فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۴۹۸٬۴۳۸ مورد.
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
191 - 220
حوزههای تخصصی:
چرخش فرهنگی در گفتمان مطالعات شهری در سالهای اخیر، و توجه به حفظ تنوع فرهنگی در ساختار شهرها، مفهوم میراث فرهنگی ناملموس را به عنوان یک مسئله جدی در شهرهای جهان مطرح کرده است. مطابق تعریف کنوانسیون سال 2003 یونسکو، میراث فرهنگی ناملموس شامل دانش و مهارت ها، بازنمایی ها و اقداماتی که جوامع، گروه ها و افراد به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود می شناسند. این مسئله شامل سنت های موروثی، فعالیت ها و اعمال اجتماعی، آیین ها، دانش و اعمال کلی مربوط به طبیعت و جهان اطراف است که ارتباط تنگاتنگی با احساس هویت و تعلق، تنوع فرهنگی، حافظه، دانش فرهنگی، سبک زندگی در ساختار شهر دارد. مباحث نظری کمتری درباره مسئله میراث ناملموس شهری مطرح گردیده است. در این مقاله بحث در مورد آنچه را که میراث مشهود و ملموس می نامیم کنار می گذاریم، به منبع و منشأ آن می پردازیم، یعنی میراث ناملموس. مسئله اصلی این مقاله تلاشی نظری و مفهومی است برای رسیدن به تعریفی بسط یافته تر از ویژگی های ذاتی میراث ناملموس و توسعه آن به عنوان یک زبان فهم که به ابعاد متفاوت تری از شناخت و درک مسئله شهری اشاره دارد. علاوه بر این با تاسی از آرای گادامر درباره ابعاد فهم، که با سه مفهوم زبان و زبانمندی، زمان و سنت، و مکانمندی و محلیت مرتبط است، به ابعاد فهم میراث ناملموس در منظر شهری پرداخته شده است. با توجه به پتانسیل تطبیق پذیری و خود بازسازی میراث ناملموس، همچنین ظرفیت همراهی با جریان های معاصر و مدرن زندگی شهری، و ارتباط با فرهنگ عامه و زندگی روزمره، می توان آن را به عنوان یک "تجربه زمینه ای" بسط یافته، "منشور اتیک اجتماعی" و سامان فرهنگی یک جامعه دانست. از اینرو خوانش "مسئله میراث ناملموس جدید"، برای "نظم اجتماعی جدید" در شهرها، مسئله ای حیاتی به شمار می آید.
Readiness for Artificial Intelligence Adoption in Malaysian Manufacturing Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The advancement of artificial intelligence (AI) and its growing societal importance are reshaping decision-making processes and policy analysis roles. This study examines the readiness of manufacturing companies in Malaysia to embrace AI technology, considering its potential to enhance decision-making, productivity, quality control, job automation, and data analysis. Focusing on the Technology, Organization, and Environment (T-O-E) readiness framework, the research investigates the relationship between these dimensions and AI adoption readiness among manufacturing companies in Shah Alam, Selangor, Malaysia. AI adoption readiness serves as the dependent variable, while technological, organizational, and environmental readiness dimensions act as independent variables. The study applies the T-O-E framework to AI readiness and proposes a framework for assessing AI readiness at the manufacturing level. It identifies factors influencing readiness within the technological, organizational, and environmental dimensions, including relative advantage, compatibility, resources, competitive pressure, top management support, and government regulations. Through rigorous analysis, patterns, trends, and correlations are revealed, highlighting a significant link between the T-O-E readiness dimensions and AI adoption readiness. Notably, organizational readiness emerges as a key driver of AI adoption in Malaysian manufacturing companies. The results of this investigation have broad implications, offering suggestions to improve organizational preparedness and unlock AI’s potential benefits for businesses in the industrial sector. Additionally, the research lays the groundwork for further studies on AI readiness across various industries and international contexts. As AI becomes increasingly integrated into manufacturing processes, adaptive businesses gain competitive advantages on a global scale. These advantages include increased productivity, informed decision-making, streamlined quality control, improved customer satisfaction, and potential contributions to economic growth. The study concludes by recommending strategies to reinforce organizational readiness and emphasizes the need for future research to deepen understanding of AI adoption readiness in the manufacturing industry. The integration of AI technology offers benefits such as enhanced productivity, decision-making, quality control, and customer satisfaction, granting businesses a competitive edge in the digital landscape and increasing stakeholder interest.
