فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۷۰-۵۷
حوزههای تخصصی:
سال هاست که طراحی مسکن ارزان قیمت برای اقشار کم درآمد در کشورهای توسعه یافته و جهان سوم موضوعیت دارد و تولید مسکن ارزان و مناسب برای گروه های کم درآمد یکی از برنامه های محوری دولت ها برای برقراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم است. تأمین مسکن ایمن و راحت و ارزان با درنظرگرفتن توان مالی خانوارهای فاقد مسکن، از جمله اهداف این طرح بوده است؛ اما متأسفانه مسکن های حداقل ساخته شده موجود، مسکن های کوچکی اند که در آن ها فقط به جنبه های کمی و کاهش ابعاد فضاها توجه شده است و به دلیل دارانبودن استانداردهای معیشتی لازم، سکونت پذیر نیستند. همچنین در آن ها موضوع توجه به مسائل بومی و فرهنگی به صورت کامل محقق نشده است و سازگاری با محیط زیست به طور کامل به دست فراموشی سپرده شده است. با توجه به پتانسیل های اکولوژیک موجود در جزیره مینو و همچنین توجه به ویژگی های معیشتی مردم ساکن در جزیره مینو، لزوم تدوین سیاست هایی برای عملیاتی نمودن توأمان ایده های اکولوژیک و اقتصادی در طراحی مسکن مشهود است. هدف از این پژوهشف دستیابی به مهم ترین سیاست های طراحی مسکن حداقل اکولوژیک در جزیره مینو است تا از این طریق، توجه تصمیم گیران دولتی و انبوه سازان و بومیان را به ساخت مسکنی جلب نماید که ضمن توجه به مسائل بومی و زیست محیطی و دارابودن استانداردهای معیشتی قابل قبول، مطابق با اقتصاد خانوار بومی آن منطقه طراحی شود. این پژوهش سعی دارد با جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی و بر اساس قضاوت خبرگان مبتنی بر روش گلوله برفی و با استفاده از ابزار پرسش نامه وتحلیل شبکه ای ANP به وسیله نرم افزار SUPER DECISION، سیاست های طراحی مسکن حداقل اکولوژیک را در جزیره مینو تدوین و اولویت بندی کند. بر اساس نتایج این پژوهش، اولویت دارترین سناریو، «بهره برداری از بازیافت» به دست آمده است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثردر سیاست های زمین شهری ایران با استفاده از مدل های منتال و مکتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
95 - 111
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: سیاست زمین شهری یکی از عرصه های مهم سیاست گذاری عمومی است و در برخی کشورها همچون ایران، سیاست های زمین شهری و جایگاه مدیریت زمین کم وبیش مورد غفلت واقع شده است و این امر تغییر نگرش نسبت به زمین شهری و سیاست های زمین شهری در ایران را ضروری ساخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در سیاست های زمین شهری ایران تدوین شد. روش: نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است. لازم به ذکر است که سنجش رابطه بین شاخص ها و بازیگران توسط کارشناسان متخصص در امور شهری به صورت نمونه گیری گلوله برفی انجام شد و از نرم افزار منتال و مکتور برای تجزیه وتحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت ، برای تحلیل و ارزیابی سیاست های زمین شهری در ایران 15 عامل استفاده شد که با استفاده از نرم افزار منتال ، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شدند و درنهایت با استفاده از نرم افزار مکتور بازیگران کلیدی تأثیرگذار بر سیاست های زمین شهری ایران و همچنین قدرت نسبی بازیگران و نیز توافق آن ها با اهداف و اولویت هر یک از اهداف ازنظر آن ها شناسایی شدند. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از نرم افزار منتال 5 عامل کلیدی تأثیرگذار در سیاست های زمین شهری شناسایی شدند و نتایج مستخرج از نرم افزار مکتور نشان داد که بازیگران غالب سیستم که بیشترین اثرگذاری را در سیاست های زمین شهری ایران داشتند؛ شامل نهادهای قانون گذاری، وزارت کشور، بنیاد مسکن و راه و شهرسازی بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بیشترین توافق بازیگران در رابطه با اهداف سیاست های زمین شهری در وهله اول با در نظر گرفتن یکپارچگی نهادهای متولی، بر لزوم کاهش موازی کاری، در وهله دوم بهبود قدرت اجرایی نهادها، به نحوی که عملکرد نهادها با نهادهای بخش های دیگر هماهنگ و سازگار و در وهله آخر دسترسی به اطلاعات از سوی نهادها با ایجاد یک بانک اطلاعاتی زمین موردتوافق متولیان بوده است.
