فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
13 - 42
حوزههای تخصصی:
مستندات نشان از سیر تکوینی روایت ها و سرشت آدمیان دارند و بر باورنمایی مخاطبان مؤثر می باشند. مستندسازی بیان گر تهیه و ثبت اسناد و اطلاعات برای آگاهی بخشی و کشف واقعیت داشته های مختلف تاریخی یک جامعه، فرهنگ و یا یک زیست بوم است. رسانه سینما در تلاش است با واقع نمایی رویکردهای گوناگون اعم از سیاسی، تبلیغی، اجتماعی و فرهنگی را به نمایش گذارده و در تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان مؤثر باشد. فیلم و فیلم سازی در گذر زمان، با تحولاتی که در جنبه های مختلف از بُعد فن آوری، تجهیزاتی و روش داشته است، اکنون بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی، عقیدتی و فرهنگی، امکان حضور در همه نقاط جغرافیایی را پیدا می کند و با واقعی جلوه دادن رویدادها، در ساخت فرهنگ عمومی، باورها و افکار عمومی مؤثر می باشد. از این رو، فیلم سازان چه در سینمای داستانی و چه در سینمای مستند، در جهت واقعی نشان دادن فیلم هایشان از شاخصه های سینمای مستند استفاده کرده و آثار تخیلی و تحریف شده خود را حقیقی جلوه داده و به جای مستندسازی، مستندنمایی می کنند. مسئله اصلی مقاله، تحلیل واقعیت و چگونگی نحوه استفاده از آن در آثار فیلم سازان می باشد و هدف آن آشکار شدن راهبردهای سینمای تجربه گرا در مواجهه با واقعیت است. روش تحقیق کیفی توصیفی و بر اساس بررسی و تحلیل موردهای مطالعاتی است که از موارد مطلوب به صورت انتخاب هدفمند گزینش شده است.
شناسایی استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده های تاریخی شهرهای ایران؛ مورد مطالعه: محله فیض آباد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
105 - 120
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تجربه های جهانی اخیر حکایت گر آن است که رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی شهری به ویژه در محدوده های تاریخی- فرهنگی داشته است. در تجربه های شهری یک دهه اخیر ایران نیز با توجه به سابقه غنی فرهنگی، توجه به این موضوع رو به افزایش بوده است. یک تحلیل کل نگر به مطالعات موجود نشان می دهد فرایند روشنی برای شناسایی و تدوین استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا ارائه نشده و عمدتاً به دستاوردهای تجارب پرداخته شده است. هدف پژوهش: دستاورد اصلی پژوهش ارائه فرایندی جامع در راستای چگونگی شناسایی استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا است، به گونه ای که اولویت های استراتژی ها براساس ماهیت محدوده تعیین می شود. روش پژوهش: مبتنی بر مورد پژوهشی محدوده تاریخی فیض آباد در کرمانشاه، به عنوان محدوده ای با دارایی های فرهنگی قابل توجه و تجربه پروژه های فرهنگی معاصر، این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی بوده و از تحلیل محتوا، تحلیل تفسیری-تاریخی و تحلیل چیدمان فضا جهت دستیابی به استراتژی های متناسب با محدوده بهره می گیرد. در فرایند شناسایی استراتژی ها، ابتدا براساس تحلیل ادبیات جهانی یک مدل مفهومی جامع در زمینه استراتژی ها و سیاست های کاربردی در بازآفرینی فرهنگ مبنا تدوین شده است. چهار گام تحلیل تحولات دارایی های فرهنگی، شناسایی پروژه های فرهنگی در محدوده و سپس سنجش تصویر ذهنی ساکنان نسبت به این پروژه ها، اولویت بندی استراتژی های مستخرج از مدل مفهومی براساس نظرات متخصصین و ساکنان و در نهایت مکان مندکردن استراتژی ها فرایند روشنی برای اتخاذ استراتژی های مناسب جهت بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده تاریخی کرمانشاه و دیگر شهرهای تاریخی ایران فراهم می آورد. نتیجه گیری: مبتنی بر فرایند پیشنهادی این پژوهش در محله فیض آباد کرمانشاه چهار استراتژی نقش آفرینی بازیگران محلی، ارتقاء کیفیت محیط شهری، استفاده مجدد از ابنیه باارزش و ساختمان های کنار گذاشته شده و توسعه مختلط، در دسته اول اولویت قرار می گیرند.
