فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عدم تمایل به عینیت و پرهیز از وفاداری تام به ذهنیت در هنر دوره قاجار، جهانی خیالی-واقعی را پدید آورد که نقش مایه فرشتگان با لباس قاجاری و تأثیراتی که از فرشتگان غربی پذیرفته اند، نشأت گرفته از همین تفکر است. از این رو، در این پژوهش با این فرض که فرشتگان در آثار حجت امانی به عنوان نقش مایه فرشتگان در هنر معاصر در امتداد دوره قاجار قرار داشته، به دنبال تطبیق و تحول فرشتگان درهنر دوره قاجار و هنر معاصر است. از آنجایی که نقش تطبیقی فرشتگان واکاوی و مورد مطالعه قرار نگرفته و به لایه های پنهان آثار فرشته گون این دو عصر پرداخته نشده است، این پژوهش بدیع به نظر می رسد.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش نمایش چگونگی به کارگیری نقش فرشتگان و روند شکل گیری آن ها در هنر معاصر است که بتواند پرسش های پیش آمده در این تحقیق را با استفاده از تطبیق و نتایج نظرسنجی پاسخ دهد.روش پژوهش: این پژوهش تطبیقی به روش توصیفی-تحلیلی، به همراه آمارگیری، استفاده از منابع اسنادی و مصاحبه انجام شده است.نتیجه گیری: پروژه فرشته های پست مدرن با نگاه فمنیستی حجت امانی، در تطبیق با هنر دوره قاجار از نظر بصری و مفهومی علاوه بر دارابودن مؤلفه های هنر سنتی دوره قاجار معانی وسیع تر اجتماعی در دوران معاصر را نیز به همراه دارد. همچنین نوعی بازسازی از آرزوی بشر برای پرواز به ماورای ماده و قرارگرفتن بر فراز شرایط انسانی است که در باستانی ترین لایه های فرهنگ ایرانی و در بین عامه مردم وجود دارد .
بررسی و مطالعه سنگ قبرهای ارمنی سنگ سفید الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
70 - 87
حوزههای تخصصی:
سنگ قبرها به دلیل ارتباط خاصی که با انسان دارند، بستر مناسبی برای نمایش افکار و عقاید عجین شده، از سوی مردمان مناطق مختلف را به تصویر می کشند. وجود طرح های خاص بر روی سنگ قبرها که گاه تکرار شده و گاه منحصربه فرد حکاکی شده اند، نشان از اهمیت این موضوع (نمادشناسی تصاویر حک شده) و نگاه اقوام گذشته پیرامون مرگ را مشخص می کند. یکی از مظاهر هم زیستی تاریخی اکثریت مسلمان شهر الیگودرز با اقلیت ارامنه در این شهر، گورستان هایی است که پیروان اقلیت مذکور، طی سده های مختلف، جهت خاک سپاری و تکریم درگذشتگان خود در این شهر ایجاد کرده اند. یکی از این گورستان ها، گورستان روستای سنگ سفید است که از لحاظ نقش مایه و محتوایی، دربرگیرنده پیام هایی از اندیشه و هنر ارامنه است. بدین منظور در پژوهش پیش رو کوشیده شد با انجام تحقیقات میدانی و کتابخانه ای (به ویژه منابع دست اول مقالات و کتاب های ارمنی)، گورهای ارمنی سنگ سفید الیگودرز بررسی و ضمن مطالعه و معرفی آنها، ارتباط این نقش ها با باورها و اندیشه مردمان ارمنی نشین سنگ سفید در 100 سال گذشته مطالعه شود. سؤال پژوهش بدین صورت است که نقوش سنگ قبرهای ارمنی سنگ سفید الیگودرز از لحاظ مضمون و نمادشناسی شامل چه مفاهیمی است. وجود کتیبه، نقوش انسانی (زن و مرد)، فرشته بالدار (لچک و زوج و قرینه)، ابزاری (قیچی، زنجیر و صلیب و عصا)، نقوش گیاهی (گل نیلوفر و گلدان)، اجرام (خورشید)، نمادین (خاچکار)، نقوش حیوانی (عقاب) و از همه مهم تر وجود قاب بندی های مازه دار و محرابی شکل که به منظور سامان دهی و نظم بخشیدن به کتیبه ها و نقوش، دارای معانی نمادین خاصی است، تنها به قصد تزیین ایجاد نشده است. نتایج حاصل از این نوشتار بیانگر آن است که سنگ قبرهای الیگودرز جزئی از اجزای شکل دهنده فرهنگ و عقاید مردم و اجتماع مردمان ارمنی نشین سنگ سفید است.
