فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پراکندگی آثار برجای مانده در دشت پاسارگاد، شناسایی و درک این مجموعه را به عنوان اولین پایتخت هخامنشیان دشوار می کند. یافته های باستان شناسی عمدتاً بر اجزا و بناها متمرکز بوده و ساختاری کلی ارائه نمی کند.
تحقیق حاضر در ابتدا با بررسی اسناد تاریخی در کنار یافته های اخیر باستان شناسی سعی در اثبات وجود باغ به عنوان عامل پیونددهنده در محوطه پاسارگاد دارد. در گام دوم با تحلیل عناصر به جامانده مبتنی بر برخی سنت های منظره پردازی ایرانی همچون وجود محور اصلی و تقارن درصدد یافتن هندسه باغ و الگوی حاکم بر آن برآمده است.
نتایج حاکی از آن است که کلیه بناهای دشت پاسارگاد در یک ساختار منظم فضایی احداث شده اند و باغی وسیع بر کلیه عناصر احاطه داشته است. «باغ شاهی» تنها بخش کوچکی از این مجموعه وسیع بوده و درواقع به نظر می رسد که نخستین مرکز حکومتی-آیینی هخامنشیان یک باغشهر با ساختاری منظم و یکپارچه بوده است.
Measurement of readings priority landscape of urban spaces from the standpoint of citizens (Case study: urban squares of the city of Hamadan) (سنجش اولویت های خوانش منظر فضاهای شهری از دیدگاه شهروندان ( نمونه موردی : میدان های شهری همدان ))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی منظر شهری نقش مهم و تأثیرگذاری در خوانش و ادراک فضاهای شهری دارد. ارتقاء عوامل بصری و ادراکی منظر فضاهای شهری زمانی می تواند تحقق یابد که اولویت سنجی مسایل شهری موجود، مبتنی بر نظریات شهروندان و استفاده کنندگان از فضاها باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر و پیرامون مسایل منظر شهری و اولویت های آن وجود داشته و اتخاذ تصمیمات نیز باید همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف این پژوهش، اولویت سنجی و خوانش منظر میدان های شهری همدان از دیدگاه شهروندان و متخصصین با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) است. بر این اساس ابتدا معیارها و شاخص های منظر میادین شهری همدان با استفاده از مطالعات اسنادی– کتابخانه ای استخراج و سپس با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق مدلANP تهیه شد. این مدل مبتنی بر منظر میادین شهری همدان شامل 3 خوشه (معیار/ گروه) و20 گزینه (نود/ زیرگروه)، با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد. نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو با توجه به سؤالات این تحقیق : 1. اولویت بندی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر منظر میادین شهری همدان براساس دیدگاه شهروندان چگونه است؟2. اولویت شاخص های منظر شهری نسبت به معیارها براساس دیدگاه متخصصین چیست؟ تنها بخشی از یافته ها در مقاله آورده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین و بالاترین اولویت های منظر میادین شهری از دیدگاه شهروندان به ترتیب مربوط به شاخص «پوشش گیاهی و درختکاری» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی» در خوشه هویتی - مکانی و «مقیاس و تناسبات فضا» در خوشه زیباشناختی کالبدی در میدان بوعلی سیناست. همچنین در میدان امام خمینی بالاترین اولویت ها مربوط به شاخص«نمای ساختمان ها» در خوشه کالبدی و فیزیکی، «ویژگی های تاریخی و فرهنگی مکان» در خوشه هویتی - مکانی و «تقارن بدنه ها» در خوشه زیباشناختی -کالبدی است. از دیدگاه متخصصین بالاترین اولویت های منظر شهری نسبت به معیارها مربوط به شاخص «نماهای ساختمان» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی » در خوشه هویتی– مکانی و « نمادها و نشانه ها» در خوشه زیباشناختی کالبدی است.
منظری دیگر از نگاه نیما؛ بیان نمایشی نیما از مفهوم منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم ""منظر"" به عنوان حقیقتی عینی، ذهنی و واجد دو وجه مفعولی و فاعلی در تعریف نسبت انسان با محیط، از دیرباز به عنوان یکی از مفاهیم اصیل در فرهنگ و زبان ایرانی وجود داشته است. حضور مکرر واژه منظر در ادبیات ایران، با گستره ای وسیع از معانی که می توانند آن را به مفهومی پویا تبدیل کنند، به قدمت و اهمیت این مفهوم در فرهنگ و تمدن ایرانی اشاره دارد. در ادبیات قدیم، حضور منظر را بیشتر می توان در وجه مفعولی آن مشاهده کرد. در وجه مفعولی شاهد نگاهی هستیم که ناظر به محیط دارد و حاصل تشخص بیانی و گزینش گری او از مجموعه پدیده های محیطی است که در برابر دید خود قرار داده است. در دوره معاصر با برخاستن نیما یوشیج و ارایه الگویی نو در ادبیات، اندیشه و عملکرد وی نقطه عطفی در تکامل مفهوم منظر در ادبیات فارسی به وجود آورد. نیما با پیش نهادن بیان ""نمایشی"" در برابر بیان ""روایی"" در ادبیات و شعر فارسی، نگاهی تازه به طبیعت را در فرهنگ ایرانی وارد کرد؛ نگاهی که در آن تعامل دوسویه و گفتگوی دوجانبه بین شاعر و محیط جایگزین توصیف و تفسیر صرف و یک سویه او از محیط شد. شاعر در تعریف نیما نه فقط روایت گر طبیعت، بلکه در حال گفتگو با آن است. تغییر زاویه دید در شعر نیمایی، از موضوع های اصلی و بنیادین است. فهم منظر از جنبه فاعلی آن در ادبیات معاصر تکامل پیدا می کند، زیرا در آن، محیط هم منظور ناظر و هم ناظر آن، دیده و توصیف می شود، هم می بیند و سخن می گوید.