بررسی اثرات متقابل و پویای هزینه های ورزشی خانوار و دولت با رشد اقتصادی در ایران: رهیافت خودرگرسیون برداری داده های تابلویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی اثرات متقابل و پویا بین هزینه های ورزشی خانوار، بودجه ورزشی دولت و رشد اقتصادی استان های ایران بود.روش شناسی: برای دستیابی به اهداف پژوهش از روش خودرگرسیون برداری داده های تابلویی PVAR استفاده شد. داده های این پژوهش شامل داده های استانی 31 استان کشور در دوره زمانی 1400-1389 است. این داده ها از پرسشنامه خام هزینه درآمد خانوارها و سالنامه های آماری استان های ایران استخراج شده است.یافته ها: نتایج نشان داد افزایش رشد اقتصادی می تواند به عنوان عامل اصلی اثرگذار بر بهبود هر دو متغیر رشد هزینه های ورزشی خانوار (افزایش 9/0 درصد) و رشد بودجه ورزشی دولت (افزایش 3/4 درصد) قلمداد شود. ضمناً بهبود رشد بودجه ورزشی دولت می تواند خانوارها را به سرمایه گذاری بیشتر روی سلامتی خود از طریق افزایش هزینه های اختصاصی به ورزش ترغیب نماید (افزایش 9/0 درصد).نتیجه گیری: به طور کلی، هزینه های ورزشی دولت و خانوار، مکمل یکدیگر هستند و تاثیر مثبتی بر هم دارند، علاوه براین رشد اقتصادی می تواند تاثیر مثبت بالایی بر هر دو هزینه های ورزشی خانوار و دولت داشته باشد.
بررسی اثرات نوسان اقلیم بر میزان آب مجازی برخی محصولات زراعی در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۲۷-۲۱۰
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق تأثیر نوسان اقلیم بر میزان آب مجازی برخی محصولات زراعی استراتژیک در استان کرمان برای دوره های آتی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از داده های اقلیمی مدل گردش کلی HadCM3 تحت سناریوی واداشت تابشی RCP4.5 استفاده شد. جهت بررسی امکان تولید و شبیه سازی داده های هواشناسی در دوره های آتی مدل ریزمقیاس نماییLARS-WG بکار گرفته شد. برای دوره پایه (2011-1991) کالیبراسیون و صحت سنجی مدل انجام گرفت. از طریق داده های LARS-WG میزان بارش و دمای بیشینه و کمینه ایستگاه های منتخب برای دوره های 2070-2011 میلادی پیش بینی و با دوره پایه مقایسه گردید. میزان آب مجازی برای محصولات منتخب شامل یونجه، جو و گندم محاسبه شد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که پدیده نوسان اقلیم به طور معنی داری بر تبخیر- تعرق، عملکرد محصولات زراعی مورد مطالعه اثر گذار بوده و از این رو بهره وری آب کشاورزی را در آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد. در حالی که میانگین دمای فصل رشد در آینده تحت تاثیر نوسان اقلیم افزایش خواهد یافت، پارامتر بیشینه دما بیش از کمینه دما تحت تاثیر این پدیده قرار خواهد گرفت و به موازات این موضوع نیاز آبی و تبخیر- تعرق گیاه در این دوره افزایش می یابد. همچنین بررسی ها نشان از کاهش بارش در فصول گرم سال و افزایش آن در فصول سرد در تمامی ایستگاه های مطالعاتی را دارد. میزان تغییرات آب مجازی به دست آمده برای همه گیاهان مورد مطالعه افزایشی است و این افزایش برای محصولات جو و گندم به طور متوسط در دوره آینده افزایش بیشتری از خود نشان می دهد. بیشترین افزایش میزان آب مجازی نسبت به دوره پایه در ایستگاه کرمان مربوط به محصولات جو و یونجه به اندازه حداقل 30% می باشد.
شناسایی مولفه های استراتژی جبران خدمت و پاداش کارکنان در حوزه مدیریت دانش در صنعت بانکداری (مطالعه موردی : بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
267 - 288
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مقوله طراحی الگوی جبران خدمات مدیران و کارکنان سازمان ها، یکی از مباحث حساس، پیچیده و چالش برانگیز در حوزه ی مدیریت منابع انسانی در صنعت بانکداری می باشد. مدیران بانک ها می توانند از طراحى مناسب نظام جبران خدمات و پاداش کارکنان با تاکید بر مولفه های مدیریت دانش استفاده کنند . در پژوهش حاضر با استفاده از ادبیات نظری مؤلفه های موضوع استخراج گردید و در بخش بعد از طریق روش دلفی و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مدیریت منابع انسانی در بانک ملت با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختار یافته ، مؤلفه ها و شاخص های استراتژی جبران خدمت و پاداش مبتنی بر دانش تعیین گردید .سپس مؤلفه ها و شاخص ها رتبه بندی شدند. یافته های پژوهش حکایت از این دارد برای طراحی الگوی جبران خدمت و پاداش مبتنی بر دانش در صنعت بانکداری باید 5 مؤلفه کلیدی با 5 شاخص در زمینه ساختاری ، 5 شاخص در زمینه ارزشی و 3 شاخص در زمینه رفتاری را به کار گرفت.