تحلیل بازنمایی معماری در نقاشی های چهار دهه اخیر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۵
13 - 22
حوزههای تخصصی:
افغانستان، به دلیل پیشینه درخشانی که در ساخت بناهای معماری، هم از نظر فنی و کارکردی و هم زیبایی شناسانه دارد، بسترهای لازم جهت ظهور بازنمایی معماری در نقاشی معاصر را در خود داشته است. از طرف دیگر، دیدگاه خاص مکتب هرات به بازنمایی معماری در نقاشی مانند تبدیل معماری و طبیعت، به مکان عمل و فعل فیگورها و نیز کاربردی کردن معماری در نقاشی های این مکتب، بر ضرورت بررسی کارکرد های بازنمایی معماری در نقاشی معاصر و تداوم این دیدگاه تصویری در عصر حاضر تأکید می کند. این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی با مطالعه و بررسی منابع کتابخانه ای، اینترنتی و آرشیوی، انجام شده، در پاسخ به این سؤال که «معماری چه کارکردهای معنایی و زیباشناختی در نقاشی چهار دهه اخیر این کشور یافته است؟» نتایجی را حاصل کرد. یافته ها نشان داد که بازنمایی معماری، به اشکال مختلفی در آثار ظهور و بروز دارد. چنان که گاه به عنوان محملی برای توصیف مکان های حوادث و رویدادها به کار می رود. گاهی معماری، خود به عنوان الگوی نقاشانه در آثار به صورت طبیعت گرایانه و به جهت تأکید بر زیبایی شناسی آن تکرار می شود. همچنین گاه به صورت امری تاریخ نگارانه یا مردم نگارانه به عنوان اسنادی تصویری به کاررفته و گاهی نیز بر تقابل سنت و مدرنیسم تأکید دارد. نمونه های بازنمایی معماری به صورت کوبیستی، سوررئالیستی و یا انتزاعی نیز در آثار دیده می شود.
تکنیک های تعزیه راهی به سوی غربی زدایی در آثار عباس کیارستمی
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
میان غرب و غیرغرب همواره یک رابطه ی متغیر و در حال بازتعریف برقرار بوده است. برای آن که گفتمانی غیرغربی شده شکل بگیرد باید حرکت دوگانه ای آغاز شود. فیلم سازان، نخست به تشخیص کلام مسلط غربی می پردازند و سپس تصمیم می گیرند از آن پیروی نکنند. آنگاه به دنبال روش های فیلم سازی غیرغربی ای می گردند که می خواهند از آن ها استفاده کنند. اکنون در حوزه ی عملی و نظری فیلم، صداهای غیرغربی بسیار واضحی به گوش می رسند و تفاوت خود را به رخ جهانیان می کشند. می توان نمونه های موفقی از غربی زدایی سینما را در سینمای ایران، پیدا کرد. سینمای عباس کیارستمی با تکیه بر ریشه های کهن فرهنگ ایرانی، توانسته از جریان رایج غربی فاصله بگیرد و از مرزهای ملی فراتر برود. در شیوه ی فیلم سازی انحصاری کیارستمی، مؤلفه های «ایرانی» فراوانی قابل مشاهده و بررسی است. اشاره های تاکیدکننده ی او به وطن و بازتاب وطن در آثارش، تایید می کند که او در پی ایجاد یک شیوه ی محلی، بومی و ملی فیلم سازی بوده است؛ شیوه ای آگاهانه و از سر تامل. این پژوهش سعی دارد با روش مونتاژ، سیر فیلم سازی عباس کیارستمی را مرور و شاخصه هایی که به فیلم های او هویت ملی می دهند را پیدا کند. همچنین سعی دارد که به پرسش هایی از این دست پاسخ دهد: از منظر غربی زدایی، مؤلفه های تکنیکی، ساختاری، محتوایی آثار عباس کیارستمی چیستند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد عباس کیارستمی از تکنیک های تعزیه همچون استفاده از نابازیگران، ارتباط با مخاطب فعال، بداهه سازی و حضور کارگردان بر روی صحنه ی نمایش بهره برده است.
بررسی ادراکات طبیعت در باغ تاج آباد نطنز از منظر اکولوژیک ادراک
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی را می توان یکی از شاخص ترین و بهترین الگوهای منظرسازی در ایران دانست که حاصل تعامل میان انسان در مواجهه با طبیعت می باشد؛ زیرا که تعامل شکل گرفته بین انسان و طبیعت منجر به تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر می گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین تحریک حواس، ادراکات و هندسه باغ ایرانی می باشد. در حقیقت سه عامل اساسی انسان، محیط و روابط بین انسان و محیط موردبررسی قرار می گیرد تا چگونگی کنش و واکنش و تأثیرگذاری هریک را بر دیگری مشخص کند. روش شناسی در پژوهش حاضر به صورت کیفی و با رویکردی قیاسی به ارائه ی ساختار کلی از یک نمونه جز که همان باغ تاج آباد نطنز است، به بیان مبانی نظری کلی برآمده از ادراکات محیط و روان شناسی مربوط به آن می پردازد. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت مشاهده میدانی و استفاده از اسناد کتابخانه ای می باشد. نتیجه ی حاصل گردیده بیان گر این موضوع است که باغ ایرانی به مثابه یک کل، محصول پیوستگی مؤلفه هایی است که هریک به تنهایی معنا و مفهوم خاصی را به مخاطب القا نمی کنند و هم نشینی این عناصر و مؤلفه ها در کنار یکدیگر مفهوم باغ ایرانی را شکل می دهد. ازاین رو در بازآفرینی باغ ایرانی در محیط کالبدی زندگی ازجمله در شهرهای معاصر باید توجه فزاینده ای به فرآیند ادراکی آن توسط انسان امروزی گردد، زیرا در این صورت می توان به نیازهای انسان معاصر پاسخ مناسبی داد که در گام نخست موجب ارتقاء بهداشت روان جامعه گردد و در گام بعدی به پیوند حیطه معنا بیانجامد و اسباب خودشکوفایی فردی را فراهم آورد.
