فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۲۹-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: در سال های گذشته افزایش فشارهای اقتصادی وکوچک شدن خانواده ها و انگیزه ساده زیستی،سبب افزایش تقاضا برای خانه های کوچک مقیاس شده است. کیفیت مسکن با ابعاد فضاها ارتباط مستقیمی دارد،ازطرف دیگر مسکن انعطاف پذیر مسکنی است که می تواند هم به استفاده بهینه ازفضا های با مقیاس کوچک کمک کند و هم با توجه به بعد خانوار و میزان معیشت خانواده، می تواند به نیاز کاربران در طول چرخه زندگی پاسخ دهد. هدف این پژوهش شناسایی چهارچوب و رتبه بندی مؤلفه های انعطاف پذیری است که می تواند در مسکن کوچک مقیاس مؤثر باشند. روش ها: در این پژوهش ،با استفاده از روش توصیفی_ تحلیلی ، مؤلفه های مؤثر در طراحی خانه های کوچک مقیاس انعطاف پذیر شناسایی و بااستفاده از روش دلفی چهارچوب مفهومی پژوهش تائید شد. سپس با استفاده از روش پیمایشی این مؤلفه ها در منطقه 10 اصفهان از طریق آزمون آنتروپی شانون رتبه بندی شد. جامعه آماری شامل سه گروه متخصصین،کارشناسان معماری و مردم می باشند که با استفاده از قیاس تطبیقی ،نظرات آنها مقایسه و تحلیل شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد مؤلفه هایی که ازنظر هر سه گروه مورد اهمیت واقع شده اند شامل: فضاهای چند عملکردی، فضاهای نیم طبقه، نمای تطبیق پذیر با کاربری های تغییرپذیر، استفاده از پلان های کم عمق با هندسه مستطیلی، مبلمان متحرک مطابق با ارگونومی وپارتیشن های متحرک مطابق با ارگونومی می باشد. نتیجه گیری:در نهایت می توان نتیجه گرفت در میان مولفه های شناسایی شده چندین مولفه از قبیل پارتیشن و مبلمان متحرک مطابق با ارگونومی انسان و نمای تطبیق پذیر هستند که فناوری نوین ابزاری مهم برای رسیدن به آن ها است
نسبت اصالت و یکپارچگی در مرمت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
215 - 229
حوزههای تخصصی:
اصالت و یکپارچگی از مفاهیم کلیدی در جهت انتقال ارزش ها و درک بهتر اثر هستند. مبهم بودن این مفاهیم در میراث معماری، به کار بستن مؤثر آن ها را با چالش مواجه ساخته است. در طول تاریخ، مفاهیم اصالت و یکپارچگی دغدغه ای برای سازندگان نبود؛ زیرا مصالح و از آن مهم تر فناوری ها تقریباً بدون تغییر، برای قرن ها، رایج بودند، درحالی که امروزه از معیارهای ضروری برای حفاظت و استفاده مجدد از آثار تاریخی هستند. اصالت و یکپارچگی در عین ارتباط نزدیک با یکدیگر، متفاوت از هم دانسته می شوند. تحلیل های صاحب نظران و متن اسناد بین المللی درباره مفهوم اصالت در میراث معماری از شفافیت بیشتری برخوردار است، اما در تعریف دقیق یکپارچگی، نوعی خلأ وجود دارد. مقاله حاضر در پی تبیین جایگاه و نسبت اصالت و یکپارچگی در فرایند حفاظت میراث معماری و چگونگی کاربست دو مفهوم در روند حفاظت این دسته از آثار است. این پژوهش با روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا و استدلال منطقی، ابتدا از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران، به تعریف دو واژه و معرفی مؤلفه های آن ها در قالب میراث معماری پرداخته است. پس از جمع بندی، در مرحله دوم، رابطه و نسبت اصالت و یکپارچگی از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و رویکردهای متعدد در برخورد با این آثار ارائه شده است. با توجه به ویژگی های منحصربه فرد هریک از میراث معماری، سنجش اصالت و یکپارچگی در مورد آن ها، براساس هفت مؤلفه طرح، مواد و مصالح، فن ساخت، زمینه، کارکرد، سنت ها و جنبه های ناملموس و روح مکان، به عنوان چهارچوبی جامع و مانع ارائه می گردد.
تعالی در معماری ایرانی با تأملی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
45 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: به نظر می رسد یکی از اصلی ترین معضلات معماری امروز ایران عدم توانایی در بیان مفاهیم و ارزش های معنوی معماری ایرانی است. مراد از معماری ایرانی، معماری متکی و برآمده از حکمت ایرانی اسلامی است که در این تحقیق، مصداق بی بدیل آن یعنی حکمت متعالیه موردنظر است. از آن جایی که مطالعات اخیر در حوزه حکمت معماری ایرانی صرفاً بدون شناخت مبانی عمیق و مفاهیم معنوی مستتر در آن بوده است، تاکنون کالبد و فرم های معماری ایرانی بیش تر مورد توجه قرار گرفته است که برای حفظ ارزش های معماری ایرانی ناکافی است. در این میان ارتباط نظر و عمل از روزن نگاه به مبانی صدرایی برای یافتن و شناخت این مفاهیم، مسئله این پژوهش است. یعنی تأثیر اندیشه های صدرایی چطور می تواند در خلق اثر متعالی نقش داشته باشد؟ هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین اسباب تعالی بخشی معماری ایرانی با تکیه بر آراء و اصول نظری حکمت متعالیه است. در این میان ارتباط بن مایه های فکری از حوزه حکمت متعالیه به هنر و به طور اخص، اثر معماری که یاری گر شناخت حقیقت هنر ایرانی است مورد مداقه قرار خواهد گرفت.روش پژوهش: نوشتارحاضر از نوع پژوهش های بنیادی-نظری است. به اختصار می توان گفت راهبرد انجام این پژوهش استدلال منطقی است. داده های آن، عمدتاً از طریق مشاهده و مطالعات آرشیوی (اسنادی و کتابخانه ای) به دست آمده است. راه کارهای مناسب و متناسب با موضوع از طریق تحلیل اطلاعات، جمع آوری و تدوین شده است. این پژوهش ازنظر ساختارگرایی با محوریت تأثیر تفکر فلسفی در معماری انجام شده است. تحلیل اطلاعات نیز براساس روش تحلیل کیفی، انجام می شود.نتیجه گیری: با توجه به نتایج یافته ها می توان بیان کرد که حلقه گم شده در معماری معاصر ارتباط میان هنر و حوزه مبانی حکمت ایرانی است که بتواند ما را به درک مفهوم حقیقت برساند. حقیقت گم شده ای که در معماری امروز منجر به عدم دستیابی به تعاریف دقیق از معیارهای هویتی شده است و در پی آن بحران التقاط در معماری امروز را در پی داشته که بن مایه ایرانی ندارد یا برساختی از ایرانی گری است. لذا رویکرد پژوهش حاضر نسبت به پژوهش های پیشین، بهره گیری از سه اصل؛ اصالت وجود، اصل تشکیک وجود و حرکت جوهری در معماری ایرانی و کشف اتحاد میان مبانی حکمت متعالیه و معماری ایرانی است، نتایج حاصل از پژوهش حاضر برمبنای نظرات ملاصدرا حاکی از آن است که معماری دربردارنده دو بٌعد وجود و ماهیت است. بٌعد ماهیت پاسخ گوی نیازهای مادی و بٌعد وجود آن، حقیقتی است که در خود آثار معماری نهفته شده است. با توجه به اصل اصالت وجود ملاصدرا می توان اذعان داشت که در معماری اصالت با بٌعد وجودی خواهد بود و اصل حرکت جوهری، تعالی را از ماده تا معنا براساس مبانی معنوی در قالب رموز سوق می دهد که این تعالی قابل تشکیک خواهد بود. لذا می توان با استفاده از مبانی فکری ملاصدرا به اصولی برای رسیدن به تعالی، در معماری معاصر ایرانی دست یافت.
