مقالات
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با رویکرد بینامتنیت به تحلیل نگاره ها و اشعار دیوان انوری نسخه خطی 996ه. ق (مطالعه موردی کتاب جیبی اکبرشاه) پرداخته شد. با لحاظ کردن پیکره مطالعاتی فرهنگ و هنر ایران و هند گورکانی و هم چنین دو نظام نشانه ای متفاوت متن کلامی و متن تصویر، بینامتنیت بینافرهنگی و بینانشانه ای تبیین شد و متناسب با پیکره مطالعاتی پژوهش حاضر بینامتنیت تعریف شد. برای مطالعه نمونه آماری که شامل سیزده نگاره این نسخه خطی انوری و اشعار مرتبط با نگاره ها است در مرحله نخست به تحلیل شرایط زیرمتنی و پیرامتنی حکومت گورکانیان هند به ویژه دوران اکبرشاه پرداخته شد پس از تبیین متن کلامی، متن تصویری بررسی شد و مولفه های مهم و موثر میان متن کلامی و متن تصویری آشکار شد. این پژوهش با رویکرد بینامتنی با هدف بررسی مؤلفه های مهم متن کلامی و متن تصویری و بازشناسی نگاره های این نسخه خطی صورت گرفته است. گردآوری داده ها با استفاده از کتب و مقالات و داده های اینترنتی بوده است. در نتیجه با تحلیل بینامتنی تأثیر نگارگری ایرانی در ساختار زیبایی شناسی نگاره ها و تأثیر نقاشی شمال اروپا در دورنماسازی و رنگ گذاری و همچنین تأثیر نقاشی هندی در نگاره های این نسخه خطی مزبور قابل بازشناسی بود. رابطه میان متن کلامی با متن تصویری براساس اشتقاق و برگرفتگی بود که بافتار اجتماعی در متن تصویر تأثیر بسیاری داشت.
مطالعه تطبیقی نقش اختران در مکاتب فلزکاری جزیره، شمال شرق و شمال غرب ایران در سده های ۶ و ۷ هجری براساس آینه مفرغی موصل، جام پایه دار خراسان و قلمدان برنجی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مضامین به کاررفته در تزیینات آثار فلزی سده های میانه دوره اسلامی نقوش نجومی است که خود دو دسته صور منطقه البروج و نقش اختران هفتگانه را در بر می گیرد. همچنین نقش اختران در فلزکاری اسلامی همواره به دو صورت ترسیم شده است، گاه در ترکیب با صورفلکی منطقه البروج و گاه به صورت مجزا. در پژوهش حاضر صورت های مجزای اختران مدنظر است که دارای ماهیتی خیالی اند. مشاهدات اولیه نشان می دهد کاربرد این نقوش در آثار مکاتب فلزکاری مهم این دوره، که به ترتیب شکوفایی عبارت اند از مکتب فلزکاری شمال شرق ایران، مکتب فلزکاری جزیره و مکتب فلزکاری شمال غرب ایران، حائز تفاوت های عمده ای است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی و تطبیق صورت مجزای اختران هفتگانه در آثار این سه مکتب مهم فلزکاری ایرانی در سده های شش و هفت هجری است. می خواهیم بدانیم چه تفاوت های سبکی و شمایل نگارانه ای میان صورت اخترانِ این سه مکتب فلزکاری وجود دارد و این تفاوت ها ناشی از چیست. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نمونه های شاخص این مکاتب بررسی و ضمن مشخص ساختن ویژگی های هر یک از اختران هفتگانه به تطبیق و مقایسه آنها پرداخته شده است. اطلاعات و داده های مورد نیاز این پژوهش نیز به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل یافته ها و شواهد مبیّن آن است که رابطه مشخصی میان تصویرپردازی نقش اختران هفتگانه در آثار فلزی سده های شش و هفت هجری و خاستگاه های جغرافیایی آنها وجود دارد و باورها و دیدگاه های نجومی رایج در این مناطق در ویژگی های سبکی و شمایل نگارانه تصاویر اختران بروز یافته است.
