فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی تنوع نقوش اسلیمی در یکی از درخشانترین دوران هنر تذهیب یعنی دوره صفوی پرداخته است. در این دوران شاهد بیشترین تنوع اسلیمی در نگارهها هستیم. در این مطالعه، پنج نمونه از سرلوح های کتب دوره صفوی (که در زیبایی و ظرافت شهره هستند) انتخاب شده و از نظر نقوش اسلیمی و همچنین چگونگی طراحی و ترکیببندی بررسی شده اند. تصاویر منتخب عبارتند از: دو سرلوح مذهب از مرقع گلشن، سرلوح شاهنامه رشیدا، سرلوح دیوان امیرشاهی سبزواری و سرلوح سلسهالذهب جامی نتایج پژوهش نشان میدهد که اسلیمیهای توپر، توخالی و تخمکدار، عناصر اصلی تذهیب دوره صفوی هستند. اسلیمیهای دهان اژدری، ابری و گلدار نیز در آثار نفیسو باشکوه استفاده می شوند.
فرهنگ بصری دیجیتال برساخته از اپلیکشن های هنری نرم افزارهای تلفن همراه هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
99 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه تلفن های همراه هوشمند، با دو ویژگی متمایز خود، یعنی صفحات نمایش لمسی و امکان نصب اپلیکیشن های هنری، به مثابه یکی از جلوه های رسانه های دیجیتال، وضعیت جدیدی از فرآیند تولید و انتشار هنر را به وجود آورده اند. این رسانه، با مادیت زدایی از فرآیند تولید هنر و تکثیر آن، ویژگی های متنی و فرامتنی نوینی را به فرهنگ دیداری افزوده اند که در بستر خود، نقطه مولد مفاهیم بدیعی بر فرهنگ بصری دیجیتال است؛ تبیین و مفهوم سازی این پدیده بصری نوین، گامی است به سوی شناخت مختصات فرهنگی تصویر در رسانه دیجیتالی آن چه حول محور «جامعه نمایشگرها»، مفهوم می یابد. این پژوهش، با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به اطلاعات و منابع کتابخانه ای، با مطالعه چندین نمونه از اپلیکیشن های هنری تلفن همراه هوشمند، بر آن است تا ویژگی های فرهنگ بصری برآمده از تولید هنر در نرم افزارهای تلفن همراه را با توجه به آرای متفکران پیشگام در طرح مفهوم فرهنگ بصری دیجیتال، چون لو مانوویچ و اندرو دارلی، بررسی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است؛ هنر رسانه ای نوین با عزیمت از تصویر به اسکرین و جامعه نمایشگرها، به مفاهیمی نوین در عادتواره بصری، نظیر خصوصی سازی سیار و ارتباطات خانه به دوش، حاضرآماده های دیجیتال و تغییر فضای مصرف ... دامن زده اند.
بررسی تطبیقی نقش مایه فرشته در سنگ قبور آرامگاه ارامنه و تخت فولاد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
83 - 92
حوزههای تخصصی:
تاثیر متقابل هنر مسیحیت و هنر دوران اسلامی در ایران، با گسیل ارامنه جلفای قدیم به جلفای نو در اصفهان در دوران صفویه رنگ و بویی تازه به خود گرفت و یکی از نمود ها و تجلی این اثرگذاری های متقابل، حجاری بر روی سنگ قبور می باشد. از جمله تصاویر مشترک منقوش در دو قبرستان تخت فولاد و ارامنه اصفهان ، نقش مایه فرشته است. در این پژوهش سعی شده تا علاوه بر برداشت اسنادی، با تصویر برداری میدانی تقریبا 50 سنگ قبر دارای نقش فرشته، به روش توصیفی- تحلیلی، شناخت و معناشناسی این نقش مایه، امکان پذیر و وجوه تشابه و تفارق آن در دو گورستان بررسی گردد. نقشمایه فرشته در تخت فولاد )علاوه بر ناثیر پذیری از هنر ایران باستان و دوران اسلامی(، بیشتر متاثر از دوران رنسانس بوده ولی تصاویر فرشته در قبرستان ارامنه بیشتر متاثر از هنر بیزانس بوده است. علی رغم مشترکاتی همچون جنسیت، تعداد بالها و... در به تصویر کشیدن نقش مایه فرشته در دو قبرستان، نمودی واضح مبنی بر تاثیر ارامنه بر هنرمندان حجار تخت فولاد مشاهده نگردید. ولی نقوش اسلیمی و ختایی در همنشینی با نقش مایه فرشته را می توان از نمود های تاثیر متقابل فرهنگ ایرانی-اسلامی و ارامنه- مسیحی در نظر گرفت.
