فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۹٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلایل مختلف غالباً مساحت اندک و نامناسبی از مسکن آپارتمانی در ایران و از جمله شهر رشت به فضاهای نیمه باز خصوصی اختصاص می یابد که این امر منجر به کاهش محسوس استفاده پذیری این فضاها می گردد. پژوهش حاضر تلاش می نماید تا نقش ضوابط ساختمانی را در زمینه بهبود استفاده پذیری این فضاها بررسی نماید. در این پژوهش، در گام نخست با رجوع به تجربیات بین المللی، ضوابط ساختمانی مربوط به ابعاد حداقلی بالکن در انگلستان، استرالیا، سنگاپور، ژاپن، دوبی، لوکزامبورگ و هلند مورد مطالعه تحلیلی قرار می گیرد. سپس مروری بر ضوابط ساختمانی مرتبط در نظام کنترل ساختمانی فعلی ایران و به طور خاص شهر رشت انجام می گردد. در ادامه بر اساس استدلال منطقی تلاش می شود تا تعریفی برای «تراس حداقلی استفاده پذیر» برای این شهر ارائه و مساحت و ابعاد الزامی آن محاسبه شود. سپس، تلاش می شود تا تصویری از وضع موجود طراحی فضاهای نیمه باز خصوصی در مسکن آپارتمانی متداول شهر رشت در مقایسه با ضابطه پیشنهادی در پژوهش حاضر ترسیم گردد. جهت انجام این کار به نقشه های مسکن آپارتمانی تایید شده توسط واحد کنترل نقشه سازمان نظام مهندسی ساختمان شهر رشت مراجعه گردید و کلیه نقشه های مسکن آپارتمانی سه طبقه به بالا که در بازه زمانی بهمن 1399 تا فروردین 1400 در این سازمان تایید شده بودند، شامل 340 واحد آپارتمان با مجموع 401 بالکن، به عنوان نمونه بررسی شدند. بررسی اخیر حاکی از آن بوده است که اولاً درصد اندکی از تراس های فعلی که در مسکن آپارتمانی در شهر رشت طراحی می شوند (17%)، ضابطه پیشنهادی را رعایت می کنند، لذا از نظر استفاده پذیری وضعیت نامطلوبی دارند. ثانیاً، درصورتی که ضابطه ابعاد و مساحت حداقلی برای تراس ها صرف نظر از تعداد اتاق خواب های واحد مسکونی در قالب یک تراس حداقلی دونفره تدوین گردد، چشم انداز نسبتاً بهتری از نظر قابلیت اجرایی خواهد داشت. مقاله با بحث و پیشنهادهای پایانی به اتمام می رسد.
مدارس شهر یزد در روزگار آل کاکویه و اتابکان: بازشناسی معماری و فهم ماهیت مدارس بر پایه گزارش های تاریخی و شواهد محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
5 - 25
حوزههای تخصصی:
با تشکیل فرمانروایی کاکوییان در منطقه یزد، شهر یزد که پیش از آن به «کثه» معروف بود، رونق یافت و حیات تازه ای را آغاز کرد که بر نحوه توسعه و سرنوشت آینده شهر مؤثر بود. در زمان کاکوییان، آبادانیِ شهر و روستاهای تابعِ آن از سر گرفته شد. «مدرسه» یکی از گونه بناهای شاخصی است که مورخانِ تواریخ یزد به برپایی آن ها در این دوره اشاره کرده اند. اتابکان دنباله کار کاکوییان را گرفتند و علاوه بر ایجاد بناها و توسعه زیرساخت های شهری، مدارسی هم ساختند. کاکوییان و اتابکان چند مدرسه و کجا و با چه هدفی و با چه ویژگی های کالبدی و کارکردی ای ساختند؟ این ها پرسش های پژوهش اند. هدف از پژوهش، پیگیری چیستی و کارکرد این مدارس و ویژگی های معماری است. روش پژوهش «تاریخی تحلیلی» است و داده ها با استناد به گزارش های تاریخی و شواهد معماری و شهری فراهم آمده است. براساس جست وجوهای انجام شده، نُه مدرسه در سده های پنجم تا هشتم هجری در یزد برپا شدند که بانی آن ها اُمرایِ کاکویی و اتابک یا نزدیکانشان بودند. برخی از این مدرسه ها در داخل حصار (محله شهرستان) و برخی بیرون حصار یا متصل به دروازه ها بنا شدند. کارکرد اصلی این مدارس بیشتر آرامگاهی است و از وجه آموزشی این بناها آگاهی روشنی در دست نیست. این گونه بناها آن قدر اهمیت داشتند که با گنبد شاخص و سردر بلند، گاه با دو منار، ساخته می شدند و در منظره شهری چشمگیر بودند. بیشتر مدارس یاد شده از بین رفته اند و درباره وجود آثاری از آن ها، مانند مدرسه سلطان قطب الدین، می توان حدس هایی زد. مدارس این دوره را می توان نیای مدارس سده هایِ بعدی، به ویژه مدارسِ مظفریان و تیموریان، به حساب آورد.
