فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۰۱ تا ۴٬۱۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
34 - 43
حوزههای تخصصی:
حمام عمومی از جمله فضاهای مهم در ساختار شهر محسوب می شد. این فضا در دهه های اخیر نقشی مهم در فضای فرهنگی اجتماعی ایران ایفا کرده است. مکانی با خصوصیات معماری منحصر به فرد که کارکردهای متفاوتی را در زندگی ایرانیان داشته است. به گونه ای که در بررسی آن نمی توان صرفاً به فضای کالبدی فارغ از معنا و مفهوم آن فضاها نگاه کرد و این درواقع ضرورت نگاه منظرین به حمام عمومی را آشکار می سازد. حمام به عنوان یکی از عناصر شهر، علاوه بر کارکردهای طبیعی خود در بهداشت و نظافت، کارکردهای متفاوتی در ساختار جامعه و نقش مهمی در ارتباطات اجتماعی داشته است. در این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی ارائه شده و ابزار جمع آوری اطلاعات آن، کتابخانه ای بوده است، به اجزاء مختلف حمام و کارکردهای اجتماعی آن پرداخته شده است. سعی بر آن است که با نگاهی منظرین، برخی دیگر از دلایل رونق حمام در ایران مورد بررسی قرار گیرد.
کاوش الگوی مفهومی سنجش انسجام فرم و ساختار کالبدی شهر و تبیین اصول آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
63 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسجام به عنوان کیفیتی ضروری در حیات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهرها، در دوره مدرن کمتر مورد توجه شهرسازان بوده است. تا آن جا که پراکندگی و زوال بافت کالبدی شهرها و به ویژه کلان شهرهای کنونی را می توان نتیجه عدم توجه به این کیفیت در برنامه ریزی و طراحی شهرهای معاصر دانست. یکی ازدلایل مهم این کم توجهی وجود رویکردهای مختلف در مطالعه فرم، ساختار و نبود یک رویکرد یکپارچه و معیارها و اصولی است که بتوان براساس آن میزان انسجام فرم و ساختار را ارزیابی کرد. هدف و سؤال اصلی تحقیق: بنابراین این تحقیق به دنبال استخراج معیارها و اصول سنجش انسجام فرم کالبدی و تدوین چارچوب ارزیابی آن است. در این راستا تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که اصول مشترک میان رویکردها و نظریه های مختلف در ارتباط با انسجام فرم کالبدی چیست و این رویکردها، رابطه منسجم میان عناصر سازنده فرم را چگونه تعریف می کنند؟ روش تحقیق: در این راستا این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی جهت بیرون کشیدن مفاهیم مستتر از داده های متنی پراکنده (از رویکردها و نظریه ای که به انسجام فرم و ساختار اشاره داشته اند)، استفاده کرده است و در نهایت با دستیابی به سطوح انتزاعی تری از متون، به یک مدل یا چارچوب نظری که نظم های نهفته و الگوهای تکرارشونده در متون را نشان می دهد، رسیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد سه عنصر اصلی فرم، شامل خیابان، کاربری و ساختمان در ایجاد انسجام نقش مؤثری دارند و خیابان مهم ترین عنصر در اتصال و پیوند دو عنصر دیگر است. همچنین اختلاط و تنوع در کاربری و ابعاد و اندازه در ساختمان معیارهای مهمی در سنجش انسجام فرم شناخته می شوند. از طرفی اتصال و پیوند به عنوان مهم ترین معیار برای ایجاد انسجام، بایستی براساس دو اصل اساسی مقیاس و سلسله مراتب، شکل گیرد تا باعث شود عناصر فرم در بخش های ساختاری مختلف (کانون، محور اصلی و پهنه) به طور منسجم به یکدیگر اتصال و پیوند یابند.
تاثیر نوع سیستم ساختمانی بر میزان آب مصرفی ساخت وساز در مسکن عرفی معاصر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت ساختمان از صنایع آب بر محسوب می شود و ساخت وساز در کشور، بخش قابل توجهی از مصرف آب شرب را به خود معطوف می کند. یکی از عوامل تاثیرگذار بر مصرف آب در ساختمان سازی، نوع سیستم ساختمانی است. برای بهینه سازی مصرف آب در ساختمان سازی لازم است سیستم ساختمانی به نحوی انتخاب شود که علاوه بر تامین خصوصیات سازه ای مورد نظر، به لحاظ مصرف آب در مرحله ساخت نیز بهینه باشد. تاکنون عمده فعالیت ها برای کاهش مصرف آب در ساختمان، معطوف به مرحله بهره برداری از ساختمان بوده و کمتر به مرحله ساخت توجه شده است. در این مقاله از بین شمار خانه های عرفیِ شهر یزد، به عنوان نمونه حاد در اقلیم گرم وخشک کشور که با بحران بی آبی مواجه است، ، نمونه ای با سیستم سازه ای دیوار باربر انتخاب شد و به روش کمی، میزان مصرف آب در مرحله ساخت سازه آن محاسبه گردید. این مقدار شامل مصرف آب حین اجرا در کارگاه و آب مصرفی برای تولید مصالح ساختمانی مورد نیاز در کارخانه است. سپس سازه ساختمان برای نمونه مذکور با دو سیستم متداول دیگر یعنی اسکلت فلزی و اسکلت بتنی طراحی شد و با در نظر گرفتن سایر تغییرات وابسته به سیستم ساختمانی، مانند ابعاد پی، ابعاد تیرها و ستون ها، ضخامت دیوارها و... مصرف آب مجددا محاسبه گردید. نتیجه محاسبات و بررسی ها نشان می دهد که از بین سیستم های متداول ساختمانی، سیستم ساختمانی دیوار باربر نسبت به دو سیستم دیگر مصرف آب کمتری دارد که بخش عمده این کاهش مصرف به سبب کاهش استفاده از فولاد است. با این وجود پس از بررسی سیستم ساختمانی خشکِ "قاب فولادی سبک به عنوان سازه نوینی که به تازگی در یزد رواج پیدا کرده است، این نتیجه حاصل شد که به کارگیری این سیستم ، نسبت به سازه های متداولی که در حال حاضر در یزد استفاده می شود مصرف آب کمتری را به دنبال دارد.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهری در محله آب و برق مشهد