تحلیل دگردیسی فضاهای شهری بافت تاریخی - فرهنگی کلان شهر تبریز با رویکرد معاصرسازی با تأکید بر حفظ هویت تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
261 - 279
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: آنچه معاصرسازی بافت های تاریخی شهرها را در فرایند دگردیسی شهری ضروری می کند، دگرگونی های شهری هستند که معمولاً اثرات ناگواری بر بافت تاریخی شهرها در طی زمان وارد می کنند و قاعدتاً دلیل مجاب کننده به کارگیری رهیافت معاصر سازی عکس العمل در قِبل دگرگونی ها شهری می باشد، بافت تاریخی شهر تبریز که نماد هویت چند هزارساله آن است، در دوران معاصر از یک سو با پیدایش نیازها و عملکردهای جدید و از سوی دیگر با پیدایش تمنایی برای دگرگونی ها، هویت و کارکرد فضاهای تاریخی آن دچار دگرگونی اساسی شده است. هدف: این پژوهش، نقش مؤلفه های معاصرسازی را در جریان دگردیسی شهری در عرصه بافت تاریخی- فرهنگی شهر، با تأکید بر حفظ هویت مورد تحلیل قرار می دهد. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، تحلیلی- توصیفی است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های گالموگراف اسمیرونف و دوربین- واتسون انجام گرفت. جهت رتبه بندی مؤلفه ها از تحلیل رنکینگ و الماس بر اساس روش پرامتی بهره گرفته شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشانگر آن است که تمام مؤلفه های در نظر گرفته شده، در ارتباط تنگاتنگ باهم، اما با ضریب تأثیر متفاوت از هم در معاصرسازی بافت تاریخی کلان شهر تبریز دخالت دارند و مؤلفه کالبدی و اقتصادی در اولویت بالایی نسبت به بقیه مؤلفه ها قرارگرفته است. با توجه به تجارب برگرفته از انجام این پژوهش، بررسی موانع معاصرسازی بافت های تاریخی، ایجاد عملکردهای نسبتاً فعال در بافت ازجمله راهکارهای پیشنهادی می باشد. کلید واژه ها: دگردیسی، معاصرسازی، بافت تاریخی- فرهنگی، هویت، کلان شهر تبریز نکات برجسته: با توجه به خلاء های مطالعاتی خصوصاً در زمینه دگردیسی فضاهای شهری بافت های تاریخی با رویکرد معاصرسازی، ضرورت چنین مطالعاتی جهت راهبردهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در فضاهای شهری معاصر اهمیت می یابد. دگردیسی شهری باعث ایجاد تفاوت های ماهوی در شکل و ماهیت فضاهای شهری می شود. عدم درک این مفهوم، سبب می شود که برنامه ریزی انسجام فکری مطلوب نداشته باشد.
تبیین جایگاه حقوق شهروندی در مدل های طراحی معماری مبتنی بر منابع اسلامی
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
91-102
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی از جمله مباحث نوظهور در ادبیات علمی کشور است که می تواند به عنوان محتوایی مهم در معماری تجلی یافته و موجب ارتقا آن شود. بنابراین هدف این پژوهش مشخص کردن جایگاه حقوق شهروندیِ مبتنی بر منابع و مبانی اسلامی در معماری و ارائه مدلی کاربردی و قابل تلفیق با دیگر مدل های طراحی معماری و در راستای ارتقای آن هاست. بدین منظور در مرحله اول، با استفاده از روش تحلیل محتوا، مدل های مختلف بررسی و معرفی می شوند و در مرحله دوم، با بهره گیری از روش های تحلیلی و نقد تفسیری مبانی حقوق شهروندی مشخص شده و با بکارگیری روش تحلیلی-تفسیری، راهکارهای ارتقاء حقوق شهروندی ارائه می گردد. در مرحله سوم پژوهش با استفاده از روش استدلال منطقی مدل «حقوق شهروندی» ارائه و نحوه پیوند آن با مدل های دیگر بیان می شود. براساس یافته ها در فاز اول تحقیق، مشخص شد که مدل های «لاوسون»، «گیفورد»، «لنگ» و «مدل تبیین گر محتوای طراحی و معماری» کاربردی ترین مدل ها در ادبیات علمی معماری کشور هستند و یافته های مرحله دوم نشان داد که حقوق شهروندی برحسب شرایط زمانی-مکانی با مفاهیمی مانند آزادی خواهی (Liberalism)، جامعه گرائی (Socialism) و جمهوریت گرائی (Republicanism) آمیخته شده است، در این بین منشور حقوق شهروندی ایران (مصوب1395) با مفاهیم لیبرالیسم هسوئی و قرابت دارد، همچنین مشخص شد که برای ارتقا حقوق شهروندی می توان از مبانی حقوق اسلامی (که برآمده از منابع دینی هستند) بهره گرفت و حقوق مختلفه را براساس دوگانه «حق/تکلیف» بازنویسی کرد، بدین صورت که در حقوق اسلامی، «حق الناس» وجهه کامل تری از حقوق شهروندی را ارائه داده و مقدم بر «حق الله» است، یعنی شرط ایفای حق الله، ایفای حق الناس است، بنابراین در مرحله سوم پژوهش، مدل مذکور براساس دوگانه حق/تکلیف و با تقدم حق الناس بر حق الله در 17 بند ارائه گردیده، به ترتیبی که مبانی حقوقی ارائه شده قابلیت دربرگیری مدل های طراحی را داشته و امکان سنجش مبانی نظری و نتیجه طراحی را براساس اصول حقوق شهروندی اسلامی را فراهم می آورد.
