فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت و توسعه شهرهای کوچک به عنوان راهبردی موثر در برابر عدم تعادل منطقه ای مطرح می شود و مشکلات شهرهای بزرگ نظیر تمرکز جمعیت، فعالیت و خدمات را کاهش می دهد. در ایران نیز بخش عمده ای از جمعیت، فعالیت و خدمات در شهرهای بزرگ متمرکز شده اند و عدم توازن و تعادل را در منطقه و یا سطح کشور به وجود آورده اند. استان بوشهر نیز مانند سایر نقاط کشور با نابرابری و عدم تعادل در توزیع بهینه خدمات و امکانات روبرو است و بخش اعظم جمعیت و امکانات در شهر بوشهر (مرکز سیاسی-اداری استان) قرار دارد و سایر شهرها فاقد امکانات و خدمات متناسب با جمعیت می باشند. این امر سبب مهاجرت های گسترده به سوی شهرهای بزرگ استان و یا کلانشهرهای کشور می گردد و نظم سلسله مراتبی نظام سکونتگاهی منطقه و یا کشور را بر هم می زند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش بندر دیلم به عنوان یکی از شهرهای کوچک استان بوشهر را در تعادل بخشی شمال استان با استفاده از مدل ضریب کشش پذیری و روش تحلیل شبکه اجتماعی بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جمعیت پذیری بندر دیلم در دهه اخیر (95-1385) کاهش یافته است و این شهر از میان جریان های عملکردی مورد بررسی، تنها در زمینه های صنعتی و صیادی می تواند به سکونتگاه های پیرامونی خدمات رسانی کند و در این زمینه ها وابستگی به سایر سکونتگاه ها ندارد. ولی برای دریافت خدمات برتر در سایر زمینه های عملکردی، به بندر گناوه به عنوان شهر میانی کوچک مراجعه می کند. در مجموع بندر دیلم علی رغم قابلیت های بسیار، نقش کمی را در تعادل بخشی شمال استان ایفا می کند. در پایان، پیشنهاداتی به منظور تقویت و بهبود نقش بندر دیلم به عنوان شهر کوچک ارائه شده است.
تحلیل تجربی و تطبیق بصری لون های زرد در کتاب جواهرنامه نظامی با نمونه رنگ های سفال مینایی قرون ششم و هفتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
39 - 49
حوزههای تخصصی:
تنوع رنگی و نمایش رنگین کمانی لعاب مینایی، این لعاب را جزو باشکوه ترین تزیینات سفالینه ها قرار داده است و طیف گسترده رنگ های زرد، آبی، سبز، قهوه ای، ارغوانی، سیاه که گاه همراه با طلاکاری و زرین فام است را شامل می شود.
سال تولید این شیوه تزیین سفالینه ها، براساس کتیبه های موجود بر آثار سفالین، دوره زمانی اواخر قرن 6 و اوایل قرن 7 هجری قمری است. مقارن با این دوران، محمد ابن ابی البرکات جوهری نیشابوری در کتاب جواهرنامه نظامی متن ارزشمندی در فصل چهارم خود با عنوان «صفت انواع رنگ ها که بر قواریر و انواع اوانی قاشی و اصفهانی و شامی و چینی و غیر آن به کاردارند»، در مورد این تکنیک، اشارات و ترکیبات متنوعی ارائه کرده است که در بین آن ها با دو ترکیب متفاوت با نام زرد مواجه می شویم؛
هدف از این تحقیق، مطالعه و مقایسه ترکیب های مواد مولد رنگ زرد در کتاب مذکور و نتایج تجربی ساخت آنها و همچنین تطبیق بصری رنگ های حاصله با رنگ های بکاررفته در سفال های مینایی این دوران است تا از این راه صحت ترکیبات مذکور را هم از طریق آزمایش و هم به واسطه تطبیق بصری با نمونه های سفال های مینایی ارائه کنیم.
در این راستا سوالی مطرح می گردد که حاصل آزمایش های تجربی دو ترکیب متفاوت ارائه شده در جواهر نامه نظامی با عنوان «لون زرد»، چگونه است و چگونه در بستر سفال های مینایی شاهد آن ها هستیم؟
این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی در بخش نظری و به روش تجربی در بخش آزمایشگاهی است. اطلاعات و داده ها به روش کتابخانه ای، مشاهده و آزمایشگاهی جمع آوری و مورد ارزیابی کیفی قرار گرفته است. نتایج آزمایشگاهی نمایانگر دو رنگ زرد متفاوت با دو ترکیب متفاوت ارائه شده در متن جواهرنامه نظامی است. روش اجرایی به روش رولعابی در محیطی اکسیداسیون مشابه لعاب مینایی دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان است که در دو دمای متفاوت بدست آمدند. در مقایسه بصری نمونه های حاصله با رنگ های زرد بکار رفته در نقوش سفال های مینایی مشابهت های بسیاری یافت شد.
