ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۱۹ مورد از کل ۴۱۹ مورد.
۴۰۱.

مقایسه نقش دو رویکرد منظر و برنامه ریزی در ارتقاء کیفیت سکونت در ایران با تکیه بر مسکن مهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت سکونت رویکرد منظر رویکرد برنامه ریزی مسکن مهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
مسکن مهر امروزه با بحران جدی کیفیت سکونت روبه روست که ریشه های آن را باید در نظام برنامه ریزی آن جست وجو کرد. رویکرد برنامه ریزی مسکن در ایران - رویکرد متولی -که تحت تأثیر رخداد جنبش مدرنیسم اروپا در قالب طرح های جامع و تفصیلی ظهور کرده، به واسطه نگرش خاص خود به فضا و جهان بینی اتمیستی، سبب این بحران است. در مقابل رویکرد منظر با نگرش «کل نگر» ارتقاء کیفیت سکونت را در گرو نظامی از فضا می داند که متضمن کیفیت بخشی در قالب معیارهایی دوگانه ادراکی-مادی است. این پژوهش درصدد مقایسه مؤلفه هایی است که بر کیفیت سکونت در دو رویکرد «برنامه ریزی» و «منظر» اثرگذار بوده و سؤال اصلی پژوهش نیز چنین است که چه نسبتی میان مؤلفه های مؤثر بر کیفیت سکونت در دو رویکرد منظر و برنامه ریزی در سطوح مختلف در ایران برقرار است؟ هدف این پژوهش دستیابی به راهکاری جهت ارتقاء کیفیت سکونت در مسکن مهر از طریق تحلیل مقایسه ای بنیان های نظری «رویکرد برنامه ریزی» به عنوان رویکرد متولی مسکن مهر و رویکرد منظر است. رویکرد انجام این پژوهش کیفی، متکی بر تحلیل نظری دو رویکرد منظر و برنامه ریزی و مقایسه مؤلفه های مؤثر بر کیفیت سکونت در آن ها است که از طریق قیاس و استدلال منطقی انجام می شود. ارزیابی داده های برآمده از دیگر مطالعات، از طریق تطبیق با مؤلفه های پیشینی و قیاس میان آن ها صورت می پذیرد. «رویکرد برنامه ریزی» به واسطه نگاه بخشی و جزءنگر خود به مؤلفه هایی از کیفیت در محیط سکونت نظر دارد که علی رغم اهمیت آن ها، نتوانسته متضمن کیفیت بخشی به محیط شود. رخدادی که در رویکرد منظر در قالب «سازمان فضایی»و ایجاد یک «کل» توأماً ادراکی-کارکردی، به وجوه مختلف نیازهای ساکنان پاسخ داده و از طریق آن موجب ارتقاء کیفیت سکونت خواهد بود. از این رو می توان با«اصلاح» شرایط محیط - و نه با نگرشی ایده آل نگر - با اتخاذ رویکرد منظر در راستای احیاء سرمایه های اجتماعی ساکن در طرح مسکن مهر گام برداشت.
۴۰۲.

ارزیابی ریسک آب ازطریق نقشه های شناختی فازی (نمونه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تغییرات اقلیمی ریسک چندمخاطره ای تاب آوری در برابر خشکسالی کمبود آب ارزیابی ریسک مخاطرات طبیعی نقشه های شناختی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۱
| از بین ۴۰ مخاطره طبیعی شناسایی شده، امکان وقوع بیش از ۳۰ خطر در ایران وجود دارد. تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران نیز در معرض مخاطرات متعددی قرار دارد که خطر خشکسالی و تنش آبی یکی از مهمترین آنهاست. خشکسالی می تواند علاوه بر آسیب به محیط زیست و ایجاد یا تشدید مخاطرات طبیعی ثانویه، سبب بروز خسارات در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی شود. از سویی دیگر مدیریت مبتنی بر توسعه زیرساخت های خاکستری، آسیب پذیری ها را تشدید کرده و تاب آوری شهر را کاهش داده است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد ریسک خشکسالی و تنش آبی در شهر تهران به وزن بندی این عوامل پرداخته است و به این سؤال پاسخ می دهد که مهمترین الویت های آسیب پذیری در این مسئله کدامند. تعیین الویت ها می تواند مبنایی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی های چندمقیاسی کاهش ریسک خشکسالی باشد و به اتخاذ اقدامات پیشگیرانه به جای مدیریت بحران کمک کند. ادبیات نظری پژوهش پیش رو به شیوه تحلیلی-توصیفی حاصل از مطالعات کتب، مقالات، گزارش ها و طرح های بالادست است. همچنین برای ارزیابی منظر ریسک، ماتریس خطر برمبنای مدل تعاملی به دست آمده و پس از آن مهمترین علل آسیب پذیری نیز به روش نقشه های شناختی فازی استخراج، وزن بندی و تحلیل شده اند. براساس یافته های پژوهش و سناریوهای اصلی ریسک خشکسالی تهران در سطح خرد، «هدررفت بالای منابع آب»، «تغییر کاربری اراضی و تخریب زیرساخت طبیعی» و «توسعه شهری نامتناسب با ظرفیت های آبی» اصلی ترین محرک ها هستند. در سطح کلان، این مسئله ناشی از تکرار چرخه آسیب «کالبدی- طبیعی- ادراکی» و عدم درنظرگیری شهر به مثابه یک سیستم انسانی-محیطی است.
۴۰۳.

مطالعه تطبیقی تحولات فضای عمومی در سازمان فضایی شهربندرهای هرمزگان تحت تأثیر تغییر پارادایم اقتصادی و فرهنگی (مورد مطالعه: لافت، کنگ، هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای عمومی شهربندر توسعه دریاپایه سازمان فضایی توسعه پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
 فضای عمومی هر شهر از مظاهر اصلی بروز هویت، تاریخ اجتماعی و رویکرد مردمان آن شهر است که به نسبت شکل و نوع امکانات طبیعی و جغرافیایی، اقتصاد و سنن فرهنگی، مختصات ویژه و متمایزی خواهندیافت. شهربندرهای استان هرمزگان که از دیرباز مراکز منطقه ای شاخص صیادی، تجارت و بازرگانی بوده اند، به سیاق بسیاری از شهرهای درحال توسعه کشور، با چالش هایی در زمینه توسعه پایدار شهری از جمله فرسودگی بافت تاریخی، رشد سریع جمعیت، دسترسی محدود به منابع و تخریب محیط زیست مواجه اند. دراین شرایط، فضاهای عمومی به مثابه نقاط عطف ساختار فضایی شهر، به محملی برای بروز این تعارضات، تغییرات و چالش ها بدل شده تا جایی که بعضاً در اثر تغییر گفتمان اقتصادی و فرهنگی توسعه محور، فضاهای جدیدی در ذیل این نقش شکل گرفته، فضاهایی تقویت یا تضعیف شده اند. هدف این پژوهش، بررسی انتقادی و ارزیابی وضعیت موجود فضاهای عمومی و نقش آنها در توسعه پایدار بوده است. به نحوی که با فهم ریشه ها و نیروهای مؤثر در شکل گیری اینگونه فضاها از دیرباز تا کنون در سازمان فضایی شهربندرهای موردمطالعه، بتوان به روند توسعه و اصلاح آنها همت گمارد. این پژوهش در ذیل روش های تحقیق کیفی از طریق جمع آوری داده ها به واسطه مشاهدات میدانی، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از توصیف پدیده به روش تحلیلی انجام شده است. با بررسی تطبیقی سه نمونه موردبررسی، الگوی مشابهی در تغییر مکان فضاهای عمومی در سازمان فضایی شهر دیده می شود. بارزترین علت این تغییر را می توان در ایجاد جاذبه های اقتصادی تحت تأثیر رونق گردشگری یافت. درحالی که در گذشته صیادی و کشتی رانی مؤلفه اصلی ساخت اقتصاد شهرهای دریاپایه وشکل گیری ساختار شهرها بوده است؛ امروزه با رونق اقتصاد گردشگری، تغییر سبک زندگی و جلب سرمایه، تغییر از سطح برنامه و گردش مالی به سازمان فضایی شهرها نیز رسیده است. تداوم این موضوع علاوه بر تغییر در ساختار اقتصادی منطقه موجب حاکمیت گفتمان توسعه شده و سنت های مردم بومی، منظر شهر و نقاط عطف آن را نیز با تغییرات اساسی روبه رو کرده است. 
۴۰۴.