ریخت شناسی معماری معنامحور با استفاده از روش چیدمان فضا مطالعه موردی: مسجد علی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
29 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معنای یک مکان عاملی است که باعث تمایز آن مکان خاص از سایر مکان ها و فضاها می شود. معنای مکان از دو حیث قابل بررسی است: بعد ذهنی و عینی یا فیزیکی. هدف از پژوهش پیش رو تبیین کردن معنا در معماری بناهای شاخص مذهبی دوره صفویه اصفهان، با استفاده از تحلیل ویژگی های کالبدی و فیزیکی فضای معماری آنهاست. اهداف پژوهش: پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش محوری است که کدام یک از فضاهای مسجد از بعد فیزیکی و کالبدی معنادهی بیشتری دارد و دلیل معناداری فضاهای مسجد چیست؟ به همین منظور از میان ادوار تاریخی، دوره صفویه که واجد ارزش های معناگرایانه بوده و از میان بناهای مذهبی، مسجد علی اصفهان که جهت اقامه نماز مورد استفاده قرار می گیرد به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. روش پژوهش: روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. روش تحلیل آن نیز با استفاده از روش چیدمان فضا، تحلیل مصاحبه ها توسط نرم افزار «پروتژه» و تحلیل آماری توسط نرم افزار «Spss22» و آنالیز مؤلفه های ریخت شناسی معماری مانند هم پیوندی، نفوذپذیری، گوناگونی، خوانایی، شفافیت، مقیاس و تناسب، انعطاف پذیری و وحدت فضایی در فضاهای مختلف مسجد علی است. نتیجه گیری: پس از آنالیز نقشه ها توسط نرم افزار «دپس مپ»، توزیع و تحلیل پرسشنامه و مصاحبه در میان جامعه آماری مورد نظر، این نتیجه حاصل شد که حیاط با توجه به موقعیت استقرار مابین سایر فضاها و ایجاد ارتباط و دسترسی به آنها، علاوه بر داشتن شفافیت و تداوم دید بصری، دارای میزان بالاتری از هم پیوندی است. کاربران مسجد علی از میان فضاهای مسجد، حیاط را واجد آن دسته از مؤلفه های فیزیکی دانسته اند که به واسطه آن مؤلفه ها فضا را معنادار می نامند. از دستاوردهای این پژوهش می توان در طراحی معماری معنامحور با توجه به مؤلفه های فیزیکی آن و در طراحی مساجد جدید با توجه به الزامات و نیازهای جدید بهره جست.
خرده فرهنگ های دهه شصت و چگونگی بازنمایی پارودیک آن در سینمای دهه نود ایران (مورد کاوی: نهنگ عنبر، مصادره، هزارپا)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
27-37
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر خرده فرهنگ های دهه شصت مورد توجه فرهنگ پژوهان و جامعه شناسان قرار گرفته است. دهه ای که به واسطه رویدادهای مهم تاریخی و اجتماعی اش دهه ای مهم در تاریخ معاصر ایران به شمار می آید. در این میان و در راستای تولیدات فرهنگی با موضوعات و مضامین این دهه، در سینمای دهه نود ایران نیز مجموعه فیلم های کمدی پدید آمده اند که تمرکز خود را بر بازنماییِ پارودیک خرده فرهنگ های این دهه گذارده و با استفاده از عناصر و رمزگان مشترک آنها توانسته اند تا رابطه ای موثر و مقبولی با مخاطبان برقرار کنند؛ ادعایی که محبوبیت و فروش بالای این فیلم ها صحه ای بر آن است. از این رو آثار مذکور بستری مناسب برای مطالعه خرده فرهنگ ها و تامل در چرایی و چگونگی این خوانش پارودیک ایجاد کرده است. این پژوهش در تحلیل اجتماعی خرده فرهنگ ها ابتدا از دیدگاه دیک هبدیج بهره می گیرد و در ادامه از آرای لیندا هاچن در مطالعات پارودی و تقسیم بندی سینمایی دن هریس در رابطه با انواع پارودی سود جسته است. در این پژوهش سعی می شود با تمرکز به سطوح معنایی این آثار و استفاده از زمینه های تاریخی و عناصر بصری خرده فرهنگ ها؛ به ویژگی های این نگاه پارودیک پرداخته شود. پژوهش می کوشد نشان دهد که چگونه اتخاذ آگاهانه شیوه بازنمایی پارویک، امکان خوانش انتقادی خرده فرهنگ های این دهه را برای فیلمسازان فراهم کرده است.
شهرسازی مشارکتی با تاکید بر نقش کودکان در فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری در دوران کرونا
حوزههای تخصصی:
تلاش برنامهریزان و محققان حوزه کودک در دخیل کردن هرچه بیشتر کودکان در فرآیند برنامهریزی شهری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، حقوق، مزایا و چالشهای مشارکت با کودکان است. همچنین بررسی روشهای مشارکت دادن کودکان در دوران قبل و بعد کرونا و ارزیابی معایب و مزایای آن، جزو لازمههای این پژوهش میباشد. ازآنجایی که کودکان ویژگیهای جسمی، روحی و شخصیتی منحصر به خود را دارند، فرایند مشارکت آنان نیز متناسب با جایگاهشان در جامعه تعریف میشود. در این راستا هدف پیدا کردن روشهای جدید برای مشارکت کودکان در دوران کرونا میباشد و این سؤال پیش میآید که با توجه به معایب و مزایای روشهای نوین دوران کرونا، از چه متدهایی برای نتیجهگیری مناسبتر میتوان استفاده کرد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای و اسنادی به شناسایی عوامل و فاکتورهای کالبدی- فضایی تأثیرگذار در ایجاد مشارکت کودکان در فضاهای شهری دوستدار کودک در دوران قبل و بعد کرونا پرداخته و نهایتاً راهکارها و الگوهای مشارکت کودکان در فرایند برنامهریزی و طراحی در شرایط مختلف کرونا را پیشنهاد میدهد.
