فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از ابتدای قرن دهم هجری قمری (شانزدهم میلادی)، بسترهای مختلفی در تحول معراج نگاری ها دخیل بوده که با تدوین نسخ خطی مصوری همچون خمسه نظامی، فال نامه شاه طهماسبی و قصص الانبیاء آغاز شده است. ازجمله این دگرگونی ها، پوشاندن چهره پیامبر(ص) با پارچه ای سفید به نام «برقع» است. که به نظر می رسد این تغییرات به نوعی حاصل تأمل و قرائت علما، اندیشمندان و حاکمان صفویه درمورد معراج است. این پژوهش با خوانشی جدید سعی دارد به این سؤال پژوهش پاسخ دهد که چگونه می توان براساس نظرات اسطوره سنجی ژیلبر دوران به بررسی عواملی غیر از نظرات اندیشمندان، علما و حاکمان صفویه مبنی بر رواج تعالیم شیعه در متن معراج نگاری ها و دگرگونی عناصر تجسمی در نگاره ها به صورت رمزی پرداخت؟ که مسئله پژوهش نیز به حساب می آید. برای این منظور به نگاره هایی با موضوع نبرد، شکار و جلوس (در مکتب تبریز اول) نیز پرداخته می شود. مراحل کار با این رویکرد به نقل از ژیلبر دوران، 1- نماد سنجی 2- روان سنجی و 3- اسطوره سنجی است. فرضیه پژوهش این نکته است که نسخه های مصور و نگاره های معراج در کارگاه های سلطنتی صفویه بنابر عادت مرسوم به دستور سلاطین و حکمرانان ایجاد می شده بنابراین دور از ذهن نیست که بیشتر اسطوره هایی که حاکمان و سلاطین به آن ها توجه می کنند در نسخ مصور انعکاس داده شده است.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی علل دگرگونی در پوشاندن چهره پیامبر(ص) با برقع در نگاره های معراج (اوایل قرن دهم ه.ق) است.روش پژوهش: این پژوهش برمبنای روش توصیفی- تحلیلی نگاره ها و رویکرد اسطوره سنجی نزد ژیلبر دوران صورت می گیرد و جمع آوری مطالب نیز به روش کتابخانه ای است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش براساس رویکرد اسطوره سنجی ژیلبر دوران و فرضیه پژوهش نشان دهنده این مطلب است که اسطوره شخصی و جمعی شاه اسماعیل نمایانگر اسطوره شهریار، اسطوره خودمرکزی و منجی عالم است که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
تحدید، گام اول تشخص مکان
منبع:
منظر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
3 - 3
حوزههای تخصصی:
کنده شدن از وجود بسیط، نخستین مرحله در ظهور تشخص و تبیین ماهیت است. وجود، همه هست و چیز نیست؛ ماهیت و چیستی ندارد. فقط هست. آن گاه که پاره ای از آن جدا می شود است که نام و اسم پیدا می کند. چیزهای عالم، پاره های هستی اند که با تحدید قابلیت های خود، چیزی شده اند و ماهیتی جداگانه یافته اند. در مسیر ماهیت یابی، نخستین اقدام، خط کشی میان شیء جدید با بقیه وجود است. مراتبی از وجود را دارد اما در جاهایی که خود را جدا کرده، محدودیت دارد. بخش جداشده از هستی، اگرچه در وجود با منشأ خود مشترک است، اما به واسطه برخی صفات و ویژگی های خاص «شیء و چیزی» می شود که با نام همان «واسطه» خوانده می شود. در فرایند تشکیل ماهیت، گام اول تعیین مرز و حدود است. مرز، استقلال موجود را تأمین می کند. همان مرز، مرتبه شیء را تعریف می کند و با صفاتی که ناشی از مرتبه اوست، ماهیت شیء تبیین می شود. در ساحت وجود، اراده آفرینش چیستی جدید، مقدم بر لوازم آن از جمله لبه و مرز است؛ اما در عالم ماده، تعیین حدود، شرط پیدایش ماهیت جدید است. لبه و مرز در ساحت ماده نیز شرط شخصیت یابی و جداشدگی است. لبه، پایان دامنه یک چیستی را اعلام می کند و آغاز چیستی دیگر را بیان می کند.دزفول در آغاز در حاشیه رود دز تشکیل شد. دژپُل، قلعه ای که برای نگهبانی از پل برپا شده بود، نخستین محله شهر بعدی دزفول بود که چسبیده به ساحل دز، شهر را تدریجاً در عرصه بیکران دشت پدید می آورد. رود اگرچه لبه و مرز شهر بود، اما ساختار شهر را شکل می داد و سازمان فضایی شهر را متأثر از خود می کرد. مرز رود آن قدر قوی بود که تا چند دهه قبل، شهر را در یک طرف خود داشت. گویی در طول هزار و چند صد سال عمر دزفول، هیچ اندیشه ای جرأت عبور از لبه و فکر کردن به طرف دیگر را نداشت. شکل گیری و توسعه شهر، نه در فرار از لبه رود به معنای محدودیت جهت توسعه، بلکه با کشش لبه به سمت خود و استقرار حداکثری در حاشیه آن بود. لبه آنقدر قوی بود که در باور اهالی نیز آن سوی رود جایی پست و کم بها در قیاس با این سو شناخته شد. حتی طرح جامع نیز که بی پروا از نقش رود در قلمروسازی دزفول به آن طرف به عنوان اراضی سهل الوصول و ارزانی نگاه کرد که با یک پل داخل بافت شهر می شود، نتوانست با همه تمهیدات خود دوقطبی این سو-آن سو را تعدیل کند. همچنان رود، مرز درون و بیرون و شهر و بیابان باقی ماند. قلمرو، به مثابه سرزمینی که انسان با ربط دادن عناصر آن به یکدیگر و به خود، محدوده ای ذهنی ترسیم می کند و تعلقات خود را در آن پدید می