فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63-84
حوزههای تخصصی:
اهداف: استفاده از روش ها، فناوری مواد و مصالح میکرو- نانو ساختار و زیست سازگار در جهت تولید ملات حاوی پیگمنت سرامیکی (با سیمان رنگی سرامیکی) گامی در جهت زیباسازی و پایداری شهری است. روش ها: روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد کمی همراه با تحلیل کیفی از نوع روش ترکیبی؛ ابتدا از روش تحلیلی-کاوشی به خصوص در حوزه شهرسازی و در حوزه مواد و متالورژی از روش توسعه ای و در نهایت جهت جمع آوری و تحلیل اطلاعات و دستاوردها به صورت تجربی (تمام آزمایشی) تحقیق را به نتایج عددی رسانده و در نهایت با تفسیر نتایج کیفی و کمی، نتیجه گیری نهایی پژوهش به سرانجام رسید. یافته ها: با استناد به نتایج آزمایشی-کارگاهی و نتیجه قابل قبول تست های مربوط به ملات حاوی میکرو-نانو پیگمنت سرامیکی که در تست های مقاومت فشاری، مقاومت کششی و نفوذپذیری نسبت به سیمان بدون افزودنی افزایش داشته نتیجه می شود دوام مواد پیشنهاد شده قابل قبول است. مواد و مصالح ازنظر توسعه پایدار شهری با صرفه اقتصادی، استفاده از منابع تجدید پذیر، عدم ایجاد آلودگی زیست محیطی و استفاده از مصالح و مواد شیمیایی مضر برای اکوسیستم، دوام و ماندگاری برای نسل های آینده و به علت طیف رنگ های متنوع این مواد و مصالح جهت زیباسازی شهری (منظر زیبا، رنگ، حس تعلق) نیز استفاده نمود. نتیجه گیری: در نهایت استفاده از روش ها، فناوری مواد و مصالح میکرو- نانو ساختار و زیست سازگار در جهت تولید ملات حاوی پیگمنت سرامیکی (با سیمان رنگی سرامیکی) می تواند گامی در جهت زیباسازی و پایداری شهری باشد.
بررسی و سیر تحوّل تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر مبارکه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
171 - 189
حوزههای تخصصی:
قلعهنهچیر واقع در جنوب غربی استان اصفهان از بناهای منصوب به دوره ی صفوی و قاجار است که تا بعد از انقلاب اسلامی مسکونی بوده و آخرین یادگارهای بجای مانده از آن مربوط به دوتن از نائب الحکومه های لنجانات قدیمو پدران شان است. متأسفانه این بنا به دلایل مختلفی چون عوامل طبیعی و انسانی، متروکه و با آسیب های جدی مواجه شده است. همچنین در بررسی پیشینه این بنا منبعی در رابطه با تزیینات وابسته به معماری موجود نیست و تا بحال کسی به آن نپرداخته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی و سیر تحول تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر از ابتدای ساخت تا اوایل دوره ی پهلوی است. و سؤال اصلی این تحقیق این است که انواع و ویژگی های تصویری نقشمایه ها و موضوعات به کار رفته در تزیینات دیوارنگاره در بنای مورد نظر کدام است و سیر تحوّل در آن ها به چه صورت بوده است؟ روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و مقایسه ای و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که در پژوهش میدانی با حضور در قلعه مذکور، عکس برداری، مستند نگاری و دسته بندی تزیینات دیوارنگاره بر اساس اسلوب کار، محل قرار گیری و مضامین، به مطالعه سیر تحوّل تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه ی نهچیر پرداخته شده و یافته ها بیانگر آن است که تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر نه تنها دارای ویژگی های شاخص تزیینات دیوارنگاره ی دوره قاجار است، بلکه می توان ریشه برخی نقوش را در دوره ی صفویه و حتی پیش از آن نیز جستجو کرد که تلفیقی از چکیده نگاری و طبیعت نگاری (متأثر از تزیینات اروپایی) هستند. همچنین سیر تحول تزیینات نشان از کاهش کیفیت آنها از نظر اجرا و نوع مصالح بکار رفته از ابتدای قاجار تا دوره ی پهلوی اول است.
آسیب شناسی مطالعات طراحی سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
339-324
حوزههای تخصصی:
طراحی سنتی اصطلاحی است که بیشتر برای اشاره به ترسیم نقوش سبک های سنتی رایج است و به عنوان روش طراحی (دیزاین) پیکره محصولات و ابزارها در نظام تولید سنتی، چندان مورد پژوهش علمی نبوده است. اندک بررسی ها و تأملات در این باب نیز خود دچار مشکلات ناشی از پیش فرض های فرانظری، محرک های زمینه ای و مفروضات ناروا هستند. با توجه به اهمیت موضوع طراحی سنتی (در زمینه شناخت صناعات و هنرهای سنتی و همچنین جنبه های کاربردی و آموزشی آن) لازم است پژوهش های گسترده ای به شناخت درست چیستی و چگونگی آن اختصاص یابند، اما در گام نخست، شناخت طراحی سنتی نیازمند شناسایی و گسست، از شناخت های سطحی و مفروضاتی است که بر پژوهش در این زمینه سایه افکنده اند؛ بنابراین پرسش این پژوهش این است که عوامل زمینه ای، فرانظری و پندارهای رایج در باب «طراحی سنتی» چه هستند؟ هدف اصلی شناسایی عوامل منحرف کننده پژوهش ها در باب طراحی سنتی است. برای نیل به این هدف سه گام طی شده است، نخست از طریق اسنادی به گردآوری اطلاعات پرداخته شده است، دوم اینکه واحدهای تحلیلی مستخرج از گردآوری اطلاعات، به روش تحلیل محتوا، تحلیل و مقوله بندی شدند، سوم اینکه به روش استدلالی به بحث درباره مقولات مستخرج پرداخته شده است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیل محتواست. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و برای تحلیل واحدهای معنایی مستخرج، از روش مقوله بندی در سه سطح (برگرفته از روش داده بنیاد) استفاده شده است. در پایان، یافته ها به روش استدلالی مورد بحث قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که پدیده کانونی در پندارهای رایج درباره طراحی سنتی، «نفی طراحی در سنت» است. این مقوله کانونی حاصل پژوهش های بی طرفانه درباره طراحی سنتی نیست، بلکه نتیجه هشت گروه عوامل زمینه ای و فرانظری است که شناخت موضوع را مخدوش کرده اند.