ارزیابی عملکرد سیستم سرمایش تبخیری هیبرید در ساختمان های مسکونی اقلیم گرم و خشک، با رویکرد کاهش مصرف آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تامین آسایش حرارتی ساختمان های مسکونی در فصل گرما"،سبب مصرف بالای برق و متعاقبا ایجاد آلودگی، تغییرات آب و هوایی و کاهش منابع می گردد.این مسئله در اقلیم گرم و خشک، به واسطه مصرف بالای آب برای سرمایش تبخیری با سیستم های متداول(کولر آبی)چالش بیشتری دارد. با هدف کاهش مصرف آب و تامین آسایش حرارتی و ایجاد سرمایش نسبی، می بایست سیستمی در نظر گرفته شود که با هزینه کم، اقداماتی ساده و کمترین تجهیزات،بر روی ساختمان اعمال گردد.به همین سبب، سیستم هیبریدی متناسب با این اقلیم پیشنهاد می شود که بتواند اهداف پژوهش را تحقق بخشد. در این پژوهش،به منظور بررسی کارکرد سیستم پیشنهادی،دو اتاق مشابه،به صورت تجربی،مورد بررسی قرار گرفتند.در این زمینه،شاخص های محیطی،نظیر دما،رطوبت نسبی و جریان هوا توسط سنسور های مربوط به مدت 5 روز(شبانه روزی)در اتاق های مذکور، پایش گردید. در بخش اول،ابتدا وضعیت دو اتاق مشابه نسبت به یکدیگر بررسی شد.در بخش دوم، سیستم هیبریدی پیشنهادی در یکی از اتاق ها تعبیه و عملکرد آن نسبت به تهویه طبیعی یک طرفه وکولر آبی مقایسه شد. در بخش اول، مشخص شد، اتاق ها از نظر وضعیت محیطی، یکسان هستند و راهکارهای تهویه طبیعی یک طرفه و سرمایش تبخیری متکی به تهویه طبیعی بر شرایط اتاق ها کمترین تاثیر را داشته اند. در بخش دوم، سیستم هیبریدی کارایی خود را به اثبات رساند. زمانی که میانگین دمای محیط بیرون°C30- 32باشد، سیستم هیبریدی پیشنهادی به کاهش دمای محیط داخلی قادر است. این سیستم نسبت به شرایط تهویه طبیعی یک طرفه در محیط داخل، به طور میانگین،°C5/5کاهش دما و%16-%18افزایش رطوبت نسبی ایجاد کرده است. اگرچه در ساعات محدودی شرایط آسایش حرارتی تامین نشده است؛ این سیستم در مقایسه با کولر آبی مورد مطالعه، کاهش%96مصرف آب و%74مصرف برق را به همراه داشته است. به عبارتی، مصرف آب را از290liters/dayتوسط کولر آبی موجود، به حداکثر10liters/day،رسانده است. همچنین،سیستم مذکور مصرف برق را از 10kWh به2.6kWh کاهش داده است.
مدل یابی روابط علی مؤلفه های محیطی مدارس در جهت کاهش پرخاشگری دانش آموزان با میانجی گری نقش تنوع پذیری و فعالیت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار پرخاشگری در اشکال مختلف جزو مشکلات بزرگ و اساسی جوامع به شمار می آید که اهمیت این موضوع در سطح جهانی منجر به پیشنهاد و ارائه راهکارهای کاهش پرخاشگری شده است. کارشناسان محیطی معتقدند که محیط با مؤلفه های خود می تواند بر سلامت روان، تنش های رفتاری، احساس تعلق به فضا و میزان تعاملات اجتماعی کاربران تأثیر بسزایی داشته باشد. شروع رفتار پرخاشگرانه در دوران کودکی ضمن ایجاد آسیب های جدی فردی، تهدیدهای اجتماعی در آینده را به همراه خواهد داشت. بنابراین مدرسه مؤثرترین فضایی است که دانش آموزان در کنار دوستان و همسالان خود می توانند رفتار پرخاشگری را از یکدیگر تقلید کنند و یا نسبتا آرام و منطقی رفتار کنند. هدف اصلی پژوهش در راستای کاهش این گونه رفتارهای دانش آموزان در مدارس، رسیدن به مدل روابط علی مطلوب میان مؤلفه های محیطی مؤثر می باشد. روند پژوهش بر اساس روش تحقیق پیمایشی بوده و جهت ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کاهش رفتار پرخاشگری که از چارچوب مبانی نظری استخراج شده، پرسشنامه ای میان 317 نفر از دانش آموزان پسر در مقطع دوم متوسطه تهیه و توزیع شده است. تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل عاملی بوده که به تبیین رابطه ی بین مؤلفه های محیطی پرداخته و مدل نهایی پژوهش در نرم افزار ایموس ترسیم شده و روابط علی مدل به کمک تحلیل مسیر ارزیابی شده است. در مدل نهایی سه چرخه از عامل طبیعت گرایی بر محیط بدون تنش تأثیرگذار بوده، چرخه اول که بیان گر نقش طبیعت در کنار خوانایی و انعطاف پذیری فضا، منجر به حرکت چرخه دوم با اضافه شدن عامل تنوع پذیری و سپس چرخه سوم با عامل فعالیت پذیری خواهد شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که چرخه ی طبیعت گرایی با میانجی گری تنوع پذیری به میزان %8/39 و فعالیت پذیری به میزان %2/40 موجب شکل گیری محیط بدون تنش شده است. همچنین عامل خوانایی فضایی با %4/65 و عامل امنیت محیطی با %2/50 به عنوان مؤثرترین عوامل در مدل شناسایی شدند که مدل نهایی تحت تأثیر این دو عامل بوده است.
