فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۴۱ تا ۳٬۲۶۰ مورد از کل ۹٬۷۳۴ مورد.
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
231-238
حوزههای تخصصی:
اهداف: اجزای شکل دهنده به فرم شهر در طول تاریخ و با توجه به مقتضیات ساکنین خویش از یک برهم نشینی قانونمند و کاملاً هندسی غیرمشهود پیروی می کرده اند که در ظاهر بی نظم خود دارای توانایی ارتباط و تعادل بین دولت، ملت و مذهب بوده است. این پژوهش به دنبال خوانش و واکاوی هندسه پنهان موجود در شکل شهر در گذشته تاریخی آن است که امکان ارتباط میان ارکان اجتماعی شهر را به راحتی میسر می نموده است. ابزار و روش ها: روش این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تاریخی- تحلیلی است. این تحقیق با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی نظام پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحولات مدرن بر آن پرداخته و در نمونه موردی سبزه میدان خوانش هندسه پنهان، مبتنی بر سه رأس دولت، ملت و مذهب صورت می گیرد. یافته ها: هندسه پنهان در شهرهای تاریخی، روح حاکم بر لایه های درونی شهر است و با ساختاری نظام مند در وجوه عملکردی و ادراکی، روابط مذهبی، سیاسی و اجتماعی ساکنین آن را تنظیم می کند. با ورود مدرن و تغییرات بنیادین آن، شهر تهران متحول شد و تناسبات هندسه پنهان و ارگانیک در مجموعه سبزه میدان تبدیل به یک هندسه اقلیدسی با خیابان های عمود بر هم شده و توازن آن مختل می شود. نتیجه گیری: نظام هندسی مستتر در یک شهر بیانگر هویت و مدنیّت در آن است. هندسه منظم شهر مدرن در تقابل با اصالت درونی پهنه های تاریخی قرار دارد. از همین رو خوانش هندسه پنهان ساتر بر شهر تاریخی، لازمه اتخاذ رویکرد مداخله مناسب در بافت های تاریخی و هویتمند شهر است که به واسطه آن بتوان اصالت تاریخی آنها را بازیابی نمود.
پیام حفاظت معماری در شمای ارتباطی یاکوبسن
حوزههای تخصصی:
مطالعات میان رشته ای که در دوره معاصر بیشتر مورد توجه قرار می گیرد با عنایت به پیوند زنجیرگونه میان علوم مختلف بوده که این پژوهش هم بر اساس این متدولوژی شکل گرفته است. قرابت بین زبانشناسی و معماری انکار ناشدنی است این نزدیکی منجر به پدیداری زبان های معماری گوناگونی شده که یکی از راه های نشانه شناسی معماری بررسی زبانشناسی و ادبیات موجد آن معماری می باشد. رومن یاکوبسن نشانه شناسی را برآمده از زبان و نشانه شناسی را فرآیند معنی دار شدن بر اساس متن می داند. یاکوبسن در به کارگیری نظریه ارتباط در ادبیات قائل به شش مؤلفه ارتباطی است: 1-پیام اثر؛ 2-(معنی معماری)-فرستنده پیام (معمار سازنده-مرمتگر)؛ 3-گیرنده پیام (مخاطب-بازدیدکننده)؛ 4-رمز (قواعد و هنجارهای بیانی معماری)؛ 5- زمینه ارتباطی (زمینه های تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و...)؛ 6-مجرای ارتباطی (رسانه معماری با ساخت مایه ها). در این مقاله به تأثیر سازندهای ارتباطی پیام حفاظت پرداخته می شود و به تشریح به این نکته می پردازد که اگر در جریان حفاظت، تأکید بر هریک از مؤلفه های ارتباطی گذاشته شود، سمت مرمت به کدام سوی و جهت خواهد بود؟ اینکه محور اصلی در تأکیدگذاری فرایند ارتباط کدام سو می باشد و از میان نقش های شش گانه زبانی (ترغیبی، عاطفی، همدلی، ادبی، فرازبانی و ارجاعی) کدام نقش پررنگ تر و کدام کم رنگ تر محسوب می گردد و نقش این تأکید ارتباطی در جریان حفاظت کدام نوع مرمت را پیش می کشند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد با تعمیم نظریه یاکوبسن به حفاظت معماری، مرمت های گوناگونی شکل می گیرد که بر اساس نوع بنا و پروژه تغییر پیدا می کند. حفاظت گر با در نظرگیری شرایط موجود و تأکید بر یکی از محورهای ارتباطی یک نوع مرمت را انتخاب و اجرایی می نماید.