طراحی پیاده راه با رویکرد ارتقای تعاملات اجتماعی ( نمونه موردی: نهر اعظم بولوار چمران شیراز)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
205-218
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین مباحث در طراحی پیاده راه ها، ارتقای تعاملات اجتماعی بین مردم می باشد. از این رو با توجه به کمبود فضا های شهری و بالاخص پیاده راه ها در شهر شیراز و نبود ارتباط درست میان پیاده راه های موجود بر آن شدیم که فضایی را برای اتصال بین دو پیاده راه موجود به نام های بهشت و نهر اعظم به صورت طراحی یک پل اراعه دهیم. هدف: طراحی پیاده راه با محوریت توسعه فعالیت های اجتماعی و ایجاد حس مکان با بهره گیری از اتصال دو پیاده راه موجود در خیابان چمران شیراز همراه با ایجاد فضای انسان مدار، پویا و خلاق در مرکزیت شهر می باشد و همچنین ایجاد چنین فضا هایی می تواند با نزدیک کردن کاربران خود به هم موجب ایجاد روابط و دوستی میان افراد شود. روش تحقیق در این پژوهش کمی می باشد همچنین از منظری دیگر توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از مرور اسنادی و روش می دانی یا پیمایشی جمع آوری می شود. جمعیت آماری در این بخش شامل ساکنان و افراد گذری خیابان چمران و پیاده راه های آن می باشند. روایی پرسش نامه با توجه به پشتیبانی مطالعات قبلی و بر مبنای نظری بررسی می شود و سطح پایایی با محاسبه آلفای کرونباخ به دست می آید و در نتیجه با توجه به بررسی های کتابخانه ای و مولفه های اصلی و سوالات مربوطه که بر اساس میانگین رتبه ها شاخص خوانایی و وضوح در رتبه اول و پس از آن به ترتیب شاخص های دسترسی راحت و نفوذ پذیری، هویت اجتماعی و حس تعلق، سرزندگی، تنوع و پویایی و فضا و کالبد قرار گرفته اند که منجر به طراحی سه زون اصلی گردید و در نتیجه با توجه به تداخل سواره و پیاده، عرض کم محور و عدم امکان جلوگیری از ورود سواره به این محدوده پیشنهاد می شود تا با تصرف بخشی از واحدهای همسایگی و با در نظر داشتن این موضوع که درختان این بخش حتی الامکان حفظ گردند و یا جا به جا، محور عریض تر میگردد و در آخر پیشنهاداتی نیز به منظور طراحی در مقاله دیده میشود.
تدوین الگوی مفهومی مراکز شهری شاد با تاکید بر تجارب موفق جهانی
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای روحی و تمایلات انسان میل به شادی است. در همین راستا در مطالعات جدید شهری، شادی به یک مفهوم کلیدی تبدیل شده و ادبیات شادی روی نقش مکان، جوامع محلی و پیوستگی اجتماعی حساب جدی باز می کند. شهر شاد متشکل از فضاهای شهری شاد به منظور تعامل مردمان شاد است؛ مردمانی که هم تجربه شادی لحظه ای را داشته باشند و هم شادی ماندگار را تجربه کرده باشند. خلق شهر شاد، کاری است همگانی و مسئولیت آن به عهده یک نفر یا ارگان مشخصی نیست، فلذا آنچه در این بین بر عهده طراحان شهری است، فراهم سازی بستر چنین فعالیت هایی است. بر این اساس تدوین چارچوبی مدون برای طراحی فضاها و مراکز شهری شاد از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر با مرور مبانی نظری مرتبط با انگاشت های موضوع و همچنین مرور تجربیات جهانی با هدف تدوین الگوی مفهومی مراکز شهری شاد گام برداشته است. این پژوهش از زمره پژوهش های توصیفی- تحلیلی قرار دارد و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به صورت فراتحلیل می باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی موثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز می تواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. از این رو می توان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه به داده های جهانی نشانگر وضعیت نامناسب ایران در زمینه شادی است که بخشی از این وضعیت را می توان در کیفیت فضاهای شهری و زمینه های بروز شادمانی در این فضاها جستجو کرد. در نهایت معیارها و شاخص های موضوع منتج از مرور مبانی نظری تدوین شده است.
