مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
طراحی منظر
منبع:
منظر مرداد ۱۳۸۹ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
نگاهی پدیدارشناسانه به طراحی مناظر مقدس شهری
حوزههای تخصصی:
در ادیان مختلف همواره اموری به عنوان مقدس وجود داشته که پاسخگوی بنیادی ترین نیازهای انسان که توجه و اشتیاق برای رسیدن به «کمال مطلق» و تقرب و توسل به اوست، می باشد. از اینرو در جوامع امروز که نیاز به آرامش روانی و معنویّات بیش از پیش احساس می شود؛ مناظر مقدس شهری به عنوان بخشی از مناظر فرهنگی، عجین شده با آداب و رسوم و آیین و مذهب جوامع شهری، توانسته است با سوق دادن انسان از مادیات به سوی معنویّات در ارتقاء ارزش ها و اعتقادات سهم به سزایی داشته باشد. بررسی ها نشان می دهد افراد در مواجهه با این مناظر می توانند شاهد فنومن یا پدیدارهایی باشند که به فضا یا منظر مقدس معنا داده و در مواجهه با ذهن، ایجاد مفهوم خاص نمایند. بنابراین، نوع نگرش و باورهای آدمی درباره زندگی و منظر پیرامون خود، در بهره مندی از آرمان های مطلوب او بسیار اثر گذارند. از طرفی فرآیند طراحی با نگاهی پدیدار شناسانه در مناظر مقدس، این امکان را مهیا ساخته تا با دیدن این مناظر، نسبت به ادراک فضا، تقویّت حس مکان و هویّت بخشی به منظر پرداخته و بدین گونه موجبات حفظ و ارتقاء ارزش های فرهنگی و مذهبی را در جوامع بشری به وجود آورد. هر پدیدار با ایجاد معانی و مفاهیم گوناگونی که در ذهن انسان شکل می دهد، با محیط و فضاهای پیرامون خود ایجاد رابطه کرده و همین ارتباط می تواند زمینه ای برای شکل گیری، به تصویر کشیدن و به طور کلی، به عینیت بخشیدن فضاها، فراهم آورد. در ادامه پدیدارهای نشأت گرفته از ذهن و تجربه ناظرین در برخورد با این مناظر مورد بررسی قرار گرفت که برای هر یک شاخصه هایی درنظر گرفته شد. این تحقیق با رویکرد پدیدار شناسانه و روی هم گذاری موارد شناسایی شده منطبق با نیازها و خواسته های استفاده کنندگان و زائرین، نسبت به معرفی و تعیین فضاهای مورد نیاز این پدیدارها، گام برداشتهو نشان می دهد می توان با استفاده از روش مذکور و تعیین شاخص های طراحی، مناظر مقدس را در قالب فضاهایی مشخص نظیر فضاهای معنوی، یادمانی، تعاملات جمعی، نیایشی و فضاهای مکث، معرفی و ارائه نمود.
