فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۳۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
179 - 219
حوزههای تخصصی:
مراقبین، موقعیت منحصربه فردی در ارتباط با رشد کودکان دارند و این موضوع زمانی که مخاطبان آنان کودکان ساکن در مراکز نگهداری شبانه روزی باشند، اهمیت بیشتری نیز پیدا می کند. هدف از این مطالعه، پرداختن تجارب مراقبان در نگهداری از کودکان ساکن مراکز نگهداری شبانه روزی بوده است. در این پژوهش پدیدارشناسی توصیفی (1401)، 19 مراقب با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع وارد مطالعه شدند. محیط پژوهش متناسب با پژوهش کیفی، مراکز نگهداری شبانه روزی خصوصی و دولتی استان تهران در نظر گرفته شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های ساختارنیافته درباره تجربه مراقبان در نگهداری از کودکان استفاده شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و مطابق روش "کلایزی" تحلیل شدند. مقوله های به دست آمده، غرق شدگی در کار (مقوله های فرعی تسری احساسات والدگری بیدار شده به همه وجود و رنج کشیدن از دردهای کودکان)، مجال رشد یافتگی (مقوله های فرعی فرصت رشد معنویت، مراقبت به مثابه پرورش دهندگی کودکان، فرصت رشد فردی و جدی تلقی نمودن مراقبت کنندگی)، مقوله مشکلات سیستم های بالادستی (مقوله های فرعی مشکلات ناشی از سیستم کلان اجتماعی و مشکلات ناشی از سیستم سازمان بهزیستی) و مشکلات ناشی از ماهیت کار (مقوله های فرعی کار با کودکان آسیب دیده و دشواری مدیریت ارتباطات) را شامل شد. تجارب مراقبان مشارکت کننده در این پژوهش نشان داد شغل مراقبت بخصوص با چنین مخاطبانی موقعیتی حساس بوده و به راحتی از حیطه شغلی فراتر رفته و تمامی ابعاد زندگی مراقب را درگیر می کند؛ از این رو حمایت از ایشان امری اجتناب ناپذیر است.
دین باوری، انتساب به خدا، و پذیرش بی اخلاقی های منفعل: بررسی آسیب شناختی باورهای بدون آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
1 - 29
حوزههای تخصصی:
پژوهش-های پیشین درباره رابطه دین-باوری و اخلاق به یافته-های ضدونقیض رسیده-اند و این نشان می-دهد که اثر دین-باوری بر اخلاق نمی-تواند مستقیم باشد. پس برای آسیب-شناسی دین-باوری باید دید کدام ویژگی-های دین-باوری در چه شرایطی می-توانند به کدام شکل-های بی-اخلاقی کمک کنند. پژوهش کنونی فرض کرد که انتساب به خدا توجیه بی-اخلاقی-های منفعل (ترک فعل-ها) را آسان-تر می-کند و سبب می-شود که بی-اخلاقی-های منفعل، پذیرفتنی-تر به نظر بیایند. با هدف آزمون این فرضیه و در یک طرح همبستگی، 499 آزمودنی (230 مرد) با میانگین سنی 37 سال از میان 30 هزار مشترک همراه اول و ایرانسل ساکن تهران و کرج گزینش و به گونه تصادفی به دو گروه بی-اخلاقی منفعل (که شش داستانک درباره بی-اخلاقی-های منفعل خواندند) و بی-اخلاقی فعال (که شش داستانک درباره بی-اخلاقی-های فعال خواندند) گمارش شدند. دین-باوری با مقیاس باورهای فراطبیعی (جانگ، بلومکه، و هالبرستات، 2013)، و انتساب به خدا و پذیرش بی-اخلاقی با پرسش-نامه پژوهشگرساخته اندازه-گیری شد. تحلیل-های رگرسیون نشان داد آزمودنی-هایی که دین-باوری آنها بیشتر بود، بیشتر از آزمودنی-هایی که دین-باوری آنها کمتر بود، بی-اخلاقی-های منفعل را به خدا نسبت دادند، انتساب به خدا توانست پذیرش بی-اخلاقی را پیش-بینی کند، و دین-باوری پس از کنار گذاشتن واریانس انتساب به خدا با پذیرش بی-اخلاقی رابطه منفی داشت. همچنین الگوی میانجی-گری تعدیل-شده نشان داد که انتساب به خدا می-تواند توضیح دهد که چرا دین-باوران، بی-اخلاقی منفعل را آسان-تر می-پذیرند. این یافته-ها نشان می-دهند که باورهای دینی اگر با آموزه-های دینی کامل نشوند می-توانند به بی-اخلاقی کمک کنند.