نقش زمین بر فرم و پلان ساختمان های بافت قدیم روستای هجیج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری پلکانی هجیج معماری بومی توپوگرافی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۷۸
در دو دهه اخیر با دگرگونی منطبق با برنامه های نوسازی روستاها در چهارچوب طرح های هادی بر ساختار آبادی های کشورمان، قسمت اعظمی از بافت های ارزشمند ویران شده و بیش از هر چیز سیمای قریه ها را به چهره شهرها نزدیک کرده است. از این میان روستای هجیج شهرستان پاوه با سیمای پلکانی، نمونه های متفاوت و ارزشمندی از الگوهای مسکن بومی را در بافت خود دارد اما تبدیل شدن به دهکده توریستی و احداث بناهای جدید سبب شده تا ساختاری متضاد با معماری محلی نمایان گردد به نحوی که طی سالیان آینده، شکل کلی روستا تغییر می کند.شناخت و حفظ شیوه ها و رویکردهای مفید ساخت بنا که در تقابل یا همراهی با طبیعت در معماری بومی و پلکانی روستای هجیج شکل گرفته، از ضروریات نگارش این پژوهش است. تا نتایج آن در طراحی و ساخت بناهای جدید روستا به عنوان گزینه ای تأثیرگذار بررسی شود. لذا این پژوهش به دنبال ارائه پاسخ هایی به رابطه بین معماری و طبیعت و هم چنین شناسایی نقش توپوگرافی بر چگونگی فرم بناهای مسکونی روستای هجیج است.این پژوهش در بستر مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی شکل گرفته است.نتایج نشان داد که فرم کوه (نحوه گسترش از دامنه تا قله)، شیب و جنس زمین محل احداث بناها باعث شکل گیری سه گونه بنا از لحاظ نحوه استقرار بر روی دامنه کوه و چگونگی ارتباط با زمین در این روستا شود و زمینه ساز شکل گیری معماری پلکانی باشند. به طوری که می توان از لحاظ ارتباطی، تاثیرگذاری طبیعت بر معماری را به عنوان ویژگی شاخص معماری بومی این منطقه از کشور عنوان کرد.
۴۰۵.

مشارکت نهادهای قدرت و جوامع محلی در مدیریت یکپارچه شهرهای دریاپایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میراث طبیعی-فرهنگی تنگه چاه کوه جنگل های حرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۶
منظر از روابط مستمر بین جوامع و محیط طبیعی آن ها شکل می گیرد و به عنوان یک پدیده فرهنگی-طبیعی و دارایی مشترک جوامع، از شایستگی بسیاری برخوردار است. در این رویکرد منظر محصول مبارزه میان گروه هایی با منافع و اهداف متفاوت از جمله جوامع و نهادهای مدیریتی است. این مسئله به شکل ویژه در منظر شهرهای دریاپایه نمودی بارز دارد. قرارگیری مناطق باارزش اجتماعی و طبیعی چون تنگه چاه کوه و جنگل های حرا، در فهرست میراث جهانی یونسکو اگرچه فرصتی ارزشمند در جهت حفاظت سازنده است اما ممکن است با آسیب هایی چون مداخله بیشینه در منظر یا رهاسازی آن همراه باشد. به گونه ای که این مناظر در نتیجه نادیده انگاشتن زمینه اجتماعی و مکان ویژه بودن هر مورد به شکل گیری فضایی غیرمولد و ناهمگام با تعامل پیوسته در حال دگرگونی انسان و محیط تبدیل شوند. مطرح بودن شهربندرهایی چون قشم و بندر خمیر به عنوان مقاصد گردشگری مبتنی بر منابع طبیعی، توجه به منابع طبیعی چون دریا را به عنوان یک میراث و دارایی مشترک میان دو عاملیت جوامع محلی و نهادهای قدرت ضروری می سازد و تبیین راهکارهایی برای برقراری موازنه در شیوه و میزان مداخله و بهره برداری از دریا و سایر بسترهای طبیعی مرتبط با آن را مورد توجه قرار می دهد. بررسی ارزش ذاتی سایت های شناخته شده به عنوان میراث مشترک بشری با نمایش پویایی زمانی-مکانی حاصل از فرایندهای طبیعی و تنوع زیستی-فرهنگی حاصل از همزیستی انسان و طبیعت و نیاز به پرکردن شکاف بین رشته های علوم اجتماعی و جغرافیایی از ضرورت های پژوهش حاضر هستند. هدف از این نوشتار واکاوی و تحلیل شیوه مدیریت مناظر با ارزش فرهنگی و طبیعی به مثابه دارایی مشترک بشری است به گونه ای که با به کارگیری ظرفیت های جوامع محلی، ابعاد مختلف مفهوم «میراث طبیعی-فرهنگی» مشخص شده و راهبردهایی برای مدیریت پایدارتر شهرهای دریاپایه فراهم شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و مطالعه موردی بوده و با رویکرد تحلیلی به تبیین مدل مفهومی منظر به مثابه دارایی مشترک می پردازد. جمع آوری اطلاعات در مرحله تبیین مبانی نظری از نوع کتابخانه ای و در مرحله مطالعه موردی به شیوه میدانی و مطالعه اسنادی بوده است. عدم یکپارچگی کامل جوامع محلی و نهادهای مدیریتی در موردهای مورد مطالعه به هدررفت ظرفیت های گردشگری و ایجاد فضایی غیرمولد منجر شده است. این در حالی است که رویکرد میان رشته ای منظر با تمرکز بر نقاط توافق و مشترک، زمینه نوظهور و راهنمایی را برای ایجاد پل بر شکاف طبیعت-فرهنگ از طریق به کارگیری قابلیت های فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی نشان می دهد زیرا ارزش های مختلف منظر به عنوان منبع مشترک، به طور جدایی ناپذیری با جوامع و افرادی که آنها را می سازند در ارتباط است. نگرش به منظر شهرهای دریاپایه به عنوان موجودیتی زنده و در معرض تخصیص و استفاده مجدد از سوی کنشگران، با بر سه اصل تعادل، انعطاف پذیری و پویایی و میانه روی، مدیریت کارآمد و پایدارتر آنها را به همراه دارد.
۴۰۶.