آورد، با تحدید پدید می آید. قلمروسازی روش استقرار انسان در فضاست. مفهوم سازی از بخشی گزیده از دنیای بی نهایت پیرامون است به اعتبار عناصر درون آن و از همه مهمتر تعیین یک مرز با آنچه در بیرون است. حصار در مالکیت، افزون بر نقش قانونی و حمایتی، مظهر فاصله میان من و غیر است. قلمروسازی می کند و به ساکنان درون تعریف و هویت خاص می بخشد. این کار به واسطه قلمروسازی و آن هم به واسطه تبیین مرز و لبه ممکن می شود. والّا تشخص های اجتماعی و تاریخی امکان ظهور پیدا نمی کنند و عالم در حد تشخص های اولیه جغرافیایی و طبیعی باقی می ماند. از این روست که در فرایند برنامه ریزی فضایی از جمله طرح های جامع و تفصیلی برای توسعه شهر، لازم است تا نقش بنیادین عناصر اصلی سازمان فضایی و منظر شهری که زمینه ساز و بستر فهم از شهر هستند و واقعیت مفهوم شهر را می سازند، با دقت شناخته و حفاظت شود تا حس شهر و ادراک کلی شهروندان از شهر خود، تداوم پیدا کند. احساس تداوم هویت و زندگی در شهری که از قدیم بوده است، در زمره گرانبها ترین دستاوردهای برنامه های توسعه است. چنین رویکردی به عناصر پایه سرزمینی می تواند امکان توسعه مکان محور که برپایه شناخت سرزمین به مثابه «مکان» استوار است را فراهم آورد. اگرچه در شرایطی که اولین انتظارات از برنامه توسعه شهری، عبور سریع تر در خیابان ها و دفع آب های سطحی و جلوه فروشی برای ایجاد شهر مدرن است، صحبت از رویکرد مکان محور در توسعه شهری قدری بعیدالوصول به نظر می رسد، ولی چه می توان کرد که تا با گفتن و نوشتن، شناخت اراده ای خلق نشود، محصولی هم نخواهد رویید.
تحلیل کتاب سنجی و مرور ادبیات شهر اسفنجی به عنوان مفهومی نوظهور در مدیریت پایدار آب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
17 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر اسفنجی رویکردی جامع از مدیریت پایدار آب شهری است که در چند سال اخیر به منزله راهبردی اساسی در راستای حل چالش های آبی و زیست محیطی مورد توجه پژوهشگران سراسر جهان قرار گرفته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند پیشرفت تحقیقات مرتبط با شهر اسفنجی به روش کتاب سنجی انجام شد.
روش: جامعه آماری کلیه اسناد مرتبط با شهر اسفنجی است که در پایگاه استنادی WOS نمایه شده اند. در این راستا به منظور دستیابی به تعداد پژوهش های انجام شده، جستجوی اصطلاح "Sponge City" بدون محدودیت زمانی و یا نوع سند صورت گرفت و در نهایت اسناد گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Vosviewer تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، 614 سند در سال های 2005 تا 2023 در حوزه شهر اسفنجی منتشر شده که پژوهش ها به طور مستمر افزایش داشته است. 8/99 درصد اسناد به زبان انگلیسی است. از طرفی با افزایش تعداد اسناد، تعداد استنادهایی هم که توسط مقالات کسب شده، افزایش یافته که پراستنادترین مقاله با 260 استناد در سال 2018 منتشر شده است. همچنین مجله Water با انتشار 88 سند، پژوهشگری با نام Jia, H. F. با انتشار 17 سند و کشور چین با انتشار 388 سند بیش ترین تولیدات علمی مرتبط با شهر اسفنجی را داشته اند. بر اساس نقشه هم رخدادی کلمات کلیدی؛ شهر اسفنجی، مدیریت، توسعه کم اثر، کارایی و عملکرد و مدیریت رواناب رگبارها، پرتکرارترین کلمات کلیدی شدند.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر توانسته است با شناسایی روندهای نوظهور و در حال رشد حوزه شهر اسفنجی راه گشای سایر پژوهشگران برای انجام پژوهش های کاربردی بیش تر و موفقیت مدیران و متخصصین شهری در به کارگیری مفهوم شهر اسفنجی به عنوان زیربنای اندیشه فراگیر مدیریت پایدار آب شهری باشد.
شهر هوشمند؛ محوری موثر در ارتقای سرزندگی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در حال حاضر، یکی از مشکلات اساسی شهرها، خالی شدن روح زندگی در آنها و در فضاهای شهری شان است. به همین دلیل، تامین نشاط و سرزندگی شهری به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت شهری تبدیل شده است. امروزه در کشورهای توسعه یافته، توجه به حضور مردم در فضاهای شهری نقش کلیدی در طراحی و برنامه ریزی شهرها ایفا می کنند و کلید مهم دستیابی به شهرهای پایدار، موفق و سرزنده، در توجه به نقش مردم و نیازهای آنان است.
اهداف: در شهرسازی نوین، آنچه باید در راس همه امور برنامه ریزی و طراحی قرار گیرد، تامین یک محیط انسانی و در شان انسان برای حضور شهروندان می باشد. مدیران و برنامه ریزان شهری در سراسر جهان می کوشند تا با نگاهی یکپارچه به تمامی ابعاد موجود در شهرها، برای مواجهه با مشکلات و معضلات شهری، رویکرد های متفاوتی را برای توسعه شهرهای امروزی به منظور پاسخگویی به خواسته ها و انتظارات جدید عصر حاضر ارائه دهند.