بررسی تطبیقی طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کُردی سِنِه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب حدود العالم در قرن سوم ه.ق، اولین منبعی است که به بافت فرش در طبرستان اشاره می کند. سندی تصویری از قالی طبری در دست نیست، اما قدیمی ترین فرشی که در محدوده طبرستان بافته می شود، قالی کلاردشت است. چهار نظریه برای شکل گیری قالی کلاردشت وجود دارد. برخی آن را همان قالی طبری حدود العالم دانسته اند. برخی دیگر، زمینه شکل گیری این قالی را مهاجرت اقوام کُرد به منطقه و در قرن سیزدهم ه.ق دانسته و آن را فارغ از قالی طبری می دانند. نظریه میانه ای نیز وجود دارد که معتقد است قالی طبری، تحت تأثیر قالی کردی قرار گرفته و آنچه امروزه از قالی کلاردشت مشاهده می شود، قالی کردی است که اصالت هایی از قالی طبری سده های ابتدایی اسلامی را با خود به همراه دارد. آخرین نظریه در این خصوص، خاستگاه فرش کلاردشت را در امتزاج فرهنگ های متفاوت بافت مناطق غربی ایران معرفی می کند که به همراه مهاجرین به کلاردشت آورده شده است. بنابراین، این تحقیق برای بررسی نظریات ذکر شده به این پرسش پرداخته است که تطابق طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کردی سِنه چه میزان است؟ تا از این طریق بتواند خاستگاه احتمالی قالی کلاردشت را شناسایی نماید. جهت حصول به پاسخ این پرسش، از روشی تطبیقی با رویکردی توصیفی– تحلیلی مبتنی بر جمع آوری نمونه های میدانی در حوزه کلاردشت و مقایسه آن با نمونه های اصیل قالی سنه در منابع کتابخانه ای استفاده شد. این مطالعه نشان می دهد که ساختار کلی طرح و نقشه فرش های کلاردشت با فرش سنه مشابهت دارند. ضمن این که برخی از نقش مایه های فرش کلاردشت و سنه نیز با یکدیگر مشابه و یکسان هستند. هم چنین این دو قالی از نظر تعداد حاشیه، ساختار قرینگی نقشه، چیدمان نقش مایه ها و تعداد رنگ های به کار رفته در متن و حاشیه، شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند.
معرفی، طبقه بندی و ساختارشناسی کاشی های زرین فام یافت شده از قلعه دختر شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آواربرداری و مرمت قلعه دختر کرمان از سال 1395 تا 1397 قطعات زیادی کاشی زرین فام کشف شد. برپایه طرح ها و رنگ های متفاوت، به نظر می رسید این کاشی ها، تولیدات چند منطقه هستند. اما کشف همه آنها از یک کانتکست باستان شناسی، نگارندگان را بر آن داشت با ساختارشناسی بر پایه مطالعات آزمایشگاهی، منشاء این تولیدات را پیشنهاد کنند. پرسش ها اینست که این کاشی ها چه ویژگی هایی دارند و محتوای نقوش و کتیبه های آنها چیست؟ رابطه کاشی ها با قلعه دختر چیست و منابع تأمین مواد اولیه آنها بر اساس آزمایش های تجزیه عنصری کجاست؟ هدف اینست که با تطبیق نتایج آزمایشگاهی و ویژگی های ظاهری کاشی ها، ابهامات درباره منشأ آنها زدوده و شاخصه های تولیدات زرین فام کرمان در مقایسه با نواحی دیگر تبیین شود. در مرحله نخست، طبقه بندی کاشی ها صورت گرفت و با استناد به تاریخ 661 هجری در کتیبه یکی از کاشی ها، تاریخ گذاری نسبیِ سایر نمونه ها پیشنهاد شد. کتیبه کاشی ها شامل اشعار و عبارات رایج در کاشی های هم دوره در سایر نقاط ایران است. همچنین، احتمالاً کاشی ها در تختگاه قلعه دختر کاربرد ثانویه یافته اند و کاربرد اولیه آنها مرتبط با بخش های دیگرِ قلعه دختر یا بناهای قراختایی در کرمان است. نتایج آنالیز عنصری بدنه و لعاب 11 قطعه کاشی با روش های میکروپیکسی و میکروسکوپ الکترونی و مقایسه با نتایج آنالیز سایر نمونه های ایران نشانگر برخی عناصر متفاوت در لعاب و خمیره کاشی هاست. از جمله منیزیم که تاکنون تنها در نمونه های قلعه دختر با درصد وزنی بالایی اندازه گیری شده و احتمالاً از معادن درّه آشین در نزدیکی جیرفت تأمین شده است. همچنین درصد وزنیِ عناصر زرین فام های قلعه دختر و نواحی دیگر ایران تفاوت های زیادی دارند. بنابراین به نظر می رسد مواد اولیه کاشی های قلعه دختر بومی بوده و از استان کرمان تأمین شده است. احتمالاً هنرمندان جیرفت پس از رویدادهای سیاسی اواخر سده ششم و افول جیرفت در سده هفتم هجری، به کرمان مهاجرت نموده و به تولید زرین فام ادامه داده اند.