میدان بهارستان و تحقق فضای مدنی (خوانشی نقادانه از سویه فضامند اولین انقلاب مدرن شهری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تهران عصر قاجار فضای عمومی شهری فضای مدنی خوانش انتقادی میدان بهارستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۲
 همسو با دیگر مظاهر تمدنی، شهر ایرانی در اثر مواجهه با مدرنیته، به افقی تازه از زیست خود گام نهاده و در کنار تحول کالبدی و پیدایش فضاهای معماری و شهری با پیکره بندی جدید، تجربه نوینی از بُعد اجتماعی فضا را از سر می گذراند. میدان بهارستان نمونه قابل تأملی از این صورت بندی جدید فضایی است که در انتهای عصر قاجار خارج از نظم مسلط بدل به کانون کنشگری اجتماعی و آزادی خواهی مشروطه طلبان می شود. این مطالعه در بستر پارادایم انتقادی به دنبال خوانش عوامل و نیروهایی است که میدان بهارستان را در فضا-زمان تاریخی تهران عصر مشروطه، به عنوان فضای مدنی در نظم نوین شهری مطرح ساخته اند، و سعی دارد برخلاف تحلیل های یک سویه کالبدی و یا معنایی، زوایای مسکوت مانده این تجربه را از طریق روایت فضای اجتماعی آن، صدادار نماید. فضای مدنی، به عنوان لایه نهایی عمومیت فضای شهری، نوعی فضای زیسته است که با تسلط جامعه بر آن، بدل به بستر گفتمانی و کنش اجتماعی-سیاسی شهروندان شده و به سان بدن آزادی خواه جامعه از طریق حمایت نهادهای آن حیات خود را بازمی یابد. بر مبنای خوانش این پژوهش، میدان بهارستان در عصر مشروطه، به پشتوانه استقلال شهری و جدایی از شبکه منسجم فضاهای عمومی، ایجاد بستر گفتمانی از طریق حضور نهاد نوپا مجلس و انجمن ها و کانون های وابسته به آن، کثرت و تنوع حاصل از شکل گیری جامعه مدرن، و همچنین مطالبه و دادخواهی به واسطه شکل گیری دوگانه دولت-ملت، به تصرف مشروطه خواهان درآمده و ضمن ایجاد انقطاعی بنیادین در نظم سنتی حاکم، زیست اجتماعی شهر را وارد حیاتی سراسر نوپدید کرده و تجربه جدیدی از مکان مندی در فضای عمومی شهری را به همراه آورده است.
۴۰۷.

تأثیر توسعه غیرمکان مند بر منظر فرهنگی روستا؛ تخریب میراث، ارزش ها و هویت (نمونه موردی: روستاهای شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر فرهنگی روستا طرح توسعه مکان غیرمکان مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۹
 منظر فرهنگی به عنوان زیرسیستمی از منظر متأثر از توسعه روستایی به عنوان جریانی در جهت پیشرفت روستا است. در سال های اخیر روستاهای شهرستان کوهدشت لرستان، به عنوان روستاهایی در مواجهه با دوگانه شهر و روستا، مورد آسیب طرح های توسعه استعمارگر که با وعده عمران روستا اتخاذ اما سبب نابودی هویت روستا شده، قرار گرفته است.این مقاله به بررسی سه روستای خسروآباد، پای آستان و ابوالوفا در شهرستان کوهدشت استان لرستان از طریق مشاهده میدانی پرداخته است. به نظر می رسد طرح های توسعه بدون توجه به منظر فرهنگی روستا و یا صرفاً توجه ابژکتیو به صورت فرهنگ ها، دست به اقداماتی با توهم عمران زده اند اما به مرور زمان میراث، ارزش ها و هویت مردمان را تغییر داده یا تخریب کرده اند. در جهت حفاظت از منظر فرهنگی روستا به عنوان یکی از اقسام توسعه، لازم است تا طرح های توسعه، مکان مند و با درنظرگیری تنوع و تفاوت فرهنگ ها برنامه ریزی و اقدامات متناسب با هر سرزمین اتخاذ شوند.
۴۰۸.