زیبایی شناسی پایداری؛ نسبت زیبایی با پایداری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های پیش روی توسعه پایدار، دستیابی به الگوهایی برای تعامل پاینده میان محیط های انسان ساخت و طبیعت پیرامون است. علم پایداری در تلاش است مجموعه ای از مفاهیم و دستورالعمل ها ارائه نماید که به تعامل بهتر این دو منجر شود. آنچه امروزه به عنوان منظر پایدار مطرح می گردد، بر سه اصل تأکید دارد: پایداری اکولوژیک، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی. در این دسته بندی عموماً جنبة زیبایی شناسی در پایداری در نظر گرفته نمی شود و یا آنکه به عنوان امری فرعی تلقی می گردد. بااین حال به نظر می رسد منظر به عنوان پدیده ای فرهنگی، برای دستیابی به پایداری به مفاهیمی فراتر از صرفاً اکولوژیک نیاز دارد. چنانچه جنبة زیبایی شناختی یک اثر قادر است با تأثیر بر عواطف فردی به آگاهی بخشی در جهت افزایش پایداری محیطی منجر شود. این مقاله در پی آن است که به بررسی نسبت مقوله زیبایی شناسی با پایداری و جایگاه آن در رسیدن به منظر پایدار بپردازد. با توجه به آنکه این پژوهش در پی بررسی معیارهایی کیفی و آنالیز و نتیجه گیری از آن است، روش تحقیق، تحلیل محتوا گزیده شد. در این جستار ابتدا رویکرد پایداری و تأثیر آن بر ارتباط انسان و طبیعت معرفی می گردد سپس به بیان مفاهیم زیبایی شناسی و ضرورت تدوین اصول زیبایی شناسی پایداری می پردازد. در پایان، این نوشتار چهار اصل بنیادین را برای تدوین زیبایی شناسی پایدار معرفی می نماید و نمونه هایی عملی از به کار گرفته شدن آن ها در مناظر پایدار به دست می دهد.
ارزش گذاری خدمات اکوسیستم شهری به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی شهرهایی پایدارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
24 - 35
حوزههای تخصصی:
در سراسر جهان، روند روبه رشد شهرنشینی پیامدهای منفی مشهودی به دنبال داشته است. آگاهی از این پیامدها به افزایش تقاضای گروه های ذی نفع و سیاست گذاران در راستای ارزیابی جامع تر و کامل تر آثار پروژه های توسعه شهری بر مناظر شهری، انجامید. ارزش گذاری خدمات اکوسیستم1 (ESV) رویکرد نسبتاً نوینی است و از آنجا که به سیاست گذاران شهری در تصمیم سازی بهتر در راستای برنامه ریزی پایدار شهری کمک می نماید، در منابع معتبر به عنوان روشی مناسب یادشده است. این مقاله قابلیت خدمات اکوسیستم شهری را در ارتقای برنامه ریزی پروژه های توسعه شهری در راستای رسیدن به شهرهایی پایدارتر، بررسی می کند. نخست، خدمات اکوسیستم مهم در مناطق شهری، دسته بندی شده اند. سپس این مطالعه منابع تأثیرگذار و معتبر در حوزه (ESV) مورد بررسی قرارداده است. در نهایت، این مقاله به تحلیل امکان تقویت برنامه ریزی شهری با استفاده از ارزش گذاری خدمات اکوسیستم می پردازد. با توجه به نوشتار پیش رو، می توان نتیجه گرفت که بسیاری از خدمات اکوسیستم شهری تاکنون شناسایی و ارزیابی شده اند. همچنین، از نقش اساسی در سلامت بشر و تاب آوری شهری برخوردارند.
