فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۲۱ تا ۷٬۱۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
77 - 88
حوزههای تخصصی:
مسجد جامع گناباد، یکی از سه مسجد باقیمانده ی دو ایوانی خراسان به سبک رازی و از یادگارهای عصر خوارزمشاهی است. تزیینات این مسجد، شامل آجرکاری در تزیینات هندسی، کتیبه و گچ بری در تزیینات گیاهی است. مقاله حاضر به تببین تزیینات آجری و گچ بری و مطالعه آرایه ها و تحلیل بصری کتیبه های ایوان جنوبی مسجد پرداخته است. حروف و کلمات کتیبه های مسجد جامع گناباد در قالب چه ساختار و نظامی و بر چه مبنایی طراحی شده اند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و در این راستا از منابع میدانی و کتابخانه ای بهره برده شده است. در طراحی این کتیبه ها، یک دستی حروف و آرایه ها در سطح کتیبه نسبت به تزیینات حاشیه وحدت در کتیبه ایجاد نموده است. در این سیر، سادگی عناصر نوشتاری در شکل حروف، حضور عناصر ریزاندام در قسمت بالای کتیبه برای تعادل بهتر در تمام سطوح کتیبه، ضخامت یکنواخت حروف، تناسب حروف با نوار کتیبه، فواصل متناسب حروف در هرسه کتیبه به این وحدت و هماهنگی یاری رسانده است. از سویی دیگر با بررسی کتیبه ها، مجموعه ای از الفبای کوفی مسجد جامع گناباد بدست آمده که هنر معاصر ایران می تواند از این میراث ارزشمند هنری و معنوی، در آثار سنتی و ملی بهره گیرد.
مطالعه تقابل هویت ایرانی و غیر ایرانی در مجلس «آوردن سر ایرج نزد سلم و تور» اثر محمد زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
57 - 64
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نگاره آوردن سر ایرج نزد سلم و تور به قلم محمدزمان از شاهنامه شاه عباس بررسی می شود. فرضیه این مقاله آن است که تفاوت این نگاره در عنوان، محتوا و فضا، با متن شاهنامه و نیز دیگر نگاره ها از این مجلس؛ ناشی از تحولات فرهنگی عصر صفوی و نمایانگر مواجهه نقاشی ایرانی با نقاشی غربی است. روش تحقیق، تحلیلی است و برای درک دستور زبان تصویری و نشانه های مستتر در آن، به تحلیل اثر مبتنی بر متن ادبی پرداخته و سپس به تفسیر آن براساس زمینه های اجتماعی و فرهنگی اثر می پردازیم. در این نگاره، برخلاف متن فردوسی، به جای تصویر، فضایی تراژیک و خشونت آمیز از قتل ایرج، قهرمان ایرانی و تاکید بر حقانیتش، فضایی موقّر و باشکوه بازنمایی شده که درآن سلم و تور، که نمایانگر هویت غیرایرانی هستند، باصلابت و با پیکرهایی بزرگ تر از ایرج و سایر افراد تصویر شده اند. محمد زمان از تکنیک های نقاشی فرنگی، پرسپکتیو، حجم نمایی و سایه روشن در نمایش شکوه این دو بهره برده است. باتوجه به تحولات پارادایمی در اصفهان قرن یازدهم و تجربه گذار از سنت به تجدد، ذبح ایرج، قهرمان ایرانی، در بارگاه سلم و تور را می توان استعاره ای از کمرنگ شدن ارزش های نگارگری در برابر پرسپکتیو و دیگر تکنیک های غربی در سبک فرنگی سازی دانست.
بازشناسی سازمان فضایی مسکن متداول تهران؛ موردپژوهی بناهای آپارتمانی ردیفی تا 6 طبقه، زیرگونه شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 56
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، در الگوهای ساخت مسکن متداول تهران، تحولات زیادی ایجاد شده است. این تحولات با تغییر خانه های حیاط مرکزی ساخته شده با مصالح بنایی به خانه های حیاط دار ردیفی آغاز و با تبدیل به بناهای آپارتمانی با فضاهای مشاع، ادامه یافت. به طوری که شکل گیری سازمان فضایی مسکن امروز تهران با تفاوت های عمده نسبت به الگوهای پیشین، تحت تاثیر ساختار ردیفی و ضوابط بناهای آپارتمانی با ارتفاع کمتر از شش طبقه شکل گرفت. هدف این پژوهش، شناسایی سازمان فضایی واحدهای مسکونی متشکل در الگوی ساخت بناهای مسکونی آپارتمانی ردیفی در تهران است. پرسش اصلی این است که الگوی غالب سازمان فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی ردیفی متداول امروز تهران چیست؟ برای این منظور، در چارچوب روش استدلال منطقی، در منطقه ۲ تهران، ۱۲۸ نمونه پلان واحد مسکونی آپارتمانی پس از کدگذاری در نرم افزار اگراف تحلیل شد. یافته های تحقیق، وجود پنج گونه سازمان فضایی متفاوت را نشان می دهد. از میان این پنج گونه، دو گونه غالب، معرف الگوی سازمان فضایی متداول واحدهای مسکونی آپارتمانی ردیفی امروز تهران است. نتایج به دست آمده بخشی از نتایج پژوهشی وسیع تر است که می تواند با بازنگری برخی از ضوابط طراحی، به انعطاف بیشتری در شکل گیری مسکن آپارتمانی در تهران و دیگر کلانشهرهای ایران منجر شود.