تأثیر گوستاو مالر بر آهنگسازان مکتب دوم وین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار این مقاله بررسی آثار و زندگی موسیقایی گوستاو مالر آهنگساز اتریشی اواخر رومانتیک و تأثیر آن بر آهنگسازانی همچون آرنولد شوئنبرگ، آنتون وِبِرن و آلبان بِرگ است. در تاریخ موسیقی، پس از بزرگانی نظیر هایدن، موتسارت و بتهوون که در دوره کلاسیک در شهر وین مشغول بکار بوده و به آهنگسازان مکتب وین معروف شدند، در اوایل قرن بیستم نیز این شهر شاهد تجمع و ظهور آهنگسازان مهمی همچون شوئنبرگ به همراه دو شاگردش - وبرن و برگ- بود که به سبب نفوذ آثار و عقاید هنری شان در مجامع موسیقی به آهنگسازان مکتب دوم وین شهرت یافتند. مکتب دوم وین، مانند سایر مکاتب هنری، در شاخصه های پیشرفت به یک زنجیره تاریخی قبل از خود متصل می شود. این مقاله در کارکردی مقایسه ای و انطباقی نشان خواهد دادکه آهنگسازان این مکتب در برخورد با عناصری نظیر بافت موسیقی، هارمونی، ارکستراسیون و سایر عوامل موسیقایی پیرو تفکر مالر بوده اند. البته در این رهگذر، مشخص می شود که مالر هم در آثار متأخر خود به نوعی متأثر از فعالیت های این مکتب و خصوصاً شوئنبرگ بوده است؛ اما در رویکرد کلی این مقاله نشان می دهد که مکتب دوم وین و منسوبین آن ها همگی در فراشد موسیقی به مالر و تفکر هنری او ارتباط می یابند.
تحلیل تبارشناسانه دیوارنگاره «صف سلام» عبدالله خان در کاخ نگارستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
53 - 60
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاره «صف سلام» که عبدالله خان، نقاش باشی عهد فتحعلی شاه در سال 1228 ه به سفارش حامی خود بر دیوارهای کاخ نگارستان ترسیم کرد از معدود آثار برگزیده هنر قاجار است که به عنوان یک سرمشق توسط هنرمند و دیگران در عمارات و کاخ های متعدد، رونگاشت های از آن اجرا شده است. فرضیه پژوهش این است که ارزش های نهفته یا آشکار، که باعث شهرت فوق العاده این اثر و سپس اجرای رونگاشت های فراوان از آن شد کدام است؟ گمان می رود این نقاشی پاسخ های مناسبی برای نیازهای تصویری آن روز جامعه داشته است که چنان مورد توجه قرار گرفت که حتی پس از مرگ هنرمند نیز تولید می شد.نوشتار حاضر با رویکردی تبارشناسانه، روشن می سازد که برای پدید آمدن یک شاهکار هنری، علاوه بر رعایت بنیان های زیبایی شناسی،تعامل با گفتمان قدرت و پشتوانه های تبلیغی نیز ضروریست. برای مثال حضور ایلچیان فرنگ از جمله سرگور اوزلی انگلیسی و آمده ژوبر فرانسوی در این نقاشی، جهت فراتر رفتن شهرت آن به خارج از مرزهای ایران بی تاثیر نبوده است. نمونه آماری اصلی دراین پژوهش دیوارنگاره صف سلام عبدالله خان است اما جامعه آماری مورد مطالعه تمامی آثار تصویری را که مضمون آنها صف سلام باشد در برمی گیرد. گستره مکانی و زمانی تحقیق، جغرافیای ایران عهد قاجار و روش تحقیق،توصیفی– تحلیلی است.
