فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
103 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع بافت های فرسوده از موضوعات اصلی شهرسازی به حساب می آید. بازآفرینی فرهنگ مبنا رویکردی جدید به بازآفرینی شهری است که در تلاش است با بهره گیری از ویژگی ها و برتری های فرهنگی اجتماعی هر منطقه، به ساخت دوباره شهر و محله پرداخته و فضای کالبدی اجتماعی متمایزی بر اساس فرهنگ محلی ساکنین و خصوصیات ویژه آن محل خلق نماید. این رویکرد تأثیری مثبت بر اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند موجب افزایش پیوستگی اجتماعی و صنعت گردشگری در شهر شده و میزان جرم و جنایت را کاهش دهد. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مطالعات اسنادی و میدانی استوار می باشد. در بخش کیفی پژوهش، داده های مصاحبه نیمه ساختار با استفاده از نظریه زمینه ای تحلیل شدند، یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه ساکنان، بازآفرینی در گرو پویایی و سرزندگی اجتماعی و اقتصادی می باشد. در این راستا مقولاتی همچون سهولت دزدی و بی احتیاطی، ایمنی و امنیت، بی کاری و فقر، فضای ساخته شده، اجتماعی، مشارکت ساکنین و نگاه مسئولین، فرهنگی و تاریخی، اقتصادی تسهیلات، تجهیزات و خدمات تاثیر گذارند. همچنین وجود یا نبود اعتماد و انگیزه در نوع نگاه ساکنین به آینده و محله تاثیر ویژه ای دارد. در بخش کمی این پژوهش با تدوین پرسشنامه و تکمیل آنها توسط ساکنین و متخصصین، با تحلیل نتایج داده های پرسشنامه و استفاده از آزمونهای فریدمن و همبستگی، یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص فرهنگی رتبه نخست را بدست آورده است. وجود پتانسیل بالقوه فرهنگی (میراث ملموس و ناملموس) نوید خوبی برای بازآفرینی فرهنگی می باشد. در میان شاخص ها شاخص زیست محیطی رتبه ی آخر را کسب نموده است. شرایط آب و هوایی ارومیه و همچنین علاقه ی شهروندان به طبیعت و کشاورزی دو عنصری هستند که با همت بیشتر طراحان و مسئولین می توان این شاخص را ارتقا داد. همچنین مولفه اجتماعی رتبه دوم را کسب نموده است که این نشانگر وجود پتانسیل بالای سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی ارومیه می باشد.
سنجش عملکرد عناصر اقلیمی خانه های سنتی بافت تاریخی شیراز با رویکرد آسایش حرارتی؛ مورد پژوهی: ایوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
89 - 115
حوزههای تخصصی:
با رجعت به گذشته و نگاهی بنیادین به زیستگاه ها و عناصر همخوان با طبیعت، پایداری اقلیمی را از ویژگی های اصلی خانه های سنتی می توان برشمرد. انسان ها در گذشته آموخته بودند که برای عملکرد حرارتی مناسب ترِ فضاهای سکونتی خود راهکارهای متفاوتی را اتخاذ کنند، لذا با خلق فضاهای بینابینی در حد فاصل فضای باز و بسته توانستند دمای محیط پیرامونی خود را کنترل کنند. غایت اصلی ایوان ها همانا عملکرد اقلیمی آن ها بوده است که با سایه اندازی در کنترل دما و ایجاد آسایش حرارتی نقش مهمی ایفا کرده اند. از مهم ترین اهداف این پژوهش، بررسی داده های اقلیمی ایوان ها و شناخت عملکرد حرارتی آن ها با توجه به تناسبات کالبدی است. سه بنای سنتی ایوان دار با موقعیت های مختلف جغرافیایی انتخاب شدند. سنجش داده های آب وهوایی با وسایلی همچون ترموپیرومتر و ترموهیگرومتر انجام و سپس توسط نرم افزار شبیه سازی Envi-met اعتبارسنجی شده اند و در نهایت با نرم افزار Bio-met شاخص آسایش حرارتی PET اندازه گیری شد. داده های آب وهوایی از طریق ضرایب همبستگی ارزش گذاری شدند. بر اساس نتایج حاصل شده و با وجود تمامی متغیر های فیزیکی مؤثر در حیاط پیرامونی ایوان ها نظیر مساحت، پوشش گیاهی، حوض آب، ارتفاع دیوارها و مصالح دیده شد که برای عملکرد حرارتی بهتر، نیاز به کاهش دمای متوسط تابشی در حیاط و ایوان ها هستیم، لذا با توجه به همبستگی بسیار قوی دمای متوسط تابشی و شاخص آسایش حرارتی در حیاط و ایوان این سه خانه دیده شد که به رغم اثرات محیطی مؤثر در حیاط پیرامونی، افزایش عرض ایوان ها، افزایش مساحت گشایش فضایی ایوان در نما و افزایش ارتفاع از سطح حیاط از یک طرف و سایه اندازی بیشتر در حیاط از دیگر سو از درجه اهمیت بالاتری برخوردارند. در نهایت شاهد بهینه تر شدن شاخص PET و در پی آن کاهش استرس حرارتی خواهیم شد. ضوابط به دست آمده در این پژوهش دریچه ای جدید برای بازیابی مفاهیم الگوهای کهن و کمک به حل مشکلات اقلیمی خواهند شد.