برساخت گرایی واقعیت و مستندنمایی رسانه سینما
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
13 - 42
حوزههای تخصصی:
مستندات نشان از سیر تکوینی روایت ها و سرشت آدمیان دارند و بر باورنمایی مخاطبان مؤثر می باشند. مستندسازی بیان گر تهیه و ثبت اسناد و اطلاعات برای آگاهی بخشی و کشف واقعیت داشته های مختلف تاریخی یک جامعه، فرهنگ و یا یک زیست بوم است. رسانه سینما در تلاش است با واقع نمایی رویکردهای گوناگون اعم از سیاسی، تبلیغی، اجتماعی و فرهنگی را به نمایش گذارده و در تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان مؤثر باشد. فیلم و فیلم سازی در گذر زمان، با تحولاتی که در جنبه های مختلف از بُعد فن آوری، تجهیزاتی و روش داشته است، اکنون بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی، عقیدتی و فرهنگی، امکان حضور در همه نقاط جغرافیایی را پیدا می کند و با واقعی جلوه دادن رویدادها، در ساخت فرهنگ عمومی، باورها و افکار عمومی مؤثر می باشد. از این رو، فیلم سازان چه در سینمای داستانی و چه در سینمای مستند، در جهت واقعی نشان دادن فیلم هایشان از شاخصه های سینمای مستند استفاده کرده و آثار تخیلی و تحریف شده خود را حقیقی جلوه داده و به جای مستندسازی، مستندنمایی می کنند. مسئله اصلی مقاله، تحلیل واقعیت و چگونگی نحوه استفاده از آن در آثار فیلم سازان می باشد و هدف آن آشکار شدن راهبردهای سینمای تجربه گرا در مواجهه با واقعیت است. روش تحقیق کیفی توصیفی و بر اساس بررسی و تحلیل موردهای مطالعاتی است که از موارد مطلوب به صورت انتخاب هدفمند گزینش شده است.
تولید نظریه معماری براساس الگوهای رفتاری اسلامی با رجوع به منابع اصلی سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت نظریه کالبدی منطبق با اسلام با تکیه بر الگوهای رفتاری اسلامی در قیاس با محتوای معرفتی، کمتر مورد نظر متخصصان بوده است. با توجه به خطر تأثیرپذیری از نمونه های غیردینی در ضمن رویکردهای نظری جدید، این نوشتار در کنار مطرح کردن یک بحث منطقی و تفسیری در مورد نظریات موجود و متون اسلامی اصیل، سعی دارد قابلیتهای متون اصلی سنّت اسلامی (قرآن و روایات) را بررسی و برای ارایه نظریه، مسیر رسیدن به یک نظریه اسلامی را بازیابی و ترسیم کند و در خلال مدل های ارائه شده، تفاوت ماهوی نظریه پردازی رفتاری - کالبدی منطبق با اسلام را با گونه های پوزیتیویستی به نمایش بگذارد. به این منظور، ساختار نظری دو نمونه از تئوریهای رفتاری - اجتماعی (نحو فضا به عنوان گونه ابژکتیو و مدل رفتار اجتماعی آلتمن به عنوان نمونه سوبژکتیو) با مبانی سنّت اسلامی مقایسه و ناسازی های اساسی بین آنها و مبانی مزبور ارائه شده است. یک ویژگی بنیادی رویکرد اسلام در رابطه رفتار اجتماعی با محیط کالبدی، این است که در این نگاه، نه مانند روانشناسان محیطی، متناسب کردن محیط با الگوهای رفتاری موجود، به عنوان ایدهآل تلقی می شود، نه تحقق هم پیوندی های فضای اجتماعی کشف شده از وضع موجود (در نحو فضا) و نه مانند مدرنیست ها، رویکرد اتوپیایی انسان محور پذیرفته می شود. سپس نیاز به واسطه مکان-رفتاری در متون اسلامی برای امکانپذیری ساخت نظریه، مورد بحث قرار گرفته و براساس آن، مفهوم «موقعیت تکلیفی» به عنوان واسط تئوریسازی رفتار- کالبد در اسلام، معرفی شده است؛ درنهایت مدلی خاص برای نظریه معماری منطبق با تعلیمات رفتاری اسلام بر پایه منابع اصلی سنّت اسلامی، ارائه شده است.
شناسایی استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده های تاریخی شهرهای ایران؛ مورد مطالعه: محله فیض آباد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
105 - 120
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تجربه های جهانی اخیر حکایت گر آن است که رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی شهری به ویژه در محدوده های تاریخی- فرهنگی داشته است. در تجربه های شهری یک دهه اخیر ایران نیز با توجه به سابقه غنی فرهنگی، توجه به این موضوع رو به افزایش بوده است. یک تحلیل کل نگر به مطالعات موجود نشان می دهد فرایند روشنی برای شناسایی و تدوین استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا ارائه نشده و عمدتاً به دستاوردهای تجارب پرداخته شده است. هدف پژوهش: دستاورد اصلی پژوهش ارائه فرایندی جامع در راستای چگونگی شناسایی استراتژی های بازآفرینی فرهنگ مبنا است، به گونه ای که اولویت های استراتژی ها براساس ماهیت محدوده تعیین می شود. روش پژوهش: مبتنی بر مورد پژوهشی محدوده تاریخی فیض آباد در کرمانشاه، به عنوان محدوده ای با دارایی های فرهنگی قابل توجه و تجربه پروژه های فرهنگی معاصر، این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی بوده و از تحلیل محتوا، تحلیل تفسیری-تاریخی و تحلیل چیدمان فضا جهت دستیابی به استراتژی های متناسب با محدوده بهره می گیرد. در فرایند شناسایی استراتژی ها، ابتدا براساس تحلیل ادبیات جهانی یک مدل مفهومی جامع در زمینه استراتژی ها و سیاست های کاربردی در بازآفرینی فرهنگ مبنا تدوین شده است. چهار گام تحلیل تحولات دارایی های فرهنگی، شناسایی پروژه های فرهنگی در محدوده و سپس سنجش تصویر ذهنی ساکنان نسبت به این پروژه ها، اولویت بندی استراتژی های مستخرج از مدل مفهومی براساس نظرات متخصصین و ساکنان و در نهایت مکان مندکردن استراتژی ها فرایند روشنی برای اتخاذ استراتژی های مناسب جهت بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده تاریخی کرمانشاه و دیگر شهرهای تاریخی ایران فراهم می آورد. نتیجه گیری: مبتنی بر فرایند پیشنهادی این پژوهش در محله فیض آباد کرمانشاه چهار استراتژی نقش آفرینی بازیگران محلی، ارتقاء کیفیت محیط شهری، استفاده مجدد از ابنیه باارزش و ساختمان های کنار گذاشته شده و توسعه مختلط، در دسته اول اولویت قرار می گیرند.