محله به مثابۀ امکانی برای جذب گردشگر (همبستگی اجتماعی در محلات سنتی، عامل قوام حیات محله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
54 - 57
حوزههای تخصصی:
تحولات اساسی سبک زندگی در تمام جهان، بر صنعت گردشگری نیز تأثیر گذاشته است. مقاصد گردشگری از موزه ها و اماکن تاریخی دور شده و به ورطه ای جدید پا گذاشته که انسان را دمی از زندگی روزمره (و شاید کسالت بارش) رها کند. تنوع طلبی و کمال گرایی بشر را شاید بتوان مهم ترین ابزار وی دانست که منجر به پیشرفت های او شده است. انسان همواره به وضع خود نقد دارد و به دنبال تجربه متفاوتی است که وضع موجود او را ارتقا بخشد. این اصل در گردشگری نیز دیده می شود. گردشگران نسل جدید به کشورها و شهرهای گوناگون با تنوع فرهنگی-زیستی سفر می کنند تا تجربه زندگی متفاوت در بستر فرهنگی متفاوت را تجربه کنند. در هتل های بوم گردی اسکان یابند، همراه محلی ها در طبخ غذا مشارکت کنند، در آیین و جشن های ایشان شرکت کرده و به طورکلی از نزدیک تجربه فرهنگی-زیستی متفاوتی را تجربه کنند. در حال حاضر شهرهای جدید و سبک زندگی ما همانند دیگر مردمان جهان شده و گردشگر را کمتر به خود جذب می کند. زندگی جاری در محلات سنتی و روستاهای ایران، برگرفته از فرهنگ و شرایط محیطی، جذاب و متنوع است که می تواند گردشگر را به تجربه خود وسوسه کند. سؤالی که مطرح می شود این است: عاملی که حیات را به محلات بخشیده و گردشگران را از دور دنیا برای لمس آن ها به محلات کشانده چیست؟
نقش شاخص های سازمان فضایی بر میزان اجتماع پذیری، باتأکید بر عوامل کالبدی- عملکردی در مساجد شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
مساجد به عنوان نوعی قرارگاه های جمعی با پتانسیل اجتماع پذیری بالا در راستای هم ساختی فعالیت های عبادی، آموزشی و فرهنگی؛ سلسله مراتبی از نظام های رفتاری و فعالیتی را به وجود می آورند. امروزه به دلیل تغییر در ساختار شهری، می توان شاهد افزایش شکل گیری مساجدی با ساختاری طبقاتی و یا طرح های با مبانی کمینه گرایی بود که؛ سرزندگی، پویایی و میزان اجتماع پذیری مطلوب و پیوند پایدار مابین فضا و مخاطبان در این مساجد برقرار نگردیده است. هدف پژوهش؛ بررسی سنجش میزان اجتماع پذیری در مساجد و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن با اولویت قرار دادن مؤلفه های کالبدی و عملکردی در مساجد شهر قزوین می باشد. ابتدا مساجد موردنظر با روش توصیفی تحلیلی و میدانی موردسنجش قرارگرفته اند و در ادامه به جهت بررسی پاره ای از پارامترها، پرسشنامه تدوین گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل کالبدی ایستا و پویا نظیر؛ توزیع، پیکره بندی، سلسله مراتب فضایی و آسایش محیطی به همراه عوامل فعالیتی، در اجتماع پذیری محیط مساجد تأثیرگذار می باشند.
تبیین نمادهای رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی در مجموعه پایدار 2018 برند اچ اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف مشترک رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی «محافظت از طبیعت و بازگشت به آن» است. در واقع، وجه اشتراک میان رمانتیک ها و پیروان جنبش هنرها و صنایع دستی را می توان در طبیعت گرایی، ضدخردگرایی و ضدصنعتی بودنشان یافت. رمانتی سیسم را می توان واکنشی احساسی در برابر خردگرایی دانست. از طرف دیگر، جنبش هنرها و صنایع دستی در پی مخالفت با صنعتی سازی و ماشینی شدن زندگی بشر به عرصه ظهور آمد. بنابراین، این پرسش در پژوهش مطرح است که این دو جنبش چگونه و بر اساس چه دیدگاه هایی طبیعت را ارج می نهند و مجموعه پایدار سال 2018 برند اچ اندام به چه صورت از این دو جنبش در مد پایدار تأثیر پذیرفته است؟ هدف این پژوهش، مروری بر این دو جنبش طبق نظریه های ژان ژاک روسو و ویلیام موریس و نحوه پیوند آن با رویکردهای پایداری بوده و نتایج حاکی از آن است که اچ اندام با الهام از خانه کارل و کارین لارسون، جنبش رمانتی سیسم در مُد و استفاده از مواد و رویکردهای پایدار توانسته است تأکید بیشتری بر پایداری داشته باشد. در پژوهش حاضر، رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی باتوجه به مجموعه پایدار 2018 اچ اندام به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی مطالعه شده است.