بررسی تطبیقی مؤلفه های مذهبی حاکم بر فرش های دوره قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه موضوعات مذهبی در هنرهای ایران از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بیشتر هنرها ریشه در فرهنگ مذهبی دارد که هنر فرش بافی خود گواه بر این موضوع است. هدف از این پژوهش بررسی قالی های دوره قاجار و پهلوی است که نقش مایه مذهبی در آن به کاررفته و ضروری است با توجه به مشترکات در فرش های این دو دوره، با تحلیل و تطبیق و طبقه بندی این فرش ها به بررسی اشتراک و افتراق آن ها پرداخته و قابلیت های آن ها را بررسی کنیم تا اهمیت، جایگاه و نحوه ی به کارگیری و نگرش هنرمند و مردم این دو دوره در این طرح ها را نشان دهیم. پرسش های مطرح شده در این پژوهش:1-موضوعات و مفاهیم به کاررفته در فرش های دوره قاجار و پهلوی چیست؟2-وضعیت به کارگیری و دوام موضوعات مذهبی در فرش های دوره قاجار و پهلوی چگونه بوده است؟ روش تحقیق تاریخی، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای که پس از بررسی نمونه های فرش های دارای مضامین مذهبی انجام شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که تصلویر مذهبی در فرش های این دو دوره، موضوع اصلی فرش های تصویری هستند که بیشترین آنها به تصویرسازی یک روایت یا متن پرداخته اند. این فرش ها، برای بیان اعتقادات مذهبی، دینی، عرفانی به کار گرفته می شدند. در فرش هایی دوره قاجار، چهره ها و شمایل، روایات و وقایع مذهبی شیعی و همچنین سایر ادیان رواج داشته و در دوره پهلوی، اکثر موضوعات مذهبی، حول وقایع زندگی پیامبر اسلام(ص) و امامان شیعه، به ویژه شمایل حضرت علی (ع) بوده است. به دلیل اینکه جامعه قاجار یک جامعه مذهبی بوده، این تصاویر از آغاز تا به انتهای این دوره بر باورهای دینی مردمان تأثیر گذاشته؛ و سپس در دوره پهلوی با تغییر شرایط اجتماعی، سلیقه مردم نسبت به شرایط جدید شکل گرفته و بنابراین، قالیچه های مذهبی دوره قاجار جایگاه مهم تری را در انتقال مفاهیم مذهبی، نسبت به دوره پهلوی داشته اند.
بررسی انشاء مزرعه دولت آباد قم، از آغاز تا اضمحلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انشاء مزرعه دولت آباد قم، از آغاز تا اضمحلال چکیده مزرعه دولت باد در اوایل دوره قاجار توسط شخصی به نام میرزا ابوالحسن خان معروف به سیدکَهَکی در پیرامون قم انشاء شده است. این مزرعه به عنوان یکی از مهم ترین مزارع مسکون تاریخی در فلات مرکزی ایران با الگوی قلاع کشتخوانی شکل گرفت و با استقرار افرادی از قوم لُر بختیاری تا دوره پهلوی دوم و همزمان با اصلاحات ارضی در ایران به فعالیت خود ادامه داد. پس از آن تبدیل به روستا شد و با آغاز مهاجرت مزرعه نشینان به شهرهای اطراف در حال متروکه شدن است. هم اکنون بخش هایی از کشت خوان مزرعه فعال است و بقایای عناصر کالبدی وابسته به آن از قبیل؛ آسیاب، آب انبار، کاروانسرا، قنوات و قلعه کشتخوانی در این مکان دیده می شوند. مسئله اصلی تحقیق روند روبه تزاید فرسایش و نابودی کالبد مزرعه دولت آباد و تغییر هویت آن در سایه فراموشی و عدم آگاهی مزرعه نشینان، مسئولان و جوامع علمی در این باره است. در این تحقیق دو پرسش مطرح می شود؛ مزرعه دولت آباد چگونه انشاء شد ؟ و چه عواملی در انشاء و اضمحلال مزرعه دولت آباد تأثیر داشتند؟ هدف از این پژوهش معرفی مزرعه دولت آباد با واکاوی در گذشته و حال آن است. به این دلیل سعی می شود از رویکرد تفسیرگرایی و رهیافت تفسیری تاریخی برای خوانش اسناد مکتوب و پیمایش آثار مادی استفاده می شود. استفاده از اسناد شفاهی و مصاحبه با مزرعه نشینان کنونی و بازمانده های پیشین در کنار بررسی های علمی و فنی در آثار باقیمانده، ابزارهای اصلی روش تحقیق را تشکیل می دهد. پژوهش و غور در این باره نشان داده است که نظام های کالبدی و کارکردی و زیرنظام های اقتصادی، بهره برداری، معماری، اجتماعی و فرهنگی در انشاء مزرعه دولت آباد نقش داشتند و عواملی چون؛ تغییر مالکیت ها، الغای تیولداری، اصلاحات ارضی دهه 40 شمسی، ایجاد امنیت نسبی در کشور و عوامل زیست محیطی و اقلیمی موجب اضمحلال آن شدند. ثبت این مزرعه در فهرست آثار ملی کشور، اعطای کاربری گذشته در کنار صنایع تبدیلی همگون و استفاده از زمینه های مختلف گردشگری به ویژه فارم توریسم و اگری توریسم می تواند مسیرهایی برای حفاظت از نظام های کالبدی و کارکردی مزرعه دولت آباد در پیرامون قم قلمداد گردد.
طراحی خانه موسیقی سنندج با تاکید بر نقش موسیقی فولکلور در معماری
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
21-38
حوزههای تخصصی:
بشر همواره در طول تاریخ به تلاش های گوناگون دست زده تا باورها و آرمان های انسانی خویش را در قالب اشکال مختلف بیان و به دیگران منتقل کند. بی تردید تاکنون اهمیت هیچ یک از تلاش ها به اندازه هنر، در نمایان ساختن جوهر پندار و اندیشه انسان و فرهنگ او امکان پذیر نگشته است و هنرهای گوناگون همچون موسیقی، نقاشی، معماری، مجسمه سازی، رقص، تئاتر و غیره به مثابه یکی از راه های بیان دانش و اشتیاق بشری نقش ارزنده ای در بافت کلی فرهنگ و جامعه بزرگ بشری ایفا کرده است. در طول تاریخ موسیقی از جمله هنرهای جدانشدنی انسان بوده و حضور در فضاهای آکنده با موسیقی بخشی از فعالیت های آگاهانه انسان در جوامع بشری بوده است. بطوریکه اولین جرقه های نزدیکی دو هنر معماری و موسیقی و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را گوته در اذهان مردم روشن ساخت. به گفته گوته یک فیلسوف برجسته معماری را به موسیقی منجمد تشبیه کرد. در راستای مطالب فوق پژوهش هدف از پژوهش حاضر طراحی خانه موسیقی سنندج با تأکید بر نقش موسیقی فولکلور در معماری می باشد که با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی به انجام و طراحی پژوهش پرداخته شد.