نمونه قبلی : زمینه ساز خلاقیت یا تقلید در طراحی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقاید متفاوتی در رابطه با تأثیر نمونه های قبلی بر آموزش دانشجویان وجود دارد . درحالی که برخی این امر را عاملی برای افزایش خلاقیت دانشجویان تلقی می کنند برخی معتقدند که نمونه های قبلی تنها زمینه ساز تقلید از ایده ها و نه خلق ایده های نوین اند . گرچه بررسی نقش نمونه های قبلی در طراحی دانشجویان در زمینه های مختلف طراحی سنجیده شده کمتر تحقیقی به نقش آن در آموزش منظر پرداخته ست . تحقیق حاضر بر آن ست که در ابتدا طی یک تحقیق کیفی الگوهای متفاوت استفاده از نمونه های قبلی را توسط دانشجویان بسنجد و در ادامه دلایل کپی برداری از ایده ها را در طراحی منظر از زاویه دید دانشجویان بیان کند . برای دستیابی به اهداف تحقیق از روش تحقیق ترکیبی ( کیفی و کمی ) استفاده شده است . نتایج بخش کیفی تحقیق سه الگوی استفاده از نمونه های قبلی را در پروژه های دانشجویان مشخص کرد . گروه A به طور خلاقانه ای از نمونه های قبلی در ارائه راه حل های جدید استفاده کرده بودند . گروه B برخی از عناصر نمونه های قبلی را برای استفاده جدا کرده یا برخی از ویژگی ها را به طور کامل مدل سازی کرده بودند . گروه C کل نمونه را کپی کرده بود . به دنبال مشاهده و مصاحبه های متمرکز دلایل شیوه های متفاوت استفاده از نمونه های قبلی با دانشجویان به بحث گذاشته شد . نتایج این بخش از تحقیق به عنوان مبنایی برای بخش کمی تحقیق مورداستفاده قرار گرفت . نتایج بخش کمی تحقیق نشان داد که کمبود وقت، نداشتن تجربه کاری، علاقه مندی به یک طرح خاص و مهارت در سه بعدی سازی با نرم افزارهای طراحی از مهم ترین دلایلی ذکر شدند دانشجویان را به کپی برداری صرف از تمام و یا بخشی از نمونه های قبلی ( نمونه های اجراشده ) ترغیب می کنند .
شناسایی راهبردهای طراحی منظر فضاهای شهری به منظور ارتقاءکیفیت محیط (مورد مطالعه: هسته مر کزی شهر مهاباد)
حوزههای تخصصی:
هدف ازتحقیق حاضر ارائه راهبردهایی برای طراحی منظر در هسته مرکزی شهر مهاباد به عنوان شناسنامه واقعی شهرها است و همچنینشناختقابلیّت هاوتنگناهایداخلیبافتدر هسته مرکزی، فرصت هاوتهدیدهایبیرونیودرنتیجهتحلیلوامکان سنجیبهره مندیازفرصت های توسعه ای وارتقاءزیست،سکونت وفعالیت ها دربافتقدیموهستهمرکزیشهر مهاباد می باشد. اینپژوهشازنوع کاربردیبوده و برای جمع آوری اطلاعات از سه روش، میدانی (تکنیک Placecheck)، تکنیک سوات (swot) وکتابخانه ای استفاده شده است. در روش نظری (تحقیقات اسنادی وکتابخانه ای) با رجوع به منابع فارسی و انگلیسی موجود (کتب، نشریات، نتایج همایش ها وکنفرانس ها) وهمچنین پایگاه هاى شبکه اى پردازش مربوطه اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. در روش میدانی با استفاده از تکنیک (Placecheck)،(در این روش تعدادی از سؤالات مرتبط با موضوع مطرح ودر بین مردم پخش شده است وپس از ارزیابی، دیدگاه آنان را مبنای طراحی قرار داده شده است، و در تکنیک (swot)،در این روش به نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت، در ابعاد کالبد- فضایی، اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، حمل ونقل- ترافیک، اقتصادی وادراکی وبصری محدوده مورد نظر پرداخته شده است.نتایجتحقیقنشانمی دهداولویّتاولبرایبرنامه ریزیراهبردی طراحی منظر دربافتقدیم جهتاستراتژیرشدوتوسعهاست،بهطوریکهاینراهبردشاملارتقاء کیفیتکالبدی فضایی،ارتقاء کیفیتمحیطی،ارتقاء کیفیتاجتماعی-فرهنگی و زیرمجموعه های آن به صورت جداولی در انتها اورده شده است. یافته های پژوهش در نهایت به صورت دستورالعمل های اقدامی می باشد که در راستای بهبود بخشیدن به کیفیت محیط در هسته مرکزی شهر مهاباد معیارها و زیر معیارهای طراحی ارائه می دهد.