خوانش وجوه تصویری گروتسک در نقاشی «پیروزی فقر» اثر نیکول آیزنمن بر اساس آرای میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
۴۱-۲۳
حوزههای تخصصی:
نیکول آیزنمن نقاش فیگوراتیو معاصر، به نسلی از استادان هنر تعلق دارد که منابع خود را از کاریکاتورهای روزنامه ها و نقاشی های دوران رنسانس به طور یکسان اقتباس کرده و در پی ستردن مرز میان هنر عالی و فرهنگ عامه است. اثر "پیروزی فقر" که یکی از گزنده ترین آثار این هنرمند است، برداشتی معاصر از اثری به همین نام است که توسط هانس هولباین نقاشی شده و دارای فضایی چندلایه، گفت وگویی، تمثیلی، هجوآمیز و گروتسکی است. میخائیل باختین از مهم ترین نظریه پردازان قرن بیستم محسوب می شود که به مطالعه زبان به عنوان یک سیستم و نحوه عملکرد گفت وگو در رابطه با اثراتی پرداخت که از طریق ارتباط ایجاد می کند و پیوندی میان هنر و این برقراری رابطه مشاهده کرد. او کارناوال را که عرصه ای محبوب جهت رها کردن خود در زیاده روی های جسمانی است، واجد فضایی گفت وگویی و یک سنت گروتسکی و مردمی دانست که تصاویر آن در پیوندی تأثیرگذار بین نشاط و خشونت یا کیفیت پایین ماتریالیسم هستند. وی بدن مشترک و تحریف شده گروتسک را در چارچوبی بلندنظرانه و مثبت قرار داده و اذعان داشت چنین بدنی پتانسیل ایجاد بی ثباتی در هنجارهای پذیرفته شده اجتماعی، سیاسی و زیباشناسی را دارا است. در این راستا و با عطف به ویژگی های خاص رئالیسم گروتسک، این پژوهش به خوانش و تحلیل وجوه تصویری نقاشی پیروزی فقر اثر نیکول آیزنمن بر اساس آرای میخائیل باختین پرداخته و از نظر هدف، توسعه ای و از نظر نوع و روش، کیفی و توصیفی- تحلیلی است. یافته های تحقیق آشکارکننده این واقعیت هستند که این هنرمند با به کارگیری هنر خود، به نشان دادن پیروزی طعنه آمیز فقر پس از تصمیم گیری های ضعیف دولت امریکا پرداخته است که مسبب اصلی بحران اقتصادی سال 2008 در این کشور است و به این ترتیب، اعتراض خود را نسبت به سیاست گذاری های غلط، مدیریت ناکارآمد وقت، بی عدالتی و نابرابری در جامعه ابراز نموده است.
نقد روانکاوانه بهمن محصص با تکیه بر رساله روانکاوی لئوناردو داوینچی
حوزههای تخصصی:
بهمن محصص، هنرمند معاصری است که برای حیات بخشیدن به آثارش راه هم عصرانش را نپیمود و زبانی نو برای خلق
آثارش خلق نمود. فیگور های بی دست و پایش همواره منتقدان را به خود فرا می خوانند. انسان های اخته آثار او، گرچه در
صورت فاقد اجزای بسیار بودند، اما همگی با دهان های گشوده و فریاد های خاموش شان بیماران روان رنجوری را به ذهن
متبادر می کنند که عاجزانه علم روانکاوی را به مدد فرا می خوانند. هنرمند محبوب ترین اثرش فی فی از خوشحالی زوزه
می کشد را با محبوب ترین اثر داوینچی، مونالیزا قیاس کرده، یادآور می شود که هر دو، اثر محبوب شان را در سراسر عمر به
همراه داشته و عزیز شمارده اند.
امروزه نقد روانکاوانه یکی از روش های نقد برای درک بهتر هنرمند و آثار هنری محسوب می شود و می دانیم که نخستین بار،
به علت علاقه زیگموند فروید به هنر و ادبیات، هم زمان با رشد نظریه روانکاوی توسط خود وی شکل گرفته است. فروید در
سال 1910م و در رساله روانکاوی لئوناردو داوینچی برای نخستین بار به مطالعه روان هنرمند و تاثیر ناخودآگاه و تجربیات
دوران کودکی بر شکل گیری مشهورترین اثر وی، مونالیزا می پردازد. وی با بررسی یکی از خاطرات اولیه دوران کودکی
لئوناردو و بسط آن در بستر اسطوره، زبان شناسی و نماد شناسی در می یابد که لبخند مونالیزا ریشه در خاطرات اولیه او با
مادر دارد که در آثار دیگر وی نیز قابل ردیابی است.
