فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۲۰ مورد.
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقق اهداف سازمانی مستلزم کارآمدیِ نیروی انسانی است اما اهمال کاری به عنوانِ شکل مخربِ تاخیر در انجام فعالیت ها، یک مانع بزرگ در اثربخشی نیروی انسانی در سازمان است. اهمال کاری به عنوان پدیده ای جهانی، در سازمان ها در حال گسترش است و این امر می تواند بهره وری سازمانی را تقلیل دهد. حسب شواهد، اهمال کاری در بین کارکنان ایرانی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی وجود دارد و در حال افزایش است. این عارضه می تواند در سازمان هایی که با حجم عظیم مراجعات و تعاملات مواجه هستند مانند ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی، عوارض و پیامدهای منفی زیادی از خود به جا بگذارد. اهمال کاری در سازمان، متاثر از عوامل متعددی است اما این پژوهش به دنبال آن است که تأثیر فلات زدگی شغلی را بر اهمال کاری سازمانی با نقشِ میانجی رضایت شغلی، مورد بررسی قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کمی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کارکنان ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی در استان اصفهان هستند که 217 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از آنان جمع آوری شد. جهت سنجش اهمال کاری و رضایت شغلی، به ترتیب از پرسش نامه های باران متین و همکاران (2020)، و پانیگراهی و الناشاش (2019) استفاده شد و برای سنجش فلات زدگی شغلی از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردید. جهت سنجش اعتبار ابزار تحقیق از اعتبار سازه ای و اعتبار صوری و برای سنجش پایایی آنها از همسانی درونی به روش ضریب آلفا کرانباخ استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید.یافته ها: نتایج آزمون اثرات مستقیم و غیرمستقیم مدل تحقیق نشان داد، رضایت شغلی به طور جزیی، میانجی گر رابطه بین فلات زدگی محتوایی، و اهمال کاری از نوع سرباز زدن از انجامِ به موقعِ وظایف سازمانی است. به علاوه، رضایت شغلی، میانجی گر کامل رابطه بین فلات زدگی ساختاری و ابعاد اهمال کاری سازمانی است. اما این متغیر نتوانست میانجی رابطه فلات زدگی فراگیر و ابعاد اهمال کاری سازمانی باشد. همچنین، تفاوت آماری معنادار بین میانگین میزان اهمال کاری سازمانی بر حسب نوع استخدام، تطابق حوزه فعالیت با پست سازمانی، محل خدمت، سطح تحصیلات، و پست سازمانی وجود ندارد. در حالی که میانگین میزان اهمال کاری سازمانی بر حسب جنسیت، وضعیت تأهل، تطابق تحصیلات با شغل، و حوزه فعالیت متفاوت است.نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، نتیجه گیری این پژوهش این است که با کنترل سطح فلات زدگی شغلی می توان میزان اهمال کاری سازمانی کارکنان را به حداقل رسانید. یک راهکار عمده برای تحقق این مهم، بالا بردن سطح رضایت شغلی کارکنان است.
طراحی الگوی حکمرانی مدیریت عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی؛ باتأکیدبر نقش توسعه منابع انسانی در حل مسائل اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال طراحی مدلی جامع برای حکمرانی مدیریت عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی است که بر توسعه منابع انسانی و نقش آن در حل مسائل اجتماعی ایران تأکید دارد. این مطالعه بااستفاده از روش ترکیبی (کیفی-کمی)، و با رویکرد کاربردی-اکتشافی برخودار است. داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسش نامه گردآوری شدند. در بخش کیفی، با انجام 15مصاحبه با مدیران و کارکنان سازمان به روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل «اشباع نظری»، مدل اولیه حکمرانی مدیریت عملکرد تدوین گردید. تحلیل داده ها با بهره گیری از نظریه پردازی داده بنیاد صورت گرفت. در بخش کمی، حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعیین شد و داده های گردآوری شده از 351پرسش نامه با بهره گیری از مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که شرایط علی، مقوله محوری، راهبردها، شرایط مداخله گر، زمینه و پیامدها ابعاد اصلی مدل پیشنهادی را تشکیل می دهند و بر سطوح فردی، سازمانی و اجتماعی تأثیر به سزایی دارند. از نوآوری های این مطالعه می توان به طراحی مدلی جامع مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد، ارزیابی اعتبار مدل با بهره مندی از مدل سازی معادلات ساختاری و تأکیدبر نقش توسعه منابع انسانی در رفع چالش های اجتماعی اشاره کرد. این پژوهش می تواند به بهبود کارآمدی و اثرگذاری سازمان تأمین اجتماعی و ارتقای مسائل اجتماعی کشور کمک کند.
بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج گریزی جوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گذار از سنت به مدرنیته، تغییرات عظیم اجتماعی – اقتصادی و هویتی را در جامعه ایران به وجود آورده است. یکی از مهم ترین این تحولات نحوه نگرش و ارزش گذاری نسل جوان به مقوله ازدواج می باشد. افزایش زندگی های مجردی در شهرهای بزرگ بازتاب علاقه نسل جوان به تجرد است. در سال های اخیر؛ پدیده تجرد قطعی و تنهایی گزینی در ایران شدت یافته و به یکی از مسائل مهم اجتماعی- جمعیت شناختی کشور تبدیل شده است، تاخیر در ازدواج جوانان به یک مساله اجتماعی تبدیل شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش فراترکیب به بررسی علل و عوامل موثر بر گرایش جوانان به زندگی مجردی پرداخته ایم. در این تحقیق پس از جستجو در سایت های مختلف و استخراج 123 مقاله بر اساس کلیدواژه های تحقیق با موضوع تجرد جوانان؛ بر اساس استاندارد های موجود در روش متاسنتز در نهایت به 31 مقاله تمرکز گردید. سپس با تجزیه و تحلیل عوامل موثر و احصاء مقولات کلیدی حاکم بر در این مقالات؛ به 5 مفهوم بنیادی شامل افزایش فردگرایی، تحولات ارزشی، تحولات اجتماعی، جامعه ریسکی و معضلات اقتصادی رسیدیم. با بالا رفتن سطح تحصیلات، انتظار افراد برای ورود به بازار کار بیشتر می شود و این موضوع یعنی پیدا کردن شغل مناسب می تواند باعث تاخیر در ازدواج گردد. سواد و تحصیلات باعث تحولات فردی و دگرگونی در ایده ها و نگرش ها و ارزش های شخصی می گردد و با گسترش افق دید افراد به ماورای مرزهای سنتی جامعه، آنها را به ارزیابی مجدد از ارزش های خانواده و ازدواج وادار می سازد.
نهاد دین؛ تحلیل داده بنیاد جامعه پذیری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این نوشتار، تحلیل چگونگی تحقق جامعه پذیری دینی در دعا به عنوان یک کنش اجتماعی و ارائیه یک الگوی بومی جامعه پذیری دینی مبتنی بر نقش دعا و نیایش است. روش مطالعه: در این پژوهش رویکرد روشی، کیفی و با استفاده از روش نظرییه زمینه ای با 23 نفر از شهروندان شهرستان بندر امام خمینی(ره) که روزانه دعا می خوانند، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع، مصاحبه های عمیق و ساختاریافته انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند «جامعه پذیری دینی» تحت تأثیر شرایط علّی (مکان مندی، زمان مندی، شرایط روحی)، شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و شرایط مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) می باشد. به این منظور شهروندان راهبرد «دعاگرایی» را اتخاذ کرده اند که پیامدهای (اصالت مطلوب ها، خود ملکوتی، نیت مندی، تفکر توحیدی، الگو پروری) را به دنبال داشته است. نتیجه گیری؛ دعا به عنوان کنش اجتماعی و فردی، بستری مناسب برای جامعه پذیری دینی کنشگران در جامعه است. جامعه پذیری دینی مبتنی بر دعا، یک فرآیند تعاملی است. به این صورت که راهبرد دعاگرایی خود تحت تأثیر دو دسته از عوامل است که همان شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) هستند. بنابراین به منظور تسهیل روند جامعه پذیری دینی لازم است شرایط تحدیدکننده، حذف یا حداقل تعدیل و شرایط تسهیل کننده، ایجاد یا تقویت شوند.
شناسایی پیشران های موثر بر آینده خصوصی سازی در جمهوری اسلامی ایران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
129 - 103
حوزههای تخصصی:
علی رغم اجماع جریان اصلی علم اقتصاد بر تأثیرات مثبت خصوصی سازی نظیر افزایش کارایی و بهره وری، کاهش هزینه های تولید، افزایش درآمد و رشد؛ شواهد تجربی متعددی در کشورهای مختلف وجود دارد که کفایت نظری و تجربی این نظر را به چالش می کشد. این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل مؤثر بر آینده خصوصی سازی در جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت؛ تحلیلی و اکتشافی است. با مرور ادبیات نظری و تجربی پژوهش و مصاحبه عمیق با نخبگان جامعه کار و تولید (فعالان کارگری، صاحبان کسب وکارهای کوچک، بوروکرات های دولتی، متخصصان حوزه کار، متخصصان اجرایی و دانشگاهی و روزنامه نگاران) که تخصص و تجربه کافی پیرامون مسائل خصوصی سازی داشتند، در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع به پیشران ها، بر مبنای میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری امتیاز دادند تا در نهایت به پاسخ این سؤال برسیم که مهم ترین مؤلفه ها و پیشران های مؤثر بر موفقیت خصوصی سازی در جمهوری اسلامی ایران کدام اند؟ و به چه میزان و چگونه بر همدیگر تأثیر می گذارند؟ داده ها در نرم افزار میک مک وارد گردید و سپس هجده پیشران اولیه شناسایی و در چارچوب ماتریس اثر متقاطع تعریف شد. در نهایت باتوجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، شش پیشران کلیدی و اهرمی دارای بیشترین تأثیر بر وضعیت آینده خصوصی سازی شامل پارادوکس منافع، فربگی دولت، اعتماد عمومی، نظارت پذیری، نگرش مسئولان و استیلاء بخش نامولد شناسایی شدند.