اقتصاد روسپیگری: ارائه یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
71 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی علل اجتماعی و اقتصادی شکل گیری بازار روسپیگری و پیامدهای ورود زنان روسپی به این بازار است. روش اجرای پژوهش نظریه زمینه ای و مبتنی بر پارادایم تفسیری می باشد که از لحاظ نتایج پژوهش، کاربردی و به لحاظ معیار زمان مطالعه مقطعی (1398-1399) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه عمیق با 21 نفر از عوامل بازار روسپیگری (روسپی، قواد و مشتری) و کارشناسان حوزه روسپیگری در سطح شهر بجنورد، 33مقوله فرعی، 15 مقوله محوری و در نهایت بر اساس کدگذاری گزینشی پدیده مرکزی در قالب « بازار روسپیگری، بازاری پر رونق مبتنی بر ارائه اجباری خدمات جنسی» صورت بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده مرکزی شناسایی شده تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل شامل: « بی پناهی اجتماعی»، «وفور تقاضا»، «درآمد بالا برای قوادان» و « فقر تشدید شونده » بوده که منجر به بروز پیامدهایی شامل ، «تشدید آسیب پذیری در برابر عوامل مخاطره آمیز»، «قرارگیری مداوم در معرض خشونت»، «خانواده زدایی از زندگی روزمره» و « بهره کشی جنسی از زنان فقیر و آسیب دیده اجتماعی» می شود. همچنین «انطباق فعال با وضع موجود» و « مقاومت مقطعی/ غیر پیوسته« به عنوان مهمترین راهبردهای پیش روی زنان روسپی در این بازار به شمار می رود.
فراتلخیص مطالعات سالمندی موفق در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
45 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مطالعات مربوط به سالمندی موفق در کشورهای خاورمیانه از روش مرور نظام مند و راهبرد فراتلخیص برای شناخت عوامل موثر در سالمندی موفق استفاده کرده است. 43 پژوهش متفاوت در بازه زمانی ده سال منتهی به سال 2023 میلادی، که در کشورهای مختلف خاورمیانه انجام یافته وارد مراحل مرور نظام مند شدند. پس از کدگذاری انتسابی و کدگذاری کل نگر مقالات بررسی شده، موارد استخراج شده وارد فرایند تجزیه، تحلیل و ترکیب یافته ها شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهند، شش مقوله فردی، مذهبی، اقتصادی، سبک زندگی، روابط اجتماعی و فرهنگی عوامل موثر بر سالمندی موفق است. همچنین نظریه های مرتبط با موضوع سالمندی موفق که در تحقیقات مورد بررسی وجود داشت مطالعه و نکات مهم آن از جمله الگو های نظریه ای سالمندی موفق و نظریه قطع ارتباط به عنوان یافته های نظری پژوهش برجسته شده است. یافته ها نشان می دهد سلامت جسمی و روانی، روابط و حمایت اجتماعی، حضور در کنار خانواده، وجود پس انداز و بیمه، تکیه به معنویات و داشتن سبک زندگی سالم مهمترین شاخص های سالمندی موفق در خاورمیانه می باشند.
واکاوی تجربه زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
1 - 52
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی به فرایندی اشاره دارد که در آن زنان به منابع مادی و غیرمادی دسترسی داشته و می توانند بر زندگی، انتخاب ها و توانایی های خود تأثیر داشته باشند. توانمندسازی دارای دو بعد ایستا و پویاست و عاملیت در این فرایند تأثیر مهمی دارد. به عبارت بهتر توانمندسازی شامل سه مفهوم عاملیت، فرایندها/دستاوردها و نتایج است. توانمندسازی دارای ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، شخصی و روانی است و زمانی رخ می دهد که زنان بتوانند هنجارها و فرهنگ موجود را به چالش کشیده و زندگی خود را بهبود بخشند. پژوهش فوق با هدف درک تجارب زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی با روش پدیدارشناسی انجام شده است. در این پژوهش با 13 نفر از زنانی که در پروژه های توانمندسازی شهر کرمان شرکت نموده و این زنان عمدتاً از افرادی بودند که به نوعی درگیر در فقر و مسائل اقتصادی بودند، مصاحبه انجام و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در نرم افزار مکس کیودا، کدگذاری شد که در نهایت 14 مضمون استخراج گردید که عبارتند از: پارادوکس دیگری بزرگ، عدم هزینه در حرفه پیش بینی شده، شکست توانمندسازی مالی، ادراک ارتقای مهارت، پیدایش امیدواری، احساس دیده شدن، برابری و احترام متقابل، ذوب افق ها، تجربه یادگیری مؤثر، هم افزایی، شور و شوق فعالیت گروهی، کار به مثابه فراغت، ادراک ناتمامی و گسست، ادراک ضعف سازماندهی.