بررسی جامعه شناختی راهکارهای افزایش مشارکت اعضای تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی (مورد مطالعه: شرکت های تعاونی شهر اهواز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعاونی ها دموکراتیک ترین سازمان های روی زمین هستند که اعضای آن صاحبان اصلی آن هستند، انتظار می رود تعاونی ها از این ویژگی که بسیار ارزشمند است بتوانند بیشترین سود و استفاده را ببرند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارائه راهکارهای افزایش مشارکت اعضای تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی شهر اهواز است.روش بررسی: این پژوهش با رویکرد کمی، روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها انجام شده است. بر اساس فرمول کوکران تعداد 350 نفر از بین کل اعضای تعاونی ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ی 22 انجام شد.یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که بین بین دیدگاه مدیران در مورد اهمیت مشارکت اعضا، میزان اطلاع از برنامه های مربوط به امور تعاونی، میزان اطلاع از جلسات مربوط به امور تعاونی، میزان رضایت از اطلاع رسانی در امور مربوط به تعاونی، رضایت از عملکرد مدیران، میزان تمایل مدیران به شرکت اعضا در جلسات، تشویق مدیران به شرکت اعضا در جلسات و آگاهی اعضا از فواید مشارکت در امور مربوط به تعاونی با میزان مشارکت اعضای تعاونی رابطه معناداری وجود داشته است اما بین میزان سرمایه اعضا در تعاونی و میزان مشارکت آنها رابطه معناداری وجود نداشته است. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای میزان اطلاع از جلسات تعاونی، میزان اهمیت مشارکت اعضا و میزان رضایت از عملکرد مدیران بیشترین سهم را در تبیین مشارکت اعضا تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی داشتتند و در کل 80 درصد از تغییرات متغییر وابسته را تبیین کردند که نشان دهنده تبیین بسیار بالایی است.
بررسی کارکرد پیرامتنی عناوین داستان های رضوی از کتاب ستاره من(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
143 - 175
حوزههای تخصصی:
عنوان یک اثر به مثابه ورودی آن باید جذابیت های آوایی، معنایی و واژگانی داشته باشد. در این امر خطیر آثار مربوط به همه گروه های سنی مورد توجه بوده و در این زمینه همواره حساسیت هایی وجود داشته است؛ اما اگر مخاطب اثر از حیث دانش، دقت، قدرت تفکر و شکیبایی در دریافت محتوا و درون مایه در سطح پایینی قرار داشته باشد، باید در انتخاب نام اثر آگاهانه تر و متعهدانه تر عمل کرد. معیار های فراوانی در گزینش واژگان عنوان باید مد نظر قرار گیرد. پیوند عناوین با عناصر درونی داستان، تناسب نام اثر با دانش مخاطب، داشتن جاذبه لازم، روانی و زیبایی، نو بودن، آهنگین بودن، اعتدال در رمز گونگی و ... از جمله این معیارهاست. در اثر مورد مطالعه که داستان های گزینشی از زندگانی شریف علی بن موسی الرضا (ع) است، سعی در شناسایی انگیزه نویسنده در انتخاب عناوین داشتیم. عوامل درون متنی مثل عناصر بلاغی، نام خوردنی ها، نشانه های زمانی و مکانی، مضمون و درون مایه، نام اشیا و عناصر برون متنی مانند بینامتنیت در انتخاب نام دخیل بوده است. به لحاظ معنایی بیان این نکته خالی از لطف نیست که عنوان اصلی اثر پیشینه غنی روایی دارد و فرازی از تاریخ تشیع را برای مخاطب نوجوان بازگو می کند. هدف از انجام این پژوهش تحلیلی توصیفی، بررسی عنوان اصلی اثر و عناوین داستان های فرعی به عنوان عناصر پیرامتنی و نقش آن در گیرایی، زیبایی و جذابیت این اثر نوجوانانه مذهبی است.