واکاوی آسیب های مرتبط با دست بافته های عشایر بختیاری در سبک زندگی معاصر با تکیه بر آرای پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
117 - 136
حوزههای تخصصی:
دست بافته های کاربردی همواره یکی از تولیدات مهم و موردنیاز عشایر بختیاری بوده است. هنری قومی که در عرصه علوم انسانی و اجتماعی نیز به عنوان سند تاریخی و یک گونه ی متفاوت از حوزه هنر دارای اهمیت است. با توجه به تغییرات کنونی سبک زندگی که عمدتاً مطابق با تحولات فرهنگی و اجتماعی و فاصله میان سنت و تجدد بوده، کاهش دامنه ی تولید و فراموش شدن بخش عظیمی از بافته ها اجتناب ناپذیر شده است. ازاین رو مقاله حاضر باهدف آسیب شناسی دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری، در پی پاسخگویی به این سؤال اصلی که آسیب ها و موانع حیات و مصرف دست بافته های بختیاری در سبک زندگی امروزی کدام اند؟ بوده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع مطالعات مردم نگاری بوده و از لحاظ ماهیت کیفی است. رویکرد آن جامعه شناسی هنر با تأکید بر نظریه ی پیر بوردیو در خصوص مصرف و سبک زندگی است و در این راستا از نظریه "میدان" و مؤلفه های مرتبط با آن بهره برده است. تحلیل داده ها بر پایه ی تحلیل مضمون و ارائه ی الگو بر پایه ی آسیب شناسی انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و بر پایه ی اشباع اطلاعاتی با مشارکت 34 نفر از تولیدکنندگان، عرضه کنندگان، مصرف کنندگان و صاحب نظران صورت گرفته و اطلاعات به دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. حاصل آنکه آسیب ها با دو حوزه ی کاربرد و زیبایی شناسی (ذائقه هنری) در ارتباط مستقیم اند که متأثر از منش افراد در حکم کنشگران میدان بافته ها می باشد؛ همان گونه که بوردیو نیز فرهنگ مصرف را ریشه در منش و ذائقه هر فرد می داند. به واقع با در نظر گرفتن نقش سرمایه فرهنگی در سبک زندگی، در میدان دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری در قامت سرمایه ی فرهنگی عینی شده، دو گروه کنشگران ناب و وابسته قابل تشخیص است که خود نیاز به یک گروه سوم در راستای تلفیق خصوصیات دو گروه مذکور و به دست آوردن میدان قدرت را نشان می دهد؛ چراکه قطب سوم از منظر سرمایه فرهنگی بر دست بافته ها تأکید دارد و با توجه به عدم تطابق کاربردی آن ها با معیارهای پذیرش در بازارهای هدف و وجوه زیبایی شناسی شان با سلیقه و پسند دنیای امروزی؛ در پی ورود ایده های جدید بوده تا توأمان جایگاه هنری و مصرفی را به دست آورد.
واکاوی کمّی و کیفی اُرسی در خانه های قاجار اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
131 - 145
حوزههای تخصصی:
اُرسی، بازشوهای دست ساز ایرانی، با قدمتی طولانی از صفویه تا قاجار همواره زینت بخش بناهای ایرانی بوده است و در جای جای ایران به چشم می خورد. بیش از هر بنا اُرسی ها را در خانه ها می بینیم و خانه های اردبیل نیز از این موهبت معماری بی نصیب نمانده اند. عناصر تزینی –معماری گسترده ای در آثار تاریخی به جای مانده در شهر اردبیل به چشم میخورند.و اُرسی ها به عنوان یک هنر ایرانی از این قاعده مستثنی نیستند. اُرسی های به جا مانده در خانه های اردبیل یادگار هایی از زمان زندیه و به ویژه قاجار بوده اند. آن ها دارای طیف وسیعی می باشند و به ما این امکان را می دهند تا از جهات گوناگون به بررسی و تفکیکشان بپردازیم. از این رو این پرسش مطرح می گردد که: آیا علاوه بر دس ته بندی تاریخی اُرس ی های قاجاری اردبیل، مؤلفه دیگری چون تزیینات، تناسبات و تعداد بازشو جهت طبقه بندی آنها وجود دارد؟ با بررس ی و مقایس ه اُرس ی های خانه های اردبیل، در این سه دوره زمانی چه تمایزات و یا تشابهاتی در حیط ه شکل، ساختار، تزئینات و یا ویژگی های دیگر آن ها دیده می شود؟ در ادامه جهت پاسخ به سوال پیش رو سعی بر آن است که اُرسی در س ه بازه زمانی پیش نهادی در دوران قاجار، از لحاظ وجوه تمایزات و تش ابهات در فراوانی، طرح و نقش، شکل کلی، رنگ شیشه ها، جهت گیری، استفاده از نقوش گیاهی و آیات و اسماء الهی و روش ساخت مورد مطالعه قرار می گیرد. لذا با نظر به ماهیت پژوهش از روش توصیف ی تحلیلی استفاده شده و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردیده اس ت. با توجه به پژوهش های صورت گرفته، می توان گفت اُرس ی های خانه های قاجار اردبیل در سه دوره قاجار با وجود تشابهاتی در بخش جهت گیری و طرح و نقش و تمایزات فراوانی در استفاده از رنگ در شیشه اُرسی ها و همچنین استفاده از نقوش گیاهی و اسماء الهی بر روی روکوب اُرسی ها و ش کل کلی شان دارند. با توجه به تشابهات و تفاوت های موجود در تحلیل های ارائه شده می توان گفت از دوره اول به سوم استفاده از شیشه های رنگی ونقش و نگار و سایر هنرهای زینت بخش در اُرسی ها کاهش یافته و تزیینات کمتر و ساده تر شده اند درواقع کیفیت اُرسی های قاجار در اردبیل در طی سه دوره از اوایل تا اواخر این دوران سیری نزولی داشته است.