تطبیق اوج و حضیض انسان در قرآن و مثنوی و انعکاس آن در نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 159
حوزههای تخصصی:
نگارگری یکی از هنرهای زیبا و نمادین در ایران است و بررسی آثار برجای مانده از نگارگری نشان دهنده انتقال مفاهیم مهم فردی و اجتماعی در این آثار است. شعر و ادب فارسی نیز از آثاری است که ارزش مهمی در انتقال مفاهیم مهم انسانی دارد. یکی از اصلی ترین دغدغه های مولانا انسان شناسی است و یکی از کتاب هایی که مولانا از آن بسیار تأثیر پذیرفته قرآن است؛ از موارد تأثیرپذیری از قرآن، انعکاس شخصیت های نیک و بد قرآنی در مثنوی است. این پژوهش به روش «تطبیقی-تحلیلی» انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که بسیاری از الگوهای ارائه شده در مثنوی، با الگوهای قرآنی مطابقت دارد؛ بیشتر این الگوها یا انبیای الهی هستند یا اولیای الهی؛ انبیای الهی همچون: آدم، ابراهیم، نوح، داوود، سلیمان، صالح، یونس، موسی، یوسف، عیسی و محمّد(علیهم السلام)، و اولیای الهی مانند: بایزید بسطامی، منصور حلّاج، فضیل عیّاض، شقیق بلخی و ...؛ و برخی مظاهر انسان در حضیض افراد ظالم تاریخ، پادشاهان ستمگر و حاکمان خونریز هستند؛ همچون: قابیل، فرعون، نمرود، قارون، ابوجهل، ابولهب، و حجاج یوسف. مولانا این الگوهای انسانی را به طریق رمز و نماد به کار برده و اغلب از آنها و رویدادهای مربوط به زندگیشان، برداشت های عارفانه نموده است و هدفش این بوده که نشان بدهد هریک از این الگوها، نماد چه فضایل یا رذایل اخلاقی هستند. در نگاره های برجای مانده از دوره صفوی نیز می توان مضامینی از ارزشمندی انسان را مشاده کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی سیمای انسان در مثنوی و تطبیق آن با قرآن. 2.بررسی اوج و حضیضِ سیمای انسان در نگارگری دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.اوج و حضیض انسان از دیدگاه مثنوی و قرآن چگونه است؟ 2.سیمای انسان چه بازتابی در نگارگری دوره صفوی دارد؟
تطبیق مضامین اخلاقی و تربیتی در قرآن و شعر در دوران حاکمیت آل بویه و مغولان (اشعار شریف المرتضی و اوحدی مراغه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
77 - 90
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ اسلامی، قرآن به عنوان کتاب آسمانی یکی از مهم ترین منابع اخلاقی و تربیتی است. به همین دلیل از سوی بسیاری از هنرمندان و شعرا در دوره های تاریخی به عنوان یک منبع غنی استفاده شده است. از سوی دیگر هنر شعرسرایی نیز در ادوار گذشته و حال به مثابه ابزاری کارآمد، در اختیار شاعران بوده است. همواره آن را وسیله انتقال افکار و عقاید و اندیشه خلاق و هوشمندانه خود در رفع مشکلات و موانع و چالش های گوناگون می دانستند و با توجه به شرایط جامعه و مخاطبین آن، نقاب از رخ اندیشه بر می داشتند و راهکار مناسب را به جامعه هدیه می کردند. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی اشعار تعلیمی و تربیتی دو شاعر بزرگ شریف المرتضی و اوحدی مراغه ای پرداخته است. شعر این شاعران نیز متأثر از دو دوران حاکمیت مغولان و آل بویه است. در دوران آل بویه و مغولان برای شاعران و اهل علم ارزش خاصی قائل بودند. در دوران اوحدی مراغه ای ارزش عرفان و تصوف در ایران به اوج خود رسیده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. از نتایج این پژوهش چنین برمی آید که اشعار این شاعران دربردارنده معانی و مضامین والای اخلاقی و تربیتی و اجتماعی هستند که جوامع امروزی هم می توانند از آن ها الگو بگیرند. اهداف پژوهش بازشناسی مضامین اخلاقی و تربیتی در قرآن و شعر در دوران حاکمیت آل بویه و مغولان. مطالعه مضامین اخلاقی و تربیتی در آثار شریف مرتضی و اوحدی مراغه ای. سؤالات پژوهش مضامین اخلاقی و تربیتی چه جایگاهی در قرآن و شعر دوره آل بویه و مغولان دارند؟ مضامین اخلاقی و تربیتی چه جایگاهی در آثار شریف مرتضی و اوحدی مراغه ای داشته است؟
تحول برنامه ریزی شهری و پیوندهای آن با مسئله ایران در نظام دانش جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 106
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پرسش این مقاله در ارتباط با رابطه میان نحوه صورت بندی مسئله ایران در نظام دانش جدید ما (به طور عمده در علوم اجتماعی) و شکل گیری خوانش های موجود از تجربه برنامه ریزی شهری در ایران است. در نظام دانش جدید ما، توضیح وضعیت تاریخی ایران ذیل دو رویکرد کلان شرق شناسانه (با نگاهی اروپامحور) و بومی گرایانه (عکس العملی در برابر اولی) استوار شده است. هر دو این رویکردها بر مبنای ساختن «غیر» و با نگاهی ذات گرایانه ممکن شده اند و در آنها به پیچیدگی های واقعیت تاریخی و ابعاد گستره آن کمتر توجه شده است. هدف: این مقاله به دنبال شناسایی خوانش ها و روایت های موجود از تجربه تاریخی برنامه ریزی شهری در ایران است. روش: با پرسشی هستی شناختی، این مقاله با پرهیز از کاربست پیشینی و بلاواسطه نظریه و روش، به خود پرسش پژوهش متعهد است و از این رو با استراتژی پس کاوانه و رهیافتی مبتنی بر واقع گرایی انتقادی به دنبال ساختارها و مکانیزم هایی غیرقابل رؤیت در روایت های غالب است. یافته ها: روایت های شناسایی شده عبارتند از: الف- موفقیت نسبی برنامه ریزی در بعد فنی ب- شکست برنامه ریزی در ایران ج- عدم شکل گیری برنامه ریزی در ایران، د- ذات ویژه برنامه ریزی در ایران و ه-قرارگیری برنامه ریزی ذیل فرآیند گذار (که دارای دو وجه تمرکز بر گذشته و آینده و در نتیجه تعلیق حال و نیز فضایِ نوظهور خوانش مؤثر است). تغییر در نگاه به برنامه ریزی از امر فنی به امر سیاسی نیز امکان رؤیت ابعاد جدیدی از تعامل برنامه ریزی با سایر حوزه های دانش (در قلمرو علوم اجتماعی) را ممکن کرده است نتیجه گیری: روایت های فوق در برنامه ریزی شهری با توضیحِ وضعیت ایران در نظام دانش جدید ما پیوند دارند و با مکانیزم هایی خاص، مفهوم پردازی وضعیت تاریخی برنامه ریزی شهری ذیلِ آنها دشوار شده است. هم راستا با علوم اجتماعی، در اینجا نیز در برخی روایت های متاخر نشانه هایی از فضایی جدید برای خوانشی مؤثر از تجربه برنامه ریزی شهری به چشم می خورد.