بررسی تاریخی و کارکردی تولیدات روشنایی شاخص باوهاوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
103 - 114
حوزههای تخصصی:
مدرسه باوهاوس از تاثیرگذارترین مراکز معماری و هنرهای کاربردی بود که در دهه های آغازین قرن بیستم در آلمان فعالیت نمود.امروزه آثار باوهاوس از جمله تولیدات روشنایی آن از نمادهای طراحی قرن بیستم شناخته می شوند.این مقاله با بررسی تولیدات روشنایی شاخص باوهاوس، ارزشهای کارکردی طراحی صنعتی در آنها را تحلیل می نماید.در این راستا ابتدا مسائل مرتبط با حیطه روشنایی چون جایگاه نور و روشنایی در باوهاوس، نمونه های شاخص این تولیدات در باوهاوس، کاربرد آنها در فضای داخلی و طراحان آنها مطرح می گردند. سپس سه ارزش اصلی طراحی صنعتی شامل کارکردهای عملکردی، زیبایی شناختی و سمبولیک به طور کلی در این محصولات بررسی شده و ویژگی های دقیق تر در چهار نمونه از این روشناییها ارایه شده است.ویژگی هایی چون تبعیت فرم از عملکرد، استفاده از اشکال پایه و هندسی، رنگهای اصلی، جنس فلز و شیشه و تاثیر از سبکهای دی استیل و ساختارگرایی در این محصولات مشخص می شوند.در ادامه نقشه مفهومی برای هر یک از سه کارکرد اصلی بیان و ترسیم شده است.در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی اطلاعات از منابع معتبر تاریخ هنر و طراحی درخصوص تولیدات روشنایی که یک قرن پیش در مدرسه باوهاوس طراحی شده اند، جمع آوری گردیده و به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
اثر هنری به مثابه کالای هنری در مواجهه با امر تکنولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
21 - 28
حوزههای تخصصی:
در قرون اخیر رشد تکنولوژی به نحوی بوده که بطور پیوسته برای بشر معیشت بهتر را در پی داشته و توانسته خود را در بسیاری از وجوه زندگی ازجمله هنر به منصه ظهور برساند. همچنین در به چالش کشیدن هنر از مفاهیم سنت گرایانه به مفهومی نو تأثیر تأمل برانگیزی داشته است. به گونه ای که به مدد آن آثار هنری قابلیت بازتولید یافته و از این طریق در دسترس توده مردم قرارگرفته است. این مقاله در جهت تبیین مسئله نفوذ تکنولوژی در هنر و کالایی شدن اثر هنری از طریق تولید انبوه و بازتولید مکانیکی به طرح موضوع پرداخته و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بازخوانی روابط جامعه ی تکنولوژیک و هنر از طریق اختلاط هنر و زندگی روزمره، می پردازد. بازتولید اثر هنری در جامعه ای رخ می دهد که تکنولوژی و نظام سرمایه داری در آن فراگیر شده است پس در چنین جامعه ای تولید برای مصرف صورت می گیرد و در پی فرآیند تولید نظام مبادله و بازار شکل می یابد. این مکانیسم متأثر از تکنولوژی، منجر به تغییر در ماهیت هنر و کیفیت تولیدات هنری می گردد تا به آنجا که هنر با زندگی روزمره پیوند ناگسستنی خورده و جزء لاینفک آن محسوب می شود و نتیجتاً هنرمند به عنوان یک تولیدکننده کالای هنری با تکثیر و انبوه سازی، قالب اثر هنری را دگرگون می سازد.
مطالعه ای سازشناختی بر تغییر تناسب ساختار عود ( بربط) درتصاویر دوره ساسانی، ایلخانی-تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی تطبیقی و رویکرد رَوندپژوهانه، روند تغییر شکل و تناسبات درونی ساز عود و تناسب آن با ابعاد نوازنده را در نمونه هایی از دوره ساسانی، ایلخانی- تیموری و صفوی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. هدف از این پژوهش آن است که اولا ببینیم ساختار این ساز بر اساس مستندات مکتوب و تصویری موجود در دوره ای هزار ساله روند تغییرات پیوسته ای داشته است یا خیر و همچنین در مقایسه با تناسبات بدن نوازنده، در عین اینکه تناسبات در ترسیم تصویر ها بررسی شده و محک می خورد، می توان دید که ثبات تناسبات بدن نوازنده در درون هر دوره و همچنین در مقایسه با دوره های تاریخی دیگر چگونه است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 32 نمونه از تصاویر سازدار منقش به عود و نوازنده آن است که در چهار گروه معرفی و بررسی شده اند. ترسیم سازها در نمونه های مختلف از تناسبات متفاوتی تبعیت کرده است بطوریکه عمدتا درگذار زمان، با افزایش نسبت عرض کاسه به طول آن مواجهیم. ترسیم سازها در گروه ساسانی به نمونه های امروزی و نسبت مذکور در رساله کنزالتحف نزدیکتر است اما تا دوره صفوی به مرور زمان با کاهش نمونه های مشابه با سازهای امروزی روبرو هستیم.