خانه بودن؛ پژوهشی اکتشافی در روایت ساکنان از معنای خانه در بافت میانی شهر کرمانشاه (الگوهایی برای بهبود خانه های آپارتمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
57 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پرسش از چیستی و چگونگی خانه بودن پرسشی عمیق و به قدمت زندگی آدمی است. اما شکاف عمیق میان پژوهش های حوزه معماری خانه با کالبدی که به عنوان خانه در زندگی امروز مشاهده می شود؛ نیاز به ارتباط بیشتر این دو حوزه را الزامی می نماید. ارتباطی با حلقه مفقوده جایگاه ساکنان و فهم آن ها از چیزی که بیشترین تجربه ماندن در آن را دارند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که الگوهای موجود از معماری خانه های آپارتمانی و فضاهای اصلی تشکیل دهنده آن ها چگونه می تواند در راستای خواسته و نیاز ساکنان براساس معنای خانه برای آن ها بهبود یابد و به الگوهایی قابل تعمیم در صورت های مختلف تبدیل شود؟هدف پژوهش: فهم اصلی ترین معیارهای سازنده معنای خانه از نگاه ساکنان، نمود این معنا در کالبد معماری خانه و سپس رسیدن به الگوهایی برای بهبود وضعیت موجود خانه های آپارتمانی براساس پارامترهای ساکنان برای تقرب به محیط های زندگی محور.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی، از نظر هدف کاربردی به صورت توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، از طریق مطالعه کتابخانه ای همراه با پژوهش میدانی است. همچنین شیوه تحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد است. در این مسیر برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق با 42 نفر از ساکنان خانه های آپارتمانی در بافت میانی شهر کرمانشاه در قالب سؤالات نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری، مشاهده و برداشت میدانی از فضاهای موجود استفاده شده است. نتیجه گیری: تکرار و یکسان بودن صورت معماری در مقیاس های مختلف نمی تواند مکان زندگی را به سمت خانه بودن هدایت کند، بلکه این الگوها هستند که راهنمای چنین طریقی محسوب می شوند. در این راستا سه الگو برای سه مقیاس مختلف در شش فضای اصلی خانه های آپارتمانی کشف شد: اتاق های شخصی، اتاق های خصوصی، فضاهای جمعی، فضاهای نیمه باز، ورودی ها و آشپزخانه. لایه بندی در ارتباط با فضای قبل و بعد فراتر از فضای درونی، الگوهای شکسته در فضاهایی با دسترسی عمومی-خصوصی و وجود فضاهای میانی از اصلی ترین الگوهای بهینه در تمامی فضاها بود.
بررسی الگوواره های قضاوت ذهنی معماران در تأمین حرکت پیاده ساکنین مجموعه های مسکونی؛ نمونه موردی: منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و دسته بندی دیدگاه های متخصصین به منظور تأمین حرکت پیاده در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران انجام گرفته است. از آنجایی که پژوهشی در رابطه با بررسی تجربی دیدگاه های متخصصین به منظور حرکت پیاده ساکنین در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران صورت نگرفته است، تحقیق از نوع اکتشافی و جدید است. بر حسب هدف بنیادی، به لحاظ ماهیت پژوهش اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. از روش تحقیق دلفی برای شناسایی دیدگاه های متخصصین و از روش تحلیل عامل کیو برای طبقه بندی دیدگاه های متخصصین استفاده شده است. در پیمایش دلفی، متخصصین به شیوه هدفمند و غیر احتمالی انتخاب گردید که حجم نمونه از طریق اشباع نظری در دستیابی به عوامل به دست آمده است. پرسشنامه ای براساس مقیاس لیکرت طرح شده در میان 20 نفر از متخصصین مربوطه توزیع گردید. داده های بدست آمده از پرسشنامه تحلیل عامل به روش کیو صورت گرفته است. براساس نتایج به دست آمده، تا میزان 70.77% از عوامل مؤثر در حرکت پیاده ساکنین در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران براساس مصاحبه با متخصصین با قطعیت شناسایی شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که متخصصین بر اساس دیدگاه های فکری شان به هفت گروه یا عامل تقسیم می شوند که شش عامل آن دارای متغیرها و مفاهیم مشترک بوده است. این شش عامل بر اساس متغیرهای تشکیل دهنده شان، نام گذاری شده اند. که شامل پاسخدهی، قلمروگرایی، پویایی، نشاط، نفوذپذیری و خوانش پذیری در تبیین قضاوت متخصصین به منظور تشخیص وجود حرکت پیاده در فضاهای مسکونی مشاهده شده اند. براساس میزان بزرگی واریانس به ترتیب عامل های مؤثر عبارتند از: پاسخدهی 56/15%، قلمروگرایی 15.07%، پویایی 13.61%، نشاط بخشی 9.59%، خوانش پذیری 9.45% و نفوذپذیری 7.52% می باشد. براساس این نتیجه گیری، در حرکت پیاده ساکنین مجموعه های مسکونی توجه جدی به این شش عامل مؤثر خواهد بود.