مطالعه تطبیقی ساختار طرح و نقش قالی های کردی خراسان با منطقه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقوام کرد ساکن خراسان یکی از مهمترین طوایف قالی باف در بین ایلات و عشایر ایران اند. مطالعه طرح و نقشمایه های به کاررفته در هنر قالی بافی این اقوام نشان می دهد که نقوش این قالی ها با آداب، رسوم و فرهنگ رایج در هر منطقه و نیز بر اساس ریشه فرهنگی و قومی خود دارای شاخصه های هنری و هویتی با ارزش می باشند. پژوهش حاضر با مطالعه طرح و نقش قالی های کردی خراسان و کردستان و تطبیق آنها، در پی پاسخ به این سوالات است که الف) ساختار طرح و نقش های قالی های کردی خراسان و عشایر کردستان چگونه است و ب) شباهت ها و تفاوت های طرح و نقش قالی های کردی خراسان با قالی های منطقه ی کردستان کدام هستند. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی و بررسی ساختار فرمی طرح و نقوش قالی های کردی خراسان و قالی های عشایری کردستان و یافتن وجوه تشابه و تفاوت در آنهاست. روش انجام پژوهش توصیفی و با رویکرد تطبیقی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه کیفی جزیی نگر صورت پذیرفته است. جمع آوری اطلاعات در هر دو منطقه به صورت میدانی و کتابخانه ای بوده است. جامعه تحقیق، شامل 61 تخته قالی از منطقه خراسان و 17 نمونه از منطقه کردستان است که از این میان تعداد 15 نمونه اصیل از خراسان و 10 نمونه اصیل از کردستان به شیوه هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاکی از وجوه اشتراک و افتراق هایی در بین قالی های هر دو منطقه است و طرح هایی مانند «کله روسی» و «جلیل» نمونه هایی از مشابهت ها در دو منطقه است. بیشترین تشابه در ساختار ترنج، لچک و حاشیه و نقشمایه های آنها در طرح های ترنجی و لچک ترنج است. برخی افتراق ها نیز در چگونگی بکارگیری انواع نقشمایه های (هندسی، گیاهی و جانوری) در قالی ها به علت تغییر در موقعیت اقلیمی و جغرافیایی قابل مشاهده است.
روشی نو در ترسیم نقش مایه های گره ده تند و کند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گره یکی از انواع تزئینات هندسی معماری اسلامی ایران است که خلق آن از ترکیب تعدادی شکل بنیادی تحت عنوان «آلت» یا «نقش مایه» صورت می گیرد. شیوه های ترسیم نقش مایه های گره به دلیل استفاده از ابزارهای متعدد ترسیمی و ترسیم الگوهای متمایز برای هر آلت، باعث پیچیدگی و زمان بر بودن ترسیم گره شده که در این باره هدف اصلی پژوهش، اصلاح و پیشنهاد روش جدیدی در ترسیم آلات و نقش مایه های گره، به جهت افزایش سرعت ترسیم و کاهش ضریب خطای روش های سنتی و مرسوم است. در راستای تداوم و تسهیل کاربست این میراث ماندگار در معماری معاصر ایران، این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان روش ترسیم جدیدی را با ابزار رسیم محدودتر ابداع کرد. برای تبیین یافته های این پژوهش، از روشی ترکیبی استفاده شده است، به نحوی که گردآوری دادها به روش مطالعات اسنادی کتابخانه ای و روش یافته اندوزی و تحلیل محتوا، جستجو در روابط و تناسبات ریاضی و یافتن الگوی مناسب برای ترسیم آلات گره ده است، لیکن تحلیل داده ها که منتج به ارائه روش ستاره طلایی شده است، با استفاده از روش استدلال منطقی انجام گرفته است. نگارندگان، طی این مقاله و در پاسخ به این سوال با تمرکز بر یکی از انواع گره (گره ده تند وکند)، روشی را به نام ستاره طلایی ابداع کرده که الگوی بدیعی را برای ترسیم آلات_ با یک نسبت ثابت در حصول نقش مایه ها_ ارایه داده و علاوه بر امکان ترمیم و مرمت آلات و نقش مایه ها، قابلیت طراحی زمینه های جدید و خلاقانه ای را در کنار زمینه های موجود فراهم می نماید. از جمله نتایج قابل تأمل این تحقیق که ارتباطی مستقیم و ذاتی در زیربنای روش جدید دارد، می توان به ارتباط این هنر ایرانی با تناسبات طلایی یا همان نسبت طلایی، یعنی عدد «فی» اشاره نمود. در این مقاله، ضمن مقایسه روش های سنتی با روش پیشنهادی، مشخص می شود که روش ستاره طلایی یکی از مهم ترین ابزارهای ترسیم گره به نام پرگار را -که ضریب خطا در ترسیم را افزایش می دهد- حذف کرده و با ترسیم الگویی (شابلون) ثابت، امکان ترسیم و پیاده سازی آلات و نقش مایه ها را با بیانی ساده تر فراهم می سازد.
