فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷۲٬۹۸۱ تا ۱۷۳٬۰۰۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین تأثیر بخشش آموزی گروهی بر احساس تنهایی و صمیمیت سالمندان مقیم سرای سالمندان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. نمونه پژوهش تعداد 30 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه، به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه احساس تنهایی دی توماسو، براون و بست و پرسشنامه صمیمیت واکر و تامپسون بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش، 11 جلسه آموزش بخشش به شیوه گروهی دریافت کرد و درنهایت، پس آزمون و پس از یک ماه پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تی همبسته تحلیل شد. نتایج نشان دادند بخشش آموزی گروهی، افزایش احساس صمیمیت و کاهش احساس تنهایی در سالمندان گروه آزمایش را موجب شد. همچنین یافته ها بیان کننده کاهش مؤلفه های اجتماعی و خانوادگی احساس تنهایی بود و نتایج پیگیری نشان دادند میزان صمیمیت و احساس تنهایی در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است. با توجه به یافته های فوق نتیجه گیری شد بخشش آموزی بر کاهش احساس تنهایی و افزایش صمیمیت سالمندان مقیم سرای سالمندان مؤثر است و توصیه می شود مراقبت کنندگان از این مداخله در کار با سالمندانی که احساس تنهایی دارند، استفاده کنند.
تعیین ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ادراک پیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام مطالعه توسعه ای حاضر، بررسی اعتبار و روایی (Validity) پرسش نامه ادراک پیری (Aging Perception Questionnaire یا APQ) در سالمندان شهر تهران بود.
مواد و روش ها: برای برآورد شاخص های روان سنجی پرسش نامه، 502 نفر (373 آزمودنی با طیف سنی 80-60 سال و 129 آزمودنی با طیف سنی 59-50 سال) که 4/49 درصد آنان را مردان و 6/50 درصد را زنان تشکیل می دادند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس پرسش نامه چند بعدی APQ که شامل دو بخش می باشد، برای آن ها اجرا شد. بخش نخست پرسش نامه، دیدگاه نسبت به بالا رفتن سن (پیری) و بخش دوم تجربیات مربوط به تغییرات سلامتی را مورد سنجش قرار داد.
یافته ها: همسانی درونی (Internal consistency) پرسش نامه APQ برای بخش نخست مشتمل بر 32 ماده، 82/0 و برای بخش دوم متشکل از 17 ماده دو بخشی، 88/0 به دست آمد. این ضریب برای مؤلفه های پرسش نامه بین 63/0 تا 81/0 برآورد شد. ضریب پایایی (Stability) آزمون از طریق بازآزمایی (Test-retest) در فاصله زمانی دو ماه برای دو بخش پرسش نامه و تمام مؤلفه ها، معنی دار بود (01/0 > P). برای بررسی روایی سازه (Construct validity)، از روش تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده گردید. میزان کفایت نمونه برداری در دو بخش به ترتیب 871/0 و 728/0 و معنی دار بودن آزمون کرویت Bartlett نیز نشانگر شرایط مطلوب برای انجام تحلیل عاملی بود. بخش نخست پرسش نامه APQ از هفت عامل اشباع شد که در مجموع 24/50 درصد از واریانس کل را تبیین کرد. بخش دوم در ساختار تک عاملی، برای بررسی تجربیات مربوط به تغییرات سلامتی دارای روایی بود که در این شرایط حدود 36/21 درصد از واریانس کل را تبیین نمود. وجود همبستگی معنی دار بین نمره مؤلفه های پرسش نامه APQ و نمره مقیاس های پرسش نامه کیفیت زندگی (01/0 > P)، بیان کننده روایی ملاکی (Criterion-referenced validity) پرسش نامه بود.
نتيجه گيري: پرسش نامه APQ اعتبار و روایی مناسبی را برای سنجش ادراک پیری سالمندان ایرانی داشت.
پیامدهای امنیتی ناموزونی توسعه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
159 - 186
حوزههای تخصصی:
بر اساس یافته های این مقاله، تداوم ناموزونی توسعه مناطق مختلف کشور به مسائلی مانند ادامه مهاجرت از مناطق کمترتوسعه یافته به مناطق برخوردار، بی تعادلی در استقرار جمعیت، شکل گیری پدیده ابَرتراکم جمعیتی در مناطق برخوردار، گسترش حاشیه نشینی در کنار شهرهای بزرگ، افزایش خطر پذیری مراکز زیست، تنش در بهره برداری از منابع زیست محیطی منجر می شود؛ که این موارد در میان مدت و درازمدت باعث تهدید یکپارچگی و انسجام اجتماعی، شکنندگی اقتصاد ملی واگرایی هایی سیاسی می شوند و امنیت ملی را به مخاطره می اندازند.