حوزههای تخصصی:
روند شهر نشینی در جهان همواره رو به رشد بوده است. افزایش رشد جمعیت در مناطق شهری در آینده همواره با تهدیداتی مواجه بوده است که یکی از عمده ترین آن ها سوانح طبیعی می باشد. در دهه های اخیر، رویکردهای مقابله با سوانح طبیعی مفهوم جدیدی را تحت عنوان تاب آوری شهری مطرح کرده اند. با توجه به اینکه چارچوب های مفهومی متعددی برای تحلیل تاب آوری به وسیله محققان مختلف پیشنهاد شده است با ارزیابی و مقایسه مدل های مفهومی تاب آوری، این پژوهش در پی آن بوده است تا مدل مفهومی قابل استنادی برای تحلیل و اندازه گیری تاب آوری در بعد کالبدی در مقیاس محله ارایه کند. این مقاله کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است همچنین برای جمع آوری و طبقه بندی اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t-test تک متغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از بین مولفه های بررسی شده (کاربری اراضی، شبکه دسترسی، مسکن و فرم، شکل، الگو و اندازه) مولفه مسکن بالاتر تر از حد میانگین آزمون (عدد3) قرار دارد و بیشترین تاثیر را در تاب آوری کالبدی محله آب و برق در برابر سوانح طبیعی دارد.
سیر تحول مفهوم منظر در شعر فارسی قرون اولیه هجری (3 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معانی صحیح و ترکیبات به کار رفته آنهاست. تاریخ زبان شناسی و مردم شناسی ایران نشانگر آن است که شناخت منظر و تصوّر آن، همه جا و همه وقت وجود داشته است و رابطه ای معنادار میان مفهوم و فضای متصوّر برای آن وجود دارد. منظر از واژگان کهن و پرکاربردی است که در شعر قرون اولیه هجری با ظاهری مشابه و معانی مختلفی به کار رفته است. . بارزترین ویژگی منظر در روایت شاعران، دگرگونی معنای منظر و تحول مفهومی آن است که از ظاهر به باطن و از مفعول به فاعل تغییر می کند و روایت های مختلفی از منظر همانند نظرگاه، پنجره، ایوان، تماشاگاه، آسمان، دیدگاه، ترسیم می شود. واژه منظر با نگاهی کالبدی-معنایی سعی در تفسیر مفاهیم در دو دسته مادی و فرامادی دارد و شامل جنبه های توصیفی و مفهومی است. جنبه توصیفی به روایت صورت می پردازد و تمثیلی از صفات اخلاقی است و مقدمه ای بر ادراک، جنبه معنایی آن است. مقاله حاضر با بررسی مفهوم منظر در شعر شاعران قرون اولیه هجری (3 تا 7) سعی در اثبات اهمیت و نقش این واژه در گذشته تا به امروز دارد. برای فهم منظر، مفهوم واژه تا آنجا که به فهم موضوع و درون مایه آن کمک می کند در حوزه شعر قرون اولیه به عنوان منبعی مستند و کهن در فرهنگ ایرانی بررسی شده است.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در محلات غیررسمی (محله مورد بررسی : امت آباد آمل)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل گسترش شتابان شهرنشینی و به تبع آن فقر شهری موجب شکل گیری محلاتی شده که به آن محلات خودانگیخته می گویند. محلات خودانگیخته به طورکلی ناشی از تحولات اجتماعی , اقتصادی و روند شهرنشینی و شهر گرایی کشور و نیز نادیده گرفتن اقشار متوسط و کم درآمد شهری هستند. یکی از بزرگ ترین چالش های بافت های خودانگیخته میزان تاب آوری اجتماعی و تحمل این جوامع در برابر مدیریت و کنترل تغییرات می باشد که آن را "تاب آوری اجتماعی" می نامیم. تاب آوری اجتماعی شامل شرایطی است که تحت آن افراد و گروه های اجتماعی با تغییرات محیطی انطباق می یابند و درواقع بیانگر توان جامعه برای پاسخ به بحران ها است. ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، لذا بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. هدف اصلی این بررسی، شناسایی مؤلفه های مؤثر در ارتقای بعد اجتماعی تاب آوری و تعیین میزان اثرگذاری هرکدام از این معیارها بر تاب آوری اجتماعی محله امت آباد آمل به عنوان یک سکونتگاه خودانگیخته می باشد. این پژوهش برای اولین بار در یک محله غیررسمی ، مؤلفه های تاب آوری اجتماعی را با سه فرضیه مورد ارزیابی قرار می دهد و در انجام پژوهش، ابتدا از روش شناسی اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله امت آباد از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. سرانجام با توجه به وجود اشتراک نسبی عوامل استخراج شده در گونه های مختلف، عوامل مذکور در قالب سه فرضیه کلی مقوله بندی شدند. نتایج بررسی نشان می دهد که مؤلفه سرمایه اجتماعی مهم ترین معیار در تاب آوری اجتماعی محله امت آباد می باشد.