مطالعه پیکرک های انسانی شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه در عصر مفرغ از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی مفرغ یکی از مهم ترین ادوار باستانی در ایران است. در این عصر رابطه ی بازرگانی و تجاری گسترده ای بین شمال شرق ایران باستان و آسیای میانه بوجود آمده بود. در جریان این تعاملات ارتباطات قابل توجه فرهنگی و هنری بین این دو منطقه دیده می شود. پیکرک های انسانی در قبور مناطقی در شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه یافت شده اند که به صورت تجریدی و انتزاعی از جنس گل و سنگ با قطر کم ساخته شده و از ظرافت و دقت زیادی برخوردارند که می تواند بازگوی ارتباط و برهم کنش های این دو منطقه در عصر مفرغ باشد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن پاسخ این پرسش است که: پیکرک های انسانی شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه از لحاظ ریخت و کاربرد چه رابطه ای با هم داشته اند؟ در دوره مفرغ بیشترین پیکرک های پیداشده را زنان تشکیل می دهند. این آثار ازلحاظ ساختار و فرم بدن به شیوه انتزاعی و با لطافت، دقت و ظرافت قابل ملاحظه ای در اندازه های کوچک از جنس سنگ و گلِ رنگی ساخته شده اند و بر اندام های مادینگی تأکید داشته اند. این پیکرک ها علاوه بر کاربرد مذهبی و آیینی، به مفهوم باروری و زایش اشاره دارند. پژوهش حاضر با استفاده از داده های کتابخانه ای و به روش تطبیقی توصیفی انجام گرفته است.
ارزیابی محدوده آسایش حرارتی در اثر تهویه طبیعی در ساختمان های اداری بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
61 - 72
حوزههای تخصصی:
تأمین آسایش حرارتی از مهم ترین اهداف طراحی ساختمان هاست که مقادیر عمده مصرف انرژی را شامل می شود. در ساختمان های اداری آسایش حرارتی بر کیفیت محیط و کارایی کارکنان تأثیر بسزایی دارد. با توجه به تفاوت محدوده آسایش در ساختمان های تهویه مطبوع و تهویه طبیعی و نبود استانداردهای مناسب در این زمینه در ایران، ضرورت انجام پژوهش خاصه در ساختمان های برخوردار از تهویه طبیعی مشخص می شود. مقاله حاضر با هدف تعیین محدوده آسایش حرارتی در ساختمان های اداری تهویه طبیعی در بوشهر به صورت تجربی انجام شده است. با انجام مطالعات میدانی، عوامل محیطی (دما، رطوبت، سرعت باد) در بازه زمانی مناسب جهت کاربرد تهویه طبیعی، اندازه گیری شده و تعداد 180 پرسشنامه توسط کاربران و مراجعه کنندگان فضا پاسخ داده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد دمای بالای آسایش در این فضاها 6/28 درجه سانتی گراد و بالاتر از میزان پیش بینی شده طبق معادلات است. این مسئله لزوم انجام پژوهش های گسترده جهت تعیین محدوده دقیق را نشان می دهد.
تبیین سطوح، شاخصه ها و مراتب شفافیت در فضای معماری (مورد پژوهی: خانه رسولیان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
67 - 78
حوزههای تخصصی:
«شفافیت» در معماری از مفاهیم جدیدی است که اندیشمندان بسیاری آن را جزئی از اصول معماری محسوب نموده و معتقدند که معماری درگذر تاریخی، به سوی افزایش شفافیت فضایی پیش رفته است. این درحالی است که شفافیت، با مفاهیم جاری در بعضی خانه های سنتی مانند درونگرایی، محرمیت و فضای خلوت تباین دارد. لذا در این رابطه بایستی ابتدا به معنا و مفهوم دقیق شفافیت پرداخت تا ضمن تعیین چارچوب برای آن، بتوان اصل شفافیت در معماری را بررسی کرده و شاخصه ها و معیارهای استفاده از آن را مشخص نمود. در این پژوهش، خانه رسولیان یزد به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش از نوع کیفی و به روش توصیفی تحلیلی است، بدین منظور ابتدا اطلاعات حاصل از مطالعات کتابخانه ای و منابع اسنادی مورد بررسی قرارگرفت و با رویکرد تطبیقی مورد محور، شفافیت در خانه سنتی رسولیان ارزیابی -شد. براساس نتایج این پژوهش، شفافیت را می توان در چهار سطح؛ شفافیت کالبدی-سازه ای، شفافیت بصری-ادراکی، شفافیت رفتاری-عملکردی و شفافیت معنایی-مفهومی در فضای معماری تبیین نمود. شفافیت معنایی-مفهومی در معماری سنتی ارجحیت بیشتری دارد. همچنین با توجه به شاخصه های شفافیت در خانه رسولیان مشخص گردید، برای معماران همیشه ایجاد شفافیت حداکثری فضا مدنظر نبوده بلکه در بعضی از شاخصه ها، رویکردی کنترلی اتخاذ گردیده است.