روش: یکی از رویکردها و مفاهیم جدید در عرصه شهرسازی امروز دنیا، شهر هوشمند و استفاده از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات (ICT) می باشد. شهری که 24 ساعته است و امور شهر در تمام شبانه روز در آن جریان دارد. شهر هوشمند، شهری است شهروند محور که در آن از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) جهت بهره وری بهتر از منابع و امکانات موجود، بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان و حرکت به سمت توسعه پایدار شهری استفاده می شود. سیر فرآیند این پژوهش، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و با کمک ابزار کتابخانه ای، به بررسی نظرات در ارتباط با شهر هوشمند، ابعاد و شاخص های آن می پردازد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات موجود در فضاهای شهری شهرهوشمند، می تواند نقش بسزایی را برای حضور و تعاملات شهروندان و در نتیجه، سرزندگی فضاهای شهری ایفا کند. فضای شهری که در آن شاخص های سرزندگی در ابعاد شهر هوشمند جای گرفته و علاوه بر رعایت اصول شهر هوشمند، ارتقای سرزندگی را در فضاهای شهری شامل می شود.
ارزیابی و مقایسه تاب آوری محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
53 - 72
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری، ظرفیت یک شهر در برون رفت از یک ویرانی است که در محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری، رشد فیزیکی بسیار سریع تر از رشد جمعیت و نیاز واقعی شهر بوده و تمرکز خدمات (اداری، سیاسی، آموزشی و ...) و نابرابری های منطقه ای سبب شده این مناطق جاذب جمعیت باشد و آسیب ها و بحران ها نیز به تبع رشد جمعیت افزایش پیدا کرده است. هدف تحقیق، ارزیابی و مقایسه تاب آوری محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری با استفاده از مدل IHWP در نرم افزار GIS می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد و همچنین از مطالعات اسنادی و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نمونه آماری تحقیق تعداد 48 نفر از خبرگان حوزه مورد مطالعه می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد محلات شماره 1، 2، 4 و 7 به ترتیب بالاترین تاب آوری را در سطح منطقه 1 شهر ساری دارند. محلات شماره 5، 8، 6، 10و 7 به ترتیب بالاترین تاب آوری را در سطح منطقه 2 شهر ساری دارند و همچنین بخش های تاب آور در شرق منطقه 1 و 2 متمرکز شده و با توجه به شرایط اقلیمی و کالبدی مناطق 1 و 2 بایستی طرح تعریض معابر برای برای بخش هایی از مناطق 1 و 2 شهر ساری مدنظر قرار گیرد.
راهکارهای اولویت بندی شده پدافند الکترونیک و پدافند سایبری در شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
153 - 169
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهای اولویت بندی شده پدافند الکترونیک و پدافند سایبری برای شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی به انجام رسیده است. در پژوهش حاضر که از نظر ماهیت، کاربردی می باشد با بهره گیری از روشی ترکیبی پس از یک مطالعه مروری بر روی روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی، مرسوم ترین این روش ها از جدیدترین منابع شناسایی و ارزیابی گردیدند. در ادامه با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و نظر خبرگان ، 12 معیار برای رتبه بندی این روش ها احصاء و با روش تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی گردیدند. سپس هریک از روش های شناسایی و مقابله بر اساس معیارهای شناسایی شده بر اساس ویژگی ها و محدودیت های احصاء شده در بخش ادبیات پژوهش برای هریک از روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی، نمره گذاری گردیدند و با ضرب نمودن امتیازهای بدست آمده در وزن هر معیار، امتیاز نهایی هریک از روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی حاصل گردید تا از این طریق بتوان آنها را رتبه بندی نمود.در پایان مشخص گردید برای شناسایی پهپادها، بهترین روش بر اساس معیارهای تعیین شده، روش های مبتنی بر سامانه های راداری بوده و برای مقابله با پهپادها، بهترین روش، بهره گیری از پالس الکترومغناطیسی می باشد. همچنین بهره گیری از سامانه های لیزری و ایجاد فریب سایبری برای پهپاد با اختلاف ناچیزی در رتبه بعدی روش های مقابله با تهدیدات پهپادی قرار گرفتند.
بررسی تطبیقی ساختارهای مربعی در اشعار کودک و پریودهای موسیقایی از منظر تقارن، تقطیع و برتری اصل متریک-ریتمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
5 - 10
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پژوهشگران، ساختارهای پریودیک موسیقایی را به صورت سؤال و جواب مربعی می شناسند که بخش اعظمی از کارگان موسیقی را شکل می دهد. در چنین ساختارهایی وقفه های طولانی تر در انتهای سؤال و جواب و وقفه کوتاه تر در میانه سؤال و میانه جواب قرار می گیرد. نگرش فرمال سه بخشی، دوبخشی و پریودها از منظر کورگیان (تصاعد متریک) و پژوهش های دیگر در زمینه گروه های صوتی، همگی احاطه متریک را در ساختارهای ملودیک نشان می دهند. به نظر می رسد ساختارهای شعری نیز از اصول تصاعد متریک موسیقی پیروی می کنند. هدف پژوهش: این مقاله یافتن ساز و کاری برای توصیف ساختار ریتمیک و دوری اشعار کودکانه و سپس آزمودن نظریه به دست آمده در یک جامعه آماری است. در پژوهش های پیشین ریتم و عروض شعر کودکانه به عنوان عامل موسیقی بیرونی بررسی شده و مدل هایی نیز برای شعر عامیانه و عروضی وجود دارد. اما تطبیق کارکرد متریک بر شعرهای عامیانه مخصوصاً مبتنی بر زیبایی شناسی شنیدار کمتر صورت گرفته است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کمی-کیفی است و در گام اول به روش کیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، میزان انطباق نظریه های متریک با اشعار کودکانه و عامیانه انجام می شود. درگام دوم، فاز کمی، 20 مخاطب در آموزن شنیداری شرکت می کنند.نتیجه گیری: ساختار شعرهای کودکانه قابل توصیف بر مبنای اصول تصاعد متریک هستند. با توجه به نتایج 90 درصدی مخاطبان می توان دریافت، شنوندگان الگوهای مبتنی بر تقسیمات مربعی را طبیعی تر می دانند؛ به همین دلیل ساختمان اغلب اشعار عامیانه، مبتنی بر سؤال و جواب هستند.
