فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
45 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آنچه امروزه از بازمانده های رَبع ِرشیدی تبریز دیده می شود، ویرانه های ارگی است که در باروی جنوبی آن، بزرگ ترین برج ربع رشیدی قرار دارد. آن را بازمانده یک رصدخانه ایلخانی و یا برج توپخانه شاه عباس صفوی معرفی کرده اند که گویا به هنگام نبرد با عثمانی در 1603م. آن را شتابان ساخته است؛ با این حال، مطالعات میدانی سازه و ساختار برج در کاربری آن به عنوان رصدخانه و یا برج توپخانه تردید و گمان می افکند؛ بنابراین، پرسش این پژوهش درباره چیستی و کارکرد و دیرینگی برج بزرگ جنوبی در ربع رشیدی است.هدف پژوهش: شناخت روشمند دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی رهنمود درست برنامه ریزی مرمت و نگهداری پایدار آن است. روش پژوهش: رهیافت تحلیلی در باستان شناسی و معماری همراه با مطالعات میدانی سازه و عوارض زمین و همچنین بررسی تاریخ توپخانه صفوی و عثمانی ساختار روش این پژوهش را شکل می دهد.نتیجه گیری: برج بزرگ جنوبی ارگ رشیدی تبریز در میانه سال های 1585 تا 1603م. با ایده و نظارت فرماندار عثمانی وقت تبریز به نام «شغال زاده یوسف سنان پاشا» طراحی و ساخته شده است؛ و این برج بزرگ که دارای توان پایداری در برابر رانش زمین و زمین لرزه هایی با قدرت 7/ 7 ریشتر است، کاربست توپخانه نداشته، بلکه سنگر گروه تفنگچیان مزغل زن یئنی چری با پوشش آتش o 180 برای پدافند دروازه غربی و منتهی الیه شرقی ارگ رشیدی، نگهبانی از دو حلقه چاه آب شرق برج و نیز کرانه شمالی مهران رود تبریز در ناحیه تپه زارهای ولیان کوه بوده است. سازه های خشتی و گلی و چینه ای که بالای برج بزرگ و در سراسر برج های کوچک و باروی رشیدیه دیده می شود، همان بازمانده های بازسازی شتابان قلعه رشیدیه به فرمان شاه عباس صفوی در سال 1610م. است.
بررسی تأثیر جهت مناسب استقرار ساختمان و نوع بازشو بر تهویه طبیعی در شهر جدید پردیس
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته و با شروع بحران های زیست محیطی، تلاش ها در جهت کاهش مصرف انرژی افزایش یافته است .امروزه سعی بر این شده تا یک ساختمان تا حد امکان از پتانسیل های موجود در طبیعت مانند امکانات محیطی و انرژی های تجدید پذیر، انرژی ها ی پاک استفاده کند. باد یکی از انرژی های پاک است می توان از آن به عنوان جایگزینی بسیار مناسب به جای استفاده از انرژی های تجدید ناپذیر و... استفاده کرد هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جهت مناسب استقرار ساختمان و نوع بازشو بر تهویه طبیعی ساختمان است که با روش تحقیق کیفی و به صورت توصیفی انجام شده است. در این پژوهش در ابتدا به بررسی جهت مناسب استقرار بنا در شهر جدید پردیس و در آخر اصول تهویه طبیعی و پس از آن انواع بازشو و موقعیت بازشو پرداخته شده است . نتایج به دست آمده نشان می دهد که هنگامی که جهت وزش باد نسبت به بازشو مایل باشد، تقریبا تمام نقاط اتاق تحت تاثیر جریان هوا قرار می گیرد. بنابراین قرار گیری مناسب بازشو در ساختمان بر تهویه هوا خیلی موثر است که بهترین حالت برای تهویه طبیعی مطلوب در ساختمان های شهر جدید پردیس ،جبه جنوب شرقی با 60 درجه انحراف به سمت شرق می باشد.