ارزیابی تاثیرات کاربری های محرک شهری بر باززنده سازی بافت های تاریخی با رویکرد پویایی (مقایسه تطبیقی بافت های مرکزی، عامری و خرمکوشک اهواز)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
71-89
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله بافت های تاریخی از جمله مسائل مهم در حوزه های شهرسازی و معماری می باشد. یکی از عوامل تاثیر گذار بر باززنده سازی این بافت ها وجود کاربری های محرک هستند که در توسعه و پویایی بافت های تاریخی بسیار تاثیر گذار می باشند. هدف این پژوهش ارزیابی تاثیر کاربری های محرک بر باززنده سازی بافت های تاریخی، مرکزی، عامری و خرمکوشک واقع در شهر اهواز است. عوامل و معیارهای تاثیر گذار کاربری های محرک بر باززنده سازی و پویایی این بافت های تاریخی چیست؟ به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح شده است. با توجه به مقایسه تطبیقی سه بافت تاریخی مرکزی، عامری و خرمکوشک روش تحقیق این پژوهش بصورت توصیفی و تحلیلی و یافته های بدست آمده از طریق مدل ahp و با استفاده نرم افزار expert choice انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بافت مرکزی با میانگین وزنی 691/0، در رتبه نخست، عامری با میانگین وزنی 209/0 و خرمکوشک با میانگین وزنی 100/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین با توجه به ارزیابی صورت گرفته، معیارهای اجتماعی با میانگین وزنی 459/0، اقتصادی با میانگین وزنی 285/0، کالبدی با میانگین وزنی 137 /0 و زیست محیطی با میانگین وزنی 119/0، بر تاثیر گذاری کاربری های محرک بر پویایی و باززنده سازی این سه بافت موثر هستند.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ادراک بصری در تفرجگاه های کوهستانی (مطالعه موردی: محور کلکچال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
40 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نوع و نحوه ارتباط ابعاد مختلف ادراک بصری منظر مسیرهای کوهستانی، با میزان رضایتمندی و تمایلات مردم به حضور در محیط تفرجگاه های کوهستانی انجام گرفته است. در این راستا، محور کلکچال به عنوان یک محور با سطح کنشگری بالا و فعالیت های متنوع انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی و از نوع تحلیلی-توصیفی است. بدین منظور، برای تحلیل عوامل مؤثر بر ادراک بصری تفرجگاه های کوهستانی در چهار بُعد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری بررسی و ویژگی های منظر و توان و محدودیت های منطقه طی پیمایش مسیر و به صورت فیزیکی و کالبدی برداشت، و با سایر اطلاعات محیطی تلفیق و ارزیابی شد. همچنین با استفاده از پرسشنامه، میزان رضایتمندی مردم در هر سکانس براساس مؤلفه های مذکور ارزیابی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد ارتقای کمی و کیفی فضاهای تفرجگاهی کوهستانی باعث افزایش میزان جذب شهروندان و ارتقای سلامت روحی و جسمی آنها می شود. از راهکارهای بررسی شده می توان: پیروی از شیب طبیعی زمین و بکر نگه داشتن قسمتی از سایت، کاشت گیاهان به صورت توده ای برای کاهش سرعت باد، کاشت درختان به صورت خطی در امتداد یک محور به منظور خوانایی و رعایت سلسله مراتب کاشت با توجه به گیاهان موجود در سایت را برشمرد. بررسی نمونه موردی محور کلکچال نشان داد سکانس های دو و هشت که بیشترین امتیاز را از لحاظ کیفیت ادراک بصری و رضایتمندی کسب کرده اند، پتانسیل بالاتری جهت تبدیل به مکانی با فعالیت های چندمنظوره برای همه اقشار جامعه و همه سنین دارند. در بُعد احساسی، مؤلفه های تنوع فضایی، تراکم پوشش گیاهی و تمیزی فضا بیشترین نقش را در ادراک محیط کوهستان دارند. در بُعد تفسیری، مؤلفه خوانایی فضا همبستگی مثبتی با کیفیت محیط و رضایتمندی دارد. در بُعد شناختی، میزان تنوع رنگی و میزان محصوریت فضا رابطه معناداری با ارتقای کیفیت محیط و رضایتمندی مردم دارد اما بر کیفیت ادراک فضایی تأثیرگذاری کمی دارد. در بُعد ارزش گذاری، میزان حضورپذیری مردم ارتباط مستقیمی با کیفیت مؤلفه های سه بُعد شناختی، احساسی و تفسیری دارد که در این میان رابطه آن با مؤلفه های احساسی و تفسیری، بیشتر از مؤلفه های بُعد شناختی است.