در جست وجوی خیال از منظر حکمت و نقش آن در هنر و معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: خیال از مضامینی است که همواره مورد توجه حکماء و فلاسفه ایرانی بوده است. تا جایی که بدون شناخت نقش خیال نمی توان به تحلیلی صحیح از تجلیات حکمت در معماری ایرانی دست یافت. مسئله پیش رو این است که در بسیاری از مطالعات، محققان بدون در نظر گرفتن بینش و حکمت ایرانی به عنوان پشتوانه هنر و معماری ایرانی به دنبال فهم آثار هستند. درحالی که شناخت معماری ایرانی مبتنی بر فلسفه غرب، نه تنها ما را به شناختی صحیح نمی رساند، بلکه تصویری نادرست از آن را پیش روی ما قرار می دهد.هدف پژوهش: این تحقیق به دنبال شناخت مفهوم خیال از منظر حکمتِ ایرانی و نقش آن در هنر و معماری ایرانی است تا به شناختی صحیح از جایگاه و نقش خیال و تأثیر آن در بخش های مختلف معماری ایرانی دست یابد. ازین رو ابتدا جایگاه خیال را در بینش (خداشناسی، انسان شناسی و عالم شناسی) مبتنی بر حکمت مورد مداقه قرار داده و سپس به شرح خیال متصل و خیال منفصل و ویژگی های آن ها پرداخته خواهد شد و در نهایت نقش خیال را حول دو رکن اصلی در شکل گیری و خوانش یک اثر هنری یا معماری، یعنی هنرمند (معمار) و مخاطبِ اثر، تبیین خواهد شد.روش پژوهش: پایگاه نظری و تئوریک این مقاله مبتنی بر حکمت ایرانی است. طرح تحقیق از نوع کیفی و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با راهبرد منطقی انجام می پذیرد.نتیجه گیری: در جمع بندی مبتنی بر آراء حکما چهار اصل «بازآفرینی حقیقت»، «جمع اضداد»، «انعکاس حقیقت» و «معماری، همواره بی انتها»، مبتنی بر خیال در هنر و معماری ایرانی پیشنهاد می شود و سپس الگوهای هنری و معماری این چهار اصل و مصادیقی ذیل آن ها ارائه خواهد شد.
طبیعت در قاب دیوارنگاره های خیابان ولی عصر تهران برآمده از هویت محیط یا نگرشی صرفاً تزئینی؟ ارزیابی حضور و جایگاه طبیعت در دیوارنگاره ها در پیوند با هویت محیطی بستر آثار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
64 - 69
حوزههای تخصصی:
اولین ردّ تغییر ساختارهای زندگی ناشی از تحولات دنیای جدید در شهر، در جداافتادگی انسان از محیط طبیعی پیرامون او پدیدار شد. مترتب بر آن، بخشی از جبران این خلأ به ویژه در ارتقاء کیفیت زندگی شهری و در راستای ارتباط میان این دوگانه فوق، بر عهده توانایی های هنر گمارده شد. در این میان، دیوارنگاری از جمله کارآمدترین هنرهای شهری است که بیش تر با مخاطب عمومی سروکار داشته و به عنوان یک اثر هنری در شهر در تلاقی شرایط بستر اثر، ذهنیت و برداشت هنرمند و ادراک مخاطب شکل می یابد. از میان تعداد نامتناهی موضوع متنوع نقش بسته بر دیوارهای شهر، «طبیعت» به عنوان یک رکن منظرین با تأکید و تکیه ویژه خود بر ذهنیت جامعه مخاطب و جاری شدن در اندیشه و ناخودآگاه جمعی مخاطبان، یکی از نقش آفرینان اصلی موضوع دیوارنگاره ها به شمار رفته که جایگاه و ارتباط آن با ذهنیت و مطالبه شهروندان به درستی تبیین نشده است. بررسی ها حاکی از آن است که پس از نضج یافتن رویکرد تزئینی در نگاه متولیان هنر دیوارنگاری، طبیعت و ارکان آن در دیوارنگاره های شهری تهران به ویژه در خیابان ولی عصر بیش تر مبتنی بر بهره مندی از اصول رویکرد تزئینی در نمایش آثار بوده و به دور از پیوند با محیط بصری و الهام از هویت منظرین بستر، به عنوان محمل تجربه زیسته طبیعت گرا در ذهنیت شهروندان شکل گرفته است.