نگاه نقادانه به نظریه روزنبرگ درباره به کشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روزنبرگ با اشاره به استشهاد مخالفان به کشی به «حق مسلم حیات» و «ارجمندی استقلال اخلاقی» و استناد طرفداران آن به «امکان جلوگیری از سوءاستفاده» و «لزوم اجتناب از رنج درمان ناپذیر»، بیان می کند که از نظر او، مناقشه ایشان ریشه در واقعیات ندارد بلکه حاصل اختلاف منظرشان در قلمرو حقوق انسانی و ناشی از آن است که نوع «اخلاقی» فرد انسانی تابع «نوع طبیعی» یا نوع «کارکردی» اش تلقی شده است. با فرض تشخص همه موالید انسانی در بدو تولد، روزنبرگ در پاسخ به این سؤال که آیا این تشخص مرتبه ای ثابت است یا زوال پذیر؟ طرفین را در نهایت اختلاف می داند. او نوع «اخلاقی» شخص را همچون نوع «حقوقی»، هویتی اعطایی و غیرمبتنی بر واقع می شمارد که دارای حق مطلق، سلبی و غیرفعال حیات است. وی با اشاره به خلط میان «جواز» و «مطلوبیت» اخلاقی به کشی، فلسفه تحلیلی را در جایگاه حل وفصل این التباس می داند، اما در نهایت، پسندیدگی اخلاقی به کشی را مسئله ای خاتمه نیافته دانسته، داوری در این باره را تابع عرف و تحولات علمی و لذا دست خوش تغییر تدریجی می پندارد. دیدگاه روزنبرگ دست به گریبان اشکالاتی ازجمله مصادره ای بودن دلایل، نسبی گرایی و تناقض است که همه به نوعی به نگاه ماده گرای او به حقیقت انسان بازمی گردد.
کارکردهای تفکر نقدی در اخلاق از منظر آر. اِم. هِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
241 - 268
حوزههای تخصصی:
آر. اِم. هِر، فیلسوف اخلاق معاصر، بر این عقیده است که برای پاسخگویی به پرسش های اخلاقی، ما نیازمند تفکیک دو سطح از یکدیگر هستیم. سطح تفکر شهودی و سطح تفکر نقدی. از نظر هِر، سطح تفکر شهودی، دارای اصول بسیار ساده ای می باشد که افراد بصورت منفعلانه در تربیت اخلاقی آموخته اند. لیکن به علت تنوع موقعیت ها، و شرایط منحصر به فردی که افراد در طول زندگی با آن مواجه می شوند، تفکر شهودی کارکردی ندارد. با این اوصاف، فرد باید وارد عرصه تفکر نقدی شود. ورود به سطح تفکر نقدی، فاعلان اخلاقی را در تصمیم گیری ها، به عنوان عاملی فعال و به سوی خلاقیت توأم با عقلانیت، رهنمود می نماید. از کارکردهای درخور تفکر نقدی، می توان به حل معضلات اخلاقی، اصلاحات اخلاقی در جامعه، پرهیز از نسبیت گرایی در اخلاق، واقعیت پذیری وتن دادن به محدودیت معرفت انسان، اصلاح توصیه گرایی و آشتی میان مکاتب فایده گرایی و وظیفه گرایی، اشاره نمود.
مقایسه بسندگی و کارآمدی قاعده زرین با قاعده تعمیم پذیری کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸۴
165 - 194
حوزههای تخصصی:
نظریات اخلاق هنجاری در یک دسته بندی کلی به قاعده نگر (اصل گرا) و عمل نگر (جزئی نگر) تقسیم می شوند. نظریات قاعده نگر مدعی اند برای قضاوت درباره درستی اخلاقی اعمال باید به یک یا چند قاعده کلی متوسل شد. نظریات قاعده نگر برخی چندقاعده ای اند و برخی تک قاعده ای. نظریات تک قاعده ای تلاش می کنند یک قاعده انتزاعی را برای تشخیص همه وظایف اخلاقی معرفی کنند. شاید بتوان ادعا کرد که نامدارترین نظریه تک قاعده ای، نظریه کانت می باشد. مشهورترین تنسیق امر مطلق کانت، قاعده تعمیم پذیری است. در این نوشتار بر آن ایم تعمیم پذیری کانت را با قاعده زرین مقایسه کنیم. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. نتیجه این مقایسه آن است که هر کدام از این دو قاعده، در ابعادی بر دیگری ترجیح دارند، ولی درمجموع قاعده زرین بسنده تر و کارآمدتر از قاعده تعمیم پذیری است.
نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستیِ مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۰
1 - 22
حوزههای تخصصی:
الهیات فیزیکالیستی اصطلاحی است که تا کنون در مورد آن تعریف دقیق و روشنی ارائه نشده است. در قرن بیستم، برخی از اندیشمندانِ الهیات مسیحی نظیر ننسی مورفی و پیتر ون اینواگن با پذیرش رویکرد فیزیکالیستی نسبت به انسان سعی کردند که به تحلیل و توجیه باورهای مسیحیان در باب هویت انسان و جاودانگی او بپردازند. این رویکرد امروزه الهیات فیزیکالیستی نامیده می شود. بر اساس این رویکرد انسان در همین بدن مادی اش خلاصه می شود و با پذیرش این اصل، تفسیر از مرگ و جاودانگی به راحتی صورت می گیرد در جستار پیش رو نگارنده بر آن است تا با شیوه تحلیلی- توصیفی به نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستی مسیحی بپردازد و مهمترین استدلال های طرفداران الهیات فیزیکالیستی که عبارتند از: امتناع تعامل امر مادی و امر مجرد، ارتباط و تعامل میان شخص و بدن و فیزیکالیسم و آموزه های مسیحی را به رشته تحریر در آورد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این مطلب اشاره کرد که فیزیکالیست ها معتقدند شخصی که زمانی وجود داشته است، برای همیشه باید وجود داشته باشد تا اینکه برای همیشه نابود شود، چرا که مسیحیان نوعأ به اموری اعتقاد دارند که نمی توانند آن ها را به نحو عقلانی توجیه کنند، واقعیت رستاخیز مثالی از این دست است. بنابراین الهیات فیزیکالیستی با تاکید بر قدرت لایزال الهی و معجزه می تواند جاودانگی را اثبات کند.
بازتفسیر مفهوم رخداد از آنِ خودکننده نزد هایدگر با تکیه بر مفهوم تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
1 - 35
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برآن است تا با واکاوی مفهوم رخداد از آن خودکننده در فلسفه ی هایدگر، تفسیری تازه از آن ارائه دهد. برای این منظور سه اثر از هایدگر، که نماینده ی سه رویکرد وی به مفهوم رخداد است، مورد توجه خواهد بود. این آثار عبارتند از «به سوی یک تعریف برای فلسفه» (1919)، «ادای سهمی به فلسفه (درباب رخداد از آنِ خودکننده)» (1936-1938) و «درباب زمان و هستی» (1962). <br /> هایدگر در کتاب به سوی یک تعریف برای فلسفه، رخداد را به مثابه ی تجربه ی زیسته و آن چه به نحو انضمامی متعلق به من است، بازمی شناسد. حال این که در ادای سهمی به فلسفه این رویکرد متوازن می شود و رخداد به عنوان نتیجه ی مبادله ی انسان و هستی قلمداد می گردد. و نهایتاً درباب زمان و هستی رخداد را تنها به منزله ی عرصه ی حضور متعین زمان و هستی به رسمیت می شناسد. این رویکرد تکاملی هایدگر به مفهوم رخداد، زمانی معنادارتر می شود که در افق فکری مجموعه درس گفتارهای سال های 1951-1952 که بعدها تحت عنوان «چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟» چاپ شد، نگریسته شود. <br /> به اعتقاد این پژوهش آن گاه که رویکردهای سه گانه ی هایدگر به مفهوم رخداد را در زمینه ی کتاب چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ مورد واکاوی قرار دهیم، می توانیم به تفسیری تازه از مفهوم رخداد به مثابه ی آن چه خود در راه بودن است و راه تفکر را می گشاید، دست یابیم
تحلیل برترین و بدترین اوصاف اخلاقی از منظر ارسطو، آکوئینی و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
85 - 103
حوزههای تخصصی:
ارسطو،آکوئینی و خواجه نصیرالدین طوسی هر یک نماینده سه دوران و جهان اندیشه هستند و هر سه نقش مهمی در تاسیس یا تحکیم نگرش اخلاق مربوط به خود ایفا کرده اند. در این نوشتار، تلاش شد تا برترین فضیلت و بدترین رذیلت اخلاقی از منظر هر یک از این سه حکیم و متخصص حکمت عملی مشخص و تحلیل شود. برترین فضیلت برای ارسطو عدالت و بزرگ منشی و بدترین رذیلت، ظلم به دوستان است. برای آکوئینی نیز برترین فضیلت کاریتاس و بدترین رذیلت، یأس است. خواجه نصیر نیز برترین وصف اخلاقی را جود حقیقی و بدترین را هم لجاجت می داند هرچند حسد و خشم را نیز با تعابیری نسبتا مبهم می توان گزینه او برای عنوان بدترین رذیلت قلمداد نمود.واکاوی و مقایسه نتیجه کار، اولا گویای قرابت نظر خواجه نصیر و آکوئینی در باب بهترین فضیلت است و ثانیا موید دید اجتماعی تر و کلان تر ارسطو به اخلاق و فضائل اخلاقی در قیاس با دو متفکر دیگر است.
