فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
محیط های شهری گیلان با جاذبه های متنوع طبیعی، تاریخی و فرهنگی، استعداد فوق العاده ای برای توسعه صنعت گردشگری دارد، اما علی رغم سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های گردشگری، در این عرصه نتوانسته توسعه یابد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر واکاوی موانع سیاست گذاری گردشگری در محیط های شهری گیلان است. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی، و با استفاده تئوری زمینه ای و مدل FARAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. جامعه آماری نیز متخصصان در حوزه مطالعات شهری و گردشگری است، که بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد 20 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. طبق مدل تئوری زمینه ای، موانعی از جمله: عدم بهره گیری از نیرو های متخصص، بازاریابی نامناسب، تقلید از الگو های ناسازگار با محیط های شهری، مشکلات زنجیره ارائه خدمات گردشگری، مشکلات نظام اداری و خط مشی، عدم مدیریت یکپارچه گردشگری در بین سازمان های مرتبط، عدم مطلوبیت زیرساخت ها و زیربناهای فیزیکی، عدم بهره گیری از نیرو های متخصص را استخراج شد، که با استفاده از مدل آراس فازی، به ترتیب موانع عدم مدیریت یکپارچه گردشگری در بین سازمان های مرتبط با مقدار وزن 490/0، مشکلات نظام اداری و خط مشی با مقدار وزن 488/0، تقلید از الگو های ناسازگار با محیط های شهری با مقدار وزن 477/0، مشکلات زنجیره ارائه خدمات گردشگری و عدم مطلوبیت زیرساخت ها و زیربناهای فیزیکی با مقدار وزن 467/0، بازاریابی نامناسب با مقدار وزن 463/0، عدم بهره گیری از نیرو های متخصص با مقدار وزن 458/0، بیشترین و کمترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی حس مکان در معماری بازار تهران (محدوده مورد مطالعه: خیابان پانزده خرداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بازارها یکی از مهم ترین فضاها در کالبد شهرها محسوب می شوند و علاوه بر جلوه های بصری دارای ویژگی های محسوس دیگری نیز هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات گردند و به عنوان کانون هویت بخش شهرها در شکل گیری حس تعلق به مکان مؤثر باشند؛ در این میان بازار تاریخی تهران با ویژگی های منحصربه فرد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است که از دیرباز دارای محوری پویا، سرزنده و کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف افراد بوده است. هدف: این مقاله شناسایی شاخصه هایی است که میزان وجود هویت و حس مکان در بازار تهران را مورد بررسی قرار می دهد. روش: این مقاله با روش همبستگی به تحلیل مشاهدات منفعل اولیه به کمک نقشه برداری رفتاری در گام نخست و در گام دوم با مصاحبه و سنجش وابستگی متغیرها به کمک طیف هفت گزینه ای لیکرت پرداخته است. یافته و نتایج: شناخت کیفی ابعاد حسی فضا در این تحقیق مشخص کرد که منظر بصری بیشترین نقش را در ادراک محیط داشته و به همراه مناظر بساوایی در طول روز تقریباً ثابت می باشند. از سوی دیگر منظر صوتی و منظر شیمیایی به عنوان دو محرک تأثیرگذار در غنای حسی محیط مطرح هستند که نسبت به سایر محرکه ای محیطی تغییرات بیشتری در طول روز دارند. همچنین وجود ابنیه تاریخی به رغم علاقه مندی افراد، به خودی خود موجب تقویت حس مکان نمی گردند، و توجه به مؤلفه های هویت مکانی و میزان تأثیرگذاری هریک بر حس تعلق به مکان در بازار ضمن ارتقای کیفیت بازار، موجبات تداوم حیات و ماندگاری این میراث ارزشمند معماری می شود.
مثلث بالا و پایین در آثار معماری، مطالعه موردی: بقعه ی شیخ حیدر شهر مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار معماری به خصوص آثار تزئینی معماری به وفور شاهد استفاده از نقش ها و طرح هایی هستیم که منشعب از نقوش هندسی، گیاهی یا اسلیمی می باشند. استفاده از این نقوش به دو دلیل عمده می باشد: اولاً صرفاً برای بحث زیبایی بخشی و چشم نوازی در بنا استفاده می شود؛ دوماً، هدفمند بوده و دارای مفهومی در دل خود می باشد؛ این نشانه ها که بعضاً دربر گیرنده تفکرات و عقاید خاصی از یک دوران مشخص هستند که با مکان و بنای مورد استفاده ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از این فرم ها، نقشی است مرکب از دو مثلث که در چندین جای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است؛ ترکیب مثلث ها در آیین های مختلف دارای تعابیری متفاوت هستند، در این مقاله کوشش بر آن است تا دریابیم که آیا این نماد از غیری سخن دارد یا خیر؛ اگر اینگونه است چه تفکر یا چه مهمی در پس آن نهفته است. فرم مورد مطالعه در دو طرف درب ورودی جبهه شمالی بقعه ی شیخ حیدر در شهر مشکین شهر حک شده است. هدف از این تحقیق، بازخوانی این نماد و مفاهیم کلی آن بر مبنای جزئیات عرفانی هم دوره خود می باشد؛ که برای یافتن این تفکراتِ تأثیرگذار نیاز به شناخت و درک عرفان آن دوره و میزان باور پذیریَش برای آن زمان خاص می باشد. در این مسیر، تلاش شده با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و تحلیل اطلاعات بر مبنای داده های زمانی و مکانی متوجه میزان اثر بخشی آنها در این راستا شده و با تحلیل هر مبحث به دریافت اثر آن مبادرت کرده ایم. در نهایت با تحلیل های دقیق و موشکافانه و با آنکه این نماد از دوران های قبل از اسلام هم مورد استفاده بوده است، کاربرد آن در دوران پس از اسلام و اوج تفکرات عرفانی مربوط به سهروردی و ابن عربی تنها به یک دلیل منطقی می باشد و آن نمایاندن این نماد برای بیان بازگشت به اصل در هر تولد و مرگ می باشد.