بررسی معماری منظر محوطه های باستانی با تأکید بر منظر طبیعی؛ نمونه موردی: دژ پشت قلعه آبدانان
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به آثار و ابنیه باستانی به عنوان جزیی از قالب کلی منظر و در کنار سایر پدیده های محیطی (طبیعی و مصنوعی) مورد توجه و ارزش گذاری قرار گرفته است. منظر باستانی-طبیعی معرف آثار باستانی در بستر طبیعی است که امروزه به عنوان یکی از انگیزه های لازم به منظور جذب گردشگر محسوب می شوند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تاثیر عوامل طبیعی در شکل گیری مناظر باستانی-طبیعی دژ پشت قلعه آبدانان در راستای شاخص سازی منطقه و تبدیل آن به قطب گردشگری انجام گرفته است. منطقه فرهنگی پشت کوهدارای ویژگی های طبیعی و جغرافیایی خاصی است و از مناطق مهم بین فرهنگی و محل برهم کنش فرهنگ ها در تاریخ به شمار می رود. نتایج نشان داد دلایل مختلف از قبیل منفک بودن تپه ای که دژ پشت قلعه روی آن قرار دارد از سایر تپه ها، ارتفاع مناسب و اشراف داشتن به کل منطقه، مناظر طبیعی و زمین های کشاورزی پیرامون دژ، عبور رودخانه دویرج، سبب شاخص شدن این منطقه تاریخی-طبیعی شده است که باید بیشتر مورد توجه مسئولان میراث فرهنگی و گردشگری برای تبدیل شدن به جاذبه تفریحی توریستی باستان شناختی قرار گیرد.
نقش مصالح نوین ساختمانی بر پویایی نما در چهار دهه اخیر معماری ایران 1399-1359(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
49-66
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری های نوین، همواره یک چالش در معماری معاصر بوده اند. از اصلی ترین چالش های معماری ایران در چهار دهه اخیر، آشفتگی بصری و خلا پویایی در نماهای ساختمان ها می باشد. هدف اصلی پژوهش پیش رو تبیین جایگاه مصالح نوین در نماهای شهری معماری ایران و اولویت بندی راهکارهایی به جهت به کارگیری مصالح نوین به منظور ارتقا پویایی در نما در ساختمان های معاصر می باشد. روش ها: پژوهش پیش رو از نوع تحقیقات ترکیبی و از منظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. بدین منظور در این پژوهش سیر روند بکارگیری مصالح در معماری و تحولات فرمی در معماری معاصر ایران مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با استفاده از آنالیز "سوات" عوامل داخلی و خارجی تاثیر گذار بر به کارگیری مصالح نوین تحلیل گردیده اند و در نهایت داده های حاصل در غالب سوالات پرسشنامه در اختیار جامعه آماری مورد نظر قرار گرفته است. یافته ها: به کارگیری مصالح نوین در کنار بهره گیری از ارزش های فرهنگی و هویت غنی معماری ایران می تواند در پویایی نماهای شهری تاثیر بسزایی بگذارد یافته ها حاکی از آن است که توجه اکثریت متخصصین به جنبه های زیبایی شناختی و ایستایی مصالح در پویایی نماها می باشد و به مؤلفه کارایی کمتر توجه شده است. نتیجه گیری: این مهم بیانگر آن است که می توان با بهره گیری از شاخصه های موجود در مؤلفه کارایی و همچنین ارتقا کیفی جنبه های زیبایی شناختی و ایستایی مصالح به عنوان یک فرصت، باعث ارتقا پویایی نماهای ساختمان ها گردید که در بخش نتیجه گیری به تفصیل بیان شده است.
بررسی شکل گیری حروف منفصل در خط نستعلیق براساس بیاض تاج الدین احمد وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
59 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : از نیمه نخست سده هشتم ه. ق. جنبش ابداع قلم های خاصِ ایرانیان آغاز شد و نتیجه، پیدایش سه خط تعلیق، نستعلیق و در سده های بعد، شکسته نستعلیق بود. نیک می دانیم که وضع اقلام به یک باره صورت نگرفته بلکه به تدریج تکامل یافته، از این رو هدف اصلی این پژوهش بررسی سیر تغییرات به کاررفته در حروف منفصل نستعلیق است. هدف دیگر این پژوهش، بررسی میزان تأثیرگذاری خط نسخ و تعلیق بر پیدایش نستعلیق است. هدف پژوهش : با توجه به اشارات قبل و همچنین با استناد به این نظر که میرعلی تبریزی خط نستعلیق را به کمال رسانده و پیش از آن، این خط در شیراز به ظهور رسیده و وجود نسخه ارزشمند بیاض تاج الدین احمد وزیر در کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، که یکی از نسخه های خطی نفیسی است که به سال 782 ه. ق. در شیراز برای تاج الدین احمد وزیر، که در زمان سلطنت شاه شجاع (760- 786 ه. ق.) وزارت فارس را بر عهده داشته، فراهم شده است، در این پژوهش، به بررسی پیدایش و شکل گیری حروف منفصل خط نستعلیق در سده هشتم ه. ق. در ایران و با تأکید بر این بیاض، پرداخته شده است. روش پژوهش : به منظور مقایسه ، نسخه خطی «شاهنامه باینسقری» به عنوان شاخص خط نستعلیق پس از میرعلی تبریزی در نظر گرفته شده و پس از شناسایی خطوط نستعلیق آغازین در بیاض تاج الدین احمد و گروه بندی آنان، بررسی بر روی خطوط بیاض و مقایسه میان آن ها و خطوط شاخص صورت گرفته است. نتیجه گیری : نتایج حاصل نشان می دهد که میرعلی تبریزی یگانه واضع خط نستعلیق نیست بلکه سامان دهنده آن است، همچنین براساس مستندات، همزمان با میرعلی تبریزی، خط نستعلیق آغازین در شیراز نیز دیده شده است. از سوی دیگر می توان اذعان داشت که نستعلیق، برخلاف نظر عده ای که آن را نسخ کننده تعلیق می دانند، از ترکیب قواعد دو خط نسخ و تعلیق شکل گرفته است.