خوانشی بر نقاشی های دیواری حمام مهدی قلی بیگ مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
39 - 52
حوزههای تخصصی:
حمام شاه مشهد عصر صفوی بواسطه دیوارنگاره هایش قابل تامل است. هدف، مطالعه بصری و مضمونی نقاشی های سربینه حمام و نمود عناصر اجتماعی بر آنست و دنبال پاسخ در چیستی شکل و محتوای آثار نقاشی ها ،بازخورد فضای فکری حاکم بر جامعه دوران قاجار می باشد. رویکرد تحقیق کیفی و روش، توصیفی-تحلیلی است. پس از توصیف معماری بنا،موضوع و محتوای نقاشی های سربینه ، از نظر جامعه شناسی مورد واکاوی و مطالعه قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی ،با عکاسی میدانی انجام شده است. یافته ها در دو بخش قابل طرح اند: اول محتوای نقاشی های سربینه در شش حیطه طبقه بندی شده اند، کتیبه های مذهبی، صحنه های اسطوره ای، داستان های ادبی و عاشقانه، زندگی عامیانه مردم، پهلوانان و ورود مدرنیسم. دوم، عصر قاجار کشاکش میان سنت و تجدد را به نمایش می گذارد. هنرمندان در کنار نقاشی هایی که ماحصل ورود دنیای مدرن به ایران است، عناصر فرهنگی غربی در پوشش انسان ها چون کراوات و زنان سرلخت؛ عناصر سنتی از مضامین پهلوانی و صحنه های عاشقانه تا پوشش سنتی را تصویر کرده اند. علیرغم سنگینی کفه ی ذوق درباری، اما هنرمند بن مایه های فرهنگی خود را داشته. نقاشی های سربینه حمام، نوع نگاه اجتماعی هنرمندان به محیط بوده و توانسته نماینده وضع جامعه و دغدغه مردم آن روزگار را در قالب نقاشی نمایان کند.
به کارگیری مولفه های طراحی ترغیبی در ساختار محصولات آموزشی کودکان (مطالعه موردی: آموزش نگهداری گیاهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
113 - 125
حوزههای تخصصی:
طراحی اشیا می تواند افراد را به انجام فعالیتی ترغیب نماید. در دوران کودکی، محیط نقش مهمی را در انگیزه فعالیت و یادگیری حین فعالیت ایفا می کند. امروزه به دلیل تغییر شیوه و محل زندگی کودکان در فضاهای شهری، امکان تجربه طبیعت به ندرت برایشان فراهم است. از سوی دیگر نگهداری از گیاهان، فعالیتی است که در حیطه مسئولیتهای بزرگسالان گنجانده شده است. در این پژوهش نحوه یادگیری پرورش گیاهان با استفاده از اصول طراحی ترغیبی برای کودکان مورد مطالعه قرار گرفته است. در این راستا مدرسه پیش دبستانی مفید در منطقه ستارخان تهران به مدت هشت ماه مورد مطالعه موردی قرار گرفت. روش شناسی مورد استفاده در این پژوهش از نوع کاربردی– کیفی می باشد. بر پایه متد هشت گامه مطرح شده توسط فاگ، معیارهای اصلی طراحی استخراج و پس از بررسی های انجام شده بر اساس ارزش گذاری پارامترها، بسته ای بازی گون برای ترغیب کودکان پیش دبستانی به پرورش گیاهان ارائه گردید. پس از ارزیابی های صورت گرفته از سوی ده کارشناس آموزشی و سه کارشناس کشاورزی و آزمون های انجام شده با چهل و شش دانش آموز، نتایج معنادار نشان داد که استفاده از اصول طراحی ترغیبی و انضمام عناصر بازی گون، میزان علاقمندی و مهارت یادگیری کودکان در پرورش گیاهان را افزایش می دهد.
مطالعه نقوش سفال و منسوجات دوره سامانی و آلبویه در تطبیق با هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
73 - 82
حوزههای تخصصی:
هم زمانی تاریخی حکومت سامانی و آل بویه، نوزایی فرهنگی و هنری عمده ای را سبب شد. در این دوران، سامانیان و آلبویه در آثار هنری خود از هنر ساسانی تأثیر پذیرفتند، لکن تأثیرات آن ها از جهاتی با یکدیگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر مطالعه شباهت ها و بیان علل تفاوت ها در تأثیر پذیری هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی است. از آنجا که هنر دوره سامانی و آل بویه در تحولات هنر دوره های بعدی سهم بسزایی دارند، شناخت خصوصیات هنری حاکم بر این دوره ها در مطالعه تاریخ هنر ایران امری ضروری است. لذا در راستای اهداف پژوهش، به این پرسش اساسی پرداخته شد که دلیل اصلی تأثیرپذیری متفاوت هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی چیست؟ در این راستا، شاخص ترین هنر هر دوره، یعنی سفالگری سامانی و منسوجات آل بویه با یکدیگر و نیز با نمونه های هنر ساسانی به روش ترکیبیِ تاریخی و توصیفی و با رویکرد تطبیقی مطالعه شدند. نتایج حاکی از آن است که تأثیرپذیری هنر سامانی از هنر سغدی-ساسانی و هنر آل بویه از هنر عرب-ساسانی، یکی از دلایلی است که تأثیرپذیری متفاوت این دو دوره را از هنر ساسانی منجر شده است. در عین حال تلاش این دو حکومت برای کسب مشروعیت ملی نزد توده مردم، عامل اصلی بروز تفاوت در تأثیرپذیری آن ها از هنر ساسانی است.