جدال «تولید» و «تقلید» در طرح های آکادمیک
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
15 - 28
حوزههای تخصصی:
از آنجاکه تولید دشوار و تقلید آسان است، به ویژه در رشته هایی مانند معماری که تبعات آن با فاصله زمانی و به صورت مستتر نمود می یابند، کیفیتِ عینی-ذهنی طراحی و زیبایی شناسی مغفول می ماند. طراحی هایی که دانشجویان به راهنمایی اساتید در محیط آکادمیک به عنوان تحصیل برای تولید دانش و ارتقاء حرفه انجام می دهند نمودی از برون داد عملی، در جدال تولید و تقلید است. در این مقاله با بررسی مدارک طرح های آکادمیک ایران از طریق پرسش های زیر، به شناسایی زیبایی شناسی و تبیین توازن جدال تولید و تقلید در آن پرداخته می شود. آیا در میان طرح های دانشجویان، زیباشناسی مشترکی به صورت قانون زیبایی شناسی وجود دارد؟ آن چیست؟ با توجه به متداول بودن بررسی نمونه موردی در طرح های امروز دانشجویان، آیا این قوانینِ زیبایی شناسیِ احتمالی، حاصل یک تقلید آگاهانه و یا ناآگاهانه از سه سنت ایران، اسلام و غرب هستند و یا تولیدی با ابتناء بر آنان؟ این کار با استفاده از سامانه دو بخشیِ صوری-ریاضی و تفسیری-هنجاری راهبرد استدلال منطقی انجام می شود. نتایج نشان می دهد در نگاه طراحان آکادمیک، ایجاد پیچیدگی به کمک تعدادی محدود از متغیرهای فرمی ساده که با تکیه بر هندسه ای طبیعی یا انسانی، مفصل بندی نرم، مستطیل و محور بتواند از رنگ های روشن و گرم به صورت متخلخل، افقی، وسیع و با حسی شهری هم خوانی ایجاد نماید، تحسین می شود. در این زیبایی شناسی، «تقلید صریح» ناچیز است؛ ولی دو خطا در «بومی سازی» و «آنچه خود داشت» بارز است که پنج عامل عمده را می توان برشمرد. درنتیجه جدال با «اصل تقلید یا کپی غیرصریح» مغفول مانده و به نظر می رسد از طریق نظریه سازی، آگاهی، تفاوت گذاری بین انواع و پرداختن به بحران (نه انکار) است که می توان به تولید آگاهانه قدرتمند و متصل به زمینه واقعی کنونی سرزمین دست یافت.
طراحی پیاده راه با رویکرد ارتقای تعاملات اجتماعی (نمونه موردی خیابان منصور آباد شیراز)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
205-218
حوزههای تخصصی:
تعاملات اجتماعی از ملزومات انسان ها برای گذراندن زندگی روزمره می باشد. هرچه جامعه مدرن تر می شود، نیاز به ارتباطات جمعی در فضا های باز بیشتر احساس می شود.رفع این خواسته بشر، یکی از مسائل تاثیرگذار بر جامعه است. پیاده راه های شهری یکی از مهم ترین بخش های ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین مردم می باشد. این تحقیق با هدف ارتباط و ارتقای تعاملات اجتماعی در خیابان منصور آباد شیراز صورت گرفته است. تحقیق از نوع کمی -کیفی می باشد و از طریق پرسش نامه محقق ساخت و همچنین با بررسی آلفای کرونباخ و بر اساس جدول مورگان، باتوجه به تعداد جامعه آماری960 نفر ، 292 نفر برای نمونه به روش تصادفی انتخاب شده اند و در نهایت تعداد 60 پرسشنامه تکمیل و برگردانده شد که جهت تجزیه وتحلیل مورد ارزیابی قرارگرفت. ابزار فیش برداری به صورت نقل قول مستقیم و غیرمستقیم و تخلیص و ترجمه صورت می گیرد و در بخش میدانی ابزار های پرسشنامه، جداول ارزیابی و امکان سنجی مورد استفاده قرارگرفته است. نتیجه این تحقیق شامل: ارائه راهکار ها یی در جهت طراحی این پیاده راه در راستای افزایش تعاملات اجتماعی مطلوب و مثبت میباشد و در نهایت می توان براساس اصلیترین معیار های طراحی پیاده راه با استفاده از الگو های طراحی منظر که شامل معیار های اجتماعی-اقتصادی معیار کالبدی-فضایی، معیار ترافیک و دسترسی، معیار عملکردی، معیار هویت و حس مکان، معیار دید و منظر و ارتباط با طبیعت می باشد؛ طراحی در خیابان را بر اساس آن انجام داد. در آخر یک نمونه از طراحی در این خیابان قرار گرفته است.