مطالعیه جامعه شناختی تأثیر سواد سلامت بر سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
103 - 131
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از مسائل مهم در جوامع امروز، سلامت اجتماعی افراد جوامع است. با بهبود و افزایش سلامت اجتماعی، جامعه می-تواند به سمت توسعه حرکت کند. یکی از گروه های مهم در جامعه، مردان آن جامعه هستند. هدف از این مطالعه، بررسی رابطیه بین سواد سلامت و سلامت اجتماعی بر مبنای نظرییه سلامت اجتماعی کییز است. روش مطالعه: روش این مطالعه از نوع پیمایشی است و جامعیه آماری شامل کلییه مردان 18 سال و بالاتر شهر شیراز می باشد که بر اساس فرمول کوکران تعداد 400 نفر به شیویه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جهت گردآوری داده ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه و نرم افزار مورد نیاز جهت تجزیه وتحلیل آماری، نرم افزار اس پی اس اس بوده است. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطیه سواد سلامت با سلامت اجتماعی در بین مردان شهر شیراز معنی دار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل حاضر در مدل رگرسیونی، توانسته اند 22 درصد از تغییرات متغیر سلامت اجتماعی را تبیین نمایند. نتیجه گیری: با عنایت به اینکه سلامت اجتماعی و سواد سلامت یکی از رکن های مهم سلامتی در هر جامعه و افراد آن جامعه است، توجه به آن ضروری و حائز اهمیت است. شهر شیراز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران دارای امکانات بهره گیری از سواد سلامت و به دنبال آن افزایش سلامت اجتماعی است. لذا با کمک های مردم و مسؤولین می توان این سطح آگاهی از سلامت اجتماعی و سواد سلامت را گسترش داد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تضادهای کارگری در دوره پهلوی اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روابط صنعتی و تضادهای کارگری، از پدیده های مهم اداره اجتماعات دوره معاصر است که باید موردتوجه عمیق برنامه ریزان و مسئولان اداره امور هر جامعه قرار گیرد. ازآنجایی که کارگران، ازمهمترین کنشگران بخش صنعت اقتصاد هستند، توجه به روابط آن ها با سایر کنشگران صنعتی، می تواند نقش بسزایی در درک تغییرات کلان جامعه داشته باشد. با توجه به این که در دوره رضاشاه، به تدریج نظام روابط صنعتی در حال شکل گیری بود، این تحقیق تلاش داشت با شناسایی عوامل مؤثر بر تضادهای کارگری در این دوره، از نواقص پژوهشی موجود بکاهد و به محققین و سیاست گذاران این حوزه، یاری رساند. روش مورد استفاده در این تحقیق، مطالعه تاریخی می باشد. روند کار بدین صورت بود که از بین 120 منبع مشخص شده، 27 منبع دست اول، علمی و با مستندات دقیق انتخاب شدند. ابتدا توصیفی دقیق از بازه زمانی مورد بررسی ارائه شد و سپس وقایع مهم مرتبط تاریخی در رابطه با روابط صنعتی و تضادهای کارگری به صورت زنجیره های تاریخی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با توجه به مبانی نظری تحقیق، تلاش شد تا مدلی برای این دوره ارائه گردد. همچنین، از روش اسنادی برای جمع آوری اطلاعات و داده ها استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که در این دوره، به تدریج تعداد کارگران صنعتی در حال افزایش است، دستمزد کارگران صنعتی اندک است، کارگران وضعیت رفاهی مناسبی ندارند و اتحادیه های کارگری و حرکت های کارگری به شدت سرکوب می شوند. نتایج تحقیق نشان دهنده آن بود که اختلالات هنجاری، رابطه ای، نمادی و توزیعی بر روابط صنعتی این دوره اثرگذار بوده است و علی رغم دستیابی به برخی توافقات و پیمان های جمعی، بیشتر فرآیندهای حل تضاد با شکست مواجه شده است.
