بیان مسئله: شواهد بسیاری نشان می دهد که رابطه شهر تهران و کوه های البرز، دارای مطلوبیت نیست و شهر تهران و مردم آن نمی توانند از مواهب و ظرفیت های کوه های شمال آن به خوبی بهره مند شوند. تحقیقات صورت گرفته پیرامون رابطه شهر تهران و البرز نیز نشان می دهد عموم مردم شهر تهران نسبت به کوه های البرز دچار بی تفاوتی شده اند. نگارندگان مقاله بر این باورند که مسئله بی تفاوتی ساکنین شهر تهران نسبت به کوه های پیرامون، به یکباره اتفاق نیفتاده و با از بین رفتن کارکردهای کوه در گذر زمان، این عنصر طبیعی بسیار مهم در ذهن مردم کمرنگ شده است. نظر به چندبعدی بودن مسئله، یکی از روش های بررسی موضوع بررسی موضوع، ازنگاه خبرگان است. هدف و روش پژوهش: این مقاله برآن است با هدف یافتن چرایی این رابطه نامطلوب، نظر خبرگان را جویا شود. لذا برای تحلیل یافته های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با رویکردی اکتشافی از خبرگان، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از مصاحبه خبرگان نشان می دهد براساس طبقه بندی سلسله مراتبی یافته ها، چهار مضمون (دلایل عدم مطلوبیت رابطه شهر تهران و کوه های البرز) اصلی: کاهش جایگاه ذهنی و معنایی کوه، شناخت نادرست کوه و ظرفیت های آن، رویکرد عینی و کالبدی به کوه، و مسائل فرهنگی و 11 مضمون فرعی: ورود مذهب، ورود تکنولوژی، ورود مدرنیته، نظام برنامه ریزی، نگاه جزء نگر و محیط زیستی صرف به کوه، رویکردهای اقتصادی، قابل دسترس شدن کوه، تغییر سبک زندگی مردم، تغییر الگوی معرفت شناسی مردم، باورهای عامیانه مردم، و کاهش تعلق خاطر مردم، که زیرمجموعه مضمون های اصلی قرار می گیرند، به دست آمده است.