سنخ شناسی پیامدهای حمایت اجتماعی در بستر جامعه ایرانی با تأکید بر عنصر سلامت کل نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
1 - 39
حوزههای تخصصی:
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظام مند پژوهش های مرتبط با حمایت اجتماعی و سنخ-شناسی پیامدهای آن را با هدف تصویرسازی نسبتاً جامع از آورده ها و چالش ها آشکار می سازد. هدف مطالعه، سنخ بندی پیامدهای حمایت اجتماعی در جامعه ایرانی، و روش آن، مرور نظام مند است. مقالات منتشرشده با موضوع حمایت اجتماعی جامعه آماری پژوهش هستند که با رجوع به پایگاه های علمی ایرانی جستجو شدند. بر اساس معیارهای شمول، 40 مقاله مرتبط انتخاب شدند. برای دستیابی به داده های مقالات،کاربرگ های استخراج داده ها در قالب دوازده شاخص طراحی و ضمن کدگذاری و حاشیه نویسی، تکمیل و متعاقب بررسی و مقایسه آن ها با یکدیگر، تحلیل شدند. بر پایه مرور نظام مند، حمایت اجتماعی به عنوان متغیر مستقل مورد کاوش، در نسبت با 18 متغیر مورد بررسی محققان داخلی قرار گرفته است؛ سایر متغیرهای مرتبط با متغیر حمایت اجتماعی ذیل سنخ های پیامدیِ «جسمانی»، «روان شناختی»، «اجتماعی» و «فرهنگی – نگرشی» مقوله بندی شده اند. سنخ پیامدی روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی – نگرشی هر کدام دارای بیشترین فراوانی هستند(5/12%)؛ سنخ پیامدی جسمانی کمترین اهمیت را نزد نویسندگان داشته اند(5/12%). ، «سلامت روان» و «کیفیت زندگی»، ذیل سنخ پیامدیِ روان شناختی، دارای بیشترین فراوانی هستند. به موجب مهم ترین نتیجه مطالعه، اثربخشی حمایت اجتماعی، مستلزم توجه به ابعاد و پیامدهای چندوجهی آن با استعانت از رویکردهای میان رشته ای سلامت و اتخاذ دیدگاه کل نگر، هم در مقام فهم و هم در موضع سیاستگذاری های معطوف به مددکاری اجتماعی خواهد بود. بی توجهی به ذی-وجوه بودن حمایت اجتماعی، غفلت از حمایت اجتماعیِ رسمی و سازمان یافته و امتناع از کاربست روش-های کیفی و تفسیری اساسی ترین نقاط ضعف پژوهش های مورد بررسی هستند.
مطالعه درک و تصور جوانان از احساس طرد اجتماعی و تجردگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
41 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل روابط ساختاری زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی افرادی است که درگیر این فرایند شده اند. روش تحقیق، آمیخته (از نوع طرح اکتشافی- متوالی) است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع رهیافت پدیدارشناختی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، به این منظور در بخش کیفی با 21 جوان مجرد ساکن شهر اهواز که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری این پژوهش 345 دختران و پسران مجرد بالای 30 سال بوده است. حجم نمونه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 252 مورد تعیین شد.گردآوری داده ها با روش پرسشنامه و شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گرفته و سؤالات براساس پرسش نامه محقق ساخته در پی سنجش واقعیت های عینی است. مراحل اجرای این تحقیق را می توان در قالب 2 مطالعه کلی تشریح کرد. در مطالعه اول، مهم ترین بسترهای مؤثر بر احساس طرد وتجردگزینی از دید کنشگران شناسایی شد که عبارتند از: هویت مخدوش، شرایط کژقواره، مسئولیت گریزی، الزامی ندانستن امر ازدواج، ابژه های حقارت (داغ ننگ)، الزام های استتار، دیدن خاطرات تلخ دیگران و ... در مطالعه دوم نیز، عوامل بدست آمده از مطالعه قبلی، در قالب پرسشنامه ای در میان اعضای نمونه آماری توزیع شد. نتایج این تحقیق نشان دادند که، هویت مخدوش مهم ترین عامل در احساس طرد اجتماعی می باشد.