راهکارهای معماری همساز با اقلیم با بهره گیری از شاخصهای آسایش حرارتی در روستای قلعه بالا (ی) بیارجمند (استان سمنان)
حوزههای تخصصی:
هماهنگی فضاهای معماری و شهری با اقلیم از اصول لازم برای پایدار ماندن بناها و از مهم ترین اهداف توسعه پایدار است. استفاده از دستورالعمل های مشترک جهت طراحی بناها و عدم توجه به داده های اقلیمی در مواجهه با شرایط مختلف اقلیمی و معماری بومی منطقه، پاسخگویی مناسب جهت ایجاد آسایش حرارتی برای بهره وران را ندارند. بررسی داده های محیطی موجود در یک منطقه به منظور شناخت رفتارهای اقلیمی به طرق مختلف همواره موردتوجه طراحان و معماران اقلیمی قرار داشته است. معماری همساز با اقلیم، تطابق سازگار معماری با محیط زیست پیرامون را باعث می شود. محل موردمطالعه روستای قلعه بالا (ی) بیارجمند از توابع شهرستان شاهرود واقع در استان سمنان است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکرد کمی است و اطلاعات کسب شده از طریق مطالعات میدانی و سایت های اینترنتی معتبر در یک دوره 18 ساله حاصل شده اند، همچنین با استفاده از اطلاعات هواشناسی و تجزیه وتحلیل آن ها با توجه به روش الگی، اوانز، ماهانی و گیونی چارچوب کلی اصول معماری همساز با اقلیم با هدف استفاده از منابع انرژی طبیعی مشخص شد در انتها یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به اقلیم سرد و خشک روستا استفاده از بافت فشرده و متراکم، کشیدگی شرقی- غربی روستا، کاهش نسبت سطح بنا به حجم آن، بهره گیری از مصالح سنگین با ظرفیت حرارتی بالا در جداره جنوبی، استفاده از بازشو (پنجره) های کوچک از راهبردهای نیل به معماری همساز با اقلیم در این روستا است.
بررسی خوانش دلبستگی مکانی بر مبنای عناصر هویتی معماری مسکونی (مطالعه موردی: معماری مسکونی دوره پهلوی دوم بین شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
5 - 18
حوزههای تخصصی:
دوره پهلوی دوم سرآغاز فراگیر شدن جنبش مدرن و تغییر شکل در سبک های معماری و ارائه الگوهای نوین در آن بوده است. این امر سبب شده است که بناهای معماری شاخص و برجسته ای خصوصا در معماری مسکونی طراحی و اجرا شوند که پس از گذشت چند دهه از اجرای آن ها، هنوز دارای جذابیت های کالبدی، معنایی و عملکردی باشند. در همین راستا، این پژوهش در پی بررسی خوانش ادراکات شهروندان تهرانی از این بناها با در نظر گرفتن عوامل دلبستگی مکانی و بر مبنای عناصر هویتی توسط شهروندان با استفاده از روش پیمایش پرسشنامه ای و مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. خوانش ادراکات شهروندان تهرانی از سه مجتمع مسکونی اکباتان، بهجت آباد و اسکان نشان دادند که که مرحله اول خوانش این بناها، ویژگی های عملکردی آنان است که این امر موجب اثرگذاری بر عامل وابستگی مکانی در تصورات ذهنی افراد شده و در درجات بعدی به شکل گیری هویت و دلبستگی مکانی منجر شده است.
فضاهای عمومی در بناهای مذهبی و عملکردهای آن ها از منظر نظریه مکان سوم؛ نمونه موردی: فضای جلوخان مسجد جامع قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
225 - 239
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی معاصر به صورت مناسبی تمامی نیازهای انسان را پاسخ نمی دهند و زندگی اجتماعی در آن ها آن گونه که باید در جریان نیست. تا جایی که این فضاها صرفاً به عاملی ارتباط دهنده بین مبدأ و مقصد تقلیل یافته اند. پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی و شناسایی عوامل تأثیرگذار در جهت تقویت کارکرد این فضاها بپردازد و نگاه ویژه ای دارد تا آموزه ها و اندیشه های معماری و شهرسازی را به بار نشاند. هدف این پژوهش رسیدن به تعیین چارچوب راهبردی جهت دستیابی به فضای جلوخان طبق نظریه مکان سوم و ارائه طرح پیشنهادی جهت ارتقاء فضای جلوخان برای رسیدن به مفهوم مکان سوم در فضای جلوخان مسجد جامع قزوین بوده و به دنبال پاسخ به این پرسش است که اولویت بندی شاخص ها در فضاهای عمومی بناهای مذهبی از منظر نظریه مکان سوم در نمونه موردی جلوخان مسجد جامع قزوین چگونه است. این تحقیق ازنظر ماهیت ترکیبی است و بر اساس مؤلفه های کمی به دست آمده، استدلال کیفی صورت گرفته و سپس پیشنهاد ها طراحی ارائه شده است. به منظور تبدیل عوامل به شاخص های قابل اثرگذار در طراحی، پرسشنامه ای تنظیم شد که در مرحله ی اول از ۲4 عامل تأثیرگذار به روش دلفی اطلاعاتی از بین 20 نفر از متخصصین جمع آوری شد و با تحلیل پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS مهم ترین عوامل تأثیرگذار استخراج شد. در مرحله ی دوم تحلیل پرسشنامه این عوامل به 14 عامل رسید که مهم ترین شاخص های تأثیرگذار طراحی محسوب می شود و اولویت بندی بین آن ها صورت گرفت. در پایان پس از واکاوی نظریه مکان سوم و بررسی شاخص ها، اولویت های طراحی در جهت ارتقاء کیفیت زندگی اجتماعی در فضای جلوخان مسجد جامع قزوین ارائه شد و قابل تعمیم به سایر فضاهای عمومی با ماهیت فضایی مشابه است؛ در انتها راهکارهای طراحانه در نمونه ی موردی معرفی گردید.