پرسش از امکان دریافت وجوه مشابه در ناخودآگاه بهمن محصص و ظهور آن در آثارش که مرتبط با رابطه او با مادرش در
دوره های آغازین بوده است پژوهشگر را بر آن داشت تا با پای نهادن در جای پای باقی مانده از پدر روانکاوی و دنبال نمودن
اطلاعات بر جای مانده از بهمن محصص در مصاحبه ها و مستند ها، قرابت های متعدد میان حیات روانی این دو هنرمند را
یافته و به تحلیل دقیق تر آن ها بپردازد. فعالیت های گسترده این دو هنرمند در زمینه های گوناگون با مفهوم «تصعید» قابل فهم
می شود و باز شناسی «تثبیت» در دوره های مختلف رشد (به خصوص دوره دهانی) در هنرمند و تطبیق آن با شاخصه های
فیگور های بهمن محصص سبب می شود تا فی فی را در ارتباط پیشا ادیپی وی با مادر به شمار آوریم و یا حتی به عنوان نمادی
از مادر (غیر) به رسمیت شماریم.
ارزیابی مفهوم اصالت در مواجهه طبیعت و معماری بومی با خوانش نظریه اصالت براندی؛ موردپژوهی: شهر کاشان
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
23-47
حوزههای تخصصی:
در تفکرات براندی مفهوم اصالت در دو وجه یعنی «1. اصالت هنرشناسانه» و «2. اصالت تاریخی» اثر معماری دیده می شود که این دو اصالت به هم مرتبطند؛ به این معنا که هنرمند بخشی از جامعه بوده و با زمان خود مرتبط است که مشخصه آن شرایط خاص فرهنگی سیاسی و اجتماعی اقتصادی آن است. اگر نظریه براندی درباره اصالت هنر در بستری جامع تر درنظر گرفته شود، می توان معماری را به مفهوم کلی تر از صرف فعالیت خلاق معمار یعنی به مفهوم وسیع اصالت به عنوان بیان شاخصه های فرهنگی و زیست محیطی (طبیعی) توصیف کرد. دراینجا سوال این است براساس نظریه اصالت براندی، مفهوم اصیل کاربست طبیعت در معماری بومی (دراینجا بعنوان موردپژوهی: ایران) چیست؟ روش تحقیق مقاله حاضر «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» است که از خوانش «هرمنوتیک» برای ارزیابی مفهوم اصالت طبیعت در معماری بومی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که طبیعت گرایی بعنوان «ذات معماری بومی» درنظرگرفته شده و با تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش در ارتباط با بررسی میزان عناصر طبیعت (نور، آب و فضای سبز) کاملاً مشخص شد که این بناها در ارتباط کامل با طبیعت طراحی شده و استفاده از عناصر طبیعت، بومی و محلی به همراه نکات دقیق و ظریف نحوه اجرای آن ها بیانگر همخوانی و انطباق کامل معماری با طبیعت اطراف آن است.
تبیین مؤلفه های اساسی ساختار خانه های عرفی اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
خانه به عنوان یک واحد فرهنگی - اجتماعی محصول برهم کنش الگوهای مسکن و سکونت انسان است که در قالب الگوهای رفتاری (شیوه زندگی) و الگوهای فضایی - کالبدی نمود می یابد. تحقیق حاضر در جستجوی چگونگی نمودپذیری الگوهای مذکور در ساختار خانه های عرفی است. از همین رو، 15 خانه مربوط به طبقه متوسط و مردم عادی شهر اردبیل که از دوران اواخر قاجار و اوایل پهلوی به جای مانده اند، به عنوان نمونه های موردی انتخاب و با مراجعه به آن ها و انجام مصاحبه با ساکنین آن ها، سعی در بررسی موارد موردنظر شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی جهت معرفی عوامل مؤثر در شکل گیری ساختار خانه های عرفی یا مردمی و تبیین ابعاد و ارتباطات میان مفاهیم و مؤلفه های دخیل در ساختار این خانه ها تعریف شده است. روش تحقیق حاضر کیفی و روش تجزیه وتحلیل داده ها، استدلال استقرایی و تحلیل تفسیری است. فرایند تحقیق در سه مرحله انجام شده است: در مرحله نخست، مبانی نظری تحقیق گردآوری و از آن چهارچوب نظری استخراج گردید. در چهارچوب نظری به نقش کلیدی عامل «انتخاب» به عنوان عامل انتقال مفاهیم از امکانات و قابلیت های محیط به معانی و الگوها تأکید شده است. در مرحله دوم به منظور سنجش چهارچوب نظری به دست آمده، تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل الگوهای فضایی - کالبدی و نیز الگوهای رفتارهای جاری در سه سطح کلان، میانی و خرد خانه ها انجام و سپس مسیر شکل گیری ساختار خانه ها بر مبنای چهارچوب نظری ترسیم و عوامل زمینه ای مؤثر بر آن استخراج شد. در مرحله سوم مدل نهایی تحقیق، بر اساس داده های به دست آمده، ترسیم گردید. بر اساس نتایج تحقیق فرهنگ، جامعه، اقلیم و اقتصاد چهار عامل زمینه ای مؤثر در شکل گیری ساختار خانه های اردبیل به شمار می روند. همچنین عامل «انتخاب» موجب تولید معانی مرتبط با مسکن و سکونت، ازجمله عوامل زمینه ای شده است که از برهم کنش معانی، مؤلفه های فضایی - کالبدی اساسی ساختار خانه های عرفی اردبیل یعنی «انعطاف پذیری کالبدی و عملکردی»، «ملاحظات اقلیمی در خانه ها»، «شباهت ساختاری خانه ها» و «عدم تشخص و تمایز خانه ها» نمود یافته است.