از توسعه شهری تا شهرسازی اکولوژیک منظرگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
محیط های شهریِ رو به رشد به عنوان بستری از روابط پیچیده از اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ، دامنه گسترده و پیچیده ای از رویکردها، چشم اندازها و راه حل ها را می طلبد تا بتواند پاسخگوی شرایط امروز و پیامدهای ادامه فرآیند توسعه باشد. ایده های نو پیرامون برنامه ریزی و طراحی شهرها لازم است. در مواجهه با چالش پیش رو اکولوژی منظر با توجه به تعریف آن راه حل های فراوانی عرضه می کند. از طرف دیگر اکولوژی شهری به عنوان فرزند نوپای اکولوژی، اصول فضایی ارزشمندی را در جهت رشد شهری و آگاهی های محیطی ارائه می دهد. با توجه به آینده بشر و رشد روزافزون شهرنشینی، اکولوژی منظر می بایست بیشتر شهری شود. لذا امروز مفهومی تحت عنوان «اکولوژی منظر شهری» مطرح می شود که هنوز تعریف واحدی ندارد. این مقاله ابتدا به تعریف مفاهیم تأثیرگذار در روند تحول پارادیم اکولوژی در ارتباط با منظر شهری می پردازد. آنگاه مفاهیم تغییریافته ای تحت عنوان «اکولوژی منظر شهری» و «شهرسازی اکولوژیک منظرگرا»، ارائه می دهد.
بن مایه های محیطی و منظرین : انگیزه توسعه گردشگری روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با طرح چگونگی تحقّق امر گردشگری در روستاها به دنبال
انگیزشی است که در خور موضوع و متناسب با مسایل واقعی جاری در یک محیط
روستایی باشد. در این راستا ابتدا به معرفی ابعاد و ظرفیتهای محیطی یک
روستا پرداخته شده است تا از این منظر امکان فراخوانده شدن روستا به عنوان
یک زمینه مناسب جهت بازدید و گردش به نحوی توجیه شود.
در ادامه موضوع گردشگری به مثابه یک تجربه خودآ گاه در محیط ناخودآ گاه
روستا با ماهیت ویژه ای معرفی می شود که حاکی از شیوه ای تازه در مواجهه با
یک محیط روستایی است؛ در این خصوص تلاش میشود تجربه ای شکل گیرد
تا اثرات این تضاد دوسویه را به نحوی شایسته با فراهم کردن امکان تحقّق هر دو
واقعیت به سازگاری مطلوب سوق دهد. در این رویکرد آنچه مورد تأ کید و اهمیت
بوده طرح پرسشی خودآ گاه از آموزه های محیطی ناخودآ گاه است که می تواند
پاسخی مناسب در تناظر با مسایل امروز قلمداد شود. در نتیجه تجربه مذکور
تا حدود زیادی به درک شایسته از جوهره هر آنچه در روستا رخ می دهد و فهم
بن مایه های تشکیل دهنده آن وابسته است.
منظر تاب آور: مفهومی غیرمنظری، بررسی و ارزیابی تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر، مرور فشرده ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
40 - 49
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان مفهومی نوین در ادبیات پایداری، فهم جدیدی از ارتباط انسان و محیط را ایجاد کرده است. همچنین با افزایش چالش های محیطی انسان در قرن جدید، این مفهوم در علوم مختلف گسترش یافته و توسط اندیشمندان رشته های متفاوت بازتعریف شده است. منظر نیز به عنوان دانشی که به ارتباط متقابل انسان و محیط می پردازد، از این موضوع مستثنی نبوده و در سال های اخیر پس از ورود مفهوم تاب آوری به حوزه شهر، اکنون این مفهوم وارد ادبیات این حوزه نیز شده است. بنابراین پژوهشگران به دنبال آن هستند که با بهره گیری از مفهوم تاب آوری، به چارچوب نظری ای دست یابند که منظر را در مواجهه با آشوب های پویای محیطی تاب آور کند. با این حال با بررسی جستارهایی که تاکنون با عنوان منظر تاب آور ارائه شده، به نظر می رسد که در پژوهش های صورت گرفته تمامی ابعاد منظر مورد توجه قرار نگرفته است. از آنجایی که تبیین ناصحیح منظر در این تعاریف منجر به عملکرد ناقص چارچوب های نظری موجود در مواجهه با بحران ها خواهد شد، این پژوهش به دنبال ارزیابی تعاریف موجود است. این جستار با ارائه تعاریف صورت گرفته در تاب آوری منظر و تعاریف بنیادین مفهوم منظر، از طریق قیاس امکان ارزیابی تعاریف را فراهم می آورد. از این رو، این نوشتار ابتدا با مرور فشرده ادبیات تاب آوری در حوزه شهر و منظر و ارائه مبانی نظری منظر و بیان صفات آن، به تشریح موضوع می پردازد. پس از آن، منظر در تعاریف تاب آوری منظر در تناظر با تعاریف بنیادین منظر قرار می گیرد و تمایزات آن به بحث گذارده می شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است در این تعاریف، با مغفول واقع شدن وجوه ادراکی، تنها به ابعاد عینی منظر اشاره شده و مفهوم منظر، معادل اکوسیستم های محیطی انگاشته شده است. بنابراین عبارت منظر در تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر با مفهوم تعریف شده توسط صاحب نظران ادبیات منظر به لحاظ ماهوی تفاوت دارد
