فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
167 - 175
حوزههای تخصصی:
اختلالات رفتاری و اضطراب در کودکان یکی از بیماری هایی است که طراحی ضعیف فضاهای درمانی می تواند در تشدید آن مؤثر واقع گردد. یکی از عواملی که می تواند سبب کاهش این روند گردد، استفاده از فضای سبز و طراحی سبز در این محیط های درمانی است؛ به گونه ای که کیفیت محیطی ایجادشده توسط آن بر روند درمان بیماران و کاهش اضطراب آن ها تأثیرات چشمگیری دارد. هدف این پژوهش، بررسی و ارائه راهکارهایی در طراحی فضای سبز مراکز درمانی با تکیه بر تغییر دیدگاه معماران در طراحی بوده تا بتواند هم در افزایش کیفیت محیطی بیمارستان و هم در سرعت بخشی روند بهبود بیماران و کاهش اضطراب در آن ها مؤثر واقع شود. در این پژوهش 70 کودک 10-12 سال با سابقه بستری در بیمارستان و خانواده های آنان مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 18 استفاده شده است. بین میانگین تأثیر طراحی فضای سبز در بیمارستان و تسریع روند بهبودی بیماران، کاهش اضطراب کودکان، ارتقاء کیفیت محیطی مرکز درمانی و پاسخ گویی به نیازهای بهداشتی و روانی کودکان تفاوت معناداری وجود دارد. ازآنجایی که میانگین تأثیر طراحی فضای سبز در بیمارستان بر این عوامل از میانگین نظری بیشتر است، می توان نتیجه گرفت که طراحی فضای سبز در بیمارستان کودکان بر این عوامل تأثیرگذار بوده است. به همین علت و نیز جهت هماهنگی با فضاهای دیگر معماری جهت محیط بیمارستان، طراحی و به کارگیری فضای سبز می تواند قدمی تأثیرگذار در بالابردن کیفیت محیطی مطلوب برداشته و روند بهبود بیماران این مراکز را تسریع بخشد.اهداف پژوهش:ارزیابی نقش فضاهای سبز در بهبود کیفیت مراکز بهداشتی شهر تهران.ارزیابی نقش فضاهای سبز در کاهش اضطراب و اختلالات رفتاری کودکان در مراکز بهداشتی شهر تهران.سؤالات پژوهش: نقش فضاهای سبز در بهبود کیفیت مراکز بهداشتی شهر تهران چیست؟آیا فضاهای سبز می تواند موجب کاهش اضطراب و اختلالات رفتاری کودکان در مراکز بهداشتی شهر تهران شود؟
معیارهای برنامه موفق بازسازی مسکن پس از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
کشور ایران از لرزه خیزترین کشورهای جهان محسوب می شود. پس از وقوع زمین لرزه های مخرب معاصر در ایران و به دنبال آن ویرانی گسترده مسکن شهری و روستایی، رویکردهای مختلفی در راستای بازسازی مسکن پس از سانحه مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران قرارگرفته است. هدف از این مقاله شناسایی، دسته بندی و امتیازدهی معیارهای موثر بر بازسازی مسکن پس از زلزله و در نهایت ایجاد مدلی برای مدیریت تأمین مسکن پس از وقوع سانحه است. راهبرد کلی حاکم بر پژوهش راهبرد تحلیلی، مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی است. مراحل انجام پژوهش ابتدا با مرور منابع، به صورت تلفیقی از مطالعات کتابخانه ای، جستجوی اینترنتی ادبیات فنی و گزارش ها، مطالعه اسناد بالادست و همچنین مصاحبه با مسئولان ومهندسان دست اندرکار امر بازسازی مسکن بوده است. از این طریق بیش از 200 مقاله و مرجع علمی مورد بررسی قرار گرفتند و حدود ۷۰ معیار اولیه شناسایی شد. پس از تدقیق آنها، ۵۸ معیار متمایز شناسایی و در قالب 9 گروه معیار اصلی دسته بندی شد. سپس به منظور ارزیابی و اولویت بندی از طریق نتایج پرسش نامه تحلیل سلسله مراتبی به صورت مقایسه دودویی وزن دهی و رتبه بندی شده اند که مدل نهایی به 4 گروه معیار اصلی و 17 زیرمعیار کاهش یافت. ماحصل این بررسی مدلی است با عنوان «چرخه حیات بازسازی پس از سانحه» که با وزن دهی این معیارها و زیرمعیارها برای برنامه ریزی و مدیریت و همچنین ارزیابی پروژه های بازسازی پس از سانحه قابل استفاده است. به علاوه این مدل در شناسایی و کاهش مشکلات اجرایی و مدیریتی و همچنین دستیابی به نتایج مطلوب در بازسازی بهینه نقش مؤثری دارد.