مطالعه نشانگان و علل سندروم ساختمان بیمار در خوابگاه های دانشجویی؛ نمونه موردی: خوابگاه های دانشگاه صنعتی شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
261 - 276
حوزههای تخصصی:
سندرم ساختمان بیمار یک بیماری ناشی از ساختمان است که افراد حاضر در محیط بسته، وضعیت جسمی و روحی مناسبی را تجربه نکرده، و علائم عصبی، تحریک مخاطی، تنفسی و پوستی را بروز می دهند. چنین وضعیتی می تواند در هر محیط بسته ای که افراد زمان زیادی را در آن حضور دارند، تجربه شود. خوابگاه های دانشجویی یکی از این گونه فضاهاست، که دانشجویان در طول مدت تحصیل، اوقاتی طولانی را در این فضا می گذرانند. از همین رو پژوهش حاضر با هدف تعیین نشانگان و علل این سندورم درخوابگاه های دانشجویی انجام شد. مطالعه حاضر به صورت مقطعی و توصیفی-تحلیلی در بازه ی دو ماهه آبان و آذر 1398 در خوابگاه های دانشگاه صنعتی شاهرود و بین 302 نفر انجام پذیرفت. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد MM040EA مرتبط با سندروم ساختمان بیمار و کیفیت هوای داخل استفاده شد، که به صورت آنلاین در اختیار دانشجویان قرار گرفت و داده ها جمع آوری گردید. آنالیز داده ها نیز از طریق آزمون دوجمله ای و آزمون مجذور کای انجام شد. بررسی ها حاکی از آن است که از بین علائم سندروم ساختمان، خستگی (64.24%)، مشکل تمرکز (58.28%) و سردرد (53.48%)، از سایر علائم شایع تر است. همچنین موثرترین علل این سندروم به ترتیب شامل سروصدا، هوای سنگین، دمای بسیار بالای اتاق و هوای خشک می باشد. بین میزان شیوع سندروم ساختمان با تمام عوامل مربوط به شرایط آسایشی خوابگاه و محیط فیزیکی و شرایط روانی اجتماعی خوابگاه ارتباط معنادار برقرار است. مطالعه حاضر نشان داد که 80.4% دانشجویان در زمره افراد مبتلا به سندروم ساختمان قرار دارند، که رقم بالا و نگران کننده ای است. از آنجا که این علائم با شرایط فیزیکی اتاق محل اقامت افراد در ارتباط است، لذا بازنگری شرایط حضور دانشجویان در خوابگاه ضروری بوده، که با کاهش تراکم حضور افراد و افزایش سرانه فضای اقامت، شیوع این مساله کاهش یابد.
بررسی و تحلیل میزان بازتاب شاخصه ها و ابعاد هویت ملی در قالیچه های تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
213 - 236
حوزههای تخصصی:
قالیچه های تصویری دوره قاجار اساساً پدیده ای نو و جدید در فرش ایران و بدعتی در طراحی فرش به شمار می آیند. از این رو به دلیل حفظ پیوندشان با نقش مایه های سنتی و ساختار کلی فرش ایران جایگاه ویژه ای در تاریخ فرش این کشور دارند. به همین سبب ضرورت دارد این نوآوری در سنت طراحی فرش ایرانی، از منظر جایگاه و نمود شاخصه های هویت ملی و ایرانی، مورد مطالعه قرار گیرد. در این راستا این سوالات پژوهشی مطرح است که هر گروه و دسته از قالیچه های تصویری دوره قاجار، تا چه حد واجد ابعاد شش گانه «هویت ملی» هستند؟ فراوانی هرکدام از شاخصه های «هویت ملی» در این قالیچه ها به چه میزان است؟ و مؤلفه های هویت ملی در این قالیچه ها به چه شکلی نمود و بازتاب داشته اند؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از منظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی به حساب می آید. تجزیه وتحلیل داده ها و یافته ها به صورت ترکیبی از شیوه کمّی و کیفی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام شده است. تعداد نمونه آماری این پژوهش 79 قالیچه تصویری قاجار بوده که به روش انتخابی گزینش شده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تصویر بافی های دوره قاجار با انتخاب موضوعاتی در تناسب با فرهنگ ایرانی ، حاوی مفاهیم و مضامین عمیق و ریشه دار هویتی بوده است. در بررسی انجام شده مشاهده شد ابعاد شش گانه «هویت ملی» در دسته بندی هشت گانه این قالیچه ها به ویژه در موضوعات نقش شاهی، مشاهیر، چهارفصل و موضوعات برگرفته از ادبیات کهن بیش ترین بروز و ظهور را داشته است. از سوی دیگر ابعاد «فرهنگی» و «مذهبی» هویت ملی بیش ترین و بُعد «سیاسی» آن، کم ترین فراوانی را در این قالیچه ها داشته است. عناصر و مؤلفه ها و شاخصه های «هویت ملی و ایرانی» در این قالیچه ها با استفاده از نقش مایه های خاص، خط و مضامین داستانی نظم و نثر فارسی، نمود لباس و پوشش اقوام ایرانی، استفاده از تصاویر شعرا، شاهان باستانی و اساطیری و ابنیه تاریخی و ارائه تصویری مثبت از سنت ها و فرهنگ زیست ایرانی نمود و ظهور پیدا کرده است.
ارائه مدل مفهومی با تأکید بر مؤلفه های اثربخش در هویت نماهای شهری بر اساس روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
87 - 102
حوزههای تخصصی:
نما در فرهنگ معماری معاصر ایران جایگاه مشخصی ندارد و تابع نظرات اعمال شده از سوی کارفرما، طراح و شهرداری در تغییر است. همچنین باوجود خلاءهای پژوهشی مشهود درزمینه بیان مؤلفه ها، عوامل، ابعاد و معیارهای هویت نماهای شهری و مفاهیم مرتبط با آن، موجب شده است تا هدف این پژوهش در راستای تبیین چارچوب برای بیان مؤلفه های اثربخش بر هویت نماهای شهری پیش برده شود. این پژوهش کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های اسنادی– فراترکیب به شمار می رود. برای شناسایی الگوی مؤلفه های اثربخش هویت نماهای شهری، تعداد 179 مقاله بررسی شده از میان آن ها 58 مقاله به کمک برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا 123 شاخص معرف هویت نماهای شهری شناسایی و در 7 مفهوم و 1 مقوله طبقه بندی شدند. بر اساس یافته های تحقیق؛ ابعاد، مؤلفه ها، معیارها و عوامل مفاهیم؛ هویت مکانی، هویت، هویت شهری، سیما شهری، منظر شهری، منظر معماری و نما بیان شده است.