مطالعه کیفی سلامت روانی در مناسبات کرونایی؛ مورد کاوش: پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
115 - 149
حوزههای تخصصی:
یکی از گروه های اصلی که در طی شیوع بیماری ویروس کرونا بار روانی سنگینی را به دوش می کشید، کادر درمان بود. این تحقیق در تلاش است تا شناخت وسیع تری از دلایل،زمینه ها و پیامد های بیماری کرونا بر سلامت روان کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی بیرجند به دست آورد.از این رو با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزاد در چارچوب نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری از 30 نفر از پرسنل این سازمان داده های لازم گرد آوری شد.از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته شد.برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش:کنترل یا اعتبار یابی توسط اعضا،مقایسه های تحلیلی و استفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است.طبق یافته های تحفیق محیط های استرس زا ی شغلی و اجتماعی/ خطر اشتباهات و بروز حوادث شغلی/ اختلال در سلامت جسمانی به عنوان مهمترین شرایط علی و همچنین وضعیت نامطلوب حقوق و مزایای شغلی/ منزلت و اعتماد اجتماعی ادراک شده / امید اجتماعی ادراک شده به عنوان عوامل مداخله گر،بی اعتمادی به مدیریت و (ضعف) زیرساختی فرهنگی-آموزشی به عنوان شرایط زمینه ای ، اقدامات اصلاحی دولت/ افزایش سطح آگاهی عمومی/افزایش انگیزه پرسنل ، بهبود مهارت کاری و حرفه ای به عنوان عمل-تعامل ها و واکنش رفتاری-عملکردی/ علائم جسمانی -روانی به عنوان پیامدها مشخص شده است.نتیجه گیری: سلامت روان پرسنل تحت تاثیر عوامل درون و برون سازمانی(اجتماعی) شکل می گیرد که مهمترین عامل تاثیرگذار بر آن عملکرد مدیریتی در جامعه است
مضامین اثربخش در حمایت اجتماعی از منظر روان درمانگران: تدوین مدل مبتنی بر رویکرد کیفی به پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
131 - 167
حوزههای تخصصی:
حمایت اجتماعی یکی از متغیر های مورد مطالعه در علوم روانشناسی و اجتماعی است. حمایت اجتماعی با تأثیر گذاری بر عرصه های مختلف فردی و اجتماعی سلامت روانی و بهروری افراد را ارتقا می دهد و فرد را برای مواجه با مشکلات یاری می رساند. این پژوهش در مورد شناسایی مضامین اثر گذار بر حمایت اجتماعی از منظر روان درمانگران بود. پژوهش از منظر هدف کاربردی و از نوع روش جز تحقیقات کیفی محسوب می شود. نمونه پژوهش را ۱۸ نفر از روانشناسان و درمانگران که در سال ۱۴۰۰در استان قم مشغول به فعالیت بودند تشکیل دادند. نمونه گیری به شکل هدفمند صورت گرفت. برای جمع آموری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری و نیافتن یافته جدیدی ادامه داشت. از روش تحلیل تماتیک برا تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. نتایج نشان داد عوامل در سطح درمانگر (عناصر مهارتی )، در سطح مدرسه ( عناصر آموزشی )، در سطح اجتماع (عناصراجتماعی _ قانونی)، در سطح خانواده (عناصر تعاملاتی) در سطح والدین (عناصر بین فردی _ معیشتی )، در سطح فرد ( عناصر شخصیتی) مضامین اثر گذار بر حمایت اجتماعی از منظر روان درمانگران بود. بحث: حمایت اجتماعی از ابعاد و زوایایی مختلف زندگی بشر قابل تحلیل و ارزیابی است و لزوم توجه به این مؤلفه از نگاه متخصصان و اندیشمندان حوزه های مختلف مرتبط با انسان ضروری است.
خوانش ارزش ها و اصول مددکاری اجتماعی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
53 - 83
حوزههای تخصصی:
انسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند.