Assessment of Thermal Comfort in Vernacular Buildings in the Cold and Mountainous Region (Case S tudy: Hamadan, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
55 - 70
حوزههای تخصصی:
The vernacular architecture of cities with old civilizations like Hamadan, located in a cold and mountainous area, s tems from centuries of optimizing material use, cons truction techniques, climate considerations, and the leas t use of fossil fuels to provide residents comfort. This region represents a specific type of dwelling that is a spectacular example of its climate conditions and compatible with its surrounding environment. This s tudy aims to inves tigate the geometric conformation of Hamedan houses and elicit the proper sugges tions to provide comfort conditions. To reach these goals, 15 houses located in the old dis tricts of Hamadan belonging to three different his torical eras were selected. Then, according to Mahoney's Table, Evan's index, Pen warden graph, and climate consultant software thermal comfort factors were assessed and calculated to compare elicited design s trategies with typology. These attributes to architectural s trategies for this region like southeas tern orientation, medium-sized windows, thick outdoor and indoor walls, thick insulation with sufficient temporary heating equipment, the high heat capacity of materials, compact urban texture and planning, protection agains t intensive wind aimed to provide comfort conditions. Then these methods were compared whit three eras' houses to illus trate how much compatibility was there practically, which eventually reduced in each of them.
پارادایم معماری پارامتریک در آثار معماری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
تزئینات در آثار معماری اسلامی ایران علاوه بر زیبایی، القای مفاهیمی چون نظم و وحدت وجودی است که در قالب نقوش هندسی و ... دیده می شود. طراحی پارامتریک یکی از رویکردهای فراگیر در فضای طراحی امروز جهان است. این رویکرد، معماری را وارد قلمروهای جدید فرم شناسی و روش شناسی کرده است. بعد از تحولات انقلاب صنعتی و با پیشرفت تکنولوزی و ظهور نیازهای جدید، بافت سنتی و ارگانیک شهرها که بر اساس اصول اقلیمی و محیط پیرامون شکل گرفته بود، به تدریج به دست فراموشی سپرده شده و اندیشه های جدید جایگزین آن شده است. مدرنیزه بدون توجه به هویت بومی و اجتماعی، با استفاده از فرم های افلاطونی به خلق فضاهای بی روح و ناکارآمد کرده است. رویکرد مدرن به فضاهای شهری بر مبنای کانسپت فضای ایزوتروپیک شکل گرفته است؛ در حالی که شهرهای سنتی در بافت های قدیمی دارای هندسه های ارگانیک می باشند که در ادامه به بررسی نمونه ها و کاربرد هندسه و فراکتال اقلیدسی در آثار معماری اسلامی با کاربرد معماری پارامتریک خواهیم پرداخت که نشان دهنده ارزش های پنهان معماری اسلامی است که سال ها به دلیل حاکمیت تفکر ناشی از غرب زدگی و معماری مدرن، مورد بی توجهی قرار گرفته بود.
سنجش پایداری زیست محیطی فضاهای شهری اصفهان در دوران پاندمی کووید 19 با تأکید بر توسعه پایدار (مطالعه موردی: منطقه نه شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
دهه های پایانی قرن 20 نشان داد که نمی تواند رشد و توسعه جامعه بشری با شرایط فعلی ادامه پیدا کند. شهرها به عنوان محل زندگی و تمرکز فعالیت ها نقش مهمی در پایداری زیست بوم دارند و با زیست پذیر نمودن شهرها می توان آن ها را پایدارتر کرد. با توجه به شاخص های مختلف می توان زیست پذیری از نظر محیطی را در یک فضای شهری موردبررسی قرارداد. با شیوع بیماری کرونا در جهان زندگی انسان، موجودات زنده و محیط زیست به شکل های مختلف تحت تأثیر قرار گرفت. بروز پیامدهای این همه گیری، اعمال محدودیت ها در بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوده است. در این میان فضاهای شهری نقش بسیار مهمی در سرزندگی و پایداری دارند که در این دوران تحت تأثیر شرایط پاندمی قرارگرفته اند. معضل بزرگ شهرهای مختلف ایران ازجمله شهر اصفهان که در شاخص پایداری زیست محیطی تأثیر می گذارد، نداشتن دفع سالم، اصولی و بهداشتی زباله ها است تا به محیط زیست شهری آسیب نرسد. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر بحران کرونا بر پایداری زیست محیطی فضاهای عمومی شهری با تأکید بر توسعه پایدار است و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که شیوع ویروس کرونا چه معضلات زیست محیطی شهری در راستای پایداری فضاهای شهری در سطح شهر اصفهان و به ویژه منطقه نه این شهر است. برای این منظور از یک روش تحلیلی –توصیفی جهت ارزیابی و بررسی پایداری زیست محیطی فضای عمومی در شهر اصفهان (منطقه نه اصفهان) استفاده شده است. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه از طریق پرسشنامه و ارزیابی آن با طیف لیکرت بین 30 نفر از متخصصان و شهروندان منطقه نه شهر اصفهان انجام شد و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. شاخص های پایداری زیست محیطی در سه معیار، پایداری اکولوژیک با سه شاخص و 10 سنجه، طراحی زیست محیطی پایدار با 13 سنجه و یکپارچگی نهادی و مدیریتی با 7 سنجه مورد ارزیابی قرار گرفتند. درنهایت با توجه به نتایج مشخص گردید که فضاهای شهری منطقه نه شهر اصفهان در مقایسه با کل شهر اصفهان به لحاظ شاخص های پایداری اکولوژیک و یکپارچگی نهادی و مدیریتی کمترین کیفیت را دارا می باشند که راهکارهای پیشنهادی دراین باره ارائه گردید.