مدل سازی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان و راهبردهای مواجهه با آن بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
299 - 340
حوزههای تخصصی:
مطالعیه اهمال کاری تحصیلی درمیان دانشجویان می تواند حمایت علمی و استراتژی های تصمیم گیری ضروری را برای مؤسسات آموزش عالی برای ارتقای سلامت روانی دانشجویان فراهم کند. این پژوهش با هدف مدل سازی اهمال کاری تحصیلی درمیان دانشجویان تحصیلات تکمیلی و شناسایی راهبردهای مواجهه با آن، ازطریق رویکردی کیفی و با استفاده از نظرییه داده بنیاد انجام شده است. درمجموع 15 عضو هیئت علمی در این مطالعه شرکت کردند و به صورت هدفمند و براساس قاعدیه اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها براساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. ناتوانی علمی و پژوهشی، ناکارآمدی سیستم دانشگاهی (ضعف مکانیزم های سیستم جذب دانشجو، مدیریت و قوانین آموزشی ناکارآمد، ضعف ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت و جامعه و فقدان آموزش توجیهی)، بازار کار و فرصت های شغلی ازجمله شرایط علّی شکل گیری اهمال کاری است. در مقابل دانشجویان از استراتژی های منفعلانه و یا فعلانه (راهبرد انطباقی و راهبرد فرصت های نامشروع) در برابر اهمال کاری استفاده می کنند. باورهای اجتماعی، وجود راه های میان بر، حمایت خانوادگی و بیگانگی دانشگاهی اساتید به عنوان شرایط مداخله گر و ماهیت رشته های دانشگاهی (در حوزیه علوم انسانی و علوم پایه)، کمبود تجهیزات علمی و پژوهشی تعدد نقش و حضوری یا مجازی بودن آموزش به عنوان شرایط زمینه ای بر راهبردها تأثیر می گذارند. پیامدهای این رفتار تضعیف اعتبار علمی و اخلاق حرفه ای، تضعیف سرماییه فرهنگی جامعه است. به طورکلی، انجام مداوم رفتار اهمال کارانه، می تواند پاسخی معنادار به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سازمانی باشد. این رفتار نه تنها نتیجه ای از عوامل فردی، بلکه واکنشی به ساختارهای کلان و انتظارات اجتماعی است، که هم زمان نشان دهندیه عاملیت فردی در مدیریت شرایط است.
بررسیِ رویکردیْ تمهیدگرایانه از معرفت شناسی اصلاح شده به آینده معرفت شناسیِ باور دینی: مطالعه آراء آلوین پلنتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی اصلاح شده(کالوینیستی) با قائل شدن به اینکه برخی باورهای انسان، پایه است و از این جهت که واقعاً پایه(زیرینِ زیرین) است نیاز به استدلال ندارد، نوعی از دین شناسی را متفاوت از الهیات طبیعی، ایمان گرایی و مبناگرایی سنتی ارائه می دهد؛ که مبتنی بر شواهد فطری است. مسئله اصلی این پژوهش این است که این نگاه چه تاثیری در آینده دین دارد؟ روش پژوهش، با توجه به بنیادین بودن این مطالعه، کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل جریان کالوینیستی معرفت شناسی است. بنابراین با رجوع به آثار آلوین پلانتینگا بعنوان مبدع این نظریه در فلسفه دین معاصر، و فیش برداری و استناد به آثار وی؛ نتایجی از این قرار حاصل گردید که معرفت شناسی دینیِ آینده دارای شرایطی چنین بوده و خصوصیاتی ذاتی، را برای آینده دین ورزی تمهید می کند؛ از جمله: معقولیت باور، اعتدال گرایی در معرفت شناسی دینی، عدم وابستگی توجیه معرفتی باور به اثبات صدق آن، باور محوری، فردگرایی و منطقه ای شدن باور دینی.
جامعه شناسی سیاسیِ سالخوردگی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
297 - 336
حوزههای تخصصی:
پیر شدن جمعیت محصول گذار جمعیتی است که در آن، باروری و مرگ و میر از سطوح بالا به میزان پایینی کاهش پیدا می کند. نسبت افراد سالمند در جمعیت افزایش یافته و تعداد افراد جوان کاهش می یابد. ابعاد و پیامدهای این مسأله، باوجود این واقعیت که در علوم اجتماعی، مانند: اقتصاد سالمندی جمعیت، روان شناسی پیری، جامعه شناسی سالمندی و غیره مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است، اما این موضوع از سوی جامعه شناسان و اندیشمندان سیاسى چندان موردتوجه واقع نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا آثار و پیامدهای این مسأله را از منظر جامعه شناسی سیاسی در قالب نظریه عدم تعهد تئوریزه نماید. در این راستا، این که پیر شدن جمعیت چه تأثیراتی را به عنوان مثال، بر رفتار سیاسی شهروندان یا گرایشات انتخاباتی آن ها و یا بر مطالبات سیاسی آن ها از حکومت برجای می گذارد؛ و یا این که پیر شدن رهبران و سیاستمداران و تصمیم سازان چه آثار و تبعاتی را در رفتار و عملکرد حکومت ها، در بعد سیاست گذاری ها ایجاد خواهد نمود مورد تحلیل و واکاوی قرار خواهد گرفت. روندهای جمعیتی درمورد مسأله پیری، این واقعیت را تأیید می کند که هم شرایط فعلی و هم روندهای آینده سالخوردگی جمعیت، به عرصه سیاست و قدرت مربوط می شود. در پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل موضوع و به منظور دست یابی به اطلاعات موردنیاز، از داده های کتابخانه ای، اسنادی استفاده شده است و روش به کار رفته در این پژوهش نیز تحلیلی-توصیفی می باشد.