شناسایی موانع همکاری نهادهای فعال درزمینه خانه سازی برای ارتقاء کیفیت خانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
45 - 64
حوزههای تخصصی:
کیفیت خانه از زمان نخستین برنامه خانه سازی موضوع بحث میان سیاست گذاران، برنامه ریزان و سرمایه گذاران بوده است. پژوهش های اخیر نشان می دهند پیگیری چالش های مربوط به کیفیت خانه ها در رشته ها، رویکردها، و روش های مختلف باعث محدودشدن و ناکارآمدی تلاش های صورت گرفته می شود. این پژوهش با درنظرداشتن همکاری نهادهای فعال در زمینه خانه سازی در بخش خصوصی به عنوان راهکاری برای غلبه بر چالش های کیفیت خانه ها به دنبال یافتن موانع این همکاری و راه حل های آن هاست. دراین راستا روش تحلیل تماتیک انعکاسی به کار گرفته شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و به شیوه گلوله برفی انجامشد تا اثرگذارترین افراد در مهم ترین نهادهایی که در بخش خصوصی بر کیفیت خانه ها اثر می گذارند در پژوهش شرکت کنند. درمجموع 23 نفر، شامل همه تصمیم گیران کلیدی در یکی از شهرهای استان مازندران، در پژوهش شرکت کردند. مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری شدند و تم ها توسعه یافتند. براساس نتایج پژوهش مهم ترین مانع همکاری بسته بودن کانال های ارتباطی بین نهادهاست. متفاوت بودن هدف نهادها، تعهد نداشتن به کار با گروه، بی اعتمادی، بی انگیزگی و انکارکردن مسئولیت مشکلات اصلی بودند که به بسته شدن کانال های ارتباطی منجر شدند. وضع مجموعه قوانینی که بتواند با ارائه انگیزه، درنظرگرفتن تنبیه، و سرمشق دادن به نهادها با ارائه نمونه های موفق باعث بی اثرشدن موانع شناسایی شده شود، یگانه راه حل برون رفت از وضعیت کنونی است.
بازخوانی تحولات تاریخی شهر کرمان با تکیه بر تبیین ساختار فضایی شهر از بنیاد تا پایان سده چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
65 - 86
حوزههای تخصصی:
شهر کرمان در جریان رویدادهای تاریخی، دچار دگرگونی و تحول شده است، ازاین رو خوانش گذشته های دور شهر با ابهام و کمبود بسیاری در منابع، اسناد و شواهد همراه است. در این نوشتار، تحولات شهر تا پایان سده چهارم هجری دنبال می شود که پیش از روزگار ساسانیان تا دوران فرمانروایی سامانیان و بوئیان را دربرمی گیرد. مطالعه بنیاد و تحولات شهری کرمان از لابلای سطور تاریخ و شواهد معماری و شهری به جای مانده، برای فهم ساختار فضایی شهر در هر دوره و الگوی تحولات آن، که هدف پژوهش است، صورت می گیرد. به سبب ابهامات فراوان، فهم ساختار گذشته شهر با تبیین و تحلیل داده ها ممکن می شود، و بنابراین پژوهش با روش «تفسیری تاریخی» پیش خواهد رفت. براساس یافته ها، شهر کرمان با نام «به اردشیر» در زمان اردشیر بابکان بر آبادی پیشین بنیاد یافت، که با برپایی دژها بر روی بلندی و ساخت شهرِ داخل حصار در پهنه دشت همراه بود. این ساختار فضایی با کم وبیش دگرگونی هایی در عناصر معماری و شهری و بافت اجتماعی، تا سده های نخست هجری حفظ شده بود. در سده چهارم هجری که این شهر مرکز ولایت شد، آبادی بیشتری یافت. نتایج نشان می دهد، سامانه زیستی شهر مشتمل بر: دژها، شارستان با چهار دروازه، باغات متصل و آبادی هایی در پیرامون بود که گامی در تکامل سازمان فضایی شهر شمرده شده و زمینه را برای تحولات دوره های بعد فراهم آورده بود.
مردم نگاری زیورآلات یکصد سال اخیر شوشتر با رویکرد چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیورآلات مجموعهٔ عظیمی از اشیاء فرهنگی هستند که کاربرد تزئینی، تجملی و بعضاً کارکرد بلاگردان دارند. فارغ از وجه مادی و سرمایه ای، برخی از انواع آن ها کارکردی روزمره و آیینی داشته و بازنمای هویت فرهنگی، اندیشه ها و باورهای جوامع بوده و مهارت و ادراک زیباشناسانهٔ زیورسازان هر دوره را نشان می دهند. در این میان شهر شوشتر که روزگاری مرکز استان خوزستان بوده است، یکی از مراکز ساخت زیورآلات بوده که با توجه به تنوع فرهنگی مردم این منطقه، رویکرد چندفرهنگی در زیورآلات آنان دیده می شود. بر این اساس مسئله پژوهش حاضر، چگونگی شکل گیری رویکرد چندفرهنگی در صنایع دستی این شهر و چیستی زیورآلات ساخته شده در این بستر است. شناخت تزئینات و معناهای مشترک فرهنگیِ جامعهٔ ایرانیِ نهفته در زیورآلات به ویژه آثار منطقهٔ خوزستان و شهر شوشتر و اطراف آن در محدودهٔ یک صد سال گذشته هدف این پژوهش است. رویکرد این پژوهش کیفی، مردم نگارانه است که در آن به طور عمده با بهره گرفتن از منابع میدانی و سپس کتابخانه ای و شیوهٔ تحلیل نشانه شناسانه به بررسی موضوع پرداخته شده است. منابع میدانی پژوهش حاضر، افراد آگاه به موضوع و هم چنین مردم محلی و مجموعه داران شخصی بوده اند. بر اساس یافته های پژوهش، بافت چندفرهنگی شوشتر و وجود تقاضاهای مختلف، سبب شده تا زیورسازان این شهر اقلام مختلف تزئینی، ملزومات زندگی و نیز اشیاء دوگانهٔ تزئینی و بلاگردان یا دفع شر را بر اساس سلیقه های مختلف ساکنانی که جمعیت بیش تری در این شهر دارند، به تولید برسانند. وجود تزئین یا نقش اندازی بر اشیاء و ارزش آفرینی اشیائی نه چندان پراهمیت (به زعم افکار امروزی) چون سنگ پا و قطعه فلز پایین و بالای بادبزن، نشان از تداوم سنت تزئین گرایی در هنر ایرانی است که در بطن شهری با ویژگی هم گرایی فرهنگی، همواره برای آن تقاضا وجود داشته است.