نگاهی بر اصول طراحی پارک های ساحلی مناطق گرم و مرطوب حاشیه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نیاز به فضای سبز و پارک در شهر ها به وفور حس می شود زیرا روح انسان پس از فعالیت های روزانه نیازمند فضایی است که آرامش را برای او تداعی کند در شرایطی که فضای سبز روح شهر محسوب می شود میتوان با ساخت پارک هایی که آرامش را برای افراد به ارمغان می آورند به این نیاز های روحی پاسخ داد .با توجه به اهمیت وجود چنین فضایی، در این پژوهش سعی بر آن بوده تا به ارائه ی راهکارهایی جهت طراحی یک پارک شهری با شناسایی عناصر و پتانسیل های طبیعی و اقلیمی مناطق گرم و مرطوب پرداخته شود . و هدف، طراحی یک فضای شهری تحت عنوان پارک ساحلی برای گذراندن اوقات فراغت کاربران می باشد. در این تحقیق پس از بررسی مبانی نظری و بررسی نمونه های موردی، به آنالیز عوامل اقلیمی موثر بر آسایش کاربران پرداخته شده است.روش تحقیق این پژوهش کیفی، از حیث ماهیت توصیفی _تحلیلی و از لحاظ هدف کابردی می باشد و پس از مطالعات انجام شده، پیشنهادات طراحی منظر در این حوزه ی جغرافیایی شکل گرفته اند .از مهمترین نتایج این تحقیق ارائه ی راهکارهای ساده و کاربردی است که منجر به طراحی محیطی مطلوب می گردد. این نوع طراحی شامل ابعاد مختلفی همچون :کالبدی، اجتماعی، آسایش اقلیمی، احساس راحتی و ... متناسب با نیازهای روحی و جسمی افراد بوده و باعث دلپذیر تر شدن محیط و ترغیب آن ها برای تداوم حضورشان در چنین مکان هایی می گردد .
طراحی منظر لبه مهران رود مجاور بازار تاریخی تبریز با کاربست تکنیک ترجیح بصریVPT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین راهنمای طراحی منظر مهران رود بر مبنای نظریه ترجیحات محیطی کاپلان ها و با رویکرد طراح ی م شارکتی می باشد. لبه مهران رود مجاور بازار تاریخی تبریز به دلیل رویکرد طراحی بدون مشارکت مردم، در حلقه ای از فضاهای ناکارآمد احاطه گردیده است. مشارکت شهروندی نیازمند مداخله ترجیحات مردم در فرایند طراحی این منطقه اکولوژیکی از شهر می باشد. بدین منظور ابتدا کیفیت های بصری طراحی شهری بر اساس متغیرهای کاپلان ها دسته بندی شده و مبنای انتخاب تصاویر قرار گرفت. سپس با کاربرد تکنیک VPT تصاویر امتیازدهی شدند. جامعه آماری پژوهش، ساکنین، کسبه و عابرین محدوده مورد مطالعه بوده است. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت و حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 200 نفر تعیین شد. این مطالعه نشان می دهد که اولویت بصری شهروندان بیشتر متمایل به متغیرهای پیچیدگی و خوانایی است. اگرچه کیفیت های مربوط به متغیرهای انسجام و رازآمیزی نیز باید در محیط حضور داشته باشند اما از اولویت پایین تری برخوردار می باشند. همچنین میان متغیرهای کاپلان ها و کیفیت های بصری معادل در طراحی شهری رابطه وجود دارد. میزان همبستگی میان متغیر انسجام و ریتم، پیچیدگی و تنوع، خوانایی و نفوذپذیری بصری، رازآمیزی و حرکت های موجی بیش از سایر متغیرها در گروه مربوط به خود می باشد. نوآوری این پژوهش توجه همزمان به ابعاد غیرقابل تفکیک عینی و ذهنی در ارزیابی منظر بوده است.