بازشناسی نقش اقلیم در سازماندهی فضاهای معماری خانه های سنتی دزفول با تأکید بر سطوح زیرزمینی، نمونه موردی: خانه سوزنگر
حوزههای تخصصی:
در معماری خانه های سنتی ایران من جمله شهرهای با اقلیم گرم و مرطوب، عنایت به عوامل اقلیمی، یکی از ارکان طراحی معماری محسوب شده و حائز اهمیت بسیار بوده است. و به طبع، پیش بینی فضا در عمق زمین در معماری خانه سنتی ایران کاربرد قابل توجهی داشته است. خلق فضاهای معماری سطوح زیرزمینی خانه های سنتی به عنوان یکی از شیوه های طراحی اقلیمی و تأمین گر بخش عمده ای از نیاز آسایش ساکنین با امکان تعامل معماری و بهره برداران آن با محیط، در خانه های سنتی اقلیم گرم و مرطوب من جمله در شهر دزفول، مطرح می باشد. سازمان دهی فضا در خانه های سنتی دزفول، ارتباط چندجانبه فضاها با یکدیگر است. که براین اساس، شیوه ای از تعریف و سازمان دهی فضایی با امکان تجربه های کیفی ادراکی گوناگون برای حضور آدمی فراهم شده است. با تحلیل منطقی از اندیشه سازمان فضایی خانه های سنتی دزفول، می توان به معیارهای مختلف از جمله معیار اقلیمی طراحی این خانه ها دست یافت. در این پژوهش سعی شده، ضمن پرداختن به جایگاه معماری اقلیمی در خانه های سنتی دزفول، به تحلیل فضایی خانه سنتی سوزنگر دزفول پرداخته و تأثیر تهویه طبیعی بر سازمان دهی فضاهای زیرزمینی آن مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده که با جمع آوری اطلاعات از طریق بررسی کتابخانه های تخصصی و عمومی و نشریه های مرتبط با موضوع انجام شده است.
تبیین رابطه خوانایی فضا با میزان رفتار قلمروپایی شهروندان در پارک های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
5 - 20
حوزههای تخصصی:
خوانایی کیفیتی محیطی است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب گشته که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. در بستر بوستان های شهری، مؤلفه های خوانایی فضایی توانسته اند درجات مختلفی از رفتار قلمروپایی را در شهروندان پدیدآورند. هرگونه شخصی سازی و نشانه گذاری محیط یا دفاع در مقابل مزاحمت، یک نوع رفتار قلمروپایی محسوب و تقویت آن درنهایت منجر به افزایش تعاملات اجتماعی می شود. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر مقوله خوانایی و چگونگی اعمال روش هایی در جهت افزایش رفتار قلمروپایی در پارک های شهری است. در این تحقیق از روش های مشاهده حضوری، مصاحبه و تهیه پرسشنامه استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمام ابعاد شاخص های خوانایی یعنی خوانایی مسیرها، گره ها، حوزه ها، لبه ها و نشانه ها باید کنار هم در یک فضا وجود داشته باشند تا آن فضا را قابل فهم کنند این قابل فهم بودن درنهایت حس مالکیت و قلمروپایی را افزایش می دهد.
سیر تکوینی اندیشه امس راپاپورت در حوزه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط
حوزههای تخصصی:
راپاپورت از جمله فرهنگ گرایانی است که پژوهش های وسیعی در زمینه فرهنگ در حوزه معماری و مطالعات شهری انجام داده و بخش زیادی از عمر پژوهشی خود را به مطالعات رفتار-محیط اختصاص داده است. لذا بررسی سیر تحول اندیشه های وی در این عرصه بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی خط فکری راپاپورت در زمینه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط به ویژه در دو دهه ی اخیر و شناسایی تازه ترین نظریات وی می باشد. این پژوهش از نوع مروری توصیفی دانست که طی آن از روش اسنادی و مطالعه مقالات و کتب معتبر بهره گرفته شده است. نتیجه آن که، راپاپورت با حرکت از پارادایم هنری در معماری به سمت پارادایم علمی در حوزه مطالعات فرهنگی در معماری و شهرسازی به دستاوردهای مهمی به ویژه در زمینه ی مطالعات رفتار-محیط دست یافته است. وی در دو دهه ی اخیر به دنبال بسط نظریه ای علمی بوده که بتواند به عملیاتی ساختن مقوله ی فرهنگ یاری رساند. از دید راپاپورت، همه ی پژوهش های وی گام های مقدماتی برای دستیابی او به نظریه توصیفی بوده است که این امر نشان گر پیوستگی و تداوم در روند مطالات راپاپورت می باشد؛ گویی هر قطعه به قطعه های قبلی افزوده می شود. با وجود برخی نقدها به رویکرد مطالعات رفتار-محیط راپاپورت می توان گفت این رویکرد هنوز پیشرفت اصلی در زمینه طراحی محسوب می شود.