بررسی نقوش و تزیینات کاشیکاری مسجد کبود گنبد کلات نادری
حوزههای تخصصی:
چالش های نظام مدیریتی اسکان موقت پس از سوانح در ایران (از زلزله 69 گیلان زنجان تا زلزله 96 کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
بحران مسکن ازجمله تبعات اجتناب ناپذیر سوانح به دلیل تخریب گسترده است؛ بنابراین مدیریت تأمین مسکن یک بخش مهم در شرایط پس از سانحه است. پس از رخداد سوانح، اغلب سه گام در فرآیند تأمین مسکن تعریف می شود: تأمین اسکان اضطراری که در کشور ما بر عهده هلال احمر است؛ تأمین مسکن دائم که به طور خاص بر عهده بنیاد مسکن قرار دارد؛ و اسکان موقت. اگر چه اسکان موقت یک گام از فرآیند بازسازی جهت اسکان جمعیت آواره و ازسرگیری زندگی تا زمان ساخت مسکن دائم است، اما تجربیات گذشته کشور نشان می دهد که اسکان موقت، به عنوان نقطه اتصال اسکان اضطراری به مسکن دائم، چندان پراهمیت انگاشته نشده است. به نحوی که برخی جنبه های آن در کشور ما هنوز متولی، ساختار و فرآیند مشخصی ندارد. این در حالی است که اسکان موقت بر روی فرآیند بازتوانی مردم منطقه سانحه دیده و بازگشت به زندگی عادی نیز مؤثر است. پژوهش حاضر با بررسی تجربیات گذشته اسکان موقت در کشور با روش نمونه موردی به دنبال شناسایی گپ های نظام مدیریتی و حکمروایی فرآیند اسکان موقت در کشور است. بدین منظور اطلاعات و مستندات فرآیند تأمین اسکان موقت در زلزله 1369 گیلان و زنجان، زلزله 1382 بم، زلزله 1391 آذربایجان شرقی و زلزله 1396 کرمانشاه از طریق مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای و مشاهده مشارکتی جمع آوری شده است. مشخص نبودن مسئول تأمین و اجرای اسکان موقت، عدم تعریف فرآیند خروج از اسکان موقت و بازگشت مردم به مسکن دائم، عدم هماهنگی دستگاه های اجرایی و نبود مدیریت واحد جهت تأمین زیرساخت های موردنیاز اسکان موقت و عدم توجه به مواردی همچون تعمیر و نگهداری مسکن موقت در طول دوران انتقال ازجمله چالش های مدیریت و اجرای اسکان موقت در کشور است.
مطالعه مؤلفه های بنیادی نظریه نهادی جورج دیکی در آثار مفهومی هنرمندان (مطالعه موردی؛ آثار مارسل دوشان، باربارا کروگر و کیت آرنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
19 - 28
حوزههای تخصصی:
چکیده بیان مسئله: شناخت و ادراک آثار هنری شکل گرفته در دوران معاصر، از جمله هنر مفهومی که به عنوان نخستین جنبش هنری پست مدرن می توان از آن یاد کرد، تنها در پرتو شناخت نظریه نهادی جورج دیکی امکان پذیر است. جورج دیکی، با طرح مؤلفه های بنیادی نظریه نهادی همچون شیء مصنوع، جهان هنر و اعطای شأن هنری، راه را برای ورود اشیای حاضر آماده و پیش ساخته به هنر گشود. البته هنرمندان مفهومی همچون مارسل دوشان، باربارا کروگر، کیت آرنت و دیگران آثار هنری فاقد کیفیت و صفات زیبایی شناسانه خلق می کنند، اما از آنجا که جهان هنر که به گفته جورج دیکی مجموعه ای از «هنرمندان، موزه داران، منتقدان هنر، مدرسان و ...» است به این آثار صلاحیت اعطای شأن هنری را می دهند، این آثار به اثر هنری تبدیل می شوند. هدف پژوهش: نگارندگان در این پژوهش در پی انطباق مؤلفه های بنیادین نظریه نهادی جورج دیکی با آثار برخی هنرمندان مفهومی هستند. از آنجا که بسیاری از آثاری که هنرمندان مفهومی خلق کرده اند با مؤلفه هایی چون جهان هنر و شیء مصنوع و ماهیت اثر هنری در نظریه نهادی مطابقت دارد، بنابراین می توان فلسفه خلق چنین آثاری را با نظریه نهادی جورج دیکی تحلیل کرد و تطبیق داد. روش پژوهش: این پژوهش به روش تحلیلی-تطبیقی انجام شده است. نتیجه گیری: در آرای جورج دیکی طرح خصوصیات شیء مصنوع و جهان هنر کاملاً قابل انطباق با آثار هنر مفهومی است. درواقع، چیزی در ذات هنر یا اثر هنری موجود نیست که آن را به اثر هنری تبدیل کند، بلکه مهم دادن اعطای شأن هنری به اثر است و آن توسط مؤلفه ای چون جهان هنر صورت می گیرد. از این نظر تمامی نظریه های هنری که براساس صفات و کیفیات زیبایی شناسی بنیان شده اند به چالش کشیده می شوند و مفهوم هنر خوب و هنر بد بی ارزش می شود.