الزامات معماری در تحقق مدرسه به عنوان کانون محله بر اساس مبانی نظری و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
103 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که الزامات معماری برای تحقق «مدرسه به عنوان کانون محله» چیست؟ مطابق دیدگاه برخی از محققان، رویکرد بوم شناسی یادگیری و نیز سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، معماری هر دوره محصول فلسفه تربیتی آن دوره است؛ بنابراین برای طراحی مدرسه باید از فلسفه تربیتی آن شروع کرد که فیشر آن را پداگوژی روانی_ اجتماعی فضا می نامد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی از نوع اسنادی_ تحلیلی، با هدف کاربردی و با استفاده از رویکرد بوم شناسی یادگیری و برنامه ریزی به روش دورک به این صورت انجام گرفته که ابتدا سند تحول برای استخراج مأموریت، مبانی، اصول و اهداف مرتبط موردبررسی قرار گرفت. سپس داده های لازم از طریق سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اطلاع رسان ها اخذ گردید. اطلاع رسان ها شامل 23 نفر از معلمین بودند که به صورت هدفمند و با به کارگیری راهبرد نمونه گیری ملاک محور، گلوله برفی و با حداکثر تنوع برای تأمین مقبولیت داده ها، انتخاب گردیدند. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا و برای باورپذیری یافته ها، از راهبردهای چندسویه سازی و ممیزی همگنان بهره گرفته شد. به منظور تأمین معیار اعتمادپذیری، فرایند تحلیل داده ها تا حد ممکن توصیف شد. درنهایت فهرستی از الزامات معماری، برای تحقق مدرسه به عنوان کانون محله در سه موضوع اصلی و نُه مقوله شامل ویژگی محیط فیزیکی (عملکردی، انعطاف پذیری، تنوع و خوشایند بودن)، تأمین نیاز کاربر (فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی و مشارکت) و ویژگی های سازمانی (فرهنگی و همه جانبه نگری) ارائه گردید. الزامات معماری ارائه شده شباهت ها و تفاوت هایی با اسناد قبلی داشته که با توجه به منبع جمع آوری داده ها، به سه گروه مختص مصاحبه ها (ناشی از تأثیر فرهنگ و تمدن اسلامی _ ایرانی)، مختص اسناد قبلی (شامل نیازهای رده های بالاتر هرم مازلو) و مشترک (شامل نیازهای رده های پایین تر هرم مازلو) تقسیم گردیدند. مهم ترین ویژگی مدارس محله برای موفقیت، گسترش و تأمین همه جانبه عدالت بوده که برجسته ترین اصل آن تنوع و انعطاف پذیری در همه ابعاد آن ازجمله معماری است.
بازآفرینی مجموعه مسجد علی شاه تبریزی بر پایه کاوش های باستان شناختی و نگاره های سفرنامه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بازسازی یا بازآفرینی بخش های ویران شده مجموعه مسجد تاج الدین علی شاه همیشه از پرسمان های بنیادین باستان شناسی و تاریخ معماری ایران بوده است. بر پایه یافته های باستان شناختی، آن چه امروز در ایوان ارگ علی شاه دیده می شود، بنایی است یکپارچه آجری که در دو مرحله جداگانه ساخته شده که بخش شمالی آن قدیمی تر از بخش جنوبی است. در شماری از گزارش های تاریخی نیز به آرامگاه تاج الدین علی شاه وزیر، معروف به طاووس خانه، در پشت مسجد علی شاه اشاره رفته است. فرضیه این پژوهش پیشنهاد می کند که برمبنای نشانگان آوار طاق بند صفه علی شاه و روایت ها و نگاره های تاریخی، کاربری سازه کنونی ارگ علی شاه (بخش الحاقی جنوبی)، آرامگاه تاج الدین علی شاه وزیر بوده است و هم چنین بازآفرینی مسجد علی شاه به صورت مسجدی چهارایوانی با چهار مناره پیشنهاد می شود.
روش پژوهش: روند بازآفرینی ساختار ارگ علی شاه مبتنی بر یافته های باستان شناختی و هم چنین بهره گرفتن از نگاره های دو سفرنامه مطراقچی و شاردن است که مجموعه علی شاه را پیش از زمین لرزه 1193ق نشان می دهند.
نتیجه گیری: هم خوانی یافته های باستان شناختی با نگاره های مطراقچی و شاردن دلالت دارند که ارگ کنونی تبریز همان طاووس خانه است که آن را پشت مسجد چهارایوانی علی شاه ساخته بودند. مجموعه دینی علی شاه دست کم از شش سازه معماری مسجد، مدرسه، زاویه، حوض بزرگ مرمرین، آرامگاه علی شاه و دیوار پیرامونی مجموعه با یک سردر ورودی شکل می گرفت؛ ایوان جنوبی به شبستان مسجد، ایوان غربی به مدرسه و ایوان شرقی نیز به زاویه علی شاه راه می یافتند.