تحلیل شاخص های دستیابی به شهر پایدار دزفول با تاکید بر کاهش گازهای گلخانه ایی
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
226-237
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله اصلی شهرها انتشار کمتر گازهای گلخانه ایی، بخصوص کربن و نیتروژن است. هدف این پژوهش کاربردی با ماهیتی توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی، بدنبال ارزیابی شاخص های دستیابی به شهر پایدار دزفول با طراحی هدفمند متدهای بدیع و تلفیق تکنیک های شهرسازی نوین و معماری بومی و قدیمی شهر دزفول به منظور کنترول میزان انتشار گازهای گلخانه ایی در سطح شهر است. روش مطالعه تحقیق تجربی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ایی و میدانی است. جامعه آماری، کلیه شهروندان دزفول و روش نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده است. تعیین حجم نمونه با فرمول کوکران صورت گرفت. با تحلیل مدل AHP در نرم افزارSuper Decisions به تعیین مهمترین شاخص پایداری دزفول پرداختیم که در نتیجه درختکاری بالاترین درصد و پس از آن کشاورزی زیرزمینی و ایجاد فضاهای زیرزمینی شهری مهمترین شاخص ها می باشند. برای یکی از سوالات تحقیق، پرسش نامه ایی توزیع شد و نتایج با استفاده از روش های آماری در نرم افزار SPSS به صورت کمی تحلیل شد. بالای 65% شهروندان با احداث شبکه گذرگاهی وسایل نقلیه، میادین میوه و تره بار و پاساژها در زیرزمین و ایجاد فضای سبزگسترده، آبنما، مسیر دوچرخه سواری و پیاده روی در تراز سطح زمین و ارتقا کت ها و تبدیل آن به اقامتگاه برای جذب گردشگر موافق بودند. علاوه برآن به پیشنهاداتی از جمله،کار کردن در شیفت شب، استفاده از کشاورزی زیرزمینی در شوادان ها و قمش های متروکه به منظور جلوگیری از انتشار نیتروژن در آبراهه ها و تشکیل باران اسیدی و افزایش محصولات کشاورزی، تزریق یخ خشک به ابرها در روزهای غبارآلود یا کم باران، متعادل سازی کربن با بالابردن سرانه فضای سبز و جنگل کاری و حبس کربن در سفره های آب زیرزمینی پرداخته شد.
الگو یابی فرم مساجد ایران مبتنی بر تحلیل عوامل تأثیرگذار بر آن
حوزههای تخصصی:
ضرورت نوآوری به جهت اجتناب ناپذیر بودن تحولات در جوامع بشری، از موارد مهمی است که باید موردتوجه واقع گردد؛ زیرا تحول راز ماندگاری و پیشرفت بشر است. در این میان معماری مسجد نیز باید جایگاه خود را در دایره نوآوری مشخص نماید زیرا مساجد و امور مربوط به آن در صورت کناره گیری از تحول موجب منزوی شدن خواهد شد. الگوبرداری صحیح از طراحان و معماران گذشته، یکی از راه های نوآوری فرمی متناسب با زمان و مکان امروزی است. ازآنجاکه فرم مساجد درگذشته و رسالت آن در ایفای وظایف و اهداف هنرهای اسلامی به خوبی مشهود است؛ بررسی عوامل تأثیرگذار بر فرم مساجد در معماری قدیم، در شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر فرم مساجد امروزی ضرورت می یابد. اطلاعات موردنیاز در پژوهش حاضر که با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیقات تاریخی- تفسیری را دستور کار خود قرار داده است، به صورت اسنادی - کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. پژوهش های صورت گرفته تاکنون به عامل های جنسیت، میزان تحصیلات و سن افراد در خصوص تأثیرگذاری بر پذیرش طرح نوآورانه در مساجد توجه نموده و یا ویژگی های عناصر مساجد را شرح داده و به تحلیل معانی و قداست در عناصر مساجد پرداخته است؛ اما نوآوری پژوهش حاضر با توجه به خلأ مطالعات موجود، نشان می دهد که عواملی همچون روح هنرمند یا طراح، توجه به فرهنگ و پاسخگو بودن آن به نیازهای انسانی، تکنولوژی و پیشرفت های ساخت وساز و مصالح، زیبایی ظاهری و زیبایی باطنی (عرفان آثار هنر اسلامی)، تناسبات و دورنماها در مناظر شهری به عنوان عامل های مؤثر دیگر نیز شکل و فضای معماری مسجد را تحت تأثیر خود قرار داده اند. عوامل مذکور تنها به اشکال و صور ظاهری محدود نمی گردد؛ بلکه علاوه بر ظاهر، در بطن اشکال مساجد نیز موردتوجه قرارگرفته اند که شناخت و بررسی آن مؤلفه ها ما را بر نوآوری در معماری مساجد امروزی متناسب بافرهنگ جامعه یاری می نماید.
