چکیده

یکی از معضلات پژوهش در مقطع تحصیلات تکمیلی رشته های هنر، روش های پژوهشی رایجی است که بدون در نظر گرفتن ماهیت هنر از حوزه های علوم انسانی بدان سرایت کرده، که در عمل به توسعه مرزهای هنر به عنوان رسانه ای مستقل و قدرتمند که هدف آن گسترش تجربه حسی و ادارکی مخاطب است، کمکی نمی کند. پیدایش روش پژوهشی مبتنی بر کنش هنری (کنش محور) در چند دهه اخیر در دانشگاه های دنیا، نتیجه ناکارآمدی روش های متداول ناهمگون با هنر بوده که در پی تلاش هنرمندان پژوهشگر در مقطع تحصیلات تکمیلی به ویژه دکترا ابداع شده است. در این روش پژوهشی، هنرمند پژوهشگر از آزادی عمل برخوردار است و با کاربست روش های متناسب با پروژه تحقیقاتی خود اقدام به خلق اثر هنری خود می کند. خلق اثر هنری از پشتوانه تحقیقاتی برخوردار بوده و مدام از طریق خود پژوهشگر و مخاطبین مورد ارزیابی و اصلاح قرار می گیرد. اثر هنری حاصل از این نوع پژوهش ضمن بدیع بودن، از چارچوب نظری برخوردار بوده و مستندات تمام مراحل ثبت می گردد، لذا قابل ادراک و انتقال به مخاطب است. پژوهش مبتنی بر کنش هنری به شکل منحصربه فردی جایگزین روش های متداول قبلی شده، تا با طرح این پرسش از خودمان که، جایگاه و ارزش هنر و طراحی در اجتماع چیست؟ ما را ترغیب به گفت وگوی اجتماعی خردمندانه با تفکر و بیانی روشن و انتقادی از طریق یک پاردایم مفصل بندی شده نماید و فرهنگ جدیدی را برای درک و پشتیبانی جامعه ایجاد کند. این مقاله تلاش دارد تا با تحلیل عملکرد هنرمند پژوهشگر در رساله دکترای رشته هنرهای صناعی، ضمن معرفی این روش پژوهشی، دریچه ای نو به روی اساتید و دانشجویان دوره ی تحصیلات تکمیلی باز کرده و در راستای بازگرداندن هدف اصلی پژوهش هنر که همانا گسترش دادن مرزهای هنر است، گامی مؤثر بردارد.

تبلیغات