در جست وجوی معنای خانه: تبیین مؤلفه های کالبدی تجلی بخش معنا با استفاده از مفاهیم نظری پدیدارشناسی مطالعه موردی: خانه های حیاط دار همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : خانه به عنوان بستری برای زندگی انسان که با تمام ابعاد زندگی او در ارتباط است، در طی چند دهه گذشته، به صورت قفسی بی روح درآمده و برای ساکنان خود مفهومی از خانه را تداعی نکرده است. در این راستا شناخت مؤلفه های کالبدی معنابخش به خانه به عنوان یک مکان، می تواند در ایجاد مکان های معنادار برای انسان مفید واقع شود. هدف پژوهش : هدف تحقیق، بازگشت به معنای خانه و شناسایی مؤلفه های کالبدی تجلی بخش معنا با استفاده از رهیافت پدیدارشناسی و کاربست مفاهیم آن به منظور کیفیت بخشی به خانه های امروزی است. روش پژوهش : این مقاله با رویکردی کیفی و به روش گرانددتئوری انجام شده و داده ها با استفاده از اجماع سه شیوه گردآوری شده است. در این راستا ابتدا با تکیه بر اسناد کتابخانه ای، به مطالعه مفاهیم، نظریه های مرتبط با معنای مکان در پدیدارشناسی و ابعاد هستی انسان پرداخته شده است. در ادامه به منظور تبیین مؤلفه های کالبدی معنابخش به خانه با استفاده از مفاهیم نظری پدیدارشناسی و بر پایه مطالعه هستی شناسانه، داده های به دست آمده، در محیط نرم افزار 20 MAXQDA تحلیل شده، سپس با استفاده از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، داده ها به مفاهیم، مقوله و سپس مؤلفه تبدیل شده است. براساس مصاحبه ها، 197 کد استخراج شده است. مصاحبه شوندگان شامل سه گروه بوده اند و داده های به دست آمده پس از مصاحبه با جمعاً 35 نفر به اشباع نظری رسیده است. نتیجه گیری : با توجه به مطالعات انجام شده، پنج مؤلفه شامل فضا، حیاط، تزیینات، نور و مبلمان از عوامل کالبدی تجلی بخش معنا در خانه هستند که هر کدام اشاره به معنایی دارند. با توجه به پایه هستی شناسانه این مقاله، خانه برای انسان، زمانی مفهوم خانه را می دهد که فراتر از بعد کالبدی، بازنمایی از هستی او که همانا توجه به بعد حرکت، زمان، خدا، آسمان و زمین است، باشد و معانی مختلفی که ریشه در هستی او دارد را در خود جای دهد.
نقش ساختار بازارچه های سنتی بازار تبریز در ماندگاریِ ذهنی فضا و عمقِ دسترسی کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۶۰-۲۴۵
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله درباره بررسی و تحلیل پیکره بندی و ساختار هندسی فضاها در بازارچه های تجاری به منظور بهینه سازی و افزایش کیفیت فضایی بازارچه های تجاری است. رویکرد نظری پژوهش مبتنی بر نظریه نحوِ فضاست که در آن به بررسی متغیرهایی چون ساختار هندسی بازارها اعم از طول و عرض متوسط مغازه ها و مسیرهای حرکتی، تعداد و انواع محورهای حرکتی و تعداد گره ها در این بازارها پرداخته می شود. در راستای دستیابی به این هدف، شناخت عوامل و مؤلفه های مؤثر بر میزان آنتروپی، خوشه بندی، عمقِ فضا، الگوی دسترسی کاربران و الگوهای ساختاری بازارچه ها و تحلیل تطبیقی این الگوها متناسب با نیازها و الزامات تجاری امروزی مورد مطالعه قرار گرفته است. روش به کاررفته در این پژوهش، روش همبستگی با روش تحلیل محتوا و تحلیل نرم افزاری است. به این ترتیب که در بخش کمّی کردن ویژگی های کیفی فضا و تحلیل آن از داده های حاصل از نمودار ها، گراف توجیهی و نرم افزار دپث مپ برای هفت نمونه از بازارچه های موجود در بازار تبریز به عنوان نمونه های موردی استفاده شده است. در نهایت یافته های به دست آمده به وسیله روش کیفی استدلال منطقی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. برای گرد آوری اطلاعات نیز از روش های کتابخانه ای، مشاهده، برداشت، ترسیم و شبیه سازی نرم افزاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بهینه ترین الگو برای یک مرکز تجاری خطی زمانی است که الگوی ساختاری پلان تک محوره باشد و هیچ گره یا تقاطعی در طول این محور وجود نداشته باشد. نسبت متوسط عرض مسیر حرکتی بر طول بازار نزدیک به ۱/۰ باشد و عمق مغازه های دورچین شده بیشتر از ۵/۲ برابر عرض متوسط مسیر نباشد. همچنین توجه به این مهم که مراکز تجاری دارای یک ورودی تعریف شده و خوانا و یک خروجی روی تک محور خود باشند، بسیار حائز اهمیت است و کیفیت فضایی را افزایش می دهد.