واکاوی مفهوم هندسه در معماری سنتی ایران و کاربرد آن در معماری معاصر(نمونه موردی: خانه داروغه شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی گذرا به معماری و آثار فاخر دوره های پیشین، می توان نمود و تجلی هندسه را در آنها مشاهده کرد چرا که هندسه همانند یک ابزار و دانش در ایجاد فضا، القاء کننده ارتباطات اجزا با هم، یکپارچگی و احساسات خلق کننده اثر است. استفاده از ترسیمات هندسی در هنر و معماری ایران سابقه ای طولانی دارد. طرحمایه های هندسی مخصوصا پس از اسلام، برای معین کردن اندازه های بنا و به دست آوردن تناسبات مطلوب مورد استفاده قرار گرفته است. نظم بخشیدن به فضا، برقراری روابط درست و منطقی بین اجزای بنا، ارتباط بین نقشه های بنا و نمای آنها، طراحی انواع قوس و گنبد، همه و همه با بهره گیری از الگوهای درست هندسی میسر شده تا در راه شکوهمندسازی خود بتوانند گام بردارند و این چنین شده که بناهای ادوار گذشته ایران از لحاظ سازه و زیبایی شناسی موفق به عرضه معماری چشمگیر و متنوع شده اند. نه تنها آثار معماری سنتی ایرانی از دوره باستان تا دوران اسلامی از هندسه بهره برده اند، معماری معاصر ایران نیز خود را پای بند به این اصول معرفی می کند. مقاله حاضر تلاشی است در جهت یافتن ترسیمات هندسی در خانه داروغه شهر مشهد که این بنا به دستور یوسف خان هراتی در دوره قاجاریه ساخته شد. در پژوهش حاضر از روش های تحقیق کیفی شامل روش توصیفی- تحلیلی و به منظور گردآوری داده ها از مراجع مستند بهره گرفته شده است. یافته های این مقاله می تواند در کنار مطالعات مشابه دیگر در جهت بازشناسی آثار معماری ایران و بازیابی هویت اصیل اسلامی-ایرانی آن به کار رود. این که از چه هندسه ای جهت برقراری ارتباط اجزاء در پلان و نما با چه مدولی استفاده شود، در اختیار معماران بوده و خلاقیت و دانش در آن به نوعی مهارت و رقابت بین آنان بوده است.
بررسی عوامل کالبدی مؤثر بر رضایتمندی در رستوران (نمونه موردی: رستوران چوجی)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی و نیمه عمومی، نظیر رستوران ها و کافه ها، نقش مهمی در زندگی روزمره افراد داشته و سبب شکل گیری تعاملات اجتماعی، میان آن ها می شود. امروزه رسالت واقعی سازمان ها، درک نیازها و خواسته های مشتریان و ارائه راهکارهایی است که رضایت مشتریان را در پی داشته باشد. زیرا با افزایش روزافزون رقابت در صنعت رستوران داری، یکی از عوامل موفقیت و سودآوری، رضایت مشتری است. برتری در بازار فقط با تأمین رضایت مشتری صورت می پذیرد که با طراحی مناسب فضا ها و نوآوری در خدمات و کیفیت، به دست می آید. رضایت مشتری از اهداف اساسی هر سازمان است و مشتریان راضی، کلید موفقیت هر سازمان به شمار می روند. لذا پژوهش حاضر، با هدف بررسی و مطالعه عوامل مؤثر بر رضایتمندی مشتریان در رستوران و به طور خاص عوامل کالبدی مؤثر بر این رویکرد به این پرسش پرداخته است که چه عوامل کالبدی در طراحی داخلی رستوران بر ایجاد و ارتقاء رضایتمندی مؤثر است؟ این پژوهش از نظر ماهیت داده ها یک پژوهش کیفی است، بنابراین ابتدا دیدگاه های مختلف نظریه پردازان را مورد بررسی قرار داده، به مدل مفهومی پژوهش به صورت نمودار دست یافته و سپس به تحلیل رستوران چوجی به عنوان نمونه موردی پرداخته شده است و نتایج به دست آمده، به صورت جدول ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عواملی همچون عوامل کالبدی، محیطی، عملکردی، اجتماعی، معنایی و احساسی، اقتصادی و عامل زمان بر رضایت مشتریان در صنعت رستوران داری مؤثرند و عوامل کالبدی با شاخص هایی نظیر نور، رنگ، چیدمان و پیوند با طبیعت در طراحی داخلی رستوران و افزایش رضایتمندی مشتریان بسیار مهم و تأثیر گذار می باشند. از دیگر نتایج به دست آمده می توان به این امر اشاره کرد که در نمونه مورد بررسی، عامل کالبدی چیدمان به دلیل حفظ حریم شخصی و تفکیک صحیح فضاهای خصوصی، خانوادگی و دوستانه، بدون خرد کردن فضا، مؤثرترین عامل در ایجاد رضایتمندی بوده است.