تحدید، گام اول تشخص مکان

کلیدواژه‌ها: تحدید قلمرو مکان توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۵۰
کنده شدن از وجود بسیط، نخستین مرحله در ظهور تشخص و تبیین ماهیت است. وجود، همه هست و چیز نیست؛ ماهیت و چیستی ندارد. فقط هست. آن گاه که پاره ای از آن جدا می شود است که نام و اسم پیدا می کند. چیزهای عالم، پاره های هستی اند که با تحدید قابلیت های خود، چیزی شده اند و ماهیتی جداگانه یافته اند. در مسیر ماهیت یابی، نخستین اقدام، خط کشی میان شیء جدید با بقیه وجود است. مراتبی از وجود را دارد اما در جاهایی که خود را جدا کرده، محدودیت دارد. بخش جداشده از هستی، اگرچه در وجود با منشأ خود مشترک است، اما به واسطه برخی صفات و ویژگی های خاص «شیء و چیزی» می شود که با نام همان «واسطه» خوانده می شود. در فرایند تشکیل ماهیت، گام اول تعیین مرز و حدود است. مرز، استقلال موجود را تأمین می کند. همان مرز، مرتبه شیء را تعریف می کند و با صفاتی که ناشی از مرتبه اوست، ماهیت شیء تبیین می شود. در ساحت وجود، اراده آفرینش چیستی جدید، مقدم بر لوازم آن از جمله لبه و مرز است؛ اما در عالم ماده، تعیین حدود، شرط پیدایش ماهیت جدید است. لبه و مرز در ساحت ماده نیز شرط شخصیت یابی و جداشدگی است. لبه، پایان دامنه یک چیستی را اعلام می کند و آغاز چیستی دیگر را بیان می کند.دزفول در آغاز در حاشیه رود دز تشکیل شد. دژپُل، قلعه ای که برای نگهبانی از پل برپا شده بود، نخستین محله شهر بعدی دزفول بود که چسبیده به ساحل دز، شهر را تدریجاً در عرصه بیکران دشت پدید می آورد. رود اگرچه لبه و مرز شهر بود، اما ساختار شهر را شکل می داد و سازمان فضایی شهر را متأثر از خود می کرد. مرز رود آن قدر قوی بود که تا چند دهه قبل، شهر را در یک طرف خود داشت. گویی در طول هزار و چند صد سال عمر دزفول، هیچ اندیشه ای جرأت عبور از لبه و فکر کردن به طرف دیگر را نداشت. شکل گیری و توسعه شهر، نه در فرار از لبه رود به معنای محدودیت جهت توسعه، بلکه با کشش لبه به سمت خود و استقرار حداکثری در حاشیه آن بود. لبه آنقدر قوی بود که در باور اهالی نیز آن سوی رود جایی پست و کم بها در قیاس با این سو شناخته شد. حتی طرح جامع نیز که بی پروا از نقش رود در قلمروسازی دزفول به آن طرف به عنوان اراضی سهل الوصول و ارزانی نگاه کرد که با یک پل داخل بافت شهر می شود، نتوانست با همه تمهیدات خود دوقطبی این سو-آن سو را تعدیل کند. همچنان رود، مرز درون و بیرون و شهر و بیابان باقی ماند. قلمرو، به مثابه سرزمینی که انسان با ربط دادن عناصر آن به یکدیگر و به خود، محدوده ای ذهنی ترسیم می کند و تعلقات خود را در آن پدید می آورد، با تحدید پدید می آید. قلمروسازی روش استقرار انسان در فضاست. مفهوم سازی از بخشی گزیده از دنیای بی نهایت پیرامون است به اعتبار عناصر درون آن و از همه مهمتر تعیین یک مرز با آنچه در بیرون است. حصار در مالکیت، افزون بر نقش قانونی و حمایتی، مظهر فاصله میان من و غیر است. قلمروسازی می کند و به ساکنان درون تعریف و هویت خاص می بخشد. این کار به واسطه قلمروسازی و آن هم به واسطه تبیین مرز و لبه ممکن می شود. والّا تشخص های اجتماعی و تاریخی امکان ظهور پیدا نمی کنند و عالم در حد تشخص های اولیه جغرافیایی و طبیعی باقی می ماند. از این روست که در فرایند برنامه ریزی فضایی از جمله طرح های جامع و تفصیلی برای توسعه شهر، لازم است تا نقش بنیادین عناصر اصلی سازمان فضایی و منظر شهری که زمینه ساز و بستر فهم از شهر هستند و واقعیت مفهوم شهر را می سازند، با دقت شناخته و حفاظت شود تا حس شهر و ادراک کلی شهروندان از شهر خود، تداوم پیدا کند. احساس تداوم هویت و زندگی در شهری که از قدیم بوده است، در زمره گرانبها ترین دستاوردهای برنامه های توسعه است. چنین رویکردی به عناصر پایه سرزمینی می تواند امکان توسعه مکان محور که برپایه شناخت سرزمین به مثابه «مکان» استوار است را فراهم آورد. اگرچه در شرایطی که اولین انتظارات از برنامه توسعه شهری، عبور سریع تر در خیابان ها و دفع آب های سطحی و جلوه فروشی برای ایجاد شهر مدرن است، صحبت از رویکرد مکان محور در توسعه شهری قدری بعیدالوصول به نظر می رسد، ولی چه می توان کرد که تا با گفتن و نوشتن، شناخت اراده ای خلق نشود، محصولی هم نخواهد رویید.
۴۰۹.

بررسی رابطه متقابل خدمات اکوسیستم و عدالت محیطی- اجتماعی در تبیین چارچوب راهبردی توسعه پایدار جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار خدمات اکوسیستم عدالت محیطی جزیره قشم سیستم اجتماعی- اکولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۶۸
 مطالبه تغییر شرایط نامطلوب در وضعیتی که امکانات طبیعی، استعدادهای فرهنگی و ظرفیت های اجتماعی برای تحول فراهم هستند، لزوم دقت در انتخاب مسیر را نه تنها برای پیشرفت که برای دوام و تعادل وضعیت رشدیافته مطلوب، دوچندان می کند. وضعیت جزیره قشم و اقمار آن به عنوان یکی از غنی ترین سکونتگاه های سرزمین ایران با بهره مندی از زیست بوم منحصربه فرد، دسترسی به آب های آزاد و سبقه بلند فرهنگی- تمدنی، در شرایطی نه چندان مطلوب و مطالبه توسعه همه جانبه است. غنای بالای این زیست بوم طبیعی- تاریخی، لزوم تدوین چارچوب توسعه پایدار راهبردی منحصربه فرد این جزیره را مؤکد می سازد، به نحوی که ضمن دستیابی به توسعه اقتصادی و حفظ ظرفیت های زیست محیطی منطقه، برابری دسترسی به منابع، اطلاعات و فرایندها نیز محقق شود تا در نتیجه، فرایند توسعه به بستری برای رشد و پیشرفت برای همه گروه های اجتماعی، سنی، جنسیتی و نژادی بدل شود. هدف این پژوهش، تبیین ارتباط میان ایده برخورداری از خدمات اکوسیستم جزیره قشم و دستیابی به عدالت محیطی در وجوه متفاوت به منظور کشف حدود لازم الرعایه در ترسیم چارچوب مدل توسعه پایدار و مطلوب برای جزیره قشم و اقمار آن به مثابه یک سیستم یکپارچه اجتماعی- اکولوژیک است. این پژوهش، کیفی و به گونه ای ترکیبی، شیوه مطالعه موردی را برای تحلیل توسعه ادبیات جهانی این موضوع برگزیده و به نمونه مطالعه شده تعمیم داده است و با تبیین ادبیات توسعه پایدار، مشخص شد که به رسمیت شناختن رابطه انسان و محیط به عنوان نظام طبیعی و سیستمی غیرقابل تفکیک (خدمات اکوسیستم) و ایجاد عدالت محیطی، شرط پایداری این فرایند در اقلیم جزیره قشم است و توجه توأمان به رشد اقتصادی، حفاظت زیست محیطی و توسعه اجتماعی، مطلوب این فرایند است. براین مبنا، در طرح اندازی مدل مطلوب و یکه توسعه پایدار قشم و اقمار آن، باید به مفاهیم و روندهای تحقق عدالت توزیعی، عدالت شناختی و عدالت فرایندی ازطریق به رسمیت شناختن نقش بازیگران مختلف، توانایی ها و ارزش های آنان در کنار به رسمیت شناختن نقش میانجی های این فرایند، همچون حاکمیت و تلاش برای ایجاد فرصت های یادگیری برای کاهش نابرابری ها و تغییر موقعیت های ناعادلانه به جای ایده آل گرایی صرف، توجه داشت.
۴۱۰.