شهر مولد مبتنی بر طبیعت، رویکردی نوین در حوزه توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
90-60
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهرها و مناطق اطراف آن ها مراکز ایجاد فرصت و شکوفایی هستند و در واقع به عنوان قطب های مهم برای فرصت های اقتصادی، نوآوری، کار آفرینی، تولید و تعامل اجتماعی و فرهنگی عمل می کنند. در عین حال شهر ها کانون هایی هستند که اکوسیستم ها از آستانه های عملکردی خود عبورکرده و با افزایش تقاضاها و فشارها بر منابع طبیعی، نابرابری ها و آسیب پذیری ها را بیش از پیش تقویت می کنند. از این رو زمان آن است تا از مدل مبتنی بر استخراج به یک مدل تجدید پذیر، انعطاف پذیر و مبتنی بر طبیعت که محدودیت های جهان ما را می پذیرد،حرکت کنیم. روش ها: این پژوهش با هدف شناسایی مفهوم شهر مولد به عنوان مفهومی بدیع در حوزه شهرسازی، از طریق روش مرور نظام مند مبتنی بر الگوی چهار مرحله ای با تدوین استراتژی جستجوی مقالات و فرآیند جستجو با واژگان «شهرمولد»، «شهرسازی مولد»، «بهره وری شهری» و «شهر طبیعت» در پایگاه های استنادی برتر آغاز گردید، در جستجوی اولیه 214 مقاله در سالهای 2013 تا 2022 شناسایی شدند که از این تعداد، 68 مقاله به منظور پاسخ به سؤالات پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش مبین آن است که سازگاری با تغییرات آب و هوایی و تاب آوری در برابر مخاطرات زیست محیطی مستلزم یک دیدگاه بلندمدت مبتنی بر درک طبیعت است. نتیجه گیری: ازاینرو بکارگیری مفهوم شهرمولد در قالب یک رویکرد مبتنی بر طبیعت وآینده نگر که قادر است طبیعت را به عنوان نیروی محرکه در خود جای دهد و ضمن کاهش فشار ها بر منابع طبیعی، باز آفرینی اجتماعی، دوام پذیری اقتصادی، پایداری اکولوژیکی و تداوم عملکردی - فضایی شهر ها را در مقابله با چالش ها و مخاطرات زیست محیطی پیش رو تضمین نماید، در برنامه های توسعه شهری معاصر ضروری به نظر می رسد.
مطالعه صندوق های قبر چوبی استان مرکزی، از دوره آل بویه تا آغاز صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صندوق قبر های چوبی ازجمله مهم ترین تولیدات چوبی دوران اسلامی ایران محسوب می شوند. تاکنون بسیاری از این صندوق ها در پژوهش های مختلف بررسی و معرفی شده اند؛ اما در محدوده استان مرکزی باوجود داشتن تعداد زیادی از این صندوق ها، در پژوهش های موجود، چندان بدان ها پرداخته نشده است؛ در عین حال که بسیاری از این آثار با گذشت زمان یا در حال تخریب بوده یا اینکه مفقود شده اند. از این روی ضرورت داشت که در یک پژوهش مستقل و هدفمند، به بررسی و مطالعه این صندوق ها پرداخته شود. با توجه به این تفاسیر، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های ظاهری و تزئینی صندوق های چوبی استان مرکزی و مضامین کتیبه های به کار رفته در آنها است. پرسش های اصلی پژوهش حاضر نیز بدین شرح است، آثار چوبی مورد مطالعه چه ویژگی های ظاهری، فنی و تزئینی دارند؟ مضامین کتیبه های به کار رفته در آنها چیست؟ نظر به اینکه در بررسی های میدانی صورت گرفته تعداد زیادی از این صندوق ها شناسایی شد که عمدتاً مربوط به قرون متأخر اسلامی هستند، در پژوهش حاضر صرفاً آثار چوبی قبل از دوره صفویه بررسی شده اند. برای نیل به این هدف، از روش توصیفی - تحلیلی برای انجام پژوهش حاضر استفاده شده و شیوه گردآوری اطلاعات در آن بر پایه مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. با انجام پژوهش حاضر تعداد نه عدد صندوق شناسایی شد که قدمت آنها در بازه زمانی قرن چهارم تا اوایل قرن دهم هجری قرار دارند. این صندوق ها از چهار فرم مختلف برخوردار بوده و شیوه های مختلف تزئینی در آنها به کار رفته که بعضاً قابل مقایسه با برخی آثار چوبی مناطق دیگر هستند. کتیبه های به کار رفته در این آثار نیز شامل برخی آیات قرآن، برخی اشعار فارسی مذهبی، معرفی صاحب قبر و ماده تاریخ است. این کتیبه ها به خط کوفی، محقق، نسخ و ثلث نگاشته شده و برخی از آنها توسط هنرمندان دو شهر سلطانیه و جوشقان، ساخته شده اند.