کیفیت ادراک معنای فضا با دریافت نور روز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
1 - 18
حوزههای تخصصی:
نور انواع و درجاتی دارد که سبب پیدایش مفاهیم مستتر در فضا می شود. در متون دینی، نور در مفهومی متعالی یادشده است. ماهیت چندجانبه این عنصر، ضرورت توجه به ابعاد مادی و معنایی را آشکار می سازد. هدف این پژوهش تبیین چگونگی ایجاد کیفیت معنایی فضا با بهره گیری از نور است. در این تحقیق که از نوع کیفی و به روش استدلال منطقی انجام گرفته؛ چهارچوبی برای مراتب رسیدن از کالبد به معنا پیشنهادشده است که اساسِ آن، منتج از برداشتی مفهومی فضایی، از تفسیر نور در کلام الهی بوده و از روایتی از حضرت علی(ع) درباره نحوه ادراک، به عنوان ابزار تحلیل و تطبیق، بهره برده است تا درنهایت با تبیین مدلی از فرایند ادراک معنا در سطوح و مراتب مختلف، پاسخی به نحوه دستیابی به نور معنوی با بهره گیری از نور حسی، بر اساس مبانی اسلام باشد. چهارچوب پیشنهادی، علاوه بر کم کردن فاصله میان مفهوم متعالی نور و معنا بخشی آن در فضای معماری؛ پاسخی به نحوه ادراک معنای فضا است.
نقش طرح کالبدی-فضایی محله های شهری در ارتقاء سرمایه اجتماعی (مقایسه محله سنتی مسگرها و محله نوسازگلشهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از شاخصه های نوین توسعه در جامعه و محله های شهریاست که با تاکید بر "اهمیت ارتباط" ، روابط اجتماعی را در راستای افزایش سلامت روانی ، تقویت همبستگی ساکنان وکاهش معضلات اجتماعی همانند جرم و جنایت به کار می گیرد. علیرغم شناسایی ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی، نقش طرح کالبدی- فضایی محله های شهری کمتر واکاوی شده است. پژوهش حاضر، با فرض وجود ارتباط معنادار بین طرح کالبدی-فضایی محله های شهری و میزان سرمایه اجتماعی، به مورد پژوهی در دو محله تاریخی و جدید شهر زنجان می پردازد.روش تحلیل محتوای متون در بخش نظری و روش تحلیلی- توصیفی در بخش میدانیبه کار رفته است.برای تبیین فرضیه، ابتدا شاخص های سرمایه اجتماعی در هفت حوزه (اعتماد ، مشارکت ، انسجام، عضویت در گروه ها، آگاهی عمومی، امنیت ، احساس تعلق)بررسی و شناسایی شدند. سپس برای تحلیل سرمایه اجتماعی ، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی با مشارکت 305 نفر ساکن از ساکنان دو محله مسگرها (سنتی) و گلشهر (نوساز) زنجان، 7 شاخص کلی و 36 شاخص فرعی سنجش سرمایه اجتماعی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شدند و تاثیر هریک از شاخص ها در محله ها مشخص شد. نتایج نشان می دهد همانطور که سازمان اجتماعی محله، سازنده سرمایه اجتماعی است، طرح کالبدی- فضایی محله نیز می تواند ظهورسرمایه اجتماعی را تسهیل کند. بر این اساس، پیوستگی فضاهای جمعی و عمومی محله، ارتباطات همسایگی، شکل گیری مرکز محله، ایجاد ساختارهای ارتباطی-خدماتی و عملکردی محله، پیوستگی شبکه معابر پیاده ، اختلاط کاربری ها، طراحی برای کودکان، جوانان، میانسالان و کهنسالان می توانند روند ظهور ، شکل گیری و ارتقاء سرمایه اجتماعی را تسهیل نمایند.تداوم تحقیق با تمرکز بر مولفه های کالبدی- فضایی برای سنجش و تعمیق سرمایه اجتماعی در محله ها امکان پذیر است.
بازشناسی تقابل های دوگانه ی فضایِ شهریِ جنسیتی، مبتنی بر رویکرد نشانه شناسی - تحلیلی بر فضای عمومی در محلات سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی شهری، باید عرصه ای همه شمول باشد. علی رغم این موضوع، همواره مواردی وجود داشته که فضای شهری نتوانسته است به این مهم دست یابد. در این میان اگر زنان به عنوان نمونه ای از گروه های اجتماعی، حضورشان در فضا کاهش یابد، فضای شهری، به فضایی جنسیتی تبدیل می شود. براین اساس این مقاله، با طرح مسئله ی فضای جنسیتی، بر آن است تا ابعاد فضای جنسیتی را در محلات تبیین نماید. پیش فرض مقاله ی حاضر، تأثیرگذاری شکل گیری فضاهای جنسیتی در محلات (که مهم ترین بستر حضور و فعالیت زنان هستند) بر کاهش حضور و فعالیت زنان و شکل گیری هویت جنسیتی زنان به عنوان یک زن سنتی است. در این نوشتار برای بررسی فضای جنسیتی، از نشانه شناسی ساختارگرا و پساساختارگرا استفاده شده است. نمونه ی موردی به منظور بررسیِ بازنمایی رابطه ی فضا و جنسیت، نمونه ای از فضاهای محله ای سنتی در تهران- میدان امام زاده علی اکبر در محله ی چیذر- بوده است که در قالب روش تحقیق نشانه شناسی دال ها، مدلول ها و انواع رمزگان ها از خلال بررسی واحد تحلیل که در اینجا روایت های 30 زن از فضای محله ای است شناسایی شده اند. بررسی ها حاکی از آن است که عملکرد جنسیتی و نمایش عملکرد فضا، دو عامل عمده در ایجاد فضای جنسیتی هستند که تصرف فضایی، زمانی و فعالیتی-رفتاری را جنسیتی می کنند. بدین ترتیب فضای خانه به عنوان فضای درون، به فضای امن زنانه و فضای بیرون به فضای مردانه تبدیل شده است. این امر بدین معنی است که نگرش زنان به هویت خویش (در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی)، ناشی از فضای جنسیتی و ایدئولوژی و اسطوره سازی، به مثابه ی یک زن مذهبی است. نتایج بررسی ها همچنین نشان داد، رمزگان های کالبدی و فعالیتی در فضا (عملکرد جنسیتی فضا)، تحت تأثیر رمزگان اجتماعی - فرهنگی (نمایش عملکرد فضا) در ایجاد فضای نامطلوب برای زنان تأثیر داشته است. به استناد تحلیل روایت های زنان، فضای جنسیتی در مقیاس محله، فضایی غیرپاسخده، ناامن، غیرپذیرنده، نامطلوب، مردانه و ناخوشایند است.