پژوهشی تطبیقی پیرامون مولفه های روانشناختی آثار هنرمندان نقاش نیکزاد نجومی و علی اکبر صادقی (مورد پژوهش: 5 اثر از جدیدترین نمایشگاه هنرمندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
209 - 230
حوزههای تخصصی:
تمایزات منحصر به فرد شخصیتی پرده های ناپیدا در پس آفرینش آثار هنری خوانده شده اند که بی گمان، ردپای منشأ آفرینش هر اثر هنری را باید در این بُعد پنهان از فرآیند ظهور هنری جستجو کرد. لذا، درونیات هر فرد هم به لحاظ جنبه مثبت و هم جنبه منفی، بر خلق آثار هنرمندان تاثیرگذار است. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد چگونگی بازتاب مؤلفه های روانشناختی در آثار نقاشان است. در این بین، می توان از هنرمندان نقاشی چون نیکزاد نجومی و علی اکبر صادقی نام برد که در دوره حاضر از جریان های هنری رایج، با زبان تصویری سعی در بیان درونیات روانشناختی خود دارند. در این پژوهش که به صورت توصیفی و تحلیلی و با به کارگیری روش کتابخانه ای انجام شده، به سبب محدودیت حجم مقاله، 5 نمونه اثر از آثار نقاشی هر هنرمند مورد پژوهش قرار گرفته است. روش نمونه گیری انتخابی و به صورت کیفی به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که آثار نیکزاد نجومی و علی اکبر صادقی که به نوعی توانایی های ذهنی مخاطب در درک مفاهیم و باورهای درونی هنرمند را تقویت می کنند، تأویل و تفسیری از مؤلفه های روان شناختی است که در آثار این دو هنرمند ظهور یافته است. نتایج این نوشتار تبیین کننده اهمیت پرداختن به بحث مؤلفه های روانشناختی هنرمندان در بررسی و واکاوی مفاهیم هنری در آثار آنان می با شد، خصوصا آثار هنرمندان هنرهای تجسمی که نمودی ملموسی از بازتاب این درونیات پنهان هنرمندان است. اهداف پژوهش: 1.بررسی مؤلفه های روانشناختی از توانایی ذهنی مخاطب در تفسیر آثار نقاشی علی اکبر صادقی و نیکزاد نجومی. 2.تطبیق شیوه تأثیرگذاری آثار نقاشی علی اکبر صادقی و نیکزاد نجومی بر طبق دیدگاه روانشناختی. سؤالات پژوهش: 1.با توجه به کاربرد مؤلفه های روانشناختی در هنر، چگونه می توان آثار نقاشی علی اکبر صادقی و نیکزاد نجومی را تفسیر و تحلیل کرد؟ 2.کدام یک از مؤلفه های روانشناختی تأثیرات پر رنگ تری در آثار نقاشی علی اکبر صادقی و نیکزاد نجومی دارد؟
باز آفرینی محلات شهر زنجان در تطبیق با شاخصه های شهر ایرانی اسلامی (نمونه موردی محلات حسینیه و نایب آقا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
333 - 349
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری در راستای احیای بافت ها و بناهای تاریخی با تاکید بر حفظ ارزش های فرهنگی و حفاظت از ثروت های بومی می تواند علاوه بر حفظ و تقویت استخوان بندی اصلی شهر، موجب رشد اقتصادی و توسعه شهری گردد و گروه های اقتصادی مناسبی را برای ارتقاء درآمدهای شهری ایجاد کند. از سوی دیگر شهر ایرانی- اسلامی واقعیتی است که وجود دارد و لازم است ضوابط و مقررات آن با توجه به صفات، ارزش ها و زبان طراحی آن تدوین و مشخص گردد. در این پژوهش که یک تحقیق کاربردی است و مبتنی بر مطالعات اسنادی، روش پیمایشی- توصیفی می باشد، تلاش شده است ضمن تبیین معیارها و شاخص های شهر ایرانی- اسلامی به بررسی وضع موجود در محلات حسینیه و نایب آقا در شهر زنجان پرداخته شود. عوامل دخیل در بازآفرینی شهری که مطابق با شاخص های شهر ایرانی– اسلامی است مشخص شده و به دنبال آن معیارهایی برای بازآفرینی محلات تاریخی ارائه شده که با رعایت آنها محلات هدف بازآفرینی انطباق پذیری بیشتری با اصول شهر ایرانی– اسلامی خواهد داشت. یافته های پژوهش حاکی از این است که در محدوده مورد مطالعه، حفظ برج و باروی تاریخی شهر و تکیه حسینیه به عنوان اصول اصلی شهر ایرانی– اسلامی بایستی در اولویت طرح قرار گیرد. بنابراین شناخت دقیق شاخص های شهر ایرانی اسلامی گامی مهم در بازآفرینی الگوی شهر است. اهداف پژوهش: 1.آشنایی با اصول معماری شهرهای ایرانی و اسلامی. 2.یافتن معیارهای مطلوب برای بازآفرینی محلات تاریخی با تکیه بر اصول شهرهای ایرانی – اسلامی. سؤالات پژوهش: 1.معیارها و شاخص های شهر ایرانی- اسلامی کدم اند ؟ 2.آیا در بازآفرینی های شهری می توان الگوی شهرهای ایرانی- اسلامی را به عنوان را الگوی طراحی انتخاب کرد؟