فیزیوگنومی یا چهره شناسی و انعکاس آن در نقاشی و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
93 - 102
حوزههای تخصصی:
فیزیوگنومی شیوه ای است که با مشاهده ظاهر و خصوصیات چهره، شخصیت و ویژگی های شخص را بیان می کند. نشانه های درونی را می توان به وسیله فیزیوگنومی از حالت و ویژگی های چهره شناخت. هدف مقاله بررسی ارتباط فیزیوگنومی و ظهور آن در نقاشی و ادبیات است. برای رسیدن به این منظور به تبیین نظری فیزیوگنومی، نویسندگان ادبی و هنرمندان این حوزه پرداخته شده است. بسیاری چهره شناسی را یک نوع از علوم همچون ستاره شناسی می دانند، همانطور که ستاره شناس می تواند سرنوشت دنیا و افراد را از روی ستاره ها پیش بینی نماید؛ چهره شناس نیز می تواند از روی فرم، حالت و خطوط چهره به شخصیت فرد دست یابد. در دوران رنسانس، فیزیوگنومی با ستاره بینی ترکیب شده و با آثار دلاپورتا(فیزیوگنومی انسانی) پیچیده تر و در ادبیات پزشکی ظاهر شده بود. از نتایج تحقیق این است که فیزیوگنومی را باید علم میان رشته ای آمیخته از ریاضیات، هندسه، فلسفه، ستاره شناسی، طالع بینی و هنردانست و به آن نگاه کرد. بیشتر نقاشانی که در این حیطه فعالیت داشتند شیوه کاریکاتور را به کار می بردند که در واقع ریشه در فیزیوگنومی داشت؛ بنابراین کاربرد مفهومی اصطلاح کاریکاتور فیزیوگنومیک برای آن مناسب تر به نظر می رسد. روش تحقیق مقاله توصیفی است.
اثر نمایشی از دریچه علوم اعصاب: رابطه اثر و مخاطب بر اساس یافته های آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مولفه های عاطفی-هیجانی و محتوای شناختی موجود در آثار نمایشی بخشی از تحقیقات علوم اعصاب را در قالب یک حوزه میان-رشته ای نوین تشکیل می دهد. حوزه فوق تحت مجموعه ای با عنوان علوم اعصاب هنر به مطالعه ی همبستگی بین فعالیت مغز و کارکردهای ذهن (یا شناخت) هنگام مواجهه ی مخاطب با هنرهای نمایشی می پردازد و علاوه بر کمک به خالق اثر جهت چینش بهینه ی عوامل و تاثیرگذاری هدفمند بر گروه مخاطبین، پژوهشگر علوم اعصاب را در کشف سازوکار مرتبط با پردازش محرک های عاطفی و شناختی پیچیده توسط مغز یاری می کند. از آنجا که ادراک محرک های حسی بیش از آنکه تحت کنترل آگاهی فرد باشد بطور ناخودآگاه یا نیمه آگاه بر جلب توجه و ثبت اطلاعات در حافظه تاثیرگذار است، لذا استفاده از روش-های معتبر عصب شناختی جهت بررسی مستقیم ارزش عاطفی محرک برای مخاطب -به جای بررسی غیرمستقیم، نظیر مصاحبه و اخذ پرسشنامه- و ثبت تاثیر محرک بر سیستم عصبی خودکار مخاطب فارغ از اراده و آگاهی وی اهمیت دارد. در این مقاله، به عنوان نخستین کار از گروه نویسندگان، مقدمه ای بر روش های عصب شناختی رایج جهت سنجش هیجانات مخاطب و کارکردهای شناختی وی نسبت به آثار نمایشی بیان می شود تا زمینه پژوهش آتی در حوزه تحلیل کارکرد مغز مخاطبین هنگام مشاهده اثر، با هدف ارتقاء کیفی هنر نمایش و تاثیرگذاری آن در جامعه فراهم آید.