زیبایی شناسی هنر مدرن از منظر علوم اعصاب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
55 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: چرا زیباانگاری برخی آثار انتزاعی برای بسیاری از مخاطبان عادی هنر پرسش برانگیز است؟
چه معیارها و شاخص هایی در زیبایی شناسی هنر مدرن دخیل هستند؟ اساساً چیستی و زیبایی شناسی هنر مدرن به عنوان پرسشی مهم در حوزه فلسفه هنر همواره چالش برانگیز بوده است، از سویی با توسعه مطالعات در حوزه علوم اعصاب شناختی درکی عمیق تر و گسترده تر از بنیان های عصب شناختی ادراک دیداری و فرایند تصمیم سازی در مغز فراهم آمده است که می تواند کاربردهای گسترده ای در زمینه های نظری و کاربردی مختلف از تبیین چگونگی شکل گیری تجربه زیبایی شناسی تا طراحی شناختی داشته باشد.
هدف پژوهش: در این مقاله ضمن تمرکز تحلیلی بر معیارهای زیبایی شناختی هنر مدرن از منظر علوم اعصاب و تفسیر مهم ترین آزمون های تجربی در این حوزه و شرح نسبت آن با هنر مدرن، تحلیلی زیبایی شناختی از هنر مدرن بر اساس قوانین عصب-زیبایی شناختی ارائه خواهد شد.
روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ روش شناختی از نوع پژوهش های کیفی با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی است. بحث، یافته ها و نتایج این پژوهش براساس تحلیل و تفسیر نتایج پژوهش های تجربی معتبر علمی در حوزه عصب-زیبایی شناسی است.
نتیجه گیری: تحلیل انجام یافته در این پژوهش حاکی از تأثیر برخی از قوانین عصب-زیبایی شناسی در شکل گیری تجربه زیبایی شناختی هنر مدرن است، قوانینی که بر اساس مکانیسم های پردازش بینایی در مغز انسان و در واقع در پیوند بیشتر با مسیر ژن پایه ادراک زیبایی شناختی در مغز عمل می کنند. همچنین به نظر می رسد بخش عمده ای از آنچه که تجربه زیبایی شناختی مواجهه با آثار هنری انتزاعی را شکل می دهد نتیجه مفاهیمی برساخته سیستم استدلالِ نحوی مغز است که به مثابه برچسبی معنایی به آثار هنری مدرن منتسب می شود. دو مسیر غریزه ژن پایه زیبایی و سیستم استدلالِ نحوی مغز به شکلی درهم تنیده و در خلال نوعی برهم کنش دوسویه دیالکتیکی در فرایند ادراک زیبایی شناختی نقش دارند، همچنان که براساس تحلیل انجام یافته به نظر می رسد مسیر دوم – که بیشتر تحت تأثیر فرهنگ و آموزش است – تأثیرگذاری بیشتری در زیباانگاری هنر مدرن نسبت به مسیر نخست دارد.
گونه شناسی فنی و هنری چلنگری های تهران عصر قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
193 - 212
حوزههای تخصصی:
چلنگری در و پنجره در گذشته از اهمیت بالایی برخوردار بوده و در بناها به جلوه ای فرهنگی مبدل شده است. ابنیه تهران در دوره های قاجار و پهلوی، دارای چلنگری با طرح های متنوع هستند که نشان از هنر دست آهنگران تهرانی دارد. می توان دوره قاجار را آغاز جایگزینی فلز به جای چوب در ساخت نرده پنجره ها دانست که به «گل نرده» شهرت یافته اند. هدف مقاله حاضر، بررسی شیوه طراحی، ساخت و تکنیک های به کار رفته در چلنگری های تهران (نرده پنجره، در و بالکن) است. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن میدانی و کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهند شیوه طراحی با فرم پایه S با نسبت 2 واحد برای عرض و 6 واحد طول در زیرنقشی با 12 مربع مساوی، شکل گرفته و در ترسیم حلزونی ها با تعداد 4 مربع به ابعاد 2 واحد و به 6 قسمت تقسیم شده است. تکنیک های به کار رفته به چهار دسته شامل فرم های مستطیلی، مستطیل دارای هلالی، مستطیل کتیبه دار دارای هلالی و مستطیل مربع تقسیم شده و در سه گروه قابل بررسی هستند. نقش مایه ها نیز تابع نقوش سنتی به دو دسته کلی تک نقش مایه و دو یا چند نقش مایه قابل تقسیم است. طرح و نقش ها پیرو گره های ایرانی در آجر و چوب و به ویژه کاشی کاری بوده و ریشه هویتی دارند. طراحی، نقش، فرم و تکنیک از ابعاد و شکل پنجره، در و حفاظِ بالکن تبعیت کرده و با توجه به تجارب به دست آمده توسط استادکاران روندی تکاملی داشته است.