رودخانه های شهری و تفکر تاب آوری در برابر آشوب سیل، برنامه ریزی تاب آور رودخانه کن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
60 - 73
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان یک رویکرد نو در مواجهه با آشوب های محیطی در دهه های اخیر مورد توجه معماران منظر قرار گرفته است. این رویکرد که جایگزین مناسبی برای رویکردهای صلب و مهندسی تلقی میشود، در پروژه ها و طرح های گوناگون منظر در سراسر جهان مورد بهره برداری قرار گرفته است. <br />رود کن به عنوان اصلی ترین رود شهری تهران، با وجود زیرساخت های مهار و کنترل سیل، همچنان در برابر این آشوب آسیب پذیر است. رویکردهای صلب و تک بعدی برای کنترل سیلاب، نه تنها آشوب سیل را کنترل نکرده، بلکه زیرساخت های اکولوژیکی و ساختاری آن را نابود ساخته است. در این راستا، این پژوهش در پی یافتن راه حل و پاسخی برای این سؤال است که رویکرد تاب آوری محیطی چگونه و تا چه میزان بر مدیریت آشوب سیل در رودخانه های شهری تأثیر گذار است؟ این نوشتار مشخصاً به نقش و تأثیر احتمالی استفاده از این تفکر در ساماندهی رودخانه کن تهران، در برابر سیلاب می پردازد. بر این اساس، این پژوهش با بررسی چهار پروژه موفق دنیا، اصول و راهکارهای تاب آوری در برابر سیلاب رودخانه ای را استخراج کرده و بر اساس این اصول و راهکارها، برنامه ریزی و راه حل هایی برای این رود آشوبناک ارائه داده است. زمان، آزمودن، آستانه، یادگیری و تنوع به عنوان اصول تاب آوری و صفه سازی در کران رود؛ و تالاب به عنوان راهکار برای مواجهه با مسئله رود کن از این چهار پروژه استخراج شده اند. علاوه بر آن، به دلیل درگیر بودن رشته های مختلف در این موضوع نیاز به تعامل چندرشته ای و برنامه ریزی با دربرگیری رشته های مختلف است؛ در نتیجه، این اصول و راهکارها، برنامه ریزی و ساماندهی منظر رود کن را به سوی یک برنامه جامع و چندرشته ای سوق می دهند. به عبارتی دیگر، برنامه ریزی رود کن نیاز به یک رویکرد چندرشته ای با تأکید بر مسائل منظر و اکولوژیک دارد. این برنامه ریزی جامع و چندرشته ای که مبتنی بر تفکرات تاب آوری در برابر سیل است، می تواند به عنوان الگویی برای رودهای شهری دیگر که در برابر آشوب سیل آسیب پذیر هستند، قرار گیرد.
زیباشناسی فضای عمومی؛ هنر به مثابه ابزار یا ابزاری شدن هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
امروزه، خروج هنر از حوزه زیباشناسی، همگانی و حتی جهانی شده است. هنر، به هر صورتی که باشد، «ابزار» نمایش پروژه های توسعه شهری و سرزمینی شده و از طریق واردکردن هنرمندان در عرصه فرهنگ، به اجتماع نظم داده است. اگرچه هنر نقشی جذاب در جهت جلب خیل مردم و سرمایه گذاران ایفا می کند، اما در مقابل، سرزمین، شهر و فضای عمومی توسط هنر تغییر شکل می یابند، در ارتباط ملموس با هنر عمومی، زمینه ای یا «در محل»، حامل پیام زیباشناسانه می شوند و به این واسطه، ارتباط مخاطب را با فضای عمومی تغییر داده و با اعطای ابعادی فراتر از عملکرد صرف به آن، غنا می بخشند. همان گونه که هنر می تواند تغییر شکل دهد و اَشکال یا فضاسازی های جدید تولید کند، برگشت پذیری این فرآیند نیز می تواند این اطمینان را ایجاد می کند که هر حوزه ای در ارتباط ملموس با هنر قرار گیرد، حامل پیام زیباشناسانه خواهد بود. این اصل تعامل که به فضای عمومی هم بسط داده می شود، مولد نمودهایی نو از شهر است که گسترش کارکردها و کاربری هایی محسوس تر را در سطح شهر به دنبال دارد.
ارزیابی روند تخریب و نوسازی بافت های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بناها و ساختمان ها به عنوان اجزای تشکیل دهنده بافت های شهری در روند تحولات بطئی شهر دچار دگرگونی های مختلف می شوند که ممکن است مرمت، بازسازی، تخریب یا نوسازی شوند. متعاقب این تحولات، بافت ها و محلات شهری نیز از نظر کالبد و محتوا دچار دگرگونی شده و هویت آنها تحکیم یا بازتعریف می شوند. ورود و دخالت متغیرهای غیر منطقی و برون زا در روند بطئی مذکور، بافت ها را از سیر تکوینی تحولات مداوم و پایدار خارج ساخته و منجر به محصولی در تحول فضا می شود که نسبت مشخص و منطقی با ضرورت ها، الزامات و قواعد منطقی تحولات ندارند. از جمله تحولات فضایی تأمل انگیز که نیاز به بررسی دقیق ابعاد و دلایل آن وجود دارد، روند گسترده و سوداگرانه تخریب و نوسازی ساختمان ها در تهران است که یکی از پیامدهای جدی آن هویت زدایی از بافت ها در سیر تکوین فضاهای شهری است. در این مقاله دو وجه اصلی روند گسترده و سودجویانه تخریب و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران در دهه های 70 و80 شمسی بررسی می شود.
