درها و طاق های چوبی مساجد تهران به شکل منبت و گره چینی رواج یافت و هنرمندان چیره دست، در تعدادی از بناهای مذهبی با کمک هنر قواره بری و منبت کاری، پهنه چوب بی جان را به صحنه مانای اشکال چشم نواز مبدل نمودند. سنجش، تطبیق سبک و طراحی دو نمونه از آرایه های چوبی در دو مسجد سلطانی و مسجد شیخ عبدالحسین در تهران، نکات ناگفته ای درباره تحول هنر کار با چوب و روند تحول منبت کاری در معماری معاصر ایران بیان می دارد. ماهیت تحقیق حاضر، نظری-کاربردی و از نظر اهداف، از نوع کیفی با رویکرد تطبیقی است که از روش گردآوری داده ها و تحلیل کیفی، گرافیکی و نظرات کارشناسان نیز بهره برده است. پرسش اصلی در این پژوهش آن است که بر اساس بررسی تطبیقی دو نمونه سازه، ویژگی های سبک شناختی آرایه های چوبی مساجد دوره قاجار کدام اند؟ بر اساس یافته های پژوهش، درهای این دو مسجد، دارای سه ویژگی سبک شناختی سنتی، التقاطی و غربی بوده و در هر دو نمونه، شاخصه هنر چوب، تلفیق خلاقانه نمادهای منبت کاری سنتی و الصاق طرح های بیضی و ترنج بر روی کارهای ابداعی است؛ امری که گویای تحول در هنر کار با چوب در دوره قاجار است و طی آن، تزیین رویه چوب با اشکال هندسی، همانند آرایه سازی دیوارها با گچ و کاشی، در معماری تزیینی ایران رایج شد.
بررسی و مقایسه تزیینات مسجدجامع زواره و مسجدجامع اردستان با توجه به سبک های معماری رازی و آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از اسلام، مساجد در شهرهای مختلف و در دوره های مختلف تأسیس شدند. درمجموع روش های معماری ایران بعد از اسلام دارای چهار سبک می باشد: خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. اوج ساخت مساجد در ایران در سبک رازی است. این سبک در دوره سلجوقی و در فلات مرکزی ایران به اوج خود رسید. در این میان، نام دو مسجدجامع اردستان و زواره در کنار مسجدجامع اصفهان از مهم ترین بناهای این سبک و این دوره به شمار می آید. از عناصر شاخص و مشترک این دو مسجد و دلیل انتخاب آن ها، یکسان بودن معمار، منطقه جغرافیایی یکسان و نزدیک بودن سال ساخت هر دو بنا می باشد. در این پژوهش، ابتدا ویژگی های تزییناتی این دو مسجد و سپس با برشمردن ویژگی های سبک معماری رازی و آذری، ارتباط تزیینات آن ها با این سبک ها بررسی می شود. شیوه پژوهش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای و بررسی میدانی بناهاست. نتایج حاصل از بررسی دو مسجد تأیید می کند که عناصر تزییناتی مسجد جامع اردستان بیشتر به ویژگی های معماری دوره سلجوقی و سبک رازی و عناصر تزییناتی مسجدجامع زواره بیشتر به ویژگی های معماری دوره ایلخانی و سبک آذری نزدیک می باشد. همچنین عناصر مشترکشان بیشتر در زمینه ساختاری و اختلافات آن ها بیشتر در زمینه تزیینات است.