رابطه سیرت نیکو به منزله یک اصل اخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷ (پیاپی ۴۹)
73 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سیرت نیکو و رفتار شهروندی سازمانی در میان کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری (230 نفر) در سال 1395 بودند که از این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده، 129 نفر برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی و سیرت نیکو جمع آوری و با رگرسیون چندگانه و تحلیل مانوا بررسی شدند. نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد میان مؤلّفه های سیرت نیکو و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان، رابطه وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیّره (مانوا) نیز نشان داد از میان مؤلّفه های سیرت نیکو، برپاداشتن حق و عدل و دلسوزی، با رفتار شهروندی سازمانی رابطه دارد؛ به عبارت دیگر، سیرت نیکو می تواند با ایجاد احترام، مسئولیت پذیری و اعتماد متقابل میان مدیران و کارکنان، موجب بروز رفتارهای شهروندی در میان کارکنان گردد.
اثربخشی آموزش مهارتهای جنسی مبتنی بر رویکرد شناختی _ رفتاری بر سازگاری زناشویی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
55-73
حوزههای تخصصی:
ناباروری به عنوان عامل ایجاد کننده ی نوعی استرس توصیف شده است که منجر به انواع مختلفی از مشکلات روان شناختی ، از جمله اختلال عملکرد جنسی می شود و ممکن است ناسازگاری زناشویی را در پی داشته باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های جنسی (مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری) بر سازگاری زناشویی زنان نابارور در سال 1394 شهر کرمانشاه انجام شد. جامعه ی آماری شامل زنان نابارور 22 تا 36 ساله ی مراجعه کننده به مرکز ناباروری معتضدی کرمانشاه بود که دارای اختلال در عملکرد جنسی و مشکلات زناشویی بودند. 33 نفر دارای شرایط شرکت در مطالعه بودند که از بین آنها 20 نفر داوطلب انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افرادی که در گروه آزمایش قرار داشتند به مدت 10 جلسه ی هفتگی در دوره ی آموزش مهارت های جنسی به صورت گروهی شرکت داده شدند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. به منظور ثبت تغییرات نمرات پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) قبل و بعد از مداخله، توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و روش آماری تحلیل کو واریانس چند متغیره بود. نتایج نشان داد که مداخله ی آموزش مهارت های جنسی اثر معناداری بر نمره سازگاری زناشویی داشته، بدین ترتیب که نمره سازگاری زناشویی زنان نابارور به طور معناداری افزایش یافته است (001/0>P). بنابراین به روان شناسان، روان درمانگران و متخصصان زنان و زایمان توصیه می شود که از روش آموزش مهارت های جنسی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری برای افزایش سازگاری زناشویی زنان نابارور استفاده کنند.
مدل سازی معادله ساختاری ارتباط بین منبع کنترل و شخصیت تاریک با خشونت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
74-95
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خشونت زناشویی، منبع کنترل و شخصیت تاریک است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری می باشد که هدف از آن بررسی رابطه سازه های نهان برونزا و درونزا موجود در مدل است. جامعه آماری این پژوهش را همه مردان و زنان طلاق گرفته طی شش ماه گذشته(نیمه دوم سال 1394) و مردان و زنان متقاضی طلاق در مراکز قضائی شهر اصفهان، تشکیل می دهند. نمونه شامل 250 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند و 201 نفر پرسشنامه ها را کامل پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس کنترل درونی- بیرونی راتر، مقیاس شخصیت تاریک(سه تایی تاریک) DT و مقیاس تجدید نظر شده تاکتیک های تعارضی (CTS-2) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری و همچنین از دو نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که منبع کنترل و شخصیت تاریک پیش بینی کننده قوی و معناداری برای خشونت زناشویی است .