پژوهش تحلیلی هنر قاشق تراشی در خوانسار از دیرباز تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
122 - 136
حوزههای تخصصی:
در ایران تولید آثار چوبی و هنر های وابسته به آن از گذشته تاکنون جایگاه ویژه ای بین هنرمندان و صنعتگران داشته است. اما متأسفانه تولید و تزئین برخی از این آثار مانند هنر قاشق تراشی، بنا به دلایل گوناگون با افول مواجه شده است. قاشق تراشی یکی از هنر های سنتی ایران بوده است که در گذشته تعداد زیادی از هنرمندان منبت کار در برخی شهر ها هم چون خوانسار و آباده به این حرفه مشغول بوده اند؛ اما در حال حاضر به جز چند هنرمند، دیگر کسی به این حرفه مشغول نیست. یکی از شهر های معتبر ایران در زمینه هنر قاشق تراشی خوانسار است که در گذشته کارگاه های فراوانی در آن این آثار را تولید می کردند. در ارتباط با قاشق های سنتی تولید شده در این شهر تاکنون پژوهش مستقل و هدفمندی صورت نگرفته و ضرورت داشت که به این هنر سنتی رو به فراموشی شهر پرداخته شود. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل هنر قاشق تراشی خوانسار است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات در آن شامل مطالعات میدانی، پرسش های شفاهی محلی، مطالعات موزه ای و مطالعات کتابخانه ای است. با توجه به مطالعات صورت گرفته چنین مشخص می شود که در خوانسار و حداقل از اوایل دوره قاجاریه به بعد، مشابه مراکزی هم چون آباده، انواع مختلفی از قاشق های چوبی به ویژه افشره-خوری های زیبا تولید می شد. اما شاخصه تقریباً متمایز خوانسار نسبت به دیگر مراکز، تولید آثار یک تکه ساده یا تزئینی می باشد که در نتیجه آن انواع متعددی از قاشق های کوچک و بزرگ با کاربری های گوناگون تولید شده است.
بازنمایی استحاله انسان زمینی به انسانی قدسی در نگاره های دو حاشیه از قالی های صفویه به روش معناکاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
103 - 117
حوزههای تخصصی:
قالی ایرانی که پس از اسلام به ویژه در دوره ی صفویه با رویکرد تجلی بهشت، باغ بهشتی، دروازه های بهشتی و ورود انسان به بهشت رخ نمود دیدگاهی ازلی و قدسی را در عناصر خود که به ظاهر صورتی زمینی داشتند را جای داد، دیدگاهی که در دوران صفویه و به خصوص شهرت پادشاهان آن دوره به اسلام گرایی و رعایت موازین شرعی به شدت مورد علاقه و دارای جایگاهی والا بود. هدف پژوهشگر در این حوزه و با توجه به دو قالی شکارگاه متعلق به دوره صفویه نیز کاویدن پیکره و مفاهیم موجود در حاشیه این دو قالی به منظور دستیابی لایه های نمادین موجود در این دو حاشیه ها در جهت پی بردن تأثیرات محیط اطراف بر خلق این آثار است. در این راستا سؤال اصلی که پیش روی پژوهشگر قرار داشت مرتبط بود با دلیل تفاوت موجود در دو حاشیه قالی های مذکور با وجود شباهت های فراوان در متن قالی است که با بررسی دو حاشیه از قالی های عصر صفویه با رویکردی نمادشناسانه و معناکاوی نقوش به کاررفته در حاشیه این قالی ها، به منظور بازنمایی استحاله انسان زمینی به انسانی قدسی است و سعی شده که از دیدگاهی هرمنوتیک و پسا ساختارگرایانه از بعد فرهنگی و ارزشی و با کمک از جریانات حاکم در دوران شاه طهماسب اول با تطبیق دو حاشیه از دو قالی متعلق به دوران صفویه موجود در موزه های هنری بوستون (موزه ی هنری بوستون واقع در شهر ماساچوست ایلات متحده امریکا و بزرگ ترین موزه ی امریکا که در سال 1870 میلادی گشایش یافت (سایت:5).)و هنرهای کاربردی وین (مک) (موزه ی هنرهای کاربردی وین (مک)واقع در شهر وین اتریش، اولین موزه در زمینه ی هنرهای کاربردی است (سایت:6).)،این پژوهش از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی توسعه ای و از لحاظ روش در گروه پژوهش های تطبیقی -تحلیلی قرار دارد و با کمک گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است که به تجلی انسان از حالتی زمینی به جایگاه بهشتی او پرداخته است. نتیجه حاصل از این پژوهش می تواند دریچه نوین در عرصه شناخت ارتباط بین توبه شاه طهماسب و خلق آثار آن دوره باز کند.