بهشت گمشده: مطالعه نقش طاووس در نمای بیرونی بناهای تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش طاووس با ویژگی های بصری گوناگون در نمای بیرونی برخی بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان به طور متنوع یا تکرارشونده جلوه گر شده است. صورت ظاهری این نگاره ها با مفاهیم مختلف اساطیری، باورهای باستانی و اعتقادات اسلامی، در بستر زمانی چندصد سال درمی آمیخته و مهارت هنرمندان ایرانی را آشکار ساخته اند. این پژوهش در ابتدا به بررسی پیشینه طاووس و جایگاه آن در هنر ایران باستان و دوره اسلامی و پس از آن به مطالعه ساختار بصری نقوش طاووس در نمای بیرونی بناهای اصفهان پرداخته است. روش پژوهش بر اساس یافته های میدانی و مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی است. بررسی پیش رو مفاهیم و ریخت شناسی نقوش طاووس و سیر تحول آن را ارزیابی کرده است. شیوه ترسیم نقوش، بیشتر به صورت ترکیبی از شمایلی و استیلیزه است که به اشکال متنوعی ایجاد شده اند. هنرمندان در ترسیمات خود، هم از حالات طبیعی جانور الهام گرفته و هم آن را با بیان ذهنی خود درآمیخته اند که ارتباطی میان دو نوع متفاوت تفکر اسلام شیعی و باورهای پیش از آن به وجود آورده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 18 نمونه مطالعاتی، ۱ مورد متعلق به قدیمی ترین نمونه برجای مانده یعنی بنای مسجد جورجیر از دوره دیلمی است. اوج بازتاب نقش مایه طاووس در دوره صفوی (8 مورد) و در بناهای مذهبی است. در دوره قاجار، 2 مورد و در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، 7 نمونه وجود دارد که شباهت فرمی و رنگی آن نشان دهنده احیای کاشی کاری و مضامین دوره صفویه است. در بیشترین حالت، طاووس از نمای جانبی با چتر نیمه بسته (13 مورد)، به عنوان عنصر نگهبان در کنار درخت زندگی است، و از نمای مقابل ۵ نقش تکی با چتر بازشده وجود دارد. همچنین در ترکیب بندی ها بیش از همه رنگ های سبز، آبی فیروزه ای، لاجوردی، قهوه ای و از اواخر صفوی و قاجار رنگ زرد و قرمز وجود دارد، که با قاب های هندسی، مازه دار،تیزه دار و گاهی همراه با کتیبه طراحی شده است.
جهانی شدن در تولید و آموزش هنرهای سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان بینی جدید با ایده دهکده جهانی همه تمدن ها را به سمت جهانی شدن سوق می دهد. آنچه اهمیت دارد تعامل میان ایده جهانی شدن و حفظ فرهنگ بومی و سنتی و هنرهای وابسته بدان با توجه به تغییرات پدیدآمده در نظام نوین آموزشی است. جهانی شدن بی شک تأثیرات مثبتی همچون همه فهمی مفاهیم موجود در فرهنگ و هنر و به نوعی گفت وگوی تمدن ها را در پی داشته است، لیکن حفظ هویت های بومی و ملی و نفاست آثار در حوزه هنرها سنتی همواره از موضوعات چالش برانگیز در مسئله جهانی شدن است. از آنجا که پدیده جهانی شدن و تأثیرات آن در دنیای امروز امری گریزناپذیر است، شناخت همه جانبه این پدیده و تأثیر آن بر هنرهای سنتی به منظور حفظ ارزش های موجود در هنرهای سنتی ضروری می نماید. این مقاله با این سؤال آغاز شد که پدیده جهانی شدن چه تأثیری بر تولید و آموزش هنرهای سنتی دارد، و به این نتیجه دست یافت که روند نظام مبتنی بر آموزش سنتی (نه کپی برداری از نظام سنتی) از مزیت های نسبی و مؤثر در برقراری ارتباط سازنده با مخاطبان و هدایت هنر متعهد برخوردار است و چنانچه جهانی شدن در برخورد با این هنرها صرفاً به معنای عام گرایی در نظر گرفته شود و درصدد برداشتن شاخصه های متمایزکننده این هنرها به فراخور ویژگی های بومی و فرهنگی عمل کند، نمی تواند در این حوزه کارآمد جلوه کند. لیکن تلفیق خاص گرایی و عام گرایی فرهنگی که از واکنش های فرهنگی به امر جهانی شدن است، می تواند هنرهای سنتی را در کنار حفظ ارزش های بومی، فراتر از مرزهای محدود به ویژگی های جغرافیایی قرار دهد. این پژوهش به روش اسنادی کتابخانه ای و با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است.