ریخت شناسی معماری معنامحور با استفاده از روش چیدمان فضا مطالعه موردی: مسجد علی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
29 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معنای یک مکان عاملی است که باعث تمایز آن مکان خاص از سایر مکان ها و فضاها می شود. معنای مکان از دو حیث قابل بررسی است: بعد ذهنی و عینی یا فیزیکی. هدف از پژوهش پیش رو تبیین کردن معنا در معماری بناهای شاخص مذهبی دوره صفویه اصفهان، با استفاده از تحلیل ویژگی های کالبدی و فیزیکی فضای معماری آنهاست. اهداف پژوهش: پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش محوری است که کدام یک از فضاهای مسجد از بعد فیزیکی و کالبدی معنادهی بیشتری دارد و دلیل معناداری فضاهای مسجد چیست؟ به همین منظور از میان ادوار تاریخی، دوره صفویه که واجد ارزش های معناگرایانه بوده و از میان بناهای مذهبی، مسجد علی اصفهان که جهت اقامه نماز مورد استفاده قرار می گیرد به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. روش پژوهش: روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. روش تحلیل آن نیز با استفاده از روش چیدمان فضا، تحلیل مصاحبه ها توسط نرم افزار «پروتژه» و تحلیل آماری توسط نرم افزار «Spss22» و آنالیز مؤلفه های ریخت شناسی معماری مانند هم پیوندی، نفوذپذیری، گوناگونی، خوانایی، شفافیت، مقیاس و تناسب، انعطاف پذیری و وحدت فضایی در فضاهای مختلف مسجد علی است. نتیجه گیری: پس از آنالیز نقشه ها توسط نرم افزار «دپس مپ»، توزیع و تحلیل پرسشنامه و مصاحبه در میان جامعه آماری مورد نظر، این نتیجه حاصل شد که حیاط با توجه به موقعیت استقرار مابین سایر فضاها و ایجاد ارتباط و دسترسی به آنها، علاوه بر داشتن شفافیت و تداوم دید بصری، دارای میزان بالاتری از هم پیوندی است. کاربران مسجد علی از میان فضاهای مسجد، حیاط را واجد آن دسته از مؤلفه های فیزیکی دانسته اند که به واسطه آن مؤلفه ها فضا را معنادار می نامند. از دستاوردهای این پژوهش می توان در طراحی معماری معنامحور با توجه به مؤلفه های فیزیکی آن و در طراحی مساجد جدید با توجه به الزامات و نیازهای جدید بهره جست.
خرده فرهنگ های دهه شصت و چگونگی بازنمایی پارودیک آن در سینمای دهه نود ایران (مورد کاوی: نهنگ عنبر، مصادره، هزارپا)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
27-37
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر خرده فرهنگ های دهه شصت مورد توجه فرهنگ پژوهان و جامعه شناسان قرار گرفته است. دهه ای که به واسطه رویدادهای مهم تاریخی و اجتماعی اش دهه ای مهم در تاریخ معاصر ایران به شمار می آید. در این میان و در راستای تولیدات فرهنگی با موضوعات و مضامین این دهه، در سینمای دهه نود ایران نیز مجموعه فیلم های کمدی پدید آمده اند که تمرکز خود را بر بازنماییِ پارودیک خرده فرهنگ های این دهه گذارده و با استفاده از عناصر و رمزگان مشترک آنها توانسته اند تا رابطه ای موثر و مقبولی با مخاطبان برقرار کنند؛ ادعایی که محبوبیت و فروش بالای این فیلم ها صحه ای بر آن است. از این رو آثار مذکور بستری مناسب برای مطالعه خرده فرهنگ ها و تامل در چرایی و چگونگی این خوانش پارودیک ایجاد کرده است. این پژوهش در تحلیل اجتماعی خرده فرهنگ ها ابتدا از دیدگاه دیک هبدیج بهره می گیرد و در ادامه از آرای لیندا هاچن در مطالعات پارودی و تقسیم بندی سینمایی دن هریس در رابطه با انواع پارودی سود جسته است. در این پژوهش سعی می شود با تمرکز به سطوح معنایی این آثار و استفاده از زمینه های تاریخی و عناصر بصری خرده فرهنگ ها؛ به ویژگی های این نگاه پارودیک پرداخته شود. پژوهش می کوشد نشان دهد که چگونه اتخاذ آگاهانه شیوه بازنمایی پارویک، امکان خوانش انتقادی خرده فرهنگ های این دهه را برای فیلمسازان فراهم کرده است.