بهزیستی روانی-اجتماعی کودکان مراکز نگهداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
201 - 238
حوزههای تخصصی:
بررسی بهزیستی روانی-اجتماعی گرچه برای تمامی سنین واجد اهمیت زیاد است ولی کنکاش آن در دوره کودکی به دلیل پی ریزی شخصیت در این سنین، اهمیت دو چندان دارد. گروه مورد نظر در مقاله حاضر کودکان مراکز نگه داری است که چالش های بهزیستی آنها بیشتر و بررسی شان ضروری تر است. در اینجا منبع جمع آوری داده ها و یا به عبارتی جامعه پژوهشی نیز 16 نفر از مربیان مراکز نگهداری کودکان بوده که در بهار 1401 با آنها مصاحبه شده است. روش پژوهش به صورت کیفی با استراتژی استخراج داده ها از طریق تحلیل مضمونی و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه به شیوه مصاحبه گروهی بوده است. در مطالعه حاضر از 4 مصاحبه گروهی متمرکز نیمه ساخت یافته استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری سه مرحله ای مطابق روش اشتروس و کوربین بوده است. مطابق آموزه های روش کیفی برای اعتبار و صحت کار از معیارهای چهارگانه لینکلن و گوبا مشتمل بر اعتماد پذیری، انتقال پذیری، مقبولیت و تصدیق پذیری استفاده شده است.یافته های به دست آمده در 40 مفهوم دسته بندی و در نهایت به سه مقوله نهایی تبدیل شده اند که مضمون اولیه از آنها انتزاع شد و در نهایت سه مضمون نهایی بن بست های احساسی- روانی، بهزیستی اجتماعی شکننده و غلبه واقعیت منفی بر انتظار مثبت می باشند. برآمده از یافته ها می توان گفت؛ بهزیستی روانی اجتماعی کودکان مراکز شبانه روزی وضعیت مطلوبی ندارد و مراقبت از آنها به نیازهای اولیه تقلیل پیدا کرده است و وضعیت مطلوب اکنون و آینده را در نظر نمی گیرند، لذا ضرورت دارد برنامه هایی به صورت جامع با لحاظ تمامی نیازهای کودکان و توانمندی آنها بازطراحی شوند.
اثر ابعاد سرمایه فرهنگی و اجتماعی بر کیفیت زندگی سالمندان ساکن در آسایشگاه خیریه کهریزک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
87 - 130
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در پی آن هستیم تاثیر هریک از انواع سرمایه اجتماعی (شامل مشارکت اجتماعی، عضویت در شبکه های روابط اجتماعی و اعتماد) و انواع سرمایه فرهنگی (شامل عینیت یافته، تجسم یافته و نهادینه شده) را بر کیفیت زندگی سالمندان آسایشگاه خیریه کهریزک بررسی کنیم . روش انجام پژوهش حاضر پیمایش است، نمونه گیری بصورت خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شده، خوشه معادل اتاق در نظر گرفته شده است و به صورت تصادفی، 34 اتاق انتخاب و در نهایت 204 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. داده ها در محیط اس پی اس اس تجزیه و تحلیل شده-اند. یافته های تحقیق نشان می دهند هر سه متغیر اصلی یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و کیفیت زندگی وضعیت مطلوبی در میان پاسخگویان ندارند. با این حال ظرفیت سرمایه اجتماعی سالمندان مورد مطالعه (با نمره کل 63.29 از 120 نمره) بسیار بیشتر از نمره سرمایه فرهنگی (11.90 از 81 نمره) آنان است. همچنین نمره کل سالمندان از کیفیت زندگی 64.05 بوده و حداکثر نمره ای که برای این متغیر در نظر گرفته شده ، 105 نمره است، این در حالی است که یافته ها نشان می دهد بین همه ابعاد سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با کیفیت زندگی ارتباط معنادار وجود دارد، متغیر مشارکت اجتماعی و پس از آن متغیر شبکه روابط اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت زندگی سالمندان دارند. در پایان بر اساس یافته ها و نتایج، پیشنهاداتی برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان پیشنهاد شده است.