Managing Brand Hate in the Airline Industry: Strategies for Mitigating Negative Consumer Perceptions
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
391 - 414
حوزههای تخصصی:
Background: The airline industry is highly competitive and service-oriented, making it particularly vulnerable to customer dissatisfaction and brand hate. Brand hate, defined as intense negative emotions toward a brand, can lead to consumer retaliation, boycotts, and long-term reputational damage in airline context.Aims: This study explores effective strategies for managing brand hate in the airline industry.Methodology: Using a dual-method qualitative approach, we conduct (1) a netnographic analysis from the consumer perspective and (2) five semi-structured interviews with airline managers, analyzed using Lexico 3.Findings: Our findings identify five key strategies for mitigating brand hate. Consistent with prior literature, we confirm that management processes and brand recovery are valuable for addressing short-term customer complaints. Additionally, we propose novel long-term strategies, including benchmarking and competitive intelligence, workplace control, and enhanced security measures. In fact, by integrating insights from both customers and brands, this research deepens the understanding of hate management and highlights the severe repercussions of consumer attrition for airline companies.Conclusions: Our study emphasizes the need for proactive interventions and equips managers with actionable strategies to reduce brand hate, repair customer relationships in digital environments, and enrich the literature on crisis management and relationship between consumer and brand.
تبیین علمی از منظر پارادایم مدرن و پسامدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و فلسفی از مدرن به پسامدرن، لزوم بازنگری در روش های علمی را آشکار می سازد. علم مدرن مبتنی بر عینیت، قوانین کلی و روش های کمی است؛ درحالی که پسامدرنیسم این اصول را با تأکید بر نسبی گرایی، عدم قطعیت و تحلیل های تفسیری به چالش کشیده است. این مقاله با بررسی اصول تبیین علمی در این دو پارادایم، به ارائیه چارچوبی جامع برای فهم پدیده های پیچیدیه امروز می پردازد.پژوهش حاضر توصیفی است و با راهبرد کیفی و روش تحلیل محتوای تطبیقی انجام شده است. داده ها از آثار نظریه پردازان کلیدی مدرنیسم (همپل، پوپر، ناگل) و پسامدرنیسم (لیوتار، فوکو، گادامر، رورتی) گردآوری شده است. روش کدگذاری شامل استقرایی برای کشف مفاهیم نوظهور و قیاسی برای تحلیل چارچوب های نظری موجود است. در تحلیل تطبیقی، ابزارهایی مانند جدول حقیقت و مجموعه های فازی به کار گرفته شده اند.تحلیل تطبیقی نشان داد هرچند مدرنیسم و پسامدرنیسم دیدگاه های متمایزی در تبیین علمی دارند، اما در برخی جنبه ها مکمل یکدیگرند. مدرنیسم بر پیش بینی پذیری و روش های کمی تأکید دارد؛ درحالی که پسامدرنیسم بر تحلیل های زمینه گرا و تفاسیر متکثر تمرکز می کند.نتایج این پژوهش در قالب یک مدل هیبریدی ارائه شده که با ترکیب اصول مدرنیسم و پسامدرنیسم، هم زمان به تعمیم پذیری و پیش بینی و نیز به معانی اجتماعی و فرهنگی توجه دارد. عناصر اصلی این مدل شامل ۱. ساختاردهی برمبنای قوانین کلی و پیش بینی پذیری مدرنیسم، ۲. تأکید بر تفاسیر متکثر و زمینه گرایی پسامدرنیسم، ۳. هم افزایی میان علیت خطی و پیچیده و ۴. ترکیب روش های کمی و کیفی در تحلیل پدیده ها است.
Food System Digital Transformation in Africa: Constraints and Interventions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Fourth Industrial Revolution (4IR) and its associated technologies are revolutionising socio-economic sectors, including agriculture. This article explores the impact of digitalisation on African food systems. The article uses secondary and primary sources in academic and grey formats to examine how digital tools can shape agriculture and create new opportunities for developing Africa's food system. It identifies digital tools usable across the food system chain and explores their potential impact on food production, processing, storage, marketing, transportation, and consumption. The article also examines the challenges to transforming the digital food system in Africa. The article shows that while digital technology has the potential to increase food production, reduce food waste, and improve food marketing and distribution, several economic, political, and social challenges exist that frustrate digital uptake. It argues that African governments should enhance the capacity of actors in the food systems chain to adopt digital tools. This can be achieved through adopting relevant policies and rolling out digital infrastructure to enable actors to access it in their areas of operation.