بررسی خط کوفی بنایی در دانشگاه های ایران با رویکرد فرمالیستی
حوزههای تخصصی:
طراحی حروف در ایران و دیگر کشور های جهان یکی از شاخه های مهم در عرصه ارتباط تصویری می باشد. در واقع شکل گیری فرم بصری در قالب انتقال پیام در این عرصه قابل توجه می باشد. امروزه در طراحی حروف و طراحی لوگو تصویری نیز فرم پذیری درستی از جانب طراحان مشاهده نمی شود که ریشه در آموخته های دانشجویان در دانشگاه ها و یا مراکز آموزشی دارد. شناخت بصری ویژگی های خط کوفی بنایی می تواند به طراحی حروف اصولی، کمک بسزایی کند اما به علت عدم مطالعه و شناخت مدرسین محترم امروزه این شیوه نگارشی یه شکل ناصحیحی در جامعه در حال آموزش می باشد. در مقاله پیش رو نقد و آسیب شناسی چنین نگرشی مورد بررسی قرار گرفته است تا به کمک این وضعیت برآید. در این پژوهش سعی شده، به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی خط کوفی و انواع آن به ویژه خط کوفی بنایی که محوراصلی این تحقیق می باشد به لحاظ ساختاری، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش صحیح خط کوفی بنایی به علت تناسبات هندسی آن در دنیای امروز می تواند به کمک طراحی حروف در حوزه گرافیک رفته و با توجه به تنوع کاربرد های خط بنایی و ظرفیت پذیری فرمالیستی آن به حفظ اصول اولیه در طراحی آثار گرافیکی کمک کند. هر طراح باید توجه داشته باشد که شناخت ویژگی های بصری حروف فارسی و درک توانمندی آن در هنر خوشنویسی و استفاده از آن به عنوان اصول اولیه بر هر طراح گرافیک از واجبات است.
جایگاه منسوجات اسلامی دوره ایلخانی به مثابه عنصری از فرهنگ پذیری
حوزههای تخصصی:
از قفقاز تا اقیانوس هند و اراضی جیحون تا مدیترانه همه زیر سلطه مغولان دوره ایلخانی بوده است. اسلام آوری نوادگان چنگیزخان و تغییر آیین ایشان از شمنیزم به اسلام سبب شد تا یکپارچگی حکومتی و مذهبی را در کرانه های تحت تسلط خود ایجاد کنند. هنر به عنوان عاملی موثر بر تجلی اندیشه اسلامی و عنصری فرهنگی در این دوره مورد توجه واقع شده بود. جنگ، مهاجرت و مذهب از عوامل مهم در فرایند فرهنگ پذیری است که در دوره ایلخانان با هر سه مورد مواجه هستیم. حمله مغولان به ایران، مذهب اسلام و همچنین مهاجرت هنرمندان به دربار ایلخانان سبب شد تا مضامین فرهنگی ایرانی با عناصر اسلامی و اندیشه هنری چین تجمیع شده و به مثابه عنصری از فرهنگ پذیری نمایان شود. که مسئله پژوهش حاضر است. چرا که نتایج حاصل از انطباق ماهیت، ساختار و ویژگی شناختی بصری الگوهای درون منسوجات سبب تعامل فرهنگی و انعکاس بصری کلام خدا و ارتباطش به عنوان عنصری زنده و پویا مشترکاتی را به همراه دارد که در اثر فرهنگ پذیری نمایان شده است. بررسی تمام عوامل فوق الذکر پاسخی است به این پرسش که چگونه هنرپارچه در دوره ایلخانی به عنوان یک پدیده در جهان متاورس می تواند عنصری از فرهنگ پذیری قلمداد شود؟ پژوهش حاضر از روش گردآوری داده ها بر پایه مطالعات( اسنادی- کتابخانه ای) شکل گرفته است و با رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
رهیافتی بر جایگاه مدیریت تغییر در حفاظت از مناظر شهری تاریخی بررسی موردی: محدوده مرکزی بافت تاریخی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
5 - 26
حوزههای تخصصی:
در یک قرن اخیر مناظر شهری تاریخی تحت تأثیر تحولات ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و البته در پی اجرای طرح های بالادستی، مداخلات و تغییرات اقلیمی، دچار تغییر شدند. در چنین شرایطی جلوگیری از چنین تغییری عملا غیرممکن شده و مدیریت این تغییرات در راستای حفاظت از شهر تاریخی ضرورت پیدا کرده است. این نوع از مدیریت به عنوان بخشی از فرآیند حفاظت شهری با تجزیه و تحلیل دقیق تغییرات و تأثیرات آن به کنترل و کاهش آثار سوء آن ها می پردازد. هدف از این پژوهش کاربست مدیریت تغییر در حفاظت از منظر شهری تاریخی قزوین است که از طریق شناخت ویژگی های بافت تاریخی و بررسی تغییرات، ارزیابی و آسیب شناسی آن تأمین شده است. همچنین تغییرات مناطق مسکونی، مناطق سبز و راه ها به طور خاص بین سال های 1335 تا 1398 با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 مورد مقایسه قرار گرفتند. تغییرات رخ داده در محدوده تحت تأثیر اجرای طرح های توسعه شهری، با افزایش قطعات بلوک های مسکونی ضمن کاهش مساحت آن ها، از بین رفتن شبکه معابر ارگانیک بافت تاریخی، و همچنین با کاهش چشمگیر و پراکندگی فضای سبز روبرو شده است.