ابتدا حجم عظیم و میزان گسترده این تخریب ها و نوسازی ساختمان ها در تهران و پشتوانه های مالی و اقتصادی در مقیاس کلان بررسی می شود. این پژوهش در تلاش است به این سؤال پاسخ دهد که تولید فضای کالبدی گسترده در تهران متکی به کدام درآمدها و تولیدات اقتصادی شهر است؟ برای پاسخ به این پرسش رابطه تغییرات درآمدهای نفتی کشور و تغییرات و میزان ساخت و سازها مورد بررسی قرار می گیرد. سپس تصمیمات و اقدامات مدیریت شهری در تشدید یا تعدیل روند تخریب گسترده و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران با این سؤال که مدیریت شهری نسبت به این روند سوداگرانه فعال است یا منفعل، تحلیل می شود.
با بررسی دو وجه فوق و ویژگی های روند سوداگرانه تخریب و نوسازی ساختمان ها نشان می دهد که تخریب ساختمان ها و تولید بناهای جدید حاصل این روند رابطه مستقیمی با تغییرات قیمت نفت داشته وبافت های حاصل از روند تخریب و نوسازی های گسترده در تهران نه تنها واجد شخصیت و هویت نیستند، بلکه هویت زدایی از محلات یکی از ویژگی های اجتناب ناپذیر روند ساخت و سازهای سوداگرانه اخیر است که نباید از آن غافل و نسبت به برخورد با ریشه های آن منفعل بود. غفلت از شناسایی و بررسی ریشه های اصلی این روند، علاوه بر نابودی ثروت ملی به نزول کیفیت کالبدی و هویتی فضاها می انجامد.
جابجایی در شهر و پروژه منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
موضوع «جابجایی پیاده در شهر» پارادایم کنونی پروژه های شهری و منظرین است. امروزه در بسیاری از کشورهای اروپایی خصوصاً فرانسه، شاهد راه اندازی پروژه هایی برای ساماندهی مسیرهایی در مقیاس شهر و حتی کلان شهر هستیم.
در این مقاله در ابتدا برای فهم بهتر جایگاه موضوع تفرجگاه های شهری و فراشهری مرور تاریخی مختصری از موضوع آورده شده است. سپس در ادامه برای تبیین گفته های نظری، سه پروژه که مبتنی بر ایده جابجایی پیاده در شهر اجراشده اند؛ تحلیل شده اند. در این پروژه ها که در مقیاس های متفاوت شهری و کلان شهری هستند، متخصصین منظر دخالت مؤثر داشته اند و ارزش های منظرین نقش تعیین کننده ای در تصمیمان اتخاذشده ایفا کرده اند.
این نمونه ها، از یک سو گواه تحولات شکلی در پروژه های منظر، و از سوی دیگر نشان دهنده نقش ساختاریِ جابجایی، به مثابه کانسپت و کاربردِ پروژه های منظر در مقیاس های مختلف هستند. با شرح این سه نمونه، دو محور اصلی در زمینه جابجایی شهری قابل بیان است : اول، آگاهی فرد پیاده از عمل جابجایی و تجربه حاصل از آن و توانمندی او در تولید منظر؛ دوم، روشی که نوع جابجایی برای مشارکت در راهبرد بازتولید شهری اتخاذ می کند. همچنین می توان گفت میانه گرایی [رفت و برگشتی بودن] جوهر اصلی پروژه های منظر است؛ خواه موضوع تغییر منظر باشد خواه مدیریت آن.
وونرف؛ مؤلفه های منظر شهری در خیابان برای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
42 - 51
حوزههای تخصصی:
در مبحث پیاده محوری، فضای مشترک با هدف یکپارچگی وسایل نقلیه و مردم، به عنوان رویکردی انسان-محور در طراحی خیابان های شهری معاصر مطرح شده است. پدیده وونرف به معنای حیاط زندگی، معادل منطقه آرام ترافیکی و پهنه خانگی بوده که در پی تحقق فضای مشترک در مقیاس محله مسکونی است. وونرف، با هدف ایجاد محله ای امن و سرزنده و با اعمال محدودیت سرعت برای ماشین های عبوری محلی، ارتباط هم زیستی خودروهای شخصی و عابران پیاده را افزایش داده، به طوری که حق تقدم را برای عابران پیاده قائل بوده تا امکان حضور و حرکت آزادانه تمام افراد پیاده، به خصوص افراد سالخورده و کم توان جسمی-حرکتی در فضا را فراهم آورد و محدوده ای امن برای بازی کودکان در محله تأمین کند. وونرف به عنوان بخشی از منظر شهری در مقیاس محله، متشکل از مؤلفه های کالبدی-عملکردی، زیباشناختی و معنایی-مکانی منظر است و از نحوه ترکیب محیط انسان ساخت با محیط طبیعی بر اساس فعالیت های انسانی حاصل می شود، که از طریق انطباق نیازهای ارگونومیک، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی مردم در یک محله ویژه و بهره گیری از کلیه ی ابزارهای محیطی «فرم، عملکرد و معنا»، می تواند تجربیات حسی، ادراکی و شناختی لذت بخش برای ساکنان محل فراهم آورده و مجموع سطوح «حسی، فرمال و نمادین» در یک تجربه زیبایی شناختی با محوریت انسان و عابر پیاده، به لذت زیبایی شناختی ختم می شود. نهایتاً منظر شهری وونرف به عنوان پدیده ای عینی-ذهنی، با ارتقای سرزندگی، افزایش تعاملات اجتماعی و القای حس مکان در فضای ادغام شده پیاده، دوچرخه و سواره به عنوان فضای اشتراکی محله پیاده مدار دموکراتیک و زیست پذیر مطرح می شود که تداعی خیابان زندگی برای ساکنین خواهد بود.