ریخت شناسی اُرسی در تیمچه های بازار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
434-416
حوزههای تخصصی:
اُرسی ها، بازشوهای به یادگارمانده از دوران صفوی تا قاجار، مجموعه ای از هنرهای سنتی متنوعی هستند که به عنوان عنصری شاخص در بناها استفاده شده و علاوه بر تأمین نور، به زیبایی فضاهای داخلی و خارجی بنا افزوده است. بازار تبریز یکی از قدیمی ترین و اصلی ترین بازارهای ایران است و اُرسی های زیادی را در خود جای داده که از لحاظ کارکرد و ظاهر و اندازه از سایر اُرسی های بررسی شده تا به امروز متمایز است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش هاست: ۱. جایگاه و موقعیت مکانی اُرسی و ویژگی ها و شاخصه های ساختاری آن ها در تیمچه های بازار تبریز کدام اند؟ ۲. وجه اشتراک اُرسی ها ازنظر ساختار در تیمچه ها کدام اند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی و مصاحبه با کسبه قدیمی بازار به ریخت شناسی اُرسی ها، بررسی قدمت، موقعیت و اهمیت آن ها، بررسی کاربری، شکل کلی، طرح و نقش، مواد و مصالح و نظام اندازه و پیمون در تیمچه های بازار تبریز می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با وجود اهمیت رنگ و نقش ونگار در دور ه قاجار، اُرسی ها در تیمچه های بازار طرحی ساده تر داشتند و رنگ کمتری در آن ها مشهود بوده که در اغلب موارد نیز عدم دسترسی آسان و رسیدگی به اُرسی ها موجب از بین رفتن آن ها شده است و در پاره ای موارد، مالکان اُرسی ها را با بازشو های جدید جایگزین کرده یا در چهارچوب اُرسی سابق بازشو جدید قرار داده اند. اُرسی های بازار ازلحاظ کاربری، طرح، رنگ و ابعاد با اُرسی در موقعیت های مکانی دیگر متفاوت بوده و ازنظر انداز ه بدنه، شکل کتیبه، هندسه طرح رویه و تعداد لنگه ها در سطح تیمچه های بازار دارای تمایزاتی هستند.
سهم مفهوم «مقیاس انسانی» در موفقیت طرح های شهری (موردپژوهش: طرح های مرمتی شهری تهران در دهه 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد در پی بازتعریف مقیاس انسانی، ابعاد پنهان آن را در موفقیت طرح های شهری بکاود. هدف، تقویت طرح های شهری در بافت های تاریخی با تعریف معیارهای مؤثر موفقیت است. ازهمین رو، طرح های مرمتی شهری اجراشده دهه 1380 شمسی منطقه 12 تهران به عنوان مورد مطالعه در نظرگرفته شده است. روش کیفی-کمی با به کارگیری «کدگذاری مفاهیم» در مرحله بازتعریف، «تکنیک دلفی» در مرحله انتخاب طرح ها، رتبه بندی از طریق «تحلیل سلسله مراتبی» سپس تأیید با «مشاهدات» است. پس از تفسیر کیفی مفهوم مقیاس انسانی، میزان رعایت آن در طرح های منتخب با سایر معیارها و موفقیت کلی هر طرح سنجیده شده است. نتایج حاکی است که گرچه مقیاس انسانی از مهم ترین معیارهای موفقیت است ولی بیشتر، فهم کالبدی از آن شده درحالی که ابعاد فراکالبدی همچون مشارکت، پیاده پذیری و هویت در این مفهوم مستتر است. مقیاس انسانی تأثیر متناسب و همسویی با کل معیارهای سنجش موفقیت یک طرح دارد؛ یعنی می توان از آن به عنوان حد مشترک و تام در فضاهای موفق شهر نام برد. سهم رعایت مقیاس انسانی در هر طرح، نمایانگر نسبتی قابل قبول از کل معیارهای موفقیت طرح است. با شرایط نسبی یکسان در بافت های ارزشمند تاریخی از میان معیارهای درونی مقیاس انسانی، نقش مشارکت مردمی یعنی مؤلفه فراکالبدی در موفقیت بالاترین است.