پژوهشی در نقش پردازی گلیم قشقایی فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
55 - 68
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ابتدا ویژگی های نقش پردازی گلیم مورد بررسی قرار گرفته و سپس نقوش، دسته بندی و تحلیل شده اند. سؤالی که در این پژوهش مطرح است، چگونه قدمت برخی نگاره های گلیم قشقایی فارس از «سپیده دم تاریخ» بس فراتر رفته، تا به امروز جاویدان مانده ؟ هدف از گرد آوری این نقوش شناسایی گنجینه گرانبها و کاربردشان در هنر امروز است که در فرهنگ و هنر ایرانی حائز اهمیت می باشد و باعث زنده نگه داشتن این نقوش دیرین سال می شود. از یافته های مهم پژوهش نمادهایی هستند که حضوری دیرینه در پهنه ی فرهنگ کهن مردمان اولیه و حاضر را دارند و هنوز در کنار جنبه های تصویری و زیباشناختی، جنبه های کاربردی خویش را از دست نداده و استمراری ملموس در زندگی روزمره مردم دارند. نگارنده برای رسیدن به نتیجه مطلوب از روش استقرایی و توصیف و ارزیابی و تحلیل یافته ها و داده های منابع بهره گرفته و در پروسه کار نیز از امعان نظر به تعلیل و تحلیل منابع و پروسه نقد علمی یافته ها بازنمانده است. نتایج حاکی از آنست که نقوش و اشکال هندسی، متقارن، انتزاعی بهمراه مفاهیم نمادین، آیینی اعتقادی، مذهبی و اسطوره ای در متن و زمینه گلیم و همچنین در سفالگری، فلز کاری، طبیعت، نقش برجسته ها، معماری منبع الهام بافنده بوده که از طریق ذهنی بافی تجلی یافته است.
مطالعه تطبیقی-توصیفی نگاره های کتاب آرایی کلیمیان ایران در عصر صفویه با نمونه های مکتب اصفهان در سده 11 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
91 - 102
حوزههای تخصصی:
همزمان با تشکیل تمدن ایرانی حضور ادیان مختلف آسمانی بخشی از ساختار اجتماعی هر دوره از این سرزمین را شامل شده است. از این رو از دیرباز کلیمیان ایران نیز ، قسمتی از فرهنگ این سرزمین را شکل داده اند. در این میان نوع نگاه و نحوه برخورد حکومت مرکزی صفویان با هنر و فرهنگ مذاهب، بویژه کلیمیان، قابل تامل و بررسی است که بیش از هرچیز به فضای حاکم بر اصفهان در سده 11 ه.ق برمی گردد. همچنین نوع خاصی از فرهنگ زبانی و هنری کلیمیان شکل می گیرد که به فارسیهود مشهور است. هنر فارسیهود برگرفته از کتاب آرایی این اقلیت دینی در ایران می باشد. از ادبیات خاص کلیمیان ایران در آن دوران، نوع ویژه ای از کتاب آرایی فارسیهود متشکل از زبان عبری و نگارگری این عصر شکل گرفته، که خاص این دوران است. این پژوهش برمبنای روش شناسی خود از نظر هدف، از نوع بنیادی، از نظر روش، تطبیقی- تحلیلی و موردکاوی به دنبال یافت داده های مناسب بوده برای تطبیق نمونه های فارسیهود با نگارگری مکتب اصفهان بوده و از انواع روش های مقایسه ای در تجزیه و تحلیل نگاره ها برای یافت قرابت مکتب اصفهان و به خصوص آثار معین مصور، نگارگر سده یازدهم با نمونه های فارسیهود استفاده نموده است.
معرفی ویژگی های ساختاری تذهیب مکتب هرات براساس شاهنامه بایسنقری
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 67
حوزههای تخصصی:
شاهنامه بایسنقری یکی از زیباترین و منحصربفردترین نسخ موجود در موزه های ایران از عهد تیموری است که علیرغم مطالعات بسیاری که بر روی آن صورت گرفته، هنوز هم از جهات بسیاری قابل پژوهش می باشد. علاوه بر 22 نگاره ای که در این شاهنامه مصور شده است، تذهیب های آن نیز به شکل بسیار زیبایی خود نمایی می کند، ولی تاکنون تحلیل جامعی بر روی آن ها صورت نگرفته است. لذا این مقاله، معرفی ویژگی های ساختاری تذهیب مکتب هرات(دوره تیموری- بایسنقری) را هدف بنیادی خود قرار داد. ماهیت این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمع آوری، در مواردی نیز متکی به روش میدانی، مشاهده مستقیم و مصاحبه بود. در نهایت تحلیل داده ها براساس شکل، رنگ، ترکیب بندی، و ساختار کلی تذهیب های نسخه شاهنامه بایسنقری انجام شده و نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن بود که تذهیب های مکتب هرات بیشتر در قالب هندسی و با طرح اسلیمی و ختایی در دو زمینه کاملاً جدا از هم نقش شده و اسلیمی ها دارای اهمیت بیشتر و ختایی ها از حضور کمرنگ تری برخوردار بوده اند و هر دو در یک زمینه تک رنگ خودنمایی می کنند، و این در حالی است که کل صفحات نسخه از نظم و هماهنگی خاصی پیروی نموده اند.