شناسایی و مقایسه میان الیافِ گیاهیِ غیر چوبی (کتان،شاهدانه،کنف و پنبه) با الیافِ کاغذهایِ نسخ خطی قرون 5، 7 الی 12 ه.ق متعلق به موزه ملی ملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاغذهای تاریخی متشکل از الیاف گیاهان غیرچوبی هستند، الیافی که تنها در منابعی انگشت شمار به آنان اشاره شده است. این پژوهش بر آن است تا تنوع و بیشترین نوع الیاف گیاهی مورد استفاده در نمونه کاغذهای نسخ خطی قرون 5، 7 الی 12 ه.ق را از طریق تطبیق با نمونه گیاهان موجود بررسی کند. بنابراین با استناد به منابع کتابخانه ای در خصوص بیشترین گیاهان مورد استفاده در کاغذسازی، جمع آوری گیاهان غیر چوبی و بررسی الیاف آنان با مرفولوژی الیاف کاغذهای نسخ خطی موجود در موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک داده ها را گردآوری می نماید. این داده ها بر پایه روش های آزمایشگاهی و از طریق معرف میکرو شیمیایی و بررسی های میکروسکوپی نوری و پلاریزان بدست آمدند که در نهایت به توصیف، تحلیل و دسته بندی انواع الیافِ سازنده در نمونه کاغذهای این پژوهش منتهی شدند. نتایج مطالعات نشان دادند که الیاف گیاهی کتان، شاهدانه، کنف در دو دسته فیبرهای چوبی و پوستی از یکدیگر متمایزند اما این تفاوت پایدار نیست و گاهی از استاندارهای بیومتری الیاف تبعیت نمی کند و گاهاً شباهت هایی، به ویژه در میان الیاف پوستی شان مشاهده می گردد. در نمونه کاغذهای مطالعاتی نیز، عمده مواد تشکیل دهنده فیبرهای پوستی گیاهان کتان، شاهدانه و الیاف لینتِ میوه گیاه پنبه حضور دارند و نشانه ای از حضور الیاف کنف در میان کاغذهای این نسخ خطی نیست. در خمیر همه این کاغذها، فیبرهای چوبی و سلول های همراه به ندرت وجود دارند که کار شناسایی الیاف گیاهی را دشوار می سازند، اما حضورشان نقش موثری در امر شناسایی و تشخیص صحیح الیاف گیاهی دارد.
تأثیر داوری همراه با تأمل در ارتقاء کیفیت یادگیری دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات جهانی و بومی آموزش معماری، یادگیری تأملی، مفهومی آشناست؛ اما تاکنون، ارزیابی معماری به عنوان مکمل یادگیری تأملی، مورد مداقه و آزمون قرارنگرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش ارزیابی تأملی در ارتقاء یادگیری مفاهیم پایه در دانشجویان معماری است. در این پژوهش، نویسنده به همراه گروه مدرسان، در قالب یک آزمایش و با روش تحقیق تجربی-کیفی، میان 32 دانشجوی معماری سال سوم (گروه شاهد و آزمون) با ارائه روش آموزش تأملی و با ایجاد یک فضای تعاملی و دخیل نمودن مداوم دانشجویان در امر ارزیابی همتایان خود، تأثیر روش یادگیری تأملی را بر ارتقاء کیفیت یادگیری آنها، مورد بررسی قراردادند. پنج شاخص شامل داوری منطقی، رفت و برگشتی، با حضور دانشجویان، فرآیند محور و مبتنی بر به ثمر رسیدن ایده طراحی، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا در یک آزمون دلفی دو مرحله ای شاخص های مذکور توسط پانزده خبره اعتباربخشی شدند. نتایج نشان داد که 62.5 درصد از اساتید با شیوه ارزیابی تأملی تدریس می کنند. پس از تدریس آزمایشی به شیوه ارزیابی تأملی، به دو گروه شاهد و آزمون، دو پرسشنامه داده شد. نتایج نشان داد که یادگیری دانشجویان در فهم مفاهیم پایه همچون زیبایی، استحکام و سلسله مراتب، و فرآیند پیچیده فهم طراحی و داوری اثر، ارتقاء یافته است.