جامعه شبکه ای و مسئله تربیت معنوی در نظام های سیاسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
267 - 297
حوزههای تخصصی:
ظهور گستردیه رسانه ها و شبکه ای شدن جوامع امروزی، نظام های سیاسی دینی ، به ویژه نظام جمهوری اسلامی ایران را با مسائل متعددی هم چون کاهش معنویت و دین گریزی مواجه ساخته است؛ بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که، در جامعیه شبکه ای شدیه ایران امروز، برای تحقق و اعتلای تربیت معنوی چه راهکارهایی را باید اتخاذ نمود؟ این پرسش، نیاز به یافتن رویکردهای نوین و متناسب با شرایط جامعیه شبکه ای را برای حفظ و تقویت ارزش های معنوی در ایران امروز برجسته می سازد. در پژوهش حاضر، به منظور درک عمیق ابعاد مختلف مسئله کاهش تربیت معنوی در جامعیه شبکه ای، از روش فراتحلیل کیفی استفاده شده است. این روش، به محقق امکان می دهد تا با بررسی و ترکیب یافته های پژوهش های پیشین، به یک درک جامع و کلان از مسئله دست یابد؛ هم چنین، برای جمع آوری یافته های دست اول، از ابزار مصاحبه های نیمه ساختارمند با متخصصان و صاحب نظران در حوزیه تربیت معنوی و مطالعات رسانه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش بر ضرورت بازنگری در روش های تربیتی سنتی و کلاسیک، توجه ویژه به نقش تربیتی خانواده در عصر جدید و تقویت هوش معنوی تأکید دارند؛ هم چنین، ارائه روایت های دقیق، مستدل و منطقی از رویدادها و رعایت اصول اخلاقی در گفتار و عملکرد مسئولان از دیگر یافته های مهم این تحقیق به شمار می روند. درمجموع، یافته های این پژوهش، مجموعه ای از راهکارهای عملی و راهبردی را پیشِ روی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار می دهد که با کاربست آن ها، می توان به ارتقای سطح تربیت معنوی در جامعیه شبکه ای و مواجهه مؤثر با چالش های فرهنگی و ارزشی عصر حاضر امیدوار بود.
رابطه شاخص های صنعتی و دادخواست های واصله هیات های تشخیص دعاوی کار کارگران مشمول قانون کار در دوره 1380-1400
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اختلافات میان کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار برحسب شاخص های صنعتی کشور بوده است. روش: این پژوهش از نوع کمی- طولی است که به روش سری زمانی انجام شده است و رابطه متغیرها را در دوره 1380-1400 مورد نظر قرار داده است. جهت بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرها، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی در نرم افزار مایکروفیت استفاده شده است. یافته ها: براساس نتایج، شاخص کل تولید کارگاه های بزرگ صنعتی (002/0, Prob .= 2041/5T-Ratio=)، درصد کل کارفرمایان از اشتغال (001/0, Prob.= 6925/5T-Ratio=)، تعداد جواز تاسیس برای کارگاه های صنعتی (001/0, Prob.= 7129/6T-Ratio=)، شاخص کل اشتغال کارکنان کارگاه های بزرگ صنعتی (001/0, Prob.= 5554/5T-Ratio=)، اثر مثبت و معناداری بر تعداد دادخواست های واصله هیات های تشخیص دعاوی کار کارگران دارد و با افزایش این شاخص ها تعداد شکایات افزایش یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزش افزوده صنعت به تولید ناخالص داخلی (005/0, Prob.= 2552/4-T-Ratio=) و اشتغال زنان در بخش صنعت (013/0, Prob.= 4752/3-T-Ratio=) اثر منفی و معناداری بر تعداد شکایات کارگران داشته است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که شکایات کارگران مشمول قانون کار از کارفرمایان در دوره 1380-1400به عنوان یک مساله مهم اجتماعی، متاثر از شاخص های کلان صنعتی است.