برآورد آسیب پذیری مکانی و جمعیتی ناشی از تخریب زیرساخت های انتقال نیرو در اثر حملات خصمانه با GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
70 - 86
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت استراتژیک شبکه ی انتقال نیرو، شناخت میزان اثرات ناشی از بین رفتن بخش های مختلف در اثر حملات خصمانه، ضرورت داشته و امکان پیش آگاهی و برنامه ریزی را فراهم می کند. هدف اصلی این تحقیق برآورد میزان آسیب پذیری مکانی- جمعیتی استان آذربایجان شرقی ناشی از تخریب زیرساخت های انتقال نیرو در اثر حملات خصمانه می باشد. به این منظور، روشی جدید بر مبنای استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، تئوری گراف و مفاهیم پدافند غیرعامل ارائه می شود. روش پیشنهادی برای شناسایی المان های مؤثر شبکه ی انتقال نیرو، در چهار سناریوی فرضی (تخریب پست های شهرستان اهر، میانه، جلفا و تیکمه داش) از نظر بعد مکانی و جمعیتی اعمال شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با تخریب پست شهرستان اهر پهنه ای به وسعت 9190 کیلومترمربع دچار خاموشی شده و 287000 نفر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. در مقایسه با تخریب پست برق شهرستان اهر، تخریب پست های شهرستان های میانه، جلفا و تیکمه داش به ترتیب 37، 81 و 15 درصد از نظر مساحت خاموشی و 35، 81 و 44 درصد از نظر جمعیت، محدوده ی کوچک تری را تحت تأثیر قرار می دهد. روش ارائه شده امکان آزمون و برآورد میزان تخریب سناریوهای متعدد را فراهم کرده و می توان از الگوی ایجادشده در زیرساخت های دیگری مانند خطوط نفت و گاز نیز استفاده کرد.
طراحی چارچوب مطالعه فساد شبکه ای در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
99 - 115
حوزههای تخصصی:
تاکنون تلاش های علمی گسترده ای در موضوع تعریف فساد، ابعاد آن و راهکارهای مقابله با آن صورت پذیرفته است. این مطالعات را می توان در طیفی از مطالعات خردمقیاس در سطح فردی تا مطالعات پیچیده با هدف شناسایی و مقابله با پدیده فساد سیستمی قرار داد. پژوهش حاضر در این راستا تلاش می کند تا ابتدا با طرح موضوع زمینه ها و علل شکل گیری فساد در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری، در راستای شناسایی و آشکارسازی نگرش نوینی به فساد در این حوزه، در قالب مفهوم فساد شبکه ای و تمایز آن از سایر انواع فساد، این مفهوم را در مطالعات حوزه مدیریت کلان شهری دنبال کند. بر این اساس، فساد شبکه ای در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری عبارت است از شبکه ای از بازیگران و بدنه ای از نهادها و سازمان های مختلف که حول یک فعالیت فاسد در فرایندهای مختلف سیاست گذاری مدیریت کلان شهری از دستور کار و تدوین سیاست ها تا فسخ آن ها شکل گرفته و اعضاء آن از منافع فعالیت فاسد سود می برند. مقاله حاضر، با توجه به فقدان چارچوب پایه مطالعاتی موضوع فساد شبکه ای در حوزه فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری، تلاش کرده است تا چارچوب مطالعه پایه این حوزه را به عنوان یافته اصلی مقاله ارائه کرده و در اختیار پژوهشگران علاقه مند به موضوع فساد شهری قرار دهد. این مقاله از منظر روش شناسی نیز از جمله پژوهش های کیفی بوده که با اتکاء به روش بازبینی یکپارچه/انتقادی متون پژوهشی به بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد مرتبط پرداخته است.