بررسی شاخص PMV در آسایش حرارتی فضاهای باز شهری در فصل تابستان مطالعه موردی: پیاده راه رود کنار خرم آباد لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۴۱-۱۹
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه بحث آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل مهم در کیفیت فضاهای باز شهری در کنار عوامل کالبدی مطرح شده است. اصولاً شهروندان، تمایل به حضور در فضاهایی دارند که در آنجا احساس آسایش حرارتی داشته باشند. به دلیل تأثیر پارامترهای گوناگون در فضاهای باز شهری که بر روی آسایش حرارتی کاربران تأثیرگذارند و کمبود مبانی مدون در این زمینه، خلق چنین فضایی در یک محدوده شهری، با دشواری هایی در تشخیص و تأمین نیازهای حرارتی برای طراحان شهر گردیده است. یافته ها: مطالعات نشان داد که در فضاهای باز محیط شهری به دلیل تأثیر عوامل مختلف نمی توان به شرایط مطلق آسایش حرارتی در تمام طول روز دست یافت؛ بلکه انتظار می رود شرایط آسایش حرارتی برای ساعات مشخصی فراهم شود. برای بهبود آسایش حرارتی در فضاهای باز شهری عناصری همچون، پوشش گیاهی، آب، جهت گیری مناسب، نوع مصالح، رنگ، نرخ فعالیت و نرخ پوشش اهمیت می یابند. بدیهی است با به کارگیری این عوامل و رعایت زمان حضور در فضای باز پیاده راه رودکنار، آسایش حرارتی در آن مهیا شود. روش: پژوهش ازنظر هدف کاربردی- توسعه ای است؛ و بر اساس روش تحلیلی است. در این روش جهت بررسی خرد اقلیم مورد نظر از تکنیک شبیه سازی با نرم افزا (Envi met) به عنوان یکی از کامل ترین نرم افزارهای شبیه سازی در حوزه خرداقلیم های شهری، استفاده شده است و مقادیر شاخص آسایش حرارتیPMV (پیش بینی متوسط آرا) به کمک شبیه سازی در نقاط مختلف مسیر پیاده راه طراحی شده که شرایط و موقعیت های متفاوتی دارند، محاسبه شده و تغییرات دو عامل دما و تابش و تأثیر آن بر آسایش حرارتی رودکنار خرم آباد لرستان در فصل تابستان، مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه گیری: نهایتاً مشخص شد که عواملی نظیر انتخاب جهت مسیر حرکت، ساعت پیاده روی، عرض پیاده راه، وجود درختان و پوشش گیاهی، سایه و آب، همچنین برخی ویژگی های کاربران نظیر نرخ متابولیک و فعالیت، نرخ پوشش در میزان آسایش حرارتی در این فصل از سال تأثیرگذار بوده است.
جلوه هایی از باغ ایرانی در مینیاتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
6 - 13
حوزههای تخصصی:
نقاشیِ روایتگر ایرانی که جلوه هایی از شعر و ادب این مرزوبوم را به تصویر کشیده، با سوژه هایی مردمی و شاهانه در دنیایی رنگین و مکان و منظری روح افزا، از گذشته های دور تا کنون فرهنگ و باور ایرانیان را ثبت نموده است. صحنه های گوناگون از روایات حماسی و مذهبی، شاعرانه و عاشقانه، شکار، رزم و بزمِ شاهان و تمامی آنچه در مینیاتور به تصویر درآمده، بازتاب زندگی جاری مردم بوده است که از لابه لای متون ادبی و اشعار انتخاب شده و به گونه ای ویژه با زیبایی شناسی هنرمندان نقش شده اند. فرهنگ و باور ایرانی در دل طبیعت خودنمایی می کند و آنچه در تمامی نقش ها حضور دائمی دارد، باغ و بوستان ایرانی با تمام عناصر و جزئیات واقعی است، چنان که در عالم خارج و در واقعیت دیده می شود. باغ و باغ سازی هنر اصیل و دیرپای ایرانی است که از روزگار باستان با زندگی مردم عجین بوده و در تمام دوران اسلامی نیز تداوم یافته است. باغ مکان مقدسی بوده که نیایشگاه های کهن را در برداشته و مجموعه آب، گیاه و چارتاقی-معبد از دوران باستان تا کنون در جای جای ایران بوده (و هست) و برگرفته از باورها، دین و اعتقادات طبیعت گرای ایرانیان است. باغ-معبدهای کهن به باغ-مزارهای دوران اسلامی تبدیل شدند و الگوی باغ ایرانی-اسلامی در گذر زمان براساس بزرگداشت عناصر مقدس آب، گیاه و چارتاقی-کوشک در جوار آنان شکل گرفت. از آنجا که تا کنون نقاشی ایرانی-مینیاتور- با عالم خیال و مثال معرفی شده، ضروری است که این قول اشتباه اصلاح و جایگاه واقعیت و طبیعت گرایی در این هنر اصیل ایرانی مشخص شود و به گواهی آثار موجود ثابت شود که صحنه های مینیاتور بازتاب باغ و کوشک ایرانی و عناصر مقدس آن مانند آب و درخت و نمایش بوستان و طبیعت ایران است و ریشه در باورهای کهن مردم داشته است. این نوشتار برمبنای تحلیل آثار موجود و به روش استنتاجی تنظیم شده و به گونه غیرمستقیم به نقد آرای موجود در زمینه نقاشی ایرانی نیز پرداخته است. هدف از این پژوهش، نقد نظریات موجود در باب مینیاتور مبنی بر نگاه غیرمنطقی، احساسی و بعضاً نادرست است که دیرزمانی است رایج شده است. از این رو بر این مهم تأکید شده است که هنر باغسازی ایرانی آشکارا در صحنه های مینیاتور جلوه گر شده و بنابراین نقاشی ایرانی طبیعت را در صحنه های واقعی از باغ و بوستان ترسیم نموده است.