آسیب شناسی برنامه آموزشی کارگاه نهایی طراحی شهری با تکیه بر مقایسه مهارت های مورد نیاز در حرفه و آموخته شده در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأکید این مقاله بر بررسی مهارت های ارتقاء یافته در کارگاه نهایی رشته طراحی شهری است که زمینه ورود دانشجو را به حرفه تسهیل می نماید. با توجه به هدف پژوهش، از روش های ارزشیابی برنامه های آموزشی مشتمل بر روش هدف گرا، متخصص محور و مشارکتی استفاده شده است. در بررسی برنامه های مصوب آموزشی رشته و برنامه آموزشی کارگاه های طراحی شهری در نمونه هایی از دانشگاه های جهان که به روش غیراحتمالی انتخاب شده اند، از روش کیفی بهره برده شده است. به منظور بررسی مهارت های آموخته شده در دانشگاه، دیدگاه دانشجویان در پنج دانشگاه دولتی در شهر تهران (شامل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علم و صنعت ایران، تربیت مدرس و هنر) در سال 1398 بررسی و با روش پرسش گری (50 پرسش نامه) مورد سنجش قرار گرفته است. برای بررسی تأییدی نتایج و راستی آزمایی آنها، دیدگاه اساتید (10 نفر) بررسی و داده ها به صورت کمی و با استفاده از ابزار اس.پی.اس.اس تحلیل شده اند. برای شناسایی خلاء مهارت آموزی در دانشگاه و حرفه، با روش پرسش گری، دیدگاه کارفرمایان بخش خصوصی (12 نفر) نیز اخذ و داده ها به صورت کمی تحلیل شده اند. بررسی دیدگاه کارفرمایان و انطباق نتایج با حوزه دانشگاه نشان می دهد که در مهارت طراحی بیشترین انطباق، در مهارت های تحلیلی، فنی و ارتباطی، انطباق نسبی و در مهارت اجرا بیشترین وجود دارد. این خلاء به دلیل تأکید حرفه بر محصول محوری و تحقق پذیری اقتصادی است. بر این اساس پیشنهاد می شود که مهارت هایی چون مهارت طراحی پژوهی، تحلیل کل نگر، تفکر انتقادی، تبیین مسئله، تحلیل فضایی، خلاقیت و رسیدن به شیوه خاص مداخله، کاربست نظریه، ارائه کانسپت، فهم درست از اسناد، مردم سنجی، تحقق پذیری و تسهیل گری مورد تأکید قرار گیرد.
بازخوانی پیشینه تاریخی میدان وقت و ساعت یزد با تأکید بر دوره صفوی و پیش از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میدان وقت و ساعت، یکی از میدان های تاریخی شهر یزد است. نگاهی به پژوهش های مرتبط با این میدان نشان می دهد که تاکنون پژوهشی مبتنی بر اسناد معتبر تاریخی که بتواند پیشینه تاریخی این میدان و فرایند شکل گیری آن را به درستی تبیین کند، صورت نگرفته است؛ همین امر سبب وجود ابهامات زیاد و نبود آگاهی لازم درباره پیشینه تاریخی این میدان شده است. ازاین رو و با تکیه بر شواهد تاریخی و میدانی جدیدی که در دو دهه اخیر به دست آمده است، این نوشتار می کوشد که تصویر روشنی از پیشینه تاریخی و فرایند شکل گیری این میدان ارائه دهد. در همین راستا سعی شده با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع گوناگون نظیر متون تاریخی، مطالعات باستان شناسی، تحقیقات میدانی، اسناد تاریخی شامل عکس های هوایی و تصاویر آرشیوی و بررسی منابع شفاهی (پرسش از معمران مطلع از میدان)، هدف مقاله محقق شود. فهم پیشینه تاریخی میدان وقت و ساعت در این مقاله، متکی بر شناخت لایه های تاریخی آن است که بخشی از آن ها به تازگی مورد شناسایی قرار گرفته؛ از آن جمله می توان به زنگ میدان از قرن هفتم هجری قمری، پایاب قنات وقف آباد و پایاب قنات زارچ از قرن هشتم هجری قمری، مسجد دوره تیموری در شمال میدان و مشاهدات باستان شناسی دو دهه اخیر در میدان اشاره کرد. بخشی دیگر از عناصر و لایه های تاریخی مورد اشاره در این مقاله، هرچند پیش تر در سایر منابع معرفی شده اند، نسبت آن ها در فهم پیشینه تاریخی میدان به درستی مورد کندوکاو قرار نگرفته است؛ از آن جمله می توان به بقعه سیدرکن الدین، آب انبار وقت و ساعت، نخل میدان و سنگ قبر تاریخی میدان اشاره کرد. عناصر تاریخی پیرامون میدان از قرن هفتم تا قرن دوازدهم هجری قمری، گواهی بر غنای لایه های تاریخی در این میدان هستند. بررسی های مقاله نشان می دهد که برخلاف بسیاری از منابع که پیشینه و تاریخ شکل گیری میدان وقت و ساعت را به قرن هشتم هجری قمری نسبت داده اند، این میدان مربوط به عصر صفوی است و قدیمی ترین عنصر شکل دهنده بدنه محصورکننده آن، آب انبار وقت و ساعت مربوط به اواخر عصر صفوی در ضلع شمالی میدان است.
انجماد ویرانه های مالیخولیایی: تحلیل روانشناختی مضامین نقاشیهای دوره سوم ایران درودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
5 - 12
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: «دوره یخبندان» از مهمترین دوره های کاری «ایران درودی» است. دوره ای که از اواخر دهه پنجاه آغاز و تا دهه شصت ادامه می یابد. «ازدست دادن» و «فقدان» از مضامین تکرارشونده آثار این دوره هستند. در این مقاله با اتخاذ رویکردی «روان شناختی» و با بسط نظری مفهوم «سوگ» و «مالیخولیا» کوشش شده است پرتویی بر وجهی از محتوای مستتر در این آثار افکنده شود. ازاین رو با تمرکز بر مشابهت های فرمی و موضوعی نقاشی های این دوره، «چگونگی» تجسم «سوگِ مالیخولیایی» در این آثار بررسی شده است.هدف پژوهش: این مقاله از منظری روان شناختی در پی تفسیری بر «چگونگی» کاربستِ فرم ها و موضوع های ناظر بر مفهوم «فقدان» در آثار دوره سوم ایران درودی است.روش پژوهش: در این مقاله به روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی فرم و موضوع در آثار دوره سوم (اواخر دهه پنجاه و دهه شصت) ایران درودی پرداخته شده است و داده ها به شیوه «کتابخانه ای» گردآوری شده اند.نتیجه گیری: در آثار دوره «یخبندان» درودی، تجسمِ خسران های شخصی (مرگ عزیزان) و اجتماعی-تاریخی (شکوهِ ازدست رفته وطن) به هم آمیخته اند و تمنای نقاش در حفظ و جاودان کردن ابژه ازدست رفته به اشکال گوناگون تجسم یافته است. تصویرِ «ویرانه ها» در افقِ بیکران˚ که ساختار غالب آثار این دوران را تشکیل می دهند، واجدِ ارجاعاتی مؤکد به «وطن» و بازنمایی «ازدست دادن» آن است. در این آثار برای «جاودانی» و «ابدی» نمودن ابژه های ازدست رفته، فرم ها در پرده ای از یخ قرارگرفته و منجمد شده اند.در این بازنمایی ها علاوه بر تأثیر مرگ عزیزان، تبعید خودخواسته از وطن و جنگ تحمیلی دهه 60، رگه هایی از گفتمان «باستان گرایی» بازمانده از دوران پهلوی نیز مشهود است. تکرارِ پیوندِ مفاهیمی مانند «مرگ»، «ویرانه»، «وطن»، «جاودانگی» و «ابدیت» در زمینه این آثار دلالت بر نوعی «سوگ مالیخولیایی» دارد؛ در این زمینه می توان آثار دوره یخبندان درودی را در امتداد تجسم گونه ای «زیباشناسی فقدان» تعبیر کرد.