مقایسه رضایت زناشویی، سازگاری و صمیمیت زناشویی در دانشجویان متأهل با و بدون استفاده از شبکه های تلویزیونی مستقر در خارج از کشور (ماهواره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
83 - 100
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : در سال های اخیر شبکه های تلویزیونی زیادی برای تاثیر گذاری و تغییر ذائقه فرهنگی ایرانیان در خارج کشور تاسیس شده است. درهمین راستا پژوهش حاضر به بررسی تاثیر شبکه های تلویزیونی مستقر درخارج ازکشور (ماهواره) بر میزان رضایت، سازگاری و صمیمیت زناشویی دانشجویان متاهل شهر رشت پرداخت. روش : طرح تحقیق توصیفی و پیمایشی و روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای (تحلیلی و مقایسات گروهی) بود. به همین منظور 205 دانشجوی متاهل(132 زن و 73 مرد) در دانشگاه های دولتی و غیردولتی شهر رشت، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند سپس هریک از آنان به پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، آزمون سازگاری زناشویی لاک والاس، شاخص رضایت زناشویی هادسون و مقیاس صمیمیت زناشویی واکر تامسون پاسخ دادند. داده های گرdavari شده به کمک نسخه 20 نرم افزار SPSSبا استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس تک متغیری (در یک طرح فاکتوریل 2×2) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش حاضرنشان داد رابطه ای بین میزان ساعات استفاده از شبکه های تلویزیونی مستقر در خارج از کشور با هریک از متغیرهای رضایت، سازگاری و صمیمت زناشویی وجود ندارد (05/0P>). اما هنگام مقایسات گروهی (تحلیل واریانس) مشخص شد صرف نظراز عامل جنسیت، اثر اصلی استفاده از ماهواره منجربه کاهش رضایت زناشویی (039/0P=، 316/4 F=)، سازگاری زناشویی (004/0P=، 341/8 F=) و صمیمیت زناشویی (017/0P=، 780/5F=) در دانشجویان می شود. نتیجه گیری : استفاده از شبکه های تلویزیونی مستقر در خارج از کشور رضایت، سازگاری و صمیمیت زناشویی دانشجویان متاهل را تهدید می کند و مخاطبان ماهواره در مقایسه با گروهی که از ماهواره استفاده نمی کنند از رضایت، سازگاری و صمیمیت زناشویی کمتری برخوردارند.
تدوین چارچوب نظری منظر شهری به کمک نظریه تولید فضا و نیروهای مؤثر بر منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
مفهوم منظر شهر همواره با پیچیدگی های فراوانی روبرو بوده است. از طرفی، مفهوم سیما نیز به ادبیات نظری رشته های طراحی شهری، معماری منظر و معماری وارد گردیده است و بر ایهام این دو افزوده است. نبود وفاق دانشگاهی بر سر این دو مفهوم، سوء برداشت های بسیاری را موجب شده است. از طرفی، امروزه، واژه های منظر و چشم انداز از معنای اولیه ی خود فاصله گرفته اند و به منظورهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرند. این مقاله تلاش دارد ضمن مرور مفهوم منظر در ادبیات موجود و برشمردن پیچیدگی های این مفاهیم، ضرورت تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری را نشان دهد. مرور مفاهیم نشان می دهد مفهوم منظر متأثر از رهیافت های مختلف فلسفه ی علم بوده است و اکنون شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است که می توان دگرگونی های اجتماعی را نیز نشان دهد. این مطالعه نشان می دهد تعریف پیشین منظر شهری مبتنی بر رهیافت های «اثبات گرایانه» (پوزیتویستی) و «عقل گرایی انتقادی» است. با توجه به این دو رویکرد است که منظر شهری، مستقل از جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری، نیازمند بازنگری بنیادین در این رهیافت هاست. رهیافتی که به جای توصیف صرف منظر و مؤلفه های آن، به چرایی و چگونگی منظر بپردازد. این تحقیق از نوع کیفی است و در این راستا، از رهیافت واقع گرایی علمی، جهت تدوین نظریه منظر شهری کمک گرفته است. با این نگاه و با استفاده از تحلیل محتوا و به کمک نظریات هانری لوفور، سعی در بازتعریف مفهوم منظر می شود. منظر را نمی توان به منظر ذهنی و منظر عینی تقسیم کرد و رابطه ی این دو نیز تنها یک رابطه ی پدیدارشناختی نیست. بنابراین «منظر نه سوژه است و نه ابژه، بلکه برونداد یک واقعیت اجتماعی است که در یک ارتباط پدیدارشناسانه و نشانه شناسانه از سوی استفاده کنندگان از فضا به صورت پویایی مورد ادراک قرار می گیرد.»منظر به سه زیر تعریف تقسیم می شود که به واسطه ی نیروهای مؤثر بر منظر شهر، تولید و بازتولید می گردند؛ «منظر ادراک شده»، «منظر تصور شده» و «منظر زیسته». سپس به کمک مفهوم نیروهای مؤثر بر منظر، تلاش می شود ابهام های نظریه تولید فضا رفع شده و آن را برای چارچوب نظری منظری شهری متناسب کرد.