مقایسه تاثیر مصالح جداره های خارجی بر آسایش حرارتی ساکنین و انتخاب مصالح بهینه در اقلیم گرم و نیمه خشک (نمونه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
211 - 227
حوزههای تخصصی:
ارزیابی دیوار خارجی ساختمان به جهت دستیابی به ساخت و سازی پایدار در صنعت ساختمان سازی مسکونی ودر راستای کاهش مصرف انرژی وایجاد شرایط آسایش ساکنین دراقلیم های مختلف همواره دارای اهمیت است. پژوهش حاضر تلاش داردتا رفتار حرارتی مصالح به کاررفته دردیوارهای خارجی ساختمان های مسکونی واقع درشهر دزفول رامورد بررسی قراردهد. مدل های آزمایشی مورد بررسی جمعا شامل دوازده نوع دیوار با مصالح: آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا به همراه عایق های حرارتی ETICS و XPS هستند. در انتها به منظور شناسایی شرایط آسایش در درون فضاهای مسکونی با در نظر گرفتن مقیاس هفت گانه اشری بهینه ترین دیوار معرفی می گردد. پژوهش فوق دارای روش شناسی کمی و مقایسه ای است که بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی با شبیه سازی 12 نوع دیوار در اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول توسط نرم افزار دیزاین بیلدر به تجزیه و تحلیل پرداخته است.نتایج شبیه سازی در حالت ناپایدار مغایر با شرایط پایدار در اقلیم گرم و نیمه خشک است. براساس روش محاسباتی شرایط پایدار، دیوار با ضریب هدایت حرارتی کمتر دارای رفتار حرارتی بهینه تری است. در حالی که در شرایط ناپایدار، دیوار با جرم حرارتی بالاتر نقش موثرتری را به جهت دستیابی به شرایط آسایش حرارتی ساکنین ایفا می کند. از میان 12 دیوار بررسی شده، با توجه به شرایط آسایش نشان داده شده در شاخص PMV و نظر به نیاز غالب سرمایش اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول می توان نتیجه گرفت که دیوارهای دارای عایق حرارتی ETICS و XPS دارای عملکرد مناسبی نیستند. در حالی که دیوارها با آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا بدون عایق حرارتی عملکرد بهتری را دارا هستند؛ از میان این دیوارها، دیوار با بلوک لیکا بدون عایق حرارتی مناسب ترین رفتار حرارتی و دیوارها با بلوک هبلکس و آجر سوراخدار هر دو بدون عایق حرارتی به ترتیب در رتبه دوم و سوم در جهت دستیابی به آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی قرار می گیرند.
برنامه ریزی منطقه ای بیوفیلیک در مشکین دشت کرج با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
85-67
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این مقاله تبیین برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و اجرای نمونه ای آن در مشکین دشت کرج است. هدف اصلی معرفی «طبیعت» و «محیط زیست» گیاهی و جانوری به عنوان یک منبع الهام بی پایان و البته هماهنگ با طبیعت و سازواره های طبیعی برای ایده یابی، راهبری، هدایت، اجرا و مدیریت نظام برنامه ریزی منطقه ای است؛ نوعی از نظام برنامه ریزی منطقه ای که «اهداف توسعه هزاره» سازمان ملل متحد را با درک عمیق از «خدمات فرهنگی اکوسیستم» محقق می سازد. روش ها: روش تحقیق تلفیقی از روش های توصیفی و تحلیلی است و با بررسی شواهد به دست آمده از نمونه های منتخب (با انتخاب هدفمند) از میان نمونه های شاخص محیط زیست گیاهی و جانوری، به شناخت و توصیفِ هندسه پنهان آن ها مبادرت می ورزد. یافته ها: ظرفیت اکوسیستم گردشگری طبیعی عامل اساسی در توسعه بیوفیلیک به حساب می آید: 1- شاخص « میزان طبیعی بودن» یا پتانسیل گردشگری (RPI)، 2- دوری و نزدیکی و دسترسی (RA)، و 3- محاسبه طیف «فرصت گردشگری» نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بهترین راه حفاظت و پاسداشت محیط زیست گیاهی و جانوری؛ برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد است. راه حلی که چهار پایه دارد: 1- جامع نگری و برنامه ریزی پهنانگر، 2- به کارگیری ظرفیت خدمات فرهنگی اکوسیستم برای توسعه متناسب با بوم، 3- تاکید بر توسعه نرم و کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و 4- آموزش مدیریت و آموزش محیط زیست در تعامل گروه های ذی نفع و ذی نفوذ.
بررسی مؤلفه های مؤثر در شکل گیری معماری معاصر ایران مبتنی بر تغییرات اجتماعی (نمونه موردی: بنای فرهنگسرای نیاوران و موزه هنرهای معاصر تهران)
حوزههای تخصصی:
همواره جامعه تحت تأثیر عوامل مختلف در حال تغییر است و این تغییرات بر همه ابعاد زندگی ازجمله فرهنگ اثر می گذارد؛ بنابراین زمانی که تغییری ایجاد می شود نیاز به منطبق شدن و هماهنگی هست. شکل گیری کالبد معماری در ایران، علاوه بر سابقه طولانی با آثار قابل توجه، متأثر از تحولات، سریع و چندبعدی قرن بیستم بوده است. به شکلی که گاهاً تقابل میان آنچه بوده است و آن سویی که می خواهد برود باعث شده است تا در دوره هایی سردرگمی در جهت حرکت به وجود بیاید. هدف از این مقاله بررسی مؤلفه های مؤثر در شکل گیری معماری معاصر ایران مبتنی بر تغییرات اجتماعی است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی و بنا به هدف تحلیلی- تاریخی است. تحقیق تحلیل محتوا شامل سه مرحله است: مرحله اول آماده سازی و سازمان دهی است. مرحله دوم بررسی مواد و پیام ها است. این مرحله شامل رمزگذاری داده ها و دسته بندی آن ها است. مرحله سوم پردازش داده های استخراج شده و درنهایت نتیجه گیری می باشد. این مراحل توسط نرم افزار MAXQDA انجام شده است. در مرحله آخر با توجه مؤلفه ها پژوهش به تولید گراف ها پرداخته می شود. در این خصوص، گفی یکی از نمونه برنامه های قابل توجه است. نتایج پژوهش نشان می دهد تغییرات اجتماعی، در طول زمان بر شکل گیری معماری معاصر ایران بسیار مؤثر بوده است. معیارهایی چون: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اقلیمی و محیط زیست در هر دوره زمانی به صورت مشخصی در شکل گیری معماری معاصر ایران نقش آفرینی کرده است.