سیاوش در شاهنامه های شاهزادگان تیموری: مقایسه تطبیقی نگاره های داستان کشته شدن سیاوش در شاهنامه های ابراهیمسلطان، بایسنقری و محمد جوکی
حوزههای تخصصی:
سه فرزند شاهرخ تیموری، یعنی ابراهیم سلطان، بایسنقر میرزا و محمد جوکی،حامیان خلق سه نسخه مصور نفیس از شاهنامه هستند. این شاهنامه ها که طبعا همگی متنی واحد دارند، به لحاظ شیوه تصویرگری تفاوت هایی با یکدیگر دارند. همچنین در این کتاب ها نقاشی هایی با موضوع یکسان وجود دارد. داستان کشته شدن سیاوش یکی ازموضوعاتی است که در هر سه نسخه به تصویر درآمده است و پژوهش حاضر نیز به مطالعه آن اختصاص دارد. پرسش های اصلی مقاله عبارتند از: الف. دلیل انتخاب شخصیت سیاوش و صحنه مرگ او چیست؟ ب. آیا مقایسه این سه نسخه می تواند درباره شرایط سیاسی، تاریخی و هنری آن دوره و ذهنیت سفارش دهندگان نکاتی را روشن کند؟ در این مقاله برای بررسی این سه نگاره از مطالعه بافتار اثر هنری، خوانش بینامتنی متن و تصویر و بررسی شمایل شناختی استفاده شده است. بنابراین در ابتدا به چرایی انتخاب داستان و ارتباطات میان متن و تصویر (تعداد ابیات موجود در نگاره ها؛ نسبت اندازه متن به تصویر؛ بیتِ مصوّر؛ سَرداستان[1]؛ و میزان تعهد نگارگر به متن فردوسی در تصویرسازی) پرداخته شده است. در مرحله بعد، ترکیب بندی نقاشی ها (ارتباط میان کادر متن و کادر تصویر؛ تعداد پیکرهای موجود در صحنه؛ نحوه قرارگیری آنها؛ و ارتباط میان پس زمینه با پیکرها) تحلیل و با یکدیگر مقایسه شده اند. در انتها نیز بررسی شمایل شناسانه جزئیات تصویر (لباس و کلاه افراد، به خصوص سیاوش و گرسیوز و گروی؛ ژست و حالت افراد؛ و رشد گیاه از خون سیاوش) انجام شده است. میزان استقلال این نگاره ها از یکدیگر و چگونگی روایت هر یک از شرایط حامی مالی، از دستاوردهای این مطالعه تطبیقی است.
ریشه های شکل گیری نگارش نُت های گرافیکی در آثار جان کِیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ریشه های شکل گیری نُت نویسی گرافیکی در آثار جان کِیج، آهنگساز بزرگ قرن بیستم و دلایل جایگزینی علایم و جنبه های بصری و نثرگونه به جای نُت نویسی مرسوم می پردازد. دلیلِ بررسی، توجه وی به آثار دیگر هنرمندان در این زمینه در کتاب "نُتاسیون" و ارجاعات وی به هنرمندان مؤثر بر موسیقی وی در مجموعه کُتب و سخنرانی های وی است. هدف، آشکار ساختن خط سیر تاریخی این تأثُر و دستیابی به دلایل گرایش وی به ایده های جنبش های پیشین و همزمان اوست. پژوهش از دو روش تاریخی و توصیفی-تحلیلی بهره گرفته و مبنای استناد، منابع کتابخانه ای به ویژه رجوع به نوشتارها و مصاحبه های برجای مانده از وی بوده است. خط سیر تاریخی، نشانگر تأثیر پذیری وی از جنبش های فوتوریسم و دادا و همچنین اشعار مالارمِه و آپُلینِر و همکاری با جنبش فِلاکسوس و دلایل این گرایش، تلاش برای دستیابی به شیوه بیانی متناسب با ایده های نوین وی درباره موسیقی بوده که مُحرّک های آن در جنبش فوتوریسم و تحولات موسیقی مُدرن پیش از وی نهفته است و دوران تحول نُت-نویسی وی را می توان به دوره اول، بیان تصویری بازتاب دهنده دیدگاه های مالارمِه و مارینِتّی و دوره دوم، که ضمن تکمیل دیدگاه اول، از مفهوم همزمانی در شعر تصویری آپُلینِر تأثیر پذیرفته، تقسیم کرد.