شهرسازی مشارکتی با تاکید بر نقش کودکان در فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری در دوران کرونا
حوزههای تخصصی:
تلاش برنامهریزان و محققان حوزه کودک در دخیل کردن هرچه بیشتر کودکان در فرآیند برنامهریزی شهری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، حقوق، مزایا و چالشهای مشارکت با کودکان است. همچنین بررسی روشهای مشارکت دادن کودکان در دوران قبل و بعد کرونا و ارزیابی معایب و مزایای آن، جزو لازمههای این پژوهش میباشد. ازآنجایی که کودکان ویژگیهای جسمی، روحی و شخصیتی منحصر به خود را دارند، فرایند مشارکت آنان نیز متناسب با جایگاهشان در جامعه تعریف میشود. در این راستا هدف پیدا کردن روشهای جدید برای مشارکت کودکان در دوران کرونا میباشد و این سؤال پیش میآید که با توجه به معایب و مزایای روشهای نوین دوران کرونا، از چه متدهایی برای نتیجهگیری مناسبتر میتوان استفاده کرد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای و اسنادی به شناسایی عوامل و فاکتورهای کالبدی- فضایی تأثیرگذار در ایجاد مشارکت کودکان در فضاهای شهری دوستدار کودک در دوران قبل و بعد کرونا پرداخته و نهایتاً راهکارها و الگوهای مشارکت کودکان در فرایند برنامهریزی و طراحی در شرایط مختلف کرونا را پیشنهاد میدهد.
تحلیلی در نقد و بررسی نظرات ارائه شده در ارتباط با تحولات شهر سیرجان از ابتدای شکل گیری تا دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
605-586
حوزههای تخصصی:
شهر سیرجان از شهرهای مهم جنوب شرق ایران است که به لحاظ موقعیت مکانی سه بار جابه جا شده، تا اینکه در دوره قاجار در مرکز شهر کنونی پایه گذاری و به سرعت توسعه یافت. درباره شکل گیری، تخریب و جابه جایی های آن در دوره های مختلف تاکنون نظرات گوناگون و متفاوتی ارائه شده است. در بررسی های باستان شناسی سال ۱۳۹۷ که با مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی و به منظور سنجش تغییر و تحولات شهر سیرجان در دوره های مختلف صورت گرفت، اطلاعات جدیدی درباره تحولات این شهر به دست آمد که در تحلیل، نقد و ارزیابی نظرات پیشین از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. پژوهش حاضر ضمن تحلیل و نقد نظرات پیشین از طریق سنجش آن آرا با منابع مکتوب و داده های باستان شناسی، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که با استناد به چه مدارکی می توان به نقد نظرات پیشین در ارتباط با این شهر پرداخت؟ زیرا با توجه به نظرات متعددی که درباره جابه جایی ها و افول این شهر مطرح شده، ضرورت نوشتن این مقاله احساس شد تا خلأهای مطالعاتی در این زمینه را پر کند و از طرفی با به چالش کشیدن فرضیات پیشین، بتوان آگاهی هایی نو و نتایج قابل قبولی درباره این شهر به دست آورد. نتایج جدید نشان می دهد، برای توضیح چگونگی شکل گیری، توسعه و به ویژه مکان یابی و جابه جایی شهر سیرجان در ادوار مختلف باید به بازخوانی مدارک و مطابقت آن ها با داده های باستان شناسی بپردازیم .
تطبیق اوج و حضیض انسان در قرآن و مثنوی و انعکاس آن در نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 159
حوزههای تخصصی:
نگارگری یکی از هنرهای زیبا و نمادین در ایران است و بررسی آثار برجای مانده از نگارگری نشان دهنده انتقال مفاهیم مهم فردی و اجتماعی در این آثار است. شعر و ادب فارسی نیز از آثاری است که ارزش مهمی در انتقال مفاهیم مهم انسانی دارد. یکی از اصلی ترین دغدغه های مولانا انسان شناسی است و یکی از کتاب هایی که مولانا از آن بسیار تأثیر پذیرفته قرآن است؛ از موارد تأثیرپذیری از قرآن، انعکاس شخصیت های نیک و بد قرآنی در مثنوی است. این پژوهش به روش «تطبیقی-تحلیلی» انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که بسیاری از الگوهای ارائه شده در مثنوی، با الگوهای قرآنی مطابقت دارد؛ بیشتر این الگوها یا انبیای الهی هستند یا اولیای الهی؛ انبیای الهی همچون: آدم، ابراهیم، نوح، داوود، سلیمان، صالح، یونس، موسی، یوسف، عیسی و محمّد(علیهم السلام)، و اولیای الهی مانند: بایزید بسطامی، منصور حلّاج، فضیل عیّاض، شقیق بلخی و ...