بازخوانی باورهای مذهبی ایلات لر از منظر سفرنامه های خارجی دورۀ قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
405-431
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است ، تا با روش توصیفی ، تحلیلی و بنا بر گزارش سفرنامه نویسان خارجی دوره قاجاریه ، باورها و اعتقادات ایلات لررا بررسی نماید و به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد سیّاحان خارجی به باورهای مذهبی ایلات لر بر مبنای چه ذهنیتی صورت بندی شده است و این روایت ها تا چه حدّی با واقعیّت خارجی انطباق دارد؟ مدعای این پژوهش بر این است که تفاوت جهان بینی مسیحیان با مسلمانان موجب گردید سیّاحان درک درستی از باورها و عقاید لرها نداشته باشند. یافته ها و و برخی از نتایج پژوهش حاکی از این است که سیاحان هر چند به عقاید و باورهای دینی مردم تا اندازه ای توجه کرده اند اما با توجه به تفاوت های فرهنگی و دینی فاحشی که میان مسلمانان و مسیحیان و جود داشت و از سوی دیگر ماموریت های سیاسی آنان از طرف برخی دولت ها با عث شده تا با زاویه و عینک مامور سیاسی به قضیه نگاه کنند به همین سبب نتوانند عقاید دینی ایلات را به خوبی بازنمایی کنند، بنابراین بیشتر به بازخورد برخی از باورها مانند فرقه یارسان ها توجه کرده اند .
تحلیل اثربخشی ساختار مالی نظام سلامت از بعد منابع در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
209-236
حوزههای تخصصی:
تامین مالی مناسب بخشِ سلامت، علاوه بر افزایش سطح سلامت جامعه، استفاده بهینه تر از این منابع را به دنبال داشته و می تواند باعث صرفه جویی منابع در این بخش بسیار بزرگ شود. هدف از این پژوهش، کاوش در جهت یافتن روش هایی است که به تامین مالی با اثربخشی بالاتر در جهت ارتقای سطح سلامت جامعه و مصرف بهینه تر بخش سلامت منجر شده و بتواند علاوه بر بالاتر بردن آن، مصرف با صرفه ی بیشتر را نیز به دنبال داشته باشد. در این پژوهش بعد از بسط و استخراج مدل جدید و مناسب، از داده های سری زمانی اقتصاد ایران برای سال های 1380 تا 1400 استفاده شده است. برای بررسی وضعیت سلامت سه شاخص اصلی امید به زندگی، نرخ مرگ و میرخام و نرخ مرگ و میر نوزادان به کار رفته است. نتایج حاکی از آنست که ضمن آنکه سطح مخارج از جیب خانوار در حالت فاجعه بار قرار دارد، تامین مالی از طریق پرداخت های مستقیم دارای کمترین اثر بخشی و گاها اثراتی زیانبار بر سلامت جامعه است؛ در حالی که تامین مالی از طریق بیمه های سلامت دارای بیشترین اثر بخشی است. تامین مالی سلامت از طریق افزایش مخارج عمومی سلامت دولتی را می توان در رده دوم اولویت در نظر گرفت در حالی که مخارج کارفرما که عمدتا پرداخت های بیمه ای سلامت برای افراد تحت پوشش را دربرمی گیرد، نتایج بسیار بهتری را در حالتی خواهد داشت که صرف مخارج دولتی و یا پرداخت های مستقیم از جیب آن را تامین نماید.
سیاست دوستی در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوستی مدنی بین انسان ها فضیلت والا و پیش شرط سعادت و وجه ممتازی است که به اندازیه تاریخ بشر قدمت دارد. جوهریه سیاست به تعبیر اشمیت در دوگانیه دوستی-دشمنی خلاصه می شود. درواقع نفس سیاست منازعه برانگیز است. در قرون اخیر در جهان اسلام، ادبیات منازعه و ستیزه جویی بسط و گسترش یافته است. مصداق عینی این ادعا کنش های فرقه هایی مانند وهابیت و گروه های جهادی-تکفیری در منطقه است. از آنجا که اصل بر منازعه و وظیفیه سیاست حل منازعه مبتنی بر دوستی است، پژوهش حاضر درصدد بسط «سیاست دوستی» در ایران و میان ملت های مسلمان است. برای نیل به این مقصود، فضای فکری متفکر مؤثر عصر زرین اندیشیه اسلامی یعنی خواجه نصیرالدین طوسی را به دلیل اهمیتی که به محبت در سیاست می دهد و آن را بالاتر از عدالت می داند و ظرفیت خوبی برای پرورش سیاست دوستی دارد، با نگاهی نو قرائت می کند. پرسش اصلی این جستار آن است که سیاست دوستی در دستگاه فکری اندیشمند چگونه شکل می گیرد. فرضیه آن است که عناصر شکل دهندیه سیاست دوستی در دستگاه فکری خواجه نصیر نظیر خوشبختی عمومی، قدرت، برابری، پذیرش تفاوت، پذیرش دیگری، دوستی مسئولانه و عشق بستر شکل گیری سیاست دوستی را فراهم می کند. یافتیه پژوهش این است که اندیشیه سیاسی خواجه نصیر براساس الگوی نظری طراحی شده در زمینیه دوستی سیاسی و مدنی قابلیت معاصرسازی دارد. این پژوهش با بهره گیری از نظرات اندیشمندان مغرب زمین در زمینیه این سیاست دوستی (آرنت و دریدا) با جرح وتعدیل و نیز یک شاخص از امام خمینی سازیه نظری را طراحی کرده است.
اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خود آسیب رسان دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،تعیین اثربخشی آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان دختران با طرحواره های ناسازگار اولیه از منظرفرهنگی بود. جامعه آماری تمامی دختران 15-25 سال با طرحواره ناسازگار اولیه در شهرستان مهریز سال 1401 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دختران با طرحواره ناسازگار اولیه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب وبه صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هرگروه 15 نفرجایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه طرحواره ناسازگار یانگ(2005) ، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر(1970)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و هاتون(2004) و پرسشنامه رفتارخودآسیب رسان جانسون (1998) بود. گروه آزمایش، آموزش گروهی هیجان مدار را در 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش هیجان مدار بر اضطراب مرگ، باورهای فراشناختی و رفتارهای خودآسیب رسان موثر بود. هم چنین آموزش هیجان مدار به دختران با طرحواره ناسازگار اولیه از منظر فرهنگی کمک می کند بتوانند هیجانات را مدیریت کنند و از این طریق باعث کاهش رفتارهای خودآسیب رسان در آن ها شود.
ارائۀ مدل توسعۀ جغرافیای پول آفرینی در بسکتبال ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
35 - 49
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه جغرافیای پول آفرینی در ورزش بسکتبال ایران انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته بود. نمونه آماری بخش کیفی شامل متخصصان آگاه به موضوع بودند که به منظور شناسایی این نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت تعداد 13 نفر به عنوان نمونه در بخش کیفی مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی شامل اساتید دانشگاهی آگاه به موضوع پژوهش، مدیران و کارشناسان فدراسیون بسکتبال ایران و همچنین برخی مدیران باشگاه های حرفه ای فعال در ورزش بسکتبال بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردی. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر از کدگذاری و همچنین آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. کلیه روند تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای SPSS نسخه 20، PLS نسخه 2 و Maxqda نسخه 2018 انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای دانشی، قانونی-حقوقی، فنی، انسانی، سیاسی و ترویجی به عنوان شرایط زمینه ای نقش مهم و کلیدی در مسیر توسعه جغرافیای پول آفرینی در ورزش بسکتبال ایران دارد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که توسعه جغرافیای پول آفرینی در ورزش بسکتبال ایران دارای پیامدهای ورزشی، شغلی و مالی می باشد. با توجه به نتایج مدل تحقیق مشخص گردید که تمامی روابط موجود در مدل دارای میزان ضریب تی معناداری (تی بالاتر از ۹۶/۱) می باشد که نشان دهنده معنادار بودن تأثیر میان روابط می باشد. توجه به تعاملات بین بخشی ملی و بین المللی درروند ترویج ورزش بسکتبال و جذب سرمایه گذار و همچنین ایجاد حمایت های بیمه ای از فعالیت های تجاری ایجادشده در ورزش بسکتبال می تواند نقش مهمی در جهت توسعه جغرافیای پول آفرینی در بسکتبال ایران دارد.
شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار در برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی روستاهای مستعد سیل (مورد مطالعه؛ منطقه هفت آمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
139 - 169
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی، به دلیل وابستگی بیشتر به منابع طبیعی، محدودیت زیرساخت ها و دسترسی کم تر به خدمات امدادی و حمایتی، در برابر خسارات ناشی از سیل به مراتب آسیب پذیرترند و بازسازی و بازیابی پس از بلایا برای آن ها دشوارتر است. از سوی دیگر، با افزایش وقوع سیل در نواحی روستایی ایران، تاب آوری کالبدی و برنامه ریزی فضایی در برابر مخاطرات طبیعی به یک ضرورت تبدیل شده است؛ برهمین مبنا هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی نواحی روستایی مستعد سیل در منطقه هفت آمایش سرزمین است. در این راستا، تأثیر 8 عامل عمده نهادی و سازمانی، محیطی، فنی و مهندسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و نظارتی و فناوری به عنوان عوامل مؤثر بر برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی در برابر سیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های پرسش نامه ای است؛ جامعه آماری پژوهش متشکل از 86 کارشناس مرتبط با مدیریت بحران و توسعه روستایی در سه استان منطقه هفت (زنجان، قزوین و مرکزی) است. نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (تحلیل مسیر) نشان داد که متغیر عوامل نهادی و سازمانی شامل سیاست های مناسب، ساختارهای نهادی قوی و همکاری های بین نهادی است که نقشی کلیدی در بهبود تاب آوری کالبدی دارند. این عوامل با اثر کلی 261/0 در رتبه اول، عوامل اجتماعی و قانونی و نظارتی به ترتیب با اثر کلی 254/0 و 209/0 در رتبه های دوم و سوم هستند.
حقوقِ بین الملل توسعه ی پایدار و صنعتِ مس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
65 - 82
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه کشورها تلاش دارند تا با بهره گیری از تمام مکانیسم های موجود خود از جمله منابع طبیعی و خدادادی، خاصه صنعت مس به توسعه پایدار در نظام حقوق بین الملل نائل آیند، زیرا وجود فرصت های متعدد در بخش معدن مس و صنایع وابسته به آن، نیروی محرکی برای توسعه همکاری های اقتصادی بین المللی است. از این رو مقاله حاضر، بررسی تاثیر متقابل صنعت مس و توسعه پایدار حقوق بین الملل است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: رابطه میان توسعه پایدار، صنعتِ مس و چرخه توزیع آن از نوع رابطه تعاملی و دو طرفه است به طریقی که صنعت مس و ارتباط تنگاتنگ آن با جوامع محلی، منابع طبیعی و محیط زیست و آثار انکارناپذیر این فعالیت ها بر زندگی بشر و طبیعت، حقوق بین الملل توسعه پایدار را متأثر از خود می سازد و حقوق بین الملل توسعه پایدار نیز تلاش دارد تا با وضع قواعد مدون چالش های زیست محیطی صنعت مس را به حداقل رساند. نتیجه: فعالیت های مس باید در جهت حداکثر سازی منافع اقتصادی، اجتماعی و کاهش آثار منفی زیست محیطی مورد توجه قرار گیرد که ضمن رسیدن به توسعه پایدار زمینه لازم برای بهره مندی نسل آینده از منابع طبیعی و محیط زیست را فراهم آورد.
بررسی رفتارهای اخلاقی باشگاه ها در انعقاد قرارداد با بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
111 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلی پژوهش حاضر بررسی میزان رعایت رفتارهای اخلاقی باشگاه های ورزشی در اجرای قراردادهای مالی با بازیکنان فوتبال بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی و پیمایشی است.جامعه آماری شامل کلیه فوتبالیست های شاغل در لیگ برتر فوتبال ایران در سال 1400 بودند؛ نمونه گیری به روش غیرتصادفی و به صورت قضاوتی انجام شد؛ بدین ترتیب که 126 نفر از 16 تیم حاضر در لیگ برتر به صورت داوطلبانه پرسشنامه پژوهش را تکمیل کردند. با مرور پیشینه و نتایج پژوهش ها و منابع معتبر حقوقی (87 منبع داخلی و 36 منبع خارجی) مرتبط با قراردادهای مالی در حوزه ورزش، 21شاخص در انعقاد قراردادهای ورزشی با بازیکنان فوتبال شناسایی و در شش مولفه (عدم فریب یکدیگر، صداقت، وفای به عهد، برخورد مناسب، فسخ قرارداد و عدم سودجویی) دسته بندی شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد 3 رفتار برخورد مناسب باشگاه ها با بازیکنان، عدم سودجویی و فسخ قرارداد در حد متوسط؛ و صداقت، وفای به عهد و عدم فریب کمتر از حد متوسط رعایت می شود.
نتیجه گیری: به منظور توسعه رفتارهای اخلاقی در باشگاه های فوتبال، شفافیت در قراردادهای مالی، صداقت در رفتارها و عدم فریب یکدیگر باید مورد توجه جدی قرار گیرد و تدوین قوانین به روز، جامع و مناسب با شرایط فوتبال و نظارت بر انجام دقیق مفاد قراردادها و منشور اخلاقی باشگاه ها ضروری است.