ساختارهای انعطاف پذیر؛ راهکاری در جهت کاهش معضلات عملکردی پوسته های متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور دست یابی به یک معماری پاسخگو که بتواند با شرایط پیرامونی اش سازگار باشد، رویکرد غالب آن است که معماران، طراحان و مهندسان سازه، تمرکز خود را بر روی طراحی و ساخت پوسته های ساختمانی متحرک متشکل از اعضای صلب و مفاصل مکانیکی قرار می دهند. گرچه ممکن است این شیوه مزایایی به همراه داشته باشد، اما می تواند با ایجاد مشکلات و ضعف هایی چون شکست و گسیختگی ناشی از تنش های بالا در مفاصل، منجر به هزینه بالای تعمیر و نگهداری شود. هدف از تحقیق پیش رو، بهره گیری از پتانسیل مکانیزم های انعطاف پذیر در طراحی و ساخت نما های متحرک است که بدین منظور، پس از دسته بندی کاربرد مکانیزم های انعطاف پذیر در معماری در دو سطح (سطح نخست: جایگزینی آن ها با مکانیزم های صلب-پیکر و سطح دوم: طراحی مکانیزمی یکپارچه)، تمرکز این مقاله بر روی سطح نخست است. دستآورد این سطح که در قالب سه زیر دسته ((1) حرکت های انتقالی، (2) دورانی و (3) انتقالی- دورانی در مفاصل انعطاف پذیر) و به روش شبیه سازی مورد بررسی قرار گرفت، طراحی، شبیه سازی رایانه ای و ساخت سه مدل فیزیکی از پوسته های متحرک ساختمانی است که غالب مزایای ساختارهای انعطاف پذیر چون یکپارچگی ساختار، کاهش تعداد اعضا و وزن سازه، کاهش چشمگیر تنش در مفاصل، هزینه تعمیر و نگاه داری و در نهایت توجیه اِقتصادی طرح را به همراه دارد.
تبیین پارامترهای کیفی و معیارهای ارزیابی تعامل میان فرم و سازه در معماری امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق، چگونگی تحقق تعامل میان فرم و سازه است. این تحقیق در پی آن است تا با تبیین معیارهایی در ارزیابی بناها از نظر تعامل فرم و سازه و با بررسی نمونه هایی از معماری امروز ایران، راهکارهایی را جهت ارتقای آن ارائه کند. بر این اساس از روش تحقیق کیفی، تحلیل محتوایی استفاده می شود. به این صورت که ابتدا بناها از جهت ارتباط میان فرم و سازه در سه گروه سازه خودنما، همساز با فرم و فراموش شده در فرم دسته بندی می شوند. سپس براساس نیازهای سازه و فرم و ویژگی های هر گروه، پارامترهای کیفی این تعامل شامل مشارکت فرم در بازدهی بالاتر سازه، صداقت در بیان عناصر سازه، درک رفتار سازه در فرم، تناسب سازه با نیازهای عملکردی و معنایی فرم و تناسب فرم با نیازهای ساخت سازه (زمان، اقتصاد و ملاحظات کیفی) ارائه می شود. در ادامه بر مبنای این پارامترها، معیارهای ارزیابی بناها در تعامل فرم و سازه استنتاج می شود. در نهایت نمونه هایی از معماری امروز ایران با روش پیمایشی و بر اساس این پارامترها و معیارها مورد ارزیابی قرار می گیرند تا نقاط قوت و ضعف آن ها در تعامل فرم و سازه شناسایی گردد. نتایج این تحقیق شامل ارائه راهکارهایی جهت بهبود معماری امروز ایران در تعامل فرم و سازه است.
بررسی فناوری های نوین ساختمانی در سیمای بلندمرتبه های مسکونی تهران از منظر الگوهای زیباشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
91-103
حوزههای تخصصی:
اﻫﺪاف: ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ در دﻫﻪﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺎ ﻣﯿﺰان ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ در ﺗﻌﺪاد و ﺳﻬﻢ، در ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﮑﻞ ﮐﺎﻟﺒﺪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﻮد اﺧﺘﺼﺎص دادهاﻧﺪ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪدﻟﯿﻞ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار ی زیﺎد در ﻣﻨﻈﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ در زﻣﯿﻨﻪ زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﻮرد ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻗﺮار ﮔﯿﺮﻧﺪ. ایﻦ ﺑﻨﺎﻫﺎ از ﻟﺤﺎظ زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ اﻟﮕﻮیﯽ ﺑﺮای ﺑﻨﺎﻫﺎی ﮐﻮﺗﺎهﺗﺮ ﻧﯿﺰ ﺗﺒﺪیﻞ ﺷﻮﻧﺪ. ﺗﺪویﻦ اﺻﻮل ﻧﻤﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎ ﺿﺮورﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻐﻔﻮل ﻣﺎﻧﺪه و دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ آن ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﺷﻨﺎﺧﺖ، ارزیﺎﺑﯽ و دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ایﻦ ﺑﻨﺎﻫﺎ اﺳﺖ. ﭘﺮﺳﺶ اﺻﻠﯽ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺳﯿﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ در زﻣﯿﻨﻪ زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ ﭼﻪ دﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﭘﺪیﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ، ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی آﻧﻬﺎ از ﭼﻪ روﻧﺪی ﭘﯿﺮوی ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻫﺪف ﺧﻮاﻧﺸﯽ روﺷﻦ از ﺳﯿﺮ دﮔﺮﮔﻮﻧﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﻧﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺗﻬﺮان، از ﺳﺎل ۱۳۴۰ ﺗﺎﮐﻨﻮن اﺳﺖ. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: ﺑﺎ روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﻧﻤﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺗﻬﺮان و روﻧﺪ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی آﻧﻬﺎ در دورهﻫﺎی زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮرﺳﯽ و اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎ ﺣﻀﻮر در ﻣﺤﻞ ﺑﻨﺎﻫﺎ ﺟﻤﻊآور ی ﺷﺪﻧﺪ، ﺳﭙﺲ در ﺟﺪاوﻟﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﺗﻌﺮیﻒ، دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی و ﺗﺎریﺨﭽﻪ ایﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای ﮔﺮدآور ی ﺷﺪ. ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ، اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ در ﺳﯿﻤﺎی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪﻫﺎ را روﺷﻦ ﻧﻤﻮد. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﺮاواﻧﯽ ﻫﺮ یﮏ در ﺑﺎزهﻫﺎی زﻣﺎﻧﯽ، ﭼﻬﺎر ﻣﻮج زیﺒﺎﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ و ﻣﺸﺨﺼﺎت دﻗﯿﻘﯽ از ویﮋﮔﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮ ی ﻫﺮ ﻣﻮج در ﺷﻬﺮ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ. از ﺳﻮی دیﮕﺮ اﻟﮕﻮواره ﺑﻨﺎﻫﺎ از ﻟﺤﺎظ ﺷﮑﻠﯽ ﺑﻪ ﻣﮑﻌﺐ، ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﮑﻌﺐ و زیﮕﻮرات در ﺗﺎج و ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﻨﻮع ﺣﺠﻤﯽ و ﺷﮑﻠﯽ دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪﻧﺪ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: روﻧﺪی ﺳﯿﺎل در ﺗﺪویﻦ اﻟﮕﻮﻫﺎی زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﻪ ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺷﺮایﻂ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺗﻬﺮان وﺟﻮد دارد.
ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﺟﺪیﺪ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ارزﺷﻤﻨﺪ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺗﺎریﺨﯽ (ﻧﻤﻮﻧﻪ: ﺗﻬﺮان، ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
323-334
حوزههای تخصصی:
اﻫﺪاف: ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﻨﺎﻫﺎ و ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ، یﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻘﻮیﺖﮐﻨﻨﺪه ﻫﻮیﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ و ﺣﺲ ﻣﮑﺎن در ﺷﻬﺮﻫﺎ اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺑﺎیﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﮐﻪ در ﻫﺮ ﻃﺮح ﻧﻮرﭘﺮدازی، اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻮری ﺑﻬﯿﻨﻪ و ﺑﻪﮐﺎررﻓﺘﻦ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی ﻧﻮری ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺎﻻرﻓﺘﻦ ﮐﯿﻔﯿﺖ، ﺑﻬﺮهوری در ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی، ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﺻﺮﻓﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮای ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. ﻫﺪف از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﻧﻮیﻦ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺗﺎریﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮد. ﺑﺮای رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ایﻦ ﻫﺪف، دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ یﮏ اﻟﮕﻮی ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻧﻮیﻦ ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻤﮏﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: اﺑﺘﺪا ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اسناد نورپردازی و تجارب موفق داخلی و خارجی بررسی و معیارهای ﻣﻬﻢ در ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ اﺳﺘﺨﺮاج و ﺳﭙﺲ ایﻦ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ اوﻟﻮیﺖﺑﻨﺪی و اﻣﺘﯿﺎزدﻫﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ ایﻦ، ﺑﻪﮐﻤﮏ ﻧﺮماﻓﺰار دیﺎﻟﻮﮐﺲ ۴/۱۳ ﺑﻪ ﻣﺪلﺳﺎزی ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﺷﺪت ﻧﻮر و دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر در ﺣﺎﻟﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎیﺖ ﻫﺮ یﮏ از ایﻦ ﺣﺎﻟﺖﻫﺎ ﺑﻪ روش دﻟﻔﯽ و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ ﺳﻨﺠﺶ ﺷﺪه اﺳﺖ. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﻬﺎیﯽ، ﺣﺎﻟﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﺮاغﻫﺎی الایدی ﺑﺎ دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر ۴۰۰۰ﮐﻠﻮیﻦ ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ درﺧﺸﻨﺪﮔﯽ ﺑﻨﺎ در ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﺧﺮوﺟﯽ ﻧﺮماﻓﺰار، ﺑﺮای ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺨﺶ ﭘﯿﺎدهرو و ﺳﻮارهرو ﺧﯿﺎﺑﺎن، اﺳﺘﻔﺎده از ﻻﻣﭗﻫﺎی ﺑﺨﺎر ﺟﯿﻮه ۲۵۰وات اﺳﺖ ﮐﻪ روی ﭘﺎیﻪﻫﺎی ۷ﻣﺘﺮی و ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ۲۶ﻣﺘﺮ از یﮑﺪیﮕﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻧﻮر آﻧﻬﺎ ﺑﺎ زاویﻪ ۵ درﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﯽﮐﻨﺪ.
بازنگری و منشأیابی ابزارهای ابسیدینی تپه علی کش، دشت دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابسیدین از سنگ های آتشفشانی است که به علت سرد شدن سریع به حالت شیشه ای درمی آید. محدود بودن منابع این سنگ در خاور نزدیک و قفقاز سبب شد تا پژوهشگران قادر باشند خصیصه های شیمیایی هر منبع را شناسایی کنند. م طالعات صورت گرفته از وجود نمونه هایی متفاوت از منابع شناخته شده در برخی محوطه ها است. از مهم ترین محوطه ها تپه علی کش در دشت دهلران است که نخستین مطالعات منشأیابی ابسیدین بر روی نمونه های به دست آمده از آن انجام شده است و همچنین از نخستین محوطه هایی است که نمونه هایی با منابع ناشناخته از آن گزارش شد. سه هدف عمده این پژوهش عبارت اند از: مطالعه نمونه های بیشتری از تپه علی کش تا شاید بتوانیم منابع بیشتری را نسبت به 3 منبع شناسایی شده در مطالعه رنفرو بر روی 7 نمونه ابزار ابسیدینی شناسایی کنیم، هدف دوم شناسایی منابع احتمالی خارج از منطقه قفقاز و آسیای صغیر با توجه به شناسایی منابع گوناگون و زیرگروه های جدید در قفقاز، آسیای صغیر، افغانستان و شبه جزیره عربستان است. هدف سوم ارزیابی وجود ابزارهایی با منبع ناشناخته در بین ابزارهای ابسیدینی علی کش است. در این پژوهش به کمک دستگاه فلورسانس اشعه ایکس به شناسایی منابع 21 نمونه به دست آمده از تعیین حریم و بررسی سطحی محوطه پرداخته شد. نتایج در آزمایشگاه باستان سنجی دانشگاه میسوری آمریکا آزمایش و با نتایج منابع منطقه قفقاز و آسیای صغیر مقایسه شد و نتایج آن در غالب نمودار پراکندگی عناصر به نمایش گذاشته شد. نتایج نشان می دهد که تمام نمونه های علی کش متعلق به منابع شناخته شده آسیای صغیر است. نتایج این پژوهش نشان داد که 2 نمونه از ابسیدین ها از نمرود/بینگول A (نمونه های 3 و 13)، 4 نمونه (نمونه های شماره 6، 9، 10 و 16) از میدان داغ و باقی 15 نمونه نیز متعلق به نمرود داغ B بوده است.