بازخوانی باغ سعادت آباد قزوین ؛ بر اساس اشعار عبدی بیگ شیرازی و انطباق با اسناد تاریخی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۵۸
27 - 50
حوزههای تخصصی:
باغ سعادت آباد قزوین در دوره شاه طهماسب صفوی و در جریان انتقال پایتخت به قزوین ساخته شد. با توجه به مستندات موجود، علت این انتقال در سال 962 ق. مخاطراتی بود که از سوی حکومت های عثمانی و روسیه متوجه تبریز بود. به دستور شاه طهماسب صفوی باغ ها و فضاهای لازم برای بخش های سکونتگاهی، دیوانی و سایر عرصه ها ساخته شد. وی عده ای از بزرگان کشوری و خویشاوندان نزدیک خود را تشویق کرد که باغ هایی در کنار باغ های سکونتگاهی حکومتی بسازند. در اطراف باغ سعادت آباد حدود بیست و سه باغ و گلزار وجود داشت. شاه طهماسب از شاعری به نام خواجه زین العابدین علی نویدی معروف به عبدی بیگ شیرازی متولد 921 ق. در تبریز (متوفی 988 ق. در اردبیل) که در دیوان خانه همایونی حضور داشته، خواست که مجموعه باغ های قزوین را به زبان منظوم وصف کند. خمسه "جنات عدن" عبدی بیگ شامل مثنوی های "روضه الصفات"، "دوحه الازهار"، "جنه الاثمار"، "زینت الاوراق" و "صحیفه الاخلاص" حاصل این تلاش است که حاوی اطلاعات ارزشمندی درباره کلیات و جزییات این باغ و عمارت های آن است. اشعار عبدی بیگ از مهم ترین اسناد در مورد این باغ بوده و از توصیفات آن روشن می شود که باغ سعادت آباد در زمان خود باغی کم نظیر بوده است. از مهم ترین فضاها و ویژگی هایی که در این اشعار به توصیف آن ها پرداخته شده می توان به خیابان، سردر، ارشی خانه، خانه شروانی، ایوان ها، صفه سرچنار، حوضخانه، هندسه باغ و انواع درختان و گیاهان اشاره کرد. اطلاعات موجود و فضاهای اشاره شده در این منظومه ها بیش از چیزی است که امروزه بر جای مانده است و بر اساس این اطلاعات، می توان تصویری کلی از نقشه عمومی باغ و ویژگی های فضایی آن به دست آورد. هدف این پژوهش باز خوانی طرح این مجموعه باغ حکومتی بر اساس اشعار عبدی بیگ شیرازی و مطابقت آن با دیگر متون و اسناد تاریخی است. روش به کار رفته در این پژوهش، روش تفسیرى-تاریخى است که پس از استنتاج و تحلیل متون، تصاویر و نقشه های موجود به هدف خواهد رسید. ساختار کلی باغ و عناصر اصلی آن شامل سردر عالی قاپو، ارشی خانه (چهلستون)، خانه شروانی، دیوانخانه (ایوان شاهی) از مهم ترین عناصر مورد بررسی در این پژوهش هستند. این منبع تاریخی می تواند علاوه بر روشن کردن جنبه های کالبدی مختلف معماری، منظر و باغ سازی، جنبه های ذهنی-معنایی و اصول زیبایی شناسی آن زمان را نیز آشکار کند. این نوشتار سعی دارد تا ساختار فضایی کلی، توصیفات و جزییات این باغ ها را از میان اشعار استخراج و در قالب نقشه و کروکی به تصویر بکشد تا مبنایی برای مطالعات بعدی و برنامه های توسعه آتی پدید آید.