آسیب شناسی حمایت اقتصادی با تمرکز بر تخفیف و مساعدت مالی مددکاران اجتماعی مراکز درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
169 - 199
حوزههای تخصصی:
یکی از فعالیت های مهم مددکاران اجتماعی حمایت اقتصادی از بیماران نیازمند بر اساس ارزیابی و تشخیص حرفه ای است. این پژوهش کیفی باهدف شناخت عوامل مؤثر بر حمایت های اقتصادی مددکاران اجتماعی مراکز درمانی از بیماران نیازمند انجام شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا قراردادی است. جهت جمع آوری داده ها از روش بحث گروهی متمرکز (FGD) به صورت مبتنی بر هدف، با حضور 18 نفر از مددکاران اجتماعی ستاد، دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز درمانی در قالب چند سؤالی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش قالب کدها، زیر طبقات و درون مایه/ طبقات تحت عنوان همراهی و همکاری ضعیف درون سازمانی و چالش های غیرمسئولانه برون سازمانی مؤثر بر موضوع تخفیف طبقه بندی شد. در محور درون سازمانی موضوعاتی چون ضعف سامانه HIS بیمارستانی، مداخله سایرین در ثبت تخفیفات، ضعف دستورالعمل ها، تصدی پست مددکاری اجتماعی توسط سایر رشته ها، ضعف در مستندسازی، کمبود نیرو و امکانات، نامتوازن بودن اختیارات با مسئولیت ها، عدم آشنایی کادر درمانی با ماهیت مددکاری اجتماعی و در حیطه برون سازمانی شامل ضعف عملکرد سایر ارگان های حمایتی، افزایش آسیب های اجتماعی، اتباع غیرقانونی، نقش بیمه، عدم توجه به برخی گروه های آسیب پذیر، هزینه های تحمیلی، افزایش مراجعه به بیمارستان های دولتی و فرهنگ استفاده از منابع دولتی می باشد. طبق نتایج پژوهش عوامل گوناگونی در میزان و چگونگی انجام حمایت های اقتصادی مددکاران اجتماعی از بیماران نیازمند تأثیرگذار است که این امر موجب تحمیل بار هزینه ای هنگفت بر سیستم بهداشت و درمان کشور شده است. از سوی دیگر منجر به غیرتخصصی شدن حرفه مددکاری اجتماعی و ایجاد نگرش منفی و سطح پایین در جامعه نسبت به این حرفه می شود.
عوامل مؤثر بر گرایش به نزاع فردی و جمعی با تأکید بر راهکارهای پیشگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
185 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف: خشونت و نزاع از آن نوع پدیده هایی است که نه تنها برای افراد درگیر، بلکه به واسطه ایجاد احساس ناامنی، فرسایش سرمایه اجتماعی و نمایش چهره خشن از شهر یا محله و نظایر آن، پیامدهای منفی متعددی برای کل پیکره اجتماع در پی دارد و لذا ضروری است پس از شناخت ابعاد این آسیب، در جهت کاهش آن اقدام کرد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف شناخت علل نزاع فردی و جمعی و راهکارهای پیشگیری از آن اجرا شد.روش شناسی : روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری را شهروندان 18 تا 50 ساله ساکن در شهرستان های همدان، اسدآباد و ملایر (به دلیل برخورداری از بیشترین فراوانی نزاع) تشکیل می دهد و حجم نمونه به تعداد 395 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق پرخطر و مستعد نزاع در شهرستان های مذکور انتخاب گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد کم و کیف ادراک از نظارت والدین، وجود کنترل غیررسمی، و همچنین کنترل رسمی، احساس تعلق به اجتماع (پیوند اجتماعی)، سنگینی کفه هزینه در تحلیل هزینه- فایده از نزاع، رضایت از عملکرد پلیس، اعتماد نهادی (نهادهای قضایی) رابطه معکوس و متغیرهای ظرفیت پرخاشگری، احساس تعلق به شبکه دوستان، احساس محرومیت اجتماعی، احساس ناکامی اجتماعی و احساس آنومی رابطه مثبت و مستقیم با هر دو متغیر (گرایش به نزاع فردی و جمعی) دارند.نتیجه گیری: با مداخله در مکانیزم های علّی مذکور، می توان گرایش به رفتارهای نوع دوستانه (بجای خشونت و نزاع) را افزایش داد. این امر از طریق توجهات ساختاری ممکن خواهد شد.
تأثیر سرمایه های اقتصادی و اجتماعی بر فرهنگ فقر: زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
85 - 114
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی فرهنگ فقر در زنان شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش پیمایشی در سال 1399 در شهر کرمانشاه انجام شد و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان 15 تا 59 ساله بود که از بین آن-ها 384 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای بررسی وضعیت سرمایه های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگ فقر، از پرسش نامه ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از دو نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمره فرهنگ فقر در میان زنانی که همسر آن-ها فوت شده بود 50/3 بود که بالاتر از افراد مجرد با میانگین 60/2 بود. همچنین میانگین نمره فرهنگ فقر در میان طبقات سنی بالای 51 سال بیشتر از گروه سنی 15 تا 24 سال بود. علاوه بر این نتایج، فرهنگ فقر در میان افراد بیسواد (34/3) بود که بیشتر از سایر طبقات تحصیلی بود. نتایج همچنین نشان داد که نمره فرهنگ فقر (3) در میان کسانی که پایگاه اقتصادی-اجتماعی بسیار محروم دارند در مقایسه با دیگر طبقات، بالاتر بود. یافته های این مطالعه همچنین نشان داد که سرمایه های اجتماعی و سرمایه های اقتصادی بترتیب و بصورت منفی 28 درصد و 26 درصد از واریانس فرهنگ فقر را توانستند تبیین نمایند. بنابراین سرمایه های اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی ای بر روی فرهنگ فقر دارند و بهبود و افزایش آن ها باید همواره مورد توجه قرار بگیرد.