تعامل دولت و بازار: خوانشی از برنامه ریزی فضایی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
82 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دولت و بازار مهمترین و مؤثرترین نهادهای اقتصادی- سیاسی محسوب می شوند که ترکیب و نقش و جایگاه شان می تواند تمامیت سیستم اجتماع را تحت تأثیر قرار دهد. برنامه ریزی فضایی شهری حاکی از یک شکل تخصصی از عمل جمعی در مورد سازمان اجتماعی فضا است. در قلب این کنش جمعی مجموعه گسترده ای از روابط دولت و بازار قرار دارد و سوال بنیادین این است که نقش و روابط نهاد بازار (به مفهوم عام آن و نه در معنای بازار کالبدی شهرها) و نهاد دولت در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری چگونه شکل می گیرد؟هدف: با این وصف هدف اصلی این پژوهش توسعه یک چارچوب مفهومی از نحوه شکل گیری نقش و رابطه دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران است.روش: روش نظریه زمینه ای سیستماتیک به عنوان روش اصلی کار پژوهش بکار گرفته شد. داده های مورد نیاز به واسطه نمونه گیری نظری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان با سابقه و آگاه به سیستم برنامه ریزی و اقتصاد سیاسی ایران فراهم شد.یافته ها: پس از طی مراحل سه گانه تحلیل داده ها، 645 مفهوم، 59 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی حاصل و در قالب مدل پارادایمی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که نقش و روابط دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهری ایران، بر محور «درهم تنیدگی نهادی، نابهینگی و ناکارآمدی» شکل می گیرد که به عنوان پدیده مرکزی در مدل پارادایمی شناسایی شده است. شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر باعث شده تا رابطه و نقش دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهرهای ایران به صورت نابهینه و ناکارآمد شکل گیرد و در مواجه با این پدیده راهبردهایی از سوی عاملان اتخاذ شده که موجبات تشدید پیامدهای حاصل از پدیده مورد نظر را فراهم نموده است. به بیان دیگر دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران نتوانسته اند به عنوان مکمل یکدیگر و در یک رابطه دیالکتیک در جهت جبران شکست های هم عمل نمایند
طراحی پژوهی: تأملی بر پژوهش هایی در باب هنر طراحی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
23 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش های انجام یافته و تا حدودی مرتبط با هنر "طراحی" در حوزه نگارگری ایران را نمی توان به صراحت و فراوانی "نقاشی ایرانی" جویا شد. دلیل این امر، تحقق چشم گیرِ مطالعاتی است که در باب نقاشی ایرانی به انجام رسیده و با تداوم خود، بر بسامد پژوهش های مذکور افزوده است. اما آنچه می تواند شناساییِ ظرفیت های پژوهشی موجود را در این حوزه بیش تر تبیین نماید، بررسی پژوهش های به انجام رسیده است. این مطالعات اگرچه اندک هستند اما تأمل در آنها، نه تنها شناخت رویکردهای پژوهشی در حوزه هنر طراحی را میسر می کند بلکه مباحث مغفول مانده در این حوزه را نیز آشکار می سازد. از همین رو، مقاله حاضر، ضمن شناسایی پژوهش هایِ محقَّق در باب هنر طراحی با هدف شناخت رویکرد های پژوهشی با موضوع مذکور به طرح این پرسش می پردازد که مواجهه پژوهشی با هنر طراحی ایرانی در چه رویکردهایی قابل تبیین است؟ و این رویکردها، اهمیت مطالعاتی چه مباحثی را ضرورت می بخشند؟ روند مطالعاتی پژوهش از روش پژوهشِ مطالعه چندموردی برخوردار گشته و گردآوری اطلاعات با بهره مندی از منابع کتابخانه ای و مقالاتِ برخط انجام پذیرفته است. ماحصل بررسی ها بیان می دارد که مواجهه پژوهشیِ محققین با هنر طراحی در چهار گروه رویکرد جزئی و عام، رویکرد جزئی و نگارگرمحور، رویکردی کلی و ذیل مکتب های قزوین و اصفهان و مطالعات کلی در باب نگارگری ایران قابل طرح است. در این راستا، ضرورت پژوهش هایِ تمیزی و تخصیصی در حوزه هنر طراحی بایسته می گردد که بتوان در تداوم آنها، دیگر مطالعات را با عطف توجه به تمرکززدایی از حوزه نقاشی و تمرکزبخشی به حوزه هنر طراحی به عنوان یک صورت هنری قائم به ذات، تحقق بخشید.