؛ و برخی مظاهر انسان در حضیض افراد ظالم تاریخ، پادشاهان ستمگر و حاکمان خونریز هستند؛ همچون: قابیل، فرعون، نمرود، قارون، ابوجهل، ابولهب، و حجاج یوسف. مولانا این الگوهای انسانی را به طریق رمز و نماد به کار برده و اغلب از آنها و رویدادهای مربوط به زندگیشان، برداشت های عارفانه نموده است و هدفش این بوده که نشان بدهد هریک از این الگوها، نماد چه فضایل یا رذایل اخلاقی هستند. در نگاره های برجای مانده از دوره صفوی نیز می توان مضامینی از ارزشمندی انسان را مشاده کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی سیمای انسان در مثنوی و تطبیق آن با قرآن. 2.بررسی اوج و حضیضِ سیمای انسان در نگارگری دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.اوج و حضیض انسان از دیدگاه مثنوی و قرآن چگونه است؟ 2.سیمای انسان چه بازتابی در نگارگری دوره صفوی دارد؟
تطبیق مضامین اخلاقی و تربیتی در قرآن و شعر در دوران حاکمیت آل بویه و مغولان (اشعار شریف المرتضی و اوحدی مراغه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
77 - 90
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ اسلامی، قرآن به عنوان کتاب آسمانی یکی از مهم ترین منابع اخلاقی و تربیتی است. به همین دلیل از سوی بسیاری از هنرمندان و شعرا در دوره های تاریخی به عنوان یک منبع غنی استفاده شده است. از سوی دیگر هنر شعرسرایی نیز در ادوار گذشته و حال به مثابه ابزاری کارآمد، در اختیار شاعران بوده است. همواره آن را وسیله انتقال افکار و عقاید و اندیشه خلاق و هوشمندانه خود در رفع مشکلات و موانع و چالش های گوناگون می دانستند و با توجه به شرایط جامعه و مخاطبین آن، نقاب از رخ اندیشه بر می داشتند و راهکار مناسب را به جامعه هدیه می کردند. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی اشعار تعلیمی و تربیتی دو شاعر بزرگ شریف المرتضی و اوحدی مراغه ای پرداخته است. شعر این شاعران نیز متأثر از دو دوران حاکمیت مغولان و آل بویه است. در دوران آل بویه و مغولان برای شاعران و اهل علم ارزش خاصی قائل بودند. در دوران اوحدی مراغه ای ارزش عرفان و تصوف در ایران به اوج خود رسیده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. از نتایج این پژوهش چنین برمی آید که اشعار این شاعران دربردارنده معانی و مضامین والای اخلاقی و تربیتی و اجتماعی هستند که جوامع امروزی هم می توانند از آن ها الگو بگیرند. اهداف پژوهش بازشناسی مضامین اخلاقی و تربیتی در قرآن و شعر در دوران حاکمیت آل بویه و مغولان. مطالعه مضامین اخلاقی و تربیتی در آثار شریف مرتضی و اوحدی مراغه ای. سؤالات پژوهش مضامین اخلاقی و تربیتی چه جایگاهی در قرآن و شعر دوره آل بویه و مغولان دارند؟ مضامین اخلاقی و تربیتی چه جایگاهی در آثار شریف مرتضی و اوحدی مراغه ای داشته است؟
سنجش عدالت اجتماعی در ساختار فضایی کلانشهر تبریز با تأکید بر پراکنش فضایی مراکز آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
35 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه فضا های آموزشی یکی از مهم ترین کاربری ها در شهر ها است و نسبت به سایر کاربری های خدمات شهری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. تخصیص فضا نیز به این کاربری یکی از موضوعات مهمی است که در برنامه ریزی های شهری موردتوجه قرار می گیرد. کلانشهر تبریز در زمره شهر هایی است که در آن توزیع فضایی خدمات شهری از جمله خدمات آموزشی به طور مناسب و مکفی صورت نگرفته است. در راستای رفع مشکلات ناشی از این مساله و همچنین افزایش کارایی این فضاها، توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خود همبستگی فضایی در نرم افزار Arc/GISبه نحوه توزیع فضایی کاربری های آموزشی در سطح شهر تبریز پرداخته است. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بلوک های شهر تبریز از لحاظ وضعیت کلی آموزشی نابرابری وجود دارد؛ نواحی 1 و 2 از منطقه 2 و ناحیه 5 از منطقه 4، وناحیه 1 از منطقه 8، ناحیه 1 از منطقه 3 و ناحیه 3 از منطقه 10 بیشترین وزنه و نواحی 4 و 6 از منطقه 5، ناحیه 2 از منطقه 9 و در نهایت ناحیه 1 از منطقه 6 کمترین وزنه از کاربری های آموزشی را به خود اختصاص داده اند. به گونه ای که این نواحی به لحاظ پایداری در سطح پایین تری قرار دارند. همچنین بر اساس شاخص موران توزیع فضایی کاربری های آموزشی در کلانشهر تبریز به صورت خوشه ای می باشد. بر اساس این شاخص نیز نابرابری موجود در زمینه توزیع کاربری مورد نظر کاملا مشهود است.