شناخت تجربه زیسته دختران شهر تهران از شکاف نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
151 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی فهم تجربه زیسته دختران شهر تهران از شکاف نسلی صورت گرفته در جامعه است. در چند دهه اخیر با توجه به تغییرات ساختار فرهنگی جامعه، زمینه مساعدی برای بروز تغییرات در ارزش ها و نگرش های گروه های اجتماعی به ویژه نسل های جدید جامعه ایرانی به وجود آمده است. چارچوب مفهومی در پژوهش حاضر مبتنی بر دیدگاه های اندیشمندان در زمینه تفاوت نسلی و تغییرات ارزشی نسل ها است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است که مبتنی بر آن با تعداد 20 نفر از دختران دهه 70 از طریق روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه عمیق انجام شد و داده ها با روش تحلیل تماتیک(مضمون) مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که دختران دهه هفتاد شهر تهران به مثابه نسل جدید دارای تجارب زیسته خاصی چون: جهان-وطن بودن، نوگروی دینی، سکولار شدن، سبک زندگی مدرن، نوگرایی و هویت مدرن، زیست جهان متکثر و متمایز و ذهن بی خانمان هستند. در مجموع نسل دهه هفتاد مبتنی بر ارزش ها و باورهای جهان مدرن زیست خود را تنظیم می کند و تجارب زیسته خود را نیز بر این اساس تنظیم می کند و سامان می بخشد.
فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند کم توان ذهنی: یک مطالعه پدیدارشناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
55 - 114
حوزههای تخصصی:
داشتن فرزند معلول، بار روانی اجتماعی سنگینی بر خانواده وارد می کند و پدر به عنوان مدیر خانواده ، سنگینی این بار را بیشتر احساس می کند. هدف این پژوهش ، فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند معلول ذهنی با روش کیفی و با تکیه بر پدیدارشناسی تفسیری و نظریه پردازان مهمی همچون: هوسرل، هایدگر، مرلوپنتی، شوتس، فوکو، بوردیو و ون مانن است. روش نمونه گیری ، نمونه گیری هدفمند است که با بیست نفر از پدران دارای فرزند معلول ذهنی دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان ، با در نظر گرفتن معیارهایی از جمله زندگی فرزند معلول در خانه و راضی به مصاحبه شدن و سایر معیارها، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت. داده ها براساس هرمنوتیک مضاعف تحلیل و توصیفات متنی شرکت کنندگان به توصیفات ساختاری تبدیل شد.نتایج منجر به شناسایی یک مقوله مرکزی با عنوان بار پدر دارای فرزند معلول و سه مضمون اصلی بار معطوف به فرد، بار معطوف به خانواده و بار معطوف به اجتماع شد. یافته ها سرشار از تجارب منفی فردی وآسیب های روحی و روانی مانند استرس، اضطراب، افسردگی، سیری از زندگی، و تجارب خانوادگی همچون نامناسب بودن روابط با همسر و فرزندان، فرزندان باهم و تجارب اجتماعی مثل داغ های ننگ، انگ های اجتماعی، طرد و انزوای اجتماعی بود و از فشار سنگین بارمالی و اقتصادی حکایت داشت . توجه به تجربه زیسته پدران بجای مادران، نوآوری مهم این پژوهش بود. نتیجه این شد که تعامل همه ی بارها با یکدیگر ، فشار بار پدری را نیازمند حمایت و توجه می کند.