ارزیابی سازگاری اقلیمی اقامتگاها ی موجود در جزیره های قشم، هرمز و هنگام
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
56-68
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر اقامتگاه هایی با عنوان اقامتگاه بوم گردی در صنعت گردشگری کشور پدیدار شده اند. از اهداف اصلی ساخت این اقامتگاه ها سازگاری بنا با محیط، توجه به اقلیم منطقه و پایداری بنا می باشد. همچنین اقامتگاه هایی با رویکردهای جدیدتری چون اقلیمی و پایداری بنا شده اند که بدون توجه به معماری بومی منطقه طراحی و ساخته شده اند. توقع می رود که این بناها کیفیت بیشتری نسبت به بناهای بومی منطقه داشته باشند زیرا با علم روز ساخته شده اند و جوایز معماری روز دنیا را هم دریافت کرده اند. هدف این مطالعه بررسی سه اقامتگاه بوم گردی در جزایر دریای خلیج فارس (قشم، هنگام و هرمز) از نظر سازگاری بنا با مولفه های اقلیمی معماری منطقه می باشد. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. در ابتدا اطلاعات ژئوفیزیکی و اهداف اقلیمی این سه جزیره شناسایی شده بعد مولفه های اقلیمی آنها استخراج شده است و در ادامه بر اساس راهکارهای اقلیمی به بررسی این سه بنا پرداخته شده است. در انتها تمام یافته ها در جدولی به صورت خلاصه جمع آوری شده و به مقایسه ی سازگاری بناها با اقلیم منطقه پرداخته شده است. در این پژوهش فرض بر این است که اقامتگاه تازه تاسیس ماجرا، واقع در جزیره ی هرمز با توجه به رویکرد اقلیمی- زیستی، سازگاری بیشتری با محیط داشته باشد ولی بلعکس بنای قدیمی ساخت (دورشه در قشم) و بنای جدیدی که با رویکرد معماری بومی (گاروم زنگی) ساخته شده اند، سازگاری بیشتری با محیط دارند. در این پژوهش نتیجه گرفته شد که الگوهای معماری هر منطقه با اقلیم، فرهنگ و تاریخ همان منطقه سازگار شده اند. این سازگاری قرنها طول کشیده و عدم توجه به این الگوها سبب خلق بناهایی که با اقلیم و فرهنگ منطقه سازگار نیستند شده است. معماران باید تلاش کنند که به جای حذف الگوها، الگوهای موجود هر منطقه را بر اساس نیازهای جدید بروز رسانی کنند.
تدوین شاخص ها و طبقه بندی کاربردی مدل های آموزش آتلیه ای طراحی معماری
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
103-121
حوزههای تخصصی:
هر آموزش طراحی معماری محوری ترین موضوع آموزش معماری است. اگرچه آموزش طراحی در ایران پس از انقلاب فرهنگی اصطلاحا بومی سازی شده، ولیکن اساس آن منطبق بر ساختار آموزشی بوزار، باهاوس و سپس شیوه های متاخر اروپایی و آمریکایی است. ضعف اساتید و مراکز آموزش عالی در دانش و فهم مدل های مختلف آموزشی منجر به انطباق آموزش طراحی معماری بر اساس سرفصل های سیال، منعقد نشده و سلیقه محور شده است. هدف مقاله حاضر شناسایی، تدقیق و طبقه بندی موثرترین شیوه های آموزشی است و فرض بر آن است که چنین طبقه بندی با شفافیت لازم می تواند تا حدود زیادی ضعف آموزشی دروس طراحی معماری را کاهش دهد. سوال اصلی پژوهش آن است که چه شیوه هایی در این زمینه تدوین و تجربه شده است؛ ویژگی های هر یک چیست و چه عواملی در انتخاب هر روش موثر است؟ این تحقیق از انواع پژوهش های ترکیبی است؛ علاوه بر تبعیت از روش های اسنادی و تاریخی، متکی بر روش های تحلیلی- مقایسه ای بوده ولیکن تجربیات آموزشی محققین در جمع بندی نهایی، روش های کیفی را بر ساختار تحقیق حاکم می کند. دستاورد پژوهش حاضر شناسایی پنج الگوی آموزشی بر مبنای شناسایی معیارهای کلان متمایز کننده می باشد.
واکاوی هندسه به کار رفته در مدرسه غیاثیه خرگرد با تأکید بر هندسه عملی ابوالوفا بوزجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
هندسه در متون تخصصی هندسی به دو دسته هندسه عملی و نظری تقسیم بندی می شود. این متون، هندسه عملی را جوهره کار صنعتگران، نقشه برداران و بنایان دانسته و مهم ترین نماد بیرونی آن را معماری قلمداد می کنند. در بین متون، رساله هندسه عملی بوزجانی از منابعی است که در آن هندسه با روش های متعدد و راه حل های ساده تر بیان شده است. قوام الدین شیرازی در متون کهن به عنوان مهندس و معمار در عصر تیموری یاد شده و مدرسه غیاثیه یکی از ماندگارترین بناهای ساخته شده توسط او است. در این پژوهش با روش تاریخی-تحلیلی، هندسه مدرسه غیاثیه مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با هندسه بوزجانی تطبیق داده شده است تا پاسخگوی این سوال ها باشد: کاربست هندسه عملی در مدرسه غیاثیه چگونه صورت گرفته است؟ و شبکه های شطرنجی در طراحی این مدرسه به چه صورتی مورد استفاده بوده است؟ برای یافتن پاسخ، ابتدا هندسه عملی از منظر اندیشمندان غربی و ایرانی بررسی شد و سپس پلان و نمای مدرسه غیاثیه با توجه به روش های بوزجانی مورد بازنگری قرار گرفت. در نتیجه این تحقیق با اعمال شبکه مدولار بر پلان با توجه به ابعاد گنبدخانه و نیز تطبیق شکل گیری فضاها با هندسه بوزجانی، استفاده قوام الدین از روش های خاص هندسی و نیز از مدول مربعی مشخص در طراحی و ساخت بناها محرز گردید.