بررسی تطبیقی معماری بازار تاریخی تجریش و مرکز خرید ارگ تهران بر اساس نظریه سینومرفی (هم ساختی کالبد رفتار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
105-131
حوزههای تخصصی:
مطالعات روان شناسی اکولوژیک و مفاهیم جامعه شناختی خرد در زمینه پیوند نظام های کالبدی و رفتاری محیط، بنیان مهمی برای ارزشیابی و پیش بینی نحوه کارکرد محیط فراهم کرده است. در این زمینه، «نظریه مقررفتاری» راجر بارکر که در 1968 مطرح شد، به ترکیب پیچیده ساختار های کالبدی رفتاری محیط با عنوان «سینومرفی» و عامل تعیین کننده رفتار های محیطی افراد اشاره می کند و معادل فارسی آن، «هم ساختی» پیشنهاد شده است. بنابراین، مقایسه هم ساختی ساختار های کالبدی رفتاری در مقر های رفتاری مختلف به رفع ابهامات درباره نحوه تقویت کارآمدی محیط کمک می کند. فهم نحوه تعامل محیط و رفتار، تبیین قابلیت های رفتاری محیط ساخته شده و نحوه رخداد رفتار ها در تناسب با ساختار های محیط اکولوژیک، از اهداف پژوهش هستند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی تطبیقی بازار تاریخی تجریش و مرکز خرید ارگ تهران می پردازد. این پژوهش کاربردی، از نوع توصیفی تحلیلی و با رویکردی کیفی کمی است که با روش بررسی اسنادی، مردم نگاری و فنون کار میدانی، به ویژه مشاهده غیر مداخله ای به جمع آوری اطلاعات و با روش استدلال و استنتاج منطقی به تحلیل اطلاعات پرداخته است. وجوه افتراق در هفت مورد از هشت الگوی رفتاری بررسی شده نشان داد که این دو مقر رفتاری از جنبه سه عامل «کیفیت حرکت»، «قابلیت پذیرش تنوع رفتاری و تغییر استفاده در زمان» و «کیفیت تعاملات انسانی» در ساختار کالبدی و به ویژه، «کیفیت کنترل رفتاری» در ساختار اجتماعی و در نتیجه، ماهیت رفتاری متمایز از یکدیگرند. بررسی تطبیقی 28 پارامتر استخراج شده از نظام های شش گانه ساختار کالبدی و چهار پارامتر ساختار اجتماعی محیط، به تحرک رفتاری، تنوع راهبردهای خلاقانه رفتاری و تعاملات انسانی پرشور و گذارا در بازار تجریش و کاهش تحرک و کاهش تنوع رفتارهای انتخابی و اجتماعی در مرکز خرید ارگ اشاره دارد. این پژوهش نتیجه گیری می کند که هم ساختی قوی و منعطف ساختارهای محیطی بازار با الگوهای رفتاری، به تولید مداوم روابط ابتکاری میان محیط اکولوژیک و افراد و هم ساختی ضعیف و غیر منعطف در مرکز خرید ارگ به محدود سازی تنوع رفتارهای محیطی منجر شده است.
ارزیابی نحوه ساختاردهی به مسائل طراحی در طرح های برگزیده مسابقات معماری ایران(نمونه موردی: طرح های برگزیده جایزه معمار سال 1391)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار مؤید آن بوده که ماهیت بدتعریفِ مسائل طراحی نیازمند ساختاردهی به مسأله، همزمان با تلاش برای حل آن است. بنا بر نظریات طراحی پژوهان، طراحی فرآیندی دوسویه است که با توسعه همزمان مسأله و راه حل آن رخ می دهد. به عبارت دیگر، طراحی بیش از آنکه فرآیند حل مسأله باشد، فرآیند کشف مسأله است. دراین حالت، فهم آنکه طراحان چگونه به یک مسأله ساختار می دهند، می تواند در شناخت واقعی ضعف ها و قوت های طرح مؤثر باشد. از سوی دیگر، طرح های برگزیده در مسابقات معماری ایران (بالاخص جایزه معمار که مهمترین مسابقه داخلی تلقی می شود)، با استقبال قابل توجهی در میان جامعه حرفه ای و دانشگاهی روبرو شده است. دراین صورت، کم وکیف نحوه ساختاردهی به مسائل این طرح ها می تواند از قوت ها و ضعف های واقعی طرح ها پرده بردارد. بنابراین، تحقیق پیشِ رو به دنبال پاسخ دادن به این سوال است که طراحان برگزیده مسابقات معماری ایران چگونه به مسائل طراحی خود ساختار می دهند. تحقیق پیشِ رو از الگوی لاوسون درخصوص ساختار مسائل طراحی بهره برده که بر سه مؤلفه مولدها (طراح، کارفرما، بهره بردار، قانونگذار)، قلمروها (درونی، بیرونی) و کارکردهای عوامل سازنده آن (بنیادین، شکلی، نمادین، عملی) متکی است. این تحقیق برای پاسخگویی به سوال خود، از تحلیل محتوای متون مرتبط با طرح ها که در ویژه نامه این مسابقه (مجله معمار شماره 76) ارائه شده، استفاده کرده است. برای این منظور، ابتدا متون مربوطه به کوچکترین واحدهای معنایی تجزیه شده، سپس این واحدها براساس مؤلفه ها و زیرمؤلفه های الگوی لاوسون کدگذاری گردید. یافته های تحقیق مؤید آن بوده که در این طرح ها بیشتر بر مؤلفه های طراح، شکل و قلمرو درونی تأکید شده است. درحقیقت، ساختار مسائل این طرح ها برآیند همین سه مؤلفه بوده و بر ابعاد فردی تأکید نموده است.