تحول برنامه ریزی شهری و پیوندهای آن با مسئله ایران در نظام دانش جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 106
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پرسش این مقاله در ارتباط با رابطه میان نحوه صورت بندی مسئله ایران در نظام دانش جدید ما (به طور عمده در علوم اجتماعی) و شکل گیری خوانش های موجود از تجربه برنامه ریزی شهری در ایران است. در نظام دانش جدید ما، توضیح وضعیت تاریخی ایران ذیل دو رویکرد کلان شرق شناسانه (با نگاهی اروپامحور) و بومی گرایانه (عکس العملی در برابر اولی) استوار شده است. هر دو این رویکردها بر مبنای ساختن «غیر» و با نگاهی ذات گرایانه ممکن شده اند و در آنها به پیچیدگی های واقعیت تاریخی و ابعاد گستره آن کمتر توجه شده است. هدف: این مقاله به دنبال شناسایی خوانش ها و روایت های موجود از تجربه تاریخی برنامه ریزی شهری در ایران است. روش: با پرسشی هستی شناختی، این مقاله با پرهیز از کاربست پیشینی و بلاواسطه نظریه و روش، به خود پرسش پژوهش متعهد است و از این رو با استراتژی پس کاوانه و رهیافتی مبتنی بر واقع گرایی انتقادی به دنبال ساختارها و مکانیزم هایی غیرقابل رؤیت در روایت های غالب است. یافته ها: روایت های شناسایی شده عبارتند از: الف- موفقیت نسبی برنامه ریزی در بعد فنی ب- شکست برنامه ریزی در ایران ج- عدم شکل گیری برنامه ریزی در ایران، د- ذات ویژه برنامه ریزی در ایران و ه-قرارگیری برنامه ریزی ذیل فرآیند گذار (که دارای دو وجه تمرکز بر گذشته و آینده و در نتیجه تعلیق حال و نیز فضایِ نوظهور خوانش مؤثر است). تغییر در نگاه به برنامه ریزی از امر فنی به امر سیاسی نیز امکان رؤیت ابعاد جدیدی از تعامل برنامه ریزی با سایر حوزه های دانش (در قلمرو علوم اجتماعی) را ممکن کرده است نتیجه گیری: روایت های فوق در برنامه ریزی شهری با توضیحِ وضعیت ایران در نظام دانش جدید ما پیوند دارند و با مکانیزم هایی خاص، مفهوم پردازی وضعیت تاریخی برنامه ریزی شهری ذیلِ آنها دشوار شده است. هم راستا با علوم اجتماعی، در اینجا نیز در برخی روایت های متاخر نشانه هایی از فضایی جدید برای خوانشی مؤثر از تجربه برنامه ریزی شهری به چشم می خورد.
پژوهش تحلیلی هنر قاشق تراشی در خوانسار از دیرباز تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
122 - 136
حوزههای تخصصی:
در ایران تولید آثار چوبی و هنر های وابسته به آن از گذشته تاکنون جایگاه ویژه ای بین هنرمندان و صنعتگران داشته است. اما متأسفانه تولید و تزئین برخی از این آثار مانند هنر قاشق تراشی، بنا به دلایل گوناگون با افول مواجه شده است. قاشق تراشی یکی از هنر های سنتی ایران بوده است که در گذشته تعداد زیادی از هنرمندان منبت کار در برخی شهر ها هم چون خوانسار و آباده به این حرفه مشغول بوده اند؛ اما در حال حاضر به جز چند هنرمند، دیگر کسی به این حرفه مشغول نیست. یکی از شهر های معتبر ایران در زمینه هنر قاشق تراشی خوانسار است که در گذشته کارگاه های فراوانی در آن این آثار را تولید می کردند. در ارتباط با قاشق های سنتی تولید شده در این شهر تاکنون پژوهش مستقل و هدفمندی صورت نگرفته و ضرورت داشت که به این هنر سنتی رو به فراموشی شهر پرداخته شود. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل هنر قاشق تراشی خوانسار است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات در آن شامل مطالعات میدانی، پرسش های شفاهی محلی، مطالعات موزه ای و مطالعات کتابخانه ای است. با توجه به مطالعات صورت گرفته چنین مشخص می شود که در خوانسار و حداقل از اوایل دوره قاجاریه به بعد، مشابه مراکزی هم چون آباده، انواع مختلفی از قاشق های چوبی به ویژه افشره-خوری های زیبا تولید می شد. اما شاخصه تقریباً متمایز خوانسار نسبت به دیگر مراکز، تولید آثار یک تکه ساده یا تزئینی می باشد که در نتیجه آن انواع متعددی از قاشق های کوچک و بزرگ با کاربری های گوناگون تولید شده است.
بازخوانی کالبد باغ هزارجریب بر پایه مطالعات مقایسه ای اسناد توصیفی-تصویری و میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
6 - 21
حوزههای تخصصی:
براساس شواهد و اسناد موجود، در دوره صفوی، باغ های زیادی در اصفهان ساخته شده که امروزه تنها نامی از آنها برجای مانده است. باغ هزارجریب از شناخته شده ترین آنهاست. این باغ در جنوب زاینده رود و در دامنه کوه صفه جای داشته است. امروزه دانشگاه اصفهان و بخش هایی از یکی از محلات شهری (مرداویج) بر روی بقایای آن ساخته شده است. بازخوانی این باغ در راستای معرفی ویژگی های کالبدی آن، به شناخت بیشتر بخشی از ارزش های باغسازی کهن ایرانی کمک می کند. در این راستا، اسناد توصیفی و تصویری می تواند راهکاری برای تحلیل ویژگی های کالبدی باغ هزارجریب در زمان آبادانی آن باشد. سیاحان بسیاری در دوره های مختلف به توصیف این باغ به لحاظ معماری و رویدادهای آن در زمان آبادانی و افول پرداخته اند. این پژوهش برای نخستین بار تلاش می کند به بازنمایی بصری کالبد باغ هزارجریب و عناصر آن به گونه ای جامع بپردازد. از سوی دیگر چگونگی آبیاری این باغ در فرایند بازنمایی تصویری آن آشکار خواهد شد. جهت انجام این مدلسازی از اطلاعات کتابخانه ای به عنوان اسناد توصیفی از یک سو، و از اسناد تصویری از سوی دیگر بهره گرفته شد. مطالعات میدانی منطقه مورد نظر تکمیل کننده بخشی از ناشناخته های این باغ در گذر زمان بود. این مقاله بر آن است تا با بازنمایی باغ هزارجریب در گذر زمان به دگرگونی های آن نیز بپردازد. یافته های این پژوهش بر پایه چهار نظام اصلی باغ ایرانی: راه، گیاه، ساختمان و آب نهاده شدند. با تحلیل های انجام گرفته ارتباط فضایی بخش های گوناگون باغ هزارجریب، نسبت فضاهای پر و خالی، تعداد سطوح و فرم شکلی عمارات به دست آمدند. از سوی دیگر تغییراتی که در گذر زمان پدید آمده بود نیز آشکار شد.