چارچوبی روش شناختی در شناسایی مسائل واجد ارزش پژوهش پیرامون «خاطره جمعی» در شهر ایرانی با اتخاذ رویکرد مسئله-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
57 - 77
حوزههای تخصصی:
مخدوش شدن ساختارهای کالبدی-فعالیتی خاطره انگیز، تخریب بافت های تاریخی، تغییر شیوه زندگی و آسیب های جدی وارده به زیست بوم خاطره انگیز در پی فرآیند مدرنیزاسیون در شهرهای ایرانی، خاطرات جمعی را با چالش های گسترده ای روبرو ساخته است. هدف نوشتار حاضر، پیشنهاد چارچوب روش شناختی انتخاب مسائل واجد ارزش پژوهش، پیرامون «خاطره جمعی در شهر ایرانی» و روش پژوهش، کیفی و ترکیبی از رویکرد مورد پژوهی (مسائل واجد ارزش پژوهشی دکتری شهرسازی در زمینه «خاطره جمعی») و فراترکیب کیفی مطالعات صورت پذیرفته در زمینه خاطرات جمعی است. در این نوشتار ضمن تأکید بر دیالکتیک عام و خاص پژوهش (آموختن علم به مفهوم جهان شمول و بازتولیدش در بستری محلی)، با استفاده از چارچوب روش شناختی سه مرحله ای پیشنهادی («تهیه فهرست اولیه مسائل» ، «برشماری مسائل واجد ارزش پژوهش» بر پایه ارزیابی چهار-مرحله ای و «تدوین شناسنامه مسائل و ترسیم طرحواره پژوهش های پیشنهادی»)، هفت مسئله «انتقال معنا و تداوم خاطره در شهرهای معاصر»، «برهم خوردن تعادل تغییر، تداوم و ثبات و چالش تولید خاطره»، «عدم پیوند خاطرات با تجارب زیسته»، «فاصله به خاطر آورندگان با بستر مکانی خاطرات»، «خاطره زدایی به بهانه مدرنیزاسیون یا انتفاع اقتصادی»، «تغییر سبک زندگی و اثرات آن بر خاطرات جمعی» و «معارضه جویی معاصر انسان ایرانی» به عنوان مسائل واجد ارزش پژوهش پیرامون خاطره جمعی در شهر ایرانی شناسایی گردیده است.
تحلیل عملکرد مصرف انرژی مجتمع تجاری الماس شرق بر مبنای مناسب ترین نوع شیشه اتریوم و رنگ آبی لاجوردی با نماد معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی ویژگی های بصری، الگوهای هندسی و کاربرد گره چینی چوبی در خانه های تاریخی درمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
161 - 184
حوزههای تخصصی:
یکی از هنرهای سنتی مرتبط با معماری، گره چینی است که بر اساس ساختار و اجزاء در فضاهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته و در غنای فضای معماری نقش مؤثری دارد. هدف از این تحقیق، بررسی تطبیقی ویژگی های بصری و الگوهای تزئینی آثار گره چینی در معماری سنتی منازل مسکونی تاریخی است. دوره تاریخی این آثار شامل دوره افشاریه، قاجار، و اوایل دوره پهلوی است که همگی در شهر درمیان در استان خراسان جنوبی واقع هستند بر این اساس نگارندگان در پی پاسخ به این پرسش ها بودند که ویژگی های بصری آثار گره چینی در خانه های تاریخی منطقه درمیان چیست و مقایسه تطبیقی خانه ها، از حیث کاربرد و نقوش، حائز چه نکاتی در هنر گره چینی معماری مسکونی منطقه درمیان است. مقاله حاضر از نظر شیوه نگرش و پرداختن به مساله، توصیفی- تحلیلی و از نظر شیوه انجام، تحلیل محتواست. در این پژوهش 5 اثر از خانه های تاریخی درمیان شامل خانه توکلی، خانه عبدالعظیم بیک نوزاد، خانه عبداله بیک مسینایی، خانه عبداله خان رفیعی و خانه مهدی خان رفیعی که دارای تزئینات گره چینی هستند مورد مطالعه قرار گرفته و نقوش گره چینی در معماری این خانه ها از دیدگاه بصری و الگوی طراحی بررسی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد بیشتر گره چینی ها از نوع مشبک و کمترین تعداد از نوع توپر می باشد. متنوع ترین گره چینی ها را می توان در خانه مهدی خان رفیعی مشاهده کرد که علاوه بر دارا بودن یک اثر گره چینی ترکیبی توپُر-مشبک که در نوع خود منحصر بفرد است، از گره چینی در ساخت نرده، ارسی، درب و پنجره استفاده شده است. رایج ترین کاربرد گره چینی در معماری مسکونی خانه های مورد مطالعه، به کارگیری گره مشبک در بازشوها (پنجره ) است. این نوع گره سازی علاوه بر تامین نور و حفظ جریان باد، به دلیل به کارگیری در فضای تابستان نشین طبقه ی بالای عمارت، موجب حفظ محرمیت فضای خصوصی بنا شده است. از نظر تطبیق کمیت و کیفیت آثار گره چینی با دوره تاریخی هر بنا نیز می توان این نکته را بیان نمود که هر چه خانه ها از قدمت تاریخی بیشتری برخوردار هستند، تعداد و کیفیت آثار از تنوع و کاربرد بیشتری در معماری مسکونی برخوردار است. لذا در خانه های متعلق به اواخر افشاریه مانند خانه عبداله بیک مسینایی و خانه مهدی خان رفیعی، از هنر گره سازی به طور گسترده تر و پرکاربردتری از خانه های قاجاری (خانه عبدالعظیم بیک نوزاد) و پهلوی (خانه توکلی) استفاده شده است. داده های پژوهش حاکی از آن است که دست کم 11 نوع گره مختلف در خانه های مورد مطالعه قابل شناسایی است. پرکارترین و متنوع ترین هندسه نقوش را در ساخت ارسی خانه توکلی و خانه مهدی خان رفیعی می توان مشاهده نمود. به علاوه، پرکاربردترین هندسه، گره هشت و چهار است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، پرکاربردترین گره، گره هشت و چهار و پرکاربردترین آلت؛ مربع، سِلی و ترنج تند می باشد. زمینه گره در بیشتر آثار مربعی، ولی کادر آن مستطیل می باشد. همچنین خانه مهدی خان رفیعی واجد متنوع ترین نوع گره سازی هم از حیث هندسه نقوش و هم از حیث کاربرد و استفاده از گره در معماری داخلی است.