تحلیل بازنمایی کنیزان در نگارگری عهد تیموری با تأکید بر پایگاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
51 - 62
حوزههای تخصصی:
پیشینه بردگی در ایران به سال های پیش از اسلام بازمی گردد و انواع برده در دوره های مختلف در جامعه حضور داشتند که یکی از انواع آن، برده زن یا کنیز است که در هنرهای مختلف بازنمایی شده اند. پژوهش حاضر به تحلیل بازنمایی کنیزان در نگارگری دوره تیموری پرداخته و رابطه میان پایگاه اجتماعی و بازنمایی آنها را بررسی می کند. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. با توجه به ارتباط مستقیم نگارگری تیموری و ادبیات فارسی، در ابتدا انواع کنیزان در متون ادبی دسته بندی شده و سپس در نگاره های دوره تیموری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنیزان در عصر تیموری در نٌه پایگاه اجتماعی مختلف قرار داشتند، اما تنها آن دسته کنیزان که مورد توجه متون ادبی بودند، در نگارگری بازنمایی شده اند. این بازنمایی تصویری با توجه به اهمیت پایگاه اجتماعی کنیزان متفاوت بوده است به نحوی که کنیزان تجملاتی و هنرمند در دسته های چندتایی و در حاشیه تصاویر بازنمایی شده اند درحالی که کنیزان معشوقه و خدمتکار به صورت یکه به مرکزیت تصویر نزدیک می شوند. درنهایت چنین نتیجه ای حاصل شد که نگارگری تیموری، با تأکید بر ارتباط با متون ادبی، ترجیح می دهد کنیزانی را بازنمایی کند که در داستان ها مورد توجه هستند و وضعیت بازنمایی در ترکیب بندی تصویر نیز با پایگاه اجتماعی شان تطابق دارد.
Exploring Various Residential Layout Generation Using Conditional Generative Adversarial Networks (Case Study: Apartments In Districts 1 and 2 of Hamadan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Artificial intelligence technology has become an influential and trending topic in architectural layout design. The core technology of AI, machine learning, has attracted the attention of architects as a decision-making tool. The focus of many studies that apply machine learning to layout design is using the generative adversarial network (GAN within a given boundary. Previous research demonstrates that training a GAN with labels can help a computer understand how spatial elements relate and the logical relationship between spatial elements and boundaries. However, this paper applied conditional GAN to generate space layouts with given boundaries and supplementary conditions. The supplementary conditions provide designers control over the generated layout plans by satisfying input boundary and user requirements. It also allows designers to generate different layout plans within the same boundary. To achieve this, a method for dividing image channels is proposed so that both given boundaries and supplementary conditions become the model's input. The dataset consists of 660 apartment plans in Hamadan. The dataset is split into a training set and a test set. The training set includes 594 images, and the test set includes 66 (10%) of the images. After training the model with the training set, the model is tested using the test set. Finally, the model outputs are evaluated based on quantitative and qualitative methods. The results show that the supplementary conditions provide further guidance to the model for space layout generation based on user preferences and reduce the image quality problems of the synthetic images.
A Systematic Review of Research in the Mental Health of the Elderly in the Neighborhood Spaces: A Co-occurrence Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۳ - Serial Number ۵۳, Summer ۲۰۲۴
78 - 90
حوزههای تخصصی:
Examining the issue of population aging has put the elderly in urban and residential environments at risk due to reduced movement, space perception and mental capacity. Therefore, the present study aims to evaluate mental health research of the elderly in the neighborhood space, using the qualitative approach, descriptive method, systematic review and co-occurrence keywords technique, the resources of the Scopus database were examined by using the VOSviewer software. The findings showed that the words "greenness", "cross-sectional survey", "physical activity", "objective built environment", "perceived built environment" and "Covid-19" have been used more in recent years. The most studies were conducted in China (37 cases), America (21) and England (16). Scientific productions in the 1982 to 2019 went through an upward trend and in 2020, it had a rapid downward trend. From 2021 onwards, these productions have followed an upward growth again. Correlation, survey and descriptive methods were the most used methods with a frequency of 71, 60 and 58. The most used tools were questionnaire, interview and mapping with frequency of 78, 48 and 31. "Green space" was the most used variable with 66 repetitions. After that, the variables of walkability, accessibility and safety were ranked second to fourth with repetition times of 37, 31 and 27. The results of this research, in the form of network map, help mental health researchers to take steps to speed up meeting the needs of the elderly by knowing as much as possible about the research gaps.
Application of Budgeting as a Tool for Implementing Urban Physical Development Plans (Case Study: Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A country's national budget is one of its most important public documents. However, it is unclear whether they consider urban planning given that urban physical development planning should come before economic planning as it provides a spatial framework within which economic decisions are implemented. This article therefore investigated the prioritization of urban physical planning by examining the budget procedures employed by the Kenyan Government and the County Government of Kisii. It was framed on the theory of public finance and exploratory research design. Data on budget implementation by the Government of Kenya was sourced from the Budget Statements covering the 2021/2022 to 2023/2024 fiscal years, while that of the County Government of Kisii was obtained from the Integrated Development Plans for 2013-2017 to 2003-2027, and the Annual Development Plans for the 2019/2020 to 2022/2023 fiscal years. Deductive content analysis was used to determine if the two tiers of government were prioritizing urban planning within their annual budgets. The results revealed that the Government of Kenya did not incorporate urban planning when budgeting. Regarding the County Government of Kisii, the department accountable for planning received the least funding therefore making it unable to prepare new plans or finish those that were already underway, nor could it implement those already completed. The article concludes that urban physical development planning was not prioritized by both government levels. Consequently, most urban areas in Kenya are growing without the spatial frameworks required for long-term development.