مَتاعِ پرسپکتیو : زمینه اقتصادی پیدایش پرسپکتیو خطی در نقاشی متأخر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۵۸
89 - 100
حوزههای تخصصی:
از اواسط دوره صفوی با اوج گرفتن مراودات تجاری و فرهنگی ایران با غرب، تحولی اساسی در شیوه نمایش «فضا» در نقاشی ایرانی پدیدار شد. از این زمان «پرسپکتیو» به شیوه هایی گوناگون در نقاشی ایرانی به کار بسته شد که تا دوران معاصر تأثیری عمیق بر فضای نقاشی ایرانی داشت. خاستگاه تاریخی این تکنیک رنسانس اروپایی بود، بنابراین ورود این تکنیک به نقاشی ایرانی می تواند تصویرگر نخستین بارقه های تأثیرات غرب مدرن بر نقاشی ایرانی باشد. مسئله این مقاله «چگونگی پذیرش تکنیک پرسپکتیو خطی در نقاشی متأخر صفوی» است. برخی صاحب نظران به وجود زمینه ای اقتصادی در انقلاب علمی و فرهنگی رنسانس قایل هستند. از این منظر پیدایش این تکنیک در نقاشی نیز وابسته به آغازین مراحلِ رشد شیوه تولید سرمایه داری است. هدف این مقاله تفسیر شکل ویژه کاربست این تکنیک در نقاشی متأخر صفوی در پیوند با زمینه اقتصادی آن دوران است. این تفسیر رویکردی «اقتصادی» دارد و بر اساس روش «همتایی » انجام شده است. این روش مبتی تشخصی گونه ای شباهت ساختاری میان صورت بندیِ اقتصادی و اشکالِ فرهنگی و هنری است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تکنیکِ پرسپکتیو در نقاشی متأخر صفوی به گونه ای ناقص و منطقه ای اجرا شده است و نقاشان ایرانی «خواستی» برای کاربست دقیق و فراگیر آن بر فضای آثارشان نداشتند. در زمینه اقتصادی نیز در همین زمان به دنبالِ تمرکزگرایی قدرت در حکومت صفوی (مخصوصاً از زمان شاه عباس) و انحصاری تر شدن «اقتصاد» شرایط برای به ظهور کارگران آزاد و تجار مستقل به عنوان ملزومات مناسبات تولیدی سرمایه داری فراهم نشد؛ بنابراین فرهنگ «کمی باور» مبتنی بر آن شیوه تولید نیز امکان رشد نیافت. علی رغم آشنایی و نیاز دستگاه حکومت صفوی به کالاهای تکنولوژیکِ غرب، «شیوه تولید» این کالاها در این زمان نتوانست در اقتصاد ایران ریشه بدواند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که کاربست تکنیک پرسپکتیو در نقاشی ایرانی به صورت ساختاری مشابه نحوه ورود و مصرف این کالا های تکنولوژیک است؛ یعنی نگاه پرسپکتیوی در نقاشی ایرانی نتوانست «درونی» و «فراگیر» شود. اگر «پرسپکتیو» در نقاشی رنسانس نمادی از اقتصاد سرمایه داری در مرحله ای خاص از رشد آن است؛ این تکنیک در نقاشی ایرانی تنها «بازنمایی» آن نماد است. بازنمایی نمادی که با زمینه اقتصادی خود پیوندی ندارد. در این زمینه کاربست پرسپکتیو خطی در نقاشی متأخر صفوی را می توان گونه ای «بازنمائی مضاعف» تعبیر کرد.
بررسی سیاست های جهانی در زمینه ی تأمین مسکن مقرون به صرفه و ارائه ساز و کار پیشنهادی برنامه ریزی مسکن در ایران
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده ی شهرنشینی در جهان، تامین مسکن به ویژه برای گروه های کم درآمد شهری از مهمترین مسائل و چالش های پیش روی کشورهای جهان برای دستیابی به توسعه ی پایدار محسوب می شود. تقریباً همه ی کشورهای جهان در این زمینه با معضلاتی مواجه هستند که برخی از کشورها با ارائه ی ساز و کارهای مناسب، تا حدودی بر مشکل غلبه کرده اند و توانسته اند به یک سیر منطقی در زمینه ی تامین مسکن دست یابند. یکی از مهمترین سیاست های تامین مسکن برای گروه های کم درآمد شهری که در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته، استفاده از سیاست مسکن مقرون به صرفه بوده است. با توجه به اهمیت بررسی تجارب جهانی به عنوان راهنمایی برای مدیران، برنامه ریزان و سیاستگذاران مسکن در ایران، در این مقاله سعی شده، سیاستهای تأمین مسکن مقرون به صرفه برای گروه های کم درآمد شهری در چهار کشور استرالیا، چین، انگلستان و آمریکا، مورد بررسی قرار گیرد. بهره گیری از سیاست های جهانی و دستیابی به چارچوبی برای برنامه ریزی مسکن با هدف تامین و تولید مسکن برای گروه های کم درآمد شهری، موضوع اصلی این مقاله می باشد. روش مورد استفاده در این مقاله، روش تحلیلی-توصیفی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. نتایج این مقاله نشان می د هد که به طور کلی موفقیت بخش مسکنِ مقرون به صرفه در کشورهای مختلف، بیش از هرچیز مرهون شناسایی خانوارهای کم درآمد شهری و شناخت کافی و کارآمد از وضعیت گروه های هدف است. شناسایی خانوارهای واجد شرایط دریافت تسهیلات مسکن، کمک می کند تا از هدر رفت منابع و امکانات جلوگیری به عمل آمده و تسهیلات و خدمات به دهک ها و گروه های نیامند برسد. همچنین شفافیت و ارائه ی آمار واقعی در این بخش، سبب می شود برنامه ها و طرح های اجرایی کارآمد شده و حداکثر بازدهی را داشته باشند.