مطالعه نماد ماه در هنر مانوی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
54 - 63
حوزههای تخصصی:
در ﺍیﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، سعی بر این ﺍﺳﺖ که ﺑر پایه ﻣﻨﺎﺑﻊ باقی ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ هنر و متون مانویان ﻭ ﭘﮋﻭﻫﺶﻫﺎی ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺩﺭﺑﺎﺭه آنان، به مطالعه نمادشناسانه آثار هنری مانوی پرداخته و ﺑﻪ تحلیلی ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺮ ﺍﺯ آراء، اعتقادات و تفکرات مانوی و مفهوم نماد ماه در شکل های نمادین متعدد و معانی اسطوره ای متنوع آن در آثار هنری، ﺩﺳﺖ یﺎفت. ماه در اساطیر کهن ایران نقش مهمی داشته است. هدف از تحلیل نشانگان نمادین نگاره های مانوی، رسیدن به الگوهای نمادین مفهوم اسطوره ای پنهان در نماد ماه، در این نگاره هاست. از آن جا که تحول هنر در عصر مانوی، مشهود و هم چنین تأثیرگذار بر هنر نگارگری ایرانی و اسلامی می باشد، تبیین و شناخت این الگو، روشن گر سیر نگارگری، نمادگرایی و عوامل مؤثر بر تحولات آن خواهد بود. بدین جهت، در این پژوهش، با مطالعه مفاهیم کهن نماد ماه و دیدگاه اسطوره ای در متون بازمانده از جامعه مانویان، به دنبال رد پای این مفاهیم، در آثار هنری مانوی بوده و تلاش بر تبیین چگونگی نمایش الگوهای تفکر اسطوره ای در نقاشی این دوره می باشد. در بیان نتایج این پژوهش می توان گفت در نقاشی مانوی، نماد و تمثیل های آیینی به زیبایی تبلور یافته اند و تجلی نماد ماه نیز با همان الگوی مفهومی کهن، به آن راه یافته و مفاهیم جدیدی را نیز کسب کرده است. نمایش مفاهیمی ذهنی چون رستگاری، غربت، ذات روح و قداست ایزدی و پاکی نور با نماد ماه، مروارید و سایر نمادهای مادی و تجلی تصویری ایزدان، می توانند ما را به تفاسیر اساطیر مانوی با نمودهای تصویری مرتبط با ماه، در نگاره ها برسانند.
آن تصاویر پارودیک: نگاهی اجمالی به هنر معاصر چین
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
45 - 56
حوزههای تخصصی:
مطالعه تزئینات و نقوش کاشی کاری آرامگاه خواجه ربیع مشهد
منبع:
فردوس هنر سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
10 - 31
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: آرامگاه «ربیع ابن الخَثیم» در دوران صفوی به توصیه شیخ بهایی و به دستور شاه عباس، در مشهد بنا گردید. وی از یاران امام علی (ع) بود و در ایران با نام خواجه ربیع شناخته شده است. ساختار بنای بقعه به شکل هشت ضلعی و تزئینات آن شامل گچبری، نقاشی، حجاری، آجرکاری و به رسم معماران دوران صفوی عمده سطوح بیرونی با کاشی مزین شده است. اهداف: پژوهش پیش رو نظر بر آن دارد که با تحلیل قیاسی در فرم و تنوع نقوش تزئینی به کار رفته در کاشی کاری آرامگاه خواجه ربیع، به مستندسازی این نقوش بر اساس مکان قرارگیری شان در تمام اضلاع بیرونی بنا بپردازد. روش تحقیق: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و بازدید میدانی از بنا صورت گرفته است. تصاویر مستندسازی شده توسط نگارندگان از آرامگاه، با توجه به جهت اضلاع دسته بندی شده و میزان تفاوت ها و شباهت های موجود میان این اضلاع، در قالب جداولی ارائه گردیده است. نتیجه گیری: مشهود است که عمده کاشی کاری در بدنه بیرونی آرامگاه و ازاره داخلی با بهره گیری از نقوش هندسی، اسلیمی و کتیبه ای کار شده و تنها در یک مورد از نقش جانوری استفاده شده است. بر اساس جایگاه نقوش و تکنیک ساخت کاشی های هرضلع به صورت مقایسه ای -دو دوره تاریخی صفوی و تیموری - می توان بیان کرد بیشتر نقوش کاشی ها باسبک دوره صفوی بوده و تا حدودی در خود گرایش به سبک تیموری را حفظ کرده است. در میان نقوش کاشی های معقلی اضلاع پشت به پشت بنا میزان شباهت در نقش و رنگ بسیار مشهود است، اما تفاوت هایی در بخش هایی از کاشیکاری معرق و هفت رنگ دیده می شود. همچنین در تطبیق کاشیکاری های سه مزار خواجه ربیع، هارون ولایت و ابوبکر بغدادی شباهت هایی مشهود در این سه بنا دیده شد که با اندکی اختلاف تأکید می کند که این آثار میراث دار دوره صفوی بوده است.