طراحی کاشت درختان و مسیریابی برای فضای باز دانشگاهی: نحو فضا به عنوان ابزار ارزیابی طراحی منظر (نمونه موردی دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
37 - 51
حوزههای تخصصی:
درختان یکی از عوامل اصلی در تعریف کیفیت فضایی فضاهای بیرونی هستند. با استفاده از تئوری نحو فضا، این مطالعه بررسی می کند که چگونه آرایش فضایی ایجادشده توسط طرح پیشنهادی کاشت درختان و مسیریابی بر میدان های بصری محوطه دانشگاه تأثیر می گذارد؛ بنابراین، این پژوهش، در پی پاسخگویی به این سؤال صورت گرفته است: که چگونه می توان بر پایه تجزیه وتحلیل دید و نحو فضا، یک روش طراحی کاشت و مسیریابی را توسعه داد؟ تصور می شود که این روش ها در تعیین سازمان فضایی پیشنهادی و ارزیابی گزینه های طراحی مفید باشند. یک مطالعه تجربی با استفاده از سه طرح پیشنهادی مختلف کاشت و مسیریابی برای یک محوطه دانشگاهی انجام شده است. اولین پیشنهاد از آرایه موازی و منظم درختان و مسیرهای مورب و متقارن پیروی می کند. پیشنهاد دوم از یک الگوی شبکه ۵ نقطه ای درختان و مسیرهای مستقیم و متقارن تشکیل شده است و پیشنهاد سوم الگوی شبکه تصادفی درختان و مسیرهای شعاعی را اعمال کرده است. داده ها با استفاده از تکنیک های نحوی فضا تجزیه وتحلیل می شوند. بدین منظور از نرم افزار دپس مپ برای شبیه سازی و تحلیل مناظر در محوطه دانشگاه استفاده شده است. نتایج نشان دهنده تأثیر قابل توجه پیکربندی های کاشت و مسیریابی بر اقدامات نحوی در هر سه پیشنهاد است. بالاترین سطوح حرکت را می توان در طرح کاشت ۵ نقطه ای با مسیرهای مستقیم مشاهده کرد، اگرچه آرایش شعاعی و منحنی مسیرها و کاشت تصادفی درختان نیز محیط های یکپارچه و متصل را ایجاد می کند؛ بنابراین، این مطالعه نشان می دهد که تکنیک های نحو فضا ممکن است ارزش قابل توجهی در ارزیابی طرح کاشت شماتیک، به ویژه در سطح حرکت کاربر داشته باشد.