سیر تحول معماری مدارس ایران در گذر زمان
حوزههای تخصصی:
معماری نمودی از سطح تمدن یک جامعه است و البته که معماری فضاهای آموزشی هم باید تا حدی بهتر از معماری عمومی منطقه باشد، و این در موردهای اخیر در کشورهای دیگر به کرات به چشم می خورد. ضمن بررسی بناهای آموزشی در سراسر دنیا متوجه شدیم که معماری فضاهای آموزشی در همه جا کم و بیش با توجه به توان مالی و امکانات بومی دچار تحول و پیشرفت شده است؛ تا بتوانند شاهد رشد، ارتقا علمی و پژوهشی دانش آموزان و دانشجویان باشند. اما در چند دهه اخیر در کشورمان کمتر شاهد احداث بناهای آموزشی با معماری شاخص بوده ایم؛ بناهایی که با توجه به این بازه زمانی و نیازهای افراد جامعه، بسیار اندک و ناکافی در برآوردن نیازهای کاربران معاصر به نظر می رسند و از میان آنها می توان به مواردی از قبیل هنرستان هنرهای تجسمی کرج و هنرستان دخترانه پاپلی خلعتبری اشاره کرد. حال چنین مشاهده می شود که تنها دغدغه حاضر، محدود در چهارچوب ساخت مدارس به شیوه دهه های 1340 و1350 با راهروهای باریک و یک سری اتاق بنام کلاس درس است، بدون هیچ گونه فضاهای آموزشی دیگر از قبیل فضاهای آزمایشگاهی، ورزشی، پژوهشی و فضایی برای گپ و گفت و گو که روند فعلی باعث عدم علاقه و انگیزه فرزندانمان به محیط های آموزشی و طبیعتاً به مقوله تحصیل علم در این فضاها شده است. میشل در کتاب مراقبه و تنبیه که در آن ساختار مدرسه ها را با بیان اینکه شبیه به زندان هستند، به طور ریشه ای نقد کرده و زیر سوال می برد. شاید این مورد برای ما هم آشنا و قابل طرح باشد؛ آن راهروها و کلاس هایی در طرفین، بسیار شبیه ندامتگاه یا زندان هستند، در حالی که ما قدیم در ایران مسجد- مدرسه ها را داشتیم که زندگی و تحصیل در آن ادغام بود و چقدر معماری صمیمی و سرزنده ای داشتند. لذا با توجه به نقیصه های موجود و نیاز به تغییر که پیوسته احساس می شود، بر آن شدیم تا به مطالعه اخص معماری فضاهای آموزشی در ایران از دیرباز تا امروز و موانع پیشرفت مان در این زمینه بپردازیم.
تاثیر نور در ایجاد امنیت روانی هنرستان های هوشمند
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از تکنولوژی های نوین آموزشی برای تدریس علوم مختلف در مدارس، هنرستان ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان یک اصل مهم، در دستور کار ارگان های مربوطه در تمامی کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. با توجه به رشد سریع تکنولوژی های آموزشی در عصر حاضر، جامعه اطلاعاتی آینده نیز نیازمند مکان هایی است که در آن جا بتوان فناوری اطلاعات را به صورت خلاقانه، در جهت رشد و توسعه روند آموزشی علوم مختلف به کار برد. در کشور ما نیز در سال های اخیر سعی شده است که با تجهیز مدارس به امکانات و تجهیزات مدرن آموزشی، گام هایی برای استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی برداشته شود و این مدارس به نام مدارس هوشمند در کشور شناخته شده اند. اما سوالی که در این رابطه در ذهن انسان به وجود می آید این است که "آیا امر هوشمند سازی مدارس، با تجهیز کردن مدارس بی روح و فرسوده دهه های گذشته محقق می شود؟ یا استفاده از این امکانات و تجهیزات مستلزم فضاهایی است که به صورت هوشمند طراحی شده و هماهنگ با تکنولوژی های نوین آموزشی باشد؟". با توجه به عدم وجود پژوهش هایی که منجر به نتیجه گیری کلی در رابطه با فرم ساختمان، ارتباطات فضایی و چگونگی تاثیر نور پردازی در اصول طراحی مدارس هوشمند، انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر می رسد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که یک مدرسه هوشمند، علاوه بر استفاده از تکنولوژی ها و فناوری های نوین، باید دارای ساختمانی باشد که کاملا هوشمند طراحی شده است و عواملی چون استفاده از نور پردازی و رنگ پردازی مناسب، هم چنین استفاده از سیستم های الکتریکی و تاسیساتی هوشمند، در ایجاد امنیت روانی در طراحی این ساختمان ها بسیار موثر خواهد بود.
گونه شناسی فرمی سابات در اقلیم گرم و خشک ایران
حوزههای تخصصی:
ساباط ها(سابات) از ویژگی های معماری زیست بوم های گرمسیر و کویری هستند که در استان هایی مانند یزد، کرمان، اصفهان و خوزستان، خراسان جنوبی و.... یافت می شوند و بخشی از معماری سنتی کمتر شناخته شده ایرانی هستند که نیاز به مطالعه آن ها، جهت آشکار شدن قسمتی از دانش معماری فراموش شده ایرانی، می توانند موثر باشند. همچنین یکی از کارکردهای سابات پدید آوردن سایه و جایگاهی خنک برای رهگذران است. این سازه به دلیل نیمه پوشیده بودن در تابستان به پدید آمدن کوران هوا می انجامد که هوای درون سابات را از بیرون آن خنک تر می کند. همین نیمه پوشیده بودن در زمستان به گرم تر شدن هوای درون سابات از بیرون آن می انجامد. لذا هدف از پزوهش حاضر گونه شناسی فرمی سابات ها می باشد زیرا این گونه شناسی ابزاری موثر در شناخت جامع تر این عنصر معماری ایرانی می باشد. بدین منظور در این پژوهش از روش توصیفی _ تحلیلی و به صورت نمونه ی موردی اس تفاده شده است. در این م یان تحلیل های به عمل آمده در باب گونه شناسی فرمی ساباط ها به عنوان یکی از عناصر قدیمی در معماری مناطق گرم و خشک ایران و پژوهش های انجام شده چنین می توان نتیجه گرفت که، ساختار شکلی و فرمی گوناگون سابات ها در اقلیم های مختلف، دارای تنوع متفاوتی می باشند.