بررسی پوشش پیکره ها در دیوارنگاره های سردر بازار قیصریه اصفهان
منبع:
پیکره دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۷
22 - 39
حوزههای تخصصی:
در گنجینه ی هنر ایران، آثار کم نشان یا بی نشان بسیاری وجود دارد که به جهت این که انتقال دهنده فرهنگ پیشینیان هستند، دارای اعتبار و ارزشی ویژه اند. یکی از این آثار مجموعه دیوارنگاری های صفوی بازار قیصریه ی اصفهان است. دیوارنگاره های سردر بازار قیصریه ی اصفهان بازتاب دهنده ی پوشش رزم و شکار آن دوره از مردم ایران و پوشش برخی از زنان و مردان اروپائی هم عصر است. این مجموعه آثار به دو بخش ایرانی و اروپایی تقسیم شده است. پوشش ایرانی سمت راست و در بالای سردر و پوشش اروپائی در سمت چپ است. از آن جاکه این دیوارنگاری های معاصر هم بوده اند، مسأله این تحقیق به طور مشخص، شناخت تشابه و تمایزهای دیوارنگاری های بخش اروپایی و ایرانی این مجموعه آثار است. هدف این پژوهش شناخت بهتر گنجینه های هنری ایران است. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده تصاویرگردآوری شده، و به شیوه تحلیلی- توصیفی تهیه و تنظیم شده است. در نتایج این پژوهش مشخص شد که پوشش ایرانیان در نگاره ها تنوع رنگی زیادی دارد اما شکل کلی لباس صفویان بسیار به یکدیگر شبیه است. در بخش پوشش اروپایی تنوع زیادی در مورد شکل لباس دیده می شود اما تنوع رنگ در میان آن ها کم است.
تحلیل نشانه شناسی صورت و معنا در مسجد وکیل شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
70 - 97
حوزههای تخصصی:
نمادگرایی یکی از اصول قدیمی فکر بشر است که از آغازین دوره های حیات وی در آثار هنری نمودی خاص داشته و بر اساس دیدگاه های اسلامی، نماد یا رمز، جنبه ظاهری و دنیوی ماهیتی معنوی محسوب می شود. هنرمند دینی در بیان مفاهیم و دادن صورت مادی به آن ها، ناگزیر به استفاده از زبان تمثیل است. ازجمله جایگاه های ظهور نمادها در هنر ایران، معماری است. با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های معناکاوانه معماری مسجد، با استفاده از روش نشانه شناسی به تحلیل مفاهیم نمادین و معانی روحانی این آثار هنری خواهیم پرداخت. عناصری که به عنوان نماد و نشانه در نظر گرفته می شوند علت کارکردی داشته اند و به مرورزمان تبدیل به نماد گشته اند. روش تحقیق توصیفی – تاریخی بوده، با رویکرد نشانه شناسی مبتنی بر نظریه «چارلز ساندرز پیرس» به بررسی الگوی وی در دلالت های ثانویه نقوش تزیینی و معماری مسجد وکیل شیراز، به عنوان بخشی از یک مطالعه نشانه شناختی پرداخته و سعی بر آن است که عناصر تزئینی و اجزاء کالبدی مسجد و تأثیری که در انتقال معانی و مفهومشان دارند، موردبررسی قرار گیرد. در ابتدا با تصویربرداری و مشاهده روشمند به میزان و نوع نشانه های به کاربرده شده و در بخش بعد به آنالیز و بررسی تک تک تصاویر و نمادهای آن ها در معماری مسجد وکیل می پردازیم. این پژوهش نشان می دهد که در هنر دوران اسلامی نشانه های شمایلی کمتر به کاررفته و در مواردی هم که این نشانه ها حضور دارد، هنرمند آن را از دلالت تشابه آزاد می کند و گستردگی معنایی به آن می بخشد. همچنین توجه به رابطه ای که هنرمند میان دال و مدلول برقرار می کند، می تواند دیدگاه های هنری وی را آشکار سازد. می توان گفت نقوش و نشانه های مسجد وکیل شیراز، در ابتدا تااندازه ای شمایلی و تااندازه ای نمایه ای بودند. در طی زمان نشانه ها به سمت نمادین و قراردادی شدن توسعه یافتند یا به عبارت دیگر در مقایسه با نشانه های حقیقی یا نماد، نمایه تااندازه ای رو به انحطاط رفت و شمایل حتی به نسبتی بیشتر رو به انحطاط رفت.