ملی گرایی در پوشش زنان قاجار، مطالعه موردی: مقالات نشریه شکوفه
حوزههای تخصصی:
پوشش زنان ایرانی در نیمه دوم عصر قاجار دستخوش تغییرات اساسی شد. ارتباط گسترده تر با مغرب زمین، ورود اجناس اروپاییو تمایلگروهی از روشنفکران به مظاهر تمدن غرب، از جمله عواملی بودند که تأثیری قابل توجه بر سبک پوششزنان شهری گذاشتند. در این دوره، عواملی همچون رکود صنایعنساجی، تعطیلی کارخانهها و تقلید ناآگاهانه زنان ایرانی از پوشش غربی، افرادی که داعیه ملیگرایی و میهنپرستی داشتند را بر آن داشت تا به طرق مختلف با این پدیده مقابلهکنند. شکوفه که نشریه ای ویژه بانوان بود و در عصر مشروطه چاپ می شد نیز چنین هدفی داشت، این نشریه با چاپ مقالاتی سعی داشت زنان را به استفاده از منسوجات و پوشاک ایرانیترغیب کند و از مصرف کالاهای فرنگی بازدارد . این پژوهش با هدف تبیین مدگرایی زنان قاجار و نیز بازتاب جریان های ملی گرایانه در راستای ترغیب مصرف تولیدات داخلی به نگارش درآمده استدر مقاله پیش رو محتوای آن دسته از مقالات مرتبط با منسوجات و پوشاکِ نشریه شکوفه تحلیل شده اند که بانوان را به مصرف تولیدات داخلی تشویق، و با ابزار تجدد و مصرف گرایی مخالفت کرده اند. روش تحقیق تاریخی، توصیفی تحلیلی، و شیوه گرد آوری داده ها کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نمایانگر تأثیرپذیری و تقلید زنان شهری از مد اروپایی است، پدیده ای که به رواج رفتارهایی همچون خودنمایی با زیورآلات و پوشاک غربی و در نتیجه افزایش بی رویه واردات پارچه و لباس (که از عوامل مهم رکود صنعت نساجی این دوره به شمار میآید) انجامید.
تدوین نظام صفحه آرایی حاکم بر سه نمونه از قرآن های تیموری محفوظ در موزه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
79 - 86
حوزههای تخصصی:
برخی پژوهش های معاصر نشان داده اند صفحه آرایی نسخ خطی ایرانی با تکیه بر اصل تقسیم متوالی چهارچوب یک صفحه به بخش های برابر صورت گرفته است. با این وجود نسخه های ایرانی بسیاری وجود دارند که روش صفحه آرایی آن ها به الزامات شیوه یادشده پاسخ نمی دهند. پژوهش پیش رو کوشیده است با استفاده از رویکرد کمّی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی موردی، چگونگی صفحه آرایی سه نمونه از قرآن-های تیموری محفوظ در موزه ملی ایران را بکاود. ویژگی مشترک این نسخه ها آن است که نه تنها صفحه-آرایی هیچ یک از آن ها بر اساس اصل تقسیم متوالی چهارچوب یک صفحه به بخش های برابر قابل توجیه نیست؛ بلکه در تمامی این نُسخ، به رغم ابعاد و تناسبات گوناگون ، فاصله سطح حروف تا عطف نصف طول حاشیه سرصفحه ، پاصفحه و یا هر دو است. به طوری که با در نظر گرفتن شیوه ساخت کتاب در قرون میانه اسلامی که مبتنی بر دوبرگه بوده، می توان حدس زد هنرمندان صفحه آرا پس از تقسیم طول دوبرگه به n قسمت برابر ، 1⁄n آن را از وسط به حواشی عطف و به همین مقدار از بالا یا پایین کادر به حواشی سرصفحه یا پاصفحه اختصاص داده اند. آن گاه با استفاده از روش های هندسی، محل قرار گرفتن سایر ابعاد قاب تذهیب یا قالب متن را تعیین کرده اند.