تحلیل فضایی پراکنش خدمات شهری با تاکید بر نظریه عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه رعایت عدالت فضایی در نحوه توزیع خدمات شهری نمود بیشتری یافته است. بگونه ای که هر چقدر خدمات شهری توزیع فضایی نامتوازنی داشته باشد، نمودار بی عدالتی در فضا بوده و شهر را به سطوح برخوردار و غیر برخوردار تقسیم خواهد نمود که در صورت عدم رفع و رجوع آن می تواند نتایج به مراتب زیان بارتری به دنبال داشته باشد. در این بین مهم ترین معیار برای تحلیل وضعیت عدالت فضایی در شهر، بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری است. شهر اردبیل به عنوان نمونه مورد مطالعه این تحقیق، به نظر می رسد با توجه به رشد شتابان جمعیت و شکل گیری محلات و شهرک های جدید در بخش های پیرامونی شهر، نظام توزیع خدمات و تسهیلات آن از هم پاشیده و موجب نابرابری در بین نواحی مسکونی شهر شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی پراکنش خدمات شهری شهر اردبیل با تاکید بر نظریه عدالت فضایی می باشد. از این پژوهش، سنجش و ارزیابی پراکنش خدمات شهری در نواحی ۵۱گانه شهر اردبیل به منظور بررسی میزان عدالت فضایی در توزیع این خدمات می باشد. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر، از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جهت جمع آوری داده ها از اطلاعات پایه طرح جامع و تفصیلی اردبیل و داده های به روز شهرداری استفاده شده است. در فرایند تحقیق حاضر به منظور تعیین وزن 11 شاخص اصلی پژوهش، از نظرات 10 کارشناس امر (به روش گلوله برفی) از روش آنتروپی و به منظور همپوشانی لایه ها از توابع موجود در نرم افزار Arc GIS، در قالب مدل Vicor استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این تحقیق شهر اردبیل و نواحی 51گانه آن است. یافته ها: از بین 11 شاخص کلی تحقیق، شاخص تاسیسات و تجهیزات شهری نسبت به سایر شاخص ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین نتایج فضایی در خصوص پراکنش خدمات شهری اردبیل بیانگر این امر است که نواحی مرکزی شهر از نظر دسترسی به خدمات شهری از مطلوبیت بالایی برخورداند و هرچه از مرکز شهر به طرف پیرامون فاصله گرفته شود، میزان مطلوبیت کمتر و کمتر می شود و اینکه پراکندگی توزیع خدمات شهری از الگوی خوشه ای تبعیت می کند. نتایج: نتیجه اینکه اکثر خدمات شهری اردبیل در مرکز شهر متمرکز شده اند که این امر باعث شکل گیری مرکز-پیرامون و عدم رعایت عدالت فضایی شده است.
تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی توسط نحو فضا جهت ارتقای رضایت مندی ساکنین در واحد های مسکون (نمونه موردی: نمونه های مسکونی شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن و واحد مسکونی عنصر بنیانی ساختار سکونت در شهر است. گوناگونی سازمان فضایی واحد مسکونی بر روابط جمعی ساکنان اثرگذار است. این پژوهش از یک سو با کمک نحو فضا، به تحلیل عینی و توپولوژیک ساختار نمونه های مسکونی شهر آمل می پردازد و از سوی دیگر با پرسش از رضایت مندی ساکنان از رابطه میان فضاهای واحد مسکونی، دریافت ذهنی ساکنان را می سنجد. ارتباط میان خلوت و تعامل جمعی در سازمان فضایی نمونه های مسکن از عوامل تعیین کننده مؤثر بر سنجش رضایت ساکنان است؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی و چگونگی ارتقای میزان رضایت ساکنین از مؤلفه خلوت و تعامل جمعی، در نمونه های مسکونی آپارتمانی است. هدف دیگر دست یابی به توصیه های طراحی جهت ارتقای کیفیت ارتباط فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش تحقیق این است که نقش مؤلفه های تحقیق در رضایتمندی ساکنین چیست؟ از سازمان فضایی کدام نمونه رضایت بیشتری ابراز شده است؟ توصیههای طراحانه در راستای ارتقای رضایت ساکنین چیست؟ برای انجام تحقیق ابتدا نمونه بندی واحدهای مسکونی آپارتمانی شهر آمل با استفاده از فنون نحو فضا و سپس تحلیل فضاها با ای گرف انجام و در ادامه با تکمیل پرسشنامه و انجام آزمون های همبستگی، رضایت ساکنین سنجیده شده است. مطالعه موردی به نمونه های مسکونی از چهار ناحیه شهر آمل به صورت مساوی محدود شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت زیادی میان نگاه «صرفاً کمی یا کیفی» به فضای واحد مسکونی و تحلیل توأمان «عینی- ذهنی» وجود دارد. تحلیل عینی فضاها با گراف ها و تبیین ارتباط های داخلی از طریق میزان پیوند فضاها، در مقایسه با پرسش از مردم و تحلیل ذهنی از طریق ابراز میزان رضایت از کیفیت و کارکرد فضاها، امکان رسیدن به نتایج جامع تری را فراهم می کند. در نتیجه تحقیق فوق نشان میدهد که افزایش میزان مساحت، افزایش رضایت در مؤلفه خلوت و تعادل میان خلوت و تعامل جمعی منجر به افزایش میزان رضایت در تعامل جمعی شده است. نمونه چهار با پلان شکسته و تفکیک فضایی مناسب میان فضاهای شخصی و جمعی بیشترین میزان رضایت ساکنین را جلب کرده است. بر اساس نتایج، سازمان فضایی میتواند بر رفتار و ساختار ذهنی ساکنین در فضای واحد مسکونی اثرگذار باشد.