معیارهای اصلی شکل گیری حس مکان در پهنه های توسعه جدید شهری مطالعه موردی:منطقه 22 و منطقه 4 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
17 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با مطالعه حس مکان و مفاهیم مرتبط با آن، به تبیین معیارهای اصلی در ارتقای حس مکان در توسعه جدید شهرها پرداخته است. در چارچوب هدف یاد شده و براساس مبانی نظری، 10 معیار اصلی شامل غنای بصری، تناسبات بصری، کیفیت کالبدی فضایی، خوانایی، قابلیت ادراک مکان، هویت و شخصیت، قابلیت دسترسی، انعطاف پذیری، آسایش و دعوت کننده و جذاب بودن مکان، در زمینه شکل گیری و تشخیص حس مکان از نقطه نظر ساکنان توسعه جدید شهری تدوین شد. بررسی و تبیین بیشتر این 10 معیار، به واسطه 42 زیرمعیار با استناد به انجام تحلیل عاملی مورد توجه قرار گرفته است. به منظور عملیاتی شدن چارچوب نظری تدوین شده، مطالعه موردی شامل شهرک های دهکده المپیک، چشمه، پیکانشهر و امید از منطقه 22 شهرداری تهران، به عنوان بزرگترین توسعه شهری جدید متصل به تهران و همچنین محله حکیمیه از منطقه 4 شهرداری تهران به عنوان یکی دیگر از توسعه های نسبتاً جدید تهران انتخاب شدند که با استفاده از روش آلفای کرونباخ حجم نمونه در مجموع 1070 نفر تعیین شده است. همچنین از روش های آماری مدلسازی معادلات ساختاری، برآورد حداکثر درست نمایی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تعیین ماهیت رابطه میان انگاره حس مکان و معیارهای ده گانه فوق استفاده شده است. در نهایت امکان طرح مدل 10 عاملی در زمینه مطالعه و سنجش حس مکان در پهنه های توسعه جدید شهری فراهم شده که کفایت برازندگی این مدل به واسطه شاخص های مختلف نشان می دهد، الگوی مورد نظر از نظر هماهنگی داده ها با ساختار عاملی آن، از برازندگی قابل قبولی برخوردار است.
تهیه و تدوین کتاب های دوزبانه داستان محور، مبتنی بر تقویت سواد عاطفی دانش آموزان 8 تا 14 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که کتاب داستان هایی دو زبانه، با هدف تقویت مهارت های سواد عاطفی در دانش آموزان 8 تا 14 سال را تدوین کند، زیرا بیشتر کتاب ها و ابزارهای آموزشی موجود در بازار، بر پایهء روش هایی تهیه شده اند که ریشه در زبان شناسی، روانشناسی و یا مکتب های اجتماعی داشته است و هیچ کدام جنبه های هیجانی را در سواد آموزی بصورت دو زبانه در نظر نگرفته اند. بدین منظورکتاب داستان هایی دو زبانه با تمرین هایی بر پایهء طرحوارهء هوش هیجانی بوکت و پرسیوال (2010) در سه سطح بر پایهء رشد فکری برونر (1969) نوشته شد. سپس این کتاب داستان ها به 30 نفر دانش آموز 8 تا 14 سال آموزش داده شد و سرانجام مصاحبه ای در زمینهء محتوای کتاب داستان گرفته شد. نتایج نشان داد که کتاب داستان ها از اثر گذاری کافی برای تقویت سواد عاطفی دانش آموزان برخوردارند.