گریز از رنج به سایه ستون کیهانی: نقش فقدان و نمادپردازی آن در سکونت اقوام ابتدایی بر پایه نظریه روابط ابژه
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
37 - 43
حوزههای تخصصی:
پل میان ما و جهانمان، چیزی جز نمادهایمان نیست. نمادهایی که نتیجه ی واپس زنی و فقدان های اجتناب ناپذیرِ موضوعاتی هستند که درونی شده و سپس جایگزین شده اند. هنر و اسطوره، درگاهی رها برای بروز عمیق ترین امیال واپس زده شده ی انسان به شکل نمادین اند. در نتیجه می توان تولد اسطوره و هنر را حاصل فقدان و فرایند سوگواری دانست. معماری و سکونت جوامع ابتدایی، زمینه ی مناسبی برای مشاهده ی جایگاه نماد در سامان بخشی به زندگی آنها است. در این جوامع، نیاز به تقدیس محل سکونت و تعریف یک عالم صغیر، مجموعه ای از نمادپردازی های مرکز را شکل داده است. هرگونه ساخت و سازی از طریق ساخت مرکزی نمادین یا بازآفرینی و تکرار الگوی اسطوره های آفرینش به شکلی آیینی، صورت می گرفته است. محتوای اصلی این اسطوره ها، انسجام یافتنِ کیهان از یک آشوب ازلی به دست موجودی فرازمینی است. عامل حفظ این انسجام در گستره ی جغرافیایی وسیعی، در قالب ستونی مقدس نمادپردازی شده است که محور گیتی و علت پایداری و برقراری آن است. این پژوهش، ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای، به شرح منشأ و اهمیت ستون کیهانی در نمادپردازی اقوام ابتدایی پرداخته است. در قدم بعدی، خلاصه ای از صورت بندی «ملانی کلاین» از ساختار روان انسان و نظریات «هانا سیگال» بر اساس دستاوردهای کلاین در باب نمادپردازی، مطرح شده است. در پایان، نقش فقدان در سرنوشت اسطوره، در روایتی مربوط به قوم «آرونتا» در استرالیا، بر اساس این نظریات تحلیل شده است. طبق این اسطوره، شکستن ستون کیهانی، سرگردانی و مرگ مردم قبیله را در پی داشته است. به نظر می رسد در این روایت، کارکرد ترمیمی هنر در برابر ترس ازلی نابودی جهان، سرانجام شکست می خورد و اضطراب بازگشت آشوب به حدی است که روان افراد را به موضع آشوبناکش باز می گرداند.
آشنایی با منشأ نقوش و عناصر طبیعی موجود در نگارگری و کاغذ ابری (با تأکید بر مرکب سازی و رنگ سازی نسخه های قرون4 تا 6 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
27 - 34
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی در این پژوهش شناخت منشأ نقوش کاغذهای ابری و برخی عناصر طبیعی موجود در آثار نگارگری و ارتباط آن ها با مرکب ها و رنگ های قرون اولیه ایران اسلامی است، که منجر به درک شیوه های ساخت برخی عناصر طبیعی موجود در آثار نگارگری و کاغذهای ابری است. اهمیت این موضوع در احیاء شیوه های کهن است، زیرا ما در عرصه نگارگری و آثار قرون اولیه اطلاعات عینی در باب رنگ ها و شیوه های ساخت و ترکیبات مورد استفاده در آن ها نداریم. هدف پژوهش شناسایی منشأ ساخت برخی عناصر و نقوش طبیعی موجود در آثار نگارگری و ارتباط آن با کاغذهای ابری قرون اولیه اسلامی است. سوال اصلی تحقیق این است که شیوه اجرای نقوش کوه ها در نگارگری ایرانی با شیوه ساخت کاغذ ابری چه رابطه ای دارد؟ روش انجام تحقیق به شیوه توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای وآزمایشی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که منشأ اولیه ساخت برخی عناصر طبیعیِ موجود در آثار نگارگری و کاغذهای ابری درشیوه های خاص مرکب سازی و رنگ سازی قرون اولیه و در نتیجه استفاده از آن ها در هنرهای قرون اولیه بوده است. به بیان دیگر کاغذهای ابری قرون هفتم به بعد الهام گرفته از رنگ های خاص و شیوه های به کار رفته در کوه ها، صخره ها و ابرها در آثار نگارگری بوده است.
شهرسازی مبتنی بر محیط زیست، چالشهای بهداشتی شهرهای تالابی
حوزههای تخصصی:
افزایش سرسام آور جمعیت جهان طی چند دهه گذشته و روند توسعه ناپایدار جوامع شهری باعث تجاوزات آشکار به زمین ها و اکوسیستم های ارزشمند حاشیه شهرها شده است. تالابها مهمترین این اکوسیستم ها هستند که طی صده های اخیر با توسعه نامتوازن شهرها به کلی بلعید شده و نابود یا تخریب شده اند. تغییر دیدگاه در فرایند توسعه شهرها از شکل ها و الگوهای نامطلوب سازه ای به سوی توسعه ی دوست دار محیط زیست، باعث شکل گیری مفهوم جدیدی تحت عنوان شهرهای اکولوژیک شده است. در این شهرها سعی می شود تا ارزش های ذاتی محیط زیست در تصمیمات مدیریت شهری و برنامه ریزی های توسعه منعکس شده و بروز یابد. به این ترتیب، با ایجاد تعامل سازنده میان محیط زیست، اقتصاد، سیاست و فاکتورهای فرهنگی-اجتماعی، شهرها در هماهنگی با طبیعت به شکوفایی رسیده و توسعه خواهد یافت. توجه به نقش تالاب در بهبود فضاهای شهری، به دلیل واهمه همیشگی انسان از تاثیرات ناآشنای این محیط ها بر امنیت و سلامت انسان با تاخیری تاریخی همراه بوده است. تنها در سال های اخیر و آن هم از منظر محیط زیستی، کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها معروف به کنوانسیون رامسر ایده شهرهای تالابی را جهت حفاظت از تالابهای داخل و پیرامون شهرها پیشنهاد کرده است. در این تحقیق با تشریح مفهوم شهرهای تالابی، بهداشت آب که مهمترین چالش در بهره برداری مستقیم از تالابها است، با بررسی یک نمونه موردی در شهر بابل مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد.