ساختار و عناصر بصری ظروف سنگی هلیل رود و جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
112 - 128
حوزههای تخصصی:
زمان زیادی ازکشف تمدن هلیل رود(جیرفت) نمیگذرد و پژوهش های زیادی در باب این تمدن صورت نگرفته و بررسی و مطالعه ساختار نقوش روی آثار تازگی دارد. با توجه به عدم وجود اطلاعات مکتوب و سندهای تاریخی کافی از این تمدنﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﺍﻫﻤیﺖ و جایگاه آن در تاریخ هنر ایران باستان ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﻘوش ﺑﻪ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺍیﻦ ﺗﻤﺪﻥ می تواند منبع خوبی باشند که ﻗﺎﺑﻞ ﺩﺳﺘﺮسی ﻫﺴﺘﻨﺪ وﻣی ﺗﻮﺍنند ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ی ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻘﺎیﺪ، ﺁﺩﺍﺏ ، ﺭﺳﻮﻡ ،دانش فنی و ... ﺍﺯ ﺍیﻦ ﺗﻤﺪﻥ ﺩﺭ ﺍﺧﺘیﺎﺭ ما ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ. نقوش بکار رفته روی آثار بخش مهمی از هنر ایران باستان است. نقوش سفالینه ها و ...که بسیاری از آنها با نقش مایه های بسیارزیبا تزیین شده ان د، هم واره بیانگ ر دیدگاه و جهان بینی ، مفاهی م نمادی ن و ارتباطات فرهنگ ی جوامع در زمان های گذش ته بوده اس ت. هدف از این پژوهش مطالعه و بررس ی ساختار بصری نقوش تزئینی (دانش فنی زیبایی شناس ی) بر روی آثار یافت شده از تمدن جیرفت و پرسش از کیفیت زیبایی آن هاست. درضمن مطالعه ساختار تصویری نقوش بکار رفته روی آثار می توانیم حساسیت های بصری خالقان این آثار را در مورد امر زیبا آشکار سازیم کاربرد اصولی و دقیق عناصر زیبایی شناسانه (دانش فنی) همچون ریتم، تقارن، تعادل، تناسب ،تمرکز، توازن و غیره بر روی آثار سنگی تمدن جیرفت به وفوردیده می شوند و بیان کننده این امر مهم هستند که مردمان این تمدن علاوه بر جنبه کاربردی ظروف در زندگی روزمره، با استفاده از نقوش مختلف ( هندسی، انسانی، گیاهی، حیوانی، موضوعی و نمادین) روی این آثار سعی در ارضا کردن نیاز های زیبایی شناسانه خود بوده اند. روش گردآوری داده ها در این مقاله، مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی از طریق مشاهده عینی و روش پژوهش بصورت توصیفی و تحلیلی است. به نظر می رسد منشأ عناصر تجسمی، عقاید انتزاعی و تصاویر رئالیستی برگرفته از طبعیت اطراف و آئین های اساطیری این حوزه بوده و در کنار آن ، ذهن حساس و زیبای شناسانه هنرمندان که از فرهنگ آنها نشأت می گرفته قابل مشاهده است. نقش اندازی بر روی این ظروف وسیله ای برای انتقال پیام در دروان پیش از تاریخ به شمار رفته است و مناسب ترین بوم برای نمایش پیام و دانش بشری در دوران خود مورد استفاده هنرمندان قرار گرفته است. سؤالات این پژوهش این است : -1در ساختار و ترکیب بندی تزئینات ظروف از کدام عناصر و کیفیات بصری(دانش فنی) استفاده شده است و فنون ارتباط بصری مرتبط با ظروف سنگی هلیل رود چگونه است؟ 2-رابطه معنایی بین فرم و محتوای نقوش این آثار کدام است ؟ اهداف: 1-بررسی ساختار بصری و تجسمی نقوش روی آثار این تمدن 2-تحلیل رابطه بین فرم و محتوای نقوش بکار رفته در آثار این تمدن
مقایسه تطبیقی تصاویر دیوهای محمد سیاه قلم با دیوهای نگارگری ایران (معراج نامه و خاوران نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
186 - 220
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ نگارگری ایران چهره های برجسته ایی ظهور کرده اند که باعث ایجاد تحول و دگرگونی در عرصه نگارگری شده اند. کمال الدین بهزاد، سلطان محمد، رضا عباسی و ... در زمره این هنرمندان خلّاق هستند که کم و بیش اطلاعاتی درمورد زندگی نامه و شیوه کارشان در اختیار جامعه هنری قرار گرفته است اما «استاد محمد سیاه قلم» ازجمله هنرمندانی است که هویتش در هاله ایی از ابهام است. شاید یکی از دلایل مهم آن به غارت رفتن آثار این هنرمند است که همراه دیگر آثار فرهنگی و هنری ایران به دربار عثمانی منتقل شد. بررسی و تحقیق پیرامون استاد محمد سیاه قلم و آثارش چند دهه است که دغدغه پژوهشگران و هنرشناسان شرق و غرب شده است؛ مقوله ایی که سال ها در مورد آن پژوهش های بی شماری انجام شده است و کتاب ها و تحقیقات زیادی درباره آن نوشته شده اما تا کنون نظریه ایی شفاف و روشن در باب این موضوع ارائه نشده است که شخصیت و تعداد آثار استاد محمدسیاه قلم را برای محققین مشخص کند؛ لذا، در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ایی صورت گرفته است، این مسائل مطرح شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد استاد محمد سیاه قلم همان «غیاث الدین محمد نقاش» است که در کتابخانه امیر علیشیر نوایی کار می کرده است و یکی از دلایلی که باعث شد تا نگارگران ایرانی در به تصویر کشیدن تصویر دیو از محمد سیاه قلم تأثیر نپذیرند، این بود که آثار محمد سیاه قلم توسط سلطان سلیم به ترکیه منتقل شده است و نگاره ایی از او در دسترس هنرمندان وجود نداشته است همچنین محمد سیاه قلم به دلیل تغییر شیوه کاری اش از حمایت دربار محروم شد و کم کم سبک کار او منسوخ شد. اهداف پژوهش: بررسی هویت محمد سیاه قلم و تحقیق درباره آثارش و به طور خاص نگاره هایی حاوی تصویر دیو. بررسی تأثیرات نقش دیو در نگاره های استاد محمد سیاه قلم بر دیوهای نگارگری ایران (معراج نامه و خاوران نامه) سوالات پژوهش: آیا محمد سیاه قلم در زمینه تصویرگری نقش دیو بر نگارگری ایرانی خصوصاً بر دو نسخه خطی معراج نامه و خاوران نامه تأثیرگذار بوده است؟ چه وجوه مشترکی بین تطبیق تصاویر دیوهای محمد سیاه قلم با دیوهای نگارگری ایران (معراج نامه و خاوران نامه) دیده می شود؟