آمایش منظر و مدیریت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری، ابزار تعامل و تبادل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
بین جوامع گوناگون بوده و تعامل بین «انسان » ،«محیط » ،«تاریخ » و «فرهنگ »
در آن به عینی ترین شکل ممکن تبلور یافته است. رویکرد همپیوند و یکپارچه
مدیریتی به منظور بهره برداری از منابع و رفع نیازهای موجود با دیدگاه حفاظتی
وآینده نگر و همچنین تنظیم فعالیت ها درجهت بهبود زندگی، حفظ یکپارچگی،
تعادل اکولوژیکی و هویت فرهنگی گردشگری با عملکرد آمایش منظر میتواند به
عنوان پارادیم جدیدی در حوزه گردشگری مطرح شود. منظرگردشگری ترکیبی
از فضای جغرافیایی، معماری، تاریخی و فرهنگی جاذبه های گردشگری است
که پیوند عمیقی با ادراک حسی و هویتی انسان دارد. در این نوشتار ضمن تبیین
ضرورتهای آمایش منظر به عنوان رویکردی نوین در توسعه گردشگری پایدار،
نقش مدیریت گردشگری کشور و روند این حوزه، طی پنج سال اخیر( 1393 -
1343 ) با تأ کید بر بایستگی آمایش منظر در مسیر دست یابی به هدف گردشگری
پایدار مورد بررسی قرار می گیرد.
موسیقی خیابانی به دنبال جایگاه موسیقی در منظر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر شهری، رویدادی سیال در شهر است که مفهوم آن به دنبال تغییرات رفتارهای اجتماعی، امکانات و حیات جمعی، رشد و متناسب با زمینه خود ظهور کرده و شامل هنرهای مختلفی مانند نمایش ، دیوارنگاری، مجسمه و موسیقی است. در فضاهای عمومی تهران معاصر انواع مختلف هنر شهری دیده می شود که از این بین موسیقی، اگرچه در دو مقیاس متفاوت خرد و کلان در شهر حضور دارد، اما این هنر، علی رغم تأثیرگذاری بر حیات جمعی شهر، در قیاس با سایر هنرهای شهری، کمتر مورد توجه واقع شده است. به گونه ای که صحنة کالبدی- فضایی شهر، جایگاهی مناسب برای اجرای موسیقی ندارد. در راستای رسیدن به فضای شهری مناسب که بتواند زمینه ای مناسب برای اجرای موسیقی خیابانی باشد، این سؤالات مطرح می شود کهآیا در تمام نقاط شهر، شرایط یکسانی برای اجرای موسیقی خیابانی وجود دارد؟ مکان هایی که تبدیل به بستر اجرای آن شده اند، چه ویژگی هایی را شامل می شوند؟ این مکان ها به همراه موسیقی خیابانی چه تأثیری بر رفتار اجتماعی و فردی رهگذران دارند؟ مقاله حاضر بر آن است با شناسایی موسیقی خیابانی، به عنوان هنری مؤثر در شهر، جایگاه گمشدة آن را بازیابد تابخشی از حیات جمعی شهر به آن بازگردانده شود.