هم افزایی کاربردی بازی جنگ و آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
181 - 205
حوزههای تخصصی:
بازی جنگ رشته ای کاربردی معطوف به بازی های جدی است که ضمن تمایز حرفه ای از رشته آینده پژوهی، جامعه علمی و نیازمندی های خاص خود را دارد. در کنار این تمایز، تشابه ماهوی دو رشته به ویژه با منظور داشتن بازی غیر آموزشی در سطوح سیاستی و راهبردی قابل توجه است. مسئله این است که اگر مشترکات و زمینه های هم افزایی دو رشته به خوبی درک نشود، زمینه برای رقابت های نابجا بین متخصصان دو رشته افزایش می یابد. برای این منظور ضمن مطالعات کتابخانه ای و برگزاری نشست های گروه کانونی متشکل از فعالان بازی جنگ، آینده پژوهی و مطالعات راهبردی، از تحلیل محتوای کیفی برای استنباط حرفه ای رابطه بین دو رشته استفاده شد. می توان همگرایی دو رشته در مبانی نظری، برخورداری از اهداف مشترک و عرصه های هم افزایی عملی و همچنین امکان هم افزایی در حوزه روش را مشهود دانست. این دو در پرورش متفکران و تصمیم سازان چابک، تیم سازی بین رشته ای و فرارشته ای، مشارکت جویی از افکار واگرا، محیط شناسی مسئله محور، اشتراک گذاری دانش و مهارت افزایی اجرای خرده روش ها با یکدیگر هم افزایی عملی دارند. نیاز است در آینده ضمن بررسی دقیق تر ارتباط بین فرایندهای علمی و اداری دو رشته برای هم افزایی آموزشی و پژوهشی بین مراکز علمی بازی جنگ و آینده پژوهی و نیز توسعه ابزارها و سامانه های مشترک راهکارهایی ارائه شود، که جلوه آن در توسعه ایده «آزمایشگاه آینده» است.
رفتارهای خارج از قاعده دانشآموزان در نظام آموزش و پرورش- مدل فراترکیب نظریه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
121 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارائه مدل رفتارهای خارج از قاعده دانش آموزان دوره متوسطه است. این پژوهش از نوع کاربردی و در زمره پژوهش های با رویکرد سنتزپژوهی و از نوع فراترکیب کیفی است. این روش، فراتر از خلاصه سازی یافته های پژوهشی بوده و بر ترکیب و تفسیر عمیق داده ها، نظریه ها و روش شناسی پژوهش ها متمرکز است، به طوری که تصویر کلی و جامعی از موضوع پژوهش ارائه می دهد. این مطالعه با استفاده از روش شش مرحله ای فینگلد- کانت (2018) انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در مرحله ترکیب یافته ها 85 کد بازاستخراج شدند و براساس مقوله بندی 7 کد محوری (شامل عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل آموزشی، عوامل اجتماعی – سیاسی، عوامل مبتنی بر فناوری) به عنوان پیشایندهای رفتار های خارج از قاعده، خصایص دانش آموزان خارج از قاعده و پیامدهای مدرسه محور مشخص گردید و درنهایت مدل پیشایندها، فرایندها و پیامدهای رفتارهای خارج از قاعده دانش آموزان ترسیم شد. نتایج پژوهش بیان می می کند که رفتارهای خارج از قاعده دانش آموزان، پدیده ای چندوجهی و متأثر از عوامل متعددی در سطوح فردی، خانوادگی، آموزشی و اجتماعی است؛ بنابراین، لازم است تحقیقات آتی با تأکید بر یک چشم انداز چندرشته ای با الهام گرفتن از حوزه های علمی مختلف مانند جامعه شناسی، روان شناسی سلامت و حقوق راهکارهایی برای پیشگیری از این گونه رفتارها ارائه کنند.
واکاوی عوامل کلیدی موثر بر افزایش طلاق بین زوجین ساکن در شهر آباده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به هدف"واکاوی عوامل کلیدی مؤثر برافزایش طلاق بین زوجین ساکن شهر آباده" انجام شده است. شرکت کنندگان شامل مدیران و روان شناسان فعال مراکز مشاوره (59 نفر) و زوجین در شرف طلاق (با محدودیت سنی 20 تا 60 سال به تعداد60 نفر) در مجموع 119نفر در شهر آباده بودند. روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب شد. روش تحقیق شیوه آمیخته کیفی (رویکرد فراترکیب) و کمی (شیوه توصیفی همبستگی) بود. روایی از نوع محتوایی در هر دو شیوه کیفی-کمی، به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفت و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در بخش کمی با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی و آمار استنباطی با نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج در نهایت نشان داد، عوامل شخصیتی- خانوادگی، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل جسمی- روان شناختی و عوامل مالی- اقتصادی، بر افزایش طلاق تأثیر معنادار دارد. به نظر می رسد داشتن یک شخصیت فردی قوی، همراهی خانواده ها، تقویت درآمد اقتصادی، بهبود شرایط جسمی و روانی زوجین و حضور در محیط های آرام و شاد در کنار توجه ویژه زوجین و خانواده های آن ها به مقوله های فرهنگی قبل از شکل گیری ازدواج از مواردی است که می تواند تا حدود زیادی از بروز طلاق و پیامدهای منفی حاصل از آن جلوگیری نماید.