نحوه افزایش طول عمر روانشناختی محصول از منظر طراحی: مطالعه موردی مبلمان منزل جوانان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
65 - 76
حوزههای تخصصی:
گسترش سریع سبک زندگی مصرفی در جوامع و ملل، بحران های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی معاصر را در پی داشته است. حرفه طراحی صنعتی در شکل دهی به این سبک زندگی و ملزومات آن و ترویج رفتار مصرفی نقشی فعال داشته و هم اکنون نیز اصلاح و بهبود وضعیت پایداری محصولات و ترویج سبک زندگی پایدار را در اولویت توجه دارد . پژوهش های مرتبط با پایداری محصولات، عمدتا بر تاثیرات زیست محیطی و اقتصادی آن ها متمرکز بوده اند. افزایش طول عمر روانشناختی محصولات و در نتیجه کاهش نیاز درونی/احساسی به تعویض محصول، یکی از ابزارهای کاهش مصرف گرایی محسوب می شود. در این پژوهش، نخست، بر اساس مرور تحقیقات انجام شده در باب طول عمر روانشناختی محصول، راهکارهای مربوطه معرفی شده اند. سپس، با انجام پژوهشی کیفی بر مبلمان آپارتمان جوانان در تهران، عوامل تاثیرگذار بر طول عمر روانشناختی این گونه محصولات استخراج و از منظر طراحی تفسیر شده اند. انتخاب مبلمان با عنایت به اهمیت طول عمر روانشناختی این گونه محصولات بادوام بوده است. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوهای مختلف پایایی و ناپایی عمر روانشناختی محصولات مبلمان ترسیم و عوامل مختلف مرتبط با هر الگو تعیین شده اند. در نهایت، این یافته ها در قالب ادبیات طراحی تبیین و به گونه ای کاربردی تعبیر و تدوین شده اند.
سنجش آسیبپذیری شهر کرمانشاه در برابر بحران با استفاده از روش تلفیقی BWM_ WASPAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
56 - 70
حوزههای تخصصی:
درک واقعیت حاکم بر یک شهر و شناسایی مناطق آسیب پذیر با دقت بسییار بالا، آشنایی با نوع خطرات موجود در هر نقطه و پیشنهاد راهکار منحصربه فرد برای هر معضل شهری گام مهمی در حرکت به سوی تاب آوری شهری است. لذا این تحقیق با هدف مدل سازی آسیب پذیری مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه در برابر بحران تدوین شده که نو تحقیق،کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی میباشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و پرسشنامه صورت گرفته است. تعداد 13 شاخص انتخاب و در نرم افزار GIS ،با استفاده از روش تلفیقی WASPAS_BWM تجزیه وتحلیل گردید. نتایج رتبه بندی مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه بر اساس مدل واسپال بیانگر آن ات کیه به ترتیب از کمترین به بیشترین میزان آسیب پذیری، شامل مناطق 1 ،6 ،7 ،8 ،4 ،2 ،5 و 3 میباشد به طوریکه بیشترین مییزان آسییب پذیری مربوط به منطقه 3 و کمترین میزان آسیب پذیری مربوط به منطقه 1 میباشد.
مطالعه زمینه های شکل گیری نقوش شتر درون ترکیبی قالیچه های دوره قاجار و تأثیر آنها از سایر هنرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
59 - 75
حوزههای تخصصی:
«شتر درون ترکیبی» یکی از انواع نقوش موجودات ترکیبی در هنر ایران است که در آن مجموعه ای از پیکره های انسانی، حیوانی، اشیاء و موجودات غریب درون پیکر یک شتر و در قالب اندام های مختلف او تصویر می شوند. این نقش را می توان در برخی از هنرهای ایران از جمله نقاشی و قالی بافی مشاهده کرد. قالیچه های تصویری دارای این نقش، عمدتاً، متعلّق به دوره قاجار هستند. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل ویژگی های شکل شناختی و فرمی شتر درون ترکیبی در قالیچه های تصویری دوره قاجار و پیدا کردن منشأ مفهومی و تصویری آن است. برای رسیدن به این هدف، نقش شتر درون ترکیبی علاوه بر قالیچه های تصویری، در هنرهای دیگر نیز جستجو و بررسی شد. سوالات این پژوهش عبارت اند از: 1. منشأ تصویری نقش شتر درون ترکیبی در قالیچه های تصویری چیست؟ 2. منشأ مفهومی و معناشناختی این نقش در قالیچه های تصویری کدام است؟ 3. ویژگی های شکل شناختی و فرمی این نقش در قالیچه های تصویری کدام است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و تاریخی است و از روش مطالعه تطبیقی و تجزیه و تحلیل فرمی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است. در این پژوهش با استفاده از آنالیز خطی به تحلیل فرمی نقش شتر درون ترکیبی در قالیچه ها و بررسی قراردادهای بصری تکرارشونده در آنها پرداخته شد. سپس، قالیچه های دارای این نقش علاوه بر یکدیگر، با نمونه هایی از هنرهای چاپ سنگی ایران و نقاشی های ایران و هند مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد منشأ شکلی این نقش به صورت غیرمستقیم از نقاشی های ایرانی و هندی و به صورت مستقیم از چاپ سنگی های دوره قاجار تأثیر گرفته است. منشأ مفهومی این نقش نیز متأثّر از داستان لیلی و مجنون نظامی گنجوی، معراج پیامبر (ص) و همچنین حکایتی از گلستان سعدی و افسانه درخت سخن گو است. از لحاظ شکل شناختی، اجزای تشکیل دهنده پیکره های شتر عبارت اند از: 1. حیوانات؛ 2. انسان ها؛ 3. موجودات ترکیبی-خیالی؛ 4. اشیا. در این میان، گونه های مختلف حیوانی بیشترین عنصر تشکیل دهنده پیکره ها هستند.
