مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
سواد عاطفی
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به پیش بینی طلاق عاطفی و بررسی سبک های مقابله ای، کیفیت زندگی، هیجان خواهی و تاب اوری پرداخته اند. اما پیرامون پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سواد عاطفی، سبکهای مقابلهای، کیفیت زندگی، هیجان خواهی با میانجیگری تاب آوری شکاف تحقیقاتی وجود دارد . هدف: پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سواد عاطفی، سبکهای مقابلهای، کیفیت زندگی و هیجان خواهی با میانجیگری تاب آوری بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی با رویکرد مدل ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل شاغل در مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال 98-97 بود تعداد 250 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008)، کیفیت زندگی واروشریون (1992)، سبکهای مقابلهای لازاروس – فولکمن (1985)، هیجان خواهی زاکرمن (1964)، کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی کیمیایی (1388) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و بوت استرپینگ انجام شد. یافته ها: کیفیت زندگی و سواد عاطفی به طور مستقیم و منفی، سبک مقابله ای هیجان مدار و هیجان خواهی بطور مستقیم و مثبت بر طلاق عاطفی تأثیر دارند (0/05 ≥ p ). نتیجه گیری: میتوان طلاق عاطفی را بر اساس تابآوری پیشبینی کرد.
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر سواد عاطفی بر کاهش طلاق عاطفی و احساس تنهایی در زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر سواد عاطفی بر کاهش طلاق عاطفی و احساس تنهایی در زنان خیانت دیده انجام شد. این مطالعه با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان خیانت دیده شهر ماهشهر بود که با استفاده از روش در دسترس تعداد 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1995) و احساس تنهایی راسل، پیلوا و کورتونا (1980) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مبتنی بر سواد عاطفی بر کاهش طلاق عاطفی و احساس تنهایی در زنان خیانت دیده تأثیر معناداری داشته است (001/0> P ). با توجه به این که زنان خیانت دیده دارای سطوح بالایی از طلاق عاطفی و احساس تنهایی هستند، بهره گیری از رویکردهای مختلف روان درمانی از جمله آموزش سواد عاطفی می تواند در بهبود طلاق عاطفی و احساس تنهایی این افراد مؤثر باشد.
نقش سواد عاطفی در پیش بینی طلاق عاطفی با میانجیگری حل تعارض(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: طلاق عاطفی مهم ترین عامل ازهم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده است. این پژوهش باهدف تبیین نقش پیش بینی کنندگی سواد عاطفی باواسطه گری حل تعارض در طلاق عاطفی انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. این مطالعه در سال 94-1393 بر روی 178 نفر از زنان و مردان متأهل شهر مشهد انجام شد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی کیمیایی (IFPFS، 1390) و طلاق عاطفی گاتمن (1999) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه ی همزمان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که سواد عاطفی و حل تعارض پیش بینی کننده ی طلاق عاطفی هستند. سواد عاطفی نیز حل تعارض را پیش بینی می کند. متغیر حل تعارض در رابطه ی بین سواد عاطفی و طلاق عاطفی نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که زوجین در اثر ضعف سواد عاطفی و ناتوانی در حل تعارض، طلاق عاطفی را تجربه می کنند. بنابراین بررسی میزان سواد عاطفی زوجین و همچنین شناسایی سبک های حل تعارض زوجین درک بهتری از سبب شناسی پدیده ی طلاق عاطفی در زوجین فراهم می آورد.
تهیه و تدوین کتاب های دوزبانه داستان محور، مبتنی بر تقویت سواد عاطفی دانش آموزان 8 تا 14 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که کتاب داستان هایی دو زبانه، با هدف تقویت مهارت های سواد عاطفی در دانش آموزان 8 تا 14 سال را تدوین کند، زیرا بیشتر کتاب ها و ابزارهای آموزشی موجود در بازار، بر پایهء روش هایی تهیه شده اند که ریشه در زبان شناسی، روانشناسی و یا مکتب های اجتماعی داشته است و هیچ کدام جنبه های هیجانی را در سواد آموزی بصورت دو زبانه در نظر نگرفته اند. بدین منظورکتاب داستان هایی دو زبانه با تمرین هایی بر پایهء طرحوارهء هوش هیجانی بوکت و پرسیوال (2010) در سه سطح بر پایهء رشد فکری برونر (1969) نوشته شد. سپس این کتاب داستان ها به 30 نفر دانش آموز 8 تا 14 سال آموزش داده شد و سرانجام مصاحبه ای در زمینهء محتوای کتاب داستان گرفته شد. نتایج نشان داد که کتاب داستان ها از اثر گذاری کافی برای تقویت سواد عاطفی دانش آموزان برخوردارند.
بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: گرایش به روابط فرازناشویی از بحرانی ترین مسائل زوج ها محسوب می گردد و بنظر می رسد روابط زناشویی بر پایه دلبستگی شکل می گیرد و هیجان و نحوه تنظیم آن بخش جدایی ناپذیر آن است. هدف پژوهش بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل جمعیت تقریبا 10 هزار نفری زنان با تجربه خیانت به شوهران بود که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از؛ مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، خرده مقیاس سواد عاطفی از مقیاس کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی کیمیایی و همکاران (2012) و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور (1987). تحلیل داده ها با معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-25 و Amos-24 انجام گرفت. یافته ها: مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. اثر مستقیم سبک های دلبستگی بر گرایش به روابط فرازناسویی معنادار بود (01/0>P). اثر غیرمستقیم سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی و اثر غیرمستقیم دلبستگی اجتنابی با میانجی گری تنظیم هیجان مثبت بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار بود (05/0>P). نتیجه گیری: افزایش تنظیم شناختی هیجان مبتنی بر دلبستگی و سواد عاطفی، می تواند راهی برای کاهش گرایش به روابط فرازناشویی باشد.
اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زناشویی بر سواد عاطفی، سازگاری زوجین، دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
632 - 653
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زناشویی بر سواد عاطفی، سازگاری زوجین، دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی در زوجین مراجعه کننده به کلینیک های شهرستان گنبد بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به کلینیک های شهر گنبد در سال 1400- 1399 می باشد. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. حجم نمونه برابر با 32 نفر در نظر گرفته شد که آزمودنی ها به طور تصادفی در دوگروه آزمایش (16 نفر) و گروه گوااه (16 نفر) قرار گرفتند. در این طرح، آموزش زوج درمانی هیجان محور جانسون (1997) در هشت جلسه به مدت90 دقیقه برگزار شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سواد عاطفی مقیاس کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی کیمیایی (1388)، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر(DAS) (1976)، مقی اس دلزدگی زن اشویی پاینز (1996) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل واریانس اندازه مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زناشویی بر سواد عاطفی (34/51=F، 001/0=P)، سازگاری زوجین (03/46=F، 001/0=P)، دلزدگی زناشویی(07/48=F، 001/0=P) و تحمل پریشانی86/032=F، 001/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بنا براین می توان از این مداخله به عنوان بخشی از مداخلات درمانی به طور موثر در سازگاری زناشویی و کاهش دلزدگی و افزایش تحمل پریشانی زوجین متعارض استفاده نمود
طراحی برنامه درسی آموزش سواد عاطفی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، دستیابی به چارچوب برنامه درسی آموزش سواد عاطفی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان ایران بود. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 14نفر از اساتید، متخصصان وخبرگان برنامه ریزی درسی و روانشناسان می باشند که ازطریق نمونه گیری هدفمند وازنوع گلوله برفی انتخاب شدند. معیار کفایت تعداد مشارکت کنندگان، اشباع نظری بود. ابزار گردآوری داده های پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند بود. اعتبار یا بی داده های کیفی از طریق اعتبارپذیری و اعتمادپذیری با استفاده از تکنیک همسوسازی داده ها صورت گرفت. یافته های پژوهش در بخش هدف نشانگر آن است که طراحان برنامه درسی در زمینه سواد عاطفی باید اهتمام بیشتری به حیطه های شناختی(دانشی)، عاطفی(نگرشی) و روانی حرکتی(مهارتی) آموزش سواد عاطفی داشته باشند. در این برنامه درسی با توجه به ویژگی های یادگیرندگان، محتوا فراگیرمحور و فعالیت محور انتخاب شود. ویژگی های راهبردهای یاددهی یادگیری این برنامه تعاملی بودن، کاربردی بودن و اکتشافی و کاوشگرانه بودن و ویژگی های ارزشیابی برنامه درسی منطقی بودن و مبتنی بودن بر شواهد می باشد. در برنامه درسی تربیت معلم علاوه بر بعد شناختی به بعد عاطفی و صلاحیت های عاطفی معلم توجه شود.