نسبت متن و تصویر در آثار معین مصور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
43 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: همنشینی طولانی «ادبیات» و «نقاشی» در نسخ مصور تأثیری دیرینه و عمیق بر شکل و ساختار نقاشی ایرانی داشته است. از میانه های عهد صفوی تولید نگاره های مستقل از کتاب به شکل روزافزونی گسترش یافت. به نظر می رسد که در این دوران پیوند و کشاکش رسانه های نقاشی و ادبیات واجد شکل نوینی شده باشد. از این رو بررسی آثار معین مصور در حکم آخرین نماینده جدی مکتب نقاشی اصفهان در این زمینه حائز اهمیت است.هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است که «چگونگی» تحول پیوند تاریخی «ادبیات» و «نقاشی» در اواخر مکتب نقاشی اصفهان را از طریق بررسی شکلی و ساختاری نسبت «تصویر» و «متن» در آثار معین مصور نشان دهد.روش پژوهش: در این پژوهش نقاشی های معین مصور با روش تحلیلی-تطبیقی بررسی شده و یافته های این تحلیل با رویکردی تاریخی در سیر تحول نقاشی ایرانی در میانه های عهد صفوی تفسیر شده است.نتیجه گیری: تصویر «لحظه زایا» در نسخه نگاره های معین مصور نشان از گونه ای «زمان مندی پنهان» دارد که یادآور توالی کنش های روایت کلامی است. از سوی دیگر در نگاره های تک برگ معین مصور، تجانسی بیشتر میان رسانه، محتوا و نحوه ادراک آن دیده می شود، زیرا این آثار فارغ از روایتگری به چینش اجسام و پیکره های زیبا محدود شده اند. ردپای تعمیق زیباشناسی مبتنی بر این آثار در نسخه نگاره های آن دوران نیز قابل تشخیص است؛ آنجا که تعداد پیکره ها و خرده صحنه های روایی در تصاویر این نسخ کاهش یافته و نقاشی تمرکز بیشتری بر تصویرگری «لحظه زایا» یافته است. در نتیجه به نظر می رسد که در آثار معین مصور پیوند و کشاکش متن و تصویر به شکل حرکتی از «متن» به سوی «تصویر» قابل تصور است، این گرایش در امتداد مکتب اصفهان خارج از ذوق محافظه کارانه دربار در تهیه نسخ مصور و شکوهمند ادبی، فرصت رشد و گسترش بیشتری یافت و باعث تولید نقاشی هایی با جنبه محاکاتی و حسی قوی تر شد. این امر در آن دوران نمودی از حرکتی به سوی استقلال و تفکیک بیشتر رسانه نقاشی از روایت کلامی است.