خانواده و اثربخشی آموزش کاهش وزن بر داغ ننگ چاقی و سلامت زنان دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی آموزش کاهش وزن مبتنی بر خانواده بر داغ ننگ چاقی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان دارای اضافه وزن و چاق با 25<BMI<35 و فاصله سنی بین 25 تا 45 سال مراجعه کننده به خانه های سلامت شهرداری منطقه 18 شهر تهران در سال 1397 بود که تحت هیچ مداخله کاهش وزنی قرار نداشته اند و از بین آن ها با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) جایگزین شدند . سپس پرسشنامه های حرمت بدنی مندلسون و وایت (2001) و سلامت عمومی گلدبرگ (1972) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس ازآن برنامه آموزش کاهش وزن مبتنی بر الگوی خانواده بر روی گروه آزمایش اجرا شد. سپس پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد آموزش کاهش وزن مبتنی بر الگوی خانواده محور موجب افزایش حرمت بدنی و سلامت عمومی و زیرمقیاس های آن ها می شود (001/0P=). بنابراین با توجه به نتایج می توان گفت آموزش روش های کاهش وزن اگر با مشارکت و درگیر کردن خانواده همراه باشد می تواند هم در کاهش وزن و سلامت تأثیر بهتری داشته باشد و هم موجب افزایش احساس رضایت نسبت به خود شود.
تمثیل شبه عرفانی غزالی و تبیین فلسفی علامه طباطبایی درباره «شفاعت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
25 - 46
حوزههای تخصصی:
مباحث کلامی پیرامون «شفاعت» بیشتر معطوف به اختلاف آراء درباره تعریف اصطلاحی و اینکه آیا نتیجه شفاعت اسقاط عقاب است یا ازدیاد منافع، بوده است؛ اما آنچه مورد نظر تعداد اندکی از اندیشمندان قرار گرفته است تبیین چگونگی شفاعت است. اهمیت رویکرد دوم از آن جهت است که می تواند پاسخ به دیدگاهی باشد که شفاعت را باوری نامعقول می داند. از جمله کسانی که با این رویکرد به بحث پیرامون شفاعت پرداخته اند ابوحامد غزالی و علامه طباطبایی می باشند؛ با این تفاوت که غزالی با تمثیلی عرفانی تلاش می کند چیستی و چگونگی شفاعت را وضوح ببخشد، ولی علامه طباطبایی تبیینی عقلی و فلسفی از شفاعت ارائه داده است. سخنان رشید رضا نمونه دیدگاهی است که «شفاعت» را امری غیرمعقول تلقی نموده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی و با روش تحلیلی، دیدگاه ابوحامد غزالی و علامه طباطبایی و نسبت آن دو را مورد بررسی قرار می دهد و به این نتیجه منتهی می شود که دیدگاه این دو اندیشمند علی رغم تفاوت ظاهری، مکمل یکدیگر بوده و می تواند تبیینی معقول از شفاعت ارائه داده و پاسخی به شبهات عقلی «شفاعت» به طور عام و دیدگاه رشیدرضا به طور خاص باشد.
تعیین نظام حقوقی حاکم بر پروازهای تفریحی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
177 - 207
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری فضایی از نوظهورترین پدیده های موجود در عرصه فعالیت های فضایی می باشد. وسایلی که به منظور فرستادن انسان به فضا استفاده می شوند دارای ماهیت دوگانه هوافضایی هستند. به علاوه مرز بین هوا و فضا تاکنون مشخص نشده است. شوربختانه در اسناد حقوق فضا نیز هیچ اشاره ای به پروازهای تفریحی فضایی و نظام حقوقی حاکم بر آنها نشده است. موضوعات پیش گفته تعیین نظام حقوقی حاکم بر این پروازها را با مشکل دوچندان روبرو می کند. از این رو حقوقدانان برای تعیین نظام حاکم بر این قبیل پروازها، دو رویکرد فضایی و عملی را پیشنهاد داده اند. در این نوشتار بعد از بررسی دو رویکرد مذکور و تعیین نظام حقوقی حاکم بر پروازهای تفریحی فضایی به موضوع مسؤولیت شرکت های خصوصی متصدی پروازهای تفریحی خواهیم پرداخت.