پراگماتیسم در طراحی شهری انسان محور و دموکراتیک
حوزههای تخصصی:
با توجه به آن که در 30 سال گذشته طراحی شهری به عنوان یک رشته جداگانه ظهور کرد با رشته هایی مانند جامعه شناسی، معماری و برنامه ریزی عجین شد، از این رو در حل مسائل شهری سیاست های متعددی لحاظ گردید و در بسیاری از طرح ها و برنامه ها که بر فضای شهری اعمال می گردد. تعداد اندکی فضای شهری مورد استفاده مردم ایجاد میشود که اکثرا شکست خورده هستند، آنچه ضرورت تحقیق را در این عرصه پی داشت، دخل و تصرف فضای شهری و طراحی صد در صدی است یعنی طراحی با شناخت اندک و بدون در نظر گرفتن عوامل فرهنگی و.. و مشارکت وطراحی کامل ایجاد می شود بدین صورت هدف ارائه یک زبان الگو طراحی با رویکرد پراگماتیسم برای فضای شهری انسان محور است از این رو با توجه به این که پراگماتیسم از علم فلسفه بر آمده و میتوان آن را ربط داد بر طراحی شهری به امید آن که با استفاده از این علم رویکرد تازه در طراحی شهری و ارائه کاربست و طراحی با این نظریه از اشتباهات گذشته در طراحی جلوگیری کرد.
بررسی نقوش هندسی دوبعدی از نوع گره چینی و روش های دیگر رمزدار بر روی سطوح کاشی کاری های باستانی و تطبیق آن با نقوش شبکه های سه بعدی در آرایش یابی های اتم ها در مواد جامد بلورین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر و فنون کاشی کاری رنگارنگ در گنبدها، کتیبه ها، مناره های مساجد، بناها و آثار تاریخی به جامانده از دوران باستان، سند ارزشمند و مهمی در تزئینات معماری قدیمی ایران است. ریاضی دانان، طراحان و مجریان باستان، از روش های هندسی گره چینی، یزدی بندی، مقرنس و روش های دیگر، با استفاده از چید مان هندسی توسط اشکال مربع، مربع مورب، لوزی و روش های دیگر نظیر «هم نسبتی مربع با دایره» با اصطلاح «ماندالا» استفاده نموده اند. شناسایی و تولید واحدهای اولیه نقوش «نقش مایه ها» از قرن ها پیش آغاز شده و شامل واحدهای هندسی در دو بعد است. این نقوش در دوران مختلف تاریخی، توسط هندسه دانان و طراحان تکامل یافته است. این موضوع مشخص است که قوانین ریاضی – هندسی در همه دوران گذشته در نقوش ثابت باقی مانده است. این بدان معنی است که قوانین قرینه سازی، دارای یک منشأ اصلی هستند، به طوری که در دوران مختلف تاریخی هم دارای شکلی ثابت بوده اند. از طرفی هم ترازی، تعادل و تقارن، لازم و ملزوم یکدیگرند. هندسه در دوران باستان برای اندازه گیری سطوح ساختمان ها و زمین های کشاورزی مورداستفاده قرار گرفته است. در ترتیب نقش های منظم، از نقطه، پاره خط، زاویه، دایره، مربع و مثلث در تولید نقوش دوبعدی استفاده شده است. در این پژوهش، ضمن بررسی نقوش هندسی کاشی کاری های باستانی، با استفاده از روش های تصویری دوبعدی و تطبیق آن با دانش تقارنی مورداستفاده در ساختار مواد جامد کریستالین شامل نقش بندی اتم ها در شبکه سه بعدی و دوبعدی و تک بعدی اتم ها، مشخص شد که هر دو نوع آرایش یابی ها، از قوانین و دانش اصلی تقارنی پیروی می کنند.
نقش مضامین مذهبی در کتیبه های نستعلیق بناهای دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۵
1 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مضامین کتیبه ها در بناهای صفوی تنوع بسیاری داشته و مطالعه اولیه این آثار نشان می دهد که هنرمندان عهد صفوی برای نگارش متون مذهبی غالباً از کتیبه های ثلث و کوفی و برای کتیبه های غیرمذهبی از قلم نستعلیق بهره گرفته اند با این حال، این مورد قطعیت نداشته و کتیبه های نستعلیقی دیده می شود که حاوی مضامین مذهبی است. هدف: پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و دسته بندی مضامین مذهبی به کار رفته در کتیبه های نستعلیق صفوی صورت پذیرفته است. روش پژوهش: این تحقیق بنیادی به روش توصیفی و تحلیلی؛ بر پایه مطالعات کتابخانه ای و یافته های میدانی تدوین شده است. تمام نمونه های در دسترس در بازه زمانی حکومت صفوی، مورد مطالعه قرار گرفته و پس از جمع آوری داده ها اقدام به طبقه بندی مضامین مذهبی به کار رفته در نمونه ها شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در میان حدود ۲۵۰ کتیبه نستعلیق موجود، ۳۳ اثر که حدود ۳۱ درصد این آثار را تشکیل می دهد، حاوی مضامین مذهبی است. این مضامین در سه گروه قابل دسته بندی هستند و به ترتیب فراوانی عبارتند از، ذکر و منقبت، آیات قرآن و احادیث. نتایج بیانگر آن است که آیات قرآن در هیچ موردی، به تنهایی نوشته نشده اند. علاوه بر آیات، تنها دو حدیث قدسی« لولاک لما خلقت الافلاک و حدیث نبوی» و حدیث نبوی«انا مدینه العلم و علی بابها » در کتیبه ها مورد استفاده قرار گرفته و بقیه نمونه ها عمدتاً اشعاری هستند که به منقبت ائمه با محوریت پیامبر(ص)و حضرت علی(ع) پرداخته اند. از جمله این شاعران می توان به عبدالرحمن جامی، هلالی جغتایی و شیخ بهایی اشاره کرد. درباره فراوانی مضمونی کتیبه های مذهبی نستعلیق صفوی، نتایج نشان می دهد که بیشترین تکرار به دعای « نادعلی » (۴ مورد) و حدیث «مدینه العلم» (۳ مورد) تعلق دارد که همانا تأیید و تأکیدی بر وجود گرایش های شیعی در شکل گیری این آثار است.