تبیین نقش فضاهای شهری دانش بنیان در پرورش خلاقیت کودکان با تاکید بر پارک های علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
194 - 210
حوزههای تخصصی:
پارک های علم و فناوری، به منظور اهداف فناورانه توسعه پایدار ایجاد شده اند. هنر نیز می تواند ابزاری برای دست یابی به اهداف توسعه پایدار باشد. برای مشارکت کودکان در پارک های علم و فناوری و سرمایه گذاری بر خلاقیت آنان، می توان با ایجاد فضاهای محرک زمینه را برای آموزش، کارآفرینی و بهره گیری از نیروی استعداد کودک در آینده فراهم نمود. آنچه در پارک علم و فناوری کودک و نوجوان مهم جلوه می نماید، آموختن مهارت های لازم برای خلاق بودن است. خلاقیت را می توان پدیده ای ذهنی دانست که از کاربرد فرآیندهای شناختی معمول حاصل می شود. محیط کالبدی نقش برجسته ای در شکوفایی خلاقیت ایفا می کند. پیوند میانِ این فضای ایجاد شده در پارکهای علم و فناوری و هنر در پرورش خلاقیت کودکان نقش بسزایی دارد. در پژوهش حاضر روش تحلیلی- کیفی پیرامون مبانی نظری مبنا قرار گرفته و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در کنار مصاحبه های نیمه ساختار یافته به کار گرفته شده است. مولفه های موثر در ارتقای خلاقیت کودکان، در دو دسته عوامل محیطی و عوامل فردی بررسی شده و بر اساس یافته های پژوهش تأثیر عوامل محیطی و استفاده از آن به عنوان مهم ترین عامل در پرورش کودکان رُخ می نماید. فضاهای ایجاد شده نه فقط با جنبه های کالبدی سازمان روان شناختی خود، بلکه از طریق پیوند این کالبد با هنر بر شکوفایی و پرورش خلاقیت کودکان اثر می گذارند. اهداف پژوهش تبیین الگوی طراحی مبتنی بر تنوع در فضاهای آموزشی کودکان. دستیابی به مولفه های علمی ارتقاء خلاقیت کودکان در فضاهای شهری. سوالات پژوهش ایجاد پارک های فناوری کودک چه اثری بر نوع و کیفیت خلاقیت آنها دارد؟ بکارگیری مولفه های محیطی در طراحی پارک های علم و فناوری چه اثری بر خلاقیت کودکان دارد؟
الهام از هندسه پنهان محیط زیست گیاهی و جانوری در برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
183-191
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی طبیعت و محیط زیست گیاهی و جانوری به عنوان یک منبع الهام بی پایان و البته هماهنگ با طبیعت و سازواره های طبیعی برای ایده یابی، راهبری، هدایت، اجرا و مدیریت نظام برنامه ریزی منطقه ای است. نوعی از نظام برنامه ریزی منطقه ای که اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد را با درک عمیق از خدمات فرهنگی اکوسیستم محقق می سازد. ابزار و روش ها: پژوهش با بررسی شواهد به دست آمده از نمونه های منتخب (با انتخاب هدفمند) از میان نمونه های شاخص محیط زیست گیاهی و جانوری، به شناخت و توصیف هندسه پنهان آنها مبادرت می ورزد. در ادامه با الهام از آنها، براساس راهبرد استدلال منطقی و تکنیک گلوله برفی در پنل خبرگان، مفاهیمی را برای برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار مطرح می نماید. یافته ها: طبیعت، محیط زیست گیاهی و جانوری و اکوسیستم های طبیعی حاوی مفاهیم ارزشمندی از هندسه پنهان و در برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار قابل استفاده هستند. مهم ترین مفاهیم مربوط به الهام از هندسه پنهان طبیعت شامل شکلی- ساختاری، مدیریتی- فرآیندی، فرهنگی- معنوی و بازیافت- بهیافت است. نتیجه گیری: بهترین راه حفاظت و پاسداشت محیط زیست گیاهی و جانوری، برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد است. راه حلی که چهار پایه شامل جامع نگری و برنامه ریزی پهنانگر، به کارگیری ظرفیت خدمات فرهنگی اکوسیستم برای توسعه متناسب با بوم، تاکید بر توسعه نرم و کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و آموزش مدیریت و آموزش محیط زیست در تعامل گروه های ذی نفع و ذی نفوذ دارد.
مرزهای مفهومی فرم در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرم، مفهومی بنیادین در گفتمان معماری است که متأثر از تحول اندیشه معماری دستخوش تحولات متعددی شده است. انباشت غیر نظام مند مفاهیم فرم در گفتمان معاصر، ابهام و پیچیدگی معنایی فرم را موجب شده است. از سوی دیگر عدم توجه به ماهیت پویای فرم و شناخت ناکافی از نیروهای مؤثر بر تحول آن، فرم را همچون مفهومی منجمد نمایان ساخته و کارایی آن را در پاسخگویی به مسائل امروز معماری با تردید همراه کرده است. اهداف پژوهش: این مقاله درپی بنانهادن بستری نظری است که ضمن وضوح بخشی و ساماندهی بدین مفهوم گونه گون، پویایی مفهومی آن را نیز تضمین کند. روش پژوهش: این پژوهش با استناد به رهیافت تبارشناسی فوکو به انجام رسیده است. نخست شرایط شکل گیری مفهوم فرم از مبدأ پیدایش آن در اندیشه فلسفی بررسی شده، سپس با تکیه بر دستاوردهای حاصل به نظریه های جریان ساز معماری رجوع شده است. پس از کدگذاری و مقوله بندی، تحولات بنیادین مفهوم فرم و شرایط و پیامد تحول آنها تحلیل و نقدی از وضعیت امروز فرم ارائه شده است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد تحول مفهوم فرم ریشه در تحول شناخت معماری از سه منظر هستی شناسی، زیبایی شناسی و معرفت شناسی دارد. در میان این نیروها، معرفت شناسی و تحلیل نحوه شناخت انسان مهمترین عامل تحول فرم از گفتمان پیشامدرن تا دوره معاصر بوده است. تحول شناخت معماری به شکل گیری شش مرز مفهومی فرم مشتمل بر جلوه، ایده، گونه، ساختار، معنا و قابلیت انجامیده است که هریک ناگزیر از اقتضائات شناختی، فهم معماری را به وجوه خاصی از آن محدود کرده اند. در چنین وضعیتی با طرح مفهوم «میدان فرم» تلاش شده ضمن ایجاد بستری برای ساماندهی مفاهیم فرم و تضمین و پویایی این مفهوم، متناسب با تحولات شناختی، دست یابی به فهمی جامع از معماری نیز تضمین شود.
پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تبدیل جامعه به مقصد گردشگری، زندگی ساکنان تحت تأثیر قرار گرفته و دستیابی به گردشگری پایدار با هدف حفظ و ارتقا ویژگی های ساکنان اهمیت ویژه ای در عرصه برنامه ریزی توسعه گردشگری می یابد. با افزایش روند روبه رشد گردشگری داخلی و خارجی، توسعه گردشگری پایدار در یک منطقه نیازمند توجه به خواسته ها و ادراکات ساکنان نسبت به پدیده گردشگری بوده و نادیده گرفتن این موضوع می تواند چالش هایی را در بلندمدت برای توسعه گردشگری در منطقه ایجاد کند. پژوهش حاضر از پارادایم تفسیری و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی برگرفته از آرای هایدگر بهره برده است تا با تأکید بر وجه ادراکی گردشگری از منظر کسانی که آن را تجربه می کنند، یعنی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد به موضوع بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنان بافت تاریخی گردشگرپذیر شهر یزد و با استفاده از پدیدارشناسی اول شخص و اگزیستانسیال انجام شده است. داده ها نیز با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی کدگذاری شده و چارچوب مفهومی روایت پدیدارشناسانه ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با پدیده گردشگری و مؤلفه های اصلی و فرعی آن تدوین شده است. بر اساس یافته های پژوهش، تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی ویژگی های فردی، روابط زیسته، ارزش ها) و ویژگی های زیست جهان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی فضای کسب وکار، فضای کالبدی-محیطی، فضای اجتماعی و فضای شخصی-سکونتی)، به عنوان عوامل مؤثر در پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری شناسایی شده اند.
تاثیر فرم در معنای مکان آموزشی بر اساس نظریه وندر کلیس و کارستون (مطالعه موردی: مدارس شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس به عنوان فضای آموزشی از دیرباز نقش پر رنگی را در جامعه داشته اند و ویژگی هاى معمارى آنها، در کنار دیگر ویژگی هاى محیطی، عواملی بر ایجاد معنای مکان بوده که در این میان می توان از "فرم" به عنوان یکی از این عوامل نام برد. هدف این تحقیق تحلیل و بررسی نقش فرم در جهت دهی معنای مکان آموزشی و مقایسه آن در گذر زمان بر روی مدارس تبریز می باشد. این پژوهش از تحقیقات کاربردی و از منظر ماهیت، در مجموعه پژوهش های کیفی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پیمایش های میدانی می باشد. ابتدا با کمک مبانی نظری – بر اساس نظریه وندرکلیس و کارستون- جایگاه فرم را به عنوان یکی از مولفه های تاثیرگذار در معنای مکان مشخص نموده و با تکنیک تحلیلی-مقایسه ای به بررسی نمونه های موردی می پردازد. نتایج حاکی از آن است که با گذشت زمان ؛ مدارس معاصر نسبت به مدارس سنتی و تاریخی بخاطر تغییر فرم معنای محیطی خود را از دست داده اند و بیشتر به صنعتی سازی براساس فرم های ثابت پیش مهندسی گرایش پیدا کرده اند؛ و نتایج نشان داد فرم در ایجاد معنای محیطی و مکانی نقش و تاثیر مهمی دارد.
بررسی ناپدیدی هنر در عصر فراواقعیت از منظر بودریار با تاکید بر آثار ریچارد پرینس به مثابه مصادیق آن اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه 1960 به بعد با رشد فزاینده شمار تصاویری که در زندگی روزمره رسوخ می کردند، مفهوم وانموده به مرور وارد مباحث نقد هنری گردید. از نظر بودریار در فرهنگ پسامدرن، وانموده ها بر همه وجوه زندگی بشر سلطه یافته اند و به هیچ روی قابل تشخیص از امر واقعی نیستند. ایماژها در عصر پسامدرن نه تنها ادعای نمایش واقعیت را ندارند بلکه خود را به جای آن معرفی می کنند. افزون بر این نقشی که عکاسی در دوره پسامدرن ایفا می کند، بسیار تحت تاثیر اندیشه های بودریار است. عکاسان پسامدرن بر اتمام جهان تصویری تاکید می کنند و معتقدند تنها حقیقتی که اکنون در اختیار ماست، جهان عکاسی شده است. متفکران پسامدرن و از جمله بودریار نیز بر این اندیشه اند که بازنمایی همه آن چیزی است که هست و می تواند باشد. ریچارد پرینس از جمله هنرمندان پسامدرنی است که با از آن خودسازی تصاویر دیگر هنرمندان، تمایز میان اصل و کپی را مخدوش می کند. این پژوهش می کوشد ضمن تحلیل چرایی آرای بودریار درباره ناپدیدی هنر معاصر، به تبیین آثار پرینس به مثابه مصادیق آن اندیشه بپردازد و به روش توصیفی و تحلیلی نشان دهد که وی از ماهیت تصویر به عنوان وانموده بهره گرفته است.