تفرجی در باغ های آندلس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آندلس باغ تمدن اسلامی باغ ایرانی الگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۳
 آندلس، واقع در منطقه جنوبی اسپانیا، دارای میراث تاریخی غنی است که توسط قرن ها حکومت اسلامی شکل گرفته است. از سال 117 تا 2941 پس از میلاد، حضور مسلمانان در شبه جزیره ایبری نه تنها چشم انداز سیاسی منطقه را تغییر داد، بلکه تأثیری ماندگار بر سنت های معماری و منظرپردازی آن داشت. باغ های آندلس که عمیقاً تحت تأثیر معماری و سبک باغ ایرانی و تمدن اسلامی قرار گرفته اند، بر این امر صحه می نهند. به نظر می رسد سنت باغ ایرانی به طور قابل توجهی بر طراحی باغ های تمدن اسلامی در آندلس که شامل نمونه های قابل توجهی مانند باغ های الحمرا در گرانادا، باغ های آلکازار در سویل و باغ های مدینه الزهرا در کوردوبا  و... هستند، تأثیر گذاشت و فضاهایی ایجاد کرد که زیبایی معماری، طبیعت و معنویت را با هم ادغام کرد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی معماری منظر باغ های تمدن اسلامی در آندلس چیست؟ این پژوهش با استفاده ترکیبی از سوابق تاریخی، اسناد موضوعی نوشتاری و تصویری، بررسی وضع موجود باغ ها از طریق تصاویر هوایی و ماهواره ای سرویس گوگل مپ و بازدید مجازی از باغ ها رویکردی کیفی را برای تحلیل معماری منظر این باغ ها اتخاذ می کند. منابع اولیه، از جمله توصیفات معماری و گزارش های تاریخی، بینشی را در مورد اصول طراحی باغ های اندلس ارائه کردند. بازدید های مجازی، عکس ها و تصاویر هوایی و ماهواره ای برای تجزیه و تحلیل وضعیت این باغ ها و ارزیابی عناصر کلیدی طراحی استفاده شد. این پژوهش کوشیده است با پدیدارشناسی این باغ ها، به تبیین ویژگی های کلی آن ها بپردازد. دستاورد این پژوهش در قالب شناسایی الگوی معماری منظر این باغ ها در آندلس ارائه شده است.
۴۱۱.

تحلیل روش های استحصال آب باران در طراحی منظر در یک سایت فرضی یکسان در سه منطقه آب وهوایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برداشت آب باران تغییرات آب و هوایی طراحی معماری منظر طراحی سازگار با آب و هوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۴۸
 علیرغم اینکه ایده سامانه استحصال آب باران یک روند بسیارمورد توجه در سال های اخیر بوده است، درحالی که کمبود آب یکی از مشکلات رایج در شهرهای پرجمعیت است و به دلیل تغییرات آب و هوا و گرمایش جهانی در آینده قابل پیش بینی، این مشکل رفته رفته می رود تا به یک بحران زیست محیطی تبدیل شود. هنوز در بیشتر موارد اهمیت این سامانه در حد یادآوری نظری باقی مانده و روش های اجرایی آن بر بسیاری از اهل فن پوشیده است، به ویژه در مناطق گرم و خشک مانند ایران که الگوهای بارش بیشتر تغییر کرده و ممکن است تمام یا بیشتر بارش سالانه در یک دوره کوتاه رخ دهد و اقلیم شاهد دوره های متناوب خشکسالی های طولانی و سیلاب های فصلی و زودگذر است، ضرورت جمع آوری آب باران توسط معماران منظر هنوز مورد توجه لازم قرارنگرفته و به یک عنصرهمیشگی در فرایند طراحی تبدیل نشده است. در این مقاله ابتدا دستورالعمل ها و راهکارهای ایجاد یک سامانه مؤثر برای جمع آوری آب باران در پروژه های معماری منظر مورد بررسی قرار می گیرد و سپس با طراحی یک سایت فرضی واحد در سه اقلیم متفاوت در ایران مؤلفه های عملی، محاسبات و رویکردهای پیشنهادی متناسب با هر اقلیم ارائه می شود. 
۴۱۲.

عوامل مؤثر بر شکل گیری ذائقه جامعه برای انتخاب نمای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذائقه جامعه سرمایه فرهنگی مصرف نمای معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۶
محیط انسان ساز با شکل دادن به رفتار باشندگان فضا، می تواند به ساختار ذهنی افراد شکل دهد و بر نوع انتخاب آن ها اثر گذارد. در میان عناصر معماری، نمای ساختمان به صورت یک صفحه نمایش ظاهر شده که شناخت اولیه هر فرد نسبت به بنا را شکل می دهد. این عنصر می تواند بر شکل گیری سلیقه فرد مؤثر باشد و به واسطه انتخاب های فرد در جامعه، نقش کلیدی در ترجیحات کالایی یا به بیان ساده تر «مد» را ایفا کند. اهمیت موضوع نما از یک سو و تأثیر آن بر شکل گیری سلیقه های مشابه در یک جامعه که در علوم جامعه شناسی از آن باعنوان «ذائقه جمعی» یاد شده است از سوی دیگر، موجب گردید این پژوهش عوامل مؤثر بر شکل گیری «ذائقه»، در انتخاب نمای ساختمان را بررسی کند. این عوامل در سه شاخه عوامل فردی، بیرونی و محرک بازار مصرف، تبیین شده اند. ساختار پژوهش، ترکیبی از پژوهش بنیادی و کاربردی است که به واسطه پژوهش کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای صورت گرفته است. طبق نتایج به دست آمده، براساس نظریه بوردیو، شاخص های منش، میدان، طبقه اجتماعی و سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فرد می توانند در شاخه عوامل درونی، بر ذائقه فرد اثرگذار باشند. عامل فرهنگی- هنری نما نیز در شش شاخصه معنایی (نماد و نشانه بودن، اصالت تاریخی، عملکردی و زیبایی، برانگیزندگی، بداعت و جلوه گری نما به مثابه رسانه) می تواند به عنوان عامل بیرونی بر شکل گیری ذائقه انتخابگر نمای معمارانه مؤثر باشد. سومین عامل مؤثر، شامل اقداماتی است که گردانندگان بازار مصرف برای هدایت سلیقه هر طبقه انجام داده و ذائقه خاصی را طراحی و محصولات خود را براساس آن تولید کرده و به فروش می رسانند.
۴۱۳.

خوانش اصول و الگوهای باغ ایرانی با هدف استفاده در فضاهای سبز شهری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باغ ایرانی اصول باغ ایرانی الگوهای باغ ایرانی فضاهای سبز شهری معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۸
باغ سازی ایرانی با ایجاد باغ پاسارگاد آغاز و تا دوره قاجار ادامه یافت اما در این دوره شیوه باغ سازی ایرانی به فراموشی سپرده و در دوره پهلوی اولین فضای سبز با عنوان «پارک شهر» ساخته شد. در زمان حاضر به دلیل بحران های عصبی و روانی که گریبان گیر انسان امروز است، اندیشمندان به دنبال ایجاد ارتباط مجدد میان انسان و طبیعت بوده اند. در کشور ایران هم در این راستا تلاش هایی انجام شده است اما تاکنون نه تنها شیوه مشخصی در ایجاد فضاهای سبز شهری وجود ندارد، بلکه گسست از باغ ایرانی و به صورت کلی گسست از معماری ایرانی، گسست از هویت ایرانی را در پی خواهد داشت. پژوهش پیش رو قصد دارد، ابتدا به خوانش اصول و الگوهای باغ ایرانی بپردازد و سپس براساس آن ها اصول و الگوهایی ارائه کند که قابلیت استفاده در فضاهای سبز امروزی را داشته باشند. بنابراین، این پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به خوانش اصول و الگوهای باغ ایرانی می پردازد. بعد از آن با روش توصیفی-تحلیلی اطلاعات به دست آمده را برای ارائه اصول و الگوهای قابل استفاده در فضاهای سبز معاصر تحلیل می کند و در نهایت با درنظرگرفتن حفط هویت ایرانی و نظریات رفتارگرایان دلیل استفاده از الگوها را در فضاهای سبز شهری معاصر بیان می کند. در انتها این پژوهش به اصول و الگوهایی از باغ ایرانی دست می یابد که علاوه بر حفظ هویت ایرانی قابلیت پاسخگویی به نیازها و رفتارهای عصر جدید را دارند و به دنبال آن در فضاهای سبز معاصر قابل استفاده هستند. اصول در شش مقوله ارائه می شوند. الگوها نیز در دو دسته خوانش می شوند: دسته اول الگوی هندسی باغ است که کلیت باغ در قالب آن شکل می گیرد، دسته دوم الگوی کاشت گیاه که هم از هندسه باغ ایرانی تأثیر می پذیرد و هم بر آن تأثیر می گذارد. 
۴۱۴.