ارزیابی تاثیر الگوی کاشت درخت بر آسایش حرارتی اطراف بلوک های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
105 - 114
حوزههای تخصصی:
فضای باز دربرگیرنده بخشی از فعالیت های روزمره است که یکی از اصول طراحی در آن توجه به آسایش حرارتی و در نتیجه افزایش حضور افراد است که می تواند منجر به سرزندگی بیشتر فضاهای شهری گردد. در این محیط پوشش گیاهی و درختان نقش عمده ای در بهبود شرایط محیطی دارند. به نظر می رسد که افزایش یا تغییر الگوی میزان پوشش گیاهی در شهرها امری ضروری به نظر می رسد. حال در اینجا این سئوال مطرح می شود، الگوی متفاوت کاشت درخت تا چه میزان می تواند بر آسایش حرارتی افراد در فضای باز، تأثیرگذار باشد. تحقیق حاضر با هدف یافتن الگوی مناسب چیدمان درختان به منظور بهبود شرایط آسایش افراد در فضای باز با فرض این که تغییر الگوی چیدمان درختی، در شرایط آسایش حرارتی تأثیرگذار است، انجام گرفته است. به این منظور چهار نوع الگوی کاشت متفاوت، چهارتایی، شش تایی، ردیفی و پراکنده و شرایط بدون درخت با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این منظور از نرم افزار انویمت مدل 4.4.5 استفاده شده است. برای اعتبار سنجی داده های نرم افزار انویمت از مقایسه آن با داده های محلی بهره گرفته شد. برای سنجش آسایش حرارتی الگوی متوسط نظرسنجی پیش بینی شده (PMV)، به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای تأثیر گذار بر آسایش حرارتی، مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در فضای باز اطراف یکی از مجتمع های مسکونی در شهر تبریز در یکی از گرمترین روزهای سال، صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تغییر الگوی کاشت در بهبود شرایط منطقه تأثیرگذار است و الگوی کاشت ردیفی و پراکنده، مناسبترین الگو در جهت بهبود شرایط محیطی هستند.
تبیین فرایند طراحی شهری همکارانه با بهره گیری از رهیافت تفکر طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 63
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: لازمه ی طراحی شهری نوعی همکاری است که کنشگران در آن بتوانند ضمن ایجاد درک مشترکی از فعالیت هایشان در یک فرایند یکپارچه ی منطقی، به ماهیت نوآورانه راه حل های طراحی پاسخ دهند. این مهم عمدتاً با تعارضاتی مواجه است، زیرا علیرغم کاربرد روش های علمی و همکارانه قبل از مرحله تولید طرح، بخش طراحی غالباً به صورت بخشی و مجزا، از سوی طراحان و بدون همکاری معنادار سایر کنشگران انجام می شود. به گونه ای که محصول طراحی با حداقل تعامل و با رویکرد "دانای کل" و "جعبه سیاه طراحی" به وجود می آید.
هدف: هدف از این تحقیق ارائه چارچوب مفهومی برای عملیاتی کردن فرایند طراحی شهری همکارانه در مرحله تولید طرح با تعامل کنشگران است.
روش: این موضوع با واکاوی دو رهیافت عقلانیت همکارانه و تفکر طراحی انجام شده است که مورد دوم کمتر در طراحی شهری و بیشتر در سایر حوزه های طراحی مورد توجه بوده است.
یافته ها: یافته های این تحقیق که در قالب گام های هشتگانه تبیین شده است، نشان می دهد مرحله طراحی، خود فرایندی چندی بعدی، چند سطحی و چند عاملی است که نیازمند چرخه ای متوالی از مفهوم سازی، ساخت و پردازش ایده، ارائه راه حل ها و ارزیابی آنهاست.
نتیجه گیری: فرایند طراحی همکارانه بر پایه یادگیری، شبکه ای از تعامل و تصمیم گیری را بین کنشگران شامل مدیران و متولیان، متخصصین و تهیه کنندگان طرح اعم از طراح شهری و یا سایر حوزه های مرتبط، سرمایه گذاران، و کاربران به وجود می آورد که با استفاده از مهارت های اجتماعی و فنآورانه، چالش بین استفاده از روش های علمی و کشف و شهودی را در طراحی شهری به حداقل رسانده و بستر مشارکت خلاقانه ای را در طراحی شهری (در مرحله تولید طرح) فراهم می کند.
شناسایی اصول توسعه کالبدی سکونتگاه های غیررسمی به مثابه الگوی مبتنی بر زمینه با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
91 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بررسی دانش تولید شده درباره سکونتگاه های غیررسمی به شناسایی دو خلاء مهم نظری می انجامد؛ اولا باوجود اینکه زمینه گرایی در مباحث مخلتف شهرسازی ورود نموده اما جای آن به عنوان یک نظریه مستقل برای توضیح فرایند توسعه شهری غیررسمی خالی به نظر میرسد. ثانیا، گویا ادبیات نظری شهرسازی فاقد چارچوب اصولی منسجمی است که توسط تحلیلی زمینه ای از الگوی توسعه کالبدی این سکونتگاه ها بدست آمده باشد.
هدف: هدف این پژوهش تحلیل ابعاد زمینه به کمک دیدگاه زمینه گرایی به منظور توضیح توسعه کالبدی سکونتگاه های غیررسمی است. همچنین این پژوهش در تلاش برای تدوین چارچوب نظری منسجمی از اصول برنامه ریزی توسعه کالبدی سکونتگاه های غیررسمی در مطالعه ای زمینه ای می باشد.
روش: این پژوهش از روش فراترکیب و الگوی هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو بهره برده است طوریکه اولا 422 مقاله از طریق جستجوی نظامند بدست آمده که پس از غربالگری به کمک نرم افزار rayyan، 27 مقاله در فرایند پژوهش قرار گرفته اند. سپس مقالات منتخب به کمک نرم افزار MAXQDA بر اساس سوالات تحقیق مورد کدگذاری استقرایی قرار گرفته و در گام های بعدی به تحلیل و سنتز مفاهیم مستخرج پرداخته شده است.