ارزیابی میزان نمود ارزش های معنایی نهفته درپس کالبد بدنه تاریخی خیابان سپه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درک ساختار معنایی ذاتی بدنه های تاریخی خیابان سپه و چگونگی کمک این ساختارها به درک مکان موضوعات مهمی است که در این مطالعه فرض می شود که ارزش های معنایی معماری سازه های تاریخی را می توان از طریق 25 شاخص که در پنج سطح ارزشی گروه بندی شده اند، تجزیه و تحلیل کرد. این سطوح جنبه های مختلفی از جمله تعادل اساسی، سازگاری عملکردی، دلبستگی عاطفی، هویت فرهنگی و انتزاع نمادین را دربرمی گیرند. هدف پژوهش: این پژوهش با تمرکز بر مورد خیابان سپه تهران، به بررسی تعامل میان فرم و معنا می پردازد و به بررسی پیوندهای پیچیده بین بدن، چهره و روح معماری می پردازد. این مطالعه براساس این مفهوم است که طراحی معماری دارای ظرفیت عمیقی برای انتقال معانی است و این معانی اغلب از طریق نقش ها، انتظارات و انگیزه ها رمزگشایی می شوند. روش پژوهش: این پژوهش به روش تحلیل محتوای تاریخی و جمع آوری داده ها به صورت کمی انجام گرفته است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد خیابان سپه، تعادلی پویا بین سنت و مدرنیته را در خود جای داده است. این معماری توانایی قابل توجهی برای گسترش فرم ارگانیک و در عین حال حفظ ویژگی اساسی خود را نشان می دهد. مؤلفه های تناسب، اتصال، ریتم و نظم در میان عناصر ساختمان، وحدتی هماهنگ را ایجاد می کند که حس مکان را تقویت می کند. بافت تاریخی خیابان به طور یکپارچه با محیط اطراف خود در تعامل است و اهمیت تداوم و تعامل را نشان می دهد. این مطالعه نشان می دهد که چگونه پیکربندی معماری خیابان سپه با ساکنان آن در سطوح احساسی ارتباط برقرار می کند. سادگی معماری این مکان، حس قوی تعلق را تقویت می کند، در حالی که گنجاندن عمدی ابهام و هماهنگی عمق احساسی را برمی انگیزد که با ناظران طنین انداز می شود. علاوه بر این، این تحقیق نشان می دهد که چگونه طراحی معماری به ارزش های فرهنگی و نمادین پاسخ می دهد و هویت، تضاد و هماهنگی را نشان می دهد. ارکستراسیون دقیق این عناصر به شکل گیری یک زمینه معماری منسجم و معنادار کمک می کند. به طور خلاصه، این پژوهش به طور جامع به تحلیل ارزش های معنایی نهفته در بافت تاریخی خیابان سپه تهران می پردازد. از طریق کاوش در ابعاد آنی، عملکردی، عاطفی، فرهنگی و نمادین، تأثیر متقابل ظریف بین فرم معماری و برانگیختن معنا را برجسته می کند. یافته ها بر اهمیت طراحی معماری نه تنها در بعد کالبدی، بلکه جوهر مکان، فرهنگ و هویت تأکید می کنند.
سنجش پایداری توسعه در کلانشهرها با رویکرد طراحی یک فضای رقابت پذیر در سطح منطقه ای و ملی؛ مطالعه موردی: منطقه بزرگ کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
113 - 129
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی و جهانی شدن شبکه شهرها، رقابت اقتصادی برای ارتقاء جایگاه رقابت پذیری را میان شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. با توجه به اینکه جهانی شدن بستری برای تحلیل رقابت پذیری شهری فراهم کرده است، نادیده گرفتن آن تحلیل های بعدی در خصوص رقابت پذیری شهرها را ناقص می کند؛ از این رو در این پژوهش یک چشم انداز توسعه پایدار که ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، کالبدی رقابت پذیری شهری را در بر می گیرد، در نظر گرفته شده است. هدف این پژوهش ارزیابی مقایسه ای شاخص توسعه پایدار شهری چهار کلانشهر(تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز) می باشد، برای سنجش پایداری با رویکرد رقابت پذیری از 33 شاخص مختلف اقتصادی اجتماعی و کالبدی استفاده شد. در ابتدا شاخص ها به شیوه پایه اطلاعاتی، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی شد و با یکدیگر مقایسه گردید سپس با استفاده از مدل AHP هریک از مولفه ها وزن دهی شدند و با بکارگیری از مدل ویکور چهار کلانشهر از لحاظ توسعه پایدار رتبه بندی گردیده اند و در پایان از نرم افزار میک مک برای استخراج ماتریس تاثیر گذارشاخص ها بر یکدیگر با روش مستقیم و غیرمستقیم پیشران موثر و کلیدی از جمله: نرخ رشد جمعیت در آینده، بعد خانوار، میزان مهاجران وارد شده، میزان جوانی جمعیت، تراکم جمعیتی، افزایش نرخ فعالیت، افزایش درصد باسوادی در میان مردان و زنان، کاهش نرخ بیکاری وکاهش نرخ بیکاری در میان افراد تحصیل کرده و همچنین کاهش درصد مهاجران خارج شده به عنوان عامل و پیشران های موثر بر توسعه پایدار انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد کلانشهر مشهد با شاخص 0.00 در رتبه 1 و کلانشهر تبریز با شاخص 0.989در رتبه4و کلانشهر اصفهان و شیراز با شاخص 133/0و 989/0 به ترتیب در رتبه 3 و 4 قرار گرفته اند.
بررسی تزئینات معماری با تمرکز بر کاشی کاری در مکاتب نگارگری
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
مدارک تصویری، ازجمله مهم ترین منابع در تحقیقات تاریخ معماری ایران، محسوب می شوند. یکی از این مدارک نقاشی است. بااین حال، ظرفیت ها و اهمیت ویژه ای که این نقاشی ها دارند، به طور کافی موردتوجه قرار نگرفته و کمتر در تحقیقات معماری مورداستفاده قرار گرفته اند. ازاین رو، نیاز به بررسی و تحلیل عمیق تر این نقاشی ها و تأثیرات آن ها بر معماری، احساس می شود. مکتب هرات، به عنوان یکی از مکاتب مهم در تاریخ معماری ایران است. این مکتب قادر است فضاهای معماری دوره تیموری را به طور واقعی بازنمایی کند و این به طور خاص از آنجایی مهم است که معماری این دوره دارای ویژگی های واقع گرایانه و بازتابی از عناصر معماری اسلامی است. در این مقاله، به بررسی و تحلیل میزان واقع گرایی تزئینات کاشی کاری نقاشی های بهزاد پرداخته شده است. روش انجام پژوهش حاضر غیر پیمایشی و مبتنی بر رویکرد تفسیری - تاریخی است. درواقع در اینجا با منطق اولویت قرار دادن «امکان استخراج مستندات به صورت میدانی» و «برداشت نگاره های به کاررفته در مستندات» به عنوان شرط استنباطی و معرف، در منطق شواهد پژوهش، از نمونه گیری تصادفی بهره برده است. ساختار پژوهش وابسته به نگاره های بهزاد و مفاهیم معماری موجود در نگاره های وی در تحلیل و تفسیر آثار منتخب، با درآمدی از این هنرمند آغاز گردیده و در مرحله بعد به تحلیل بناهای واقعی تأثیرگذار در آن آثار می پردازد.