مصیبت توسعه

کلیدواژه‌ها: توسعه استعمار مکان کمپ B بندر ماهشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۳
قرن ۱۹ میلادی دوران اوج استعمار ملت های شرقی و افریقایی از سوی غربی ها بود که تحت عنوان توسعه و آبادی آن را ترویج می کردند. استعمار در لغت به معنای «مطالبه آبادی و عمران» است و ذاتاً دارای بار معنایی مثبت است، اما پس از آن که ملت های مستعمره نتایج عمران ادعایی استعمارگران را تجربه کردند، استعمار به واژه ای با معنای منفی تبدیل شد. آبادانی استعمارگران طوری بود که عوارض آن نصیب جامعه محلی می شد و سود آن را استعمارگران می بردند. واژه توسعه نیز همین سرنوشت را پیدا کرده است. پس از خاتمه روش کلاسیک استعمار، قدرتمندان در قالب شرکت های توسعه گر همان هدف را دنبال کردند. در قرن بیستم برنامه های توسعه به منظور آماده سازی کشورهای ضعیف برای مصرف کالاهای غربی در دستور قرار گرفت. میل فزاینده به سودجویی از منابع خام به تولید انواع آلودگی و مصرف بی رویه منابع بین نسلی انجامید. دنیای غرب که خود مولد توسعه نامتوازن و بروز خسارت های پی درپی به جامعه و محیط بود، از نیمه قرن بیستم با تبیین شروط دقیق تر برای توسعه تلاش کرد از آسیب های زیست محیطی برنامه های توسعه بکاهد و تدریجاً با تعریف جدید از توسعه نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی آن را نیز مورد توجه قرار دهد. یک قرن پیش، ایران با کودتای رضاخان دچار دولت مدرنی شد که دستور کار آن توسعه بود. این اتفاق با کشف نفت و اهمیت ویژه موقعیت ژئوپولیتیک ایران در رقابت های دو قطب امریکا و شوروی مقارن شد. فارغ از جزئیات، برنامه های توسعه ایران در چهار دوره پهلوی اول، حکومت ملی (سال های 1320 تا 1332 شمسی)، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی با خصوصیات مشابه دنبال شدند. علت این امر را علی رغم تفاوت بارز نگرش سیاسی در دوره های مذکور می توان در ابهام مفهوم توسعه دانست. توسعه امری مطلق تلقی می شود که پرداختن به آن با هر شیوه موجه است. طی دوران مذکور برنامه های مختلف توسعه عمرانی و اقتصادی آمرانه با مستشاری غربی ها یا در قالب برنامه های توسعه اقتصادی-اجتماعی تهیه و اجرا شد. اینک که یک قرن از شیوع این نگاه به توسعه می گذرد، مصائب آن آن قدر آشکار شده که افکار عمومی را به مطالبه تغییر در توسعه وا داشته است.از دهه ۶۰ میلادی توسعه پایدار پرچمدار گونه مطلوب توسعه به مثابه گونه ای نویافته گردید. روند اصلاح مفهوم توسعه با تمرکز بر ویژگی های حیات و بقای مادی انسان و محیط دستاوردهای مطلوبی داشته است. در دو دهه اخیر نیز با طرح رویکردهای اجتماعی و فرهنگی به توسعه تلاش شده تا تفسیر جامع تری از مفهوم توسعه پایدار ایجاد شود. شیوه دستیابی به هدف در این مسیر، تولید اسناد الحاقی و انضمامی است. یعنی کمبودهای متدولوژی توسعه را از طریق پیوست های جداگانه تأمین می کنند. این شیوه ای است که در مقررات فعلی ایران نیز برای طرح های عمرانی تحت عنوان پیوست های زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی انجام می شود. این تلاش تأثیر اندکی در کم کردن آسیب های توسعه در ایران داشته و مصائب توسعه در مقیاس های مغفول همچنان برقرار است، زیرا جهت گیری پیوست های مذکور تنها ناظر به مؤلفه هایی است که مستقیماً موضوعات بخشی پیوست ها را مد نظر قرار می دهد و همچنان از کل نگری دور مانده است. توسعه بخشی، سرزمین را که بستر آن است، دارای پاره هایی مستقل و فاقد کلیت می شناسد. از این روست که محیط زیست در این رویکرد معادل عرصه بیولوژیک، وجه اجتماعی معادل شاخص های منتخب و بُعد فرهنگی مساوی نمادهای تمدنی است.این که در سراسر کشور می توان طرح های توسعه ای را یافت که در بُعد اقتصادی پروژه موفقی شناخته شود اما آثار پیرامونی آن بر سرزمین و جامعه انسانی پروژه را زیان ده بسازد، حاکی از تداوم گونه اولیه توسعه در ایران است. این ها طرح های زیان دهی هستند که در پناه ناشناخته ماندن ارتباط مصائب جامعه محلی با برنامه توسعه می توانند به حیات خود ادامه دهند. کمپ B در بندر امام خمینی(ره)، محله ای بازمانده از زمان تأسیس پتروشیمی ماهشهر در پنجاه سال قبل است که محل اسکان کارگران ژاپنی بوده و طی چند مرحله با اسکان جنگ زدگان و مهاجرانی از دیگر شهرها قلب تاریخی سربندر (بخش مسکونی بندر امام) را شکل داده است. این ناحیه در زمانی که سربندر جز زمین بایر چیزی نبود، محل زندگی بود. امروزه درحالی که بقیه نواحی استانداردهای متوسطی از حیث سکونت دارند، سربندر به دلیل بلاتکلیفی تحمیلی در موضوع مالکیت زمین، در عداد عقب مانده ترین مناطق مسکونی کشور شمرده می شود؛ بدون هر گونه زیرساخت متعارف که تأمین آن بر عهده حاکمیت است، با خیابان هایی عریض و خارج از مقیاس که مناسب تردد ماشین های سنگین پتروشیمی است. تفسیر رفتار پنجاه ساله با کمپ B حاکی از آن است که این محله نه برای زندگی انسان که برای استقرار (و نه اسکان) خدمه پتروشیمی ساخته شده؛ ساکنان در حکم کالایی هستند که متناسب با منافع ارباب (پتروشیمی) با آن ها رفتار می شود؛ مشابه رفتاری که با سایر ملزومات و اجناس این پروژه عظیم می شود. در این رویکرد مصلحت کالا (در اینجا، ساکنان) موضوعیت ندارد، بلکه منافع مالکانه است که تعیین کننده میزان خدمات قابل ارائه به آن هاست. می توان گفت که ساکنان و بخش های بزرگی از دیگر ذی نفعان در روند شکل گیری و فعالیت پروژه توسعه نقش منفعل و تبعی (ابژکتیو) دارند و حقوق و استقلال آن ها که نقش فعال و سوژه گی آن ها را تبیین می کند در رده دوم است.اخیراً و طی یک برنامه دیگر توسعه، در لوای حمایت از محرومان ساکن کمپ B، بنیاد مسکن در فرایندی یکسویه، مرکزنشینانه و بی دغدغه ذی نفعان دست به ابتکاری برای نوسازی محله زده که زحمت مضاعف بر ساکنان تحمیل کرده است. کپرهای گروهی را تحت عنوان درجاسازی و گروهی دیگر را در قبال زمین معوض تخریب کرده و با اعمال طرحی نامنطبق با شرایط زمینه، پروژه بزرگی را کلید زده که نه خود و نه ساکنان قادر به تکمیل آن نیستند. شرایط جدید محله به مراتب از حلبی آبادی که خود طی سالیان برپا کرده بودند اسفناک تر است. چنان که نگین بوجانی در عکس روی جلد نمایش داده، کپر جدید محله، سرپناهی سست تر از گذشته است که در خراب آباد توسعه و جبر اسکلت بتنی تیپ، نصیب او شده است. این شهروند مظلوم نه تنها همسایگان خود را از دست داده، بلکه ناگزیر است تا مدت های طولانی که از عمر او بیشتر خواهد بود در خانه ای که برای همیشه، موقت خوانده می شود زندگی کند. در بستری موقت که هیچ زیرساختی کامل نیست. نوعی مرگ تدریجی که فتوای برنامه توسعه است. اصلاح مفاسد متعارف توسعه با شیوه انضمامی ممکن نیست. لازم است موضوع توسعه یک مقوله واحد باشد و از نامیدن پروژه های بخشی تحت عنوان توسعه خودداری شود. «مکان» رآمده از وحدت جغرافیا با تمدن بالیده در آن، که سرزمین نامیده می شود، می تواند موضوع توسعه باشد. در این صورت پروژه های بخشی، اقداماتی از فرایند کلان و واحد توسعه محسوب خواهند شد که حفظ منافع سرزمین، معیار درستی آن ها قرار می گیرد.                        
۴۱۵.