مشارکت: مبنای طراحی فضاهای شهری چندعملکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
26 - 39
حوزههای تخصصی:
ایده طراحی فضای چندعملکردی به صورت های مختلف و با معانی متفاوت، همواره در حوزه ادبیات رشته های مربوط به معماری و شهر حضور داشته و تعریف این مفهوم به صورت جامع همچنان در حال تکمیل است. اما این نوع فضاهای شهری در کشورهای در حال توسعه از دیرباز به صورت خودجوش وجود داشته اند. در کشورهای توسعه یافته برای خارج شدن از چارچوبی که یک فضا برای آن طراحی شده است، سخت گیری های بیشتری اعمال می شود. اما با وجود تفاوت هایی که در تملک فضاهای عمومی وجود دارد، فضاهای چندعملکردی در سراسر جهان پدید آمده اند و روزبه روز در حال افزایش هستند. این فضاها، با توجه به بستری که در آن شکل گرفته اند، ویژگی های مربوط به مورفولوژی فضا و ابعاد و اندازه ها و نیز عملکرد اصلیشان با یکدیگر تفاوت هایی دارند. اما در عین این تفاوت ها دارای الگوهای مشترکی هستند که درنظرگرفتن آنها به برنامه ریزی و طراحی برای این گونه فضاها در آینده کمک می کند. این نوشتار، 80 نمونه از فضاهایی را که در حال حاضر به صورت چندعملکردی فعال هستند یا پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به این گونه فضاها را دارند، بررسی می کند. در این پژوهش، برای انتخاب نمونه ها و استخراج الگوها از روش استدلال مبتنی بر نمونه (CBR) در کنار زبان الگوی کریستوفر الکساندر استفاده شده است. نتیجه الگوهایی است که می تواند به طراحان کمک کند در مواجهه با پروژه های شهری جهت افزایش کیفیت زندگی شهروندان مؤثرتر عمل کنند. در نهایت مشاهده می شود که الگوهای به دست آمده کمتر شکل کالبدی داشته و بیشتر به شکل برنامه ریزی و مدیریت فضا هستند. الگویی که بیشترین تکرار را در میان الگوهای استخراج شده دارد، «مشارکت» است که باید به عنوان یک فرهنگ در تمامی اشکال خود، از ابتدا در فرایند برنامه ریزی، طراحی و بهره برداری لحاظ شود.
گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 157
حوزههای تخصصی:
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.
بررسی فرآیند تجاری سازی فرش دستباف ایران (مورد مطالعاتی: شرکت سهامی فرش ایران؛ شعبه بیرجند)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
159 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی وضعیت تجاری سازی فرش دستباف ایران می باشد. با استفاده از روش موردکاوی، شعبه بیرجند شرکت سهامی فرش ایران، به عنوان مورد مطالعاتی پژوهش انتخاب گردید. از طریق مصاحبه ها نیمه ساختاریافته و پرسشنامه، داده ها مربوط به وضعیت کسب وکار و تجاری سازی شرکت، از کارشناسان فروش و تولید آن جمع آوری گردید. داده ها تحقیق با کدگذاری پیشرفته در نرم افزار مکس کیودا، تجزیه و تحلیل شدند. در این پژوهش، یافته ها مربوط به وضعیت کسب وکار شرکت در یک جدول و شرایط تجاری سازی محصولات شرکت در قالب یک مدل، ارائه گردید. برای ارزیابی فرایند تجاری سازی نیز، از سه مفهوم، سطح آمادگی فناوری، سطح آمادگی بازار و سطح آمادگی تجاری سازی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شعبه بیرجند شرکت سهامی فرش ایران در ایده پردازی، طراحی محصول، ساخت و تولید انبوه فرش دستباف در وضعیت مناسبی قرار دارد، اما در ارتباط با بازارسنجی، بازاریابی، رقابت در بازار و فروش محصولات نقاط ضعف متعددی دارد. همچنین سطح آمادگی فناوری شرکت، قابل قبول ارزیابی شد؛ اما سطوح آمادگی تجاری سازی و بازار شرکت، وضعیت نامطلوبی داشتند که در انتها پژوهش ، راهکارهایی به منظور بهبود وضعیت شرکت ارائه گردید.