تدوین معیارهای طراحی منظر شهری در راستای برانگیزش حس تعلق به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
۴۶۰-۴۳۵
حوزههای تخصصی:
گسترش ابعاد مختلف شهرنشینی در سالهای اخیر و رواج یافتن اقدامات شهرسازی جدید، بافت های شهری را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است، بطوریکه امروزه، محدوده های وسیعی از شهرهای کشور و علی الخصوص مناطق و مناطق جدید صورت گرفته در شهرها، با معضلات پیچیده ای از جمله بحران حس تعلق مکانی و هویت شهری رو به رو هستند و روند افت منزلت مکانی- اجتماعی آنها رو به افزایش است. لذا، منظر و سیمای شهری موضوعی مهم و حتی چالش برانگیز در میان صاحبنظران طراحی شهری، معماری و طراحی محیطی است، به گونه ای که نبود ادبیات واحد در این میان حتی به سوء برداشت هایی نیز انجامیده است. از طرف دیگر، اغلب مطالعات مربوط به مکان و موضوعات مرتبط با آن از جمله حس مکان که در حیطه روانشناسی ادراک و علوم تربیتی مورد مداقه قرار گرفته، در شهرسازی به خودی خود کفایت نمی کند و این وظیفه طراح و برنامه ریز است که با بهره برداری از این علوم اقدام به خلق حس مکان نماید و می بایست آنرا چنان طراحی کند که برای مردم قابل درک باشد و با خلق فضاهای عمومی با کیفیت و مطلوب در میان تراکم ساخت و سازها، پهنه ای برای شکل گیری رویدادهای جمعی مهیا سازند؛ فضاهایی که توان القاء حس مکان به شهروندان را دارند. در این مقاله به اصول و معیارهای طراحی منظر در راستای برانگیزش حس مکان اشاره شده و در پایان اصول ادراکی و زمینه ای در طراحی منظر شهری برای ارتقا حس مکان و تعلق به مکان به اختصار تدوین و ارائه شده است.
تبیین اصول و مبانی طراحی منظرین شهرهای ساحلی در راستای افزایش حس تعلق به مکان؛ نمونه موردی: ساحل شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
۸۲-۶۳
حوزههای تخصصی:
مطابق آمارهای موجود حدود کمتر از نیمی از جمعیت جهان در فاصله ۲۰۰ کیلومتری از خط ساحلی زندگی کرده که مطابق پیش بینی ها این تا سال ۲۰۲۵ این رقم با رشد دوبرابری مواجه خواهد شد. از سویی دیگر، ارتقاء کیفیت بصری و اکولوژیکی محیط و منظر و ارتقاء حس تعلق به مکان در سازمان فضایی می تواند تسهیل گر کیفیت مطلوب محیطی و تعریف الگوی منحصر به فردی از هویت برای سواحل شهری باشد؛ براین اساس در این مقاله به بررسی معیارها و اصول طراحی منظر شهرهای ساحلی در راستای ارتقا حس تعلق به مکان پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» و روش «فراتحلیل» بوده است که از روش تحقیق «پیمایشی» با ابزار «پرسشنامه» برای تدوین معیارهای طراحی منظر موردنظر کاربران در راستای برانگیزش حس تعلق به مکان در آن ها استفاده شده است. «جامعه آماری» شامل کاربران نوار ساحلی در شهر بوشهر بوده که بر اساس «فرمول کوکران» تعداد ۳۸۹ نفر و روش تصادفی ساده انتخاب شده اند و به منظور سنجش پایایی سوالات پرسشنامه از نرم افزار Spss۲۵ و تکنیک ضریب «آلفای کرونباخ» استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مولفه های تاثیرگذار طراحی منظر شهرهای ساحلی در راستای افزایش حس تعلق به مکان عباتند از: عوامل محیطی، موقعیت مکان، تنوع فضایی، ایمنی، زیبایی بصری و نفوذپذیری. همچنین نتایج تحقیق نشان از آن دارد که حس تعلق به مکان استفاده کنندگان ساحل در بعد شناختی (هویتی) و عاطفی (دلبستگی) در سطح بالایی قرار دارد. بعد رفتاری (وابستگی) نسبت به بعد شناختی و عاطفی در سطح پایین تر قرار دارد و نشان می دهد ساحل در برآورده کردن نیازهای آن ها موفق عمل نکرده که عدم تجهیز خط ساحلی برای شکل گیری فعالیت های تفریحی و مرتبط با آب، عدم وجود بسترهای مناسب جهت استقرار خانواده، تداخل حرکت سواره و پیاده، تهدیدات ناشی از فرسودگی و تخریب بافت تاریخی بوشهر در این امر موثر می باشند.