بررسی تطبیقی ویژگی های هنری و تاریخی شش تیغ سلطنتی محفوظ در خزانه جواهرات ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خزاین سرزمین ایران، هرگاه استقلال و دولتی قوی داشته، مالامال از جواهر، نفایس و سکه بوده است. حتی در دوره های ضعف و حاکمان بی کفایت نیز آن قدر از این قبیل داشته اند که چشم ناظران و سیاحان خارجی را خیره کند و ایشان را به تحسین و اعجاب وادارد. این ثروت و دارایی دربارهای ایران، همواره به منزله قدرت و پشتوانه ای برای کشور محسوب می شده است، از این رو در حفظ و صیانت آن کوشش می کرده اند. خزانه جواهرات ملی ایران، نمایشگاهی از جواهرات درخشانی است که در طول ادوار مختلف تاریخ به خصوص دوره قاجار، جمع آوری شده اند و هر بیننده ای را مجذوب شکوه و زیبایی خود می کند. از نفیس ترین اشیایی که در این خزانه به چشم می خورند، شمشیرهای مرصع به جواهراتی هستند که هر کدام، جذابیت شگفت آوری دارند. مقاله حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و مشاهده مستقیم آثار خزانه جواهرات ملی ایران انجام گرفته است، به بررسی 6 نمونه از این شمشیرها پرداخته است. این تحقیق در تلاش است ویژگی های هنری و نمادین این شمشیرها را بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا این شمشیرهای آراسته و تجملی، جنبه کاربرد در میدان جنگ داشته اند یا تنها سمبلی برای نشان دادن قدرت و شکوه شاهان و قدرتمندان بوده اند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که شمشیرهای این دوره گذشته از نفاست و ارزش های فوق العاده مادی که به دست صنعتگران ساخته و پرداخته می شد، برخوردار از نشانه های رمزی و آیینی و نیز مرتبط با اعداد و ادعیه ای می باشند که از باورها و اعتقادات مذهبی و به خصوص اعتقادات شیعی برگرفته شده اند.
بررسی سیر تحول کارکردهای تزئین در رویکردهای مطالعاتی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
اشکال و نقوش تزئینی به کار رفته در مصنوعات و بناهای سرزمین های اسلامی، در سه سده اخیر محل توجه شرق شناسان، باستان شناسان و تاریخ نگاران بوده اند. شیوه مواجهه با کارکردهای تزئینات، همواره نقش مهمی در جهت دهی به مسیر مطالعات هنر اسلامی داشته است. این پژوهش، سیر تحول رویکردها به تزئینات اسلامی با تأکید بر دگرگونی نگرش به «کارکرد» تزئین در سه سده اخیر را بررسی می کند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است: در پژوهش های انجام گرفته پیرامون فرهنگ مادیِ سرزمین های اسلامی، سیر تکوین کارکردهای تاریخ هنری و معنای تزئینات چه بوده است؟ روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای است. برای پاسخگویی به پرسش تحقیق، مطالعات تزئین به چهار گروه رویکرد اکتشافی گونه شناختی، تاریخی آغازین (تاریخی سبک شناسانه)، رویکردهای جهانشمول، و تاریخی متأخر ( زمینه محور فرهنگی) تقسیم شدند و کارکردهای منتسب به تزئینات در هر یک از این رویکردها مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه پژوهش، بیانگر تنوع دیدگاه ها و سیر تحولی است که در بازشناخت کارکردهای تزئین رخ داده است. در رویکرد نخست، کارکرد فرمی ارجح بوده و تزئین، نشانگر ویژگی های قومی، نژادی، روح شرقی یا عنصری برای بیان بصری دین جدید است. همزمان، کارکرد