مدل پیشنهادی مشارکت کاربر در فرآیند برنامه د هی مدرسهاجتماعی (مطالعه موردی: دبستان ام البنین در محله ملاصدرای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
یکی از علل نارضایتی اغلب کاربران از معماری مدرسه، اختلاف نظر بین کاربران مدرسه و برنامه ریزان است؛ بنابراین ضروری است که برنامه دهی مدرسه با مشارکت اعضایی حاصل شود که متعلق به همسایگی مدرسه اند. هدفِ این تحقیق دستیابی به برنامه دهی مشارکتی مدرسه اجتماعی و نمایش فرایند مشارکت کاربر می باشد؛ در این راستا از نظرات کاربران دبستان ام البنین و اهالی محله ملاصدرای اصفهان توسط ابزارهای مشارکتی همچون کارگروه های مشارکتی (شامل والدین، معلمان و دانش آموزان)، مصاحبه و پرسش نامه (شامل 13 پرسش نامه توسط معلمان و ۸۷ پرسش نامه توسط والدین و اهالی محله) استفاده شد. این پژوهش کیفی از روش توصیفی-تحلیلی برای تحلیل داده ها، روش کتابخانه ای، همچنین ابزار مصاحبه و پرسش نامه در پیمایش میدانی برای گردآوری داده ها بهره برداری می کند. جمع بندی یافته ها به تنظیم جدول برنامه دهی معماری طبق شاخصه های دریافتی از سوی کاربران می انجامد؛ نتیجه پژوهش ارائه مدل پیشنهادیِ مشارکت کاربر در فرایند برنامه دهی مدرسه اجتماعی می باشد که می تواند در شناخت نیازهای کاربران و افزایش رضایت کاربر از طراحی مدرسه مؤثر باشد.
گونه شناسی فرم شهر و ساختار فضایی پایدار با نظری بر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
فرم و ساختارفضایی شهر، از ابعاد مهم شناخت و تحلیل شهر می باشند. بررسی ادبیات نظری پیرامون مفاهیم ساختار فضایی، فرم شهری، استخوان بندی، شکل شهر و... نشان می دهد تشتت آراء در این حوزه ها بسیار است؛ لذا محقق با استفاده از روش های پژوهش قیاسی به دنبال تبارشناسی و واکاوی دقیق مفاهیم فرم و ساختار فضایی شهر است. از طرف دیگر، یکی از مهم ترین منابع ناپایداری، فرم و ساختارفضایی شهر شناخته شده است. محقق با استفاده از روش پژوهش استقرایی و بهره گیری از مدل خوشه بندی K-means در نرم افزار Pyton و همچنین استفاده از نر م افزارGIS جهت تحلیل داده های مکانی و پرسش نامه ساکنین برای شاخص-های کیفی، به دنبال آن است که ارتباط میان مؤلفه های فرم شهری و ساختار فضایی را بر مؤلفه های پایداری در مقیاس مناطق شهر تهران شناسایی نماید. همپوشانی بالای خوشه بندی مناطق تهران بر اساس شاخص های فرم و ساختار فضایی و نیز شاخص-های پایداری، نشان دهنده تأثیرگذاری مستقیم شاخص های فرم و ساختار فضایی شهری بر پایداری در شهر تهران است.
نقش اجتماع پذیری محیط های آموزش معماری بر یادگیری دانشجویان: تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تصور بر آن است که یادگیری دانشجویان معماری در محیط آموزشی آنان، صرفنظر از سایر عوامل با اجتماع پذیری قرارگاه های موجود در محیط کالبدی آموزش ارتباط دارد. لذا ضمن آزمون اثربخشی اجتماع پذیری بر یادگیری دانشجویان، به تعیین عوامل موثر در ایجاد و افزایش اجتماع پذیری پرداخته شده است. در این ارتباط، به کمک روش تحقیق توصیفی-تحلیلی پس از شناخت متغیرها و جمع آوری نظرات محققان پیشین، عوامل مذکور شناخته شد و سپس از طریق روش دلفی-فازی و به کمک نظرات خبرگان(اساتید معماری) صحت تاثیرگذاری این عوامل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این مرحله عوامل موثر بر اجتماع پذیری را به شش عامل (عناصرفیزیکی، فضایی-معماری، معانی زیباشناختی، احساس امنیت، معنایی-ادراکی، عملکردی-فعالیتی) و 22 زیرعامل تقسیم کرد. در مرحله دوم نیز، فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار گرفت، رنتایج تحقیق ضمن تایید نتایج مرحله قبلی، رابطه معنادار بین اجتماع پذیری محیط آموزش معماری را بر یادگیری دانشجویان معماری نشان داد.