سنجش شاخص های برگزیده در روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
109 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش شاخص های برگزیده در روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران دری یک دوره پنج ساله 1390 الی 1395 انجام پذیرفته است (مطالعه ای که از زمان شکل گیری این منطقه نوپا و درحال توسعه شهر تهران دریک دوره زمانی مشخص انجام نپذیرفته است)، بدین منظور بر اساس نظریه ها، دیدگاه ها و نیز پژوهش های موردی در چارچوب هدف مذکور؛ علاوه بر معیار کیفیت هوا به عنوان معیار برگزیده، سایر معیارهای مؤثر در جهت سنجش توسعه شهری سبز شناسایی و تبیین گردید، سپس جهت تعیین میزان تأثیر هر یک از معیارها و امتیازدهی به عملکرد آنها در طی دوره موردمطالعه، ازنظر خبرگان در حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری طی دو پرسشنامه مجزا استفاده گردید و تحلیل داده ها با نرم افزار Expert Choice و ماتریس ارزیابی عملکرد و صفحه گسترده اکسل انجام پذیرفت. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عملکرد سیاست هوای پاک به عنوان معیار برگزیده در طول دوره موردبررسی، عملکردی مطلوب، آلاینده ذرات معلق کمتر از 10 میکرون (PM10) و آلاینده دی اکسید سولفور (SO2) عملکردی متوسط و آلاینده دی اکسید نیتروژن (NO2) عملکردی نامطلوب داشته است، امتیاز نهایی عملکردی معیارها نیز در ارتباط با عملکرد شهر سبز در منطقه موردمطالعه دری دوره پنج ساله 545/0 به دست آمد که به عبارت دیگر 5/54 درصد از تغییرات توسعه شهری در این منطقه در این دوره زمانی بر اساس معیارهای شهرسبز محقق گردیده است و این نشانگر آن است که توسعه شهری سبز در این منطقه در دوره پنج ساله موردبررسی با توجه به پتانسیل های زیست محیطی قابل توجه آن در وضعیت متوسط قرارگرفته است و با نقطه ایده آل فاصله نسبتاً زیادی دارد. در انتهای پژوهش پس از شناسایی نقاط ضعف عملکردی و در جهت برنامه ریزی بهینه و کاراتر برخی راهبردها ارائه گردیده است.
پژوهشی بر جایگاه طبیعت در حس سرزندگی ساکنان در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر با افزایش روند شهرنشینی و انبوه سازی مسکن در کشور، ایجاد فضای طبیعی در شهرها که از عوامل مؤثر در افزایش سرزندگی ساکنان می باشد رنگ باخته است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی جایگاه طبیعت بر سرزندگی ساکنان در مجتمع های مسکونی است. چهار مجتمع مسکونی اکباتان در تهران، پردیسان در قم، زیتون در اصفهان و مهرگان در قزوین به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شدند. پژوهش به لحاظ هدف شناختی، روش انجام آن توصیفی - تحلیلی و روش پژوهش تلفیقی از روش کیفی و کمی است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و مشاهدات میدانی از محل؛ و روش تجزیه وتحلیل داده ها، استفاده از مدل ANP است. پس از شاخص سازی بر اساس نتایج، سرزندگی در مجتمع مسکونی زیتون و اکباتان وضعیت بهتری نسبت به مجتمع مسکونی پردیسان و مهرگان دارد. در مؤلفه ها نیز، در مؤلفه کالبدی دو مجتمع اکباتان و زیتون، مؤلفه ادراکی دو مجتمع اکباتان و زیتون، مؤلفه اجتماعی مجتمع زیتون و در مؤلفه های بصری و عملکردی نیز اکباتان و مؤلفه زمانی نیز دو مجتمع اکباتان و زیتون بهترین وضعیت را داشته اند. در راستای بررسی شاخص طبیعت و تأثیر آن بر سرزندگی مطالعات میدانی از طریق ساکنین با تدوین پرسشنامه انجام شد، بر اساس فرمول کوکران و جدول مورگان 384 پرسشنامه برای هر مجتمع تهیه، سپس شاخص های مورد بررسی مورد تحلیل واقع شد خروجی تحلیل بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است بر این اساس به ترتیب اکباتان و زیتون، بر اساس میزان فضای سبز و رضایت ساکنین در وضعیت بهتری قرار داند.