یافته ها: انتزاع اطلاعات از منابع منتخب به شناسایی 1092 کد انجامیده است. همخوان یابی و ترکیب کدها به یک مقوله جانبی: اطلاعات توصیفی منابع و پنج مقوله اصلی: زمینه کلان، زمینه محلی، کارکرد زمینه، واکنش به زمینه، عوامل مداخله گر و در ادامه به چهار نوع اصل توسعه کالبدی سکونتگاه های غیررسمی یعنی اصول فرایندی، محتوایی، مدیریتی، ضوابط-مقرراتی و مشترک منتهی شده است.
نتیجه گیری: اولاً سکونتگاه های غیررسمی پدیده ای مبتنی بر زمینه بوده و برای درک منطق حاکم بر آنها نیاز به تحلیل زمینه در مقیاس های کلان و محلی است. ثانیاً اصول حاکم بر توسعه سکونتگاه های غیررسمی در فرایندی چرخه ای، دائما در حال تکامل و ارتقا هستند. در نتیجه، توسعه شهری غیررسمی، پویایی لازم را برای تطابق با دگرگونی نیازها و شرایط داشته و تاب آور، استطاعت پذیر، و پایدار عمل می نماید.
بازشناسی مسکن بومی منطقه منوجان استان کرمان با رویکرد پدیده شناسانه شولتز و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
113-128
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه معماری بومی در هماهنگی با "تجربه زیسته" بومیان شکل می گیرد، معماری ای از مدخل فضای وجودی است که از منظر شاعرانگی، فضایی نامنتظر و درعین حال آزادکننده است که به واسطه خیال، کشف و فهم می شود. بنابراین مقاله حاضر، با رجوع به رویکرد پدیده شناختی که ریشه در فلسفه داشته و بر مفاهیمی چون "تجربه زیسته" و "ادراک" انسان از هستی اشاره دارد، موضوع را به گونه ای بررسی نموده که "چگونگی" در آن ممکن باشد. در راستای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش: «چگونه می توان با معیارهای پدیده شناسی برآمده از نظریات هایدگر و شولتز، به تحلیلی وجودی (اگزیستانسیال) از تحقق سکونت در معماری بومی منطقه منوجان دست یافت؟»، معیارهای پدیده شناسانه برآمده از مطالعات نظری پایه، در فلسفه وجودیِ هایدگر و پدیده شناسیِ مکان در تحقیقات شولتز شامل: یک مورد متغیر وابسته مؤلفه "باشیدن" و ده مورد متغیر مستقل شامل: "مکانمندی"، "آشکارگی"، "خودبودگی"، "گردآوری"، "خصلت"، "دربرگیرندگی"، "نمادین سازی"، "مراقبت"، "معناداری" و"شاعرانگی" استخراج و تدوین شدند؛ سپس در جهت هدف تحقیق یعنی فهم عمیق تر و بهتر معماری بومی منوجان در توصیف و تفسیری پدیده شناختی با معیارهای ذکرشده ارائه شد. جامعه آماریِ این پژوهش، بنا و فضای زیستی بومیان -کپر و عناصر وابسته به آن- می باشد. آنچه این سکونتگاه/قرارگاه را به طرز چشمگیری از نمونه های مشابه متمایز می کند، نوعِ مصالح، شکل و نحوه استقرار کپرها از یک سو و از سوی دیگر شیوه سکونتی است که در آنجا محقق شده است. نتایج نشان داد سکونتگاه موردنظر در عین تمامی مشکلات اقتصادی و فقر شدید ساکنین آن، مؤلفه های لازم برای تحقق سکونت در تطابق با احراز هویت و پذیرش کاربری و درنتیجه در رابطه با فرم و فضا را در خود دارد. درنهایت سعی شد نشان داده شود این شیوه "سکناگزیدن/باشیدن" واجد امتیازاتی است که در پژوهش ها و مطالعات رایج معماری مغفول می ماند؛ امتیازاتی که معطوف به "تجربه زیسته" ساکنان و رابطه وجودی آن ها با محیط و مکان زندگی شان می باشد که به نظر می رسد با تحلیلی وجودی و رویکردی پدیده شناسانه بهتر به دید می آیند.
تبیین قابلیت نقوش قالی در هویت بخشی ایرانی به بسته بندی کالاها (مطالعه موردی: نقوش قالیِ بندیِ یلمه بروجن و میناخانی ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
179 - 192
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر توجه به هویت هر ملتی از جایگاه خاصی برخوردار است. یکی از مواردی که می تواند معرف هویت ملت در سطح ملی و بین المللی باشد، بسته بندی محصولات است. پژوهش حاضر با هدف توسعه تأثیرگذاری هویت ایرانی در طراحی بسته بندی کالا به تحلیل قابلیت های گرافیکی نقوش دو طرح قالی ایرانی پرداخته و به دنبال پاسخ به این پرسش ها بوده است که آیا استفاده از این نقوش در بسته بندی می تواند موجب توسعه نفوذ هویت ایرانی باشد؟ و در صورتی که پاسخ به این سوال مثبت است، با چه روش هایی می توان از قابلیت های زیباشناختی نقوش قالی ایرانی در طراحی بسته بندی محصولات ایرانی استفاده نمود؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده و در آن، با تحلیل بصری نقوش قالی طرح شکسته بندی یلمه بروجن و نیمه گردان میناخانی ورامین، 12 نمونه طراحی بسته بندی با بهره گیری از طرح و نقش این دو قالی ارائه شده است. درنهایت این نتایج به دست آمد که استفاده از نقوش سنتی قالی در بسته بندیِ کالاهای ایرانی، برای مخاطب ایرانی آشنا بوده و برای مخاطبینِ خارجی نیز تداعی کننده و یادآور نقوش ایرانی هستند، بنابراین تکرار تماشای یک نقش در ذهن مخاطب می تواند یکی از راه های دستیابی به توسعه نفوذ هویت ایرانی باشد. ضمن این که یک بسته بندی محکم و زیبا می تواند سالیان سال در خانه افراد نگهداری شود. هم چنین نقوش قالی های ایرانی این قابلیت را دارا بودند تا به روش های کلی و کاربردی شامل استفاده از طرح کلی و نقش و نگارها به طور مستقل، طرح و نقوش در ترکیب با سایر عناصر، و یا طرح کلی قالی و نقوش با ایجاد تغییراتی در فرم اصلی، در طراحی بسته بندی مورد استفاده قرار گیرند و بدین ترتیب طرح های متفاوتی خلق شوند.