سنجش شاخص های خلق حس مکان در توسعه های جدید شهری، نمونه مورد مطالعه: شهرک قدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
51 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه تضعیف ماهیت مکان یکی از مهمترین چالش های پیشِ روی شهرهای معاصر است. به گونه ای که ادراکات ساکنان را در رابطه خاصِ بین فرد و محیط، تحت الشعاع قرار داده است. مقاله حاضر در نظر دارد تا با شناسایی شاخص های تأثیر گذار به سنجش حس مکان در توسعه های جدید شهری بپردازد. به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه مطالعاتی این پژهش انتخاب شده است. این مطالعه، ابتدا به تشریح مفهوم حس مکان، سطوح و مؤلفه های تشکیل دهنده آن از دیدگاه صاحبنظران حوزه های مرتبط علمی می پردازد و سپس در قالب چارچوبی مفهومی، متشکل از سه مؤلفه اصلی (کالبد، فعالیت و ادراک)، 12 شاخص و 45 زیرشاخص، به ارزیابی حس مکان در ساکنان شهرک قدس می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که از نظام آمیخته بهره می برد. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی است که در بستری پیمایشی با جامعه آماری 245 نفر از ساکنان شهرک قدس و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز در قالب دو گونه تحلیل توصیفی و استنباطی و با بهره از روش های آماری مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزارهای SPSS23 و Amos Graphic26 صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش از میان سه مؤلفه سازنده حس مکان، مؤلفه های کارکردی_ فعالیتی، ادراکی_معنایی و کالبدی_بصری به ترتیب وزن بیشتری در سنجش حس مکان ساکنان کسب کرده اند. همچنین مطلوبیت برازش مدل مفهومی پژوهش با توجه به شاخص های طرح شده در مدل سازی معادلات ساختاری تأیید می گردد.
An Integrated Model of Lean Construction and Off-Site Construction for Industrialization Architecture: Review and Future Directions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
85 - 98
حوزههای تخصصی:
The cons truction indus try is one of the mos t energy-consuming and Contamination indus tries. Lean cons truction (L.C.) is an advanced manufacturing approach that could potentially bring novel developments in the cons truction indus try and seeks to elevate the value of the building, diminishing was te. Off-site cons truction (OSC) techniques have numerous advantages. Recent research s tudies have outlined the advantages of bringing together L.C. and OSC. This research aims to identify the elements of blending L.C. and OSC for the Indus trialization architecture framework. The core ideas that are integrated into the framework are addressed and discussed. This research employed a 3-s tep bibliometric review of indus trialization research within the cons truction and manufacturing sectors. A comprehensive sys tematic literature review technique to review the literature on L.C. and OSC for indus trialization architecture identified factors of integrated L.C. and OSC for indus trialization architecture and arrived at a conceptual model by recognizing these components. To refine AEC performance toward indus trialization cons truction, The increased efficiency of the enhanced production sys tem is taking a more prominent place. The introduction of automation and robotic sys tems into the cons truction process, pre-fabrication technique, cons truction 4.0 and use of information communication technology and digital technology (BIM, RFID,...), use of DFMA technique (design for manufacture and assembly) and sus tainability ability for the elimination of cons truction was te are factors for integrating L.C. and OSC for indus trialization architecture. This document provides a reference for future cons truction direction to achieve indus trialization cons truction.
ارزیابی تاثیر الگوی کاشت درخت بر آسایش حرارتی اطراف بلوک های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
105 - 114
حوزههای تخصصی:
فضای باز دربرگیرنده بخشی از فعالیت های روزمره است که یکی از اصول طراحی در آن توجه به آسایش حرارتی و در نتیجه افزایش حضور افراد است که می تواند منجر به سرزندگی بیشتر فضاهای شهری گردد. در این محیط پوشش گیاهی و درختان نقش عمده ای در بهبود شرایط محیطی دارند. به نظر می رسد که افزایش یا تغییر الگوی میزان پوشش گیاهی در شهرها امری ضروری به نظر می رسد. حال در اینجا این سئوال مطرح می شود، الگوی متفاوت کاشت درخت تا چه میزان می تواند بر آسایش حرارتی افراد در فضای باز، تأثیرگذار باشد. تحقیق حاضر با هدف یافتن الگوی مناسب چیدمان درختان به منظور بهبود شرایط آسایش افراد در فضای باز با فرض این که تغییر الگوی چیدمان درختی، در شرایط آسایش حرارتی تأثیرگذار است، انجام گرفته است. به این منظور چهار نوع الگوی کاشت متفاوت، چهارتایی، شش تایی، ردیفی و پراکنده و شرایط بدون درخت با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این منظور از نرم افزار انویمت مدل 4.4.5 استفاده شده است. برای اعتبار سنجی داده های نرم افزار انویمت از مقایسه آن با داده های محلی بهره گرفته شد. برای سنجش آسایش حرارتی الگوی متوسط نظرسنجی پیش بینی شده (PMV)، به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای تأثیر گذار بر آسایش حرارتی، مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در فضای باز اطراف یکی از مجتمع های مسکونی در شهر تبریز در یکی از گرمترین روزهای سال، صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تغییر الگوی کاشت در بهبود شرایط منطقه تأثیرگذار است و الگوی کاشت ردیفی و پراکنده، مناسبترین الگو در جهت بهبود شرایط محیطی هستند.