تحلیل مسکن طبقه متوسط دوره پهلوی دوم براساس دستور زبان شکل (مطالعه موردی: محله نارمک و شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
49 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عرصه های اجتماعی و فرهنگی ایران شاهد تحولات وسیعی در دوران پهلوی دوم بوده است. یکی از مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری این تحولات، ورود مدرنیسم در نظام فکری جامعه و شکل گیری طبقه متوسط جدید در آن دوره است؛ بالطبع گونه های مسکن ظهور یافته این طبقه اجتماعی نیز در این دوره دستخوش تغییرات اساسی شد. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن الگوبرداری از مسکن طبقه متوسط جدید پهلوی دوم، الگوهایی نوین جهت مسکن طبقه متوسط معاصر پیشنهاد نماید.هدف پژوهش: این پژوهش در صدد است با استفاده از دستور زبان شکل، که بر پایه به کارگیری معناشناسانه زبان شکل است، به قوانین حاکم بر کالبد گونه های مسکن طبقه متوسط جدید جامعه در دوره پهلوی دوم دست یابد و از این طریق، الگوهای طراحی متنوعی در مسکن اقشار متوسط امروز جامعه خلق نماید. در این راستا، کوی نارمک از دوره میانی و شهرک اکباتان از دوره پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با توجه به شاخص های اجتماعی- فرهنگی مسکن مورد ارزیابی قرار گرفت.روش پژوهش: اساس روش این تحقیق کیفی، تاریخی- تفسیری است؛ در ابتدای این تحقیق، طی یک بررسی تاریخ نگارانه به تأثیر طبقات اجتماعی بر ساختار خانه ها پرداخته شده است و سپس با روش توصیفی- تحلیلی، ابعاد کالبدی- فضایی خانه ها مورد بحث قرار گرفته است. روش تحلیل داده ها در این پژوهش، دستور زبان شکل است. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از طریق مشاهده و بررسی های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری گردیده است.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، اجزاء خانه های این دوره تحت تأثیر تفکرات و معماری مدرن غرب بوده اند و در مقایسه با مسکن سنتی تهران دستخوش تحولات اساسی شده اند. ریزفضاهای مسکن به حداقل کاهش یافته و از یک دستور زبان شکلی پایه پیروی می کنند: چگونگی قرارگیری فضاها در این خانه ها براساس جانمایی یک عنصر پایه است. شکل پایه، فضاهای درهم (عرصه های نشیمن و ناهارخوری) در نظر گرفته شد و سپس سایر فضاها براساس مجموعه ای از قوانین، به شکل پایه اضافه شد. در انتها براساس فرایند الگوریتمی دستور زبان شکل، با بهره گیری از درخت تصمیم گیری، به خلق الگوهای متنوعی برای طراحی مسکن امروزی انجامید.
تاثیر محیط های باز انسان ساخت بر ادراک انسان در باغ های ایرانی (نمونه موردی باغ ارم، باغ جهان نما و باغ دلگشا)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
228-237
حوزههای تخصصی:
همواره محیط های باز انسان ساخت بر ادراک انسان تاثیر می گذارد. در این میان توجه به باغ ایرانی، که متعلق به فرهنگ ایرانی است به عنوان محیط باز انسان ساختی که در طول زمان به عنوان فضایی مناسب مورد استفاده عموم قرار گرفته است حائز اهمیت است. توجه به عوامل تاثیر گذار این فضاها در امر طراحی می تواند سبب ایجاد محیط هایی گردد که علاوه بر رفع نیازهای انسان، محیطی پویا و مناسب برای استفاده عموم ایجاد شود. هدف از این پژوهش یافتن مولفه ها و معیارهایی در باغ های ایرانی می باشد که سبب ایجاد ادراک مثبت در انسان می گردد. از این رو مقاله که پژوهشی تحلیلی-کاربردی است و با استفاده از پرسشنامه به بررسی باغ های نمونه موردی (باغ ارم، باغ جهان نما و باغ دلگشا) که همه باغ های قدیمی شیراز می باشند، پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که که مولفه های جنبی کیفی و شکلی مکان در بعد محیط های باز انسان ساخت و نیز مولفه های محور ورودی و الگوی چهار باغ و کیفیت زیبایی در بعد باغ ایرانی در هر سه باغ با یکدیگر رابطه معنا داری داشته و همگی سبب ایجاد آرامش و خلوت و در نتیجه بر ادراک انسان تاثیر گذار خواهد بود.