رابطه ی تفاوت های شخصیتی و صمیمیت زناشویی با نقش میانجی سواد عاطفی در زوجین شهرستان خمینی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۷۰-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی تفاوت های شخصیتی و صمیمیت زناشویی با نقش میانجی سواد عاطفی در زوجین شهرستان خمینی شهر انجام شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین دارای زندگی مشترک در شهرستان خمینی شهر در سال 1402- 1401 بود که از بین آن ها با توجه به حجم حداقل نمونه آماری برای معادلات ساختاری 220 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد صمیمیت زناشویی باگاروزی (MINQ، 2001)؛ تفاوت های شخصیتی مایرز – بریگز (MBTI، 1970) و سواد عاطفی کیمیایی (EL، 1391) بود. برای سنجش برازش مدل از آزمون مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون مدل پژوهش نشان داد که تیپ های شخصیتی برون گرایی؛ شهودی؛ حسی؛ احساسی؛ فکری؛ ملاحظه کننده و داوری کننده به صورت معناداری بر میزان صمیمیت زناشویی و سواد عاطفی تاثیر دارند (01/0>P). همچنین نقش میانجی سواد عاطفی از طریق برونگرایی، درونگرایی، احساسی، مراجعه کننده و داوری کننده بر صمیمیت زناشویی تأیید شد (05/0 > P). نتایج نشان داد که مدل پژوهش از نظر شاخص های معنی داری و برازش مورد تأیید است لذا به نظر می رسد افراد با ویژگی های شخصیتی برونگرایی، درونگرایی، احساسی، مراجعه کننده و داوری کننده از طریق سواد عاطفی صمیمیت بیشتری را در زندگی زناشویی خود تجربه می کنند.
روابط علی- ساختاری ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی بواسطه ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
207 - 219
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط علی_ساختاری ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی بواسطه ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان متاهل دانشگاه تبریز، دانشگاه علوم پزشکی تبریز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می دادند (6000=N) که حداقل از زندگی مشترک و زناشویی آن ها 2 سال سپری شده بود. از این جامعه، تعداد 384 زوج به شیوه هدفمند انتخاب و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه صمیمیت زناشویی بروک و بوتمن، مقیاس کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی (IFPFS)، پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی، پرسشنامه ابرازگری عاطفی کینگ و امونز (EEQ) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد اثر مستقیم ذهن آگاهی، سواد عاطفی، ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان بر صمیمیت زناشویی معنی دار است و ابرازگری عاطفی و تنظیم هیجان قادرند رابطه ذهن آگاهی و سواد عاطفی با صمیمیت زناشویی را میانجی گری کنند (0/05>p). مبتنی بر یافته ها، می توان بیان داشت افزایش سواد عاطفی و مهارت های ذهن آگاهی قادرند در بهبود تنظیم هیجان و ابرازگری عاطفی زوجین تأثیر گذارده و به افزایش صمیمیت زناشویی منتهی گردد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در مدرسه در ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در مدرسه در ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. روش ها : این پژوهش کاربردی به صورت آمیخته و با روش های تحلیل مضمون و توصیفی- پیمایشی انجام شده است. داده ها با ابزار پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای گرداوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه لازم در مرحله اول به صورت هدفمند و در مرحله دوم به صورت تصادفی خوشه ای تک مرحله ای تعداد 252 نفر مدیر و معلم انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه محقق ساخته انجام شد؛ بدین صورت که ابتدا با مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق تعدادی از عوامل اثرگذار بر سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان استخراج شد؛ سپس از نمونه اول خواسته شد دیگر عوامل مد نظر خود را فهرست کنند. این فرآیند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی پرسشنامه به وسیله متخصصان فن، تأیید و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی ضریب 92/0 برای آلفای کرونباخ به دست آمد. سپس پرسشنامه در اختیار نمونه دوم قرار گرفت تا اهمیت گویه های این پرسشنامه بر ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان، بر اساس نظر مدیران و معلمان تعیین شود. یافته ها: تعیین مؤلفه های اصلی به کمک آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان دهنده چهار عامل مشخص به عنوان عوامل اثرگذار در مدرسه در ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان بود و شاخص های مطلوب به دست آمده از تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده روایی این ابزار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل قابل ارزیابی ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان در چهار مؤلفه اصلی شامل شایستگی های عاطفی اجتماعی مدیران، شایستگی های عاطفی اجتماعی معلمان، جو عاطفی اجتماعی مدرسه و کلاس و برنامه های رسمی و غیررسمی ارتقای سواد عاطفی اجتماعی قرار می گیرد که این عوامل می تواند راهنمای کارشناسان، پژوهشگران، برنامه ریزان آموزشی و سیاست گذاران تعلیم و تربیت، جهت استقرار یک سیستم یادگیری عاطفی اجتماعی و ارزیابی آن باشد.