بازتعریف مفهوم مکان با تأکید بر فرایند آفرینش و تبیین مرکزیت مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم مکان به یکی از مهمترین مباحث معماری، طراحی شهری، معماری منظر و طراحی محیط تبدیل شده است. با این همه، عمده این مطالعات متأثر از دوگانگی عینی-ذهنی بوده و مکان را به عنوان امری ایستا و جدا از روابط و ساختارهای اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند که به حوزه های ادراک فردی محدود شده اند. این مسائل باعث شده اند مطالعات مکان، رویکرد فروکاهنده پیدا کرده تا جایی که بعضاً مکان را تا یک فضای نوستالژیک تقلیل داده اند.روش پژوهش: در سالیان اخیر و با تغییر رهیافتی در حوزه فلسفه و جامعه شناسی فضا، چرایی آفرینش و تحول مکان نیز مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد در یک مطالعه کیفی با هدف پرداختن به چرایی تحول مکان، به کمک رهیافت پسکاوی، و با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی، مطالعات پیشین مکان را دسته بندی کرده و با اتخاذ رویکرد انتقادی، مسئله های اصلی (پروبلماتیک) این مطالعات را بررسی کند و سپس به بازتعریف مکان بپردازد.هدف پژوهش: مطالعات مکان، بیشتر به چیستی مکان و چگونگی ادراک مکان و جنبه های کالبدی مکان یا جوانب ذهنی ادراک فردی پرداخته اند. این مقاله به دنبال پرداختن به چرایی آفرینش مکان و نحوه نمود ساختارهای اجتماعی در مکان است و تلاش دارد نقش کردار اجتماعی را در فرایند آفرینش مکان بررسی کند و مؤلفه های کردار اجتماعی را نیز تبیین کند.نتیجه گیری: مکان، همزمان هم نمود عینی و دارای تعین کالبدی است و هم فرایند اقتصادی اجتماعی. علاوه بر سه مؤلفه ای که اثبات گرایان برای مکان قائل هستند (فرم، عملکرد، معنا)، مکان دارای سه مؤلفه ای است که می تواند ساختار اجتماعی را در خود هویدا کند: تفاوت، تقارب و تواتر. با این سه مؤلفه، مکان، تجلی کردار اجتماعی خواهد شد. مؤلفه تفاوت موجب اندرکنش اجتماعی، سرزندگی محیط و تقویت هویت جمعی می شود. با بودن مؤلفه تقارب، مکان واجد ارزش شده و گروه های مختلف به جای انزواگزینی و دور شدن از مرکز، پیرامون یک پدیده یا رخداد به گفتگو می نشینند و مرکزیت مکان را پدید می آورند. با بودن مؤلفه تواتر، مفهوم زمان در مکان ها نمود پیدا می کند.
بررسی مضامین و نمادها در تزیینات کاشی کاری حمام های قاجار (نمونه موردی: سربینه مردانه حمام چهارفصل اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمام چهارفصل اراک یکی از زیباترین آثار تزیینات کاشی کاری ایران در دوره قاجار است. این حمام به واسطه تنوع نقوش، به ویژه در کاشی کاری های سربینه 1، به لحاظ طرح و مضامین نگاره ها اثری منحصربه فرد به شمار می رود. طرح ها و نگاره های این حمام می تواند تصویری گویا از خصوصیات هنرهای تزیینی دوران قاجار و باورها و فرهنگ آن زمان ارائه دهد. بدین ترتیب می توان با بررسی این نقوش، پشتوانه های فرهنگی آن ها را تبیین نمود. نمونه مورد بررسی از جمله بناهای باارزشی است که کمتر مورد نظر پژوهشگران واقع شده و علاوه بر معناشناسی نگاره های قاجاری، معرفی این بنا از اهداف پژوهش حاضر است. نگرش کلی حاکم بر پژوهش حاضر از نوع تفسیری بوده و راهبرد آن موردپژوهی است، روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. مورد پژوهش به طور خاص تزیینات سربینه مردانه حمام چهارفصل اراک و نقوش به کاررفته از آن شامل نقوش هندسی، گیاهی، جانوری و انسانی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد نقوش و تزیینات به کاررفته دارای چهار سطح معنی شامل تصویرسازی تقلیدی (از مناظر و کارت پستال های غربی)، مضامین سیاسی، مفاهیم اساطیری و معانی مذهبی می شود.