نقش ریز جلبک ها در معماری پایدار؛ بررسی نماهای جلبکی
حوزههای تخصصی:
امروزه در عصر صنعت، انقلاب صنعتی و پیشرفت های فنی- تکنولوژیکی مسائل و مشکلات فراوانی را به وجود آورده است. مصرف انرژی فسیلی و آلودگی ها و تغییرات اقلیمی حاصل از آن و تولید گازهای گلخانه ای از جمله دی اکسید کربن به معضلی برای جوامع بشری تبدیل شده است. همچنین با توجه به رو به اتمام بودن منابع سوخت فسیلی، امروزه نیاز به یافتن جایگزین مناسبی به عنوان سوخت بیش ازپیش احساس می شود. در راستای حل این موضوع لزوم بررسی همه جانبه و اصلاح ساختار ساختمان های در حال احداث، امری ضروری به نظر می رسد. یکی از راه کارهای ارائه شده در این راستا طراحی و ساخت ساختمان های انرژی صفر (ZEB) می باشد، (ZEB) ساختمانی است که انرژی مصرفی کل سال آن با منابع انرژی تجدید پذیر فراهم شود. اصل مصرف انرژی شبکه صفر به عنوان یک ابزار برای کاهش آلایندگی کربن و کاهش میزان وابستگی به سوخت های فسیلی در نظر گرفته می شوند. تکنولوژی استفاده از انرژی جلبکی، یکی از روش های ارائه شده جهت ساختمان های صفر انرژی می باشد. این پژوهش به بررسی چگونگی استفاده از انرژی جلبکی به عنوان انرژی مصرفی در ساختمان ها می پردازد، در این راستا مطالعات به صورت اسنادی- کتابخانه ای انجام شده و شاخص های انرژی تولید شده از این طریق و همینطور عوامل موثر بر میزان آن، از طریق مطالعات ادبیات موجود و آزمایشات صورت گرفته استخراج شده است.
مینیاتورهای دریایی مغولان هند، حلقه مفقوده فرش های پرتغالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
71 - 87
حوزههای تخصصی:
سیزده فرش و فرشپاره شرقی از سده های شانزدهم و هفدهم که در تاریخ هنر به فرش های پرتغالی شناخته می شوند، از منظر طرح و نقش جالب توجه و چشمگیرند، چه یک صحنه دریایی شامل کشتی ها و اشخاص اروپایی به علاوه مردی مغروق و هیولایی سر از آب به در کرده را در بخش لچک ها جلوه گر می سازند. مطالعات فرش شناسی با تردید گاه این فرش ها را به ایران و گاه هند نسبت می دهند. در این جستار فرش های پرتغالی در پیوند با مینیاتورهای دریایی دربار مغولان هند به کارزار تحقیق و تفحص روانه شده اند. چشم انداز و هدف پژوهش حل معمای پیچیده کشف هویت فرش هاست، چنان که سؤال اصلی پیرامون مکان و زمان بافت آن ها مطرح شده است. در اینجا روش تحقیق تطبیقی با نگرش تاریخی به کار بسته شده است و اطلاعات حاصل از طریق مطالعه کتابخانه ای به دست آمده است. ماحصل پژوهش حاکی از آن است که نخستین فرش های پرتغالی، که از طرح و نقش ظریف تر و صحنه دریایی کامل تر برخوردارند، در دربار امپراطور اکبرشاه مغول در پنجاب طی دهه پایانی سده شانزدهم در لوای یک جریان قوی توجه به نقوش اروپایی که از چند دهه پیش آغاز شده بود، بافته شدند. فرش های ساده تر در طی چند دهه بعد، خارج از دربار و در مناطق بافندگی پررونق مغولان مانند آگرا، فتحپور سیکری و لاهور به قصد تجارت و عرضه به بازار اروپایی بافته شدند. در طراحی فرش های پرتغالی، لااقل نقش سه هنرمند دربار مغول، نقاشان مشکین و کیسو و دهرراس بازشناسی می شود که به نحو بارزی نقش مشکین پررنگ تر و مشخص تر از دیگران است.
تحلیل ریخت شناسانه مشربه های سفالی دوره میانی اسلامی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
65 - 81
حوزههای تخصصی:
ساخت اشیای سفالین از دوران پیش از تاریخ تا به امروز همواره مورد توجه انسان ها بوده است. از طرفی نگرش ایرانیان از دیرباز نسبت به آب موجودیتی مقدس بوده است. آب در فرهنگ ایران از جمله چهار عنصر اصلی تشکیل دهنده این جهان است؛ بدیهی است که برای این مایع مقدس ساخت ظروفی که در شأن آن باشد ضروری بوده است. تحلیل ریخت شناسانه مشربه های دوره میانی اسلامی کاشان با هدف شناخت عمیق و معرفی دقیق ویژگی های ساختاری و ریخت شناسانه شکل های متنوع این دسته از ظروف شکل گرفته است. سوال مطرح شده در این پژوهش این است که مشربه های سفالی دوره میانی اسلامی کاشان از منظر ریخت شناسی چگونه اند؟ روش این پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی و ریخت شناسانه با هدف کاربردی و یافته اندوزی به روش میدانی و اسنادی انجام شده است. نمونه های مورد بررسی به صورت غیر تصادفی و شامل 40 مورد برگرفته از مشربه های سفالی دوره میانی اسلامی کاشان است که در موزه ها و کتب معتبر ارائه شده اند و به دلیل تنوع در شکل مشربه ها انتخاب شده اند. ریخت شناسی ظروف این منطقه با توجه به شکل ظاهری یعنی شکل دهانه، گردن، دسته، لوله، مخزن و پایه مورد تحلیل قرار گرفت. نوع و تنوع هرکدام از اجزای تشکیل دهنده آثار در جداولی توصیف و تحلیل شدند. این ظروف ابتدا براساس نوع دسته دار بودن یا بدون دسته بودن ظروف و سپس با توجه به شکل لوله ظروف تقسیم بندی شدند و سپس به بررسی اجزاء این ظروف پرداخته شد. نتایج تحقیق علاوه بر اطلاعات کامل شکل این ظروف نشانگر تنوع بسیار در شکل این آثار است که حاکی از خلاقیت هنرمند صنعتگر بوده و می تواند الهام بخش هنرمند امروز باشد.