گونه شناسی فنی و هنری چلنگری های تهران عصر قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
193 - 212
حوزههای تخصصی:
چلنگری در و پنجره در گذشته از اهمیت بالایی برخوردار بوده و در بناها به جلوه ای فرهنگی مبدل شده است. ابنیه تهران در دوره های قاجار و پهلوی، دارای چلنگری با طرح های متنوع هستند که نشان از هنر دست آهنگران تهرانی دارد. می توان دوره قاجار را آغاز جایگزینی فلز به جای چوب در ساخت نرده پنجره ها دانست که به «گل نرده» شهرت یافته اند. هدف مقاله حاضر، بررسی شیوه طراحی، ساخت و تکنیک های به کار رفته در چلنگری های تهران (نرده پنجره، در و بالکن) است. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن میدانی و کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهند شیوه طراحی با فرم پایه S با نسبت 2 واحد برای عرض و 6 واحد طول در زیرنقشی با 12 مربع مساوی، شکل گرفته و در ترسیم حلزونی ها با تعداد 4 مربع به ابعاد 2 واحد و به 6 قسمت تقسیم شده است. تکنیک های به کار رفته به چهار دسته شامل فرم های مستطیلی، مستطیل دارای هلالی، مستطیل کتیبه دار دارای هلالی و مستطیل مربع تقسیم شده و در سه گروه قابل بررسی هستند. نقش مایه ها نیز تابع نقوش سنتی به دو دسته کلی تک نقش مایه و دو یا چند نقش مایه قابل تقسیم است. طرح و نقش ها پیرو گره های ایرانی در آجر و چوب و به ویژه کاشی کاری بوده و ریشه هویتی دارند. طراحی، نقش، فرم و تکنیک از ابعاد و شکل پنجره، در و حفاظِ بالکن تبعیت کرده و با توجه به تجارب به دست آمده توسط استادکاران روندی تکاملی داشته است.
تبیین الگوهای ادراک حسی مؤثر بر حس تعلق به مکان در طراحی مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط آموزشی، بعد از محیط خانه و خانواده، بیشترین سطح ارتباط با کودکان را به تعامل می گذارد. تاثیر کیفیت فضای آموزشی در تحقق حس تعلق به مکان که فرد را به مکان پیوند داده و هویت افراد و مکان را شکل می دهد این امر در محیط های آموزشی که دانش آموزان خصوصیات حسی، رفتاری و نیازهای ویژه دارند از اهمیت ویژه ای برخوردار است .در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های ادراک حسی بر حس تعلق همچنین تأثیر هر کدام از شاخص ها، اولویت بندی شاخص های تاثیرگذار بر حس تعلق دانش آموزان انجام پذیرفت. نسبت به هدف تعیین شده یکی از مهمترین سوالاتی که پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به آن است را چنین می توان بیان نمود؛ چگونه می توان عناصر شکل دهنده متأثر از الگوهای ادراک حسی در مدارس استثنایی را در قالب استانداردهای طراحی این مدارس به عنوان یک مدل فراگیر تدوین نمود؟ تحقیق حاضر، به روش کمی و کیفی می باشد، داده های کیفی با استفاده از مشاهدات مستقیم، مطالعه اسنادی و مصاحبه با متخصصین، گردآوری شد، سپس داده های کمی در بستری پیمایشی به روش تهیه پرسشنامه طبق طیف لیکرت تنظیم و با روش مدل یابی معادلات ساختاری(SEM) روابط بین متغییرها و میزان تأثیر آنها در مدارس مورد مطالعه توسط نرم افزار Spss و Amos تحلیل شد. نمونه گیری نیز با روش خوشه ای دو مرحله ای انجام و سپس از یک نمونه ی تصادفی استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد که بین عوامل ادراک حسی، حواس بینایی نسبت به سایر حواس از اهمیت بیشتری برای این دانش آموزان برخوردار می باشند. همچنین در بین عوامل حس مکان وجود تعاملات اجتماعی در ایجاد حس تعلق به مکان و رضایتمندی مؤثر می باشند. در نتیجه الگوهایی در قالب استانداردهای طراحی در جهت بازآفرینی شاخص های ادراک حسی و تقویت روابط و تعاملات اجتماعی دانش آموزان که به عنوان عاملی مهم برای حس تعلق آنان به مدرسه تلقی می شود ارائه گردید تا راهنمای طراحان باشد.
دستیابی به مؤلفه های ارزیابی و گزینش روش مناسبِ مداخله مرمتی در میراث معماری مبتنی بر اسناد بین المللی حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بناهای تاریخی به واسطه وجود ارزش های متنوع در ماهیت اصیل خود، شایسته حفاظت و انتقال به نسل های آتی هستند. حفاظت از این ابنیه در برابر مخاطرات طبیعی و فرسودگی های حاصل از تطویل عمر آن ها از جمله امور رایج در رابطه با میراث معماری است که با ورود به روند طبیعی زندگی اثر و اعمال تغییراتی در آن از طریق مداخلات مرمتی صورت می پذیرد. مداخلات مرمتی به دلیل حساسیت های موجود پیرامون نقش آن ها در تداوم حیات اثر و هم چنین حفظ اصالت و ارزش های میراثی آن، عموماً با چالش هایی مواجه اند که مرمت گران را دچار دشواری هایی در زمینه انتخاب روش ها و فنون مرمتی مناسب می نمایند. از این رو به نظر می رسد که مرمت گران نیاز به مؤلفه هایی جهت تسهیل ارزیابی و گزینش روش ها و فنون مرمتی مناسب و کاهش معضلات پیش روی خود در این رابطه دارند. مناسب ترین بستر جهت دستیابی به چنین مؤلفه هایی، اصول و رهنمودهای موجود در قالب اسناد بین المللی حفاظت حاصل از نشست های تخصصی کارشناسان این حوزه در دهه های گذشته است. از این جهت و با توجه به اهمیت موضوع، دستیابی به مؤلفه های ارزیابی و گزینش روش مناسبِ مداخله مرمتی در میراث معماری مبتنی بر محتوای اسناد بین المللی حفاظت به عنوان هدف اصلی پژوهش برگزیده شده است. پژوهش دارای رویکرد کیفی است و از راهبرد استقرایی سود می برد. داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از بررسی اسنادی به عنوان یکی از تکنیک های مطالعات کتابخانه ای، گردآوری شده و چگونگی تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز بر مبنای تئوری زمینه ای و استفاده از نرم افزار Maxqda صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از پژوهش شامل ۳۹ مؤلفه در چهار گروه مؤلفه های ارزیابی هدف مداخله با تأکید بر حفظ ارزش های میراثی، حفظ اصالت اثر و اهمیت فرهنگی مکان، مؤلفه های ارزیابی منطق، تناسب و فرآیند اقدام، مؤلفه های سنجش سطح و نوع مداخله به ویژه برگشت پذیری و حداقل مداخله و همچنین مؤلفه های ارزیابی نهایی مداخله منتخب، ارائه گردیده است.