بررسی روش های صرفه جویی انرژی در ساختمان های مسکونی سبز
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد جمعیت کشور در چند دهه اخیر معضلاتی در زمینه مسکن به وجود اورد که از ان به عنوان بحران مسکن یاد می شود از همین رو درطی دهه های اخیر احداث ساختمان های با کاربری مسکونی جهت کمک به حل مشکل مسکن در ایران مورد توجه قرار گرفت از طرف دیگر ضرورت توجه به امر صرفه جویی به خصوص صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی باعث شده که طراحی پایدار و معماری سبز به یکی از مباحث بسیار مهم تبدیل شود . بر اساس امار موجود بیش از نصف انرژی در ساختمان ها برای گرمایش و سرمایش و معادل 10 درصد ان برای روشنایی و بقیه ان برای سایر مصارف انرژی به کار می رود . در این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی به صورت کتاب خانه ای می باشد ، ضمن اشنایی با ساختمان های سبز ، به بررسی مزایای و تکنولوژی و سیستم های به کار گرفته شده در راستای اهداف بهینه سازی انرژی در این ساختمان ها پرداخته می شود و ه دف از آن اس تفاده از معیاره ای معماری سبز جهت توجیه پذیر نمودن ساختمان های سبز در ایران می باشد.
خوانش منظر شهر اشرف البلاد در دوره صفوی و نسبت آن با مجموعه باغ های صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های معمول در پژوهش های باغ های ایرانی این است که باغ ها را پدیده ای درون گرا در نظر می گیرند محصور در دیوارهایش و جدا از بستری که آن را احاطه کرده است. با این دیدگاه، برخی از ویژگی های مهم باغ ها نادیده گرفته می شوند. از سوی دیگر، تشخیص چهره اصیل شهر در منظر امروزین شهرهای تاریخی به دلیل تغییرات سریع شهری روزبه روز دشوارتر می شود. این امر ضرورت توجه به شناخت صحیح و حفاظت اصولی از منظر تاریخی این شهرها و عناصر تشکیل دهنده آن ها را ایجاب می کند. از آنجا که ساختار شهر در دوره صفوی، بسیار تحت تأثیر باغ ها و به خصوص باغ های شاهی بوده، پژوهش حاضر بر شناسایی روابط میان باغ و شهر در شهر اشرف البلاد صفوی متمرکز شده است. هدف این مقاله پی بردن به چگونگی کیفیات روابط و پیوندهای میان باغ های شاهی به عنوان عناصر شاخص منظر شهری تاریخی شهر صفوی اشرف البلاد با سایر اجزای تشکیل دهنده آن است. برای این منظور، از روش مطالعات تاریخی که رویکردی کاربردی در بازیابی جنبه های پنهان این ارتباط است، بهره گرفته شده است. در این راستا پیگیری مرحله به مرحله، منطبق با مراحل شکل گیری شهر انجام شد. با دنبال کردن این رویکرد، ساختارهای شهری گذشته و حال بر اساس اطلاعات مبتنی بر شواهد مکتوب و ریخت شناسانه، مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نمایانگر برخی از نمودهای ارتباط ساختاری میان باغ های شاهی و این شهر تاریخی است که در طول سالیان، کم رنگ شده است؛ از جمله جایگاه باغ های شاهی در مراحل طرح ریزی شهر، در ساختار شبکه ارتباطی شهر، در تراکم شهری و در نظام سلسله مراتبی حاکم بر منظر شهری. بر اساس این نتایج، کیفیاتی از پیوندهای میان باغ و شهر روشن می شود که معرف هویت شهر صفوی بوده اند و بدون آن ها، هم ارز ش های شهر مخدوش می شود و هم میراث باغ ها ناگفته می ماند.
توجه به فضاهای اجتماع پذیر و تعامل محور در طراحی بناهای سنتی معاصر (نمونه موردی: عمارت ذوالفقاری زنجان)
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری مسکن عشایر، عامل پایداری معماری کوچ (مطالعه موردی ایل قشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
72 - 90
حوزههای تخصصی:
شیوه زندگی عشایر بر پایه کوچ مسکنی ، انعطاف پذیر منطبق با شرایط زیستی و سبک زندگی برخاسته از شیوه زندگی است که عامل سازگاری عشایر با شرایط اقلیمی محیط پیرامون آنان می باشد، مسکنی که از گذشته تا کنون به حیات خود ادامه داده و با عوامل محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی پایدار به جلوه های پایداری در مسکن دست یافته است. مسئله این پژوهش، شناخت مؤلفه های شکل گیری مسکن پایدار عشایر می باشد. در واقع سیاه چادر، تمامی تعاریف و معانی خانه را داراست که با حداقل هزینه و با ظاهری ساده ولی کارایی بسیار بالا است که با وجود انعطاف پذیری در ابعاد زندگی و مسکن عشایر، می توان فاکتورهای مسکن پایدار را در آن یافت، مسکنی که منطبق با شرایط محیط طبیعی و ساکنان آن