خشکی و منظر ارزیابی شاخص های منظرین در بسترهای خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
14 - 25
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر یک سوم از بستر زمین را محیط های خشک تشکیل می دهند. اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت، زمین های خشک را به عنوان مناطق دارای کمبود آب تعریف می کند، جایی که بارندگی ممکن است محدود بوده و یا فقط برای یک دوره کوتاه باشد. با توجه به شرایط آب و هوایی و مداخلات روزافزون انسانی در اکوسیستم ها، و با توجه به گسترش لجام گسیخته شهرها، خشکی و خشکی زایی و زمینه ظهور آن یعنی بسترهای خشک و چگونگی تعامل انسان با آن، از موضوعات روز و دغدغه های معماران منظر و نظریه پردازان و طرفداران محیط زیست است. اما آنچه تا به امروز صورت گرفته، تفسیر و ارزیابی این بسترها در زمره پدیده صرفاً اقلیمی و بعضاً در چارچوب موضوعی اکولوژیکی است، که نقش انسان را به عنوان مخاطب مؤثر و متأثر از آن نادیده می گیرد و یا کم اهمیت می کند. این پژوهش به روش کیفی و با استدلال منطقی به واسطه مطالعات کتابخانه ای، به مرورادبیات موضوع در حوزه فرایند ادراک منظر پرداخته و به دنبال تفکری منظرین و نشان دادن پتانسیل های عینی-ذهنی بسترهای خشک در قالب منظر خشک است. بدین منظور برای رسیدن به پاسخ سؤالات پژوهش، به دلیل وجود شاخص های تدوین شده برای ارزیابی مناظر از دو نظریه عینی در قالب ویژوآل لندز و دیگری نظریه ذهنی در چارچوب نظریه جیکوبز استفاده شده است. ارزیابی و تحلیل شاخص های بصری و ذهنی بسترهای خشک در این دو قالب، نشان می دهد که در ارزیابی مؤلفه های زیست شناختی و فیزیکی بسترهای خشک که شامل مورفولوژی، پوشش گیاهی، بافت و رنگ است، با شاخص های مورد نظر تطابق پذیری وجود داشته و می توان این بسترهای طبیعی را از چارچوب صرفاً آب و هوایی و محیط زیستی فراتر دانست و برای آن هویتی منظرین قائل شد.
مطالعه تطبیقی رمزهای آیینی و فرهنگی در منظر پردازی باغ های ایرانی و چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
29 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سه عامل فرهنگ، آداب و رسوم و باورهای مذهبی مؤثرترین مؤلفه های تأثیرگذار بر تمدن های کهن از جمله ایران و چین بوده است. این مؤلفه ها در تمدن های مذکور به صورت های مختلف تجسم یافته و در تعریف هویت مکانی فضاهای مختلف از جمله باغ ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. در این راستا انجام مطالعه تطبیقی جهت بررسی چگونگی تأثیر مفاهیم آیینی و فرهنگی در شکل گیری رمزها و فضاهای کالبدی باغ سازی این دو تمدن مسئله اصلی این تحقیق است. هدف: هدف اصلی این مقاله، شناخت رمزهای به کاررفته در ساختار کالبدی باغ های ایرانی (دوره اسلامی) و باغ های چینی (دوره های تائو و بودا) و چگونگی ارتباط آن با باورهای آیینی و فرهنگی این دو تمدن بوده است. روش تحقیق: این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری اطلاعات از روش توصیفی_تحلیلی و تفسیری_تاریخی و در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این مقاله با نگاهی لایه ای و با تمرکز بر تأثیر رمزهای برگرفته از باورهای مذهبی انجام شده است. در این راستا ابتدا به بررسی رمزها، انواع آن و چگونگی ظهور و نمایش عناصر نمادین در باغ سازی ایران و سپس چین پرداخته شده و با توجه به وجود ارتباط میان رمزهای استفاده شده با باورهای مذهبی تمدن و سازندگان آن، به مطالعه تطبیقی لایه های رمزگانی در باغ های ایران و چین پرداخته شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به تفاوت های موجود در نگاه به طبیعت، ریشه های آیینی و فرهنگی، عوامل اقلیمی و تأثیر آن بر ظهور رمزهای عام و خاص، باغ های ایرانی و چینی از آغاز شکل گیری خود با روش های متفاوتی روبه رو بوده اند. چنین به نظر می رسد که باغ سازی چینی با رویکرد تقدیس طبیعت، از نمادها و نشانه هایی برای یادآوری قدرت ها و نیروهای نهفته در طبیعت و دنیا استفاده کرده است. درحالی که در باغ سازی ایرانی نمادها و نشانه ها در راستای نگاه آیه ای به طبیعت و در جهت یادآوری بهشت و قدرت خداوند در خلق طبیعت و دنیا است.