بررسی، تحلیل و طبقه بندی طرح و نقش قالی های امروزی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان کرمانشاه در غرب ایران واقع شده است. قالی کرمانشاه در گذشته دارای نقوش زیبا و رنگ های متنوعی بوده که گاه از نقوش و رنگ های رایج در شهرها و مناطق دیگر متأثر بوده است. با توجه به مشکلات فراوان و فراموش شدن طرح و نقش قالی های اصیل کرمانشاه، لزوم توجه به پیشینه و فرهنگ بومی و بررسی مواردی نظیر طرح و نقش قالی های امروزی این استان ضروری است. مسئله اصلی این تحقیق، نبود اطلاعات قالی های امروزین کرمانشاه بود و در این راستا، تنوع طرح و نقش قالی های امروزین استان کرمانشاه کدام است؟ سؤال اصلی تحقیق محسوب می شود. هدف از انجام تحقیق بررسی، تحلیل و طبقه بندی طرح و نقش قالی های بومی و اصیل امروزی کرمانشاه بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل 50 قالی و جامعه نمونه برای ارائه و بررسی در این مقاله تعداد 16 تخته قالی است که به شیوه هدفمند و بر اساس فراوانی و حذف نمونه های مشابه انتخاب شده است. نتایج نشان داد که انواع طرح قالی های امروزی کرمانشاه از نظر نحوه اجرای اجزاء و نقش مایه ها عمدتاً از نوع شکسته (رج شمار بین 45-20) هستند. طرح های پرکاربرد در این قالی ها شامل لنگر کشتی، کلاه فرنگی، برچلوارک، سماوری، ترنج لنجاب، تلفیقی، دو گل اکبرآباد، محرابی گلدانی، شکارگاه، حسین آباد کلیایی، سیدعبداللهی، کیوه نانی، یه گلی، سیخ کبابی، دارگل، بازوبندی و قهوه سینی بودند. همچنین بیشترین رنگ های استفاده شده در این قالی ها نیز شامل رنگ های سرمه ای، کرم، روناسی، سیاه، لاکی، آبی، الماسی، قرمز، قهوه ای، زیتونی، سبز و خاکی بود. به نظر می رسد که قالی های امروزی کرمانشاه که عمدتاً در ناحیه سنقر کلیایی یافت می شوند، از نظر رنگ دارای اصالت بالایی هستند؛ اما به دلیل نزدیکی سایر شهرهای مهم در زمینه قالی بافی (مانند بیجار و سنندج)، برخی طرح ها و نقش های غیراصیل نیز در آن ها وجود دارد.
بازآفرینی، آسیب نگاری و بررسی ساختاری کتیبه گریوار بقعه دوازده امام یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ ساخت بقعه «دوازده امام یزد» به عنوان یکی از کهن ترین بناهای کتیبه دار ایران، به اواخر دوره آل بویه و دیلمیان برمی گردد. تحقیقات انجام گرفته بر روی این بنا به معماری و مرمت جداره خارجی آن محدود می شود، درحالی که گنبدخانه آن دارای آرایه های ارزشمندی ازجمله کتیبه آیت الکرسی در گریوار گنبد است. هدف این پژوهش، مطالعه آسیب های وارده به این کتیبه و شناخت ساختار و نقوش به کار رفته در آن برای کمک به استفاده های بعدی ازجمله در مرمت کتیبه بوده است. نیل به این هدف در گرو پاسخ به این دو سؤال است: 1. آسیب های وارده به کتیبه گریوار بقعه دوازده امام شامل چه مواردی است؟ 2. ساختار کلی و تزئینات به کار رفته در این آرایه چگونه است؟ ضرورت این پژوهش از این روست که با توجه به قدمت بنا و تأثیرات مخرب جوی، کتیبه فوق دچار آسیب های جدی شده لذا نیازمند شناخت این آسیب ها جهت جلوگیری از آسیب های بیش تر و بازسازی بوده و احیای آن بسیار ضروری است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. یافته های این پژوهش براساس بازآفرینی بخش های آسیب دیده، آسیب نگاری و پردازش تصویری با برنامه های رایانه ای، حاکی از آن است که بیش ترین آسیب ها عمدتاً به دلیل ریزش مصالح زیرساخت،ریزش رنگ و آلودگی های محیطی است. وسعت ریزش مصالح هفت درصد کل کتیبه است و ریزش تکه ای رنگ 5/6 درصد کتیبه را درگیر نموده درحالی که آلودگی های سطحی 100 درصد کتیبه را فراگرفته اند. تحلیل داده ها در آلودگی سطحی، گواه وجود میانگین 13 درصدی رنگ خاکستری روشن،34 درصدی خاکستری میانه و 14درصدی خاکستری تیره به جای دو رنگ سفید 55 درصدی و سیاه 45 درصد در طرح اولیه است که نشان از سطح بالای تخریب کتیبه دارد. هم چنین هرچند در همه کتیبه های معماری نظام های سه گانه نوشتاری، هندسی و گیاهی لزوماً به کار نرفته اند، براساس بررسی ساختاری کتیبه، این اثر هر سه بخش را به شکل ساختارمندی داراست به گونه ای که طراح، هریک از اجزاء را در هماهنگی هرچه بیش تر برای رسیدن به کلیتی منسجم طراحی نموده است.