نمونه قبلی : زمینه ساز خلاقیت یا تقلید در طراحی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقاید متفاوتی در رابطه با تأثیر نمونه های قبلی بر آموزش دانشجویان وجود دارد . درحالی که برخی این امر را عاملی برای افزایش خلاقیت دانشجویان تلقی می کنند برخی معتقدند که نمونه های قبلی تنها زمینه ساز تقلید از ایده ها و نه خلق ایده های نوین اند . گرچه بررسی نقش نمونه های قبلی در طراحی دانشجویان در زمینه های مختلف طراحی سنجیده شده کمتر تحقیقی به نقش آن در آموزش منظر پرداخته ست . تحقیق حاضر بر آن ست که در ابتدا طی یک تحقیق کیفی الگوهای متفاوت استفاده از نمونه های قبلی را توسط دانشجویان بسنجد و در ادامه دلایل کپی برداری از ایده ها را در طراحی منظر از زاویه دید دانشجویان بیان کند . برای دستیابی به اهداف تحقیق از روش تحقیق ترکیبی ( کیفی و کمی ) استفاده شده است . نتایج بخش کیفی تحقیق سه الگوی استفاده از نمونه های قبلی را در پروژه های دانشجویان مشخص کرد . گروه A به طور خلاقانه ای از نمونه های قبلی در ارائه راه حل های جدید استفاده کرده بودند . گروه B برخی از عناصر نمونه های قبلی را برای استفاده جدا کرده یا برخی از ویژگی ها را به طور کامل مدل سازی کرده بودند . گروه C کل نمونه را کپی کرده بود . به دنبال مشاهده و مصاحبه های متمرکز دلایل شیوه های متفاوت استفاده از نمونه های قبلی با دانشجویان به بحث گذاشته شد . نتایج این بخش از تحقیق به عنوان مبنایی برای بخش کمی تحقیق مورداستفاده قرار گرفت . نتایج بخش کمی تحقیق نشان داد که کمبود وقت، نداشتن تجربه کاری، علاقه مندی به یک طرح خاص و مهارت در سه بعدی سازی با نرم افزارهای طراحی از مهم ترین دلایلی ذکر شدند دانشجویان را به کپی برداری صرف از تمام و یا بخشی از نمونه های قبلی ( نمونه های اجراشده ) ترغیب می کنند .
اشراف بر سواره رویکرد منظرین پل طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان پروژه های منظر اجرا شده دوره معاصر در تهران «پل طبیعت» از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این پل با خلق یک فضای شهری جدید و فعال در شهر در جهت ارتقای کیفیت فضاهای جمعی قدم برداشته و همچنین به دلیل موقعیت خاص بستر طرح، نظرگاهی به شهر تهران ایجاد کرده که از عوامل جذابیت آن به شمار می رود. فرم سازه متفاوت این پل نیز در شهر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. از آنجایی که کلانشهر تهران در روند توسعه سریع خود با چالش های گوناگونی مانند کمبود فضاهای جمعی، ناخوانایی و سردرگمی شهروندان در زندگی پیچیده شهری مواجه است ایجاد چنین فضاهایی که منجر به درک معنا و هویت محیط از جانب مردم شده و پیوند انسان با محیط و حس رضایت از آن را تقویت می کند ضروری به نظر می رسد.
در طراحی و ساخت این پل اهداف متفاوتی از قبیل ایجاد فضای جمعی برای افراد مختلف جامعه، زیبایی، پیاده مداری، نظرگاه شهری و طبیعت گرایی مد نظر بوده است. این پژوهش میزان دستیابی طرح به این اهداف را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
منظر روایی خطوط باغ موزه دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان پروژه های منظر اجرا شده دوره معاصر در تهران «پل طبیعت» از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این پل با خلق یک فضای شهری جدید و فعال در شهر در جهت ارتقای کیفیت فضاهای جمعی قدم برداشته و همچنین به دلیل موقعیت خاص بستر طرح، نظرگاهی به شهر تهران ایجاد کرده که از عوامل جذابیت آن به شمار می رود. فرم سازه متفاوت این پل نیز در شهر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. از آنجایی که کلانشهر تهران در روند توسعه سریع خود با چالش های گوناگونی مانند کمبود فضاهای جمعی، ناخوانایی و سردرگمی شهروندان در زندگی پیچیده شهری مواجه است ایجاد چنین فضاهایی که منجر به درک معنا و هویت محیط از جانب مردم شده و پیوند انسان با محیط و حس رضایت از آن را تقویت می کند ضروری به نظر می رسد.
در طراحی و ساخت این پل اهداف متفاوتی از قبیل ایجاد فضای جمعی برای افراد مختلف جامعه، زیبایی، پیاده مداری، نظرگاه شهری و طبیعت گرایی مد نظر بوده است. این پژوهش میزان دستیابی طرح به این اهداف را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
دالان دید، عنصر هویت بخش منظر: مدیریت دالان های دید در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
تهران در دامنه جنوبی البرز شکل گرفت و باگذشت قرن ها به کلان شهری در پای کوه تبدیل شد. امروز درک تهران به عنوان یک کل واحد، با هویت و ساختار مشخص برای شهروندان و مسافرانش ناممکن به نظر می رسد. به همین دلیل توجه و برنامه ریزی برای حفظ مؤلفه ها و مناظر هویت بخش و استراتژیک در مدیریت شهر تهران که درک و شناخت شهر را ممکن می سازند، اهمیت ویژه پیدا می کند. مدیریت ادراک شهروندان و مسافران از تهران درگرو مدیریت مناظر و نقاط عطفی است که بیان کننده هویت شهر و خاطرات مشترک تصویری شهروندان و مسافران از شهر تهران است. مدیریت دالان های دید1 به سمت مناظر و نقاط عطف استراتژیک شهر نقشی مهمی در تأمین این ادراک مشترک بازی می کند. احیاء و ایجاد نقاط عطف هویت بخش یک عمل مجرد نیست، بلکه هم راستا با این اقدام امکان دیده شدن مؤلفه های استراتژیک از مناطق و محدوده های مشخص نیز به تعریف، برنامه ریزی و مدیریت ویژه دالان های دید به سمت این نقاط عطف نیاز دارد. ساخت وسازهای قارچ گونه اخیر تهران این نیاز به مدیریت دالان های دید به سمت مناظر استراتژیک شهر را بیش ازپیش نمایان می کند. اقدامی که سال هاست به صورت منظم در بسیاری از شهرها و کلان شهرهای جهان با تدوین برنامه های راهبردی صورت می گیرد و متأسفانه در هیچ یک از اسناد توسعة شهر تهران مورد توجه نبوده است.