ویژگی نمادین ستاره هشت پر و ارتباط آن با امام رضا(ع) به استناد علم اعداد (حروف ابجد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های ترکیبی همگن و منتظم، بدون آنکه ترکیبشان دستخوش تغییر و تحول گردد، قابلیت بسط و گسترش از همه سو را برای هنرمند مهیا می کنند. نقوش گره در بناهای سنتی، بر نظم موجود به واسطه استفاده از انتظامات مرکزی، محوری، تقارن و تعادل در این بناها پدید آمده و تبلوری از نظم و هندسه را جلوه گر ساخته است. هندسه اسلامی دربردارنده ویژگی های نمادینی است که با مفاهیم دین مبین اسلام قابل تبیین بوده و در قلمرو سنتی اسلامی، می تواند با رهیافت های دینی ملی همراه باشد. نماد ستاره هشت پر به دلیل هندسه و شکل خاص آن در ایران و به ویژه در حرم مطهر رضوی، محملی معنوی بر جایگاه دینی امام رضا(ع) تلقی شده است. هدف از این مقاله، بررسی پیوند مفهوم نمادین ستاره هشت پر در حرم مطهر رضوی با جایگاه معنوی امام رضا(ع) بوده است. بر این اساس، نمونه هایی بی نظیر از نقش مورد نظر که توسط هنرمندان بارها در حرم مطهر رضوی به منصه ظهور رسیده بودند، بررسی شدند. بررسی های به عمل آمده و یافته های این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای، گویای آن است که هنرمندان مسلمان از طریق امتزاج نقش نمادین ستاره با شکل هندسی خاص آن و همچنین به کارگیری اصول زیبایی شناسی و تجارب کاشی کاری سنتی ایرانی، تلاش داشتند شخصیت معنوی امام رضا(ع) را به زبان هندسه و اعداد بیان کنند. هشت ضلعی بودن ستاره، آن را به نماد شمسه نزدیک می ساخت و این امر به طور ضمنی و تلویحی، بیننده را با مفاهیمی نظیر «خورشید خراسان» یا «آفتاب ولایت» پیوند می داد. هنرمندان با آنکه برای نقاشی چهره ها و شمایل امامان، با محدودیت هایی روبه رو بودند، بدون توجه به این تنگنا، می توانستند یک باور مذهبی عمیق را با خطوط خشک هندسی به نمایش بگذارند.
زیبایی رسانه ای فناوری ساخت در آثار منتخب از بناهای یادمانی معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
37-52
حوزههای تخصصی:
اهداف: کارکرد زیباشناسانه فرم بنا یکی از دغدغه های طراح بناهای یادمانی است که عموماً تحت الشعاع مسائل متعدی مانند شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار می گیرد. هدف تحقیق، بحث در چگونگی تاثیر مصالح و فناوری ساخت بر زیبایی با تکیه بر موضوع هویتِ عینی فرم به عنوان یکی از کلیدی ترین موضوعات در این زمینه است. هدف دیگر،بررسی تاثیر مصالح و فناوری ساخت بر کارکرد زیباشناسانه فرم بناهای یادمانی است. روش ها: برای پردازش پیچیدگی، ابتدا از نتایج تحقیقی که به شیوه ی استدلال منطقی، چارچوبِ نظریِ سیستم های اجتماعی لومان که مدعی کاهش پیچیدگی از طریق تفکیک و تمایز است، را به هنر معماری تعمیم داده است، استفاده شد؛ سپس به شیوه ی دیمتل میزان تاثیر هر یک از شاخصه ها و روابط بین آنها مشخص می شود. یافته ها: یافته های بر اساس روش فرآیند تحلیل شبکه ای فازی، تاثیر فاکتورهای موثر بر زیبایی فرم بررسی گردید و چهار بنای یادمانی، بر این اساس مورد ارزیابی قرار گرفته و رتبه بندی شدند. یافته ها در نمونه های موردی آرمگاه های خیام،بوعلی،نادر و باباطاهر، در ارکان خودارجاعی (عناصر بصری و عناصر ارتباطی)، دگرارجاعی (عناصر ذهنی)، و فهم (عناصر عملی) تحلیل شدند. نتیجه گیری: مصالح، تاثیرگذارترین معیار و شکل تاثیرپذیرترین معیار در انتخاب فرم زیبا است در شرایطی که مصالح نوین از طریق فناوری ساخت موجب ایجاد شکل جدید شود و یا مصالح سنتی به شیوه ای نوین به کار گرفته شوند تاثیر مثبتی در زیبایی فرم خواهد داشت.
اولویت شناسی در برنامه ریزی شهر سالم: تعامل شیمی نوین و رایانش مصالح سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
94-105
حوزههای تخصصی:
اهداف : نسل جدیدی از مصالح نوین ساختمانی با استفاده از روش های رایانشی و دیجیتال تولید می شوند. مصالح نوین ساختمانی چشم انداز جدیدی به امکان ایجاد محیط زیست شهری سالم ایجاد کرده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی، تحلیل و اولویت شناسی در رایانش مصالح نوین در هماهنگی با محیط زیست است. هدف کاربردی پژوهش، تبیین مفهوم و ارائه راهبردهایی برای کاربرد مصالح مناسب برای دست یابی به الگوی «شهر سالم» است. روش ها: پژوهش از نظر رویکرد روش شناختی کیفی-کمی است. نتایج کیفی به تبیین مفهوم منتهی می شود و اولویت شناسی از طریق پرسشنامه برخط به دست می آید. برای تایید پایایی از ضریب کاپا یا ضریب توافق طرفین استفاده شده است. تعداد 386 پرسشنامه سالم جمع آوری، و با کمک همبستگی اسپرمن، نتایج بررسی و تحلیل شدند. یافته ها: در میان گویه های ده گانه استخراج شده درباره مصالح نوین به کاررفته، چهار گویه با درجه معناداری بالا به دست آمده؛ که به ترتیب عبارتند از: 1- قرارگرفتن در معرض نور مستقیم خورشید، 2- سلامتی مصالح ( MSDS )، 3- سهولت تعویض و جایگزینی و 4- درجه جاذب رطوبت بودن. نتیجه گیری: افزیش خطر بیماری های فراگیر نشان می دهد که تحقق کانسپت شهر سالم بدون رایانش مصالح نوین امکان پذیر نیست؛ حوزه ای میان دانشی و بین رشته ای که نیازمند رویکردی ترکیبی از شیمی سبز، رایانش زیستی و رایانش مبتنی بر مواد است. رایانش مصالح نوین، روشی موثر در دست یابی به الگوی شهر سالم است؛ موضوعی که نیازمند توسعه آموزش محیط زیست و مهارت مدیریت شهر سالم است.