بررسی نقوش گلیم سفره کُردی شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
111 - 124
حوزههای تخصصی:
دست بافته های کردهای شمال خراسان ازجمله هنرهای بومی این منطقه است که از گذشته های دور استفاده میشد. سفره های کردی یکی از انواع دست بافته هاست و کاربرد اولیه آن محل قرار دادن نان بوده که توسط زنان کوچ نشنین کرد بافته می شده؛ اما امروزه کاربرد اصلی خود را از دست داده و بیشتر به عنوان کفپوش یا جنبه تزیینی استفاده می شود. نقوش سفره های کردی اهمیت و تنوع خاصی دارد، از جهت معناشناسی برگرفته از باورهای گذشتگان و بیانگر مفاهیم فرهنگی جامعه عشایری است همچنین از نظر بصری ساختاری منسجم دارد. این نقوش شامل چهار گروه هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی است که نقوش حیوانی بیشتر به کار رفته است؛ چرا که متأثر از زندگی کوچ نشینی می باشد و در میان نقوش انسانی نیز نقش مایه دختر بیشتر دیده می شود؛ زیرا زنان و دختران بافندگان اصلی سفره هایند. همچنین نقشمایه ها فرم های انتزاعی و طبیعت گرایانه دارند. گرچه امروزه با تغییر در سبک زندگی مردم مناطق شمال خراسان طرح ها و نقوش قدیمی در حال تغییرند، عمده نقشمایه ها برگرفته از نقوش پیشین است. هدف این نوشته معرفی نقشمایه های گلیم سفره کردی و تبیین علل پدید آمدن آنهاست. اطلاعات به روش میدانی (مصاحبه و مشاهده) گردآوری شده و انواع نقوش با رویکرد توصیفی- تحلیلی طبقه بندی و بررسی شده است.
تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر د ر ایجاد و توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
29 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پیراشهری، که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود ، می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست و یکم غالب شود . د ر کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصاد ی، اجتماعی و د گرگونی ساختار فضایی است، د ر حالی که د ر کشورهای به تازگی صنعتی شد ه و بیشتر کشورهای د ر حال توسعه، غالباً منطقه شهری پرهرج ومرجی است که سبب ساز پراکند گی و توسعه ناهماهنگ می شود . د ر هر د و مورد پیراشهر علاوه بر یک حاشیه بین شهری و حومه شهر می تواند یک منطقه گذار نیز د ر نظر گرفته شود و بیشتر به عنوان یک قلمرو عملکرد ی نقش ایفا کند . تعریف روشن و ساد ه ای برای این مناطق نمی توان یافت، اما ویژگی های عمومی ای برای این مناطق وجود د ارد که عموماً با آنها شناسایی و تعریف می شوند . از طرفی بسیاری از چالش های جهانی از شیوه ای که شهرها رشد و یا تغییر می کنند نشئت می گیرد ، مخصوصاً پید ایش ابرشهرها د ر کشورهای د ر حال توسعه ای مانند ایران که د ر حوزه شهری یا پسکرانه های پیراشهری آنها مشکلات کلان زیست محیطی و اجتماعی فراوان وجود د ارد .هد ف پژوهش: از آنجا که این مناطق با استاند ارد های شهری تراکم جمعیتی پایین تری د ارند و وجود سکونتگاه های پراکند ه و وابستگی به وسایل نقلیه برای آمد وشد ، جوامع چند پاره و فقد ان نظارت فضایی را برای این مناطق د ر پی د اشته است. تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه این مناطق از اهد اف این تحقیق د ر نظر گرفته شد ه است. روش پژوهش: د ر این تحقیق با رویکرد تحلیلی-توصیفی مروری کلی بر پد ید ه پیراشهرنشینی د ر مفهوم اروپایی و جهانی اش انجام شد ه است. همچنین با روش تحلیل محتوای مقوله ای به بررسی مضمون مطالعات د اخلی انجام شد ه د ر رابطه با پیراشهری پرد اخته شد ه است و د ر نهایت با معرفی یک چارچوب پنج بعد ی، که از یک مطالعه گسترد ه و یکپارچه جهانی د رمورد پیراشهری اقتباس شد ه، به بررسی کلی مبانی نظری یا اد بیات موضوع پرد اخته می شود تا یک روایت کلی از چگونگی رخد اد پیراشهرنشینی د ر عصر حاضر با توجه به تمام ابعاد آن مورد بررسی و تببین قرار گیرد . نتیجه گیری: ماحصل این بررسی نشان می د هد که نیروهای محرکه سیاسی، اجتماعی-اقتصاد ی و کالبد ی چگونه د ر این مناطق تأثیرگذار هستند و به عنوان نتیجه تحقیق، چارچوبی برای تشخیص تفاوت د رجات تغییر د ر سیستم پیراشهری از منظر انواع پیوند ، مقیاس، توسعه، تحول، تاب آوری و حکمروایی فضایی و سیاسی ترسیم می شود .