بازنمایی استحاله انسان زمینی به انسانی قدسی در نگاره های دو حاشیه از قالی های صفویه به روش معناکاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
103 - 117
حوزههای تخصصی:
قالی ایرانی که پس از اسلام به ویژه در دوره ی صفویه با رویکرد تجلی بهشت، باغ بهشتی، دروازه های بهشتی و ورود انسان به بهشت رخ نمود دیدگاهی ازلی و قدسی را در عناصر خود که به ظاهر صورتی زمینی داشتند را جای داد، دیدگاهی که در دوران صفویه و به خصوص شهرت پادشاهان آن دوره به اسلام گرایی و رعایت موازین شرعی به شدت مورد علاقه و دارای جایگاهی والا بود. هدف پژوهشگر در این حوزه و با توجه به دو قالی شکارگاه متعلق به دوره صفویه نیز کاویدن پیکره و مفاهیم موجود در حاشیه این دو قالی به منظور دستیابی لایه های نمادین موجود در این دو حاشیه ها در جهت پی بردن تأثیرات محیط اطراف بر خلق این آثار است. در این راستا سؤال اصلی که پیش روی پژوهشگر قرار داشت مرتبط بود با دلیل تفاوت موجود در دو حاشیه قالی های مذکور با وجود شباهت های فراوان در متن قالی است که با بررسی دو حاشیه از قالی های عصر صفویه با رویکردی نمادشناسانه و معناکاوی نقوش به کاررفته در حاشیه این قالی ها، به منظور بازنمایی استحاله انسان زمینی به انسانی قدسی است و سعی شده که از دیدگاهی هرمنوتیک و پسا ساختارگرایانه از بعد فرهنگی و ارزشی و با کمک از جریانات حاکم در دوران شاه طهماسب اول با تطبیق دو حاشیه از دو قالی متعلق به دوران صفویه موجود در موزه های هنری بوستون (موزه ی هنری بوستون واقع در شهر ماساچوست ایلات متحده امریکا و بزرگ ترین موزه ی امریکا که در سال 1870 میلادی گشایش یافت (سایت:5).)و هنرهای کاربردی وین (مک) (موزه ی هنرهای کاربردی وین (مک)واقع در شهر وین اتریش، اولین موزه در زمینه ی هنرهای کاربردی است (سایت:6).)،این پژوهش از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی توسعه ای و از لحاظ روش در گروه پژوهش های تطبیقی -تحلیلی قرار دارد و با کمک گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است که به تجلی انسان از حالتی زمینی به جایگاه بهشتی او پرداخته است. نتیجه حاصل از این پژوهش می تواند دریچه نوین در عرصه شناخت ارتباط بین توبه شاه طهماسب و خلق آثار آن دوره باز کند.
برآورد آسیب پذیری مکانی و جمعیتی ناشی از تخریب زیرساخت های انتقال نیرو در اثر حملات خصمانه با GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
70 - 86
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت استراتژیک شبکه ی انتقال نیرو، شناخت میزان اثرات ناشی از بین رفتن بخش های مختلف در اثر حملات خصمانه، ضرورت داشته و امکان پیش آگاهی و برنامه ریزی را فراهم می کند. هدف اصلی این تحقیق برآورد میزان آسیب پذیری مکانی- جمعیتی استان آذربایجان شرقی ناشی از تخریب زیرساخت های انتقال نیرو در اثر حملات خصمانه می باشد. به این منظور، روشی جدید بر مبنای استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، تئوری گراف و مفاهیم پدافند غیرعامل ارائه می شود. روش پیشنهادی برای شناسایی المان های مؤثر شبکه ی انتقال نیرو، در چهار سناریوی فرضی (تخریب پست های شهرستان اهر، میانه، جلفا و تیکمه داش) از نظر بعد مکانی و جمعیتی اعمال شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با تخریب پست شهرستان اهر پهنه ای به وسعت 9190 کیلومترمربع دچار خاموشی شده و 287000 نفر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. در مقایسه با تخریب پست برق شهرستان اهر، تخریب پست های شهرستان های میانه، جلفا و تیکمه داش به ترتیب 37، 81 و 15 درصد از نظر مساحت خاموشی و 35، 81 و 44 درصد از نظر جمعیت، محدوده ی کوچک تری را تحت تأثیر قرار می دهد. روش ارائه شده امکان آزمون و برآورد میزان تخریب سناریوهای متعدد را فراهم کرده و می توان از الگوی ایجادشده در زیرساخت های دیگری مانند خطوط نفت و گاز نیز استفاده کرد.