واکاوی تاریخ گرایی در کتب تألیفی دهه 80 ه.ش. حوزه معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
103 - 122
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش، پردازش تاریخ گرایی در معماری معاصر ایران است. نشانه های تاریخی در معماری، بارزترین مشخصه تاریخ گرایی در حوزه معاصر است. سؤال پژوهش «چگونگی نمود تاریخ همچنین نشانه های تاریخ گرایی در دوره بندیهای تألیفات معماری معاصر؟» و فرضیه «عینیت یافتن نشانه های تاریخی همچنین امکان دوره بندی آثار معاصر بر اساس شاخصه های تاریخ گرایی» هستند. پژوهش پس از پردازش مفاهیم تاریخ گرایی و جایگاهش در تألیفات، الگویی برای بررسی آثار ارائه می دهد. پژوهش کیفی است با راهبرد تفسیری که با روش تاریخی- انتقادی پس زمینه تاریخِ معماری را بازنمائی و با استفاده از فرایند تاریخ گرایی هِگِل که از روش های تحقیق تاریخی است، دوره بندیهای معاصر را ارزیابی کرده و پس از استنتاج مدلی 3 گانه برای تاریخ گرایی، در راستای پاسخ به سؤالات تحقیق برمی آید. نتیجه اینکه، مجموعاً شش نوع دوره بندی در تألیفات دهه 80 هجری شمسی قابل استخراج است. پنج اثر تألیفی تاریخ گرایی سمبولیک و تنها یک اثر تاریخ گرایی فلسفی دارند.
بررسی رابطه کیفیت زندگی با پراکندگی و فشردگی شهری در محله های شهر خرمدره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
19 - 32
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی پدیده ای است که تأثیراتی بر کیفیت زندگی دارد. این پژوهش به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی با پراکندگی و فشردگی شهری در شهر خرمدره می پردازد. برای انجام پژوهش از روش های قیاسی، اسنادی و نرم افزارهای GIS، SPSS، LISREL 8.5 و برای تحلیل داده ها از آزمون های من ویتنی، t و تحلیل عاملی استفاده شده است. محله های شهر خرمدره در دو حوزه پراکنده و فشرده دسته بندی شدند که چهار محله به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و حجم نمونه برای سنجش آن بر اساس فرمول کوکران 130 عدد محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت زندگی در حوزه پراکنده بالاتر از حوزه فشرده با اطمینان 95 درصد قرار دارد.
تدوین معیارهای طراحی اکوپارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
89 - 98
حوزههای تخصصی:
اکوپارک فضایی تفریحی است که هدف از طراحی آن علاوه بر حمایت از محیط زیست، خلق مکان تحقیقاتی به منظور بالا بردن دانش محیط زیستی افراد است. با توجه به روند توسعه کشور و مشکلات محیط زیستى موجود و تأثیرات ازدیاد و رشد پرشتاب جمعیت و در پى آن افزایش مصرف و تولید زباله های خانگى و صنعتى، ضرورت طراحى و اجراى اکوپارک اجتناب ناپذیر است. از نخستین الزامات در طراحی اکوپارک، معیارهایی است که این گونه پارک ها را از سایر پارک ها متمایز می سازد. در این بحث با اتکا به روش های توصیفی- تحلیلی و با انجام مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل محتوای متن، فرآیند دستیابی به این معیارها از طریق تحلیل نمونه های موردی موفق و بررسی دیدگاه نظریه پردازان در ارتباط با ویژگی های اکوپارک ارائه گردیده است. در نهایت جمع بندی در رابطه با معیارهای طراحی در چهاراصل پایداری محیط زیستی، پایداری اجتماعی– اقتصادی، ارتقاء سطح فرهنگی و آموزشی و پایداری کالبدی و طراحی اکولوژیکی ارائه شده است.