واکاوی ماهیت دگرفضاهای شهر تهران (محدوده مرکزی) با تاکید بر زمینه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 29
حوزههای تخصصی:
پررنگ شدن نقش فضاهای نیمه عمومی (مانند کافه ها، سالن های تئاتر، گالری ها) نشان از تمایل به ایجاد اجتماعاتی متفاوت با گفتمان رسمی در لایه های زیرین جامعه دارد که جنسی از تفاوت را نسبت به دیگرفضاهای شهر نشان می دهدند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ماهیت این فضاهای متفاوت (دگرفضاهای) شهر تهران(در محدوده مرکزی) و نقش آن ها با تاکید بر زمینه فرهنگی ای است که در آن شکل گرفته و گسترش می یابند. در فرایند روش شناسی، از پارادایم تفسیری/برساخت گرا و روش مردم نگاری نظریه مبنایی استفاده شده است. در نتیجه ی این پژوهش 6 مقوله ی اصلی برای معرفی دگرفضاها به دست آمد که عبارتند از درون مایه فرهنگی- هنری، تفاوت، وجود تفکر انتقادی در کاربران فضا، اهمیت مقوله ی فضا، مکان اندیشه ورزی و معنادار بودن فضا. در نهایت برای تبیین نظریه با توجه به وجه مردم نگارانه ی پژوهش، متن مردم نگارانه نیز نگارش شد و مفهوم "دگرفضای تأملی- خیال انگیز " به عنوان مقوله هسته برای معرفی ماهیت فضاهای مورد سوال این پژوهش ارائه شد. این دگرفضاها علی رغم شباهت هایی که با اصطلاحات مشابه در متون نظری دارند (هتروتوپیا، فضای سوم و مکان سوم)، طبق یافته های این پژوهش، به طور کامل منطبق بر هیچکدام از این مفاهیم نبوده و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
جایگاه روددره های تهران به عنوان مهمترین لبه های طبیعی شهر در سند بالادستی (طرح جامع) شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارتباط مستقیم شهر و طبیعت منجر به ظهور لبه هایی طبیعی در شهر می شود. مسئله این پژوهش، با مطالعه سند بالادستی مدیریتی شهر تهران، یافتن جایگاه روددره های شهر تهران به عنوان مهم ترین لبه های طبیعی در این شهر است. این مطالعه و نقد وضع موجود با رجوع به مطالعات انجام شده درباره این لبه ها در حوزه منظر صورت گرفته است. همچنین با نگاهی به اسنادی که به نحوی حضور لبه هایی طبیعی در آنها موضوعیت داشته اند، سعی در مطالعه نوع نگاه آن اسناد به این عناصر منظر شهری داشته است.هدف پژوهش: این مطالعه با درنظرگرفتن این مواضع به عنوان لبه های طبیعی به دنبال شناخت و بررسی جایگاه آنها در اسناد و ضوابط شهری تهران است.روش پژوهش: این پژوهش با روش کیفی و تحلیل محتوای اسناد به دست آمده به روش مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. این مطالعات در حوزه مبانی نظری، اسناد و نمونه طرح های خارجی صورت گرفته است.نتیجه گیری: در سطح کلان مقایسه نگاه موجود به روددره های شهر تهران به عنوان مهم ترین لبه های طبیعی در شهر با مبانی علم منظر و همچنین بررسی نمونه هایی از لبه های شهری در اسناد توسعه ای در مقیاس های مختلف بیانگر عدم توجه به ابعاد فرهنگی یا هویتی لبه های طبیعی و زیبایی شناسانه روددره های شهر تهران در سند طرح جامع شهر است. در ذیل این دو بعد، مسائلی چون مشارکت عمومی و توجه به ذهنیت شهروندان از روددره ها در بعد فرهنگی، و موضوعاتی مانند توجه به نقش کریدور دید بودن آنها و چشم اندازهای مربوط به این لبه های طبیعی در جنبه زیبایی شناسی، مباحث مطرح شده در اسناد خارجی است که قابل بارگزاری بر لبه های طبیعی در شهر تهران نیز است. در سطح میانی و عملیاتی نیز این مطالعه نشان دهنده نگاه شعاری و منقطع در مقیاس های پایین دست به روددره ها به عنوان پهنه های سبز وسیع و اثرگذار است. تحلیل محتوایی و رجوع به مبانی شکل گیری طرح هایی چون طرح جامع نشان می دهد با چنان مبنای فکری و فلسفی ای، جایگاه قائل شده برای لبه های طبیعی در شهر امری ناگزیر و برآمده از تفکر مدرنیستی آن دوران است.