می باشد. روش انجام این پژوهش جمع آوری اطلاعات این تحقیق مطالعه اسنادی و مصاحبه با چندین طایفه از ایل قشقایی و روش تحقیق با طبقه بندی و تحلیل محتوایی انجام می گیرد. این پژوهش بُعد پایداری کالبدی به معرفی عناصر فضایی و عملکردی مسکن عشایر در انواع گونه های انعطاف پذیری و در بعد پایداری محیطی به معرفی عناصر عملکردی و ساختاری و انطباق آن ها با تنوع پذیری و تطبیق پذیری می پردازد. در بعد پایداری اجتماعی به بررسی مفاهیم ساختار زندگی عشایر در هر کدام از سه گونه انعطاف پذیری، می پردازد. یافتههای پژوهش حاکی از این است که استفاده و تلفیق این اصول با تکنولوژی و فناوری های روز می تواند گامی در جهت غنای طراحی و اجرای مسکن متحرک و قابل حمل باشد. اهداف پژوهش: 1. دست یافتن به شاخص های انعطاف-پذیری در روش زندگی سازگار با محیط. 2. شناخت و بازخوانی مسکن عشایر باهدف طرح الگوی مناسبی برای مساکن متحرک و مورد استفاده در مواقع لازم. سوالات پژوهش: 1.ابعاد پایداری مسکن عشایر کدام ها هستند؟ 2.ویژگی انعطاف پذیری در این الگوی سکونتی چگونه باعث ایجاد پایداری در مسکن عشایر می شود؟
انسجام دانش فنی و آموزه های طراحی در آموزش معماری مقایسه ی تطبیقی سرفصل دروس کارشناسی معماری دانشگاه های برتر جهان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
95 - 106
حوزههای تخصصی:
آموزش در رشته ی معماری آمیزه ای از کسب دانش و توانایی است. توانایی کاربست دانش های آموخته شده در طراحی معماری، از موضوعات مهم در حوزه ی آموزش دانشگاهی معماری است که در حرفه ای شدن دانشجویان موثر است و ضعف در این حوزه موجب ناکارآمدی دانش آموختگان معماری می گردد. این پژوهش به بررسی میزان واحدهای مرتبط با انسجام میان دانش فن ساختمان و طرح معماری در سرفصل آموزشی معماری در مقطع کارشناسی ایران و دانشگاه های منتخب جهان پرداخته و نسبت میان تعداد واحدهای دروس فنی، دروس انسجام دهنده و کارگاه های طراحی معماری در این سرفصل ها بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در دانشگاه های تراز اول جهان واحدهای انسجام دهنده نسبت به دروس فنی و طراحی معماری تعداد واحد های بیشتری را به خود اختصاص داده اند. در سرفصل مصوب 1377 ایران، دانشگاه تهران (1392)، فردوسی مشهد (1395) این دروس تعداد واحدهای کمتری را در بر می گیرد. این نسبت در سرفصل های مصوب دانشگاه شهید بهشتی (1384) و دانشگاه یزد (1398) بهبود پیدا کرده است. این پژوهش، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحقیق، رویکردهای تحلیل محتوا بوده است. داده های کمی در چهار دسته مقوله بندی شد ه اند، سپس فراوانی مقوله ها براساس درصد، استخراج و مقایسه گردیده اند. نتایج این بخش، با مرور منابع و نظریات مرتبط، توصیف شده است.
احیای نقش مراکز مذهبی در طرح های مرمت بافت های تاریخی شهری مبتنی بر ملاحظات فرهنگی؛ مورد مطالعه: بافت تاریخی محله پشت گنبد اصفهان
حوزههای تخصصی:
تأثیر ویژگی های اقلیمی بر ایجاد باغ آبی در باغسازی ایرانی (نمونه موردی : باغ ائل گلی تبریز و باغ فرح آباد اصفهان)
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی از دیرباز تا کنون مورد بحث و بررسی بوده است. در این مقاله پیش درآمدی بر باغ سازی ایرانی در پیش و پس از اسلام خواهد داشت، در ادامه ویژگی ها و انواع باغ ایرانی و همچنین به بررسی موشکافانه تر باغ های آبی خواهد پرداخت. در آخر، پس از معرفی دو باغ ائل گلی تبریز و باغ فرح آباد اصفهان به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو باغ آبی نیز پرداخته شده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و ارزیابی تاثیر اقلیم و جغرافیا بر روی فرم و نوع باغ سازی می باشد. روش تحقیق، با استفاده از راهبرد ترکیبی به صورت توصیفی – تحلیلی است و اطلاعات مورد این پژوهش با مرور متون و منابع و روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گرد آوری شده است، همچنین تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. یافته های تحقیق،ارائه شباهات و تفاوت ها در مورد دو باغ آبی ائل گلی و فرح آباد می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرم کلی باغ ها در یک اقلیم یکسان، شبیه نیست و نیازهایی که آب و هوای آن اقلیم بوجود آورده سبب شکل گیری فرم باغ ، خصوصا باغ آبی ، گردیده است.