معنای بازار تهران در تجربه زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
99 - 112
حوزههای تخصصی:
زنان، بخش بزرگی از مخاطبان بازار تهران، در حال استفاده از فضایی هستند که در طی سال ها برای استفاده اکثریت مردانه شکل گرفته است. هدف پژوهش پی بردن به معنای بازار تهران در تجربه زنان و چگونگی تأثیر شرایط زمینه ای بر شکل گیری این معنا بوده است. پژوهشگران با روش پدیدارشناسی به مصاحبه عمیق با 14 زن (و برای دستیابی به داده های مکمل، 6 مرد) پرداخته اند. تحلیل داده ها بر اساس روش پدیدارشناسی استعلاییصورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بازار تهران برای زنان تنها محل خرید نیست و جنبه های مهمی از سودمندی های فضای شهری مثل بودن در میان مردم، لذت بردن از کیفیت های کالبدی و پیوند با هویت تاریخی شهر را در اختیار زنان قرار می دهد. هم چنین تفاسیر پژوهش گران به وجود گسست میان تجربه زنان و ساختارهای از پیش موجود که به یک فضای جنسیت دار شکل داده اند اشاره می کند. این ناهماهنگی ها در رقابت باکیفیت های مطلوب برای زنان، بر کم و کیف حضور ایشان در بازار اثر می گذارد.
تحلیلی بر خوانش مخاطبان از فضای شهری (مطالعه موردی: ساکنان قدیمی محله تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 64
حوزههای تخصصی:
فضای شهری را می توان متنی حامل معانی تصور کرد که خوانندگان، کاربران آن هستند. از میان نظرات مطرح در برخورد با مقوله معنا در متن، علم هرمنوتیک و خصوصاً رویکرد مخاطب محور در این مقاله مورداستفاده قرارگرفته است. هدف از این مقاله خوانشی بر میدان تجریش از دیدگاه یک گروه از مخاطبان آن (ساکنان قدیمی محله تجریش) است. در پی این خوانش معیارهایی برای ایجاد فضای شهری مطلوب متکی بر شناخت مخاطبان به دست می آید. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی با استفاده از «تئوری زمینه ای» است. در این روش با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مصاحبه عمیق و رمزگشایی آن ها، به تحلیل این اطلاعات می پردازد که درنتیجه به دو شریان اصلی هویتی و زندگی دست می یابیم و در جمع بندی با روش تئوری تعادل نکات مثبت و منفی شناسایی و با دسته بندی آن ها به معرفی دقیق مشکلات و ارائه راهکارهای پیشنهادی می رسد.
نقش شهریاران صفوی در پیشرفت صنعت پارچه های ابریشمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهریاران صفوی به عنوان عاملان تأثیرگذار در رشد و شکوفایی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران، پس از دوران طولانی مدت آشوب و فترت پیش از خود قلمداد می شوند. هنر بافت پارچه های ابریشمین، یکی از مواردی است که در پرتو توجه و حمایت بزرگان صفوی بالندگی یافت. آشنایی با چگونگی رشد ابریشم بافی در دوران صفوی، ما را در درک درست هنر این دوره یاری می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و تاریخی و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، گسترش هنر و صنعت بافت پارچه های ابریشمین تحت حمایت همه جانبه بزرگان صفوی را مورد کنکاش قرار می دهد. این که پشتیبانی اشراف و شاهزادگان صفوی چه نقشی بر پیشرفت پارچه های صفوی داشته است؟ و حوادث و رویدادهای دوران صفوی چه تأثیری بر توسعه پارچه های آن عصر داشته اند؟ سوالاتی هستند که نگارندگان تلاش دارند با هدف شناسایی عوامل و زمینه های شکوفایی پارچه های ابریشمین دوره صفوی به آن ها پاسخ دهند. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر 13 نمونه ابریشم صفوی می باشد که از مجموعه ها و موزه های خارج از کشور گردآوری و انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در دوره زمامداری پادشاهان دوره صفویِ علاقه مند به پارچه بافی از جمله شاه اسماعیل اول، شاه طهماسب اول، شاه عباس اول، شاه عباس دوم و شاه سلطان حسین، گرایش به باززنده سازی شکوه ایران باستان و جاه گرایی بزرگان و مال داران و هم چنین نیازهای بازار داخلی و خارجی، بر رشد و پیشرفت ابریشم بافی افزود. در این میان، بیش از همه شَمِّ اقتصادی شاه عباس اول در ارتقاء سطح کیفی و کمّی ابریشم بافی مؤثر بود و با پشتیبانی همه جانبه وی و البته صدور این بافته ها، علاوه بر اعتلا بخشیدن به این هنر اصیل و سنتی، بر اعتبار و ثروت کشور افزوده شد. برخی عوامل در رشد و پیشرفت این صنعت اهمیت داشتند که می توان به زمینه های داخلی، منطقه ای و بین المللی اشاره نمود.