تدوین مؤلفه های اهمیت و ضرورت نقد معماری؛ تحلیل محتوای کیفی آراء منتقدان و صاحب نظران داخلی و خارجی دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
67 - 90
حوزههای تخصصی:
امروزه نقد یکی از ارکان اصلی رشد و شکوفایی علوم و هنرها در جوامع پیشرفته به حساب می آید. با این وجود در رشته معماری، نقد موضوعی مهجور و بدون سازوکار مشخص باقی مانده است. عدم تلاش کافی برای برطرف کردن ابهام های حوزه نقد معماری نشان دهنده این واقعیت است که "اهمیت و ضرورت" این مقوله به طور صریح و شفاف درک نشده است. بنابراین در این پژوهش، ابتدا با واکاوی معنی "اهمیت و ضرورت" و استخراج مؤلفه های آن، بررسی آراء 100 تن از پژوهشگرانِ منتقد و صاحب نظران داخلی و خارجی نقد معماری در طول سی سال اخیر، با اتخاذ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته و سپس به منظور بررسی و تحلیل آراء صاحب نظران منتخب از روش تحلیل محتوای کیفیِ جهت دار و استقرایی استفاده شده که با بکارگیری از نرم افزار2020 MAXQDA، اطلاعات جمع آوری شده کدگذاری و طبقه بندی گردیده است، سپس نتایج تحلیل اطلاعات در قالب 174 خرد مقوله، 41 مقوله و10 ابر مقوله ارائه شده است. در نهایت نتایج این پژوهش بصورت 10 مؤلفه های اصلی اهمیت و ضرورت نقد آثار معماری بر اساس آراء صاحب نظران منتخب از نظر"ارزشمندی موضوع نقد"، "دلایل نیاز به موضوع نقد معماری"، "فواید پرداختن به این مقوله" و "پیامد های کم توجهی به این موضوع" تدوین و سپس بررسی و تحلیل شده است که تحلیل نتایج نشان دهنده بیشترین تاکید صاحب نظران بر مؤلفه "وجود بحران و مشکلات متعدد در حوزه نقد معماری"به عنوان دلیلی بر نیاز مبرم به پرداختن به این مقوله است. علاوه بر این آمار به دست آمده از بررسی پژوهشگران منتقدِ و غیر منتقد حوزه نقد معماری، نشان دهنده کمبود و فقدان شدید منتقدِ حرفه ای معماری در ایران، در مقایسه با غرب و بی توجهی بیشتر به اهمیت و ضرورت این مقوله مهم در داخل کشور است.
نقش پیکره بندی فضایی شهری و تصاویر ذهنی ارزیابانه در رفتار فضایی: خیابان های مرکز شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۲۷-۱۰۸
حوزههای تخصصی:
رفتار انسان در فضا به شدت تحت تأثیر عوامل کمی و کیفی قرار دارند. علاوه بر تأثیر پیکره بندی فضایی، در مطالعه حاضر فرض می شود که رفتار عابران پیاده در خیابان ها تحت تأثیر واکنش های ارزیابانه نیز قرار دارد. در مرحله اول از رویکرد نسر، البته به روشی متفاوت، استفاده شد. کاربران مکان را براساس نوع ادراک و همچنین وجود یا عدم وجود ویژگی های مکان های امن تر ارزیابی کرده اند. روش ما با استفاده از پرسشنامه آن لاین که با نرم افزار تحت وب ایجاد گردید، اجرا شد. نتیجه این پروژه تصویر ذهنی ارزیابانه جمعی بود که ترجیحات و ارزیابی های مکانی کاربران را در مورد امنیت هنگام استفاده از خیابان های مرکز شهز نشان می دهد. مرحله اول با روش تحلیل نحو فضا ترکیب شد تا ویژگی های نحوی الگوی خیابان مورد توجه قرار داده شوند. تحلیل نحو فضا با استفاده از نقشه محوری و درنظرگرفتن برخی از ارزش های نحوی مانند هم پیوندی، انتخاب، اتصال و وضوح انجام شد. سپس، مشاهده کامل رفتار فضایی آشکار برای به دست آوردن اطلاعات در مورد الگوهای استفاده از فضا با استفاده از روش دروازه انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که استفاده عابران پیاده از خیابان صرفاً براساس مسائل مربوط به نحو فضا نیست بلکه بیش تر متضمن مؤلفه های معنایی و ارزیابانه منظر است. می توان نتیجه گرفت که استفاده از فضاهای باز شهری به پیکره بندی شبکه شهری و مؤلفه های معنایی و ارزیابانه منظر بستگی دارد.
کیفیت سنجی پارک های شهری از دیدگاه فضای شهری برای همه سنین (میدان پژوهش: پارک ملت قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
85 - 98
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: فضاهای همگانی بویژه پارک ها، مکانی حیاتی برای اعضای خانواده در هر سنی به حساب می آیند، در حالیکه تا به امروز کمتر به بیان شاخص های کیفیت فضایی برای همه سنین در پارک ها پرداخته شده و به ندرت الزامات محیط برای گروه های مختلف سنی ترکیب شده است.
اهداف: پژوهش حاضر به دنبال کشف شاخص ها به عنوان ابزاری برای پیشروی به سوی جوامع مادام العمر از دیدگاه فضای شهری برای همه ی سنین، در پارک ها و در سطحی بالاتر ارتقاء کیفیت فضای همگانی می باشد.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق در آن، توصیفی- تحلیلی است. در پژوهش پیش رو یک متغیر وابسته و 12 متغیر مستقل در پارک ملت قزوین به عنوان میدان پژوهش معرفی شده اند.
یافته ها: در این تحقیق دریافتیم «راحتی» و «مشارکت اجتماعی و تشویق به روابط بین نسلی» بیشترین تاثیر و «امنیت» و «غنای حسی و بهره گیری از خلاقیت در طراحی» کمترین تاثیر را در کیفیت طراحی پارک ملت، برای همه سنین ایفا می کنند، همچنین شاخص های "ایمنی" و "غنای حسی و بهره گیری از خلاقیت در طراحی" در سنین پایین و شاخص های "امنیت" و "احترام به تنوع و تفاوت همه سنین با هر میزان توانایی" در سنین بالا، از مهمترین عوامل موثر بر کیفیت این پارک به حساب می آیند.
نتیجه گیری: در نهایت دریافتیم که پارک ملت قزوین هنوز به عنوان پارکی برای همه سنین نمی باشد و در نتیجه متفاوت بودن اولویت شاخص ها برای سنین مختلف درمی یابیم که دستیابی به میانگینی از تمام شاخص ها می تواند پارک را برای همه سنین مناسب گرداند.
گزارش حفاظت اضطراری طاق های ساسانیِ طبقه ی اول ضلع غربی طاق- سازه اسپهبد خورشید، سوادکوه
حوزههای تخصصی:
حفاظت اشیاء و بقایای معماری که از کاوش های باستان شناسی به دست می آیند، حین و بعد از کاوش از مباحث مهمی است که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. زمانی که شئ یا سازه ای از زیر خاک بیرون می آید، تحت تأثیر فرایند کاوش و تغییرات شرایط محیطی، علاوه بر آسیب های پیشین، مستعد صدمات جدی و بازگشت ناپذیر است. این آثار و سازه ها بعد از بیرون آمدن از زیر خاک، به دلیل برهم خوردن تعادل شرایط محیطی، پایداری خود را از دست می دهند و نیازمند اقدامات حفاظتی عاجل به منظور تثبیت وضعیت اثر هستند که تنها با همکاری و تعامل بین باستان شناس و حفاظت گر ممکن خواهد بود. در این مقاله تلاش شده است با ارائه گزارش کاوش و اقدامات اضطراری که به منظور حفاظت از بقایای اثر معماری ارزشمند با نام طاق- سازه اسپهبد خورشید در جنوب استان مازندران صورت گرفته است، بر ضرورت و اهمیت این موضوع تأکید شود.
فراتحلیل کاربردهای هوش مصنوعی در معماری داخلی: فصل تازه ای برای ساختمان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 158
حوزههای تخصصی:
اهداف: هر زمان از معماری داخلی صحبت میشود، موضوعی تزیینی به ذهن افراد مبتدی میرسد؛ و هر زمان از ساختمان سالم سخن به میان می آید، گمان میکنند که تنها به عناصر و جزییات معماری مربوط است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش هوش مصنوعی در ایجاد تعامل میان «معماری داخلی» و ساختمان سالم است.
روش ها: روش شناسی پژوهش با اتکا به فراتحلیل و مبتنی بر نظریه معماری سرآمد، به بررسی پهنه بزرگی از ادبیات موضوع می پردازد. فراتحلیل یا متاآنالیز با تاکید بر ترکیب آماری از نتایج مطالعات متعدد، بخش وسیعی از ادبیات تحلیلی در حوزه نقش هوش مصنوعی در معماری داخلی را پوشش میدهد. بر اساس رویکرد منتخب پژوهش از روشهای ترکیبی محاسبات ماشینی مانند فراشبیه سازی ترکیبی، خوشه بندی، تفسیر آینده نگارانه متغیرها و استخراج اندازه اثر، واریانس و رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج عددی و یافته های کمی در بررسی ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی، نشان دهنده آن است که بیشترین ابزارهای توسعه یافته مربوط به مراحل اولیه طراحی است و در رتبه بعدی ابزارهای مربوط به مرحله بهره برداری، و سپس ابزارهای مربوط به مراحل پایانی طراحی معماری است.
نتیجه گیری: دستاوردهای کیفی پژوهش نشان میدهد که مجموعه ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی از دقت تحلیلی بالایی برخوردار نیستند، به همین دلیل اغلب استفاده از آنها در مرحله ایده یابی منطقی ترست. همچنین ابزارهای توسعه یافته در بخش دوم به در حوزه شیمی ساختمان، سلامت ساکنان، رایانش زیستی، مصالح دوستدار محیط زیست و غیره مربوط است.
رویکرد احتیاطی دین به خانواده و اثر آن در طراحی معماری خانه های سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
126 - 152
حوزههای تخصصی:
آیات زیادی از قرآن کریم به موضوع خانواده و اهمیت آن اختصاص دارد. آیاتی از قرآن کریم به عبارت اِن خِفتُم به ساحت خانواده و آسیب های آن پرداخته است. این تحقیق با هدف بررسی رویکرد احتیاطی دین به خانواده در آیات اِن خِفتُم با روش تحلیل - توصیفی، انجام شده است. یافته ها حاکی است: ترکیب این آیات که از نظر ادبی به صورت جمله شرطیه ذکر شده و مسئله خوف و ترس را بیان کرده، گویای این است که ورود به مسائل خانواده و روابط زوجین، بسیار مورد اهتمام و احتیاط خداوند حکیم است و هرچند در سرتاسر فقه اسلامی، خوف نمی تواند منشأ حکمی باشد مگر خوف ضرر؛ امّا درخصوص مسائل خانوادگی فرض وجود خوف و ترس عقلایی، منشأ یک سری احکام الزامی و غیرالزامی برای تسهیل، استحکام و چگونگی انحلال خانواده بیان شده است. همچنین نتایج نشان می دهد: با دقت در آیه اِن خِفتُم، الگویی خاص برای مسائل خانواده ترسیم می شود که درک عمیق تری از دیدگاه اسلام در مورد ازدواج را به ارمغان می آورد. رعایت این احکام، به ارتقای وضعیت خانواده در جامعه اسلامی، کاهش ازدواج های پرخطر، تضمین بقاء و استحکام خانواده و به حداقل رساندن پیامدهای طلاق و جدایی کمک می کند. همچنین رویکرد احتیاطی دین اسلام به خانواده از طریق گویه های: حفظ حریم خصوصی، صیانت از روابط خانوادگی و ترویج فضایی امن و آرام برای اعضای خانواده در طراحی معماری خانه های سنتی؛ تأثیر گذاشته است.اهداف پژوهش:بررسی رویکرد احتیاطی دین به خانواده در آیات «اِن خِفتُم».بررسی تأثیر رویکرد احتیاطی دین به خانواده در طراحی معماری خانه های سنتی.سؤالات پژوهش:رویکرد احتیاطی دین به خانواده در آیات «اِن خ ِفتُم» چگونه است؟آیا رویکرد احتیاطی دین به خانواده در طراحی معماری خانه های سنتی تأثیری داشته است؟
رابطه بین محرک های اطلاعاتی و قضاوت زیبایی شناختی در میان افراد غیر متخصص در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
63 - 74
حوزههای تخصصی:
متغیرهای روانشناختی در میزان درک و لذت افراد از یک اثر هنری نقش اساسی دارند. لذت از اثر هنری نه تنها به خود اثر بلکه به مخاطب آن نیز بستگی دارد. ابعاد شخصیتی و دانش هنری از جمله عواملی هستند که بر لذت، درک و قضاوت زیبایی شناختی افراد اثرگذار هستند. تأثیر این عوامل بر افراد مختلف اعم از متخصصین و غیرمتخصصین در هنر سنجیده شده است اما چیزی که در این میان مغفول مانده، تأثیر کوتاه مدت یک محرک اطلاعاتی بر تجربه هنری افراد غیرمتخصص است. در این پژوهش افرادی با تجربه و دانش هنری پایین در دو گروه آزمایشی مورد آزمون قرار گرفتند. گروه اول بدون هیچ محرک اطلاعاتی و گروه دوم با محرک اطلاعاتی (متنی درباره ی ماهیت اثر هنری) میزان ترجیح خود را از پنج جفت اثر واقع گرا-کلاسیک و مدرن-انتزاعی اظهار کردند. نتایج پژوهش حاکی از این بود که با وجود عدم تفاوت دو گروه در دانش زیبایی شناختی، گروه دوم که در معرض محرک اطلاعاتی قرار داشتند، آثار مدرن و انتزاعی را به صورت معناداری بیشتر پسندیدند. بنابراین حتی ارائه اطلاعات کوتاه در مورد شیوه های درک هنر به طور بافتاری به افراد می تواند روی انتخاب و ترجیح آثار هنری تأثیر بگذارد. یافته های این پژوهش نقش متغیرهای بافتاری و روانشناختی در تجربه زیبایی شناختی افراد غیرمتخصص را تأیید می کند.
مطالعه و بررسی نقوش و تناسبات درِ محراب چوبی مسجد جامع ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
149 - 163
حوزههای تخصصی:
محراب یا نماز گاه یکی از جلوه گاه های معماری آیینی در دین اسلام به شمار می رود، به همین دلیل همواره سعی بر این بوده تا به بهترین صورت آذین یابند. هنرمندان طی اعصار مختلف با توجه به شرایط جغرافیایی و اقلیمی هر منطقه از مواد و مصالح مختلفی برای ساخت آن ها بهره جسته اند که ازجمله کمیاب ترین نمونه ها می توان به محراب های ساخته شده از چوب اشاره کرد. در حال حاضر تنها محراب تماماً چوبی برجا مانده در ایران، محراب مسجد جامع روستای ابیانه در نزدیکی کاشان است. درواقع هدف از انجام این پژوهش، ضمن معرفی، بررسی فنون ساخت و تزئین، تحلیل محتوایی کتیبه ها، همچنین مطالعه تناسبات و ترکیب بندی درِ محراب چوبی مسجد جامع ابیانه است. بر همین مبنا سؤال های پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. از چه فنونی در ساخت و آرایه بندی محراب چوبی مسجد جامع ابیانه استفاده شده است؟ 2. تناسبات و کتیبه های به کاررفته در محراب مسجد جامع ابیانه به ترتیب دارای چه مؤلفه های بصری و محتوایی هستند؟ ازاین رو تلاش شد با روش تحلیلی- توصیفی به آن ها پاسخ داده شود. نتایج تحقیق نشان داد علی رغم گستردگی و تنوع به کارگیری نقوش گیاهی، به نظر می رسد سازنده با استفاده از نقوش هندسی و کتیبه هایی نظیر آیت الکرسی و دیگر سوره های قرآن کریم، به شکل نمادین به یکتایی خداوند و مضامین اخروی اشاره دارد. شیوه ساخت محراب، فاق و زبانه همچنین قاب و صفحه است. مضاف بر آن، مشخص شد در ترکیب بندی کلی و جزئی محراب از تناسبات طلایی استفاده شده است. البته فرضیه داشتن چارچوب و اسکلت پنهان درون دیوار نیز در این پژوهش برای اولین بار مطرح شده است.
بازبینی تحولات معماری معاصر ایران از منظر هویت کالبدی (مطالعه موردی: دوره پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
7 - 27
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی هویت کالبدی بناهای عمومی در دوران پهلوی دوم پرداخته شده است. برای تحلیل و بررسی هویت کالبدی بناهای عمومی شهر، دوره دوم پهلوی انتخاب شد. روش تحقیق در این پژوهش کیفی پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی می باشد و برای پاسخ به سؤال پژوهش ابتدا از روش کتابخانه ای به بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری هویت کالبدی در دوره پهلوی دوم بررسی سپس یه نکات به دست آمده از تحلیل کتابخانه ای در بناهای عمومی دوره پهلوی دوم مورد بررسی قرار گرفت. معیارهای طراحی شهری نیز مواردی مانند شالوده شهر ایرانی، فضاهای مسکونی و فضاهای اجتماعی محلات شهری قدیم و جدید می شود. نتایج نشان می دهد که زمانی شهر به شکل مطلوب خود می رسد و درواقع واجد هویت می گردد که واجد سرزندگی، معنی، تناسب، دسترسی مناسب و عملکرد صحیح باشد. شهرسازی سنتی ایرانی به چهار زمان، مکان، فرهنگ و معنی بستگی داشته است.اهداف پژوهش:بررسی تحولات معماری معاصر ایران در دوره پهلوی.بررسی اصول و معیارهای مؤثر بر کالبد بناهای عمومی در معماری دوره پهلوی.سؤالات پژوهش:در معماری معاصر ایران در دوره پهلوی چه تحولاتی ایجاد گردید؟کدام اصول و معیارهای بر هویت کالبدی بناهای عمومی معاصر شهر تهران تأثیرگذار بود؟
بررسی نقش انعطاف پذیری فضاهای عمومی شهری در اجتماع پذیری و سرزندگی مکان سوم (مطالعه موردی: پارک ملل شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۸۵-۵۹
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی از پارک های شهری به اختصاص بخش بزرگی از سرانه های شهری به رغم توجه به مسائل زیست محیطی چندان اجتماع پذیر و سرزنده نبوده و حتی در برخی موارد، خود به عنوان فضایی معضل مطرح شده اند. بدین منظور هدف از این پژوهش بررسی نقش میزان انعطاف پذیری و تأثیر آن بر اجتماع پذیری و سرزندگی و شناسایی سهم هر کدام از عوامل مؤثر بر فضای شهری در تحقق فضای عمومی موفق می باشد. همچنین تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است و از لحاظ زمانی از نوع تحقیقات مقطعی آینده نگر و از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ فرآیند جزء روش کمی محسوب می شود. تحقیق حاضر در وهله اول غیر آزمایشی می باشد، در مرتبه دوم، این پژوهش ها مدل های مختلفی دارند که بعضی صرفا جهت توصیف می باشند، بعضی دیگر از پژوهش ها که در واقع این پژوهش جزو این دسته است، از نوع همبستگی می باشد. در این نوع از مطالعات همبستگی، روابط بین متغیر ها بررسی می شوند. همچنین روش نمونه گیری در این پژوهش، روش آزمون سازی می باشد که برای ساختن آزمون به ازای هر آیتم تقریبا یازده نفر انتخاب شد؛ که تعداد(464نفر)، به عنوان نمونه و ملاک قرار گرفت، و بین این تعداد شهروند پرسشنامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق همبستگی و رگرسیون، معادلات ساختاری در نرم افزار Lizrel,Spss انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، پارک ملل با امتیاز اجتماع پذیری(17/3) و انعطاف پذیری(01/3) شرایط متوسطی دارد؛ و با امتیاز سرزندگی(86/2)،سرزنده نمی باشد. همچنین با کمرنگ شدن سرزندگی فضای شهری، فضاها رنگ و بوی فضایی خاموش به خود می گیرند و به مرور زمان مولفه های دیگر موفقیت در فضا نیز قابلیت خود را از دست می دهند و بدین گونه فضای شهری به فضایی صرفاً جهت عبور تبدیل می شود. اما راهکار پژوهشگر این است، تا از طریق تقویت و ارتقا شاخص سرزندگی و با کاتالیزوری به نام انعطاف پذیری، فضای عمومی را از حالت خاموش خارج نمود و به فضایی اجتماع پذیر و موفق دست یافت.
شناسایی و ارزیابی عوامل کلیدی مؤثر بر میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
133 - 152
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر برنامه ها و اقدامات بعضاَ مناسب برای تقویت زیر ساخت ها، مقاوم سازی و نوسازی بافت های فرسود و آسیب پذیر شهری و اصلاح سیستم های مدیریت بحران عملیاتی شده است. ولی در عین حال در مدیریت شهری، رویکرد تاب آوری و حفظ تعادل در مواقع بحرانی طراحی نشده است و صرفا اکثر برنامه ها و اقدامات متمرکز بر ایمنی کالبدی شهر بوده و پرداختن به زیرساخت ها و ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریت بین نهادی که ابعاد تاب آوری شهری هستند، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی موثر بر میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان می باشد. مطالعه حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و اسنادی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC استفاده می شود. در نهایت 17 متغیر موثر بر تاب آوری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سازمانی- نهادی وکالبدی-محیطی مشخص و در فالب نرم افزار میگ مگ تحلیل و رتبه بندی می شوند. جامعه آماری تحقیق، 20 نفر از کارشناسان و متخصصان در زمینه های برنامه ریزی شهری، مدیریت بحران و آینده پژوهی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که الگوی کلی پراکندگی پیشران های بافت فرسوده شهر بهبهان از نظر تحلیل اثرات متقابل، در مجموع بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است. بنابراین از میان 17 نیروی پیشران، 7 پیشران در تاثیرگذار بر وضعیت آینده تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان اثر کلیدی دارد.
شاخص های بهبود ارتباط انسان و اشیاء از منظر هستی شناسی اشیاء هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
23 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گسترش پرشتاب تکنولوژی های جدید، تأثیر انکارناپذیر بر زندگی بشر دارد. به گونه ای که ارتباط بین انسان و دنیای پیرامونش را تحت تأثیر قرار می دهد. از جمله شواهد این ادعا می توان به انتقادهایی که از فلاسفه مختلف به نحوه گسترش تکنولوژی جدید و تأثیر آن بر زندگی بشر ایراد شده است، اشاره کرد. یکی از منتقدان پیش رو در این زمینه مارتین هایدگر، فیلسوف مشهور آلمانی در قرن بیستم است. هایدگر در نقد خود به تکنولوژی توضیح می دهد که چگونه ماهیت تکنولوژی، نسبت انسان امروز با جهان پیرامونش را تغییر داده و تفکر محاسبه گر، به جای تفکر تأملی بر جهان امروز سایه افکنده است. با این وجود راهکار واضحی برای برون رفت از این وضعیت عنوان نمی کند. اما فیلسوفان بسیاری با تأثیرپذیری از وی، هر یک بنابر حوزه مطالعاتی خود راه حلی در این زمینه ارائه داده اند.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخص های بهبود نسبت انسان و اشیاء از دید متفکران متأثر از هایدگر است. در راستای رسیدن به این هدف، این پژوهش از طریق ترکیب نتایج آثار 10 فیلسوف و پژوهشگر معتبر در این زمینه، مضامین اصلی هستی شناسی اشیاء هایدگر را شناسایی و تفسیر می کند. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی فراترکیب است که در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به سنتز نتایج پژوهش های پیشین در راستای رسیدن به تفسیری جدید در زمینه مورد نظر پژوهش می پردازد. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد به کارگیری شش شاخص شامل طرح ریزی چیزها بر پایه کنش، پایداری چیزها، درک واقعیت وجودی چیزها، یادگیری متقابل میان انسان و چیزها، تأمل هنرمندانه نسبت به چیزها و تمرکز بر شبکه های ارتباطی می تواند در بهبود ارتباط انسان و اشیاء و تعدیل تفکر محاسبه گر در طراحی مؤثر باشد.
تحلیل و گونه شناسی خانه های دوره پهلوی اول با رویکرد کالبدی- فرهنگی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
239 - 258
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ معماری خانه های دوره پهلوی اول در منطقه غرب ایران و به ویژه شهر سنندج، نشانگر آن است که این موضوع کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. با تغییر و تحولاتی که در این شهر رخ داده، در معماری مسکونی نیز دگرگونی ایجاد و موجبات معماری متفاوت را فراهم نموده است. حضور گروه های مهاجر از جمله شاهزادگان قاجاری و برخی افراد صاحب منصب اداری و دیوانی و نیز ازدواج فرزندان والیان با برخی شاهزادگان قاجاری و حتی بعضی از منصوبان دولتی از جمله عوامل موثر بوده که در کنار آنها می توان به حضور معماران و هنرمندان از شهرهای دیگر و از جمله تهران برای طراحی و ساخت اشاره کرد. طبق بررسی های انجام شده، تاکنون مطالعات مدون و منسجمی در زمینه خانه های سنندج و به طور خاص گونه شناسی کالبدی- فرهنگی آنها صورت نگرفته است. با توجه به ضرورت انجام این تحقیق در این مقاله ابتدا بررسی خانه از دیدگاه های مختلف، سپس گونه شناسی خانه های شهر سنندج در دوره پهلوی اول و در نهایت به شناخت ویژگی های کالبدی- فرهنگی این خانه ها پرداخته شده است. نوشتار حاضر رویکردی کیفی و روش کار به لحاظ نوع نتایج توصیفی- تحلیلی می باشد. از روش میدانی و کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده و از ابزارهایی همچون نقشه کشی، عکاسی و نقشه برداری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خانه ها در دوره پهلوی اول در شهر سنندج دارای دو گونه، با ویژگی های خاص خود هستند. گونه ای کاملاً تحت تاثیر معماری منطقه کردستان و گونه دیگری تحت تاثیر معماری مناطق مرکزی ایران می باشد.
تحلیل عوامل اثر گذار بر رشد هوشمند شهری با رویکرد آینده پژوهی: شهر الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فیزیکی شهرها پیامدهای مختلفی از نظر اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی را به همراه دارد. در این میان، رشد هوشمند شهری به عنوان نوع توسعه مطلوب، باعث کاهش مشکلات در ابعاد مختلف می شود. لذا، درک و شناخت درست از گسترش شهر در شرایط کنونی و آینده برای اجرای مدیریتی کارآمد در زمینه حفاظت از محیط زیست شهری و نحوه توسعه کالبدی آن در شهر الیگودرز امری مهم و ضروری است . این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت تحلیلی و اکتشافی می باشد. مقاله حاضر با هدف تبیین رشد هوشمند شهری با رویکرد آینده پژوهی در ابعاد مختلف اقتصادی ،اجتماعی، مدیریتی، کالبدی، زیست محیطی و حمل و نقل در شهر الیگودرز تدوین شده است. نتایج حاصل از تحلیل اثرات متقاطع نشان می دهد که شاخص پرشدگی برای روندهای موجود 98 درصد است که نشان از تأثیرگذاری بالای متغیرها بر یکدیگر می باشد. در بحث سناریوها نتایج نشان داد که جامعه شهری الیگودرز با رشد هوشمند فاصله وجود دارد چنین رویکردی باعث می شود که رشد شهری با همین منوال به توسعه و رشد خود ادامه دهد و زمینه را برای گسترش افقی شهر فراهم کند و باعث نابودی بیشتر زمین های کشاورزی، افزایش هزینه ساخت و ساز، افزایش درامد ناپایدار شهرداریها،گسترش فقر، حاشیه نشینی و... خواهد شد.
فلسفه تحلیلی و نسبت آن با نظریه های ادبی فرمالیسم و ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های میان رشته ایِ دهه های اخیر، به نسبت میان فلسفه و نظریه های ادبی توجه فراونی شده است؛ با این حال، ویژگی قاطبه این دست از پژوهش ها، مواجهه ی «کلی» و «نادقیق» با «فلسفه» و «نظریه ادبی» بوده است. در پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی میان رشته ای، نشان داده می شود که می توان «نظریه های ادبی» را به دو قسم از نظریه هایی که در تعامل و دیالکتیک با فلسفه «تحلیلی» و «قاره ای» (اروپایی) هستند، تقسیم کرد. نظریه هایی چون واکنش خواننده، پدیدارشناسی، روان کاوی و...، به واسطه رویکرد تفسیری و ذهنی، گرایش به «فلسفه قاره ای» (اروپایی) دارند؛ حال آنکه نظریه هایی چون فرمالیسم، ساختارگرایی و زیرمجموعه های آن، نظیر روایت شناسی و مردم شناسی ساختارگرا، با فلسفه تحلیلی، قرابت و هم پوشانی دارند. مقاله حاضر نشان خواهد داد که فلسفه تحلیلی، به واسطه عناصری چون انضمامیت، عینی گرایی، آزمایش محوری، تدقیق، تکرارپذیری و نتایج ثابت و فاصله گیری از ذهنیت گرایی و نسبی گرایی، با «فرمالیسم روس» و «ساختارگرایی» هم پوشانی دارد و اصطلاحات کلیدیِ نظریه های فرمالیسم (عنصر غالب) و ساختارگرایی (الگوهای مشترک) با نگرش علمی تحلیلی توماس کوهن و اصطلاحات کلیدی او، پارادایم و علم هنجارین، در قرابت بنیادین است.
بررسی علل دگرگونی در عناصر معراج نگاری اوایل قرن دهم هجری از منظر اسطوره سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از ابتدای قرن دهم هجری قمری (شانزدهم میلادی)، بسترهای مختلفی در تحول معراج نگاری ها دخیل بوده که با تدوین نسخ خطی مصوری همچون خمسه نظامی، فال نامه شاه طهماسبی و قصص الانبیاء آغاز شده است. ازجمله این دگرگونی ها، پوشاندن چهره پیامبر(ص) با پارچه ای سفید به نام «برقع» است. که به نظر می رسد این تغییرات به نوعی حاصل تأمل و قرائت علما، اندیشمندان و حاکمان صفویه درمورد معراج است. این پژوهش با خوانشی جدید سعی دارد به این سؤال پژوهش پاسخ دهد که چگونه می توان براساس نظرات اسطوره سنجی ژیلبر دوران به بررسی عواملی غیر از نظرات اندیشمندان، علما و حاکمان صفویه مبنی بر رواج تعالیم شیعه در متن معراج نگاری ها و دگرگونی عناصر تجسمی در نگاره ها به صورت رمزی پرداخت؟ که مسئله پژوهش نیز به حساب می آید. برای این منظور به نگاره هایی با موضوع نبرد، شکار و جلوس (در مکتب تبریز اول) نیز پرداخته می شود. مراحل کار با این رویکرد به نقل از ژیلبر دوران، 1- نماد سنجی 2- روان سنجی و 3- اسطوره سنجی است. فرضیه پژوهش این نکته است که نسخه های مصور و نگاره های معراج در کارگاه های سلطنتی صفویه بنابر عادت مرسوم به دستور سلاطین و حکمرانان ایجاد می شده بنابراین دور از ذهن نیست که بیشتر اسطوره هایی که حاکمان و سلاطین به آن ها توجه می کنند در نسخ مصور انعکاس داده شده است.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی علل دگرگونی در پوشاندن چهره پیامبر(ص) با برقع در نگاره های معراج (اوایل قرن دهم ه.ق) است.روش پژوهش: این پژوهش برمبنای روش توصیفی- تحلیلی نگاره ها و رویکرد اسطوره سنجی نزد ژیلبر دوران صورت می گیرد و جمع آوری مطالب نیز به روش کتابخانه ای است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش براساس رویکرد اسطوره سنجی ژیلبر دوران و فرضیه پژوهش نشان دهنده این مطلب است که اسطوره شخصی و جمعی شاه اسماعیل نمایانگر اسطوره شهریار، اسطوره خودمرکزی و منجی عالم است که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
A Systematic Review of Research in the Mental Health of the Elderly in the Neighborhood Spaces: A Co-occurrence Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۳ - Serial Number ۵۳, Summer ۲۰۲۴
78 - 90
حوزههای تخصصی:
Examining the issue of population aging has put the elderly in urban and residential environments at risk due to reduced movement, space perception and mental capacity. Therefore, the present study aims to evaluate mental health research of the elderly in the neighborhood space, using the qualitative approach, descriptive method, systematic review and co-occurrence keywords technique, the resources of the Scopus database were examined by using the VOSviewer software. The findings showed that the words "greenness", "cross-sectional survey", "physical activity", "objective built environment", "perceived built environment" and "Covid-19" have been used more in recent years. The most studies were conducted in China (37 cases), America (21) and England (16). Scientific productions in the 1982 to 2019 went through an upward trend and in 2020, it had a rapid downward trend. From 2021 onwards, these productions have followed an upward growth again. Correlation, survey and descriptive methods were the most used methods with a frequency of 71, 60 and 58. The most used tools were questionnaire, interview and mapping with frequency of 78, 48 and 31. "Green space" was the most used variable with 66 repetitions. After that, the variables of walkability, accessibility and safety were ranked second to fourth with repetition times of 37, 31 and 27. The results of this research, in the form of network map, help mental health researchers to take steps to speed up meeting the needs of the elderly by knowing as much as possible about the research gaps.
تبیین ارتباط مهم ترین معیارهای برنامه ریزی فضایی و هویت شهری در محلات جدید و تاریخی با روش مدل رگرسیون چندگانه (نمونه موردی: محلات تاریخی و جدید شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر برنامه ریزی فضایی با هدف اصلی مدیریت خردمندانه فضا در شکل دادن به کالبد و معنا دهی به مکان ها، توجه محققان را به خود جلب نموده است. مولفه های این نوع برنامه ریزی می تواند نقش اثرگذاری در تغییر نگرش شهروندان به محل زندگی خود داشته باشد. بنابرین منطقی به نظر می-رسد که از ابزارهای این نوع برنامه ریزی در ارتقای هویت محلات استفاده گردد.هدف پژوهش: هدف اساسی ارزیابی نقش برنامه ریزی فضایی در تقویت هویت شهری می باشد و با بررسی ارتباط بین مهم ترین معیارهای برنامه ریزی فضایی به عنوان متغیر مستقل و هویت شهری به عنوان متغیر وابسته دنبال می گردد.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر روشی توصیفی- تحلیلی دارد. ابتدا با تحلیل محتوا تعداد ۷۶ مولفه شناسایی و سپس با روش دلفی پرسشنامه خبرگان تهیه و در سه دور رفت و برگشت شد. در نهایت ۲۱ مولفه باقی ماند که برای تهیه پرسشنامه شهروندان در محلات تاریخی و جدید استفاده گردید. ارزیابی این مؤلفه ها با پرسشنامه منضم به طیف های پنجگانه لیکرت از نمونه آماری به تعداد ۳۶۴ نفر در محلات تاریخی و ۳۵۱ نفر در محلات جدید توزیع شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS انجام گرفت. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محله های ملک آباد قزوین به عنوان نمونه ای از بافت تاریخی و ملاصدرا به عنوان نمونه ای از بافت جدید محدوده جغرافیایی این تحقیق هستند که به ترتیب ۵/۲۳ و ۵/۵۱ هکتار مساحت و ۴۱۵۶ و ۷۲۵۴ نفر جمعیت دارند. یافته ها و بحث: از بین مولفه های شناسایی شده تعداد ۲۱ مولفه (معیار) در پنچ گروه مدیریتی، فضایی-کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست-محیطی به عنوان متغیرهای مستقل در نهایت انتخاب گردید. متغیر وابسته نیز هویت شهری بوده است. برای مولفه های تحقیق به ترتیب ۲۱، ۱۲، ۱۶، ۱۵ و ۱۲ زیر معیار شناسایی شد. مشخص گردید که ارتباط مستقیمی بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق وجود دارد. همچنین در بافت جدید رابطه بین برنامه ریزی کالبدی و احساس هویت محلی و رابطه بین برنامه ریزی اجتماعی-فرهنگی با احساس هویت محلی قوی تر از بافت قدیم می باشد. نتایج :در بافت تاریخی مشکلاتی از جمله عدم توجه به ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی که نقش اساسی در هویت شهری ایفا می کنند، وجود دارد. برنامه ریزی فضایی در محلات جدید که از پیش برای آن اندیشیده شده هم نتوانسته است باعث ایجاد هویت شهری شود و ساکنان با مشکلات اجتماعی، هویتی و فرهنگی رو به رو هستند. برای بهبود وضعیت هویت محلات قزوین لازم است با اراده مدیران شهری و مشارکت شهروندان راهکارها و پیشنهادات مطرح شده مورد توجه قرار گیرد.