تبیین تأثیرات نهاد اجتماعی-اقتصادی وقف بر سازمان فضایی شهر (نمونه موردی: شهر مشهد در عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
83 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: نهاد وقف تحت تأثیر وجود بارگاه ملکوتی حضرت رضا (ع) نقشی جدی در سازمان فضایی شهر مشهد در ادوار مختلف به خصوص عصر صفوی داشته است لیکن، این موضوع به دلیل دشواری در بازنمایی سازمان فضایی شهری اعصار گذشته کمتر بررسی شده است.اهداف پژوهش: پژوهش حاضر قصد دارد با بازنمایی سازمان فضایی شهری در عصر صفوی و بررسی موقوفات شهر مشهد در این دوره، به تبیین تأثیرات نهاد اجتماعی-اقتصادی وقف بر سازمان فضایی شهر بپردازد.روش پژوهش: ابتدا با استفاده از نقشه ها، اسناد و کتب تاریخی نقشه سازمان فضایی شهری مشهد در عصر صفوی ترسیم شده و در گام بعد با بررسی منابع و وقفنامه های تاریخی، 45 موقوفه قابل شناسایی در نقشه جانمایی و در نهایت موقعیت این موقوفات در نسبت با سازمان فضایی شهری تحلیل شد.نتیجه گیری: نتیجه نشان می دهد مهمترین تغییرات وقف پایه شهر مشهد در عصر صفوی احداث خیابان اصلی به نام «چهارباغ(خیابان)»، «میدان (صحن) عتیق» و دو دروازه بالاخیابان و پایین خیابان است. سازمان شهری شامل فضاهای شهری، شبکه معابر اصلی شهر، کانون های فعالیتی، منظر و نشانه های شهری، اندام های طبیعی، ساخت اجتماعی-فرهنگی و ساخت سیاسی-امنیتی را به طور جدی توسط تغییرات وقف پایه دگرگون شده است. تغییرات وقف پایه ضمن حفظ ارتباط ارگانیک با ساختار کهن، ساختار شمالی-جنوبی شهر را به راستای شرقی-غربی تغییر می دهد و کانون های فعالیتی و عناصر شاخص مقیاس شهری و فراشهری از قبیل کاربری های آموزشی، مذهبی، بهداشتی، اقامتی و تجاری (که عمدتاً وقف بوده اند) را در این محور سامان می دهد. این تغییرات دسترسی حرم مطهر به دو دروازه جدید و ارگ حکومتی را تسهیل کرده و دو کریدور بصری منحصر به فرد با چهار نشانه شاخص ایجاد می کند.
تحلیل عناصر فولکلور در نمایشنامه های حسن شیروانی با نگاهی به نظریات انجمن هنری خروس جنگی
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
79 - 88
حوزههای تخصصی:
انجمن هنری خروس جنگی که در سال 1327 با هدف ایجاد نهضتی نوگرا در هنر ایران تأسیس شد، در تلاش بود متناسب با فرآیند مدرنیزاسیونی که در قالب پروژه حکومتی در کشور جریان داشت و بنابر اقتضائات جامعه در حال مدرن شدن، آثار هنری را نیز تحول دهد؛ هرچند توجه اعضا به فرهنگ عامه و فولکلور، علاوه بر هنر سنتی و لزوم نوسازی از پایین، خروس جنگی را فراتر از نوسازی دولتی برد. اما با وجود تأثیر این انجمن بر هنر مدرن ایران، آرا و آثار ایشان هیچ گاه به شکل نهضت هنری منسجم مورد بررسی قرار نگرفته است. از این رو سئوال اصلی این پژوهش به چگونگی مدرنیزاسیون فولکلور در تعریف انجمن از هنر و تئاتر ملی می پردازد تا ویژگی های نهضت خروس جنگی مشخص شود. در همین راستا حسن شیروانی، عضو تئاتری انجمن نیز پایه ریزی مکتب تئاتر ملی را مطرح کرد. کاربرد تم های فولکلوریک، ایده های فلسفی عرفان ایرانی، سمبولیسم، ویژگی های فرمی ادبیات و نمایش های سنتی ایران چون نقل نمایشی و روایت در روایت، با در نظر گرفتن وضع کنونی زندگی مردم و روح زمانه، در کنار بکارگیری آخرین دستاوردهای نظری هنر جهانی، مهم ترین عناصری هستند که شیروانی در تعریف تئاتر ملی بر آن ها تأکید می کند. اطلاعات پژوهش از منابع کتابخانه ای و به ویژه مطالب چاپ شده در نشریات انجمن، گردآوری شده و به روش توصیفی، پس از ارائه تعاریفی از مدرنیزاسیون، فولکلور و تئاتر ملی، و معرفی انجمن و تعریف آن از هنر ملی، در نهایت با ارائه نمایشنامه های شیروانی، به مسئله نوسازی فولکلور در تئاتر ملی پرداخته شده است.