تبیین کیفیت مناظر صوتی سراهای بازار تبریز بر اساس ارزیابی های عینی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
113-139
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی شاخه ای جدید از مطالعات شهری است که در کنار کمیات صوت، به کیفیت صدای شنیده شده نیز می پردازد. منظر صوتی مفهومی ذهنی و ادراکی است و از همین رو شاخصه های متعددی در کیفیت آن دخیل هستند که به طور کلی به دو دسته مؤلفه های عینی و ذهنی تقسیم می شوند. تراز فشار صوت مهم ترین مؤلفه عینی است و در ارتباط مستقیم با بلندی ادارکی صدا و آسایش صوتی در ارتباط قرار می گیرد. پژوهش حاضر در پی آن است که مشخص کند مقادیر تراز فشار صوت و همچنین مدت زمان مواجهه با صدای بازار در سراهای بازار تبریز به چه صورتی در مطلوبیت ادراکی مناظر صوتی آن فضاها اثرگذار هستند. مقادیر تراز فشار صوت در سه سرای حاج حسین قلی قدیم و میانی و میرزامحمد اندازه گیری شده و کیفیت ادارکی افراد حاضر در این فضاها از مناظر صوتی آن ها ارزیابی شده است. با تحلیل همبستگی و تطبیق یافته های تحقیق با علوم بالادست، نحوه اثرگذاری اندازه تراز فشار صوت، مدت و علت حضور در بازار در کیفیت ذهنی منظر صوتی مشخص شده است. نتایج حاکی از آن هستند که هر سه سرای مورد مطالعه به لحاظ عینی جزء فضاهای آرام و آسوده هستند. اما هرچه مدت زمان مواجهه با صدای بازار بیشتر می گردد، از میزان آسایش صوتی و مطلوبیت منظر صوتی کاسته می شود. حفره های معماری و مصالح جداره سراها سبب می شود مقادیر تراز فشار صوت پایین باشد. اما صداهای ناخواسته که بروز ناگهانی و شدت صدای نسبتاً بالا دارند، باعث اخلال در آرامش صوتی شده و اثر سوء در کیفیت منظر صوتی دارند. لذا ضروری است در مطالعه مناظر صوتی فضاهای آرام شهری، به مؤلفه ای تحت عنوان وضوح صدای شهری نیز توجه شود. این مسئله در خصوص افرادی که مدت زمان طولانی تری در مواجهه با یک منظر صوتی خاص قرار دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
The Architecture Aspect of Arise from Emmanuel Levinas' Philosophy Compared to Modern and Postmodern Architecture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۱ - Serial Number ۳۵, Winter ۲۰۲۰
51 - 58
حوزههای تخصصی:
The present-day architecture of the present era represents the emergence of ethical issues arising from the ideas of the " Modern individual-oriented" and "Pos tmodern being oriented", such as the consideration of personal interes ts and the reduction of human relations. Therefore, the exis tence of such shortcomings requires the identification of an architecture that considers the individual and social morality of today's society based on transcendental values, such as Emmanuel Levinas' "attention to the other" philosophy, agains t the above ideas. The aim is to identify those architectural possibilities that, by providing the conditions for creating the moral relations considered in Levinas philosophy, resis t some of the shortcomings of the ethical issues of modern and pos tmodern schools. In this research, Levinas' thoughts with Modern and Pos tmodern schools are discursive analysis through three dimensions of humanism, human rights, and ethics, as three points of reliance and position in them. Then, in the framework of these three criteria, modern and pos tmodern thoughts are traced in between the architectural expressions and by comparing these traces of the concepts with key concepts in Levinas' thought, also by utilizing the sources of visual literacy and body theoretical foundations, identifies the architectural appearance of it. The result of the research shows that the architectural displays of Levinas' philosophy such as "impromptu", "centricity", "Attention to Family Scale" and "Kush" can be considered as possibilities other than the possibilities of modern and pos tmodern architecture, to improve some of the shortcomings in highlighting transcendental moral values.