مطالعه نقوش و کتیبه ها در محراب تکیه مشرقی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
6 - 19
حوزههای تخصصی:
محراب گچ بری شده طاق مشرقی نمونه کم نظیری از محراب های گچی با طاق نماهای تودرتو در فارس است که ازنظر تناسبات هندسی و زیبایی شناسی نقوش، اثری ویژه تلقی می شود. بااین همه، مطالعات کافی برای شناخت آن صورت نپذیرفته و به سبب ناپدید شدن کتیبه ساخت، تاریخ گذاری آن نیز به درستی انجام نشده است. هدف این پژوهش، مطالعه نقوش (گیاهی و هندسی)، بررسی نظام تناسباتی و انگاره های زیبایی شناسی حاکم بر طراحی نقوش محراب است تا بتوان از رهگذر آن بازه زمانی دقیق تری نیز برای ساخت محراب پیشنهاد داد. پژوهش کنونی از روش تاریخی و رویکردی توصیفی و تحلیلی بهره برده است؛ داده های میدانی، برداشت دقیق محراب و بررسی منابع تاریخی به نتایج منتهی شده اند. یافته ها نشان می دهند که این محراب از نظام تناسباتی شناخته شده ای -که برخی از آن به «تناسبات طلایی ایرانی» یادکرده اند- بهره برده است. طاق نمای درونی از نوع «چَفد سه بخشی تند» با گره بندی است و مملو از کتیبه هایی شامل اسماء الهی و نقوش گیاهی (گل و برگ) در حالتی طبیعت گرایانه و واقع گرایانه است. کتیبه ای با خط کوفی بنایی نیز سوره اخلاص را نشان می دهد. تشابه نقوش گیاهی این محراب با برخی از نقوش مدرسه الغ بیگ سمرقند و طرح هایی از سنت کتاب آرایی و نگارگری مکتب شیرازِ عهد تیموری این گمان را قوی می نماید که محراب اثری از روزگار ابراهیم سلطان بوده و حوالی ساخت سنگ مزار عماد الدّین محمود در جوار آن ساخته شده باشد. این کار یا به دست خبرگانی از سمرقند یا هنرمندانی از کارستان هنری ابراهیم سلطان انجام شده، چراکه از سنت های محلی و دیگر نمونه های پیش و پس از خود در شیراز متمایز است.
خوانش شمایل نگارانۀ فرش جنگ افغانستان (مطالعۀ موردی: فرش جنگ با موضوع مجنون در هیئت احمدشاه مسعود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۷
42 - 51
حوزههای تخصصی:
هنرها عموماً از اتفاقات مهم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی جوامع متأثر می شوند. یکی از بهترین مثال ها در تأیید این موضوع، فرش های جنگ افغانستان است. در طرح این فرش ها عمدتاً از تصاویر عناصر و مؤلفه های مربوط به جنگ استفاده شده است. در گروهی از این فرش ها به تصویرپردازی از اشخاص مؤثر در جریان جنگ پرداخته اند. احمدشاه مسعود به عنوان یکی از شخصیت های تأثیرگذار در جنگ افغانستان، یکی از موضوعات مهم در فرش های تصویری افغانستان است. در نمونه مطالعه شده در این پژوهش، احمدشاه مسعود کنار مؤلفه های متعددی قرار گرفته است که در نگاه اول بی ربط به نظر می رسند. هدف از این پژوهش کشف ارتباط معنایی بین نقش مایه های مختلف موجود در متن است. در این راستا این پژوهش به دنبال پاسخ دهی به این سؤال کلی است که با تصویرپردازی شخصیت احمدشاه مسعود و سایر عناصر موجود در متن این فرش ، انتقال چه پیامی مدنظر است؟ و یکی از فرش های جنگ افغانستان با موضوع احمدشاه مسعود با استفاده از رویکرد شمایل نگاری اروین پانوفسکی، در طی دو مرحله توصیف و تحلیل و با روش توصیفی- تحلیلی مطالعه شده است. روش گرد آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. طی بررسی های انجام گرفته با استفاده از رویکرد شمایل نگاری و بررسی معنایی و نمادین آیکون های موجود در متن تصویر، نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد این فرش پیامی ضمنی با استفاده از عناصر مختلف موجود در متن فرش را منتقل می کند. این فرش به نوعی یادآور داستان لیلی و مجنون است که این بار احمدشاه مسعود در نقش مجنون و تارک دنیا و عاشق کشورش به تصویر کشیده شده است. سایر عناصر موجود در متن فرش درواقع نمادهایی از آمال و آرزوهای مردم افغانستان است که در رؤیای کشوری آزاد هستند.