مادری وبازتعریف هویت"زنان همسر ازدست داده" مطالعه ای در منطقه عباس آباد و افسریه تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
161 - 192
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش در پی آن هستیم که دریابیم مادر بودن چگونه بر باز تعریف هویت زنان فاقد همسر تاثیر می گذارد. با افزایش تعداد زنان فاقد همسر در دهه اخیر با گروهی از زنان در جامعه مواجه هستیم که مادران فاقد همسر یا مادران مجرد هستند. در این پژوهش با بهره گیری از تجربیات زیسته زنان فاقد همسر به روند بازتعریف هویت زنانه و نقش مادری در بین زنان فاقد همسر ساکن در دو محله افسریه و عباس آباد، پرداخته ایم. روش این پژوهش کیفی است و با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شده است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساخت مند ومشاهده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زنان پس از قرارگرفتن در موقعیت زن فاقد همسر و گذراندن دوران سوگواری و اندوه ناشی از فقدان همسر، در موقعیت زن فاقد همسر قرار می گیرند. مقولات شناسایی شده در باره زنان فاقد همسر در سه گروه بیوه های شاد، بیوه های غمگین و بیوه های سرگردان قابل دسته بندی است. البته بیوه های شاد خود به زیرمقوله های زنان حمایت طلب، زنان مستقل و زنان مقاوم قابل دسته بندی است. زنان فاقد همسر با قرار گرفتن در موقعیت جدید به بازتعریف هویت مادرانه خود می پردازند. در خلال فرآیند بازتعریف هویت، زنان فاقد همسر در پنج پارادایم زن فناشده، زن حمایت طلب، زن سرگردان، زن مقاوم و زن مستقل قرار می گیرند. تعمق و تدقیق در روند بازتعریف زنان فاقد همسر حاکی از این است که هویت مادرانه امری صرفا فردی و وابسته به جسم زنان نیست بلکه نوعی برساخت اجتماعی است و تحت تاثیر موقعیتی که فرد در آن زندگی می کند، بازتعریف می شود..
نقش ارزش های مذهبی و نگرش های جنسیتی در بروز اخلاق کار مردانه و زنانه در کارگاه های مشمول قانون کار در استان بوشهر
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اخلاق کار به عنوان مجموعه ای از ارزش های اخلاقی مبتنی بر سخت کوشی و پرتلاشی، یکی از موضوعات اساسی جامعه صنعتی نوین است. اخلاق کار از نیازهای اساسی هر کشوری است زیرا نیروی انسانی برخوردار از اخلاق کار پیشرفته، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف و توسعه ملی کشورها دارد. اخلاق کار، مهمترین عامل فرهنگی در توسعه اقتصادی محسوب می شود. با ورود گسترده زنان به بازار کار که متصف به اخلاق مبتنی بر جمع گرایی، وظیفه شناسی، و انسجام بخشی، هستند، انتظار می رود سویه جدیدی از اخلاق کار در سازمان ها پدید آمده باشد. اما این موضوع در ایران چندان مطمح نظر نبوده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه نگرش جنسیتی و باورهای مذهبی با اخلاق کار زنان و مردان شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر با استناد به نظریه دنیای زنانِ جسی برنارد است.روش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، زنان و مردان شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر در سه بخش صنعت، کشاورزی و خدمات است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شد. اعتبار آنها از طریق اعتبار صوری و پایایی آنها از طریق همسانی درونی به روش آلفا کرانباخ، مورد سنجش قرار گرفت. روابط بین متغیرها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد، نگرش جنسیتی و باورهای مذهبی رابطه معناداری با اخلاق کار دارند. هرچه، نگرش جنسیتی سنتی تر باشد، اخلاق کار در بعد انسجام بخشی و جمع گرایی قوی تر می شود اما اخلاق کار در بعد وظیفه شناسی کمتر می شود. به علاوه، هرچه باورهای مذهبی قوی تر باشد، اخلاق کار در ابعاد انسجام بخشی و جمع گرایی قوی تر می شود اما وظیفه شناسی کاهش می یابد. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد، تفاوت معناداری بین زنان و مردان در اخلاق کار و ابعاد سه گانه انسجام بخشی، جمع گرایی، و وظیفه شناسی وجود ندارد.نتیجه گیری: نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که نگرش های جنسیتی و باورهای مذهبی به طرق متفاوتی بر اخلاق کار تاثیر می گذارند. به علاوه، زنان و مردان به لحاظ اخلاق کاری، تفاوتی ندارند. علیرغم اینکه، زنان همواره، وظیفه شناسی، انسجام بخشی و جمع گرایی را به عنوان اخلاق کار در خانه، از خود بروز داده اند، اما در اخلاق کار بیرون از خانه و در محیط های کاری رسمی بیرون از خانه، تفاوتی با مردان ندارند. این امر نشان دهنده مشابهت زنان با مردان در ورود به بازار کار در جامعه معاصر صنعتی است.