Interactive Form-Generation in High-Performance Architecture Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
37 - 48
حوزههای تخصصی:
Architecture as a designerly way of thinking and knowing is to interact with its environment. The manuscript is to speculate “interactive form-generation” based on high-performance architecture theory, and discuss the precursors and the potentials. The research aims to explore and determine the roots, aspects of interactive architecture as a part of performance-based design in contemporary architecture. The research question opens a designerly perspective as an umbrella term that can include many streams of architectural paradigms. Emancipatory new-interpretivism is the research philosophy which is employed alongside deductive reasoning, logical argumentation research paradigm, descriptive research method and cross-sectional study. Based on methodology of the manuscript, the research is to addresses related phenomena, their relationship and interaction. The results of the research show that interactive architecture is an umbrella to address a wide-range of architectural emerging streams such as: 1- The evolutionary architectural trends include kinetics, responsive, smart, responsive and intelligent environment. 2- The emerging phenomena in the field such as leading sci-tech approach toward architectural design process including cybernetics, artificial intelligence (AI), virtual reality (VR), conditional generative adversarial network (cGAN), and agent based modeling. The conclusion of the research indicates that the interactive architecture branched off from high-performance architecture theory. The conclusion emphasizes on: 1- Designerly flexibility: better space efficiency, flexibility, intelligence, and smartness; 2- Energy efficient form-generation: using less energy and offering more thermal-visual comfort; 3- Mathematical-algorithmic thinking: the integration of internet of things (IoT), robotics, and kinetics. 4- Futurism: a platform for outlining future architecture and architecture of the future.
A Comparative S tudy on Pop, Elite and Folk Art(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۳ - Serial Number ۳۷, Summer ۲۰۲۰
61 - 68
حوزههای تخصصی:
Pop Art is the representative of a cultural identity that has been represented as a kind of art in the mid-twentieth century. It is based on the ordinary manifes tations of people’s lives, and by concentrating on media and propaganda it has become pervasive in a short time as if it is a newly emerged culture that has appeared not from the inside of community but from outside and by those sociologis ts who look at this culture, it is considered as an outgrowth of the conditions created by modern centralism and individualism. But where is the position of reality in this emerging art? Focusing on the general audience and everyday subjects became the basis of the work of this art, which was able to be in line with trade and its goals. The purpose of this paper is to examine the characteris tics of Pop art, which can be considered as the firs t sparks of the return of representation in pos t-modern craft, which bases its work on pretense. In this s tudy, it has tried to use the text content analysis method to Pop art indexes while comparing to the other arts such as elite and folk culture. The results indicate that paying attention to the Pop culture, and reproduction of images by emphasizing on media, takes the art to hyper-reality. As another aspect, these are the media that direct the culture by determining the direction of Pop thoughts, lead the art, to create new forms of reality.
Residents’ Satisfaction with Adequacy of Facilities in Metropolitan Ibadan, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
39 - 48
حوزههای تخصصی:
The study examined the quantity and quality of infrastructure in Ibadan, Nigeria with a view to using information to providing policy guidelines for sustainable infrastructural development. Using stratified sampling technique, a total of fifteen wards from the five local government areas in Ibadan metropolis were selected for study. The selection of all the local government areas is based on the fact that all of them cut across all the residential zones in the metropolis and them all spatially coverage at the centre of the city. Primary data for the study were collected through the questionnaire administered on 1,035 respondents (2% of household heads in all the residential buildings in the metropolis), using systematic sampling technique. Descriptive and inferential statistics were employed to analyse the data obtained. Findings showed that deviations about the mean of the satisfaction index of the facilities such as church and dispensary were higher than their respective FAI. Furthermore, findings revealed that these infrastructural facilities were very adequate to the residents, but the residents were not satisfied with their adequacy in the study area. These facilities were mosque, nursery/primary school and secondary school. This implied that these facilities were available and adequate to greatly satisfy the residents. Thus, the study concluded that infrastructure facilities in Ibadan metropolis were fair.