سیر تحولات منظر سبز شهر تهران از نگاه خاورشناسان از عصر قاجار تا پهلوی اول (1796 الی 1931 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفرنامه منظر ذهنی رویکرد کل نگر رویکرد جزءنگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۷
ذر آن می توان به ردپای انگاره های منظرین و فراتر از آن به افکار و ایده های یک ملت دسترسی یافت و ذهنیت مردمی را که در یک مقطع تاریخی خاص در فضای زیست ملت ی دیگ ر زندگی کرده اند، بازسازی کرد. ذهنیتی که جدا از تأثیرپذیری شخصیت نگارنده و تمایلات شخصی وی در نگاهی وسیع تر با اوضاع و شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی و حتی تمایلات استعمارجویانه ارتباط دارد. شناخت منظر ذهنی بر مبنای تفاوت شناختی میان «من» (سفیر: معمولاً اروپایی) و «دیگری» (فرد تهرانی و یا مکان: شهر تهران) شکل می گیرد. براین اساس، این پژوهش با ذکر این سؤال که منظر سبز شهر تهران از نگاه خاورشناسان (از سال 1796 الی 1931 میلادی) چیست، به دو دسته بندی رویکرد کل نگر و رویکرد جزء نگر دست یافته است. در این دسته بندی، مشخص شد خاورشناسان از دوره فتحعلی شاه قاجار به بعد، نگاهشان به مقوله منظر سبز معطوف به اجزاست و توجه آنان به نظام کلی منظر سبز به مثابه یک کل منسجم، قابل درک و بازگویی نیست و تعداد کمی از آنها صرفاً با اشاره کردن به نظام اقلیمی تهران که منجر به زندگی کوچ نشینی می شد، گرته برداری سطحی از کل منسجم منظر سبز شهر تهران داشته اند. به نظر می رسد، توجه به جزئیات منظر سبز به جهت تجربه تجدد اروپایی شدن در تهران با توجه به نظام های کلان برون متنی اعم از قدرت های سیاسی دولت های بیگانه و یا علاقه دولت مردان ایرانی به غرب، توجه خاورشناسان را چه به صورت دستوری- حاکمیتی و چه به صورت سیاسی- فرهنگی بیش ازپیش، معطوف به جزئیات منظر کرده است.
۴۱۶.

شبیه سازی میزان روشنایی و دید به بیرون فضا براساس دو پارامتر موقعیت و کشیدگی بازشو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هانی بی و لیدی باگ دید به بیرون روشنایی کشیدگی بازشو موقعیت بازشو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۷
 استفاده از یک بازشو در نما یا جداره ساختمان، علاوه بر جنبه های زیبایی شناسی، در سیما و منظر بیرونی بنا، دارای وجوه کارکردی نیز هست که در قالب تأمین روشنایی فضای داخلی و ایجاد دید به بیرون نمود می یابد. کیفیت طراحی بازشو می تواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر کیفیت روشنایی فضای داخلی و میزان دید ساکنان از درون به بیرون فضا داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی نقش موقیعت و کشیدگی بازشو در تعیین کیفیت روشنایی داخلی و میزان دید از درون به بیرون فضا می پردازد. به منظور سنجش میزان روشنایی، از شاخص های نور روز (DF)، خیرگی (Glare) استفاده شد. همچنین،  برای سنجش شاخص دید به بیرون، میزان رؤیت پذیری فضای بیرونی از داخل فضا (View Analysis)  بررسی شد. براین اساس، یک فضای مستطیلی شکل با ابعاد 5*3متر مربع به همراه یک بازشو به ابعاد 1*1متر مربع واقع در جبهه جنوبی آن، در شهر شیراز به عنوان الگوی پایه در نظر گرفته شد. همچنین، 22 نمونه موردی با موقیعت ها و کشیدگی های مختلف بازشو به عنوان نمونه های موردی تحقیق انتخاب شد. پس از شبیه سازی و تحلیل این نمونه ها با استفاده از افزونه های هانی بی و لیدی باگ، نتایج در قالب یافتن بهینه ترین موقعیت و کشیدگی بازشو در جداره ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از بازشو با کشیدگی افقی و مستقر در بخش مرکزی جداره، بهنیه ترین حالات دید به بیرون و روشنایی روز را درون فضا ایجاد می نماید. 
۴۱۷.