زیباشناسانه یا تلقی صفاتی نظیر نمادین یا شهودوار را برای تزئینات شاهدیم. در رویکرد تاریخی آغازین، غالباً تزئین در حکم نماد یا عنصری معنادار تلقی می شود و این رویکرد، آغازگر تأملاتی در باب کشف معنا و بررسی زمینه های تاریخی و فرهنگی تزئینات است. رویکردهای جهانشمول به دو حوزه متمایز تقسیم می شوند، کلیت نقوش تزئینی در حوزه مطالعات فراتاریخی، کارکردی فرامادی دارد و نمادِ الوهیت و توحید است؛ در حوزه مطالعات روانشناسانه، کارکرد تزئین و اثرات آن بر رفتار، انتخاب و حالات روانی انسانی موردتوجه قرار می گیرد. با شکل گیری رویکرد تاریخی متأخر در نیمه دوم سده بیستم ، شاهد تمرکز بر ادراک و خوانش مخاطب از نقوش تزئینی و تمرکز بر کارکردهای معنایی و زیباشناسانه تزئین برمبنای حوزه های زبان شناسی هستیم. هم چنین بر بستر و بافت پیدایش فرم تزئینی تأکید شده و اغلب، تزئین به منزله نشانه فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل میزان بازتاب شاخصه ها و ابعاد هویت ملی در قالیچه های تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
213 - 236
حوزههای تخصصی:
قالیچه های تصویری دوره قاجار اساساً پدیده ای نو و جدید در فرش ایران و بدعتی در طراحی فرش به شمار می آیند. از این رو به دلیل حفظ پیوندشان با نقش مایه های سنتی و ساختار کلی فرش ایران جایگاه ویژه ای در تاریخ فرش این کشور دارند. به همین سبب ضرورت دارد این نوآوری در سنت طراحی فرش ایرانی، از منظر جایگاه و نمود شاخصه های هویت ملی و ایرانی، مورد مطالعه قرار گیرد. در این راستا این سوالات پژوهشی مطرح است که هر گروه و دسته از قالیچه های تصویری دوره قاجار، تا چه حد واجد ابعاد شش گانه «هویت ملی» هستند؟ فراوانی هرکدام از شاخصه های «هویت ملی» در این قالیچه ها به چه میزان است؟ و مؤلفه های هویت ملی در این قالیچه ها به چه شکلی نمود و بازتاب داشته اند؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از منظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی به حساب می آید. تجزیه وتحلیل داده ها و یافته ها به صورت ترکیبی از شیوه کمّی و کیفی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام شده است. تعداد نمونه آماری این پژوهش 79 قالیچه تصویری قاجار بوده که به روش انتخابی گزینش شده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تصویر بافی های دوره قاجار با انتخاب موضوعاتی در تناسب با فرهنگ ایرانی ، حاوی مفاهیم و مضامین عمیق و ریشه دار هویتی بوده است. در بررسی انجام شده مشاهده شد ابعاد شش گانه «هویت ملی» در دسته بندی هشت گانه این قالیچه ها به ویژه در موضوعات نقش شاهی، مشاهیر، چهارفصل و موضوعات برگرفته از ادبیات کهن بیش ترین بروز و ظهور را داشته است. از سوی دیگر ابعاد «فرهنگی» و «مذهبی» هویت ملی بیش ترین و بُعد «سیاسی» آن، کم ترین فراوانی را در این قالیچه ها داشته است. عناصر و مؤلفه ها و شاخصه های «هویت ملی و ایرانی» در این قالیچه ها با استفاده از نقش مایه های خاص، خط و مضامین داستانی نظم و نثر فارسی، نمود لباس و پوشش اقوام ایرانی، استفاده از تصاویر شعرا، شاهان باستانی و اساطیری و ابنیه تاریخی و ارائه تصویری مثبت از سنت ها و فرهنگ زیست ایرانی نمود و ظهور پیدا کرده است.
صنایع دستی، حلقه اتصال هویت و برند در صنعت بسته بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی مفاهیمی نظیر برند و بسته بندی و نیز معرفی و بیان صنایع دستی و ویژگی های هنرهای سنتی و بومی ایران، تلاش شده با برشمردن توانمندی ها و پتانسیل این صنایع و هنرها، امکان استفاده آن ها در صنعت بسته بندی به منظور هویت مندی و ارتقای برند تبیین گردد. در این راستا و در عصر حاضر، رویکردهایی نظیر طراحی پایدار و سبز نیز از اهمیت بسیار زیادی در فرایندهای طراحی بسته بندی برخوردارند که توجه به این مهم نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در بخش دیگری از این نوشتار، ضمن اشاره به اهمیت هویت در طراحی بسته بندی، به اهمیت مفهوم COO پرداخته و اهمیت استفاده از داشته های فرهنگی و سنتی هنر ایران مورد توجه قرار گرفته است، زیرا ارتقای صنایع دستی در دنیای امروز منفک از چالش های پیش رو نیست. در واقع به نظر می رسد صنایع دستی با حفظ ویژگی های اصیل خود، به خصوص داشتن بار فرهنگی، یگانگی و منحصربه فرد بودن، می تواند به عنوان یک بسته بندی کامل و با رعایت نکات کلیدی آن نظیر حفاظت از محصول، هویت سازی، جاذبه خرید و تشخص بخشی و... مورد استفاده صاحبان صنایع و مشاغل قرار گیرد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و برای تبیین هدف پژوهش، نمونه های طراحی شده از صنایع دستی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. سپس این نمونه ها بر اساس قیمت تمام شده و کاربردشان و همچنین، هزینه تولید تقسیم بندی شد و در پایان، بر اساس این تقسیم بندی، پیشنهادات پژوهشگران مبنی بر به کارگیری روش های مدیریتی و تشویقی به منظور توسعه امکان استفاده از صنایع دستی به عنوان بسته بندی ارائه گردید.
آسیب شناسی پدیده اسکان در رکود بافت جل اسب عشایر قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«جل» بافته ا ی پوششی و زینتی در جوامع ایلی و عشایری برای اسب است. این دست بافته به دلیل اهمیت نقش اسب به عنوان راهوار و همراهی این حیوان، همیشه با کیفیت مطلوب در بین ایلات و عشایر تولید شده است. این مسئله که به تبع پدیده اسکان عشایر تولید جل اسب کاهش و با رکود بافت مواجه گردید، سبب از دست رفتن یکی از شواهد هویت بومی فرهنگی جامعه عشایری و به فراموشی رفتن دامنه دانش دست بافته های عشایری است. این پژوهش با هدف آسیب شناسی پدیده اسکان در رکود بافت جل اسب های عشایر قشقایی انجام شد. حفظ میراث دانش این دست بافته در تجلی هویت زندگی ایلی عشایری اهمیت دارد. اینکه عوامل محیطی حاصل از اسکان بر رکود تولید جل اسب چه بوده و مهم ترین عامل کاهش و رکود بافت جل اسب چیست، پرسش های مطرح شده این پژوهش است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. در گام نخست با استفاده از گفت وگو و مصاحبه آزاد و نظرسنجی از کارشناسان فن عوامل مربوط شناسایی شد. در گام دوم، مؤلفه های به دست آمده در قالب پرسشنامه تدوین گردید و سپس با توزیع پرسشنامه و به دست آوردن داده های اولیه در راستای اهداف پژوهش و پاسخ به پرسش های مطرح شده تحلیل و بررسی انجام شد. جامعه آماری 129 نفر از تولیدکنندگان فرش و بافندگان عشایر قشقایی در استان فارس است. نتایج نشان می دهد کاهش بافت جل با کاهش کاربرد آن رابطه مستقیم دارد و از سیزده عامل شناسایی شده در نقش مهم ترین عامل کاهش و رکود بافت، عامل تکنولوژی است که با جایگزینی وسایل نقلیه به جای اسب است.