این نوشتار با طرح سؤال در مورد مناظر و نقاط عطف استراتژیک شهر تهران، گونه های مختلف دالان های دید در تهران را شناسایی و در ادامه با رجوع به تجربیات جهانی در تدوین برنامه های مدیریتی دید و منظر و توجه به ظرفیت های طبیعی و تاریخی شهر تهران در شکل دادن دالان های دید، نحوة شناخت و مدیریت محورها و دالان های دید استراتژیک شهر تهران را بررسی می کند. در این میان قلة دماوند به عنوان مولفه طبیعی هویت بخش شهر تهران که امکان تعریف دالان های دید مصنوعی به سمت آن وجود دارد مورد توجه ویژه قرار می گیرد.
قرارگیری و توسعه تهران در دامنه کوه و ظرفیت های ویژه تاریخی، طبیعی و توپوگرافیک حاصل از این استقرار موجب می شود برنامه ریزی برای مدیریت دالان های دید در این شهر با بسیاری از شهرهای مسطح جهان که مدیریت دید و منظر آنها به صورت سیستماتیک انجام گرفته متفاوت باشد. امروز بخش عمده ای از دالان های دید تهران به صورت تصادفی به سمت البرز، دماوند و قلة توچال شکل گرفته است، اما برنامه ریزی برای حفظ، تقویت و شناسایی این دالان های دید نیاز به مدیریتی پویا در سطح شهر تهران دارد. در کنار این، طراحی و مدیریت دالان های دید مصنوعی از نقاط و مکان های شاخص شهر به سمت نقاط عطف استراتژیک مقیاس کلان به ویژه قلة دماوند و برج میلاد نیاز به مدیریتی قوی و دقیق دارد.
شناسایی نقش مؤلفه های طبیعی در ایجاد هویت شهری (نمونه موردی: شهربابک)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با پیشرفت صنعت و تکنولوژی، رشد و توسعه شهرها نیز روندی شتابان به خود گرفته است. شهرسازی و معماری امروز، فارغ از اقلیم، فرهنگ و موقعیّت جغرافیایی به صورت یکنواخت و مشابه، در نقاط مختلف، در حال شکل گیری است. ایجاد محیط های مصنوع و به دور از معنا، کاهش تعاملات اجتماعی، از میان رفتن حس تعلّق شهروندی و بی تفاوتی شهروندان نسبت به محیط زندگی شان، از جمله پیامدهای کم توجّهی به ابعاد هویّتی شهرها می باشد. در این راستا این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلّفه های هویّت بخش شهربابک انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، به کمک نرم افزارSPSSو با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و بر این اساس نتایج زیر حاصل گردید. میزان علاقه ساکنین به شهربابک با استفاده از مقیاس لیکرت مورد سنجش قرار گرفت و در مجموع 45.8 درصد از پاسخ دهندگان میزان علاقه خود به شهربابک را زیاد اعلام کرده اند که این میزان بسیار بالاتر از حدّ انتظار بود. در سنجش رابطه میان مدّت زمان سکونت و تعلّق مکانی ساکنین سطح معناداری sig در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.00 می باشد، بنابراین وجود رابطه میان دو متغیّر تأیید می گردد. از طرف دیگر ضریب همبستگی در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.191، به دست آمد. بدین معنی که براساس این آزمون رابطه بین دو متغیّر به صورت مثبت وجود دارد و تقریبا 19 درصد تغییرات متغیّر وابسته (تعلّق مکانی افراد) تحت تأثیر متغیّر مستقل (مدت زمان سکونت) قرار دارد. نتایج پژوهش در سنجش اهمیّت عناصر هویّت بخش از دید ساکنین حاکی از آن است که روستای میمند، معادن مس و فیروزه به عنوان مؤلفه هویّتی برجسته شهربابک از نظر پاسخ دهندگان می باشند. به منظور بررسی رابطه تحصیلات افراد در انتخاب عناصر هویّتی با توجه به ترتیبی بودن متغیّرها از آزمون های تاوکندال بی، گاما و دی سامرز برای سنجش رابطه استفاده گردید. از آنجا که در هر سه آزمون، سطح معناداری sig به صورت برابر و برای تمامی مؤلفه های مورد آزمایش بالاتر از 0.05 درصد است؛ فرض صفر تأیید می گردد و رابطه ای میان تحصیلات افراد و انتخاب عناصر هویّت بخش وجود ندارد.