تطبیق جایگاه عرفان اسلامی و اندیشه ذن بودیسم در نقاشی های سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
367 - 387
حوزههای تخصصی:
نقّاشی و شعر به عنوان دو هنری که ارتباط نزدیکی با اندیشه ها و علایق فرد دارند، انعکاسی از باورهای مذهبی رایج و نمادهای مربوط به آن هستند. نقاشی و شعر هر دو از یک سرچشمه و یک منبع سیراب گشته اند و بر تفکّرات و اندیشه های صاحب اثر منطبق اند. سهراب سپهری شاعر و نقاش دوره معاصر دارای سبک خاصی است که آثار او را از دیگران متمایز می سازد. مسئله ای که می توان مطرح کرد چگونگی انعکاس باورهای فرهنگی و اندیشه های عرفانی موجود در نقاشی های سهراب سپهری است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا به دنبال واکاوی سبک موجود در نقاشی های سهراب سپهری است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سپهری در نقاشی های خود از اندیشه های عرفانی از جمله عرفان اسلامی و ذن بودیسم بهره جسته و آثار وی تحت تأثیر سلوک ذن می باشد. اغلب هنرمندانِ عارف مسلک از جمله سپهری به طبیعت که یکی از جلوه های آشکار خلقت هستی است، توجه بسیاری داشته اند. سپهری خداوند را کنار کاج بلند و لای شب بوها می بیند و احساس می کند. همچنین آثار سپهری دارای بن مایه های هنری و معنایی جهانی بینی عرفان از جمله عرفان اسلامی است. به طور کلی می توان چنین گفت که در ترکیب بندی و نحوه ترسیم نقاشی های سپهری اندیشه های عرفانی و سلوک ذن بودیسم به شدت تأثیرگذار بوده اند. همچنین وجود نمادهای سمبلیک عرفانی و ذن بودیسمی از جمله کوه، درخت و... در نقاشی های سپهری نشان دهنده طبیعت گرایی سپهری می باشد که خود یکی از اندیشه های عرفانی و اصول ذن بودیسم می باشد. اهداف تحقیق 1. بررسی تأثیر اندیشه ذن و عرفان اسلامی بر ترکیب نقاشی های سهراب سپهری. 2. بررسی جنبه های نمادین عناصر طبیعت در نقاشی ها ی سهراب سپهری با توجه به اندیشه ذن بودیسم و عرفان اسلامی. سؤالات تحقیق 1. اندیشه ذن بودیسم و عرفان اسلامی چه تأثیری بر ترکیب بندی نقاشی های سهراب سپهری داشته است؟ 2. با توجه به اندیشه ذن، جنبه های نمادین عناصر طبیعت در نقاشی های سهراب سپهری چیست؟
مؤلفه های معماری تأثیرگذار منظرشهری بر کاهش افسرد گی بانوان از منظر متخصصین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
71 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهرهای امروز، با مؤلفه های کالبد ی و فضایی خود ، بستر بهبود د هند ه علائم بیماری را د ر اجزایشان نهفته د ارند و معماری منظر به عنوان حلقه سلامت شهر، سلامت روان د ر شهر ها را ایجاد می نماید . با گسترش روز افزون علائم افسرد گی به خصوص د ر زنان شهر نشین، لزوم شناسایی روش های د رمانی، میزان اثرگذاری هریک از مؤلفه های محیطی، یافتن الگویی مشترک د ر بستر شهر ها و مکان های مناسب شهری د ر وضع موجود به منظور بهره وری کامل از پتانسیل های نقاط شهری، به نفع زنان را، آشکار می کند . انتظار می رود با رشد بی سابقه بیماری های روان مانند افسرد گی، د رکلان شهرهایی چون تهران، فضا های شهر برای ارتقای سلامت روان و کاهش علائم افسرد گی زنان آماد ه شود .هد ف پژوهش: تهران با د اشتن باغ هایی که امروزه به عنوان بخشی از فضا های عمومی شهر، د ر د سترس عموم هستند ، با د اشتن فاکتور های سلامتی د ر خود ، به عنوان خرد اقلیم های سلامتی مطرح بود ه و می توانند به عنوان محیط بهبود د هند ه طول د رمان د ر کاهش علائم بیمارهای روان به خصوص افسرد گی زنان به کار روند . هد ف، معرفی مؤلفه های معماری منظر د ر باغ ها به منظور سلامت زنان، برای استفاد ه از این گونه فضاها د ر بخش د رمان به خصوص سلامت روان است.روش پژوهش: به منظور پاسخگویی به پرسش های پژوهش، پژوهشگران به جمع آوری اسناد پژوهش های مربوط و جمع آوری نظر متخصصان روان د رمان، روانپزشک و طراحان محیط زیست با روش مصاحبه و پرسشنامه پرد اختند وروابط د اد ه ها با آزمون ناپارامتری کروسکال والیس، مورد تحلیل قرارگرفت.نتیجه گیری: هند سه منظم د ر مسیر های حرکتی و عناصر، تخصیص 3/ 1 مساحت به حضور آب و توجه به سلسله مراتب آن، تراکم گیاهی متوسط با کاشت صحیح به لحاظ ارتفاعی، گونه های متنوع، نورپرد ازی نزد یک به نورطبیعی روز، ساماند هی روشنایی عمومی و سایه های ایجاد شد ه، رنگ های زرد و سبز د ر آرایش منظم کف و مصالح طبیعی از جمله عناصر اصلی بهبود د هند ه فضا برای علائم افسرد گی زنان خواهد بود .