تبیین اصول معماری پایدار ، در جهت ارتقای نماهای طراحی شده ی 5 سال اخیر در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پیشرفت بیش از پیش صنعت ساختمان سازی درایران و به خصوص شهر تهران و توسعه ی نماهای وارد شده با عنوان های مختلف در طی سالهای اخیر در این ساخت و سازها باعث تغییر چهره ی نمای شهری شده است و نمای گرم و اصیل ایرانی جای خود را به نمای التقاطی و وارداتی ای داده است که هیچ یک از نمادهای معماری گذشته ی ایران را در خود ندارد. لذا در این مقاله ضمن معرفی اصول معماری پایدار و بررسی تغییرات نما در طی دوره های مختلف در شهرتهران سعی در بهبود این نماها را به شکلی داریم که به لحاظ پایداری برگرفته از اصول معماری پایدار باشد و به فرهنگ و معماری سنتی ایران نیز نزدیک باشد. در این مقاله شیوه کتابخانه ای و میدانی برای بررسی مطالب انتخاب شده است. درنهایت باید گفت با وجود عمر طولانی مبحث معماری پایدار خبری از این بحث در ساختمان سازی ایران به خصوص بخش طراحی نما نیست و نماها شامل بخش های سرد و بی روحی هستند که نمیتوان ردپای هیچ یک از اصول معماری پایدار را در آن ها پیدا کرد. در پایان میتوان با ارتقای دانش و آموزش شهروندان ، مدیران شهری و معماران در خصوص نمای شهری و آشنایی این افراد با ادبیات نما و عناصر سازنده ی آن و همچنین واردکردن تکنیک های نوظهور همچون پنجره های هوشمند و نماهای دوپوسته ، نماهایی متناسب با فرهنگ ایرانی و براساس اصول معماری پایدار طراحی نمود.
Zone of Transition in Seljuq Dome Chambers of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Architecturally, the Seljuqs' dominion makes a significant shift from the Pre-Islamic Sassanid squinches into a sophisticated transition mechanism employed to change the walls of a square chamber to an octagonal base to set a dome which this initiated a new construction methodology to hybridize the previous experiences of Sassanid domes with new architectural tendencies since the previous understanding of the transition zone was a makeshift in quality, not consistent enough for future architectural adventures in creating larger structures. Although a cursory investigation of transition zones of Seljuq dome chambers in some respects might reveals a fairly homogeneous framework, it has never meant the stagnation of architectural creativity in different parts of Seljuk territory. On the other hand, the typology and local schools of Seljuq transitions zones of dome chambers have not been thoroughly considered by geographical centralism in Iran. For a better understanding of the standardization of various techniques considered in Seljuq architecture between 11th and 12th centuries in order to spanning the cubic structure to a circular plan, this project is aimed to clarify three various schools of architectural articulation concerning transition zone in the Seljuq dome chambers.
An Assessment of Indoor Air Quality and Thermal Comfort in Educational Spaces (Case Study: Girls' High Schools in Arak, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
25 - 36
حوزههای تخصصی:
As s tudents spend one-third of their time at school, their health, comfort, and productivity are mos tly influenced by thermal condition and indoor air quality of classrooms. Regarding that manual window-opening is a common way for providing fresh air in classes and s tudents aren't allowed to change their uniform, position or control the windows during the lesson hours, providing thermal comfort in winters may cause a lack of fresh air and therefore, dissatisfaction. This article is trying to evaluate the indoor air quality, and thermal condition of the classrooms, in two typical classrooms for 15-16-year-old girls in Arak, Iran. The overall s tudy objective is to compare indoor microclimate measured parameters, with (1) s tudents' subjective judgment, collected through a ques tionnaire, and (2) s tandards and to inves tigate the effects of microclimate on the indoor environmental condition of classrooms. According to the results, the thermal sensation of the students depends on their clothing rate and their understanding of the thermal state. In contrast, their thermal satisfaction is affected by the amount of fresh air provided. In winter, because of closed windows, students are mostly dissatisfied with the air quality and, therefore, thermal comfort, while in spring that the indoor environmental conditions meet the standards; the students feel satisfied with the conditions. The results of this research show that the indoor environment of the classrooms is mainly influenced by internal loads; consequently, its thermal condition is not a defining parameter.