شناسایی و تحلیل کیفیات فضایی موثر بر خلاقیت دانشجویان در محیط آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
42-24
حوزههای تخصصی:
اهداف: مبتنی بر عوامل بیرونی مؤثر بر خلاقیت و ازآنجاکه خلاقیت عملی است که از محیط آموخته می شود و تحت تأثیر شرایط محیطی است، محیط آموزشی به عنوان ظرفی که آموزش و یادگیری در آن اتفاق می افتد در آموزش و پرورشِ خلاقیت بسیار حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی کیفیات فضایی مؤثر بر خلاقیت دانشجویان در محیط آموزشی از دیدگاه دانشجویان و تحلیل آن مبتنی بر مرور مبانی نظری است. روش ها: روش تحلیل محتوای کیفی عرفی و نرم افزار MAXQDA به عنوان ابزار تحلیل، برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دانشجویان و تدوین مؤلفه های فضایی مؤثر بر خلاقیت، انتخاب گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش به شناسایی هفت کیفیت فضایی شامل تحریک کنندگی، انعطاف پذیری، پیوند با طبیعت، گوناگونی قلمروهای رفتاری، وحدت، آسایش و غنای حسی به عنوان مؤلفه های مؤثر بر بروز، ارتقا و تداوم خلاقیت و شاخص های تبیین کننده آنان انجامیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد خلاقیت تابع زمان و مکان مشخص و نیازهای از پیش تعیین شده نیست و افراد بر اساس روحیات و نیازهای خاص خود برای هرکدام از مراحل فرایند خلاقیت کیفیاتی را ترجیح می دهند. آنچه در این میان حائز اهمیت است وجود طیف وسیعی از قابلیت های محیطی است که بتواند پاسخگوی نیاز دانشجویان در پیمایش فرایند خلاقیت باشد. محیطی که بتواند امکان کنجکاوی، ایده پردازی، تفکر، تعامل، ابتکار، سیالیت، انعطاف پذیری و سایر مؤلفه های خلاقیت را برای آنان فراهم آورد.
رباط سپنج، مطالعه تطبیقی و تدقیق دوره تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
31 - 51
حوزههای تخصصی:
رباط سپنج در شمال شرق شهرستان شاهرود از جمله بناهای تاریخی ارزشمند با تزیینات فاخر آجرکاری در قرون میانه هجری است که در عمده منابع تحقیقی از آن به عنوان بنایی ایلخانی یاد شده است. بررسی دقیق تر تاریخچه اثر و تطبیق تزیینات آن با تعدادی از کاروان سراها و دیگر بناهای قرون میانه هجری این گمان را مطرح می کند که اثر به دوران پیش از حمله مغول تعلق دارد. با وجود این، تشخیص قدمت آن تا حدودی دشوار است زیرا بخش های زیادی از بنای اصلی تخریب شده و تنها قسمت ورودی و حصار پیرامون در شکل اولیه باقی مانده است. در واقع گرچه فرم اصلی پلان بنا به شکل حیاط مرکزی قابل تشخیص است، ساخت خانه های روستایی در محل میانسرا، در دوران متأخر، پلان را تا حد زیادی مخدوش کرده است. این پژوهش با هدف تعیین قدمت رباط سپنج انجام گرفته است و این پرسش اصلی را مطرح می سازد: آیا رباط سپنج را می توان با توجه به شواهد موجود و بررسی های تاریخی تطبیقی، اثری متعلق به پیش از حمله مغول تلقی کرد؟ شیوه انجام پژوهش پیش رو، به رغم محدودیت های موجود در بررسی میدانی (خاصه کاوش و پی گردی)، با تمرکز بر سه بخش اصلی انجام گرفت: نخست بازشناسی اثر در منابع تاریخی و پژوهش های پیشین؛ دوم بررسی تزیینات بنا و تطبیق آن با نمونه های مشابه از ابنیه هم دوره. سوم بررسی تطبیقی شواهد موجود از پلان و ورودی بنا با نمونه های شاخص و شناخته شده از کاروان سراهای هم دوره (مشخصاً سلجوقی و ایلخانی). در نهایت این پژوهش نشان می دهد با وجود آنکه اکثر منابع تحقیقی حکم به ایلخانی بودن رباط سپنج دارند، تعلق بنا به دوران پیش از حمله مغول محرز است و نزدیک ترین دوره تاریخی قابل حدس، اواخر عصر سلجوقی است.