ارایه راهکارهای طراحی پلکان در خانه ها با استفاده از معماری هوشمند در جهت بهینه سازی فضا
حوزههای تخصصی:
در طول استفاده از پله، برای جابجایی عمودی بین طبقات ساختمان، مفهوم انعطاف پذیری دیده نشده است. حال با استفاده از انعطاف پذیری معماری هوشمند و راهکارهای این معماری در پله های منعطف و متحرک سعی در بازدهی و بازنگری در روش استفاده از پله های ثابت می باشیم. با کوچکتر شدن متراژ فضاها و هزینه بالا زمین و سطح اشغال پله ها در ساختمان، نیاز به بازنگری در نحوه ساخت می باشد. با استفاده از معماری هوشمند در پلکان ساختمان می توان سرانه فضای مورد استفاده را افزایش داد. در بسیاری از پله های متحرک فقط به باز و بسته شدن پله ها بدون انتخاب گری مستقیم پله، در انتخاب فرد استفاده کننده، پرداخته شده است. در پله های هوشمند می توان فاصله های هر کف پله را با استفاده از شرایط جسمی خدمات گیرنده تغییر داده و دسترسی را برای افراد مجاز، برای افزایش امنیت منحصر نمود. هدف از این پله ها افزایش فضای عملکردی خانه، هوشمند سازی و بالا بردن امنیت آن می باشد. راه رسیدن به این هدف، جمع آوری داده های اولیه از نظر میزان فاصله ها، روش اجرا و کشف مخاطرات پلکان، برای رسیدن به طراحی پلکان های هوشمند می باشد. از مقاصد این تحقیق رسیدن به روش جایگزین در آسانسورها با استفاده از پلکان های هوشمند برای جابجایی عمودی و کاهش سطح اشغال آسانسورها و در نتیجه افزایش زیر بنای ساختمان می باشد. که این افزایش سطح زیر بنا بدون حذف بالا برنده(آسانسور) در گذشته میسر نبوده است. نگاه این تحقیق به سالمندان، معلولین، خردسالان، زنان باردار و افرادی که نیاز به جابجایی عمودی در ساختمان دارند می باشد.
تفاوت فصلی حدود آسایش حرارتی در محلات قدیم و جدید شهر اصفهان (مطالعه موردی: محلات جلفا و مرداویج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور طبیعی هدف رفتار انسان، رسیدن به آسایش است، ولی حتی در فضاهای مشابه، محدوده آسایش حرارتی برای همه یکسان نبوده و به تنوع افراد حاضر، تجربیات و انتظارات، سطح رضایت از شرایط محیطی، نوع فضا، ساختار، بافت و غیره باز می گردد. از این رو این مقاله می کوشد تا به تحلیل و تعیین شرایط و حدود آسایش حرارتی در فضاهای باز عمومی محلات مسکونی در دو فصل زمستان و تابستان پرداخته و نتایج را در محلات قدیمی و جدید مقایسه کند. در پژوهش حاضر، ابتدا ویژگی های اقلیمی شهر اصفهان معرفی شده و سپس محله قدیمی جلفا و محله جدید مرداویج، جهت انجام مطالعات میدانی انتخاب شدند. در همین راستا، متغیرهای اقلیمی شامل دما، رطوبت نسبی و سرعت جریان باد با استفاده از دستگاه های دیتالاگر، اندازه گیری و پرسشنامه ها توسط کاربران در فضاهای باز عمومی محلات منتخب و در ماه های بهمن، اسفند و مرداد تکمیل شدند. نتایج حاصل از مقایسه حدود آسایش در محلات مورد مطالعه نشان می دهد که محله قدیمی جلفا در هر دو فصل سرد و گرم در محدوده آسایش بوده و محله جدید مرداویج در فصل سرد در محدوده آسایش و در فصل گرم خارج از این محدوده می باشد.
An Evaluation of Zendeveri (Lifelikeness) in the Architecture of Imam Jome’eh House in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study intends to shed light on 25 lifelikeness layers in Imam Jome’eh House (Khaneh Emam Jome’eh) in Isfahan as one of the prominent historical monuments dating back to Qajar dynasty. The present study intends to shed light on 25 lifelikeness layers in Imam Jome’eh House (Khaneh Emam Jome’eh) in Isfahan as one of the prominent historical monuments dating back to Qajar dynasty. The lifelikeness or Zendevari architecture is a general and reconciling pattern (framework) among all the definitions of architecture that in its definition, it consists of 25 layers. these 25 layers include countable layer , spatial layer, geometric layer, Skeletal layer, motor layer, simple mechanical layer, automated mechanical layer, biological layer, environmental layer, climatic layer, sensory layer, visual layer, imaginary layer, unreality layer , media (symbols) layer , analytical( analyzing the elements) layer , historical(importance) layer, creativity (in the building)layer, economic layer, social layer, forensic layer , moral layer , aesthetic layer, political and faith layer and educational layer. Overall, it can be said that in the lifelikeness (Zendevari) development framework, the world and its beings consist of 25 layers, which are in interaction with each other in an unpredictable way, yet a universal and natural relation can be found between layers in two directions. The study method used in the current research is of an analytic-descriptive type, and data collection was performed in a field-, interview- and library-based method, and some strategies were presented to strengthen the zendevari (lifelikeness) of the building under study in a SWOT analysis method. The study method used in the current research is of an analytic-descriptive type, and data collection was performed in a field-, interview- and library-based method, and some strategies were presented to strengthen the zendevari (lifelikeness) of the building under study in a SWOT analysis method.