روایت منظرین سقاخانه در شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
54 - 61
حوزههای تخصصی:
در معماری بومی ایران، عناصر صوری متعددی به چشم می خورد که با مطالعه جنبه های دیگر نشان می دهد تنها جهت یک کارکرد خاص بنا نشده اند.سقاخانه ها از جمله این عناصر هستند. سقاخانه ها در ایران و در شهرهای این سرزمین، به تعداد بسیار دیده می شوند و بعضی از آنها، اثری بسیار زیبا هستند و از لحاظ معماری منحصربه فردشان، بسیار مورد توجه قرار می گیرند. نمادها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مربوط به سقاخانه ها در برگیرنده فرهنگ ویژه سقاخانه ای است. از طرفی این بنا تحت تأثیر فرهنگ و اعتقادات مردم جامعه، دارای کارکردهای مختلفی در سطح جامعه شده اند. روایت منظرین سقاخانه ها با هدف بازتعریف هویت و معنای عمیق این عناصر در سطح جامعه انجام شده است. به این منظور، مطالعات اسنادی با استفاده از منابع عملی صورت پذیرفته و علاوه بر بررسی ریشه های پیدایش سقاخانه، به کارکردهای مختلف آن در جامعه ایرانی نیز توجه شده است. چهار دسته کارکردهای مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، هنری از جمله کارکردهایی هستند که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و از جنبه های مختلف به آنها نگریسته شده است. این کارکردها خود به دسته های جزئی تر تقسیم می شوند که معرف هویت سقاخانه در طول تاریخ و بیانگر نحوه تعامل جامعه با این عنصر مهم معماری در شهر ایرانی-اسلامی هستند. با توجه به این هویت ها، این مکان خاص با توجه به تمایز و انحصاری که به لحاظ معنایی داراست، می تواند به عنوان جاذبه ای منحصربه فرد در گردشگری فرهنگی مذهبی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر طراحی پارچه های غیاث الدین علی نقشبند یزدی در دوره صفوی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
7 - 20
حوزههای تخصصی:
بدون شک دوره صفوی از مهمترین و پررونق ترین ادوار پارچه بافی ایران محسوب می شود. در این دوره انواع پارچه های ابریشمی، مخمل، زری و دیگر انواع پارچه به سفارش دربار بافته می شد. شهر یزد در اواخر قرن دهم هجری، از مهم ترین مراکز پارچه بافی بود و خواجه غیاث الدین علی نقشبند یزدی پایه گذار مکتب پارچه بافی یزد، از هنرمندان مطرح دربار و مورد علاقه شاه عباس بود. این مقاله با هدف بررسی مهمترین عوامل مؤثر بر طرح و نقش پارچه های غیاث در دوره صفوی، بر آن است تا طر ح ها و نقوش پارچه های غیاث را معرفی نماید. بدین منظور بر اساس هدف بنیادی- نظری و روش توصیفی، تحلیلی و شیوه کتابخانه ای و مشاهده ای، اطلاعات گردآوری شد. نتایج حاکی از آنست که انواع طرح و نقش پارچه های غیاث از طرفی با اقتباس از نگارگران مکتب تبریز همچون کمال الدین بهزاد، سلطان محمد و محمد هروی و همچنین نگارگران مکتب اصفهان، همچون رضا عباسی و پیروانش و از طرفی با اقتباس از موتیف های زینتی پارچه های دوره های پیشین و همچنین هنر چینی و خط نوشته ها خلق شده اند؛ ضمن آنکه غیاث با بهره گیری از نقوش فرش تبریز، زیلوی یزد، نقوش گیاهی و حیوانی خاص طبیعت و اقلیم یزد و همچنین شیوه های ابداعی و شخصی در طراحی پارچه توانسته شیوه ای منحصر بفرد و خاص مکتب یزد خلق کند.
تبیین تأثیرات نظام قدرت بر منسوجات دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نمودهای فعالیت های هنری، تولیدِ منسوجات و متعلقات وابسته به آن مانند پوشاک و پارچه های زینتی و ملزومات کاربردی است که در هر دوره به فراخور زمان دارای تغییراتی بوده، که از آن جمله می توان به بازه زمانی قاجار اشاره کرد. در این دوره بسیاری از هنرها از جمله طراحی پارچه تحت تأثیر عوامل بسیاری چون تحولات سیاسی و اجتماعی وقت قرار گرفته است. ازاین رو می بایست به رویکرد های گفتمانی اشاره کرد که بسیاری از ساختار های اجتماعیِ قدرت را تغییر و تحول داده است. رویکرد تحلیل گفتمان، ابزار و کارکردهای شبکه قدرت را روشی می داند که با سازوکارهای تعیین شده، به تأثیر در شکلِ ساختاری آن نظام اجتماعی می پردازد و کشف معنا و درک اعمالی را میسر می سازد که به صورت نظام مند در چشم بسیاری نا معلوم است. حال این سؤال مطرح است که ساختار قدرت حاکم در دوره قاجار چه تأثیری بر منسوجات این دوره داشته است. پژوهش حاضر به صورت کیفی (توصیفی تحلیلی) و چهارچوب نظری تحقیق بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان شکل گرفته است. در این پژوهش با بهره گیری از ابزار مشاهده و روش نمونه گیری هدفمند، ۱۲ نمونه پارچه های موجود در موزه ها که بیشترین تأثیرات دریافتی را از قدرت حاکم در رنگ، جنس و بافت داشته اند، به شیوه تحلیل گفتمان بررسی شده است. این مطالعه با بیان بازنمود تأثیرات و تحولات اقتصادی و اجتماعی متأثر از قدرت حاکم، پارچه های دوره قاجار را مورد خوانش قرار داده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شکل بندی نظامی سیاسی و اجتماعی حاکمان وقت در دوره قاجار بر روند تولیدِ منسوجات این دوره مؤثر بوده و نظام تولید و مصرف منسوجات در پی تأثیرات دریافتی از گفتمان قدرت حاکم بر جامعه تغییرات ویژه ای داشته است.