تحلیل ریخت شناسانه مشربه های سفالی دوره میانی اسلامی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت اشیای سفالین از دوران پیش از تاریخ تا به امروز همواره مورد توجه انسان ها بوده است. از طرفی نگرش ایرانیان از دیرباز نسبت به آب موجودیتی مقدس بوده است. آب در فرهنگ ایران از جمله چهار عنصر اصلی تشکیل دهنده این جهان است؛ بدیهی است که برای این مایع مقدس ساخت ظروفی که در شأن آن باشد ضروری بوده است. تحلیل ریخت شناسانه مشربه های دوره میانی اسلامی کاشان با هدف شناخت عمیق و معرفی دقیق ویژگی های ساختاری و ریخت شناسانه شکل های متنوع این دسته از ظروف شکل گرفته است. سوال مطرح شده در این پژوهش این است که مشربه های سفالی دوره میانی اسلامی کاشان از منظر ریخت شناسی چگونه اند؟ روش این پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی و ریخت شناسانه با هدف کاربردی و یافته اندوزی به روش میدانی و اسنادی انجام شده است. نمونه های مورد بررسی به صورت غیر تصادفی و شامل 40 مورد برگرفته از مشربه های سفالی دوره میانی اسلامی کاشان است که در موزه ها و کتب معتبر ارائه شده اند و به دلیل تنوع در شکل مشربه ها انتخاب شده اند. ریخت شناسی ظروف این منطقه با توجه به شکل ظاهری یعنی شکل دهانه، گردن، دسته، لوله، مخزن و پایه مورد تحلیل قرار گرفت. نوع و تنوع هرکدام از اجزای تشکیل دهنده آثار در جداولی توصیف و تحلیل شدند. این ظروف ابتدا براساس نوع دسته دار بودن یا بدون دسته بودن ظروف و سپس با توجه به شکل لوله ظروف تقسیم بندی شدند و سپس به بررسی اجزاء این ظروف پرداخته شد. نتایج تحقیق علاوه بر اطلاعات کامل شکل این ظروف نشانگر تنوع بسیار در شکل این آثار است که حاکی از خلاقیت هنرمند صنعتگر بوده و می تواند الهام بخش هنرمند امروز باشد.
بررسی نقش زوایای عکاسی در درک و دریافت مفهوم هنر محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنرمندان هنر محیطی برای خلق آثارشان ظاهر، ساختار و مواد موجود در طبیعت و محیط پیرامونشان را تغییر می دهند. در این صورت، ارائه این نوع از آثار در مفهوم واقعی هنر محیطی برای نمایش در فضای بسته گالری غیرممکن است. بنابراین، رسانه عکاسی در کنار ویدئوهای ضبط شده از روند شکل گیری آثار هنر محیطی همواره در کنار هنرمندان بوده است و گواهی بر اثبات وجود آثار اجراشده توسط آنان است. هدف این پژوهش بررسی نقش عکاسی به عنوان رسانه ای مهم در ثبت هنر محیطی در بین دانشجویان هنر است. سؤال های اصلی پژوهش پیش رو عبارتند از: 1- آیا عکاسی، به عنوان یک رسانه، می تواند عملکرد مناسبی برای معرفی آثار هنر محیطی به مخاطب داشته باشد؟ 2- کدام زاویه عکاسی می تواند بیشترین تأثیر را در درک و دریافت مفهوم پیام اثر هنر محیطی و نشانه های موجود در اثر، در بیننده ایجاد کند؟ 3- آیا در دریافت مبانی، مفاهیم و نشانه های تصویری در آثار هنر محیطی از طریق عکاسی در بین دانشجویان دختر و پسر رابطه معناداری وجود دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی است. محقق، برای پاسخ به سؤال های تحقیق به جمع آوری اطلاعات از دانشجویان دختر و پسر چهار دانشگاه از دانشگاه های دولتی در رشته گرافیک در تهران اقدام نموده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در پروژه های هنر محیطی تنها دیدن یک فریم عکس ثبت شده از پروژه هنرمند، برای درک و دریافت مخاطب، کافی نیست. بنابراین، نمایش عکس هایی با هر دو زاویه باز و بسته و حتی نمایش عکس هایی با زاویای بیشتر و در موقعیت های جوی متفاوت و نیز ساعات مختلفی از شبانه روز، به مخاطبان این اجازه را می دهد تا برای شناسایی و درک کاملتر نشانه ها و مفاهیم موجود در عکس های نمایش داده شده، کمتر دچار سردرگمی شوند. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که در درک، دریافت مفهوم و شناخت نشانه های تصویری و پیام های موجود در عکس های نمایش داده شده در آثار هنر محیطی بین دانشجویان دختر و پسر رشته گرافیک، تفاوت معناداری وجود دارد، بدین معنی که دانشجویان دختر قادر به درک و تشخیص ویژگی های اثر و دریافت پیام هنرمند با دیدن هر یک از دو فریم عکس ارائه شده بصورت جداگانه بوده اند. در صورتی که، دانشجویان پسر بر خلاف دانشجویان دختر، بر اساس ساختار ذهنی و شناختی خود برای شناخت مفاهیم ارائه شده در عکس های هنر محیطی نیازمند دیدن عکس های نمایش داده شده از هر دو زاویه باز و بسته بصورت همزمان بوده اند.