بررسی اثرات اجرای طرح هادی بر تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۲۶-۱۳
حوزههای تخصصی:
طرح هادی محلی ترین طرح توسعه در ایران است و تاب آوری از مباحث مهم در مدیریت مخاطرات در سطح روستا می باشد .با توجه به اینکه در اجرای طرح هادی اغلب اثر گذاری کالبدی مد نظر است پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل میزان اثرگذاری اجرای طرح های هادی روستایی در تغییر سطح تاب آوری کالبدی روستاهای شهرستان مریوان انجام گرفته است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش اسنادی در بخش نظری و مصاحبه و پرسشنامه در بخش میدانی بوده است. جامعه آماری این پژوهش روستاییان سرپرست خانوار ساکن در شهرستان مریوان هستند که طرح هادی در روستاهای آن ها اجرا گردیده و با توجه به تعداد جمعیت روستاهای آن ها 260 نفر از سه بخش شهرستان به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در میان روستاییان سرپرست خانوار توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آماری شامل خی دو و رتبه ای فریدمن حاکی از این واقعیت است که اجرای طرح هادی در روستاهای منطقه مورد مطالعه، موجب ارتقای سطح شاخص های تاب آوری کالبدی روستایی گردیده است. همچنین از میان شاخص های مورد سنجش در تاب آوری کالبدی، شاخص اصلاح فضا و کیفیت معابر روستایی و اصلاح وضعیت مسکن، دارای بیشترین اثر بهبود و ارتقای وضعیت بوده و شاخص های نهادی- اداری و وجود سرپناه در زمان بحران کمترین اثرپذیری را داشته اند. بر اساس نتایج آزمون فریدمن، اثرپذیری شاخص ها به ترتیب عبارت از کیفیت فضا و معابر، کیفیت دسترسی به خدمات، کیفیت مسکن و ساخت و سازها، کیفیت کاربری اراضی، کیفیت محیطی، سرپناه و اداری- نهادی بوده است. برای ارتقای تاب آوری کالبدی روستاها لازم است بر ارتقای شاخص هایی که اثرپذیری کمتری داشته اند در اجرای طرح هادی تأکید بیشتری شود.
تأثیرجغرافیای سیاسی و مدیریت شهری در رشد فیزیکی و هنر عمومی شهرها
حوزههای تخصصی:
شهرها نظام های اجتماعی- فضایی هستند که از ابعاد مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و نهادی تشکیل شده اند. در این بین، بعد سیاسی و نهادی به دلیل داشتن قدرت و سازوکار کنترل دیگر ابعاد حیاتی شهر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین دلیل، مناسبات سیاسی و قدرت و تاثیر آن در توسعه فضایی شهر، همیشه مورد توجه جغرافیدانان بوده است. در همین راستا، مسایل شهری در قالب انگاره های حاکم بر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز مورد توجه قرار گرفته است. جغرافیای سیاسی با رویکرد غالباً درون شهری، نقش رویکردها و تصمیم گیری های سیاسی را در پیدایش و حل مشکلات شهری عمدتاً در قالب مدیریت سیاسی شهر بررسی می کند. جغرافیای سیاسی شهر پدیده های سیاسی- فضایی شهر را در کانون مطالعات خود قرار داده و نقش فرایندهای سیاسی اداره امور شهر را در هدایت، کنترل و شکل دهی فضا و سازمان فضایی شهر مورد توجه قرار می دهد. همچنین در ژئوپلیتیک، تاثیر و تاثرات ناشی از تعاملات، ارتباطات و کارکردهای فراشهری از جنبه اثرگذاری بر جریان قدرت سیاسی مورد مطالعه قرار می گیرد. البته این امر به معنی کم توجهی به نقش تعیین کننده پدیده ها و عوامل درون شهری در قدرت سیاسی در سطوح ملی و شهری نیست. در ژئوپلیتیک، شهر به عنوان یک کانون قدرت با قابلیت اثرگذاری گسترده در سطوح مختلف سرزمینی، مورد توجه است. بازیگران سیاسی همواره در راستای کسب قدرت سیاسی به شهر نظر ویژه دارند. از این رو مدیران شهری به عنوان بخشی از بازیگران سیاسی شهر، بدون آشنایی و یا توجه کافی به جغرافیای سیاسی و عوامل ژئوپلیتیکی شهر نمی توانند موجبات توسعه و اداره مطلوب شهر را فراهم نمایند. هدف مقاله حاضر تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر و فراهم نمودن چارچوب مناسبی برای مطالعه مدیریت شهر با قرار دادن هنر عمومی در مباحث جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و نقش آن در توسعه مدیریت شهری است. از این رو در این مقاله شکل گیری فضاهای شهری تحت تاثیر ساختار و تصمیم گیری های سیاسی و عوامل مختلف طبیعی و انسانی درون و برون شهری در تولید قدرت سیاسی مورد توجه واقع شده است.