تبیین چارچوب احیای مناظر پساصنعتی شهری با رویکرد طراحی و توسعه احیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر پساصنعتی رویکرد طراحی و توسعه احیایی جریان های مؤثر چارچوب پرکینز ویل چارچوب جامع احیای مناظر پساصنعتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۱
مناظر پساصنعتی با ارزش های هویتی، به عنوان میراث فرهنگی عصر مدرن شناخته می شوند. این عرصه ها از جنبه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آسیب دیده و از بُعد بصری، منظری نامناسب را ایجاد کرده اند. در این نوع عرصه ها، مداخلات با رویکردهای مختلف انجام شده است اما به دلیل پیچیدگی این مناظر و آسیب های وارده به اکوسیستم، نیاز به رویکردی جامع است که ضمن حفظ ارزش میراث صنعتی، آسیب های گذشته را ترمیم و باعث بهبود تعامل متقابل انسان او طبیعت شود. رویکرد «طراحی و توسعه احیایی» با نگاهی «جامع» و «سیستماتیک» با منابع ذاتی خود سیستم، ترمیم و احیا را ایجاد می کند که به همپیوندی نیازهای جامعه انسانی و طبیعت می انجامد. هدف پژوهش، ارائه چارچوبی جامع جهت احیای مناظر پساصنعتی با رویکرد احیایی است. در این راستا، به روش تحلیلی-تطبیقی مؤلفه های مؤثر در احیای مناظر پساصنعتی در شیوه های پیشین، با جریان های مؤثر در رویکرد احیایی تطبیق داده شده و ارتقا یافته است. سپس با بهره گیری از چارچوب پرکینز ویل، به عنوان یکی از چارچوب های کاربردی احیایی، جامع و نوآورانه احیای مناظر پساصنعتی ارائه شده است. این چارچوب به صورت دیاگرامی چندلایه، شامل یک هسته و چندین حلقه است که براساس آن سیاست گذاری ها و راهبردهای طراحی و توسعه مناظر پساصنعتی ارائه می شود. در این چارچوب، «مکان» به عنوان هسته سیستم، حلقه اول «ابعاد بررسی مکان»، حلقه دوم «جریان های مؤثر» در احیای مناظر پساصنعتی، حلقه سوم «زیرجریان ها» و حلقه چهارم «اکوسیستم» است. طبق یافته های پژوهش جریان های مؤثر در احیای مناظر پساصنعتی شامل 12 جریان تنوع زیستی، اجتماع، اقتصاد، فرهنگ، آموزش، زیبایی شناسی، سلامت، مشارکت، زیرساخت، مواد و مصالح، انرژی و آب است. این چارچوب جهت احیای سایت های پساصنعتی از یک کارگاه کوچک تا یک مجموعه گسترده صنعتی قابل تعمیم است.
۴۱۸.

استراتژی های کاهش خشکسالی و تنش آبی در تهران با تأکید بر راه حل های طبیعت بنیان (تصمیم گیری مبتنی بر نقشه های شناختی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات اقلیمی کمبود آب خشکسالی راه حل های مبتنی بر طبیعت تاب آوری شهری استراتژی های انطباقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۷
خطر خشکسالی و تنش آبی برای کلانشهر تهران می تواند ضمن افزایش آسیب پذیری جامعه و شهر، اثرات منفی بر حوزه های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بگذارد. نگاه بخشی مدیریت نسبت به سیستم یکپارچه انسانی- محیطی شهر، هدررفت منابع آب، تغییر کاربری اراضی نامتناسب با ظرفیت های آبی و همچنین مداخلات انسانی و توسعه زیرساخت های خاکستری، مهم ترین عوامل کاهش تاب آوری تهران در برابر خشکسالی هستند. در چنین شرایطی، تصمیم گیری و شناسایی اولویت ها برای حل تنش آبی چالشی جدی خواهد بود. این پژوهش با هدف ارائه راهکارهای چندمقیاسی کاهش خشکسالی با تکیه بر ظرفیت های منظر تهران، به این پرسش پاسخ می دهد که استراتژی های اصلی کاهش ریسک در سطح کلان و ابزارهای مناسب در سطح خرد کدام اند. در اینجا اصلی ترین راه حل ها به شیوه تحلیل محتوای آرای خبرگان در پنل های مشارکتی و مبنی بر شناسایی علل آسیب پذیری تهران ازطریق نقشه های شناختی و سناریوهای مستخرج از آن به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که راهکار مواجهه و کاهش پیامدهای خشکسالی در تهران، تلفیقی از راه حل های طبیعت بنیان و راه حل های خاکستری است. تغییر در راهبردهای مدیریت شهری، اصلاح الگوهای جمعیتی و توسعه شهر، احیای اکوسیستم های طبیعی و تغییر ذهنیت شهروندان نسبت به مسئله کمبود آب از دیگر از راه حل های پیشنهادی هستند. از میان راه حل های مبتنی بر طبیعت، روددره ها ابزاری مهم در اصلاح الگوی توسعه شهر هستند. به کارگیری این راه حل ها نیازمند اتخاذ راهکارهای یکپارچه در سطوح «نهادی- کالبدی» در کنار ارتقای برنامه های اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.
۴۱۹.

جستاری بر سیر تحول سازمان فضایی شهر تاریخی شوشتر پیش از دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوشتر شهر تاریخی ساسانیان سازمان فضایی سیر تحول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۸
 شهر تاریخی شوشتر، به عنوان حاکم نشین دشت خوزستان تا دوره قاجار، تحت تأثیر آب و موقعیت قرارگیری نسبت به رودخانه شکل گرفته و استقرار هسته شهر متأثر از این دو بوده است. این پژوهش با روش تاریخی- تفسیری، اثرگذاری عنصر طبیعی آب و رودخانه، عناصر انسان ساخت شهری، فعالیت های انسانی مانند کشاورزی و فعالیت های مرتبط با آب را در پیوند با تاریخ  بر سازمان فضایی این شهر بررسی می کند. هدف پژوهش، بازنمایی عوامل و مؤلفه های سازنده سازمان فضایی شهر پیش از دوره اسلامی است تا انتظام درونی این شهر را بازنمایی کند. روش پژوهش، شامل مطالعه اسناد، مدارک و مستندات تاریخی، با جست وجو در حوادث، اتفاقات و شرایط اثرگذار در پیدایش شوشتر تاریخی و با روایت و تفسیر تاریخ، سازمان فضایی دوره تاریخی پیش از اسلام این شهر بررسی می شود. سپس، به شیوه مصاحبه با صاحب نظران این حوزه، یافته ها و مشاهدات میدانی، راست آزمایی می شود. جمع بندی پژوهش نشان می دهد، آب، به عنوان عنصر تأثیرگذار در سازمان فضایی این شهر، سبب رونق آن شده است. نتایج، نشان از تناقضات  بین یافته های باستان شناسی، اسناد و کتب تاریخی دارد. لذا، با یافتن این تناقضات، تصویر درست تری از سازمان فضایی این شهر در دوره پیش از اسلام ایجاد شد. در نهایت، اصلی ترین عامل ایجاد سکونت در دشت میا ناب، وجود عنصرطبیعی آب و رودخانه کارون بوده است و مکان یابی هسته شهر شوشتر در نقطه ای استراتژیک و متناسب با بستر طبیعی و عنصر آب، نقطه آغازین شکل گیری سازمان فضایی این شهر بوده است. ارزش های مذهبی، اقتصاد، سیاست، نیازها و فعالیت های زیستی تحت تأثیر بستر طبیعی تکوین یافته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان