فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۲۱ تا ۸٬۱۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
رویکرد پدیدارشناسی به دلیل پذیرفتن انسجام، یکپارچگی و تقسیم ناپذیری تجربه انسان و همچنین پذیرفتن این حقیقت که معانی تعریف شده توسط خواسته های انسان در مرکز تجارب ما قرار دارند. و آن چه اهمیت پیدا می کند، پدیده مکان است. مکان، هویت مند، رابطه مند و دارای تاریخ است. بر این اساس،نامکان محدوده ای است تهی از هویت و تاریخ و تحقق آن درون فضاهایی همسان شکل می گیرد. این پژوهش،کیفی، توصیفی، تحلیلی؛ با استفاده از تکنیک کتابخانه ای گرداوری شده است. اهمیت این پژوهش بر این است که رادی در نمایشنامه های خود به مفهوم مکان، اشاره دارد. او به یک باره داشتن احساس تعلق به آن را می آزماید، و شخصیت های آثارش را در رویارویی با آن ها قرار می دهد. هدف این پژوهش تفکیک و یافتن فضا ها و مکان ها و نامکان های موجود در نمایشنامه های "شب روی سنگفرش خیس" ، "پلکان" ؛ و تفکیک آن ها و نتیجه گیری در تاثیر مکان و نامکان بر فرد و نحوه واکنش فرد به آن ها و یافتن روح مکان و پی بردن داشتن حس تعلق به مکان در شخصیت های «آن ها» می باشد،. پژوهشی که در این زمینه پیشگام است.
از جشنِ عروسی تا مدرسه موسیقی: نظام استاد شاگردی و تغییرات در روش های انتقال سنّت در هنر شعری- موسیقاییِ عاشیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه عاشیق ها به عنوان نوازنده، خواننده، شاعر و، برخی اوقات، راویِ داستان های عاشقانه و حماسی در عروسی های سنّتیِ ترک زبانانِ ایران نقش های مهمی برعهده دارند. این کُنشگرانِ آیینی نیازمندِ فراگیریِ مهارت هایی برای اجرایِ شعر، موسیقی، داستان ها و همچنین مدیریتِ مراسم و مخاطبانِ خود هستند. ما در این مقاله نحوه انتقال سنّت در هنر عاشیقی را مطالعه خواهیم کرد. روش تحقیق کیفی است: یعنی داده ها در طول کارمیدانی و حضور در میدان با مشاهده و مصاحبه به دست آمده اند. در اینجا با معرفیِ روش های متأخرِ انتقال سنّت، تغییرات ایجاد شده در روش های فراگیریِ مهارت های لازم برای عاشیق شدن را بررسی می کنیم. یافته های این تحقیق نشان می دهند که به طور سنّتی یک عاشیق مهارت های لازم برای اجرای هنر خود را به صورت غیررسمی و در عروسی ها فرامی گیرد و فرهنگ پذیر می شود. اما تغییراتِ اخیر در نظامِ انتقال سنّت، یعنی جدا شدنِ فرایندِ یادگیریِ عاشیق از عروسی ها، منجر به کنارگذاشته شدنِ برخی گونه های شعری و موسیقایی، عدمِ آشنایی عاشیق با بستر اجرایی و ناتوانیِ او در برقراریِ ارتباطِ فعال با مخاطبانش شده است. در ضمن، این تغییراتِ منجر به ورودِ ارزش های هنریِ جدید به توی ها می شود؛ ارزش هایی که با بیشتر بر بخش های موسیقاییِ نظام تأکید دارند، سلیقه هنریِ مخاطبان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد و با ارزش های سنّتیِ حاضر در توی و مخاطبانِ سنّتیِ توی ها در تضاد و تنازع است.
زیبایی، دشمن سخاوتمند هنر! درآمدی تحلیلی بر مقاله «هنر پس از فلسفه» اثر جوزف کُسوث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
103 - 114
حوزههای تخصصی:
جوزف کُسوث در مقاله خود، «هنر پس از فلسفه»، نه تنها زیبایی شناسی به مثابه فلسفه هنر بلکه تمامی فلسفه پیش از ویتگنشتاین را سزاوار نفی و دورشدن از هنر می داند. کُسوث در این مقاله به طرح هنری می پردازد که فارغ از هر مدیوم و بی توجه به ظاهر و ریخت، از فلسفه گذر کرده و با تکیه بر کارکرد خود، زبانی فلسفی یافته است: هنری با عنوان «هنر مفهومی» که جایگزین فلسفه و هنر پیش از خود خواهد شد و تاریخ و تعریف هنر را دگرگون خواهد ساخت. در چنین هنری، «زیبایی» که تا پیش از این جزئی لاینفک از اثر هنری تلقی می شد، دیگر مورد ضمانت و تعهد هنر قرار نخواهد گرفت و هنر پس از این تلاش خواهد کرد با علم و گزاره های قابل استدلال تولید و تبیین شود. این مقاله با رویکردی تحلیلی، به بررسی سیر تطور تعاریف زیبایی شناسی و ارتباط آن با علم، فلسفه و هنر می پردازد تا بتواند مولفه های نظری کُسوث در مقاله «هنر پس از فلسفه» و نگرش نقادانه وی درباره زیبایی و هنر پیشادوشانی را مورد ارزیابی قرار دهد و تعریف محدود هنر ذیل گزاره های تحلیلی زبان و ماهیت پرسشگر آن نزد کسوث را آشکار کند. گزاره های منطقی ای که باید از زمینه خود جدا شوند تا امکان تبدیل شدن به اثر هنری را پیدا کنند.
راهکارهای مؤثر در خلق و تقویت فضاهای شهری 24 ساعته (نمونه موردی: خیابان ستارخان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
169 - 197
حوزههای تخصصی:
امروزه بواسطه عدم توانایی تمام گروه های اجتماعی در استفاده از ساعات روشنایی روز برای رفع نیازها و برای برطرف نمودن پیامدهای اجتماعی، اقتصادی ناشی از خالی بودن شهر در ساعات خاصی از روز، تأمین فضاهای شهری شبانه و 24 ساعته که در آن بتوان میزان سرعت و ضرباهنگ شهری را کاهش داد و مکانی جهت مکث و آرامش ساکنین شهر و برقراری تعاملات اجتماعی مهیا نمود، ضرورت یافته است. در چنین فضایی جهت استفاده از زمان های مرده شهری که بتواند بعنوان راهکاری جهت بهبود عملکرد فضای شهری در پاسخ به نیاز سرزندگی محیط شهری و رونق بخش اقتصادی و گردشگری عمل کند، بایستی اصول و معیارهایی را رعایت کرد. در این پژوهش سعی شده است این اصول از دیدگاه طراحی فضاهای شهری و با تأکید بر فضاهای 24 ساعته مورد شناسایی قرار گیرد تا مهم ترین شاخص های اثرگذار بر شکل گیری و یا تقویت فضاهای شبانه آن هم در بستر فرهنگی شهرهای ایرانی- اسلامی احصاء گردند. به همین منظور خیابان ستارخان تهران با توجه به پتانسیل های موجودش بعنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که با کمک تکنیک های کمّی و کیفی گوناگون ازجمله تکنیک های دلفی، تحلیل خوشه ای و همچنین تئوری جنکس صورت گرفته است. تحلیل ها نشان می دهند که 13 اصل مهم مورد شناسایی در طراحی کالبد شهری می توانند در میزان موفقیت فضاهای شبانه شهری از چهار بُعد اقتصادی، اجتماعی، گردشگری و فرهنگی اثرگذار باشند که از میان آن ها، اصل حضور پذیری بالاترین امتیاز (35/83) اثرگذاری را بدست آورده است. بنابراین جهت عملیاتی نمودن این اهداف، اقداماتی همچون فعالیت های متنوع فرهنگی در کنار خرده فروشی ها، ایجاد فضایی مختص پیاده در هنگام شب، افزایش ساعت کاری فعالیت ها و ایجاد مراکز خرید شبانه پیشنهاد می گردد.
بررسی تاثیر خانه های دوم بر جدایی گزینی فضایی در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
35 - 56
حوزههای تخصصی:
امروزه، پدیده خانه های دوم به یکی از مهمترین دلایل تغییر چشم انداز حومه های شهری و مناطق شهری و روستایی پیرامون کلانشهرها تبدیل شده است. این خانه ها به منظورگذراندن اوقات فراغت،گاهی برای دوران بازنشستگی، تعطیلات آخرهفته و گاهی برای سرمایه گذاری خریداری می شوند. یکی از مهمترین پیامدهای این پدیده، خوشه ای شدن و جدایی شهر در زمینه فضایی و اجتماعی می باشد. در ایران با رونق شهرنشینی، سکنه شهرها برای گذران اوق ات فراغ ت و کس ب آرام ش به ساخت مسکن ویلایی در مناطق اطراف شهرها پرداخته ان د. شهر جدید صدرا یک نمونه بارز از شکل گیری خانه های دوم در قالب الگوی باغ- مسکن از پیش اندیشیده شده می باشد. از اینرو بررسی دلایل و پیامدهای این الگوی سکونت و جدایی گزینی فضایی اجتماعی ناشی از آن از ابعاد مختلف ضروری به نظر می رسد. رویکرد حاکم بر این پژوهش، تحلیلی-توصیفی می باشد. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی-کتابخانه ای و همچنین آمار و داده های پرسشنامه های طرح ساماندهی باغشهرهای صدرا، استفاده شده است. به منظور بررسی جدایی گزینی و میزان هم پیوندی محدوده باغشهرها نسبت به سایر عرصه های شهری، از روش ماتریسی گولر استفاده شده است. یافته های تحقیق نیز بیانگر این است که بیش از نیمی از افراد، انگیزه اصلی از تهیه باغ مسکن را گذران اوقات فراغت در ایام پایان هفته و تعطیلات بیان نمودند. نتایج حاصل از بررسی میزان هم پیوندی باغشهرها با سایر عرصه های شهر حاکی از آن است که باغشهرهای صدرا از منظر شاخص طبیعی و محیط زیستی با 77.5% بیشترین و از لحاظ شاخص اقتصادی با 28.13% کمترین میزان هم پیوندی و یکپارچگی را با سایر عرصه های شهر صدرا دارا هستند. و در نهایت میزان هم پیوندی کلی این محدوده ها، برای باغشهرهای صدرا نسبت به سایر نقاط شهری برابر 43.05% می باشد. براساس اطلاعات حاصله، باغشهرها موجب ساخت ناموزون و نامتعادل در شهر شده و گرایش به قطبی شدن یا جدایی گزینی فضایی و ناهنجاری های ساختاری در این شهر در حال رشد و گسترش می باشد. بنابراین باید توجه داشت که آث ار مثب ت گردش گری خان ه ه ای دوم به خودی خود به وقوع نخواهد پیوست و به منظور تحقق آن می بایست به شیوه صحیح برنامه ریزی و مدیریت شود.
گردشگری آئینی؛ بازخوانی باورهای اجتماعی در مراسم آئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
14 - 21
حوزههای تخصصی:
آیین ها، رسوم و عادات جاری در زندگی مردم، ریشه در باورها و اعتقادات آنان دارد. در ایران از گذشته های دور تاکنون آمیختگی تفریح و گردش با زیارت اهل قبور توسط اعضای خانواده و دوستان و آشنایان رسم بوده است، به خصوص زیارت و احترام مزار امامان، امام زادگان و بزرگان دین که معنویت و صفای ویژه ای دارد. زیارت و گردش آیینی در قالب سفرهای کوتاه مدت رسم و سنت دیرینی است که تاکنون برجای مانده است. این رسم که بیشتر به صورت جمعی برگزار می شود،کودکان خردسال تا جوانان و سالخوردگان را گرد هم آورده و اوقات خوش و دلپذیر را برای مردم رقم می زند.گردشگری آیینی علاوه بر تفریح و زیارت موجب حفظ و پویایی مکان های تاریخی-مذهبی می شود که میراث باارزش این مرزوبوم به شمار می روند.
پدیدارشناسی، پاسخی به مسأله روش در فهم چیستی معماری (پیشامدرن سنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
13-24
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: فهم اصیل از چیستی معماری پیش از مدرن (سنتی) و اتخاذ رویکرد و روشی مناسب در مواجهه با آن معماری، مسأله ما در این پژوهش است. طرح این موضوع و پاسخ درست به آن، در دورانی که خلأ وجود آن در ادبیات پژوهشی معماری به خوبی دیده می شود؛ و عدم تبیین درست مسأله، طرح نامناسب و پاسخ های سطحی و غیربنیادین به آن منجر به بی معنایی و آشفتگی در معماری معاصر امروز شده، ضروری است. هدف: این پژوهش با هدف تبیین روشی مناسب و جامع برای رویارویی درست با معماری سنتی و رسیدن به حقیقت و چیستی معماری آن دوران طرح ریزی شده است؛ این مطالعه بر این فرض بنا شده که پدیدارشناسی می تواند پاسخ مناسبی برای مسئله روش در مطالعات مرتبط با چیستی معماری سنتی باشد. روش: در این راستا با بازخوانی منظم منابع، و تفسیر محتوای مطالب و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش استدلال منطقی، به دنبال ایجاد نظمی منطقی در مطالب پراکنده و نامنسجم پیشین در ارتباط با روش پدیدارشناسی با پایبندی به تفکر پدیدارشناسی هستیم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که تفکّر تصوری و مواجه علمی و کمی با آثار معماری ما را به درک درستی از چیستی معماری نمی رساند، بلکه ما نیازمند رجوع به خود آثار هنری و هم دلی و هم زبانی با آنها هستیم؛ تا با یافتن زبانی مشترک و هم سخنی با این آثار، مفاهیم بنیادین و ناگفته های آنها را آشکار سازیم. در این پژوهش مسیری را که می تواند ما را در فهم درست معماری سنتی یاری رساند را در هفت گام، حیرت و طلب، آشکارگی عالم بنا، پالایش ذهنی، این همانی ذهن و فضا، فهم پدیدارشناسانه از فضا، یافتن زبانی برای بیان و آشکارسازی معانی پنهان ترسیم کردیم.
کاربست های مدل مفهومی نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
67-82
حوزههای تخصصی:
با توسعه نگرش سیستمی در شهرسازی که سعی دارد فعالیت های مختلف متناسب با ماهیت محیط انسانی و روابط میان آنها را معلوم کند، تکنیک های مختلفی به وجود آمد که یکی از مهم ترین آنها مدل ها هستند. در واقع مدل، بازسازی ساده واقعیت است که پیچیدگی آشکار جهان واقعی را کاهش داده و آن را به حالتی که قابل درک بوده درمی آورد. لذا، مدل های مفهومی و ادراکی برای درک، تفسیر و اصلاح واقعیت ها در زندگی روزمره مورد استفاده قرار می گیرد. باتوجه به پیچیدگی های مسایل شهری ضرورت امکان بهره برداری از آموزه ها و تجارب گذشته نوسازی بافت های فرسوده با استفاده از مدل ها، به ویژه مدل مفهومی که برخاسته از نظریه ای بومی بوده و با شرایط زمینه ای کشور ما سازگاری داشته باشد بیش از پیش احساس می شود. "نظریه نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری" به عنوان یک نظریه بومی، که با تأکید بر تولید الگوی نوآورانه در جهت پاسخ به نیازِ امروزِ نوسازی بافت های فرسوده شهری ایران ارایه شده است، مدل مفهومی خود را به عنوان مدلی کاربردی، جهت عینیت بخشیدن و تحقق اصول این نظریه ارایه کرده است. مدل مفهومی نوسازی متوازن به عنوان الگوی مدیریت توازن بنیان، با رویکردی پیش نگرانه، پیش گیرانه و توسعه مبنا سعی درهدایت به سمت بازگرداندن توازن و جلوگیری از خروج و عدول از توازن در سیستم نوسازی بافت، محدوده ها و محله های هدف دارد. روش انجام این پژوهش با تأکید بر روش تحقیق علمی، دستیابی به هدف توازن در مسیر بررسی، شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر آن است. این امر با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با شناسایی عوامل تأثیرگذار در شبکه های نه گانه و به روش دوپارگی های متوالی صورت می گیرد. استفاده از ساختار خوشه ای سلسله مراتبی مجموعاً یک سیستم یا سامانه نوسازی بافت یا محله را تشکیل می دهد که به عنوان یک سیستم از سیستمی کلی شهر به حساب می آید. مدل کاربردی قابل استفاده، مدلی دوبعدی شامل عناصر نمایه و اجزای مدل، ضریب توازن، انحراف از توازن، معادله توازن و سرانجام کاربست های سه گانه است.
تعیین شاخص های طراحی شهری مؤثر در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی شهروندان در محورهای طبیعی شهری؛ مطالعه موردی: رودخانه زیارت گرگان
حوزههای تخصصی:
ایجاد فضاهای عمومی شهری در دهه های اخیر تلاشی در جهت رفع نیاز اجتماعی انسان به فضاهای عمومی بوده است. از این لحاظ شناسایی معیارهای ایجادکننده و ارتقاء دهنده اجتماع پذیری در فضاهای عمومی ضرورتی است در این جهت که مانع از خاموشی و از رونق افتادن فضاهای عمومی شهری مختلف باشد. سؤالات مطرح در این خصوص عبارتند از : 1) چه رابطه ای بین فضاهای باز شهری و سطح تعاملات اجتماعی شهروندان وجود دارد؟ 2) چه شاخص هایی از طراحی شهری می توانند موجب ارتقای سطح تعاملات اجتماعی شوند؟ هدف از تحقیق پیش رو تبیین شاخص های طراحی شهری مؤثر در ایجاد و ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی شهری می باشد که به عنوان نمونه شهرستان گرگان مورد بررسی قرار گرفته است. جهت پاسخگویی به هدف بیان شده ابتدا مفهوم طراحی شهری، فضاهای عمومی، اجتماع پذیری، اجتماع پذیری در فضاهای عمومی مورد مطالعه قرارگرفته است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه ی کاربران فضا یعنی گردشگران داخلی و خارجی شهر گرگان هستند که به صورت تصادفی 150 نفر به عنوان نمونه مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش از روش های آماری توصیفی(جداول و نمودارها و...) و همچنین به منظور مطالعه عمیق و دستیابی به متغیرها و روابط موجود بین آنها، از روش آماره های استنباطی(تحلیل عاملی و آزمون های آماری"KMO" و آزمون بارتلت) در قالب نرم افزار spss و Excel در راستای سنجش معیارها و پاسخگویی به فرضیه و سؤالات تحقیق بوده است، بهره گرفته شده است. آنالیز انجام شده از طریق آماره های استنباطی نشان داده که بین متغیرهای طراحی شهری و تعاملات اجتماعی و بین مؤلفه های فردی و تعاملات اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد به طوریکه با توجه کردن به معیارهای اجتماع پذیری و بالا بردن کیفیت های شهری در حین برنامه ریزی و طراحی فضاها موجب می شود آنها در کنار یکدیگر و در بخش های مختلف به حیات خود ادامه دهند و سبب افزایش هر چه بیشتر تعاملات اجتماعی بین شهروندان شوند.
احیا هویت فرهنگی-بومی با تاکید بر طراحی مجموعه های فرهنگی (مطالعه موردی: منطقه دیلمستان)
حوزههای تخصصی:
اهمیت پایداری هویت فرهنگی و تاثیر آن در زمینه های گوناگون جامعه و ضرورت نیاز منطقه دیلمستان به پایداری هویت فرهنگی و بومی و از آنجایی که مجموعه فرهنگی به عنوان عنصری که می تواند در پایداری و حفظ هویت فرهنگی و بومی هر منطقه و جامعه تاثیر به سزایی بگذارد، ایجاد مراکزی که بتواند از طریق تعاملات اجتماعی بین افرادی که نسبت به فضا احساس تعلق می کنند، تاثیر به سزایی در احیای هویت فرهنگی داشته باشد، حرکتی دوباره را در مسیر تعالی هویت بومی شروع کرد. این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی واز حیث هدف در زمره تحقیقات توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و از طریق ابزارهایی چون مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه اقدام به جمع آوری اطلاعات و مطالب مورد نظر گردیده است.نتایج تحقیق نشان می دهد ایجاد حس دلبستگی و تعلق به مکان، معنا بخشی به مکان با رجوع به طراحی بومی، مشارکت اجتماعی در بین شهروندان و همچنین طراحی هماهنگ با زمینه در عین تازگی در رونق استفاده و علاقه مند شدن مردم شهر به شرکت در فعالیت های گوناگون مجموعه فرهنگی تاثیر شایانی دارد که در پی آن رشد شناخت ساکنان شهر حتی دیگر شهرها به هویت فرهنگی اصیل بومی آن منطقه و تعامل افراد با هم و به دنبال آن پایداری هویت فرهنگی منطقه (دیلمستان ) را به دنبال خواهد داشت.
جایگاه مفهوم معماری در نظام طبقه بندی علوم مسلمانان در سده های نخست هجری با تکیه بر اندیشه های ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از راه های شناخت معماری پیشامدرن جهان اسلام پرداختن به جنبه های معرفتی آن، از جمله نسبت معرفت های معماری با علوم رسمی است. حکیمان مسلمان از همان آغاز نهضت علمی در نیمه سده دوم هجری، به طبقه بندی علوم عنایت کردند. این جریان در طی سده ها ادامه یافت. ابونصر فارابی، فیسلوف سده سوم و چهارم هجری، از مهم ترین ایشان است و آراء او در طبقه بندی و مراتب علوم اثری وسیع و عمیق در طی تاریخ در سرتاسر جهان اسلام داشته است. در این مقاله، منابع مهم طبقه بندی علوم در نخستین برهه تاریخ علم در جهان اسلام، یعنی از نیمه سده دوم تا سده پنجم، را با تکیه بر اندیشه های ابونصر فارابی بررسی می کنیم. در این بررسی، با اتکا بر فنون تاریخ مفهومی، مفهوم معماری را با هر واژه و هر نحو دسته بندی، در این متون می جوییم و جایگاه آن را در نسبت با دیگر علوم روشن می کنیم. به این منظور، پس از مرور تاریخ طبقه بندی علوم در جهان اسلام و معرفی منابع اولیه این تحقیق یعنی شش کتاب اصلی طبقه بندی علوم در سده های نخست مواضع ظهور مفهوم معماری را نشان می دهیم. آشکارترین مفهوم در این منابع که در دایره مفهومی معماری می گنجد «صناعت بنا»ست. علاوه بر فارابی، اخوان الصفا بیش از دیگران درباره صناعت بنا، در زمره صناعات مدنی عملی، سخن گفته و نسبت آن را با علوم و صناعات نشان داده اند. فارابی از صناعتی دیگر به نام «صناعت ریاست بنا» و رابطه آن با صناعت بنا یاد کرده است. پاره ها و شئونی از معماری نیز در علومی چون حیل و مساحت و نقل میاه پراکنده است. پس از اخوان، توجه حکما به صناعات، از جمله معماری، افول کرد.
تحلیل پادگفتمان قرآنی دو نگاره حضرت یوسف در زندان و حضرت یونس و ماهی از فالنامه شاه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله :بروز گفتمان های الهی قرآن به زبان تصویر، بدون درک ارتباط متن (قرآن) و تصویر(نگاره) امکان پذیر نیست. نشانه – معناشناسی با عبور از تحلیل صرفاً ساختاری نگاره ها و با کشف ارتباط معنایی نشانه ها در ژرف ساخت های نگاره ها، راهی بر کشف معانی اساسی اما پنهان به واسطه روابط معنادار نگاره ها باز می کند. بر این اساس، مهم ترین سؤالات پژوهش حاضر این است؛ گفتمان پاد یا حمایت الهی که در قرآن مطرح شده، چگونه در نگاره های مربوط به دو پیامبر بروز و ظهور داشته است؟ و معنا براساس گفتمان قرآنی پاد، با چه عوامل و روابط تصویری از نگاره ها دریافت می شود؟ هدف : چگونگی دریافت معنا در انتقال داستان دو پیامبر از قرآن به تصویر در قالب نگارگری، مهم ترین هدف مقاله است چرا که در نگاره های داستان پیامبران، پادگفتمان الهی با شاخصه های تصویری متعدد بروز کرده است. روش تحقیق : روش تحقیق در مقاله، نشانه – معناشناسی گفتمانی است و اطلاعات از منابع کتابخانه ای به دست آمده و دو نگاره از کاتالوگ انگلیسی «falnama» خانم دکتر معصومه فرهاد ارایه شده است. نتیجه گیری :1. نشانه – معناشناسی گفتمانی، باعث ارتباط برقرارکردن بیشتر و درک کامل تر بسیاری از متون گفتمانی مرتبط با نگارگری که در رأس آن قرآن حکیم است، می شود. 2. حمایت الهی خداوند از پیامبر صرفاً به واسطه ارایه معجزه از سوی پیامبر نیست بلکه دو نگاره مشخص خواهد کرد که پادگفتمان الهی می تواند، به واسطه زندان تاریک و کنش پیامبر با زندانیان، پاد کنشی – تعلیقی را بروز دهد و هم سویی با ماهی بزرگ و پس از آن رهایی از دهان ماهی و جسمانه درخت کدو، پاد تنشی – شوشی را آشکار کند. در این معناشناسی، تضاد سیاهی و هاله دور سر پیامبر، تضاد پلان بالا و پایین، کنش و اتصال دستان فرشته و حضرت یونس به یکدیگر، ترکیب بندی دوار و ... در درک عامل واسط که هم سویی است و در نتیجه درک معنای پاد دخیل شد.
واکاوی سبک های یادگیری دانشجویان برای ارتقای آموزش معماری (مطالعه موردی: دانشجویان معماری دانشگاه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۱۴۹-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
شناخت دانشجویان یکی از عوامل مهم و مؤثر بر آموزش در کارگاه های معماری است. نمی توان شاگرد معماری را بدون شناخت دقیق و بدون توجه به واکنش هایش به داده ها و خواسته ها، تحت یک برنامه منتظم و از پیش تعیین شده بار آورد. یکی از راه های این شناخت، توجه به سبک های یادگیری است که ترجیحات یادگیری و تفاوت های موجود میان افراد در روش های یادگیری را بیان می کند. هماهنگی سبک های تدریس مدرسان با سبک های یادگیری دانشجویان، منجر به تقویت انگیزه یادگیری و پیشرفت تحصیلی خواهد شد؛ ازاین رو با توجه به شمار روزافزون متقاضیان یادگیری در عرصه های متنوع علمی و مهارتی و ویژگی های متفاوت آنان در درک و پردازش محتویات یادگیری، نیاز عاجلی به بررسی شناخت خصوصیات یادگیرندگان در رشته های مختلف تحصیلی از جمله معماری احساس می شود. این مقاله با آسیب شناسی آموزش معماری در حوزه فرایند یادگیری، یکی از راه های رفع کاستی ها و نقایص مربوط را با توجه به سبک های یادگیری دانشجویان عنوان کرده است. روش تحقیق این پژوهش، از نوع توصیفی تحلیلی است که طبق آن، چگونگی توزیع دانشجویان معماری دانشگاه ارومیه در سبک های یادگیری بر اساس سیاهه سبک های یادگیری کُلب، بررسی و داده ها با استفاده از آزمون های متناسب آماری، تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سبک های یادگیری غالب کاربردی در دانشجویان معماری، به ترتیب جذب کننده و همگرا هستند. همچنین دانشجویان در نیمه ابتدایی تحصیل در رشته معماری بیشتر از سبک جذب کننده و در نیمه انتهایی از سبک همگرا استفاده می کنند و ارتباط معنی داری بین سبک یادگیری و جنسیت وجود ندارد. با تحلیل و ارزیابی یافته ها، پیشنهادهایی در راستای سبک های مورد تقاضای رشته ارائه شده است؛ از جمله: انجام آزمون اختصاصی با پیش نیازهای هنری لازم قبل از ورود به این رشته، انجام آزمون سبک های یادگیری در مراحل اولیه تحصیلات دانشگاهی، انطباق برنامه های آموزشی با سبک های یادگیری دانشجویان در سال های اولیه تحصیلی برای ایجاد انگیزه ادامه تحصیل و آموزش متنوع به فراگیران در حین تحصیل. همچنین راهکارها و مصادیقی برای انطباق برنامه های تدریس با نیازهای دانشجویان معماری با هدف اثربخش تر کردن و ارتقای آموزش معماری ذکر شده است.
نقش معماری دادگاه متاثر از روانشناسی محیط و معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
بینایی در انتقال احساسات مختلف و ادراک گوناگون به مغز انسان نقش بسزایی دارد. محیط و رفتار به یکدیگر وابسته بوده و نمی توان رفتار را مستقل از رابطه ی درونی با محیط تعریف کرد. عدالت، جلب اعتماد و حس مردم سالاری در برخورد با مکان های قضایی اولین حسی است که باید به کاربران القا شود. معماری و روانشناسی محیطی، مجموعه دانش، فن و هنری است که با عناصر وابسته و مرتبط از قبیل فرم، رنگ، بافت و .... سعی در بهینه سازی فضاها و دستیابی به کارایی و کارکرد مناسب در قالب معماری در کنار زیبایی معانی و معناها دارد. روش تحقیق پژوهش دارای ماهیتی توصیفی و تحلیلی است. هدف از این تحقیق، اهمیت و تأثیر نقش معماری فضاهای قضایی با توجه به تأثیر پذیری جسم و روان انسان از "فضای دادگاه" میباشد. به منظور دستیابی به چگونگی برقراری ارتباط مابین عوامل غیر کالبدی (معنا و زیبایی) و عوامل کالبدی (عملکرد، فرم سازه) در معماری، نیازمند تحلیل مصادیق مرتبط می باشد. روش تحقیق پژوهش دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی، موردی و از نوع هدف کاربردی است. در این مقاله صدها عنوان کتاب، مجله و مقاله در خصوص روانشناسی محیط، معماری اسلامی و بررسی معماری دادگاهای برجسته جهان به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب گردید. استفاده از معماری اسلامی و به منظور کشف راز و مرزهای پنهان در ماورای صورت ها و چگونگی ادراک و زیبایی توجه به عوامل پنهان که نشان از معنا و زیبایی دارند و همچنین عوامل ظاهری مانند: نور، نزئینات، تناسب هندسه و تطابق فضاها امری ضروری است. بکارگیری فضاهایی مجزا و کارا در خصوص روند های قضایی که علاوه بر کاهش ازدحام و سبب افزایش کارایی نیز می گردد. در پایان نتیجه تحقیق به صورت خلاصه و در قالب یک دیاگرام در شکل بیان شده است
پوسته های سازگار و انطباق پذیر ساختمان با الگوپذیری از گیاهان در طبیعت
حوزههای تخصصی:
پوسته های ساختمان در تقابل بین محیط خارجی و فضاهای ساخته شده داخلی هستند که ما اغلب آن ها را به عنوان مانع یا حفاظ در نظر گرفته ایم و راه حل های محدودی در تطابق با تغییرات محیطی در ساختمان ها لحاظ کرده ایم. نماها نقش مهمی در اتلاف انرژی در ساختمان ها دارند. این مصرف انرژی برای تأمین راحتی فضای داخلی است. طبیعت راه حل های زیادی در جهت انطباق پذیری دارد که در طرح های معماری و به خصوص طراحی پوسته های ساختمانی قابل اجرا است. سازگاری های زیست محیطی راه حل های پیچیده، چند عملکردی و بسیار پاسخگویی هستند. این مقاله در نظر دارد راه حل هایی بین سازگاری زیست شناختی و معماری مطرح نماید و هدف یافتن راهکاری جهت ایجاد نوآوری در طراحی نمای ساختمان هاست. تمرکز این تحقیق بر روی گیاهان هست زیرا مانند ساختمان ها فاقد حرکت هستند و در یک مکان خاص باقی می مانند. آن ها خود را با محیط اطرافشان منطبق کرده و در مقابل عوامل خارجی تغییر می کنند. این پژوهش مروری است بر تحقیقات انجام شده بر اساس تئوری ها، مفاهیم، موضوعات و جمع آوری اطلاعات از گیاهان سازگار و نقشه و برنامه هایی برای هدایت این اصول به منظور استفاده در طرح های معماری است. همچنین چند ایده طراحی که می توانند راهگشای دریچه های جدیدی از راه حل های تکنولوژیکی در انطباق با شرایط اقلیمی متفاوت بر اساس انطباق پذیری و سازگاری گیاهان با محیط اطرافشان باشد، نشان داده شده است.
گونه شناسی محلات مسکونی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
شهر معاصر به سرعت در حال تحول و دگرگونی است. تحولاتی که بخشی از تاریخ شهرسازی کشور را تشکیل می دهند. ولی مستندسازی آن ها مورد غفلت قرار گرفته است. شاید یکی از مهم ترین دلایل این مسئله این باشد که در هزارتوی مسائل و مشکلات شهری، مستندسازی شهری هیچ گاه جایگاهی در اولویت های پژوهشی و یا اولویت های اقدامات مدیریت شهری نداشته است. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای رفع کاستی فوق. از آن جایی که مطالعه ی شهر به صورت کلی از توانایی بحث حاضر خارج است، تلاش شده است تا با تمرکز بر محلات مسکونی و مطالعه ی تحولات تاریخی آن ها، نسبت به گونه شناسی این عرصه های شهری و شناسایی خصوصیت های متمایز کننده هر گونه، از گونه ی دیگر، اقدام گردد. معیار به کار رفته در طبقه بندی گونه ها، مطالعات ریخت شناسی شهری در نظر گرفته شده است. از میان شهرهای کشور هم شهر زنجان به عنوان نمونه ی مطالعاتی انتخاب گردیده است. ابتدا در بخش چارچوب نظری به بحث پیرامون مفهوم محله و گونه شناسی پرداخته و جمع بندی مناسبی از این بحث ارائه شده است. در ادامه، با استفاده از راهبرد پژوهش کیفی و به کمک مطالعات اسنادی در خصوص سه مقطع زمانی قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی، هشت گونه ی اصلی شکل گیری/طراحی محله ی مسکونی در شهر زنجان شناسایی شده است. جهت مطالعه ی تفصیلی عرصه ی پژوهش نیز از هر گونه، یک نمونه محله برای مطالعه ی تفصیلی انتخاب شده است. در انتها نیز با کاربرد رویکرد پژوهش تاریخی و به وسیله ی مطالعه ی اسنادی و مصاحبه با مطلعین کلیدی به مطالعه ی محلات منتخب پرداخته شده و مستندات مربوط به هریک ارائه شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از کاربرد مناسب مطالعات گونه شناسی بوده و علاوه بر مستندسازی بافت های مسکونی شهری در هر دوره ی تاریخی، روند مطالعه ی این بافت ها را به شکل هدف مندی تسهیل می نماید
ارزیابی شاخص های زیست پذیری شهری براساس ادراک ساکنان (نمونه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 17
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری یک گفتمان نیرومند در توسعه شهری و طراحی شهری را منعکس می کند که به دنبال توجه به کیفیت زندگی در شهرها، موردتوجه قرارگرفته است. در معنای اصلی و کلی خود به مفهوم دستیابی به قابلیت زندگی بهتر است و درواقع همان دستیابی به کیفیت برنامه ریزی شهری خوب یا مکان پایدار است. بررسی زیست پذیری بسیار بهتر از دیگران توسط اهالی آن سکونتگاه ادراک می گردد. هدف این پژوهش ارزیابی شاخص های زیست پذیری شهری در شهر اهواز از دیدگاه ساکنان می باشد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق توصیفی- پیمایشی می باشد. با توجه روش نمونه گیری خوشه چندمرحله ای 8 محله از 8 منطقه به عنوان خوشه انتخاب گردید و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد، حجم نمونه 384 نفر برآورد شده و نسبت آن در هر محله مشخص گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جهت بررسی زیست پذیری شهری از 9 شاخص (امنیت، آموزش، اوقات فراغت، مشارکت، تعلق مکانی، درآمد و اشتغال، امکانات و خدمات زیربنایی، حمل ونقل و آلودگی) با 43 گویه استفاده شده است. به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک آنتروپی شانون و برای رتبه بندی محلات ازنظر شاخص های زیست پذیری شهری از تکنیک کوپراس بهره گرفته شد. در این پژوهش دو شاخص آلودگی و امنیت به عنوان دو شاخص منفی در نظر گرفته شد. نتایج بیانگر این است که وضعیت شاخص های زیست پذیری شهری در محلات نامناسب می باشد. نتایج تکنیک های آنتروپی و کوپراس نشان می دهد که محله کیانپارس بهترین وضعیت و بعد آز آن محلات زیتون کارمندی، گلستان جنوبی، خروسی، پردیس 1، آخر آسفالت، شلنگ آباد و در بدترین وضعیت زیست پذیری محله منبع آب قرارگرفته است.
چهارچوب ردیابی مشکل در شهرهای جدید: برنامه ریزی مشکل سو در شهر جدید هشتگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش یافتن و پیچیده تر شدن ماهیت مشکل های شهری، به اهمیت پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکل ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری اشاره دارد. برنامه ریزی و توسعه شهرهای جدید در پاسخ به انواع مشکل های شهرهای بزرگ و با دستور کاری برای فرار از آن مشکل ها، همواره قصد تکرار نشدن مشکل های شهرهای بزرگ در آنها را داشته است، درحالی که شهرهای جدید کشورهای مختلف، با وجود به دست آوردن موفقیت ها و دستاوردهایی در زمینه هایی چند، در مراحل گوناگون توسعه خود با مشکل هایی پیچیده و چندبُعدی روبه رو بوده اند. چنین مشکل هایی نیاز به راه حل هایی چندبُعدی یا فضایی دارند، اما رویکردهای رایج توان رویارویی با مشکل های پیچیده و چندبُعدی در شهرهای جدید را ندارند. با توجه به این موضوع، مقاله حاضر به طراحی چهارچوب و یا الگوواره ای مناسب مشکل یابی-مشکل گشایی برای به کارگیری در شهرهای جدید با تأکید بر شهر جدید هشتگرد پرداخته است. چهارچوب پیشنهادی مشکل گشایی در این مقاله، بر پایه مقوله بندی مشکل ها در دو دسته روندکاری و محتوایی و با استفاده از روش های خلاقانه مشکل گشایی و ترکیب عناصری از دو رهیافت مشکل گشایی خلاق و مشکل گشایی عقلانی، شکل یافت. بر پایه الگوواره پیشنهادی مشکل یابی-مشکل گشایی در این مقاله، شیوه مشکل یابی و تحلیل مشکل با استفاده از روش تحلیل متن و انجام مصاحبه های عمیق، و شیوه مشکل گشایی با استفاده از فرایندی با ماهیت ترکیبی مشکل سو و هدف سو برای رویارویی با مشکل های موجود در شهر جدید هشتگرد معرفی شد.
تفاوت نظام مسکن در کشورهای درحال توسعه با تجارب اروپایی، با تأکید بر بازتعریف مفهوم و نقش مسکن اجتماعی در برآوردن نیاز مسکن اقشار کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
49 - 68
حوزههای تخصصی:
این مقاله وجوه نظری تفاوت های ساختاری در مفهوم مسکن اجتماعی بین کشورهای اروپایی و کشورهای در حال توسعه را بررسی می کند. به عبارت دیگر تمرکز مقاله بر این موضوع است که برای بازتعریف مسکن اجتماعی در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران باید به نکات مهمی توجه کرد که ریشه در تمایزات اساسی موجود بین نظام های مسکن این کشورها و کشورهای اروپایی دارد. مسکن اجتماعی در کشورهای در حال توسعه در مقایسه با تجارب اروپایی نتوانسته به عنوان یکی از روش های مؤثر در تأمین مسکن ایفای نقش نماید. در دهه های اخیر اگرچه تفاوت های بین نظام های مسکن کشورهای مختلف دنیا از بین رفته، با این وجود مقاله حاضر ادعا می کند که پنج اختلاف اساسی را شناسایی کرده است که در مقایسه و تطبیق تجارب مسکن اجتماعی کشورهای اروپایی با کشوری مثل ایران باید مورد نظر قرار گیرد. این نکات عبارت اند از: 1) تضاد در مفهوم جهانی شدن، 2) وجود دولت های توسعه طلب، 3) نقش کلیدی مسکن غیررسمی، 4) نقش کلیدی خانواده، 5) نظام نابسامان تأمین اجتماعی و تفاوت اساسی در بازار نیروی کار. در نهایت این مقاله با واسازی مفهوم مسکن اجتماعی چنین نتیجه می گیرد که تطبیق مفهوم مسکن اجتماعی در سازوکار مسکن کشوری چون ایران نیازمند مداقه جدی و توجه به نکات خاصی است و نمی توان مفاهیم شکل گرفته در کشورهای اروپایی را مستقیماً در نظام مسکن این کشور اجرا کرد.
کاربست مدل های ارزش نسبی در انتخاب و اولویت بندی پروژه های شهری با رویکرد مدیریت سبد پروژه؛ بررسی موردی: معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
101 - 122
حوزههای تخصصی:
مدیریت سبد پروژه رویکردی نو و برگرفته از دانش مدیریت پروژه است که برای بهره وری هرچه بهتر و مؤثرتر مجموعه پروژه ها و طرح ها در سازمان های پروژه محور مورد تأکید است. از اجزای اصلی تشکیل دهنده مدیریت سبد پروژه می توان به چارچوب یا مدل فرآیندی، معیارهای تصمیم گیری و ابزارها و تکنیک های انتخاب سبد پروژه اشاره کرد. تصمیم گیری مناسب در مورد انتخاب این اجزا متناسب با ویژگی های هر سازمان از اقدامات اصلی و تأثیرگذار در مدیریت سبد پروژه به شمار می رود. این مقاله با ارائه چارچوب مدیریت سبد پروژه، به دنبال شناسایی ابعاد و معیارهای مؤثر در انتخاب سبد پروژه های معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران و ارائه روش ترکیبی برای انتخاب آن است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی است و از حیث گردآوری داده ها، یک تحقیق توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. فرآیند مدیریت سبد پروژه از چهار گام انتخاب سبد، تصویب، اجرا و نظارت تشکیل می شود که برای انتخاب سبد پروژه های معاونت شهرسازی و معماری پیشنهاد می شود با لحاظ کردن معیارهای فنی، مالی، اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، رقابتی و ریسک، از ترکیب روش های دلفی برای شناسایی این معیارها، از فرآیند تحلیل شبکه ای برای امتیازدهی آنها و از تکنیک تاپسیس برای رتبه بندی پروژه ها و انتخاب سبدی بهینه از آنها استفاده شود.