گونه شناسی کار کودکان و آسیب های ناشی از آن بر کودکان کار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
115 - 158
حوزههای تخصصی:
کار کودکان از آسیبهای اجتماعی مهم در جهان است. بسیاری از کودکان در شرایط بهره کشانه کار میکنند و مورد استثمار قرار میگیرند. در ایران تا کنون سیاستها و مداخلات در زمینه حذف کار کودک کارآمد نبوده. با توجه به تنوع و گستردگی انواع کار کودکان و آسیبهای آن، پژوهش حاضر تلاش کرده تا با گونه شناسی کار کودکان در شهر تهران، دسته ها و رده های فعالیت بهره کشانه کودکان و مسائل و پیامدهای ناشی از هر یک از انواع مشاغل بر کودکان را شناسایی کند تا از طریق شناخت درست به طرحریزی اقدامات لازم برای هر گونه شغلی کودکان در راستای کاهش و حذف کار کودکان کمک نماید.پژوهش به روش کیفی بوده و از طریق مطالعه اسنادی که در آن نمونه گیری به شیوه تعمدی و نظری بوده و نیز مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی حوزه کار کودکان انجام شده است. داده ها به شیوه تحلیل تماتیک تجزیه و تحلیل شده و درنهایت بر اساس یافته های پژوهش گونه های کار کودکان در هفت دسته شامل کار کارگاهی، دستفروشی، کار در خیابان، زباله گردی، تکدی گری، کار کودکان خیابانی و هم چنین کار پنهان کودکان سنخ بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش ضمن تأیید پژوهشهای پیشین، تلاش دارد تا بر اساس یک رویکرد کل نگر به مسئله شناخت واقع بینانه کار کودک بپردازد. به گونه ای که این شناخت مبنای پژوهش ها و اقدامات علمی و عملی سیاست گذاران و نهادهای متولی سلامت و رفاه کودکان قرار گیرد.
تجربه زیسته برون رفت از وابستگی عاطفی به شخص در افراد دارای اختلال سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
67 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تجربه زیسته برون رفت از وابستگی عاطفی در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد است. روش تحقیق از نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. جامعه هدف کلیه اعضای انجمن معتادان گمنام است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است، مصاحبه تا جایی ادامه پیدا کرد که داده های جدیدی در برنداشت و به حد اشباع نظری رسید و در نهایت جامعه هدف به 10 نفر رسید. تحلیل داده ها از طریق مقایسه مداوم و کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، انجام شد. یافته ها نشان می دهد که تجربه معتادان گمنام از وابستگی عاطفی شامل 2 مقوله اصلی «بی کفایتی» و «خودتخریبی» و 11 مقوله اولیه « ضعف درحفاظت از مرزهای فردی و بین فردی»، «وابسته افراطی»، « بیم خسران»، «شکست در گسست»، «سرویس دهی افراطی»، «فقدان قاطعیت کافی»، «تمایزیافتگی پایین»، «نداشتن استقلال فکری و عاطفی»، «آسیب پذیری»، «عزت نفس پایین» و «تسلیم» است. یافته ها نشان داد عملکرد افراد معتادی که دارای وابستگی عاطفی هستند، بدون حضور فرد مقابل دچار مشکل می شود. آن ها بدون فردی که به آن وابسته هستند احساس بی کفایتی می کنند و همچنین به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی عمل کرده و به خود آسیب می رسانند.
سیاستگذاری اجتماعی و مسئله امید: مطالعه ارزیابی جامعه از آینده در پیمایشهای ملی دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
29 - 64
حوزههای تخصصی:
امید به آینده در مطالعات اخیر علوم اجتماعی بر ارزیابی مثبت از بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی دلالت دارد. ارزیابی از آینده خود تاحدزیادی متأثر از ارزیابی از روندهای پیشین و وضعیت اکنون جامعه است. درواقع، ارزیابی پاسخگویان از آینده به نوعی نقد وضعیت و سیاست های فعلی و پیشین است؛ نوعی ارزیابی بازتابی و نقد تداوم و چسبندگی سیاست های فعلی. «نه» به آنچه تاکنون رخ داده است و تأکید بر ضرورت تغییر بنیادین. این برداشت تداعی کننده تاریخی بودن مسئله امید است. در این مقاله، ارزیابی جامعه از آینده براساس داده های پیمایش ملی سلامت اجتماعی بررسی شده است. در این پیمایش که در سال 1397 انجام شده، در هشت محور اقتصادی و اجتماعی ارزیابی پاسخگویان از وضعیت آینده جویا شده است. تطبیق داده های این پیمایش با دو پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان و سرمایه اجتماعی در امتداد زمانی نشان از روند کاهنده ارزیابی امیدوارانه ایرانیان از آینده دارد. با استفاده از داده های موجود در گزارش های تحلیلی و آماری حوزه های مرتبط نظیر فقر، اشتغال، بیکاری، وضعیت برخورداری استان ها، و غیره نسبتِ بین داده های پیمایش و وضعیتِ موجود جامعه توضیح داده می شود. شواهد نشان می دهد پنداشت جامعه از وضعیت خود با داده های ثبتی رسمی و پژوهشی انطباق دارد و برداشت های ذهنی از وضعیت معرّف وضعیت واقعاً موجود اقتصادی و اجتماعی است.