تحلیل محتوای کاربرگ های ارزیابی کیفیت مقالات در مجلات علمی پژوهشی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرگ های ارزیابی مجلات علمی مهم ترین ابزار ارزیابی کیفیت مقالات علمی اند. به نظر می رسد، علاوه بر ویژگی های خاص پژوهش های این حوزه و مشکلاتی همچون میزان تسلط پژوهشگران، به ویژه در روش شناسی و رویکردهای نظری شاخص ها و ملاک های ارزیابی مقالات مندرج در کاربرگ های داوری مجلات علمی پژوهشی هنر، نقش بسزایی در تأثیر گزارش های علمی حوزه هنر در تولید علم کشور خواهد داشت. هدف از این مطالعه، که به روش تحلیل محتوا انجام شد، توصیف عینی و کیفی شاخص های کاربرگ های ارزیابی مجلات علمی پژوهشی هنر است. لذا، این پرسش به وجود می آید که: آیا شاخص های موجود در کاربرگ های داوری مقالات علمی پژوهشی هنر از کیفیت لازم و کافی برخوردارند؟ بر مبنای شیوه تمام شماری، نمونه های آماری شامل 9 کاربرگ ارزیابی مجلات تخصصی هنر با رتبه علمی پژوهشی بود. گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و مراجعه به پایگاه های استنادی مجلات علمی انجام شد. به منظور استخراج وضعیت موجود شاخص ها از سیاههوارسی محقق ساخته و نرم افزار اکسل به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. داده های گردآوری شده به کمک روش آمار توصیفی برحسب درصد توزیع فراوانی و رسم جدول و نمودار تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحقیق نشان می دهند، از مجموع 53 شاخص موجود، شاخص «استفاده از منابع معتبر کافی و جدید (داخلی و خارجی)» با 78/77% بیشترین و 26 شاخص دیگر، با 11/11% کمترین درصد فراوانی را دارا می باشند. از مجموع 18 مؤلفه ساختاری و مفهومی مقالات علمی 8 مؤلفه در این کاربرگ ها لحاظ شده و «اخلاق» و «آیین نگارش» به عنوان دو مؤلفه متفاوت از مؤلفه های هجده گانه در این کاربرگ ها قابل مشاهده است. نتایج به دست آمده، حاکی از پراکندگی و توزیع نامتوازن مؤلفه ها و شاخص های ارزیابی در این کاربرگ ها بوده و بازنگری در آن ها را ضروری نشان می دهد.
مطالعه تطبیقی شکل نقطه در خط نستعلیق به شیوه سنتی با اجرای نقطه در تحریرات رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، تحریرات رایانه ای جایگزین جدی خوشنویسی سنتی شده اند. شکل حروف و نقطه ها در این تحریرات تابع اصول و قواعد ازپیش تعیین شده توسط طراحان و برنامه نویسان رایانه ای بر اساس اصول خوشنویسی سنتی است. هدف اصلی در این تحقیق شناسایی دقیق شکل نقطه در خط نستعلیق به شیوه سنتی و ارتباط آن با اجرای رایانه ای نقطه بر اساس اصول و قواعد سنتی است و به این پرسش پاسخ داده می شود که شکل نقطه در تحریرات رایانه ای با شکل آن در خوشنویسی سنتی تا چه اندازه قابل انطباق است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی نگارش شده و روش گردآوری اطلاعات در آن کتابخانه ای است. با توجه به بررسی کیفی اجرای نقطه در سه نمونه از تحریرات رایانه ای بر اساس شیوه خوشنویسان تأثیرگذار در تولید این ابزارها، یافته های پژوهش شامل نکات و وجوه تمایز نقطه در شکل مفردات و ترکیبات خط نستعلیق در شیوه خوشنویسان بوده و از طرفی، با تجزیه و تحلیل نقطه در آثار سنتی مشخص شد که خوشنویس بر اساس سواد و بیاض در ترکیب حروف و کلمات و اصل توازن و به منظور رعایت فواصل منظم بین حروف، اقدام به تغییر شکل نقطه داده است. با توجه به یافته های تحقیق، این نتیجه حاصل می شود که با مقایسه تطبیقی شکل نقطه در خوشنویسی سنتی و اجرای رایانه ای نقطه که مؤلفه هایی نظیر زوایای نقطه در شیوه خوشنویس، نوع نقطه گذاری و مرکز قلم در شیوه ها را نشان می دهد، کیفیت نقطه در رایانه آنگونه که باید ارتقا نیافته است و نیاز به رعایت ساختار نقطه با توجه به مؤلفه های ذکر شده در اجرای رایانه ای وجود دارد.