بازخوانی نقش هویت اجتماعی در ساخت فضای جمعی (نمونه مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان به مثابه فضای جمعی عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
30 - 43
حوزههای تخصصی:
فضاهای جمعی هر تمدن ازجمله مباحث مهم در تعیین هویت اجتماعی آن عصر است و تاریخ اجتماعی زمینه ای هدایتگر در شکل گیری و موفقیت این فضاهاست. برای بازیابی هویت ازدست رفته اقوام با توجه به حفظ تسلسل هویت تاریخی، می توان به گذشته رجوع و خوانشی مجدد از نشانه ها و معانی نهفته در کالبد نمود. در دوره صفوی علی رغم استفاده از قوه قهریه و تصرف در اموال عمومی در رونداحداث میدان نقش جهان، این فضا پس از مدتی مورداستقبال قرارگرفت که آثار آن تا به امروز باقی است. این مقاله در پی یافتن چگونگی اثرگذاری حکومت صفوی در استحاله معنای فضا و ایجاد هویت اجتماعی فضاهای جمعی است. به عبارت دیگر پرسش از چگونگی ساخت هویت اجتماعی ویژه عصر صفوی و نقش آن در ساخت فضای جمعی مطلوب این پژوهش بوده است . پژوهش حاضر بر اساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای از روش پژوهش تاریخ اجتماعی، به تأثیرات گرایش های اجتماعی در معماری می پردازد. به این منظور پس از معرفی بن مایه فکری حکومت صفوى، نتایج اجتماعیِ حاصل از این اندیشه ها و اثرات آن بر معماری فضای جمعی و مقبولیت اجتماعی آن بررسی قرار می گیرد. این تحقیق بر این فرض استوار است که اقداماتی که از لحاظ سیاسی و فرهنگی در جهت ایجاد یکپارچگی دینی و فرهنگی انجام شده است، بیشترین تأثیر را در هویت بخشی به فضاهای جمعی داشته است. نتیجه حاصل ازین پژوهش روشن ساخت که فضای جمعی عصر صفوی از لحاظ عوامل زمانی شکل گیری شامل سه بعد سیاسی، دینی و سرزمینی و از منظر علت ها در رویه اجتماعی شامل سه بخش نظام مند کالبدی و فضایی و ساخت است و این عوامل منجر گردید که فضاهای جمعی این دوران واجد ویژگی های منحصر به فردی شود که جز در نگاه حاکمان، رفته رفته از دید مخاطبان فضا نیز مشروعیت و هویتی اجتماعی یافت.
Assessing Roles of Environmental Quality on the S tudents' Mental Health (Case S tudy: S tudents Of Arak Sama High School, Islamic Azad University)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
63 - 70
حوزههای تخصصی:
Inves tigating the effectiveness and relationship between environmental factors and the quality of the educational environment in the s tudents’ mental health is the main S tatement of the problem in current research. Intending to recognize environmental quality components and their role in predicting the s tudents’ mental health in the educational environments, the present s tudy has proposed the following hypotheses: There seems to be a direct and significant relationship between the environmental quality and the s tudents’ mental health. and It seems that the functional component of the environmental quality has the greates t influence on mental health prediction. The research method is descriptive of correlation type using s tructural equation model. The s tatis tical population of the s tudy was selected from the coeducational Highschool s tudents of Sama schools related to the Islamic Azad University of Arak, and 270 individuals were selected using the convenience sampling technique. To collect the data, texts, and documents, as well as two ques tionnaires of Goldberg’s mental health and environmental quality, were used. Also, for the data analysis, factor analysis, and SPSS software were employed along with descriptive (mean and s tandard deviation) and inferential (Pearson’s correlation coefficient and multiple regression) s tatis tical methods. The results indicate that there is a significant relationship between environmental quality and the s tudents’ mental health. It was also found that 51% of mental health changes are predictable based on the mental health in the educational environment. Moreover, it was concluded that the functional component of environmental quality has the greates t impact on predicting the s tudents’ mental health.
تبیین مدلی برای تقویت نقش پل به عنوان فضایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
35 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله که با هدف اصلی تبیین مفهوم پل به مثابه یک فضای شهری نگارش یافته است در پی پاسخ به این سوال است که چه گونه-هایی از پل های شهری می توانند به عنوان یک فضای شهری مطرح شوند؟ برای حصول به این منظور با استفاده از روش های پژوهش توصیفی-تحلیلی و از طریق جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و تحلیل اطلاعات با روش های فراتحلیل، خلاصه سازی و فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) از یک سو به گونه شناسی پل ها و معرفی گونه هایی که قابلیت فضای شهری شدن را دارا هستند و از سوی دیگر به تعریف فضای شهری و مولفه ها و معیارهای موثر بر کیفیت آن پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد برخی گونه های پل را می توان به عنوان فضای شهری به حساب آورد و برای تقویت نقش پل به عنوان فضایی شهری، افزودن مولفه عملکردی به پل و ارتقا معیارهای مرتبط با آن در مقایسه با سایر مولفه ها دارای اهمیت بیشتری است.