زندگی زیرِ سایه شوهرِ مهاجر: تجربه زیسته زنان بلوچ در غیاب همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
271 - 302
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر درصدد مطالعیه تجربیه زیستیه زنان بلوچ در غیاب همسرانشان برآمده است. جهت دست یابی به هدف تحقیق از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسانیه تفسیری استفاده شده است. روش مطالعه: به این منظور با 15 نفر از زنان و کودک-زنان بلوچی ساکن در شهرهای میرجاوه و خاش که به تنهایی در غیاب شوهرانشان (به شکل موقت یا نیمه موقت) زندگی کرده اند، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته و عمیق انجام و برای گزینش آن ها روش نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد. تحلیل داده ها براساس گام های پدیدارشناسی تأویلی کریست و تانر انجام شد که در آن تم ها یا معانی شناسایی شدند و در نهایت 6 مقولیه اصلی، 14 زیرمقوله و 103 مفهوم استخراج و مورد تفسیر نهایی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مشارکت کنندگان تحقیق بیشتر به دلایل مشاغل همسرانشان همچون سوخت بری، کارگری فصلی در شهرهای دیگر و رانندگی ماشین های سنگین و... از همسران خود دور هستند و به شکل منفرد نظام خانوادیه خود را اداره می کنند و در این راستا با گونیه دیگری از زیست اجتماعی و خانوادگی روبه رو می شوند. زنان بازماندیه بلوچی در زیست جدید خود از یک سو تجارب خوشایندی همچون تحرک فزون یافته را تجربه می کنند و از سوی دیگر با تجارب ناخوشایندی نظیر احساس ناامنی، دغدغه های جنسی، کنترل شدگی چندسویه، گسست های روحی-روانی و احساس ناتوانمندی به ویژه در امور مربوط به فرزندان مواجه می شوند. نتیجه گیری: زنان بازمانده در غیاب شوهر، زیست متفاوتی تحت عنوان زندگی در سایه یا زیر ساییه شوهر را تجربه می کنند که زندگی در زیر پرچم و لوای شوهر با وجود عدم حضور فیزیکی اوست که از نظر آنان واقعه ای ناخوشایند همراه با اثرات مخرب است.
نگاهی انتقادی به ترجمه های پژوهشی پلیس؛ مطالعه موردی دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقالیه حاضر، بررسی دقیق معضلات نگارشی، به منظور اصلاح و صحت متون ترجمیه پلیسی در فراجا است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و منبع داده های آن اسنادی است و از نظر رویکرد پژوهش در ارائیه گزارش یافته ها و نتایج از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعیه آماری پژوهش، 13 کتاب ترجمه شده در دانشگاه علوم انتظامی امین است که در مرحلیه ویراستاری نگارشی و ادبی قرار داشتند. بر اساس یافته های به دست آمده از تحلیل متون ترجمه ای، از پربسامدترین خطاهای ترجمه، گرته برداری های ناصواب نحوی و معنایی است که شامل انواع ناهنجاری زبانی و نگارشی در متون مترجم پلیس می شود. به طورکلی، آمار و میزان خطاهای دستوری، فراتر از پنداشت نخستین نویسندگان و نشان دهندیه وجوب دقت بیشتر در انتخاب مترجمان، و ضرورت توجه به هنجارها و الگوهای زبانی در فراجاست. بایسته است که متولیان امور ترجمه در معاونت پژوهشی، با نظارتی دقیق تر، بر کیفیت ترجمه ها و صحت آن ها بیفزایند.
تأثیر تعامل معلم و زبان آموز در پیشرفت تحصیلی و یادگیری زبان: بررسی شیوه های خودتنظیمی در بستر تغییرات اجتماعی - فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی تعامل بین معلم و زبان آموزان که نقش مهمی در یادگیری و موفقیت تحصیلی آنها در مطالعه زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دارد، انجام شده است. به این منظور راهکارهای یادگیری خودتنظیمی و تاثیر غیر مستقیم آن در بستر تغییرات اجتماعی – فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه ای متشکل از ۲۱۸ زبان آموز )۱۰۲ مرد و ۱۱۶ زن( از میان ۶۴۵ زبانآموز انتخاب شده اند.این افراد بین دامنه سنی ۱۸ الی ۴۵ و از بین دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های یادگیری خودتنظیمی و تعامل بین معلم و دانش آموز و هم چنین از معدل آنها استفاده شد و داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی و تحلیل عاملی بررسی و تحلیل شدند. روش آزمون فرضیه مدل معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین معلم و زبان آموز به صورت مستقیم و چشمگیری بر روی پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر می گذارد (0.45=r). به علاوه، نتایج به دست آمده نشانگر این بود که تأثیر رابطه بین تعامل معلم و زبان آموز در پیشرفت زبان آموزان به واسطه تأثیر یادگیری خود تنظیمی انجام شده است(0.47 =r) . مشارکت سببی عوامل اجتماعی که شامل تعامل بین معلم و زبان آموز و یادگیری خودتنظیمی است در پیشرفت تحصیلی آنها اثبات شد. این نتایج ضرورت توجه جدی برنامه ریزان آموزشی، مشاوران، و معلمان به موضوع پیشرفت تحصیلی فراگیران با استفاده از راهکارهایی چون افزایش میزان تعامل و یادگیری خودتنظیمی را نشان می دهد